به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب جمال رسولی

  • جمال رسولی، منصور قربانی *
    منطقه دلفارد در شمال باختر جیرفت قرار دارد. این منطقه بخش شمال باختری کمپلکس گرانیتوییدی جبال بارز را تشکیل داده و در کمربند ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. کمپلکس جبال بارز ترکیب سنگ شناسی گسترده ای از دیوریت تا آلکالی گرانیت دارد که به صورت چند پالس پی درپی از فرایند تفریق حاصل شده است. آخرین پالس های نفوذی، توده های پورفیری هستند که شواهد کانی سازی مس پورفیری نشان می دهند. یکی از این توده ها، دلفارد است. منطقه دلفارد از نظر کانه زایی مس نسبت به سایر مناطق جبال بارز با اهمیت تر است. به طوری که در این منطقه 3 توده پورفیری وجود دارند که شواهد کانی سازی مس نشان می دهند. کانه های شاخص در این منطقه عبارتند از: کالکوپیریت، پیریت، مالاکیت، آزوریت و مگنتیت. روند دگرسانی در دلفارد با منطقه بندی لاول و گیلبرت همخوانی دارد و شامل دگرسانی های سیلیسی، پتاسیک، فیلیک، آرژیلیک و پروپلیتیک است. طبق مطالعات انجام شده دلفارد اولویت خوبی برای اکتشاف و حفاری دارد. متوسط عیار مس در این کانسار حدود 1800 پی‏پی‎ام است. بررسی ژنز سنگ های بازیک منطقه دلفارد، نشان داد که این سنگ ها نسبت به NMORB از یک منشا غنی تر سرچشمه گرفته اند. همچنین سنگ های منطقه دلفارد معرف ماگماتیسم حاصل از Flux melting در جریان فرورانش پوسته اقیانوسی به زیر پوسته مجاور هستند. به عبارت دیگر، می توان توالی کالک آلکالن سنگ های منطقه دلفارد را به رژیم تکتونیکی فشارشی نسبت داد که در امتداد زون ارومیه- دختر، به صورت افق های ماگمایی با گسترش و حجم قابل ملاحظه نفوذ و فوران کرده اند. در نهایت اینکه ژنز سری گرانیتی مورد مطالعه، مشابه با گرانیتوییدهای کالک آلکالن و ناشی از تفریق مذاب بازالتی منشا گرفته از گوشته متاسوماتیسم شده، توسط سیالات ناشی از صفحه فرورونده است. بر اساس سن سنجی به روش U/Pb زیرکن، سن توده گرانیتوییدی دلفارد 3/1 ± 90/15 میلیون سال برآورد شده است. می توان تصور کرد که در محدوده زمانی کوتاه، تفریق ماگمای مزبور کامل شده و این توده نفوذی به صورت پی درپی با فاصله زمانی بسیار کم نفوذ و در پوسته جایگیری کرده است.
    کلید واژگان: دگرسانی, کانه زایی, پتروژنز, سن سنجی زیرکن به روش U, Pb, دلفارد- جیرفت}
    J. Rasouli, M. Gorbani*
    Delfard area is located in the northwestern of Jiroft, formed the northwestern part of the Jabālbārez granitoid complex, in Uromiyeh- Dokhtar magmatic belt. The Jabālbārez granitoid complex has a wide range of rocks inclusive from diorite to alkali granite, which were formed by magmatic differentiation process over the several course of consecutive pulses. Last pulses are masses of porphyry that showed evidence of copper mineralization. One of these intrusive bodies is Delfard. Copper mineralization in Delfard area​​ is more important than other parts of Jabālbārez. Consequently, in the area, three porphyry masses showing the evidence of porphyry copper mineralization. Chalcopyrite, Pyrite, Malachite, Azurite and Magnetite are indicative minerals. Alteration zones in Delfard area are silicic, potassic, arjelic, phyllic, and propylitic that can be correlated with Lovell and Gilbert model. According to studies, Delfard has high potential for exploration and drilling. The average copper content in the ore is about 1800 ppm. Petrogenesis review of the mafic rocks in Delfard area shows that these rocks originated from a richer source than NMORB. In addition, the rocks of Delfard area are Flux melting pointer that happened in the subduction of oceanic crust under the adjacent crust. In other words, the sequence of calc-alkaline rocks of Delfard area attributed to compressional tectonic regime that intrusived and erupted along the Uromiyeh- Dokhtar zone with development and high volume in the form of magmatic horizons. Finally, petrogenesis of studied granite series is similar to the calc-alkaline granitoids, which was originated from basaltic magma mantle metasomatised by fluids from the subducted slab. Based on zircon U-Pb geochronology,the age of Delfard granitoid is 15/83±1/3 Ma. One can imagine that, magmatic differentiation process was completed in a short time and intrusive body was sequentially penetrated and placed in the earth's crust in a short time.
    Keywords: Alteration, Mineralization, Petrogenesis, Zircon U-Pb geochronology, Delfard- Jiroft}
  • جمال رسولی، منصور قربانی، وحید احدنژاد
    کمپلکس گرانیتوئیدی جبال بارز در جنوب شرق استان کرمان، بین طول های شرقی ′45 ◦57 تا ′00 ◦58 و عرض های شمالی ′30 ◦28 تا ′00 ◦29 واقع شده است. در این کمپلکس، پیکره اصلی سنگ شناسی شامل گرانودیوریت بوده؛ ولی سنگ هایی با ترکیب کوارتزدیوریت، گرانیت و آلکالی گرانیت و به مقدار بسیار کم تونالیت نیز دیده شده است که به وفور دارای انکلاوهای ماگمایی فلسیک و مافیک هستند. احتمالا انکلاوهای فلسیک حاصل گسیختگی های حاشیه ای در اثر ضربان های تزریق متوالی در فازهای اولیه و سقف توده نفوذی گرانیتوئیدی بوده و انکلاوهای مافیک نیز با استناد به تفاوت های آشکار با سنگ میزبان گرانیتوئیدی، نشانه ای از اختلاط ماگمای فلسیک و مافیک در منطقه است. بررسی های میکروسکپی ریزساختارها نشان دهنده سه نوع ریزساختار ماگمایی، ساب ماگمایی و میلونیتی است که ریزساختارهای ماگمایی و ساب ماگمایی، هم زمان با جایگیری توده اتفاق افتاده است؛ ولی ریزساختارهای میلونیتی، حاصل فعالیت های پس از جایگیری توده هستند. بر اساس بررسی های ژئوشیمیایی، ماگمای مجموعه مورد بررسی، سرشت پرآلومین تا متاآلومین داشته و گروه ماگمایی آن از نوع کالک آلکالن پتاسیم متوسط تا بالاست. همچنین بررسی نمودارهای تغییرات اکسیدهای اصلی و عناصر فرعی، طیف پیوسته ای بین ترکیبات سنگ های مورد بررسی نشان داده که بیانگر انجام تفریق ماگمایی گسترده در طی تبلور است. بررسی های صحرایی، مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی نشان می دهد که سنگ های مورد بررسی از نوع گرانیتوئیدهای نوع I است و در زیر مجموعه گرانیت های CAG قرار می گیرند. از نظر جایگاه زمین ساختی، این سنگ ها جزو گرانیتوئیدهای کمان قاره ای بوده اند و از گرانیت های قبل از برخورد تا هم زمان با برخورد به شمار می آیند. به نظر می رسد کمپلکس گرانیتوئیدی جبال بارز در داخل یک پهنه برشی قرار گرفته و ماگما از محل کالداری میجان در دفعات مختلف در طول پهنه برشی، به شکل سیل تزریق و جایگزین شده و خاستگاه ساختاری کمپلکس گرانیتوئیدی جبال بارز، فضاهای کششی است که محصول رژیم زمین ساختی ترافشارشی هستند.
    کلید واژگان: مجموعه گرانیتوئیدی جبال بارز, فرورانش, ریزساختارها, زمین ساخت ترافشارشی}
    Jamal Rasouli, Mansour Ghorbani, Vahid Ahadnejad
    IntroductionThe Jebale-Barez Plutonic Complex (JBPC) is composed of many intrusive bodies and is located in the southeastern province of Kerman on the longitude of the 57◦ 45 ' east to 58◦ 00' and Northern latitudes 28◦ 30' to 29◦ 00'. The petrologic composition is composed of granodiorite, quartzdiorite, granite, alkali-granite, and trace amounts of tonalite with dominant granodiorite composition. Previously, the JBPC was separated into three plutonic phases by Ghorbani (2014). The first plutonic phase is the main body of the complex with composition of quartz-diorite to granodiorite. After differentiation of magma in the magmatic chamber, the porphyritic and not fully consolidated magmas have intruded into the main body. Their compositions were dominantly granodiorite and granite that are defined as the second plutonic phase. Finally, the last phase was started by an intrusion of the holo- leucogranite into the previous bodies. This plutonic activity was pursued by the minor Quaternary basaltic volcanism that shows metamorphic haloes in the contacts. They are dominantly porphyric leucogranites. However, some bodies show dendritic texture that may imply the existence of silicic fluids in the latest crystallization stages.
    Materials and methodsIn this article different analysis methods were used. For example, we used a total of two hundred samples of the various granitoids that were selected for common thin section study. Forty four representative samples from the different granitic rocks were selected for whole rock chemical analyses. The analyses of both major and trace elements were performed at the Department of Earth Sciences, the University of Perugia, Italy. The analysis for all major elements was carried out by an X-ray fluorescence spectrometry (XRF) using a tube completed with a Rn and W anode under conditions with acceleration voltage of 40-45 kV and electric current ranging from I=30-35 mA. After calcination of powdered samples and full matrix correction, the sum of all major oxides was equal to about 100 wt.%. The concentration of trace elements in the selected samples has been performed by Inductively Coupled Plasma-Mass Spectrometry (ICP-MS). The uncertainty is
    Keywords: Jebale-Barez Plutonic Complex, subduction, microstructures, transpression tectonic}
  • جمال رسولی *، منصور قربانی، وحید احدنژاد
    مجموعه ی نفوذی جبال بارز متشکل از چندین توده ی نفوذی گرانیتوئیدی بوده که در خاور و شمال خاوری جیرفت و در جنوب استان کرمان قرار گرفته اند. ترکیب سنگ شناسی این مجموعه شامل فلدسپار قلیایی گرانیت، گرانیت، گرانودیوریت، کوارتزسینیت و کوارتزدیوریت است. اما سنگ نفوذی غالب در این منطقه، گرانودیوریت است. نسبت U-Th در سنگ های گرانیتوئیدی یک وسیله ی مناسب برای تعیین چگونگی سنگ زایی است. بر این اساس، سنگ های گرانیتوئیدی جبال بارز دارای خاستگاه ماگمایی هستند، زیرا نسبت U-Th در آنها کمتر از 5 است. این ویژگی به همراه بسته شدن ایزوتوپی زیرکن تا Ċ900، اجازه می دهد تا اطلاعات به دست آمده از نسبت U-Pb را نماینده ی سن مجموعه ی گرانیتوئیدی جبال بارز فرض کرد. بر اساس سال سنجی زیرکن به روش U-Pb، سن توده ی گرانیتوئیدی جبال بارز 71/0±48/15 میلیون سال برآورد شده است. می توان تصور کرد که در این گستره ی زمانی، تفریق ماگمایی در منطقه ی جبال بارز کامل شده و این توده های نفوذی به صورت پی در پی و با فاصله ی زمانی بسیار کم نفوذ کرده و در پوسته جایگیری کرده اند. همچنین، برپایه ی بررسی ها مشخص شد که برخی از زیرکن ها موروثی بوده و سن های ناسازگاری نشان می دهند. پس از بررسی ها مشخص شد که این زیرکن های موروثی، به پی سنگ قدیمی ایران (پروتروزوئیک پیشین و میانی) وابسته بوده و در مشاهدات صحرایی روی زمین رخنمون ندارد.
    کلید واژگان: سال سنجی به روش U-Pb, پی سنگ ایران, پروتروزوئیک پیشین و میانی, زیرکن موروثی, مجموعه گرانیتوئیدی جبال بارز}
    Jamal Rasuoli *
    The Jebale-Barez plutonic complex (JBPC) is composed of granitic rocks and located in the E-NE of Jiroft in the SE part of Kerman Province. It is mainly consists of granodiorite but alkali-feldspar granite, granite, quartz-syenite and quartz-diorite can be observed in the region. The U-Th ratio in granitoids was used for petrogenetic studies. In this point of view, the JBPC has U-Th ratio lower than 5 which may imply its magmatic origin. The zircon isotopic closure of 900 °C and U-Pb ratio indicated that the U-Pb age (15.48±0.71 Ma) could be assigned to the crystallization of granitic magma. Some analyzed zircon crystals display inherited ages of Iranian basement (Early and Middle Proterozoic) which is not exposed in the study area.
    Keywords: U-Pb zircon dating, Iranian Basement, Early, Middle Proterozoic, Inherited zircon, Jebale Barez}
  • جمال رسولی*، منصور قربانی، وحید احدنژاد
    مجموعه پلوتونیک جبال بارز متشکل از چندین توده نفوذی گرانیتوئیدی است که در شرق و شمال شرق جیرفت در جنوب استان کرمان واقع شده است. ترکیب سنگ شناسی این مجموعه شامل گرانودیوریت، کوارتزدیوریت، گرانیت و آلکالی گرانیت می باشد؛ اما سنگ نفوذی غالب در این منطقه، گرانودیوریت است. کانی های غالب در ترکیب این سنگ ها پلاژیوکلاز، آلکالی فلدسپار، بیوتیت، آمفیبول و کوارتز است. ترکیب پلازیوکلازها متغیر است و از آندزین تا لابرادوریت تغییر می کند و آلکالی-فلدسپارها در رده ارتوکلاز قرار می گیرند. همه آمفیبول ها از نوع ماگمایی بوده و در سه گروه آمفیبو های کلسیک، آمفیبول های سرشار از آهن و آمفیبول های (Fe، Mg، Mn) دار قرار گرفته اند. بررسی وضعیت اکسیداسیون و احیایی ماگمای منشاء گرانیتوئیدهای منطقه بر اساس ترکیب آمفیبول ها، نشان دهنده فوگاسیته بالای اکسیژن است. شواهد نشان می دهد که گرانیت های منطقه جبال بارز سری مگنتیتی بوده و ماگما در شرایط اکسیدان و در مرز ورقه های همگرا تشکیل شده است. بر اساس محاسبه های زمین دما فشارسنجی، بر اساس روش هایHamarstrom -Zen، Schmidt،Johnson -Rutherford، Smith - Andersonو Uchida، متوسط فشار محاسبه شده بین 54/1 تا 87/7 کیلوبار در تغییر است و عمق قرارگیری اتاق ماگمایی و شروع تبلور را 18 تا 23 کیلومتر می توان برآورد کرد. همچنین بر اساس دماسنج دو فلدسپار، دمای جایگیری گرانیتوئیدهای جبال بارز به روش Anderson مابین 550 تا 750 و به روش Putirka مابین 710 تا 830 درجه سانتی گراد و بر اساس تیتانیوم در بیوتیت، مابین 670 تا 720 سانتی-گراد در تغییر است. همچنین دماسنجی به روش هورنبلند پلاژیوکلاز دمای 578 تا 732 درجه سانتی گراد را برای به تعادل رسیدن این دو کانی نشان می دهد.
    کلید واژگان: مجموعه گرانیتوئیدی جبال بارز, شیمی کانی, زمین دما فشارسنجی, محتوی آلومینیم کل آمفیبول}
    Rasoulij.*, Ghorbanim., Ahadnejad, V
    Jebale-Barez plutonic complex is composed of granitoid intrusive bodies and is located in the East and southeastern of Jiroft province of Kerman. The plutonic complex is composed of granodiorite, quartzdiorite, granite and alkaligranite. Plutonic rocks are mainly composed of plagioclase, alkali-feldspar, biotite, amphibole and quartz. Based on microprobe analysis, plagioclases vary from andesine to labradorite and alkali feldspars occur as orthoclase. All amphiboles are magmatic and placed in three groups: calcic amphiboles, iron-rich amphiboles, amphiboles consist of Fe, Mg, Mn. The study of oxidation and reduction state of their source magma by amphibole chemistry, in dicated high oxygen fugacity. Therefore, granitoids of Jebale-Barez plutonic complex are I-type or related to magnetite series and the estimated oxygen fugacity imply oxidation magma and its formation in convergent plate boundary. On the basis of geo-thermo- barometriccalculations, using Hamarstrom - Zen, Schmidt, Johnson - Rutherford, Smith - Andersonand Uchida methods, amphiboles have crystallized about 1.54 to 7.87 kbar at the depth about 18 to 23 km. As emplacement or crystallization temperature of Jebale Barez plutonic complex based on the two feldspar thermometer using Anderson method hasbeen ranges between 550 to 750 ºC and using Putirka method has been achieved between 710 to 830 ºC and based on Ti-in- amphibole thermometer has been ranges between 670 to 735 ºC. In addition, hornblende -plagioclase thermometer shows 653 to 732 °C for equilibrium of these two minerals.
    Keywords: Jebale, Barez plutonic complex, Mineral chemistry, Thermo, barometry, AlT content of amphibole}
  • لیلا برهمند، جمال رسولی، منصور قربانی

    سنگ های مورد بررسی در محور دهج-میدوک در شمال شهر بابک قرار دارند. در این منطقه، در مجموع هشت توده پورفیری نیمه عمیق شامل میدوک، پرکام، ایجو، سقینو، نرکوه، ایوب انصار، سرا و کدر دیده شده اند که از میان آنها توده های پرکام، ایجو، سقینو و میدوک باردار بوده و توده های نرکوه، ایوب انصار، سرا و کدر عقیم اند. ترکیب سنگ شناسی این مجموعه ها بیشتر شامل کوارتزدیوریت و گرانودیوریت است. کانی های غالب در ترکیب این سنگ ها شامل پلاژیوکلاز، آمفیبول، بیوتیت، پیروکسن، پتاسیم فلدسپار و کوارتز. بیوتیت به عنوان یکی از شاخص ترین کانی های فرومنیزین در این سنگ ها محسوب می شود. از نظر ترکیب شیمیایی همه بیوتیت ها (توده های باردار و نیز توده های عقیم) در بین قطب آنیت و سیدروفیلیت قرار گرفته اند. بیوتیت های توده های عقیم از نوع ماگمایی اولیه هستند ولی بیوتیت های توده های باردار علاوه بر اینکه به صورت اولیه نیز دیده شده اند در گستره ی بیوتیت های دوباره متعادل شده و بیوتیت های دگرسان شده نیز قرار می گیرند. بررسی چگونگی اکسایش و احیای ماگمای خاستگاه توده های مورد بحث بر اساس ترکیب بیوتیت، بیانگر برقراری شرایط اکسیدی و فوگاسیته ی اکسیژن بالاست. این شواهد نشان می دهند که سنگ های مورد بررسی سری مگنتیتی بوده و ماگما در شرایط اکسایش و در مرز ورقه های همگرا تشکیل شده اند. دمای جایگیری توده های باردار بر اساس تیتانیوم در بیوتیت، بین 548 تا 574 درجه ی سانتی گراد بوده و این دما برای توده های عقیم بین 749 تا 805 درجه ی سانتی گراد محاسبه شده است. همچنین فشار محاسبه شده براساس آلومینیم کل بیوتیت برای توده های باردار kb 22/0 تا kb 87/0 و برای توده های عقیم kb 15/1 تا kb 94/1 است. محتوی آلومینیم کل بیوتیت برای توده های باردار بین 3/2 تا 9/2 و برای توده های عقیم بالاتر از 3/3 است. این داده ها نشان می دهند که بر اساس روش یوشیدا و همکاران، سنگ های توده های باردار، توانایی خوبی در کانه زایی مس دارند. در نهایت اینکه شاره های وابسته در توده های باردار میزان log(fH2O/fHCl) بالاتری نسبت به شاره های وابسته به توده های عقیم دارند.

    کلید واژگان: محور دهج, میدوک, کمربند ماگمایی ارومیه, دختر, شیمی کانی, زمین, دما فشارسنجی, محتوی آلومینیم کل بیوتیت}

    Studied rocks are located in Dehaj-Meiduk area north of Shahrbabak.There are eight porphyry intrusive bodies in this region including Meiduk, Parkam, Iejoo, Segino, Narkoh, Ayoub ansar, Sara and Keder that Meiduk, Parkam, Iejoo nad Segino are productive and Narkoh, Ayoub ansar and Sara are barren. The intrusive bodies are composed of quartzdiorite and granodiorite. The intrusive bodies are mainly composed of plagioclase, amphibole, biotite, Pyroxene, alkali-feldspar and quartz. Biotite is one of the most ferromagnesian mineral of these rocks. Compositionally, all biotites (barren and productive intrusive bodies) are situated between annite and siderophylite. Biotites in barren intrusive bodies are primary magmatic but biotites in productive intrusive bodies are primary, reequilibrated and altered. The study of oxidation and reduction state of their source magma by biotite chemistry indicates the crystallization in oxidation conditions and high oxygen fugacity. Therefore biotite rich intrusive bodies in Dehaj-Meiduk area complex are I-type or related to magnetite series and the estimated oxygen fugacity imply oxidation magma and its formation in convergent plate boundary. Emplacement or crystallization temperature for intrusive bodies in Dehaj-Meiduk area based on, Ti-in-Biotite thermometer, has been achieved between 548 to 574 ºc for productive intrusive bodies and 749 to 805 ºc for barren intrusive bodies. Also Al-barometer accounts that the pressure of biotites crystallization is 0.22 to 0.78K bar for productive intrusive bodies and 1.15 to 1.94 Kbar for barren intrusive bodies. The AlT content of biotite is 2.3 to 2.9 for productive intrusive bodies and higher than 3.3 for barren intrusive bodies. These data confirm that productive intrusive bodies has a good ability for copper mineralization based on Uchida et al. Method. Finally, the fluid related to productive intrusive bodies have log (fH2O / fHCl) higher than the fluid related to barren intrusive bodies.

    Keywords: Dehaj-Meiduk area, Urumieh-Dokhtar magmatic belt, Mineral chemistry, Thermobarometry, AlT content of biotite}
  • جمال رسولی، منصور قربانی، وحید احدنژاد

    مجموعه ی نفوذی جبال بارز متشکل از چندین توده ی نفوذی گرانیتوئیدی است که در شرق و شمال شرق جیرفت و در جنوب استان کرمان قرار گرفته اند. ترکیب سنگ شناسی این مجموعه عبارتند از گرانودیوریت، کوارتزدیوریت، گرانیت – قلیایی گرانیت. اما سنگ نفوذی غالب در این منطقه، گرانودیوریت است. کانی های غالب در ترکیب این سنگ ها عبارتند از پلاژیوکلاز، پتاسیم فلدسپار، بیوتیت، آمفیبول و کوارتز. ترکیب پلاژیوکلازها متغیر بوده و از آندزین تا لابرادوریت تغییر می کند. بیوتیت شاخص ترین کانی فرومنیزین در سنگ های گرانیتوئیدی جبال بارز است و از نظر ترکیبی بین قطب آنیت و سیدروفیلیت قرار گرفته است. بیشتر این بیوتیت ها از نوع ماگمایی اولیه بوده و بخشی از آن ها در گستره ی بیوتیت های دوبار متعادل شده قرار دارند. بررسی چگونگی اکسایش و احیای ماگمای خاستگاه گرانیتوئیدهای منطقه بر اساس ترکیب بیوتیت، بیانگر برقراری شرایط نسبتا اکسیدی و گریزندگی اکسیژن بالاست. این شواهد نشان می دهند که گرانیت های سرشار از بیوتیت منطقه ی جبال بارز، سری مگنتیتی بوده و ماگما در شرایط اکسایشی و در مرز ورقه های همگرا تشکیل شده است. بر اساس تیتانیوم در بیوتیت، بین 670 تا 720 درجه ی سانتی گراد در تغییر است. همچنین فشار محاسبه شده براساس آلومینیم کل بیوتیت برای این مجموعه ی گرانیتوئیدی kb 87/1 تا kb15/0 (با میانگین kb 32/1) محاسبه شده است. محتوی آلومینیم کل بیوتیت در منطقه، بین 10/2 تا 80/2 در تغییر بوده و بر اساس روش یوشیدا و همکاران، سنگ های گرانیتوئیدی مجموعه جبال بارز، توانایی خوبی در کانه زایی مس دارند.

    کلید واژگان: مجموعه گرانیتوئیدی جبال بارز, زمین, دما فشارسنجی, محتوی آلومینیم کل بیوتیت}

    Jebale-Barez plutonic complex is composed of granitoid intrusive bodies and is located in the east- northeast Jiroft, southeastern Kerman Province. The plutonic complex is composed of granodiorite, quartzdiorite and granite - alkaligranite. The Plutonic rocks are mainly composed of plagioclase, alkali-feldspar, biotite, amphibole and quartz. Based on microprobe analysis, plagioclase compositions vary from andesine to labradorite and alkali feldspars occur as orthoclase. Biotite is the common ferromagnesian mineral in Jebale-Barez plutonic complex. Compositionally, it is situated between annite and siderophylite. Most of these biotites are primary magmatic, but some are located in reequilibrated area. The study of oxidation and reduction state of their source magma by biotite chemistry indicates the increasing of oxidation conditions and high oxygen fugacity. Therefore, biotite rich granitoids of Jebale-Barez plutonic complex are I-type or related to magnetite series and the estimated oxygen fugacity imply oxidation magma and its formation in convergent plate boundary. Emplacement or crystallization temperature of the Jebale-Barez plutonic complex, based on the two feldspar thermometer, ranges between 550 to 750 ºC and based on Ti-in-Biotite thermometer ranges between 672 to 720 ºC. Al-barometer shows that the pressure of biotites crystallization is 0.43 to 1.61Kbar and the AlT content of biotite is 2.1 to 2.8. Jebale-Barez plutonic complex has a good ability for copper mineralization based on Uchida et al Method.

    Keywords: Jebale-Barez plutonic complex, mineral chemistry, thermobarometry, AlT content of biotite}
  • جمال رسولی، منصور قربانی، وحید احدنژاد
    کمپلکس جبال بارز متشکل از توده های نفوذی زیادی از جمله دره حمزه، میجان، کرور، هیشین و... است که در جنوب خاور استان کرمان، میان طول های خاوری ′45 ◦57 تا ′00 ◦58 و عرض های شمالی ′30 ◦28 تا ′00 ◦29 واقع شده است. ترکیب سنگ شناسی این توده ها شامل کوارتزدیوریت، گرانودیوریت، گرانیت و آلکالی گرانیت است. در نمودار های ژئوشیمیایی تغییرات اکسیدها، طیف پیوسته ای میان ترکیبات سنگ های مورد مطالعه دیده می شود که این امر نشان دهنده انجام تفریق ماگمایی گسترده و پیوسته ای در طی تبلور است. همچنین بر پایه مطالعات ژئوشیمیایی، ماگمای توده های مورد بررسی، سرشت پرآلومین تا متاآلومین دارند و از دید سری ماگمایی از نوع کالک آلکالن پتاسیم متوسط تا بالا هستند. بررسی های صحرایی، مطالعات سنگ نگاری و ژئوشیمیایی نشان می دهند که سنگ های مورد مطالعه از نوع گرانیتوییدهای نوع I هستند. از دید جایگاه زمین ساختی، توده های مورد مطالعه، جزو گرانیتوییدهای کمان قاره ای هستند و از گرانیت های پیش از برخورد تا همزمان با برخورد به شمار می آیند. در منطقه جبال بارز سه فاز ماگمایی در الیگومیوسن رخ داده است. اولین فاز ماگمایی، بیشتر ترکیب کوارتزدیوریت تا گرانودیوریت دارد و بدنه اصلی توده نفوذی جبال بارز را می سازد. به نظر می رسد پس از یک فاصله زمانی کوتاه و تفریق ماگمای درون آشیانه ماگمایی، توده های پورفیری به درون توده اصلی نفوذ کرده اند. ترکیب سنگ شناسی این توده ها (فاز دوم) به طور چیره گرانودیوریت تا گرانیت است. در پایان پس از مدت زمان کوتاه، آخرین فاز ماگمایی الیگومیوسن (فاز سوم) در منطقه رخ داده است که ترکیب گرانیتی تا آلکالی گرانیتی دارد. بر پایه موقعیت قرارگیری منطقه در نوار ماگمایی ارومیه- دختر به نظر می رسد که سنگ های مورد مطالعه حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی نوتتیس به زیر پوسته قاره ای ایران مرکزی هستند.
    کلید واژگان: جبال بارز, فرورانش, پهنه ارومیه, دختر, حاشیه فعال قاره ای, گرانیتوییدهای نوع I}
    J. Rasouli, M. Gorbani, V. Ahadnejad
    Jebale-Barez granitoid complex is composed of intrusive bodyes included Mijan, Dareh hamzeh, Kerver and Hishin and is located In the southeastern province of Kerman on the lengths of the 57◦ 45 ' east to 58◦ 00' and Northern latitudes 28◦ 30' to 29◦ 00'.The petrologic composition in intrusive bodyes composed of granodiorite, quartzdiorite, granite and alkali-granite. The geochemical variation diagrams of major oxides, the continuous spectrum of rock compositions has been carried out which indicates the crystallization of magmatic differentiation and extensive appendices. The magma nature of these rocks is sub-alkaline-calc-alkaline, which in SiO2-K2O plot they fall into calc-alkaline series with high potassium. Field observations, petrographic and geochemical studies suggest that the rocks in this area have granitoides I type. Studying the geochemical diagrams of the rocks in the studied area indicates that these rocks have been formed in active continental margin tectononic setting. Most of the volcanic arc granites (VAG) are of "pre-collision" and "syn- collision" types. Three magmatic phases occurred in oligomiocene in this area. The first phase of magmatism in this area composed of the quartzdiorite and diorite that makes the main body of Jebale-Barez granitoid complex. Porphyry bodies will penetrate into the main body, after a short period of magmatic fractionation inside the nest of magma. Petrographic composition of the second phase is mainly diorite to tonalite. Oligo-Miocene magmatic final phase (Phase III) occurs in the region after a short time that the lithological composition of the granite to alkali granite. The third group of rocks in the study area the main body mother came magma fractionation. based on the location of Urmia-Dokhtar magmatic belt seems the rocks of this region there came to subducted oceanic crust Neotethyan beneath continental crust of central Iran.
    Keywords: Jebal, e Barez, Subduction, Urmia, dokhtar zone, Active continental margin, I type granitoides}
  • جمال رسولی، منصور قربانی *، وحید احدنژاد
    مجموعه پلوتونیک جبال بارز متشکل از چندین توده نفوذی گرانیتوئیدی است که در شرق و شمال شرق جیرفت در جنوب استان کرمان واقع شده اند. ترکیب سنگ شناسی این مجموعه شامل: گرانودیوریت، کوارتزدیوریت، گرانیت و سینوگرانیت است. اما سنگ نفوذی غالب در این منطقه، گرانودیوریت است. این مجموعه گرانیتوئیدی، آنکلاوهای ماگمایی کروی و بیضوی با ترکیب مونزودیوریت، مونزودیوریت کوارتزدار و دیوریت کوارتزدار دارد. قطر این آنکلاوها از حدود چند میلی متر تا 30 سانتی متر متغیر است. اندازه کانی های تشکیل دهنده آنکلاوها در قشر خارجی، ریزتر از مرکز آنکلاو است. دانه ریز بودن قشر خارجی آنکلاوها نشانه سرد شدن سریع مذاب سازنده آن در هنگام ورود به داخل ماگمای گرانیتوئیدی میزبان است. حضور آنکلاوهای ماگمایی به همراه شواهدی از حضور بافت های غیر تعادلی نظیر: فنوکریست فلدسپار با بافت های پویی کیلیتیک و آنتی پرتیت، خوردگی، تحلیل رفتگی و دگرسانی پلاژیوکلازها، حضور لخته های مافیک، آپاتیت های سوزنی، تیغه های پلاژیوکلاز کوچک درون پلاژیوکلازهای بزرگ تر و مرز مضرس و کنگره های زایده دار آنکلاو، همگی آمیختگی ماگمایی را تایید می کنند. همچنین، پلاژیوکلازها زونینگ عادی و در برخی از موارد زونینگ نوسانی نشان می دهند که موید آمیختگی ماگمایی است. آنکلاوها و سنگ های میزبان آنها از لحاظ ژئوشیمیایی نیز با یکدیگر تفاوت های در خور توجهی نشان می دهند. به این صورت که آنکلاوها غنی از سدیم بوده و گرانودیوریت های میزبان از پتاسیم غنی هستند. علاوه بر این، آنکلاوها نسبت به گرانودیوریت های میزبان، از عناصر LILE و LREE تهی بوده و از عناصر HREE و Ti غنی هستند. بنابراین، به نظر می رسد این دو گروه سنگی شاید از دو ماگمای مختلف منشا گرفته و در اثر فرآیند آمیختگی و اختلاط ماگمایی در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند.
    کلید واژگان: آمیختگی ماگمایی, آنکلاو ماگمایی, حاشیه فعال قاره ای, جبال بارز, پهنه ماگمایی ارومیه, دختر}
    Jamal Rasouli, Mansour Ghorbani, Vahid Ahadnejad
    The Jebale-Barez plutonic complex is composed of granitoid intrusive bodies and is located in the east and northeast of Jiroft and south of the Kerman province. The plutonic complex is composed of granodiorite, quartz diorite, syenogranite and mostly granite. This plutonic complex includes abundant rounded and ellipsoid magmatic enclaves ranging in size from a few millimeters to 30 centimeters and varying in composition from quartz diorite, monzodiorite to quartz monzodiorite. These enclaves are very fine-grained and show chilled margin and their crystal size gradually decreases from center to the margin. The chilled margin is an evidence of rapid magma cooling once the enclaves were surrounded by host felsic magma. The mingling of two magmas is testified by presence of the disequilibrium textures such as: poikilitic and antipertite textures in the K-feldspar megacrysts, rounded, corroded and altered plagioclases, mafic clots, acicular apatites, small lath-shaped plagioclases in the large plagioclases as well as the occurrence of mafic microgranular enclaves with crenated and cuspate contact with the felsic -host rocks. Also, the plagioclase crystals display essentially normal and occasionally oscillatory zoning. The enclaves and their host rocks, geochemically is different. The former is Na-enriched whilst the latter is enriched in K. Furthermore, the enclaves are depleted in LREE and LILE while are enriched in HREE and Ti in analogy to their host granodiorites. Therefore, it seems that the enclaves and granodiorites have been originated from two different magmas which were placed adjacent to each other by magma mingling and mixing process.
    Keywords: Magma mingling, Magmatic enclaves, Active continental margin, Jebale Barez, Uromieh, Dokhtar magmatic zone}
  • جمال رسولی *، داریوش اسماعیلی، وحید احدنژاد

    کمپلکس گرانیتوئیدی بروجرد یکی از بزرگ ترین کمپلکس های نفوذی در پهنه ساختاری سنندج- سیرجان در غرب ایران است. واحد اصلی سنگ شناسی آن گرانودیوریت است که به وسیله استوک های کوچک کوارتزدیوریتی و مونزوگرانیتی قطع می گردد. در این پژوهش با استفاده از مطالعات ناهم سان گردی قابلیت مغناطیس شدگی، پارامتر ناهم سان گردی خودپذیری مغناطیسی میانگین بررسی شد. داده های ناهم سان گردی خودپذیری مغناطیسی میانگین در تعداد 95 نمونه از واحدهای سنگی مختلف کمپلکس بروجرد، با میزان دگرسانی کانی بیوتیت در مقطع نازک مربوط به این ایستگاه ها با هم مقایسه و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان می دهد که مقادیر ناهم سان گردی قابلیت مغناطیس شدگی، SIμ 14 تا SIμ 921 است. همچنین مشخص شد که بین شدت دگرسانی کانی بیوتیت و ناهم سان گردی خودپذیری مغناطیسی میانگین رابطه عکس برقرار است. داده های ناهم سان گردی قابلیت مغناطیس شدگی مشخص می کند که کمپلکس گرانیتوئیدی بروجرد جزء سنگ های پارامغناطیس بوده و در گرانیت های سری ایلمنیتی ایشی هارا قرار می-گیرد. همچنین با استناد به مطالعات قبلی می توان گفت که دامنه تغییرات مقادیر ناهم سان گردی مغناطیسی میانگین در پهنه سنندج- سیرجان شمالی حدودا SIμ 200 است و بنابراین کمپلکس های گرانیتوئیدی پهنه سنندج- سیرجان شمالی از لحاظ مغناطیسی، پارامغناطیس می باشند. در نهایت می توان گفت که در همه کمپلکس های گرانیتوئیدی پهنه سنندج- سیرجان شمالی بین شدت دگرسانی کانی بیوتیت و ناهم سان گردی مغناطیسی میانگین رابطه عکس برقرار است. یعنی در هر جایی از کمپلکس های گرانیتوئیدی پهنه سنندج- سیرجان شمالی که شدت دگرسانی کانی بیوتیت بالا رفته باشد، احتمالا مقدار ناهم سان گردی مغناطیسی میانگین کاهش یافته است.

    کلید واژگان: ناهم سان گردی خودپذیری مغناطیسی میانگین, ناهم سان گردی قابلیت مغناطیس شدگی, دگرسانی بیوتیت, کمپلکس گرانیتوئیدی بروجرد}
  • جمال رسولی*، داریوش اسماعیلی، محمد محجل کفشدوز
    همبافت گرانیتوئیدی بروجرد یکی از همبات های نفوذی بزرگ در پهنه ی ساختاری سنندج- سیرجان است که واحد سنگ شناسی غالب آن گرانودیوریتی است و استوک های کوچک کوارتزدیوریتی و مونزوگرانیتی نیز آن را همراهی می کنند. بررسی سازوکار جایگزینی همبات گرانیتوئیدی بروجرد (غرب ایران) با استفاده از روش ناهمسانگردی پذیررفتاری مغناطیسی (AMS) بر پایه ی نتایج حاصل از آنالیز 290 نمونه تهیه شده از 96 ایستگاه از واحدهای سنگ شناختی اصلی همبافت انجام شده است. نتایج حاصل نشان می دهدکه همبافت یاد شده، جزء گرانیتوئیدهای پارامغناطیس بوده و میزان پذیرفتاری و مغناطیسی ناهمسانگرد مغناطیسی از واحد کوارتزدیوریتی به واحد مونزوگرانیتی کاهش می یابد. همچنین شکل بیضوی مغناطیسی در نصف ایستگاه ها، خطی و در بقیه ایستگاه ها صفحه ایست. بافت های مغناطیسی نشاندهنده این است که جایگزینی همبات گرانیتوئیدی بروجرد به صورت سیل انجام شده است و خاستگاه ساختاری همبات گرانیتوئیدی بروجرد، فضاهای کششی محصول رژیم زمین ساختی ترافشارشی هستند.
    کلید واژگان: برگوارگی و خطوارگی, ریزساختارها, همبات گرانیتوئیدی بروجرد, پذیررفتاری مغناطیسی ناهمسانگرد}
    J. Rasouli*, D. Esmaeily, M. Mohajjel Kafshdouz
    Broujerd granitoid complex is one of the large intrusive complexes in structural zone of Sanandaj-Sirjan and petrologicaly they are composed of granodiorite and quartzdiorite and which are accompanied by monzogranite stocks. Study of Broujerd granitoid complex replacement mechanism (west of Iran) has been done with the use of anisotropic magnetic susceptibility technique (AMS) on the basis of results obtained from analysis of 290 samples collected from 96 stations from the main petrologic units. The results show that this complex is part of paramagnetic granitoids and rate of magnetic susceptibility anisotropy is reduced from quartz diorite to monzogranite unit. Elliptical magnetic form is in half of the linear stations and in rest of plane stations. Magnetic fabrics show that replacement of Broujerd granitic complex has been done as sill and structural setting of granitic complex in Broujerd is extensional shear fractures which are product of transpression tectonic regime.
    Keywords: Broujerd Granitic complex, anisotropy of magnetic susceptibility}
  • Esmaeilyd., Rasoulij., Mohajel, M
    Boroujerd plutonic complex is a part of Sanandaj – Sirjan structural zone which is located in western Iran. The dominant lithologic units are granodiorite that accompanied with small a –quartz diorite and monzogranitie stocks. The purpose of this research was to study the microstructure in this complex zone. Based on microscopic studies of microstructures, four type of microstructures have been identified: 1-magmatic microstructures, commonly observed in south–west of complex where its known as a Goosheh, 2-high–temperature solid–state microstructures observed in east and south–east toward the center of complex, 3- low–temperature solid–state microstructures in center, which are extended toward the west and south–west and finally 4- mylonitic to submylonitic microstructures that are extended from center to the north. Concentration of deformation intensity in north and west of complex can be attributed to existence of shear zones and faults in these regions, while magnetic microstructures in Goosheh granite indicate that tectonic forces could not affected these rocks, which can be correlated with their age that are young.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال