به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

بهنام لطفی

  • نوید محمدی، بهنام لطفی*
    هدف از انجام این پژوهش، بهبود رفتار فرسایشی آلیاژ اینکونل 625 با لایه نشانی روکش کامپوزیتی استلایت 6/ کاربید بور توسط فرایند قوس انتقالی پلاسما بوده است. برای این منظور، از 5 درصد وزنی ذرات کاربید بور در روکش استلایت 6 استفاده شد. بررسی های ریزساختاری و فازی به وسیله میکروسکوپ نوری، میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدان (FESEM)، آنالیز عنصری طیف سنجی انرژی (EDS) و پراش سنجی پرتو ایکس (XRD) انجام شد. تغییرات سختی در طول روکش ها با کمک آزمون ریزسختی سنجی به دست آمد. آزمون فرسایش ذرات جامد با ذرات سیلیکا و در دو زاویه برخورد 30 و 90 مورد استفاده قرار گرفت. ریزساختار روکش کامپوزیتی شامل محلول جامد کبالت- کروم و کاربیدهای بور، Cr7C3 و Cr23C6 بود و ریزساختار ظریف تری نسبت به روکش استلایت 6 داشت. همچنین فاز نواری شکل  Cr7C3 در این روکش مشاهده شد که ناشی از تجزیه بخشی از ذرات کاربید بور بود. با افزودن ذرات کاربید بور، افزایش در سختی روکش حاصل شد. روکش حاوی 5 درصد وزنی کاربید بور در زاویه برخورد 30، مقاومت فرسایشی بیش تری نسبت به زیرلایه و روکش استلایتی خالص نشان داد، به طوری که میزان کاهش وزن آن، 20 درصد کاهش وزن در زیرلایه اینکونلی و 33 درصد کاهش وزن در روکش استلایتی بود. اما در زاویه برخورد 90، اختلاف چندانی در کاهش وزن روکش ها و زیرلایه مشاهده نشد. مکانیزم های غالب فرسایش برای روکش کامپوزیتی در زاویه برخورد 30، برش و جداسازی ذرات تقویت کننده از سطح بودند، درحالی که فرورفتگی و ایجاد حفره مکانیزم های اصلی تخریب در زاویه برخورد 90 بودند.
    کلید واژگان: استلایت 6, PTA, کاربید بور, فرسایش ذرات جامد, اینکونل 625
    N. Mohammadi, B. Lotfi *
    The purpose of this study was to improve the erosion behavior of Inconel 625 alloy by plasma transferred arc-deposited stellite6/B4C composite cladding. For this purpose, 5 wt.% of boron carbide was added to the stellite6 clad. Phase analysis and microstructure evaluation were conducted by Optical Microscope, Field Emission Scanning Electron Microscope (FESEM), and Energy-dispersive Spectroscopy (EDS). Solid particle erosion tests with silica particles at 30˚ and 90˚ impact angles were performed to study the erosion behavior. Eroded surfaces were observed by SEM. Investigations showed that the addition of boron carbide particles caused finer microstructure in composite cladding. Moreover, hardness increased with adding boron carbide. Maximum erosion resistance was achieved at 30˚ impact angle. The weight loss of composite cladding were 20 % and 33 % compared to those obtained in Inconel 625 substrate and stellite6 cladding, respectively. The weight loss of the claddings and substrate showed negligible difference at 90˚ impact angle. The dominant mechanism of erosion for composite cladding at 30˚ impact angle was suggested to be cutting and detachment of reinforcing particles. Crater formation was found the predominant mechanism of erosion at 90˚ impact angle.
    Keywords: Stellite6, PTA, B4C, Solid Particle Erosion, Inconel 625
  • فرج الله هدایت، رضا دهملایی، مهدی خراسانیان، بهنام لطفی

    در مقاله حاضر، جهت بهبود مقاومت به اکسیداسیون دمای بالای فولاد زنگ‌نزن 316 AISI روکش‌های از سیم جوش‌های ER446 و ER446+ 4% Al با استفاده از فرایند GTAW بر روی این فولاد رسوب داده شد. ترکیب شیمیایی، نوع فازها و ریزساختار روکش‌ها توسط میکروسکوپ نوری (OM)، میکروسکوپ الکترونی (FESEM-EDS) و تفرق اشعه ایکس (XRD) مشخص شد. رفتار اکسیداسیون نمونه‌های روکش‌کاری شده با استفاده از آزمون اکسیداسیون هم‌دما در محیط‌های هوا (دمای °C 1000) و 2SO%5/1+ هوا (دمای °C 800) ارزیابی و مقایسه شد. میزان چسبندگی اتصال فصل مشترک روکش - زیرلایه توسط آزمون استحکام برشی قبل و بعد از اکسیداسیون طبق استاندارد 264ASTM A بررسی شد. مشاهدات ریز ساختاری از مقطع عرضی نشان داد که هر دو روکش از چسبندگی خوبی با زیرلایه برخوردار بوده و هیچ‌گونه ترک حفره و ناپیوستگی در فصل مشترک روکش‌ها با زیرلایه مشاهده نگردید. نتایج آزمون استحکام برشی نشان داد که هر دو روکش قبل و بعد از اکسیداسیون دمای بالا دارای استحکام برشی بالاتری از حداقل مقدار مشخص شده (140 مگاپاسکال) در استاندارد می‌باشند. بررسی رفتار اکسیداسیون فلز پایه قبل و بعد از اعمال روکش نشان داد که اعمال روکش به‌ویژه روکش حاوی آلومینیوم قویا باعث کاهش نرخ اکسیداسیون (بهبود مقاومت به اکسیداسیون) در هر دو محیط اکسیدکننده گردیده است. در مراحل اولیه اکسیداسیون، واکنش‌های شیمیایی در فصل مشترک پوسته اکسیدی و فلز کنترل‌کننده بوده و بعد از آن تا پایان آزمایش نفوذ و انتقال اکسیژن و یون‌های مهاجم از پوسته اکسیدی به فصل مشترک کنترل‌کننده فرایند اکسیداسیون بوده است. مشخص شد که سینتیک اکسیداسیون هر دو روکش از قانون اکسیداسیون سهمی پیروی می‌کند و روکش حاوی 4% Al آلومینیوم مقدار ثابت سرعت اکسیداسیون (kP) را 16 برابر بیشتر از روکش بدون آلومینیوم کاهش داده است. نتایج نشان داد که حضور گاز 2SO نرخ اکسیداسیون هر دو روکش را افزایش داده است.

    کلید واژگان: اکسیداسیون دمای بالا, چسبندگی, روکش جوشی, فولاد مقاوم به حرارت فریتی, فصل مشترک, رقت
    F. Hedaiat, R. Dehmalaei *, M. Khorasanian, B. Lotfi

    In the present paper, in order to improve the high temperature oxidation resistance of 316 AISI stainless steel, claddings of ER446 and ER446 + 4 wt. % Al filler wires were deposited on this steel using GTAW process. The chemical composition, phase types and microstructure of the claddings were determined by light microscopy (OM), electron microscopy (FESEM-EDS) and X-ray diffraction (XRD). The oxidation behavior of the cladded samples was evaluated and compared using isothermal oxidation test in air (at 1000 °C) and air + 1.5% SO2 (at 800 °C) environments. The adhesion of the interface between the claddings and the substrate was measured by shear strength test before and after oxidation according to ASTM A264 standard. Microstructural observations from the cross section showed that both claddings had excellent adhesion to the substrate and no cavities and discontinuities were observed in the interface between the claddings and the substrate. The results of shear strength test showed that both claddings before and after high temperature oxidation have higher shear strength than the minimum value specified (140 MPa) in the ASTM A264 standard. l Evaluation of the oxidation behavior of the base metal before and after the exert of the coating showed that the claddings (especially with present 4% Al) strongly reduced the oxidation rate (improving the oxidation resistance) in both oxidizing environments. In the early stages of oxidation, chemical reactions at the interface between the oxide scale and the metal controlled the oxidation reaction, and after primarily stages until the end of examination, the diffusion and transfer of oxygen and aggressive ions through the oxide scale toward the interface controlled the oxidation process. It was found that the oxidation kinetics of both claddings follow the parabollic law of oxidation and the cladding containing 4% Al had a constant oxidation rate (kp) 16 times lower than the coating without aluminum. The results showed that the presence of SO2 gas increased the oxidation rate of both claddings.

    Keywords: Oxidation, Weld Caldding, Ferrite Heat-Resistant Stainless Steel, Shear Strength, Interfac
  • بهنام لطفی*، حامد فتوحی، زهره صادقیان

    در این پژوهش کامپوزیت درجای سطحی TiC-Al- Al3Ni به روش فرایند اصطکاکی اغتشاشی با استفاده از پودر فعال 20 ساعت آلیاژسازی مکانیکی شده با موفقیت ساخته شد. ریزساختار، سختی و رفتار سایشی کامپوزیت های حاصل پس از 2 و 6 پاس فرایند اصطکاکی اغتشاشی مورد ارزیابی قرار گرفت. ریزساختار پودر آلیاژسازی مکانیکی شده و کامپوزیت حاصل از فرایند اصطکاکی اغتشاشی با استفاده از میکروسکوپ های نوری، الکترونی روبشی انتشار میدانی (FESEM) مجهز به طیف سنج انرژی (EDS) بررسی شد. یافته های آزمایش نشان داد در حین فرایند اصطکاکی اغتشاشی در فصل مشترک پودر آلیاژسازی مکانیکی شده و آلومینیم زمینه واکنش درجا اتفاق افتاده و منجر به تشکیل و توزیع ترکیبات Al3Ni و TiC در حین فرایند اصطکاکی اغتشاشی در زمینه می شود. ترکیبات Al3Ni و TiC منجر به افزایش سختی و بهبود مقاومت سایشی کامپوزیت های درجا شد. سختی در کامپوزیت حاصل از 6 پاس فرایند اصطکاکی اغتشاشی (HV 70) نسبت به فلز پایه (HV 25 ≈) حدود 280% افزایش یافت و کامپوزیت حاصل از 2 پاس به دلیل واکنش ناقص و توزیع غیر همگن ذرات پودر سختی غیر یکنواخت نشان داد. مکانیزم های سایش چسبان و خراشان برای فلز پایه و کامپوزیت حاصل از 2 پاس فرایند اصطکاکی اغتشاشی و مکانیزم خراشان برای کامپوزیت های درجای حاصل از 6 پاس فرایند اصطکاکی اغتشاشی به عنوان مکانیزم های غالب تشخیص داده شد.

    کلید واژگان: فرایند اصطکاکی اغتشاشی, ریزساختار, رفتار سایشی, واکنش درجا
    Hamed Fotoohi*, Behnam Lotfi, Zohreh Sadeghian

    In this study, in situ Al-Al3Ni-TiC surface composite was successfully fabricated by friction stir processing (FSP) of AA1050 alloy. For this purpose mechanically alloyed Ni-Ti-C powder mixture prepared by high energy milling for a total duration of 20h, was inserted into Al substrate. Microstructure, microhardness and wear behavior of the composites obtained from 2 and 6 FSP passes were evaluated. Microstructural examinations of MAed powder and composite were performed using an optical microscope (OM) and scanning electron microscope (SEM) equipped with microprobe elemental analysis. The results of the experiments showed that in situ reaction occurred between MAed powder and matrix during friction stir processing and resulted in the formation and distribution of Al3Ni and TiC compounds in the matrix. Al3Ni and TiC compounds increased the hardness and improved the wear resistance of in situ composites.The hardness of the composite obtained from 6 FSP passes (70 HV) increased about 280% compared to the base metal (≈25 HV). The composite obtained from 2 FSP passes showed non-uniform hardness due to incomplete reaction and inhomogeneous distribution of powder particles. The dominant wear mechanisms were identified as abrasive wear and adhesive wear for the base metal and composite obtained from 2 FSP passes, and abrasive wear for the composite obtained from 6 FSP passes.

    Keywords: Friction stir processing, microstructural, wear behavior, In-situ reaction
  • پیمان علی زاده بروجنی، بهنام لطفی*، زهره صادقیان

    هدف از این پژوهش هم رسوبی الکتریکی ذرات سخت کاربید بور (B4C) و ذرات روانکار سولفید تنگستن (WS2) بر زیر لایه مسی و ایجاد پوشش نانو کامپوزیتی Ni-B4C-WS2 و ارزیابی سختی و رفتار تریبولوژیکی پوشش نانو کامپوزیتی حاصل بوده است. جهت بررسی ریزساختاری از میکروسکوپ الکترونی گسیل میدان (FESEM)و جهت ارزیابی سختی و رفتار تریبولوژیکی به ترتیب از سختی سنج ویکرز و آزمون پین روی دیسک استفاده شد. نتایج نشان داد که پوشش کامپوزیتی هیبریدی نسبت به پوشش های کامپوزیتی تک ذره ای ریز دانه تر بوده وتوزیع بهتری از ذرات کاربید بور و سولفید تنگستن دارد. سختی پوشش هیبریدی 461 ویکرز به دست آمد که نسبت به دو پوشش دیگر سختی بالاتری دارد. همچنین کمترین کاهش وزن پس از آزمون سایش به مسافت لغزش 800 متر در پوشش هیبریدی به میزان 1 میلی گرم به دست آمد که نسبت به دو پوشش دیگر پایین تر بود. همچنین کمترین ضریب اصطکاک برای پوشش هیبریدی به میزان 53/0 به دست آمد.

    کلید واژگان: کاربید بور, سولفید تنگستن, پوشش هیبریدی
    Peyman Alizadeh Boroujeni, Behnam Lotfi*, Zohreh Sadeghian

    The purpose of this study was the co-electrodeposition of boron carbide (B4C) hard particles and tungsten sulfide (WS2) lubricant particles on copper substrate and produce Ni-B4C-WS2 nanocomposite coatings. Hardness and tribological behavior of nanocomposite coatings were also investigated. Field emission electron microscopy (FESEM) was used to study the microstructure of coatings and hardness and tribological behavior, were evaluated by microhardness and pin-on-disk tests respectively. The results showed that hybrid nanocomposite coating is more fine-grained than other coatings, and have a better distribution of boron carbide and tungsten sulfide particles. The hardness of hybrid coating was obtained 461 vickers, which was much higher than that of the other two coatings. The lowest weight loss after wear test at slide distance of 800 m was obtained in 1 mg hybrid coating which was much lower than other two coatings. Also, the lowest friction coefficient for the hybrid coating was 0.53.

    Keywords: Boron Carbide, Tungsten Sulfide, hybrid coating, hardness, wear, friction coefficient
  • بهنام لطفی*، علی اصغر قادری

    مصرف قلیان ازجمله رفتارهای پرخطر محسوب می شود که به ویژه در میان جوانان در حال افزایش است و علاوه بر اینکه مضرات زیادی برای سلامتی دارد، زمینه را برای روی آوردن افراد به سایر مواد دخانی فراهم می سازد. در این تحقیق عوامل اجتماعی گرایش جوانان به مصرف قلیان با استفاده از نظریاتی چون نظریه انحرافات مرتون، نظریه پیوند افتراقی ساترلند و نظریه رفتار مشکل جسور مورد تبیین قرار گرفته است. جامعه آماری این تحقیق که با روش پیمایشی و طراحی پرسشنامه محقق ساخته به گردآوری داده ها پرداخته است، کلیه نوجوانان و جوانان 15 تا 35 ساله ساکن شهر تهران در سال 1397 هستند. پژوهش حاضر با روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم و با کمک فرمول کوکران 200 نفر از افراد مصرف کننده قلیان را در مراکز عرضه قلیان به صورت تصادفی انتخاب نموده است. شایان ذکر است نمونه مورد نظر به دلیل تراکم زیاد قهوه خانه ها و قلیان سراها در منطقه 11 تهران، از این بخش انتخاب شده است. همچنین میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر با 0.756 و این میزان برای شاخص «معاشرت با همسالان» 0.640، «پایبندی دینی» 0.846، «گذران اوقات فراغت» 0.688 و برای شاخص «مصرف قلیان» 0.765 است. یافته ها نشان می دهد سن و وضعیت اشتغال با گرایش به مصرف قلیان رابطه دارد. همچنین ضمن تایید سه فرضیه تحقیق، دو متغیر «پایبندی دینی» (با میانگین 63.4 و 0.26r=) و «گذران اوقات فراغت» (با میانگین 50.8 و 0.39r=) رابطه معکوس با مصرف قلیان دارند؛ درحالی که «معاشرت با همالان» (با میانگین 65 و 0.41r=) رابطه مستقیمی با «مصرف قلیان» (با میانگین 72.8) دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد مهم ترین عامل گرایش جوانان به مصرف قلیان ارتباط با دوستان قلیانی با میزان 0.391 است. همچنین با کاهش پایبندی عملی به هنجارها و اعمال دینی، گرایش جوانان به مصرف قلیان بیشتر می شود که میزان اثرگذاری آن 0.272 است. درنهایت با کاهش تفریحات سالم و دسترسی اندک جوانان به امکانات فراغتی مناسب، مصرف قلیان به نوعی جایگزین این موارد شده و گرایش جوانان به این رفتار پرخطر به میزان 0.308 افزایش می یابد. میزان تبیین کل متغیر وابسته نیز 0.461 است. درنهایت باید گفت گسترش مصرف قلیان حاصل عوامل اجتماعی مختلفی است و این موضوع ضرورت آگاه سازی خانواده ها و نقش نظارتی آنها و نیز اتخاذ سیاست های بلندمدت از سوی نهادها و دستگاه های ذی ربط را دوچندان می سازد.

    کلید واژگان: اوقات فراغت, پایبندی دینی, جوانان, رفتارهای پرخطر, معاشرت با همالان, مصرف قلیان, تهران
    Behnam Lotfi Khachaki *, Ali Asghar Gaderi

    "hookah use" is one of the forms of tobacco use that is currently spreading rapidly in society, especially among young people. The hookah is a very challenging topic for the health of the community due to its inherent disadvantages and the fact that it facilitates people to bring other tobacco products, such as cigarettes and even opiates and drugs. In this research, the Social factors of young tendency towards hookah use were investigated with Merton's theory of deviations, Sutherland's differential association theory and risky behavior theory. To test the hypothesis of the research, descriptive and explanatory survey method with Researcher-made questionnaire has been used in which about 200 17 to 35 year old youth who use hookah are selected as the statistical population In the year 2018. The sample was selected from District 11 of Tehran due to the high density of hookahs shops in this section. Also Cronbach's Alpha for questionnaire is 0.756 and This amount for “contact with friends” indicator 0.640, “Religious Commitment” 0.846, “leisure time spend” 0.608 and for “hookah use” is 0.765. The findings indicate there is significant relationship between age and Employment with hookah use. Also there is indirect relationship between “religious affiliation” (mean= 63.4 & r=0.26) and “spending leisure time” (mean= 50.8 & r=0.39) with “hookah use” (mean= 72.8); but direct relationship between “contact with friends” (mean= 65 & r=0.41) with hookah use. In other words base on the regression analysis resaults most important factor for youth Tendency to hookah use is relationship with hookah users friends (0.391). Also weakness of practical adherence to religious norms (0.272) increase youth tendency to hookah use. Also decrease of leisure time and appropriate hobbies (0.308) will increase youth tendency to hookah use. The total explanation of the dependent variable is 0.461. Finally should be said that the prevalence of hookah use is a result of various social factors and this need to inform families and their supervisory role as well as the long-term policies of the relevant institutions.

    Keywords: Leisure Time, Religious Commitment, Risky Behaviors, Contact with Friends, youth, Hookah Use, Tehran
  • بهنام لطفی*، پوریا پورچینی، زهره صادقیان

    در این پژوهش، هدف تولید کامپوزیت سطحی درجای Al-Al3Ti با استفاده از پودر پیش فعال آلیاژسازی مکانیکی شده Al-Ti بر سطح آلیاژ آلومینیوم 1050 توسط فرایند اصطکاکی اغتشاشی بوده است. بدین منظور ابتدا پودر اولیه آلومینیوم و تیتانیوم در مدت زمان های مختلف آلیاژسازی مکانیکی شد و زمان مناسب برای دستیابی به ساختار لایه ای ظریف و یکنواخت از دو پودر آلومینیوم و تیتانیوم تعیین شد. لایه کامپوزیت سطحی، توسط فرایند اصطکاکی اغتشاشی در سرعت چرخش و تعداد پاس های مختلف با استفاده از پودر آسیاکاری شده مناسب تولید شد. جهت بررسی های ریزساختاری از میکروسکوپ نوری (OM) و الکترونی روبشی (SEM) مجهز به طیف سنج تفکیک انرژی (EDS) و به منظور شناسایی فازی نمونه ها از پراش پرتو ایکس (XRD) استفاده شد. به منظور بررسی امکان واکنش در پودر پیش فعال شده حین گرمایش، از آنالیز حرارتی افتراقی (DSC) استفاده شد. جهت ارزیابی خواص مکانیکی نمونه های FSP شده و فلز پایه از آزمون ریزسختی سنجی ویکرز و آزمون کشش استفاده شد. نتایج نشان داد استفاده از ذرات پودر آلیاژسازی مکانیکی شده Al-Ti باعث افزایش سختی به میزان 5/2 برابر و استحکام کششی به میزان 4/3 برابر نسبت به فلز پایه شد. همچنین افزایش تعداد پاس های فرایند به میزان 4 پاس، سبب بهبود واکنش تشکیل ذرات فاز Al3Ti در زمینه Al و توزیع بهتر این ذرات در زمینه شد.

    کلید واژگان: کامپوزیت درجای زمینه آلومینیومی, آلیاژسازی مکانیکی, فرایند اصطکاکی اغتشاشی
    Behnam Lotfi *, Pooriya Poorchini, Zohreh Sadeghian

    The aim of this research was the production of in-situ Al-Al3Ti composite on the surface of Al1050 alloy, using friction stir processing with reactive mechanically alloyed Al-Ti powder. Al-Al3Ti was fabricated with different rotational speeds and FSP passes. the primary Al-Ti powder was mechanically alloyed for different durations and suitable time for achieve a fine lamellar and uniform structure was determined. microstructral evaluations were implemented by optical microscopy (OM) and scanning electron microscopy (SEM). X-ray diffractometery (XRD) was used for phase identification and differential scanning calorimertry (DSC) was used to study the thermal behavior of powder during heating.Vickers micro hardness test and tensile test were used to evaluate mechanical properties of the base metal and FSPed samples. using mechanically alloyed Al-Ti particle led to the enhancement of hardness by 2.5 times, tensile strength by 3.4 times. meanwhile increasing the number of passes to 4, improved the reaction of Al3Ti formation in Al matrix. Improved the distribution of in-situ particles in the matrix caused better mechanical properties. Evaluation of the fracture surfaces indicated ductile fracture for all specimens.

    Keywords: aluminium based in-situ composite, mechanical alloying, friction stir processing
  • امین جافری سالور، زهره صادقیان *، بهنام لطفی

    فرایند اصطکاکی اغتشاشی (FSP) به عنوان روش روکشکاری برای تولید الیه روکش AA2024 روی ورق AA1050 استفاده شد. پاسهای تقاطعی FSP با همپوشانی 50 %برای روکشکاری درنظر گرفته شد. تاثیر پاسهای FSP و عملیات حرارتی بعدی بر ریزساختار و خواص روکش ها ارزیابی شد. تغییرات ریزساختاری حین FSP و پس از عملیات حرارتی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی انتشارمیدانی (FESEM) بررسی شد. نتایج نشان داد که روکش بدون عیب با فصل مشترک یکنواخت متالورژیکی با استفاده از فرایند FSP قابل دستیابی است. به علاوه، الیه های روکش مقادیر بالاتر سختی نسبت به ماده پایه نشان دادند. عملیات حرارتی T4 بر روی نمونه های FSP شده منجر به سختی باالتری پس از پیرشدن طبیعی گردید. مقدار سختی 160 ویکرز پس از عملیات حرارتی نمونه حاصل از سه پاس تقاطعی بهدست آمد. استحکام کششی لایه های روکش در مقایسه با استحکام MPa 70 در فلز پایه تا MPa 317 پس از سه پاس تقاطعی افزایش یافت.

    کلید واژگان: روکش کاری, فرایند اصطکاکی اغتشاشی, 2024 A
    Amin Jaferi, Z. Sadeghian *, B. Lotfi

    Friction stir processing (FSP) was used as a cladding method for the fabrication of a AA2024 clad layer on a AA1050 sheet. Crossover multi pass FSP with 50% overlap was considered as the cladding method. Effects of the number of FSP passes and post heat treatment on the microstructure and properties of clad layers were evaluated. Microstructural evolutions during the FSP and heat treatment were investigated by field emission scanning electron microscopy (FESEM). The results showed that a defect free clad layer and a uniform metallurgical interface between the clad layer and base material can be achieved by the FSP. Moreover, clad layers exhibited higher hardness values in comparison to the base material. T4 Heat treatment of the FSPed samples resulted in comparatively high hardness values after natural aging. The highest hardness value of about 160 HV was achieved after heat treatment of the sample obtained from 3 intersecting FSP passes. Tensile strength of clad layers increased to 317 MPa after three intersecting FSP passes, compared to about 70 MPa of Al substrate.

    Keywords: Cladding, Friction stir processing, AA 2024
  • صادق تراکمی، بهنام لطفی*، زهره صادقیان
    هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر افزودن تیتانیم به روکش IN625 تولید شده با استفاده از فرآیند جوشکاری الکترود قوسی تنگستن- گاز بر رفتار خوردگی روکش است. بدین منظور در ابتدا لایه ای از IN625 بر روی زیرلایه فولاد ساده کربنی جوشکاری سطحی شد و سپس تیتانیم خالص به روش جوشکاری الکترود قوسی تنگستن – گاز بر روی روکش قبلی اعمال شد. بر اساس مقدار ذوب فیلر تیتانیم، روکش آلیاژی حاوی 29 و39 درصد وزنی تیتانیم بدست آمد. بررسی های ریزساختار روکش های حاصل با استفاده از میکروسکوپ نوری انجام شد. به منظور مطالعه رفتار خوردگی از آزمون پلاریزاسیون تافل استفاده شد. نتایج آزمون پلاریزاسیون سیکلی نشان داد که روکش آلیاژی NiTi مقاومت به حفره دار شدن بهتری در مقایسه به روکش اینکونل از خود نشان می دهد. در میان روکش های مورد بررسی، روکش آلیاژی حاوی 39 درصد تیتانیم، با افزایش حدود 5/1 ولت در پتانسیل برگشت نسبت به روکش اینکونل بالاترین مقاومت به حفره دار شدن را نشان داد.
    کلید واژگان: جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, تیتانیم, IN625, روکش NiTi, مقاومت به خوردگی
    Sadegh Trackme, Behnam Lotfi *, Zohreh Sadeghian
    The aim of this study was to investigate the effect of Ti addition on corrosion behavior of IN625 surface clad layer fabricated by Tungsten inert gas (TIG) welding. For this purpose a layer of IN625 was cladded on plain carbon steel and pure Ti was subsequently embedded into the clad layer by TIG surface welding. According to Ti content added by surface welding clad layers containing 29 and 39 wt.% Ti were obtained. Microstructural investigations of clad layers were conducted by optical microscopy (OM). Potentiodynamic polarization testing was used to study the corrosion behavior of the clad layers. Cyclic polarization experiments showed improved corrosion resistance of resultant Ni-Ti layer compared to that of IN625 clad layer. Surface clad layer containing 39 wt.%Ti showed a repass potential (Ep) of 1.5 V higher than that of IN625 with the highest pitting resistance among fabricated clad layers.
    Keywords: Tungsten inert gas welding, Titanium, IN625, NiTi clad, corrosion resistance
  • مولود پورکریمی، بهنام لطفی، فرهاد شهریاری نوگورانی
    در این پژوهش ایجاد یک پوشش سیلیسیم آلومینایدی روی ابرآلیاژ پایه نیکل IN738LC، با استفاده از نفوذ هم زمان بررسی شده است. به منظور دست یابی به شرایط بهینه پوشش دهی با استفاده از یک نرم افزار ترموشیمیایی پیش بینی شد که می توان با استفاده از پودر NH4Cl به عنوان فعال کننده، به یک پوشش سیلیسیم آلومیناید در دمای 900 درجه سانتی گراد دست یافت. از دو مخلوط پودری با ترکیب 7Si-14Al-(1-3)NH4Cl-Al2O3 (برحسب درصد وزنی) و 16Si-4Al-(1-3)NH4Cl-Al2O3 (به ترتیب با نسبت Si/Al 5/0 و 4) استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو پوشش دارای ساختاری چند لایه و متشکل از فاز غالب AlNi2Si می باشند. در پوشش حاصل از مخلوط پودری با نسبت 5/0=Si/Al، یک لایه ی متخلخل و ترد از فاز NiSi روی سطح تشکیل می شود که خواص مکانیکی پوشش را تا حدی کاهش می دهد. هم چنین در مراحل اولیه فرایند، نفوذ به داخل آلومینیوم غالب است و در ادامه با نفوذ درون گرای سیلیسیم، به تدریج فاز NiAl به فاز AlNi2Si و در نهایت NiSi تبدیل می شود. نمونه پوشش دهی شده با استفاده از مخلوط با نسبت 4=Si/Al شامل فاز مطلوب AlNi2Si و عاری از فاز ترد NiSi بهترین مشخصه های ریزساختاری را از خود نشان داد.
    کلید واژگان: پوشش نفوذی دمای بالا, نفوذ هم زمان, پوشش آلومیناید اصلاح شده, سمانتاسیون جعبه ای, ابرآلیاژ پایه نیکل
    M. Pourkarimi, B. Lotfi, F. Shahriari Nogorani
    In this study, creation of a silicon aluminide coating on IN738LC nickel-based superalloy has been investigated, using co-deposition process. Thermochemical calculations indicated the possibility of obtaining a silicon aluminide with NH4Cl activated pack powder at 900°C, in order to achieve coating with desirable structures. Two powder mixtures with nominal compositions of 7Si-14Al-(1-3) NH4Cl-Al2O3 (wt. %) and 16Si-4Al-(1-3) NH4Cl-Al2O3 (4 and 0.5 Si/Al ratios, respectively) were used. According to the results, both coatings showed multi-layered structures containing AlNi2Si as dominant phase. In coating created by pack powder with Si/Al ratio of 0.5, a porous and brittle layer of NiSi was formed on the surface which deteriorated the mechanical properties of coating to some extent. It was found that inward diffusion of Al was dominant at the first stage, while afterward, inward diffusion of Si led to conversion of NiAl phase to AlNi2Si and, finally, to NiSi phase. Eventually, the sample coated by Si/Al=4, showed superior microstructural characteristics, containing desirable AlNi2Si phase without undesirable brittle NiSi phase.
    Keywords: High temperature diffusion coating, Co, deposition, Modified aluminide coating, Pack cementation, Nickel base superalloy
  • ساسان محمدی، بهنام لطفی*، زهره صادقیان
    هدف از این پژوهش ایجاد روکش کامپوزیتی با زمینه آلیاژ پایه کبالت استلایت6 بر فولاد ساده کربنی و بررسی نقش ذرات تقویت کننده کاربید بور بر ریزساختار، سختی و رفتار سایشی روکش حاصل بوده است. به این منظور ابتدا خمیر پیش نشستی از پودر کاربید بور با نسبت های وزنی مختلف بر سطح زیرلایه فولادی ایجاد و سپس توسط فرایند جوشکاری GTAW با فیلر استلایت6 ذوب سطحی گردید. پس از روکش کاری جهت مطالعه ریز ساختاری از میکروسکوپ نوری و الکترونی روبشی (SEM) مجهز به میکرو آنالیز شیمیایی (EDS) و فازشناسی از آزمون پراش پرتو ایکس(XRD) کمک گرفته شد. همچنین جهت ارزیابی سختی و رفتار سایشی به ترتیب از ریزسختی سنج ویکرز و آزمون پین روی دیسک استفاده شد. نتایج نشان داد که ریزساختار روکش ها عمدتا شامل فاز زمینه ی غنی از کبالت g ، کاربیدهای یوتکتیکی غنی از کروم Cr7C3 و Cr23C6، مربوط به آلیاژ زمینه استلایت6 و فازهای ثانویه مانند CoB2، CrB2، WC وW2B ناشی از واکنش BوC حاصل از تجزیه B4C با عناصر دیگر موجود در روکش میباشد. با افزایش مقدار B4C در روکش دندریت ها ریزتر شده و میزان فاز های بین دندریتی افزایش یافت، همچنین روکش های کامپوزیتی سختی بالاتری نسبت به روکش خالص استلایت6 نشان دادند. مکانیزم سایش روکش های کامپوزیتی Stellite6/B4C از نوع سایش ورقه ای بود و روکش کامپوزیتی Stellite6-20%B4C کمترین کاهش وزن را از خود نشان داد.
    کلیدواژه ها
    کلید واژگان: استلایت 6, B4C, روکش کامپوزیتی, جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, رفتار سایشی
    S. Mohammadi, B. Lotfi *, Z. Sadeghian
    A composite clad layer of stellite6 matrix was fabricated on plain steel and the effect of B4C reinforcing particles on microstructure characteristics, hardness and wear behavior was investigated. For this purpose B4C powder with different weight percentages were pasted on substrates and subsequently melted by GTAW using stellite6 filler. Microstructural investigations of clad layers were conducted by optical microscopy (OM) and scanning electron microscopy (SEM) equipped with energy dispersive spectrometery (EDS). X-ray diffractometery (XRD) was used for structural evaluation of clad layers. Hardness and wear behavior were studied by microhardness testing and pin on disk wear test, respectively. The results showed that the clad layer mostly contain  cobalt-rich matrix, eutectic carbides such as Cr7C3 and Cr23C6 relating to the matrix and secondary phases such as CoB2, CrB2, WC and W2B resulted from the reaction of B and C with other elements after decomposition of B4C. By the addition of B4C content in the clad layer a finer dendritic structure with more interdendritic phases was obtained. Moreover, composite clad layers exhibited higher hardness compared to stellite6 clad layer. Wear mechanism of stellite6/B4C composite clad layers was delamination and the stellite-20 wt.% B4C showed the least wear rate.
    Keywords: Stellite6, B4C, Composite Clad layer, GTAW, Wear behavior
  • محمد برمر، بهنام لطفی، زهره صادقیان
    در این تحقیق هدف ایجاد و بررسی مشخصه های ریزساختاری روکش های کامپوزیتی استلایت 6-کاربید بور به روش جوشکاری بر زیرلایه فولادی بوده است. به این منظور ابتدا خمیر پیش نشستی از مخلوط پودری استلایت 6-کاربید بور با نسبت های وزنی مختلف بر سطح زیرلایه فولادی ایجاد و سپس توسط فرآیند جوشکاری GTAW ذوب سطحی گردید. پس از روکش کاری بررسی های ریزساختاری نمونه ها در دو حالت اچ شده و اچ نشده با استفاده از میکروسکوپ نوری (OM) و الکترونی روبشی (SEM) مجهز به میکرو آنالیز شیمیایی (EDS) و مطالعات فاز شناسی با استفاده از آزمون پراش پرتو ایکس (XRD) صورت گرفت. همچنین به منظور بررسی روند تغییرات سختی از فصل مشترک روکش و زیرلایه به سمت سطح روکش ها از دستگاه ریزسختی سنج ویکرز استفاده شد. یافته های آزمایشی نشان داد که ریزساختار روکش های کامپوزیتی دارای زمینه ای از یک ساختار هیپویوتکتیکی است. بررسی های پراش پرتو ایکس مشخص کرد که ساختار روکش های به دست آمده شامل فاز زمینه غنی از کبالت و کاربیدهای یوتکتیکی غنی از کروم Cr7C3 و Cr23C6، مربوط به آلیاژ استلایت6 و همچنین کاربید بور که به عنوان ذرات تقویت کننده به روکش ها اضافه شده بود، هستند. مطالعات نشان داد که کاربید بور درطول فرآیند روکش کاری، ذوب و دوباره تشکیل می شوند. ذرات کاربید بور دوباره منجمد شده ضمن ممانعت از رشد دندریت های زمینه باعث اصلاح ریزساختار و کاهش اندازه دندریت های فاز زمینه روکش ها گردید. مشاهدات نشان داد که سختی روکش کامپوزیتی با افزایش درصد وزنی کاربید بور تا 30 درصد وزنی، افزایش یافته و در مقادیر بیشتر کاربید بور (40 و 50 درصد وزنی) کاهش می یابد.
    کلید واژگان: استلایت 6, کاربید بور, روکش کامپوزیتی, جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, ریزساختار
    M. Barmar, B. Lotfi, Z. Sadeghian
    Microstructural characteristics of stellite6-B4C composite clad layer fabricated by GTAW were investigated on steel substrate. Mixtures of stellite6 with different B4C weight percentages were pasted on substrates. X-ray diffractometery (XRD) was used for structural evaluation of clad layers. Microstructural investigations of clad layers were conducted by optical microscopy (OM) and scanning electron microscopy (SEM) equipped with energy dispersive spectrometery (EDS). Hardness profiles of clad layers were obtained by microhardness testing method. According to the results the microstructure of composite clad layers contained a hypoeutectic structure. X-ray diffraction analysis showed the existence of cobalt-rich matrix together with eutectic carbides such as Cr7C3 and Cr23C6. It was suggested from the investigations that during the cladding process, boron carbides which were added to clad layer, melted completely and solidified again. B4C was found to have a preventing effect against the growth of dendrites tending to refinement of microstructure. The hardness increased with increasing B4C content up to 30 wt.%, but increasing B4C amount (40 and 50 wt.%) resulted in degradation of the hardness of composite clad layers.
    Keywords: Stellite6, B4C, Composite, GTAW Cladding, Microstructure
  • محسن خسروی، بهنام لطفی، محمد عرفانمنش، مظاهر رمضانی
    در این پژوهش پوشش های میکروساختار و نانو ساختار اکسید کروم از راه فرآیند پاشش پلاسمایی اتمسفری روی فولاد کم کربن پوشش داده شدند. خصوصیات فازی و ساختاری پوشش ها با کمک میکروسکوپ الکترونی روبشی و پراش پرتو ایکس تجزیه و تحلیل گردیدند. هم چنین، ارزیابی های مکانیکی همچون ریزسختی سنجی نیز روی پوشش ها انجام شد. نتایج بدست آمده از بررسی میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان می دهند که پوشش نانوساختار دارای ریزساختار دوگانه شامل ذرات نانو و نواحی میکرو که به دلیل ذوب و انجماد دوباره ذرات است، می باشد؛ در حالی که ریزساختار پوشش میکرو شامل لایه های ستونی با ابعاد میکرو می باشد. بررسی ریزسختی و سطح مقطع شکست پوشش ها نیز نشان داد که پوشش نانو ساختار Cr2O3 بدلیل وجود نانو نواحی ریزسختی و تافنس شکست بیش تری را نسبت به پوشش میکرو ساختار دارد.
    کلید واژگان: ریزساختار, پاشش پلاسمایی, Cr2O3, ریزسختی
  • محسن خسروی، بهنام لطفی
    جهت مقایسه پوشش های اکسید کروم، دو نوع پودر Cr2O3 با اندازه ذرات میکرونی و نانویی تهیه و از طریق فرآیند پاشش پلاسما در اتمسفرآزاد بر روی فولاد کم کربن پوشش داده شد. از پوشش نیکل- آلومینیم نیز بعنوان لایه پیوندی برای چسبندگی پوشش ها به زیرلایه استفاده شد. بررسی های ریز ساختاری توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (FE-SEM) و فازشناسی توسط آنالیز پراش پرتوایکسXRD) (انجام شد. رفتارسایشی پوشش توسط آزمون گلوله روی دیسک با استفاده از گلوله آلومینا در دمای محیط، °C300 و ̊C 500 تحت بار 20 نیوتن بررسی شد.
    یافته های آزمایشی نشان داد که هر دو پوشش از ساختار لایه ای شامل ذرات به طور کامل ذوب شده و نیمه ذوب شده تشکیل شده اند اما در پوشش نانوساختار نواحی نیمه ذوب شده بیشتری در حضور ذرات نانو وجود دارد که باعث افزایش تخلخل در این پوشش نسبت به پوشش میکروساختار شده است. ارزیابی تریبولوژیکی پوشش ها نشان داد که ضرایب اصطکاک در پوشش نانوساختار تا حدودی کمتر از پوشش میکروساختار Cr2O3 است. نرخ سایش پوشش ها نیز با افزایش دما کاهش یافت بنحوی که در دمای °C300 و°C 500 پوشش نانوساختار عملکرد بهتری داشت. بهبود مقاومت سایشی و کاهش ضریب اصطکاک در پوشش نانوساختار در هر سه دما را می توان به جهت حضور نانو ذرات، سختی بیشتر و همچنین تشکیل تریبو فیلم فشرده و چسبنده بر روی سطح پوشش مربوط دانست.
    کلید واژگان: پوشش Cr2O3, نانوذرات, پاشش پلاسمایی, سایش دمای بالا
    M. Khosravi, B. Lotfi
    Cr2O3 feedstock of nano and micron size particles were coated on low carbon steel by APS process. Ni-Al bond coat was used to improve the adhesion of coatings to substrate. Microstructural investigations were conducted by FESEM and X-ray diffractometery (XRD) was utilized for structural analysis. Wear behavior of the coatings was studied by ball on disk testing using alumina balls at room temperature and 300 and 500˚C under a load of 30N. Experimental results showed that both coatings consist of a layered structured of melted and semi-melted splats. However the nanostructured coating contained more semi-melted splats resulting more porosity compared to the microstructured coating. Tribological evaluation of the coatings revealed that the nanostructured coating exhibits lower friction coefficient in comparison to the microstructured Cr2O3 coating. Wear rate of the coatings decreased by increasing the temperature so that at 300 and 500˚C. The nanostructured coating presented better wear resistance. Improvement of wear resistance and decreasing the friction coefficient in nanostructured coating at different temperatures can be attributed to the effect of nanoparticles, higher hardness and also formation of compacted and adhesive tribofilm on the surface of the coating.
    Keywords: Cr2O3 coating, nano particles, APS, High temperature wear behavior
  • رضا زند، بهنام لطفی*، رضا دهملایی
    در این تحقیق روکش استلایت 6 حاوی درصد های وزنی مختلف ذرات تقویت کننده TiC (0، 10، 20 و 30) بر سطح فولاد زنگ نزن 316 به روش جوشکاری قوسی تنگستن-گاز(TIG) اعمال گردید. ریز ساختار روکش توسط میکروسکوپ نوری، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و فاز شناسی توسط پراش پرتو ایکس(XRD) مورد بررسی قرار گرفت. به کمک آزمون ریز سختی سنجی ویکرز پروفیل سختی نمونه ها تهیه شد و آزمون سایش پین روی دیسک به منظور بررسی خواص سایشی نمونه های روکش کاری شده انجام گرفت و جهت بررسی مکانیزم های سایش، سطوح سایش توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) بررسی شد. ریزساختار روکش حاصل شامل زمینه محلول جامد دندریتی کبالت و ساختار لایه ای بین دندریتی از محلول جامد کبالت، TiCو همچنین مقادیر جزیی Co3Ti، CrFe7C0.45و CoCx است، بیشترین مقاومت سایشی در حضور 20 درصد وزنی TiC در روکش کامپوزیتی استلایت 6 بدست آمد. مقادیر کمتر و بیشتر ذرات تقویت کننده منجر به درشت شدن دندریت های محلول جامد کبالت و سختی کمتر گردید. مکانیزم های سایشی غالب روکش های اعمالی از نوع چسبان و خراشان تشخیص داده شد.
    کلید واژگان: استلایت 6, روکش کاری قوسی تنگستن, گاز, کاربید تیتانیم, مقاومت سایشی
    R. Zand, B. Lotfi*, R. Dehmolaei
    Stellite 6 clad layer containing different contents of TiC particles (0, 10, 20 and 30) was cladded on stainless steel 316 by Gas-Tungsten arc welding (TIG) with DCEN current. Microstructure of clad layers was studied using optical microscopy and scanning electron microscopy (SEM). X-ray diffractometery (XRD) was applied to study the phase evolution and structure of clad layers. Hardness profiles were obtained by microhardness testing. Wear testing was performed by pin on disk method to evaluate the wear resistance of cladded samples, and wear mechanism was investigated by scanning electron microscopy (SEM). According to the results microstructure of clad layers included dendritic cobalt solid solution together with a layer structure containing cobalt solid solution, TiC and small quantities of Co3Ti, CrFe7C0.45, CoCx. Stellite- 20wt.% TiC clad layer showed the maximum wear resistance and hardness among different compositions. Higher and lower amounts of reinforcing particles resulted in the coarsening of cobalt solid solution dendrites and lower hardness values. The dominant wear mechanisms on the surface of clad layers were determined to be abrasive and adhesive mechanisms.
    Keywords: Stellite 6, TIG Cladding, titanium carbide, wear resistance
  • محسن خسروی، بهنام لطفی، محمد عرفانمنش، مظاهر رمضانی
    در این تحقیق پوشش های میکروساختار و نانو ساختار اکسید کروم از طریق فرآیند پاشش پلاسمایی اتمسفری بر روی فولاد کم کربن پوشش داده شدند. خصوصیات فازی و ساختاری پوشش ها با کمک میکروسکوپ الکترونی روبشی و پراش پرتو ایکس تجزیه و تحلیل گردید. هم چنین ارزیابی های مکانیکی همچون ریزسختی سنجی نیز بر روی پوشش ها انجام شد. نتایج حاصله از بررسی میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان می دهد که پوشش نانوساختار دارای ریزساختار دوگانه شامل ذرات نانو و نواحی میکرو که به دلیل ذوب و انجماد مجدد ذرات است، می باشد؛ در حالی که ریزساختار پوشش میکرو شامل لایه های ستونی با ابعاد میکرو می باشد. بررسی ریزسختی و سطح مقطع شکست پوشش ها نیز نشان داد که پوشش نانو ساختار Cr2O3 بدلیل وجود نانو نواحی ریزسختی و تافنس شکست بیش تری را نسبت به پوشش میکرو ساختار دارد.
    کلید واژگان: ریزساختار, پاشش پلاسمایی, Cr2O3, ریزسختی
  • تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی نگرش های زیست محیطی در ایران / بر طبق داده های موج پنجم پیمایش ارزش های جه انی
    صادق صالحی، بهنام لطفی
    مقاله حاضر به تحلیل تاثیر جنسیت بر نگرش های زیست محیطی پرداخته است. اینکه آیا نگرش های زیست محیطی در بین مردان و زنان تفاوت دارد یا خیر سوال اصلی تحقیق را تشکیل می دهد. پشتوانه نظری تحقیق دیدگاه اکوفمینیسم است که استدلال هایی را مبنی بر تفاوت های بنیادی محیط زیست گرایی مردان و زنان مطرح می کند و مسائل و رفتارهای غیرمسئولانه زیست محیطی را بازتاب تسلط مردان و بی توجهی آنان به حفظ طبیعت می داند. به اعتقاد اکوفمینیسم ها زنان رابطه و پیوند قوی، خاص و ضروری با طبیعت دارند و نسبت به مردان به مشکلات محیط زیست پاسخگوتر و حساس تر هستند. روش این پژوهش تحلیل ثانویه است که بر روی موج پنجم «پیمایش ارزش های جهانی» انجام شده است. با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی به شاخص سازی گویه های مرتبط با محیط زیست در پیمایش فوق پرداختیم که در نتیجه سه شاخص «اهمیت زیست محیطی»، «حساسیت زیست محیطی محلی» و «حساسیت زیست محیطی جهانی» استخراج شد. یافته ها نشان می دهد از نظر حساسیتی که افراد نسبت به محیط زیست جامعه خود و نیز جهانی که در آن زندگی می کنند قائل اند، تفاوت معناداری بین نگرش زنان و مردان دیده نمی شود. اما در مورد اهمیت نسبت به مسائل زیست محیطی و نگرش معطوف به عمل و رفتار، تفاوت معناداری بین زنان و مردان مشاهده شده است.
    کلید واژگان: نگرش های زیست محیطی, جنسیت, اکوفمینیسم, پیمایش ارزش های جهانی, تحلیل ثانویه
    S. Salehi*, B. Lotfi
    This paper tries to analyze the effect of gender on environmental attitudes. Wether environmental attitudes between men and women are different or not is the main question of this research. Theoretical framework is ecofeminism perspective. Ecofeminists believe that there is strong and specific relationship between women and nature and they are more responsible for environmental problems in camparison with men. Ecofeminism describes movements and philosophies that link feminism with ecology. Ecofeminism connects the exploitation and domination of women with that of the environment, and argues that there is historical connection between women and nature. Ecofeminists believe that this connection is illustrated through the traditionally female values of reciprocity, nurturing and cooperation, which are present both among women and in nature. The main method of this article is secondary analysis using data of other institutions or researches. It is secondary analysis of fifth wave of World Values Survey (WVS) data. Findings show that there is not significant different from environmental concern between two genders, but rather on the importance to environmental issues and attitudes indicating that there is significant difference between men and women in this regard.
    Keywords: Environmental attitudes, Gender, Ecofeminism, World Values Survey, Secondary analysis
  • Milad Fallahi, Iman Danaee, Behnam Lotfi
    The purpose of this paper was to investigate corrosion protection، electrochemical response and surface morphology of cerium oxide conversion coating deposited on Al7075-T6 by a spontaneous dip immersion process after different surface treatments. Coatings were deposited by immersing the alloy panel in an aqueous solution of CeCl3 and glycerin. Corrosion behaviors of coatings were monitored in 3. 5 wt% NaCl solution at room temperature. It was found that activation of the panel using alkaline etching and then de-smutted in H2SO4 increased corrosion resistance. Analysis of the surface morphology of the coatings showed that the coatings stored at room temperature in laboratory air for 24 h، exhibited fewer visible cracks and the inhibition efficiency 97. 66% was obtained.
    Keywords: Al7075, T6, Surface Pretreatment, Cerium Conversion Coating, Corrosion Resistance
  • مهدی رستمی، بهنام لطفی
    جهت ایجاد لایه کامپوزیتی بر سطح آلیاژ ریختگی آلومینیم A380 از فرآیند قوس تنگستن تحت گاز محافظ آرگون (TIG) استفاده شد. بدین منظور مخلوطی از پودرهای آلومینیم، سیلیسیم و کاربیدسیلیسیم به نسبت های مختلف همراه با مقدار مناسب چسب سیلیکات سدیم و آب به صورت خمیر پیش نشست بر روی زیرلایه مورد نظر چسبانده شد. پس از خشک شدن و پیشگرم نمونه ها عملیات ذوب سطحی توسط فرآیند جوشکاری TIG تحت پارامترهای بهینه انجام شد. در اثر این عملیات لایه کامپوزیتی Al-SiC بر سطح آلیاژ آلومینیم ایجاد گردید. جهت ارزیابی ریزساختاری و بررسی خواص لایه ایجاد شده بر زیرلایه از پراش سنجی پرتو ایکس(XRD)، میکروسکوپ نوری و الکترونی روبشی(SEM)، میکروآنالیزور عنصری(EDS) و ریزسختی سنجی استفاده شد. نتایج حاصل توزیع یکنواختی از ذرات SiC در زمینه دندریتی آلومینیم را نشان داد. همچنین ذرات SiC درحین اعمال گرمای ناشی از عملیات ذوب سطحی لایه پیش نشسته شده، به صورت جزیی حل شده و منجر به تشکیل فازهایی همچون Si و Al4SiC4 با سختی در حدود 1000 ویکرز می شود. همچنین افزودن سیلیسیم به مخلوط پودر پیش نشست منجر به افزایش سختی سطحی روکش می شود.
    کلید واژگان: آلیاژ ریختگی آلومینیم, کاربید سیلیسیم, TIG, ذوب سطحی, لایه کامپوزیتی
    M. Rostami, B. Lotfi
    Gas Tungsten Arc Welding (GTAW) was applied to create a composite layer on the surface of cast aluminum alloy A380. Different mixtures of aluminum, silicon and silicon carbide powders with Sodium silicate solution were pasted on the substrate. After drying and preheating, surface melting was conducted by TIG process. A composite layer of Al-SiC was created on the surface by this process. Evaluation of microstructure and properties of obtained composite clad was done by X-ray diffraction (XRD), optical and scanning electron microscope (SEM), elemental microanalysis (EDS) and microhardness testing methods. The results showed uniform distribution of SiC particles in Aluminum dendritic matrix. SiC particles are dissolved partially during heating and melting of the preplaced layer and may lead to the formation of Si and Al4SiC4 phases with a Vickers hardness of about 1000 HV. Surface hardness can be increased by further addition of silicon in preplaced powders.
    Keywords: Cast Aluminum Alloy, Silicon Carbide, Tungsten Inert Gas, Surface Melting, Composite Layer
  • بهنام لطفی
    در این پژوهش تولید پودر نیکل- کاربید تیتانیم توسط فرایند آلیاژسازی مکانیکی و پاشش حرارتی آن مورد بررسی قرار گرفته است. مخلوط های نیکل- تیتانیم و نیکل- کربن در دو مرحله جداگانه آسیاب شده و سپس در مرحله سوم نسبت مناسب از آنها مخلوط و آسیاب شد تا از انجام واکنش های سنتز احتراقی بین تیتانیم و کربن حین آلیاژسازی مکانیکی جلوگیری شود. بنابراین هدف ایجاد پودری بود که پتانسیل لازم برای انجام واکنش سنتز احتراقی در حین پاشش حرارتی و در نتیجه تشکیل فاز سخت TiC در درون زمینه آلیاژی نیکل کروم را داشته باشد.
    پودر حاصل از 100 ساعت آسیاب در مرحله سوم بر روی زیر لایه های فولاد معمولی تحت پاشش حرارتی HVOF قرار گرفت. ساختار میکروسکوپی پودر و پوشش با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM)، پراش پرتوایکس(XRD) و میکروآنالیز (EDX) مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته های آزمایش نشان داد که پاشش حرارتی فعال مخلوط پودر آسیاب، بطور موفقیت آمیزی منجر به تولید پوشش نانوکامپوزیتی Ni(Cr)-TiC حاوی ذرات با ابعاد کمتر از میکرون در زمینه غنی از نیکل شده که این دلیل بر انجام واکنش احتراقی خود پیشرونده در مخلوط پودر حین پاشش می باشد
    کلید واژگان: نانوکامپوزیت, HVOF, TiC
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال