به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

تراب جنگی قهرمان

  • زینب سرمدی، تراب جنگی قهرمان*، محمدمهدی اسماعیلی

    قرآن کتابی آسمانی است که برای دست یابی به حقایق آن تا کنون صدها ترجمه با روش ها و سبک های متفاوت برای آن نوشته اند. برای این منظور در این مقاله سعی شده تا با تحلیل زبان شناختی ترجمه های معاصر قرآن از مکارم شیرازی و خرمشاهی و بررسی روش ها و اسلوب ها در ترجمه های مذکور و مقایسه ویژگی های سبکی و نثری آن ها بر اساس الگوی ترجمه کشف الاسرار که از گنجینه های گران قدر زبان و ادب فارسی محسوب می شود و نثری سلیس و شیوا دارد، به بهترین شیوه و اسلوب در بین این ترجمه ها دست یافت. بر این اساس ترجمه های مذکور توصیف و تحلیل شده و از منظر معناشناسی و در سطح زبان شناختی بررسی و تشریح شده اند که با توجه به بررسی های صورت پذیرفته می توان گفت مترجمان مذکور در برگردان آیات قرآنی سبک خاص و یکنواختی را دنبال نکرده اند. در اکثر موارد همانند کشف الاسرار جملات فعلیه را به صورت جمله فعلیه معنا کرده اند. اما در ترجمه جملات اسمیه که بیشتر برای تاکید مفاهیم و آموزه های قرآنی بکار می روند، مکارم شیرازی آن ها را برخلاف کشف الاسرار در اکثر موارد به صورت جمله فعلیه معنا کرده که تاکید کم تری دارند، در حالی که خرمشاهی جملات اسمیه را همانند کشف الاسرار در بیشتر موارد به صورت جمله اسمیه و تاکیدی معنا کرده و به کلام قرآن وفادار بوده است.

    کلید واژگان: ترجمه قرآن, مکارم شیرازی, خرمشاهی, کشف الاسرار, وعده الابرار, میبدی
    Zeinab Sarmadi, Torab Jangi Ghahraman*, Mohammadmehdi Esmaili

    The Qur'an is a heavenly book that hundreds of translations have been written for it with different methods and styles in order to reach its truths. For this purpose, in this article, an attempt has been made to analyze the contemporary translations of the Qur'an by Makarem Shirazi and Khorramshahi, and to examine the methods and styles in the aforementioned translations and compare their stylistic and prose characteristics. The basis of the translation model of Kashf al-Asrār, which is considered one of the precious treasures of Persian language and literature and has clear and eloquent prose, was achieved in the best way and style among these translations. Based on this, the mentioned translations have been described and analyzed from the perspective of semantics and at the linguistic level. According to the investigations, it can be said that the mentioned translators did not follow a specific and uniform style in translating the Quranic verses. In most of the cases, like the discovery of secrets, the verbal sentences have been interpreted as a verbal sentence. However, in the translation of noun sentences, which are mostly used to emphasize Quranic concepts and teachings, Makarem Shirazi interpreted them in the form of verbal sentences, unlike Kashf al-Asrār, in most cases, which have less emphasis, while Khorramshahi interpreted noun sentences as Kashf al-Asrār in most cases as noun and emphatic sentences and was faithful to the words of the Qur'an.

    Keywords: Qur’An Translation, Makarem Shirazi, Khorramshahi, Kashf Al-Asrār Va ‘Uddat Al-Abrār, Meybodi
  • زینب سرمدی، تراب جنگی قهرمان*، محمدمهدی اسماعیلی

    قرآن کریم کتابی آسمانی است که به زبان عربی نازل شده است، بنابراین، ارایه ترجمه ای شیوا از آن تنها راه دستیابی غیر عرب زبانان از محتوای آن می باشد و از آنجایی که ترجمه کامل قرآن به دلیل اوج فصاحت و بلاغت آن امکان پذیر نمی باشد، برای دست یابی به ترجمه صحیح آن باید به بررسی و تحلیل ترجمه های قرآنی پرداخت تا به نقاط قوت و ضعف آن ها پی برد. برای این منظور در این مقال سعی شده تا با تحلیل زبان شناختی ترجمه های معاصر قرآن از فولادوند و خرمشاهی، بررسی روش ها و اسلوب های ترجمه های مذکور، تحلیل و مقایسه تطبیقی شیوه برگردان آرایه های ادبی و بلاغی و ویژگی ها سبکی آن ها بر اساس الگوی تفسیری کشاف به بهترین شیوه و اسلوب در بین این ترجمه ها دست یافت. بر این اساس ترجمه های مذکور توصیف و تحلیل شده و از منظر معناشناسی و در سطح زبان شناختی بررسی و تشریح شده اند که با توجه به بررسی های صورت پذیرفته می توان گفت مترجمان مذکور در ترجمه آرایه های ادبی و بلاغی آیات قرآن سبک خاص و یکنواختی را دنبال نکرده اند و در اکثر موارد با ترجمه لفظی و تحت اللفظی آیات نتوانسته اند تصویری روشن از مفهوم آن ها را برای خواننده زبان مقصد ترسیم نمایند و تنها در برخی موارد توانسته اند آیات قرآنی را بر اساس الگوی تفسیری کشاف ترجمه کنند.

    کلید واژگان: ترجمه قرآن, فولادوند, خرمشاهی, تفسیر کشاف
    Zeinab Sarmadi, Torab Jangi Ghahreman*, Mohammad Mahdi Esmaaili

    The Quran is a heavenly book revealed in the Arabic language, therefore providing an elegant translation of it is the only way to access its content for non-Arabic speakers. Since a complete translation of the Quran is not possible regarding its peak eloquence and rhetoric, analyzing and scrutinizing Quranic translations is necessary to identify their strengths and weaknesses. The present study aims to analyze the contemporary linguistic translations of the Quran by Fooladvand and Khorramshahi, examining the methods and styles in these translations, and conducting a comparative analysis of the literary and rhetorical elements and their stylistic features based on the interpretive model of Kashshāf in the best possible way among these translations. Accordingly, the mentioned translations are described, analyzed, and examined in terms of semantics and linguistic aspects, indicating that the translators have not followed a specific and consistent style in translating the literary and rhetorical aspects of the Quranic verses. In most cases, they have failed to depict a clear image of the meaning for the target language reader through literal and under-literal translation of the verses, only managing to translate Quranic verses based on the interpretive model of Kashshāf in some instances.

    Keywords: Quran Translation, Fooladvand, Khorramshahi, Kashshāf Exegesis
  • مرضیه احدی، شروین خمسه*، تراب جنگی قهرمان
    زمینه و هدف

    مدرنیسم از جریانات مهم ادبی قرن بیستم است که بسبب برخورداری از ویژگیهای ادبی خاص خود از شکلهای سنتی و تکنیکهای بیانی قدیم فاصله گرفت. شناخت و تبیین شاخصه ها و ویژگیهای مدرنیسم در داستانهای کوتاه نویسندگان معاصر ایران موضوع اصلی این پژوهش است. در این مقاله کوشیده شده با توجه به داستانهای کوتاه مدرن ابوتراب خسروی، علی خدایی، محمد کشاورز و محمد رحیم اخوت از هریک از نویسندگان مذکور چند داستان کوتاه را از نظر کاربرد مولفه های مدرنیسم با توجه به آرای چارلز می و سوزان فرگسن مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.

    روش مطالعه

    پژوهش حاضر مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش توصیفی تحلیلی انجام شده است. محدوده و جامعه موردمطالعه، مجموعه داستانهای کوتاه ابوتراب خسروی، علی خدایی، محمد کشاورز و محمدرحیم اخوت است.

    یافته ها

    هریک از نویسندگان بخوبی توانسته اند با بهره گیری از مولفه های مدرنیسم مانند کاربرد پیرنگهای حذفی و استعاری، پایان باز، توجه به خصوصیات درونی شخصیتها، بهره گیری از درونمایه های مدرن (بیگانگی، تنهایی، انزوا و فردگرایی)، عدم قطعیت، درهم آمیختن رویا و واقعیت، بیان داستان بمنزله طرحواره کمینه، کاربرد شخصیتهای داستان بمثابه حالت ذهنی، توصیف ساحت خوابگونه داستان و... شکلی از مدرنیسم را در داستانهای خود رقم بزنند.

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق نشان میدهد هرچند میزان کاربرد مولفه های مدرنیسم در داستانهای نویسندگان موردنظر با هم متفاوت است، مسلما توجه خاصی که به کاربرد این مولفه ها در بیان داستانها شده است، زمینه های لازم را برای نگرش مدرنیستی به آنها فراهم کرده است. در داستانهای اخوت، کاربرد ویژگیهایی از قبیل انزوا و تنهایی شخصیتها، جریان سیال ذهن و نیز شخصیت بمثابه حالت ذهنی نسبت به دیگر ویژگیها بارزتر است. در داستانهای خدایی، استفاده از پیرنگهای حذفی و استعاری، درهم آمیختن عنصر خیال و واقعیت، نمادپردازی و نیز روایت نامتوالی رویدادها نمود بیشتری دارد. در داستانهای خسروی، کاربرد نمادپردازیها، آشنایی زداییها، عدم قطعیت و نیز درهم آمیختن رویا و واقعیت بیشتر است. علاوه براین در داستانهای کشاورز بهره گیری از انواع پیرنگ ، بیان تنهایی و انزوای شخصیتها، طرحواره کمینه، سبک و لحن غنایی و نیز عدم قطعیت نمود بیشتری دارد.

    کلید واژگان: داستان کوتاه مدرن, مدرنیسم, مولفه های مدرنیسم, نویسندگان معاصر ایرانی
    Marzieh Ahadi, Shervin Khamseh *, Torab Jangi Ghahraman
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Modernism is one of the important literary currents of the twentieth century, which due to its special literary features, distanced itself from traditional forms and ancient expression techniques. Recognizing and explaining the features and characteristics of modernism in the short stories of contemporary Iranian writers is the main subject of this research. In this article, considering the modern short stories of Abu Trab Khosravi, Ali Khodaei, Mohammad Keshavarz and Mohammad Rahim Okhovvat, from each of the mentioned authors, we have tried to give some short stories in terms of the application of the components of modernism according to the views of Charles May and Susan Ferguson. Analyze and review.

    METHODOLOGY

    The present study is a theoretical study that has been done by library research method. The study area and community is a collection of short stories by Abu Torab Khosravi, Ali Khodaei, Mohammad Keshavarz and Mohammad Rahim Okhovvat.

    FINDINGS

    Each of the authors has been able to use the components of modernism such as the use of eliminative and metaphorical plots, open end, attention to the internal characteristics of the characters, using modern themes (alienation, loneliness, isolation). And individualism), uncertainty, mixing dream and reality, telling the story as a minimal schema, using the characters of the story as a mental state, describing the dreamy field of the story, etc. to figure out a form of modernism in their stories.

    CONCLUSION

    The results of the research show that although the extent to which the components of modernism are used in the stories of the authors in question are different, but certainly the special attention paid to the use of these components in storytelling provides the necessary grounds for Has provided them with a modernist attitude. In Okhovvat`s stories, the use of traits such as the isolation and loneliness of the characters, the fluid flow of the mind, and the personality as a state of mind is more pronounced than other traits. In divine stories, the use of elimination and metaphorical plots is more prominent in combining the element of fantasy and reality, symbolism and also the incoherent narration of events. In Khosravi"s stories, the use of symbolism, de-familiarization, uncertainty and also the expression of combining dream and reality is more. In addition, in the farmer"s stories, the use of plots, the expression of loneliness and isolation of the characters, the minimal scheme, the style and the lyrical tone, as well as the uncertainty are more prominent.

    Keywords: Components of modernism, Contemporary Iranian writers, Modern Short Story, Modernism
  • فاطمه فرسیابی، تراب جنگی قهرمان*، اکرم گلشنی

    توصیف شناسی توصیف را نه بخشی ناچیز از روایت، بلکه دیدگاهی مستقل و چشم اندازی وسیع درباره آنچه پیش تر روایت شناسان مطرح کرده بودند، درنظر می گیرد. این نظریه با طرح دستگاهی کاربردی برای تحلیل عملی متن اعم از نظم و نثر و یا داستان و ناداستان براساس مبنایی نظری و فکری پی ریزی شده است تا از دریچه ای تازه نگاهی نو بر ادبیات بیفکند. توصیف شناسان بر آن اند که شناسایی بسیاری از زیبایی‏ها و ویژگی‏های متن ادبی از خلال بررسی شگردها و شیوه‏ها و ریزه کاری های کاربرد توصیف امکان‏پذیر است. در گذشته، توصیف فقط عنصری ایستا در روایت بود که موجب توقف یا دست کم کند شدن سرعت حرکت روایت می شد و کارکرد عمده آن نمایش صحنه و توضیح موقعیت داستان بود؛ اما امروزه توصیف شناسان با نگاه دقیق تر، از جزییات بیشتری درمورد ساختار و محتوا، پویایی و ایستایی، سبک و کارکردهای شناختی توصیف آگاهی یافته اند که هرکدام دارای زیرمجموعه هایی است؛ این جزییات نقش حساس توصیف در متن را نشان می دهد. هدف این تحقیق نشان دادن انواع توصیف در رمان تاریخی لازیکا با تکیه بر نظریات توصیف شناسی است. کوشش شده است که نمونه ها و شواهد منحصرا از این رمان نباشد و در موارد لزوم، به سایر رمان های تاریخی هم عصر با اثر مورد بررسی هم استناد شود. از رهگذر این نگاه تطبیقی، نتایجی همچون وجود توصیف های پنهان درمقابل توصیف های صریح و ضمنی، توصیف های پیوسته دربرابر توصیف های گسسته، هم پایه بودن توصیف های عینی و ذهنی، کاربرد توصیف های شناختی و بسیاری دیگر از اقسام توصیف حاصل شد. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی و تطبیقی انجام شده است.

    کلید واژگان: توصیف, توصیف شناسی, ساختار, محتوا, کارکردهای توصیف, رمان تاریخی, لازیکا
    Fateme Farsiabi, Torab Jangi *, Akram Golshani

    Descriptology considers description not as a small part of the narrative, but as an independent view and a broad perspective on what narratologists have previously proposed. This indigenous theory is not only a practical device for the practical analysis of the text - both poetry and prose, and fiction and non-fiction - but is based on a theoretical and intellectual basis for a new look at literature from a new perspective. Descriptoligists believe that many of the beauties and features of a literary text are possible by examining the techniques and methods and details of descriptive application. In this regard, the historical novel Lazika by Heidar Ali Kamali (1348-1248 AH) due to its textual capability and special narrative-descriptive features, has a good capacity for application, critique and development of descriptive theory. In addition to introducing the theory and the text under study, this article tries to analyze the place of description in Lazika novel in a structuralist-leaning way and, in addition to explaining, evaluating and completing the theory, tests its practical applicability in text criticism.

    Keywords: Description, descriptology, narrative, Lazika
  • مرضیه احدی، شروین خمسه*، تراب جنگی قهرمان
    مدرنیسم جریانی است که تقریبا در اواخر قرن نوزدهم میلادی در عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... وسعت یافت. این جنبش به گسستی تمام عیار و رادیکال از سنت های فرهنگی و هنری غرب و خلق شکل های نوین بیان هنری اشاره دارد. مدرنیسم به تدریج وارد عرصه ادبیات و داستان نویسی شد و به سبب برخورداری از ویژگی های ادبی خاص، از شکل های سنتی و تکنیک های بیانی قدیم فاصله گرفت. مدرنیسم دارای شاخصه هایی از قبیل سنت ستیزی، علم گرایی، انسان مداری، فردگرایی، آزادی خواهی، انتزاعی سازی، انسانیت زدایی، نسبیت گرایی، اعتراض به جهان صنعتی مدرن، آشنایی زدایی، ضدقهرمان گرایی، تاکید بر ضمیر ناخودآگاه و همچنین گرایش های فمینیستی است. مهرنوش مزارعی از جمله داستان نویسان مهاجر ایرانی تبار معاصر است که در زمینه داستان های کوتاه مدرنیستی، صاحب چندین مجموعه داستان و یک رمان است. در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، ضمن بررسی عناصر و مولفه های مدرنیستی در چهار داستان برگزیده از مهرنوش مزارعی، ویژگی های مدرنیستی موجود در این داستان ها با توجه به آرای سوزان فرگوسن و چارلز می و نگاه و اهمیت او به جایگاه حقوق زنان در جامعه مردسالاری طبق نظریات جامعه شناسی آنتونی گیدنز تحلیل می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد مهرنوش مزارعی از بسیاری از عناصر و مولفه های مکتب مدرنیسم در داستان های خود استفاده کرده است. این مولفه ها عبارت اند از: آغاز بدون مقدمه داستان، پایان باز، محدودیت مکان و زمان و کاربرد استعاری آن ها، توجه به ذهنیت شخصیت ها، درون مایه های مدرن (بیگانگی، تنهایی، انزوا، فردگرایی و...)، ذهنیت مرکزی، فشرده سازی زبان و ایجاز، پیرنگ های حذفی و استعاری، عدم قطعیت، وجود ضدقهرمان، درهم آمیختن رویا و واقعیت، بی قصگی، چندلایگی ذهنی شخصیت ها و روایت های نامتوالی.
    کلید واژگان: آنتونی گیدنز, چارلز می, داستان کوتاه, مدرنیسم, مهرنوش مزارعی
    Marzieh Ahadi, Shervin Khamse *, Turab Jangi Ghahreman
    Modernism includes one of the subject matters which were expanded in the various economic, cultural, political, and social fields nearly in the late 19th century. . Modernism entered the fields of literature and story writing gradually and got away from traditional forms and old expression techniques due to enjoying specific literary features. Modernism has characteristics such as anti-traditionalism, humanism, individualism, libertarianism, abstractionism, dehumanization, relativism, protest against the modern industrial world, anti-heroism The emphasis is on the subconscious as well as feminist tendencies. Ms. Mehrnoosh Mazarei is one of the contemporary immigrant story writers who has written several short story collections in the field of Modernist short stories. In this research, we attempt to analyze modernism features existing in the stories regarding votes of Charles May and Susan Ferguson with the descriptive-analytical method, As well as her importance of the place of women's rights in patriarchal society according to the sociological theories of "Anthony Giddens" having investigated elements of modernism in four stories selected by Ms. Mehrnoosh Mazarei. The results of the research showed that she could have figured out her stories by enjoying many elements of Modernism such as starting a story without introduction, Dream-Reality Confusion (DCR), Nonstory, and Character's subjective multilayer.
    Keywords: Anthony Giddens, Charles May, Mehrnoosh Mazarei, modernism, Short story
  • زینب سرمدی*، تراب جنگی قهرمان
    در این مقاله نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در قصه های عامیانه با توجه به حکایت های هزار و یک شب و بر اساس نظریه پراپ مورد بررسی قرار گرفته است و هم​چنین به دسته بندی یا الگو قراردادن قهرمانان و شریران و تحلیل و تبیین نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در حکایت های مذکور پرداخته شده است.هزار و یک شب کتابی است سرگرم کننده که ریشه در ادبیات هندی و ایرانی دارد. این کتاب در حدود قرن دهم هجری در مصر تدوین کامل یافته و در دوره قاجاریه توسط عبداللطیف طسوجی تبریزی به فارسی برگردانیده شده است و از آن جایی که در قصه های عامیانه ساختار متن در جهت نوعی تقابل بین قهرمان و شریر هویت پیدا می کند و نقش قهرمانان در قصه ها سرکوبی شخصیت های شریر و جادوگران است و نقش شریران در قصه ها به هم زدن آرامش خانواده خوشبخت و ایجاد یک نوع خراب کاری است، بر این اساس نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در حکایت های هزار و یک شب توصیف و تحلیل شده است.
    کلید واژگان: نقش و کارکرد داستانی, قهرمانان و شریران, هزار و یک شب
    Zeinab Sarmadi *, Torab Jangi Ghahreman
    This study investigates the narrative role and performance of heroes and villains in common tales of One Thousand and One Nights according to Propp Theory. In addition, it categorizes and symbolizes heroes and villains and analyzes and defines the narrative role and performance of heroes and villains in the aforementioned stories. One Thousand and One Nights is an entertaining book that is rooted in Indian and Iranian literature. The book was entirely written approximately in tenth century AH in Egypt and Abod al-latif Tasouji Tabrizi translated it to Persian in Qajar period. The common tales in the book represent a sort of opposition between heroes and villains. In fact, the role of the heroes is to oppress the villains and wizards. Conversely, the role of the villains in the tales is to disturb a happy family and to establish vandalism. Narrative role and performance of the heroes and villains in One Thousand and One Nights are described and analyzed according to this end.
    Keywords: narrative role, performance, heroes, villains, One Thousand, One Nights
  • زینب سرمدی*، تراب جنگی قهرمان
    در این مقاله نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در قصه های عامیانه با توجه به آثار مهدی آذریزدی و بر اساس نظریه پراپ مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به دسته بندی یا الگو قراردادن قهرمانان و شریران و تحلیل و تبیین نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در آثار مذکور پرداخته شده است. مهدی آذریزدی نویسنده ای معاصر در حوزه ادبیات کودک است که به بازنویسی داستان هایی پرداخته است که ریشه در ادبیات کهن ایران دارد و یکی از آثار او در این زمینه کتاب قصه های تازه از کتاب های کهن است که از نوع تعلیمی و پندآموز است و مجموعه کاملی از ده دفتر است. از آن جایی که در قصه های عامیانه ساختار متن در جهت نوعی تقابل بین قهرمان و شریر هویت پیدا می کند و نقش قهرمانان در قصه ها مبارزه و سرکوبی شخصیت های شریر است و نقش شریران در قصه ها به هم زدن آرامش خانواده خوشبخت و ایجاد یک نوع مصیبت و یا وارد آوردن صدمه و زیان است، بر این اساس نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در آثار مهدی آذریزدی توصیف و تحلیل شده است. با توجه به بررسی های انجام شده می توان نتیجه گرفت قهرمانان و شریران در این آثار حالت ساده و یکسانی دارند که کمتر دگرگونی می یابند و قهرمانان بیشتر به کمک عوامل بیرونی به اهداف خود می رسند، همچنین می توان گفت در مواردی هم پوشانی نقش شریر و یاریگر نیز وجود دارد.
    کلید واژگان: نقش و کارکرد داستانی, قهرمانان و شریران, مهدی آذریزدی
    Zeinab Sarmadi *, Torab Jangi Ghahreman
    This study examine the fictional role and functions of heroes and villains in folk tales according to the works of Mehdi Azar Yazdi and according to Propp’s theory and also examine classification or idolize of heroes and villains and analyze and explain the role and fictional role of heroes and villains in mentioned works.
    Mehdi Azar Yazdi is a contemporary writer in the field of child literature who rewrites stories that are rooted in the ancient Persian literature and one of his works in this area is the book of fresh tales of ancient books which is a kind of educated and adventurous book and a complete collection of ten notebooks and since in folk tales structure of text fined identity in confrontation between the hero and villain and the role of heroes in the stories is fighting and suppression of the evil characters and the role of the wicked in the tales is to stir the calm of a happy family and create a kind of tragedy or cause harm, accordingly, the fictional role and functions of heroes and villains in the works of Mehdi Azar Yazdi are described and analyzed and also some tables have been drawn.
    Keywords: fictional role, function, heroes, villains, Mehdi Azar Yazdi
  • تراب جنگی قهرمان *
    سعدی شیرازی در مقایسه با شاعران و نویسندگان دیگر، یک ویژگی منحصر به فرد دارد که او را از بقیه جدا و ممتاز می سازد. این ویژگی عبارت از نگاه واقع گرا وآگاهانه ای است به دنیا که سعدی آن را در گلستان به نمایش می گذارد. نگاه سعدی در گلستان به دنیای خود از نوع زمینی و واقعی آن است نه از نوع نگاه های دنیاگریزانه ی دینی و عرفانی که آن را عملا گذرگاهی تنگ و تاریک و پر خطر می بینند که باید چشم ها را به آن بست و با بی اعتنایی از آن گذشت. نویسنده در این نوشته می کوشد برخلاف تصور کسانی که دوست دارند سعدی را فقط به عنوان یک عارف یا یک واعظ دینی بشناسند، چهره ی دیگری از او را که با دنیای حقیقی او در ارتباط است و به قدر کافی زمینی هم می باشد به تصویر بکشد. تیپ شناسی افراد انسانی در گلستان، توجه به مقتضیات طبع بشری، حس دنیاخواهانه، توصیف جزئیات زندگی، (= واقعه گویی) ، طنز و مطایبه گویی، تجربه گرایی در اخلاق و مسائل اجتماعی و نیز بحث حضور عقل معاش از جمله مواردی است که در این مقاله برآن ها تاکید شده است.
    کلید واژگان: سعدی, گلستان, دنیایی, زمینی
    Torab Jangi Ghahreman *
    Sadi Shirazi, in contrast to other poets and writers, has a unique feature that distinguishes him from others. This feature is a realistic and conscious look in the world that Sadi portrays in Golestan. Saadi's look in Golestan is a real land of his world, not of the kind of worldly-wise religious and mystical views that make it practically a narrow, dark and high-risk passage that should close the   eyes and ignore it. The author attempts to portray the image of someone who is related to his real world and is sufficiently terrestrial, contrary to the imagination of those who like to know Saadi as just a mystic or religious preacher.
    The typology of human beings in Golestan, attention to the requirements of human nature, the sentimental life, the description of the details of life, (= incident), satire and humor though, empiricism in ethics and social issues, and the discussion of the presence of wisdom is one of the things that This article has been emphasized.
    Keywords: Saadi, Golestan, Worldly, earthly
  • زینب سرمدی*، تراب جنگی قهرمان

    در این مقاله نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در قصه های عامیانه با توجه به آثار صمد بهرنگی و بر اساس نظریه ی پراپ مورد بررسی قرار گرفته است و همچنین به دسته  بندی یا الگو قرار دادن قهرمانان و شریران و تحلیل و تبیین نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در آثار مذکور پرداخته شده است. صمد بهرنگی نویسنده ای معاصر است که با تاثیرپذیری از فولکلور و ادبیات ملی آذری قصه هایی برای کودکان در زمینه ی مسایل اجتماعی نوشته است، و از آن جایی که در قصه های عامیانه ساختار متن در جهت نوعی تقابل بین قهرمان و شریر هویت پیدا می کند و نقش قهرمانان در قصه ها مبارزه با شخصیت های شریر است و نقش شریران در قصه ها ایجاد یک نوع مصیبت و یا وارد آوردن صدمه و زیان است، بر این اساس نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در آثار صمد بهرنگی توصیف و تحلیل شده و جدول هایی نیز رسم شده است. بنابراین با توجه به بررسی های انجام شده می توان نتیجه گرفت قهرمانان و شریران در این آثار حالت ساده و یکسانی دارند که کمتر دگرگونی می یابندو قهرمانان بیشتر به کمک عوامل بیرونی به اهداف خود می رسند و هم چنین می توان گفت در مواردی هم پوشانی نقش شریر و یاریگر نیز وجود دارد.

    کلید واژگان: نقش و کارکرد داستانی, قهرمانان و شریران, صمد بهرنگی
    Zeinab Sarmadi *, Torab Jangi Ghahreman

    This study examine the fictional role and functions of heroes and villains in folk tales according to the works of Samad Behrangi and according to Propp’s theory and also examine classification or idolize of heroes and villains and analyze and explain the role and fictional role of heroes and villains in mentioned works. Samad Behrangi is a contemporary writer that influenced by folklore and Azeri national literature has written stories for children in the field of social issues and since in folk tales structure of text fined identity in confrontation between the hero and villains and the role of heroes in the stories is fighting with evil and villains characters and role of villains is the stories is creating type of disaster or making damage and loss, according to this role and fictional function of heroes and villains in the works of Samad Behrangi  are described and analyzed and some tables have been drawn. Therefore, according to the performed studies, it can be concluded that the heroes and the villains in these works have a simple and uniform state that is less transformative and the heroes are more likely to reach out with external factors and goals and also in some cases overlapping of the role of the villains and assistants can be observed.

    Keywords: fictional role, function, heroes, villains, Samad Behrangi
  • بتول محمدیان، تراب جنگی قهرمان
    منظومه ی خسرو وشیرین نظامی مدتهاست که مورد توجه ادب دوستان قرار گرفته است و آثار نظامی آیینه زندگی نمای مردم قرن ششم است . هرکس در آن تصویر خود و محیط زندگی و روابط اجتماعی و سنن ملی و مذهبی خویش را ناظر است و هر اثری که این خصوصیت را داشته باشد مورد توجه خواهد بود .این اثر دلنشین کمال مطلوب ایرانیان گذسته را در زندگی مادی و معنوی و ذوقیات ظاهر می سازد . به علاوه از مقایسه و تطبیق آن با وضع زندگانی و مقتضیات امروزی دنیا می توان فهمید که ایرانی امروز برای آنکه قومیت خود را از دست ندهد و در آینده نیز ایرانی و از ملل دیگر ممتاز بماند ، چه کمال مطلوب و عقیده و ایمانی را باید تعقیب کند . در این تحقیق سعی شده است با شناخت و استخراج و تبین باورهای عامیانه در شاهکار حکیم نظامی، «منظومه خسرو وشیرین» ضمن بیان معنی و مفهوم باور عامیانه مورد بررسی قرار گیرد .
    کلید واژگان: فرهنگ عامیانه, نظامی گنجوی, خسرو و شیرین
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال