حسن رزمجو
-
هدف
بررسی اثر سیگار بر پارامترهای قرنیه شامل تراکم سلول های اندوتلیال (Endothelial Cell Density)، ضخامت مرکزی قرنیه (Central Corneal Thickness)، درصد هگزوگونالیته سلول های قرنیه (Percent of Hexogonality) و ضریب تنوع اندازه سلول های اندوتلیال قرنیه (Coefficient of Variation).
روش پژوهشاین مطالعه به روش مرور نظام مند و متاآنالیز بر روی مقالات منتشر شده تا پایان فوریه 2019 صورت گرفت. ابتدا جستجو برای یافتن مقالات مرتبط در پایگاه های معتبر اطلاعات پزشکی همچون SID, Scopus, Pubmed, ISI با استفاده از یک استراتژی جستجو و با کلمات به دست آمده از MESH شامل Cigarette, Smoking, Tobacco و مشتقات آن ها و ارتباط آن ها با کلمات کلیدی Pachymetry, Corneal Thickness صورت گرفت. کلیه مقالات مرتبط به زبان های انگلیسی و فارسی توسط دو پژوهشگر مستقل استخراج شد و با بررسی کامل موارد حاصل از جستجو، مقالاتی که شرایط ورود به مطالعه فراتحلیل حاضر را داشتند، جهت ارزیابی انتخاب شدند.
یافته هادر جستجوی اولیه، تعداد 351 مقاله یافت شد که در نهایت اطلاعات 8 مطالعه انتخاب و وارد فراتحلیل گردید. کل افراد شرکت کننده در گروه مصرف کننده سیگار برابر با 588 نفر و در گروهی که سیگار مصرف نمی کردند برابر با 602 نفر بود. میانگین سنی دو گروه به ترتیب 9/38 و 4/40 سال بود. بیست و یک درصد از شرکت کنندگان، زن بودند. برای تحلیل شاخص ضخامت مرکزی قرنیه (Central Corneal Thickness) CCT هر 8 مطالعه و برای شاخص های CV، ECD، HEX و AXIAL LENGTH به ترتیب 4، 4، 4 و 5 مطالعه اطلاعات مورد نیاز برای انجام فراتحلیل را گزارش کرده بودند. در مجموع یافته های حاصل از فراتحلیل نشان داد سیگار بر هیج یک از متغیرهای قرنیه شامل CCT, ECD, CV, AXIAL LENGTH, HEX تاثیر معناداری ندارد (میزان P به ترتیب: 54/0، 59/0، 54/0، 23/0 و 58/0).
نتیجه گیریمصرف سیگار تاثیری بر روی اجزا مختلف قرنیه ندارد.
کلید واژگان: سیگار, ضخامت مرکزی قرنیه, درصد هگزوگنالیتی, تراکم سلول اندوتلیالPurposeTo investigate the effect of smoking on corneal parameters, including Endothelial Cell Density, Central Corneal Thickness, Percent of Hexogonality, and Coefficient of Variation.
MethodsThis study was a systematic review and meta-analysis of published articles until the end of February 2019. To do this, the first search was done for creditable medical databases such as PubMed, and ISI (Web of Science), using an article search strategy and keywords derived from MeSH, including cigarette, smoking, tobacco, and their derivatives and relevance. They were conducted with the keywords pachymetry and corneal thickness. All English and Persian related articles were extracted by two independent researchers and by a thorough review of the articles; the articles that met the inclusion criteria for the present meta-analysis were selected for analysis.
ResultsInitial search of 351 articles found that information of 8 studies was selected and entered into the present meta-analysis. The total number of participants was 588 in the cigarette smoking group and 602in the non-cigarette smoking group. The mean age of the two groups was 38.9 and 40.4 years, respectively, and 21% of the participants were female. Of the studies included in the present meta-analysis, all studies reported the information needed to analyze the CCT index. For CV, ECD, HEX, and AXIAL LENGTH indices 4, 4, 4, and 5 studies reported the information required for performing the meta-analysis, respectively. The results of the meta-analysis showed that smoking had no significant effect on any of the corneal parameters, including CCT, ECD, CV, AXIAL LENGTH, HEX (P=0.543, P=0.591, P=542, P= 0.231, P=0.584, respectively).
ConclusionSmoking does not affect different parameters of the cornea. Due to the limited number of articles in this field, it is recommended to investigate the effect of cigarette smoking in more samples to compare the effect of cigarette smoking on high daily volume of corn.
Keywords: Central Corneal Thickness, Endothelial Cell Density, Percent of Hexagonality, Smoking -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و هفتم شماره 5 (پیاپی 221، امرداد 1398)، صص 288 -293زمینه و هدف
کورویید لایه ی تغذیه کننده ی نیازهای خونی لایه های خارجی شبکیه بوده و در بیماری انسداد ورید مرکزی چشم دچار تغییرات بزرگی می شود. پژوهش کنونی با هدف بررسی ضخامت پایه کورویید زیر فووآی (Baseline subfoveal choroidal thickness) به عنوان یک شاخص برای پاسخ بینایی و آناتومیک به بواسیزوماب در بیماران دچار ادم ماکولای ناشی از انسداد ورید مرکزی شبکیه انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه همگروهی آینده نگر 23 مورد جدید از بیماران با ادم ماکولای ناشی از انسداد ورید مرکزی شبکیه درمان نشده از بهمن 1395 تا تیر 1396 در بیمارستان چشم پزشکی فیض، اصفهان، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران یک تزریق داخل ویتره بواسیزوماب دریافت کردند و برای 30 روز پیگیری شدند. ضخامت زیر فووآی کورویید به کمک روش Enhanced depth imaging spectral-domain optical coherence tomography (EDI SD-OCT) ارزیابی شد. نسبت پایه ضخامت زیر فووآی کورویید در چشم بیمار به چشم سالم به عنوان متغیر غیر وابسته در نظر گرفته شد. تغییرات بهترین دید اصلاح شده در مقیاس لوگمار (LogMAR visual acuity) (پاسخ بینایی) و نسبت ضخامت مرکز ماکولا ثانویه به اولیه (پاسخ آناتومیکی) در چشم مبتلا به انسداد ورید مرکزی شبکیه برای آنالیزهای مقایسه ای و وابستگی در نظر گرفته شدند.
یافته ها46 چشم از 23 بیمار (23 چشم سالم در مقایسه با چشم سالم مقابل) وارد مطالعه شدند. مقدار ضخامت زیر فووآی کورویید پایه در چشم های دچار انسداد ورید مرکزی شبکیه (µm 46/09±251/91) نسبت به چشم سالم بیشتر بود (0/0001P<، µm 26/62±206/95). نسبت پایه ضخامت زیر فووآی کورویید در چشم بیمار به چشم سالم به طور متوسط با پاسخ آناتومیکال به شدت با پاسخ بینایی ارتباط داشت.
نتیجه گیریبر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، افزایش ضخامت مشیمیه زیر فووآ در چشم های مبتلا به انسداد ورید مرکزی شبکیه می تواند نشان دهنده پاسخ بهتر کوتاه مدت به داروی بواسیزوماب باشد.
کلید واژگان: بواسیزوماب, کورویید, پژوهش های کوهورت, فاکتورهای رشد اندوتلیوم, تزریقات اینتراویترال, توموگرافی انسجام نوری, انسداد ورید شبکیه, حدت بیناییBackgroundRetinal vein occlusions are one of the most common form of retinal vascular disorders and could lead to vision loss due to macular edema, macular ischemia and sequelae from neovascularization. Anti-venous endothelial growth factor (anti-VEGF) treatment is the choice strategy of treatment for patients with macular edema secondary to central retinal vein occlusion (CRVO). There is an evidence of body with the controversies regarding increment of choroidal thickness in CRVO condition. The current study was designed to determine whether baseline subfoveal choroidal thickness may be an indicator for visual and anatomical outcome of bevacizumab in patients with CRVO macular edema.
MethodsThis study was a prospective clinical cohort study that enrolled in 23 new cases of treatment-naïve central retinal vein occlusion (CRVO) from February to July 2017 who were visited in Feiz Eye Hospital, Isfahan, Iran. Patients received a single injection of bevacizumab and were followed for 30 days. Ratio of subfoveal choroidal thickness (SFCT) was measured using enhanced depth imaging spectral-domain optical coherence tomography (EDI-OCT). Ratio of SFCT of the CRVO eye to the fellow healthy eye (SFCT1/F) was taken as independent variable. Changes of best-corrected visual acuity (BCVA) in LogMAR (ΔBCVA, functional response) and secondary to baseline central macular thickness ratio (CMT2/1, anatomical response) in the CRVO eyes were taken for comparative and correlative analytics.
ResultsA total of 46 eyes from 23 patients with the mean age of 64.60±10.19 years were included in this study. Baseline SFCT was higher in CRVO eyes (251.91±46.09 µm) in comparison to the fellow eye (206.95±26.62, P<0.0001). Also central macular thickness in CRVO eyes were significantly higher in CRVO eyes in comparison with fellow eye (531.04±38.22 vs 303.30±33.59, respectively, P<0.05). SFCT1/F, correlated moderately with anatomical (CMT2/1) and strongly with functional response (ΔBCVA).
ConclusionBilateral evaluation of SFCT by EDI-OCT in all newly diagnosed CRVO cases is recommended to determine if there is a relative increase in choroidal thickness. This may help predict short-term response to anti-VEGF therapy.
Keywords: bevacizumab, choroid, cohort studies, endothelial growth factors, intravitreal injections, optical coherence tomography, retinal vein occlusion, visual acuity -
مقدمههدف از انجام این مطالعه، بررسی ویژگی های اپیدمیولوژی علل عمل جراحی ویترکتومی در مرکز چشم پزشکی فیض در استان اصفهان بود.روش هااین مطالعه، یک مطالعه ی توصیفی گذشته نگر بود که بر روی بیمارانی که در مرکز پزشکی فیض دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال های 94-1390 تحت ویترکتومی عمیق قرار گرفته بودند، انجام شد. پرونده ی این بیماران، بررسی و اطلاعات شامل اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات مربوط به جراحی ویترکتومی بیماران از آن استخراج شد و تحت آنالیز قرار گرفت.یافته هادر این مطالعه، پرونده ی 2437 بیمار تحت ویترکتومی در سال های 94-1390 تحت بررسی قرار گرفت که میانگین سنی 40/17 ± 25/54 داشتند و 4/56 درصد آن ها مرد بودند. همچنین، 2/35 و 2/37 درصد بیماران به ترتیب دید در حد Hand motion و Finger count داشتند. عمل جراحی ویترکتومی در 2/49 درصد بیماران در چشم راست انجام شده بود. شایع ترین علت عمل جراحی ویترکتومی در بیماران، رتینوپاتی پرولیفراتیو دیابتی (3/35 درصد) و پس از آن دکولمان شبکیه (3/29 درصد) بود. 5/7 درصد از بیماران سابقه ی ویترکتومی قبلی داشتند.نتیجه گیریویترکتومی از اعمال جراحی شایع در بیمارستان های چشم پزشکی است که بیشتر بر روی مردان، در رده ی سنی 70-50 سال و اغلب به دنبال رتینوپاتی پرولیفراتیو دیابتی و دکولمان شبکیه انجام می شود.کلید واژگان: اپیدمیولوژی, ویترکتومی, اصفهانBackgroundThe aim of this study was to evaluate the epidemiological characteristics of deep vitrectomy surgery at the Feiz Ophthalmology center in Isfahan, Iran.MethodsThis was a retrospective descriptive study on patients underwent deep vitrectomy in Feiz Medical Center during 2011 to 2015. Reviewing patient's medical records and information including demographic data was done and the data were analyzed.
Findings: In this study, 2437 patients undergoing deep vitrectomy were reviewed, with a mean age of 54.25 ± 17.40 years, of them, 56.4% were men. 35.2% and 37.2% of patients had visual acuity of hand motion and counting fingers, respectively. Vitrectomy was performed in right eye in 49.2% of the patients. The most common cause of vitrectomy was proliferative diabetic retinopathy (35.3%), followed by retinal detachment (29.3%). 7.5% of patients had a history of previous vitrectomy.ConclusionDeep vitrectomy surgery is common in ophthalmology centers and is more common in men, and in the age category of 50-70 years. Generally, proliferative diabetic retinopathy and retinal detachment were the most common causes of deep vitrectomy in this study.Keywords: Epidemiology, Vitrectomy, Iran -
مقدمهاین مطالعه جهت مقایسه ی مقادیر اندازه گیری شده ی ضخامت مرکز قرنیه با دستگاه های Orbscan II، Ultrasound و Pentacam در بیماران کاندیدای عمل Photorefractive keratectomy (PRK) انجام گرفت.روش هااین مطالعه، یک مطالعه ی توصیفی- تحلیلی بود که در سال 1392 به مدت یک سال در بیمارستان فیض شهر اصفهان انجام شد. نمونه ی مورد بررسی، شامل 84 چشم از 84 بیمار که کاندیدای عمل PRK بودند و سابقه ی عمل جراحی روی قرنیه یا داخل چشم نداشتند بود. با استفاده از سه دستگاه Orbscan II، Ultrasound و Pentacam، ضخامت قرنیه ی آن ها اندازه گیری و ثبت شد. در نهایت، اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج دستگاه Orbscan II در اندازه گیری ضخامت مرکز قرنیه در بیماران کاندیدای عمل PRK، همبستگی مناسبی با نتایج دستگاه Ultrasound (077/0 = r و 050/0 > P) داشت. همچنین، نتایج دستگاه Orbscan II در اندازه گیری ضخامت مرکز قرنیه همبستگی مناسبی نیز با نتایج دستگاه Pentacam داشت (072/0 = r و 050/0 > P). در اندازه گیری منطقه ی محیطی قرنیه، نتایج دستگاه Pentacam همبستگی مناسبی با نتایج دستگاه Ultrasound داشت و در هیچ کدام از مناطق محیطی، اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتایج دستگاه Orbscan II نیز در 3 منطقه، همبستگی مناسبی با نتایج دستگاه Ultrasound داشت و فقط در منطقه ی Nasal اختلاف معنی داری مشاهده شد (420/0 = r، 050/0 > P، 74/2- = t و 010/0 = P).نتیجه گیرینتایج دستگاه های Pentacam و Orbscan II در منطقه ی 3 میلی متر از مرکز قرنیه، همبستگی مناسبی با نتایج دستگاه Ultrasound دارند، اما در مناطق محیطی قرنیه، نتایج دستگاه Pentacam همبستگی مناسبی با نتایج دستگاه Ultrasound داشت.کلید واژگان: ضخامت قرنیه, دستگاه Orbscan II, دستگاه Pentacam, دستگاه Ultrasound, Photorefractive keratectomyBackgroundThe aim of this study was to compare the central corneal thickness measured by Orbscan II, ultrasound and Pentacam in patients undergoing photorefractive keratectomy (PRK).MethodsThis descriptive-analytic study was carried out during one year in Feyz hospital, Isfahan city, Iran in 2013. The sample included 84 eyes of 84 patients undergoing photorefractive keratectomy with no history of corneal or intra-ocular surgery. Each patient's corneal thickness was measured and recorded using 3 devices of Orbscan, ultrasound and Pentacam. The obtained data were analyzed using SPSS software.
Findings: Central corneal thickness (CCT) measured by Orbscan II had good correlation with those measured by ultrasound (r = 0.077, PConclusionPentacam and Orbscan II showed good correlation with ultrasound in central corneal thickness measurement; however, in peripheral corneal thickness measurement, Pentacam had better correlation compared to Orbscan II in patients undergoing photorefractive keratectomy.Keywords: Corneal thickness, Orbscan II, Pentacam, Ultrasound, Photorefractive keratectomy (PRK) -
هدفبررسی توزیع فراوانی علل تخلیه چشم در مراجعین بیمارستان فیض اصفهان در سال های 1393- 1390.
روش پژوهش: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی گذشته نگر، پرونده کلیه بیمارانی که در فاصله زمانی1390 تا 1393 به بیمارستان فیض اصفهان مراجعه نموده و به علل مختلف دچار تخلیه چشم شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات مورد نیاز از قبیل سن، جنس، محل سکونت، نوع عمل و علت تخلیه چشم از پرونده استخراج و ثبت گردید.یافته هااز 204 بیمار مورد مطالعه،150 نفر مرد (5/73 درصد) و 54 نفر زن (5/26 درصد) بودند. میانگین سنی آن ها 04/24±18/52 (92-2) سال بود. بیش ترین علت تخلیه چشم در این جمعیت به ترتیب عبارت بود از ضربه به چشم 84 مورد (2/41 درصد)، زخم قرنیه 35 مورد (2/17 درصد)، چشم نابینای دردناک (مادرزادی و غیرمادرزادی) 41 مورد (1/20 درصد که از این تعداد، 11 نفر 4/5 درصد مبتلا به گلوکوم بودند)، تومور اربیت 24 مورد (8/11 درصد) و اندوفتالمیت 20 مورد (8/9 درصد که از این تعداد، 2 مورد دچار عفونت قارچی بودند). 115 بیمار (4/56 درصد) شهری ، 89 بیمار (6/43 درصد) روستایی بودند.نتیجه گیریبا توجه به این که بیش ترین علت تخلیه چشم، ضربه و پس از آن زخم قرنیه است، توصیه می شود با مراقبت از چشم از بروز ضربه پیش گیری نموده و هنگام رانندگی و یا انجام کار، از وسایل ایمنی استفاده شود. در مورد زخم قرنیه نیز آسیب های چشمی را بی اهمیت تلقی نکرده و فورا به چشم پزشک مراجعه شود تا با اقدام به موقع از عواقب ناشی از آن جلوگیری به عمل آید.PurposeTo assess the relative frequencies of etiologies leading to eye removal in patients who referred to Feiz hospital, Isfahan, between 2011 and 2014.MethodsThis retrospective study was conducted on patients who underwent eye removal at Feiz hospital. Age, sex, eye laterality, underlying etiology, visual acuity, and surgical technique (enucleation, evisceration, or exenteration) were recorded and analyzed.ResultsThis study consists of 204 patients with a mean age of 52.18 ± 24.04 (range 2-92 years). Of whom, 150 subjects (73.5%) were male and 54 subjects (26.5%) were female. The most common cause was trauma (n=84, 41.2%), followed by corneal ulcer (n=35, 17.2%), blind painful eye (n=41, 20.1%; of which, 11 (5.4%) had glaucoma), orbital tumor (n=24, 11.8%), and endophthalmitis (n=20, 9.8%; of which, 2 (1%) had fungal infection), in descending order. One hundred and fifteen patients (56.4%) lived in urban areas, and 89 (43.6%) in rural areas.ConclusionThis study showed that the majority of causes for enucleation (trauma and corneal ulcer) are preventable. To reduce devastating consequences, it is imperative to raise public awareness about eye protection at work and immediate referral to an ophthalmologist in the case of corneal ulcer.Keywords: Endophthalmitis, Trauma, Tumor -
مقدمهبرخی مطالعات نشان داده اند که عمل جراحی استرابیسم با آسیب احتمالی ماکولا همراه می باشد. از این رو، مطالعه ی حاضر با هدف تعیین تغییرات میانگین ضخامت ماکولا در اعمال جراحی تضعیف عضله ی مایل تحتانی در بیماران با استرابیسم های همراه با فعالیت بیش از حد این عضله انجام شد.روش هاطی یک مطالعه ی آینده نگر، 35 چشم تحت عمل جراحی استرابیسم با روش مایکتومی یا رسسیون انتخاب شد. ضخامت و حجم ماکولا در قبل از عمل و یک روز، یک هفته و یک ماه بعد از عمل اندازه گیری و تغییرات آن در دو روش جراحی پیش گفته، مقایسه گردید.یافته هامیانگین تغییرات حجم ماکولا در طی دوره ی پی گیری بین دو گروه مایکتومی و رسسیون اختلاف معنی داری نداشت. ضخامت ماکولا نیز در قسمت فوه آدر هیچ یک از زمان های مورد مطالعه اختلاف معنی داری نداشت، اما در قسمت پارافوه آ، در یک هفته بعد از عمل در گروه مایکتومی کمتر بود (04/0 = P)، اما در سایر قسمت ها و بقیه ی زمان ها، اختلاف معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد.نتیجه گیریعمل جراحی عضله ی مایل تحتانی با دو روش مایکتومی و رسسیون، با آسیب قابل ملاحظه ای در ماکولا همراه نبود و بین این دو روش، اختلافی دیده نشد. البته، مطالعه ی حاضر با محدودیت هایی نظیر کم بودن تعداد عمل جراحی رسسیون همراه بود. از این رو، توصیه می گردد مطالعات بیشتری با حجم نمونه ی بیشتر و در سطح وسیع تری جهت تعیین مزیت های هر یک از دو روش مایکتومی و رسسیون عضله ی مایل تحتانی به انجام برسد.کلید واژگان: استرابیسم, مایکتومی, رسسیون, ضخامت ماکولاBackgroundSome studies showed that strabismus surgery is associated with possible damage to macula. This study aimed to determine the changes in macular thickness in patients undergone strabismus surgery for inferior oblique muscle weakening associated with its overactivity.MethodsIn a prospective study, 35 eyes undergone strabismus surgery with recession or myectomy were selected and thickness and volume of macula were measured before and one day, one week and one month after the surgery and compared between the two groups.
Findings: The changes of mean macular volume over the course of follow-up were not significant difference between the myectomia and recession groups. In addition, macular thickness in the fovea was not significantly different between the groups in any of the study period. But in parafovea part, macular thickness was significantly lower in group of myectomy one week after the surgery (P = 0.04); whereas for other segments and the rest of the time, there was no significant difference between the two groups.ConclusionBoth myectomy and recession have not considerable effect on macular thickness and volume. However, our study had limitations including the lack of samples in recession group. Further studies with larger sample sizes are recommended to determine the merits of each of the two methods of myectomy and recession of the inferior oblique muscle.Keywords: Strabismus, Myectomy, Recession, Macular thickness -
مقدمهگلوکوما یک بیماری شایع همراه با عوارض متعددی از جمله افزایش فشار داخل چشم، نابینایی و آسیب های جدی به بافت و اعصاب کره ی چشم می باشد. شایع ترین روش درمان گلوکوما، عمل جراحی ترابکولکتومی است. این عمل، گاهی با عوارضی مانند افیوژن کوروییدی، هایپوتونی (Hypotonia) و کم عمق شدن اتاق قدامی همراه است. برخی مطالعات نشان داده اند که استفاده از میتومایسین C در حین عمل، می تواند در بهبودی گلوکوما پس از عمل تاثیر قابل توجه داشته باشد. از این رو، مطالعه ی حاضر با هدف تعیین توزیع فراوانی موفقیت و عوارض پس از عمل در بیماران تحت عمل ترابکولکتومی با و بدون تماس موضعی محل عمل با میتومایسین C به انجام رسید.روش هاطی یک مطالعه ی آینده نگر، 35 بیمار تحت عمل ترابکولکتومی بدون استفاده از میتومایسین C (گروه شاهد) و 35 بیمار تحت عمل همراه با تماس موضع عمل با میتومایسین C (گروه مورد) تا 6 ماه بعد از عمل تحت پی گیری قرار گرفتند و فشار داخل چشم، میزان موفقیت عمل و بروز عوارض در بیماران دو گروه بررسی و مقایسه گردید.یافته هاپس از پی گیری 6 ماهه، نتیجه ی درمان در 22 نفر (9/63 درصد) از گروه شاهد و 28 نفر (0/80 درصد) از گروه مورد با موفقیت کامل، در 5 نفر (3/14 درصد) از گروه شاهد و 6 نفر (1/17 درصد) از گروه مورد با موفقیت نسبی همراه بود و در 8 نفر (9/22 درصد) از گروه شاهد و 1 نفر (9/2 درصد) از گروه مورد شکست درمان وجود داشت. میزان موفقیت در گروه مورد به طور معنی داری بیشتر بود (048/0 = P).نتیجه گیریاستفاده از میتومایسین C در حین عمل در بیماران تحت عمل جراحی ترابکولکتومی، باعث افزایش میزان موفقیت درمان می گردد. همچنین، استفاده از این دارو منجر به کاهش تعداد اقلام دارویی مصرفی در بعد از عمل می شود. از این رو، استفاده از میتومایسین C در عمل جراحی ترابکولکتومی طبق صلاحدید چشم پزشک جراح توصیه می شود.کلید واژگان: گلوکوما, ترابکولکتومی, میتومایسین CBackgroundOne of the most common ophthalmic diseases is glaucoma that may lead to some of serious complications such as blindness and damage to eye tissue. Glaucoma and be treated by using several methods that one of the most common ones is trabeculectomy. In the other hand, some studies showed that using mitomycin C probably can help the treatment of glaucoma and decrease complications. So, the aim of this study was determining the success rate and postoperative complications of trabeculectomy with and without rubbing mitomycin C in the local operation among the patients with glaucoma.MethodsIn a prospective cohort study, 70 patients who were candidates for trabeculectomy were divided in two equal groups. In the first group, mitomycin C was contacted with operation site during surgery and in the second group, only trabeculectomy was done. Intraocular pressure was measured before, one week and one, three and six months after the surgery. In addition, postoperative complications were evaluated until six months after the surgery. The collected data were compared between the two groups.
Findings: According to six-month follow-up, the surgery was completely successful in 22 (63.9%) and 28 (80%) patients, relatively successful in 5 (14.3%) and 6 (17.1%) patients and unsuccessful in 8 (22.9%) and 1 (2.9%) patients in control and intervention groups, respectively; The success rate was significantly better in intervention group (P = 0.048).ConclusionAccording to results of this study, rubbing mitomycin C in operation site during trabeculectomy increased the success rate and decreased the number of used drugs. So, it is suggested to be used by ophthalmologists.Keywords: Trabeculectomy, Mitomycin C, Intra ocular pressure -
مقدمهاسترابیسم یکی از بیماری های چشمی شایع است که درجاتی از آن در غالب کودکان وجود دارد. این اختلال می تواند باعث اشکال در بینایی و کاهش عملکرد، به خصوص در طی دوران تحصیل، شود؛ ولی با وجود شیوع بالا و پیامدهای جدی این بیماری، تا زمان انجام این پژوهش، مطالعه ای اپیدمیولوژیک در مورد این بیماری در اصفهان انجام نشده بود. مطالعه ی حاضر با هدف تعیین انواع استرابیسم در 100 کودک بیمار مراجعه کننده به بیمارستان فیض در اصفهان در سال 1390 انجام شد.روش هاطی یک مطالعه ی مقطعی، که در سال 1390 در بیمارستان فیض اصفهان انجام گرفت، 100 کودک مبتلا به استرابیسم مراجعه کننده به درمانگاه های این بیمارستان مورد بررسی قرار گرفتند. ویژگی های دموگرافیک، نوع استرابیسم، حدت بینایی، سابقه ی تروما و سابقه ی عمل جراحی قبلی مطالعه شد و داده ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.یافته هادر این مطالعه، 100 کودک مبتلا به استرابیسم با میانگین سنی 50/4 ± 05/7 سال مطالعه شدند که 32 نفر از آنان پسر و 68 نفر دختر بودند. نوع استرابیسم در 56 نفر ایزوتروپیا، در 34 نفر اگزوتروپیا و در 10 نفر هیپوتروپیا بود. چشم مبتلا به استرابیسم، در 17 نفر چشم راست، در 26 نفر چشم چپ و در 57 نفر هر دو چشم بود. حدت بینایی چشم راست و چپ به ترتیب 127/0 ± 532/0و 160/0 ± 078/0 و اختلاف حدت دو چشم معنی دار بود (001/0 > P). از نظر سوابق بیماری، 15 نفر دارای سابقه ی عمل جراحی قبلی، 2 نفر با سابقه ی تروما و 4 نفر دارای بیماری های زمینه ای بودند.نتیجه گیریبیماری استرابیسم یک بیماری به نسبت شایع در جامعه ی ما می باشد و از آن جایی که سن تشخیص و درمان این بیماری می تواند در پیش آگهی درمان و حدت بینایی موثر باشد، لازم است در خصوص ارتقای سطح آگاهی های عمومی، معاینه ی چشم پزشکی کودکان و اقدام به درمان در زمان مناسب اقدام گردد.
کلید واژگان: استرابیسم, حدت بینایی, هیپوتروپیا, ایزوتروپیا, اگزوتروپیا -
مقدمههدف از انجام این مطالعه، تعیین شیوع نسبی کراتیت قارچی با استفاده از روش های آزمایشگاهی در مبتلایان به اولسر قرنیه بود.روش هادر این مطالعه تعداد 220 بیمار مبتلا به زخم قرنیه که در طی سال های 92-1391 به بیمارستان چشم پزشکی فیض اصفهان مراجعه نمودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. تعداد 40 بیمار مشکوک به کراتیت قارچی، توسط چشم پزشک، معاینه شدند و عمل نمونه گیری به صورت تراشه برداری (Scraping) انجام شد. قسمتی از تراشه در همان زمان بر روی دو محیط کشت سابورو دکستروز آگار (Sabouraud dextrose agar) و محیط BHI (Brain heart infusion) به صورت نشاکاری انتقال داده شد و با باقی مانده ی تراشه، گسترش نازکی بر روی لام تهیه گردید و در آزمایشگاه قارچ شناسی دانشکده ی پزشکی به روش گرم و گیمسا رنگ آمیزی شد.یافته هادر این مطالعه، بیماران شامل 16 زن (40 درصد) و 24 مرد (60 درصد) در سنین 83-20 سال (میانگین سنی 7/17 ± /61 سال) بودند. در آزمایش مستقیم، در 8 مورد (20 درصد) میسیلیوم رشته ای، اکتینومایست و مخمر مشاهده شد که 5 مورد آن مربوط به گونه ی فوزاریوم و آسپرژیلوس فلاووس بودند و 2 مورد دیگر مربوط به اکتینومایست و 1 گونه مربوط به مخمر مالاسزیا گزارش گردید. مهم ترین عوامل ایجاد کننده ی بیماری، جراحی چشم، ضربه، ابتلا به ویروس هرپس چشمی و استفاده از مژه ی مصنوعی بود.نتیجه گیریجهت تشخیص به موقع کراتیت قارچی، تهیه ی اسمیر و رنگ آمیزی آن در کنار کشت بسیار کمک کننده می باشد و درمان مناسب باید بر اساس نتایج به دست آمده و گونه ی قارج انجام گیرد.
کلید واژگان: کراتیت قارچی, زخم قرنیه, اصفهان (ایران)BackgroundStudy the prevalence of fungal keratitis as a cause of corneal ulcer in patients referred to Faiz Hospital in Isfahan, 2012-2013.MethodsAmong a total of 220 patients with corneal ulcers, 40 patients suspected to fungal keratitis, were selected. The corneal scraping was performed by an ophthalmologist and the material obtained by scraping was spread onto labeled slides in a thin, Gram's and Giemsa staining. Specimens were inoculated directly on Sabouraud dextrose agar (SDA) and Brain heart infusion agar (BHI).FindingsThe patients including 24 female (60%) and 16 male (40%) With average age of 61.5 ± 17.7 years (range: 20-83 years). In direct examination of 8(20%) scraping samples, branching septate hyphae, filaments of bacteria and yeast cells of Malassezia species were identified. Fusarium specis and Aspergillus flavus were isolated from 5 patients. Two cases of actinomycetes were grown on BHI media. The most important predisposing factors were, eye surgery, trauma, herpes simplex andthe use of artificial eyelashes.ConclusionEarly diagnosis of fungal keratitis by direct examination and culture preparation will result to appropriate treatment of fungal keratitis.Keywords: Corneal ulcer, Fungal keratitis, Iran -
مقدمه
با وجود بررسی های متعددی که اثربخشی و ایمنی فتورفراکتیو کراتکتومی با روش های هدایت جبهه ی موج و سیلندر متقاطع را نشان داده اند، مطالعات کمی در زمینه ی تکنیک های جدید مانند تکنیک انفرادی شده (Advanced personalized technique یا APT) انجام شده است. این مطالعه جهت مقایسه ی نتایج دید و رفرکشن پس از عمل به شیوه ی APT در بیماران مبتلا به آستیگماتیسم بیشتر از 2 دیوپتر انجام شد.
روش هادر یک کارآزمایی بالینی، 16 بیمار (10 مرد و 6 زن) که در فاصله ی زمانی مهر ماه سال 1390 تا خرداد ماه سال 1391 به علت ابتلا به آستیگماتیسم بیشتر از 2 دیوپتر برای تصحیح عیوب انکساری خود تحت عمل جراحی فتورفراکتیو کراتکتومی به روش APT قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک و نتایج معاینه ی کامل چشمی آن ها، قبل از عمل و 6 ماه بعد از عمل به طور کامل ثبت شد.
یافته هادر این مطالعه 16 بیمار که هر دو چشم آن ها تحت عمل قرار گرفت(32 چشم)، با میانگین سنی 9/6 ± 8/28 سال، وارد مطالعه شدند. 6 ماه پس از عمل، در کل حدت بینایی هر دو چشم در بیماران از 13/3 ± 72/2 قبل از عمل به 30/3 ± 06/7 بعد از عمل افزایش یافت. معادل کروی هر دو چشم قبل و بعد از عمل از 29/2 ± 18/2- به 41/0 ± 26/0 تغییر یافت. تغییرات آستیگماتیسم چشم ها از 03/1 ± 54/3 به 66/0 ± 75/0 کاهش یافت. کلیه تغییرات مذکور از نظر آماری معنی دار بود (001/0 > P).
نتیجه گیریانجام عمل فتورفراکتیو کراتکتومی با روش APT بر حدت بینایی و معادل کروی و محور چشم موثر است و می تواند دید اصلاح نشده و اصلاح شده را به میزان قابل قبولی ارتقا دهد. با این حال انجام مطالعات بیشتر با حجم نمونه ی بیشتر و با فاصله ی زمانی بیشتر بعد از عمل، پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: آستیگماتیسم, فتورفراکتیو کراتکتومی, تکنیک انفرادی شده, اصلاح عیوب انکساریBackgroundIn spite of numerous studies demonstrated efficacy and safety of photorefractive keratectomy (PRK) by cross cylinder and WF-guided methods، only limited studies are done in the field of advanced methods such as advanced personalized technique (APT). This study was performed to compare pre- and post-operation visual acuity and refractive errors in patients with over two diopter astigmatism treated by APT method.
MethodsThis clinical trial study performed on 16 sequential patients (10 men and 6 women) referred to Sadra clinic of Isfahan، Iran، in the year of 2011. After complete ocular examination، for both eyes of each patient، PRK by APT method was done. Six months after surgery، abrometry was done for patients.
Findings32 eyes of 16 patients with the mean age of 28. 8 ± 6. 9 year were involve in this study. Visual acuity of both eyes increased from 2. 72 ± 3. 13 to 7. 06 ± 3. 3. Myopia of both eyes changed from -2. 18 ± 2. 29 to 0. 26 ± 0. 41 and astigmatism decreased from 3. 54 ± 1. 03 to 0. 75 ± 0. 66. All changes were statistically meaningful (P < 0. 0001 for all).
ConclusionPRK by APT method significantly increases visual acuity، corrected and non-corrected vision and decreases myopia and astigmatism. Despite، further studies with more patients and longtime follow-up is recommended.
Keywords: Astigmatism, Photorefractive keratectomy, Personalized technique -
مقدمه
قوز قرنیه (کراتوکونوس) بیماری پیشرونده ای است که به طور معمول در سنین نوجوانی یا اوایل دهه ی 20 زندگی بروز می کند. در این بیماری قرنیه نازک می شود و شکل آن تغییر می کند. کراتوکونوس ممکن است در یک یا هر دو چشم رخ دهد ولی در90 درصد موارد در هر دو چشم دیده می شود. امروزه روش جدیدی در درمان جراحی کراتوکونوس عرضه شده که Cross-linking نام دارد. این روش سریع و به نسبت بدون درد است و تاکنون نتایج خوبی داشته است. این مطالعه با هدف بررسی نتایج عمل Cross-linking جهت اصلاح عیوب انکساری در بیماران مبتلا به کراتوکونوس انجام شد.
روش هااین مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که از سال 1389 تا 1391در مرکز آموزشی درمانی فیض اصفهان به انجام رسید. جامعه ی آماری مورد مطالعه بیماران مبتلا به کراتوکونوس بودند که تحت عمل Cross-linking قرارگرفته بودند. بیماران مورد مطالعه ابتدا تحت معاینه ی روتین چشم پزشکی قرار گرفتند و حدت بینایی و میزان عیوب انکساری آن ها تعیین شد. سپس بیمارانی که چشم آن ها درجه ی اسفر و سیلندر بیش از 2 دیوپتر داشت و مایل به شرکت در مطالعه بودند تحت عمل Cross-linking قرار گرفتند. بیماران پس از انجام عمل، به طور مجدد تحت معاینه قرار گرفتند و حدت بینایی و میزان عیوب انکساری در آنان تعیین شد. داده های جمع آوری شده قبل و بعد از مطالعه وارد رایانه شد و به وسیله ی نرم افزار SPSS نسخه ی 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هادر این مطالعه 100 یمار مبتلا به کراتوکونوس بررسی شدند. میانگین حدت بینایی بیماران در قبل و بعد از عمل به ترتیب 2/2 ± 66/2- و 7/4 ± 85/2- بود (65/0 = P). حدت بینایی در 29 نفر بدون تغییر، در 43 نفر کاهش و در 28 نفر افزایش پیدا کرده بود. انجام آزمون 2χ بر روی داده های مذکور نشان داد که تغییرات حدت بینایی در مردان و زنان، اختلاف معنی دار نداشت (59/0 = P).
نتیجه گیریعمل Cross-linking تاثیر قابل قبولی در اصلاح عیوب انکساری چشم در بیماران مبتلا به کراتوکونوس نداشت و با توجه به این که این عمل، یک تکنیک جدید در اصلاح عارضه ی کراتوکونوس می باشد، لازم است تحقیقات بیشتری در مورد آن انجام شود تا بتوان در مورد تاثیر آن در اصلاح عیوب انکساری قضاوت نمود.
کلید واژگان: قوز قرنیه, حدت بیناییBackgroundKeratoconus is a progressive disease occurring in adolescence or early twenties. In an eye with keratoconus, the cornea thins and bulges out into an irregular cone shape. Although keratoconus may be seen in one eye, in 90% of cases, both eyes are damaged. Cross-linking is a novel, very chip, and rapid method to treat keratoconus. Since few studies have evaluated this method we assessed the improvement of keratoconus following cross-linking.
MethodsThis clinical trial study was performed in Feiz Hospital during 2010-11. The target population was patients with keratoconus who were scheduled for cross-linking. Visual acuity was measured before and after the operation. The collected data was analyzed with SPSS20.
FindingsThe mean ± SD of visual acuity was -2.66 ± 2.2 before the operation and -2.8 ± 4.7 after the operation (P = 0.65). While visual acuity was not changed in 29 patients (29%), it decreased in 43 cases (43%) and increased in 28 (28%).
ConclusionAccording to the results of this study, cross-linking had no acceptable effects on visual acuity in cases of keratovonus. More studies are required to clarify the efficacy of this method in improving keratovonus.
Keywords: Keratoconus, Cross, linking, Visual acuity -
هدف
ارزیابی پیامدهای بینایی عمل جراحی فمتولیزیک بر بیماران با سابقه قبلی عمل جراحی پیوند قرنیه.
روش پژوهشدر این مطالعه آینده نگر، 34 چشم از 31 بیمار که مورد عمل لیزیک با فلپ نازک و به روش فمتولیزیک قرارگرفته بودند، بررسی شدند. این بیماران به دنبال عمل پیوند قرنیه، دچار عیب انکساری بالا و کاهش بینایی شده بودند که بعد از معاینه کامل چشم و اندازه گیری دید دور اصلاح نشده (UCVA) و دید اصلاح شده با عینک (BCVA)؛ توسط یک جراح مورد عمل فمتولیزیک و فلپ با ضخامت 100 میکرون قرار گرفتند.
یافته هابعد از 19 - 3 (81 / 4 ± 14 / 10) ماه پی گیری، متوسط دید اصلاح نشده از 5 / 1 لوگمار قبل از عمل (معادل 100 / 5 براساس سیستم متریک؛ 2 متر شمارش انگشت) به 3 / 0 لوگمار (معادل 10 / 5) لوگمار بعد از عمل افزایش داشت (05 / 0 > P). متوسط دید اصلاحشده قبل از عمل 3 / 0 لوگمار (معادل 10 / 5 سیستم متریک) به 1 / 0 لوگمار (معادل 10 / 8) بعد از عمل افزایش یافت (05 / 0 > P). متوسط معادل کروی قبل از عمل 87 / 3 ± 98 / 6 - به 69 / 2 ± 18 / 2 - بعد از عمل تغییر یافت (05 / 0 > P). متوسط Defocus equivalent قبل از عمل 74 / 3 ± 32 / 10 به 93 / 2 ± 13 / 4 بعد از عمل کاهش یافت (05 / 0 < P). عارضه مهمی حین و بعد از عمل رخ نداد.
نتیجه گیریعمل فمتولیزیک بعد از پیوند قرنیه، روشی موثر و مطمئن در اصلاح عیوب انکساری متوسط و بالا و بهبود حدت بینایی می باشد
PurposeTo determine the outcomes of visual correction with femto-LASIK following PK.
MethodsIn this prospective study, 34 eyes of 31 patient who had undergone thin – flap lasik due to high refractive error after corneal grafting were evaluated. After complete ocular examination and assessment of uncorrected and corrected distant visual acuity (UCVA and BCVA), the patients underwent femto-lasik using the Ziemer femto-LDV with 100 micron flap thickness.
ResultAfter 3 to 19 (10.14±4.81) months of follow-up, mean UCVA increased from 1.5 Log MAR preoperatively (5/100) to 0.3 LogMAR (5/10) postoperatively (P<0.05). Mean BCVA also increased from 0.3 LogMAR (5/10) to 0.1 LogMAR (8/10) (P<0.05). Mean spherical equivalent changed from -6.98±3.87 to -2.18±2.69and mean of defocus equivalent also decreased from 10.32±3.74 preoperatively to 4.13±2.93 postoperatively (P<0.05 for both). No significant intraoperative and postoperative complications occurred.
ConclusionFemto-LASIK surgery after penetrating keratoplasty is a successful procedure for correction of moderate to high refractive errors. It seems to be clinically safe, effective and predictable.
Keywords: Femto-Lasik, Refractory Error, Aberration -
هدفبررسی بالینی بیماران مبتلا به گلوکوم زاویه بسته حاد دارویی مراجعه کننده به بیمارستان فیض اصفهان در سال های 1389 - 1387.گزارش موارددر یک مطالعه گذشته نگر، 7 بیمار مبتلا به گلوکوم زاویه بسته حاد به دنبال مصرف داروی توپیرامات بررسی گردیدند. همه بیماران زن بودند و میانگین سنی آن ها 28 / 33 (44 - 19) سال بود. متوسط بهترین دید اصلاح شده در حد شمارش انگشتان در فاصله 3 متری بود. متوسط عیب انکساری بعد از شفاف شدن کافی قرنیه 5 / 6 (3 - تا 12 -) دیوپتر، متوسط فشار داخل چشمی (IOP) ا 71 / 44 (60 - 34) میلی متر جیوه و میانگین زمان طبیعی شدن فشار داخل چشمی 30 / 12 (23 - 8) ساعت بود.نتیجه گیریگلوکوم زاویه بسته و میوپی حاد از عوارض جدی مصرف توپیرامات بوده که هر دو عارضه، با قطع درمان قابل برگشت می باشند. اطلاع از سوابق دارویی در ارزیابی بیماران مبتلا به گلوکوم حاد دوطرفه زاویه بسته به خصوص در زنان مهم است.
PurposeTo evaluate all cases of drug induced angle closure glaucoma cases who presented to Feiz Hospital, Isfahan during 2008-2010.Case Report: In this retrospective case series, we present 7 cases of drug induced angle closure glaucoma after administration of Topiramate. All patients were female. The average age of patients was 33.28 years old (ranging from 19 to 44). With sufficient corneal clarity, mean BCVA was 20/400 and mean refractive error was -6.50 (rang -3.00 to-12.00) diopters. Mean intraocular pressure was 44.71 (rang 34 to 60) mmHg. Mean time normalization of intraocular pressure was 12.30 (rang 8 to 23) hours.ConclusionAcute myopia and acute angle closure glaucoma are serious adverse effects of Topiramate, both of which are reversible with immediate discontinuation of the drug. So, taking a complete drug history and thinking about culprit drugs is critical in the evaluation of such cases.Keywords: Topiramate, Myopia, Angle Closure Glaucoma -
هدفبررسی عوامل اپیدمیولوژیک و موثر در ایجاد آسیب های نافذ چشمی در بیماران با سن کم تر از 16 سال مراجعه کننده به بیمارستان فیض در سال 1388.
روش پژوهش: این مطالعه مقطعی، بر روی 100 کودک و نوجوان مبتلا به آسیب نافذ چشم که در مدت یک سال به اورژانس چشم پزشکی بیمارستان فیض اصفهان مراجعه نموده بودند صورت گرفت و عواملی مانند سن، جنس، زمان و مکان آسیب، سطح تحصیلات والدین، علت نوع آسیب مقایسه گردید.یافته هامیانگین سنی بیماران 8/3±7 سال (16-2 سال) بود. جمعا 100 بیمار که 69 نفر پسر و 31 نفر دختر بودند. در 57 مورد آسیب در منزل روی داده است. 47 درصد مصدومیت ها در هنگام صبح صورت گرفته بود. شایع ترین عامل آسیب، چاقو با فراوانی 26 درصد بود و چوب با فراوانی 17 درصد دومین علت شایع بود. 29 نفر در زمان حادثه تنها بوده اند. پارگی قرنیه شایع ترین نوع آسیب بود. ضربه در 100 درصد بیماران یک طرفه بود.نتیجه گیریدقت و نظارت مراقبین کودکان به ویژه در هنگام صبح، از عوامل مهم در کاهش بروز آسیب های نافذ چشم می باشد. ضمن آن که آموزش والدین برای توجه بیش تر به سلامت چشم و نظارت بر فعالیت ها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.
PurposeTo report the characteristics of children referred to the emergency department of Feiz Medical Center with penetrating eye injuries.MethodsIn a cross-sectional study, children with penetrating eye trauma were evaluated. Age, sex, parents educational level, time, location, and cause of trauma recorded and compared.ResultsOverall, 100 patients with mean age of 73.8 (range 2 to 16 years) including 69 male and 31 female were assessed. 57 eye injuries occurred at home, time of trauma was in the morning in 47% of patients. The most common cause of injury was knife (26%) and wood was the second common cause (17%). Overall, 29 child were alone at the time of injury. The most common type of injury was corneal laceration (71%). All traumatic cases were unilateral.ConclusionMost children were injured in the early morning, therefore education of parents and other child care givers for more attention to children and improvement of health education about eye trauma may prevent pediatric eye injuries. -
مقدمه
امروزه جراحی رفرکتیو پیشرفت و مقبولیت روزافزونی در چشم پزشکی دارد. این مطالعه نتایج بینایی حاصل از دو لنز داخل چشمی آرتیزان و آرتیفلکس را در تصحیح میوپی بررسی کرد.
روش هادر این بررسی، 58 چشم از 29 بیمار دچار میوپی بالا پس از معاینه، تحت جراحی رفرکتیو با استفاده از لنز آرتیزان یا آرتیفلکس قرار گرفتند. آرتیفلکس در 24 و آرتیزان در 34 چشم مورد استفاده قرار گرفت. بیماران برای 6 ماه پی گیری شدند و دید بدون اصلاح، دید اصلاح شده و رفرکشن در دو گروه ثبت گردید و در نهایت یافته ها با آزمون های آماری مناسب آنالیز شدند.
یافته هاهر چند نتایج بینایی با استفاده از لنز آرتیفلکس بهتر بود، اما این برتری تنها در دو ماه اول پی گیری معنی دار بود و پس از 6 ماه نتایج بینایی در دو گروه مشابه بودند. با این که مقدار آستیگمات در چشم هایی که از لنز آرتیزان استفاده کردند در 3 ماه اول پی گیری بیشتر بود، رفرکشن پس از این دوره به نسبت ثابت بود و تفاوت دو گروه به طور پیش رونده رو به کاهش بود. عارضه ای طی عمل و دوره ی پس از آن مشاهده نشد.
نتیجه گیرینتایج درازمدت لنزهای آرتیزان و آرتیفلکس مشابه بودند هرچند زمان لازم برای ثبات دید و رفرکشن هنگام استفاده از لنز آرتیفلکس کوتاه تر بود.
کلید واژگان: جراحی رفرکتیو, میوپی, آرتیزان, آرتیفلکسBackgroundRefractive surgery is the most rapidly evolving issue in ophthalmology. In this study, we compared the effect of two phakic intraocular lenses, Artisan and Artiflex, in refractive surgery.
MethodsIn a prospective clinical trial studyd 58 eyes of 29 patients with high myopia were treated by phakic intraocular lenses. Artiflex lens was used in 24 eyes and Artisan lens in 34 eyes. Patients were followed up for 6 months. Uncorrected visual acuity (UCVA), best corrected visual acuity (BCVA) and refraction were assessed in both groups.
FindingsArtiflex lens had better visual outcomes; but the difference with Artisan lens was only significant in first two months of follow-up. After 6 months, both groups had similar visual outcomes. Although astigmatism was greater in Artisan group in first three months, refraction in both groups was stable after 6 months and the results were not significantly different between the groups. Adverse reaction was not noticed.
ConclusionArtisan and Artiflex had similar long-term outcomes but refraction and vision establishment occur in a shorter period in Artiflex lenses.
-
مقدمه
در حال حاضر روش های مختلفی برای درمان بیماران مبتلا به کراتوکونوس وجود دارد. هدف کلی این مطالعه، مقایسه ی روش جدیدتر درمان کراتوپلاستی لایه ای عمقی (Deep lamellar keratoplasty یا DLK) با روش شناخته شده تر و سنتی درمان کراتوپلاستی نافذ (PK یا Penetrating keratoplasty) در این بیماران بود.
روش هااین مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی آینده نگر در فاصله ی بین سال های 1388 تا 1390 انجام شد. 30 بیمار کراتوکونوس به شکل پشت سر هم (Consecutively) در یکی از گروه های تحت درمان PK (15 نفر) و یا تحت درمان DLK (15 نفر) قرار داده شدند.
یافته هابهترین شدت دید اصلاح شده (Best corrected visual acuity یا BCVA) بر حسب LogMAR در هر دو عمل DLK و PK به شکل معنی داری کاهش یافت، اما تفاوتی در این متغیر پس از عمل در بین دو گروه دیده نشد (142/0 = P). در بهبود عیوب انکساری نیز تفاوتی بین دو گروه دیده نشد؛ به طوری که معادل کروی (Spherical equivalent یا SE) بعد از عمل در PK به 31/5 ± 73/7 و در DLK به 48/4 ± 58/7 رسید که تفاوت این دو از نظر آماری معنی دار نبود (533/0 = P). میزان آستیگماتیسم بعد از عمل در PK به 20/2 ± 23/4 و در DLK به 29/3 ± 38/3 رسید که این تفاوت نیز معنی دار نبود (791/0 = P). میانگین زمان برداشتن بخیه ها بعد از عمل در گروه DLK 11/2 ± 20/6 ماه بود که به شکل معنی داری (001/0 > P) از گروه PK با میانگین زمانی 40/2 ± 93/10 ماه کمتر بود. عوارضی در حین عملPK و DLK دیده نشد. در بررسی عوارض پس از عمل در روش PK، 4 مورد Endothelial rejection و یک مورد رد پیوند و در DLK، یک مورد عارضه ی Interface Neovascularization و یک مورد stromal rejection دیده شد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد که هر دو روش درمانی DLK و PK در بهبود وضعیت انکساری بیماران موثر هستند و می توانند به طور چشمگیری BCVA را بهبود بخشند ولی روش DLK در مقایسه ی با روش درمانی PK کم عارضه تر و شانس موفقیت بالاتری دارد.
کلید واژگان: کراتوکونوس, کراتوپلاستی نافذ, کراتو پلاست لایه ای عمقی, ایرانBackgroundThere are different surgical methods for the treatment of patients with keratoconus. The aim of this study was to compare deep lamellar keratoplasty (DLK) and penetrating keratoplasty (PK) methods.
MethodsThis clinical trial was performed between 2009 and 2011 on 30 Iranian patients. Subjects were recruited consecutively in Feiz hospital, Isfahan, Iran and were randomly entered two groups (each one including 15 cases) under the treatment of DLK or PK.
FindingsTwo groups (DLK vs. PK) were matched in age (29.4 ± 2.3 vs. 30.9 ± 4.1, P = 0.61) and sex (P = 0.23). Best-corrected visual acuity (BCVA) was decreased significantly in both groups and no difference was found between the decline level between the groups (P = 0.142). Also, regarding improvement of refractive problems, no difference was observed in decline of spherical equivalent (P = 0.533) and astigmatism (P = 0.791). Mean time of suture removal was significantly (P < 0.001) lower in DLK group (6.20 ± 2.11 months) versus PK group (10.93 ± 2.40 months). No complications were observed during both procedures. However, after PK, four cases complicated with endothelial rejection and one with graft failure. Also, after DLK, one case with interface neovascularization and another with stromal rejection were observed.
ConclusionBoth methods are effective in reducing the refractive status of keratoconus patients and result in proper BCVA improvement. However, DLK seems to have more successfulness and fewer complications.
-
مقدمه
بیماری مولتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis یا MS) به عنوان اصلی ترین علت ناتوانی عصبی در بالغین جوان محسوب می شود. تا امروز، شیوع دقیق فلج حرکتی چشم ناشی از درگیری اعصاب سوم، چهارم و ششم مغزی، در جمعیت مبتلا به MS در کشورمان به دقت ارزیابی نشده است. هدف این مطالعه بررسی شیوع فلج این اعصاب در مبتلایان به MS بود.
روش هااین مطالعه به روش گذشته نگر و بر روی بیماران ثبت نام شده در انجمن MS اصفهان تا پایان مرداد ماه 1389 (3522 بیمار مبتلا به MS) انجام شد. برای کشف موارد فلج های منفرد اعصاب محرکه ی چشم، تمامی مراجعات مربوط به 3522 بیمار این مرکز مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته هادر میان 3522 بیمار مبتلا به MS در این مرکز 76 نفر (15/2 درصد) سابقه ی فلج منفرد اعصاب محرکه ی چشم را داشتند. در 32 نفر (91/0 درصد) آن ها این علامت، اولین علامت بروز بیماری بود. تفاوت معنی داری بین فراوانی بروز این علامت به عنوان علامت شروع (91 درصد) و سیر بیماری (24/1 درصد) وجود نداشت (19/0 = P). فلج عصب ابدوسنس شایع ترین فلج منفرد اعصاب محرکه ی چشم با درگیر کردن 56 نفر (59/1 درصد) بود. فراوانی فلج اعصاب سوم 51/0 درصد و زوج چهارم 05/0 درصد بود. از میان 76 نفری که فلج منفرد اعصاب محرکه ی چشم داشتند تنها 30 بیمار در بررسی MRI ساقه ی مغز دارای پلاک بودند.
نتیجه گیریگرچه درگیری ساقه ی مغز در طول سیر بیماری MS شایع است، اما فراوانی فلج های منفرد اعصاب محرکه ی چشم در بیماران MS به نظر بسیار اندک بوده است و تنها در کمتر از 1 درصد موارد اولین علامت در ابتدای بیماری MS است.
کلید واژگان: فلج منفرد اعصاب محرکه ی چشم, مولتیپل اسکلروز, فراوانی, اصفهان, ایرانFrequency of Isolated Ocular Motor Nerves Palsy in Patients with Multiple Sclerosis in Isfahan, IranBackgroundOcular motor disturbances occur as the presenting or relapsing sign/symptom of multiple sclerosis (MS). In this study we sought to asses the frequency of isolated ocular motor nerves palsy in patients with in Isfahan, Iran.
MethodsOur study was a retrospective study on 3522 patients with definite MS (based on McDonald’s criteria), who had experienced isolated ocular motor nerves palsy as a presenting or relapsing sign. All of these patients were resident within Isfahan province until the end of July 2010 and they were registered in Isfahan MS society. Data were obtained retrospectively by analyzing patients’ regular follow-up records.
Finding76 patients (2.15) had history of isolated ocular motor nerves palsy, in whom 32 cases (0.91%) and 44 cases (1.24%) had represented it “at the onset” and “during the course” of MS, respectively (P = 0.19). Abducens nerve palsy was seen in 56 patients (1.59%) and was the most common isolated ocular motor nerves palsy. The second prevailing palsy was pertaining to oculomotor nerve which was seen in 18 patients (0.51%). The least prevailing palsy was of Trochlear nerve that occurred in 2 patients (2.6%). Among 76 cases, only 30 had plaques in their brainstem MRI.
ConclusionAccording to our current experience, the frequency of isolated ocular motor nerves palsy (2.15%) in MS is relatively low
-
اثر Photoreactive keratectomy به کمک دو دستگاه Technolas 217z و Lasersight LSX بر اصلاح عیوب انکساریمقدمه
این مطالعه جهت مقایسه ی نتایج کراتکتومی فتورفرکتیو (Photoreactive keratectomy یا PRK) و جبهه ی موج در بیماران میوپیک و میوپیک آستیگمات به کمک دو سیستم لیزری متفاوت تکنولاس 217z و لیزرسایت LSX انجام شد.
روش هادر این کارآزمایی بالینی که بین سال های 1386 تا 1390 در کلینیک چشم پزشکی صدرا انجام شد، 183 چشم در 95 بیمار تحت جراحی با یکی از دو دستگاه قرار گرفتند. در هر گروه ابلیشن لیزری سطح قرنیه به کمک یکی از دو دستگاه تکنولاس و یا لیزرسایت انجام شد. تمام بیماران قبل از عمل و 24 ماه بعد از عمل معاینه شدند و حدت بینایی، رفرکشن، توپوگرافی و جبهه ی موج ثبت شد. برای آنالیز آماری داده ها از SPSS نسخه ی 16 و آزمون Student-t استفاده گردید.
یافته ها83 چشم تحت عمل جراحی با لیزرسایت و 100 چشم تحت جراحی با تکنولاس قرار گرفتند. معادل اسفری قبل از عمل در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت و بعد از عمل به 73/0 ± 93/0- در تکنولاس و40/0- ± 19/0- در گروه لیزرسایت رسید که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (001/0 > P). Log MAR BCVA بعد از عمل در تکنولاس 027/0 ± 015/0 و در لیزرسایت 005/0 ± 0005/0 بود (001/0 > P). مقدار Q در تکنولاس 33/0 ± 24/0 و در لیزرسایت 37/0 ± 46/0 بود (001/0 > P). HOA (High order) در قطر 3 میلی متری در تکنولاس بهتر بود و LOA (Low order) در قطر 6 میلی متری در لیزرسایت بهتر بود ولی در هر دو دستگاه مقدار کل Root mean square (RMS) یکسان بود.
نتیجه گیریمعادل اسفری و بهترین دید اصلاح شده بعد از عمل و میزان رضایت مندی در گروه لیزرسایت بهتر بود اما تفاوت واضحی در آنالیز جبهه ی موج بین دو گروه مشاهده نشد.
کلید واژگان: فتورفرکتیو کراتکتومی, نزدیک بینی, لیزرسایت, تکنولاسBackgroundTo evaluate refractive, visual, topographic, and wavefront outcome of photorefractive keratectomy (PRK) for treatment of myopia and myopic astigmatism with two different excimer laser systems: Technolas 217z and Lasersight LSX excimer lasers.
Methods183 eyes of 95 patients enrolled in this clinical trial. Patients underwent PRK in a Sadra refractive surgery center with Technolas or Lasersight system by a single surgeon between 2007 and 2011. For PRK we used Technolas 217z in one group and Lasersight LSX excimer laser in another group. Subjects examined before and 24 months after surgery evaluating vision, refraction, Orbscan topography, and Wavefront analysis. Data collected, analyzed with SPSS 16. We used Student t-test for statistical data analysis.
Finding83 eyes were in the Lasersight group and 100 eyes in the Technolas group. Pre-op spherical equivalent refraction was not different in two groops. After surgery it was -0.93 ± 0.73 in Technolas and -0.19 ± 0.40 in Lasersight group, the difference was statistically significant (P < 0.001). Post-op difference vector of astigmatic correction was 0.44 ± 0.58 in Technolas and 0.41 ± 0.26 diopters in Lasersight group (P = 0.04). Post-op LogMAR Acuity was 0.015 ± 0.027 in Technolas and 0.0005 ± 0.005 in Lasersight group (P < 0.001). Post-op Q value of asphericity was 0.24 ± 0.33 in Technolas and 0.46 ± 0.37 in Lasersight group (P < 0.001).
ConclusionPost-op spherical equivalent refractive outcome, best corrected distance visual acuity and satisfaction were better in Lasersight group. We did not find any difference regarding post-op wavefront analysis between groups.
-
مقدمه
فتورفرکتیو کراتکتومی (Photorefractive keratectomy یا PRK) یک روش مناسب در اصلاح میوپی خفیف، متوسط، شدید و آستیگماتیسم است. به دلیل گزارش چندین مورد عوارض تهدیدکننده ی بینایی، اثربخشی PRK هیپروپیک کمتر از PRK میوپیک شناخته شده است. این مطالعه با هدف بررسی تغییرات انکساری بعد از PRK برای اصلاح هیپروپی بالاتر از 3 دیوپتر و وضعیت انکساری و تغییرات آستیگماتیسم همراه آن طراحی شد.
روش هادر این مطالعه ی مداخله ای 30 چشم با عیب انکساری کروی 3+ تا 11+ دیوپتر و آستیگماتیسم صفر تا 75/4- دیوپتر بررسی شدند. تمام بیماران تحت لیزر اگزایمر با دستگاه تکنولاس 217z قرار گرفتند و12 ماه بعد معادل اسفریک (SE) و رفرکشن و دید اصلاح نشده (UCVA) و بهترین دید اصلاح شده (BCVA) و وضعیت قرنیه ثبت گردید و با مقادیر قبل از عمل مقایسه شد.
یافته هامتوسط عیب انکساری کروی بعد از عمل 1+ (از 2- تا 5+) دیوپتر و متوسط آستیگماتیسم 95/0- (از 25/0- تا 2-) دیوپتر و میانگین SE 55/0 دیوپتر گردید. BCVA در 4/83 درصد بی تغییر ماند یا بهتر شد (Log MARقبل از عمل 10/0 و Log MAR بعد از عمل 11/0 بود) اما 5 چشم (6/16 درصد) یک یا دو خط افت کرد. در 6/46 درصد رفرکشن در محدوده ی 1± دیوپتر و در 80 درصد در محدوده ی 2± دیوپتر از مقدار هدف بود. 18 چشم (66 درصد) کدورت در حد 5/0 یا صفر و یک چشم کدورت درجه ی 3 داشتند و هیچ کدام کدورت درجه 4 نداشتند.
نتیجه گیریاگرچه PRK در درمان هیپروپیک می تواند در تعدادی از بیماران باعث بهبود وضعیت انکساری شود ولی به دلیل قابلیت پیش بینی ضعیف نتایج در هیپروپی بالا به خصوص در همراهی با آستیگماتیسم توصیه نمی شود.
کلید واژگان: فتورفرکتیو کراتکتومی, هیپروپی, آستیگماتیسمBackgroundPhotorefractive keratectomy or PRK is a good way to correct mild, moderate and severe myopia and astigmatism. Because of several reports about the sight threatening of Hyperopic PRK, it’s effectiveness is less known. This study was done to characterize the refractive changes after excimer laser PRK for correction of hyperopia > 3 diopters and to assess refractive state and changes in astigmatism after 1year.
MethodsIn an interventional study, thirty eyes of nineteen patients were participated. Their mean refractive error was +5.45 diopters and mean astigmatism was -1.42D. All of the patients were treated by Technolas 217-z excimer laser. Post operative SE (sphere equivalent), UNCVA (uncorrected visual acuity), BCVA (best corrected visual acuity) and all of the complications examined at 12 months later.
FindingThe mean post operative refraction was +1.00D (range-2.00 to +5.00), the mean SE was 0.55D and mean astigmatism was -0.95D (range -0.25 to-2.00D). Mean BCVA was unchanged or improved in 83.4% of cases (pre op log MAR = 0.10 and post op log MAR = 0.11) but five eyes (16.6%) lost 1 or 2 lines of snellen BCVA. In 46.6% refraction was within +/-1.00D and 80% was within +/-2.00 from target refraction. The grade corneal haze in eighteen eyes (66%) was 0 or 0.5 and in one eye was 3 and neither developed to grade 4.
ConclusionHyperopic PRK has a low predictability for high hyperopia but it is effective for low hyperopia. We do not recomended PRK in highly hyperopic-astigmatic eyes.
-
مقدمهروش Photo Refractive Keratectomy (PRK)یکی از روش های مورد استفاده است که در مطالعات انجام گرفته اثر آن بر رفع اختلالات انکساری ارزیابی شده است. هدف از اجرای این مطالعه مقایسه میزان درد و حدت بینایی متعاقب عمل photorefractive keratectomy با استفاده از 2نوع لنز تماسی جانسون وnight & day بود.
روش ها ومواداین مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود که در مراکز آموزشی درمانی فیض زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به انجام رسید. جامعه آماری مورد مطالعه شامل بیماران مبتلا به عیوب انکساری بود که تحت عمل RK Pقرار گرفتند. زمان انجام مطالعه از تیر ماه سال 1390 به مدت 3 ماه بود. روش نمونه گیری بصورت Conventialو Simple بود. یک گروه بیماران تحت درمان با لنز تماسی جانسون و گروه دیگر با لنز night & day درمان شدند. سپس میزان حدت بینایی و آسیب اپیتلیال epithelial defect size تعیین ومقایسه گردید.اطلاعات بوسیله نرم افزار PASW نسخه 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای مقایسه نتایج حدت بینایی قبل و بعد از مداخله از آزمون T زوجی و برای مقایسه نتایج دو گروه در هر زمان از آزمون آماری t مستقل و یا Chi-square استفاده شد.نتایجدر این مطالعه 44 بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند. میانگین سنی این افراد 90/3± 18/27 سال بود. میانگین میزان درد بیماران پس از عمل در روز اول و سوم و پنجم در بیمارانی که با لنز تماسی جانسون مورد عمل جراحی قرار گرفته بودند به ترتیب17/1± 98/0، 87/0 ± 57/0 و 32/0 ± 11/0 بود و در بیمارانی که با لنز night & day مورد عمل جراحی قرار گرفته بودند این شاخص ها به ترتیب 97/0 ± 5/2، 0/1± 4/1 و 62/0 ± 59/0 بود. آزمون آماری مان ویتنی نشان داد تفاوت معنی داری بین شاخص درد در دو گروه مورد مطالعه وجود دارد. (P-value=0.0001) میانگین میزان حدت بینایی بیماران پس از عمل در روز اول و سوم و پنجم در بیمارانی که با لنز تماسی جانسون مورد عمل جراحی قرار گرفته بودند به ترتیب 68/2 ± 68/6، 70/1± 57/5 و 56/1± 07/7 بود و در بیمارانی که با لنز night & day مورد عمل جراحی قرار گرفته بودند این شاخص ها به ترتیب 28/2± 98/6، 04/2±36/5 و 6/1±39/7 بود. آزمون ANOVA نشان داد تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر حدت بینایی در روز اول و سوم و پنجم پس از عمل وجود ندارد.(P-value=0.67بحث: به نظر می رسد احتمالا میزان درد پس از عمل در استفاده از لنز تماسی جانسون بهتر از Night & Day باشد ولی میزان حدت بینایی در استفاده از لنز های مختلف تفاوتی ندارد. بنابراین بهتر است در بیمارانی که همکاری لازم را ندارند ویا تحمل درد کمتری دارند از لنز تماسی جانسون استفاده شود.
کلید واژگان: لنز تماسی, حدت بینایی, درد -
مقدمه
جراحی های رفراکتیو قرنیه ممکن است سبب تغییر شکل آن شوند. در این مطالعه به بررسی تغییرات انحنای سطح خلفی قرنیه پس از عمل PRK یا Excimer laser photo refractive keratectomy در بیماران با میوپی بیشتر از 6 دیوپتر پرداختیم.
روش هااین تحقیق در 107 چشم از 57 بیمار با عیب انکساری بیش از 6 دیوپتر انجام شد. تمام افراد تحت PRK قرار گرفتند و پس از 4 ماه دوباره معاینه شدند. انحنای سطح خلفی قرنیه قبل از عمل و 4 ماه پس از عمل توسط دستگاه Orbscan II بررسی شد.
یافته هاشعاع انحنای قرنیه در قسمت خلقی (BFS یا Best fitted sphere) در زون های 3، 5، 7 و10 میلی متری قبل از عمل به ترتیب 266/0 ± 089/6 و 253/0 ± 137/6 و 268/0 ± 299/6 و 312/0 ± 506/6 میلی متر بود. این مقادیر بعد از عمل به ترتیب 362/0 ± 673/5، 341/0 ± 809/5، 309/0 ±056/6 و 334/0± 347/6 میلیمتر بودند.
نتیجه گیریPRK در بیماران با میوپی بیش از 6 دیوپتر باعث تغییرات قابل ملاحظه ای در زون های مختلف قرنیه در سطح خلفی می شود. این تغییرات در زون 3 میلی متر بیشترین و در زون 10 میلی متر کمترین مقدار را داشت.
کلید واژگان: جراحی های رفراکتیو قرنیه, انحنای سطح قرنیه, میوپیBackgroundThis study aimed to evaluate the changes of posterior corneal curvature after photorefractive keratectomy (PRK) in patient with myopia greater than 6 diopters.
MethodsThe study was conducted on 107 eyes of 57 patients with the preoperative spherical equivalent refractive error of at least minus six diopters. Subjects underwent PRK for treatment of myopia or myopic astigmatism and were followed 4 months later to evaluate their refractive error. The posterior corneal curvature was evaluated by orbscan II topography preoperatively and 4 months after PRK.
FindingThe diameter of posterior corneal best-fitted sphere (BFS) in 3, 5, 7 and 10 millimeter zones before surgery was 6.089 ± 0.2666, 6.137± 0.253, 6.299 ± 0.268, and 6.506± 0.312 millimeters respectively and after surgery these values had changed to 5.673± 0.362, 5.809± 0.341, 6.056± 0.309, and 6.347± 0.334 millimeters respectively.
ConclusionPRK for treatment of high myopia makes significant changes in the diameter of all measured zones of posterior cornea. The amount of alteration changed with regard to the selected zone, with the maximum effect in 3 and minimum effect in 10 millimeter zones.
-
مقدمهیکی از دلایلی که قدرت لنز داخل چشمی (IOL) بعد از عمل Photorefractive keratectomy(PRK) پایین تر از مقدار واقعی گزارش می شود، اندازه گیری اشتباه قدرت ریفراکتیو قرنیه به وسیله ی سیستم های توپوگرافی قرنیه و کراتومترها است. دستگاه های مختلفی با دقت های متفاوت برای اندازه گیری کراتومتری بعد از عمل وجود دارند که در این میان شناسایی مناسب ترین وسیله که در اندازه گیری کراتومتری دقیق عمل نماید، ضروری به نظر می رسد. دراین مطالعه بر آن شدیم تا دو دستگاه کراتومتری دستی و دستگاه IoL-Master را از نظر تعیین کراتومتری بعد از عمل مقایسه کنیم.روش هااین مطالعه یک کارآزمایی بالینی (Clinical trial) پروسپکتیو بود که بر روی بیمارانی که جهت انجام جراحی فتورفراکتیو مراجعه کرده بودند، انجام شد. از بین مراجعه کنندگان. 35 نفر از بیماران بین 20 تا 30ساله، به طور تصادفی انتخاب شدند. کراتومتری توسط دستگاه کراتومتری دستی ژاوال(،china GM300)و دستگاه IOL Master انجام شد. سه ماه بعد از عمل PRK برای بیماران کراتومتری مجدد با هر دو روش و با فاصله ی 5 دقیقه انجام شد. همه ی بیماران تحت رفراکشن قبل و بعد از عمل PRKقرار گرفتند. تفاوت کراتومتری بعد از عمل در گروه IOL Master و گروه کراتومتری دستی با کراتومتری که با روش Clinical history method و به تفکیک هر دستگاه محاسبه شد تعیین گردید. آنالیز آماری تحت نرم افزار SPSS نسخه ی 16 و آزمون های Paired t-test و Student t-test انجام شد.یافته ها70 چشم از 35 بیمار شامل 10 نفر مرد و 25 نفر زن بررسی شدند. میانگین سن بیماران 55/1±45/23 سال بود. تفاوت بین کراتومتری بعد از عمل با روش IOL Master با کراتومتری حاصل از CHM در مقایسه ی با تفاوت بین کراتومتری دستی ژاول با کراتومتری حاصل از CHM (31/4±73/4- و 37 /0±14/0) از نظر آماری معنی دار بود. ارتباط معنی دار مستقیمی بین کراتومتری با دستگاه IOL master و روش CHM برابر 0.86 دیده شد اما بین روش دستی و CHM ارتباط معنی داری وجود نداشت.نتیجه گیرینتایج حاصل ازاین مطالعه نشان دادند که اعدادبه دستآمده به روش IOL Master به روش CHM بسیار نزدیک تر هستند لذا توصیه می شود برای انجام کراتومتری بعد از عمل PRK از دستگاه IOL Master استفاده شود.
کلید واژگان: کراتومتری دستی, لنز داخل چشمی, Photorefractive keratectomy, Clinical History Method -
-
مقدمهعیوب انکساری از جمله شایع ترین مشکلات در حیطه ی چشم پزشکی است. مطالعه ی حاضر به بررسی سودمندی، ایمنی و عوارض عمل کراتکتومی فتورفراکتیو (PRK) در درمان میوپی باقی مانده از عمل لیزیک قبلی می پردازد.روش هادر این مطالعه ی توصیفی، بر اساس معیارهای ورود و خروج و پس از معاینه ی کامل چشم پزشکی، موارد انتخاب و تحت عمل PRK همراه با میتومایسین Cقرار گرفتند. در فواصل معین، بیماران معاینه و نتایج ثبت و آنالیز شد.یافته هامطالعه بر روی 170 چشم از 92 بیمار (56 نفر زن و 36 نفر مرد) با میانگین سنی 35 سال انجام شد. متوسط فاصله ی بین دو عمل 2/3 ± 5/17 ماه بود. در پایان سال اول بعد از PRK، 7/94 درصد چشم ها دید اصلاح نشده بین 40/20 تا 20/20 و 8/65 درصد آن ها دید مساوی یا بهتر از 20/20 داشتند. 135 چشم (4/79 درصد) در محدوده ی رفراکشن 5/0 ± دیوپتر و 168 نفر (8/98 درصد) در محدوده ی رفراکشن 00/1 ± دیوپتر بودند. 2 چشم دچار کاهش دید اصلاح شده معادل با 1 خط شدند و در 14 مورد نیز دید اصلاح شده بهبود یافت. در پایان سال اول 4 مورد کدورت قرنیه گرید 2 مشاهده شد. قبل و بعد از PRK، متوسط معادل اسفریک چشم ها، 6/0 ± 84/1- و 2/0 ± 15/0– دیوپتر (001/0P <)، متوسط دید اصلاح نشده 23/0 ± 34/0 و 14/0 ± 92/0 خط (001/0< P) و متوسط پاکیمتری 20 ± 428 و 12 ± 407 میکرون (032/0 =P) بود.نتیجه گیریPRK به عنوان درمان مجدد میوپی باقی مانده از لیزیک، یک روش سودمند، ایمن و کم عارضه است.
کلید واژگان: لیزیک, کراتکتومی فتورفراکتیو, درمان مجدد, میوپیBckground:This study was designed to evaluate the efficacy, safety and complications of Photorefractive keratectomy (PRK) as a retreatment of residual myopia after previous laser insitu keratomileusis (LASIK).MethodsIn this descriptive study, with the consideration of inclusion and exclusion criteria, the 92 cases were selected and underwent PRK with mitomycin C.FindingsThis study was performed on 170 eyes of 92 patients with the mean age of 35 years old (56 women and 36 men). The average interval between two procedures was 17.5 ± 3.2 months. After 1 year, 94.7% of the eyes had uncorrected visual acuity (UCVA) (20/40 or better) and 65.8% of eyes had UCVA (20/20 or better). 135 eyes (79.4%) were within ± 0.5 diopter (D) and 168 eyes (98.8 %) were within ± 1.00 D of target refraction. 2 eyes lost one line of best corrected visual acuity (BCVA) and 14 eyes had BCVA gain. After 12 months four eyes had corneal haze of grade 2. Before and after PRK, Spheric equivalents of eyes were -1.84 ± 0.6 and -0.15 ± 0.2 D respectively (P < 0.001), mean UCVA was 0.34 ± 0.23 and 0.92 ± 0.14 of lines (P < 0.001) and the mean pachymetry was 428 ± 20 and 407 ± 12 microns respectively (P = 0.032).ConclusionPRK is an effective and safe procedure as a retreatment of post LASIK residual myopia.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.