افشین تکدستان
-
با توجه به نرخ افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش حجم پساب های شهری و صنعتی، کیفیت آب در دسترس بشر به شدت در معرض تهدید قرار گرفته است. تحقیق حاضر با استفاده از توسعه یک مدل شبیه سازی، به بررسی و ارزیابی تغیییرات کیفیت آب رودخانه کارون در محدوده شهری اهواز با استفاده از استانداردهای موجود پرداخته است. پس از تهیه مدل، واسنجی و صحت سنجی آن، تغییرات کیفیت رودخانه در محدوده مورد مطالعه در فصول مختلف سال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج شبیه سازی کیفیت رودخانه در فصول سال حاکی از وابستگی شدید متیغرهای کیفی رودخانه به فصل سال است، به طوریکه در فصل تابستان (خشک ترین فصل سال) و پاییز (مرطوب ترین فصل سال) تغییرات اکسیژن محلول در طول بازه مورد مطالعه به ترتیب برابر 49 درصد و 15 درصد بوده است. مقایسه شرایط موجود در رودخانه با استانداردهای ملی و بین المللی حاکی از آن است که به جز فصل پائیز که رودخانه بیشترین دبی عبوری را تجربه می کند، وضعیت کیفیت آب در رودخانه اکثر استانداردهای موجود را تامین نمی کند. سناریوی آخر مدلسازی رودخانه در این تحقیق به این پرسش پاسخ می دهد که اگر همه پساب های ورودی به رودخانه در طول محدوده مورد مطالعه استانداردهای موجود تخلیه پساب را رعایت کنند، آیا شرایط کیفیت رودخانه به حالت مطلوب خواهد رسید؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد که پاسخ این پرسش منفی است و حتی با وجود رعایت حداقل استانداردهای موجود توسط صنایع و آلاینده های ورودی به رودخانه، کیفیت رودخانه در شرایط مطلوب قرار نمی گیرد. این امر مبین اهمیت در نظر گرفتن شرایط خاص هیدرولیکی هر رودخانه و همچنین اثر تغییرات زمانی بر کیفیت رودخانه در بروزرسانی استانداردهای موجود است.
کلید واژگان: کیفیت اب رودخانه, تخلیه پساب, مدل سازی کیفی, QUAL2KWThe quality of water available to humans has been seriously threatened due to population growth and the resulting increase in urban and industrial wastewater. To evaluate changes in the water quality of the Karun River in the urban area of Ahvaz, a simulation model was developed and used to assess the river's water quality based on existing standards. Results show that the quality variables of the river are highly dependent on the season of the year, with the largest changes in dissolved oxygen occurring during the driest and wettest seasons. Comparison of the river's current situation with national and international standards indicates that the water quality does not meet most standards, except during the autumn season when the flow rate is highest. Even if all effluents entering the river comply with existing discharge standards, the quality of the river does not meet desired standards. This highlights the importance of considering specific hydraulic conditions and the effect of time on river quality when updating existing standards.
Keywords: River Water Quality, effluent, water quality modeling, QUAL2KW -
زمینه و هدف
حضور آلاینده های نوظهور در فاضلاب، فرایندهای تصفیه بیولوژیکی را با مشکل مواجهه کرده است. فرایندهای اکسیداسیون پیشرفته، فرایندهایی امیدوارکننده ای در ارتقای کیفیت پساب هستند. هدف از این مطالعه بهینه سازی فرایند سونوالکتروشیمیایی در ارتقا کیفیت پساب خروجی تصفیه خانه شهر پرند بود.
مواد و روش هاپایلوت مطالعه شامل یک راکتور سونوالکتروشیمیایی به حجم 500 میلی لیتر مجهز به مولد جریان برق مستقیم، التراسونیک و الکترودهای گرافن بود. متغیرهای pH (4-8)، جریان الکتریکی مستقیم (50-100 میلی آمپر)، زمان واکنش (60-120 دقیقه) و فرکانس (30-50 کیلوهرتز) توسط طراحی ترکیبی مرکزی بهینه سازی شدند. همچنین سینتیک فرایند، بهره وری انرژی، تغییرات خصوصیات فیزیکوشیمیایی پساب و اثر هم افزایی مکانیزم ها مورد سنجش قرار گرفتند. اندازه گیری پارامترهای تصفیه ای بر اساس روش های ارائه شده در مرجع آزمایشات آب و فاضلاب انجام شد.
یافته هابر اساس شاخص های P-value و F-value، مدل انتخابی معنادار بود. شرایط بهینه فرایند عبارت است از pH برابر 5/6، شدت جریان الکتریکی برابر 8/82 میلی آمپر، زمان واکنش برابر 113 دقیقه و فرکانس 35 کیلوهرتز. پارامترهای COD، TOC، BOD5، نیتروژن و فسفر به ترتیب 81، 69، 2/93، 96 و 7/94 درصد حذف شدند. سینتیک فرایند از سینتیک درجه اول تبعیت می کند و ضریب اثر هم افزایی برابر 62/1 است. میزان بهره وری انرژی 07/98 میلی گرم بر لیتر به ازای هرکیلووات ساعت تعیین شد.
نتیجه گیریفرایند سونوالکتروشیمیایی، قابلیت بکار گیری به عنوان یک فرایند تصفیه پیشرفته را دارد. پیشنهاد می شود کارایی فرایند در نمونه پساب واقعی خام نیز، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: فرایند سونوالکتروشیمیایی, اکسیژن خواهی شیمیایی, اکسیژن خواهی بیوشیمیایی, کل کربن آلی, تصفیه فاضلابBackgroundThe presence of emerging-resistant contaminants in wastewater poses challenges to the efficacy of the biological treatment process. Advanced oxidation processes show great potential for enhancing the quality of wastewater. The aim of this study was to enhance the efficacy of the effluent from the Parand City treatment plant through the optimization of the sonoelectrochemical process.
MethodsPilot used 500 cc sonoelectrochemical reactor with direct current generator, ultrasonic, and graphene electrodes. To determine pH (4–8), direct electric current (50–100 mA), reaction time (60–120 min), and frequency (30–50 kHz), the central composite design was used. We looked at the process pace, energy utilization, waste physical and chemical qualities, and overall impact. The purification parameters were obtained using water and wastewater testing methods.
ResultsThe P-value and F-value indicate the selected model was significant. The best process conditions to use are a pH of 6.5, an electric current intensity of 82.8 mA, a reaction time of 113 min, and a frequency of 35 kHz. Under these conditions, the removal of COD, TOC, BOD5, nitrogen, and phosphorus was 81%, 69%, 93.2%, 96%, and 94.7%, respectively. The kinetics of the process follow first-order kinetics, and the synergistic effect coefficient was 1.62. The energy efficiency was determined to be 98.07 mg/kWh.
ConclusionThe utilization of the sonoelectrochemical process can be employed as a sophisticated method for treatment. However, it is imperative to conduct a comprehensive analysis of the process's efficacy by utilizing raw wastewater samples.
Keywords: Sonoelectrochemical Process, Chemical Oxygen Demand, Biochemical Oxygen Demand, Total Organic Carbon, Wastewater Treatment -
امروزه ورود آنتی بیوتیک ها به منابع آبی به علت گستردگی مصرف، سمی بودن، ایجاد مقاومت دارویی و اثرات پایدار، به عنوان یکی از آلاینده های مهم در محیط به شمار می روند. هدف از این پژوهش، ارزیابی کارایی فرایند اکسیداسیون پیشرفته پرسولفات سدیم فعال شده با سرباره صنایع فولاد، در حضور اشعه ماورای بنفش، دمای محلول و pH، به منظور حذف آنتی بیوتیک آزیترومایسین از محیط های آبی و پساب است. در این مطالعه، اثر متغیر های pH، دمای محلول، زمان واکنش، غلظت اولیه آنتی بیوتیک ها، غلظت پرسولفات سدیم و شدت اشعه ماورای بنفش، برکارایی فرایند بررسی شد. غلظت آنتی بیوتیک آزیترومایسین نیز، توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا اندازه گیری شد. براساس نتایج این مطالعه، در شرایط بهینه و خاصی که در آن، غلظت پرسولفات سدیم برابر 2 میلی مولار، pH برابر 2، میزان یون های آهن موجود در سرباره صنایع فولاد معادل 4/0 گرم در لیتر، شدت اشعه ماورای بنفش برابر 8 وات و زمان تماس 60 دقیقه است، راندمان حذف آنتی بیوتیک آزیترومایسین، COD و TOC به ترتیب برابر با 91%، 4/57% و 8/43% و میزان معدنی سازی بیشتر از 55% به دست آمد. میزان حذف آنتی بیوتیک آزیترومایسین رابطه مستقیمی با غلظت یون های آهن، پرسولفات سدیم، شدت اشعه ماورای بنفش و درجه حرارت داشت؛ در حالی که با افزایش میزان pH از 2 به 10 میزان بازدهی فرایند از 81% به 43% و با افزایش غلظت اولیه آنتی بیوتیک آزیترومایسین از 5 به 50 میلی گرم در لیتر، میزان حذف آنتی بیوتیک را از 73% به 43% کاهش داد. در این تحقیق مشخص شد، فرایند اکسیداسیون پیشرفته پرسولفات سدیم فعال شده با سرباره صنایع فولاد در حضور اشعه ماورای بنفش، یک روش مناسب با کارایی موثر به منظور حذف غلظت بالای آنتی بیوتیک های موجود در یک نمونه فاضلاب واقعی است.
کلید واژگان: اکسیداسیون پیشرفته, سرباره صنایع فولاد, آنتی بیوتیک آزیترومایسین, پساب بیمارستانیNowadays, the contamination of water resources with antibiotics are known as one of the major pollutants in the environment due to their widespread use, toxicity, causing drug resistance, and lasting effects. This study was designed to evaluate the efficiency of the advanced oxidation process of sodium persulfate activated with steel industry slag in the presence of ultraviolet rays, solution temperature, and pH aimed at eliminating the Azithromycin antibiotic from aqueous and effluent media. In the present study, the effect of the variables, including pH, solution temperature, reaction time, initial concentration of antibiotics, sodium persulfate concentration, and UV ray intensity was examined on the process efficiency. A High-Performance Liquid Chromatography (HPLC) machine was also used to measure the concentration of the Azithromycin antibiotic. According to the study results, under optimal and certain conditions in which sodium persulfate: 2 mM, pH: 2, iron ions level in the steel industry slag: 0.4 g/l, UV intensity: 8 watts, and during 60 minutes, the elimination efficiency rates of Azithromycin antibiotic, COD, and TOC were obtained as 91%, 57/4%, and 43/8%, respectively with a mineralization level higher than 55%. The rate of Azithromycin antibiotic removal was directly related to the concentrations of iron ions, sodium persulfate, UV intensity, and the temperature. However, increase in the pH from 2 to 10 led to decrease in the process efficiency from 81% to 43%, and enhance in the initial concentration of Azithromycin antibiotic from 5 to 50 mg/l also reduced the removal rate of the antibiotic from 73% to 43%. The research revealed that the advanced oxidation process of sodium persulfate activated by steel industry slag in the presence of ultraviolet rays can be used as a proper method with high efficiency to eliminate the high concentration of antibiotics found in a real sewage sample.
Keywords: Advanced oxidation, Steel Industry Slag, Azithromycin antibiotic, Hospital Effluent -
زمینه و هدف
حذف آمونیوم از پساب ها درتصفیه خانه های فاضلاب به دلیل تاثیرات خطرناک و سمی آن بر سلامتی انسان و منابع بیوتیک ضروری است. هدف از انجام این مطالعه بررسی پارمترهای عملیاتی بر راندمان فرایند زدایش با هوا ، تعیین اولویت و درجه تاثیر آنها بر حذف آمونیوم و مقایسه راندمان حذف آمونیم طی فرایند زدایش توسط هوا در تصفیه خانه های فاضلاب شهری با استفاده از فاضلاب مصنوعی و واقعی بود.
روش بررسیدر این مطالعه تاثیر هر یک از پارمترهای عملیاتی بر روی راندمان حذف آمونیوم شامل غلظت آمونیوم ورودی، pH و دما طی فرایند زدایش با هوا به ترتیب برای فاضلاب مصنوعی و واقعی، بر اساس روش های استاندارد (نسلریزاسیون و تهیه محلول های استاندارد) و با استفاده از اسپکتروفتومتر، pH سنج و ماژول دما بررسی شد. این مطالعه در بهمن ماه 1397 انجام پذیرفت.
یافته هانتایج این مطالعه نشان داد که حداکثر راندمان حذف آمونیوم طی فرایند زدایش توسط هوا برای فاضلاب مصنوعی با نسبت هوا به آب 80 و غلظت آمونیوم ورودی 6/59 میلی گرم در لیتر ، pH 05/12و دمای 3/46 درجه سانتی گراد 91% است. همچنین نتایج مطالعه در زمینه بررسی راندمان حذف آمونیوم در تصفیه خانه های فاضلاب شهری نشان داد که راندمان حذف حداکثری 91% برای فاضلاب واقعی (پساب مخزن ته نشینی اولیه) با نسبت هوا به آب 80 و غلظت آمونیوم ورودی 04/61 میلی گرم در لیتر،pH 53/12و دمای 9/45 درجه است.
بحث و نتیجه گیریبراساس نتایج مدل رگرسیون تک متغییره به ترتیب غلظت آمونیوم ورودی˂ دما ˂ pH بیشترین میزان تاثیر را بر راندمان حذف آمونیوم در فاضلاب مصنوعی و فاضلاب واقعی دارند. در مدل رگرسیون چند متغییره به ترتیب تاثیر دما وpH بر راندمان حذف آمونیوم در فاضلاب مصنوعی و فاضلاب واقعی افزایشی و کاهشی است. بر اساس یافته های این مطالعه، فرایند زدایش توسط هوا می تواند با موفقیت به منظور حذف آمونیوم از پساب تصفیه خانه های فاضلاب شهری به ویژه برای مناطق گرمسیری به کار رود.
کلید واژگان: فاضلاب شهری, آمونیوم, فرایند زدایش توسط هواBackground and ObjectiveRemoval of ammonia from wastewater in the treatment plants due to its dangerous and toxic effects on human health and biotic resources is essential. This study was aimed to investigate the effective operational parameters on the efficiency of the air stripping process, determine their priority and degree of effect on ammonia removal and compare the ammonia removal efficiency during the air stripping process in the municipal wastetewater treatment plants using synthetic and real wastewater.
Material and MethodologyIn this study, the effect of each operating parameter on the ammonia removal efficiency including initial ammonia concentration, pH and temperature during the air stripping process for synthetic and real wastewater, respectively, based on standard methods (the Nesslerization method, preparation of standard solutions) using a spectrophotometer, pH meter and temperature module were evaluated.
FindingsThe results of this study showed that the maximum of ARE for synthetic wastewater with Air to water ratio 80 and an initial ammonia concentration of 59. 6 mg /l, pH 12.05 and temperature 46.3°C was %91. Also, the results of the study on the ARE during the air stripping process showed that the maximum of ARE (%91) for real wastewater (primary sedimentation tank effluent (PST)) with Air to water ratio 80 and an initial ammonia concentration of 61.04 mg/l, pH 12.53 and temperature 45.9 ° C was obtained.
Discussion and ConclusionBased on the results of univariate regression model, initial ammonia concentration˃ temperature˃ pH have the greatest effect on the ammonia removal efficiency in synthetic wastewater and real wastewater, respectively. In the multivariate regression model, the effect of temperature and pH on the ammonia removal efficiency in synthetic and real wastewater is increasing and decreasing, respectively. Based on the findings of this study, the air stripping process can be successfully used to remove ammonia from wastewater in the municipal treatment plants, especially in the tropics.
Keywords: Municipal wastewater, Ammonia, Air stripping process -
زمینه و هدف
اخیرا تلاش های قابل توجهی برای حذف آلاینده های نوظهور از منابع آبی انجام شده است. در این بین، بنزوتریازول به عنوان یک آلاینده نوظهور به طور گسترده در محیط های آبی شناسایی شده است که دارای اثرات بهداشتی و زیست محیطی مخربی میباشد به طوریکه روش های مختلفی به منظور حذف آن ها پیشنهاد شده است. در حال حاضر، استفاده از فرآیندهای اکسیداسیون پیشرفته به عنوان یک روش کارآمد به منظور تخریب و معدنی سازی این آلاینده ها از محلول های آبی توجه زیادی را به خود جلب کرده اند. لذا، در این پژوهش عملکرد فرآیند فعالسازی پرسولفات با استفاده از کاتالیست مغناطیسی اکسید آهن-کربن فعال حاصل از پوست نارگیل در حذف بنزوتریازول و همچنین تاثیر پارامتر های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش هااین پژوهش، مطالعه ای تجربی- آزمایشگاهی است. در این مطالعه تجربی تاثیر متغیر های مختلفی ازجمله pH محلول (2 تا 10)، دوز کاتالیست (1/0 تا 5/0 گرم بر لیتر)، غلظت پرسولفات و غلظت اولیه بنزوتریازول (10 تا 50 میلی گرم بر لیتر) مورد بررسی قرار گرفت. غلظت نهایی بنزوتریازول با استفاده از دستگاه اسپتکتروفتومتر اندازه گیری شد. همچنین خصوصیات کاتالیست سنتز شده با استفاده از آنالیز های مختلفی شامل BET، FESEM، XRD، EDX وVSM مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد که بیشترین کارایی فرآیند در حذف بنزوتریازول در 6pH= ، دوز کاتالیست 5/0 گرم بر لیتر، غلظت بهینه پرسولفات 3 میلی مولار بود که بیش از 80 درصد بنزوتریازول در غلظت اولیه 10 میلی گرم بر لیتر حذف شد. از طرفی نتایج آنالیز ها نشان داد که کاتالیست مد نظر به درستی سنتز شده است و قابلیت استفاده مجدد در 5 سیکل متوالی را داشت.
نتیجه گیریبر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، فرآیند تلفیقی مورد نظر می تواند کارایی قابل توجهی در حذف آلاینده های آلی داشته باشد.
کلید واژگان: اکسیداسیون پیشرفته, بنزوتریازول, پرسولفات, پوست نارگیل, رادیکال سولفاتBackground and ObjectiveRecently, significant efforts have been performed for the removal of various emerging pollutants (EPs) from water sources. Among these EPs, benzotriazole has been widely identified in aquatic environments, which has harmful health and environmental effects, so it is necessary to apply various methods to remove it. Up to date, the use of advanced oxidation processes (AOPs) as an efficient method for the degradation and mineralization of EPs pollutants from aqueous solutions has attracted so much attention. Therefore, in this research, the performance of the persulfate activation process using magnetic nanocatalyst iron oxide-activated carbon prepared from coconut shell for the removal of benzotriazole from aqueous solution, and also the effect of different parameters have been investigated.
Materials and MethodThis research is an experimental-laboratory study. The effect of various variables such as solution pH (2-10), catalyst dose (0.1-0.5 g/L), persulfate concentration (1-5 mM), and initial concentration of benzotriazole (10-50 mg/L) was investigated. The final concentration of benzotriazole was measured using a spectrometer. Also, the characteristics of the synthesized catalyst were investigated using numerous analyzes such as BET, FESEM, XRD, EDX and VSM, and
ResultsThe results showed that the highest efficiency of the process for the removal of benzotriazole was attained at pH: 6, initial concentration: 10 mg/L, catalyst dosage: 0.5 g/L, persulfate concentration: 3 mM, and more than 80% of benzotriazole was removed. On the other hand, the results of catalyst characterization showed that the catalyst was perfectly synthesized and could be reused in five consecutive cycles.
ConclusionBased on the results of this research, this catalyst had a high performance for the removal of organic pollutants from aqueous solution.
Keywords: Advanced oxidation, Benzotriazole, Persulfate, Coconut shell, Sulfate radical -
آترازین یکی از پرکاربردترین علف کش ها در کشور از جمله استان خوزستان محسوب می شود. حضور این علف کش در محیط های آبی سلامت انسان و اکوسیستم آبی را به شدت تهدید می کند. آترازین یک مختل کننده غدد درون ریز است و جزو ترکیبات سرطان زا محسوب می شود. نیمه عمر این علف کش در آب و خاک بسته به دما و pH، بین 20 تا 50 روز است. این پژوهش با هدف تعیین آفت کش آترازین در زهاب های کشاورزی و آب رودخانه کارون و دز بود. به منظور اندازه گیری میزان غلظت علف کش آترازین در زهاب کشاورزی و رودخانه کارون و دز از 15 ایستگاه در محدوده بالادست و پایین دست رودخانه استفاده شد. سنجش و تعیین غلظت سم علف کش آترازین با دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی زیاد مجهز به دتکتور اشعه ماورای بنفش در حداکثر طول موج جذب انجام شد. ساخت محلول های استوک با اضافه کردن محلول استاندارد آترازین در غلظت های 005/0، 05/0، 1/0، 5/0 و ppm 5/1 تهیه شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Excel انجام شد. نتایج نشان داد میزان غلظت آترازین در پایین دست رودخانه کارون ایستگاه های 12، 11، 9 و 15 نسبت به ایستگاه های 1، 3، 5 و 6 بالادست روند تغییرات غلظت کاهشی دارد. حداکثر غلظت آترازین در فصل تابستان، زمستان، پاییز و بهار به ترتیب 16/55، 02/53، 11/51 و 86/49 میکروگرم در لیتر اندازه گیری شد که فراتر از استاندارد سازمان محیط زیست (MCL برابر 3 میکروگرم در لیتر) بود و میزان این علف کش در فصول مختلف نمونه برداری حدود 56/94، 34/94، 13/94 و 98/93 درصد بیش از استانداردهای پیشنهادی EPA و WHO بود. نتایج نشان داد مقدار علف کش آترازین در بیشتر نمونه های آب رودخانه کارون فراتر از استاندار و مقررات EPAو WHO بود. بیشترین مقدار غلظت آترازین در محل اختلاط دو رودخانه کارون و دز ایستگاه شطیط 1، سپس کشت و صنعت دهخدا، ایستگاه 6 بالادست رودخانه کارون بیشترین غلظت مشاهده شد. میزان این علف کش در پایین دست که تحت تا ثیر جزرومد خلیج فارس است، کمترین مقدار را داشت.
کلید واژگان: آفت کش آترازین, رودخانه کارون- رودخانه دز, زهاب کشاورزیAtrazine is one of the most widely used herbicides in the country, including Khuzestan province. The presence of this herbicide in aquatic environments poses a serious threat to human health and the aquatic ecosystem. Atrazine is an endocrine disruptor and is considered a carcinogen. The half-life of this herbicide in water and soil is between 20 and 50 days, that depends on the temperature and pH. Therefore, the present study aimed to determine the pesticide atrazine in agricultural drains and water of Karun and Dez Rivers. In order to measure the concentration of atrazine in agricultural effluent and Karun and Dez River, 15 stations upstream and downstream of the river were used. Determination of atrazine herbicide concentration was used by high performance liquid chromatography equipped with ultraviolet detector at maximum absorption wavelength. Construction of stock solutions was done by adding standard atrazine solution at concentrations of 1.5 and 0.5 ppm, 0.1, 0.05, and 0.05. Data analysis was performed using Excel software. The results showed concentration mean of atrazine in the downstream station (9, 11, 12 and 15) decreases compared to the upstream statin (1, 3, 5 and 6). Maximum concentrations of atrazine in summer, winter, autumn and spring were measured with 55.16, 53.02, 111.51, 49.86 µg/L, respectively, which is beyond the standard of the environment organization (MCL=3 µg/L). Liters and different seasons of sampling are about 94.56%, 94.34%, 94.13% and 93.98% higher than the WHO standards. The results showed that the amount of atrazine herbicide in most water samples of Karun River is beyond the standard and WHO and EPA regulations. The Karun River was observed. Maximum concentrations were observed in maxing point of Karoon and Dez Rivers (station 1) followed by Dehkoda agro – industry (station 6) upstream.
Keywords: Atrazine Pesticide, Karun River - Dez River, Agricultural Drainage -
امروزه بکارگیری روش های تولید آب شیرین از آب های شور، می تواند راهکاری برای کاهش شدید منابع آب شیرین باشد. در این پژوهش از سلول های زنده ریز جلبک Spirulina maxima برای کاهش کل جامدات محلول پساب صنعتی مصنوعی با استفاده از فتوبیوراکتور به عنوان یک روش مفهومی جدید استفاده شد. اثر متغیرهای TDS، pH، شدت روشنایی و مدت زمان روشنایی-تاریکی بر رشد ریز جلبک ها و کاهش TDS بررسی و شرایط بهینه با روش سطح پاسخ باکس بنکن به دست آمد. با توجه به مدل به دست آمده، به ترتیب TDS پساب و pH بیشترین تاثیر را در کاهش TDS پساب مصنوعی داشتند. نتایج مطالعه نشان داد که میزان جذب TDS از مدل درجه دوم با توجه به مقادیر ضریب تعیین تعدیل شده (R2 Adjusted) و ضریب تعیین پیش بینی شده (R2 Predicted) برابر با 0/9508 و 0/8636 تبعیت می کند. بر این اساس حداکثر بازدهی حذف TDS در این مطالعه با متغیرهای TDS (mg/l 2000) ، (pH 9/36)، شدت روشنایی 4010 lux و مدت زمان روشنایی-تاریکی 15 ساعت به میزان 76 درصد به دست آمد که نشان از بازدهی این روش در حذف پساب مصنوعی داشت.کلید واژگان: ریز جلبک, اسپیرولینا ماکزیما, مواد جامد محلول, شوری زداییToday, the use of freshwater production methods from saltwater can be a solution for the drastic reduction of freshwater resources. This study aimed to investigate the direct usability of Spirulina maxima as a new conceptual method to remove total dissolved solids (TDS) of artificial industrial wastewater (AIW). The effects of TDS levels, pH, light intensity, and light-dark duration were examined on the microalgal growth and TDS removal, and optimal conditions were obtained with the response surface method and Box-Behnken Design (RSM-BBD). According to the obtained model, effluent TDS and pH respectively have the greatest effect in reducing TDS. The calculated values of coefficient of determination (R2), adjusted R 2, and predicted R2 were 0.9508, and 0.8636, which were close to R 2 values and confirmed the proposed statistical model. Based on this, the maximum TDS removal efficiency in this study was obtained with TDS variables (2000 mg/l), (pH 9.36), lighting intensity 4010 lux and light-dark duration of 15 hours at the rate of 76%, which shows the efficiency of this It had a method in removing artificial effluents.Keywords: microalgae, Spirulina maxima, Dissolved Solids, Desalination
-
امروزه ورود آنتی بیوتیک ها به منابع آبی به علت گستردگی مصرف، سمی بودن، ایجاد مقاومت دارویی و اثرات پایدار به عنوان یکی از آلاینده های مهم در محیط به شمار می روند. هدف از این پژوهش کارایی فرایند اکسیداسیون پیشرفته منوپرسولفات سدیم فعال شده با سرباره صنایع فولاد در حضور اشعه ماورای بنفش برای حذف آنتی بیوتیک تتراسایکلین از محیط های آبی و پساب بود. در این پژوهش اثر متغیرهای pH، دمای محلول، مدت زمان واکنش، غلظت اولیه آنتی بیوتیک ها، غلظت منوپرسولفات سدیم و شدت اشعه ماورای بنفش بر کارایی فرایند بررسی شد. غلظت آنتی بیوتیک تتراسایکلین توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا اندازه گیری شد. در این پژوهش و در شرایط بهینه و در زمانی که غلظت منوپرسولفات سدیم 2 میلی مولار، pH برابر 2، میزان یون های آهن موجود در سرباره صنایع فولاد 4/0 گرم در لیتر، شدت اشعه ماورای بنفش 8 وات و در مدت زمان 60 دقیقه کارایی حذف آنتی بیوتیک تتراسایکلین، COD و TOC به ترتیب برابر با 98، 8/61، 9/48 درصد و مقدار معدنی سازی بیشتر از 55 درصد به دست آمد. میزان حذف آنتی بیوتیک تتراسایکلین رابطه مستقیمی با غلظت یون های آهن، منوپرسولفات سدیم، شدت اشعه ماورای بنفش و درجه حرارت داشت، در حالی که با افزایش مقدار pH از 2 به 10 میزان بازدهی فرایند از 98 درصد به 46 درصد و با افزایش غلظت اولیه آنتی بیوتیک تتراسایکلین از 5 به 50 میلی گرم در لیتر میزان حذف آنتی بیوتیک از 86 درصد به 47 درصد کاهش یافت. در این پژوهش مشخص شد فرایند اکسیداسیون پیشرفته منوپرسولفات سدیم فعال شده با سرباره صنایع فولاد در حضور اشعه ماورای بنفش یک روش مناسب با کارایی موثر برای غلظت زیاد آنتی بیوتیک های موجود در یک نمونه فاضلاب واقعی است.
کلید واژگان: اکسیداسیون پیشرفته, سرباره صنایع فولاد, آنتی بیوتیک تتراسایکلین, پساب بیمارستانیToday, antibiotics are known as one of the major environmental pollutants, particularly of water, due to their widespread use, toxicity, causing drug resistance and their lasting effects. This study was designed to evaluate the efficiency of the advanced oxidation process of sodium monopersulfate activated with steel industry slag in the presence of ultraviolet rays aimed at eliminating the tetracycline antibiotic from aqueous and effluent media. We examined the effect of the variables of pH, solution temperature, reaction time, initial concentration of antibiotics, sodium monopersulfate concentration, and the UV ray intensity on the process efficiency. A high-performance liquid chromatography machine was used to measure the concentration of the tetracycline antibiotic. According to the study results, under optimal and certain conditions (sodium monopersulfate: 2 mM, pH: 2, iron ions level in the steel industry slag: 0.4 g/L, UV intensity: 8 watts) and during 60 minutes, the elimination efficiency rates of tetracycline antibiotic, COD, and TOC were obtained as 98%, 61.8%, and 48.9%, respectively, with a mineralization level higher than 55%. The rate of tetracycline antibiotic removal was directly related to the concentrations of iron ions, sodium monopersulfate, UV intensity, and the temperature, while increasing the pH from 2 to 10 decreased the process efficiency from 98% to 46%; and enhancing the initial concentration of tetracycline antibiotic from 5 to 50 mg/L also reduced the removal rate of the antibiotic from 86% to 47%. The research revealed that the advanced oxidation process of sodium monopersulfate activated by steel industry slag in the presence of ultraviolet rays can be used as a proper method with effective efficiency to eliminate the high concentration of antibiotics found in a real sewage sample.
Keywords: Advanced oxidation, Steel Industry Slag, Tetracycline Antibiotic, Hospital Effluent -
فرآیندهای متداول تصفیه آب شامل آشغالگیری، انعقاد، لختهسازی، تهنشینی، صافسازی و گندزدایی است. بسیاری از منعقدکنندهها بهطور گستردهای در فرآیندهای تصفیه آب متداول استفاده میشوند. این مواد را میتوان به منعقدکنندههای غیرآلی و آلی طبقهبندی کرد. در سالهای اخیر تحقیقات زیادی در مورد منعقدکنندههای طبیعی انجام شده است. در این مطالعه کتیرا بهعنوان کمک منعقدکننده طبیعی بههمراه پلی آلومینیم کلراید (PAC) برای حذف کدورت و باکتریهای کلیفرم از آب رودخانه کارون مورد ارزیابی قرارگرفت. کتیرا صمغی است که از گون استخراج میشود. طبق نتایج این مطالعه، افزودن کتیرا بهعنوان کمک منعقدکننده روند عملکرد را بهبود بخشید و مشاهدات نشان داد که استفاده از کتیرا بههمراه PAC موجب تشکیل ذرات بزرگتر و افزایش نرخ تهنشینی میشود. در مجموع این مطالعه نشان داد که دوز 06/0 میلیگرم در لیتر کتیرا بهعنوان کمک منعقدکننده بههمراه 15 میلیگرم در لیتر ماده منعقدکننده PAC در کدورت بالا (NTU 480-500) بهترین عملکرد را در کاهش کدورت و کلیفرم کل دارد.
کلید واژگان: انعقاد و لخته سازی, پلی آلومینیوم کلراید, کتیرا, کدورت, کلیفرم, رودخانه کارونConventional water treatment processes include screening, coagulation, flocculation, sedimentation, filtration and disinfection. Many coagulants are widely used in conventional water treatment processes. These materials can be classified into inorganic and organic coagulants. Many researches on natural coagulants were carried out in recent years. This study evaluates Tragacanth as natural coagulants aids with poly aluminum chloride (PAC) for the removal of turbidity and coliform bacteria from water Karoon River. Tragacanth is a gum that extracted from astragalus. According to results of this study, adding tragacanth as a coagulant aid improved performance of the process and experimental observations showed that by applying tragacanth as coagulant aid in optimal conditions, larger flocks are formed compared to PAC applications and the sedimentation rate was higher. In total, this study showed that dose of 0.06 mg/l of tragacanth as a coagulants aid with 15 mg/l of PAC coagulant in high turbidity (480-500 NTU) has the best performance in reducing turbidity and total coliform.
Keywords: Coagulation, Poly Aluminum Chloride, Tragacanth, Turbidity, Coliform -
مقدمه
آمونیاک به شکل یون آمونیوم علاوه بر سمی بودن، قادر است اکسیژن محلول آب های پذیرنده را پایین آورده و حیات موجودات آبزی را به خطر بیاندازد. هدف از این تحقیق حذف آمونیوم به روش اکسیداسیون با روش ازن زنی کاتالیزوری و جذب با زیولیت کلینوپتیلولایت است.
روش بررسیروش تحقیق به صورت آزمایشگاهی است. ابتدا PH بهینه جذب آمونیم بر کاتالیست کربنی (g/L 5)، زیولیت های گرمسار و فیروزکوه و اکسیداسیون تعیین شد. سپس در فرایند ازناسیون کاتالیزوری اثر سایر متغیرهای بهره برداری مانند غلظت کاتالیست کربنی (5/0 تا 50 گرم در لیتر) و زمان ماند بر راندمان حذف آمونیوم بررسی شد. سپس اثر پارامترهای زمان تماس، غلظت ماده جاذب بر جذب باقیمانده آمونیم و نیترات تولید شده توسط فرایند اکسیداسیون با زیولیت ها و مدیفای های آنها بررسی شد.
یافته هانتایج نشان داد PH بهینه برای فرایند جذب کربنی آمونیم، ازناسیون کاتالیزوری و زیولیت به ترتیب 8 ، 9 است. این در حالی است که بیشترین راندمان حذف نیترات در PH 4 است. بیشترین ظرفیت جذب آمونیم مربوط به زیولیت طبیعی فیروز کوه و معادل mg/g 5/18 بود و اثر لیگاند و اصلاح اسیدی سبب کاهش به ترتیب 12 و 14 درصدی ظرفیت جذب شده بود. بیشترین راندمان حذف نیترات توسط زیولیت اصلاح شده لیگاندی گرمسار معادل 98% و ظرفیت جذب mg/g 2/11 است. در فرایند تلفیقی COPو جذب غلظت آمونیوم mg/L 10 به mg/L 6/0رسید.
نتیجه گیریاین روش سبب حذف موثر آمونیم می گردد و اصلاح زیولیت با سورفاکتانت کاتیونی سبب افزایش راندمان حذف نیترات می شود و غلظت همه آلاینده ها را به زیر مقادیر استاندارد می رساند.
کلید واژگان: آمونیوم, جذب, آب, ازناسیون کاتالیزوری, نیترات, زئولیت, کلینیپتولولایتTolooe Behdasht, Volume:20 Issue: 2, 2021, PP 89 -104IntroductionAmmonia in form of ammonium ions is toxic and could decrease the dissolved oxygen in water and endanger the aquatic life. The aim of this study is the removal of ammonium using oxidation and adsorption by catalytic ozonation and clinoptilolite zeolite, respectively.
MethodsThe research method is Experimental. First, optimal pH of ammonium adsorption on carbon catalyst (5 g/L), Garmsar and Firoozkooh zeolites and oxidation were determine. Then, in catalytic ozonation process, the effect of other variables on ammonium removal efficiency such as the concentration of carbonic catalyst (0.5- 50 g/L) and the reaction time were investigated. Then the effect of retention time and adsorbent concentration on adsorption of the remaining ammonium and nitrate produced by the oxidation process using zeolites and their modifications were determined.
Resuts:
The results showed that optimum pH for the ammonium adsorption process by carbon catalyst, catalytic ozonation and zeolite was 8, 9 and 8, respectively. However, the optimum pH 4 was determined for nitrate removal. The highest ammonium absorption capacity was related to natural Firoozookh zeolite and 18.5 mg/g, and the effect of ligand and acid modification decreased 12 and 14% of absorbed capacity, respectively. It is also, the highest nitrate removal efficiency was related to Garmsar ligand modified zeolite (98%) and an absorption capacity of 11.2 mg/g. In the COP/absorption process the concentration of ammonium was decreased to 0.6 m /L.
ConclusionThis method effectively eliminates ammonium, and the modification of zeolite with cationic surfactant increases the efficiency of nitrate removal and the concentrates of all pollutants are brought below standards.
Keywords: Adsorption, Ammoniume, Catalytic ozonation, Nitrate, Water, Zeolite, Clinoptilolite -
هدف از این مطالعه، بررسی غلظت 2,4-D در آب شرب شهر اهواز در طی سالهای 98-1397می باشد. در این مطالعه که از نوع توصیفی- مقطعی بوده، نمونه برداری در مدت زمان 10 ماه (از آذر ماه 1397 تا شهریور 1398)، از 6 نقطه در شبکه توزیع شهر اهواز انجام گرفت. با توجه به نتایج، تمامی غلظت های اندازه گیری شده کمتر از ماکزیمم مقدار کل آلودگی اعلام شده از سوی سازمان بهداشت جهانی و استاندارد ملی ایران بود. در این مطالعه غلظت کل 2,4-D در فصل پاییز از 004/0> تا μg/L98/2، در فصل زمستان از 02/0 تا μg/L 41/2، در فصل بهار از 01/0 تا μg/L 04/0 متغیر بود و در فصل تابستان کمتر از حد تشخیص دستگاه بود. مطالعات مختلف نشان دهنده آنست که باقی مانده سموم در منابع آب ارتباط مستقیمی با مقدار سموم مصرفی در این مناطق دارد و در صورت عدم کنترل مصرف سموم، این آلاینده های مقاوم، تهدید جدی برای سلامت مصرف کنندگان خواهند بود.
کلید واژگان: 4-D, شبکه توزیع, آب شرب, اهوازThe purpose of this study was survey on 2,4-D concentration in Ahvaz drinking water in 2018-2019. A descriptive cross-sectional study was based on 10- month sampling program (from December 2018 to September 2019) in six points of distribution networks were conducted. All measured concentrations were less than the maximum allowable concentrations recommended by the National Standards Organization of Iran (1053) and WHO guidelines. In this study, the total THMs determined in autumn, winter and spring ranged from <0.004-2.98μg/L, 0.02-2.41μg/L and 0.01-0.04μg/L, and in summer less than the LOD, respectively. Different studies have shown that pesticides residue concentration in water samples have a relationship with the amount of pesticides used in an area, physical and chemical refractory properties of pesticides and environmental conditions. Thus, using resistant pollutants such as pesticides will be a serious threat to health of water consumers if they are not properly controlled.
Keywords: 4-D, Distribution network, drinking water, Ahvaz -
هدف این مطالعه کاهش پارانیتروفنل از پساب با استفاده از فرایند بیولوژیکی هوازی تصفیه فاضلاب بهروش SBR و اثر غلظت پارانیتروفنل موجود در فاضلاب بر میزان کاهش لجن تولیدی و قابلیت تهنشینی لجن است. در این تحقیق از 2 راکتور SBR به حجم 20 لیتر که توسط سیستم برخط کنترل می شود استفاده شد. پس از ایجاد شرایط پایدار در راکتورها در خلال 12 ماه تحقیق، نمونهبرداری و آزمون پارامترهایی از قبیل COD، MLSS، MLVSS، PH، DO، SV1، SOUR، پارانیتروفنل (PNP) و در نهایت میزان کاهش تولید جامدات بیولوژیکی انجام شد. نتایج نشان داد که در میزان PNP تزریقی بیش از 100 میلیگرم درلیتر به راکتور میزانCOD از 772 به 193 میلیگرم در لیتر رسید و راندمان حذفCOD به 75 درصد و غلظتPNP به 7/36 میلیگرم بر لیتر کاهش یافت. میزان جامدات بیولوژیکی قابل تهنشینی در حدود 5/49 درصد نسبت به راکتور شاهد کاهش یافت. از طرفی در این دوز تزریقی PNP میزان SOUR به mgO2/h.gVSS 31 و میزانSVI به کمتر از ml/g 48 رسید. در دوز 150 میلیگرم در لیتر PNP به راکتور هیچ لجن بیولوژیکی تولید نشد، اما میزان COD و PNP در پساب خروجی افزایش یافت. وجود ترکیبات آلی سمی و مقاوم نظیر پارانیتروفنل در فاضلاب در غلظتهای بالا، اگرچه باعث کاهش راندمان حذف مواد آلی شده، اما منجر به کاهش جامدات بیولوژیکی نیز میشود و در نتیجه میزان لجن دفعی کاهش مییابد.کلید واژگان: راکتور SBR, لجن بیولوژیکی, پارانیتروفنل, تولید بیومس, SOURThe aim of this study is to reduce p-nitrophenol from wastewater using an SBR reactor for biological treatment of sewage and to study the effect of concentration of p-nitrophenol in wastewater on reduction of biomass production and sludge volume index. For this study, two SBR reactors with a volume of 20 liters with on-line control system were used. Once the stable conditions in the reactors are met, sampling and testing of parameters such as COD, MLSS, MLVSS, PH, DO, SV1, SOUR, and p-nitotrophenol (PNP), as well as the rate of reduction in production of biological solids were performed during the 12 months of research. The results showed that for the inserted amount of more than 100 mg/l of PNP, the COD decreased from 772 to 193 mg/l while the COD removal efficiency decreased to 75% and the PNP concentration decreased to 36.7 mg/l. The biodegradable solids decreased by about 49.5% relative to the control reactor. On the other hand, in this dose of PNP, the amount of SOUR was 31 mg O2/h, and VSS and the SVI value was less than 48 ml/g. For the PNP dose of 150 mg/l, no biosolids was produced in the reactor but COD and PNP levels increased in the effluent. The presence of toxic organic compounds such as p-nitrophenol in high concentrations in the wastewater while reducing the removal efficiency of the organic matter decreases the biological solids and thus reduces the amount of excess sludge.Keywords: Biomass production, Biological Sludge, PNP, SBR Reactor, SOUR
-
در این مطالعه، تولید بیوگاز از ویناس با استفاده از سه راکتور SGBR با حجم یکسان 5/6 لیتر، در سه زمان ماند هیدرولیکی (HRT) 2، 3 و 4 روز، با بارگیری روزانه مواد آلی 86002، 28667 و mgCOD/L. Day 21500 بررسی شد. به منظور تامین دمای 35 میانه راکتور از روش حمام آب، و از محلول NaOH برای بافر استفاده شد. حجم بیوگاز تولیدی با استفاده از روش جابه جایی آب اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میزان گاز متان تولیدی در زمان ماند هیدرولیکی 4، 3 و 2 روز پس از 11، 13 و 16 روز به مقدار تقریبا ثابتی رسید. میزان گاز متان تولیدی در زمان ماند هیدرولیکی 2، 3 و 4 روز، به ترتیب، 66/6، 16/66 و LSTP/L. day 27/38 به ازای هر لیتر ویناس است. باکتری های متانوژن و اسیدوژن در pH 5/57، در هر سه زمان ماند هیدرولیکی، پس از گذشت 2 روز، به تعادل رسیدند. به طور میانگین، میزان گاز متان تولیدی نسبت به مواد جامد فرار در زمان ماند هیدرولیکی 2، 3 و 4 روز، به ترتیب 244، 345 و LCH4/kgvs 434 به دست آمد.کلید واژگان: ویناس, بیوگاز, گاز متان, زمان ماند هیدرولیکی, راکتور بستر گرانولی ثابتIn this study, the production of biogas from vinasse by using three SGBR reactors with the same volume of 5.6 liters for three hydraulic retention times (2, 3 and 4 days) and organic loading rates of 86002, 28667 and 21500 mgCOD/L.d was investigated. The water bath method was used to provide the temperature of mesophyll reactors at 35, and NaOH solution was used for buffer. The biogas volume was measured using the water displacement method. The results showed that the methane production was almost constant with HRT of 4, 3, and 2 days after 11, 13, and 16 days, respectively. Methane gas production with HRT of 2, 3, and 4 days was 6.66, 16.66 and 27.38 LCH4(STP)/L.day per liter of vinasse, respectively. For three reactors, methanogen and acidogenic bacteria were in the equilibrium state at pH 5.57 after 2 days. The amount of methane gas production per volatile solids with the HRT of 2, 3, and 4 days was 244, 345 and 434 m3CH4/gvs, respectively.Keywords: Vinasse, Biogas, Methane Gas, hydraulic retention time, Static Granular Bed Reactor
-
سابقه و هدفیک ایده مطلوب برای حل مشکل تولید لجن مازاد بیولوژیکی کاهش آن ازطریق کاهش ضریب تولید بیومس توسط احداث یک تانک ذخیره سازی با پتانسیل اکسیداسیون و احیاء آنوکسیک و بیهوازی در رآکتور SBR می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه از 2 راکتور SBR به حجم 20 لیتر که توسط سیستم on-line کنترل می شود استفاده شد. پس از ایجاد شرایط پایدار در رآکتورها تورها در طول 12 ماه مطالعه، نمونه برداری و آزمون پارامترهایی از قبیل COD، DO، SV1، ORP، درصد جامدات خشک و رطوبت لجن انجام شد. در نهایت ضریب تولید بیومس و میزان کاهش لجن بیولوژیکی به دست آمد.یافته هانتایج نشان داد که در سن لجن 10 روز بهترین راندمان حذف COD (95 درصد) بدون مشکلات حجیم شدن لجن ایجادگردید و متوسط ضرایب سینتیکی Y و به ترتیب 58/0 و 058/0 محاسبه گردید. به منظور اثر فاز آنوکسیک و بی هوازی لجن بر کاهش تولید بیومس نتایج نشان داد نگهداری لجن بعد از مدت 7 ساعت در رآکتور با 238 ORP=- ضریب سینتیکی Y را از 58/0 در راکتور شاهد به 25/0 گرم بیومس به گرم COD کاهش داد. در نتیجه لجن مازاد بیولوژیکی تقریبا تا 60 درصد کاهش یافت. از طرفی میزان SVI به کم تراز ml/g40 نسبت به رآکتور شاهد (ml/g 92)کاهش یافت.
استنتاج: احداث تانک ذخیره سازی در شرایط بی هوازی با پتانسیل اکسیداسیون و احیای بیش از mv 230 علاوه بر قابلیت ته نشینی مناسب منجر به راندمان حذف بالای COD بالا از پساب می شود و میزان لجن بیولوژیکی مازاد به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد.کلید واژگان: رآکتور SBR, لجن بیولوژیکی مازاد, ضریب تولید بیومس, تانک ذخیره سازی لجن, پتانسیل اکسیداسیون و احیاءBackground andPurposeOne of the solutions for sludge production is to reduce that via decreasing the yield coefficient by oxic-settling anoxic process with different oxidation reduction potential (ORP) in sequencing batch reactor (SBR) activated sludge.Materials And MethodsWe used 2 SBR reactors (20 L volume) that were controlled online. At a steady state in reactors, some parameters such as COD, DO, SVI, ORO, dry solids and moisture of sludge were tested during 12 months. Finally, yield coefficient and reduction rate of biological excess sludge were studied.ResultsAt 10-day sludge age, the best removal efficiency of COD (95%) was seen without any sludge bulking problems and the kinetic coefficient Y and Kd were 0.58 and 0.058, respectively. The anoxic and anaerobic phase of the sludge holding tank showed that sludge storage after 7 hours in the reactor with ORP=-238 decreased the yield coefficient from 0.58 in the control reactor to 0.25g of biomass in g of COD. Consequently, the excess sludge decreased by almost 60%. On the other hand, compared to the control reactor (92 ml/g), the SVI reduced to less than 40 ml/g.ConclusionUsing holding tanks in aerobic conditions with ORP greater than 230mv could cause appropriate settling and lead to a high efficiency of COD removal from wastewater.Keywords: SBR reactor, biological excess sludge, yield coefficient, holding tank, ORP -
استفاده از جاذب های ارزان قیمت برای حذف فلزات سنگین از جمله سرب در سال های اخیر توسط پژوهشگران مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق حذف فلز سرب توسط زئولیت طبیعی کلینوپتیلولایت مورد بررسی قرار گرفت. جذب سرب از محلول آبی به صورت ناپیوسته با استفاده از زئولیت طبیعی کلینوپتیلولایت انجام شد. برای تعیین ویژگی های زئولیت از میکروسکوپ الکترونی روبشی و دستگاه پراش نگار اشعه ایکس (XRD) استفاده شد. تاثیر متغیرهایpH در مقدار 3، 5، 7 و 10، زمان تماس مقدار جاذب طبیعی کلینوپتیلولایت و غلظت فلز سرب در دمای ثابت و سرعت همزن 250 دور بر دقیقه برکارایی حذف سرب و ایزوترم ها و سینتیک جذب بررسی شد. براساس نتایج به دست آمده در شرایط بهینه برای حذف سرب با زئولیت طبیعی در pH برابر 8، جاذب5 گرم در لیتر و زمان تماس45 دقیقه بالاترین راندمان حذف یعنی 6/89 درصد به دست آمد. با افزایش غلظت فلز مقدار فلز حذف شده کاهش و ظرفیت جذب افزایش یافت. مدل لانگمیر برای جذب فلز سرب تطابق بهتری نسبت با سایر ایزوترم ها داشت (99/0R2=). همچنین مدل سینتیک شبه درجه دوم بهتر از سایر مدل ها با داده های به دست آمده همخوانی داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که زئولیت طبیعی کلینوپتیلولایت می تواند به عنوان یک جاذب کارآمد و ارزان به منظور حذف فلز سنگین سرب از محیط های آبی به کار رود.کلید واژگان: زئولیت طبیعی, کلینوپتیلولایت, جذب, حذف سرب, ایزوترم جذبRecently the low-cost adsorbent for heavy metals removal such as Lead in recent years has been noticed by researchers. In this study, lead removal by clinoptilolite has been investigated. Non-continuous lead absorption from aqueous solution was carried out by using clinoptilolite. The zeolite characteristics were analyzed with SEM and XRD. The effect of pH variables (1, 3, 5, 7, 10), contact time (15, 30, 45, 60, 90 min), clinoptilolite adsorbent dosage (1, 3, 5, 7, 10 g) and lead concentrations (10, 20, 40, 50, 60, 70, 80 & 100 mg/L) were studied on lead removal efficiency and adsorption isotherms and kinetics in constant temperature and stirrer speed of 250 rpm. According to the results, optimum conditions of lead removal by natural zeolite were pH of 8, adsorbent dosage of 5 g/L and contact time of 45 min., the highest removal efficiency of 89.6 achieved. By increasing metal concentration, the amount of removed lead was decreased while absorption capacity increased. Of the two studied models, the Langmuir isotherm had better conformity for lead adsorption (R2=0.99) than other isotherms. Also the pseudo second order kinetics model had better conformity with achieved data than other models. Results of this study indicated that natural clinoptilolite zeolite can be considered as an efficient and cost effective adsorbent for lead removal from aqueous solutions.Keywords: Natural Clinoptilolite Zeolite, Adsorption, Lead Removal, Adsorption Isotherm
-
نیترات به عنوان یکی از منابع غیر متمرکز آلودگی محیط زیست در زهاب های کشاورزی ناشی از مصرف بیش از حد کود می باشد. در این مطالعه کارایی جاذب طبیعی باگاس نیشکر برای حذف نیترات محلول در زهاب کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. کارایی حذف نیترات از زهاب کشاورزی توسط الیاف باگاس نیشکر در گستره قطر ذرات 105-1000 میکرومتر، غلظت اولیه نیترات 120-6 میلی گرم بر لیتر، بازه اسیدیته 10-4 و مدت زمان تعادل جذب 120-15 دقیقه بررسی گردید. آزمایش ها در محیط آزمایشگاهی روی زهاب های مصنوعی و با پیروی از روش تحلیل آزمایش های تاگوچی توسط نرم افزار مینی تب انجام و میزان نیترات حذف شده از زهاب توسط دستگاه اسپکتروفتومتر با طول موج 275 نانومتر اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که، میزان جذب نیترات توسط جاذب باگاس نیشکر در پارامترهای مورد مطالعه، برای قطر ذرات باگاس 210 میکرومتر ، غلظت اولیه نیترات 60 میلی گرم بر لیتر، اسیدیته برابر با 4 و مدت زمان تعادل جذب 60 دقیقه در میان سایر سطوح این پارامترها از حداکثر ممکن برخوردار بوده و بازده جذب 60 درصد برآورد گردید، لذا این سطوح به عنوان بهترین سطوح در حذف نیترات از محلول آبی توسط جاذب باگاس نیشکر معرفی می گردند. تحلیل داده ها نشان داد، غلظت اولیه نیترات اثر بیشتری بر واکنش جذب توسط جاذب داشته و زمان تعادل جذب از کمترین اثر برخوردار بوده است. شواهد نشان می دهد که با افزایش غلظت نیترات، زمان تعادل جذب هم چنین کاهش اسیدیته محیط جذب و قطر ذرات جاذب تا یک حد مشخص میزان جذب و حذف نیترات توسط جاذب باگاس نیشکر افزایش می یابد.کلید واژگان: باگاس نیشکر, روش تاگوچی, زهاب کشاورزی, نیتراتNitrate is a non-concentrated source of environmental pollution caused by fertilizer overdose in agricultural wastewater. These poisonous compounds are accumulated in aquatics tissues specially fishes and affect their reproduction and procreation ability. Generally, to eliminate nitrate from urban, agricultural, and industrial wastewater using of physical, chemical and biological methods is very complicated and expensive at industrial scales. Surface absorption method is one of the useful methods for removing nitrate compounds. Due to the high cost of activated carbon, researchers have always been searching for a more economic method alternatively to remove nitrate. Bagasse is one of the wastages of sugarcane industry which contains some amounts of cellulose, pentosane and lignin. In this research, efficiency of sugarcane bagasse absorbent for nitrate removal from agricultural drainage have been studied.Keywords: Sugarcane bagasse, Taguchi method, Agricultural drainage, Nitrate
-
زمینه و هدفPolyDADMAC در تصفیه آب و فاضلاب به عنوان یک ماده منعقد کننده آلی اولیه خنثی کننده مواد کلوئیدی دارای بار الکتریکی منفی استفاده می شود و در مقایسه با منعقد کننده های معدنی حجم لجن را بیشتر کاهش می دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه کارایی منعقد کننده نوین پلی دی آلیل دی متیل آمونیوم کلرید درمقایسه با فریک کلراید درحذف کدورت، کلیفرم و مواد آلی از آب آشامیدنی صورت پذیرفت.مواد و روش هااین پژوهش در مقیاس آزمایشگاهی و با استفاده از دستگاه جارتست در تصفیه خانه آب اهواز انجام شد.در این پژوهش انعقاد آب خام با استفاده از PolyDADMAC به تنهایی،اختلاط همزمان فریک کلراید و PolyDADMAC و فریک کلراید به تنهایی مورد مطالعه قرار گرفت. محدوده مورد مطالعه برای کدورت های (NTU3850،80)، pH (9-5) و غلظت های مختلف ماده منعقد کننده انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Excel، SPSS و آزمون آنالیز واریانس یکطرفه (p<0.05) صورت گرفت.یافته هابهینه ترین شرایط کارایی PolyDADMAC در کدورت NTU3850 ،در 8pH=، سرعت اختلاط سریع معادل rpm120 و دوز بهینه 5/0 میلی گرم در لیتر مشاهده گردید که در دوز بهینه 5/0 میلی گرم در لیتر راندمان حذف کدورت برابر با 84/99 درصد بدست آمد.دوز بهینه فریک کلراید به همراه PolyDADMAC، به ترتیب 15 و 4/0 میلی گرم در لیتر به دست آمد. در غلظت های بالاتر PolyDADMAC پایداری ذرات معلق دیده شد. به علاوه فلوکهای تشکیل شده توسط PolyDADMAC درشت تر و برای ته نشینی به زمان کمتری احتیاج داشتند.نتیجه گیرینتایج حاصله از مقایسه اثر منعقدکننده های ذکرشده در حذف کدورت های بالا (NTU 3850)، بیانگر کارایی خوب PolyDADMAC به عنوان منعقدکننده نسبت به فریک کلراید می باشد. همچنین نتایج حاصله نشان داد که راندمان حذف متاثر از کدورت اولیه بوده به طوری که هر چه کدورت اولیه بیشتر باشد راندمان حذف نیز بیشتر خواهد بود.کلید واژگان: Poly dadmac, کدورت, فریک کلراید, انعقادBackground and ObjectivePolyDADMAC is used in water and waste water treatment as a primary organic coagulant which can neutralize colloidal material with negative charge and reduces sludge volume compared with Mineral coagulants. The aim of this study was to evaluate and compare of PolyDADMAC with ferric chloride as a coagulant on the removal of turbidity, Coliform and Organic matter from Ahvaz drinking water.Materials And MethodsThis study was carried out in a lab scale and using a jartest device in Ahwaz water treatment. In this research, the coagulation of raw water was studied using PolyDADMAC alone, and mixed coagulant of PolyDADMAC and ferric chloride at various dose and ferric chloride alone were compared. The study range was selected for turbidity (NTU3850, 80), pH (9-5) and different concentrations of coagulant material .Data analysis was performed using Excel, SPSS software and one way ANOVA (pResultsThe optimal efficiency conditions of PolyDADMAC in turbidity 3850 NTU, pH=8, Flash Mix =120rpm and resulted in an optimum dose of 0.5 mg/L which the highest turbidity removal percentage was to be 99.84% in optimal dose of 0.5ppm of coagulant. The optimum doses of ferric chloride with PolyDADMAC were obtained at 15mg/L and 0/4mg/L, respectively. Under higher doses of PolyDADMAC, flocs showed stabilized in solution .In addition, PolyDADMAC also produced larger floc with higher settling velocity that need less time to settle.ConclusionThe results from the comparison of the effect of coagulants mentioned in the high turbidity removal (NTU 3850) indicate the good performance of PolyDADMAC as coagulant to ferric chloride Also, the results showed that the removal efficiency was affected by the initial turbidity so that the higher the initial turbidity, would be the more efficient the turbidity removal.Keywords: Poly DADMAC, Turbidity, Ferric chloride, Coagulation
-
The physical, chemical and microbial properties of water are crucial criteria for its drinking suitablity. Unfavorable changes in these parameters may threat consumers health. The aim of this study was to give a clear view of physical, chemical and microbial quality of drinking water distribution network in Ahvaz compared to the national and WHO standards. This study was a cross-sectional survey conducted based on 48-week sampling program in Ahwaz water treatment plants No. 1, 2, 3, 4 and 5 as well as in six points in water distribution networks. Water analyses were implemented according to the standard methods. Nine tube of fermentation method was used to determine fecal and total coliform bacteria. The mean values of measured parameters were as follows: electrical conductivity 2282.5 μs/cm, turbidity 2.3 NTU, pH 7.8, alkalinity 144.8, hardness 535.5 mg/L as CaCO3, calcium 137.2, magnesium 46.3, chloride 473.2, sodium 311.2, residual chlorine 1, TDS 1382.7, fluoride 0.53, nitrate 6.7, sulphate 370.2 mg/L, total coliform (0) MPN/100 ml, and fecal coliform (0) MPN/100 ml. Accordingly, the quality of drinking water in Ahvaz was not problematical from the health point of view and except the EC, hardness, sodium, and sulphate, all cited results met the national and WHO standards.Keywords: Drinking water, Physiccal, chemical quality of drinking water, Standard no. 1053, WHO
-
کنده و گل حفاری حاوی مقادیر قابل ملاحظه ای هیدروکربن نفتی است که علاوه بر آلودگی محیط زیست، سلامت انسان را به مخاطره می اندازند. هدف از این تحقیق بی خطرسازی کنده حفاری توسط فرایند زیستی ورمی کمپوست و کمپوست لجن فاضلاب می باشد. این مطالعه از نوع تجربی آزمایشگاهی بود و در آن از دو پایلوت به مدت دو ماه با دو تکرار با اختلاط یکسان لجن بیولوژیکی با کنده حفاری آلوده به TPH به همراه خاک اره و زائدات باغبانی به منظور انجام فرآیند ورمی کمپوست و کمپوست استفاده شد. به منظور تعیین میزان غلظت TPH باقیمانده از دستگاه GC-FID استفاده شد.نتایج این تحقیق نشان می دهد که پایلوت ورمی کمپوست نسبت به کمپوست راندمان بالاتری در حذف TPH دارد به طوری که بعد از 60 روز میزان TPH در توده مخلوط از مقدار اولیه 004/42 گرم بر کیلوگرم به 316/11 گرم بر کیلوگرم رسید. راندمان حذف TPHبرای پایلوت ورمی کمپوستA وکمپوست B به ترتیب 1/73 درصد و 3/55 درصد در پایان دوره تثبیت به دست آمد. همچنین میزان TPH در دو پایلوت کمپوست و ورمی کمپوست در روز 45 ام و روز 60 ام دارای اختلاف معنی دار بود (05/0 p< ). نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که فرایند ورمی کمپوست نسبت به فرایند کمپوست،توانایی بیشتری در حذف هیدروکربن های نفتی موجود در کنده حفاری پایه روغنی دارد.کلید واژگان: میدان نفتی اهواز, TPH, لجن بیولوژیکی, ورمی کمپوست, کمپوستCutting and drilling mud contains significant amounts of petroleum hydrocarbons that are detrimental to both the environment and public health. The objective of this study was to remove the hazardous components of drill cutting mud using the two biological processes of sewage sludge vermicomposting and biocomposting. In an experimental laboratory research, two pilot composting and vermicomposting processes, each over a period of two months with 2 repetitions, were conducted using the the same biological sludge mixed with drill cuttings contaminated with total petroleum hydrocarbon (TPH) along with sawdust and yard waste. The GC-FID unit was used to determine the residual total petroleum hydrocarbon concentrations. Results showed that the vermicomposting pilot had a higher TPH removal efficiency than did the composting one so that TPH concentration in the mixed waste mass declined after 60 days from its original value of 42.004 g/kg to 11.316 g/kg. In other words, TPH removal in the pilots A (vermicomposting) and B (biocomposting) were 73/06% and 55/3%, respectively. Moreover, the TPH levels in the two composting and vermicomposting pilots on the 45th and 60th days showed significant differences (pKeywords: Ahvaz Oil Field, TPH, Biological Sludge, Vermicompost, Compost
-
زمینه و هدففلزات سنگین به دلیل خواص سمی و تجمع پذیری از اهمیت زیست محیطی بالایی برخوردار هستند. این تحقیق با هدف اندازه گیری غلظت فلزات سنگین سرب، کادمیوم، مس و روی درسبزیجات اراضی کشاورزی شهر اهواز مرکز استان خوزستان در جنوب غربی ایران انجام گرفت.روش کاراین مطالعه توصیفی بوده و برای این منظور از ریحان، ترب و خرفه 6 مزرعه در شمال و جنوب شهر اهواز در طی سه فصل بهار، تابستان و پاییز سال 1392 نمونه برداری به عمل آمد. در مجموع در این بررسی تعداد 60 نمونه سبزیجات مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه ها در آزمایشگاه با استفاده از روش هضم اسیدی هضم شدند. سپس غلظت عناصر توسط دستگاه اسپکتروفتومتر جذب اتمی مطابق با روش استاندارد مورد آنالیز قرار گرفتند و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS با سطح معناداری 05/0 استفاده شد. نتایج با رهنمود هایWHO و FAO مقایسه گردید.یافته هانتایج نشان داد که میانگین غلظت سرب، کادمیوم، مس و روی در سبزیجات مورد مطالعه به ترتیب 22/10±39/10، 58/1±51/2، 01/6±20/7، 34/13±84/31 میلی گرم بر کیلو گرم بود. مقایسه نتایج بدست آمده با حد مجاز تعیین شده توسط WHO/FAO نشان داد که مقدار سرب و کادمیوم در سبزیجات بالاتر از میزان توصیه شده است. در صورتی که میانگین غلظت مس و روی در سبزیجات کمتر از حد استاندارد WHO/FAO می باشد.نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه، سبزیجات کشت شده در این منطقه به فلزات سنگین سرب و کادمیوم آلوده میباشد، بنابراین با توجه به اثرات تجمعی فلزات سنگین و عوارض سوء ناشی از آن بر جوامع انسانی و نیز تهدید امنیت غذایی اقدامات احتیاطی بیشتری به منظور کاهش چنین اثراتی نیاز است.کلید واژگان: فلزات سنگین, سبزیجات, رودخانه کارون, اهوازJournal of Health, Volume:8 Issue: 4, 2017, PP 385 -393Background and ObjectivesHeavy metals are very important from environmental aspects due to their toxicity and accumulative properties. The aim of this study was to evaluate concentrations of lead, cadmium, copper and zinc in vegetables of agricultural lands in Ahvaz, capital of Khuzestan province in southwest of Iran.MethodsThis descriptive study was done on Ocimumbasilicum, Raphanussativuslongipinatu and Portulacaoleracea samples from 6 farms located in the north and south of Ahvaz city during spring, summer and autumn in 2013. In general, 60 vegetable samples were investigated. Samples were digested by using acidic digestion. Then concentrations of the elements were determined using furnace atomic absorption spectrophotometry according to standard methods. Data were analyzed by SPSS at α=0.05. The results were compared with WHO and FAO guidelines.ResultsMean concentrations of lead, cadmium, copper and zinc in vegetables were 10.39, 2.51, 7.20 and 31.84 mg/kg, respectively. Comparing the results with permissible levels given by FAO and WHO indicate that lead and cadmium levels in vegetables are above the recommended levels. However, average concentrations of copper and zinc in vegetables were lower than WHO/FAO recommended levels.ConclusionAccording to the results, vegetables cultivated in this area are polluted to heavy metals of Lead and Cadmium. Due to accumulative effects of heavy metals and their harmful effects on human societies and endangering food safety, more precautions are required to reduce such effects.Keywords: Heavy Metals, Vegetables, Karun River, Ahvaz
-
-
سابقه و هدفبرکه های تثبیت یکی از فرآیندهای متداول تصفیه فاضلاب به ویژه در مناطق گرمسیر می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر تعداد بافل ها و سطح رشد چسبیده در بهبود بازدهی این فرآیند در حذف کلی فرم ها بوده است.مواد و روش هااین مطالعه تجربی در مقایس پایلوت و در مجاورت تصفیه خانه فاضلاب شهر اهواز انجام شد. پایلوت این تحقیق از یک سیستم شاهد و سه سیستم دیگر تشکیل شد. در سیستم شاهد دو برکه به صورت سری به هم متصل شدند. چیدمان و ابعاد سه سیستم دیگر مشابه سیستم شاهد بود با این تفاوت که برکه های سایر سیستم ها به بافل و مدیای با بستر ثابت مجهز شدند. در مدت چهار ماه قابلیت سیستم ها در حذف کلی فرم ها در زمان ماندهای مختلف ارزیابی و ثابت مرگ باکتری ها در هر برکه تعیین شد.یافته هادر مدت نمونه برداری با میانگین زمان ماند 7/8 روز، بازده حذف کلی فرم ها در سیستم شاهد به طور میانگین 69 درصد و در سیستم های دو، سه و چهار بافل به ترتیب 80، 84 و 86 درصد تعیین گردید. میانگین ثابت مرگ باکتری ها در برکه اول سیستم شاهد 11/0 بر روز و با افزایش تعداد بافل ها و بسته های مدیا به دو، سه و چهار به ترتیب 16/0، 17/0، 18/0 بر روز به دست آمد. به علاوه این ثابت در برکه دوم بیش تر از برکه اول به دست آمد.
استنتاج: استفاده از بافل و مدیای با بستر ثابت بازده کلی حذف کلی فرم ها را بهبود داد . اثر سیستم دو و سه بافل در حذف کلی فرم ها نسبت به سیستم شاهد قابل توجه و در قیاس با سیستم چهار بافل، از نظر اقتصادی موجه تر بود.کلید واژگان: برکه های تثبیت, رشد چسبیده, بافل, کلی فرم هاBackground andPurposeWaste stabilization pond is one of the conventional wastewater treatment processes especially in warm climate regions. This study investigated the effect of baffle and attached growth on improvement of coliform removal efficiency.Materials And MethodsThis research was carried out in pilot scale adjacent to wastewater treatment plant in Ahvaz, Iran. The pilot composed of a control system and three other systems. In control system two ponds were serially connected. Dimension and configuration of other three systems were similar to those of the control system. However, the ponds in these systems were equipped with various baffles and fixed bed media. Within four months, the capability of each system in coliform removal was evaluated in various detention times and coliform die-off coefficient (Kb) of each pond was determined.ResultsDuring sampling with average detention time of 8.7 day, the average of coliform removal was 69% in control system, while it in two, three and four baffles system these values were 80, 84 and 86%, respectively. Also, Kb20 average in the first pond of control system was 0.11 d-1 and in other systems with increasing of baffles and media packages number to two, three and four it increased to 0.16, 0.17 and 0.18 d-1, respectively. Furthermore, Kb20 in second pond was higher than first pond of each system.ConclusionUse of baffles and fixed bed media improved coliform removal efficiency. The efficiency of two and three baffles system was more than that of the control system and was found to be better than four baffles system technically and economicallyKeywords: waste stabilization ponds, attached growth, baffle, coliform -
فاضلاب بیمارستانی جزو فاضلاب شهری ناخالص محسوب می شود که با توجه به گستردگی بیمارستان و تنوع بخش های درمانی آن و در نتیجه آلاینده های مختلف موجود در فاضلاب های بیمارستانی، تعیین ضرایب سینتیکی و راهبری تصفیه خانه فاضلاب بیمارستان از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از مهم ترین روش های تصفیه فاضلاب بیمارستانی، سیستم لجن فعال با هوادهی گسترده است. این پژوهش با هدف انتخاب مناسب ضرایب سینتیکی و راهبری تصفیه خانه فاضلاب بیمارستان در شرایط آب و هوای گرم انجام شد.در این پژوهش نمونه برداری در طی 6 ماه در فاصله دی 1392 تا خرداد 1393 انجام شد و پارامترهای TSS، COD، BOD5، pHوکدورت در فاضلاب خام ورودی و خروجی از تصفیه خانه و MLVSS و MLSSو اکسیژن محلول در حوض هوادهی و میزان لجن برگشتی به راکتور اندازه گیری و با تعیین پارامترهای راهبری و بهره برداری از قبیلSVI، F/M، qcدرحوضچه هوادهی، در نهایت ضرایب سینتیکی Kd، KS، Yو μmaxبا استفاده از معادلات اصلاح شده مونود محاسبه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین ضرایب سینتیکی در فرایند بیولوژیکی لجن فعال با هوادهی گسترده در فاضلاب بیمارستانی مورد مطالعه برابر با : K=2.19d-1، Ks= 9.74(mg/L) ، Y=0.39gBiomass/gBOD5، Kd=0.06d-1،mmax=0.85d-1محاسبه شد. از ضرایب سینتیکی به دست آمده در این تحقیق می توان به منظور طراحی و همچنین راهبری و بهره برداری تصفیه خانه های فاضلاب بیمارستان ها به روش لجن فعال هوادهی گسترده به ویژه در مناطق گرمسیری استفاده نمود.کلید واژگان: تصفیه فاضلاب بیمارستانی, لجن فعال, هوادهی گسترده, ضرایب سینتیکیHospital effluents are regarded as a kind of municipal wastewater laden with additional pollutants due to the variety of wards and therapeutic activities in a hospital. This makes the determination of kinetic coefficients and parameters of utmost importance for the successful operation and maintenance of hospital wastewater treatment facilities. Extended aeration activated sludge is one of the most important processes employed in such facilities. The present study is an effort to determine these parameters for the operation of such a facility operating in hot climate conditions. For this purpose, samples of both hospital raw wastewater and plant effluent were taken during a 6-month period from January to June 2014 to determine their BOD5, COD, TSS, PH, and Turbidity. Moreover, MLSS, MLVSS, and DO in the aeration tank as well as the sludge return ratios were measured. Such operation and maintenance parameters as θc, F/M, and SVI were then calculated and the equations of the modified Monod Model were used to calculate the values of the kinetic coefficients such as Y, K, KS, Kd, and µmax for the extended aeration activated sludge process at the hospital wastewater treatment plant as follows: K= 2.19 d-1, Ks=90.74 mg/l, Y = 0.39 g Biomass/g BOD5, Kd = 0.06 d-1, and µmax =0.85 d-1. The results obtained can be usefully exploited for designing similar extended aeration activated sludge processes for the treatment of hospital effluents, especially for those operating in hot climates.Keywords: Hospital Wastewater Treatment, Activated Sludge, Extended Aeration, Kinetic Coefficients
-
با توجه به کمبود منابع آب و رشد قابل ملاحظه جمعیت، تامین آب آشامیدنی به یک چالش تبدیل شده است. در چنین شرایطی استفاده از تکنولوژی های موثر و به صرفه نظیر فناوری نانو در تصفیه آب پیشنهاد می گردد. از جدیدترین سیستم های نمک زدایی در تصفیه آب، می توان به نانو فیلتراسیون اشاره نمود. مکانیسم جداسازی در نانو فیلتراسیون شامل اثر اندازه مولکول، اختلاف در نفوذپذیری و حلالیت اجزای خوراک و برهم کنش الکتریکی بین سطح غشا و یونهای موجود در خوراک می باشد. هدف از این مطالعه بررسی درصد حذف آلاینده های چالش زا توسط سیستم های نانو فیلتر می باشد. این مطالعه، با استفاده از یک سیستم نانوفیلتراسیون با ظرفیت اسمی معادل 300 مترمکعب در روز و میزان بازیابی 60 درصد و با سیستم پیش تصفیه کربن فعال و فیلتر ماسه ای متشکل از سه آوند نانو فیلتر در تصفیه خانه آب ملاثانی در سال 1392 انجام شده است. آزمایش ها با استفاده از روش های استاندارد متد انجام و نتایج با استفاده از نرم افزار اکسل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که کارایی سیستم در حذف هدایت الکتریکی(47/98 درصد)، کل جامدات محلول (45/98 درصد)، سختی کل (74/98 درصد)، کلسیم (55/98 درصد)، منیزیم (15/99 درصد)، کلراید (48/96 درصد) ، سدیم (48/96 درصد) و کل کربن آلی (57/98 درصد) می باشد.با توجه به پائین بودن کلیه املاح محلول در آب تصفیه شده و همچنین ارزش تغذیه ای آب به ویژه از نظر عناصر کلسیم و منیزیم و اهمیت جذب این عناصر از طریق آب به بدن انسان و ارتباطی که بین سختی آب آشامیدنی و کاهش شیوع بیماری های قلبی و عروقی در جوامع وجود دارد، این مسئله می تواند در دراز مدت مسئله انگیز باشد.کلید واژگان: نانو فیلتراسیون, تصفیه آب, سازمان بهداشت جهانیDue to the scarcity of water resources and significant population growth, water supply has become a challenge. In such circumstances,efficient and cost-effective technologies such as nanotechnology in water treatment is recommended. The latest in water purification, desalinationsystems, Nano-filtration can bepointed. Nano-filtration separation mechanism of the effect of molecular size, The difference in permeability,and solubility of the feed components and electrical interaction between the membrane and ions are present in the feed.The purpose of this study of Nano-filter system to remove contaminants is challenging.This study, using a Nano-filtration system with a nominal capacity of 300 m3/d and Recovery rate of %60,and activated carbon filtration system and sand filterconsists of three vessel was Molasani Nano-filter water treatment plants in 2013. Experiments using the standard method carried out and the results were analyzed using the Excellsoftware.The results showed that the removal efficiency of the system in EC (%98.47), TDS (%98.45), total hardness (%98.74), calcium (%98.55), magnesium (%99.15), chloride (%96.48), sodium (%96.48) and TOC (%98.57) .Due to the low renal solute dissolved in water and the nutritional value of the elements of water, particularly calcium and magnesium and absorption of these elements of water and nutrients through the body is necessary and the relationship between drinking water hardness and reduced incidence of cardiovascular disease in the community is in the long term this can be a contentious issue.Keywords: Nano, filtration, Water treatment, WHO
-
امروزه پرورش میگو یکی از عمده ترین موضوعات تجاری در برخی کشورهای جهان محسوب می شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی کیفیت آب ورودی و خروجی مزارع پرورش میگوی وانامی در منطقه چوئبده آبادان است. دراینمطالعهتوصیفی- مقطعی که در یک دوره شش ماه (از اردیبهشت تا مهر ماه) درسال1390 انجام شده، نمونه برداری از فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی آب به صورت ماهانه انجام شد. به منظور بررسی کیفیت آب ورودی و خروجی مزارع پرورش میگوی وانامی، سه ایستگاه انتخاب گردید که دو ایستگاه بر روی رودخانه بهمنشیر و یک ایستگاه در زهکش خروجی قرار داشت. پارامترهای اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی، موادجامد معلق کل، اکسیژن محلول درنمونه های گرفته شدهازآب ورودی و خروجی اندازهگیریشد. بر اساس نتایج مطالعه حاضر میانگین غلظت پارامترهای اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی، موادجامد معلق کل، اکسیژن محلول در آب خروجی از مزارع پرورش میگوی وانامی در منطقه چوئبده آبادان، زیر حد مجاز استاندارد تعیین شده توسط سازمان حفاظت محیط زیست ایران بود. تمام پارامترها درطول این بررسی در حد مجاز بوده و پساب های خروجی مزارع تهدیدی برای محیط زیست به شمار نمی آید. بنابراین می توان نتیجه گرفت که کارآییسیستمهایتصفیهمطلوببوده و یکی از روش های بسیار مطلوب برای حذف پارامترهای اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی، موادجامد معلق کل، اکسیژن محلول است.کلید واژگان: میگوی وانامی, پارامترهای کیفیت آب, پساب, چوئبده آبادانNowadays the shrimp farming is one of the major commercial issues in some countries. The aim of this study was to evaluate the water quality of the input and output vannamei shrimp farms in Abadan Chavibdeh. In this cross-sectional study in a period of 6 months (May to October) conducted in 2012, the physical and chemical parameters of water samples were performed on a monthly basis. 3 stations were selected; 2 station on the river Bahmanshir station and 1 in the leachate was located for to evaluate the quality of the water inlet and outlet vannamei shrimp farms. In water samples taken from the inlet and outlet were measured Parameters BOD, TSS and DO. Based on result this study, all parameters during the study in the field of exhaust effluent were standard range and are not a threat to the environment. Thus, can be concluded that reverse osmosis, an ideal method to BOD, TSS and DO removal in areas with contaminated water to this Parameters.Keywords: Vannamei shrimp, Water quality parameters, Wastewater, Chavibdeh Abadan
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.