به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

حسن بوسلیکی

  • حسن بوسلیکی*

    افزایش سهم رسانه در ارتباطات انسانی، چالش هایی را برای خانواده ها در عرصه فرزندپروری ایجاد کرده است. چالش هایی از قبیل «اختلال مسیر طبیعی مرجعیت گزینی، کاهش عاملیت نسل جدید، اختلال در فرایند هویت یابی» جریان فرزندپروری و انتقال ارزش های دینی-اخلاقی را مختل نموده است. در این نوشته پس از بیان ابعاد چالش هایی که رسانه برای خانواده ها ایجاد کرده، در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که خانواده چگونه می تواند در جهان رسانه ای شده ارزش های دینی-اخلاقی را به نسل جدید منتقل کند؟ برای پاسخ به این سوال، ضمن بهره گیری از معارف اسلامی، از یافته های دانش روان شناسی بهره برده ایم. روش به کار گرفته شده در این نوشته، تحلیلی-توصیفی است. در این نوشتار راهبردهایی را برای عبور از چالش های موجود پیشنهاد کرده ایم: آگاهی بخشی به نسل جدید درباره شیوه های قیم مآبی آزادی خواهانه برای معماری انتخاب، کاشت انگاره هایی در دوران کودکی، تمرکز بر ساختار نهاد اخلاق، وساطت فعال در مصرف رسانه ای فرزندان و تاکید بر ابعاد سلبی هویت بجای ابعاد ایجابی آن. اما مقدم بر همه اینها، افزایش حساسیت تربیتی خانواده ها قرار داد. باید خانواده ها را نسبت به آثار تربیتی مصرف رسانه ای فرزندان هشیار کرد و الا بدون این حساسیت، هیچ راهبرد یا روش یا اصل تربیتی، در عمل مفید واقع نخواهد شد.

    کلید واژگان: فرزندپروری, تربیت اخلاقی, راهبردهای هدایت نسل جدید, انتقال ارزش ها, چالش های عصر رسانه ها, معماری انتخاب
    Hassan Boosaliki *

    The increasing share of the media in human communication has created challenges for families in the field of parenting. Challenges such as "disruption of the natural path of reference selection, reduction of the agency of the new generation, disruption in the identification process" have disrupted the flow of parenting and the transfer of religious-moral values. In this article, we are trying to answer the question, how can the family transmit religious and moral values to the new generation in the medialized world? While using Islamic teachings, we have used the findings of psychological knowledge. The method used in this article is analytical-descriptive. In this article, we have proposed such as strategies: informing the new generation about libertarian guardianship methods for the architecture of choice, planting ideas in childhood, focusing on the structure of the institution of ethics, active mediation in children's media consumption, and emphasizing the negative dimensions of identification instead of its positive dimensions. But above all this, there is the educational sensitivity of families. Families should be made aware of the educational effects of children's media consumption, and without this sensitivity, no educational strategy or method or principle will be useful in practice

    Keywords: Parenting, Moral Education, Strategies For Guiding The New Generation, Transfer Of Values, Challenges Of The Media Age, Architecture Of Choice
  • حسن بوسلیکی*
    رابطه اخلاق با دین از دیرباز موضوع مباحثات فلسفی و الهیاتی بوده است. در سال های اخیر، این ایده که ناسازگاری اخلاق با دین واقعیت دارد، به اشکال مختلفی مطرح شده و طرفدارانی پیدا کرده است. در این میان، عده ای دین را به نفع اخلاق تخطئه می کنند و عده ای دیگر اخلاق را از اعتبار ساقط و جانب دین را تقویت می کنند. در این نوشتار، دیدگاه یکی از طرفداران رویکرد اخیر که در رسانه ملی بازتاب داشته، مورد تحلیل انتقادی قرار گرفته است. ایده اصلی «جایگزینی تقوا به جای اخلاق» است. پس از بررسی ابعاد مختلف این ایده، به برخی از مهم ترین کاستی های آن اشاره شده است. این کاستی ها بدین قرارند: ابتنای ایده بر درکی نابسنده از اخلاق، بی توجهی به مضامین قرآن و روایات شیعی ناظر به جایگاه ویژه اخلاق در دین، بی توجهی به لوازم منطقی بی اعتبارکردن اخلاق فطری و پیشادینی. جمع بندی نوشتار حاضر این است که تاکید بر ناسازگاری اخلاق و دین و پیشنهاد جایگزینی تقوا به جای اخلاق، نه تنها از منظر دینی قابل دفاع نیست؛ بلکه درنهایت به نفع دین داری جوانان نخواهد بود.
    کلید واژگان: اخلاق دینی, تقوا, رابطه اخلاق و دین, الهیات اخلاق, نظریه امر الهی
    Hassan Boosaliki *
    The relationship between morality and religion has long been a contentious issue in philosophy and theology. In recent years, the notion of inconsistency between morality and religion has gained traction, with advocates on both sides. Some argue for morality over religion, while others dismiss morality in favor of reinforcing religious practice. This article critically examines the perspective of a proponent of the latter approach, which was reflected in IRIB and other major Iranian official media. The central idea is the substitution of morality with piety (taqwa or fear of God). After analyzing various aspects of this concept, we highlight some of its major flaws, including its reliance on an inadequate conception of morality, neglect of themes within the Quran and Shiite hadiths regarding the importance of morality in religion, and disregard for the logical implications of invalidating innate and pre-religious morality. I conclude that emphasizing the inconsistency between morality and religion and proposing to replace morality with piety is not only untenable from a religious standpoint but also detrimental to attracting youths to religion.
    Keywords: Morality, piety (taqwa), morality-religion relationship, theology of morality, divine command theory
  • حسن بوسلیکی*
    نظریه همدلی مارتین هافمن از جمله نظریات هیجان محور در روان شناسی اخلاق است. او همدلی را به عنوان هیجانی تعریف می کند که بیش از آن که با وضعیت خود شخص تناسب داشته باشد، با وضعیت طرف مقابل تناسب دارد. این حالت هیجانی نیابتی، در بافت شناختی «تمایز خود از دیگری» رشد کرده و از گریه واکنشی نوزادان شروع شده و مراحل پنج گانه را تا همدلی فراتر از موقعیت طی می کند. هافمن معتقد است پریشانی همدلانه می تواند با میانجی گری «احساس گناه»، منشا انگیزش اخلاقی باشد. هافمن یک نظریه جامع اخلاقی مبتنی بر همدلی را پیشنهاد می کند. وی همدلی را یک هیجان خودکار تصویر می کند که توسط عوامل متنوعی تحریک می شود. اما شواهدی که با مطالعات تجربی بعدی به دست آمدند، نشان دادند که همدلی هیجانی نیست که همیشه خودکار و خارج از کنترل فرد واقع شود، بلکه تحت تاثیر فرایندهای شناختی، آمادگی ذهنی و پیشینه زندگی و حرفه ای شخص تحریک شده یا بازداری می شود. همچنین مطالعات حاکی از این است که صحت همدلی انسان ها پایین تر از آن است که خود تصور می کنند. به عبارت دیگر، انسان ها گاه بجای همدلی واقعی، حالات هیجانی خود را برون ریزی می کنند. در نتیجه می توان گفت نظریه همدلی هافمن برای این که بتواند واقعیت را بهتر توصیف و تبیین کند، نیازمند تکمیل شدن با متغیرهای تعدیل کننده است.
    کلید واژگان: همدلی, نظریه همدلی هافمن, روان شناسی اخلاق, هیجانات اخلاقی, روان شناسی مثبت گرا
    Hassan Boosaliki *
    Martin Hoffman's theory of empathy is one of the emotion-oriented theories in moral psychology. He defines empathy as an emotion that fits the other person's situation more than it fits the person's own situation. This vicarious emotional state grows in the cognitive context of "distinguishing oneself from others" and starts from the Newborn Reactive Cry and goes through the five stages to empathy beyond the situation. Hoffman believes that empathic distress can be the source of moral motivation through the mediation of "guilt". Hoffman proposes a comprehensive moral development theory based on empathy. He describes empathy as an automatic emotion that is triggered by various factors. But the evidence obtained with subsequent experimental studies showed that empathy is not an emotion that is always automatic and out of a person's control, but is stimulated or inhibited by the influence of cognitive processes, mental preparation, and a person's life and professional background. Such studies indicate that the accuracy of human empathy is lower than what he imagine. In other words, people sometimes project their emotional states instead of real empathy. As a result, it can be said that Hoffman's empathy theory needs to be supplemented with modulating variables in order to better describe and explain reality.
    Keywords: Empathy, Hoffman's Empathy Theory, Moral Psychology, Moral Emotions, Positive Psychology
  • حسن بوسلیکی*
    روند فزاینده بدرفتاری ها همیشه اندیشمندان و سیاست گذاران جامعه را به تکاپو می اندازد تا قبل از این که جامعه در گرداب این بدرفتاری ها به نقطه غیرقابل بازگشتی برسد، تدابیری بیندیشند. امروزه در فضای مجازی، بیش از فضای فیزیکی شاهد بدرفتاری هستیم. نوشته حاضر در پی پاسخ به این سوال است که چرا در فضای مجازی بیش از فضای فیزیکی شاهد رفتارهای غیراخلاقی با دیگران هستیم؟ موضوع پژوهش کنونی به بدرفتارهای ارتباطی (مانند هتاکی و نقض حریم خصوصی) محدود است و شامل آسیب های فردی (مانند اعتیاد به پورنوگرافی) نمی شود. برای پاسخ به سوال مزبور از نظریه چهار مولفه ای جیمز رست بهره گرفته شده است. فرضیه پژوهش آن است که ابزارهای ارتباطی کنونی ارتباط افراد را غیرمستقیم کرده و به این ترتیب، حساسیت اخلاقی آنها را کاهش داده است. این کاهش حساسیت، عامل بسیاری از بدرفتاری های اخلاقی در فضای مجازی است. برای حمایت از این فرضیه، شواهدی از مطالعات تجربی ارایه شده است.
    کلید واژگان: اخلاق, حساسیت اخلاقی, ارتباطات مجازی, اخلاق اجتماعی, فضای مجازی, روان شناسی اخلاق
    Hassan Boosaliki *
    The growing trend of immoral conduct always makes the thinkers and policymakers of the society to think of solution, before the society reaches the point of irreversibility in the vortex of these immoral conducts. Today, in cyberspace, we see more immoral conducts than physical space. The present article seeks to answer the question why we see immoral behavior with others in cyberspace more than physical space? The subject of the present study is limited to communicative misconducts (such as insults and privacy violations) and does not include personal harms (such as pornography addiction). To answer this question, James Rest's four-component theory has been used. The research hypothesis is that current means of communication have indirectly connected people and thus reduced their moral sensitivity. This decrease in sensitivity is the cause of much ethical misconduct in cyberspace. To support this hypothesis, evidence from experimental studies is provided: Findings from moral psychology, behavioral economics, and other branches of behavioral science.
    Keywords: Ethics, Moral Sensitivity, Virtual communication, social ethics, cyberspace, Moral Psychology
  • حسن بوسلیکی*

    نظریه همدلی مارتین هافمن در زمره نظریه های هیجان محور در روان شناسی اخلاق قرار دارد. همدلی آن گونه که هافمن در نظر می گیرد، حالتی هیجانی است که بیش از آن که با شرایط و وضعیت فاعل اخلاقی تناسب داشته باشد، با شرایط و وضعیت طرف مقابل تناسب دارد. هافمن معتقد است که پریشانی همدلانه با برانگیختن «احساس گناه»، منبعی برای انگیزش اخلاقی فراهم می کند. او یک نظریه جامع اخلاقی مبتنی بر همدلی را پیشنهاد می کند و مدعی است که در موقعیت های پنج گانه ای که در تعاملات اجتماعی ایجاد می شوند، همدلی به رفتار صحیح و اخلاقی منجر می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی این ادعا از منظر اخلاق اسلامی است. با مراجعه به منابع نقلی دینی، برخی از کاستی های این ایده شناسایی شد؛ از جمله «متمرکز بودن همدلی بر افراد حاضر»، «عدم اشتمال همدلی بر اخلاق فردی»، «عدم پوشش سطوح مختلف اخلاق توسط همدلی»، «عدم تلازم خیر و صلاح افراد با خواسته های آنها»، «بی توجهی به نیازمندان عفیف در اخلاق همدلانه»، «وابسته کردن عدالت به کیفیت رابطه میان افراد» و «کارکردهای منفی همدلی شدید برای زیست اخلاقی». در نتیجه، می توان گفت همدلی به عنوان یک هیجان، از جمله برخورداری های شخص کامل اخلاقی است، ولی نمی توان آن را اساس اخلاق قرار داد و قضاوت اخلاقی را بر آن بنا کرد.

    کلید واژگان: همدلی, نظریه همدلی هافمن, اخلاق اسلامی, هیجانات اخلاقی, روان شناسی مثبت گرا
    Hassan Boosaliki *

    Hoffman’s theory of empathy is classified as an emotion-based theory in moral psychology. Empathy as considered by Hoffman is an emotive state that fits the conditions of others better than the conditions of moral agents. Hoffman contends that empathic distress provides agents with a source of motivation by causing guilt. Believing that empathy leads to the morally right behavior in the five situations of social interactions, he suggests an inclusive moral theory of empathy. The present research aims to assess this claim from Islamic ethics perspective. Some drawbacks of this claim are identified by consulting religious sources: “empathy’s focus is on present individuals”, “empathy does not include individual ethics”, “empathy does not cover the ethics of justice”, “people’s desires do not entail their good and welfare”, “the continent poor people are ignored in the ethics of empathy”, “justice would depend on the quality of individuals’ relations”, “deep empathy would have negative functions for moral life”. As a result, one may say that empathy as an emotion is one of the virtues of a perfectly moral person but it can lay a sound foundation for ethics and moral judgment.

    Keywords: empathy, Hoffman’s theory of empathy, Islamic ethics, moral emotions, positive psychology
  • فاطمه مرضیه حسینی کاشانی*، حسن بوسلیکی

    جمعیت رو به افزایش زنان مبلغ و گستردگی موضوعات مربوط به زنان، در فضای علمی و فرهنگی جامعه و تاثیر گذاری مستقیم مبلغان زن بر اعضای خانواده، توجه ویژه به امر تبلیغ زنان و لزوم ارتقا بخشی فعالیت آنان را می طلبد. هدف این پژوهش ارتقای تبلیغ دینی بانوان، با شناسایی آسیب ها و ارایه راهکار،با رویکرد اخلاق تبلیغ دین، از میان ارکان تبلیغ دینی (مبلغ، پیام و مخاطب)، «مبلغ» می باشد و از میان امور متعدد مربوط به مبلغ، «پوشش مبلغ» انتخاب و این پرسش مطرح شده است که «چه مواردی در زمینه پوشش بانوان مبلغ، به اخلاق تبلیغ دینی آنان، آسیب می رساند و ریشه های این آسیب ها کدام است؟ روش این مقاله، توصیفی - تحلیلی است. داده ها با روش مصاحبه به دست آمده و با تکنیک تحلیل مضمون، تحلیل شده است. یافته ها می ر ساند: مضامین برندپوشی، ناآراسته پوشی و غیرمتعارف پوشی، ناظر به گونه هایی از پوشش بانوان مبلغ است که همگی نامناسب تلقی می شوند و علت انتخاب این پوشش ها، عدم شناخت پوشش مناسب، ناتوانی در انتخاب پوشش مناسب و نابسندگی نظام تربیتی حوزویان است؛ ثانیا مضامین شیک پوشی و فرم پوشی ناظر به دو گونه پوشش مطلوب، اما چالش برانگیزی است که بی توجهی به روایت ها دال بر شیک پوشی، افراط و تفریط در شیک پوشی، بافت منطقه تبلیغی، سطح معیشتی مبلغان و خلط مصداقی پوشش شیک و نامتعارف، موجب این چالش شده و باید مورد ملاحظه قرار بگیرد.

    کلید واژگان: بانوان مبلغ, تبلیغ دینی, آسیب شناسی, پوشش زنان, اخلاق تبلیغ
    Fatemeh marzieh Hosseini kashani *, Hassan Bossaliki

    The growing population of female preachers and the wide range of issues related to women, in the scientific and cultural environment of society and the direct influence of female preachers on family members, require special attention to the matter of propagating women and the need to promote their activities. This study aims to promote women's religious preaching, by identifying the harms and providing solutions, with the approach of religious preaching ethics, among the pillars of religious preaching of preachers (including preacher, message, and audience). Among the many issues related to the preacher, the "covering (clothing) of the preacher" has been chosen and the question has been raised that "in the field of clothing of female preachers what harms the morals of their religious preaching and what are the roots of these harms?" The method of this article is descriptive-analytical. The data was obtained by interview method and analyzed by thematic analysis technique. The findings suggest that the concepts of wearing brands, unadorned clothing and unconventional clothing refer to types of female preachers’ clothing, which are all considered inappropriate, and the reason for choosing this type of clothing is the lack of recognition of appropriate clothing, the inability to choose appropriate clothing, and the inadequacy of the Islamic Seminary’s educational system. Secondly, the themes of fashionable clothing and formal wear are related to two types of ideal clothing is a challenge that neglecting the narratives as a reason for fashionable clothing, excesses in fashionable clothing, the context of the preaching region, the living standards of the preacher, and the confusion of examples of fashionable and unconventional clothing, have caused this challenge and should be considered.

    Keywords: Female Preachers, Religious Preaching, pathology, Women's Covering, Ethics of Preaching
  • حسن بوسلیکی، محمد فرهوش*

    دیدگاه اخلاقی فرد در نحوه مواجهه با مسایل روزمره و همچنین نحوه استدلال اخلاقی او نقش بسزایی دارد. در جهت ارزیابی دیدگاه اخلاقی افراد، تدوین پرسش نامه ضروری بود. هدف این پژوهش تدوین پرسش نامه دیدگاه اخلاقی و هنجاریابی آن بود. روش این پژوهش ترکیبی از کیفی (توصیفی  تحلیلی) و کمی (میدانی) بود. ابتدا مهم ترین دیدگاه های اخلاقی جمع آوری و تعریف شد و روایی محتوایی مولفه ها، توسط کارشناسان تایید شد. در ادامه گویه هایی برای هر یک از دیدگاه های اخلاقی طراحی شد. سپس کارشناسان روایی محتوایی گویه ها را ارزیابی کردند. آن گویه هایی که تایید شدند، در یک پرسش نامه اولیه ادغام شدند. پرسش نامه اولیه 312 شرکت کننده که از میان معلمان، دانشجویان و طلاب به صورت دردسترس در قم و تهران انتخاب شده بودند، اجرا شد. در تحلیل یافته ها از هم بستگی پیرسون، تحلیل عاملی تاییدی، ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزارهای اس.پی.اس.اس. نسخه 24 و لیزرل نسخه 1/8 استفاده شد. نتایج نشان داد پرسش نامه دیدگاه اخلاقی شامل 11 مولفه و 55 گویه در طیف لیکرت پنج تایی است. روایی سازه به روش تحلیل عاملی تاییدی بررسی شد که مطلوب بود، همچنین پایایی مولفه ها با روش آلفای کرونباخ 622/0 تا 752/0 بود. پرسش نامه دیدگاه اخلاقی روایی و پایایی قابل قبولی دارد و می تواند گام موثری در ارزیابی دیدگاه اخلاقی افراد و توسعه پژوهش ها در این حیطه باشد.

    کلید واژگان: تدوین, اعتباریابی, پرسش نامه, دیدگاه اخلاقی و مکاتب اخلاقی, فلسفه اخلاق
    Hasan Boosaliki, Mohammad Farhoush *

     A person's moral perspective plays an important role in how he or she deals with everyday issues as well as in the way he or she argues morally. In order to assess the moral views of individuals, it is necessary to develop a questionnaire. The purpose of this study is to develop a questionnaire of ethical perspective and its standardization. The method of this research was a combination of qualitative (descriptive-analytical) and quantitative (field). First, the most important ethical views were collected and defined, and the content validity of the components was confirmed by experts. Subjects were then designed for each of the ethical perspectives. Content validity experts then evaluated the items. The confirmed items were integrated into an initial questionnaire. The initial questionnaire was administered to 312 participants who were selected from teachers, students and students available in Qom and Tehran. Pearson correlation, confirmatory factor analysis, Cronbach's alpha coefficient and spss24 and lisrel8.1 software were used to analyze the findings. The results showed that the Ethical Perspective Questionnaire consists of 11 components: and 55 items in a five-point Likert scale. The validity of the structure was evaluated by confirmatory factor analysis, which was desirable. Also, the reliability of the components by Cronbach's alpha method was 0.622 to 0.752. The ethical perspective questionnaire has acceptable validity and reliability and can be an effective step in evaluating the ethical perspective of individuals and developing research in this field.

    Keywords: Developmention, Validation, Questionnaire, ethical views, ethical schools, Philosophy of Ethics
  • مهدی علیزاده، حسن بوسلیکی، محمدرضا سرافرازی اردکانی*

    رشد و بالندگی اندیشه های فیلسوفان یونانی و بنیان گذاران اخلاق فضیلت، در بستر اسلام موجب شکل گیری یکی از مهمترین رویکردهای تربیت اخلاق دینی، «اخلاق فلسفی» شد. در غرب معاصر، رویکرد «تربیت منش» به عنوان فضیلت گرایی نوین، توانست در مواجهه با سال ها مقابله با بنیان های تربیت سنتی، دوباره مورد توجه اندیشمندان تربیتی قرار گیرد. این مقاله برای اولین بار، به مقایسه اصول و روش ‏های تربیتی این دو رویکرد با خاستگاه مشترک که در دو بستر متفاوت رشد یافته اند، می ‏پردازد. هرچند هردو رویکرد، در همه جانبه نگری، استفاده از روش های تربیت مستقیم و غیرمستقیم، اهمیت به جایگاه تمامی عوامل موثر در رفتار و بسیاری از روش ها همسانند، این مقاله توانسته است نقاط تمایز آنها را درمیزان تاکید در عوامل موثر دررفتار و معرفی اصول، راهبرد و روش ‏های خاص هردو رویکرد ارایه ‏نماید که مهمترین آنها، بهره مندی رویکرد اخلاق فلسفی از مبانی، اصول و آموزه های دین مبین اسلام است.

    کلید واژگان: تربیت اخلاقی, اخلاق فضیلت, اخلاق فلسفی, تربیت منش
    Mahdi Alizadeh, Hassan Boosaliki, Mohammad Reza Sarafrazi Ardakani*

    The growth of the ideas of Greek philosophers and the founders of the ethics of virtue in the context of Islam led to the formation of one of the most important approaches to the training of religious ethics, "philosophical ethics". In the contemporary West, the approach of " behavior training " as a new virtuosity, was able to be again considered by educational thinkers in the face of years of confrontation with the foundations of traditional education. This article, for the first time, compares the principles and methods of training of these two approaches with the common origin that have grown in two different contexts.
    Although both approaches are comprehensive in the use of direct and indirect training methods, stressing to the position of all factors influencing behavior and many methods, this article has been able to provide their distinguish points in emphasizing extent of the effective factors in behavior and introduce principles, strategy and methods of The specifics of both approaches, the most important of which is the benefit of the philosophical ethics approach from the principles and teachings of the religion of Islam.

    Keywords: Moral education, virtue ethics, philosophical ethics, behavior training
  • حسن بوسلیکی*

    این ایده که هیجانات و عناصر غیرعقلانی آفت جریان صحیح تفکر و تصمیم گیری انسان هستند، از یونان باستان حتی تا عصر روشنگری کشیده شد. اما امروزه ایده آمیختگی فرایندهای عقلانی و فرایندهای غیرعقلانی (هیجانی و گرایشی) جای آن را گرفته است. امروزه سخن از پاک سازی جریان تفکر از عناصر غیرعقلانی نیست، بلکه سخن از شناسایی این عناصر غیرعقلانی و استفاده از آنها برای مدیریت جریان تفکر است. ایده «قیم مآبی آزادی خواهانه» به دنبال معماری انتخاب مردم، بدون محدود کردن گزینه های آنها است. در نوشتار حاضر، در پی پاسخ به این سوال بودیم که «رسانه ها چگونه می توانند با بهره گیری از مولفه های ناهشیار تفکر، فرایند تصمیم گیری مخاطبان را کنترل کنند؟». بدین منظور، پاره ای از عناصر غیرعقلانی و سوگیری های ذهن را بر اساس مطالعات تجربی معرفی کرده و آنگاه به شیوه بهره برداری از آنها توسط اصحاب رسانه اشاره کرده ایم. هدف نوشتار حاضر، معرفی حوزه ای از سواد رسانه ای است که به شگرد رسانه ها در معماری انتخاب مردم می پردازد؛ شگردهایی که در ضمن هدایت انتخاب های مردم، احساس آزادی را از آنها نگیرند. رسانه ها از سوگیری ذهن افراد همچون اثر لنگری، تمایل به سازگاری شناختی، دیدن آرزومندانه و فشار هنجارهای اجتماعی برای مدیریت انتخاب های آنها استفاده می کنند. آنها با تصویرسازی، حسن تعبیرها، استفاده از کودکان برای فشار به والدین و شگردهای دیگر، مخاطبان را به رفتار و تفکر مدنظر خود سوق می دهد.

    کلید واژگان: سواد رسانه ای, قیم مآبی آزادی خواهانه, معماری انتخاب, مدیریت تفکر, عناصر غیرعقلانی تصمیم گیری, سوگیری های ذهنی
    Hassan Boosaliki *

    The idea that emotions and irrational elements plague the correct flow of human thought and decision-making originated in ancient Greece even into the Enlightenment. But today the idea of a fusion of rational processes and irrational processes (emotional and tendency) has replaced it. Today we are not talking about purifying the flow of thought from irrational elements, but about identifying these irrational elements and using them to manage the flow of thought. The idea of a "libertarian paternalism" follows the architecture of people's choice, without limiting their options. In this article, we sought to answer the question, "How can the media control the audience's decision-making process by utilizing the unconscious components of thinking?". To this end, we have introduced some of the irrational elements and biases of the mind, based on empirical studies, and then we have pointed out how they are exploited by the media. The purpose of this article is to introduce a field of media literacy that deals with media tricks in the architecture of people's choice; Tricks that do not deprive people of a sense of freedom while guiding their choices. The media uses the bias of the individual mind, such as the effect of anchorage, the tendency to cognitive consistence, the desirably seeing, and the pressure of social norms to manage their choices. They lead the audience to their intended behavior and thinking through imagery, good construe, the use of children to pressure parents, and other tricks.

    Keywords: Media Literacy, libertarian paternalism, choice architecture, irrational elements of decision making, mental Bias
  • حسن بوسلیکی

     اعتبار و حیثیت اجتماعی نهاد و سازمان روحانیت امروزه بیش از آنکه مرهون روایات مربوط به جایگاه عالمان دین یا حتی حالات معنوی ایشان باشد، مرهون نحوه حضور روحانیت در عرصه اجتماع است. اخلاق مداری در تعاملات اجتماعی، اصلی ترین سرمایه اجتماعی این نهاد است. در این نوشتار به ابعاد و ساختار بخشی از این اخلاق مداری می پردازیم که به سواد اخلاقی شهرت دارد. برای این منظور، از مدل مفهومی هرمان و توآنا بهره برده ایم و با استفاده از معارف دینی و به یاری ملاحظات فلسفه اخلاقی و یافته های روان شناسی اخلاق، این مدل را توسعه داده ایم. در این مدل، سه مولفه «حساسیت اخلاقی، استدلال اخلاقی و تخیل» سازه سواد اخلاقی را تشکیل داده اند. قبل از هر چیز، مولفه استدلال اخلاقی را به قضاوت اخلاقی تغییر داده و آنگاه لوازم مفهومی و روانی هر کدام از این مولفه و زیرمولفه هایشان را معرفی کرده ایم. نگاه بافت گروانه، خروج از خودمیان بینی، حساسیت فراموقعیتی و آشنایی با قواعد اخلاق، بخشی از لوازم یادشده اند. اصلی ترین توسعه مفهومی این مدل در بخش قضاوت اخلاقی است که از ماهیت عقلی و شناختی محض به سمت ترکیب شناخت-هیجان تغییر جهت داده است. این تغییر مفهومی بر همه ابعاد سواد اخلاقی تاثیر گذاشته و آن ها را غنا بخشیده است. این مدل می تواند کاستی های سواد اخلاقی روحانیت را در تعاملات اجتماعی نشان دهد و مبنای طراحی دوره های آموزشی یا بازبینی دروس اخلاق سطح یک حوزه علمیه قرار گیرد.

    کلید واژگان: سواد اخلاقی, تعاملات اجتماعی روحانیت, اخلاق اجتماعی, حساسیت اخلاقی, قضاوت اخلاقی, تخیل اخلاقی
    Hassan Boosaliki

    The credibility and social status of the the clergies today owes more to the presence of the clergies in the community than to the narrations related to the position of religious scholars or even their spiritual states. Morality in social interactions is the main factor of social capital of this institution. In this article, we discuss the dimensions and structure of a part of this ethic, which is known as moral literacy. For this purpose, we have used the conceptual model of Herman and Tuana and have developed this model by using religious teachings and with the help of the considerations of moral philosophy and the findings of moral psychology. In this model, the three components of "moral sensitivity, moral reasoning and imagination" constitute the structure of moral literacy. First of all, we have changed the component of moral reasoning to moral judgment, and then we have introduced the conceptual and psychological components of each of these components and their sub-components. The contextualism view, the departure from egocentrism, the post-situational sensitivity, the familiarity with the rules of ethics, are some of the implications mentioned. The main conceptual development of this model is in the field of moral judgment, which has shifted from a purely rational and cognitive nature to a cognitive-emotional combination. This conceptual change has affected and enriched all aspects of moral literacy. This model can show the shortcomings of the moral literacy of the clergy in social interactions and be the basis for designing training courses or reviewing ethics courses at the level one of Hawzeh.

    Keywords: Moral Literacy, Social Interactions of the Clergy, social ethics, Moral Sensitivity, Moral Judgment, Moral Imagination
  • حسن بوسلیکی*
    بخش قابل توجهی از مطالعات روان شناسی به مطالعه پدیده های اخلاقی (قضاوت اخلاقی، رفتار اخلاقی و...) اختصاص دارند. از جمله نظریه های متاخر در این حوزه، «نظریه قلمروی اجتماعی۔ شناختی» است. این نظریه که از نگاه انتقادی به دیدگاه های لارنس کلبرگ شکل گرفته، امروزه با طیف وسیعی از مطالعات تجربی حمایت می شود. در این پژوهش، پس از مرور اصلی ترین ادعاهای این نظریه، در خصوص شناخت اخلاقی و رشد اخلاقی، به نقاط ابهام یا کاستی های آن - بر اساس دیدگاه های تجربی و ملاحظات نظری - پرداخته شده است . ادعای اصلی این نظریه این است که سه قلمرو «اخلاق، قراردادی و شخصی» از سنین پایین کودکی متمایز می شوند و هر کدام مسیر رشد خود را طی می کنند. در این نظریه بر تجربه های زیسته کودکان برای رشد اخلاقی تاکید می شود و به عواملی همچون تعامل با همسالان، تعامل با والدین، تعاملات میان قلمروی اشاره می شود. فرایند تعامل کودک با محیط (از جمله والدین) به شکل دیالکتیک دیده می شود. این نظریه به رغم نقاط قوتی که دارد، از کاستی های نظری رنج می برد که از جمله آنها، می توان به «برداشت عقلی از اخلاق و قضاوت اخلاقی»، «نابسندگی معیارهای تمایز میان قلمروها»، «تلقی ناکافی از هنجارهای دینی» اشاره کرد.
    کلید واژگان: رشد اخلاقی, نظریه قلمروی, روان شناسی اخلاق, نظریه قلمروی اجتماعی۔ شناختی, عوامل رشد اخلاقی
    Hassan Boosaliki *
    There are a considerable number of psychological research studies which explore moral phenomena (moral judgment, moral behavior, and so forth). Among the recent theories in this field is the "social-cognitive domain theory". While this theory is developed by some unsympathetic responses to Lawrence Kelberg's views, it is now supported by a wide range of empirical enquiries. In the present paper, reviewing its central claims about moral knowledge and moral development, the ambiguities or drawbacks of the theory are examined and explained based on empirical views and theoretical considerations. The basic claim of this theory is that the three domains of "morality, contract, and personality" are set apart in infancy, and each goes through its own growth path. This theory emphasizes the lived experiences of children for moral development, and it refers to the factors such as interaction with peers, interaction with parents, and interactions between the domains. The process of the child's interaction with the environment (including parents) is seen dialectically. Despite its strengths, this theory suffers from serious disadvantages which include "rational understanding of morality and moral judgment", "inadequacy of criteria for distinguishing between realms", and "insufficient conception of religious norms".
    Keywords: Moral development, Moral psychology, social-cognitive domain theory, factors of moral development
  • حسن بوسلیکی*

    در ارزیابی اخلاقی جامعه، توجه به ابعاد ساختاری (آیین نامه ها، قوانین، ساختار نهادها و...) در کنار توجه به عاملیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در پژوهش حاضر، محتوای آیین نامه ارتقای اعضای هییت علمی مصوب 18/12/1394 و نیز شیوه نامه اجرایی آن از منظری اخلاقی مورد ارزیابی قرار گرفت. سوال اصلی این بود: «آیا آیین نامه ارتقا و فرایند اجرای آن، «منزلت حرفه ای» را به صورت عادلانه ای در میان اعضای هییت علمی توزیع می کند؟». برای پاسخ به این سوال، ملاک «شایستگی» (میزان تلاش و مشارکت در تولید محصول مفید) به عنوان ملاک عادلانه بودن توزیع منزل حرفه ای در نظر گرفته شد. حاصل این پژوهش، شناسایی آسیب هایی همچون «دیریاب بودن محتوا»، «یکسان انگاری رشته های دانشگاهی»، «کم توجهی به ترویج علم»، «مقاله محور بودن»، «عدم توجه به خصوصیات افراد» بود. این آسیب ها هر کدام به نوعی به عادلانه بودن فرایند ارتقا لطمه می زنند. در انتها پیشنهادهایی برای اصلاح آیین نامه ارایه شده تا فرایند ارتقا عادلانه تر شود.

    کلید واژگان: آیین نامه ارتقای اعضای هیئت علمی, ارزیابی اخلاقی, آسیب شناسی آیین نامه ارتقا, عدالت توزیعی, ملاک شایستگی
    Hasan Busaliki*

    Paying attention to structural dimensions (guidelines, rules, organizations’ structure etc.) next to the attention to the agency is of high importance in moral valuation of the society. This survey has evaluated the content of the Academic personnel’s advancement guideline passed in 2016/3/8 and its administrative procedure from moral perspective. The main question was “Does the advancement guideline and its administrative process distributes the “professional standing” fairly among academic personnel?” For responding this question we regarded the “competence (the rate of effort and contribution in producing the profitable product)” criterion as the measurement for distributing the professional standing. The result of this study is recognition of shortcomings like “content scarcity”, “considering the university fields similar to each other”, “neglectfulness to the science progress”, “being article-based”, “heedlessness to the characteristics of the individuals”. This shortcomings somehow damage the fairness of advancement process. Finally there are some suggestions for improvement of the guideline to make the advancement process more fair.

    Keywords: Academic Personnel’s Advancement Guideline, Moral Valuation, Fault Detection of Advancement Guideline, Distributive Justice, Competence Criterion
  • حسن بوسلیکی*، مسعود آذربایجانی

    شناسایی عوامل و نهادهای تاثیرگذار بر رشد اخلاقی کودکان و نوجوانان، برای برنامه ریزی صحیح در امر تربیت آن ها ضروری است. امروزه خانواده در تربیت کودکان بی‏رقیب و به دور از عوامل برون‏ خانوادگی عمل نمی‏کند، بلکه رسانه (به‏ ویژه تلویزیون) نیز به‏ مثابه یکی از اعضای خانواده بر رشد اخلاقی آنان تاثیر می‏گذارد. در واقع، این دو نهاد (رسانه و خانواده) در محیطی واحد (خانه) طی فرایندی تعاملی بر رشد اخلاقی کودکان تاثیر می‏گذارند. موضوع پژوهش حاضر، آشکارسازی بخشی از آثار تربیتی برهم‏کنش رسانه (با تاکید بر تلویزیون) و خانواده است. بدین منظور،‏ ابتدا مسایل خانواده در امر تربیت نسل جدید  و سپس، دو اثر ویژه برهم‏کنش این دو نهاد یعنی شکاف نسلی و زوال کودکی بررسی شد. در آخر، عنصر «وساطت والدین» در تماشای تلویزیون به منزله راهکار کاهش شکاف نسلی و زوال کودکی واکاوی شد. نتیجه پژوهش آن است که هرچه والدین هنگام مصرف رسانه‏ای فرزندان، کمتر با آنان همراهی کنند، دو پدیده «شکاف نسلی» و «زوال کودکی» بیشتر خواهد شد. از میان انواع وساطت والدین، وساطت فعال بیش از بقیه بر کاهش این دو پدیده تاثیر دارد. در این پژوهش برای شناسایی مشکلات و مسایل خانواده ‏ها در زمینه تربیت نسل جدید، به سوالات مطرح‏شده از مرکز ملی پاسخ گویی و تجربه پژوهشگر بهره گرفته و برای معرفی آثار برهم‏کنش رسانه و خانواده و راه کاهش آثار منفی از روش کتابخانه‏ای استفاده کرده ایم.

    کلید واژگان: رشد اخلاقی, رشد اخلاقی کودکان, خانواده, رسانه, تلویزیون, برهم‏ کنش رسانه و خانواده
    Hassan Boosaliki *, Msood Azarbayejani

    Identifying the factors and institutions affecting the moral development of children and adolescents is a necessary step in the proper planning for their education. Today, the family does not operate in an unrivaled environment free of extra-family factors, but the media (especially television) as a family member affects the moral development of children. These two institutions (media and family) in a single environment (home) in an interactive process affect the moral development of children. The subject of the present study is to reveal some of the educational effects of media interaction (with emphasis on television) and the family. For this purpose, we have first reviewed the challenges of the family in educating the new generation, and then we have dealt with two special effects of the interaction of these two institutions, namely the generation gap and the decline of childhood. Finally, as a way to reduce the generation gap and childhood decline, we explore the element of "parental mediation" in children watching television. The result of the research is that "generation gap" and "childhood decline" are more as much as children's media consumption without parental support is more. Among the types of parental mediation, active mediation, more than other types, reduces the generation gap and the decline of childhood. In this study, in order to identify the challenges and problems of families in the field of educating the new generation, we have resorted to the questions posed by the National Center for Answering.

    Keywords: Moral development, moral development of children, family, media, television, family interaction
  • محمدرضا کریمی*، محمد کاویانی، حسن بوسلیکی

    این پژوهش به دنبال استخراج عوامل انگیزش اخلاقی در ساحت شناختی، مرتبط با منبع انگیزش درونی «نفی ناهماهنگی شناختی» از منظر قرآن کریم است. ساحت شناختی و منبع انگیزش مذکور به دلیل اهمیت بالای انگیزشی آن، در این پژوهش در اولویت قرار گرفت. شیوه این پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل محتوای متن است. عوامل انگیزش اخلاقی، وسیله و مسبب عمل است. این عوامل برای به حرکت درآوردن انسان، با گرایش های درونی انسان (منابع انگیزش اخلاقی) ارتباط برقرار کرده و با تکیه بر آنها، بستر لازم برای فرایند رفتار را رقم می زنند. روش مطالعه و پژوهش در خصوص واژه روان شناختی عوامل و منابع انگیزش اخلاقی در قرآن کریم، عمدتا بر اساس رفتارهای اخلاقی انسان در قرآن کریم بوده است. اوامر، نواهی الهی به رفتارهای اخلاقی/ ضداخلاقی دریچه ورود به بحث انگیزش اخلاقی بود و آیه مربوط از نظر ترغیب به این رفتار و یا ترک آن بررسی شد. تعقل و اندیشه ورزی، مواجه کردن انسان با علم و قطع خود، ایجاد هویت اخلاقی با پنج زیرعنوان خطابات قرآنی، نکوهش های قرآنی، مراقبت و مسئولیت انسان نسبت به خود، افزایش خودکارآمدی و حشر و بازگشت انسان به سوی خدا به عنوان منابع انگیزش اخلاقی شناختی از قرآن کریم استخراج گردید. در نهایت، فرایند نظری عوامل شناختی، در ارتباط با منبع انگیزش «نفی ناهماهنگی شناختی» در قالب یک نمودار بازنمایی شد.

    کلید واژگان: عوامل انگیزش اخلاقی, انگیزش اخلاقی, روان شناسی اخلاق, منبع انگیزش نفی ناهماهنگی شناختی
    Mohammad Reza Karimi, Mohammad Kaviani, Hassan Boslaiki

    This study seeks to extract the factors of moral motivation in the cognitive field, related to the source of internal motivation "denial of cognitive inconsistency" from the perspective of the Holy Quran. In this study the cognitive field and the source of the mentioned motivation were given priority,due to its high motivational importance. The research method is qualitative and analyzes the content of the text. The factors of moral motivation are the means and the cause of action. These factors communicate with man's inner attitude (sources of moral motivation) in order to get move human beings and, relying on them to determine the conditions necessary for the process of behavior. The method of study and research on the psychological term of factors and sources of moral motivation in the Holy Quran has been mainly based on human beings moral behaviors in the Holy Quran. Commandment and injunction divine on moral and non-moral behaviour were the way to reach discussion of moral motivation, and the relevant verse was examined in terms of persuading to this behavior or abandoning it .Reasoning, confronting man with his knowledge and certainty, creating moral identity with five subheadings, i.e. what Qur'an addresses, what Qur'an reproaches, man's responsibility towards himself, increasing the self-productivity, and man's return to God as ethical sources of motivation were deduced from the Qur'an. Finally, the theoretical process of cognitive factors was represented in relation to the source of motivation for "denial of cognitive discord " in the form of a graph.

    Keywords: factors of moral motivation, moral motivation, ethical psychology, source of motivational denial of cognitive discord
  • حسن بوسلیکی*، مهدی علیزاده

    رشد اخلاقی فرایندی است که به بهبود شاخص های اخلاقی از قبیل استدلال و نگرش اخلاقی، هیجانات اخلاقی، درونی سازی اصول اخلاقی و التزام علمی به هنجارهای اخلاقی منجر می شود. از جمله نظرات شایع در رشد اخلاقی، نظریه کلبرگ است. در پژوهش حاضر با پذیرش چارچوب نظری او (نظام شش مرحله ای رشد استدلال اخلاقی) به واکاوی رابطه این رشد با رشد مطلوبیت های اقتصادی (تولید، توزیع و انباشت ثروت) پرداخته ایم. این پژوهش ماهیت کتابخانه ای دارد و با اتکا به اسناد صورت گرفته است. پرسش اصلی این است که چه رابطه ای میان ساز و کار و مراحل رشد قضاوت و استدلال اخلاقی با عملکرد مطلوب اقتصادی افراد وجود دارد؟ این رابطه به صورت دوسویه (تاثیر دوجانبه) بررسی شده است. نتیجه ای که از این پژوهش حاصل شد، این بود که مراحل رشد اخلاقی رابطه ای مستقیم با شاخص های رشد اقتصادی دارند، البته برخی مراحل رشد، نیازمند ضمیمه کردن فرهنگ عمومی خاصی می باشند تا این رابطه ایجاد شود. از سوی دیگر، ارتقای وضعیت اقتصادی (تولید ثروت پاک و توزیع عادلانه آن)، زمینه ساز رشد اخلاقی کلبرگی می باشد. در این بین اخلاق اسلامی، هم در سطح حداکثری و هم در سطح حداقلی، نه تنها به زهد مذموم تشویق نمی کند، بلکه زمینه ساز رشد اقتصادی می باشد.

    کلید واژگان: رشد اخلاقی, تولید ثروت, ثروت پاک, توزیع ثروت, اخلاق اسلامی
    Hassan Boosaliki*, Mahdi Alizadeh

    Moral development is a process leading to improvement of moral standards such as moral reasoning and attitude, moral emotions, internalization of moral principles and practical commitment to moral norms. Among the prevalent views on moral development is Kohlberg’s view. In the present study, while accepting his theoretical framework (six-stage system for development of moral reasoning), we have dealt with exploring the relationship between this type of development and development of economic utilities (production, distribution and accumulation of wealth). This study is a library research and has been conducted using written documents. The main question is as follows: “What is the relationship between mechanism and stages of development of moral reasoning and judgment on the one hand and individuals’ favorable economic performance on the other hand?” This relationship has been studied in a reciprocal way (mutual effect). The results of the research show that the stages of moral development have a direct relationship with the indexes of economic development. Some stages of development, however, require the attachment of a certain public culture pack so that the aforementioned relationship may be established. On the other hand, promotion of economic conditions (production of refined wealth and just distribution of it) prepares the ground for moral development in Kohlberg’s view. Here, Islamic ethics - both on maximum and minimum levels - not only avoids encouragement of despicable austerity but also prepares the ground for economic development.

    Keywords: Moral development, wealth production, clean wealth, wealth distribution, Islamic ethics
  • حسن بوسلیکی*

    تربیت نسلی که به هنجارهای اجتماعی و اخلاقی پایبند باشد و بتواند هم به عنوان عضوی موثر و سازگار با دیگر انسان ها زندگی کند و هم به عنوان انسان برخوردار از قابلیت تعالی ، از تعاملات اجتماعی برای رشد فردی بهره ببرد ، موضوعی است که پیشینه ای دیرینه دارد . شناسایی عوامل و ساز و کارهای تاثیر این عوامل ، در رشد اخلاقی ، نخستین گام برای اقدام موثر در راستای رسیدن به این هدف تاریخی است . این نوشتار در صدد است با مروری بر یافته های روان شناسی اخلاق و با روش اسنادی ، عوامل رشد اخلاقی کودکان در خانواده را شناسایی و معرفی نماید . حوزه تاثیر این عوامل ، اخلاق اجتماعی است . این نوشتار به خانواده های هسته ای شامل والدین و فرزندان می پردازد و به خانواده گسترده نمی پردازد . شناسایی عواملی که در مناسبات دوسویه والد۔فرزند قلمروی این نوشتار است و دیگر عوامل از جمله آنها که به رابطه خواهر/برادرها مربوط هستند ، به مجالی دیگر واگذار شده است .

    کلید واژگان: رشد اخلاقی, عوامل رشد اخلاقی, روان شناسی اخلاق, خانواده, والدین, فرزندپروری

    Since very long ago people grappled with how to train a progeny that adheres to social and moral norms, can live among other human beings as an effective and adaptable member, and being capable of transcendence, can draw on social interactions for their individual development. The first step towards achieving such a historical goal is to identify factors of moral development as well as mechanisms for the effectiveness of such factors. This paper seeks to overview the findings of moral psychology and to draw upon a documentary method to introduce factors of the moral development of children in families. These factors affect social ethics. The paper deals with nuclear families which consist of parents and children—it does not deal with extended families. I seek to identify factors affecting mutual relations of parents and children. I do not deal with other factors, including those relevant to relations between siblings. The paper is a survey study, and thus, it does have a thesis.

    Keywords: Moral development, factors in moral development, family, parents, child rearing
  • حسن بوسلیکی*

    «پشت پرده ریاکاری» عنوان کتابی از دن آریلی است. آریلی در این کتاب تلاش کرده با ارائه شواهد تجربی فراوان نشان دهد «مدل ساده بزه خردمندانه» نمی تواند رفتارهای فریبکارانه ما را به خوبی توضیح دهد. براساس این مدل، افراد در هر موقعیت طبق تحلیل عقلانی و محاسبه هزینه - فایده، دست به بزه می زنند. فرد، سود و زیان حاصل از ارتکاب عمل مجرمانه را می سنجد و چنانچه سود عمل از زیان آن بیشتر باشد، به آن اقدام می کند. آریلی بر این باور است که محاسبه هزینه- فایده در کنار تصویری که از خودمان به عنوان انسان اخلاقی داریم، تعیین کننده میزان فریبکاری ماست. محاسبه هزینه- فایده ما را به فریبکاری حداکثری فرامی خواند، اما ما به اندازه ای فریبکاری می کنیم که تصویر اخلاقی که از خودمان داریم، زیاد مخدوش نشود. عاملی که موجب می شود در ضمن فریبکاری، تصویر اخلاقی خودمان را حفظ کنیم، «قصه بافی» است. قصه بافی به ما کمک می کند فریبکاری خود را توجیه کنیم و به نوعی از درگیری با وجدان رهایی یابیم.در نوشتار حاضر، کوشش کرده ایم ضمن ارائه خلاصه ای از محتوای کتاب، ادعاهای نویسنده را نقد و بررسی کنیم. آزمایش های متعددی که آریلی برای اثبات ایده خود ترتیب داده است، در انتقاد از مدل ساده بزه خردمندانه موفق اند، ولی برای اثبات مدل خود وی بسنده نیستند؛بعضی از نتایج این آزمایش ها قابل تفسیرند و صراحتی در ادعای وی ندارند. البته برخی ادعاهای فرعی او با همین آزمایش ها به خوبی تایید شده اند.

    کلید واژگان: معرفی کتاب, نقد کتاب, پشت پرده ریاکاری, دن آریلی, فریبکاری, دروغ
    Hassan Boosaliki*

    Behind the Hypocrisy" is the title of a book by Dan Ariel. In this book, Ariel has tried to show by empirical evidence that "the simple rational model of crime" cannot properly explain our deceptive behaviors. According to this model, individuals in each situation are victimized according to rational analysis and cost-benefit calculation. The individual measures the profits and losses from committing the criminal act and measures it if the profits outweigh the losses. Ariel believes that cost-benefit calculations, along with our image of ourselves as moral people, determine the extent of our deception. Cost-benefit calculation calls for maximum deception, but we deceive ourselves so much that our moral image is not distorted. The factor that causes us to keep our moral image while being deceived is "storytelling." Storytelling helps us to justify our deception and to escape some sort of conflict with conscience. In the present article, we have attempted to critique the author's claims while presenting a summary of the content of the book. Ariel's numerous experiments to prove his idea succeed in criticizing the simple rational model, but they are not sufficient to prove his model; However, some of his sub-claims have been well supported by these experiments.

    Keywords: book review, Behind the Hypocrisy, Dan Ariel, Deception, Lies
  • محمدتقی اسلامی*، حسن بوسلیکی

    مفهوم طب اسلامی که با مفهوم طب سنتی و حتی طب مسلمانان تفاوت دارد، سال های اخیر در ایران، به ویژه در شهرهای مذهبی مطرح شده و رو به رواج است. در نوشتار حاضر به رویکرد افراطی مدعیان طب اسلامی (که خود را رقیب طب مدرن و طب سنتی می داند) پرداخته ایم. مبنای نظری نقد اخلاقی این رویکرد، اصل گرایی (بوچامپ و چیلدرس) بوده است، یعنی تلاش کرده ایم وضعیت بالینی و اقدامات درمانی بهداشتی داعیه داران افراطی طب اسلامی را بر مبنای چهار اصل «عدالت، استقلال، نیکوکاری و پرهیز از صدمه» به چالش بکشیم. در نوشتار حاضر نشان داده ایم که جریان مدعی طب اسلامی، نمی تواند در شرایط کنونی اصل عدالت توزیعی را تامین کند. همچنین با قضاوت غیرمنصفانه و هراس افکنی درباره ی طب مدرن، خودمختاری بیماران را نقض می کند و نیز با تقید نداشتن به سنجش علمی داروها و روش های درمانی و همچنین فقدان نظام اعطای گواهی نامه ی معتبر، بسیار مستعد آسیب به مراجعان است. در همین زمینه، به صورت ویژه انتساب این جریان به اسلام را به چالش کشیده ایم. این مساله زمینه ساز آسیب جدی به باورهای دینی مراجعان این جریان است.

    کلید واژگان: اخلاق, اخلاق پزشکی, اخلاق کاربردی, اصل گرایی اخلاقی, طب اسلامی
    Mohammad Taqi Eslami*, Hassan Boosaliki

    The concept of Islamic medicine, which differs from traditional medicine and even Muslims’ medicine, has become more and more popular in recent years in Iran, especially in religious cities. In the present article, we have addressed the extremist approach of the claimants of Islamic medicine (which considers itself a competitor of modern medicine and traditional medicine).Our theoretical basis for the ethical criticism of this approach has been the principlism of "Beauchamp and Childers". Thereby, we have attempted to challenge the clinical position and medical performances of extremists in the Islamic medicine on the basis of four principles of "justice, autonomy, beneficence, and non-maleficence". Then, we have concluded that the claim of the Islamic medicine cannot, in the present circumstances, satisfy the principle of distributive justice. It also violates patients' autonomy by making unfair judgments and fears about modern medicine. It is very prone to harm clients by refusing scientific evaluation of medicines and therapies and lacking a valid certification system.  Accordingly, we  particularly challenged the attribution of this process to Islam.  This attribution may cause serious damage to the religious beliefs of the clients.

    Keywords: Ethics, Medical ethics, Applied ethics, Ethical principlism, Islamic medicine
  • حسن بوسلیکی *
    تربیت کودکان به نحوی که علاوه بر جامعه پذیری، به رشد و تعالی برسند، از دل مشغولی های والدین است. دراین بین، رشد اخلاقی اهمیت ویژه ای دارد. مطالعات روان شناختی رشد اخلاقی، بخش مهمی از مبانی تربیت اخلاقی است. این نوشتار با مروری بر یافته های روان شناسی اخلاق و با روش اسنادی، عوامل رشد اخلاقی کودکان را در خانواده شناسایی و معرفی می کند. حوزۀ تاثیر این عوامل، اخلاق اجتماعی است. این نوشتار به خانواده های هسته ای، شامل والدین و فرزندان می پردازد، نه خانوادۀ گسترده و خانواده های خاص، مانند تک والدی و تک فرزندی؛ ازاین رو قلمروی این نوشتار، شناسایی عوامل مناسبات دوسویۀ والد فرزند و خواهر برادر است. این نوشتار جزء مطالعات مروری است و فرضیه ندارد.
    کلید واژگان: رشد اخلاقی, عوامل رشد اخلاقی, خانواده, فرزندپروی, همسالان, خواهروبرادر, رشد کودک
    hassan boosaliki *
    It is a concern of parents to bring up their children in such a way that, in addition to socialization, they reach growth and excellence. Meanwhile, moral development is an important matter. Psychological studies of moral development are an important part of the moral education basics. Reviewing the findings of moral psychology, with a documentary methodology, this paper will identify and define factors of children's moral development in the family. The sphere of influence of these factors is social morality. Here we’ll deal with nuclear families, including parents and children, not large families or specific kinds of families, such as single-parent families. Hence, the scope of this study is to identify the factors of two-way relationships between parent-child and siblings. This article is part of a review study and has no hypothesis.
    Keywords: Moral Development, factors of moral development, Family, parenting, peers, siblings, child development
  • حسن بوسلیکی*
    نظریات اخلاق هنجاری در یک دسته بندی کلی به قاعده نگر (اصل گرا) و عمل نگر (جزئی نگر) تقسیم می شوند. نظریات قاعده نگر مدعی‏اند برای قضاوت درباره درستی اخلاقی اعمال باید به یک یا چند قاعده کلی متوسل شد. نظریات قاعده نگر برخی چندقاعده ای‏اند و برخی تک قاعده ای. نظریات تک قاعده ای تلاش می کنند یک قاعده انتزاعی را برای تشخیص همه وظایف اخلاقی معرفی کنند. شاید بتوان ادعا کرد که نامدارترین نظریه تک قاعده ای، نظریه کانت می باشد. مشهورترین تنسیق امر مطلق کانت، قاعده تعمیم پذیری است. در این نوشتار بر آن‏ایم تعمیم پذیری کانت را با قاعده زرین مقایسه کنیم. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. نتیجه این مقایسه آن است که هر کدام از این دو قاعده، در ابعادی بر دیگری ترجیح دارند، ولی درمجموع قاعده زرین بسنده تر و کارآمدتر از قاعده تعمیم پذیری است.
    کلید واژگان: قاعده زرین, قاعده سیمین, تعمیم پذیری, امر مطلق کانت
    Hassan Boosaliki *
    In a general classification, the theories of normative ethics are divided into norm-based (foundationalism) and practice-based (particularism)theories. According to the norm-based theories, a general norm or a multiple of them should be used to judge the ethical truth of an act. Norm-based theories are either multi-norm or single-norm theories. Single-normative theories try to find a single abstractive norm to recognize all ethical duties. Maybe the most popular single-normative theory is Kant's theory. Kant's most popular interpretation of the categorical imperative is the rule of universalizability. I will compare Kant's theory of universalizability with Golden's rule. In this research I have used librarian research methods and content-analysis method. The result of this comparison is that each of the two norms are preferred over the other in some aspects but in general, the Golden rule is more sufficient and efficient compared with the universalizability rule of kant.
    Keywords: Golden rule, Simin rule, universalizability, Kant's abstract matter
  • حسن بوسلیکی
    در فرایند رشد اخلاقی می توان دو نگاه را از هم متمایز کرد؛ نگاه روان شناختی و جامعه شناختی؛ در نوشتار حاضر تلاش بر آن است که با تلفیق هر دو نگاه، تاثیر یکی از نهادهای اجتماعی (پلیس، به خصوص راهور) بر رشد اخلاقی افراد جامعه بررسی شود. از میان عناصر مختلف نظام راهنمایی و رانندگی، تنها به قوانین و مجریان (پلیس راهور) می پردازیم. داده های این پژوهش با مطالعه میدانی و تجربه های زیسته پژوهشگر (به عنوان شهروند و راننده) و نیز اسناد مربوط به قوانین راهنمایی و رانندگی به دست آمده است. برای تحلیل داده ها نیز از یافته های روان شناختی بهره گرفته شده است. در این نوشتار نگاهی انتقادی خواهیم داشت و بیشتر بر جنبه مانعیت قوانین راهنمایی و رانندگی و رفتارهای پلیس برای رشد اخلاقی متمرکز خواهیم بود. ادعای این نوشتار این است که برخی قوانین راهنمایی و رانندگی و نیز رفتارهای پلیس، رشد اخلاقی افراد جامعه را مختل کرده و به مثابه مانع رشد عمل می کند.
    کلید واژگان: قوانین راهنمایی و رانندگی, رفتارهای پلیس راهور, رشد اخلاقی, موانع رشد اخلاقی, اخلاق کاربردی
    Hassan Boosaliki
    In moral growth two views may be disingushed: one is psychological and the other social: compiling the two views, the paper has tried to study the part of Traffic police on people`s morality. Among different elements of driving and traffic`s system, the study has centered on rules and traffic police. The findings have been attained through field study, searcher`s experiences and the rules of driving and traffic. And psychological findings have been used for analyzing. The nature of traffic rules and police`s deed have been critically studied. as is understood by the findings, some of the rules as well as police`s manner of deed act as an obstacle agains moral growth.
    Keywords: Driving, Traffic Rules, Traffic Polices Deeds, Moral Growth, Moral Growths Obstacles, Applied Ethics
  • حسن بوسلیکی
    بحث از استاد اخلاق، یکی از زمینه های پرچالش در تربیت معنوی است. سوالات فراوانی در این زمینه، در اذهان طالبان طریق معنویت وجود دارد. این مقاله، به روش کتابخانه ای برای پاسخ به دو سوال زیر صورت گرفته است: آیا برای رشد معنوی مراجعه به استاد ضروری است؟ استاد و راهنمای رشد معنوی، چه کارکردهایی دارد و چه انتظاراتی باید از او داشت؟
    در پاسخ به سوال اول، پس از بررسی ادله موافق و مخالف، این نتیجه به دست آمد که مراجعه به استاد ضروری است. در پاسخ به سوال دوم، سه محور اصلی شناسایی شد: معرفت افزایی، ایجاد شوق و دستگیری عملی. البته ذیل هر کدام از این سه گانه، وظایف و کارکردهای جزئی تری نیز شناسایی و معرفی شدند.
    کلید واژگان: رشد معنوی, سیر و سلوک, استاد اخلاق, پیر طریقت, سالک
    Hassan Busaliki
    The issue of master of morality is one of the most challenging fields in spiritual education. The seekers of spirituality pose many questions in this regard. Using a library method, the present paper seeks to answer two questions as follows: is it necessary to consult a master in spiritual development? What are the functions of master and guide of spiritual development and what should be expected from him? Regarding the first question, the opposing and agreeing arguments were reviewed which resulted in the fact that it is necessary to consult with a master. With regard to the second question, three main pivots were recognized: adding to knowledge, arousing desire and practical assistance. Of course, more specific duties and functions were recognized and defined under each of these three main pivots.
    Keywords: spiritual development, mystical journey, master of morality, Sufi master, wayfarer
  • حسن بوسلیکی
    محور اصلی این پژوهش، ارزش ها و اصول اخلاقی در تبلیغ دینی است. این پژوهش با روش کتابخانه ای به انجام رسیده است و تلاش شده از آثار آیت الله جوادی آملی به مسائل اصلی پژوهش، پاسخ داده شود. مسائل اصلی این پژوهش، در دو محور پیگیری شده است: نخست، با توجه به آسیب های عینی و عصری تبلیغ دینی، بر چه ارزش های اخلاقی ای باید تاکید کرد؟ دوم، راه برون رفت از تعارض های اخلاقی در عرصه تبلیغ دینی چیست؟ در پاسخ به محور نخست، بر اصولی همچون «تلاش برای ابلاغ پیام دین نه هدایت مردم»، «امانتداری در ابلاغ پیام»، «مطابقت عمل با گفتار» و «پرهیز از خودمحوری در دعوت» تاکید شده است. در پاسخ به محور دوم، به اخلاق تبلیغ به مثابه یکی از شاخه های بومی اخلاق کاربردی، توجه شده است. تلاش بر این است که پاره ای تعارض های موجود در عرصه تبلیغ معرفی شود و آن گاه با توجه به دیدگاه های آیت الله جوادی آملی، راه حل هایی برای این معضلات به دست داده شود. در این محور، مسائلی همچون «تبلیغ دینی در آوردگاهی به وسعت جهان»، «عقل یا احساسات» و «ترویج عقلانیت یا روح تعبد» محل توجه بوده است.
    کلید واژگان: تبلیغ دین, اخلاق, اخلاق تبلیغ دین
    Hasan Busaliki
    The main subject of this study is the moral values and principles in religious propagation. Carried out through library research, this study aims at answering the research questions from the works of Ayatollah Javadi Amoli. The main research questions are investigated under two rubrics: first, with regard to the objective and contemporary concerns in religious propagation, which moral values must be emphasized? Second, what are the ways for overcoming the moral contradictions in religious propagation? Considering the first subject, principles like “trying to transmit the message of religion, not guiding people”,”honesty in communication of the message”,” the compatibility of words and deeds” and, “avoiding self-centrism in invitation“have been underlined. In response to the second subject, ethics of propagation has been studied as an indigenous branch of applied ethics. Efforts have been made to present some of the conflicts in the area of propagation, and to devise solutions for such contradictions on the basis of the viewpoints of ayatollah Javadi Amoli. Under this rubric, issues like “religious propagation on a global scale”, “rationality or sentiments”,” spreading rationalism or the spirit of devotion” have been taken into consideration.
    Keywords: religious propagation, ethics, the ethics of religious propagation
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر حسن بوسلیکی
    بوسلیکی، حسن
    استادیار تربیت اخلاقی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال