جواد بخشی
-
هدف
هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های حکمرانی خوب در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک است.
روشاین مطالعه کاربردی با رویکرد کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل 14نفر که به روش نمونه گیری هدفمند و براساس قانون اشباع انتخاب شدند و در بخش کمی 1851 اساتید هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک آمایش بخش سلامت کشور قرار داشتند 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته حکمرانی خوب با 64 سوال در 8 بعد، استفاده شد. روایی و اعتبار ابزارها توسط اساتید راهنما و مشاور تایید شد و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ نیز بالاتر از 7/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که حکمرانی خوب دارای 8 بعد بین المللی سازی دانشگاه، پاسخگویی، چشم انداز دانشگاه، آزادی علمی، کار تیمی، آینده نگری، شفافیت و ساختار دانشگاه است که مهمترین بعد آن بین المللی سازی دانشگاه بود.
کلید واژگان: حکمرانی, حکمرانی خوب, دانشگاه های علوم پزشکیThe overall purpose of this study is to identify the dimensions and components of good governance in macro medical universities in region one. This applied study was conducted with a qualitative and quantitative approach. In the qualitative section, the statistical population consisted of 14 people who were selected by purposive sampling method based on the saturation law. Classified according to Cochran's formula were selected as the sample. A researcher-made good governance questionnaire with 64 questions in 8 dimensions was used to collect data. The validity and reliability of the instruments were confirmed by the supervisors and consultants and the combined reliability and Cronbach's alpha were calculated higher than 0.7. Exploratory factor analysis and confirmatory factor analysis were used to analyze the data. The results showed that good governance has 8 dimensions of university internationalization, accountability, university perspective, academic freedom, teamwork, foresight, transparency and university structure, the most important dimension of which was university internationalization.
Keywords: Governance, Good Governance, Universities of medical sciences -
زمینه و هدف
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر حکمرانی خوب با رویکرد توسعه دانشگاه های نسل چهارم بر کیفیت آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک است.
روش پژوهش:
این مطالعه کاربردی با رویکردی مختلط با استفاده از یک رویکرد کیفی و کمی در سال 1399 انجام شده است. در بخش کیفی از روش دلفی استفاده شده و در بخش کمی نیز از روش پیمایشی توصیفی استفاده شده است. در بخش کیفی 14 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و براساس قانون اشباع انتخاب شدند و از 1851 استاد هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک آمایش آموزش عالی بخش سلامت کشور 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته حکمرانی خوب با رویکرد توسعه دانشگاه های نسل چهارم با 64 سوال در 8 بعدو پرسشنامه کیفیت آموزشی صادقی و همکاران (1396) با 53 سوال در 6 بعد استفاده شد. روایی و میزان اعتبار ابزارها توسط اساتید راهنما و مشاور تایید شد و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ نیز بالاتر از 7/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS21 و PLS3.2 استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که حکمرانی خوب با رویکرد توسعه دانشگاه های نسل چهارم دارای 8 بعد بین المللی سازی دانشگاه، پاسخگویی، چشم انداز دانشگاه، آزادی علمی، کار تیمی، آینده نگری، شفافیت و ساختار دانشگاه است که مهمترین بعد آن بین المللی سازی دانشگاه با ضریب 0/662 و مقدار R2 برابر 0/438 است.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که تاثیر حکمرانی خوب با رویکرد توسعه دانشگاه های نسل چهارم بر کیفیت آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک با ضریب 0/355 مثبت و معنادار می باشد.
کلید واژگان: حکمرانی خوب, دانشگاه های نسل جهارم, کیفیت آموزشی, منطقه یکBackground and ObjectiveThe general objective of the present study was to evaluate the impact of good governance with the fourth-generation university development approach on the educational quality in macro medical universities of region 1.
Methods and Materials:
This applied study was conducted with a mixed approach using a qualitative and quantitative approach in 2020. In the qualitative section, the Delphi method was used, and in the quantitative part, the descriptive survey method was applied. In the qualitative section, the statistical population consisted of 14 people who were selected by purposive sampling method based on saturation law, and 1851 faculty members of macro-medical universities in region one were in the quantitative section of whom 320 were selected as a sample using stratified random sampling method based on Cochran's formula. In order to collect the data, three questionnaires on good governance with the development approach of fourth-generation universities with 64 questions in 8 dimensions and Sadeghi et al.’s (2015) educational quality questionnaire with 53 questions in 6 dimensions were used. The face and content validity of the tools were approved by the supervisor and the consultant and the composite reliability and Cronbach's alpha were calculated above 0.7. SPSS21 and PLS3.2 software were used to analyze the data.
ResultsThe results showed that good governance with the development approach of fourth-generation universities had 8 dimensions of university internationalization, accountability, university vision, academic freedom, teamwork, foresight, transparency, and university structure, the most important dimension of which was the internationalization of the university. The path coefficient was 0.662 and the value of R2 was equal to 0.438.
ConclusionThe results showed that the impact of good governance with the development approach of fourth-generation universities on educational quality with coefficients of 0.355 was positive and significant.
Keywords: Good Governance, Fourth-generation Universities, educational quality, Region 1 -
انتقال رطوبت و یون های مخرب همراه با آن ازجمله عوامل اصلی تهدیدکننده دوام سازه های بتنی می باشند. افزودنی های نم بند مانند استئارات کلسیم می توانند با ایجاد یک لایه آب گریز در سطح منافذ مویینه، ورود آب به داخل بتن را محدود کرده و بدین طریق دوام سازه های بتنی را بهبود بخشند. بر این اساس، در این پژوهش اثر استئارات کلسیم بر مشخصات بتن خودتراکم در حالت های تازه و سخت شده بررسی شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در حالت بتن تازه، چگالی، قابلیت پرکنندگی و قابلیت عبور بتن خودتراکم در صورت استفاده از این افزودنی کاهش می یابد، اما این ماده بر افت اسلامپ بتن خودتراکم اثر محسوسی نمی گذارد. یافته های پژوهش در بخش مشخصات مکانیکی حاکی از کاهش در مقاومت فشاری و چگالی بتن سخت شده می باشد. نهایتا، بررسی پارامترهای دوامی نشان می دهد که گرچه این مواد تاثیر قابل ملاحظه ای بر مقاومت الکتریکی، جذب آب کلی و ضریب مهاجرت تسریع شده یون های کلراید نمی گذارند، اما استفاده این مواد، جذب آب مویینه و جذب آب حجمی را به شدت کاهش می دهد؛ بطوریکه، در صورت استفاده از 7 کیلوگرم بر مترمکعب استئارات کلسیم، عمق نهایی نفوذ مویینه، جذب آب نیم ساعته و سه روزه را به ترتیب 60%، 65% و 13% کاهش می یابند.کلید واژگان: استئارات کلسیم, افزودنی نم بند, دوام, بتن خودتراکم, نفوذپذیری, جذب آبMoisture and water transfer into concrete can be considered as a major threat to the durability of concrete. Damp-proofing admixtures like calcium stearate (CS) can provide a water repellent layer along the capillary pores. As a result, water and moisture transfer into concrete will be restricted by means of this layer. Accordingly, this research studied the effects of CS on the properties fresh and hardened self-consolidating concrete (SCCs). The evaluation of fresh concrete properties demonstrated that the density of fresh SCCs, passing and filling ability were reduced due to incorporation of CS. Moreover, reduction in density and compressive strength of the hardened concrete can be deemed as the major impacts of CS on mechanical properties of SCCs. In fact, the last-mentioned parameters were decreased by respectively 4% and 30% due to inclusion of 7kg/m3 CS. Furthermore, utilizing CS can not be taken into account as a constructive approach to improve the durability chracteristics under hydrostatic condition. Because no considerable improvement can to be detected in the results of electrical resistivity and rapid chloride migration tests. Eventually, CS drastically enhanced the permeability of the concrete under non-hydrostatic condition. To be more precise, addition of 7kg/m3 of CS decreased the final depth of capillary water absorption, short and long-term water absorption by respectively 60%, 65% and 15%.Keywords: : calcium stearate, damp-proofing admixtures, Durability, Self-consolidating concrete, water absorption
-
اثر کیفیت بذر روی عملکرد مزرعه ای عدس تحت تیمار های مختلف آبیاری در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز مورد تحقیق قرار گرفت. یک نمونه بذری از عدس به عنوان شاهد یا توده بذری با کیفیت بالا (1V با 99% قوه زیست) نگهداری گردید و دو نمونه دیگر با محتوای رطوبت 15 درصد به مدت های 18 و 22 روز در دمای 40 درجه سانتی گراد به صورت مصنوعی فرسوده شدند(به ترتیب 2V با 90% و3Vبا 80% قوه زیست). بدین ترتیب سه توده بذری با درجات فرسودگی و کیفیت متفاوت فراهم گردید. آزمون های آزمایشگاهی برای تعیین هدایت الکتریکی مواد نشتی و درصد جوانه زنی بذرها به صورت طرح کاملا تصادفی انجام گرفت.اما، آزمایش مزرعه ای به صورت اسپلیت پلات بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آبیاری (1I، 2I، 3I، 4I: به ترتیب آبیاری بعد از 70، 100، 130 و 160 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) و توده های بذری (1V، 2V و 3V) به ترتیب در کرت های اصلی و فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با افزایش فرسودگی بذر هدایت الکتریکی مواد نشتی از بذر افزایش و درصد جوانه زنی و درصد سبز شدن کاهش می یابند. روز تا گلدهی،ارتفاع بوته و تعداد شاخه فرعی با کاهش تامین آب، کاهش یافتند. گیاهان حاصل از توده بذری قوی (1V) بلندتر از توده های بذری با کیفیت پایین بودند، اما گیاهان حاصل از توده بذری ضعیف (3V) به علت تراکم پایین، تعداد شاخه فرعی بیشتری داشتند. گیاهان حاصل از توده بذری با کیفیت بالا بیشترین دانه در واحد سطح را تولید کردند.بنابراین نتیجه گیری شده است که کاشت بذرهای با کیفیت بالا می تواند عملکرد مزرعه ای عدس را از طریق بهبود استقرار گیاهچه افزایش دهد.
کلید واژگان: عدس, عملکرد دانه, کیفیت بذر, هدایت الکتریکیThe effect of seed quality on field performance of lentil under different irrigation treatments was investigated in 2010 at the Research Farm of the University of Tabriz، Iran. A sub-sample of lentil seeds was kept as control or high quality seed lot (V1 with %99 viability) and two other sub-samples with about 15% moisture content were artificially aged at 40°C for 18 and 22 days (V2with %90 and V3 with %80 viability، respectively). So، three seed lots with different levels of deterioration and quality were provided. Laboratory tests were carried out as CRD to determine electrical conductivity of seed leachatesand germination percentage. However، the field experiment was arranged as split-plot based on RCB design with three replications. Irrigation treatments (I1، I2، I3 and I4: irrigation after 70، 100، 130 and 160 mm evaporation from class A pan، respectively) and seed lots (V1، V2 and V3) were allocated to main and sub-plots، respectively. The results showed that electrical conductivity of seed leachates increased، but percentages of germination and emergence decreased with increasing seed deterioration. Days to flowering، plant height and number of branches per plantwere decreased as water supply reduced. Plants from vigorous seed lot (V1) were higher than thosefromlow quality seeds، but plants from low vigor seeds (V3) had more branches، due to low density. Plants from high quality seed lotproduced the highest grain yield per unit area. Therefore، it was concluded that cultivation of high quality seeds (V1) can increase lentil yield by improving seedling establishment.Keywords: Electrical conductivity, Grain yield, Lentil, Seed quality -
-
دیپلماسی انرژی به عنوان یکی از شاخه های دیپلماسی اقتصادی، نقشی تعیین کننده در اقتصاد جهانی معاصر دارد که همواره یکی از مهم ترین موضوعات مورد توجه سیاستمداران در کشورهای مختلف بوده است.جمهوری اسلامیایران به عنوان یکی از بازیگران عرصه انرژی با مشارکت فعال و ایفای نقش راهبردی در مجمع کشورهای صادرکننده گاز در پی منافع سیاسی و اقتصادی خود است.
هدف اصلی این مقاله امکان سنجی موفقیت جمهوری اسلامی ایران در رسیدن به اهداف خود در مجمع کشورهای صادرکننده گاز است. در این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال هستیم که اهداف جمهوری اسلامی ایران از تلاش برای ایجاد مجمع کشورهای صادرکننده گاز چه بود و آیا این مجمع می تواند جمهوری اسلامی ایران را به اهداف خود برساند؟ فرضیه این مقاله این است که چنین مطرح می شود که با توجه به اختلاف اهداف کشورهای مهم این مجمع و فشارهای غربی ها به ویژه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران از یک سو و نیاز داخلی کشور (مصرف خانگی و صنایع نفتی) به مصرف گاز تولیدی از سوی دیگر، امکان موفقیت جمهوری اسلامی ایران در دست یابی به اهداف خود در مجمع کشورهای صادرکننده گاز کم استکلید واژگان: دیپلماسی انرژی, مجمع کشورهای صادرکننده گاز و جمهوری اسلامی ایرانEnergy diplomacy as an offshoot of economic diplomacy plays an important role in the contemporary global economy and has been one of the most important issues for politicians in different countries. Iran، as an actor in energy field with active and strategic role-playing in Gas Exporting Countries Forum، is seeking its own political and economical interests. The main purpose of this article is to appraise Iran’s success in achieving its own goals in Gas Exporting Countries Forum. The present study aims to evaluate Iran’s attempts to establish Gas Exporting Countries Forum and whether this forum can help Iran achieve its goals. The articles’ assumption is that the possibility of Iran’s success in achieving its goals in Gas Exporting Countries Forum is trivial due to regarding the disagreement in the goals of the important countries in this forum and Western pressures، especially those of the U. S.، against Iran، on the one hand، and Iran’s internal needs (household consumption and oil industries)، on the other.Keywords: Energy Diplomacy, Gas Exporting Countries Forum, Islamic Revolution of Iran -
The effect of seed deterioration on seed emergence and seed yield of two oilseed rape cultivars (Licord and Okapi) was investigated in a factorial experimentation based on an RCB design with 3 replications in 2008 at the Research Farm of the Tabriz University, Iran. A sub-sample of seeds of each cultivar was kept as control (V1 with 98% viability) and two other sub-samples of Licord and Okapi with about 15.5% moisture content were artificially deteriorated at 40°C for 9 and 12 days, and for 7 and 10 days, respectively, (V2 and V3 with 85% and 71% viabilities, respectively). The highest percentage of seedlingemergence was obtained for the high quality seed lot and decreased with decreasing seed lot viability. Although grain yield per plant for plants from deteriorated seed lots (V2 and V3) were higher than those from high-viability seed lot (V1), but these advantages in individual plant performance were not sufficient to compensate for low stand establishment as indicated by 26.18% and 49.75% loss in grain yield per unit area for plants from V2 and V3 seed lots, respectively. Consequently, grain yield per unit area significantly improved with increasing seed vigor and viability of oil seed rape cultivar.
Keywords: Grain yield, Oilseed rape, Seed deterioration, Seed vigour, Seedling emergence -
مقاله حاضر نتیجه پژوهشی توصیفی- پیمایشی است. پیش از هر چیز در این مقاله مروری خواهیم داشت بر طرح مسئله و اهمیت بررسی آن، سپس به بررسی پیشینه تحقیق در خصوص سیستم های مدیریت کیفیت با تاکید بر فرایندهای منابع انسانی و الگوهای خاص منابع انسانی پرداخته خواهد شد و ضمن مقایسه تطبیقی مدلهای مذکور با الگوی بلوغ قابلیت افراد به مزیت و سودمندی این مدل نسبت به سایر الگوهای مطرح شده خواهیم پرداخت. در ادامه به منظور ارزیابی سطح بلوغ قابلیت های افراد در شرکت های سازنده قطعات خودرو، براساس الگوی P-cmm به تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده که از طریق پرسشنامه و مصاحبه صورت پذیرفته، خواهیم پرداخت. در پایان این پژوهش مشخص شد که سازمان های مورد بررسی در سطح پایین این الگو قرار داشته و بسیاری از فرایندهای مرتبط نهادینه سازی نشده اند.کلید واژگان: سازمان های کوچک و متوسط, الگوهای منابع انسانی, بلوغ قابلیت افراد, نواحی فرایندی, قابلیت سازمانی
-
پس از پایان عصر یکپارچه سازی عمودی که در آن سازمان ها از ابتدا تا انتهای فعالیت های زنجیره تامین (از لایه تامین تا لایه توزیع و تحویل محصولات و خدمات مشتری) را تماما خود پیاده سازی و اجرا می نمودند، اکنون عصر برون سپاری فعالیت های سازمانی ظهور کرده است. امروزه یکی از دغدغه های مدیران ارزیابی و کنترل فعالیت های برون سپاری شده می باشد که این امر در بسیاری از موارد با توجه به قضاوت ها و استدلال های انسانی و از همه مهمتر شرایط عدم قطعیت شاخص های ارزیابی، دستخوش سلایق و افکار کارشناسان قرار گرفته است که این موضوع ادامه فعالیت های برون سپاری را به مخاطره می اندازد. از این رو در این مقاله پس از بررسی مطالعات انجام شده در رابطه با معیارها و شاخص های ارزیابی عملکرد تامین کنندگان به مطالعه روش های ارزیابی موجود در این زمینه پرداخته و سپس یک روش کنترل فازی امتیاز ارزیابی را متناظر با عملکرد آنها ارائه می نماییم. در پایان با توجه به اهمیت موضوع ضمن انجام یک مطالعه موردی در بخش صنعت، به تجزیه و تحلیل نتایج حاصله خواهیم پرداخت.
کلید واژگان: عوامل ارزیابی, عوامل عملکردی, عوامل فرایندی مجموعه فازی -
میزان کلسیم ادرار 24 ساعته در 21 زن و 32 مرد سالم بررسی شد. آزمایش در 20 مورد یک بار، در 30 مورد دو بار و در سه مورد سه بار در روزهای متوالی - تکرار شد. میزان کراتینین ادرار 24 ساعته و کلسیم مصرفی نیز بررسی شد که نتایج زیر به دست آمد: میزان کلسیم ادرار در زنان در 24 ساعت به طور متوسط 126 میلیگرم بود و بین 225-45 نوسان نشان میداد ؛ و در مردان به طور متوسط 171 میلیگرم بود که بین 65-246 نوسان داشت، متوسط کلسیم مصرف شده در 24 ساعت در زنان 650 و در مردان 834 میلیگرم بود، متوسط دفع کلسیم ادرار طی 24 ساعت در دو نوبت فقط در یکی از زنان بیش از 200 میلیگرم بود و در هیچ یک از مردان بیش از 250 میلیگرم نبود. این مطالعه نشان می دهد که میزان مصرف و دفع ادراری کلسیم در افراد سالم جامعه، احتمالا" به علت مشکلات تغذیه ای، کاهش مصرف لبنیات و پروتئین و کاهش در بافت اشعه خورشید به سبب نوع پوشش، بسیار پایین تر از کشورهای غربی است و در مواردی که کلسیم ادرار در دو آزمون متناوب در زنان بیش از 200 و در مردان افزون بر 250 میلیگرم در 24 ساعت باشد، بهتر است که غیر طبیعی تلقی شود. تعیین میزان دفع کلسیم از راه ادرار یکی از شاخصهای مهم بهداشتی - درمانی جامعه بوده، از آنجا که این میزان در جوامع مختلف - با توجه به رژیمها و عادتهای غذایی بویژه میزان مصرف لبنیات و همچنین میزان بهره گیری از تابش اشعه خورشید که می تواند متغیر باشد، نگارندگان را بر آن داشت که با انتخاب 53 فرد 20-45 ساله میزان کلسیم ادرار 24 ساعته را در افراد سالم ایرانی بررسی کنند. تعیین این میزان می تواند جهت شناخت و درمان بیماریهای متابولیک استخوان و مبتلایان به سنگهای کلیوی کشورمان راهگشای مناسبی باشد. گفتنی است که بیماریهای متابولیک استخوان و سنگ کلیه در مملکت ما به وفور وجود دارد و از نظر تظاهرات بالینی با نمونه های مشاهده شده در کشورهای غربی بسیار متفاوت می باشد از تفاوتهای عمده تظاهرات پاراکلینیکی بیماریهایی نظیر پرکاری اولیه پاراتیرویید در کشور ما - در مقایسه با کشورهای غربی - افزایش جزیی کلسیم خون و کلسیم دفع شده از راه ادرار میباشد به طوری که در بسیاری از موارد میزان دفع کلسیم ادرار در این افراد و همچنین افرادی که به علت بیماری هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک دارای سابقه سنگ سازی مکرر در کلیه ها هستند، با توجه به هنجارهای کشورهای غربی، طبیعی محسوب می شود. به زعم مجریان این پروژه، این کاهش ناشی از تفاوت میزان طبیعی دفع کلسیم ادرار در کشور ما، در قیاس با سایر کشورهای غربی می باشد. لذا به کارگیری نتایج بررسیهای انجام شده در این کشورها و تعمیم آن به بیماران ایرانی می تواند به خطای فاحش در تشخیص و درمان این بیماریها منجر شود. بنا به دلایل یاد شده، تعیین این میزان که تاکنون در افراد سالم جامعه ما مشخص نشده است، می تواند جهت شناخت و درمان بیماریهایی نظیر هیپرکلسپوری ایدیوپاتیک، هیپرپاراتیروییدیسم اولیه، کمکاری پاراتیرویید در حال درمان راهگشای مناسبی باشد. این بیماریها در ص ورت عدم تشخیص و درمان صحیح و به موقع با عوارض فراوان، امکان دارد هزینه های سنگین درمان را تحمیل کند و گاه مرگ و میر به همراه داشته باشد.
SUMMARY:
A 24 hour urinary calcium was measured in 21 healthy women and 32 healthy men. There were 20 evaluated once, 30 twice, and in 3 cases, urine collections were repeated 3 times. Oral calcium intake and urinary creatinine over 24 hours were also measured. The mean urine calcium in women was 126 mg/24 h and the range was 45-225, in men the values were 171 and 65-246.Oral daily calcium intake was 655 and 834 in women and men, respectively. The mean of 2 urine calcium determinations exceeded 200 mg/24 h in only one woman and more than 250 in none of the men. Our conclusion is that: 24 hour calcium intake and excretion in healthy individuals are lower than those values in Western countries, probably due to dietary deficiencies of meat and dairy products and decreased exposure to sun. We also concluded that in two different urine collection, women who excrerte more than 200 mg and men who excrerte more than 250 mg calcium are probably hypercalciuric subjects.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.