به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

باریس مجنونیان

  • منیژه طالبی*، باریس مجنونیان، مجید مخدوم، احسان عبدی، محمود امید
    توسعه گردشگری با برنامه ریزی اصولی جاده های دسترسی می تواند به مدیریت و توسعه روستاها در عرصه های طبیعی و مناطق حفاظتی کمک کند. این پژوهش با هدف برنامه ریزی و توسعه جاده های دسترسی به منظور دستیابی به مناطق گردشگری و روستایی به عنوان جاذبه های تفرجی در منطقه حفاظت شده ارسباران انجام گرفت. بدین منظور گزینه های شبکه جاده برای سه سناریوی مختلف به منظور دسترسی به مناطق تفرجی و روستاها در محیط ArcGIS طراحی و از جهات فنی، محیط زیستی و اقتصادی- اجتماعی ارزیابی شدند. در مرحله بعد شبکه جاده موجود با توجه به گزینه های بهینه طراحی شده اصلاح شد و در نهایت گزینه های اصلاح شده برای توسعه و مدیریت گردشگری در منطقه پیشنهاد شدند. بدین ترتیب واریانت های شبکه جاده موجود، شبکه جاده بهینه طراحی شده و شبکه جاده اصلاح شده ارزیابی و مقایسه شدند. از بین گزینه های طراحی شده، گزینه 10 در سه سناریوی دسترسی به مناطق تفرجی و حداقل، متوسط و حداکثر روستاها به ترتیب با تراکم های 17/4، 93/4 و 86/5 متر در هکتار به عنوان گزینه بهینه برای اصلاح شبکه جاده موجود انتخاب شد. در نهایت شبکه جاده های اصلاح شده به ترتیب با تراکم های 98/3، 66/4 و 55/5 متر در هکتار و قابلیت دسترسی 7/72، 19/76 و 33/78 درصد برای این سه سناریو پیشنهاد شدند. با توجه به ارزیابی و مقایسه واریانت ها، شبکه جاده های بهینه طراحی شده و شبکه جاده های اصلاح شده وضعیت بهتری در مقایسه با شبکه جاده موجود نشان دادند. مدیریت و توسعه گردشگری با برنامه ریزی اصولی و توسعه جاده های دسترسی در منطقه ارسباران می تواند موجب رونق فعالیت های اقتصادی و بهبود توسعه روستاهای منطقه شود.
    کلید واژگان: ارسباران, برنامه ریزی, توسعه روستایی, شبکه دسترسی, گردشگری
    M. Talebi *, B. Majnounian, M. Makhdoum, E. Abdi, M. Omid
    Tourism development by planning the principles of access roads can help the management and development of villages in natural and protected areas. This study aimed at planning and developing the access roads to achieve the tourism and rural areas as the recreational attractions in Arasbaran protected area. For this purpose, the road network options were designed for three different scenarios to access the recreational and rural areas in GIS environment and evaluated in terms of technical, environmental and socio-economic aspects. In the next stage, the existing road network was modified according to the optimal-designed road options. Finally, the modified versions of the existing road network were proposed for tourism development and management in the region. Thus, the variants of the existing road network, the optimal-designed road network and the modified-road network were evaluated and compared. Moreover, among the designed options, the 10th option in three different scenarios to access the recreational areas and the minimum, medium, and maximum villages with densities of 4.17, 4.93, and 5.86 mha-1, respectively, was chosen as the optimal option to modify the existing road network. Finally, the modified road networks with densities of 3.98, 4.66, and 5.55 mha-1 and accessibilities of 72.7, 76.19, and 78.33 percent were proposed for these three scenarios. According to assessment and comparison of the variants, the optimal-designed road networks and the modified road networks were identified as the better alternatives compared to the existing road network. Tourism management and development in Arasbaran by principled planning and development of access roads can lead to prosperity of economic activities and improve the rural development in this area.
    Keywords: Access Network, Arasbaran, planning, Rural development, Tourism
  • منیژه طالبی، باریس مجنونیان*، مجید مخدوم، احسان عبدی، محمود امید
    استفاده تفرجی از منطقه باید مطابق توان محیط‏زیستی آن انجام گیرد. بنابراین، این پژوهش با هدف ارایه یک روش برای مدل‏سازی و رتبه‏بندی مناطق دارای توان اکوتوریسم انجام شد. بدین منظور از روش سیستمی مخدوم با توجه به ویژگی‏های منطقه و شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) برای ارزیابی توان اکولوژیکی منطقه حفاظت ‏شده ارسباران استفاده شد. در گام نخست منابع اکولوژیکی و اقتصادی- اجتماعی شناسایی و نقشه‏های آن‏ها تهیه شدند، سپس با تجزیه و تحلیل و جمع‏بندی داده‏ها در نرم‏افزار ArcGIS نقشه توان اکوتوریسم حاصل شد. در مرحله بعد با استفاده از نتایج روش سیستمی، شبکه عصبی آموزش داده شد و ساختارهای مختلف آن مورد ارزیابی قرار گرفتند و در نهایت نقشه مناطق مناسب گردشگری براساس خروجی شبکه عصبی مدل‏سازی شد. در مرحله آخر با دخالت دادن معیارهای اقتصادی- اجتماعی و جاذبه‏های تفرجی اولویت‏بندی و ارزیابی نهایی انجام گرفت. ارزیابی توان اکولوژیکی با روش سیستمی نشان داد، منطقه دارای توان برای تفرج متمرکز طبقه دو (06/0%) و تفرج گسترده طبقه دو (33/10%) است. توپولوژی 3-9-7 به عنوان بهترین طبقه‏بندی با دقت کلی 98% جهت طبقه‏بندی مناطق تفرجی انتخاب شد و بهترین عملکرد شبکه عصبی به کلاس تفرج متمرکز و کمترین عملکرد به کلاس تفرج گسترده تعلق گرفت. براساس نقشه مدل‏سازی شده، 17/0% منطقه به تفرج متمرکز طبقه 2، 09/10% به تفرج گسترده طبقه 2 و 74/89% به نامناسب برای تفرج اختصاص یافت. مطالعه حاضر نشان داد شبکه عصبی مصنوعی قابلیت طبقه‏بندی مناطق مناسب گردشگری را با دقت بالا دارد.
    کلید واژگان: ارزیابی توان اکولوژیکی, اکوتوریسم, تجزیه و تحلیل سیستمی, شبکه عصبی مصنوعی, منطقه حفاظتشده ارسباران
    Manijeh Talebi, Baris Majnounian *, Majid Makhdoum, Ehsan Abdi, Mahmoud Omid
    Recreational use of the area must be performed conforms to its ecological capability. Therefore, this study was carried out with the aim of providing a method for modelling and ranking the areas with ecotourism capability. For this purpose, Makhdoum systemic method, regarding to the region specifications, and multi-layer perceptron artificial neural network (MLP) were used to evaluate the ecological capability of Arasbaran protected area. At first, ecological and socio-economic resources were identified and maps of them were provided. Then, ecotourism capability map was prepared by analyzing and overlaying of data in ArcGIS. In the next step, using the results of the systemic method, neural network was trained and its various structures were evaluated. Finally, map of the suitable tourism areas was modeled based on neural network output. In the end, using the socio-economic criteria and recreational attractions, prioritize and final evaluation was performed. Regarding to the systemic analysis, the area has the capability for intensive recreation class-2 (0.06%), and extensive recreation class-2 (10.33%). Topology 7-9-3 was selected as the best classifier with an overall accuracy of 98% for recreational regions classification. The best and the lowest of neural network application were shown to belong to intensive recreation class, and extensive recreation class, respectively. Based on modeled map, 0.17%, 10.09%, and 89.74% of the area were shown to belong to intensive recreation-class 2, extensive recreation-class 2, and unsuitable for recreation, respectively. This study showed artificial neural network has potential for classification of the suitable tourism areas with high accuracy.
    Keywords: Ecological capability evaluation, Ecotourism, Systemic analysis, Artificial Neural Network, Arasbaran Protected Area
  • منیژه طالبی*، باریس مجنونیان، مجید مخدوم، احسان عبدی، محمود امید

    شبکه جاده از ارکان مهم برای مدیریت پایدار بوم سازگان جنگلی است. از طرفی با رعایت مسایل زیست محیطی‏ و اصول فنی در طراحی جاده می‏ توان کارایی و کیفیت طراحی را بهبود بخشید. لذا این مطالعه با هدف تعیین قابلیت منطقه حفاظت‏ شده ارسباران برای عبور جاده و راه‏ های ارتباطی به منظور استفاده در مدیریت منطقه انجام گرفت. بدین منظور پس از شناسایی معیارهای شیب، جهت، ارتفاع، بافت خاک، سنگ‏ شناسی، حساسیت به فرسایش، تراکم پوشش‏ گیاهی، فاصله از رودخانه و فاصله از جاده موجود با استفاده از منابع به عنوان معیارهای موثر بر طراحی جاده و تهیه لایه‏ های اطلاعاتی، نقشه‏ های تهیه شده با روش منطق فازی استانداردسازی شدند. سپس معیارها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله‏ مراتبی (AHP) وزن‏ دهی و در نهایت جهت تهیه نقشه شایستگی جاده ‏سازی با روش ترکیب وزن‏ دهی خطی (WLC) در نرم افزار ArcGIS رویهم ‏گذاری شدند. با توجه به نتایج به‏دست آمده، معیار شیب بیشترین وزن (289/0) و معیار ارتفاع کمترین وزن (033/0) را به خود اختصاص دادند. در نهایت منطقه به چهار کلاس با قابلیت کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد جهت عبور شبکه جاده طبقه ‏بندی شد، ‏که منطقه با قابلیت متوسط بیشترین درصد (83/49%) را برای عبور جاده دارا می ‏باشد. مطالعه حاضر قابلیت‏های GIS و AHP را با توجه به مسایل اقتصادی و زیست محیطی برای تهیه نقشه قابلیت جاده ‏سازی جهت استفاده برای مکان‏یابی جاده در منطقه ارسباران به اثبات رساند.

    کلید واژگان: تصمیم گیری چندمعیاره, فرایند تحلیل سلسله مراتبی, قابلیت عبور جاده, مدیریت پایدار, منطق فازی
    Manijeh Talebi*, Baris Majnounian, Majid Makhdoum, Ehsan Abdi, Mahmoud Omid

    The road network is an important element for sustainable forest ecosystem management. On the other hand, efficiency and quality of road design can be improved by considering of environmental and technical principles. Therefore, this study was performed to determine the capability of Arasbaran protected area for road passing and communication routes in order to use in the area management. For this purpose, criteria of the slope, aspect, height, soil texture, lithology, erosion susceptibility, vegetation density, distance to stream, and distance to existing road as the effective criteria for road design were identified by literature review, and their prepared maps were standardized with the fuzzy logic method. Then, the criteria were weighted using of analytical hierarchy process (AHP) and finally were combined to prepare suitability map for road planning by weighted linear combination (WLC) method. According to results, the highest weight (0.289) and the lowest weight (0.033) were belonged to slope and height criterion, respectively. Finally, the area was classified into four classes with the capability of low, medium, high and very high for road network passing, that region with medium passing capability has the highest percent (49.83%). The study proved GIS and AHP capabilities considering to economic and environmental problems for developing the road capability map in order to use for road locating in Arasbaran area.

    Keywords: Multi-criteria decision making, Analytical hierarchy process, Road possibility, Sustainable management, Fuzzy logic
  • زهرا آرمان، فرشته رحیمی، مهرداد نیکوی*، محمود حیدری، باریس مجنونیان
    قطع درختان در جنگل کاری های صنوبر ایران اغلب با استفاده از اره موتوری انجام می شود. در ارتباط با چنین کار پرتحرک با اجزا کاری تکراری ضروری است تا فشارهای احتمالی بر سیستم اسکلتی- عضلانی کارگران، وضعیت های کاری بدن آن ها و سطح خطر این شغل مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش پیش رو، اختلالات اسکلتی- عضلانی نه کارگر قطع جنگل کاری های صنوبر در منطقه شاندرمن استان گیلان با استفاده از پرسش نامه نوردیک بررسی شد. وضعیت های بدن (پوسچر) کارگران طی چهار ساعت کاری فیلم برداری شد. 4320 عکس به دست آمده از 55 وضعیت کاری بدن با استفاده از روش تجزیه وتحلیل وضعیت کاری اواکو (Ovako Working Posture Analysing System: OWAS) ارزیابی شد. بر اساس نتایج، بیشترین ناراحتی گزارش شده بین کارگران مورد مطالعه مربوط به ناحیه کمر بود. شاخص خطر عملیات قطع، عدد به نسبت زیادی (251 = I) به دست آمد. ارزیابی وضعیت کاری بدن در هنگام اجرای بخش های مختلف قطع درخت نشان داد که بیشترین شاخص خطر به ترتیب متعلق به بن بری (313 = I)، بن زنی (303 = I)، سرشاخه زنی (295 = I) و تبدیل (281 = I) بودند. 41/56 درصد وضعیت های کاری بدن نیاز به رسیدگی فوری داشتند. کمر خمیده به جلو یا عقب، وضعیت ایستاده و هر دو زانو خمیده ، وضعیت هر دو دست پایین تر از حد شانه و وزن بار بین 20-10 کیلوگرم (کد 2142) شایع ترین مشکلات ارگونومیک در عملیات قطع درختان بودند. این یافته ها بیانگر لزوم ارایه راهکارهای آموزشی بین کارگران قطع هستند. در این راستا، آموزش فنون و روش های مناسب قطع درختان و ایمنی کار توصیه می شود.
    کلید واژگان: ارگونومی, ایمنی, بهره برداری جنگل, تجزیه وتحلیل وضعیت کاری اواکو
    Z. Arman, F. Rahimi, M. Nikooy *, M. Heidari, B. Majnounian
    Felling operations in poplar plantations in Iran usually is performed with a chainsaw and by cutting workers. In connection with such dynamic work with repetitive work components, it is necessary to pay attention to the possible pressure on the musculoskeletal system of the workers, the evaluation of the work posture, and the calculation of risk index. To achieve the goals of the study, the Nordic questionnaire was used to study musculoskeletal problems in 9 felling workers in a poplar plantation in the Shanderman region of Guilan province. In the next stage images related to the evaluation of workers' postures during a 4-hour felling operation recorded by a video camera analyzed. The postural evaluation was performed by The Ovako Working Posture Analysing System (OWAS) method. In this study, 55 postures related to tree felling operations were obtained. The most discomfort of workers was related to the waist. The postural risk associated with felling operation was relatively high (I=251). Postural assessment of different felling work tasks indicated that the highest risk was incurred during back-cut (I=313), under-cut (I=303), delimbing (I=295), and bucking (I=281) respectively. 56.41 percent of categories need further assessment necessary soon and now. Back bent forward or backward, standing position and both knees bent, both hands below shoulder height and, force/load 10-20 kg (code:2142) were the most important ergonomic problem in logging operations. These findings indicate the need to provide training solutions among felling workers. In this regard, appropriate training techniques and methods of tree felling and work safety are recommended.
    Keywords: Ergonomic, logging, OWAS, Safety
  • اسما محمدراد، احسان عبدی*، مهدی پورهاشمی، باریس مجنونیان، آزاده دلجویی
    در بین اجزای مختلف پوشش گیاهی، سیستم ریشه در فرایند مسلح سازی خاک و جلوگیری از فرسایش نقش مهمی دارد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر پدیده زوال بلوط بر ویژگی های مکانیکی ریشه درختان برودار (Quercus brantii Lindl.) در بخشی از جنگل های دینارکوه استان ایلام بود. ابتدا با توجه به دامنه پراکنش قطری درختان منطقه، دو طبقه کم قطر (15 تا 35 سانتی متر) و قطور (35 تا 55 سانتی متر) تفکیک و در هر طبقه پنج درخت در سه تیمار درختان سالم، زوال متوسط و زوال شدید به صورت تصادفی انتخاب شدند. از هر درخت تعدادی نمونه ریشه با حفر خاک (عمق حدود 30 سانتی متر) در نزدیکی درخت جمع آوری شد و سپس در آزمایشگاه، آزمایش های کششی ریشه انجام گرفت. نتایج نشان داد که رابطه قطر ریشه-نیروی کششی به صورت توانی مثبت و رابطه قطر ریشه-مقاومت کششی به صورت توانی منفی بود. نتایج آنالیز کوواریانس میانگین نیروی کششی و مقاومت کششی ریشه در درختان کم قطر نشان داد که نیرو و مقاومت کششی ریشه بین سه تیمار مورد مطالعه اختلاف معنی داری نداشت، درحالی که در درختان قطور، نیروی کششی و مقاومت ریشه در درختان سالم به طور معنی داری بیشتر از درختان با زوال شدید بود. بر اثر زوال، نیروی کششی ریشه درختان در تیمار زوال شدید نسبت به درختان سالم 3/11 درصد در طبقه کم قطر و 7/22 درصد در طبقه قطور کاهش یافته بود. همچنین، مقادیر یادشده در مورد مقاومت کششی حاکی از کاهش به ترتیب 4/13 و 7/19 درصدی بود. یافته های این پژوهش، سبب آگاهی بهتر در مقابل خطر فرسایش خاک در قسمت های زوال یافته بوم سازگان زاگرس می شود.
    کلید واژگان: زاگرس, فرسایش خاک, مسلح سازی خاک, مقاومت کششی, نیروی کششی
    A. Mohammadrad, E. Abdi *, M. Pourhashemi, B. Majnounian, Azade Deljouei
    Among the various components of vegetation, root system plays an important role in stabilizing, soil reinforcement and preventing erosion. This study aimed to investigate the effect of oak decline phenomenon on root mechanical characteristics of Brant`s oak (Quercus brantii Lindl.) in Dinarkuh forests, Ilam province. Considering DBH distribution of the trees in the study site, five trees were randomly selected in small DBH (15 to 35 cm) and large DBH (35 to 55 cm) classes within three treatments of healthy, moderate decline, and severe decline. Root samples were collected from each tree by digging near the tree and then tensile test were performed in the laboratory. The results showed that the root diameter-force strength relation was positive power-law and the root diameter-tensile strength relationship was negative power-law. Results of the covariance analysis for tensile force and strength showed that there is no significant difference between tensile force and strength among treatments of small DBH class, while in large DBH class, root tensile force and strength of healthy trees were significantly higher than trees with severe decline. Based on the decline, tensile force of the trees in the treatment of severe decline compared to the healthy trees, so force decreased by 11.3% in the small DBH and 22.7% in the large DBH classes. Also, these values ​​for tensile strength showed a decrease of 13.4% and 19.7%, respectively. The findings of this study show how the effect of forest decline on the root tensile force and strength values ​​leads to a better knowledge of the controlling soil erosion in the Zagros ecosystems.
    Keywords: Zagros, Soil erosion, Soil reinforcement, Tensile force, tensile strength
  • معصومه احمدی، مقداد جورغلامی*، باریس مجنونیان، شهرام خلیقی سیگارودی
    یکی از فعالیت های مهم مهندسی جنگل، تلاش برای کاهش رسوب در مسیرهای چوب کشی است. در پژوهش پیش رو، تاثیر استفاده از مالچ های مختلف با نرخ های متفاوت بر کاهش مقدار رسوب مسیرهای چوب کشی و مقایسه آن با مسیر چوب کشی بدون تیمار (فاقد مالچ) و جنگل شاهد (دست نخورده) بررسی شده است. این پژوهش به مدت 13 ماه (شهریور 1396 تا مهر 1397) در بخش نم خانه جنگل خیرود نوشهر در شرایط بارندگی طبیعی انجام شد. قطعه نمونه های شش متر مربعی در قالب سه تکرار برای تعیین مقدار رسوب استفاده شدند. سه تیمار مالچ طبیعی شامل خاک اره، لاش برگ و سرشاخه و کلش برنج با سه نرخ متفاوت (براساس وزن مواد) مقایسه شدند. نتایج نشان داد که کمترین مقدار رسوب مربوط به جنگل دست نخورده (شاهد) و بیشترین مقدار متعلق به مسیر چوب کشی بدون تیمار بود. در مقایسه با مسیر چوب کشی بدون تیمار، استفاده از مالچ های خاک اره، کلش برنج و لاش برگ و سرشاخه به ترتیب سبب کاهش مقدار رسوب به اندازه 1/13، 2/10 و 3/7 برابر شد. براساس نتایج این پژوهش، استفاده از مالچ به ویژه خاک اره سبب کاهش معنی دار مقدار رسوب تولیدی در مسیرهای چوب کشی می شود.
    کلید واژگان: خاک اره, سرشاخه و لاش برگ, کلش برنج, کوبیدگی خاک, هیدرولوژی جنگل
    Masoume Ahmadi, Meghdad Jourgholami *, Baris Majnounian, Shahram Khalighi-Sigaroodi
    The role of forest engineering is crucial for restoring and reclaiming of skid trails, one of these being to reduce sediment yields along the trails. This study aimed to measure sediment yield in the skid trails covered by different organic mulches and to compare it with an untreated trail and control plot (i.e., undisturbed forest). This research was conducted for 13 months (from September 2017 to October 2018) in the Namkhaneh district, Kheiroud forest, Nowshahr under the natural rainfall condition. Six-square-meter plots were used in three replications to determine the amount of sediment. Three natural mulch treatments were used in this study, including sawdust, leaf litter, and straw, and there were mulched at three different rates (based on material weight). The highest and lowest amount of sediment was obtained in the untreated skid trail and undisturbed forest, respectively. Our results demonstrated that the application of sawdust, straw, and leaf litter mulches reduced the sediment yield by 13.1, 10.2, and 7.3 times compared to the untreated trail, respectively. Overall, it can be concluded that the application of mulches, especially sawdust, has a significant impact on sediment reduction.
    Keywords: Forest hydrology, leaf litter, Sawdust, soil compaction, straw
  • منیژه طالبی، باریس مجنونیان، احسان عبدی*، محمود امید

    هدف از این پژوهش ارایه روشی هوشمند مبتنی بر شبکه‏های عصبی مصنوعی برای مدل سازی قابلیت منطقه حفاظت‏شده ارسباران برای عبور جاده برای طراحی و اصلاح و توسعه مناسب شبکه جاده و راه‏های ارتباطی موجود در منطقه است. ابتدا با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش ترکیب وزن‏دهی خطی (WLC) و به کارگیری لایه های اطلاعاتی موثر بر مسیریابی، نقشه شایستگی جاده‏سازی برای تهیه نمونه های آموزشی در محیط ArcGIS تهیه شد. در ادامه از شبکه پرسپترون چندلایه (MLP) برای برآورد مقدار مطلوبیت عبور جاده استفاده شد. برای ارزیابی عملکرد مدل شبکه عصبی نتایج به دست آمده با نتایج حاصل از رگرسیون خطی چندمتغیره مقایسه شدند. طبق نتایج به دست آمده، شبکه عصبی مصنوعی و روش آماری رگرسیون به‏ترتیب با ضریب تبیین (R2)، 908/0 و 901/0 و مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)، 0385/0 و 04/0 قابلیت لازم برای تعیین ارزش مطلوبیت عبور جاده نشان دادند و شبکه عصبی نتایج به‏نسبت بهتری در مقایسه با رگرسیون نشان داد. همچنین با توجه به نتایج آنالیز حساسیت متغیرهای ورودی، چهار معیار شیب، سنگ بستر، حساسیت به فرسایش و بافت خاک به‏ترتیب بیشترین تاثیر را در برآورد مدل نشان دادند.

    کلید واژگان: شبکه جاده, شبکه عصبی پرسپترون چندلایه, فرایند تحلیل سلسله مراتبی, نقشه شایستگی
    Manije Talebi, Baris Majnounian, Ehsan Abdi *, Mahmoud Omid

    The aim of the study was to provide an intelligent artificial neural networks-based method for modeling the capability of Arasbaran protected area for road crossing, in order to design, modify, and appropriate development of existing road network and communication routs in the region. First, using Analytical Hierarchy Process (AHP) and Weighted Linear Combination (WLC) method, and utilization the effective informative layers on routing, the suitability map of road construction was prepared to provide training samples in ArcGIS. In the following, Multilayer Perceptron (MLP) network was used to estimate the suitability value of road crossing. In order to evaluate the neural network’s model performance, the results were compared with the results of multivariate linear regression. According to the results, artificial neural network and statistical method of regression were shown to be useful in determining the suitability value of road crossing with coefficient of determination (R2) 0.908 and 0.901, root mean squared error (RMSE) 0.0385 and 0.04, respectively. Neural network results were relatively better than regression. Also, according to the results of sensitivity analysis of input variables, four criteria of slope, bedrock, erosion susceptibility, and soil texture showed the highest influence in estimating the model, respectively.

    Keywords: Analytical Hierarchy Process, Multilayer perceptron neural network, Road network, Suitability map
  • فاطمه موسوی*، احسان عبدی، عباس قلندرزاده، حسینعلی بهرامی، باریس مجنونیان
    آگاهی از ویژگی های شیمیایی خاک برای شناخت ویژگی های مهندسی آن در طراحی و مدیریت زیرساخت ها دارای اهمیت فراوانی است. طیف سنجی بازتابی، روشی غیرمخرب، سریع و بدون ایجاد مخاطرات برای محیط زیست است، ولی متاسفانه تاکنون پژوهشی در زمینه استفاده از این ابزار در برآورد ویژگی های خاک های جنگل در ایران انجام نگرفته است. پژوهش حاضر به منظور بررسی توانایی این روش در برآورد برخی ویژگی های شیمیایی شامل ماده آلی، CaCO3، pH وEC  خاک های جنگل انجام گرفت. به این منظور، 45 نمونه خاک از سری نم خانه جنگل خیرود جمع آوری و ویژگی های شیمیایی مورد نظر خاک با روش های استاندارد اندازه گیری شد. اندازه گیری طیفی نمونه های خاک مورد نظر با استفاده از دستگاه طیف سنج زمینی در محدوده طیفی مرئی- مادون قرمز انجام گرفت و سپس برای پیش بینی ویژگی های خاک از روش PLSR (رگرسیون حداقل مربعات جزئی) در حالت بازتاب طیفی و مشتق اول بازتاب استفاده شد. نتایج مقادیر RPD (نسبت انحراف دقت) نشان داد که ماده آلی خاک در حالت استفاده از بازتاب و مشتق بازتاب دارای برآورد خیلی خوب (RPD بیشتر از 2) وEC  و pH دارای برآورد قابل قبول (RPD بین 2-4/1) است. همچنین برای CaCO3در هر دو حالت بازتاب و مشتق اول بازتاب قابلیت پیش بینی مدل بسیار ضعیف بود (RPD کمتر از 4/1). به طور کلی برپایه نتایج این تحقیق، از طیف سنجی به منظور پیش بینی ویژگی های ذکرشده به جز CaCO3 به عنوان روشی سریع و با دقت قابل قبول می توان استفاده کرد و این روش قابلیت برآورد همزمان چند ویژگی خاک را دارد.
    کلید واژگان: آهک, خاک جنگلی, طیف سنجی, ماده آلی
    Fatemeh Mousavi *, Ehsan Abdi, Abbas Ghalandarzadeh, Hosseinali Bahrami, Baris Majnounian
    Knowledge of soil chemical properties is important for understanding its engineering characteristics in road construction. Reflectance spectrometry is a non-destructive, fast and environment friendly method, but unfortunately no research has been conducted to use this tool to estimate the forest soil characteristics in Iran. The present study was conducted to investigate the ability of VNIR spectrometry to estimate some chemical properties including organic matter, CaCO3, pH and EC in the forest soil. For this purpose, 45 soil samples were collected from Namkhaneh series in Kheyroud Forest and those properties were measured by standard methods. The reflectance of sample was measured in dark room using Fieldspec ASD spectroradiometer. PLSR (Partial Least Squares Regression) method was used to predict soil properties in reflectance and first derivative mode. The results of RPD shows that OM has a very good estimate in two modes of reflectance spectra and derivative reflectance spectra (PRD>2) and pH, EC have acceptable estimate (1.42), but CaCO3 has poor prediction in two modes of reflectance spectra and derivative reflectance spectra (PRD<1.4). In general, based on the results of this study, spectrometry can be used to predict the above-mentioned properties except CaCO3 as a fast and an acceptable method and this method can simultaneously estimate several soil properties.
    Keywords: Forestry soil, Spectrometry, lime, Organic Matter
  • معصومه احمدی، مقداد جورغلامی*، باریس مجنونیان، شهرام خلیقی

    عبور ماشین آلات در جنگل، باعث تراکم و فشردگی و کاهش تخلخل و ظرفیت نفوذ خاک جنگل و به تبع آن افزایش متوسط حجم رواناب سطحی می شود. با توجه به نتایج مطالعات قبل درباره تاثیر مالچ ها روی کاهش رواناب در شرایط آزمایشگاهی، هدف از این تحقیق تعیین و مقایسه میزان رواناب تولیده شده در پلات های مسیر چوبکشی بدون تیمار، تیمار جنگل دست نخورده (شاهد جنگل) و مسیر چوبکشی با تیمار مالچ خاک اره، تحت شرایط طبیعی در بخش نمخانه جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود است تا راهکارهای مفیدی برای کاهش اثرات بهره برداری به منظور حفظ کارکرد حفاظت از آب جنگل و کاهش رواناب به کار رود. برای این مطالعه در پلات های 6 متر مربعی و در قالب سه تکرار بر اساس بارندگی-های طبیعی نمونه های رواناب که توسط لوله های موجود در قسمت خروجی پلات به ظروف جمع آوری هدایت می شد، جمع آوری و اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که مقدار رواناب در تیمار جنگل دست نخورده (شاهد جنگل) و مسیر چوبکشی بدون تیمار و مسیر با تیمار مالچ خاک اره به ترتیب 40/0 و 44/1 و 71/0 میلی متر بود که بیشترین مقدار رواناب در تیمار مسیر چوبکشی بدون تیمار و کمترین آن در تیمار جنگل دست نخورده (شاهد جنگل) مشاهده شد. همچنین با استفاده از مالچ خاک اره مقدار رواناب تولید شده 49 درصد کاهش پیدا کرد، در حالی که مقدار رواناب تولیدی قبل از کاربرد مالچ در مسیرهای چوبکشی نسبت به جنگل دست نخورده 72 درصد بود. همچنین رواناب تولید شده در تیمار شاهد مسیر چوبکشی 51 درصد بیشتر از تیمار مالچ خاک اره است.

    کلید واژگان: جنگل دست نخورده, رواناب, عملیات چوبکشی, مالچ خاک اره, مسیر چوبکشی بدون تیمار
    Masoumeh Ahmadi, Meghdad Jourgholami *, Baris Majnounian, Shahram Khalighi

    Forest machinery traffic on forests causes significant changes in increasing the bulk density, reducing porosity, ventilation and reducing water infiltration rate which resulted in an increasing surface runoff. According to the results of previous studies on the effect of mulch on reducing runoff in laboratory conditions, The aim of the present study was to determine and compare the amount of runoff produced in untreated skid trail, undisturbed forest (control area), and the skid trail plots covered by sawdust, under natural conditions in Namkhaneh District, Kheyrud Forest to find useful strategies to reduce the effects of forest utilization in order to maintain the function of forest water protection and reduce runoff. In this study, the runoff plots (6 m2) were triplicate established and runoff collected by pipes in the outlet plots were measured based on natural rainfall conditions. The results revealed that applying sawdust mulch to the skid trail decreased runoff compared to the untreated skid trail, and the runoff amount in undisturbed forest, untreated skid trail and sawdust mulch treatments were 0.40, 1.44 and 0.71 mm, respectively. The highest and the lowest amount of runoff were found for untreated skid trail and undisturbed forest treatments, respectively. Also, by application of sawdust mulch, the amount of runoff produced reduced by 48.4%, while the amount of runoff before the use of mulch in skid trail was 72.2% higher than the intact forest. Also, the runoff produced in skid trail control treatment was 51.1% higher compared to sawdust treatment.

    Keywords: Undisturbed forest, runoff, Skidding operations, Sawdust mulch, Untreated skid trails
  • نسترن زارع، سید عطاالله حسینی*، محمد کاظم حفیظی، اکبر نجفی، باریس مجنونیان

    زمین لغزش یکی از مخاطرات طبیعی است که همه ساله خسارت های جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی پرباران و لرزه خیز به همراه دارد. نظر به اهمیت جاده ها به عنوان رکن اساسی مدیریت پایدار جنگل در این مطالعه بر آن شده ایم تا به برآورد حساسیت به وقوع زمین لغزش در 8 سری از جنگل های صنایع چوب و کاغذ مازندران با استفاده از روش نسبت فراوانی بپردازیم. ابتدا موقعیت لغزش های اتفاق افتاده توسط GPS ثبت، سپس عوامل موثر در وقوع لغزش برای منطقه مورد مطالعه تعیین گردید. نقشه های رستری عوامل موثر تهیه و طبقه بندی شدند. با توجه به پراکنش لغزش های ثبت شده در عرصه و طبقات عوامل موثر در نظر گرفته شده، پارامتر نسبت فراوانی برای هر طبقه از هر عامل محاسبه و رابطه آنها با وقوع زمین لغزش بررسی شد. نتایج ارتباط بین عامل موقعیت و لغزش های رخ داده نشان داد که بیشترین میزان لغزش ها در پایین دست جاده اتفاق افتاده است و با بالارفتن سن جاده ها از میزان لغزش ها کاسته می شود. ارتباط بین عامل خاک و لغزش های رخ داده نشان داد که در طبقه با کد 2.2.3 که معرف بافت خاک لومی، لومی رسی و رسی می باشد بیشترین تعداد لغزش مشاهده شد و نیز در طبقه ارتفاع از سطح دریا  300 تا 600 متر بیشترین میزان لغزش ها رخ داده است و با بالارفتن شیب تا 40 درصد به تعداد لغزش ها افزوده شد. ارتباط بین عامل زمین شناسی و لغزش های رخ داده نشان داد که در طبقه با کد  L-PLL2 که معرف ارتفاعات نسبتا بلند با شیب متوسط، عمق خاک متوسط، پایداری و نفوذپذیری ضعیف می باشد بیشترین تعداد لغزش مشاهده شد. ارتباط بین عامل بارش و لغزش های رخ داده نشان داد که بین 600 تا 800 میلی متر بیشترین میزان لغزش بوقوع پیوسته است. در جهات شمالی، شمال شرقی و شمال غربی  نیز بیشترین میزان لغزش بوقوع پیوسته است. نتایج ارزیابی مدل با روش ROC نشان داد که سطح زیرنمودار (AUC) برابر با 688/0 (8/68) درصد می‎باشد.

    کلید واژگان: زمین لغزش, نسبت فراوانی, صنایع چوب و کاغذ مازندران, شیب, بافت خاک
    Nastaran Zare, Seyed Ataollah Hosseini*, Mohammad Kazem Hafizi, Akbar Najafi, Baris Majnounian

    The Landslide is one of the natural hazards that causes a lot of mortal and financial losses in high-altitude and seismic mountainous areas annually. Considering the importance of roads as a pillar of sustainable forest management in this study, we have tried to estimate the sensitivity of landslide occurrence in 8 forestry series with using frequency ratio approach. Initially, the slip position in the series occurred with ground scrolling by GPS, then the effective factors in the occurrence of landslides were determined for the study area. Raster maps of the effective factors were prepared and classified. Considering the distribution of landslides recorded in the field and the categories of effective factors, the frequency ratio for each class of each factor was calculated and their relationship with the occurrence of landslide was investigated. The results of the relationship between positioning and slipping showed that the highest amount of landslides occurred on the lower side of the road, and by increasing the age of the roads, the amount of landslides is reduced. The relationship between soil and slip occurred on the class with the code 2.2.3, which represents the soil texture of loamy, loamy clay and clay that the highest number of slides was observed. Elevation class 300 to 600 meter has the highest number of landslides. The relationship between the slope and slip showed that with increasing the slope up to 40%, the number of landslides was increased, but then the trend was decreasing. The relationship between geological and landslide showed that the highest number of landslides was observed in the class with L-PLL2 ​​code representing relatively high peaks with moderate slope, average soil depth, stability and permeability. The relationship between rainfall and landslide factors showed that the greatest slip is occurring between 600 and 800 mm. In the northern, northeastern and northwest directions, the highest slip occurred. The evaluation results of the model with the ROC method indicated that the area under curve (AUC) was 0.688 (68.8%).

    Keywords: landslide, Frequency Ratio approach, Mazandaran Wood, Paper Industry, Slope, Soil Texture
  • فاطمه موسوی*، احسان عبدی، عباس قلندرزاده، باریس مجنونیان، حسین علی بهرامی

    به طور کلی در کشورهای در حال توسعه مثل ایران، به دلیل نیاز به صرف زمان و هزینه های زیاد تحقیقات و روش های آزمایشگاهی متعارف، مطالعات مکانیک خاک به صورت محدود انجام می گیرد یا اصلا انجام نمی گیرد؛ کمبود اطلاعات در این زمینه ممکن است در نهایت سبب آسیب دیدگی سازه شود. امروزه روش های نوین مانند طیف سنجی زمینی در حال توسعه اند که می توانند این مشکل را تا حد زیادی برطرف کنند. طیف سنجی زمینی روشی غیرمخرب، سریع و ارزان است، ولی تا کنون تحقیقی در زمینه استفاده از این روش در برآورد ویژگی های مکانیک خاک در ایران انجام نگرفته است. در این پژوهش حدود آتربرگ خاک (حد روانی، حد خمیری، حد انقباض و شاخص خمیری) با استفاده از طیف سنج زمینی برآورد شد. به این منظور 45 نمونه خاک از سری نم خانه جنگل خیرود جمع آوری شد و آزمایش های حدود آتربرگ انجام گرفت و سپس با استفاده از طیف سنج زمینی VNIR اندازه گیری طیفی نیز صورت پذیرفت و از روش PLSR (Partial Least Square Regression) برای پیش بینی حدود آتربرگ خاک در دو حالت طیف خام و مشتق اول طیف استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل سازی PLSR برای پارامترهای حد روانی و شاخص خمیری در حالت طیف خام و مشتق اول کاملا مناسب است و برای حد خمیری قابل قبول و برای حد انقباض غیر قابل قبول و ضعیف است؛ بنابراین از طیف سنجی می توان به عنوان روشی سریع، ارزان و با دقت قابل قبول برای پیش بینی حدود آتربرگ خاک استفاده کرد.

    کلید واژگان: حدود آتربرگ خاک, طیف سنجی زمینی, مشتق اول, PLSR
    Fatemeh Mousavi *, Ehsan Abdi, Abbas Ghalandarzadeh, Hosseinali Bahrami, Baris Majnounian

    Generally in developing countries such as Iran, the studies in soil mechanics are rarely done or even not conducted due to high cost and time of research and conventional laboratory methods, so the lack of information in this field can damage the construction. Today new approaches such as field spectroscopy are being developed in order to dissolve many of these issues, which is a
    non-destructive, fast and inexpensive method. Spectrometry is a non-destructive, fast and inexpensive method that has not been applied in estimation of mechanical properties of forest soils in Iran yet. In this study, we estimated the Atterberg limits of soil (Liquid limit, Plastic limit, Plasticity index, and Shrinkage limit) by field spectroscopy. For this purpose, 45 soil samples were collected from Kheyrood forest (NAMKHANE district) to do Atterberg Limits and VNIR. Partial Least Square Regression (PLSR) was used to predict the Atterberg limits in both the raw spectra and the first derivative of the spectrum. The results showed that PLSR modeling for the parameters of Liquid Limit and Plasticity Limit in the raw and first derivative is very suitable and for Plastic Limit and Shrinkage Limit is weak and not acceptable. Therefore spectroscopy can be used as a fast, inexpensively and accurately acceptable method for predicting the Atterberg limits.

    Keywords: Field spectroscopy, Atterberg limits of soil, PLSR, First derivative
  • مریم اتحادی ابری*، باریس مجنونیان، آرش ملکیان، مقداد جورغلامی
    بهره برداری حوزه های آبخیز جنگلی یکی از مواردی است که باعث تغییر خصوصیات هیدرولوژیک جنگل می شود. لکن پیامدهای هیدرولوژیک ناشی از بهره برداری حوزه های آبخیز جنگلی کم تر بررسی شده است. بر این اساس در تحقیق حاضر اقدام به بررسی تاثیر تغییر پوشش گیاهی در اثر بهره برداری جنگل، بر مولفه های هیدرولوژی در مقیاس پلات های دو متر مربعی و در قالب چهار تکرار مبتنی بر بارندگی های طبیعی به وقوع پیوسته از آذر 1393 تا آذر 1394(طی یکسال) در بخش گرازبن جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود، شده است. به طوری که بعد از هر واقعه،  بعد از قرائت مقدار بارش از باران سنج نصب شده در منطقه، میزان رواناب و میزان رسوب به دست آمد. نتایج تحقیق بیان گر تاثیر معنی دار (01/0P≤) تغییر پوشش گیاهی در اثر بهره برداری، بر میزان رواناب و رسوب است ولی تاثیر طبقه شیب بر میزان رواناب و رسوب معنی دار نیست. کمترین میزان رواناب و رسوب به ترتیب در منطقه شاهد (بدون بهره برداری) 331/372 سی سی و 08/0 گرم بر مترمربع و منطقه بهره برداری شده به روش تک گزینی 96/878 سی سی و 17/0 گرم برمترمربع و بیشترین میزان تولید رواناب و رسوب مربوط به مسیر چوبکشی است که به ترتیب به میزان 70/2290 سی سی و 2/1 گرم بر مترمربع می باشد. همچنین روابط رگرسیونی بین میزان بارندگی، تولید رواناب و رسوب نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین بارندگی و رواناب و رسوب وجود دارد و با افزایش بارندگی، میزان رواناب و رسوب افزایش می یابد.
    کلید واژگان: بهره برداری جنگل, پوشش گیاهی, تولید رسوب, تولید رواناب, جنگل خیرود
    Maryam Etehadi Abari *, Meghdad Jur Gholami
    Land cover is also important factor for protecting the soil against erosion. A fully forested watershed experiences relatively little surface erosion, but timber harvest alters the canopy cover, exposing the soil to water and wind. Forests provide the maximum amount of soil protection. Reduction of vegetative cover by forest harvesting generally increases the average surface runoff volume and sediment While, the hydrologic response of forest harvesting has been rarely considered. Towards this attempt, the present study has been conducted to investigate the effect of vegetation cover on hydrological components in plot scale (2m*1m) with four replicates in tow slope scale (0-20%, 20-40%) in Kheyrud Forest of Iran during December 2014 until December 2015. The rain depth was measured by using a rain gauge installed in the study area. The runoff volume and sediment yield were also measured through field data collection and lab analyses by weighting and decantation methods. The results of the study showed significant effects of vegetation cover (P ≤0.01) on runoff volume and sediment yield. Natural forest without harvesting, forest with selective harvesting treatments exhibited the lowest amounts of runoff and sediments, with averages of 372.31, 878.96 cc, and 0.08, 0.17 gr m-2 respectively, in comparison to other treatments. Linear regression among mentioned parameters (precipitation, runoff, and sediment) were determined. The results show that there were significant correlation and linear regression among precipitation, runoff and sediment.
    Keywords: Forest harvesting, Kheyrud forest, Runoff, sediment, vegetation vover
  • آزاده دلجویی، احسان عبدی *، باریس مجنونیان، ماسیمیلیانو شوارتز
    هدف از این پژوهش بررسی پراکنش مکانی ریشه درختان ممرز در بخش پاتم جنگل خیرود بود. بدین منظور تعداد پنج درخت از سه طبقه قطری کم قطر، میان قطر و قطور به روش کاملا تصادفی انتخاب شد (در مجموع 15 درخت). برای بررسی و اندازه گیری نسبت سطح ریشه به سطح خاک (RAR)، با استفاده از روش مقطع پروفیل در اطراف هر پایه، سه پروفیل در سمت بالای درخت و سه پروفیل در سمت پایین درخت (ابعاد 50 × 100 سانتی متر) به فواصل افقی 1، 2 و 5/3 متر از تنه درخت حفر شد (در مجموع 90 پروفیل). دیواره های پروفیل ها به افق های 10 سانتی متری تقسیم و قطر کلیه ریشه های بیرون زده اندازه گیری شد. در آخردرصد نسبت سطح ریشه به سطح خاک در هر افق محاسبه شد. نتایج نشان داد با افزایش عمق مقدار شاخص نسبت سطح ریشه به سطح خاک به صورت رابطه لگاریتمی کاهش می یابد. نتایج حاصل از آنالیز کوواریانس نشان داد که پراکنش ریشه در سه طبقه کم قطر، میان قطر و قطور، دارای اختلاف معنی داری است. نتایج آزمون t نشان داد که مقدار شاخص در دیواره اول، دوم و سوم طبقه کم قطر در سمت بالا به طور معنی داری بیشتر از سمت پایین درخت است. در طبقه میان قطر تنها دیواره سوم در سمت بالا به صورت معنی داری بیشتر از دیواره پایین بود. در طبقه قطور دیواره اول در سمت بالا به طور معنی داری بیشتر از دیواره اول سمت پایین بود.
    کلید واژگان: روش مقطع پروفیل, کم قطر, میان قطر, قطور, نسبت سطح ریشه به سطح خاک
    Azadeh Deljouei, Ehsan Abdi *, Baris Majnounian, Massimiliano Schwarz
    e aim of this study was to assess spatial distribution of roots by Carpinus betulus trees in Patom district of Kheyrud forest. For this purpose, five trees at small, medium and large diameter classes were selected randomly (totally 15 trees). In order to measure root area ratio (RAR), three soil profiles were dug at both up and down sides of trees (size 50×100 cm) by wall trench method at the horizontal distance of 1, 2, and 3.5 m from tree stem (totally 90 profiles). 10 cm horizons were identified on wall trenches and all of the root diameters were measured. Finally, RAR was calculated for each soil horizon. The RAR was decreased logarithmically by increasing the soil depth. The results of ANCOVA showed significant difference between roots distribution at small, medium and large classes. The results of t-test showed that the value of the index at first, second and third trenches wall of small class at upside significantly more than down side. At medium diameter class only third trench of upside significantly more than down side. At large diameter class, first trench of upside was significantly greater than first trench of down side. The results of this study increase our information about vegetation role in stabilizing slopes and will improve the modeling of slope stability accordance to the DBH classes.
    Keywords: Wall trench method, Root area ratio, Small diameter, Medium diameter, Large diameter
  • زهرا آرمان، مهرداد نیکوی*، محمود حیدری، باریس مجنونیان
    اختلالات اسکلتی- عضلانی از مهم ترین موضوعات در زمینه سلامت شغلی در دنیای امروز است که در بیشتر مشاغل شیوع بسیار زیادی دارد و پیشگیری از آن، مستلزم ارزیابی و اصلاح وضعیت های کاری است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از کار، به روش QEC در کارگران دو منطقه جنگلی گیلان و مازندران انجام گرفت. جامعه آماری شامل 51 کارگر مرد شاغل در عملیات قطع و تبدیل درختان، بارگیری با دست و راننده اسکیدر بود که به روش سرشماری بررسی شدند. برای تعیین شیوع علائم اسکلتی- عضلانی از پرسشنامه نوردیک و برای ارزیابی ریسک ابتلا به این اختلالات از روش ارزیابی سریع مواجهه استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی به ترتیب در قسمت های کمر، پشت و گردن بود و بین وزن بدن، شاخص توده بدن، سابقه کار و استعمال سیگار با اختلالات اسکلتی- عضلانی ارتباط معنی داری وجود دارد. در ارزیابی به روش QEC، 8/7 درصد از کارگران در سطح ریسک یک، 8/9 درصد در سطح ریسک دو، 8/9 درصد در سطح ریسک سه و 6/72 درصد در سطح ریسک چهار قرار گرفتند. در مواجهه با ارتعاش، میزان سرعت در عمل و استرس نیز به ترتیب 7/64، 7/62 و 6/70 درصد از کل کارگران در سطح بالا و بسیار بالا قرار داشتند. نتایج نشان دهنده شیوع زیاد اختلالات بین کارگران بررسی شده است و عمده ترین مشکلات ارگونومیک شامل وضعیت بدنی نامناسب، خمش و پیچش کمر، بلند کردن و حمل بارهای سنگین، ارتعاش، سرعت هنگام کار و استرس است.
    کلید واژگان: اسکیدر, بارگیری, پرسشنامه نوردیک, حوادث کار در جنگل, قطع و تبدیل
    Zahra Arman, Mehrdad Nikooy*, Mahmood Heidari, Baris Majnonian
    Today, skeletal musculoskeletal disorders are one of the most important occupational health issues and have a high prevalence in almost all occupations, and preventing it involves evaluating and modifying working conditions. This study aims at assessing the risk factors of musculoskeletal disorders of work by QEC in forestry workers of two regions of Guilan and Mazandaran forests. In this study, statistical population included 51 workers in three jobs of felling and bucking, skidder driver, and manual loading worker were studied by census method. The Nordic questionnaire and QEC method were used for determining the prevalence of musculoskeletal symptoms and assessing the risk of these disorders, respectively. The results showed that the highest prevalence of musculoskeletal disorders was in the waist, neck and back segments, respectively. The significant relationship between weight, body mass index, work experience and smoking with musculoskeletal disorders was observed. Results of QEC evaluation showed that the 72.6 percent of worker are in risk level of 4, while these values for risk level 1, 2, and 3 were 7.8, 9.8, and 9.8, respectively. In vibration exposure, speed of operation and stress about 64.7, 62.7, and 70.6 percent of worker were in high and very high levels. The results indicate a high prevalence of disorder among workers. The main ergonomic problems in study area include inappropriate physical condition, bending and twisting of the waist, lifting and carrying heavy loads, vibration, speed during work and stress.
    Keywords: Felling, bucking, Forest utilization, Forest work accident, Loading, Nordic questionnaire, Skidder
  • فاطمه موسوی، احسان عبدی*، عباس قلندرزاده، حسینعلی بهرامی، باریس مجنونیان، سهام میرزایی
    در این پژوهش قابلیت بازتاب طیفی خاک به منظور برآورد مقدار CEC خاک بررسی شد. به همین منظور تعداد 45 نمونه خاک از بخش نم خانه جنگل خیرود جمع آوری و بازتاب طیفی آن ها در محدوده 2500-350 نانومتر اندازه گیری و ارتباط آن با مقادیر CEC اندازه گیری شده مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر روش رگرسیون حداقل مربعات جزئی (Partial Least Squares Regression: PLSR)، دو گروه از شاخص های باریک باند خاک (RI، DI) نیز برای برآورد CEC در دو حالت طیف بازتابندگی و مشتق آن استفاده شدند و سپس مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج این بررسی نشان داد که به طورکلی شاخص های باریک باند ارتباط قوی تری با CEC نسبت به روش PLSR دارند و در حالت مشتق اول شاخص DI بیشترین همبستگی (01/5= RMSE، 82/0= R2) نسبت به دیگر حالت های شاخص ها مشاهده شد. در روش PLSR طیف خام با CEC ارتباط قوی تری نسبت به مشتق اول نشان داد، درحالی که در استفاده از روش شاخص های باریک باند، مشتق اول و CEC ارتباط قوی تری نسبت به طیف خام نشان دادند؛ بنابراین با توجه به اینکه بین CEC و بازتاب طیفی خاک ارتباط بسیار قوی وجود دارد، می توان از طیف سنجی بازتابی به عنوان روشی غیرمخرب، سریع، آسان و کم هزینه برای برآورد CEC استفاده کرد.
    کلید واژگان: بازتاب, شاخص های باریک باند خاک, طیف سنجی, PLSR, CEC
    Fatemeh Mousavi, EHsan Abdi*, Abbas Ghalandarzadeh, Hossein Ali Bahrami, Baris Majnounian, Saham Mirzaei
    CEC is the most important soil engineering properties used to determine the swelling potential of soil. Measuring CEC of soil is difficult, time-consuming, costly and consuming of dangerous chemical materials. In this study the ability of spectral reflectance to estimate the amount of CEC were investigated. So 45 soil samples were collected from Namkhaneh series of Kheyrood kenar Forest and their reflectance were measured in the range 350-2500 nm in dark room. Then the relationship between CEC and reflectance and first derivative of reflectance were analyzed by single band Pearson correlation, PLSR and two groups of narrowband soil indices (RI, DI). The results of this study showed that narrowband indices have stronger relationship than PLSR and the DI index in case first derivative have highest correlation (R2=0.82, RMSE=5.01). In the PLSR method between reflectance and CEC strong relationship was observed while the indices of first derivation reflectance and CEC have stronger relationship than row reflectance. So reflectance can be as a nondestructive, fast, easy and Cost effective method to estimate the CEC.
    Keywords: reflection, Narrowband soil indices, Reflectance, PLSR, CEC
  • مریم اتحادی ابری، باریس مجنونیان، آرش ملکیان، مقداد جورغلامی
    عملیات بهره برداری از جنگل، سبب تغییر برخی ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک و در پی آن تغییر مقدار رواناب و تولید رسوب می شود. بررسی تغییرات رواناب و رسوب در پی تغییر خصوصیات خاک در اثر عملیات بهره برداری جنگل، در بهبود توصیه های مدیریتی و کمی کردن تغییرات رواناب و فرسایش خاک سودمند خواهد بود. این پژوهش برای بررسی شماری از متغیرهای موثر خاک در تولید رواناب و رسوب در اثر بهره برداری جنگل، در جنگل آموزشی پژوهشی خیرود انجام گرفت. بر این اساس، پلات های دو متر مربعی در قالب هشت تکرار در هر چهار منطقه (با روش های مختلف بهره برداری): شاهد (بدون بهره برداری) ، منطقه بهره برداری شده به روش تک گزینی، منطقه بدون پوشش تاجی و مسیرهای چوبکشی ایجاد شده و بارندگی های طبیعی به وقوع پیوسته از آذر 1393 تا آذر 1394، برای تعیین مقدار رواناب و رسوب اندازه گیری شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بافت، درصد رطوبت، درصد ماده آلی، وزن مخصوص ظاهری، pH و EC نیز اندازه گیری شد. نتایج تحقیق بیانگر تاثیر معنی دار تغییر پوشش تاجی و گیاهی در اثر بهره برداری بر مقدار رواناب و رسوب است. برپایه نتایج، درصد رس و وزن مخصوص ظاهری خاک، همبستگی معنی دار مثبت؛ و درصد ماسه، اسیدیته و ماده آلی همبستگی معنی دار منفی با مقدار رواناب دارند. همچنین مشخص شد که متغیرهای درصد رطوبت خاک، درصد ماسه و ماده آلی خاک، ارتباط منفی؛ و درصد رس و وزن مخصوص ظاهری خاک همبستگی معنی دار مثبت با مقدار رسوب دارند. نتایج این تحقیق ضرورت توجه بیشتر به تحقیقات در زمینه برآورد رواناب و رسوب در اراضی جنگلی و مناطق بهره برداری شده را نشان می دهد. از این رو پیشنهاد می شود فعالیت های مدیریتی و بهره برداری متناسب با قابلیت این اراضی و با توجه به پتانسیل بازگشت پذیری کیفیت خاک ازدست رفته، طراحی و اجرا شود.
    کلید واژگان: بافت خاک, بهره برداری جنگل, تاج پوشش, درصد ماده آلی, وزن مخصوص ظاهری خاک
    Maryam Etehadi Abari, Baris Majnounian, Arash Malekian, Meghdad Jourgholami
    Globally, soil erosion is one of the most important environmental problems which are threats to soil and water resources. Soil properties are the main parameters that affect the runoff and soil erosion processes. Therefore, this study was conducted to investigate the effects of some soil properties on runoff and sediment yield components in plot scale (2m×1m) with eight replicates in four different treatments (control area, harvested area, without canopy cover and skid trail) in the northern forests of Iran during December 2014 until December 2015. The runoff volume and coefficient and sediment yield were also measured through field data collection and lab analysis by weighting and decantation methods. Some of the soil physical and chemical properties consisted of texture, moister content, organic matter, bulk density, pH, and EC were determined. The results of the study indicate that the effect of vegetation cover changes due to harvesting on runoff volume and sediment yield is significant (P≤0.01). There were positive and significant relationships between clay percent and bulk density and negative and significant relationships between organic matter, sand percent and pH with runoff. Also, there were positive and significant relationships between clay and bulk density negative and significant relationships between organic matters, sand and moister content with sediment yield.
    Keywords: Bulk density, Canopy cover, Forest harvesting, Organic matter, Soil texture
  • مینا جوانمرد، احسان عبدی*، مهدی قطعی، باریس مجنونیان
    جاده های جنگلی به منظور ایجاد دسترسی به جنگل احداث می شوند و تاثیر زیربنایی در سازماندهی منطقه دارند. هدف این پژوهش، معرفی راهکاری هوشمند مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی با تلفیق GIS برای طراحی شبکه جاده جنگلی با در نظر داشتن اصول و معیارهای فنی شبکه جاده جنگلی است. ابتدا معیارهای موثر با استفاده از روش دلفی شناسایی شد و وزن دهی آنها با استفاده از روش AHP، انجام گرفت. با تلفیق لایه های مختلف و وزن نظیر هر یک به روش وزن دهی خطی، نقشه شایستگی بخش پاتم برای عبور شبکه جاده تهیه شد. ارزش هر پیکسل از نقشه ها به همراه مختصات، با استفاده از نرم افزار ENVI استخراج شد. به منظور آماده سازی داده ها برای ورود به نرم افزار MATLAB، همه داده ها به دامنه 0 تا 1 نگاشت شدند. در این مطالعه برای مدل سازی، از دو شبکه عصبی پرسپترون چندلایه و شعاع مبنا استفاده شد. شبکه های عصبی درجه مطلوبیت عبور جاده برای پنج بخش جنگل را براساس بخش پاتم برآورد کردند. با استفاده از برنامه جانبی PEGGER دو شبکه جاده نیز طراحی شد. در انتها جاده های طراحی شده با جاده موجود توسط GIS مقایسه و ارزیابی شد. نتایج نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه توانایی بیشتری در برآورد درجه مطلوبیت عبور جاده دارد و ضریب تبیین آن 994/0 به دست آمد. برای مقایسه نتایج شبکه های عصبی پیشنهادی از رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو شبکه عصبی نتایج بهتری از رگرسیون خطی ارائه دادند و قابلیت لازم را برای تعیین میزان مطلوبیت در طی فرایند طراحی شبکه جاده دارند. براساس نتایج به دست آمده گزینه دوم طراحی شده، برپایه میزان ارزش واحد طول به عنوان شبکه جاده بهینه معرفی شد
    کلید واژگان: رگرسیون خطی, سیستم اطلاعات جغرافیایی, شبکه جاده جنگلی, شبکه عصبی مصنوعی, نقشه شایستگی
    M. Javanmard, E. Abdi*, M. Ghatee, B. Majnounian
    Forest roads are constructed to facilitate forest protection, reforestation, logging operations and maximizing the value of forest products. Therefore forest roads are key infrastructures in the development of the region. This study aims to plan forest road network using artificial neural network and GIS regarding forest road technical principles. First the criteria were chosen using Delphi method and then they were weighted regarding their importance in road planning. After that the criteria were combined with corresponding weighs to achieve suitability map based on the degree of suitability for road allocation. Value and coordinates of each pixel were extracted by ENVI software and were normalized in the range of 0-1 for modeling by MATLAB software. In this study two neural networks were used for modeling, including multilayer perceptron (MLP) and radial-bases functions (RBF). The neural networks estimated suitability of different pixels in other districts based on the Patom district results. Using an ArcView GIS extension, PEGGER, two forest road networks were planned. The results showed that MLP provides better ability for estimating suitability of pixels for road passage in comparison with RBF with the R2 of 0.994. A linear regression was also used to compare the results of the proposed neural networks. The results revealed that neural network improves the results in comparison with the linear regression and results showed that the second road alternative was optimum network with regard to the unit cost
    Keywords: artificial neural network, Forest road network, GIS, Linear regression
  • مریم اتحادی ابری *، باریس مجنونیان، آرش ملکیان، مقداد جور غلامی
    بهره برداری از جنگل با تاثیر بر فرایند چرخه مواد مغذی، بر کیفیت آب تاثیر می گذارد و سبب می شود که مواد مغذی محلول در گیاه شسته شود و از طریق خاک به جریان های رودخانه ای برسد. نوع و شیوه عملیات بهره برداری، عاملی مهم در مقدار مواد مغذی خارج شده از منطقه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تغییر پوشش گیاهی در پی بهره برداری از جنگل بر پارامترهای کیفیت رواناب، در بخش گرازبن جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود است. برای این تحقیق، در مقیاس پلات های دو متر مربعی و در قالب چهار تکرار مبتنی بر بارندگی های طبیعی از آذر 1393 تا آذر 1394 (در طی یک سال) نمونه های آب جمع آوری و پارامترهای هدایت الکتریکی، غلظت املاح محلول در آب، اسیدیته و مقدار کاتیون ها و آنیون ها آزمایش شد. نتایج نشان داد که به جز اسیدیته، بین تمام پارامترهای کیفیت رواناب ذکرشده و چهار منطقه (شاهد، منطقه بهره برداری شده به روش تک گزینی، منطقه بدون پوشش تاجی و مسیر چوبکشی) بررسی شده در دو کلاسه شیب (0 تا 20 درصد و 20 تا 40 درصد)، اختلاف معنی داری در سطح 01/0 وجود دارد. همچنین ضرایب همبستگی اسپیرمن بین کاتیون ها و آنیون ها نشان داد که همبستگی مثبت در سطح 01/0 درصد بین کلسیم و منیزیم و همبستگی مثبت در سطح 05/0 درصد بین سدیم و پتاسیم، در بین چهار منطقه بررسی شده وجود دارد. با کاهش پوشش تاجی و گیاهی در اثر بهره برداری، مقدار پارامترهای هدایت الکتریکی، غلظت املاح محلول در آب و مقدار کاتیون ها و آنیون ها افزایش می یابد؛ بنابراین بهره برداری از جنگل با افزایش کاتیون ها و آنیون های رواناب تولیدشده، سبب کاهش کیفیت رواناب می شود.
    کلید واژگان: بهره برداری از جنگل, پارامترهای کیفیت رواناب, پوشش تاجی, جنگل خیرود
    Maryam Etehadi Abari *, Baris Majnounian, Arash Malekian, Meghdad Jourgholami
    Forest harvesting by cutting off the nutrient cycling processes affects the water quality causes the soluble nutrients in the plant to be washed out and flowing through the soil to the river. The type and method of harvesting are important factors in the amount of nutrients get out from the area. The present study aims at investigating the effect of forest harvesting on runoff quality components in plot scale (2m*1m) with four replicates in tow slope scale (0-20%, 20-40%) in the northern forests of Iran during December 2014, December 2015. The rain depth was measured by using a rain gauge installed in the study area. Statistical analysis was conducted to evaluate the effect of forest harvesting on water quality. Samples were analyzed for EC, TDS, pH, anions (Chlorine, sulfate, bicarbonate) and cations (Calcium, magnesium, sodium, and potassium). Kruskal- Wallis Test at 0.01 significance levels was used. The results of the study showed that there was significant effects of forest cover and slope (P
    Keywords: canopy covers, forest harvesting, Kheyrud Forest, Water Quality
  • منیژه طالبی، باریس مجنونیان *، مجید مخدوم، احسان عبدی، محمود امید
    مسیرهای دسترسی از نیازهای اساسی جهت دست‏یابی به مناطق تفرجی و برنامه‏ریزی گردشگری هستند. هدف از این تحقیق، طراحی و ارزیابی شبکه جاده جنگلی به منظور انتخاب شبکه جاده بهینه جهت توسعه گردشگری در منطقه حفاظت‏شده ارسباران است. بدین منظور مناطق مستعد تفرجی با استفاده از روش سیستمی مخدوم و شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) ارزیابی و شناسایی شدند. برای تهیه نقشه شایستگی عبور جاده، معیارهای موثر بر طراحی جاده با روش منطق فازی استانداردشده و با توجه به اهمیت نسبی حاصل از فرایند تحلیل سلسله‏ مراتبی تلفیق شدند. سپس گزینه های شبکه جاده جهت دسترسی به مناطق تفرجی در محیط GIS طراحی و از جهات فنی، محیط‏زیستی و اجتماعی- اقتصادی ارزیابی گردید. نتایج ارزیابی مناطق مستعد گردشگری نشان داد، بخش‏هایی از منطقه دارای توان برای تفرج متمرکز طبقه 2 (0.17%) و تفرج گسترده طبقه 2 (10.09%) می‏باشد. با توجه به نتایج وزن‏دهی معیارها، معیار شیب با مقدار 0.289 و معیار ارتفاع با مقدار 0.033 به ترتیب بیشترین و کمترین وزن را به خود اختصاص دادند. در کل 14 گزینه شبکه جاده طراحی شدند و بر اساس ارزیابی نهایی گزینه 7 با تراکم 3.34 متر در هکتار، قابلیت دسترسی (سخت) 64.68 درصد و با حداقل هزینه و اثرات محیط‏زیستی به عنوان گزینه بهینه انتخاب شد. بنابراین با در نظر گرفتن هزینه و اثرات محیط‏زیستی و با به کارگیری قابلیت‏های GIS می‏توان به طراحی اصولی شبکه جاده و درنتیجه توسعه جاده های دسترسی موجود به منظور توسعه گردشگری در منطقه پرداخت.
    کلید واژگان: ارزیابی مناطق تفرجی, شبکه دسترسی, توسعه گردشگری, سیستم اطلاعات جغرافیایی, منطقه حفاظت شده ارسباران
    Manijeh Talebi, Baris Majnounian *, Majid Makhdoum, Ehsan Abdi, Mahmoud Omid
    Access routes are the basic requirements to access recreational areas and tourism planning. The purpose of this study is designing and evaluating of forest road network in order to select the optimal road network for tourism development in Arasbaran protected area. For this purpose, recreational suitable areas were evaluated and identified using Makhdoum systemic methods and Multilayer perceptron (MLP) neural network. In order to prepare the road passing suitability map, effective criteria for road designing have been standardized with the fuzzy logic method and combined according to the relative importance obtained from the analytical hierarchy process. Then, the road network options were designed for access to recreational areas in the GIS environment and evaluated in terms of technical, environmental and socioeconomic. The results of the tourism suitable area assessment showed sections of the region have a capability for intensive recreation class 2 (0.17%), and extensive recreation class 2 (10.09%). According to the weighting results by criteria, slope criterion with a value 0.289 and height criterion with a value 0.033 have the highest and the lowest weight, respectively. Overall, 14 road network variants were designed and based on the final evaluation, variant 7 was selected as the optimal option with density 3.34 m/ha, accessibility (hard) 64.68% and minimum cost and environmental impacts. Therefore, taking into account the cost and environmental impacts and using GIS capabilities, it is possible principle design of the road network, and as a result the development of existing access roads in order to develop tourism in the area.
    Keywords: Recreational areas evaluation, Access network, Tourism development, Geographic information system, Arasbaran protected area
  • مهری محمودخانی*، باریس مجنونیان، مجید مخدوم، احسان عبدی
    راه های جنگلی دسترسی به جنگل به منظور استفاده از مواهب آن را برای مردم امکان پذیر می کنند. صاحب نظران معتقدند یکی از راه هایی که می توان بازدیدکنندگان را تشویق کرد که گردشگاه را به طور ملموس تجربه کنند، توسعه پیاده روهای مطلوب و هدف مند است که با استفاده از آن می توان به صورت کنترل شده به عمده ترین جذابیت های گردشگاه دسترسی پیدا کرد. منطقه مورد مطالعه (بخش پاتم)، که قسمتی از دامنه های آن رو به شمال و دید به دریای مازندران دارد، قابلیت توسعه جاذبه های گردشگری را دارا می باشد. در این مطالعه ابتدا پس از پیمایش مسیر در بخش پاتم جنگل خیرود، اطلاعات موردنظر برداشت و سپس نقشه های طبقات شیب و خاک با نرم افزار Arc GIS تهیه شد تا مکان های مناسب جهت طراحی مسیر پیاده روی مشخص شده و قابلیت مسیر مال رو موجود جهت استفاده گردشگری تعیین شود. همچنین در مورد نقاط خوش منظر، ویژگی نماها و کیفیت آن تعیین شده و جدول ویژگی نماها ارایه گردید. بعد از بررسی داده ها و اطمینان از نرمال بودن آن ها، جهت بررسی عرض مسیر از نرم افزار SPSS استفاده شد و نتایج نشان داد که میانگین عرض بستر با مقدار استاندارد (5/1متر) تفاوت معنی دار در سطح یک درصد (p < 0.01) دارد. بخش پاتم در جنگل خیرود، در آینده می تواند مورد توجه گردشگران قرار گیرد. برای پیاده روی در جنگل به یک جاده پیاده رو که از نقاط خوش منظره عبور کند احتیاج است و بهتر است تمهیدات لازم جهت اصلاح و مرمت مسیر در نظر گرفته شود.
    کلید واژگان: مسیر پیاده روی, گردشگری, نقاط خوش منظر, نما, بخش پاتم
    Mehri Mahmoudkhani *, Baris Majnounian, Majid Makhdoum, Ehsan Abdi
    Forest roads make access for people who want using the gift of forest. Experts believe that one of the ways that can encourage visitors to experience promenade more visible is to use developed, targeted and desirable pedestrians. Using them can access to the most attractive locations of promenade in a controlled way. The study area (Patom district of Kheyrud forest) which is partly faced toward north and has Caspian Sea view is capable of promenade attractions. In this study, first of all, after going through the path in Patom district of Kheyrud forest, we collected information and then by using Arc GIS software, the layer's slope and soil maps were prepared to specify appropriate locations for designing walk ways, and to specify the capability of existed path for tourism usage. Also scenic views were located and the quality and the specifications of views that specified the related table of view's specs, were defined. After data study and making sure that they are normal, SPSS software was used for path widths. The study results were showed that the average width difference with standard was 1.5 meter which was about one percent (p
    Keywords: Walk ways, Tourism, Scenic views, scene, Patom district
  • صغری کی بندری، باریس مجنونیان، احسان عبدی*، حامد یوسف زاده، آزاده دلجویی
    پوشش های گیاهی حاشیه رودخانه ها با داشتن اثرات هیدرولوژیکی و مکانیکی مختلف می توانند عامل مهمی در بهبود ویژگی های پایداری خاک به شمار آیند. یکی از مهم ترین مشخصه های گیاه که بر پایداری و کنترل فرسایش تاثیرگذار است، مقاومت کششی ریشه گیاهان می باشد. هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات مکانی مقاومت کششی ریشه درختان سرخ بید (Salix elburensis) در فاصله های مختلف از تنه و عمق های مختلف خاک در بخشی از حاشیه رودخانه کارون (دشت سوسن) بود. پنج پایه برای نمونه برداری سیستم ریشه به صورت کاملا تصادفی انتخاب و از روش نمونه گیری با سیلندر از هسته های خاک استفاده شد. نمونه گیری در سه عمق مختلف، در سه فاصله افقی و در چهار سمت درخت انجام شد. درنهایت، 97 آزمایش کشش موفق بر روی نمونه های ریشه انجام شد. روابط بین نیروی کششی- قطر و مقاومت کششی- قطر با استفاده از مدل خطی و تعمیم یافته و آزمون والد- مربع کای مقایسه شد. بر اساس نتایج، در عمق های صفر تا 10، 20-10 و 30-20 سانتی متری، میانگین مقاومت کششی به ترتیب 57/91، 46/96 و 46/27 مگاپاسکال بود. همچنین، در فاصله های 0/5، 0/75 و یک متری، میانگین مقاومت کششی به ترتیب 29/21، 76/81 و 28/75 مگاپاسکال برآورد شد. قطر ریشه و نیروی کششی از رابطه توانی مثبت و نمایی پیروی کرده، ولی بین قطر ریشه و مقاومت کششی رابطه توانی منفی مشاهده شد. نتایج آزمون والد- مربع کای نشان داد که تفاوت معنی داری بین مقاومت کششی در سه عمق خاک و سه فاصله افقی وجود نداشت، اما قطر ریشه به عنوان عامل کوواریت تاثیر معنی داری بر مقاومت کششی داشت.
    کلید واژگان: زیست مهندسی, مسلح سازی, نمونه برداری هسته خاک, نیروی کششی
    Soghra Keybondori, Baris Majnounian, Ehsan Abdi *, Hamed Yousefzadeh, Azadeh Deljouei
    Vegetation in riparian areas, including trees with various hydrological and mechanical effects has an essential role in soil reinforcement. This is accomplished by increasing soil shear strength and inhibiting the higher layer of soil into the lower layers and reducing erosion by roots. The aim of this study was to evaluate the tensile strength changes of Salix purpurea L. trees in different trunk distances and soil depths. Therefore, five trees were randomly selected for root system sampling, which was done by using the soil core technique. Sampling was taken in three different depths, tree horizontal distances and in four directions of the trees. Finally, 97 successful tensile tests were performed on root samples. The relations between tensile force- diameter and tensile strength-diameter were analyzed and compered. The results showed the average of tensile strength of 57.91, 46.96 and 46.27 Mpa for depths 0-10, 10-20 and 20-30 cm, respectively. Furthermore, the average of tensile strength was 29.18, 76.81 and 28.78 Mpa for 0.5, 0.75 and 1 m distances, respectively. Root diameter and tensile force fallowed positive power and exponential trends. However, the association between root diameter and tensile strength followed a negative power trend. Results of Wald test showed no significant difference between tensile strength of three soil depths and three horizontal distances, though root diameter as a covariate parameter with a significant effect on tensile strength.
    Keywords: Bioengineering, reinforcement, soil core sampling, tensile force
  • آزاده دلجویی*، احسان عبدی، باریس مجنونیان
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر جاده های جنگلی بر مقادیر مشخصه های نیتروژن، فسفر، پتاسیم و pH خاک در جنگل های بخش نم خانه از جنگل خیرود نوشهر در شمال کشور صورت گرفته است. 16 خط نمونه (هشت خط نمونه در جاده اصلی و هشت خط نمونه در جاده فرعی) هر یک به طول 100 متر از حاشیه جاده تا داخل جنگل و چهار قطعه نمونه در فواصل صفر (حاشیه جاده)، پنج، 60 و 100 متری از جاده های جنگلی خاکی اصلی و فرعی مستقر شد. بر اساس نتایج آزمون توکی، در جاده اصلی و دامنه خاکبرداری، مقدار نیتروژن در فواصل 60 و 100 متری به صورت معنی داری از حاشیه جاده بیشتر است، در حالی که در جاده فرعی، هر دو دامنه خاکبرداری و خاکریزی، نیتروژن در حاشیه جاده، به طور معنی-داری کمتر از دیگر فواصل است.
    فسفر فقط در جاده اصلی و دامنه خاکریزی و در حاشیه جاده به طور معنی داری بیش تر از فاصله 100 متری در داخل جنگل بود و در مورد پتاسیم، بین فواصل مختلف در جاده های اصلی و فرعی و در دامنه های خاکریزی و خاکبرداری، اختلاف معنی داری مشاهده نشد. غالبا pH در حاشیه جاده به طور معنی داری بیشتر از فواصل دیگر در جاده های اصلی و فرعی بود. نتایج این پژوهش نشان داد که تغییرات ناشی از بهم خوردگی خاک بر اثر جاده سازی، تاثیرات زیادی بر مشخصه های حاصلخیزی خاک دارد، به همین جهت لازم است در هنگام احداث جاده های جنگلی، با رعایت هرچه بیشتر اصول فنی و پیروی از طبیعت، از شدت تخریب و بهم خوردگی ها تا حد ممکن کاست.
    کلید واژگان: جاده اصلی, جاده فرعی, دامنه خاکبرداری, دامنه خاکریزی
    A. Deljouei *, Ehsan Abdi, B. Majnounian
    This study aimed to investigate effect of forest roads on amount of soil elements: nitrogen, phosphorus, potassium and pH in the Caspian Forest of Iran. For this purpose, main and secondary forest roads were chosen in second district in Kheyroud forest. 16 transects (8 transects in the main roads and 8 transects in the secondary roads) was established with 100 meters length from roadside into the forest interior. Four plots established at 0, 5, 60 and 100 m distances. The amount of nitrogen, according to the Tukey test, in the main roads and cut slope, was significant in the 60 and 100 m distances and their values were more than 0 distance. However in the edge of secondary roads, there was a significant difference, in both cut and fill slope and its value is less than other distances. Phosphorus only in roadside and on the down slope of the main road was significantly more than 100 m and there was no significant difference for potassium at different distances of the main and the secondary roads, cut and down slopes. pH, in 0 m distance had a significant difference and its value was more than other distances in the main and the secondary roads. The results showed that changes due to soil disturbance caused by road construction affect chemical elements of soil and pH, so that is necessary to reduce degree of destruction and disturbance in road construction as much as possible, with respect to technical principle and following the nature.
    Keywords: Cut slope, Fill slope, Main road, Secondary road
  • مریم اتحادی ابری*، باریس مجنونیان، آرش ملکیان، مقداد جورغلامی
    کاهش پوشش جنگلی و گیاهی در اثر بهره برداری، عمدتا باعث افزایش حجم رواناب سطحی می شود. یکی از روش های بهره برداری جنگل، در شمال ایران به شیوه گزینشی است. این تحقیق در بخش گرازبن جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود، با هدف تعیین تاثیرات بهره برداری گزینشی بر حجم رواناب سطحی، ضریب رواناب و غلظت رسوب، انجام شده است. بر این اساس پلات های دو متر مربعی و در قالب چهار تکرار در دو منطقا شاهد (بدون بهره برداری) و منطقه بهره برداری شده به روش تک گزینی در دو کلاسه شیب 0-20 % و 20-40 % ایجاد شد و بارندگی های طبیعی به وقوع پیوسته از آذر 1393 تا آذر 1394، برای تعیین میزان رواناب سطحی و میزان رسوب، اندازه گیری شدند. نتایج تحقیق بیان گر عدم تاثیر معنی دار (05/0Pvalue≥)، تغییر پوشش تاجی و علفی در اثر بهره برداری و شیب، بر میزان رواناب سطحی و رسوب است. همچنین نتایج نشان داد تغییر فصل، تنها بر میزان رسوب معنی دار بوده است. میزان رواناب، ضریب رواناب و غلظت رسوب در منطقه بهره برداری شده به روش تک گزینی، به ترتیب 4/1، 3/2 و 16/1 برابر بیشتر از منطقه شاهد (بدون بهره برداری) بوده است. همچنین نتایج تجزیه واریانس رگرسیونی نشان داد که بین میزان بارندگی و میزان رواناب، ارتباط معناداری (05/0Pvalue≤) وجود دارد.
    کلید واژگان: بهره برداری تک گزینی, جنگل خیرود, ضریب رواناب, حجم رواناب, غلظت رسوب
    Maryam Etehadiabri *
    Reduction of vegetative cover by forest harvesting generally increases the average surface runoff volume and sediment yield for a given area of land. Forest harvesting in northern forests of Iran is managed using a selective harvesting and logging system. Towards this attempt, the present study has been conducted to investigate the effect of forest harvesting on hydrological components in plot scale (2m*1m) with four replicates in tow slope scale (0-20%, 20-40%) in the northern forests of Iran during December 2014, December 2015. The rain depth was measured by using a rain gauge installed in the study area. The runoff volume and coefficient and sediment yield were also measured through field data collection and lab analyses by weighting and decantation methods. The results of the study showed that there was no significant effects of forest harvesting (P
    Keywords: forest selective harvesting, Kheyrud forest, runoff coefficient, runoff, Sediment yield
  • نیلوفر نوریزدان، مقداد جورغلامی*، باریس مجنونیان
    امروزه با توجه به اعمال شیوه جنگل شناسی نزدیک به طبیعت برای مدیریت جنگل های هیرکانی و پراکندگی برداشت در این شیوه، کاهش صدمات به توده باقی مانده اهمیت زیادی پیدا کرده است. هدف از این پژوهش، بررسی و مقایسه بلندمدت مقاومت گونه ها و قطرهای مختلف درختان در مقابل زخم های ایجاد شده با اندازه ، شدت و محل های متفاوت و چگونگی تغییرات در محل زخم (التیام و بسته شدن زخم) بود. این پژوهش در بخش پاتم و نم خانه جنگل خیرود با اندازه گیری صدمه به درختان باقیمانده در فاصله پنج متر از دو طرف محور مرکز مسیرهای چوبکشی به صورت پیمایش زمینی و آماربرداری صددرصد از درختان صدمه دیده انجام شد. نتایج نشان داد که بین نوع گونه و مقدار التیام اختلاف معنی‏داری وجود داشت و راش مقاوم ترین گونه در مقابل صدمه مکانیکی بود. با افزایش قطر و با افزایش اندازه زخم (مساحت اولیه زخم)، نسبت التیام به طور معنی داری کاهش می یافت. با افزایش ارتفاع محل زخم، درصد التیام زخم تغییر معنی داری نداشت و با افزایش شدت زخم، درصد التیام به طور معنی داری کاهش می یافت. همچنین، سن زخم اثر معنی داری بر نسبت التیام زخم و موقعیت درختان در مسیر چوبکشی تاثیر معنی داری بر مقدار صدمات به درختان باقی مانده داشت. با توجه به این نکته که بیشتر زخم ها در ارتفاع تا یک متری درخت ایجاد می شوند و این قسمت از درخت با ارزش ترین قسمت چوب است، بنابراین تلاش برای کاهش آثار صدمات به توده باقی مانده هنگام عملیات چوب کشی زمینی ضروری است.
    کلید واژگان: اندازه زخم, بهره برداری جنگل, پاتم, سن زخم, مسیر چوبکشی, نم خانه
    Niloufar Nouryazdan, Meghdad Jourgholami *, Baris Majnounian
    Now a day, due to applying the close to nature forestry method to manage the Hyrcanian forests and harvest distribution in this method, reducing damage to the residual stand gains more important. The aim of this study was to determine and compare the resistance of the various diameters of tree species against scars or created during logging operation considering to the size, intensity and different locations as well as to study the change in the wound (healing and wound closure) in the species over time. The research was carried out in the Patom and Namkhaneh district in the Kheyrud Forest. The results showed that there were significant differences among scar healing in the tree species. By increasing the diameter of the trees, the healing rate was significantly reduced, while by increasing the size of the wound (the primary area of the wound), scar healing rate was significantly decreased. Also, by increasing the scar height along the bole, the rate of wound healing has been changed significantly. By the increasing severity of the wound, healing rate was significantly reduced. The results showed that scar age has significant effect on the healing rate, but traffic intensity hasn’t significant effect on wound healing rate. Tree position along the skid trail has positive effects on the amount of residual damage trees. Due to the fact that wounds are made in one meter height of the trunk, which is the most valuable part of the tree, trying to control the damage of trees is essential in the ground skidding operations.
    Keywords: Forest harvesting, Kheyrud forest, scar age, scar size, skid trail
  • مرضیه اسماعیلی، احسان عبدی *، محمد جعفری، باریس مجنونیان

    در این پژوهش دو توده جنگلکاری شده با گونه های زبان گنجشک (Fraxinus excelsior) و نوئل (Picea abies) با شرایط رویشگاهی مشابه انتخاب و از هر گونه، سه پایه به روش کاملا تصادفی برای نمونه برداری انتخاب شدند. برای بررسی پراکنش ریشه ها، از روش حفر پروفیل و برای اندازه گیری مقاومت کششی، از دستگاه اینسترون استاندارد استفاده شد. این پژوهش نشان داد که در هر دو گونه، پراکنش ریشه ها و مقدار مسلح سازی خاک با افزایش عمق خاک طبق تابع لگاریتمی و مقاومت کششی ریشه با افزایش قطر ریشه طبق تابع توانی کاهش می یابند. به طور میانگین بیش از 80 درصد از پراکنش ریشه ها در عمق کمتر از 20 سانتی متر و در نتیجه آن بیش ترین مقدار مسلح سازی خاک در این عمق مشاهده شد. طبق نتایج، مقاومت کششی ریشه گونه نوئل (64/2 ± 31/19 مگاپاسکال) با دامنه قطری 32/0 تا 93/4 میلی متر به طور معنی داری بیشتر از گونه زبان گنجشک (01/1 ± 98/16 مگاپاسکال) با دامنه قطری 42/0 تا 91/4 میلی متر بود. همچنین مقدار مسلح سازی خاک توسط ریشه گونه نوئل (008/0 ± 03/0 کیلوپاسکال) بیشتر از گونه زبان گنجشک (005/0 ± 02/0 کیلوپاسکال) بوده است. نتایج این تحقیق ما را در استفاده آگاهانه از این گونه ها در زیست مهندسی یاری می کند.

    کلید واژگان: پراکنش ریشه, زیست مهندسی, مسلح سازی خاک, مقاومت کششی ریشه
    Marzie Esmaiili, Ehsan Abdi *, Mohammad Jafary, Baris Majnounia

    In this research two forest plantations (Picea abies and Fraxinus excelsior) with similar site conditions were selected in the near vicinity of each other. Three trees of each species were randomly selected for later analysis. Profile trenching method was then used to analyze and compare their root distribution. Root samples of each species were collected to test their tensile strength using a standard Instron. The results showed that, RAR values and additional root cohesion tend to decrease with soil depth following a logarithmic function for both forest species. Also for both studied species, root tensile strength tend to decrease with increasing root diameter following a power function. According to the results, over 80 percent of roots were found to be within the top 20 cm of soil profile, indicating the highest reinforcing contribution within this layer. The results revealed that the root tensile strength of Picea abies (19.31 ± 2.64 MPa) with roots diameter ranging from 0.32 to 4.93 mm were greater than that of Fraxinus excelsior (16.98 ± 1.01 MPa) with roots diameter ranging from 0.42 to 4.91. Also, the additional root cohesion from Picea abies (0.03 ± 0.008 kPa) was found to be significantly greater than that from Fraxinus excelsior (0.02 ± 0.005 kPa). The results of this work may help us when applying an efficient bioengineering technique.

    Keywords: Bioengineering, Root distribution, Root tensile strength, Soil reinforcement
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر باریس مجنونیان
    دکتر باریس مجنونیان
    استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، دانشگاه تهران، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال