به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

جمال عاشوری

  • اسما فولادی، مریم شکری*، فاطمه محمدآبادی، جمال عاشوری

    پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی تحلیل رفتار کاربردی و بازی درمانی بر افزایش مهارت های اجتماعی کودکان کم توان ذهنی خفیف انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان کم توان ذهنی خفیف مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سه شهر تهران در فصل بهار سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 کودک کم توان ذهنی خفیف بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش (تحلیل رفتار کاربردی و بازی درمانی) و یک گروه کنترل جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 10 جلسه 45 دقیقه ای (دو جلسه در هفته) به صورت گروهی تحت آموزش تحلیل رفتار کاربردی و بازی درمانی قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. ابزار پژوهش حاضر شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه مهارت های اجتماعی (گریشام و الیوت، 1990) بود. داده ها با روش های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که هر دو روش مداخله تحلیل رفتار کاربردی و بازی درمانی در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش مهارت های اجتماعی و هر سه مولفه آن شامل همکاری، قاطعیت و خویشتن داری کودکان کم توان ذهنی خفیف شدند (001/0<p)، اما بین روش های مداخله در افزایش مهارت های اجتماعی و مولفه های آن تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، درمانگران، مشاوران و روانشناسان می توانند از هر دو روش تحلیل رفتار کاربردی و بازی درمانی برای افزایش مهارت های اجتماعی کودکان کم توان ذهنی خفیف استفاده کنند.

    کلید واژگان: تحلیل رفتار کاربردی, بازی درمانی, مهارت های اجتماعی, کم توان ذهنی خفیف
    Asma Fooladi, Maryam Shokri *, Fatemeh Mohammadabadi, Jamal Ashoori

    The present research was conducted with the aim of comparison the effectiveness of applied behavior analysis and play therapy on increasing the social skills of mild intellectual disability children. This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was quasi-experimental with pre-test-post-test design with experimental and control groups. The research population was mild intellectual disability children referred to counseling centers in the third district of Tehran in the spring season of 2022 year. The research sample was 40 mild intellectual disability children who after reviewing the inclusion criteria were selected by the available sampling method and randomly were assigned into three equal groups including two experimental groups (applied behavior analysis and play therapy) and one control group. Each of experimental groups underwent by applied behavior analysis and play therapy for 10 sessions of 45 minutes (two sessions per week) as a group and during time the control group did not receive education. The tools of the current research included a demographic information form and social skills questionnaire (Gresham and Elliott, 1990). Data were analyzed by multivariate analysis of covariance and Bonferroni post hoc test in SPSS version 22 software. The findings showed that both intervention methods of applied behavior analysis and play therapy in compared to the control group led to increase the social skills and each three components of them including cooperation, assertiveness and self-control of mild intellectual disability children (P<0.001), but between the intervention methods there was no significant difference in increasing the social skills and their components (P>0.05). According to the results of the present study, therapists, counselors and psychologists can use both methods of applied behavior analysis and play therapy to increase the social skills of mild intellectual disability children.

    Keywords: Applied Behavior Analysis, play therapy, social skills, mild intellectual disability
  • جمال عاشوری*
    ازدواج به منزله مهم ترین و عالی ترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تاکید بوده است. دلایل اصلی ازدواج عشق و محبت داشتن به شریک و همراه در زندگی، ارضای نیازهای عاطفی-روانی و افزایش شادی و خشنودی است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر شادکامی و تنظیم هیجان زوجین بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 2 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر اساس پروتکل Afshari et al. (2022) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه تنظیم هیجان Gross & John (2003) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر تنظیم هیجان (17/6 = F و 002/0 = P) و شادکامی (81/5 = F و 003/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (تنظیم هیجان و شادکامی) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر گروه آزمایش بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد که این تاثیرات پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا بر تنظیم هیجان و شادکامی زوجین موثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
    کلید واژگان: مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا, شادکامی, تنظیم هیجان, زوجین
    Jamal Ashoori *
    Marriage has always been emphasized as the most important and the highest social custom to meet people's emotional needs. The main reasons for marriage are having love and affection for a partner and companion in life, satisfying emotional-psychological needs and increasing happiness and contentment. Therefore, the aim of the current research was to investigate the effectiveness of therapy based on realistic acceptance and commitment on couples' happiness and emotion regulation. In terms of purpose, the current research was of an applied type, and in terms of method, based on the research design and method, it was quasi-experimental with a pre-test and post-test design (with an experimental group and a control group and a three-month follow-up period). The statistical population used in the current study included all couples who referred to family counseling and couple therapy centers in the 2nd district of Tehran in 1401. Among these people, 40 people (20 couples) were selected using the purposeful sampling method and randomly assigned to an experimental group (20 people or 10 couples) and a control group (20 people or 10 couples). Then, a treatment package based on acceptance and realistic commitment was implemented on the experimental group based on the protocol of Afshari et al (2022). The research tools included the Oxford Happiness Questionnaire and the Gross & John (2003) Emotion Regulation Questionnaire. In order to statistically analyze the data, variance analysis with repeated measurements and LSD post hoc test and SPSS software version 26 were used. F value and significance level were calculated in the variable of emotion regulation (F = 6.17 and P = 0.002) and happiness (F = 5.81 and P = 0.003). It can be concluded that the independent variable (treatment based on realistic acceptance and commitment) has significantly changed the dependent variables (regulation of emotion and happiness). Therefore, it can be concluded that the changes made in the dependent variables were due to the implementation of the treatment based on acceptance and realistic commitment on the experimental group. The results of the LSD post hoc test showed that these effects were stable. Based on the available findings, it can be concluded that the therapy based on realistic acceptance and commitment was effective in regulating the emotions and happiness of couples. Therefore, it is suggested that experts benefit from the techniques of this approach in their work.
    Keywords: therapy based on realistic acceptance, commitment, Happiness, emotion regulation, Couples
  • سارا پارسایی، سارا حقیقت، جمال عاشوری*
    این پژوهش با هدف بررسی نقش انگیزش پیشرفت، صفات شخصیت و سرسختی روانشناختی در پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شد. پژوهش حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر ورامین در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از میان آنها 130 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. همه آنان پرسشنامه های انگیزش پیشرفت (هرمانز، 1970)، صفات شخصیت (کاستا و مک کری، 1992)، سرسختی روانشناختی (کوباسا، 1979) و اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین انگیزش پیشرفت، برون گرایی، پذیرش، سازگاری، وظیفه شناسی و سرسختی روانشناختی با اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر رابطه منفی و معنادار و بین روان رنجورخویی با اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین متغیرهای انگیزش پیشرفت، روان رنجورخویی، برون گرایی، پذیرش، سازگاری، وظیفه شناسی و سرسختی روانشناختی توانایی پیش بینی معنادار اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر را داشتند (05/0>p). با توجه به یافته های این پژوهش مشاوران و متخصصان باید به نشانه های متغیرهای انگیزش پیشرفت، صفات شخصیت و سرسختی روانشناختی توجه کرده و بر اساس آنها برنامه هایی برای کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر طراحی و اجرا کنند.
    کلید واژگان: انگیزش پیشرفت, صفات شخصیت, سرسختی روانشناختی, اضطراب اجتماعی
    Sara Parsaie, Sara Haghighat, Jamal Ashoori *
    This research aimed to investigate the role of achievement motivation, personality traits and psychological hardiness in predicting social anxiety of educable mentally retarded students. Present research was a cross-sectional from type of correlation. The research population included all educable mentally retarded students of Varamin city in 2017-18 academic years that from them 130 people were selected by simple sampling method. All of them completed the questionnaires of achievement motivation (Hermans, 1970), personality traits (Costa & McCrae, 1992), psychological hardiness (Kobasa, 1979) and social anxiety (Connor & et al, 2000). The data were analyzed by Pearson correlation and multiple regression with enter model methods. The findings showed there was a positive and significant relationship between the achievement motivation, extroversion, openness, agreeableness, conscientiousness and psychological hardiness with social anxiety of educable mentally retarded students and there was a negative and significant relationship between the neuroticism with social anxiety of educable mentally retarded students. Also the variables of achievement motivation, neuroticism, extroversion, openness, agreeableness, conscientiousness and psychological hardiness significantly could predict the social anxiety of educable mentally retarded students (p<0/05). According to findings of this research counselors and experts consider the symptoms of achievement motivation, personality traits and psychological hardiness and based on design and implemente programs to decrease the social anxiety of educable mentally retarded students.
    Keywords: achievement motivation, Personality traits, psychological hardiness, social anxiety
  • لیلا نوری، آمنه مرادی شکیب، المیرا اعزازی بجنوردی، فاخته ادیب *، جمال عاشوری
    مقدمه
    دانشجویان دارای مشکلات زیادی در زمینه سازگاری به ویژه سازگاری اجتماعی و بهداشتی هستند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و بهداشتی دانشجویان پرستاری انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری شامل همه دانشجویان رشته پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد پیشوا در سال تحصیلی 95-1394 بودند. در مجموع 40 پرستار با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد آموزش دید. گروه ها ابعاد سازگاری اجتماعی و بهداشتی پرسشنامه سازگاری Bell را تکمیل کردند. داده ها به کمک نرم افزار SPSS-19 و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در سازگاری اجتماعی و بهداشتی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث بهبود سازگاری اجتماعی و بهداشتی دانشجویان پرستاری شد (0/05≥p).
    نتیجه گیری
    نتایج حاکی از اهمیت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش سازگاری اجتماعی و بهداشتی دانشجویان پرستاری بود. بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران برای بهبود ابعاد سازگاری به ویژه سازگاری اجتماعی و بهداشتی از گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده کنند.
    کلید واژگان: گروه درمانی, پذیرش و تعهد, سازگاری اجتماعی, سازگاری بهداشتی, دانشجویان پرستاری
    Layla Noori, Amene Moradi Shakib, Elmira Ezazi Bojnourdi, Fakhteh Adib *, Jamal Ashoori
    Introduction
    University students are a lot of problems in the field of adjustment especially social and health adjustment. Therefore, present research aimed to investigate the effectiveness of group therapy based on acceptance and commitment on social and emotional adjustment of nursing students.
    Methods
    This research carried out as a semi-experimental, with a pre-test and post-test design. The statistical population was included all nursing students of Islamic Azad University of Pishva branch in 2015-16 academic years. Totally 40 nurse were selected by voluntary sampling method and randomly assigned to two equal groups. The experimental group educated 8 sessions of 90 minutes by group therapy based on acceptance and commitment. Groups completed the dimensions of social and health adjustment of Bell’s adjustment questionnaire. Data were analyzed with using of SPSS-19 and by multivariate analysis of covariance method.
    Results
    The findings showed there were a significant difference between experimental and control groups in the social and health adjustment. In the other words, group therapy based on acceptance and commitment significantly led to improve of social and health adjustment of nursing students (p≤0/05).
    Conclusion
    The results are due to the importance of group therapy based on acceptance and commitment on increase social and health adjustment of nursing students. Therefore, it is suggest that counselor and therapists to improve dimension of adjustment especially social and health adjustment used from group therapy based on acceptance and commitment.
    Keywords: Group Therapy, Acceptance, Commitment, Social Adjustment, Health Adjustment, Nursing Students
  • امیرحسن کوهی *، غلامعلی احمدی، جمال عاشوری، رضا بیرامی
    این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان سبک های مدیریتی، خلاقیت و تعهد سازمانی با رضایت شغلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران دبیرستان های شهر قرچک است که تعداد 140 مدیر به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای برای حجم نمونه انتخاب شد. سپس پرسشنامه چندعاملی مدیریت بس و آوولیو، پرسشنامه خلاقیت تورنس، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسشنامه رضایت شغلی هرزبرگ بین آنها توزیع شد. در پایان داده های پژوهش جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است.
    یافته ها نشان می دهد میان سبک مدیریت تحول آفرین، سبک مدیریت تبادلی، خلاقیت و تعهد عاطفی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (p<0/01) و خلاقیت، سبک مدیریت تبادلی و تعهد عاطفی در یک مدل پیش بین توانستند 35 درصد از واریانس رضایت شغلی را پیش بینی کنند و نیز سهم خلاقیت در پیش بینی رضایت شغلی بیش از سایر متغیرها بوده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت خلاقیت، سبک مدیریت تبادلی و تعهد عاطفی باعث افزایش رضایت شغلی مدیران می شود.
    کلید واژگان: سبک های مدیریتی, خلاقیت, تعهد سازمانی, رضایت شغلی, مدیران
    amirhasan koohi*, gholamali ahmadi, Jamal Ashoori, Reza Beyrami
    Job satisfaction is one of the most important factors in increasing efficiency and creating positive attitude in individuals toward their work.This research aimed to investigating the relationship between management styles,creativity and organizational commitment with job satisfaction.Study population consists of all highschool principals in Qarchack and using multi-phase cluster sampling, 140 principals were chosen as the study sample. . All of them completed the multiple management questionnaire (Bass and Avolio, 1995), creativity questionnaire (Torrance, 1990), organizational commitment questionnaire (Allen and Meyer, 1997) and Herzberg’s job satisfaction questionnaires (Dant and et al, 1966).Results showed a positive and significant relationship between transformational management style, transactional management style, creativity and affective commitment with job satisfaction (p<0/01). Creativity, transactional management style and effective commitment in one predictive model predicted about 35 percent of variance of job satisfaction and also share of creativity in predicting job satisfaction was more than other variables. Therefore creativity, transactional management style and affective commitment lead to higher job satisfaction in high school principals.
    Keywords: Management Styles, Creativity, Organizational Commitment, job satisfaction, Managers
  • مرضیه نیاز آذری، معصومه عبدالهی، نرجس خاتون ذبیحی حصاری، جمال عاشوری
    سابقه و هدف
    یکی از شایع ترین بیماری های دوران بارداری، دیابت بارداری است که برای نخستین بار در دوران بارداری شروع یا تشخیص داده می شود. با توجه به اهمیت تشخیص سریع و درمان به موقع این بیماری، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر معنویت درمانی گروهی بر اضطراب و کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت بارداری انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه زنان مبتلا به دیابت بارداری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر ورامین در سال 1394 بود. درمجموع، 40 بیمار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 80 دقیقه ای با روش معنویت درمانی گروهی آموزش دید. همه گروه ها پرسشنامه های اضطراب Cattell (Cattell’s Anxiety Questionnaire: CAQ) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (World Health Organization’s quality of life: WHOQOL) را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS 19 تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان داد که میان گروه های معنویت درمانی گروهی و کنترل در اضطراب و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود داشت؛ به عبارت دیگر معنویت درمانی گروهی به طور معناداری باعث کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت بارداری شد (01/0>P).
    استنتاج: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، معنویت درمانی گروهی در کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی اهمیت دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران از روش معنویت درمانی گروهی برای کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی استفاده کنند.
    کلید واژگان: اضطراب, دیابت بارداری, کیفیت زندگی, معنویت درمانی گروهی
    Marziyeh Niaz Azari, Masoomeh Abdollahi, Narjes Khatoon Zabihi Hesari, Jamal Ashoori
    Background and
    Purpose
    Gestational diabetes (GD) is one of the most prevalent diseases in women during pregnancy that is initiated and diagnosed during the pregnancy. Given the importance of early diagnose and timely treatment of this disease, the present study was conducted to investigate the effect of spiritual group therapy (SGT) on anxiety and quality of life among the women with Gestational diabetes.
    Materials And Methods
    This quasi-experimental study was conducted on 40 women with GD referring to the healthcare center of Varamin, Tehran, Iran, in 2015 using a pretest-posttest design. The study population was selected through available sampling method and randomly assigned into two groups of 20 cases. The experimental group was subjected to eight 80-minute sessions of SGT. The two study groups filled out the World Health Organization’s quality of life and the Cattell’s anxiety questionnaires. The data were analyzed by multivariate analysis of covariance method using SPSS version 19.
    Results
    According to the results, there was a significant difference between the experimental and control groups in terms of the anxiety and quality of life (P
    Conclusion
    As the findings of the present study indicated, the SGT method had a significant role in the reduction of anxiety and improvement of the quality of life. Therefore, the counselors and therapists are suggested to use the SGT method to decrease anxiety and increase quality of life.
    Keywords: Anxiety, Gestational diabetes, Quality of life, Spiritual group therapy
  • زهرا دشت بزرگی، مهری داداش پور آهنگر، سحر امین الشریعه، جمال عاشوری، مرجان علی زاده *
    مقدمه
    بسیاری از مشکلات دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی به اختلال در عملکردهای اجرایی مربوط است که ممکن است توسط آموزش نوروفیدبک بهبود یابند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر آموزش نوروفیدبک بر توجه پایدار و حافظه کاری در دانش آموزان پسر ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک بررسی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ورامین در سال 1394 بود. 30 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 60 دقیقه ای با روش نوروفیدبک آموزش دید. برای اندازه گیری توجه پایدار و حافظه کاری به ترتیب آزمون های کامپیوتری CPT و N-back انجام شد.
    یافته ها
    اختلاف معنی داری بین میانگین های توجه پایدار و حافظه کاری گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون وجود داشت. آموزش نوروفیدبک به طور معنی داری توجه پایدار و حافظه کاری در دانش آموزان پسر ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی را افزایش داد.
    نتیجه گیری
    یافته ها استفاده از آموزش نوروفیدبک جهت بهبود اختلال شناختی در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی را پیشنهاد می دهد.
    کلید واژگان: نوروفیدبک, توجه, اختلال شناختی
    Zahra Dashtbozorgi, Mehri Dadashpour Ahangar, Sahar Aminalsharieh, Jamal Ashoori, Marjan Alizadeh*
    Introduction
    Several difficulties of students with attention deficit/ hyperactivity disorder (ADHD) are related to executive dysfunctions, which may improve by neurofeedback training. This study was aimed to investigate the effect of neurofeedback training on sustain attention and working memory in male elementary school students with ADHD.
    Materials And Methods
    This study was a quasi-experimental investigation with a pretest-posttest design. The statistical population were included male elementary school students with ADHA that referred to counseling centers of Varamin city in 2015. Thirty students were selected using sampling method and randomly divided into two groups. The experimental group educated twelve 60-minute-sessions of neurofeedback training. To assess sustain attention and working memory, CPT and N-back computerized tests were performed, respectively.
    Results
    There was a significant difference between the averages of sustains attention and working memory of experimental and control groups in the posttest stage. The neurofeedback training significantly increased sustain attention and working memory in male elementary school students with ADHD.
    Conclusion
    The findings suggest use of neurofeedback training to improve cognitive dysfunction in children with ADHD.
    Keywords: Neurofeedback, Attention, Cognitive Dysfunction
  • لیلا نوری، سارا حقیقت، جمال عاشوری *
    مقدمه
    دانشجویان به ویژه دانشجویان پرستاری در زمینه سازگاری اجتماعی و عاطفی دارای مشکلات فراوانی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان پرستاری انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش شامل همه دانشجویان رشته پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد پیشوا در سال تحصیلی 95-1394 بودند. از میان آنان 40 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با رویکرد گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد آموزش دید. گروه ها ابعاد سازگاری اجتماعی و عاطفی پرسشنامه سازگاری Bell را تکمیل کردند. داده ها به کمک نرم افزار SPSS-17 و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای سازگاری اجتماعی و عاطفی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث بهبود سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان پرستاری شد (05/0 ≥ P).
    نتیجه گیری
    نتایج حاکی از تاثیر روش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان پرستاری بود. بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران برای بهبود ابعاد سازگاری به ویژه سازگاری اجتماعی و عاطفی از روش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده کنند.
    کلید واژگان: درمان, پذیرش و تعهد, سازگاری اجتماعی, سازگاری عاطفی, پرستاری
    Leyla Noori, Sara Haghighat, Jamal Ashoori *
    Introduction
    Students, especially nursing students, have many problems in terms of social and emotional adjustment. Therefore, the present research aimed at determining the effect of group therapy based on acceptance and commitment on social and emotional adjustment of nursing students.
    Methods
    This research was a semi-experimental with a pre-test and post-test with experimental and control groups. The research population included all nursing students of Islamic Azad University of Pishva branch, during academic years 2015 and 2016. From this group, 40 individuals were selected by available sampling method and randomly assigned to 2 equal groups. The experimental group was trained by the approach of group therapy based on acceptance and commitment during 8 sessions of 90 minutes. Both groups completed dimensions of social and emotional adjustment of Bell’s adjustment questionnaire. Data were analyzed using the SPSS-17 software and by multivariate analysis of covariance method.
    Results
    The findings showed that there was a significant difference between experimental and control groups in the variables of social and emotional adjustment. In other words, group therapy based on acceptance and commitment significantly led to improvement in social and emotional adjustment of nursing students (P ≤ 0.05).
    Conclusions
    The results are due to the effect of group therapy based on acceptance and commitment method indicating increased social and emotional adjustment of nursing students. Therefore, it is suggest for counselors and therapists to use group therapy based on acceptance and commitment method to improve dimensions of adjustment-specific social and emotional adjustment.
    Keywords: Therapy, Acceptance, Commitment, Social Adjustment, Emotional Adjustment, Nursing
  • جمال عاشوری*، مجید رحیمی
    این پژوهش با هدف بررسی نقش عوامل اجتماعی فرهنگ سازمانی، جو سازمانی و رضایت شغلی در پیش بینی امنیت شغلی کارکنان پالایشگاه گاز عسلویه انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه کارکنان پالایشگاه گاز عسلویه در سال 1396 بودند که از میان آنان 332 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه های فرهنگ سازمانی (هافستد، 1991)، جو سازمانی (جاو و لیو، 2003)، رضایت شغلی (دانت و همکاران، 1966) و امنیت شغلی (فرانسیس و بورلینگ، 2005) را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان تحلیل شدند. نتایج نشان داد فرهنگ سازمانی، جو سازمانی و رضایت شغلی با امنیت شغلی کارکنان پالایشگاه گاز عسلویه رابطه مثبت و معنادار داشتند. همچنین متغیرهای پیش بین (یعنی فرهنگ سازمانی، جو سازمانی و رضایت شغلی) توانستند 1/59 درصد از تغییرات امنیت شغلی کارکنان پالایشگاه گاز عسلویه را پیش بینی کنند که در این پیش بینی سهم جو سازمانی بیشتر از سایر متغیرها بود (01/0P<). بنابراین برای افزایش امنیت شغلی کارکنان پالایشگاه گاز عسلویه باید ابتدا جو سازمانی را بهبود بخشید و سپس به نقش سایر متغیرها توجه کرد. همچنین مسیولان و مشاوران باید به نشانه های متغیرهای مذکور توجه کرده و بر اساس آنها برنامه های مناسبی برای افزایش امنیت شغلی کارکنان پالایشگاه گاز عسلویه طراحی و اجرا کنند.
    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, جو سازمانی, رضایت شغلی, امنیت شغلی
    Jamal Ashoori *, Majid Rahimi
    This research aimed to investigate the role of social factors of organizational culture, organizational climate and job satisfaction in predicting of job security in employees of Asaloyeh gas refinery. This study was a descriptive - analytical from type of correlation. The population of research was included all employees of Asaloyeh gas refinery in 2017 year that from them 332 person were selected by randomly simple sampling method. All of them completed the questionnaires of organizational culture (Hofsted, 1991), organizational climate (Jaw & Liu, 2003), job satisfaction (Dant & et al, 1966) and job security (Francis & Burling, 2005). Data was analyzed with Pearson correlation and multivariate regression with enter model methods. The findings showed organizational culture, organizational climate and job satisfaction had a positive and significant relationship with job security in employees of Asaloyeh gas refinery. Also the predicred variables (means job security in employees of Asaloyeh gas refinery) could predict 59/1 percent of variance of job security in employees of Asaloyeh gas refinery that in this predicting the share of organizational climate was higher than other variables (P<0/01). So to increase the job security in employees of Asaloyeh gas refinery, the first must improve the organizational climate and then consider the role of other variables. Also officials and counselors must consider the symptoms of mentioned variables and design and implementation appropriate programs to increase the job security in employees of Asaloyeh gas refinery.
    Keywords: Organizational Culture, organizational climate, Job satisfaction, job security
  • فلورا رحیم آقایی، خدیجه حاتمی پور، جمال عاشوری*
    مقدمه
    پرستاران به دلیل حساسیت های شغلی با استرس زیادی مواجه هستند. استرس های شغلی می توانند باعث افزایش افسردگی و کاهش کیفیت زندگی شوند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر طرحواره درمانی بر کاهش علائم افسردگی و افزایش کیفیت زندگی پرستاران انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه نیمه-تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. 40 پرستار زن از میان همه پرستاران زن بیمارستان های شهر ورامین انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه مداخله 10 جلسه 80 دقیقه ای با روش طرحواره درمانی گروهی آموزش دید. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های افسردگی بک و کلارک و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که قبل از مداخله میانگین و انحراف معیار افسردگی و کیفیت زندگی به ترتیب 34/6±60/37 و 32/11±89/71 بود، اما پس از مداخله میانگین و انحراف معیار آنها به ترتیب 80/3±89/25 و 71/9±33/85 شد. همچنین میان گروه های مداخله و کنترل در افسردگی و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود داشت. طرحواره درمانی گروهی کاهش علائم افسردگی (738/35=F) و افزایش کیفیت زندگی (451/23=F) پرستاران را نشان داد (001/0>p).
    نتیجه گیری
    نتایج اهمیت طرحواره درمانی گروهی را در کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی پرستاران نشان داد. بنابراین پرستاران می توانند از روش طرحواره درمانی گروهی برای کاهش علائم افسردگی و بهبود کیفیت زندگی استفاده کنند.
    کلید واژگان: طرحواره درمانی, افسردگی, کیفیت زندگی, پرستاران
    Flora Rahimaghaee, Khadijeh Hatamipour, Jamal Ashoori *
    Introduction
    Nurses are face a lot of stress, because the sensitivity job. Job’s stresses could led to increase depression and decrease quality of life. This research aimed to investigate the effect of group schema therapy on decrease depression symptom and increase quality of life among nurses.
    Methods
    This was a semi-experimental with a pre-test and post-test design. Forty women’s nurse selected from all hospitals women’s nurses of Varamin city and randomly was replaced into two equal groups. The intervention group educated 10 sessions of 80 minutes by group schema therapy method. Data collecting instrument were included the questionnaires of Beck and Clarck’s depression and World Health Organization’s quality of life. Data was analyzed by multivariate analysis of covariance method and with using SPSS (Ver., 19) software.
    Results
    The findings showed before the intervention, the mean and standard deviation of depression and quality of life was 37/60±6/34 and 71/89±11/32 respectively, but after the intervention, the mean and standard deviation of them became 25/89±3/80 and 85/33±9/71 respectively. Also, there was a significant difference between intervention and control groups in the depression and quality of life. The group schema therapy revealed the decrease depression symptoms (F=35/738) and increase quality of life (F=23/451) of nurses (P
    Conclusion
    The results indicate the importance of group schema therapy in decreasing depression and increasing quality of life of nurses. Therefore, nurses could use from group schema therapy method to reduce depression symptoms and improve quality of life.
    Keywords: Schema Therapy, Depression, Quality of Life, Nurses
  • زهرا رجایی، حمید شفیع زاده، ناهید بابایی امیری، آزیتا امیرفخرایی *، جمال عاشوری
    زمینه و هدف
    کیفیت زندگی مطلوب تنها با نداشتن بیماری تعیین نمی شود، بلکه به شرایط روانشناختی دیگری مانند فرسودگی شغلی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی روانشناختی نیز وابسته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فرسودگی شغلی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی روانشناختی در پیش بینی کیفیت زندگی پرستاران انجام شد.
    روش بررسی
    مطالعه از نوع توصیفی– تحلیلی همبستگی بود. جامعه آماری همه پرستاران شاغل در بیمارستان های دولتی شهر تهران در سال 1394 بودند. 400 پرستار به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای، انتخاب شدند. پرسشنامه های فرسودگی شغلیMaslach & Jackson، حمایت اجتماعی ادراک شده Zimet و همکارانش، سرسختی روانشناختی Kobasa و کیفیت زندگی World Health Organization ابزار های مورد استفاده در مطالعه بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان و به کمک نرم افزار SPSS نسخه 15 انجام شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد فرسودگی شغلی با کیفیت زندگی پرستاران رابطه معکوس و معنی دار (39/0r=) و حمایت اجتماعی ادراک شده (61/0r=) و سرسختی روانشناختی (45/0r=) رابطه مثبت و معنی داری (01/0P<) با کیفیت زندگی پرستاران داشتند. در مدل پیش بین فرسودگی شغلی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی روانشناختی توانستند 3/59 درصد از تغییرات کیفیت زندگی پرستاران را پیش بینی کنند (593/0=R2).
    نتیجه گیری کلی: متغیرهای فرسودگی شغلی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی روانشناختی نقش موثری در پیش بینی کیفیت زندگی پرستاران داشتند. از این رو پیشنهاد می شود مشاوران، درمانگران و برنامه ریزان به نشانه های متغیرهای مذکور توجه کرده و بر اساس آنها برنامه هایی برای بهبود کیفیت زندگی پرستاران طراحی کنند.
    کلید واژگان: فرسودگی, حمایت اجتماعی, سرسختی, کیفیت زندگی, پرستاران
    Z. Rajaei, H. Shafizadeh, N. Babaeiamiri, A. Amirfakhraei *, J. Ashoori
    Background and Aim
    Appropriate quality of life not only is determined by disease, but also is depends to psychological condition such as job burnout, perceived social support and psychological hardiness. The research aim was to investigate the role of job burnout, perceived social support and psychological hardiness in predicting nurses’ quality of life.
    Materials and Methods
    The study was descriptive–analysis from type of correlation. The statistical population was including all nurses in Tehran affiliated hospitals in 2015. By multistep cluster sampling method, 400 nurses were selected. The study instruments were the Maslach & Jackson job burnout, Zimet & et al perceived social support, Kobasa psychological hardiness and World Health Organization quality of life questionnaires. Data analysis was performed in SPSS V.15 using coefficient Pearson correlation and multivariate regression analysis using Enter model.
    Results
    The findings showed that Job burnout (r=-0/39) had a significant negative relationship with nurses’ quality of life also perceived social support (r=0/61) and psychological hardiness (r=0/45) showed a significant positive relationship with nurses quality of life (P
    Conclusion
    The job burnout, perceived social support and psychological hardiness variables had effective roles in predicting nurses’ quality of life. Hence, it is proposed that counselors, therapists and planners consider the symptoms of these variables and design appropriate programs to improve nurses’ quality of life.
    Keywords: Burnout, Social Support, Hardiness, Quality of Life, Nurses
  • جمال عاشوری *
    مقدمه
    پرستاری یکی از مشاغل استرس زا است و استرس باعث فرسودگی شغلی می شود. فرسودگی شغلی دارای پیامدهای روانشناختی منفی زیادی است. بنابراین هدف این مطالعه پیش بینی فرسودگی شغلی پرستاران بر اساس سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و رفتار شهروندی سازمانی بود.
    روش کار
    این پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود. جامعه پژوهش پرستاران بیمارستان های شهر ورامین در سال 1395 بودند. در مجموع 180 پرستار با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. همه آنان پرسشنامه های سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده، رفتار شهروندی سازمانی و فرسودگی شغلی را تکمیل کردند. داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری با مدل همزمان و به کمک نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و رفتار شهروندی سازمانی با فرسودگی شغلی پرستاران رابطه معنادار منفی داشتند. به عبارت دیگر با افزایش سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و رفتار شهروندی سازمانی میزان فرسودگی شغلی پرستاران کاهش می یابد (0/01P≤). در یک مدل پیش بین متغیرهای رفتار شهروندی سازمانی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرمایه اجتماعی توانستند 31/2 درصد از تغییرات فرسودگی شغلی پرستاران را پیش بینی کنند. سهم رفتار شهروندی سازمانی در پیش بینی فرسودگی شغلی پرستاران بیش از سایر متغیرها بود (0/001P≤).
    نتیجه گیری
    سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و رفتار شهروندی سازمانی نقش موثری در پیش بینی فرسودگی شغلی پرستاران داشتند. بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران برای کاهش فرسوگی شغلی پرستاران، میزان رفتار شهروندی سازمانی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرمایه اجتماعی پرستاران را افزایش دهند.
    کلید واژگان: فرسودگی شغلی, سرمایه اجتماعی, حمایت اجتماعی ادراک شده, رفتار شهروندی سازمانی, پرستاران
    Jamal Ashoori *
    Introduction
    Nursing is a stressful jobs and stress causes burnout. Job burnout has a lot negative psychological consequences. Thus, the aim of this study was to predict nurse’s job burnout based on the social capital, perceived social support and organizational citizenship behavior.
    Methods
    The current research was a descriptive and analytical cross-sectional study. The population included the nurses of Varamin’s hospitals in 2016. Totally, 180 nurses were selected by the simple random sampling method. All of them completed the questionnaires included social capital, perceived social support, organizational citizenship behavior and job burnout. Data were analyzed by Pearson correlation and multivariate regression by enter model and with Assistance SPSS-19 software.
    Results
    The results showed that social capital, perceived social support and organizational citizenship behavior had a negative significant relationship with nurse’s job burnout. In other words, the rate of nurse’s job burnout decreases with increasing social capital, perceived social support and organizational citizenship behavior (P≤0/01). A model predicting organizational citizenship behavior, perceived social support and social capital could predict 31.2% of the variations of nurse’s job burnout. The share of organizational citizenship behavior in predicting nurse’s job burnout was over than other variables (P≤0/001).
    Conclusion
    Social capital, perceived social support and organizational citizenship behavior had an effective role in predicting the nurse’s job burnout. Therefore, it is suggested that, in order to decrease the nurse’s job burnout, counselors and therapists increase the rate of organizational citizenship behavior, perceived social support and social capital of nurses.
    Keywords: Job burnout, Social capital, Perceived social support, Organizational citizenship behavior, Nurses
  • سولماز عیسی نژاد بوشهری، مهری داداش پورآهنگر، حسین سلم آبادی، جمال عاشوری، زهرا دشت بزرگی*
    مقدمه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی اختلال شایعی در دوران کودکی است که یافتن درمانی موثر برای کاهش نشانه های آن اهمیت زیادی دارد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر بازی های رایانه ای بر توجه پایدار و حافظه فعال دانش آموزان پسر ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام شده است.
    روش کار این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان پسر ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر پاکدشت در سال 1394 بودند. در مجموع 30 دانش آموز با روش نمونه گیری دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 60 دقیقه ای با روش بازی های رایانه ای آموزش دید. برای اندازه گیری توجه پایدار و حافظه فعال به ترتیب از آزمون های رایانه ای CPT و N-back استفاده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس و با کمک نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند.
    نتایج یافته ها نشان داد قبل مداخله میانگین و انحراف معیار توجه پایدار و حافظه فعال در گروه بازی های رایانه ای به ترتیب 73/12±86/121 و 86/6±43/33 بود، اما بعد مداخله میانگین و انحراف معیار آن به ترتیب 18/11±23/148 و 29/7±62/43 شد. همچنین نتایج دیگر نشان داد روش بازی های رایانه ای به طور معناداری باعث افزایش توجه پایدار و حافظه فعال دانش آموزان پسر ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شد (01/0>P).
    نتیجه گیری با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود درمانگران و روانشناسان بالینی از روش بازی های رایانه ای برای افزایش توجه پایدار و حافظه فعال دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی استفاده کنند.
    کلید واژگان: اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی, بازی های رایانه ای, توجه پایدار, حافظه فعال
    Solmaz Isanejad Bushehri, Mehri Dadashpur Ahangar, Hosein Salmabadi, Jamal Ashoori, Zahra Dashtbozorgi *
    Introduction
    Attention deficit/ hyperactivity disorder is a common childhood disorder which finding an effective treatment to decrease its symptoms is very important. This research aimed to investigate the effect of computer games on sustains attention and working memory in elementary boy students with attention deficit/ hyperactivity disorder.
    Methods
    This research was a queasy-experimental with a pre-test and post-test design. The statistical population included all elementary boy students with attention deficit/ hyperactivity disorder that referred to counseling centers of Pakdasht city in 2015. Totally 30 students were selected through available sampling method and randomly assigned to two groups. The experimental group educated 12 sessions of 60 minutes by computer games method. To assess sustain attention and working memory, CPT and N-back computerized tests were used respectively. Data were analyzed by analysis of covariance method and with using the SPSS-19 software.
    Results
    The results showed the mean and standard deviation of sustain attention and working memory before the intervention in the computer games group were 121/86±12/73 and 33/43±6/86 respectively. But after the intervention, the mean and standard deviation of them become 148/23±11/18 and 43/62±7/29 respectively. Also, the other result showed that the computer games method significantly led to increase sustain attention and working memory in elementary boy students with attention deficit/ hyperactivity disorder (P
    Conclusion
    The results of this research suggest that therapists and clinical psychologists use from computer games method to increase sustain attention and working memory in students with attention deficit/ hyperactivity disorder.
    Keywords: Attention deficit- hyperactivity disorder, Computer games, Sustain attention, Working memory
  • جمال عاشوری *
    زمینه و هدف
    بسیاری از مشکلات دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی به اختلال در کارکردهای اجرایی مربوط است که آموزش نوروفیدبک در بهبود آنها موثر هستند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش نوروفیدبک بر کارکردهای اجرایی ( تمرکز، طرح ریزی و حافظه فعال) دانش‎آموزان دختر ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان دختر ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قرچک در سال 1394 بودند. در مجموع 30 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 60 دقیقه ای با روش نوروفیدبک آموزش دید. برای اندازه گیری تمرکز، طرح ریزی و حافظه فعال به ترتیب از آزمون های کامپیوتری CPT، T-London و N-back استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS-19 و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد میان گروه های آزمایش و کنترل در هر سه متغیر تمرکز، طرح ریزی و حافظه فعال تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر روش آموزش نوروفیدبک به طور معناداری باعث افزایش تمرکز، طرح ریزی و حافظه فعال دانش آموزان دختر ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شد (01/0>p).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود درمانگران و روانشناسان بالینی از روش آموزش نوروفیدبک برای افزایش تمرکز، طرح ریزی و حافظه فعال دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی استفاده کنند.
    کلید واژگان: آموزش, نوروفیدبک, تمرکز, طرح ریزی, حافظه فعال, اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی
    Jamal Ashoori *
    Background
    Many problems of students with attention deficit / hyperactivity disorder is related to disorder in executive functions that neurofeedback training are effective to improve them. This study aimed to investigate the effect of neurofeedback training on executive function (sustain attention, planning and working memory) in elementary girl students with attention deficit / hyperactivity disorder.
    Methods
    This study was a quasi-experimental with a pre-test and post-test design. The statistical population included all elementary girl students with attention deficit / hyperactivity disorder that referred to counseling centers of Gharchak city in 2015 year. Totally 30 students were selected through available sampling method and randomly assigned to two groups. The experimental group educated 12 sessions of 60 minutes by neurofeedback method. To assess sustain attention, planning and working memory respectively were used from CPT, T-London and N-back computerized tests. Data analyzed with the SPSS-19 software and by multivariate analysis of covariance method.
    Results
    The results showed there was a significant difference in three variable of sustains attention, planning and working memory. On the other hand the neurofeedback training method significantly lead to increase sustains attention, planning and working memory in elementary girl students with attention deficit / hyperactivity disorder (P
    Conclusion
    Regarded the results of this research suggest that therapist and clinical psychologist use from neurofeedback training for increase sustains attention, planning and working memory in students with attention deficit / hyperactivity disorder.
    Keywords: Training, Neurofeedback, Sustain Attention, Planning, Working Memory, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder: ADHD
  • Sara Haghighat, Zahra Dashtbozorgi, Zahra Arabsalari, Jamal Ashoori *
    Aim: Anxiety is one of the most common mental disorders with high prevalence in people. This research aimed to prediction anxiety based on schemas and positive and negative cognitive emotion regulation.
    Method
    This study was a descriptive analytical from type of correlation that a sample of 200 school managers was selected by simple random sampling method of Gharchak city in 2016 year. All of them completed the questionnaires of anxiety (Cattell¡ 1973)¡ early maladaptive schemas (Young¡ 1994) and cognitive emotion regulation strategies (Garnefski & et al¡ 2001). Data was analyzed by Pearson correlation and multivariate regression with enter model methods with using of SPSS-19 software.
    Results
    The schemas of disconnection and rejection¡ impaired autonomy¡ impaired limits and over vigilance and negative cognitive emotion regulation strategies had a positive significant relation with anxiety and positive cognitive emotion regulation strategies had a negative significant relation with anxiety (P
    Conclusion
    Regarded to findings seem to reduce anxiety can decrease the rate of maladaptive schemas and negative cognitive emotion regulation strategies and increase the rate of positive cognitive emotion regulation strategies.
    Keywords: anxiety, schemas, positive, negative strategies, cognitive emotion regulation
  • سید مرتضی غیور باغبانی، نرگس شجاعی کلاته بالی، حسین چنارانی، جمال عاشوری*
    زمینه و هدف
    پرستاری یکی از مشاغلی است که به دلیل فشار زیاد شغلی، نوبت های کاری شبانه، سختی کار و... با استرس و فشار روانی همراه بوده و وظایف آن همواره با مسائل اخلاقی آمیخته است. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط تعهد سازمانی، رضایت شغلی و جهت گیری اجتماعی با رفتار اخلاقی پرستاران انجام شده است.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه پرستاران شاغل در بیمارستان های شهید مفتح و پانزده خرداد شهر ورامین در سال 1394 بودند که از میان آنان 120 پرستار بر اساس معیار های ورود به مطالعه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمودنی ها علاوه بر پاسخگویی به سوال های مربوط به متغیرهای جمعیت شناختی، پرسشنامه های استانداردشده تعهد سازمانی، رضایت شغلی، جهت گیری اجتماعی و رفتار اخلاقی را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 19 استفاده شد.
    ملاحظات اخلاقی: پس از بیان اهداف پژوهش، تاکید بر محرمانه ماندن اطلاعات و جلب رضایت کتبی پرستاران جهت شرکت در پژوهش، پرسشنامه ها جهت تکمیل توزیع گردید. همچنین جمع آوری داده ها توسط افراد همجنس با پرستاران صورت گرفت.
    یافته ها
    در این پژوهش 120 پرستار (78 زن و 42 مرد) با میانگین و انحراف معیار سنی 4/39±32/67 شرکت داشتند. میانگین و انحراف معیار تعهد سازمانی 13/50±60/66، رضایت شغلی 28/52±142/20، جهت گیری اجتماعی 19/38±83/54 و رفتار اخلاقی 10/09±53/67 بود. تعهد سازمانی (0/571=r)، رضایت شغلی (0/438=r) و جهت گیری اجتماعی (0/295=r) با رفتار اخلاقی پرستاران ارتباط مثبت و معنی دار داشتند. همچنین تعهد سازمانی با رضایت شغلی پرستاران و رضایت شغلی با جهت گیری اجتماعی پرستاران ارتباط مثبت و معنادار داشت (0/01>p). متغیرهای تعهد سازمانی، رضایت شغلی و جهت گیری اجتماعی توانستند 52/7 درصد از تغییرات رفتار اخلاقی پرستاران را پیش بینی کنند. با توجه به بتای استاندارد متغیرها می توان گفت در این پیش بینی سهم تعهد سازمانی از رضایت شغلی و جهت گیری اجتماعی بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    نظر به وجود ارتباط مثبت و معنی دار بین متغیرهای پیش بین با رفتار اخلاقی، برگزاری کارگاه های آموزشی مناسب توصیه می گردد.
    کلید واژگان: تعهد اجتماعی, رضایت شغلی, جهت گیری اجتماعی, رفتار اخلاقی, پرستاری
    Seyed Morteza Ghayour Baghbani, Narges Shojaei Kalate Bali, Hosein Chenarani, Jamal Ashoori *
    Background And Aim
    Nursing due to its demand to work under high pressure, night shifts, deal with difficulties and other reasons has always been associated with stress and mental pressure, and its duties have always been intertwined with moral issues. Therefore, this study aimed to determine the relationship be tween organizational commitment, job satisfaction and social orientation, and moral behavior of the nurses w orking in hospitals in Varamin.
    Materials And Methods
    The present research was a correlational descriptive study. The study population consisted of all nurses working in Shahid Mofatteh and 15-e-Khordad hospitals in the city of Varamin in 2015, out of which 120 nurses were randomly selected .T he participants answered the questions regarding demographic variables, and completed the standardized questi onnaires of organizational commitment, job satisfaction, social orientation, and moral behavior. The data were analyzed by using SPSS s tatistical software version 19.
    Ethical Considerations: After presenting the research objectives, emphasizing the anonymi ty of questionnaires and confidentiality of personal information, and getting a written informed consent, the questionnaires were handed to the participants. Data collection was conducted by people of the same sex as nurses.
    Findings: A total of 120 nurse (78 females and 42 males) with a mean and standard deviation of 32.67±4.39 years participated in this study. Mean and standard deviations were 60.66±13.50 for organizational commitment, 142.20±28.52 for job satisfaction, 83.58±19.38 for social orientation, and 53.67±10.09 for moral behavior. Organizational commitment (r=0.5 71), job satisfaction (r=0.438) and social orientation (r=0.295) presented a significant positive relationship with the moral behavior of the nurses. Moreover, there was a significant pos itive correlation between organizational commitment and nurses’ job satisfaction, and also between job satisfaction and the nurses’ social orientation (P≤0.01). O rganizational commitment, job satisfaction and social orientation could significantly predict 52.7 percent of the nurses’ moral behavioral changes. According to the standard beta of the variable, it can be stated that organizational commitment had a greater contribution than job satisfaction and social orientation in the predictions.
    Conclusion
    Re gard ing the positive significant relationship between the predicting variables and moral behavior of the nurses, running appropriate workshops is recommended.
    Keywords: Organizational Commitment, Job Satisfaction, Social Orientation, Moral Behavior, Nursing
  • حسین چنارانی، مریم خمری، ناصر شیرکوند، جمال عاشوری
    مقدمه
    شغل پرستاری به دلیل استرس زا بودن موجب کاهش سلامت و کیفیت زندگی می شود. آموزش مهارت های زندگی به عنوان یک روش آموزشی می تواند سلامت عمومی و کیفیت زندگی پرستاران را ارتقاء دهد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش گروهی مهارت های زندگی بر سلامت عمومی و کیفیت زندگی پرستاران انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش پرستاران بیمارستان های شهر ورامین در سال 1394 بودند. در مجموع30 پرستار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش10 جلسه70 دقیقه ای به صورت گروهی با روش مهارت های زندگی آموزش دید. گروه ها پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلیر و پرسشنامه کیفیت زندگی (LQQ) سازمان بهداشت جهانی را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
    یافته ها
    بین گروه های آزمایش و گواه در سلامت عمومی و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر آموزش گروهی مهارت های زندگی به طور معنی داری باعث افزایش سلامت عمومی (737/149=F) و کیفیت زندگی (415/129=F) پرستاران شد (001/0>p).
    نتیجه گیری
    آموزش گروهی مهارت های زندگی می تواند در افزایش سلامت عمومی و کیفیت زندگی پرستاران اثربخش باشد. بنابراین، مشاوران و درمانگران در کنار سایر روش ها می توانند از روش مذکور برای افزایش سلامت عمومی و کیفیت زندگی استفاده کنند.
    کلید واژگان: آموزش, مهارت های زندگی, سلامت روانی, کیفیت زندگی, پرستاران
    Chenarani H., Khammari M., Shirkavand N., Ashoori J
    Introduction
    Nursing as a stressful job has detrimental effects on health conditions and nurses’ quality of life (QOL). Training courses of life skills could improve and increase the general health conditions and quality of life of the nurses. So, this study aimed to investigate the effects of these courses on the two aforementioned parameters.
    Materials And Methods
    This experimental study with a pre-test and post-test design was conducted on all nurses working in the Varamin city hospitals in 2015. Overall, 30 nurses were selected through available sampling method and randomly assigned into two groups. The experimental group received 10 sessions of 70- minute. of training with group life skills method and the control group received nothing Both groups completed the questionnaires of Goldberg & Hillier’s general health (GHQ) and World Health Organization’s life quality (LQQ). Data was analyzed by multivariate analysis of covariance method.
    Results
    There was a significant difference between the experimental and control groups in the general health and QOL. In other words, group training of life skills significantly enhances the general health (F=149/737) and QOL (F=129/415) of the nurses (p
    Conclusion
    According to the findings of this study, the group training of life skills can be effective in improving the general health conditions and Olaf nurses. So, counselors and therapists could use the group life skill method along with other methods to increase these two health and life parameters.
    Keywords: Training, Life skills, Mental health, Quality of life, Nurses
  • آرزو بیگی، سلیمان حبیبی، حبیبه رضایی حصار، رضا نیاستی، زیبا شمس علی، جمال عاشوری، فاطمه هویدا*
    مقدمه و هدف
    دیابت بارداری یکی از شایع ترین بیماری های دوران بارداری است که برای نخستین بار در دوران بارداری شروع و یا تشخیص داده می شود. با توجه به اهمیت تشخیص سریع و درمان به موقع این بیماری، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش های معنوی بر کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت بارداری به منظور ارزیابی پرستاری و مراقبت نوین انجام شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مبتلا به دیابت بارداری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر پاکدشت در سال 1394 بودند. از میان آنان 30 بیمار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (هر گروه 15 نفر) آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 80 دقیقه ای آموزش های معنوی دید. گروه ها پرسشنامه های اضطراب کتل و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با با روش کوواریانس چند متغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد بین گروه آموزش های معنوی و گروه کنترل در متغیرهای اضطراب و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر آموزش های معنوی به طور معناداری باعث کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت بارداری شد (01/0P≤).
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج حاکی از اهمیت توجه به مداخلات معنوی در کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی است. لذا با توجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود درمانگران، مشاوران و روانشناسان بالینی از روش آموزش های معنوی برای کاهش اضطراب و افزایش کیفیت زندگی استفاده کنند.
    کلید واژگان: آموزش های معنوی, اضطراب, کیفیت زندگی, دیابت بارداری, پرستاری
  • جمال عاشوری *
    سازه های روان شناختیروانشناختی هوش هیجانی، راهبردهای مقابله ای و رضایت از زندگی نقش مهمی در سلامت روانی دارند. لذالذا این پژوهش با هدف بررسی سهم هوش هیجانی، راهبردهای مقابله ای و رضایت از زندگی در سلامت روانی دانشجویان پرستاری انجام شد.
    این مطالعه توصیفی ? تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان رشته پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین-پیشوا در سال تحصیلی 94-1393 بودند. در مجموع 180 دانشجو (104 دختر و 76 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همه آن هاآنها پرسشنامه های هوش هیجانی، راهبردهای مقابله ای، رضایت از زندگی و سلامت روانی را تککمییل ککردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 و با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانهچندگانه با مدل گام به گام تحلیل شدند.
    ییافته ها نشان داد که هوش هیجانی، راهبرد مسالهمسئله مدار، رضایت از زندگی گذشته، حال و آینده با سلامت روانی رابطه مثبت و معنادار داشتند. راهبرد مسالهمسئله مدار، رضایت از زندگی حال و هوش هیجانی در یک مدل پیش بین توانستند 31 درصد از واریانس سلامت روانی را پیش بینی کنند. سهم راهبرد مسالهمسئله مدار در پییش بیینیی سلامت روانی بییش از ساییر متغیرها بود (01/0P<).
    کلید واژگان: هوش هیجانی, راهبردهای مقابله ای, رضایت از زندگی, سلامت روان, دانشجویان پرستاری
    Jamal Ashoori *
    Introduction
    Psychological constructs of emotional intelligence, coping strategies and life satisfaction play an important role in mental health. This research aimed to investigate the share of emotional intelligence, coping strategies and life satisfaction on mental health in nursing students.
    Methods
    This is a descriptive analytical study of correlation type. The statistical population of this research was all nursing students of Islamic Azad University of Varamin-Pishva branch in 2014-15 academic years. Totally 180 students (104 girls and 76 boys) were selected using stratifies randomly sampling method. All of them completed the questionnaires of emotional intelligence, coping strategies, life satisfaction and mental health. The data were analyzed with using the SPSS-19 software and by method of Pearson correlation and multivariateregression with stepwise model.
    Results
    The results showed a positive and significant relationship between emotional intelligence, problem solving strategy and satisfaction of past life, present life and future life with mental health.Problem solving strategy, satisfaction of present life and emotional intelligence in one predicted model predicted 31 percent of variance of mental health. The share of problem solving strategy in prediction mental health was over of other variables(P
    Conclusion
    According to the findings, problem solving strategy, satisfaction of present life and emotional intelligence was the most important predictor of mental health. Therefore, therapists and counselors regarded to the symptoms of mention variables and based those design appropriate programs for promote mental health in nursing students.
    Keywords: Emotional intelligence, Coping strategies, Life satisfaction, Mentalhealth, Nursing students
  • حسین سعیدی، جمال عاشوری*
    مقدمه
    سلامت روان یک ویژگی روانشناختی مهم برای کارکنان نیروی انتظامی است، لذا، توجه به سلامت روان آنان ضروری است. مهم ترین متغیرهای مرتبط با سلامت روان شامل سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و رفتار شهروندی سازمانی می باشند.
    هدف
    هدف این پژوهش بررسی ارتباط سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و رفتار شهروندی سازمانی با سلامت روان کارکنان نیروی انتظامی جنوب شرق تهران بود.
    مواد و روش ها
    این پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش همه کارکنان نیروی انتظامی جنوب شرق تهران در سال 1394 بودند که از میان آنان 220 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده، رفتار شهروندی سازمانی و سلامت روان را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد بین متغیرهای سرمایه اجتماعی ( 01/ 0 P ≤، r= -0/237)، حمایت اجتماعی ادراک شده ( 01/ 0 P ≤ ، 0/350 -=r) و رفتار شهروندی سازمانی ( 01/ 0 P ≤ ، -0/414=r) با سلامت روانی رابطه منفی و معنادار وجود داشت. با توجه به اینکه نمره بالا در پرسشنامه سلامت روان به معنای داشتن سلامت روان پایین است؛ بنابراین با افزایش سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و رفتار شهروندی سازمانی میزان سلامت روانی کارکنان نیروی انتظامی افزایش می یابد. همچنین متغیرهای مذکور توانستند 8/26 درصد از تغییرات سلامت روانی را پیش بینی کنند (0/268=R2) که سهم رفتار شهروندی سازمانی ( -0/304= ß) بیش از سایر متغیرها بود (01/ 0 P ≤).
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران برای بهبود سلامت روانی کارکنان نیروی انتظامی به ترتیب رفتار شهروندی سازمانی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرمایه اجتماعی را با استفاده از کارگاه های آموزشی مناسب آموزش دهند.
    کلید واژگان: حمایت اجتماعی ادراک شده, رفتار شهروندی سازمانی, سلامت روان, سرمایه اجتماعی, کارکنان نیروی انتظامی
    H. Saeedi, J. Ashoori*
    Introduction
    Mental health is an important psychological requirement for police force employees; therefore attention to their mental health is essential. The most important variables related to mental health include social capital, perceived social support and organizational citizenship behavior.
    Objectives
    The aim of this research was to investigate the relationship between social capital, perceived social support and organizational citizenship behavior, and mental health of police force employees.
    Results
    The findings showed a negative and significant relationship between social capital (r=-0/237, P≤0/01), perceived social support (r=-0/350, P≤0/01) and organizational citizenship behavior (r=-0/414, P≤0/01), and mental health. A high score in the mental health questionnaire indicated poor mental health. Therefore an increase in organizational citizenship behavior, perceived social support and social capital increases the rate of mental health among police force employees. Also the mentioned variables could predict 26.8% of variance of mental health (R2=0/268) with the share of organizational citizenship behavior (ß=-0/304) being higher than the other variables (P≤0/01).
    Discussion and
    Conclusion
    Regarding the findings it is suggested that counselors and therapists should be employed to teach organizational citizenship behavior, perceived social support and social capital to police force employees by using appropriate educational workshops to improve their mental health.
    Keywords: Organizational Citizenship Behavior, Perceived Social Support, Police Force Employees Social Capital, Mental Health
  • جمال عاشوری*
    مقدمه و هدف
    کیفیت زندگی تحت تاثیر عوامل روانشناختی زیادی است که از مهمترین آنها می توان به سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی و سخت رویی روانشناختی اشاره کرد. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی و سخت رویی روانشناختی در پیش بینی کیفیت زندگی زنان سالمند انجام شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش همه زنان سالمند شهر قرچک در سال 1394 بودند که از میان آنان 250 سالمند با روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سرمایه اجتماعی (پاژاک، 2006)، حمایت اجتماعی (زیمت و همکاران، 1998)، سخت رویی روانشناختی (کوباسا، 1979) و کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 2004) بود که توسط نمونه های پژوهش تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 و روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل گام به گام تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار نمره کیفیت زندگی زنان سالمند 09/1±86/2 بود که نشان دهنده سطح متوسطی از کیفیت زندگی می باشد. یافته ها نشان داد که سرمایه اجتماعی (46/0r=)، حمایت اجتماعی (52/0r=) و سخت رویی روانشناختی (39/0r=) با کیفیت زندگی زنان سالمند رابطه مثبت و معنادار داشتند (01/0>P). در یک مدل پیش بین سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی و سخت رویی روانشناختی توانستند 4/50 درصد از تغییرات کیفیت زندگی زنان سالمند را پیش بینی کنند (504/0=R2).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این پژوهش متغیرهای سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی و سخت رویی روانشناختی توانایی پیش بینی کیفیت زندگی زنان سالمند را داشتند. بنابراین با توجه به نقش متغیرهای مذکور در پیش بینی کیفیت زندگی پیشنهاد می شود که برنامه های اجرایی مناسبی جهت بهبود کیفیت زندگی زنان سالمند طراحی و اجرا شود.
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, حمایت اجتماعی, سخت رویی روانشناختی, کیفیت زندگی, زنان سالمند
    J. Ashoori*
    Introduction and
    Purpose
    Life quality is effect by several psychological factors that from most important can be note social capital, social support and psychological hardiness. Therefore this research aimed to investigation the role of social capital, social support and psychological hardiness in predicting life quality of elderly women.
    Materials And Methods
    This is a descriptive – analytical study of correlational type. The statistical population of this research included all elderly women of Gharchak City in 2014 year that from them 250 elders was selected by cluster sampling method. Data collection tools included the questionnaires of social capital (Pajak, 2006), social support (Zimet & et al, 1998), psychological hardiness (Kobasa, 1979) and life quality (World Health Organization, 1989) that were completed by samples. Data was analyzed by using the SPSS-19 software and Pearson correlation and multiple regressions with stepwise model methods.
    Findings: The mean and standard deviation score of life quality in elderly women was 2/86±1/09 that was indicate a middle level of life quality. Findings showed that social capital (r=0/46), social support (r=0/52) and psychological hardiness (r=0/39) had a positive and significant relationship with life quality of elderly women (P
    Conclusion
    According to the findings of this research social capital, social support and psychological hardiness had the ability of predicting the life quality of women elders. Therefore regarded to role of mentioned variables in predicting the life quality it is suggest that design and implementation appropriate action programs to improve the life quality of elderly women.
    Keywords: Social Capital, Social Support, Psychological Hardiness, Life Quality, Elderly Women
  • ناهید بابایی امیری*، سارا حقیقت دوست، جمال عاشوری
    مقدمه
    سلامت روان متاثر از متغیرهای زیادی است که از مهمترین آنها می توان به فرسودگی شغلی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی روانشناختی اشاره کرد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط میان فرسودگی شغلی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی روانشناختی با سلامت روان پرستاران انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی – تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه پرستاران بیمارستان های دولتی شهر تهران در سال 1394 بودند. در مجموع 400 پرستار به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه های فرسودگی شغلی ماسلاچ و جکسون (2008)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، سرسختی روانشناختی کوباسا (1979) و سلامت روان گلدبرگ و هیلیر (1979) را تکمیل کردند. داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل گام به گام و به کمک نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند.
    یافته ها
    فرسودگی شغلی (37/0r=) با سلامت روان پرستاران ارتباط آماری مثبت و معنادار و حمایت اجتماعی ادراک شده (56/0-r=) و سرسختی روانشناختی (53/0-r=) با سلامت روان پرستاران ارتباط آماری منفی و معنادار داشتند (01/0>P). در یک مدل پیش بین فرسودگی شغلی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی روانشناختی توانستند 9/54 درصد از تغییرات سلامت روان پرستاران را پیش بینی کنند (549/0=R2).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که مشاوران و درمانگران برای افزایش سلامت روان پرستاران میزان فرسودگی شغلی آنها را کاهش و حمایت اجتماعی ادراک شده و سرسختی روانشناختی آنها را افزایش دهند.
    کلید واژگان: فرسودگی شغلی, پرستاران, بهداشت روانی, حمایت اجتماعی, سازگاری روانی
    Nahid Babaieamiri *, Sara Gaghighat Dost, Jamal Ashori
    Introduction
    Mental health is affected by several variables, among which the most important ones could be considered job burnout, social support and psychological hardiness. This study aimed to investigate the relationship of job burnout, social support and psychological hardiness with mental health among nurses.
    Methods
    This was a descriptive–analytical research from the correlation type. The statistical population included all the nurses of a governmental hospital in Tehran, Iran in 2015. Totally, 400 nurses were selected through multistep cluster sampling method. All of them completed the questionnaires including job burnout by Maslach & Jackson (2008), perceived social support by Zimet et al. (1988), Kobasa’s psychological hardiness (1979) and Goldberg & Hillier’s mental health (1979). Data was analyzed using Pearson’s correlation and multivariate regression with stepwise model using SPSS-19.
    Results
    Job burnout (r = 0.37) showed a statistically significant positive relationship with mental health of nurses and perceived social support (r = -0.56), and psychological hardiness (r = -0.53) showed a statistical significantly negative relationship with mental health of nurses (P
    Conclusions
    According to the findings of this research, it is suggested that counselors and therapists decrease the rate of job burnout and increase the rate of social support and psychological hardiness in order to increase the mental health of nurses.
    Keywords: Burnout, nurses, mental health, Social Support, Psychological Adaptation
  • سلیمان حبیبی، آرزو بیگی، حبیبه رضایی حصار، شیوا ممیز، جمال عاشوری، فاطمه هویدا
    مقدمه و هدف
    سلامت روانی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع دو تحت تاثیر متغیرهای زیادی است که از مهمترین آنها می توان به ویژگی های شخصیتی و گرایش های مذهبی اشاره کرد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و گرایش های مذهبی با سلامت روانی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع دو به منظور ارائه راهکارهای مراقبت و پرستاری انجام شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش توصیفی – تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش همه نوجوانان مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مرکز بهداشتی درمانی شهر قرچک در سال 1394 بودند. از میان آنان 120 بیمار با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی (PCQ)، گرایش های مذهبی (RAQ) و سلامت روانی (GHQ) را تکمیل کردند. داده ها با با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری با مدل گام به گام و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد روان نژندی و گرایش مذهبی بیرونی با سلامت روانی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع دو رابطه منفی و معنادار و برون گرایی، سازگاری، وظیفه شناسی و گرایش مذهبی درونی با سلامت روانی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع دو رابطه مثبت و معنادار داشتند. در یک مدل پیش بین متغیرهای وظیفه شناسی، برون گرایی و گرایش مذهبی درونی توانستند 1/28 درصد از تغییرات سلامت روانی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع دو را پیش بینی کنند (01/0P≤).
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران به نشانه های متغیرهای مذکور توجه کرده و بر اساس آنها برنامه های مناسبی برای بهبود سلامت روانی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع دو طراحی کنند.
    کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, گرایش های مذهبی, سلامت روانی, نوجوانان, دیابت نوع دو, پرستاری
  • مرجان حبیب الهی، جمال عاشوری، مجتبی عباسی اصل*، علیرضا کریم پور، وظیفه خورانی
    با توجه به اهمیت نظم بخشی هیجان پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نظم بخشی هیجانی بر اساس سبک های دلبستگی و سرسختی روانشناختی انجام شد.
    روش بررسی
    این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین پیشوا در سال تحصیلی 95-1394 بودند. از میان آنان 280 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس نظم بخشی هیجانی (گراس و جان، 2003)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی (کوباسا، 1976) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (هازن و شیور، 1987) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد سرسختی روانشناختی و سبک دلبستگی ایمن با نظم بخشی هیجانی به ترتیب 32% و 43% همبستگی مثبت و معنادار داشتند، اما سبک دلبستگی دوسوگرا و سبک دلبستگی اجتنابی با نظم بخشی هیجانی رابطه معناداری نداشتند. در یک مدل پیش بین متغیرهای سرسختی روانشناختی و سبک های دلبستگی توانستند 57 درصد از تغییرات نظم بخشی هیجان را پیش بینی کنند (01/0>p).
    بحث و نتیجه گیری
    سرسختی روانشناختی و سبک دلبستگی ایمن نقش موثری در پیش بینی نظم بخشی هیجانی داشتند. بنابراین برای افزایش نظم بخشی هیجانی می توان سرسختی روانشناختی و سبک دلبستگی ایمن را افزایش داد.
    کلید واژگان: سبک های دلبستگی, نظم بخشی هیجان, دانشجویان پرستاری و مامایی, سرسختی روانشناختی
    Marjan Habibolahi, Jamal Ashori, Mojtaba Abasi Asl*, Alireza Karimpoor, Vazife Khorani
    Background And Objective
    The present study aimed to predict the importance of emotional regulation based on attachment styles and emotional regulation was hardiness.
    Methods
    The study was cross-sectional. The study population included all nursing and midwifery students of Islamic Azad University of Varamin was Rector in the academic year 95-1394. Among them, 280 were selected by simple random sampling. The instrument used in this study, the scale of emotion regulation (Gross & John, 2003), hardiness inventory (Kvbasa, 1976) and Adult Attachment Style Questionnaire (Hazan and Shaver, 1987). To analyze the data, descriptive and inferential statistics were used.
    Results
    The results showed that hardiness and secure attachment had in order 32% and 43% positive and significant correlation with emotional regulation, but ambivalent attachment style and avoidant attachment style had a significant relationship with emotional regulation. In a model of the relationship between psychological hardiness and attachment styles could predict 57 percent of the changes in emotion regulation (01/0> p).
    Conclusion
    Hardiness and secure attachment had an important role in predicting emotional regulation. So to increase emotional regulation can be increased hardiness and secure attachment.
    Keywords: Attachment Styles, Emotion Regulation, Nursing, midwifery students, Psychological Hardiness
  • جمال عاشوری*
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر درمان شناختی رفتاری بر بهبود شادکامی و بلوغ هیجانی نوجوانان پسر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر پایه نهم شهر پاکدشت در سال تحصیلی 95-1394 بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود که 50 دانش آموز نوجوان (هر گروه 25 نفر) با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 70 دقیقه ای با روش درمان شناختی رفتاری آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرگایل و لو، 1990) و پرسشنامه بلوغ هیجانی (سینگ و بهارگاوا، 1990) را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها به کمک نرم افزار SPSS-19 با روش های آزمون چند متغیری و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میان گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنادای وجود داشت (01/0P<). به عبارت دیگر درمان شناختی رفتاری به طور معناداری باعث بهبود شادکامی و بلوغ هیجانی نوجوانان پسر شده بود. بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران برای بهبود شادکامی و بلوغ هیجانی نوجوانان پسر از درمان شناختی رفتاری استفاده کنند.
    کلید واژگان: درمان شناختی رفتاری, شادکامی, بلوغ هیجانی, نوجوانان پسر
    Dr Jamal Ashoori*
    This research aimed to investigate the effect of cognitive behavioral therapy in improving happiness and emotional maturity of boy adolescents. The statistical population included all boy students at the ninth grade of Pakdasht city in 2015-16 academic years. This research was a queasy-experimental with a pre-test and post-test design that 50 student adolescent (each group 25 person) were selected by multistep cluster sampling method and randomly assigned to two group.The experimental group 10 sessions of 70 minutes educated by cognitive behavioral therapy and control group don’t received any education. Each two group completed the Oxford happiness questionnaire (Argyle & Lu, 1990) and emotional maturity questionnaire (Singh & Bhargava, 1990) as the pre-test and post-test. The data were analyzed with assistant SPSS-19 software and by multivariate test and analysis of covariance methods. The findings show that there was a significant difference between experimental and control groups (P
    Keywords: cognitive behavioral therapy, happiness, emotional maturity, boy adolescents
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال