فهرست مطالب نویسنده:
امید پویان
-
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال یازدهم شماره 11 (پیاپی 46، Nov 2013)، صص 919 -924مقدمهمطرح شده است که فعالیت نامناسب سیستم ایمنی باعث ایجاد سرطان بیضه می شود. اخیرا با شناسایی گیرنده های شبه تال (TLRs) آگاهی ما در رابطه با مکانیسم های مولکولی سیستم ایمنی ذاتی افزایش پیدا کرده است. برخی از مطالعات نشان داده اند که پلی مورفیسم های TLR 2 و 4 می توانند یک عامل خطر در ایجاد سرطان باشند. همچنین نقش TLRهای 3 و 9 در پدیده آپوپتوزیس سلول های سرطانی و متاستاز این سلول ها در مدل های حیوانی نشان داده شده است.هدفتا به امروز اطلاعات کمی در ارتباط با تاثیر ایمنی ذاتی بر سرطان بیضه وجود دارد. بنابراین هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی بیان ژن گیرنده های شبه تال 2، 3، 4 و 9 در بافت سرطانی بیضه می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه مورد-شاهدی، بیان برخی ژن های TLR در بافت های طبیعی و سرطانی بیضه با استفاده از روش RT-PCR بررسی گردید. سپس با استفاده از آنالیز Q-PCR میزان بیان این ژن ها در بافت های بیضه سالم و سرطانی نسبت به هم مورد مقایسه قرار گرفتند.نتایجmRNA مربوط به TLR های 2، 3، 4 و 9 در تمامی نمونه های مورد بررسی (بافت های بیضه طبیعی و بافت سرطانی بیضه) بیان شد. روش Q-PCR میزان بیان بیشتری از این گیرنده های شبه تال را در نمونه های سرطانی نسبت به نمونه های طبیعی نمایان کرد.نتیجه گیریاین طور به نظر می رسد که بیان متفاوت گیرنده های شبه تال در سلول های بافت سرطانی بیضه می تواند در تحریک و شکل گیری مسیرهای انتقال پیام مرتبط با سرطان بیضه نقش داشته باشد.
کلید واژگان: گیرنده های شبه تال, سرطان بیضه, سیستم ایمنی ذاتی, NF, kappa BBackgroundIt has been suggested that malfunction of immune system may cause testicular cancer. Recently, our understanding of innate immune system has been expanded, by discovery of “Toll- like receptors” (TLRs). Some studies have shown that polymorphisms of TLR2 and 4 can effect on the risk of cancer. Also, the role of TLRs 3and 9 have been shown in apoptosis of cancer cells and metastasis in animal models.ObjectiveLittle information is available about the influence of innate immunity on testicular malignancy. Therefore, expression of TLRs 2, 3, 4 and 9 as main components of innate immunity has been investigated in this study.Materials And MethodsIn this case control study, TLRs gene expression was examined by RT-PCR in normal testis and testicular cancer tissues. Real time quantitative PCR (Q-PCR) analysis was used to compare the relative expression of TLRs between the samples.ResultsmRNAs of TLR 2, 3, 4 and 9 were expressed in all normal and cancer samples. Q-PCR reveals that cancer samples had stronger expression of these genes in compared with normal ones.ConclusionIt seems that the different TLRs expression in testicular cancer cells may contribute to extensive signaling pathways involved in carcinogenesis.Keywords: TLRs (Toll, like Receptors), Testicular Cancer, Innate Immunity, NF, kappaB -
مقدمهدر طب سنتی ایران، گیاهان و روش های درمانی متعددی برای درمان سنگ های کلیوی وجود دارند، ولی هنوز هم تشکیل این سنگ ها و درمان آن از مشکلات مهم جامعه پزشکی و بیماران می باشند.هدفهدف پژوهش حاضر، بررسی اثر عصاره هیدروالکلی پوست میوه خربزه بر جلوگیری از کریستالیزاسیون اگزالات کلسیم در شرایط in vitro بود.روش بررسیابتدا عصاره هیدروالکلی پوست میوه خربزه در غلظت های 25/0، 5/0، 1، 2 و 4 میلی گرم بر میلی لیتر تهیه شد. نمونه های ادرار شبانه از 6 مرد بالغ (6 n=) که سابقه بیماری سنگ کلیوی نداشتند، سانتریفیوژ شدند. کریستالیزاسیون اگزالات کلسیم با اضافه کردن اگزالات سدیم به نمونه های ادرار القاء شد. پس از اضافه کردن اگزالات سدیم، تعداد کریستال ها با استفاده از جذب نوری توسط اسپکتروفوتومتر و اندازه کریستال ها توسط کالیبره کردن عدسی چشمی میکروسکوپ نوری در نمونه های کنترل (بدون عصاره گیاهی) و نمونه های تجربی (در حضور غلظت های مختلف عصاره گیاه) اندازه گیری شد.نتایجغلظت های مختلف عصاره هیدروالکلی پوست میوه خربزه موجب افزایش درصد کریستال های کوچک 5-5/2 و 9-6 میکرونی و کاهش کریستال های بزرگ 21 - 17، 30 - 22 و 40 - 31 میکرونی می شود. از طرف دیگر، عصاره هیدروالکلی خربزه موجب افزایش کریستال های کوچک مونو هیدرات اگزالات کلسیم و کاهش کریستال های بزرگ مونو هیدرات اگزالات کلسیم شده است. همچنین، عصاره هیدروالکلی پوست خربزه موجب افزایش جذب و یا افزایش تعداد کریستال های اگزالات کلسیم شده است.نتیجه گیریتحقیق حاضر نشان داد عصاره هیدروالکلی پوست میوه خربزه با کاهش اندازه کریستال های اگزالات کلسیم موجب سهولت دفع آن ها توسط ادرار شده و احتمالا مانع تشکیل هسته اولیه سنگ کلیوی می شود.
کلید واژگان: پوست خربزه, اگزالات کلسیم, کریستالیزاسیون, ادرار -
تشکیل سن گهای کلیوی و درمان آن ها از مشکلات مهم جامعه پزشکی و بیماران می باشند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر عصاره هیدروالکلی کاکل ذرت (Zea mays L) بر جلوگیری از تشکیل سن گهای کلیوی اگزالات کلسیمی در موش های آزمایشگاهی بود. ابتدا عصاره هیدروالکلی کاکل ذرت در غلظت های 50، 100، 200 و 300 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن تهیه شد. تشکیل سنگ کلیه توسط تیمار کلرید آمونیوم و اتیلن گلیکول در آب آشامیدنی حیوانات القاء شد. حیوانات شاهد هیچ تیماری دریافت نکردند. گروه کنترل بیمار کلرید آمونیوم و اتیلن گلیکول را به ترتیب به مدت 3 و 32 روز در آب آشامیدنی دریافت کردند. گروه های تجربی به مدت 35 روز هر یک از غلظت های 100، 200 و 300 میلی گرم عصاره هیدروالکلی کاکل ذرت را به روش خوراکی به همراه تیمار کلرید آمونیوم و اتیلن گلیکول در آب آشامیدنی دریافت کردند. سپس حیوانات توسط اتر بیهوش شده و کلیه سمت راست آنها خارج شده و در فیکساتیو قرار گرفت. نمونه های بافتی کلیه برای مطالعات بافت شناسی آماده شدند و به روش هماتوکسیلین - ائوزین رنگ آمیزی شدند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تیمار عصاره هیدرو-الکلی کاکل ذرت موجب کاهش معنی داری در تعداد کریستال های اگزالات کلسیم تشکیل شده در کلیه حیوانات تیمار شده می گردد. تحقیق حاضر نشان داد عصاره هیدروالکلی کاکل ذرت با کاهش تشکیل کریستال های اگزالات کلسیم موجب ممانعت از تشکیل هسته اولیه سنگ های کلیوی می گردد.کلید واژگان: کاکل ذرت, اگزالات کلسیم, کریستالیزاسیون, سنگ کلیه, رت
-
سابقه و هدفاثر درمانی مفید L-کارنی تین در درمان اشکال مختلف بدعمل کردن اسپرم در مردان نابارور پیشنهاد شده است. در پژوهش حاضر، اثر تیمار خوراکی L-کارنی تین بر کیفیت پارامترهای اسپرم در مردان نابارور ایدیوپاتیک مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسیدر پژوهش تجربی حاضر،30 مرد نابارور ایدیوپاتیک با محدوده سنی 40-20 سال و تعداد اسپرم کمتر از 106 × 6/66، تحرک کمتر از 30 درصد، حیات اسپرم کمتر از 60 درصد و مورفولوژی طبیعی کمتر از 35 درصد بررسی شدند. داروی خوراکی L–کارنی تین به مدت 6 ماه به میزان 3 گرم در روز تجویز شد. جمع آوری نمونه های منی قبل از درمان و 3 و 6 ماه پس از مصرف L–کارنی تین انجام شد. آنالیز منی بر اساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی (WHO) روی نمونه های منی انجام شد و شامل سیال شدن، pH، حجم، تراکم اسپرم، تحرک اسپرم، درصد زنده بودن اسپرم و درصد مورفولوژی طبیعی اسپرم بود.یافته هاتیمار خوراکی L-کارنی تین به مدت 3 ماه (01/0>p) و 6 ماه (001/0>p) موجب افزایش تراکم اسپرم و درصد اشکال طبیعی اسپرم ها در مردان نابارور ایدیوپاتیک شد. همچنین، تجویز آن به مدت 3 ماه (001/0>p) و 6 ماه (001/0>p) موجب افزایش درصد اسپرم های متحرک و اسپرم های زنده در مردان نابارور ایدیوپاتیک شد. در 5 مورد نیز در طی دوره درمان، حاملگی ایجاد شد.نتیجه گیریتحقیق حاضر نشان داد که تیمار خوراکی داروی L-کارنی تین می تواند درمان مناسبی برای افراد نابارور ایدیوپاتیک بوده و موجب بچه دار شدن آنها گردد.
کلید واژگان: L, کارنی تین, پارامترهای اسپرم, ناباروری ایدیوپاتیک, مردانMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:19 Issue: 1, 2009, P 19BackgroundIt is proposed that L-carnitine is a useful agent for treatment of various dysfunctions of sperm in infertile men. So, in the present study, effect of L-carnitine supplement on sperm parameters in men with idiopathic infertility was evaluated.Materials And MethodsThirty infertile men, aged between 20 and 40 years, with the following baseline sperm selection criteria, including sperm count< 66.6×106, motility< 30%, viability< 60%, normal morphology< 35%, were studied. Patients received 3 gram per day L-carnitine for six months. Semen analysis was performed according to World Health Organization guidelines before study, and 3 and 6 months of therapy. Sperm parameters included liquefaction, pH, volume, sperm count, motility, viability and normal morphology.ResultsThe results showed that L-carnitine supplementation increased significantly sperm count, motility, viability and normal morphogy and pregnancy rate after 3 months (p<0.01) and 6 months (p<0.001). Also, L-carnitine supplementation increased sperm motility and viability in idiophatic infertile men after 3 and 6 months (p<0.001). Five couples became pregnant during the study.ConclusionThe present study indicated that L-carnitine supplementation is an appropriate drug in the treatment of men with idiopathic infertility. -
تشکیل سنگ های ادراری یک مشکل جهانی است و شامل گروه نژادی، جغرافیایی و فرهنگی خاصی نمی شود. سنگ های اسید اوریک از نظر فراوانی بعد از سنگ های آهکی قرار دارند. سنگ های اسید اوریک از هیپراوریکوزوری، pH اسیدی ادرار یا هر دو ناشی می شوند. در طب سنتی ایران، گیاهان دارویی بسیاری برای دفع یا حلکردن سنگ های کلیوی استفاده می شوند. در پژوهش حاضر، اثرات پوست میوه خربزه (Cucumis melo)، پوست میوه هندوانه (Citrullus vulgaris)، کاکل ذرت (Zea mays) و بخش های هوایی گیاه خارشتر (Alhaji manifera) بر انحلال سنگ های اسید اوریکی مورد بررسی قرار گرفته است. سنگ های کلیوی اسید اوریکی، طی عمل جراحی، جمع آوری و پس از پودر کردن، در لوله های جداگانه با سالین یا عصاره های الکلی گیاهان، مخلوط و به مدت 6 روز در درجه حرارت 37 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. سپس، نمونه ها سانتریفیوژ شده و غلظت اسید اوریک در محلول بالایی نمونه ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که این گیاهان قدرت تجزیه اسید اوریک و کاهش غلظت آن در نمونه ها را دارند. همچنین، گیاه خارشتر، بیشترین تاثیر را در تجزیه اسید اوریک در مقایسه با 3 گیاه دیگر دارد. بنابراین، تحقیق حاضر، کاربرد سنتی این گیاهان را برای درمان سنگ های اسید اوریکی تایید کرده و گیاهان بهکار رفته و بهویژه گیاه خارشتر را کاندیدای مناسبی برای درمان این دسته از سنگ ها معرفی می نماید.
کلید واژگان: خربزه, هندوانه, ذرت, خارشتر, سنگ های کلیوی اسید اوریکی -
سابقه و هدفسلنیوم برای رشدونمو طبیعی بیضه ها و اسپرماتوژنز موردنیاز است. در مطالعه تجربی حاضر، ارتباط بین فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز پلاسمای سمینال که نشان دهنده غلظت سلنیوم است و پارامترهای اسپرم در 200 مرد مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسیآزمایشات آنالیز منی روی نمونه های منی افراد مراجعه کننده به کلینیک باروری امید انجام گرفت. این افراد بر اساس نتایج آزمایشات آنالیز منی (سیال شدن، pH، حجم، تراکم اسپرم، درصد تحرک اسپرم، درصد اسپرمهای زنده، درصد مورفولوژی طبیعی اسپرم) به پنج گروه نرمواسپرمی، اولیگوزواسپرمی، آستنوزواسپرمی، آزواسپرمی و افرادی که دارای بیماری واریکوسل بودند تقسیم شدند. فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز پلاسمای سمینال توسط کیت Randox ساخت کشور آلمان اندازه گیری شد.یافته هافعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز پلاسمای سمینال در نمونه های افراد مبتلا به واریکوسل، آزواسپرمی، اولیگوزواسپرمی، آستنوزواسپرمی در مقایسه با افراد نرمواسپرمی بطور معنی داری کمتر بود. ارتباط منفی و معنی داری بین فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و غلظت فروکتوز پلاسمای سمینال، تعداد گلبولهای سفید پلاسمای سمینال، درصد کمبودهای دم اسپرم، درصد اسپرم های دم کوتاه و درصد اسپرم های دم پیچیده وجود داشت. همچنین، ارتباط مثبت و معنی داری بین فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز پلاسمای سمینال و درصد اسپرمهای زنده، تراکم اسپرم ها، درصد اسپرم های متحرک، درصد اسپرم های با تحرک سریع، درصد اسپرم های با تحرک آهسته، درصد اسپرم های با حرکت چرخشی، درصد اسپرم های با مورفولوژی طبیعی وجود داشت.نتیجه گیریمطالعه حاضر دلالت بر آن دارد که اندازه گیری فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز پلاسمای سمینال که نشان دهنده غلظت سلنیوم است، می تواند مارکر مناسبی برای بررسی عامل ناباروری مردان و تعیین کیفیت مناسب منی در مردان باشد.
کلید واژگان: سلنیوم, آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز, پارامترهای اسپرم, ناباروری مردانMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:17 Issue: 2, 2007, P 81BackgroundSelenium is an essential trace nutrient for humans and animals. It is required for normal testicular development and spermatogenesis. In the present experimental study, correlations between seminal plasma glutathione peroxidase enzyme activity (as selenium status) and semen parameters are evaluated in 200 males.Materials And MethodsSemen analysis was performed according to World Health Organization guidelines. Totally, 200 males were subdivided into 5 groups as normospermic, oligospermic, asthenozospermic, azospermic and varicocele groups according to their spermograms. Plasma seminal glutathione peroxidase enzyme activity was determined by Kit (Randox, Germany).ResultsThe results showed that glutathione peroxidase enzyme activity is higher in normospermic than oligospermic, asthenozospermic, azospermic and varicocele groups. Meanwhile, there were an inverse significant correlations between glutathione peroxidase enzyme activity and plasma seminal fructose concentration, white blood cell, tail defects of sperm, coiled tail sperms and short tail sperms. On the other hand, the present data showed that there are positive correlations between vitality, sperm count, motility and normal morphology.ConclusionThe present study indicated that measurement of glutathione peroxidase enzyme activity as selenium status could be a good marker for evaluation of male infertility. -
نقش کلیدی کارنی تین در متابولیسم اسپرم به دلیل وجود سطوح بالای L – کارنی تین در مایع اپی دیدیمی پیشنهاد شده است. در پژوهش تجربی حاضر، میزان غلظت L – کارنی تین پلاسمای سمینال در افراد نابارور آستنوزواسپرمیک، اولیگوزواسپرمیک، تراتوزواسپرمیک و نکروزواسپرمیک، مورد مقایسه قرار گرفته است. آنالیز منی بر اساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی (WHO) روی نمونه های منی انجام شد. پارامترهای منی مورد بررسی شامل سیال شدن، pH، حجم، تراکم اسپرم، تحرک اسپرم، درصد زنده بودن اسپرم و درصد مورفولوژی طبیعی اسپرم در نظر گرفته شد. غلظت L – کارنی تین پلاسمای سمینال توسط کیت اندازه گیری شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که L – کارنی تین موجود در پلاسمای سمینال در نمونه های اسپرمی که تحرک کمی دارند، کاهش معنی داری در مقایسه با نمونه های با تحرک بیشتر نشان می دهد (p<0.001). از طرف دیگر، غلظت L – کارنی تین پلاسمای سمینال در نمونه هایی که درصد اسپرم های مرده بیشتری دارند، کمتر است (p<0.001). همچنین، غلظت L – کارنی تین پلاسمای سمینال در نمونه هایی که درصد اسپرم های با شکل طبیعی، کمتر است یا در نمونه هایی که تراکم اسپرم کمی دارند، به طور معنی داری کمتر است (به ترتیب p<0.01 و p<0.001). بنابراین، تحقیق حاضر نشان داد که غلظت L- کارنی تین پلاسمای سمینال در افراد نابارور با نامطلوب بودن کیفیت منی، پایین تر از افراد با کیفیت منی مطلوب است و تیمار L- کارنی تین در این افراد می تواند تاثیر مفیدی در قدرت باروری آن ها داشته باشد.
کلید واژگان: L, کارنی تین, تحرک اسپرم, زنده بودن اسپرم, تراکم اسپرم, مورفولوژی طبیعی اسپرم, ناباروری مردان -
ارتباط بین غلظت مس (Cu) پلاسمای سمینال و کیفیت پارامترهای اسپرم انسانعنصر مس جزء مهم متالوآنزیمها و متالوپروتئینهایی است که در متابولیسم انرژی سلولی یا واکنشهای آنتیاکسیدانتی نقش دارند. از طرف دیگر، مس بعنوان عنصر بسیار سمی برای حیات اسپرم شناخته شده است. این عنصر از طریق غذا وارد بدن پستانداران میشود و در شکل یونیزه شدهاش بسرعت برای انواعی از سلولها از جمله اسپرماتوزوآی انسان سمی میگردد. بمنظور بررسی اثر مس در پلاسمای سمینال بر پارامترهای اسپرم انسان، آزمایشات آنالیز منی (بر طبق استانداردهای سازمان بهداشت جهانی) روی نمونه های منی 320 فرد مراجعهکننده به کلینیک باروری امید انجام گرفت. این افراد بر اساس نتایج آزمایشات آنالیز منی (سیال شدن، pH، حجم، تراکم اسپرم، درصد تحرک اسپرم، درصد اسپرمهای زنده، درصد مورفولوژی طبیعی اسپرم) به پنج گروه نرمواسپرمی، اولیگوزواسپرمی، آستنوزواسپرمی، آزواسپرمی و افرادی که دارای بیماری واریکوسل بودند تقسیم شدند. غلظت مس کل (total) در پلاسمای سمینال با استفاده از طیف سنجی جذب اتمی با کوره Furnace)) اندازهگیری شدند. نتایج نشان دادند که غلظت مس پلاسمای سمینال در نمونه های افراد مبتلا به واریکوسل (p<0.01)، آزواسپرمی (p<0.001)، اولیگوزواسپرمی (p<0.01)، آستنوزواسپرمی (p<0.01) در مقایسه با افراد نرمواسپرمی بطور معنیداری بالاتر است. از طرف دیگر، ارتباط مثبتی بین غلظت مس و درصد کمبودهای دم اسپرم (r = 0.121, p<0.05) و اسپرمهای دم کوتاه (r = 0.127, p<0.05) در کل نمونه ها وجود دارد. همچنین، ارتباط منفی بین غلظت مس پلاسمای سمینال و تراکم اسپرم (r = -0.114, p<0.05)، درصد اسپرمهای متحرک (r = -0.399, p<0.01)، درصد زنده بودن اسپرم (, r = -0.391, p<0.01)، در صد تحرک سریع اسپرم (r = -0.263, p<0.01)، درصد تحرک آهسته اسپرم (r = -0.128, p<0.05)، درصد تحرک غیرپیشرونده اسپرم (r = -0.205, p<0.01)، درصد مورفولوژی طبیعی اسپرم (r = -0.317, p<0.01) و pH منی (p<0.01 r = -0.174,) در کل نمونه ها وجود دارد.. بنابراین، اندازهگیری این عنصر میتواند ملاک مؤثری در بررسی پارامترهای مهم اسپرم از جمله درصد تحرک و درصد اسپرمهای زنده باشد.
-
مقایسه مرفولوژی اسپرم در نمونه های بدست آمده از TEST و PESA در مردان نابارور مراجعه کننده به بخش نازایی بیمارستان شریعتی و کلینیک نوید در سال 1378در این مطالعه مرفولوژی اسپرم بدست آمده با دو روش TESEوPESA مورد بررسی قرار گرفت. این مرفولوژی، با کمکTygerberg strict criteria بررسی شد. 45 بیمار مبتلا به آزواسپرمی انسدادی مورد بررسی قرار گرفتند. روTESE شوPESA با روش معمول و بی حسی موضعی انجام شد. درصد اسپرم طبیعی و اسپرم غیرطبیعی در هر دو گروه بدست آمد. میانگین میزان اسپرم طبیعی در نمونه هایTESE 6.2 درصد و در نمونهPESA 18.6 درصد بود که این دو عدد با هم اختلاف آماری معنی دار داشت. درصد اشکال غیر طبیعی سرودم نیز در دو گروه با هم اختلاف معنی داری داشت ولی این اختلاف در مورد اختلالات midpiece صدق نمی کرد.
جهت بررسی ارزش روشTygerberg در تعیین مرفولوژی اسپرم بدست آمده از TESE، نیاز به نمونه کنترل گروه سالم است.
کلید واژگان: شکل اسپرم, اسپرم, PESA, TESE
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.