اکرم هاشمی
-
فعالیت پژوهشی کشورهای در حال توسعه در دو دهه ی گذشته افزایش یافته است. گسترش و تمرکززدایی کمیته های اخلاق، نیازمند ارزیابی عملکردی مناسب است. مطالعه ای مقطعی در سال 2023 میلادی با استفاده از چک لیست "ابزار خودارزیابی کمیته های اخلاق در پژوهش" بر روی کارگروه/کمیته های اخلاق در پژوهش کشور اجرا شد. چک لیست به فارسی ترجمه شد. براساس نظر متخصصین اخلاق در پژوهش و بر مبنای دستورالعمل مصوب نحوه ی تشکیل و عملکرد کارگروه/کمیته های اخلاق مورد بازنگری قرار گرفت. چک لیست الکترونیک، برای اعضای ارشد 269 کارگروه/کمیته اخلاق در پژوهش ارسال شد. داده ها با نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت؛ میزان پاسخ دهی 83% بود. میانگین نمره ی کلی 25.173 ± 152.11 بود که 69.14% از حداکثر نمره کلی به دست آمد، اما در بخش ارزیابی مداوم (نظارت) و منابع کمیته، کم تر از 50% از نمره میانگین کسب شد. نمرات 138 کارگروه/کمیته اخلاق در محدوده ی عالی و 85 مورد در محدوده خوب قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات با میزان سابقه ی فعالیت، تعداد جلسات در ماه، وجود بودجه ی مصوب سالانه، وجود یک برنامه ی مدون مصوب ارتقای کیفیت و دارا بودن کارکنان اداری مشخص ارتباط دارد. تکمیل ابزار خودارزیابی، علاوه بر آگاهی کارگروه وزارتی از نحوه ی عملکرد کارگروه/کمیته ها و توجه فردی هر کارگروه/کمیته به استانداردهای لازم الاجرا، می تواند آگاهی از نقاط قوت و چالش ها را در سطح هر کمیته افزایش دهد. بازنگری در دستورالعمل مصوب نحوه تشکیل و عملکرد کارگروه/کمیته های اخلاق توسط دبیرخانه کارگروه وزارتی اخلاق در پژوهش و تکرار مجدد خودارزیابی در آینده می تواند روند ارتقاء و بهبود عملکرد کمیته های اخلاق را تسهیل نماید.
کلید واژگان: کمیته اخلاق در پژوهش, ارزیابی کیفیت, ابزار خود ارزیابیThe research activities of developing countries have increased over the last two decades. The expansion and decentralization of ethics committees necessitates appropriate performance evaluation. In 2023, a cross-sectional study was carried out on the Iranian research ethics Committees using the checklist called "Research Ethics Committee Self-Assessment Tool". The checklist was translated into Persian and revised based on the opinions of research ethics experts and the approved “regulation of establishment, grading, and description of duties for research ethics committees”. The electronic checklist was sent to the senior members of 269 research ethics committees. After gathering the data, it was analyzed using SPSS software. The response rate was 83%. The average overall score was 152.11 ± 25.173, or 69.14% of the maximum. The two sections (including continuing review (monitoring) and committee resources received less than 50% of the average score. The 138 research ethics committee scores were excellent and 85 committees were in the good range. The findings revealed that average scores are influenced by activity years, the number of monthly meetings, the presence of an approved annual budget, an approved quality improvement program, and having specific administrative staff. Completing the self-evaluation tool can raise the National Committee authorities' awareness about the adherence of the research ethics committees to the imperative standards. It can also lead to each committee's awareness of its strengths and challenges. Revision of national regulations governing the establishment, grading, and description of committee duties and then future self-evaluation can facilitate upgrading and improving the performance of ethics committees.
Keywords: Research ethics committee, Quality evaluation, self-assessment tool -
از آغاز پاندمی کووید 19، پژوهشگران کشورهای مختلف به دنبال تولید واکسن موثر برای مواجهه با این پاندمی برآمدند. با توجه به عدم وجود داروی موثر و کارآمد به نظر می رسد که واکسن تنها امید نجات دنیا از پاندمی است. در این مقاله به مرور ملاحظات اخلاقی واکسیناسیون عمومی با عنایت به اصول اساسی اخلاق زیستی خواهیم پرداخت. تولید ایمن و استاندارد، سپری کردن مراحل علمی و اخلاقی، همچنین ارزیابی و پایش ایمنی و اثربخشی، ملاحظه ی اصلی در تولید هر واکسنی است. عدالت ایجاب می کند واکسیناسیون با اولویت افراد آسیبپذیر و در معرض خطر صورت گیرد. ممکن است افراد به عللی در مقابل دریافت واکسن مقاومت کنند؛ ازجمله سردرگمی ناشی از انبوه اطلاعات، بی اعتمادی عمومی به حرفه ی پزشکی، ارتباط بین واکسیناسیون و ایجاد برخی بیماری ها، پایین بودن نرخ مرگ در اثر کووید 19. ممکن است تصور عامه مردم، بویژه افراد جوان و سالم براین باشد که ما با احتمال بسیار بالایی زنده خواهیم ماند , به خطرات کم ولی احتمالی ناشی از واکسن تن در ندهند اما بدلیل مسری بودن بالای بیماری ممکن است نرخ مرگ و میر و ابتلا به بیماری شدیدا بالا برود، همچنین تبعات ناشی از بیماری عمدتا افراد آسیب پذیر را درگیر می کند، در تصمیم سازی اخلاقی باید فواید و ضررهایی که واکسن برای هر فرد دارد، در مقابل فواید و ضررهای عدم واکسیناسیون برای جامعه را در نظر گرفت و با توجه به اهمیت اتونومی، فرهنگ سازی و متقاعدسازی افراد بسیار مهم است. لذا در این نوشتار راهکارهای عملی برای اعتماد سازی وپذیرش عمومی این امر نیز بیان خواهد شد.
کلید واژگان: امتناع, تصمیم سازی اخلاقی, کووید 19, واکسیناسیونFrom the beginning of the COVID-19 pandemic, researchers aspired to produce an effective vaccine with appropriate efficacy and low side effects to mitigate the pandemic. It seems that vaccination is the only mean to save the world from this pandemic. In this article, we will review the ethical challenges of mass vaccination (focusing on the vaccine distribution and uptake), referring to the main principles of bioethics. Safe and standard manufacturing and passing scientific and ethical stages, as well as evaluation of efficacy and safety monitoring, are the main considerations in the production of vaccines. Justice requires that vulnerable and high-risk individuals be vaccinated sooner. Public vaccination must therefore be ethically prioritized. Individuals may for some reason resist vaccination. For example due to, the confusion caused by mass media information, public’s distrust of the medical profession, the proposed relationship between vaccination and development of certain diseases, and finally low death rate due to covid 19 in some groups, especially young and healthy individuals. However, as the disease is highly contagious and if it spreads, the death rate and hospitalization due to the disease rises sharply, and the consequences of the disease mainly affect vulnerable people, in moral decision-making, the benefits and harms of the vaccine for each person should be considered against the benefits for and harms to the society. In addition, to respect the individuals’ autonomy, cultural modalities and persuasive programs shall be considered. This article is aimed to address the ethical issues of the COVID-19 vaccine rollout while proposing practical solutions to handle them.
Keywords: Mass vaccination, COVID-19 vaccine rollout, Ethical decision making, Vaccine hesitancy -
پژوهش بالینی و طبابت بالینی رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند، اما شناخت و حفظ مرزهای بین این دو دسته از اقدامات بالینی یکی از پایه ای ترین دغدغه های اخلاق پژوهش بوده است. مهم ترین کاربرد تمایزگذاری بین پژوهش بالینی و طبابت بالینی، تشخیص این نکته است که کدام فعالیت های بالینی نیاز به بررسی و نظارت اخلاقی دارد و کدام ندارد. همچنین اتخاذ رویکردهای جداگانه به پژوهش بالینی و طبابت بالینی از سوی بالین گر/پژوهشگران باعث می شود که نقش دوگانه آن ها به عنوان درمانگر و پژوهشگر تفکیک داده شده و مدیریت تعارض منافع بین این دو نقش تسهیل شود. این مطالعه مروری با هدف تعیین معیارهای تمایزگذاری بین طبابت بالینی و پژوهش بالینی و همچنین تبیین ابعاد اخلاقی این تمایزگذاری انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که تمایزگذاری بین طبابت بالینی و پژوهش بالینی یکی از زیربنایی ترین اقدام ها در راستای حفاظت از آزمودنی های انسانی می باشد. با اینکه تلاش قابل ملاحظه ای در تدوین راهنماهای ملی اخلاق برای پژوهش های زیست پزشکی در کشور انجام شده است، به نظر می رسد برخی مسایل پایه ای نیازمند بحث و بررسی بیشتری باشد. این مطالعه تلاشی در جهت فراهم کردن مبانی دانشی و نگرشی لازم جهت رفع این شکاف عملکردی می باشد.
کلید واژگان: پژوهش بالینی, طبابت بالینی, مرز بین طبابت بالینی و پژوهش بالینی, تمایز بین طبابت بالینی و پژوهش بالینی, آزمودنی انسانی, درمان آزمایشی, دانش قابل تعمیم, پژوهش مربوط به سلامتBackgroundAlthough clinical research and clinical practice are closely related, distinguishing the boundaries between them is an important issue debated by contemporary bioethicists. Some commentators have criticized drawing a sharp line between research and practice (1, 3 & 4), but most experts and policy makers in the field of biomedical ethics, believe that the distinction between the two in clinical settings leads to increased scientific credibility of research and greater protection of patientschr('39') rights and safety (2, 18). They argue that blurring the boundaries between clinical practice and clinical research is an ethical mistake (6, 7). Despite significant efforts that have been undertaken in recent years to implement and enforce research ethics in Iran, the need to training in the field of basic concepts of research ethics and ethical justifications for the codes and guidelines of research ethics exists yet. The purpose of this study is to address this gap in the literature. The first part of this paper deals with a brief history of research ethics that gave rise to the formation of boundaries debates and led to the publication of the Belmont Report. Then, a set of relevant definitions and criteria required to conceptually and practically distinguish between research and clinical practice are presented. Finally, the ethical dimensions of this distinction are reviewed as an argument in favor of the moral requirement to maintain the boundaries between clinical research and clinical practice for the various parties involved in clinical research.
MethodsRelevant publications were selected through a MEDLINE search. The key phrases used were clinical research or clinical practice plus distinction, boundaries or distinguishing. The main textbooks of research ethics and medical ethics, both electronic and paper types, were included in the search. International and national research ethics documents and guidelines were obtained via the organizational websites.
ResultsThis study has yielded several results with possible implications for the different parties involved in clinical research. First, through a close look at the nature of unethical human research studies that took place in the 1970s and prompted the U.S. policymakers to rethink research ethics governance and gave rise to creation of the Belmont Report (5, 8), it can be concluded that the mere issuing of research ethics guidelines in the absence of ethical oversight of research leads to a failure in protection of human subjects in clinical research. Recognizing and maintaining a sharp boundary between research and practice is the basic requirement of a thorough research oversight and providing precise definitions for the terms, clinical research and clinical practice, is the prerequisite to distinguish this boundary (14). Secondly, Activities that are designed initially with the aim of producing or contributing to the production of “generalizable knowledge” and have the form of a research methodology that have been described in an research proposal and have been scientifically (14, 15), methodology and ethically validated can be labeled as research. These research activities are deemed clinical research If they involve a human participant (7, 13). Such interventions that are intended to increase the well-being of a patient without undergoing a peer-review, although considered to generate “new knowledge”, are still considered as clinical practice because the knowledge gained is not generalizable, even though new (7). Thirdly, the issue of research-practice distinction can be discussed from various ethical aspects. On the practical level there are several issues involving both the physician/researcher and the patient/research participant. The roles and responsibilities of the physician and that of the researcher cannot be a single set of roles and responsibilities, as these two roles each have their own moral implications and duties, which may be in conflict at times (17, 18). Clinicians are committed to make clinical decisions according to the best interests of the patients, while researchers commit themselves to the research protocol (2, 6, and 7). Adopting distinct approaches to clinical research and clinical practice will also help physicians better distinguish their dual role of physician and researcher and manage potential conflicts of interest. Blurred boundaries between research and practice also leads to therapeutic misconception for Patients /research participants. Therapeutic misconception is a situation in which patients do not recognize that they are participating in a clinical research although being disclosed by the clinician/researcher (19). The therapeutic misconception may also occur to the minds of the clinicians, and the result is their reluctance to disclose to the patients that they are participating in a clinical research, when feeling far from regulatory agencies. As research interventions are often unapproved, they pose an increased risk to research participants, as well as additional burden and cost. So, failure to understand the research process seriously infringes the patients’ rights to safety, quality care, and autonomy (10). How research and practice are distinguished also affects the actions taken on the policy level. It is of great importance that research ethics committees and policy making bodies make distinction between research and practice in clinical settings. Historically the most important trigger to acknowledge the issue of separate clinical research and clinical practice was the need to clearly define which activities should undergo oversight in the clinical realm where the professional norms does not require oversight on the practice of licensed clinicians (6). The general rule originally stated in the Belmont report is that whenever there is a research component in an activity, that activity should be monitored for the protection of human subjects (14). National Research ethics guidelines play an important role in shaping the attitudes of different parties involved in clinical research, toward their roles and responsibilities in research. As research ethics scholars have argued, using the notion of “therapeutic research” in the early versions of the declaration of Helsinki by the World Medical Association led to a "misunderstanding" in clinical research ethics and the violation of patientschr('39') rights (1). Although “therapeutic research” was a common concept in the classical research community, but also was reinforced by policy-making institutions; this conceptual error according to Howard Brady, an expert in the field of medical ethics, had prevented a correct and ethical understanding of "research with human subject" for years (11). A review of national biomedical research ethics guidelines issued by the “National Committee for Ethics in Biomedical Research” at the Iranian Ministry of Health and Medical Education, reveals a lack of basic definitions and clarifications. In some instances, like in the “General ethics guidelines for medical research including human subjects,” some provided definitions increase the ambiguity; however, some criteria for distinguishing between research and practice can implicitly be derived from the text. Codes number 10, 11, 26, and 28, which explain the researcherchr('39')s ethical responsibilities toward the participants - a responsibility that is not defined for clinicians- implicitly set out the criteria for research-practice distinction (16).
ConclusionThe issue of boundaries between research and practice in clinical settings is ethical in nature. Although considerable efforts have been made to develop national biomedical research ethics guidelines in Iran, a comprehensive approach to providing the definitions of basic concepts and the underlying theoretical framework in the field of biomedical research ethics still seems lacking.
Keywords: Clinical research, Clinical practice, boundaries between clinical practice, clinical research, distinction between clinical practice, human subject, experimental treatment, generalizable knowledge, health related research -
مقدمه
نگرش اعضای هیئت علمی به تعهد حرفه ای، تاثیر قابل توجهی در انتقال ارزش های حرفه ای به فراگیران دارد. این مطالعه با هدف تعیین نگرش حرفه ای اعضای هیئت علمی بالینی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش هادر این پژوهش مقطعی- توصیفی، 134 نفر از اعضاء هیئت علمی بالینی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش نمونه گیری لایه بندی شده (Stratified Sampling) از دپارتمان های مختلف بالینی وارد مطالعه شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ای 21 سوالی محقق ساخته بود که به منظور سنجش نگرش پزشکان به تعهد حرفه ای تدوین که روایی و پایایی آن تایید شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های کروسکال والیس و ضریب همبستگی پیرسون از طریق نرم افزار آماری SPSS تحت آنالیز قرار گرفتند.
یافته هامیانگین امتیاز نگرش حرفه ای شرکت کنندگان 69/96 از 100 با انحراف معیار 9/5 بود. بیشترین میانگین 94/05 از 100 نگرش مطلوب در مخالفت با دریافت پورسانت در ازای ارجاع به همکار و موافقت همکار مراجعه کننده با دریافت مشاوره در مورد عملکرد حرفه ای بود و کم ترین 28/57 از100 میزان نگرش حرفه ای به ترتیب در زمینه همکاری تیمی پزشک و پرستار، وظیفه بیمار به همکاری آموزشی در بیمارستان آموزشی و صرف وقت برای شنیدن نگرانی های بیمار و حق انتخاب بیمار توسط پزشک بود. امتیاز نگرش حرفه ای در گروه روان پزشکی به طور معنی داری از گروه های اورولوژی (p=0/046) و جراحی (p=0/002) و زنان (0/001>p) و ارتوپدی (p=0/001) و داخلی (0/001>p) بالاتر بود.
نتیجه گیریبر طبق یافته های این مطالعه، نگرش حرفه ای اساتید پزشکی از وضعیت ایده آل فاصله قابل توجهی داشت. در شاخص های تعالی، شرافت و درستی و احترام به ترتیب در بالاترین حد و در نوع دوستی و وظیفه شناسی در کم ترین حد بود. پیشنهاد می شود دوره های بازآموزی تعهد حرفه ای به صورت مستمر و مداوم در انتقال نگرش و با تاکید بیشتر بر محورهایی نوع دوستی و وظیفه شناسی برای توانمندسازی اعضای هیات علمی بالینی دانشکده های پزشکی در نظر گرفته شوند.
کلید واژگان: تعهد حرفه ای, هیئت علمی, دانشگاه, پزشکانIntroductionThe faculty members' attitude toward professionalism has a significant impact on conveying professional values to learners. The aim of this study was to assess the professional attitudes of the clinical faculty members of medical school in TUMS.
MethodsIn this cross- sectional study, 134 clinical faculty members of Tehran University of Medical Sciences using stratified sampling from different clinical departments were participated in 2017. The research tool was a 21- item questionnaire designed to assess the physicians’ attitude about professionalism which was developed and validated by experts. The data were analyzed Using Kruskal Wallis and Pearson correlation coefficient through SPSS .
ResultsThe average score of the participants' professional attitude was 69.96 out of 100 with standard deviation of 9.5. The highest average of the positive attitude was 94.05 out of 100 for the issues of receiving commission for referral to the colleague and receiving consultation from the colleague and the lowest average of attitude was 28.57 out of 100 for the Team working collaboration of the physician and nurse, the patient's duty to participate in medical education in the academic hospital, spending enough time for listening to the patient's concerns and the doctor’s right to choose his/ her patient. Professional attitude score was significantly higher in the psychiatric group in comparison with urology (p=0.046), surgery (p=0.002), Gynaecology (p<0.001) orthopedic (p=0.003) and internal medicine (p<0.001).
ConclusionAccording to the findings, professional attitude of faculty members is far from ideal. Their highest positive attitudes were about excellence, honesty, integrity and respect while their highest negative attitudes were regarding altruism and duty. It is suggested that re-trining programs focused on medical professionalism, continuously in transferring attitudes, with more emphasis on the principle of altruism and responsibility for the empowerment of clinical faculty members in medical schools should be considered.
Keywords: Professionalism, faculty, university, Physicians -
زمینه و اهدافبا توجه به روند رو به رشد مصرف دخانیات در میان نوجوانان، انجام مداخلات موثر برای پیشگیری از مصرف دخانیات در این گروه ضروری است. لذا در این پژوهش، ضمن بررسی وضعیت مداخلات پیشگیرانه در خصوص مصرف دخانیات در بین نوجوانان ایرانی به ویژه مداخلات نظریه/الگومحور، در میان دیگر مطالعات ذی ربط نیز بررسی و احصاء نموده و از نظر تاثیر/عدم تاثیر دسته بندی نمایند.مواد و روش هااین پژوهش یک مطالعه مروری در ادبیات پژوهشی بود. کلید واژه های مورد نظر در این مطالعه شامل "دخانیات، سیگار، قلیان" در عنوان و چکیده کلیه مقالات چاپ شده تا آبان ماه سال 1396 در پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) و Google scholar (به عنوان جستجوگر تکمیلی) بودند. پس از حذف موارد تکراری و بدون ارتباط از میان مقالات استخراج شده، متن کامل مقالات منتخب نهایی با موضوعیت مداخلات پیشگیرانه از مصرف دخانیات در نوجوانان، بررسی و نتایج حاصله در عبارات و جداول دسته بندی شدند.یافته هااز میان 1078 مقاله استخراج شده، در نهایت تعداد 14 مقاله مورد بررسی قرار گرفتند. مداخلات انجام شده به دو دسته عمده تقسیم شدند. در مجموع در 9 مطالعه، الگوها و نظریه های آموزش بهداشت مبنای مداخله بودند و در 5 مطالعه دیگر، از رویکردهای دیگری استفاده شده بود.نتیجه گیریبه رغم تاثیرگذاری هر دو نوع مداخله، مداخلات الگو/نظریه محور بیش از دیگر مداخلات در پیشگیری از مصرف دخانیات مورد استفاده قرار گرفته اند و این امر می تواند به دلیل تاثیرگذاری مطلوبتر و روشنتر این نوع مداخلات در تغییر رفتارهای گوناگون حوزه سلامت باشد.کلید واژگان: دخانیات, مداخلات پیشگیرانه, نوجوان, مطالعه مروریBackground and AimsConsidering the increasing trend of tobacco usage among adolescents, effective interventions are necessary for smoking prevention in this group. We, therefore, decided to investigate the status of preventive interventions on tobacco usage among Iranian adolescents, especially the theory/model-based interventions.
Meanwhile, the authors surveyed among other related studies, and categorized them in terms of effect/no effect.Materials and MethodsA literature review was performed. We selected studies to include in our analyses via a search of Scientific Information Database-SID and google scholar (as a supporter motor researcher) on November of 2017, using the keywords “Tobacco, Smoking, Hookahs” in the title and abstract of all published articles. After removing repetitive and unrelated cases, the full text of a series of articles on the prevention of tobacco in adolescents
was reviewed and the results were presented in terms of the phrases and tables.ResultsOut of 1078 extracted articles, 14 papers were finally evaluated. The interventions were divided into two
main categories. Totally, in 9 studies, health education models and theories were the basis for intervention, and other
approaches had been used in the remaining five studies.ConclusionIn spite of the influence of both types of interventions, model/theoretic interventions have been used
more than other interventions in smoking prevention, which could be due to the more favorable and clearer effects of these interventions in changing the various behaviors of the health sector.Keywords: tobacco, preventional intervention, adolescent, review study -
مقدمهطیف گسترده ای از مطالعات نشان دهنده ارتباط بین شادی و سلامت، فراتر از تفاوت های جمعیت شناختی وشرایط زندگی هستند. روند رو به رشد تحقیقات نشان می دهد که احساس شادی و رضایت از زندگی می تواند در واقع سلامتی فرد را بهبود بخشد.مواد و روش کاردر این مطالعه جمعیتی به صورت مقطعی (توصیفی- تحلیلی) شادکامی کلیه زنان و مردان 20 تا 40 سال ساکن شهرها و روستاهای کشور با استفاده از پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد مورد سنجش قرارگرفت.یافته هامجموعا 14239 نفر در این پژوهش شرکت کردند (46 درصد مرد و 54 درصد زن). میانگین (انحراف معیار) سن شرکت کنندگان (5/2) 32/1 سال بود. نتایج نشان داد میانگین (انحراف معیار) نمره شادکامی شرکت کنندگان (57/0)4/09 در زنان (0/56) 4/08 و در مردان (0/59) 4/10 است که در طیف نسبتا شاد طبقه بندی می شود. در تحلیل رگرسیون لجستیک بین شادکامی و متغیرهای سن، جنسیت، تعداد سال های تحصیل و محل سکونت ارتباط معنی دار وجود نداشت ولی افرادی که سطح درآمد خود را بد/خیلی بد گزارش کرده بودند، میزان شادکامی کمتری نسبت به افرادی داشتند که سطح درآمد خود را خیلی خوب/خوب گزارش کرده بودند. همچنین شادکامی افراد بیکار کمتر از افراد شاغل بود.بحث و نتیجه گیریبا توجه به رابطه معنادار وضعیت شغلی (بیکار یا شاغل بودن) و نیز سطح درآمد با شادکامی، می توان این چنین نتیجه گرفت که نابرابری در درآمد و اشتغال می تواند منجر به نابرابری در شادکامی افراد شود. به نظر می رسد یکی از راه های موثر در افزایش شادکامی افراد 20 تا 40 ساله رسیدگی به معیشت و اشتغال آنان باشد.کلید واژگان: شادکامی, ایرانیان, مطالعه ملیObjective(s)To assess happiness and its correlates among young adults in Iran.MethodsThis was a national cross sectional study among a representative sample of young adults in Iran, in 2017. Happiness was measured using the Oxford Happiness Questionnaire. Logistic regression analysis was performed in order to examine association between happiness and independent variables.ResultsIn all 14292 young adults were studied. The mean (SD) happiness score for the study sample was 4.09 (0.57) which was suggestive of rather happy; pretty happy condition. Proportional to mean score 51.1% (n = 7306) of the respondents were happy and the remaining 48.9% (n = 6986) were unhappy. In multivariate logistic regression analysis no significant association was observed between happiness, age, gender, and education. However, the association between happiness and income [OR for poor/very poor= 1.69, 95% CI: 1.51-1.90] and employment status [OR for unemployed = 1.88, 95% CI: 1.53-2.32] was evident.ConclusionThe findings suggest that overall young adults in Iran feel rather happy. To improve happiness at individual level equal distribution of opportunities and wealth seems essential.Keywords: Happiness, Young adults, Iran
-
مدل کسب و کار پیشنهادی برای گردشگری خلاق در چهارچوب توریسم پایدارارتباطی- فرهنگی مورد آنالیز قرار گرفته است. اگرچه توریسم خلاق عموما به عنوان فرمی از توریسم فرهنگی اجتماعی درک می شود، این موضوع از توریسم، زبان ارتباطی جهانی متفاوت از جریان اصلی گردشگری فرهنگی می باشد. علاوه بر این، این مقاله به آنالیزچگونگی این موضوع می پردازد که مدل کسب و کار چطور می تواند در توسعه پایداربرای شهرها و روستاهای کوچک مورد استفاده قرار گیرد واز ظرفیت های بالقوه تاریخی و فرهنگی آنها استفاده بهینه شود. مقاله همچنین به تشریح وآموزش چگونگی این موضوع می پردازد که توریسم خلاق چگونه می تواند توسعه ای سودده و پایداراجتماعی را برای جوامع کوچک وبزرگ در کشور به ارمغان آورد.کلید واژگان: زبان ارتباطی, توسعه پایدار, میراث بالقوه, گردشگری خلاق, جوامعThe business model proposed for creative tourism is analyzed in the framework of sustainable communication-cultural tourism. Although creative tourism is generally understood as a form of social cultural tourism, tourism is a universal communication language that is different from the mainstream of cultural tourism. In addition, this paper examines how the business model can be used in sustainable development for small towns and villages and to be used to maximize their potential historical and cultural potential. The article also describes and teaches how this creative tourism can bring sustainable and socially sustainable development for the small and large communities in the country.Keywords: communication language, sustainable development, potential heritage, creative tourism, societies
-
زمینه و هدفبررسی نگرش کارورزان و دستیاران طب اورژانس بیمارستان حضرت رسول (ص) دانشگاه علوم پزشکی ایران در مورد محیط آموزشی است.روش کارروش تحقیق از نوع توصیفی مقطعی می باشد. جامعه آماری کارورزان، دستیاران تخصصی دوره طب اورژانس بیمارستان حضرت رسول (ص) که تعداد آن ها در نیمسال اول سال تحصیلی 96-95، 37 نفر بوده، به صورت سرشماری انتخاب شده است. در این مطالعه، از نسخه فارسی روایی و پایایی پرسشنامه The Dundee Ready Education Environment Measure استفاده گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی فراوانی، درصد، نمودار میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. و برای استنباط داده ها از آزمون های آمار تحلیلی t مستقل و کای اسکوئر استفاده گردید.یافته هانتایج مطالعه امتیاز کلی محیط آموزشی در گروه دستیاران برابر 54/2 ± 138 و در کارورزان 28/1 ± 99 بوده و تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود داشت (001/0 =p) ، بر اساس راهنمای عملی مکالیرو راف ( Roff &McAleer) میانگین امتیازی بین 101تا 150 نشان دهنده این است که نکات مثبت نسبت به نکات منفی بیشتر دانسته شده است.نتیجه گیریلازم است تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان آموزشی تلاش بیشتری در بهبود وضعیت موجود داشته باشند.کلید واژگان: جو آموزشی, یادگیرندگان, پرسشنامه دریمBackgroundSurveying the attitude of interns and emergency medical assistants of Hazrat Rasool hospital in Iran about its educational environment.MethodsThe research had cross-sectional descriptive method. The statistical population included all interns as well as all emergency medical assistants of Hazrat-e-Rasool Hospital in the 2017 first semester of whom 37 samples were selected by census. In this study, the Persian version of the DREEM questionnaire was used. Descriptive statistical methods such as frequency, percentage, mean graph and standard deviation and analytical statistics such as t-test and Chi-square were used to analyze the data.ResultsThe results of study showed that the overall score of the educational environment in the group of assistants was 138.52 and in interns was 99±1.28, which had a significant difference between the two groups (p= 0.001). According to McAleer and Rough's Practical Guide, the average between 101 and 150 indicates that positive points were more than negative.ConclusionDecision makers and educational planners need more effort to improve the status quo.Keywords: Learning atmosphere, learners, Dreamweaver questionnaire
-
مقدمهتوجه به ضرورت موضوع فرزندآوری و خلاء مطالعات ملی در این خصوص محققان را بر آن داشت تا میزان تمایل به فرزند آوری و عوامل مرتبط با آن را در میان مردم ایران مورد بررسی قرار دهند.مواد و روش کاراین پژوهش یک مطالعه جمعیتی بود، که به صورت مقطعی در شهرها و روستاهای کشور انجام شد. در مجموع تعداد 20935 نفر]زنان متاهل در سنین باروری (49-15) و مردان متاهل با همسرانی در سنین باروری از 32 استان سراسر ایران در این مطالعه شرکت کردند .یافته هامیانگین (انحراف معیار) سن مخاطبان (8/23) 36/28 سال گزارش شد. نتایج مطالعه نشان داد که 31/8 درصد از پاسخگویان به فرزندآوری تمایل دارند. نتایج حاصل از به کارگیری آزمون رگرسیون لجستیک در این مطالعه نشان داد عدم تمایل به فرزندآوری با متغیرهایی مانند سن بیشتر ارتباط معنادار دارد. همچنین بخت عدم تمایل به فرزندآوری در افراد با درآمد «بد/خیلی بد» حدود 2/82 برابر افراد با درآمد « خیلی خوب/ خوب» و در کسانی که داشتن 2 فرزند را کافی می دانستند حدود 4/96 برابر افرادی بود که بیشتر از 3 فرزند را کافی می دانستند. بخت عدم تمایل به فرزندآوری در زنان حدود 1/44 برابر مردان، در شیعیان حدود 1/49 برابر اهل تسنن و در شهرنشینان حدود 1/36 برابر روستاییان بود.بحث و نتیجه گیرییافته های این مطالعه می تواند تصویری از وضعیت فعلی تمایل به فرزندآوری ایرانیان را نشان داده و راهنمای عمل مسئولان در برنامه ریزی های ذی ربط قرار گیرد.کلید واژگان: تمایل به فرزندآوری, جمعیت, مطالعه جمعیتیObjective(s)During recent years fertility rate is decreasing in Iran. This study aimed to assess fertility desire, its correlates and reasons for fertility desire or fertility disinterest among Iranians.MethodsThis was a population-based study. A sample of married individuals living in all 32 provinces in Iran were asked whether they intend to have a child at present. Participants were interviewed via a structured questionnaire including items on socio-demographic and reproductive information. Participants also were asked to indicate reasons for desire or disinterest for fertility. Participants were free to name several reasons as they wish. Descriptive analysis was used to explore the data. Logistic regression analysis was performed to assess the association between fertility desire and independent variables.ResultsIn all 20935 individuals (10388 male and 10547 female) were interviewed. The mean age of participants was 36.28 (SD= 8.23) years. Overall 31.8% of the respondents indicated that they wish to have a child while the remaining 68.2 said that they did not. The most important reason for fertility desire was interest in having children (93.5%), followed by wish to experience parenthood (92.2%). The most important reason for disinterest was worry about the future of a new child (76.1%) followed by economic limitations (71.0%).
The results obtained from logistic regression analysis showed that infertility disinterest was significantly associated with older age [OR= 1.10, 95% CI(1.09-1.11 )], younger age at marriage [OR= 0.93, 95% CI(0.92-0.94)], female gender [OR= 1.44, 95% CI(1.24-1.67)], having more children at present [OR= 1.88, 95% CI(1.79-1.98)], lower number of abortion and stillbirth [OR= 0.86, 95% CI(0.82-0.92)] and living in urban areas [OR= 1.36, 95% CI(1.26-1.47)].ConclusionThe findings suggest that willingness to experience parenthood and economic hardship are the most common reasons for fertility desire or fertility disinterest. The findings might help policy makers to implement appropriate interventions if they wish to improve population growth rate for the country.Keywords: Fertility desire, population-based study, Urban, rural populations, Iran -
زمینه و هدفمراقبت از بیمار با کیفیت بالا، ارتباط موثر و مهارت های فردی برای پزشکان لازم است. هدف این مطالعه ارزیابی مهارت های ارتباطی و بین فردی دستیاران با استفاده از رویکرد 360 درجه بود.روش کارمطالعه از نوع کمی به روش بررسی مقطعی انجام گرفت. این پرسش نامه ها توسط 10 نفر از اعضاء هئیت علمی، دستیاران، پرستاران و بیماران تکمیل گردید. پاسخ ها پس از نمره دهی، وارد نرم افزار SPSS نسخه 17 گردید و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های مرتبط مثل T-TEST و ANOVA و... در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شد.یافته هادر مجموع، 326 فراگیر مورد ارزیابی قرار گرفتند. 149 مورد (7/45%) را مردان و 177 مورد (3/54%) را زنان تشکیل دادند. میانگین نمره استاد برابر 87/12 ± 98/80 (محدوده 22 تا 100)، میانگین نمره پرستار برابر 93/15 ± 36/79 (محدوده 33/13 تا 100)، میانگین نمره دستیار برابر 71/14±22/86 (محدوده 14 تا 100)، میانگین نمره بیمار برابر 12/18 ±51/77 (محدوده 16 تا 100) و میانگین کل نمرات نیز برابر 93/10 ± 23/81 (محدوده 32 تا 99) بود. تفاوت بین مردان و زنان تنها در میانگین نمره پرستاران مشاهده شد به نحوی که میانگین نمره پرستاری در مردان به مراتب بالاتر از زنان بود (78/15 ± 03/82 در برابر 76/15 ± 19/77، ارزش P برابر 010/0) در زمینه ارزیابی میانگین نمرات در فراگیران سال های گوناگون، فراگیران سال سه بالاتر از سایر فراگیران و پایین ترین نمرات نیز در کلیه موارد مربوط به فراگیران سال یک بود.نتیجه گیریارزیابی این توانمندی ها در پزشکان می تواند بازتابی مناسب از عملکرد برنامه آموزش قبل از فارغ التحصیلی و نیز آموزش مستمر پس از آن را فراهم آورد و منجر به بهبود مهارت های ارتباطی و بین فردی دستیاران گردد.کلید واژگان: ارزشیابی 360 درجه, مهارت های ارتباطی, ارزشیابی دستیارانBackgroundThe important element in evaluation of the operation of residents is their attitude and behavior. The best way for evaluation of attitude and behavior is questioning people in their work environment who are constantly in relation with residents. Therefore, this evaluation form helps to educate seniors to recognize problematic residents from the good ones. 360 degree or multi reference evaluations is a evaluation where, an index of personal, behavioral and operative expected scales is predicated and all related people with person in organization, including superior, colleagues, subordinates and costumers are asked to evaluate the person based on a specified scales. Usage range includes evaluation of behavioral habits and individual and group interactions. The goal of the study is to reflect strengths and weaknesses of residents, with the arising conception and their overviews.MethodsEvaluation was held with existed standard questionnaire for all assistants in Hazrat Rasoul hospital. Ten questionnaires were considered for each resident (3 of them were filled by professors, 2 by residents and from the remaining 5 questionnaires, 2 of them by patients and 3 by nurses). All this information was summed up in the final form and after calculation average grade was given for each group. The average grade for each resident was calculated and the result was announced to him/her in private meeting.ResultsOverall 326 residents were evaluated and from them 149 cases (7.45%) were men and 177 cases (3.54%) were women. Average age was between 29.5±70.32 years. 151 cases (3.46%) were married and the rest were single. From educated perspective 110 cases (7.33%) were studying in first year, 84 case (8.25%) in second year, 68 case (9.20%) third year and 64 case (6.19%) in forth year. Answers, after scoring, were added to SPSS software version 17 and with descriptive statistics and related test like T-TEST and ANOVAs, etc. were analyzed.ConclusionIn evaluating the average score of residents in different years we concluded that average of all scores from professors, nurses, patients and residents and total score of residents from third year onward is higher from the rest of the residents and the lowest grade in all cases was for first year residents. In terms of grade, third year residents had highest grade and first year assistants had lowest grade. Overall the best grade was for orthopedics unit and weakest grade was for internal unit.Keywords: 360 degree evaluation, assistants
-
فرزند آوری یکی از مولفه های مهم علم جمعیت است. ایران جزو کشورهایی است که با روند نزولی رشد جمعیت به تدریج با سالخوردگی جمعیت مواجه خواهد شد. لذا با توجه به اهمیت موضوع فرزندآوری در رابطه با رشد جمعیت، در این مطالعه محققان به دلایل تمایل و عدم تمایل شهروندان تهرانی به فرزندآوری پرداختند.
در این مطالعه جمعیتی، که در شهر تهران انجام شد، 1200 نفر از شهروندان مناطق 22 گانه شهر تهران شامل 600 نفر مرد و 600 نفر زن اطلاعات پرسشنامه ذی ربط را تکمیل کردند.
بیشترین دلایل عنوان شده برای تمایل به فرزندآوری به ترتیب، علاقه به پدر/ مادر شدن 7/90%، عدم کفایت فرزندان فعلی 72/4% و علاقه به داشتن خانواده پر جمعیت 1/64% و بیشترین دلایل عدم تمایل به فرزندآوری به ترتیب، نگرانی در مورد تامین آینده فرزندان جدید 83/2%، نگرانی در مورد افزایش مشکلات اقتصادی با آوردن فرزند دیگر 77/5%، کافی بودن فرزندان فعلی 74/5% بود.
با توجه به نتایج به دست آمده مهمترین دلیل تمایل به فرزندآوری علاقه فطری افراد به کسب جایگاه و نقش والدی و مهمترین دلیل عدم تمایل مشکلات اقتصادی گزارش شد. به نظر می رسد ترویج تجربه مثبت پدر و مادر شدن زوج های جوان از یک سو و کمک به پایداری و رونق خانواده ها از سوی دیگر و همزمان رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی بتواند تا حدودی مشکل توقف رشد جمعیت را رفع نماید.کلید واژگان: تمایل به فرزندآوری, جمعیت, مطالعه جمعیتیObjectiveTo find out reasons for fertility desire or fertility disinterest among people living in Tehran, Iran.MethodsThis was a population-based study. A sample of married individuals living in all 22 districts in Tehran recruited and was asked to indicate reasons for desire or disinterest for fertility. Data were collected via a single open question. Participants were free to name several reasons as they wish. Descriptive analysis was used to explore the data.ResultsIn all 1200 individuals (600 male and 600 female) were interviewed. The mean age of participants was 33.6 (SD = 7.31) years. The most important reason for fertility desire was wish to experience parenthood (90.7%) followed by having inadequate number of children (72.4%) and interest in having a crowded family (64.1%). The most important reason for disinterest for fertility was worrying about the future of the new child (83.2%) followed by economic problems (77.5%), and having adequate number of children (74.5%).ConclusionThe findings might help health policy makers to implement appropriate interventions if they wish to improve population growth rate for the country.Keywords: Oral Contraceptive Pills (OCP), Side effects, Women Health, Mood Changes -
سلامت روان و شناخت شیوه های ارتقای آن یکی از موضوعات مهم سلامت همگانی است. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سلامت روان افراد بزرگسال 65- 18سال ساکن شهرهای ایران با استفاده از پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی (GHQ-12)انجام شد. در این مطالعه جمعیتی، تعداد 19949 نفر (10056 زن و 9893 مرد) شرکت کردند. میانگین (انحراف معیار) سنی شرکت کنندگان (11/80) 34/92 سال بود. با توجه به نقطه برش تعیین شده برای این ابزار، یافته ها نشان داد، 29/8 درصد از پاسخگویان مطالعه مشکوک به درجاتی از اختلال در سلامت روان هستند. نتایج حاصل از به کارگیری الگوی لجستیک در این مطالعه نشان داد سلامت روان مطلوب با متغیرهایی مانند سن بیشتر و تعداد سال های تحصیل بیشتر رابطه معنادار دارد. بخت داشتن سلامت روان نامطلوب در گروه شغلی بی کار حدود 2 برابر شاغلان بود. یافته های این مطالعه نشان داد درصد قابل توجهی از مردم سلامت روان خود را مطلوب ارزیابی نمیکنند. شاید مهمترین اقدام در ارتقای سلامت روان مردم ابتدا درک صحیح موضوع و سپس طراحی مداخلاتی فراگیر باشد که بتوانند جمعیت بیشتری را به ویژه در گروه های آسیب پذیر پوشش دهند. در این راستا به نظر می رسد اهتمام روزافزون به امر اشتغال زایی، رسیدگی هر چه بیشتر به وضعیت معیشت مردم، و نیز کاهش تنشهای سیاسی بی حاصل و ایجاد فضای آرام از سوی رسانه های ارتباط جمعی از جمله اقدامات کم هزینه و پر فایده ای باشد که موجب ارتقای سلامت روان جمعیت کثیری از اقشار مختلف مردم کشور گردد.کلید واژگان: سلامت روان, پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ, 12), افراد بزرگسال, جمعیت شهریObjective(s)To assess mental health in Iranian adults.MethodsThis was a national cross-sectional study carried out in 2015, in Iran. A sample of Iranian adults aged 18 to 65 years was entered into the study. The 12-item General Health questionnaire (GHQ-12) was used to assess mental health. In addition to descriptive analysis, logistic regression was performed to examine the association between mental health and demographic variables.ResultsIn all 19949 individuals were studied. The mean age of participants was 34.9 (SD = 11.8). Using the cut-off point score for the GHQ-12 (3/4) the findings indicated that 29.8% of the study sample reported mental health problem. Logistic regression analysis showed that older age (OR = 0.992, PConclusionThe findings indicated that a considerable proportion of the study sample did not perceive their mental health status satisfactory. Perhaps reducing political tensions and creating more peaceful environment by mass media might help to improve mental health among Iranian adults.Keywords: Mental health, GHQ, 12, Adults, Iran
-
سازمان سلامت جهان در گزارشی، سواد سلامت را به عنوان یکی از تعیین کننده های مهم سلامت معرفی نموده است؛ از این رو سنجش میزان سواد سلامت امری ضروری است تا از احتمال بروز خطرات ناشی از سواد محدود جلوگیری شود. اولین ابزار بومی برای سنجش سواد سلامت در ایران، پرسشنامه سنجش سواد سلامت جمعیت شهری ایران (HELIA) است. به رغم تایید خصوصیات روان سنجی این ابزار در یک نمونه جمعیت شهری (تهران)، با توجه به تفاوت های جمعیت شهری در استان های کشور، محققان در این مطالعه پرسشنامه فوق را به تفکیک در جمعیت شهری هر یک از 31 استان کشور و یک نمونه کشوری از نظر روایی ساختاری با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مجددا با نرم افزار لیزرل آزمون نمودند. نتایج مطالعه نشان داد که پرسشنامه مذکور در جمعیت های مورد نظر در تمام استان های کشور به طور جداگانه و در جمعیت نمونه کشوری در مجموع از برازش مطلوب برخوردار بود. یافته های این مطالعه قابلیت کاربرد پرسشنامه سنجش سواد سلامت جمعیت شهری ایران (HELIA) را در سراسر کشور تایید کرد.کلید واژگان: سواد سلامت, جمعیت شهری, ایران, HELIAObjective(s)To perform confirmatory factor analysis for the HELIA to insure its validity further.MethodsThis was a reanalysis of the data measuring health literacy among Iranian adults. For the purpose of the current study the data for 1856 Iranian adults aged 18 to 65 years living in 31 provinces were examined using the confirmatory factor analysis. The fit indexes were calculated for both each province individually and for the whole country.ResultsReliability was found to be satisfactory for the instrument throughout the country exceeding the 0.7 thresholds. The fit indexes for the country were as follows: RMSEA = 0.058, NFI = 0.96, NNFI = 0.97, CFI = 0.97, IFI = 0.97, RFI = 0.96, and SRMR = 0.051ConclusionThe findings confirmed that HELIA is a reliable and valid instrument for measuring health literacy among Iranian adults throughout the country.Keywords: Health literacy, HELIA, Adults, Iran
-
سواد سلامت به دلیل تاثیر بر نحوه تصمیم گیری اشخاص در مورد سلامت، به عنوان یکی از موضوعات مهم برای ارتقای سطح سلامت جامعه و بالا بردن کیفیت ارائه خدمات بهداشتی درمانی مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور سنجش سواد سلامت ایرانیان بزرگ سالان 18 تا 65 سال ساکن شهرها انجام شد. در این مطالعه تعداد 20571 شهروند ایرانی شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه پرسشنامه سنجش سواد سلامت (HELIA) بود. میانگین (انحراف معیار) سن افراد مورد مطالعه (11/80) 34/92 سال بود. حدود 51 درصد از شرکت کنندگان در مطالعه زن و حدود 49 درصد مرد بودند. بر اساس نتایج این مطالعه میانگین (انحراف معیار) امتیاز سواد سلامت جمعیت بزرگ سال با سواد شهرنشین کشور از 100 امتیاز، (15/16) 68/32 بود. نتایج نشان داد حدود 44 درصد از جمعیت مورد مطالعه از سواد سلامت محدود برخوردارند. همچنین به رغم اختلاف ناچیز میانگین امتیاز سواد سلامت مردان 67/60 و زنان 69/02، این تفاوت از نظر آماری معنادار نشان داد. در میان متغیرهای مورد نظر در این مطالعه سال های تحصیل و سن، بیش ترین تاثیر را بر سواد سلامت مخاطبان داشتند. سواد سلامت محدود در طیف سنی 55 سال به بالا بیش ترین و در طیف سنی 35 تا 44 سال کم ترین میزان را داشت. بیش ترین میزان سواد سلامت محدود در افراد با تحصیلات 1 تا 5 سال و کم ترین میزان سواد سلامت محدود در افراد با تحصیلات 13 سال به بالا بود. یافته های این مطالعه همچنین نشان داد، مخاطبان برای کسب اطلاعات سلامت به ترتیب از «رادیو و تلویزیون» 42%، «پزشکان و کارکنان بهداشتی و درمانی» 40/6% و «اینترنت» 32/9% بیشترین بهره گیری را داشته اند. یافته های مطالعه حاضر نشان داد که حدود نیمی از افراد مورد مطالعه دارای سواد سلامت محدود بوده و این امر غالبا در گروه های آسیب پذیر مشاهده شد. حرکت به سوی عدالت در سلامت ایجاب می کند، ضمن شناسایی دقیق این گروه ها، اقدام لازم برای رفع این محدودیت و محرومیت به عمل آید.
کلید واژگان: سواد سلامت, مطالعه جمعیتی, ایرانObjective (s): A population-base study was conducted to measure health literacy among Iranian adult aged 18-65.MethodsThe Health Literacy for Iranian Adults (HELIA) was used to assess health literacy. The questionnaire contained 33 items on access to health information, reading, understanding, appraisal, and behavioral intention. Each item was rated on a 5- point scale giving a total score ranging from 0 (the worse) to 100 (the best).ResultsIn all 20571 individuals entered into the study. The mean age of participant was 34.92 (SD = 11.80) and 51% were female. The mean year education of participants was 11.96 (SD = 3.79). Overall the mean score for health literacy was 68.32 (SD = 15.16) and that 44% of participants had limited health literacy. Further analysis of the data indicated that health literacy significantly was associated with age and education.ConclusionIn general the findings suggest that health literacy among Iranian adults was relatively acceptable. However, about half of participants had limited health literacy and this was more evident among vulnerable groups. Indeed planning and implementing educational interventions are recommended to improve health literacy among Iranian adults.Keywords: Health literacy, HELIA, Adult, Iran -
اظهار نگرانی مسئولان بلند پایه، کارشناسان و متخصصان کشور پیرامون کاهش فرزند آوری ایرانیان از جمله موضوعات خطیری است که محققان را بر آن داشت تا میزان تمایل به فرزند آوری و عوامل مرتبط با آن را از نگاه مردم مورد بررسی قرار دهند. این مطالعه پیش آزمون یک مطالعه ملی است، که در شهر تهران انجام شده است. در این مطالعه جمعیتی تعداد 1200 شهروند متاهل تهرانی واجد شرایط از مناطق 22 گانه پرسشنامه ویژه تحقیق را تکمیل کردند. میانگین (انحراف معیار) سنی شرکت کنندگان(7/31) 33/6سال بود. نتایج مطالعه نشان داد که 36/8 درصد از پاسخگویان به فرزند آوری تمایل داشته و مابقی آن ها به فرزند آوری تمایل ندارند (63/2%). نتایج حاصل از به کارگیری آزمون رگرسیون لجستیک در این مطالعه نشان داد عدم تمایل به فرزندآوری با متغیرهایی مانند سال های ازدواج بیشتر، جنسیت مذکر، داشتن تعداد بیشتر فرزند و میزان درآمد پایین ارتباط معنادار دارد. به نظر می رسد یافته های این مطالعه می تواند تصویر کوچکی از وضعیت فعلی تمایل و عدم تمایل به فرزندآوری افراد جامعه ارائه داده و به عنوان راهنمای عمل مسئولان در برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در جهت افزایش تمایل به فرزندآوری و افزایش جمعیت ایفای نقش نماید.
کلید واژگان: تمایل به فرزندآوری, جمعیت, مطالعه جمعیتیObjective (s): During recent years fertility rate is decreasing in Iran. This study aimed to assess fertility desire and its correlates in Tehran, Iran.MethodsThis was population-based study. A sample of married individuals living in all 22 districts in Tehran recruited and were asked whether they intend to have a child at present. Participants were interviewed via a structured questionnaire including items on socio-demographic and reproductive information. Logistic regression analysis was performed to assess the association between fertility desire and independent variables.ResultsIn all 1200 individuals (600 male and 600 female) were interviewed. The mean age of participants was 33.6 (SD = 7.31) years. Overall 36.8% of respondents indicated that they wish to have a child while the remaining 68.2 said that they did not. The results obtained from logistic regression analysis showed that infertility disinterest was associated with marriage duration (OR = 0.91, P = 0.0001, male gender (OR = 1.45, P = 0.02), number of children at present (OR = 2.9, P = 0.0001), poor income (OR = 2.77, P = 0.0001). Other independent variables also showed association in the expected direction, but the associations were not significant.ConclusionThese preliminary findings could shed some light on the topic. It seems there is need to conduct a national survey to have a better insight on fertility desire among Iranians.Keywords: Fertility desire, population, based study, Population -
پرسشنامه اختصاصی سنجش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی (Minnesota Living With Heart Failure Ques) مهم ترین و رایج ترین ابزار مورد استفاده برای ارزیابی کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی است. پژوهش حاضر با هدف ترجمه و تعییین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه 21 گویه ایMLHFQ انجام گرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات روش شناختی بود. که روی 100 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد. پس از کسب مجوز از طراح ابزار، ترجمه بر اساس پروتکل موسسه Mapi انجام گرفت. به منظور تعیین روایی سازه از مقایسه گروه های شناخته شده (کلاس بیماری بر اساس طبقه بندی NYHA) و برای تعیین روایی ملاکی، از پرسشنامه SF-36 استفاده شد. تعیین پایایی ابزار با تحلیل همسانی درونی و روش آزمون باز آزمون انجام شد. نتایج تحلیل مقایسه گروه های شناخته شده نشان داد که میانگین کیفیت زندگی بیماران کلاس 4 نسبت به بیماران کلاس 1 در همه ابعاد بالاتر و معنی دار است. همبستگی بالا و معنی دار بین نمرات حاصل ازدو پرسشنامه MLHFQ وSF-36 روایی ملاکی آزمون را مورد تایید قرار داد. ضریب آلفای کرونباخ 0/95 و ضریب پایایی آزمون مجدد (ICC) در دو بار اجرا و به فاصله 2 هفته، در تمام ابعاد بیشتر از 0/90 بود.بر اساس یافته های این پژوهش نسخه فارسی MLHFQ ابزاری پایا و رواست و می تواند جهت اندازه گیری پیامد سلامت در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی در بخش های پژوهشی و درمانی مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد می شود در مطالعات آینده توان پاسخگویی به تغییرات پرسشنامه MLHFQ مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: روایی, پایایی, کیفیت زندگی, نارسایی قلبی, پرسشنامه مینسوتاObjective (s): Health literacy is a relatively new emerging concept in public health. It is also a new area for research with links to communication. It has been suggested that poor health literacy poses a major barrier to public’s health and might represent a major cost to health care system. The aim of this study was to review instruments that measure health literacy.MethodsA review was undertaken of all the full publications in the English language biomedical journals between 1993 and 2012. The search included the combination of keywords ‘health literacy’, and ‘tool’, or ‘instrument’, or ‘scale’, or ‘questionnaire’, or ‘measure’, that appeared in the titles/abstracts of the publications. In addition, a manual search was performed to include additional papers of potential interest.ResultsIn all 1788 citations were identified. After screening, 1265 duplicate citations were excluded. The remaining 523 citations were further examined and 438 citations were found irrelevant. Finally the full texts of 85 papers were assessed. Of these 42 papers were found to be relevant and were included in this systematic review. We identified 23 instruments that were used to measure health literacy. These all were introduced.ConclusionLack of comprehensive instrument to measure health literacy was evident. Thus, developing a new instrument seems necessary. A new tool should be simple, short, and inclusive.Keywords: Health literacy, definitions, measures, systematic review -
با توجه به اهمیت موضوع جهانی شدن و سلامت، به خصوص سلامت روان، این مطالعه مروری با هدف بررسی متون پژوهشی در جهان و ایران پیرامون جهانی شدن و سلامت روان از آغاز تا پایان سال 2012 میلادی طراحی و اجرا گردید.
در این مرور نظام مند متون پژوهشی با کلید واژه «جهانی شدن» در عنوان مقالات و شش کلید واژه مربوط به سلامت روان در عنوان و چکیده مقالات چاپ شده در پایگاه های علمی معتبر ملی و بین المللی مورد جستجو قرار گرفت. کلیه مقالات فارسی و انگلیسی معتبر و مرتبط پیرامون جهانی شدن و سلامت روان جمع آوری گردید (244 مقاله). طی چند مرحله بررسی خلاصه و متن اصلی مقالات و حذف موارد تکراری و غیر مربوط در نهایت، 22 مقاله برای بررسی جامع و استخراج داده ها انتخاب شدند. اطلاعات به دست آمده، با تلخیص مطالب در قالب جداول و نمودارها دسته بندی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج این بررسی مروری نشان داد پدیده جهانی شدن به انحاء گوناگون و گاه سوار بر موج سرمایه داری و استعمار، سلامت روان انسان ها را متاثر نموده و بر اساس اسناد موجود، این تاثیرات غالبا منفی بوده است. نتیجه این تاثیرات منفی به صورت مستقیم و غیر مستقیم، در شیوع مصادیقی از اختلال در سلامت روان همچون افسردگی، اضطراب، سردرگمی در هویت افراد، خودکشی و غیره موثر بوده است. یافته های این بررسی نشان داد جهانی شدن با طی روند طبیعی، حاکمیت خود را بر جوامع تحمیل کرده و به ناچار، نظام های سیاسی را متاثر نموده است. جهانی شدن به عنوان یک امر در بستر تاریخی شکل گرفته است و فی نفسه نه خوب است و نه بد. عنصر عقلانیت و تفکر در سلامت اقتضا می کند تا با آینده نگاری و اندیشیدن تمهیدات لازم با بهره گیری از آثار مثبت جهانی شدن در ارتقای سلامت روان جامعه کوشید و از تبعات مخرب آن برحذر مانده و یا نگرانی ها را به حداقل رساند؛ که این مهم، خود مطالعات مجزایی را می طلبد.
کلید واژگان: جهانی شدن, سلامت روان, مرور نظام مند, ایران, جهانObjective (s): It has been suggested that globalisation could affect public’s health in different ways. The aim of this study was to examine the relationship between globalisation and mental health.MethodsA review was undertaken of all the full publications in the English language and Persian biomedical journals up to 2012. The search was limited to globalisation and included the combination of keywords ‘mental health’, ‘mental disorders’ ‘psychological health’, ‘psychological disorders’, ‘anxiety’ and ‘depression’ that appeared in the titles and abstracts of the publications. A manual search was also performed to include additional papers of potential interest. In all 244 citations were identified. After through examination and excluding duplicates, 22 citations on the relationship between globalisation and mental health were found to be relevant and were further examined.ResultsThe findings are summarized under different headings and presented in different tables. With few exceptions, the findings showed that mental health or some aspects of mental health were affected due to globalisation. Depression, anxiety, identity problems, and suicide, individually or in combination, were the most important negative consequences of globalisation.ConclusionOverall this review provides evidence for a negative relationship between globalisation and mental health. Further studies in this emerging issue are recommended.Keywords: Globalization, Mental health, Systematic review, Iran, World -
این مقاله که تعاریف سواد سلامت را مورد بررسی قرار داده است؛ در واقع، بخشی از نتایج یک مطالعه مروری است که به بررسی نظام مند مقالات طراحی و روان سنجی ابزارهای سنجش سواد سلامت پرداخته بود. در این مقاله، تعاریف ارائه شده در 42 مقاله گزینش شده در مرحله نهایی مطالعه مروری مذکور، استخراج گردیده و مورد بررسی قرار گرفت. در مقالات یاد شده، مجموعا 7 تعریف مستقل و متفاوت از سواد سلامت ارائه شده بود.
نتایج این مطالعه نشان داد، با توجه به مفهوم گسترده و پیچیده سواد سلامت، تعاریف گوناگونی از آن ارائه شده است که به رغم برخی تفاوت ها در محتوا، تقریبا از چارچوب نسبتا یکسانی تبعیت نموده اند. در تحلیل تعاریف، چند بعد از جمله «ظرفیت و توانایی دسترسی»، «فهم و درک»، «پردازش و ارزیابی» و نیز «تصمیم گیری و رفتار» در خصوص اطلاعات و خدمات مربوط به سلامت جلب توجه نمود. ضمن آن که نشان داده شد همه این ابعاد در یک تعریف واحد ارایه نگردیده اند. به عبارت دیگر، هنوز در تعریف یکسان و جامع از سواد سلامت، ابهامات و اختلافاتی وجود دارد. از این رو، ارائه تعریفی جامع از این شاخص توسط مرجعی معتبر، به منظور سنجش همه ابعاد متصور برای آن ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: سواد سلامت, تعاریف, روان سنجی, ابزارObjective (s): Health literacy is a relatively new emerging concept in public health. It is also a new area for research with links to communication. It has been suggested that health literacy incorporates all of the major psychological, social, and environmental constructs that influence individual health choices. It has been suggested that poor health literacy poses a major barrier to public’s health and might represent a major cost to health care system. The aim of this study was to examine what is health literacy.MethodsA review was undertaken of all the full publications in the English and Persian language biomedical journals between 1993 and 2012. The search was restricted to ‘health literacy’ that appeared in the titles/abstracts of the publications. In addition, a manual search was performed to include additional papers of potential interest.ResultsIn all 1788 citations were identified. After screening, 1265 duplicate citations were excluded. The remaining 523 citations were further examined and 438 citations were found irrelevant. Finally the full texts of 85 papers were assessed. Of these 42 papers were found to be relevant and were included in this review. The findings indicated that variations exist in defining health literacy and each definition contained some aspects of health literacy. We identified that a comprehensive definition of health literacy might include the following constructs: ability to read, ability and skills to access, understand, and appraise health information, make decisions, and practice in order to maintain or improve health.ConclusionAn agreed definition of health literacy is needed. An authoritative body might propose such a definition.Keywords: Health literacy, Definitions, Review -
افسردگی، یکی از رایج ترین اختلالات روانی است. بر اساس مطالعه ملی بیماری ها و آسیب ها در ایران، افسردگی، سومین مشکل سلامتی کشور است. این پژوهش با استفاده از ابزارهای جستجو در پایگاه های الکترونیکی به بررسی نظام مند مطالعات انجام شده در زمینه افسردگی در ایران پرداخته است. در مجموع، 44 مقاله فارسی و 12 مقاله انگلیسی که در فاصله سال های 1379 تا 1388 در مجلات معتبر علمی پژوهشی داخلی و بین المللی منتشر شده بود، مورد مطالعه و مرور قرار گرفت.
بر اساس یافته های مطالعات فوق شیوع افسردگی در جمعیت های مختلف ایرانی از 5.69 تا 73 درصد متغیر بود. نتایج نشان داد که افسردگی در زنان و دختران بیشتر از مردان است. افسردگی در زنان حدود 1.7 برابر بیشتر از مردان بود. همچنین شیوع افسردگی در جمعیت روستایی و شهرهای کوچک به نسبت شهرهای بزرگ بیشتر بود. افراد بیوه بیشترین میزان افسردگی و بعد از آن به ترتیب افراد مطلقه، متاهل بیشترین درصد و افراد مجرد کمترین درصد افسردگی را داشتند. یافته ها همچنین نشان داد که بخش عمده ای از مطالعات مربوط به افسردگی در ایران به موضوع زنان و مسئله باروری و ناباروری اختصاص داشته است (16 مقاله از مجموع 56 مقاله). با توجه به یافته های مطالعه مروری حاضر، شیوع بالای افسردگی و بار قابل توجه که این بیماری به فرد، نظام سلامت و جامعه تحمیل می کند، اتخاذ روش های مناسب جهت شناسایی عوامل خطر، پیشگیری، درمان و مدیریت این بیماری ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: افسردگی, مرور نظام مند, ایرانPayesh, Volume:12 Issue: 6, 2013, PP 567 -594Objective (s): Depression is a common mental disorder. In Iran it counts third for the disease burden. A systematic review of the literature was carried out to collect data on the existing evidence on the topic in Iran.MethodsThe search strategy included a combination of key words ‘depression’ and ‘Iran’. The intention was to review all full publications that have been appeared in Persian and English language biomedical journals during the last ten years (2000-2010).ResultsA total of 56 papers (44 papers in Persian and 12 papers in English) were intensified and reviewed. Overall the prevalence of depression reported to vary from 6% to 73% in different populations. Females reported higher depression compared to males (about twice). Depression in rural areas was higher than urban areas. Widowed reported higher depression. There were a considerable number of papers on female depression and infertility (16 out of 56 papers).ConclusionThe findings from this rapid systematic review suggest that in general the prevalence of depression in Iran especially among some populations is high. It seems that the future attempt should be focused on risk factors، prevention strategies and perhaps timely treatment of patients. -
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین استرس و حمایت های اجتماعی موثر از زنان شاغل بود.
کلید واژگان: حمایتThe present study has set the followingObjectivesTo determine the relationship between social family role stress scores and social support scores among women clerks, doctors, and university teachers in Tehran. To determine the differences between the clerks and doctors, clerks and university teachers, and doctors and university teachers in the relationship scores of social family role stress and social support. Social family role stress scores were significantly positively correlated with social support scores among clerks, doctors, and university teachers, indicating that the more social support they received from the family and husbands for the work, the higher the social and family role stress they experienced. There was also a significant difference between the clerks and doctors in the relationship scores of social family role stress and social support. This difference may be attributed due to the higher mean score of doctors than the clerks. Significant differences were not found between the clerks and university teachers and doctors and teachers in the relationship scores of SFRS and SOS. A close scrutiny of results suggests that there is no significant difference in the correlation coefficients among clerks and university teachers. Among from 400 participants only 300 were selected for final analysis.Keywords: Support, SFRS, SOS -
ارتباط هوش هیجانی و فهم خواندن در زبان انگلیسی
-
On The Relationship between Inferential and Referential test type:The Case of EFL LearnersOn The Relationship between Inferential and Referential test type:The Case of EFL LearnersThe purpose of this study was to investigate two different techniques for testing reading comprehension questions. Differences are measured by two different types of questions including inferential and referential questions. To answer the referential questions, the reader is required to move beyond the level of sentence comprehension and understand the relationship among the sentences. While, Inferential questions arc designed to check the student's ability to make logical conclusions, or inferences from the information provided in the text.400 senior students participated in the study. TOEFL (1991) was used as the main instrument in the study. 314 undergraduate English as a Foreign Language(EFL)students whose scores were between one standard deviation (SD) below and above the mean were selected for the final analyses .The reading comprehension items were classified into Referential (R) and Inferential (I) questions and their related subcategories based on Barrett's Taxonomy ( 1968) by IO MA teachers majonng 111 TEfL. Several statistical procedures (correlation coefficent, post-hoc cheffe's tests and factor analyses) were used to analyze the data. The results indicated that there was no significant difference between the means of referential and inferential reading comprehension questions and student's performance and they have the same underlying construct, but there was a significant difference between the mean scores of subjects in structure/vocabulary and referential/inferential questions. The finding will have some implications for curriculum developers, course material developers , language teachers and learners .In this research, different views towards teaching and testing reading comprehension, techniques and factors have been meticulously studied. Then based on these features, some suggestions have been made for an effective reading comprehension classroom. This study suggests language tester to provide a better device to test subskills in reading comprehension.Keywords: Reading, Inferential, Referential reading comprehension questions(RQ, IQ), Iranian EFL learners, Taxonomy, English language teachers (EL T)
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.