فهرست مطالب نویسنده:
انوشیروان هدایت
-
زمینه و هدفسرطان کولورکتال، یکی از شایعترین بدخیمی ها می باشد. تشخیص زودهنگام و در مراحل ابتدایی تاثیر زیادی در پیش آگهی بیماران دارد. در مطالعه حاضر، تاثیر عواملی مثل مرحله بیماری، سن، جنس، مرحله و محل تومور بر پیش آگهی بیماران با سرطان کولورکتال در طی دوره پنج ساله بررسی شده است.مواد و روش هابیمارانی که با تشخیص سرطان کولورکتال در بین سال های 1378 الی 1381 در بخش جراحی بیمارستان شریعتی تهران تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، وارد مطالعه شدند. بیماران با عود سرطان کولورکتال یا با سابقه شیمی درمانی قبل از عمل حذف شدند و 109 بیمار تحت آنالیز قرار گرفتند. منحنی های بقاء توسط روش Kaplan-Meier ترسیم شدند. فاکتورهای بررسی شده شامل سن،جنس، مرحله TNM، متاستاز دوردست، درجه، تهاجم عروقی و لنفاوی، محل تومور، سطح CEA قبل از عمل و تست های عملکرد کبدی بودند.آنالیز چند متغیره بر اساس Cox-Regression Analysis انجام شد.یافته هامیانگین طول عمر بیماران 8/2 ± 8/42 ماه بود. بقاء 1 و 3 و 5 ساله به ترتیب 72% و 54% و 47% بودند. براساس آنالیز تک متغیره، سن (Pکلید واژگان: سرطان کولورکتال, جراحی, میزان بقاءIntroduction &ObjectiveColorectal carcinoma is one of the most prevalent cancers. Early diagnosis and diagnosis in primary stages are important in patient’s prognosis. In this study we evaluated factors such as age, sex, stage and tumor location in colorectal patients in five year peroid.Materials and MethodsFrom the cancer database of a single referral institution, Shariati Hospital 109 patients who had resection of colorectal cancer from 1999 to 2002 were identified. Cases with recurrent colon cancer or previous history of neoadjuvant chemotherapy were excluded. Survival curves were constructed using the kaplan-meier method. The factors that were used included: age, sex, TNM stage, T-status, nodal status, distant metastasis, grade, lymphatic and vascular invasion, tumor location, preoperative CEA level and liver function tests. Multivariate analysis of factors was conducted using cox-regression analysis.ResultsThe mean survival time for all patients was 42.8±2.8) months. The overall 1, 3, 5 year survival rates were 72%, 54%, 47% respectively. The single variable analysis, patients age (P
-
سرطان کولورکتال غالبا به کبد متاستاز می دهد. تقریبا نیمی از مبتلایان به سرطان کولون متاستاز کبدی دارند و یا در جریان سیر بیماری دچار آن می شوند. متاستاز خارج کبدی سرطان کولورکتال عارضه نادری است و معمولا ریه ها، مغز، پوست و استخوان ها تقریبا به یک نسبت گرفتار می شوند. آدنوکارسینوم متاستاتیک سر استخوان ترقوه نیز عارضه نادری است. در این مقاله یک مورد متاستاز آدنوم کارسینوم کولون به استخوان ترقوه گزارش می شود.
کلید واژگان: ترقوه, نئوپلاسم, کولونColorectal carcinoma metastases are mostly seen in liver. Almost half of the patients with colorectal cancer have liver metastasis or develop liver metastasis during the disease. Any metastasis outside the liver is rarely seen and if present it is usually seen in lungs brain skin and skeletal system with the same probability. Skeletal metastases mostly involve weight bearing bones. Meanwhile skeletal involvement rarely occurs in clavicle. In this paper we report a case of colorectal cancer metastasis to medial head of clavicle. -
زمینه و هدفهدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین سطح سرمی کلسیم، فسفر، پاراتورمون و آلکالین فسفاتاز قبل از عمل با وزن آدنوم و سطح کلسیم سرمی بعد از عمل در بیماران هیپرپاراتیروئیدیسم اولیه است.
مواد و روش هادر بررسی آینده نگر از مهر سال 84 لغایت مهر سال 86، هشتاد بیمار با آدنوم واحد پاراتیروئید وارد مطالعه شدند. سطح کلسیم سرم قبل از عمل، سطح فسفر سرم، سطح پاراتورمون سرم، سطح آلکالین فسفاتاز، وزن آدنوم و کلسیم سرم 24 ساعت بعد از عمل ثبت شدند. آنالیز آماری توسط تست های Student T-test و Bivariate Correlation انجام شد. Pکلید واژگان: وزن آدنوم, هیپرپاراتیروئیدیسم اولیه, یافته های آزمایشگاهیIntroduction &ObjectiveTo determine the relationship between serum phosphate, serum calcium, and serum parathyroid hormone levels with parathyroid adenoma weight and postoperative serum calcium in primary hyperparathyroidism.Materials and MethodsIn a prospective study from 2005 to 2007, eighty patients with single parathyroid adenoma entered the study. Preoperative serum calcium, phosphate, parathyroid hormone, alkaline phosphatase and weight of adenomas were recorded. Postoperative serum calcium was measured 24 hours after adenoma resection. Analysis was performed with student T-test and Bivariate correlation. The level of significance was set at P -
زمینه و هدفاکسپلور دو طرفه گردن روش استاندارد خوبی برای لوکالیزاسیون آدنوم پاراتیرویید در هیپرپاراتیروییدیسم اولیه می باشد. ولی تمام جراحان تجربه کافی برای اکسپلور دقیق گردن را ندارند. اما روش های جدید جراحی برای اکسپلور یک طرفه گردن، حداقل تهاجم را دارند. بنابراین لوکالیزاسیون دقیق قبل از عمل می تواند باعث کاهش زمان و تنش جراحی شود.
مواد و روش هادر مطالعه ای از نوع مطالعات آینده نگر ارزشیابی تست های تشخیصی80 بیمار با هیپرپاراتیروئیدی اولیه اثبات شده به واسطه کلسیم و پاراتورمون بالا مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج سونوگرافی غدد پاراتیرویید با یافته های حین جراحی و نتایج اسکن تکنسیوم مقایسه شدند. همچنین معیارهایی مثل وزن آدنوم، کلسیم قبل از عمل و سطح پاراتورمون بیمارانی که آدنوم آنها با اسکن یا سونوگرافی لوکالیزه شده یا نشده بود، با آزمون Student-t test مقایسه شد.
یافته هاسونوگرافی، غده پاراتیروئید بزرگ شده را در 61 نفر از 80 بیمار (3/76%) به درستی نشان داد که حساسیت 5/83% و ارزش اخباری مثبت 7/89% داشت. اسکن تکنسیوم نیز در 63 بیمار (8/78%) مثبت بود که حساسیت 85% و ارزش اخباری مثبت 3/91% داشت. هیچ اختلاف معنی داری بین سونوگرافی و اسکن تکنسیوم در لوکالیزاسیون آدنوم پاراتیروئید در این مطالعه وجود نداشت. ارتباط معنی داری بین سطح پاراتورمون و لوکالیزاسیون آدنوم پاراتیروئید توسط اسکن تکنسیوم وجود داشت (P=0.01). وقتی هر دو روش اسکن تکنسیوم و سونوگرافی در لوکالیزاسیون آدنوم پاراتیروئید بررسی شدند، در 73 بیمار (3/91%) به درستی محل آدنوم را نشان دادند که حساسیت 3/97% و ارزش اخباری مثبت 5/93% داشتند.
نتیجه گیریسونوگرافی، روش حساس و دقیقی جهت لوکالیزاسیون آدنوم پاراتیروئید در هیپرپاراتیروییدیسم اولیه بوده و در کارایی قابل مقایسه با اسکن تکنسیوم می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده، استفاده از یکی از دو روش عنوان شده جهت لوکالیزاسیون آدنوم پاراتیروئید و در صورت منفی شدن، استفاده از روش دیگر توصیه می شود.
کلید واژگان: سونوگرافی, اسکن, لوکالیزاسیون, هیپرپاراتیروییدیسم اولیهIntroduction &ObjectiveBilateral neck exploration is the good standard for parathyroid adenoma localization in primary hyperparathyroidism. But not all of surgeon have the necessary experience for accurate surgical exploration. But there are new methods for surgery like unilateral exploration and minimally invasive surgery. Thus, preoperative localization could reduce time and stress of surgery.Materials and MethodsIn a prospective study 80 patients with documented primary hyperparathyroidism through raised serum calcium and parathyroid hormone (PTH), the results of sonographic localization were compared with the findings of surgery and 99mTechnetium sestamibi scintigraphy. Also variables such as preoperative serum calcium, PTH level and adenoma weight were compared between patients whom adenoma had been localized or not localized through sonography or Sestamibi scan with student’s t-test.ResultsIn a prospective diagnostic tests accuracy study, 80 patients with primary hyperparathyroidism enrolled. Sonography detected enlarged parathyroid glands in 61 of 80 patients (76.3%), with sensitivity of 83.5% and positive predictive value (PPV) of 89.7%. Sestamibi scintigraphy detected adenoma in 63 patients (78.8%) with sensitivity of 85% and PPV of 91.3%. There was no significant deference between sonography and scintigraphy in localization of adenomas. When both sonography and scintigraphy were used for localization, they located 73 adenomas (91.3%), with sensitivity of 97.3% and PPV of 93.5%.ConclusionsSonography is an accurate method for localization of enlarged parathyroid glands in primary hyperparathyroidism, and overall it is comparable with sestamibi scintigraphy. This study suggests a strategy of initial testing with one or the other method, followed by the alternate imaging test if the first test gives negative result. -
زمینه و هدفدر مطالعات قبلی نشان داده شده که تجویز کلسیم خوراکی پروفیلاکتیک در بیماران با تیروئیدکتومی توتال و ساب توتال، موجب کاهش علائم هیپوکلسمی و کاهش طول مدت بستری در بیماران پس از عمل گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی نتایج حاصل از تجویز کلسیم خوراکی پروفیلاکتیک در بیماران با تیروئیدکتومی توتال و ساب توتال می باشد.
مواد و روش هادر یک کار آزمایی بالینی تصادفی شده، 43 بیمار کاندید عمل جراحی تیروئیدکتومی توتال و ساب توتال شدند. پس از عمل، به صورت تصادفی در یکی از دو گروه مورد (23N=) و کنترل (20N=) قرار گرفتند. به بیماران در گروه مورد، در دوران پس از عمل کربنات کلسیم 1 گرم سه بار در روز تجویز شد. مشخصات دموگرافیک بیماران، طول مدت بستری، علائم هیپوکلسمی، سطح کلسیم و دفعات استفاده از کلسیم وریدی در دو گروه با هم مقایسه شد.یافته هامیانگین میزان کلسیم 12 و 24 ساعت پس از عمل به طور معنی داری در گروه شاهد پائین تر از گروه مورد بود (049/0=P، 021/0=P به ترتیب). تعداد افرادی که دچار پاراستزی دور لب در 12 و 24 ساعت پس از عمل جراحی شدند، به طور معنی داری در گروه شاهد بالاتر از گروه مورد بود (02/0=، P04/0=P به ترتیب). مدت زمان بستری در بیمارستان به طور معنی داری در گروه مورد کمتر از گروه شاهد بود (006/0=P).
نتیجه گیریتجویز کلسیم خوراکی پروفیلاکتیک پس از عمل جراحی توتال و ساب توتال سبب کاهش بروز پاراستزی در 12 تا 24 ساعت پس از عمل جراحی و کاهش نیاز به کلسیم تزریقی و همچنین کاهش مدت بستری بیماران در بیمارستان می گردد.
کلید واژگان: هموروئید, هموروئیدکتومی ساب موکوزال, هموروئیدکتومی فرگوسن, روش های جراحی, عو ارضIntroduction &ObjectiveSubmucosal hemorrhoidectomy is one the of accepted techniques of surgery but it has never been a popular operation. The advantage of this surgical method is that it minimizes the injury to anoderm and mucosa of anus. The aim of this study was to compare between submucosal hemorrhoidectomy and Ferguson hemorrhoidectomy.Materials and MethodsIn a clinical double-blind controlled trial, 60 patients with grade 3 and 4 hemorrhoids were randomly divided into two groups: 1) submucosal hemorrhoidectomy (30 patients) and 2) Ferguson hemorrhoidectomy (30 patients). These patients were evaluated for early and delayed post operative complications such as pain, bleeding, urinary retention, constipation, fecal impaction, incontinency, surgical site infection, fissure, skin tag, mucosal ectropion, anal stenosis and recurrence. They were regularly followed up at 24 hours, 1 week, 3 months and 6 months after their operation.ResultsThere were no statistically significant differences between two these groups in terms of age, gender and grade of hemorrhoid(s). Patients treated with submucosal hemorrhoidectomy has significantly less pain within 24 hours after the surgery (P=0.026), but there was no statistically differences between two groups in anal stenosis and other complications.ConclusionsSubmucosal hemorrhoidectomy is an effective method in reducing post operative pain within the 24 hours after the surgery and was no case of complicated anal stenosis after 6 months follow up. Other complications in the submucosal technique were similar to those of Ferguson. Submucosal hemorrhoidectomy is comparable with Ferguson technique as a suitable procedure for high grade prolapsed hemorrhoids. -
زمینه و هدفدر مطالعات قبلی نشان داده شده که شاید جویدن آدامس پس از اعمال جراحی الکتیو لوله گوارش، موجب تحریک موتلیتی و کاهش طول مدت ایلئوس پس از عمل گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی نتایج حاصل از جویدن آدامس های بدون قند در بهبود ایلئوس بعد از عمل جراحی لوله گوارش فوقانی می باشد.مواد و روش هادر یک کار آزمایی بالینی تصادفی شده، 50 بیمار کاندید عمل جراحی لوله گوارش فوقانی پس از عمل، به صورت تصادفی در یکی از دو گروه آدامس (26n=) و کنترل (24n=) قرار گرفتند. بیماران در گروه آدامس، در دوران پس از عمل از آدامس بدون قند سه بار در روز و هر بار یک ساعت استفاده می کردند. مشخصات دموگرافیک بیماران، طول مدت عمل، میانگین دفع گاز و مدفوع بین دو گروه مقایسه شد.یافته هاتمام بیماران در گروه آدامس آن را تحمل کردند. در گروه آدامس نسبت به گروه کنترل، میانگین دفع گاز (به ترتیب 5/25±2/74 ساعت در برابر 3/27±8/92 ساعت) و دفع مدفوع (به ترتیب 9/25±6/95 ساعت در برابر 2/26±8/110 ساعت) به میزان معنی داری کوتاهتر بود.
نتیجه گیریجویدن آدامس موجب سرعت بخشیدن به پروسه بهبودی بعد از عمل جراحی لوله گوارش فوقانی می شود. جویدن آدامس یک راه ارزان و مؤثر در مراقبت های پس از عمل جراحی لوله گوارش فوقانی محسوب می شود.
کلید واژگان: لوله گوارش فوقانی, ایلئوس, گاز رودهIntroduction &ObjectiveIn pervious studies it has been shown that gum chewing after elective GI tract operation may stimulate bowel motility and decrease duration of postoperative ileus. The aim of the present study was to assess the effects of sugar free gum chewing after upper GI tract on operation postoperative ileus.Materials and MethodsIn a randomized clinical trial, 50 patients, who were scheduled for elective upper GI surgeries were randomly allocated to 2 groups of gum-chewing group (n=26) and control group (n=24) postoperatively. The patients in the gum-chewing group chewed postoperatively sugar free gum 3 times daily for 1 hour each time until discharge. Patient's demographic characteristics, surgery duration, time to first flatus, time to first bowel movement, and complications were compared.ResultsAll gum-chewing patients tolerated the gum. The first passage of flatus (72.23±25.52 vs. 92.79±27.35 hours) and time to first bowel movement (95.58±25.88 vs. 110.83±26.18 hours) were significantly lower in the gum-chewing group compared with control group.ConclusionsGum chewing speeds recovery after the upper GI tract operation. Gum chewing is an inexpensive and helpful care in the upper GI tract postoperative period. -
مقدمهباتوجه به نیمه عمر کوتاه بودن هورمون پاراتیروئید، اندازه گیری پاراتورمون دست نخورده (iPTH=intact PTH) به روش سریع در حین عمل جراحی (بلافاصله پس از خروج آدنوم) جهت تشخیص و ارزیابی کفایت نسج برداشته شده و نیز کاهش موارد عمل مجدد پاراتیروئید مفید است.مواد و روش هادر یک مطالعه آینده نگر Case series، تعداد 34 بیمار مبتلا به پرکاری اولیه پاراتیروئید که در طی 18 ماه (از نیمه اول سال 1379) جهت درمان و عمل جراحی پاراتیروئیدکتومی به بخش جراحی بیمارستان دکتر شریعتی ارجاع شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند که اندازه گیری سطح سرمی iPTH به روش سریع پیش از عمل جراحی، به فاصله 10 دقیقه پس از خروج آدنوم و یک روز پس از خروج آدنوم پاراتیروئید در آنها انجام شد.یافته هامیانگین سطح سرمی iPTH پیش از عمل در این بیماران حدود 563pgr/lit بود که این میزان با حدود 78% کاهش بطور متوسط به حدود 121pgr/lit در حین عمل جراحی (بلافاصله پس از خروج آدنوم) رسید و در روز اول پس از عمل (24 ساعت پس از خروج آدنوم) با 87% کاهش نسبت به پیش از عمل، بطور متوسط 42pgr/lit رسید.
نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعه همانند مطالعات مشابه انجام شده در سایر کشورها، افت چشمگیر iPTH در حین عمل جراحی ملاحظه گردید که می تواند نشانگر مفید بودن اندازه گیری سطح سرمی iPTH به روش سریع در حین عمل جراحی جهت ارزیابی نتیجه عمل و میزان موفقیت عمل باشد و نیاز به عمل جراحی مجدد را کاهش می دهد.
Intra-operative measurement of intact Parathyroid hormone (iPTH) using a rapid assay technique is useful as an aid in determining adequacy of resection and leads to reduce re-operative cases.Materials And MethodsIn a prospective case series study, PTH level determined before and after (intra-operative and one day after) Parathyroidectomy in 34 patients with primary hyperthyroidism that refer to Shariati hospital during 18 months between year 2000 and 2001.ResultsThe average PTH levels before and after parathyroidectomy were 563 pgr/lit and 121 pgr/lit. All patients had significant decrease in PTH levels after Parathroidectomy (mean = 78%). One day after operation, this level decreased to 42 pgr/lit (mean = 87% decrease compared with before operation)ConclusionIn this study, like the same other studies from other countries there was significant decrease in PTH levels in rapid intra-operative assay that can demonstrate the reliability of PTH monitoring for intra-operative management and overall operative success rates.Keywords: intra, operative iPTH, hyper parathyroidism
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.