به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

جهانشاه بساطی

  • جهانشاه بساطی، مهیار شیخ الاسلامی، علی جلیلیان، محمدرضا جهاد اکبر، فرحناز حمدی
    بیماری سفیدک پودری یک بیماری قارچی است که هرساله در بیشتر مزارع چغندرقند کشورآلودگی ایجاد کرده و باعث افت عملکرد ریشه ودرصدقند دراین مزارع می گردد. هدف این تحقیق تعیین تاثیرروش های مختلف آبیاری برشدت آلودگی بیماری سفیدک پودری چغندرقند بود. به همین منظور هشت رقم تجارتی حساس ومقاوم چغندرقند به سفیدک پودری تحت دو روش آبیاری بارانی ونشتی طی دوسال (1391 و 1390) و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار، در ایستگاه تحقیقاتی ماهیدشت کرمانشاه مورد بررسی قرارگرفت. نتایج تجزیه مرکب دوساله واریانس نشان داد که در روش آبیاری نشتی میزان آلودگی به بیماری حدود 1/ 49 درصد ودرروش آبیاری بارانی حدود 9/5 درصد بود. بنابراین تاثیر آبیاری بارانی درکنترل بیماری سفیدک پودری درچغندرقند بسیارموثر وکارآمد می باشد. میزان آلودگی در ارقام مختلف نیز متفاوت بود. بالاترین میزان آلودگی با 6/ 36 درصد در رقم SBSI004 کم ترین میزان آلودگی با 62/ 10 درصد بذر رقم بریجیتا مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد که روش آبیاری بر عملکرد ریشه تاثیر داشته گرچه از نظر آماری معنی دار نبود، به طوریکه عملکرد ریشه در آبیاری نشتی حدود 7/ 0 تن در هکتار بالاتر از روش آبیاری بارانی بود. بالاترین عملکرد ریشه حدود 13/ 65 تندر هکتار بود که به رقم بریجیتا تعلق داشت و این رقم کمترین درصد آلودگی را نشان داد. روش آبیاری برروی صفت درصد قند در سطح پنج درصد معنی دار بود. نتایج نشان داد که درصد قند در روش آبیاری نشتی با 04/ 15 درصد بالاتر از آبیاری بارانی با 59/ 13 درصد بود. بنابراین روش آبیاری نشتی باعث افزایش درصدقند به میزان 45/ 1 درصد شده است. همچنین در روش آبیاری نشتی تجمع نیتروژن مضره وسدیم درریشه کمتر از روش آبیاری بارانی بود.
    کلید واژگان: آبیاری بارانی ونشتی, چغندرقند, شدت آلودگی, مدیریت بیماری, Erysiphe betae
    J. Basati, M. Shekholeslami, A. Jalilian, M. R. Jahadakbar, F. Hamdi
    Powdery mildew of sugar beet is a common disease in many sugar beet growing areas causing root yield and sugar content reduction. The aim of this study was to evaluate the effects of different irrigation methods on powdery mildew severity in sugar beet. Eight susceptible and resistant commercial cultivars were evaluated under sprinkler and furrow irrigation systems in a randomized complete block design with four replications for two years at Mahidasht station, Kermanshah, Iran. The combined analysis results showed that the infection index in furrow and sprinkler irrigation systems was 49.1 and 5.9%, respectively. Sprinkler irrigation had significant effect on the control of powdery mildew. The highest and the lowest rates of infection were observed in SBSI004 (36.6%) and Brigita (10.62%) cultivars, respectively. Furrow irrigation yielded 0.7 t/ha higher root yield than sprinkle irrigation, although it was not statistically significant. The highest root yield (65.13 t/ha) was noted in cultivar Brigita. The effect of irrigation on sugar content was significant with 15.04% in furrow irrigation and 13.59% in sprinkler system, respectively Therefore furrow irrigation resulted in 1.45% increase in sugar content and also lower accumulation of sodium and amino nitrogen in roots.
    Keywords: Erysiphe betae, Furrow Irrigation, Powdery mildew, Sprinkler Irrigation, Sugar beet
  • محمدرضا جهاداکبر *، اردشیر اسدی، جهانشاه بساطی
    به منظور معرفی روش های مناسب کشت چغندرقند در اراضی شور، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با شش تکرار با استفاده از رقم 7233-P29*MSC2 وچهار روش شامل: کشت خط در کرت (شاهد)، کشت دو ردیفه، کشت در شیار سر پشته و کشت شیار در کرت طی دو سال درایستگاه تحقیقاتی رودشت اصفهان انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده، بالاترین میزان تراکم بوته از تیمارهای شیار در کرت و خط در کرت بدست آمد. بالاترین عملکرد ریشه، عملکرد قند ناخالص و عملکرد قند خالص به ترتیب به تیمار های خط در کرت و شیار در کرت تعلق داشت که با دو تیمار کشت دو ردیفه و شیار درکرت تفاوت آماری نشان دادند. با توجه به نتایج به دست آمده در اراضی شور منطقه رودشت اصفهان روش های کاشت خط در کرت و شیار در کرت می تواند روش های مناسبی برای کاشت در این اراضی باشد. همچنین با توجه به ادوات تهیه شده، آماده کردن بستر کشت با این روش ها در سطح وسیع در اراضی شور مقدور است.
    کلید واژگان: روش های کشت خط در کرت, دو ردیفه, شیارسر پشته و شیار در کرت, اراضی شور و چغندر قند
    Mr. Jahadakbar *, A. Asady, J. Basaty
    In order to study fruit quality changes in apple cultivar Gala, related to ripening stage and storage time, an experiment was conducted in a split plot arrangement in Randomized Complete Block Design with four replicationsin the area of Damavand– Jaban for three years. Five levels of sampling times in storage were assigned to main plots, and three levels of harvesting times were randomized in sub plots. Flowering time was recorded for six selected trees. Fruit was harvested during ripening process, every week, based on the starch index (1-5). The samples were tested for total soluble solids content (TSS), titratable acidity (TA), weight decrease, fruit firmness, flavor and acceptability. Harvested fruits were stored in storage under 0 ± 1°C temperature and 85 ± 5% relative humidity, for five months. The optimal fruit quality was achieved when the fruits harvested in 110 days after full-blooming with 2.0-2.5 starch index.
  • محمدرضا جهاداکبر، بابک بابایی، جهانشاه بساطی، زهرا عباسی
    کشت اغلب محصولات زراعی در مناطقی از استان های اصفهان، آذربایجان شرقی و غربی و سایر مناطق کشور که دارای آب و خاک شور می باشند با مشکل روبرو است. بذور گیاهان متحمل به شوری مثل پنبه و چغندرقند اگر در زمان جوانه زنی از منطقه تجمع نمک دور باشند بهتر می توانند سبز شوند و در نهایت عملکرد قابل قبولی داشته باشند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روش های مناسب کشت چغندرقند بر کمیت و کیفیت چغندر قند در اراضی با محدودیت شوری در سال های 1383 و1384 در قالب آزمایش کرت های سه بار خرد شده در ایستگاه تحقیقاتی رودشت اصفهان انجام شد. کرت اصلی شامل آبیاری در طی فصل رشد با دو سطح شوری هشت و 12 دسی زیمنس بر متر، کرت های فرعی شامل دو تاریخ کاشت و کرت های فرعی فرعی شامل سه روش کشت به صورت دو ردیفه در زیر خط داغ آب، به صورت خط در کرت و کشت بذور بر بالای پشته بودند. نتایج نشان داد اعمال تیمار شوری آب آبیاری 12 دسی زیمنس بر متر نسبت به تیمار شوری آب آبیاری هشت دسی زیمنس بر متر در طی فصل رشد، به صورت معنی دار موجب کاهش عملکرد ریشه و عملکرد قند ناخالص به ترتیب 17 و 18 درصد شد. شوری آب آبیاری بیشترین تاثیر را بر عملکرد ریشه داشت. با تاخیر در کاشت به صورت معنی دار عملکرد ریشه، عملکرد قند ناخالص و عملکرد قندخالص به ترتیب 31، 46 و 30 درصد کاهش یافت. کاهش عملکرد قند ناخالص و عملکرد قندخالص در نتیجه کاهش عملکرد ریشه بود. بین روش های کشت، روش کشت خط در کرت با روش های دیگر مورد مطالعه از لحاظ آماری تفاوت معنی دار نشان نداد. عملکرد قند ناخالص و عملکرد قندخالص در روش کشت دو ردیفه، نسبت به دو روش دیگر بالاتر بود. تاخیر در کشت موجب کاهش معنی دار عملکرد قند در آزمایش گردید و قابل توصیه نمی باشد. در مجموع روش کشت دو ردیفه به علت سهولت بیشتر در آبیاری، امکان کشت مکانیزه و کاهش هزینه های تولید در اراضی شور نسبت به دو روش دیگر قابل توصیه می باشد.
    کلید واژگان: تاریخ کاشت, تهیه بستر بذر, چغندرقند, شوری
    M.R. Jahadakbar, B. Babaee, J. Basati, Z. Abasi
    Water and soil salinity in some regions of Isfahan, East Azerbaijan, and West Azerbaijan provinces and also other parts of the Iran are the main hindrance for crop planting. Seeds of the tolerant crops to salinity such as cotton and sugar beet may have optimal germination and give acceptable performance if they become far from salt accumulation areas. To evaluate the effects of different planting methods on the quantity and quality of sugar beet in areas with salinity restriction, an experiment was carried out in a split split plot design in three replications in 2004-05, in Research Station of Rudasht, Isfahan. Irrigation with two salinity levels including 8 ds/m and 12 ds/m were allocated to the main plot, two planting dates to the subplots, and three planting methods including two rows under water mark, rows in flat plot, and on ridge to the subplots. Results showed that irrigation with 12 ds/m salinity level compared with 8 ds/m caused 17 and 18 % reduction in root yield and sugar content, respectively. Root yield was highly influenced by water salinity. Delay in planting, caused 31, 46 and 30% reduction in root yield, sugar content and sugar yield, respectively. Reduction in both white sugar yield and sugar yield was owing to root yield reduction. No significant difference was found among three planting methods. White sugar yield and sugar yield were higher in two- row planting method compared with two other methods. Delay in planting caused a significant decrease in sugar yield which is not recommended. Two- row planting method is recommended owing to more simplicity in irrigation, mechanized planting and also a decrease in production cost compared with two other methods.
    Keywords: Bed preparation, Planting date, Salinity, sugar beet
  • جهانشاه بساطی*، جمشید سلطانی، علی جلیلیان، عادل نعمتی، محمدرضا جهاداکبر، پیمان ثابتی
    بیماری سفیدک پودری چغندرقند باعث کاهش عملکرد کمی و کیفی محصول می گردد. به منظور بررسی اثر قارچ کش تری دیمورف در کاهش خسارت بیماری، پنج تیمار صفر تا چهار مرتبه سمپاشی با سه رقم تجارتی چغندرقند به نام های 7233، PP22 و رسول به صورت طرح کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار، طی سال های 1384-1383 در دو منطقه کرمانشاه و مشهد مورد ارزیابی قرار گرفت. از سم تری دیمورف برای مبارزه با بیماری استفاده شد. تیمارهای سمپاشی به عنوان کرت های اصلی و ارقام مختلف به عنوان کرت های فرعی در نظرگرفته شدند. تجزیه مرکب داده ها نشان داد که شاخص آلودگی در تیمارهای سمپاشی شده کمتر از تیمار بدون سمپاشی بود و با افزایش تعداد دفعات سمپاشی، شاخص آلودگی کاهش یافت. کمترین شاخص آلودگی با 42/22 درصد در تیمار چهار بار سمپاشی و بیشترین شاخص آلودگی در تیمار بدون سمپاشی با 39/43 درصد مشاهده شد. تیمار بدون سمپاشی با 49/63 تن در هکتار پایین ترین و تیمار چهار بار سمپاشی با 3/69 تن در هکتار بالاترین عملکرد ریشه را داشت. یک بار سمپاشی باعث افزایش عملکرد ریشه به میزان حدود 8/2 تن در هکتارگردید. چهار بار سمپاشی نسبت به تیمار شاهد بدون سمپاشی،باعث افزایش عملکرد ریشه به میزان 8/5 تن در هکتار شد. تغییرات درصد قند در تیمارهای مختلف سمپاشی از روند خاصی پیروی نکرد.
    کلید واژگان: چغندر قند, دفعات سمپاشی, شاخص آلودگی و عملکرد ریشه
    Jahanshah Basati *, Jamshid Soltani, Ali Jalilian, Adel Nemati, Mohammad Reza Jahadakbar, Peyman Sabeti
    Powdery mildew disease caused quality and quantity losses of sugar beet production. Therefore, five spraying treatments and three sugar beet variety were conducted in split plot design with four reapplications during consecutive two years in Kermanshah and Mashhad regions. In order to control of disease, tridimorph fungicide was used. Spraying treatments were in main plot and variety in the sub plot. Combine analysis showed that severity index less in sprayed treatments. With increasing number of spraying, severity index (SI) was decreased. Four times spraying had less SI (22.42 %). Treatment without spraying had the highest level of SI (43.39 %). Treatment with four times spraying had the highest root yield by about 69.3 t ha-1. One time spraying caused increase 2.8 t ha-1 root yield. Four times spraying than control treatment (without spraying) had 5.8 t ha-1. Sugar content was not affected by spraying with fungicide.
  • جهانشاه بساطی، مهیار شیخ الاسلامی، علی جلیلیان، عادل نعمتی، علی حبیب خدایی
    به منظورتهیه والد گرده افشان مقاوم به سفیدک سطحی از جمعیت نسبتا مقاوم 14442 استفاده گردید. از این جمعیت در سال اول تعداد 50 بوته مقاوم در مزرعه براساس شاخص مقاومت، گزینش شده و سپس بذر هاف سیب (برادر خواهر ناتنی) تهیه گردید. از بین 50 بوته مقاوم تنها 39 بوته بذر کافی تولید کردند. بذور برداشت شده از این 39 بوته هاف سیب در شش تکرار یک خطی کشت شده و مجددا برای بیماری ارزیابی شدند. از بین 39 هاف سیب مورد ارزیابی، تعداد سه هاف سیب (H.S13، H.S24 و H.S35) که آلودگی کمتری (شاخص آلودگی کمتر از عدد 5/2 را نشان دادند) نسبت به بقیه داشتند انتخاب شدند. از هر فامیل گزینش شده فوق تعداد 50 بوته انتخاب و در چادرهای ایزوله کشت شد تا بذر هاف سیب جدید تولید شود. این بذور که جمعا تعداد 88 فامیل جدید بوجود آوردند، هاف سیب جدید نامیده شدند. بذر 88 هاف سیب جدید در شش تکرار یک خطی کشت و مجددا برای بیماری ارزیابی شدند. از بین هاف سیب های جدید، هاف سیب شماره 5، 17 و22 از نظر مقاومت به بیماری برتر از سایرین بودند. از هر هاف سیب جدید تعداد 35 ریشه و جمعا تعداد 105 ریشه برای تولید s1 انتخاب شدند. هریک از 105 ریشه انتخابی به چهار قسمت تقسیم (کلون) و در زیر یک قفس ایزوله کشت شدند تا بذر S1 به دست آید. با توجه به مشکلات تهیه بذر S1 در زیر قفس ایزوله از بین 105 ریشه گزینش شده تنها تعداد 13 ریشه قادر به تولید بذر کافی با قوه نامیه مناسب گردیدند. بنابراین تعداد 13 بذر خودگشن یا S1 با مقاومت بسیار خوب نسبت به بیماری سفیدک سطحی به دست آمد. بذور خودگشن شده یا S1 (ژرم پلاسم جدید) مجددا برای مقاومت به بیماری سفیدک سطحی آزمون شدند. نتایج نشان داد که در هر نسل گزینش مقاومت نسبت به بیماری افزایش یافت و پاسخ به گزینش مثبت بود، به طوری که کمترین میزان آلودگی (9/12 درصد) در بوته های s1 مشاهده شد. جمعیت s1ها نسبت به جمعیت اولیه 14442 به میزان 6/72 درصد پیشرفت سلکسیون نشان داد. با توجه به مقاومت خوب بوته های s1 می توان از آن ها به عنوان گرده افشان برای تولید رقم مقاوم به بیماری سفیدک سطحی استفاده نمود.
    کلید واژگان: بیماری سفیدک سطحی, چغندرقند, گرده افشان مقاوم
    J. Basati, M. Shaikhleslami, A. Jalilian, A. Neamati, A. Habib Khodaie
    For development of pollinator parent resistant to powdery mildew disease of sugar beet، relatively resistant 14442 population was used. Based on resistance index، 50 resisitant plants were selected to produce half sib family (H. S. F). After random pollination between these 50 plants، seed of H. S. F was harvesed. From these 50 plants، only 39 plants had produced enough seed. Next year these H. S. F were planted in one raw plots with six replications and evaluated for disease resistance. After evaluation، 3 H. S. Fs (H. S. F13، H. S. F24 and H. S. F35) with high level of resistance were selected. From those 3 families، 150 roots were selected to produce new half sib families (N. H. S. F). Between these 150 families only 88 roots produced enough seed. In the next cycle، 88 N. H. S. F were evaluated for disease resistance and 3 N. H. S. F (H. S. F5، H. S. F17 and H. S. F22) with high level of resistance were selected. From each N. H. S. F، 35 roots were selected to produces. In the cage، from 105 roots only 13 plants produced enough seed. In the next year 13، S1 again evaluated again for disease resistance. Low level of infection (12. 9 %) was observed in the S1 lines. Therefore، selection in the 14442 population for powdery mildew resistance was very effective، and plants selected in this method showed 72. 6 % selection progress. Because of the good resisitance of the S1 lines، they could be used to develop powdery mildew resistance varieties.
    Keywords: Powdery mildew disease, Resistance pollinator, Sugar beet
  • عادل نعمتی، علی محمد جعفری، جهان شاه بساطی
    شکر یکی از منابع مهم تامین انرژی خانوارهای ایرانی است. بیش تر شکر مورد نیاز کشور از منابع چغندرقند و نیشکر داخلی تامین و بخشی از آن نیز از خارج کشور وارد می شود. چغندرقند با 180 هزار هکتار سطح زیرکشت در کشور یکی از منابع مهم تولید شکر است. با توجه به برنامه های خودکفایی در زمینه ی شکر، آگاهی از مزیت نسبی تولید چغندرقند از جنبه های مهم برنامه ریزی اقتصادی است و انگیزه های اقتصادی تولیدکنندگان این محصول در رسیدن به اهداف برنامه های دولت حائز اهمیت است. این تحقیق به بررسی مزیت نسبی در زمینه ی تولید چغندرقند می پردازد و بدین منظور استان کرمانشاه برای مطالعه انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه یی دو مرحله یی با تعداد 93 چغندرکار مصاحبه به عمل آمد. پرسش نامه در مورد موضوعات مورد نظر در سال زراعی 84-83 تکمیل و سایر اطلاعات مورد نیاز از سازمان های ذیربط و منابع مختلف جمع آوری گردید. سپس با استفاده از معیارهای هزینه ی منابع داخلی و نسبت منفعت–هزینه ی اجتماعی، مزیت نسبی تولید این محصول تعیین شد. بر اساس نتایج به دست آمده، متوسط معیار SCB از 44/. تا 50/. و معیار DRC نیز از 33/. تا 44/. است، بر اساس نتایج به دست آمده، تحت شرایط رقابت آزاد و قیمت های واقعی، تولید چغندرقند دراستان کرمانشاه دارای مزیت نسبی بوده و تحت شرایط موجود، چغندرکاران مالیات ضمنی به دولت پرداخت می کنند و انگیزه های اقتصادی منفی دریافت می کنند.
    کلید واژگان: مزیت نسبی, چغندرقند, هزینه ی منابع داخلی, نسبت هزینه, منفعت اجتماعی
    A. Nemati, A. Jafari, J. Basati
    Sugar is important from the point of both energy source and food security for Iranian householders. The considerable part of internal consumption is imported. Sugar beet is one of the most important sources of sugar, as a raw material in the world and also in Iran. For food security and self sufficiency programs, considering comparative advantages of sugar beet cultivation is one of the most important aspects of economic planning and economic incentives of producers is important for the goals of government planning. In this study, sugar beet comparative advantage was determined by applying Domestic Resource Cost (DRC) and Social Benefit Cost ratio (SCB) criteria to data of 2004-05 farming year with two levels of exchange rates in Kermanshah provinces. The protective policies of the government were analyzed by Matrix Analysis of Policy (MAP). Based on findings of this study, Kermanshah has high comparative advantage on this crop under competitive and real price condition, but under existing condition producer receive negatives economic incentives and pay implicit tax to government.
    Keywords: comparative advantage, sugar beet, domestic resource cost, social cost benefit ratio, Kermanshah
  • علی جلیلیان، وحید دبیری، علی خورگامی، جهانشاه بساطی، ولی الله یوسف آبادی
    به منظور شناخت بیشتر از جوانه‪زنی و سبزشدن ارقام منوژرم چغندرقند در شرایط تنش رطوبت این تحقیق به‪صورت سه آزمایش اجرا گردید. در آزمایش اول کیفیت جوانه‪زنی بذر سه رقم منوژرم (رایزوفورت تولید داخل، رسول و زرقان) در پنج سطح تنش رطوبت (0، 2-، 4-، 6- و 8- بار) در داخل ژرمیناتور با دمای 15 درجه سانتی‪گراد و به روش بین کاغذ (B.P) مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش با شروع جوانه‪زنی هر روز بذرهای جوانه‪زده شمارش گردید و در پایان، درصد جوانه‪زنی و سرعت جوانه‪زنی تعیین شد. آزمایش دوم، مشابه آزمایش اول بود اما در این آزمایش در 14 روز بعد از کاشت درصد گیاهچه های نرمال و غیرنرمال تعیین و سپس طول ریشه‪چه، طول ساقه‪چه و نسبت آن‪ها و هم‪چنین وزن‪خشک ریشه‪چه و ساقه‪چه و نسبت آن‪ها در هر تیمار اندازه‪گیری شد. در آزمایش سوم سه رقم ذکر شده در داخل اتاقک رشد و در داخل خاک لومی تحت تنش رطوبت 5/17، 20، 5/22 و 25 (شاهد) درصد رطوبت وزنی خاک مورد ارزیابی قرار گرفت در این بخش نیز با شروع سبز شدن هر روز تعداد بذرهای سبز شده شمارش گردید و سرعت سبز شدن، زمان رسیدن به 50 درصد سبز شدن و هم‪چنین درصد سبز نهائی در هر رقم و تیمار تعیین شد. طرح آماری برای همه آزمایش‪ها به‪صورت آزمایش فاکتوریل دو عاملی (سطوح هر فاکتوردر هر آزمایش باتوجه به تعداد تیمارها متفاوت بود) و در قالب طرح کرت‪های کاملا تصادفی با چهار تکرار بود. محل اجرای طرح، آزمایشگاه های مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرمانشاه بود. نتایج آزمایش اول نشان داد تاثیر تنش رطوبت روی صفات درصد جوانه‪زنی و زمان رسیدن به 50 درصد جوانه‪زنی معنی‪دار است به‪طوری‪که با افزایش تنش رطوبت درصد جوانه‪زنی کاهش می‪یابد. هم‪چنین نتایج نشان داد که درصد جوانه‪زنی رقم رایزفورت بیشتر از درصد جوانه‪زنی دو رقم رسول و زرقان بود. نتایج آزمایش دوم حاکی از آن بود که اثر تنش رطوبت روی گیاهچه های نرمال و بذرهای جوانه نزده در سطح احتمال یک درصد معنی‪دار است. نتایج آزمایش سوم نیز نشان داد که تنش رطوبت بر صفات درصد سبزشدن، سرعت سبزشدن و زمان رسیدن به 50 درصد سبزشدن تاثیر معنی‪داری دارد، بر اساس نتایج این آزمایش در رطوبت وزنی خاک کمتر از 5/17 درصد(مکش خاک 6- بار)، سبزشدن بذر چغندرقند به‪شدت کاهش می‪یابد و از 20 تا 25 درصد رطوبت وزنی (مکش معادل 3- تا 3/0- بار) خاک رس تفاوت معنی‪داری از نظر درصد سبزشدن بذر چغندرقند وجود ندارد.
    کلید واژگان: بذر منوژرم, تنش رطوبت, جوانه‪زنی, چغندرقند, ژرمیناتور
    A. Jalilian, V. Dabiri, A. Khurgami, J. Basati, V. Uosefabadi
    In order to further understand the emergence and germination of sugar beet monogerm cultivars under moisture stress, the current study was carried out at three stages. At the first stage, the quality of germination of three monogerm cultivars (Rizofort, Rasoul and Zarghan) were studied under five moisture stress levels (0, -2, -4, -6 and -8 bars) in germinator at 15°C by between-paper method. At this stage, after the onset of the germination, the number of germinated seeds was daily counted and at the end, germination percentage and rate was determined. The second stage was similar to the first one with the difference that at this stage, the percentage of normal and abnormal seedlings was determined 14 days after sowing and then, radicle length, coleoptile length and their ratio as well as radicle and coleoptile dry weight and their ratio were measured for each treatment. At the third stage, the studied cultivars were evaluated in clay soil in growth chamber under moisture stress of 17.5, 20, 22.5 and 25% (control) of soil volumetric moisture. At this stage, when emergence started, the number of emerged seeds was daily counted and then, emergence rate, days to 50% emergence and final emergence percentage were determined for each cultivar and treatment. The statistical design of all stages was a two-factor factorial (the levels of the factors were different at each stage depending on the number of treatments) based on a Randomized Complete Block Design with four replications. The studies were carried out in the laboratories of Agricultural and Natural Resources Research Center of Kermanshah, Iran. Results of the first study showed that moisture stress significantly impacted germination percentage and days to 50% germination, so that as moisture stress was intensified, germination percentage decreased. Also, results revealed that germination percentage of cv. Rizofort was higher than that of Rasoul and Zarghan. Results of the second study indicated that moisture stress significantly affected normal seedlings and ungerminated seeds at 1% probability level. According to the results of the third study too, moisture stress significantly influenced emergence percentage, emergence rate and days to 50% emergence. Results showed that the emergence of sugar beet seeds dramatically decreased at soil volumetric moisture level of lower than 17.5% (-6 bars soil tension) and the emergence percentage of sugar beet seeds did not significantly change with the increase in clay soil volumetric moisture level from 20 to 25% (soil tension of -3 to -0.3 bars).
    Keywords: Germination, Germinator, Moisture stress, Monogerm seed, Sugar beet
  • جهانشاه بساطی، علی زبرجدی، علی جلیلیان، محمد عبداللهیان، فارس عبدی
    در زراعت چغندرقند، آبیاری آخر فصل رشد در اکثر مناطق ازجمله کرمانشاه زودتر از معمول قطع می‪شود که همین امرسبب ایجاد تنش خشکی در گیاه می‪گردد. با توجه به این‪که در شهریور و مهر ماه افزایش عملکردریشه ادامه دارد، لذا ممکن است تنش در انتهای دوره رشد باعث کاهش وزن ریشه و کیفیت آن گردد. به منظور بررسی این موضوع، پژوهشی طی سال‪های 83 و 1384 در کرمانشاه انجام شد. در این تحقیق تیمارهای قطع آبیاری از دهم شهریور تا بیستم مهر ماه در مقاطع 10 روزه اعمال گردید. هم‪چنین وضعیت سیلوپذیری در کنار مزرعه به مدت 10، 20 و 30 روز سیلو پس از برداشت بررسی شد. تیمارهای قطع آبیاری به کرت‪های اصلی و تیمارهای طول دوره سیلو به کرت‪های فرعی منتسب شدند. نتایج نشان داد که تیمار قطع آبیاری در دهم شهریور با 41/42 تن کمترین عملکرد ریشه و تیمار قطع آبیاری در بیستم مهر ماه با 96/50 تن در هکتار بالاترین عملکردریشه را داشت. روند تغییرات عملکردریشه نشان داد که هر چه آبیاری دیرتر قطع گردد عملکردریشه افزایش می‪یابد. تیمار 30 روز نگه‪داری در سیلو (نگه‪داری چغندرقند در کنار مزرعه با پوشش بقایای اندام هوائی چغندرقند) در این آزمایش باعث کاهش وزن ریشه تا 5/28 درصد گردید. روند تغییرات درصدقند در اثر اعمال تیمار قطع آبیاری و سیلو در کنار مزرعه چندان قابل ملاحظه نبود ولی تیمار قطع آبیاری در 30 شهریور از بیشترین درصد قند برخوردار بود. با توجه به این ‪که از نظر میزان قند در هکتار تفاوت معنی‪داری بین تیمارهای آبیاری وجود نداشت، لذا در مناطقی که محدودیت آب وجود دارد قطع آبیاری در دهه سوم شهریور ماه توصیه می‪شود.
    کلید واژگان: چغندرقند, سیلوپذیری, عملکرد, قطع آبیاری, کیفیت
    J. Basati, A. Zebarjadi, A. Jalilian, M. Abdollahian, F. Abdi
    In most of the sugar beet cultivated areas including Kermanshah, Iran, late season irrigation is cut- off earlier than usual which causes drought stress in the crop. Since root yield still increses in Sept. and Oct. these areas, withholding irrigation in this period reduce root yield and quality of sugar beet. For this reason, an experimente was conducted during 004- 005 based on split plot design with four replications in Kermanshah. Withholding times (, 0, 0 Sept. and 0 Oct) were assigned to the main plot and three on- form silage period (0, 0 and 30 days) to the subplots.Withholding irrigation on 0th Sept had the lowest root yield(4.4 tha-) and that of 0th Oct. had the highest root yield (50.96 tha-) indicating that the later the irrigation cut- off, the higher the root yield is. Silage for 30 days decreased root yield about 8.5 percentage. Sugar content was not greatly affected by irrigation cut- off and silage treatments but sugar yield is an important character in sugar beet production. Because sugar yield was not significantly affected by irrigation treatments, in some water limited aren and irrigation cut- off in 0th or 0th Sept is recommended.
  • مقایسه قارچ کش جدید اوپوس (Epoxy conazole) با قارچ کش های رایج در مبارزه با سفیدک پودری چغندرقند
    اصغر حیدری، داریوش صفایی، سعید ارومچی، جهانشاه بساطی
    در این تحقیق تاثیر قارچ کش های جدید اوپوس (اوپوکسی کونازول) و مقایسه آن با سموم قارچ کش های متداول علیه سفیدک پودری چغندر قند در استان های آذربایجان غربی و کرمانشاه طی دو سال مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با پنج تیمار در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش سموم دینوکاپ، سولفور (گوگرد و تابل)، کالیکسین، اوپوس و شاهد (آبپاشی) بودند. یادداشت برداری نهایی از درجه آلودگی تیمارها با مقیاس 6-1 که در آن نمره یک بدون آلودگی و نمره شش آلودگی 100-81 درصد بود، با فاصله زمانی 15 روز بعد از آخرین سمپاشی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن نشان داد که در آذربایجان غربی، در هر دو سال اختلاف تیمارهای سمپاسی شده از نظر آلودگی به بیماری سفیدک پودری با شاهد در سطح یک درصد و پنج درصد معنی دار بود. مقایسه میانگین درجه تاثیر تیمارهای آزمایشی نشان داد که قارچ کش اوپوس بیشترین تاثیر را در کنترل بیماری سفیدک پودری چغندرقند داشته است. در آزمایش کرمانشاه در سال اول به علت پایین بودن شدت بیماری در مزارع منطقه اختلاف معنی داری بین تیمارها مشاهده نگردید ولی در سال دوم، اختلاف تیمارهای سمپاشی شده با شاهد در سطح یک و پنج درصد معنی دار بود. از نظر عملکرد و درصد قند ریشه نیز تیمارهای سمپاسی شده به شاهد ارجحیت داشتند.
    کلید واژگان: ایران, چغندرقند, سفیدک پودری, مبارزه شیمیایی
    Comparison of a new fungicide (Opus) with common fungicides in controlling powdery mildew of sugar beet
    A. Heydari, D. Safaei, S. Urumchi, J. Basati
    In this study, recently produced fungicide Opus was compared with current fungicides Dinocap, Sulfur and Calyxin for controlling powdery mildew disease of sugar beet in completely randomized block field experiments conducted in Kermanshah and West Azarbaijan provinces. Fungicides were applied according to the recommended field dosages. There were five treatments (four fungicides plus a water-spray control) each with four replicates. Disease incidence was evaluated 15 days after the last application based on infection index on sugar beet leaves collected from different treatments. Infection index varied from 1 (no infection) to 6 (81-100% infection). Analysis of the results indicated that in Miandoab experiment for both years there were significant differences among different treatments in disease incidence and the fungicide Opus was the most effective in reducing infection. In the first year of Mahidasht experiment there were no significant differences among different treatments due to very low occurrence of the disease in the field. In contrast, in the second year significant differences were observed in different treatments. Despite higher root yield and sugar content in fungicide treatments, compared to the control, these differences were not significant.
  • جهانشاه بساطی، محمود مصباح، قاسم کریم زاده، سیدیعقوب صادقیان
    با توجه به وسعت مناطق کشت چغندرقند در ایران و خسارت ناشی از بیماری سفیدک سطحی، تهیه ارقام مقاوم به این بیماری ضروری به نظر می رسد. بدین منظور، طی سال های گذشته در مناطق کرمانشاه تعداد زیادی از ژنوتیپ های موجود برای این بیماری غربال گردیدند، که منجر به شناسایی و گزینش یک ژنوتیپ دیپلویید مولتی ژرم و مقاوم به بیماری سفیدک سطحی با صفات نسبتا مطلوب زراعی (ژنوتیپ 14442) گردید. در این ارزیابی مشخص گردید که رگه منوژرم نرعقیم MS261 حساس و رگه منوژرم نرعقیم MS231 نیمه مقاوم به بیماری سفیدک سطحی است. به منظور تعیین تعدادی ژن های کنترل کننده بیماری سفیدک سطحی و نحوه توارث این ژن ها بین ژنوتیپ مقاوم 14442 و دو رگه نرعقیم MS231 نیمه مقاوم و نرعقیم MS261 حساس تلاقی های لازم انجام گرفت. نسل های BC1 F1، F2 و BC2 از هر تلاقی تهیه گردید. والدین و نسل های حاصل از هر تلاقی در مزرعه برای بیماری سفیدک سطحی بررسی شدند. نتایج نشان داد که نسل F2 حاصل از تلاقی والد مقاوم و حساس (14442*261) و تلاقی والد مقاوم و نیمه حساس (14442*231) به دو کلاس فنوتیپی با نسبت 3:1 تفکیک شد. الگوی تفکیک در بک کراس ها نیز نتایج به دست آمده در نسل F2 را تایید نموده و نشان داد که بیماری سفیدک سطحی با یک ژن اصلی کنترل می گردد. اثر ژن کنترل کننده بیماری به صورت غالب می باشد.
    کلید واژگان: بیماری, تلاقی, چغندرقند, سفیدک سطحی, تجربه ژنتیکی, مقاومت
    J.Sh. Basati, M. Mesbah, Gh. Karimzadeh, S.Y. Sadeghian
    Development of resistant variety to powdery mildew (PM) is necessary. Therefore, during past years some of the sugar beet genotypes were screened to this disease in Kermanshah. One of the genotypes named 14442 showed resistance to PM disease. This genotype with two male sterile lines (MS261 and MS231) was used to determine the number of genes responsible for resistance to disease. Crosses between 14442, MS261 and MS231 were done and segregating generations were evaluated. Based on results, F2 plants in both crosses (14442*MS261 and 14442*MS231) could be divided in two phenotypic classes with ratio of 3:1. In back crosses two phenotypic classes with ratio of 1:1 were obtained. These results showed that PM disease was controlled with a single dominant gene.
  • عادل نعمتی، جهانشاه بساطی، اسدالله زارعی، حسین رستم پور
    به منظور بررسی عوامل مهم و موثر در تولید چغندرقند، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایدو مرحله ای در استان کرمانشاه در مجموع 100 کشاورز از شهرستان های کرمانشاه و اسلام آباد غرب انتخاب و اطلاعات لازم از طریق تکمیل پرسشنامه در سال زراعی 1380-1379 جمع آوری و مورد پردازش قرار گرفت. ارزیابی کارایی فنی چغندرکاران و عوامل موثر بر آن با استفاده از تابع تولید مرزی تصادفی به شکل کاب- داگلاس صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که متوسط کارایی فنی چغندرکاران در شهرستان کرمانشاه 82 درصد و در شهرستان اسلام آباد غرب 77 درصد می باشد. در این مطالعه تعداد قطعات، نوع کشت سال قبل، مصرف کود براساس آزمون خاک، زمان آخرین آبیاری (زمان رهایی)، روش کاشت محصول و مطالعه نشریات ترویجی بر کارایی فنی چغندرکاران موثر بودند.
    کلید واژگان: چغندرقند, کارایی فنی, عوامل موثر بر تولید, کرمانشاه, اسلام آباد غرب
    A. Neamati, J. Basati, A. Zareii, A.H. Rostam Pour
    In order to study effective factors in sugar beet production using two stage cluster sampling, totally one hundred producers were selected from kermanshah and Islamabad cities in kermanshah province. Data were collected through interviews and filling out questionnairs for crop season 1999-2000. Evaluation of technical efficiency of sugar beet producers and its effective factors was carried out using cob-Douglas productions functions and Maximum likelihood Method. Results showed that average rate of technical efficiency of farmers was 82 percent in kermanshah and 77 percent in Islamabad. The effects of the number of fields, previous year culture, fertilizer usage based on soil analysis, time of the last irrigation, culture method and reading extension materials were evident on sugar beet producer technical efficiency.
  • جهانشاه بساطی، اسدالله. زارعی، محمدرضا ضرابی، حسین فضلی
    به منظور بررسی میزان افت عملکرد ریشه و درصدقند ناشی از بیماری سفیدک سطحی، تعداد 10 ژنوتیپ در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در یک آزمایش فاکتوریل با سه تکرار در سال 1380 در کرمانشاه مورد مقایسه قرار گرفتند. ژنوتیپ ها یک فاکتور و سمپاشی در دو سطح، فاکتور دیگر را تشکیل دادند. برای ایجاد آلودگی مصنوعی از سوسپانسیون کنیدی های قارچ استفاده شد و شش هفته پس از استقرار عامل بیماری شاخص آلودگی برای تیمارها تعیین گردید. نتایج نشان داد، ژنوتیپ هایی که با سم کنترل شدند عملکرد ریشه بالاتری داشتند. به طور کلی سمپاشی باعث افزایش 16.5 درصد عملکرد ریشه گردید. پاسخ ژنوتیپ ها به کنترل شیمیایی در افزایش عملکرد ریشه بسیار متفاوت بود و افزایش عملکرد ریشه، از 0.5 تن در هکتار در ژنوتیپ7233 B41K تا 19.7 تن در هکتار در ژنوتیپ7233 P.107 مشاهده شد. عکس العمل ژنوتیپ ها در مورد صفت درصدقند نیز متفاوت بود و در تیمارهای سمپاشی شده درصد قند افزایش یافت، به طوری که در ژنوتیپ233 P.107 میزان درصدقند حدود 2.2 درصد نسبت به شرایط سمپاشی نشده افزایش نشان داد.
    کلید واژگان: چغندر قند, بیماری سفیدک سطحی, کنترل شیمیایی, کرمانشاه
    J. Basati, A. Zareii, M.R. Zarrabiand H. Fazli
    To study the effect of powdery mildew on sugar beet yield and percentage of sugar losses sugar percent losses, ten genotypes were compared in a factorial experiment based on randomized complete block design with 3 replications and two factors. The first factor was spraying treatment with two levels and the second were genotypes. Inoculation was carried out using the pathogen's conidial suspension. Disease severity index was calculated based on the Wang's scale 6 weeks after inoculation. Data showed that fungicidal application increased root yield(16.5 %). However the positive response of the genotypes to chemical control of powdery mildew was variable. Increase in root yield varied from 0.5 tons/ha in Bulk 7233 to 19.7 tons/ha in the genotype 7233 p.107 Response of genotypes was also different in sugar percent and in the sprayed treatment sugar percent increased. Maximum sugar increase (2.2 %) was obtained in the genotype 7233 p.107.
  • جهانشاه بساطی، محمد کولیوند، عادل نعمتی، اسدالله زارعی
    قند به عنوان یکی از عمده ترین و ارزان ترین ماده غذایی انرژی زاست که جایگاه خاصی در تغذیه انسان دارد. برای حصول عملکرد بیشتر در مناطق مختلف چغندرکاری موانع متعددی وجود دارد که تعیین تاریخ مناسب کاشت و برداشت چغندر پائیزه از اهمیت خاصی برخوردار است. در این تحقیق سه تاریخ کاشت (اول شهریور، بیستم شهریور و دهم مهرماه) و سه تاریخ برداشت (پانزده فرودین، پانزده اردیبهشت و پانزده خرداد) به صورت یک آزمایش فاکتوریل، در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار طی سال های 1378 و 1379 در منطقه سرپل ذهاب استان کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت اول با 71.5 درصد بیشترین میزان ساقه روی و تاریخ کاشت سوم با 41.7 درصد کمترین میزان ساقه روی را داشت. با تاخیر در برداشت، میزان ساقه روی افزایش یافت، به طوری که تاریخ برداشت سوم با 79.5 درصد بالاترین میزان ساقه روی را نشان داد. همچنین نتایج نشان داد که عملکرد ریشه در هکتار در تاریخ کاشت اول بیشتر از سایر تاریخ کاشت ها بود. تاریخ برداشت دوم نیز عملکرد ریشه بیشتری نسبت به برداشت اول و سوم داشت. در اثر متقابل دو عامل، برای تاریخ کاشت اول و برداشت دوم (کاشت اول شهریور و برداشت نیمه اردیبهشت) عملکرد ریشه بیشتر از سایر تیمارها بود. تاریخ کاشت تاثیر معنی داری بر روی درصد قند نداشت، لیکن با تاخیر در برداشت علیرغم عدم اختلاف معنی دار تیمارها، میزان درصد قند افزایش یافت، نتایج بدست آمده از این آزمایش نشان داد، کاشت تا بیستم شهریورماه و برداشت در اردیبهشت ماه بهترین تاریخ کاشت و برداشت برای مناطق گرم استان می باشد. با توجه به مقادر درصد ساقه روی در تیمارهای آزمایشی و همچنین نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود که مطالعات بیشتری در خصوص تهیه ژنوتیپ های مقاوم به ساقه روی و سایر خصوصیات زراعی کشت پائیزه چغندر قند در مناطق گرم استان کرمانشاه صورت گیرد.
    کلید واژگان: تاریخ کاشت, تاریخ برداشت, چغندرقند, کرمانشاه, کشت پاییزه, مناطق گرم
    J. Basati, M. Kolivand, A.Neamati, A. Zareii
    Sugar is very important role in humanbeing feed. for sugar Beet production in tropical area detemine sowing and harvesting date is very important. For this reason three sowing date (1 sep, 20 sep and 10 oct) and three harvesting date (15 Apr, 15 may and 15 jun) in complete Blouck design as factorial with three replication in two year in Sarpol area condoucted. Results showed that the first sowing date has highest bolting and third sowing date has lowest bolting. Thirs harvest date has highest level of bolting. Root yield in the first sowing date more than the other. Interaction between two factors showed that 1 Sep sowing date * 15 May harvesting date for root yield was very better than the other interaction factors. The best date of sowing in this area was until 20 Sep and for date harvest was 15 May. For development of sugar beet caltivated in this area need to more investigation.
  • علی جلیلیان، علیرضا شیروانی، عادل نعمتی، جهانشاه بساطی
    کمبود آب یکی از موانع عمده افزایش تولید محصولات کشاورزی در ایران می باشد، کمبود آب در کشور واقعیتی انکارناپذیر است که استفاده از روش های بهینه سازی مصرف آب می تواند تا حدودی در این خصوص ره گشا باشد. یکی از راه هایی که می تواند استفاده از آب کشاورزی را بهتر واقتصادی تر نماید، تکنیک کم آبیاری است. لذا جهت تعیین بهترین دور آبیاری ومقدار مصرف بهینه آب در گیاه چغندرقند و ارزیابی اقتصادی آن، این تحقیق با سه فاکتور شامل دور آبیاری، در دو سطح هشت و 12 روز، کود ازته در دوسطح (توصیه بر اساس تجزیه خاک ومصرف دو سوم آن) و مقدار آب در چهار سطح 100، 80، 60 و50 درصد نیاز آبی کامل گیاه چغندرقند طی سال های 78 –1377 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی ماهیدشت کرمانشاه اجرا گردید.
    این آزمایش به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد که دور آبیاری در پلات اصلی، کود ازت و مقادیر آب به صورت فاکتوریل در پلات های فرعی قرار گرفتند. آبیاری به روش نشتی انجام شد و مقادیر آب مصرفی با استفاده از کنتور حجمی اندازه گیری و کنترل گردید. تجزیه مرکب داده های به دست آمده از تحقیق نشان داد که کاربرد مقادیر مختلف آب بر روی عملکرد ریشه، عملکرد شکر خالص و ناخالص اثر بسیار معنی داری داشته است، به طوری که با مصرف 100درصد نیاز آبی 8/52 تن در هکتار و با مصرف 80 درصد نیاز آبی چغندرقند 2/48 تن در هکتار ریشه تولید شده است، تجزیه و تحلیل اقتصادی نتایج نشان داد که مصرف 80 درصد نیاز آبی بیشترین سود خالص را دارد. دور آبیاری هشت و 12 روز تفاوت معنی داری بر روی صفات مورد بررسی نداشته است. بنابراین دور آبیاری 12 روز توصیه می گردد. در این بررسی تیمارهای کودی ازت نیز تفاوت معنی داری نشان نداد.
    کلید واژگان: چغندر قند, کم آبیاری, دور آبیاری, کود ازته, ماهیدشت, مصرف بهینه آب
    A. Jalilian, A. R. Shirvani, A. Neamati, J. Basati
    One of the biggest barriers for agricultural production in Iran is water deficit. However, certain optimum approaches for water application can solve this problem. Deficit irrigation technique is an approach that could have a better and economic use of water in agriculture. In this regard, a research with three factors including two irrigation intervals of 8 and 12 days, two nitrogen fertilizer levels based on soil analysis result and 2/3 use of it, and four levels of irrigation, 100, 80, 60, & 50 percent of crop water requirement, was performed on sugar beet during 1998-1999 in Mahidasht agricultural research station, Kermanshah province. The experimental design was a Factorial Split Plot with Randomized Complete Block arrangement and three replications, in which irrigation intervals represented the main plot and nitrogen fertilizer along with irrigation levels represented the sub plots. Furrow irrigation method was used and the amount of applied water was measured with a flowmeter. The combined analysis of data showed that the amount of water had a very significant effect on root yield, white and gross sugar yield. Root yields of 52.5 and 48.2 t/ha were obtained from 100 and 80 percent of crop water requirement, respectively. However, from the economic point of view, the 80 percent water requirement treatment had the highest net benefit. The irrigation intervals of 8 and 12 days had no significant effects on sugar beet yield components. Therefore, the 12 days irrigation interval was recommended. Finally, the nitrogen fertilizer treatment did not show any significant effect. There was no significant difference between the nitrogen fertilizer treatments.
    Keywords: Sugar beet, Deficit Irrigation, Irrigation Interval, nitrogen fertilizer, Mahidasht, Optimum water use
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال