بهار شمشادی
-
لیشمانیوز احشایی سگ بیماری مشترک بین انسان و حیوانات است که ممکن است غلظت فاکتورهای آنتی اکسیدانی و التهابی را در سگ ها تغییر دهد. مطالعه حاضر به منظور بررسی لیشمانیوز احشایی سگ و ارتباط آن با فاکتورهای التهابی و آنتی اکسیدانی در سگ های خانگی، گله و ولگرد انجام شد. در این مطالعه، 30 قلاده سگ خانگی، 29 قلاده سگ گله و 59 قلاده سگ ولگرد مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه های خون از سگ ها جمع آوری شد و با استفاده از روش الایزا و واکنش زنجیره ی پلیمراز (PCR) بررسی شدند. نمونه-هایی از پوست نیز جمع آوری شد، گسترش ها تهیه شد و با استفاده از روش رنگ آمیزی گیسما و میکروسکوپ بررسی شدند. وضعیت کل آنتی اکسیدانی، غلظت های مالون دی آلدیید، اینترلوکین-1 بتا، فاکتور نکروز تومور-آلفا و اینترفرون-گاما بررسی شدند. بر اساس نتایج الایزا، 13 نمونه (10/11 درصد)، 2 نمونه (69/1 درصد) و 4 نمونه (38/3 درصد) به ترتیب برای سگ های ولگرد، خانگی و گله مثبت بودند. در روش واکنش زنجیره پلیمراز، 19 نمونه (10/16 درصد)، 3 نمونه (54/2 درصد)، و 5 نمونه (23/4 درصد) به ترتیب برای سگ های ولگرد، خانگی و گله مثبت بودند. غلظت های سرمی فاکتورهای آنتی اکسیدان و التهابی به ترتیب در سگ های ولگرد آلوده در مقایسه با دیگر سگ ها، پایین تر و بزرگ تر بودند (05/0p<). ارتباط مثبت و معنی داری بین غلظت فاکتورهای التهابی و مالون دی آلدیید با لیشمانیوز وجود داشت. درمجموع، لیشمانیوز احشایی ارتباط نزدیکی با فاکتورهای آنتی اکسیدان و التهابی در سگ های ولگرد نشان داد.
کلید واژگان: لیشمانیوز, سگ, پاسخ های آنتی اکسیدانی, فاکتورهای التهابی -
گونه های کریپتوسپوریدیوم به شاخه اپی کمپلکس ها تعلق دارد و پروتوزواهای فرصت طلبی هستند که سیستم های تنفسی و گوارشی در انسان و حیوان ها را آلوده می کند. این مطالعه به منظور بررسی شیوع، تشخیص و شناسایی گونه های کریپتوسپوریدیوم با استفاده از روش های Nested PCR و (RFLP) Restriction Fragment Length Polymorphism در گوساله های شهرستان شاهرود انجام شد. 256 نمونه ی مدفوع از گوساله های زیر 2 ماه جمع آوری شد و نمونه های مثبت با استفاده از روش زیل-نلسون رنگ آمیزی شدند. پرایمرهای اختصاصی برای بررسی Nested PCR استفاده شد و زیرگونه ها توسط روش RFLP بررسی شدند. نتایج مطالعه میکروسکوپی نشان داد که 27 نمونه (54/10 %) از نمونه های مورد بررسی مثبت بودند. نتایج برای روش Nested PCR نشان داد که از مجموع نمونه های مورد بررسی، به ترتیب 59/92 % و 41/7 % به ترتیب برای کریپتوسپوریدیوم پارووم و کریپتوسپوریدیوم اندرسونی مثبت بودند. نتایج نشان داد که 25 نمونه تحت تاثیر آنزیم VSP در نواحی 104 و 628 جفت باز قرار گرفتند، که نشان دهنده ی که تایید کننده ی زیرگونه های کریپتوسپوریدیوم پارووم گاوی و زیرگونه ی ژن A بودند. نمونه های تحت تاثیر آنزیم Ssp I قرار گرفتند و نتایج باندهایی را در 385 و 448 جفت باز نشان داد که نشان دهنده ی زیر گونه های C. muris/C. andersoni بودند. نتایج توسط آنزیم dde، باندهایی را در 156، 186 و 224 جفت باز نشان داد که نشان دهنده ی زیر گونه ی C. muris بود. گونه ها و زیرگونه های مختلف با استفاده از روش های مختلف شناسایی شدند که می تواند به کنترل کریپتوسپوریدیوز کمک کند.
کلید واژگان: کریپتوسپوریدیوز, گوساله ها, RFLP, شاهرودCryptosporidium species belong to Apicomplexa phylum and are opportunistic protozoans that infect the gastrointestinal and respiratory systems of some animals and humans. This study was conducted to investigate the prevalence, detection, and identification of Cryptosporidium species by nested PCR and restriction fragment length polymorphism (RFLP) in calves in Shahroud town. A total number of 256 calves was collected from fecal samples of pre-weaned calves (≤2 months) in Shahroud town, and positive samples were stained by Ziehl-Neelsen (ZN) staining method. Specific primers were used to investigate the Nested-PCR and sub-species were investigated by RFLP method. The microscopic results showed that 27 samples (10.54 %) of the samples were positive. The results for nested-PCR showed that out of samples, 92.59 % and 7.41 % of samples were positive for C. parvum and C. Andersoi, respectively. The results showed that 25 samples were affected by VSP enzyme in regions of 104 and 628 bp that belong C. parvum bovine, and genotype A gene sub-species. The samples were affected by Ssp I enzyme and the results showed bands in regions of 385 and 448 bp that show C. muris/C. andersoni sub-species. The results for dde enzyme showed bands in regions of 156, 186, and 224 bp that confirm C. muris sub-specie. The different species and sub-species were identified by different methods and can help to control of the cryptosporidiosis.
Keywords: Cryptosporidiosis, claves, RFLP, shahroud -
یکی از بیماری های مشترک بین انسان و حیوان فاسیولیازیس می باشد. در ایران فاسیولازیس حیوانی تاریخچه ای طولانی داشته و همواره به عنوان یک مشکل مهم دامپزشکی مورد توجه بوده است. روش های مختلفی برای تشخیص آن استفاده می شود که یکی از این روش ها، روش LAMP است. این مطالعه برای اولین بار به مقایسه ی روش های PCR و LAMP برای تشخیص فاسیولا هپاتیکا در نمونه مدفوع جمعیت گوسفندی استان لرستان پرداخت. طی مدت 3 ماه، مجموعا 195 نمونه مدفوع ازگوسفندان استان لرستان با روش تصادفی کلاسیک جمع آوری شد. نمونه های هر بخش جهت تکنیک LAMP تا زمان استخراج DNA در فریزر منفی 20 درجه نگهداری شدند. نمونه ها توسط روش های LAMP و PCR بررسی شدند. داده های این مطالعه توسط روش کای-اسکوار از نرم افزار SPSS نسخه 19، تحلیل شدند و ضریب کاپا برای توافق بین روش ها استفاده شد. نتایج نشان داد که تکنیک LAMP اختلاف معنی-داری با تکنیک PCR دارد و تکنیک LAMP به شکل کارآمدتری عفونت با فاسیولا هپاتیکا را تشخیص داد (11 نمونه در روش LAMP و 7 نمونه در روش PCR). نتایج ضریب کاپا نشان داد که توافق معنی داری بین دو روش با ضریب 65/0 و ارزش معنی داری کمتر از 001/0 وجود دارد. همچنین روش LAMP از حساسیت بیشتری برخوردار می باشد. در مجموع نتایج نشان داد که روش LAMP از حساسیت و دقت بیشتری در مقایسه با روش PCR برخوردار بود و بنابراین این روش می تواند برای تشخیص فاسیولا هپاتیکا بعنوان یک روش کارآمدتر می تواند استفاده شود.
کلید واژگان: حساسیت, تشخیص, دیژن, انگلFascioliasis is a zoonotic disease with long history in Iran. Different methods are used for detection of the disease and one of methods is LAMP. The present study was conducted to compare the LAMP and PCR methods for detection of Fasciola hepatica in fecal samples of sheeps in Lorestan province. During 3 months, 195 samples were collected by classical randomized method. The samples were stored in -20ºC for future investigations by LAMP and PCR. The samples were investigated by LAMP and PCR. The data were analyzed by SPSS software and Chi-square and Kappa coefficient was used. The results showed that LAMP technique showed significant difference with LAMP and detected infected samples (11 samples in LAMP and 7 samples in PCR). The results for kappa showed a strong agreement between the both methods with coefficient of 0.65 and P=0.001). The LAMP method showed higher sensitivity. In sum, LAMP method showed higher sensitivity compared to other methods and can be used for detection of F. hepatica.
Keywords: Sensitivity, Diagnosis, digene, Parasite -
فاسیولوزیس یک بیماری انگلی است که سبب آسیبهای اقتصادی میشود. در مطالعهی حاضر به ارزیابی اثرات حفاظتی داروی سیلیمارین به تنهایی و همراه با داروی کلرسولون در گوسفندان آلوده به انگل کبدی فاسیولا هپاتیکا پرداخته شد. بدین منظور از 40 راس گوسفند نژاد سنگسری در پنج گروه 8 راسی شامل: 1- گوسفندان سالم بدون درمان، 2- گوسفندان مبتلا به فاسیولوزیس بدون درمان، 3- گوسفندان مبتلا به فاسیولوزیس تحت درمان با سیلیمارین، 4- گوسفندان مبتلا به فاسیولوزیس تحت درمان با کلرسولون و 5- گوسفندان مبتلا به فاسیولوزیس تحت درمان با داروهای سیلیمارین و کلرسولون استفاده شد. پارامترهای بیوشیمیایی شامل تریگلیسرید، بیلیروبین، پروتیین تام، کلسترول و آلبومین سرم و همچنین سطح سرمی مالوندیآلدیید، ظرفیت تام آنتیاکسیدانی و فاکتورهای هماتولوژیکی اندازهگیری و بین گروه ها مقایسه شد. جهت آسیب شناسی بافتی، مقاطعی از بافت کبد تهیه گردید. سطح سرمی کلسترول، تریگلیسرید، بیلیروبین، پروتیین تام و آلبومین گوسفندان مبتلا به فاسیولوزیس توسط درمان با سیلیمارین و کلرسولون، به طور معنیداری بهبود یافت (05/0p<). ظرفیت تام آنتیاکسیدانی در گروه تحت درمان با سیلیمارین در مقایسه با گروه 2 به طور معنیداری افزایش یافت (0001/0p<) و میزان استرس اکسیداتیو کاهش یافت (01/0p<). همچنین سبب بهبود فاکتورهای خونی شد و از کاهش گلبول های قرمز خون جلوگیری شد (05/0p<). میزان التهاب، فیبروز، نکروز و هایپرپلازی بافت کبد در گروه تیمار با سیلیمارین و کلرسولون در مقایسه با دیگر گروههای مبتلا به فاسیولوزیس به طور معنی داری کاهش یافت (0001/0p<). نتایج نشان داد که استفاده از سیلیمارین همراه با کلرسولون با تقویت رابطه فارماکوکینتیک و فارماکودینامیک باعث بهبود اثرات درمانی آنها در مداوای بیماری فاسیولوزیس در گوسفند میشود.
کلید واژگان: فاسیولوزیس گوسفند, ظرفیت تام آنتی اکسیدانی, مالون د ی آلدئید, فارماکوکینتیکFasciolosis is a parasitic disease that causes economic implications. In the present study, silymarin's protective and antioxidant activity combined with clorsulon in sheep naturally infected with Fasciola hepatica were investigated. For this purpose, 40 Sangsari breed sheep were used, which were divided into five groups, including 1- Healthy sheep without treatment 2- Ovine fasciolosis untreated 3- Ovine fasciolosis treated with silymarin 4- Ovine fasciolosis treated with Clorsulon, and 5- Ovine fasciolosis treated with silymarin and clorsulon. Biochemical parameters including triglyceride, total bilirubin, total protein, cholesterol, and albumin, were measured. The serum level of malondialdehyde, total antioxidant capacity, and hematological parameters were determined and compared between groups. Additionally, histopathological changes were investigated using light microscopy. Biochemical analysis showed significant bilirubin levels, total protein, cholesterol, and albumin in ovine fasciolosis treated with silymarin and clorsulon group (p<0.05). Total antioxidant capacity increased in groups treated with silymarin (p<0.05) and in ovine fasciolosis treated with silymarin and clorsulon (p<0.0001) compared to group 2, and the amount of oxidative stress decreased (p <0.01). It also improved blood factors and prevented a decrease in red blood cells (p <0.05). Liver inflammation, fibrosis, necrosis, and hyperplasia of the bile duct decreased significantly with the silymarin and clorsulon group compared to the other fasciolosis groups (p<0.0001). These findings showed that using silymarin with clorsulon in the pharmacokinetic/pharmacodynamics relationship improved their therapeutic effects in ovine fasciolosis.
Keywords: Ovine Fasciolosis, Malondialdehyde, total antioxidant capacity, pharmacokinetic -
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سی و دوم شماره 2 (پیاپی 123، تابستان 1398)، صص 34 -41هیداتیدوزیس بعنوان یک بیماری مهم مشترک بین انسان و حیوان مطرح است و در مناطق مختلف جهان، از جمله ایران از شیوع بالایی برخوردار است. روش های سرولوژیکی که بتوانند با حساسیت و ویژگی بالا، هیداتیدوز را تشخیص دهند، از ارزش بسیار بالایی برخوردار می باشد. در این مطالعه، آنتی ژن B مایع کیست هیداتید را جداسازی کرده و بر روی نمونه های سرم بدست آمده از انسان ها و گوسفندان مبتلا به کیست هیداتید و نمونه های سالم، تست دات بلات انجام گرفت تا دقت، حساسیت و ویژگی آن مورد ارزیابی قرار بگیرد. بعد از انجام تمام مراحل تست دات بلات بر روی 200 نمونه جمع آوری شده، مشخص شد که دقت این تست در موارد انسانی معادل با 96% و در موارد گوسفندی معادل با 92% می باشد. حساسیت این تست در موارد انسانی معادل با 92% و در گوسفندی هم معادل با 84% می باشد. ویژگی این تست هم در هر دو مورد معادل 100% بدست آمده است. ارزیابی تمامی این موارد مشخص می کند که آنتی ژن B، در تشخیص هیداتیدوزیس از ارزش بسیار بالایی برخوردار است و روش دات بلات با استفاده از این آنتی ژن، می تواند به عنوان یک روش تشخیصی ارزشمند و هم چنین بعنوان یک روش غربالگری اولیه مورد استفاده قرار بگیرد.کلید واژگان: کیست هیداتید, دات بلات, آنتی ژن B, اکینوکوکوس گرانولوزوسHydatidosis has been recognized as one of the most important zoonotic diseases in different parts of the world, including Iran. Serological methods that can detect hydatidosis with high sensitivity and specificity are have high value. In this study, the antigen B fluid of hydatid cysts was isolated and Dot-Blot technique performed on serum samples from human and sheep with hydatid cysts and healthy samples to evaluate their accuracy, sensitivity and specificity. After completing all stages of the dot blot test on 200 samples, it was found that the accuracy of the test in human cases is equivalent to 96% and in sheep cases it is equivalent to 92%. The sensitivity of this test is 92% in human cases and 84% in sheep. The test specificity is also 100% in both cases calculated. The evaluation of all of these cases indicates that B antigens have a high value in the diagnosis in hydatidiosis, and the dot blot technique using this antigen can be valuable as a diagnostic method and also as a method initial screening should be used.Keywords: Hydatid cyst, Dot blot, Antigen B, Echinococcus granulosus
-
زمینه مطالعهتک یاخته های انگلی می توانند در انواع پرندگان سبب ایجاد اشکال خفیف تا شدید بیماریزایی گردند.هدفمطالعه حاضر جهت بررسی شیوع تک یاخته های انگلی در پرندگان آبزی وحشی در مرداب های سواحل جنوبی دریای خزر در شمال ایران انجام گردید.روش کاربدین منظور نمونه گیری در فاصله زمانی زمستان 2010 تا بهار 2011، از 293 قطعه پرنده آبزی متعلق به جنس های مختلف شامل: تادورنا تادورنا (اردک اهلی)، ایتیا فولیگولا(مرغابی پرزدار)، ایتیا فرینا (مرغابی وحشی)، اسپاچولا کلیپیتا (مرغابی بیل زن)، انسر انسر(غازوحشی اروپایی)، سیگنوس سیگنوس (قو)، اناس استره پرا(اردک قهوه ای)، اناس پنه لوپه(مرغابی دورگه)، اناس کرکا(مرغابی جره)، و اناس پلتی رینکوس (اردک وحشی) انجام گردید و نمونه های اخذ شده به لحاظ تک یاخته های خونی، ریوی و روده ای مورد بررسی قرار گرفتند.نتایجاز مجموع 293 پرنده مورد مطالعه، 184 قطعه (62/8)% آلوده به تک یاخته های انگلی بودند. بیشترین میزان شیوع مربوط به گونه های ژیاردیا (24/2)% کمترین آن متعلق به گونه های هموپروتئوس (6/1)% بود. تریکوموناس گالینه، گونه های پلاسمودیوم، و گونه های کریپتوسپوریدیوم به ترتیب در 7/2%، 8/2%، و 17% پرندگان مورد بررسی یافت گردید. همچنین مطالعات آماری انجام شده نشان داد که بیشترین میزان ژیاردیوزیس در ایتیا فولیگولا ماده (43/75)% و در مورد تریکومونیازیس در اناس کرکا (30/5)% مشاهده شد. در ضمن، سیگنوس سیگنوس ماده بیشترین میزان آلودگی به کریپتوسپوریدیوزیس (44/7)% را داشته و بیشترین موارد آلودگی به هموپروتئوس و پلاسمودیوم در اناس پلتی رینکوس دیده شد.
نتیجه گیری نهایی: بنابراین مهاجرت گونه های متنوعی از پرندگان آبزی به نواحی شمالی ایران سبب تاثیرات وسیعی در آلودگی های انگلی پرندگان و حتی انسان در مناطق یاد شده می گردد.
کلید واژگان: دریاچه خزر, تک یاخته های انگلی, پرندگان آبزیBackgroundProtozoa are common in poultry and other birds and can cause mild to severe disease.ObjectivesThis study was concerned with the prevalence of parasitic protozoa in wild waterfowl in Caspian sea lagoons in the North of Iran.MethodsAtotal of 293 waterfowl belonging to various genera including Tadorna tadorna (common shelduck),Aythya fuligula (Tufted duck), Aythya ferina (Common puchard), Spatula clypeata (Shoveler), Anser anser (greylag goose), CygnusCygnus (Whooper Swan), Anas strepera (Gadwall), Anas Penelope (Eurasian Widgeon), Anas crecca (common teal), and Anas platyrhynchos (mallard) were sampled and tested for intestinal, tracheal, and blood protozoa between winter 2010 and spring 2011.ResultsThe results showed that 184 birds of 293 (62.8%) harbored protozoan parasites. The highest prevalence of protozoan contamination belonged to Giardia spp (24.2%) and the lowest belonged to Haemoproteus spp. (6.1%). Thricomunas gallinea, Plasmodium spp., and Cryptosporidium spp. were found in 7.2%, 8.2%, and 17% of waterfowl, respectively. Moreover, statistical analyses showed that the highest rate of giardiosis was in female Aythya fuligula (43.75%). However,tricomuniasis belonged to Anas crecca (30.5%). On the other hand, female Cygnus cygnus had the highest rate of cryptosporidiosis (44.7%), and more infection to Haemoproteus and Plasmodium spp. were observed in Anas platyrhynchos, concurrently.ConclusionsMigration of various species of waterfowl toward the northern parts of Iran has an important impact on parasitic diseases in birds and human in these regions.Keywords: Caspian sea, parasitic protozoa, waterfowl -
در بررسی حاضر میزان وقوع آلودگی به کرم های کبدی در نشخوارکنندگان بو می شهرستان بهشهر و ارتباط بین دفع تخم انگل و شدت آلودگی به کر م های کبدی موجود در دا م های مذکور بررسی گردید . بدین منظور1280 راس گوسفند318 راس بز و420 راس گاو از لحاظ آلودگی به ترماتود های کبدی مورد بررسی قرارگرفتند و در مجموع آلودگی به فاسیولا و دیکروسلیوم به ترتیب در1.4%و 4.84%گوسفندان 2.2%،3.78%بز ها و10.24%،2.14%گاو های مورد مطالعه گزارش شد. بررسی آماری انجام شده ارتباط معنی داری را بین آلودگی به فاسیو لا و سن و جنسیت دام های مورد بررسی نشان نداد ، همچنین اختلاف مذکور در آلودگی به دیکروسلیازیس و جنسیت دام های مطالعه شده نیز معنی دارنبود. اما در مورد متغیر سن این ارتباط معنی دار در گوسفندان و بزها برخلاف گاوها مشاهده گردید . درگوسفند و بزهای مورد مطالعه با شدت های مختلف آلودگی به فاسیو ، لا در44%مبتلایان هیچ تخم کرمی جدا نگردید و از 56%مابقی ( 14 راس ) با حداکثر آلودگی چهار کرم ، یک تا سه تخم در هر گرم مدفوع جدا گردید . بررسی آماری ارتباط معنی داری را بین شدت آلودگی به فاسیولا و میزان تخم دفع شده در مدفوع، در گوسفندان و بزها نشان داد اما در گاوهای مورد بررسی اینگونه نبود . همچنین در آلودگی به دیکروسل یازیس نیز ارتباط مشخصی بین شدت آلودگی و میزان تخم دفع شده در گوسفندان و بزها مشاهده نگردید، درصورتی که این ارتباط در گاوها، معنی دار بود . بنابراین با توجه به اینکه درحال حاضر عملی ترین روش تشخیص آلودگی به ترماتودهای کبدی در دا م های مبتلا، آزمایش مدفوع می باشد، بررسی حاضر نشان داد که روش فوق احتمالا نمی تواند بطور قابل اعتمادی جهت تشخیص قطعی آلودگی به ترماتودها استفاده گردد .کلید واژگان: فاسیولا, دیکروسلیوم دندریتیکوم, نشخوارکنندگان, بهشهر, ایرانIn the present study, the incidence rate of hepatic trematodes infection in slautered native ruminants of Behshahr and relationship between egg excretion and severity of the infection were evaluated. 1280 sheep, 318 goats and 420 were studied. Totally, infection to Fasciola and Dicrocoelium dendriticum were 1.4% and 4.84% in sheep, 2.2% and 3.78% in goats and 10.24% and 2.14% in cattle, respectively. Statistical analysis did not show significantly relationship between infection of hepatie Fasciola to age and sex; there was no correlation between hepatie infection to dicrocoeliasis and sex of animals.Relation corresponding age variable in sheep and goats unlike cattle was significant. No eggs isolated from sheep and goats in 44% of sheep and goats with different severity of the infection and in 56% of rest , 1 to 3 eggs per gram feaces with a maximum of infection to four worms were isolated. Statistical analysis showed that correlation between the severity of infection to Fasciola and rate of egg excretion was significant in sheep and goats, but did not show in cattle. Moreover, there was no significant relationship between severity of the infection to dicrocoeliasis and rate of egg excretion in Goats and sheep, but it was in cattle. Inspite of the most practical method to detection infection trematodes is stool exam and observation of their eggs, our finding reveal that this method may be not reliable.Keywords: Fasciolosis, Dicrocoeliasis, Ruminants, Behshahr
-
دیروفیلاریا ایمیتیس یا کرم قلب یکی ازنماتودهای انگلی مهم سگ و سایر گوشتخواران است که در بطن راست قلب،سرخرگ ششی و ورید اجوف خلفی یافت میگردد و میکروفیلرهای خویش را درگردش خون محیطی دام آلوده رها میسازد. بدین منظورنمونه خون یاز119سگ ولگرد درمناطق مختلف استان مذکوربصورت تصادفی تهیه شده و پس از ارسال به آزمایشگاه به روش نات اصلاح شده بررسی و با استفاده از خصوصیات مورفولوژیکی آنها مورد تشخیص قرارگرفتند. درمجموع میکروفیلرهای دیروفیلاریاایمیتیس درپانزده نمونه(??/12%) مشاهده گردیدکه بیشترین میزان آلودگی درسگهای باجنسیت نر،با هفت سال سن ودرشهرستان دزفول ونواحی اطراف آن گزارش گردید. البته بررسی آماری انجام شده با استفاده ازروش مربع کای ارتباط معنی داری رابین آلودگی وعواملی از قبیل سن،جنسیت و انتشار جغرافیایی انگل نشان نداد. بررسی حاضرنخستین گزارش وقوع دیروفیلاریاایمیتیس در سگهای استان خوزستان میباشد. بنابراین باتوجه به حضورآلودگی درسگهای استان خوزستان میبایست نسبت به کنترل آن توسط معدوم نمودن سگهای ولگرد ومبارزه باناقلین انگل اقدام نمود.
کلید واژگان: ایران, سگهای ولگرد, استان خوزستان, دیروفیلاریاایمیتیسDirofilariaimmitis, which is otherwise known as heartworm, is an important parasite in dogs and other carnivores. It lives in the right ventricle of the heart, the pulmonary artery and the posterior vena cava, and its microfilaria can be found in the peripheral circulation. This is the first report of Dirofilariaimmitis infection in stray dogs in Khuzestan, a province in South-Western Iran. Blood samples from 119 stray dogs were collected randomly from different districts of Khuzestan. The samples were examined by the modified Knott's method. Blood microfilaria of Dirofilariaimmitis were observed in 15 samples (12.61%). The most severe infections were seen in 7-yr-old male dogs and also those in the Dezfool district. However, statistical analysis by the Chi-square method did not show a significant relationship between the rate of infection and other factors, which included age, sex and geographical distribution. As this parasite can infect humans, the infection of dogs with D. immitis in Khuzestan should be controlled by the removal of the dogs and the vectors of D. immitis are insects including flies. -
سارکوسیست یکی از انگل های تک یاخته ای دو میزبانه اجباری است که میزبان نهایی آن شکار کننده است که در داخل روده آن مرحله اسپوروگونی و گامتوگونی انگل انجام می شود، میزبان واسط آن شکار شونده است و مرحله شیزوگونی انگل به صورت کیست در عضلات آن مشاهده می شود.
در این مطالعه تعداد? ?? عدد همبرگر خام منجمد دست ساز و کارخانه ای در سطح عرضه شهر تهران پس از رفع انجماد به منظور بررسی وجود کیست های سارکوسیست به روش مهری Dab smear مورد آزمون قرارگرفت، نمونه ها پس از تماس با سطح لام و ثبوت، با رنگ گیمسا رنگ آمیزی گردید و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین نمونه ها همزمان با آزمون روش مهری با چشم غیر مسلح از نظر وجود ماکروکیست بررسی شد. نتایج حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS.11 مورد آزمون آماری قرار گرفت.
بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه فقط در یکی از نمونه های دست ساز تحت آزمایش ماکروسیست انگل مشاهده گردید، همچنین در? ? نمونه میکروکیست های سارکوسیست مشاهده گردید.
تجزیه و تحلیل آماری اختلاف آماری معنی داری بین میزان آلودگی نمونه های همبرگر خام دست ساز و کارخانه ای به میکروکیست های ساکوسیست را نشان نداد.
کلید واژگان: همبرگر خام, ساکوسیست, گسترش DabSarcocyst is one of the obligatory heteroxenous protozoa which there is sporogony and gametogony stages of parasite in the intestine of final host and schizogony stage of parasite in the muscles of intermediate host. In this research 117 frozen raw hand made and industrial hamburgers which was ready to sell in Tehran، studied for detection of sarcocyst cysts contamination rate by Dab smear method. After defreezing، samples test for observation of macrocyst، then contacted to the surface of slid، fixed and stained with Giemsa staining method، and studied by light microscope. Results analyzed with SPSS. 11 software. There was macrocyst of parasite only in one hand made sample، and also there were microcyst of sarcocyst in 56 hamburgers. Statistical analysis didn’t show any significant difference between the contamination rate of hand made and industrial samples.Keywords: Raw hamburgers, Sarcocyst, Dab smear -
در بررسی حاضر وجود آنز یم پروتئاز در سه جدایه آرتروبوتریس الیگوسپور ا، واریته الیگوسپور او سارماتیکا وآرتروبوتریس کلادودس واریته ماکروییدس مطالعه شد هرسه قارچ واجد پروتئاز بودند ولی میزان پروتئاز بر اساس قرائت با اسپکتروفتومتر در آرتروبوتریس کلادودس واریته ماکروئیدس بیشتر از دو جدایه دیگر بود واین اختلاف از نظر آماری معنی دار بود(P<0.05).درحالیکه فعالیت پروتئاز در دو گونه دیگر اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند (P>0.05)در مورد اثر مهارکننده ها نشان داده شد مهارکننده اختصاصی قارچ های مورد مطالعه نیست ولی PMSF یا (Phenyl Methyl Sulphonil Fluoride) به عنوان مهار کننده اختصاصی آنزیم پروتئاز در این قارچ ها شناخته می شود (P<0.05).با اضافه کردن غلظت های مختلف مهارکننده های ذکر شده به محیط کشت قارچ آرتروبوتریس الیگوسپورا واریته سارماتیکا در مقایسه با گروه شاهد اختلاف معنی داری در بی حرکت کردن نوزاد نماتود ها مشاهده نشد(P>0.05).مقایسه مهار کننده ها در سه جدایه قارچ تحت مطالعه نشان داد که در حضور PMSF یک میلی مولار اختلاف آماری معنی داری بین نسبت لاروهای متحرک و بی حرکت درسه جدایه قارچ مورد نظروجود ندارد P>0.05)و این مهارکننده با غلظت یک میلی مولار توانایی مهار کامل آنزیمهای موجود در محیط را دارد. اما در حضور PMSF 0.1 میلی مولار تعداد لاروهای بی حرکت در ارتروبوتریس کلادودس واریته ماکروییدس بیشتر از دو گونه دیگر بود. در دو قارچ دیگر یعنی آرتروبوتریس اولیگوسپورا واریته الیگوسپورا وآرتروبوتریس الیگوسپورا واریته سارماتیکا در مجاور 0.1 PMSF میلی مولار اختلاف آماری معنی داری بین نسبت لاروهای متحرک و بی حرکت مشاهده نشد (P>0.05).کلید واژگان: کنترل زیستی, قارچ نماتودخوار, آنزیم پروتئولیتیکIn this study the presence of protease in three isolates of fungi Arthrobotrys including A.oligospora. var.oligospora, A.cladodes .var.macroides and A.oligospora. var. sarmatica (zare), was investigated. Our finding revealed the presence of protease in all three local isolates of Arthrobotrys. Althoug the highest activity of the enzyme was observed in A.cladodes var macroides (p0.05).Proteolitic activity of three isolate was shown in both media used, but was higher in Soy peptone. Anti protease activity of PMSF at 1mM and 0.1mM inphenyl PMSF media were higher than EDTA, for A. cladodes var macro ides and A.oligospora var oligospor (pKeywords: Biological control, Nematophagous fungi, Photolytic enzyme
-
هدفمقایسه خاصیت ضد میکروبی pH) مرز رشد و عدم رشد و مرز بقا مرگ) سه اسید آلی (استیک، لاکتیک، سیتریک) اسید معدنی (هیدروکلریک) در مقابل استافیلوکوکوس آرئوس.
طرح: مطالعه تجربی به شیوه تلقیحی و آنالیز چند فاکتوری.روشرفتار استافیلوکوکوس آرئوس از نظر رشد در pH های مختلف (6 تا 4 با اختلافهای 0.2 واحد) با استفاده از سه اسید آلی (استیک، لاکتیک، سیتریک) و یک اسید معدنی (هیدروکلریک) در محیط آبگوشت (Brain Heart Infusion Broth) BHI. در حرارتهای مختلف (15، 25، 35 درجه سانتگیراد) به مدت 14 روز جهت تعیین مرزهای رشد و عدم رشد و نیز مرزهای بقا و مرگ باکتری مورد مطالعه آنالیز چند فاکتوری قرار گرفت. مرز رشد و عدم رشد براساس مشاهده کدورت در محیطهای کشت (BHI) به عنوان رشد و شفافیت آن به عنوان عدم رشد باکتری و مرز بقا و مرگ سلول باکتری نیز بر اساس کشت سطحی از محیطهای شفاف (بدون رشد) در محیط Bairal Parker در پایان روز چهاردهم تعیین گردید.نتایجبالاترین PH حد مرز رشد عدم رشد در مورد اسید استیک، به مقادیر 5 و 5.2، 5.2 و 5.4، 5.6 و 5.8 به ترتیب در حرارتهای 35، 25 و 15 درجه سانتیگراد مشاهده گردید. پایینترین PH حد مرز رشد و عدم رشد در مورد اسید هیدروکلریک در حرارتهای 35 و 25 درجه سانتیگراد برابر با 4< و 4 و در حرارت 15 درجه سانتیگراد برابر با 4.8 و 5 تعیین گردید. در این مطالعه قدرت باکتری اسیدی اسید استیک بیش از سایر اسیدها بود و پس از آن بیشترین خاصیت ضد باکتری اسیدهای آزمایش شده را به ترتیب اسیدهای لاکتیک، سیتریک و هیدروکلریک نشان دادند طوری که pH مرز بقا و مرگ سلول باکتری در استفاده از اسید استیک بین 5 و 5.2 در حرارتهای 15 و 25 درجه سانتیگراد تعیین گریده و در حرارت 35 درجه سانتیگراد مقدار pH جلوگیری کننده از رشد pH مرگ باکتری هر دو برابر با 5 تعیین گردید. کاهش درجه حرارت نگهداری در تمامی اسیدهای مورد استفاده باعث افزایش pH مرز رشد و عدم رشد و نیز بقا و مرگ سلول باکتری گردید.نتیجه گیریاز یافته های حاصل از این بررسی می توان نتیجه گیری نمود که بالاترین خاصیت ضد میکروبی استافیلوکوکوس ارئوس در اسید استیک و پایینترین آن در اسید هیدروکلریک رخ می دهد.
کلید واژگان: استافیلوکوکوس آرئوس, حرارت, PH, اسیدهای هیدروکلریک, سیتریک, لاکتیک و استیک, پاسخ رشد
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.