به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

جلال وهابی همابادی

  • شهره رحمانی، جلال وهابی همابادی*، فاطمه سادات طباطبایی نژاد
    هدف
    پدیده تک والدی در تمام دنیا به عنوان یک بحران بزرگ اجتماعی مطرح است و محرومیت از پدر یا مادر یکی از شرایط خاص خانوادگی است که به عنوان یک متغیر مهم می تواند اثرات ویژه ای بر تحول و ابعاد مختلف رفتار کودک به خصوص در زمینه سلامت روانی، جسمانی و عملکرد تحصیلی داشته باشد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش گروهی سبک زندگی مبتنی بر روانشناسی اسلامی- مثبت بر سرمایه روان شناختی و تاب آوری کودکان تک والد بود.
    مواد و روش ها
    روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کودکان تک والد شهر یاسوج در اردیبهشت ماه سال 1402 بودند که از بین آن ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار داده شدند. برای گرداوری اطلاعات پژوهش از پرسشنامه های تاب آوری کونور و دیویدسون2003)و سرمایه های روان شناختی لوتانز و همکاران(2010) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss-24 در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کوواریانس) تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که آموزش گروهی سبک زندگی مبتنی بر روانشناسی اسلامی-مثبت باعث افزایش سرمایه روان شناختی و تاب آوری کودکان تک والد شده است
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که آموزش سبک زندگی اسلامی-مثبت میتوانن به عنوان شیوه آموزشی کارآمد برای افزایش تاب آوری و سرمایه روانشناختی کودکان تک والد در مرا کز مشاوره و خدمات روانشناختی به کاربرده شود.
    کلید واژگان: تاب آوری, سبک زندگی مبتنی بر روانشناسی اسلامی- مثبت, سرمایه روان شناختی, کودکان تک والد
    Shohreh Rahmani, Jalal Vahabi *, Fatemeh Tabatabaeinejad
    Introduction
    The phenomenon of single parenthood is considered as a major social crisis all over the world, and the deprivation of a father or mother is one of the special family conditions that, as an important variable can have special effects on the development and different aspects of the child's behavior, especially in the field of mental health physical and academic performance; Therefore, the aim of the current research was the effectiveness of group lifestyle training based on Islamic-positive psychology on the psychological capital and resilience of single-parent children. Methods and Materials: The current research method is semi-experimental with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population included single-parent children in Yasuj city in May 2023, from which 30 people were selected using targeted sampling and randomly placed in two control and experimental groups. Connor and Davidson's (2003) resilience questionnaires and Luthans et al.'s (2010) psychological capital questionnaires were used to collect research data in the pre-test and post-test stages.The obtained data were analyzed using spss-24 software at two levels of descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (multivariate covariance analysis).
    Results
    The findings showed that lifestyle group education based on Islamic-positive psychology has increased the psychological capital and resilience of single-parent children
    Conclusion
    Based on the results of the present study, it can be said that Islamic-positive lifestyle education can be used as an effective educational method to increase the resilience and psychological capital of single-parent children in Mara through counseling and psychological services
    Keywords: Resilience, Lifestyle Based On Islamic-Positive Psychology, Psychological Capital, Single Parent Children
  • مریم علی بابایی، جلال وهابی همابادی*، شهناز خالقی پور
    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت بر تاب آوری، خصومت و احساس مثبت به همسر در زنان خیانت دیده شهر اصفهان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان خیانت دیده شهر اصفهان در سال 1396 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر، انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه احساس خصومت ویلیامز، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسشنامه احساس مثبت به همسر دانیل الری، فینچام و ترکویتز جمع آوری شدند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 100 دقیقه ای تحت آموزش تلفیقی مهرورزی و خودگویی مثبت قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر انجام شدند. یافته ها نشان دادند بین گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون و پس آزمون - پیگیری، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت می تواند با افزایش سطح تاب آوری، خصومت را کاهش دهد و با فعال سازی سیستم بین فردی صمیمیت، نسبت به همسر احساس مثبت ایجاد کند.
    کلید واژگان: تاب آوری, احساس خصومت, احساس مثبت به همسر, خودگویی مثبت, مهرورزی
    Maryam Alibabaei, Jalal Vahhabi Homabadi *, Shahnaz Khaleghipour
    The purpose of this study to determine the effect of mixed training of kindness and positive self-talk on resiliency, hostility, and positive feelings towards spouse in women who have experienced betrayal in Isfahan city. A semi-experimental method consisting of pre-test, post- test, and one month follow up with a control group was used. The research population included all betrayed women in Isfahan city in 2017. By purposive sampling 30 women were selected and randomly assigned to  the experimental and control groups. Williams'sHostility Questionnaire, Connor and Davidson ‘s Resilience Questionnaire and Daniel Oleary, Fincham & Turkewitz's Questionnaire for Positive Feeling towards Spouse were used as data collection tools. The experimental group received kindness focused therapy and positive self-talk training in 11 sessions that each lasted 100 minutes. Data analysis was conducted by applying repeated measures covariance. A significant difference was indicated between control and experimental groups in pre- and post-test and follow-up. Thus, mixed training of kindness and positive self-talk by enhancing resiliency can reduce hostility and by activating affection between spouses would create positive feelings.
    Keywords: resiliency, hostility, Positive feeling towards spouse, self- talk, Kindness
  • الهه برزه گری، شهناز خالقی پور*، جلال وهابی همابادی
    هدف
    شناسایی مولفه های موثر جهت پیشگیری سیر رفتارهای پرخطر و تداوم آن مورد توجه است. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان در ارتباط با گرایش معنوی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای سرپرست معتاد به مصرف مواد صورت گرفت.
    روش
    روش تحقیق همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش فرزندان معتادان به مصرف مواد بودند که به کلینیک و کمپ های ترک اعتیاد تحت حمایت بهزیستی شهراصفهان در سال 1395 مراجعه کرده بودند. با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 225 نفر(134 پسر و 91 دختر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های گرایش های معنوی، تنظیم شناختی هیجان و خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود.
    یافته ها
    گرایش های معنوی با تنظیم هیجان مثبت و سازگارانه رابطه مثبت و با تنظیم هیجان منفی و ناسازگارانه رابطه منفی داشت. گرایش معنوی با رفتار پرخطر رابطه منفی نشان داد. نتایج حاصل از الگوی ساختاری نشان داد گرایش معنوی به واسطه تنظیم هیجان بر رفتار پرخطر تاثیر غیر مستقیم دارد.
    نتیجه گیری
    گرایش معنوی با اثرمستقیم برتنظیم هیجان سازگارانه و مثبت بر پیشگیری از رفتارهای پرخطر تاثیر دارد.
    کلید واژگان: راهبردهای تنظیم هیجان, گرایش های معنوی, رفتارهای پرخطر, نوجوان
    E Barzegarie, Sh Khaleghipour*, J Vahabi Hamabadi
    Objective
    The identification of effective components in preventing the progress of high-risk behaviors and its persistence. The aim of this study was to investigate the mediating role of emotion regulation in relation to spirituality and high-risk behaviors among adolescents with addicted parent(s).
    Method
    A correlation research method along with structural equation was employed in this study. The research population consisted of adolescents with addicted parents who had presented to clinics and addiction treatment camps under the protection of State Welfare Organization of Isfahan in 2016. A sample of 225 units (134 males and 91 females) was selected via convenience sampling. The research instruments for data collection were Spiritual Orientation Questionnaire, Emotion Regulation Scale, and Risk-taking Scale of Iranian Adolescents.
    Results
    Spirituality had a positive correlation with positive and adaptive emotion regulation and was negatively correlated with negative and maladaptive emotion regulation. Spirituality had also a negative relationship with high-risk behavior. The results of structural pattern showed that spirituality has an indirect effect on high-risk behaviors under the mediation of emotion regulation.
    Conclusion
    Spirituality promotes the prevention of high-risk behaviors by directly affecting adaptive and positive emotion regulation.
    Keywords: emotion regulation strategies, spirituality, high-risk behaviors, adolescents
  • رضا سلطانی، جلال وهابی همابادی*، شهناز خالقی پور

    هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش معنویت بر تاب آوری، عزت نفس و خوداتکایی زنان سرپرست خانوار مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) در شهرستان نایین بود. از جامعه مذکور نمونه ای به حجم 30 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار پژوهش مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه خوداتکایی محقق ساخته مبتنی بر زمینه یاب ارزشی شوارتز (2004) بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزش معنویت قرار گرفتند. داده ها با استفاده ازآزمون تحلیل کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد معنویت بر تاب آوری، عزت نفس و خوداتکایی زنان سرپرست خانوار مطلقه اثربخش است.

    کلید واژگان: معنویت, تاب آوری, عزت نفس, خوداتکایی, زنان سرپرست خانوار مطلقه
    Reza Soltani, Jalal Vahhabie *, Shahnaz Khaleghipour

    The purpose of this study was to determine the effectiveness of spirituality training on resilience, self-esteem and Self-reliance in the in the family caretaker divorced women who was covered by the Imam Khomeini Relief Committee. 30 women were randomly selected among the population via simple sampling method. They were assigned in two experimental and control groups 15 each. The research design was semi-experimental, Pre-test and post-test were conducted on the participants. The instruments used in the research study were Connor and Davidson Resilience Scale (2003), Rosenberg Self-esteem Scale (1965) and a Self-reliance Questionnaire adapted based on the value system proposed by Schwartz (2004. The experimental group was exposed to eight ninety-minute sessions of spirituality instruction. Control group received none. Data were analyzed by using multivariate covariance analysis. The results of data analysis showed that spirituality training program had influenced resilience, self-esteem and self-reliance of women who were family caretakers and this effect for each of the variables of the study was significant.

    Keywords: Spirituality, resilience, self-esteem, Self-reliance, Family caretaker divorced women
  • اکرم سادات مسعودی علوی، شهناز خالقی پور *، جلال وهابی همابادی
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری ارزش های اخلاقی براساس سبک دلبستگی، بهزیستی معنوی و جهت گیری زندگی در نوجوانان بدسرپرست شهر اصفهان شکل گرفت.
    روش کار
    این پژوهش در دسته پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی چندگانه و معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 118 نفر از کودکان بدسرپرست شهر اصفهان بود که به پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور (1987)، پرسشنامه بهزیستی معنوی گومز و فیشر (2003)، پرسشنامه جهت گیری زندگی شییر و کارور(1985) و پرسشنامه بنیان های اخلاقی هایت و گراهام (2004)پاسخ دادند.
    یافته ها
    یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین ارزش های اخلاقی با سبک های دلبستگی، بهزیستی معنوی و جهت گیری زندگی رابطه وجود داشت(0/05p<). برازش مدل مفهومی ارزش های اخلاقی از طریق سبک دلبستگی، بهزیستی معنوی و جهت گیری زندگی مورد تایید قرار گرفت.
    نتیجه گیری
    باتوجه به نتایج به دست آمده برآورد می شود ارزش های اخلاقی فاکتوری است که در آن عوامل معنوی، روانی و اجتماعی دخیل می باشد.
    کلید واژگان: بهزیستی معنوی, جهت گیری زندگی, سبک دلبستگی, ارزش های اخلاقی
    Akramsadat Masoodi Alavi, Shahnaz Khaleghipour *, Jalal Vahabi Homabadi
    Introduction
    This study aimed to investigate the structural relationship of moral values according to attachment style, spiritual well-being and life orientation in unsupervised adolescents in Isfahan.
    Method
    This study is a kind of descriptive investigation of multiple correlation and structural equation. The research sample was comprised of 118 unsupervised children in Isfahan and also the research questionnaires included Hazan and Shaver attachment questionnaire (1987), Gomes& Fisher spiritual well-being questionnaire (2003), Life Orientation Shyer & Carver questionnaire (1985) Graham Hyatt Moral foundations questionnaire (2004).
    Results
    Findings of this study showed that there is a relationship between moral values and attachment style, spiritual well-being and life orientation (P
    Conclusion
    According to the obtained results, the moral values is a factor in which spiritual, psychological and social factors are involved.
    Keywords: spiritual well, being, life orientation, attachment style, moral values
  • مریم موحدی*، شهناز خالقی پور، جلال وهابی همابادی
    این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. تعداد سه نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند از بین کلیه دختران نوجوان 18-14 سال مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای که در سال تحصیلی 95-94 در مدارس شهرستان نجف آباد مشغول به تحصیل بودند انتخاب شدند. پژوهش حاضردر چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه ای پلکانی اجرا شد. در این روش پژوهشی بعد از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی هشت جلسه مداخله ی انفرادی، آموزش راهبرد های مدیریت فرایندی هیجان مبتنی بر مدل گراس به آزمودنی ها ارایه گردید و سه آزمودنی یک ماه بعد، طی سه ماه متوالی مورد پیگیری قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده پژوهش شاملپرسشنامه تنظیم شناختی گارنفسکی (2001) بود که همه آزمودنی ها 11 بار (4 بار خط پایه، 4 بار مداخله و 3 بار پیگیری) موردارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از شاخص های تغییرات روند، شیب، اندازه اثر و شاخص کوهن و تفسیر فراز و فرود استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله مورد نظر به آزمودنی ها موجب کاهش چشمگیر نمرات راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی و نیز افزایش راهبردهای سازگار تنظیم شناختی هیجان گردید به طوری که نمرات در طی هشت جلسه مداخله آموزشی، تغییرات قابل توجهی نسبت به نمرات خط پایه داشتند. بازبینی نمودارهای اثر بخشی و اندازه ضریب تاثیر نیز بیانگر اثر بخشی معنادارو قابل توجه شدت مداخله ی مورد نظر برای هر سه آزمودنی در متغیر های مورد بررسی بود؛ به عبارتی راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در تنظیم شناختی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای موثر بود.
    کلید واژگان: مدیریت فرایندی هیجان, تنظیم شناختی هیجان, اختلال نافرمانی مقابله ای, دختران
    Maryam Movahedi *, Shahnaz Khaleghipour, Jalal Vahabi Homabadi
    The present paper aimed to determine the effectiveness of process management strategies excitement on the cognitive emotion regulation of adolescent girls with oppositional defiant disorder. Three subjects were selected bypurposeful sampling method among all 14-to-18-year-old adolescents with oppositional defiant disorder from schools in the city of Najaf Abad in academic year of 2015-2016. This study was implemented within the framework of a single subject experimental design using multi-tiered base lines design. In this research method, the intervention began after baseline position, in 8 single-subject intervention sessions, the training of process management strategies of excitement, based on Gross model, was presented to the subjects and the subjects were followed up after one month in three consecutive months. The used tools in this research were Garnefski’s (2001) Cognitive Emotion Regulation Questionnaire, in which the subjects were assessed 11 times (4 times for baseline, 4 times for intervention and 3 times for follow-up). Data analysis was done through process change indexes, slope, and size of the effect, the Cohen's index and the ups-and-downs interpretation. The findings of this study showed that the desired intervention significantly reduced the subjects' scores on cognitive emotion regulation strategies and increased the adaptive cognitive emotion regulation strategies so that scores during the eight-session educational intervention had significant changes as compared with baseline. Review of the size of influence coefficient and the effectiveness charts also indicated that there were remarkable and significant effectiveness of intervention intensity for all three subjects in all studied variables. That is, the process management strategies of the excitement on the cognitive emotion regulation of adolescent girls with oppositional defiant disorder are effective.
    Keywords: process emotion management, oppositional defiant disorder, cognitive emotion regulation, girls
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال