به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حسین قدرتی

  • رویا صداقتگو، حسین قدرتی*، شفیعه قدرتی
    زمینه و هدف

    هدف پژوهش حاضر، بررسی جامعه شناختی معنای سرطان و تبعات اجتماعی و خانوادگی جراحی پستان و قطع عضو در نزد زنان مبتلا به سرطان پستان در شهر ساری است. برخلاف انسان ماقبل مدرن که بیشتر با خطر مواجه بود، در دوره مدرنیته مخاطره نمود بیشتری دارد. از آنجایی که در ادبیات جامعه شناختی مخاطره امری برساختی است که در چارچوب گفتمانی شکل می گیرد، بررسی بیماری به عنوان یک مخاطره از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ چراکه بدین نحو می توان بر فشار اجتماعی ناشی از بیماری، بیش از خود بیماری تاکید داشت و به این فهم عمق داد که بیماری در دنیای مدرن فراتر از آسیب های جسمانی رفته است.

     روش و داده ها:

     با استفاده از روش کیفی نظریه زمینه ای، 18 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان که تجربه قطع عضو داشته اند، انتخاب و در این مطالعه مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از روش کدگذاری در نظریه زمینه ای، مورد تحلیل قرار گرفتند. 

    یافته ها

    مقولات اصلی احصاء شده از تحلیل داده ها عبارت اند از: شوک زدگی شناخت و پذیرش، پیشینه وراثتی، ترس و نگرانی، دوراهی پنهان سازی-افشا، مواجهه با قضاوت دیگری، احساس شرم، دوگانگی واکنش خانواده، پیامدهای جنسی و تنگنای اقتصاد درمان. در نهایت مقوله، مواجهه دردناک و بازاندیشی در ارتباط با خود و دیگری به عنوان مقوله هسته انتخاب شد. 

    بحث و نتیجه گیری

    به طورکلی یافته ها نشان دادند که سرطان پستان نه تنها جسم زنان را مورد حمله قرار می دهد بلکه بر تصور از خود، روابط خانوادگی و ایفای نقش آن ها در جامعه نیز تاثیر عمیقی به جای می گذارد.

    کلید واژگان: سرطان پستان, تبعات جراحی, قطع سینه, ساری, زنان
    Roya Sedaghatgoo, Hossein Ghodrati *, Shafieh Ghodrati
    Background and Aim

    The aim of this research is to explore the implications of cancer and the subsequent personal and familial changes resulting from breast surgery and amputation in women with breast cancer in Sari, Iran. In contrast to pre-modern times, where threats and dangers were more direct, the modern era is characterized by a more transparent risk. Since risk is conceptualized as a construct shaped within a discourse framework in sociological literature, it is crucial to scrutinize disease as a risk. Doing so allows for a greater emphasis on the social pressures engendered by the disease over the physical affliction, thus deepening our understanding of how disease in the modern context has evolved beyond just physical afflictions. 

    Methods and Data: 

    The study applied the qualitative grounded theory method to interview 18 women who had undergone mastectomy due to breast cancer. The data gathered through interviews and analysis of the data was conducted in accordance with grounded theory's coding procedures. 

    Findings

    From the data analysis, the main categories identified are: the initial shock and subsequent acceptance, genetic predispositions, feelings of fear and anxiety, the dilemma between hiding and revealing of disease, confronting others' judgments, the burden of shame, the family's dual reactions, sexual repercussions, and economic constraints. The core category emerged as 'Painful encounter and rethinking in relationships between self and others.' 

    Conclusion

    Overall, the results indicate that the effects of breast cancer extend beyond the physical, profoundly influencing women's self-identity, familial connections, and societal roles. 

    Keywords: Breast Cancer, Surgery Consequences, Mastectomy Experience, Sari City
  • سیده ریحانه احسانی، هادی سلطانی فرد*، حسین قدرتی، هادی کراچی

    هدف اصلی این مطالعه، ارزیابی نقش مشارکت های مردمی درتوسعه و نگهداری فضاهای سبزشهری در شهر قوچان است که با استفاده ازروش تحقیق پیمایشی و با تکنیک پرسشنامه داده ها جمع آوری شده است. جامعه آماری، شهروندان شهر قوچان و تعدادنمونه 384 نفر با استفاده ازفرمول کوکران انتخاب شدند. برای گردآوری داده های تحقیق ازروش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. همچنین برای تحلیل داده ها از روش های آماری همچون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون مقایسه میانگین استفاده گردید. در این مطالعه، توسعه ونگهداری فضاهای سبز شهری در چهار بعد عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی و عوامل محیط زیستی مورد سنجش وارزیابی قرارگرفت. نتایج نشان داد که قویترین رابطه میان متغیرها، بین عوامل اقتصادی و توسعه و نگهداری فضاهای سبز شهری (0.632=R) است. در رتبه بعدی عوامل اجتماعی قرار دارند که با ضریب همبستگی (0.61=4R) رابطه معناداری با توسعه و نگهداری فضاهای سبز شهر قوچان دارند. همچنین عوامل محیط زیستی و عوامل فرهنگی به ترتیب با (0.45 =R) و (0.418=R) در رده های بعدی این مطالعه قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش قدرت اقتصادی شهروندان، میل به توسعه و نگهداری فضاهای سبز شهری افزایش قابل توجهی می یابد. علاوه بر این عوامل اجتماعی و نیز ارتقاء دانش محیط زیستی شهروندان و فرهنگ سازی می تواند کمک بسیاری به نگهداری و توسعه فضای سبز شهر قوچان نماید.

    کلید واژگان: فضای سبز شهری, مشارکت های مردمی, توسعه ونگهداری, ارزیابی, شهر قوچان
    Seyedeh Reyhaneh Ehsani, Hadi Soltanifard *, Hossein Ghodrati, Hadi Karachi

    This study aimed to assess the impact of public participation on the creation and upkeep of urban green spaces in Quchan City. The data was collected through survey research methods and questionnaire techniques. Using Cochran's formula, the sample population consisted of 384 citizens from Quchan city. A multi-stage cluster sampling method was employed to collect research data. Statistical methods such as Pearson's correlation coefficient and mean comparison test were used to analyze the data. In this study, the development and maintenance of urban green spaces were measured and evaluated in four dimensions: social factors, cultural factors, economic factors, and environmental factors. The results indicated that the strongest correlation was observed between economic factors and the creation and upkeep of urban green spaces (R=0.632). Social factors were ranked second, with a significant relationship with the development and maintenance of green spaces in Quchan City, with a correlation coefficient of (R=0.614). Environmental and cultural factors were placed in the last categories of this study with (R=0.45) and (R=0.418) respectively. The findings of this study suggested that the desire to develop and maintain urban green spaces increases significantly with the increase in the economic power of citizens. In addition to this, social factors, as well as improving citizens' environmental knowledge and culture, can play a significant role in the maintenance and development of green space in Quchan City.

    Keywords: Green Space, Public Participation, Development, Maintenance, Quchan City
  • ایرج سلجوقی، حسین قدرتی*، مهدی زارعی
    هدف

    وضعیت کاهش بارندگی ها، خشکسالی و به طور کلی تغییرات اقلیمی در دهه های اخیر مسایل فزاینده ای را برای کشورمان رقم زده است. این مسایل برای مناطق خشک کشور بسیار عمیق تر و ملموس تر قابل درک است به ویژه اگر شیوه معیشتی به گونه ای باشد که مستقیما متاثر از وضعیت بارش ها باشد هدف از تحقیق حاضر درک معنایی بحران آب و خشکسالی نزد دامداران منطقه موسی آباد از توابع شهرستان تربت جام است.

    روش و داده: 

    این پژوهش با روش زمینه ای اشتروس و کوربین، انجام شده است. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده گردید و معیار اتمام تعداد مصاحبه ها (22 مورد) رسیدن به اشباع نظر بوده است.

    یافته ها

    با استفاده از مرحله کدگذاری باز، 59 مفهوم اولیه استخراج و با تبدیل آن ها به مفاهیم انتزاعی، 22 مقوله اصلی به دست آمد. سپس در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته ای - دامداری سنتی در منگنه ی دوگانگی ها - استخراج شد.

    نتیجه گیری

    این تحقیق نشان داد که از نگاه دامداران منطقه موسی آباد، خشکسالی و بحران آب رابطه ی مستقیمی با دوگانگی هایی دارد که در عمل خود را در قالب یک بلاتکلیفی منجر به نابودی تدریجی دامداری سنتی ظاهر کرده است. چنین به نظر می رسد که دولت خواسته یا ناخواسته به دلیل سیاست های دوگانه ای که در ارتباط با مناطق روستایی و شیوه معیشت آنان در پیش گرفته، مقصر و بازیگر اصلی پدیده پیامدهای خشکسالی و بحران آب برای دامداران سنتی شناخته می شود.

    نوآوری، کاربرد نتایج

    این پژوهش با استفاده از روش کیفی نظریه زمینه ای برای اولین بار به تجربه زیسته و مشکلات و مسائل حاصل از خشکسالی برای دامداران منطقه موسی اباد پرداخته است.با الهام گرفتن از نظریه ی الینور استروم، پیشنهاد شد که دولت با باز اندیشی در این شیوه سیاست گذاری های دوگانه، دست کم تکلیف خودش و این قشر بزرگ از جامعه روستایی را مشخص کند.

    کلید واژگان: نظریه زمینه ای, بحران آب, خشکسالی, دامداری سنتی, دوگانگی سیاستی, تربت جام
    Iraj Saljoghi, Hossein Ghodrati *, Mahdi Zarei
    Aim

    The situation of decrease in rainfall, drought and climate changes in general in recent decades have become increasing problems for our country. These issues are much deeper and more tangible for the dry areas of the country, especially if the way of living is directly affected by the state of rainfall. The present study, seeks to understand the meaning of the water crisis and drought among the livestock farmers of Musa Abad district of Torbat Jam.

    Material & Method

    Based on the G.T method of Straus and Corbin, data collected from 22 participants using in-depth interview. The criterion for the number of samples was to reach theoretical saturation.

    Finding

    Using open coding stage, 59 primary concepts were extracted, and through converting them into abstract concepts, 22 main categories were obtained. Applying the selective coding stage, a core category - traditional cattle breeding in the dilemma of dual paradoxes - was extracted.

    Conclusion

    This research showed that from the point of view of cattle breeders, drought and water crisis have a direct relationship with dualities that have manifested themselves in the form of uncertainty leading to the gradual destruction of traditional animal husbandry. It seems that the government, is the culprit and the main actor of the consequences of drought and water crisis for traditional herders due to the dual policies it has taken in relation to rural areas and their way of life.

    Innovation: 

    Using the qualitative method of grounded theory, this research has for the first time addressed the lived experience and problems caused by drought for livestock farmers in Musa Abad region. Inspired by Elinor Ostrom's theory, it was suggested that the government, should explain its assignment by rethinking the dual policy approach. Whithout considering the noted comments we will observe the acceleration of rural migration during next years.

    Keywords: Grounded theory, water crisis, Drought, Traditional animal husbandry, Torbat Jam
  • سمیه یاوری، حسن مجیدی*، حسین شمس ابادی، حسین قدرتی، مهدی خرمی

    علی محاذاه عصر التکنولوجیا وانفجار المعلومات، اصبحت الدراسات بتعددیه التخصصات اکثر اهمیه. اصبح راس المال الاجتماعی فی العقود الخمسه الاخیره مفهوما رئیسا فی النظریات الاکادیمیه والابحاث العلمیه. فمن هذه الاختصاصات والدراسات، هو راس المال الاجتماعی فی الادب. الادب هو مرآه یمکن من خلالها ملاحظه خصائص العلاقات الاجتماعیه لافراد المجتمع. یهدف هذا البحث المتواضع إلی الکشف عن مظاهر راس المال الاجتماعی فی روایه سیدات القمر ل "جوخه الحارثی"، کاتبه عمانیه معاصره ومن موالید 1978 فی عمان، التی نالت علی جائزه "مان بوکر" العالمیه، لروایه "سیدات القمر" عام 2019 م. تتمحور الروایه حول الاسره والقضایا الاجتماعیه بسرد حیاه ثلاث شقیقات واسرتهن والتطورات الاجتماعیه فی عمان. وقد اعتمد البحث علی المنهج الوصفی - التحلیلی مستعینا بطریقه تحلیل المضمون. وقد توصل البحث إلی مجموعه من النتائج اهمها: بروز موضوعات وقضایا متنوعه فی میدان ظاهره راس المال الاجتماعی وکافه موشرات المعیار وتطبیقاته، ولاسیما فی مجالات کالمشارکه والتعاون، والتضامن، والدعم الاجتماعی، مقارنه بالموشرات الاخری.

    کلید واژگان: راس المال الاجتماعی, المعاییر, النقد, جوخه الحارثی, سیدات القمر
    Somayyah Yavari, Hassan Majidi*, Hossein Shamsabadi, Hossein Qodrati, Mahdi Khorrami

    As various fields of knowledge develop, interdisciplinary studies become more prominent. During the recent five decades, the concept of social capital has drawn high attention in humanities including literature studies. Literature like a mirror reflects the characteristics of social relationships among individuals in a society. The purpose of this research is to reveal the manifestations of social capital in the novel " Sayyidat al-Qamar" written by "Jokha Al-Harithi", a contemporary Omani writer who was born in Oman in 1978, and his novel won the "Man Booker" international prize in 2019. The focus of the novel " Sayyidat al-Qamar" is the life of three sisters, their families, and social changes in Oman. This research was conducted based on the descriptive-analytical method using the content analysis method. Findings indicated that almost all the components of social capital as norms were found in the text. Furthermore, some norm indicators such as cooperation and social support had higher frequency compared to other indicators.

    Keywords: Social Capital, Norms, Criticism, Al-Harithi Squad, Sayyidat Al-Qamar
  • حسین قدرتی*، شفیعه قدرتی، هدی رضایی روشن
    منابع انسانی از عوامل اساسی در هر سازمان است. این موضوع در آموزش و پرورش اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا این نهاد پرورش دهنده منابع انسانی ماهر برای هر سازمانی است؛ بنابراین آموزش و پرورش به افرادی علاقه مند برای اثربخشی بیشتر در سیستم تعلیم و تربیت نیازمند است. جامعه ای که پیشرفت می خواهد و خواستار توسعه کشور، صنعت و فناوری است و نمی خواهد از جوامع دیگر عقب بماند، چاره ای جز توجه به اقشار شغلی مختلف جامعه به خصوص معلمان ندارد؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بازسازی درک معنایی زنان معلم از شغل خویش در شهر بابل است. بدین منظور پژوهش با راهبرد کیفی نظریه زمینه ای انجام گرفت. مشارکت کنندگان بالقوه تحقیق، معلمان زن شهر بابل استان مازندران در سال 1400 بودند. در یک فرایند نمونه گیری هدفمند و با رعایت حداکثر تنوع با 20 نفر مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت که تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. پیاده سازی و کدگذاری نظری متن مصاحبه ها، به استخراج هشت مقوله منجر شد که عبارت اند از: علاقه مندی و اشتیاق زیاد به آموزش، حفظ کرامت انسانی، رضایتمندی، رعایت نکردن حق و حقوق، بازخورد مناسب، مشکلات ساختاری، ارزشمندی، نظام آموزشی بسته و تغییرنیافتنی آموزشی. به رغم تصور رایج، معلمان شغلشان را قابل احترام و با ارزش اجتماعی زیاد می دانستند و در عین حال، از مسایل مالی و کمبود امکانات و تجهیزات ناراضی بودند؛ بر همین اساس، مقوله هسته ای «رضایت از شغلی پرمحتوا و فرسودگی ناشی از ساختار آنومیک» در این زنان معلم بوده است. با توجه به محرز شدن مقوله هسته ای، لازم است مدیران آموزش وپرورش برنامه هایی را برای ارتقا و بهبود انگیزه شغلی و احساس خودکارآمدی اجرا کنند. به طبع، بخش مهمی از این برنامه هایی که لازم است در نهاد آموزش و پرورش اجرا شود، باید بنیادی و معطوف به تغییرات ساختاری باشد.
    کلید واژگان: احترام اجتماعی, رضایت شغلی, زنان معلم, فرسودگی شغلی, نظریه زمینه ای
    Hossein Ghodrati *, Shafieh Ghodrati, Hoda Rezaei Roshan
    Human resources are the main factors of development in every organization. Those are more important in education system, because this institution trains skilled human resources for other organizations. Therefore, education needs interested people to be more effective in the education system. If a society wants to achieve industry and technology development it should pay attention to different occupational groups of the society, especially teachers. Hence the purpose of this study is to reconstruct female teachers’ semantic understanding of their jobs in Babol. Grounded theory was used to conduct the study. The participants in the research were female teachers in Babol (Mazandaran, Iran) in 2021. Through purposive sampling, semi-structured interviews were conducted with 20 people, which continued until the saturation of data. The theoretical implementation and coding of the text of the interviews led to the extraction of eight categories: interest, preservation of human dignity, satisfaction, lack of respect for rights, appropriate feedback, structural problems, values, unchangeable educational system, high social values, low material values. Contrary to popular belief, teachers considered their jobs to be respectable and of high social value, and at the same time dissatisfied with financial issues and lack of facilities and equipment. Accordingly, the core category was “contentious job satisfaction and burnout due to anomic structure”. Due to the emergence of the core category, it is necessary for education managers to implement programs to promote and improve job motivation and a sense of self-efficacy.
    Keywords: Social Respect, Job satisfaction, Women Teachers, job burnout, Underlying Theory
  • ندا رحیمی، حسین قدرتی*، شفیعه قدرتی

    امروزه علی رغم افزایش آگاهی و دانش عمومی مردم در حوزه های مختلف، ازدواج های زودهنگام در دنیا و ایران  همچنان شایع است. استان خراسان شمالی در زمره استان هایی  با بالاترین ازدواج های زودرس در ایران است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر ازدواج های زودهنگام در بین زنان زیر 15 سال شهر تیتکانلو در استان خراسان شمالی است. روش پژوهش، کیفی بوده و از رویکرد نظریه زمینه ای استفاده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر، 24 نفر از زنان ازدواج کرده کمتر از 15 سال شهر تیتکانلو هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند و نظری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری و با بهره گیری از رویه های نظام مند استراوس و کربین (1990) در سه مرحله کدگذاری «باز»، «محوری» و «انتخابی»، تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که شرایط علی موثر بر ازدواج های زودهنگام عبارتند از: عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل اقتصادی. اهمیت یافتن بدن و استفاده از رسانه های جمعی نیز به عنوان شرایط زمینه ای موثر بر ازدواج های زودرس شناخته شده اند. اعتقادات دینی و سنتی و مردانگی هژمونیک نیز عوامل مداخله گری هستند که بر واقعه ازدواج های زودهنگام در شهر تیتکانلو موثر بوده اند.

    کلید واژگان: ازدواج, ازدواج زودهنگام, کودک همسری, نظریه زمینه ای, زنان شهر تیتکانلو
    Neda Rahimi, Hossein Ghodrati *, Shafieh Ghodrati

    Today, despite the extended awareness and knowledge of the public in the various fields, early marriages are still common in the world and Iran. North Khorasan is among the provinces with the highest number of early marriages in Iran. The current research aims to study the causal, contextual, and intervening factors affecting early marriages among under 15 year old women in Titkanlu city in North Khorasan province. The research method is a qualitative method and the grounded theory approach is also applied. The participants of the present study include 24 under 15-year-old married women from Titkanlu City, who were selected using purposeful and theoretical sampling methods. The data were collected using in-depth semi-structured interviews and analyzed through the systematic procedures by Strauss and Corbin (1990) in three "open", "central" and "selective" coding phases. The research findings indicate that the causal conditions affecting early marriages are: individual factors, family factors, social factors, cultural factors, and economic factors. The importance of the body and the use of mass media are also known as contextual conditions affecting early marriages. Religious and traditional beliefs and hegemonic masculinity are also intervening factors that have been effective in early marriages in Titkanlo city.

    Keywords: Marriage, Early marriage, Child Marriage, grounded theory, Women of Titkanlu city
  • سمانه باهوش، شفیعه قدرتی*، حسین قدرتی
    روند رو به افزایش طلاق در ایران طی سالیان اخیر، آن را تبدیل به یک مساله اجتماعی نموده است. مطالعه حاضر، ارتباط میان گرایش به طلاق با بیگانگی را در میان نمونه ای از زنان شهر مشهد مورد کنکاش قرار داده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه زنان متاهل شهر مشهد و حجم نمونه نیز 384 نفر می باشد. برای انتخاب نمونه ها، از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. یافته های تحلیل مسیر نشان می دهد که تاثیر بیگانگی بر صمیمیت زناشویی، دخالت خانواده ها، نزاع بر سر قدرت تصمیم گیری و گرایش به طلاق معنادار است. هم چنین تاثیر بیکاری همسر بر صمیمیت زناشویی، نزاع بر سر قدرت تصمیم گیری و گرایش به طلاق معنادار است. براساس یافته ها، متغیر بیگانگی همراه با متغیرهای میانجی 53 درصد از عوامل گرایش به طلاق را تبیین کردند. از آن جایی که ریشه احساس بیگانگی در «عدم یکپارچگی» و «عدم انسجام» فردی و اجتماعی نهفته است، سیاست گذاری در جهت افزایش و بهبود روش های منتهی به کنش ارتباطی مناسب در حوزه عمومی جامعه ضرورت دارد.
    کلید واژگان: بیگانگی, گرایش به طلاق, زنان متاهل, تحلیل مسیر, شهر مشهد
    Samaneh Bahoosh, Shafieh Ghodrati *, Hossein Ghodrati
    The increasing rate of divorce in Iran has turned this phenomenon into a social issue. This study exammines the assoication between tendency to divorce and alienation among a sample of women in the City of Mashhad. The statistical population of the research is all married women of Mashhad and the sample size is 384 people. Cluster sampling method was used to select the samples. The findings of the path analysis show that the impact of alienation on marital intimacy, family involvement, conflict over decision-making power and tendency to divorce is significant. Also, the effect of spouse's unemployment on marital intimacy, conflict over decision-making power and tendency to divorce is significant. The findings suggest that the alienation variable along with the mediating variables explained 53% of the factors of tendency to divorce. Since the feeling of alienation is rooted in individual and social "lack of integration" and "lack of cohesion", policymaking is necessary to increase and improve the methods leading to proper communication action in the public sphere of society.
    Keywords: Alienation, tendency to divorce, Married women, Path Analysis, Mashhad
  • حسین قدرتی*، شفیعه قدرتی، نرگس نیازی
    تحولات اجتماعی و فرهنگی در چند دهه اخیر سبب جذب بیشتر توانیابان در جامعه شده است اما هنوز وجود برخی موانع، از حضور توانیابان در جامعه و استفاده از فرصت های توزیع شده در آن جلوگیری می کند. در این پژوهش ما به دنبال شناخت و بررسی عوامل موثر بر وضعیت تمایل و دسترسی توانیابان به مشارکت اجتماعی و فرصت های فعالیت داوطلبانه هستیم. رویکرد پژوهش حاضر کیفی-کمی و ابزار جمع آوری داده، مصاحبه های عمیق فردی و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نظریات، تحقیقات پیشین و مضامین مستخرج از بخش کیفی است. دامنه سنی افراد مورد مطالعه از 15 تا 40 سال، انتخاب نمونه در بخش کیفی به روش گلوله برفی و مصاحبه عمیق فردی با 15 نفر از توانیابان و در بخش کمی یک تمام شماری از افراد 15 تا 40 سال مجتمع آموزشی نیکوکاری توانیابان در شهر مشهد است، تعداد پاسخگویان 137 نفر می باشد.در این پژوهش پس از استخراج مضامین از زمینه، به بررسی آماری ویژگی های فردی و جمعیت شناختی، ویژگی های شخصیتی توانیاب، نگرش جامعه ، وضعیت عملکرد مسیولین و نهادهای قانونی و وضعیت عملکرد رسانه ها از دید توانیاب، میزان رضایت از وضعیت اقتصادی، وضعیت دسترسی در فضای شهری و سیستم حمل و نقل عمومی و میزان دسترسی به امکانات آموزشی و محتوای درسی مناسب پرداختیم . نتایج حاکی از این است که سطح درآمد، وضعیت اقتصادی، دسترسی به فضای شهری، دسترسی به امکانات و محتوای آموزشی مناسب و نگرش منفی جامعه از عواملی است که بر وضعیت تمایل و دسترسی توانیابان به فرصت های فعالیت داوطلبانه تاثیرگذار است.
    کلید واژگان: فعالیت داوطلبانه, نگرش جامعه, دسترسی, وضعیت اقتصادی, عملکرد
    Hossein Ghodrati *, Shafieh Ghodrati, Narges Niyazi
    In this research, we try to investigate the tendency and access to voluntary activity opportunities through a case study of the Rehabilitation Charity Complex in Mashhad with the aim of identifying barriers to access to voluntary activity opportunities among people with special needs aged from 15 to 40 of the educational complex rehabilitation charity in Mashhad. The approach of the present study is qualitative- quantitative integration method and for data collection we used in-depth individual interview with 15 people have special needs and researcher-made questionnaire based on theories, previous research and qualitative paradigm model of present study. Sample selection in the qualitative section is the snowball method and in the quantitative section is all the members aged from 15 to 40 of complex rehabilitation charity in Mashhad-Iran. The number of respondents is 137. In this research, after extracting the categories from the field of study, we looked at a statistic of personality and demographic characteristics, access status in urban space and public transport system, the performance of government officials and institution and media, economic conditions, access to course content suitable and educational facilities and the negative attitudes of the community. The results show that income level, economic conditions, access status in urban space, access to course content suitable and educational facilities and the negative attitudes of the community is affect the status of people with special needs tendency and access to voluntary activity opportunities.
    Keywords: voluntary activity, tendency, access, ECONOMIC
  • شفیعه قدرتی*، سمانه باهوش، حسین قدرتی

    همه گیری کرونا پیامدهای بسیاری برای تمام افراد در تمام جوامع داشت. تحقیق حاضر به بررسی تجارب زنان سالمند می پردازد. روش تحقیق از نوع کیفی و برپایه «نظریه داده بنیاد» است. تعداد بیست نمونه به صورت هدفمند از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه داشتند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت و مدل پارادایمی شامل شرایط علی (ساخت ذهنی کنشگر)، زمینه و بستر (ساخت اجتماعی کنشگر)، شرایط مداخله گر (ساخت انگیزشی کنشگر)، راهبردها (راهبردهای فعالانه، انفعالی و اجتناب مدار)، و پیامدها (پیامد مثبت و منفی) هستند. مقوله هسته ای «اثر تجمعی تعاملی نظام ذهنی، اجتماعی، انگیزشی بر کنش» شناخته شد. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که تجربه زیسته زنان سالمند، برساخته تاثیرات ساخت ذهنی، اجتماعی و انگیزشی بر روی کنش های آنان است.

    کلید واژگان: قرنطینه, تجربه زیسته, زنان سالمند, کووید19, شهر مشهد
    Shafieh Ghodrati *, Samaneh Bahoosh, Hossein Ghodrati

    The corona epidemic had many consequences for all people in all societies. The present study examines the experiences of older women and seeks to identify the consequences they perceived and the strategies they adopted. The research method is qualitative, based on "Grounded Theory". The samples were purposefully selected through the snowball sampling method and the interviews were continued until reaching the theoretical saturation stage. The research findings show eight categories, of which four are about the consequences and four are about the strategies. Consequential categories include changes in daily life for the post-corona period, difficulties in adhering to health tips, stigma and notoriety for corona disease, and psychological distress. Categories related to strategies include disease control and prevention, increasing the spirit of responsibility, trying to adapt to the situation, and performing risky behaviors.

    Keywords: Quarantine, Lived Experience, elderly women, COVID-19, Mashhad
  • منیره قنبری، سید هادی حسینی*، حسین قدرتی

    زمینه و هدف:

     این پژوهش به دنبال شناخت وضعیت نشاط اجتماعی در شهر بیرجند و بررسی نقش متغیرهای فردی و اجتماعی در کم و کیف این متغیر است. از آنجایی که نشاط اجتماعی یکی از اهداف اصلی و غایی همه برنامه های توسعه شهری می باشد، تلاش برای فهم این پدیده و نقش عوامل مختلف در تغییر و بهبود آن می تواند بسترساز ایجاد سرمایه و انسجام اجتماعی و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان باشد. 

    روش و داده ها: 

    این پژوهش در 6 محله از سه گونه متفاوت بافت شهری انجام گردید. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری شهروندان بالای 15 سال با حجم نمونه 400 نفر بود. 

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد که رابطه ای معکوس و معنی داری بین متغیر سن و نشاط اجتماعی وجود دارد. تفاوت معنی داری در نشاط اجتماعی زنان و مردان مشاهده نگردید. افراد مجرد نسبت به افراد متاهل و افراد شاغل و محصل نسبت به سایرگروه های شغلی از نشاط اجتماعی بالاتری برخوردارند. بین سه متغیر عدالت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و مشارکت اجتماعی با نشاط اجتماعی رابطه ای مثبت و معنی دار مشاهده گردید. 

    بحث و نتیجه گیری

    برمبنای یافته ها، می توان گفت که لزوما برخورداربودن از مسکن مناسب و درآمد بهتر و سکونت در مناطق برخوردار با افرایش نشاط اجتماعی توام نیست و عوامل متعدد اجتماعی- فرهنگی و مکانی باید مد نظر قرار گیرند. 

    پیام اصلی: 

    با توجه به آنکه مکان و فضا، کانون اصلی تجلی فعالیت های انسانی می باشد، در کنار توجه به نقش متغیرهای اجتماعی و فردی، توجه به نقش متغیرهای مکانی- فضایی در شکل گیری و تداوم پدیده های اجتماعی همانند نشاط اجتماعی بسیار ضروری است، چرا که متغیرهای فردی و اجتماعی نیز در موقعیت های مکانی متفاوت می توانند اثرات متفاوتی بر نشاط اجتماعی داشته باشند.

    کلید واژگان: نشاط اجتماعی, عدالت اجتماعی, سرمایه اجتماعی, کیفیت زندگی, شهر بیرجند
    Monireh Ghanbari, Seyyed Hadi Hosseini *, Hossein Ghodrati
    Background and Aim

    The research aims are to know the status of social vitality (happiness) in Birjand and investigate the role of individual and social factors in this variable. Since social happiness and vitality is one of the main and ultimate goals of all city development programs, understanding this phenomenon and the role of various factors in its improvement can create a context for building capital and social cohesion and improving the quality of life of citizens.

     Methods and Data: 

    This research was conducted in six neighborhoods with three different types of urban textures. The research method was descriptive and analytical. The statistical population was citizens over 15 years old and the sample included 400 people. 

    Findings

    The results showed that there is an inverse relationship between the age variable and social vitality. No significant difference was observed in the social vitality of women and men. Single people had higher social vitality than married people and working and student people had higher social vitality than other occupational groups and there was a significant difference between them. A positive and significant relationship was observed between the three variables of social justice, social capital, and social participation with social vitality. 

    Conclusion

    Based on the findings, it can be said that having suitable housing and better income and living in privileged areas are not necessarily related to increasing happiness and social vitality, and many socio-cultural and spatial factors should be considered. 

    Key Message: 

    Considering that place and space define primary manifestation of every human activities, individual and social changes in different locations can influence social happiness. Therefore, it is important to pay attention to the role of spatial variables in the formation and continuity of happiness and social vitality.

    Keywords: Social vitality, Happiness, Social justice, Social capital, quality of life, Birjand
  • علی اصغر نجفی*، حسین قدرتی
    بررسی تاریخی جرم جادوگری در دوران باستان، ریشه های تاریخی جرم انگاری این رفتار را نمایان می سازد. همچنین نوع کیفر و بازخورد آن در جوامع، مسولیت ها و آیین دادرسی حاکم در ادیان و نظام های باستانی را مشخص می نماید. ضمن شناخت زمینه های اجتماعی جرم، علل عدم استمرار آن در طول تاریخ آشکار می گردد. در این تحقیق با مطالعه قانون نامه های عهد باستان و بررسی مواد قانون نامه های مختلف، ضمن بیان مختصری از حقوق جزایی حاکم در آن دوران، در خصوص جرم جادوگری به صورت متمرکز، واکنش های ادیان و نظام های باستانی و چرایی و چگونگی جرم انگاری آن بررسی می شود. ادیان و نظام های باستانی مورد تحقیق شامل قانون های منتسب به نظام های باستانی بین النهرین، ایران باستان، مصر، روم، یونان، یهود و مانوی هند می باشد. استفاده غیر اجتماعی از جادو در دوران باستان محکوم و از نظر ادیان و اقوام مختلف باستان ممنوع و کیفر مرگ برای آن لحاظ گردیده است. علی رغم عدم بیان مجازات جرم جادوگری در برخی قانون نامه ها با این حال در آن عصر مجازات مرگ برای جادوگران قابل تصور می باشد. اغلب به دلیل ناشناس بودن علوم و پدیده های اطراف و ایجاد وحشت در بین مردم و گاها به واسطه اعمال جادوگران که به نوعی نشانه بی ایمانی، بی تقوایی و اهانت به مقدسات عنوان شده به مجازات این جرم محکوم می شدند.
    کلید واژگان: جادو, جادوگری, ادیان, نظام های باستان, اوردالی
    Ali Asghar Najafi *, Hussein Ghodrati
    The historical study of the crime of witchcraft in ancient times reveals the historical roots of the criminalization of this behavior. It also determines the type of punishment and its feedback in societies, responsibilities and the ruling procedure in ancient religions and regimes. While recognizing the social contexts of crime, the reasons for its discontinuity throughout history are revealed. In this study, by studying the ancient laws and examining the articles of different laws, while briefly stating the criminal law prevailing at that time, regarding the crime of witchcraft in a centralized manner, the reactions of ancient religions and regimes and why and how criminalization It is checked. The ancient religions and regimes studied include laws attributed to the ancient regimes of Mesopotamia, ancient Iran, Egypt, Rome, Greece, Judaism, and Manichaeism in India. Non-social use of magic has been condemned in ancient times and has been banned by various ancient religions and ethnicities and punishable by death. Despite the fact that the punishment for witchcraft is not stated in some laws, the death penalty for witches is still conceivable at that time. They were often punished for their ignorance of the surrounding sciences and phenomena and for creating panic among the people, and sometimes for the actions of witches, which were a sign of unbelief, impiety, and blasphemy.
    Keywords: magic, witchcraft, religions, ancient regimes, Ordeal
  • کاوه سلیمی، شفیعه قدرتی*، حسین قدرتی
    بازگشت به مبدا مهاجرتی و یا ماندن در مقصد، دو گزینهای است که از آغاز مهاجرت در ذهن مهاجرین نقش می بندد. هدف مقاله حاضر بررسی جاذبه های روستایی و دافعه های شهری مرتبط با انگیزه مهاجرت بازگشتی و شناخت اهمیت هر یک از آنها در شکل گیری انگیزه مهاجرت بازگشتی است. روش تحقیق به صورت آمیخته است و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش، افراد 20 تا 65  ساله شهر سقز و ساکن در سه محله بهارستان بالا، بهارستان پایین و تازه آباد هستند. یافته های بخش کیفی، در جهت شناخت عمیق تر از بستر مورد مطالعه و تدوین پرسشنامه به کار رفت. در بخش کمی مطالعه، متغیرهای سطح تحصیلات، شبکه روابط شهری، شبکه روابط روستایی، تعلق بومی، و خدمات و امکانات روستایی رابطه مثبتی با انگیزه بازگشت نشان دادند. اما متغیرهای سن و تعداد فرزندان رابطه معنیداری با انگیزه بازگشت نشان ندادند. درنهایت در تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص شد که انگیزه بازگشت، بیشتر بازتابی از جاذبه روستایی است تا دافعه شهری و ویژگی های زمینه ای مهاجران.
    کلید واژگان: انگیزه, مهاجرت بازگشتی, جاذبه های روستایی, دافعه های شهری, شهر سقز
    Kaveh Salimi, Shafieh Ghodrati *, Hossein Ghodrati
    Returning to the origin of immigration or staying at the destination are two options that have been ingrained in the minds of immigrants since the beginning of migration. The purpose of this article is to investigate the rural attractions and urban repulsions related to the motivation of return migration and to recognize the importance of each in the formation of the motivation of return migration. For this purpose mixed method was used and the data collection tools were interviews and questionnaires. The statistical population of this study comprised of people aged 20 to 65, resided in neighborhoods of Baharestan Pa'in, Baharestan Bala, and Tazehabad in Saqez. The findings of the qualitative part were used to gain a deeper understanding of the study context and to develop a questionnaire. In the quantitative part, the variables of education, urban relations network, rural relations network, domestic attachment and rural facilities showed a positive relationship with the return motivation, while the variables of age and number of children did not have a significant relationship with the return motivation. Finally, in multiple regression analysis, it was found that the motivation to return is more a reflection of rural attraction than urban repulsion and underlying characteristics of migrants.
    Keywords: Motivation, Return migration, Rural Attractions, Urban Repulsions, Saqez City
  • حسین قدرتی*، شفیعه قدرتی، مهرداد زیدی
    حقوق شهروندی، مجموعه ای از قواعد حاکم بر روابط اشخاص و گروه ها در جامعه شهری و اخلاق اجتماعی، میزان احترام و پای بندی این اصول در ارتباط آن ها با یکدیگر است. هدف این پژوهش بررسی جامعه شناختی مسایل فرهنگ عمومی (با تاکید بر حوزه شهروندی و اخلاق اجتماعی شهروندان شهر سبزوار) است؛ مسایلی که جامعه شناسانی چون پارسونز، اینگلهارت به عنوان بزرگ ترین کارشناسان این دانش تاکید زیادی بر شناخت و اولویت بندی آ ن ها برای پیشگیری و حل معضلات داشته اند. بدین منظور سه نمونه (مجموعا 280 نفر) شامل 70 نفر از مسوولان و افراد تاثیرگذار فرهنگی به روش مصاحبه نیمه باز، 200 نفر از مردم اجتماع به روش تصادفی ساده و 10نفر از کارشناسان فرهنگی با روش ANP مورد مطالعه قرار گرفتند. پس روش تحقیق این پژوهش تلفیقی از روش های ANP کیفی و روش کمی پرسش نامه ای نیمه ساختار یافته بوده و داده ها به روش تحلیل محتوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر مسوولان و اثرگذاران فرهنگی، بیکاری با 01/41%، فرهنگ نامناسب رانندگی با 99/36% و اعتیاد با 51/31% مهم ترین تهدیدهای فرهنگی حوزه عمومی (شهروندی و اخلاق اجتماعی) در شهر سبزوار هستند. از نظر مردم، کم توجهی به حقوق عمومی توسط موتورسواران با 01/53% و اعتیاد با 08/27% مهم ترین آسیب ها محسوب می شوند. نقطه مشترک نظرات این دو دسته اعتیاد است که در حال حاضر یکی از سه معضل مهم و جدی مردم سبزوار می باشد. در نهایت با مقایسه دوبه دویی معضلات در قالب مدل ANP به ترتیب بیکاری با 31/0، اعتیاد 8/27، ضعف فرهنگ کار جمعی و گروهی 11/0 سه معضل مهم از نظر آن دو گروه محسوب می گردد. مهم ترین عامل موثر بر بیکاری به عنوان اولویت اول نیز، نبود برنامه های مناسب فرهنگی با ضریب تاثیر 089/0% است. پیشنهاد مردم و مسوولان فرهنگی نیز با توجه به اولویت های نخست معضلات اجتماعی به ترتیب، جذب صحیح سرمایه جهت کاهش بیکاری، برنامه ریزی های فرهنگی و نظارت بر اجرای صحیح آن ها، تقویت روحیه همکاری و نیز معرفی الگوهای موفق اجتماعی و اقتصادی در شهر سبزوار است. یافته های تحقیق با نظریات پارسونز به عنوان نظریه اصلی و مورداستفاده در این پژوهش مطابقت دارد.
    کلید واژگان: فرهنگ عمومی, مسائل فرهنگی, سبزوار, حقوق شهروندی
  • محمدامین برادران نیکو، آرش موسوی*، حسین قدرتی

    تجاری سازی تحقیقات علمی در چهار دهه اخیر به گفتمان رایج در مدیریت علم و فناوری جهان ‏تبدیل شده است. در ایران نیز نزدیک به یک دهه است که موافقان و مخالفان این گفتمان در ‏ساحت نظر و عمل به بحث و گفتگو پرداخته اند. به نظر می رسد نگاهی فرا-زمانی و فرا-مکانی ‏به علم و موضوع تجاری سازی آن بر این گفتمان غالب شده است. در این مقاله، ضمن عبور از ‏این دیدگاه، نشان می دهیم تجاری سازی تحقیقات علمی پدیده ای زمینه محور است و در طول یک ‏صد سال تحولات سازماندهی علم در آمریکا و دنیا به وقوع پیوسته است. از این ملاحظه نتیجه ‏می گیریم که چارچوب نظری مناسب برای ورود به مباحثه تجاری سازی و تحلیل اوضاع و احوال ‏ایران بایست به زمانمندی و مکانمندی این پدیده توجه کند. در این راستا چارچوب مفهومی ‏مناسبی برای تحلیل شرایط ایران پیشنهاد می دهیم. روش مورد استفاده در مقاله حاضر روش ‏تحلیل نظری-فلسفی است‏. در پایان تا اندازه ای که اسناد و اطلاعات موجود اجازه دهد به ‏ارزیابی شرایط زمینه ای برای تجاری سازی تحقیقات علمی در ایران می پردازیم.‏

    کلید واژگان: تجاری سازی تحقیقات علمی, مدیریت علم و فناوری, سیاست علم.‏
    Mohammad Amin Baradaran Nikou, Arash Mousavi *, Hosein Ghodrati

    In the last four decades, the commercialization of scientific research has ‎become a common discourse in the world science and technology ‎management. In Iran, too, the proponents and opponents of this discourse ‎have been debating in terms of theory and operation for nearly a decade. It ‎seems that a trans-temporal and trans-spatial view of science and its ‎commercialization has dominated this discourse. This paper shows that the ‎commercialization of scientific research is a context-based phenomenon. This ‎phenomenon has taken place over a hundred years of evolution in the ‎organization of science in the United States and the world. From this, we ‎conclude that the appropriate theoretical framework for entering the discourse ‎of commercialization, and also analysis of the situation in Iran, should pay ‎attention to the Time-Location dependent of that. In this regard, we propose a ‎suitable conceptual framework for analyzing the situation in Iran. The method ‎used in this paper is the theoretical-philosophical analysis. Finally, to the ‎extent that the available documents and information allow, we will assess the ‎context conditions for the commercialization of scientific research in Iran.‎

    Keywords: Commercialization of Scientific Research, Science, technology ‎management, Science policy‎
  • محمدامین برادران نیکو*، حسین قدرتی، آرش موسوی

    مباحثه تجاری سازی تحقیقات علمی مجموعه استدلال ها، نظریه ها و آرایی است که در موافقت یا مخالفت با این پدیده معاصر در مدیریت علم و فناوری ‏به نگارش درآمده است. مرور بر این مباحثه در ایران و سراسر دنیا نشان می دهد که اکثر قریب به اتفاق محققان فضای تحقیقات علمی را یکسان و همگن ‏فرض کرده اند؛ به نحوی که یک قاعده کلی را برای انواع تحقیقات جایز می دانند. در این مقاله نشان می دهیم پیش فرض ایشان صادق نیست. فضای ‏تحقیقات علمی ناهمگن است و می توان انواع تحقیقات را در طیفی از بنیادی تا کاربردی قرار داد. با حرکت بر روی این طیف، ویژگی های اقتصادی علم ‏مانند استثناپذیری، رقابت پذیری، عدم تعین و تقسیم پذیری تغییر می کنند. به کمک این دو ملاحظه، نگاه طیفی به علوم و تغییر ویژگی های اقتصادی، یک ‏پاسخ ممکن به مباحثه تجاری سازی تحیقات علمی را صورتبندی می کنیم. تحلیل های ما در مقاله نشان می دهند که دولت اگرچه لازم است تامین مالی ‏بخش هایی از تحقیقات علمی را به دست نامریی بازار بسپرد، اما در طیف تحقیقات بنیادی لازم است دخالت کند و به جبران شکست بازار در این زمینه ‏بپردازد.‏

    کلید واژگان: کلیدواژه ها: تجاری سازی تحقیقات علمی, علوم بنیادی, علوم کاربردی, اقتصاد علم, سیاستگذاری علم و فناوری, استثناپذیری, رقابتی بودن.‏

    The debate of commercialization of scientific research is all of arguments, theories and ideas written ‎in ‎defending or rejecting this contemporary phenomenon in management of science and technology. A review ‎of ‎this debate in Iran and the world shows that most scholars has assumed the space ‎of scientific research to ‎be ‎similar and homogeneous; allowing one general rule to all kind of ‎researches. In this paper, we show ‎their ‎presupposition is not correct. The space of scientific research is heterogeneous and the kinds of ‎scientific ‎researches can be drawn in a spectrum from fundamental to applied. The economic characteristics of ‎science ‎such as excludability, rivalry, indeterminacy and divisibility change by moving on this spectrum. We ‎formulate ‎one possible answer to the debate of commercialization of scientific researches, by ‎using the ‎achieved ‎comments, spectral look at science and changing economic characteristics.‎ The using method is ‎philosophical-theoretical analysis. The analyses in this paper show that ‎although the government should entrust ‎financing of a part of ‎scientific researches to the invisible hand of ‎market, it must intervene in the spectrum ‎of ‎fundamental and compensate for market failure.‎

    Keywords: Commercialization of Scientific Research, Fundamental Sciences, Applied Sciences, Economics of Science, ‎Science, Technology Policy Making.‎ Exclusive. Rival
  • حسین قدرتی*، فاطمه مقصود زاده

    تحقیق حاضر باهدف بررسی مشکلات اجتماعی دانشجویان دختر با توجه به سبک زندگی خوابگاهی و مقایسه آن با رخداد آسیب در شرایط زندگی به همراه خانواده در سال 1397 انجام گرفته است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش تحلیل داده با کدگذاری نظری مبتنی بر نظریه زمینه ای است. نمونه آماری آن شامل 14 دانشجوی دختر ساکن در خوابگاه های دانشجویی دانشگاه حکیم سبزواری بوده که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی هدفمند انتخاب شدند. به موازات نمونه گیری، تحلیل داده ها در بخش کیفی از همان نمونه اول آغاز شد و جمع آوری داده تا جایی ادامه یافت که اشباع نظری در خصوص سوالات تحقیق حاصل گردید. داده های پژوهش حاضر از طریق مصاحبه های عمیق فردی و نیمه ساختاریافته جمع آوری گردیدند که برای ارزیابی روایی، دقت و پایایی این داده ها از معیار مقبولیت و همسانی استفاده شده است. مطابق یافته های پژوهش، 8 مقوله: برچسب های اجتماعی در محل زندگی، هنجارهای کنترلی خانواده، محدودیت های محیطی، عدم استقلال و نداشتن آزادی عمل، تناقض سنت ها باارزش های جامعه امروزی، تضاد عقاید با اعضای خانواده، فاصله گیری از خود واقعی، طبیعی شدن آسیب های اجتماعی به عنوان مشکلات زندگی خوابگاهی جمع بندی شد. مفاهیم استخراج شده نشان می دهد که سبک زندگی خوابگاهی پیامدهای مثبتی در ابعاد فردی برای این دانشجویان دختر به همراه داشته است ازجمله: افزایش استقلال فردی در زندگی خوابگاهی، مدیریت هزینه های اقتصادی، بالا رفتن قدرت درک و مدارا، بهبود تعاملات اجتماعی. مقوله هسته ای پژوهش مدیریت خود در شرایط متناقض است. به طورکلی نتایج تحقیق بیان گر این است که آزادی و استقلال عمل افراد در زندگی خوابگاهی بیشتر از زمانی است که به همراه خانواده زندگی می کنند و اکثر دانشجویان علی رغم وجود مشکلات زندگی خوابگاهی، این سبک زندگی را بر زندگی به همراه خانواده ترجیح می دهند.

    کلید واژگان: زندگی خوابگاهی, دانشجویان, مشکلات اجتماعی
    Fatemeh Maghsodzadeh

    The purpose of this study was to investigate the social problems of female students focusing on a comparison between the dormitory lifestyle and living together with their family. Based on qualitative approach and through the grounded theory method and snowball sampling, 14 students were interviewed. Analysis of data started from the first case and collecting data continued until theoretical saturation was realized.  Analysis of data resulted in 8 categories: social tags in living place, controlling norms of family, environmental limits, lack of independence and freedom, contradiction of traditional norms with present social values, conflict of ideas with family members, distance from real self, normalization of social pathologies as social problems of dormitory life. The extracted concepts indicate that the dormitory lifestyle has some individual positive consequences for female students including more personal independence in the dormitory, management of economic costs, achieving more tolerance and improvement of social interactions. In sum, this research indicated that freedom and independence of the students in the dormitory are more than when they live with their family. Despite the difficulties in the dormitory, most students prefer dwelling life to family life.

    Keywords: dormitory life, students, social problems
  • امنه نیازی، حسین قدرتی*، شفیعه قدرتی

    ایجاد فضای شهری به گونه ای که تمامی اقشار جامعه بتوانند از امکانات آن بهره مند شوند، زمینه ی مشارکت و فعالیت اجتماعی را برای افراد جامعه فراهم و از انزوای اجتماعی آن ها جلوگیری می کند. این پژوهش به دنبال بررسی وضعیت دسترسی توان یابان به فضای شهری و تاثیر آن بر فعالیت داوطلبانه ی آن ها در شهر مشهد است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی-کمی و ابزار جمع آوری داده، مصاحبه های عمیق فردی و پرسش نامه محقق ساخته بر اساس نظریات، تحقیقات پیشین و مقولات مستخرج از بخش کیفی است. دامنه ی سنی افراد نمونه 15 تا 40 سال است و انتخاب نمونه در بخش کیفی به روش گلوله برفی و مصاحبه با 15 نفر از توان یابان و در بخش کمی، یک تمام شماری از اعضای واجد شرایط سنی مجتمع آموزشی نیکوکاری توان یابان شهر مشهد در سال 1397-98 صورت گرفته است. تعداد پاسخ گویان در این مرحله 137 نفر است. مفاهیم و مقولات استخراج شده از بخش کیفی، مبین فشاری است که توان یابان برای حضور در شهر مشهد و انجام امور شخصی و اداری شان متحمل می شوند. توان یابان برای حضور در بخش های مختلف شهر مانند بانک ها، ادارات، پارک ها، پیاده رو ها، وسایل حمل و نقل، مکان های آموزشی و... دچار مشکل دسترسی هستند؛ بنابراین از بخش کیفی تحقیق، با هدف بررسی دسترسی توان یابان به یک محیط بدون مانع در فضای شهری، متغیرهای میزان دسترسی در محیط های کاری، سیستم حمل‎و نقل عمومی، فضای اداری، سازمانی و عمومی، معابر عمومی، مراکز آموزشی و محل سکونت را برای بررسی آماری در بخش کمی استخراج کردیم. نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان می دهد که سطح دسترسی توان یابان به فضای شهری بر میزان دسترسی آن ها به فعالیت های داوطلبانه تاثیرگذار است. نتایج نشان دهنده ی این است که هرچه میزان دسترسی آن ها به فضای شهری مشهد و سیستم حمل و نقل عمومی افزایش یابد، دسترسی آن ها به فعالیت داوطلبانه نیز افزایش می یابد، اما توزیع فراوانی پاسخ ها نشان می دهد 70 درصد پاسخ گویان، وضعیت دسترسی به فضای شهری را متوسط رو به پایین ارزیابی کرده اند.

    کلید واژگان: توان یابان, فعالیت داوطلبانه, فضای شهری, دسترسی, حمل ونقل عمومی
    Narges Niazi, Hossein Ghodrati*, Shafieh Ghodrati

    The creation of urban space so that all segments of society can benefit from its facilities, provides opportunities for community participation and social activity and prevents their social isolation. In this study, we investigate the status of people with special needs access of urban space and its impact on volunteer activity in Mashhad. The approach of the present study is qualitative-quantitative and data collection tools, in-depth individual interviews and researcher-made questionnaires based on theories, prior research and qualitative sector paradigm model. The sample age range is 15-40 years and the sample was selected in qualitative part through snowball method and interviewed with 15 people whit special needs and in the quantitative section, a whole number of members of the eductional charity complex rehabilitation in Mashhad. The number of respondents is 137. The categories extracted from the qualitative sector paradigm model showed the additional pressure that people with special needs have to indure in irban space and in their personal and administrative affairs. People with special needs have difficulty accessing in various parts of the urban space such as banks, offices, parks, sidewalks, transportation, educational places, etc. Therefore, we extracted from the qualitative part of the research, with the aim of investigating the access of people with special needs to an unobstructed environment in urban space, the variables of accessibility in workplaces, public transport system, office space, organizational and public space, educational places and residence for statistical analysis in the quantitative section. The results of Pearson correlation test and linear regression show that the level of accessibility of urban space to people with special needs has an impact on the accessibility of them to voluntary activities. But the frequency distribution of responses indicates that 70% of respondents rated the urban spece access medium downward.

    Keywords: Urban space, acces, transport public, voluntary activity
  • مهرداد زیدی، حسین قدرتی، شفیعه قدرتی
    مصرف محلی یا گرایش به مصرف محصولات تولیدی خارج از روال متعارف تولید انبوه، باوجود وفوری و دسترسی راحت به کالاهای صنعتی، یک پدیده جدید درحوزه ی مطالعات مصرف می باشد. این پدیده می تواند دلایل متعدد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جمعیتی، مدیریتی و غیره داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی این پدیده با سرمایه های اجتماعی و فرهنگی است. این پژوهش از نوع کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای است. جامعه ی آماری این تحقیق خانواده های شهر سبزوار در سال 1397 و نمونه ی آماری از طریق فرمول کوکران، 383 نفر برآورد گردید. شیوه ی نمونه گیری به صورت خوشه ایچندمرحله ای بوده است. یافته ها نشان داد که بین متغیر رسانه های گروهی و متغیر وابسته پژوهش، رابطه معنی داری وجود ندارد، اما بین متغیرهای سرمایه فرهنگی و سطح سواد با گرایش مردم به مصرف مواد غذایی محلی، رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. سرمایه ی اجتماعی نیز رابطه ی معکوس و معنی داری با گرایش مردم به مصرف مواد غذایی محلی دارد. آزمون های چند متغیره نشان داد که با کنترل و حضور تمام متغیرهای تبیین کننده، اعتماد شخصی، تعمیم یافته و اعتماد سازمانی، بیشترین رابطه را با متغیر وابسته دارند. در میان این سه بعد نیز به ترتیب اعتماد تعمیم یافته و اعتماد سازمانی به صورت معکوس، بیشترین تاثیر را بر متغیر وابسته داشته اند.

    کلید واژگان: گرایش به مصرف, محصولات محلی, سرمایه اجتماعی, سرمایه فرهنگی, مصرف رسانه
    Mehrdad Zeidi, Hossein Ghodrati, Shafieh Ghodrati
    “Local consumption” or tendency to consuming products outside the conventional mass production system, with its abundance and easy access to industrial goods, is a new phenomenon in consumer research. This phenomenon is affected by various socioeconomic factors. The purpose of this study is to investigate the relationship between this phenomenon and social and economic capital. Through a survey and using questionnaire and multi-stage cluster sampling, 383 individuals were interviewed in Sabzevar. Findings showed that there were no relationship between mass media and dependent variable, however, cultural capital and education had direct and significant relationship with dependent variable. Also it is notable that social capital influenced dependent variable negatively. Multi-variate analysis by entering all independent variables indicated that personal and generalized trust as well as organizational trust had the highest reverse impact on the tendency to local consumption of food.
    Keywords: Tendency to Consumption, Local Products, Social Capital, Cultural Capital, media consumption
  • تجسم جامعه در معماری: بررسی معماری آسیاب های روستای حسن آباد سبزوار
    موسی الرضا غربی *، بهروز روستاخیز، حسین قدرتی
    معماری به مثابه یک دستاورد بشری، به عنوان پدیده ای فرهنگی مطرح است؛ ازاین رو محملی غنی برای انسان شناسان و جامعه شناسان در جهت شناخت فرهنگ ها و جوامع فراهم می آورد. در این میان، آسیاب ها به طور عام به عنوان بخشی از فرهنگ مردم ایران و به طور خاص به عنوان یکی از سازه های معماری مردمی و بومی ایران می توانند دلالت های فرهنگی و اجتماعی خاصی از جوامع و فرهنگ خود ارائه نمایند. مطالعه حاضر با تمرکز بر بررسی آسیاب های یکی از روستاهای جنوبی سبزوار که از نظر فرهنگ آسیابانی برجستگی ویژه ای دارد، درصدد است خوانشی فرهنگی و اجتماعی از معماری این سازه به دست دهد. در این راستا، با بهره گیری از روش مردم نگاری، ضمن معرفی و بحث از سازه مذکور و برخی ارزش های معماری آن، تلاش بر آن است ویژگی سازمان دهنده اصلی به معماری آسیاب ها شناسایی و صورتی مفهومی گیرد. چنانکه نتایج این مطالعه نشان می دهد، می توان از مفهوم درون گرایی به عنوان مفهومی که سازمان یافتگی بنا را توضیح می دهد، در اینجا نیز بهره گرفت. در راستای تبیین و تحلیل اجتماعی و فرهنگی این ویژگی، نتایج حاکی از آن است که درون گرایی در آسیاب های مزبور بیش تر از هر عاملی می تواند وابسته به ساخت پرتنش جوامع روستایی حاشیه کویر و گسترش پنهان کاری به عنوان یک ارزش فرهنگی در اندیشه و عمل آسیابان تحلیل شود.
    کلید واژگان: معماری آسیاب ها, درونگرایی, حسن آباد ششتمد سبزوار
    The embodiment of society in architecture: Anthropological view on the architecture of the village of Hasan Abad in Sabzevar
    M. Gharbi *, B. Rosta Khiz, H. Ghodrati
    Architecture as a human achievement is considered as a cultural phenomenon. Hence, it provides a rich duct for anthropologists and sociologists to understand cultures and societies. Meanwhile, mills in general as a part of the culture of the iranian people and in particular as one of the iranian vernacular architecture structures can provide specific cultural and social implications of their societies and culture. The present study seeks to display a cultural and social reading of the architecture of this structure by focusing on the study of the mills in one of the southern villages of Sabzevar, which has a special prominence in the field of milling culture. In this regard, it also attempts to introducing and discussing the mentioned structure and some architectural values, identify and conceptualize the main organizer of the architecture of the mills, by using the ethnographic method. As the results of this study suggest, we can use the concept of introversion as a concept that explains the organization of the building here. Regarding social and cultural explanation of this concept, results of this study implies that introversion in mentioned mills more than any factor can be analyzed with the tension in rural societies structure at desert margins and spreading secrecy as a cultural value in the thought and action of the miller.
  • علیرضا حمیدیان، اسماعیل نصرآبادی *، حسین قدرتی
    این پژوهش، آثار و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی سد کوچک خاکی روستای کمیز در بخش داورزن شهرستان سبزوار را بررسی می کند. احداث این نوع از سدها ضمن جلوگیری از فرسایش خاک، کاهش انتقال رسوبات به پشت سدهای بزرگ، کاهش خسارات وقوع سیلاب از اهمیت زیادی در تثبیت جمعیت، افزایش درآمد روستاها و تحقق عدالت اجتماعی برخوردار بوده و در ضمن با وضعیت جغرافیایی و اقلیمی ایران نیز سنخیت دارد. بنابراین در این پژوهش، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی سد خاکی کمیز با تاکید بر رضایتمندی روستائیان بهره بردار به عنوان یکی از نمونه های این نوع از سدها مورد مطالعه قرار گرفت. روش بررسی پیمایشی است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، پاسخ به 34 سوال 146 پرسش نامه کامل و بدون خدشه استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل نشان می دهد که رضایت مندی پاسخ گویان از احداث سد در سطح متوسط به بالا است. هم چنین رابطه ی معنی دار و مثبتی بین میزان درآمد، تحصیلات و وسایل نقلیه ی پاسخ گو با میزان رضایت مندی از احداث سد وجود دارد؛ اما رابطه ی معنی داری بین میزان بازده محصول در هکتار و میزان آب مورد استفاده ی فرد از سد با رضایت مندی او وجود ندارد. به طورکلی این مطالعه نشان می-دهد که ایجاد این سد کوچک که ربع قرن قدمت دارد، مجموعا اسباب افزایش درآمد و رونق کشاورزی و گسترش سطح زیرکشت آبی اراضی روستا را فراهم آورده است؛ اما نتوانسته در روند مهاجرت روستاییان از روستا تغییر محسوسی ایجاد نماید.
    کلید واژگان: روستا, سد کمیز, رضایت مندی, مهاجرت, سبزوار
    Alireza Hamidian, Esmaeil Nasrabadi *, Hossein Ghodrati
    Socio-economic impacts of small damsthatCompliance with economic geography geographical, climatic and economic rural complianceless attention has been programmed and researchers.This paper investigates the social and economic consequences of the Kamiz dam in a rural area of Sabzevar city. For this through a survey and using questionnaire,the answer to question 34 complete and 146 questionnaire a sample of inhabitants Kamiz village was interviewed randomly. Findings show that respondents, satisfaction with the dam establishment is higher than average. Furthermore there are significant and positive relationships between income, education and number of vehicles of respondents with dependent variable- satisfaction with dam establishment. However there is no significant relationship between productivity per hectare as well as amount of dam water used by respondent with satisfaction variable. In sum this study shows that the dam has increased the income of residents, developed agriculture of village but has not declined the process of migration from the village.
    Keywords: Village, Kamiz dam, Satisfaction, Migration, Sabzevar
  • فاطمه ساعدنیا*، سید هادی حسینی، حسین قدرتی
    موضوع کیفیت زندگی به خصوص در زمینه ی شهری در سال های اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده و به طور فزاینده ای به موضوع تحقیقات مختلف تبدیل شده است. بر این اساس، هدف اصلی این تحقیق بررسی تفاوت های فضایی کیفیت زندگی در شهر همدان است. با توجه به اهمیت جایگاه عدالت در ابعاد مختلف بر رضایتمندی شهروندان از کیفیت زندگی، مطالعه ی چگونگی ارتباط میان عدالت فضایی و رضایت مندی شهروندان از کیفیت زندگی خود، از موضوعات دیگری است که موردمطالعه قرار خواهد گرفت. محدوده ی موردمطالعه تمام نواحی شهر همدان که دربرگیرنده ی 4 منطقه ، 12 ناحیه و 75 محله است. با توجه به گستردگی محدوده ی موردمطالعه، از میان محلات شهر همدان، 17 محله به عنوان محلات منتخب برای مطالعه انتخاب گردیدند. روش شناسی تحقیق، توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) و همبستگی است و ازآن رو که تحقیق در یک محدوده ی جغرافیایی خاص صورت می گیرد، می توان آن را در زمره ی پژوهش های موردی دانست. ابزار اصلی تحقیق پرسش نامه ی محقق ساخته بر اساس پرسش نامه ی استاندارد کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی است. بر اساس یافته های پژوهش، امتیاز کلی کیفیت زندگی در محله های موردمطالعه در شهر همدان برابر با 13/3 و بیشتر از حد متوسط است. هم چنین یافته های تحقیق گویای آن است که رابطه ی معنی دار و مستقیمی میان بهره مندی از عدالت فضایی (بهره مندی از خدمات و امکانات شهری) و رضایت مندی از کیفیت زندگی در محلات موردمطالعه وجود داشته است.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی, عدالت فضایی, پرسش نامه ی سازمان بهداشت جهانی, شهر همدان
    Fatemeh Saednia *, Seyyed Hadi Hosseini, Hossein Ghodrati
    As far as comfort and well-being of a person with a maximum of life quality can be achieved, therefore the quality of life today is highly regarded managers and urban planners. The quality of urban life due to social, economic, physical, environmental and psychological etc. In both objective and subjective. Modern cities, especially in developing countries, due to population growth and ongoing urbanization, more than any other period requires the consideration of spatial justice in desirable urban services are having. Research ahead to assess the impact of spatial justice in the quality of life for the citizens of the city of Hamadan. In this study, data collection through a questionnaire with a sample size of 510 numbers and producing the necessary information by visiting municipalities and institutions were prepared. Data analysis using spss software and gis and there has been little models. Results show that levels of satisfaction with the quality of life in neighborhoods studied, with an average of (13.3) percent more than the average more Democrats. Survey findings related to spatial justice using TOPSIS model shows that the region as a region having an area three spatial justice is the distribution and spatial justice in higher satisfaction results show that quality of life affect.
    Keywords: Quality of Life, Spatial justice, City Hamedan, Tapsiss
  • حسین قدرتی، خلیل الله سردارنیا*
    این پژوهش با هدف بررسی کاستی ها و انتظارات پژوهشی در علوم سیاسی ایران و ارائه پیشنهادها و راهکارهایی برای رفع کاستی ها انجام شده است.
    روش
    این مطالعه به صورت تلفیقی با دو روش کیفی و کمی(پیمایشی) انجام شده است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد(در مرحله پایان نامه) و دانشجویان دکترای علوم سیاسی دانشگاه های دولتی اند.
    یافته ها
    کاستی های پژوهشی از نظر دانشجویان و انتظارات آنها در این حیطه از میانگین بالاتر است و پاسخگویان عمدتا پژوهشهای این رشته را دارای کاستی هایی همچون کمتر کاربردی بودن، کم توجه به مسائل و چالش های اساسی جامعه و سویه عمدتا نظری و تاریخی ذکر کرده اند. بین متغیرهای عضویت مدنی و میزان بحث در مورد مسائل سیاسی اجتماعی و متغیرهای وابسته کاستی ها و انتظارات پژوهشی دانشجویان، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
    نتیجه گیری
    در عصر کنونی، حیات بشری در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به طور فزاینده ای به دانش و پژوهشهای بنیادین و کاربردی وابسته شده است و این دو نقش مهمی در ارتقای اقتدار ملی کشورها دارند. طراحی و انجام پژوهشهای روشمند، بنیادین و کاربردی در توسعه کشورها، اهمیت شایان توجهی داشته اند. گرچه در سالهای اخیر، در پژوهشهای علوم سیاسی، پیشرفتهای خوبی حاصل شده، اما با وضع مطلوب، فاصله نسبتا زیادی هست که بایستی کاستی ها رفع شوند.
    کلید واژگان: ایران, پژوهشهای علوم سیاسی, کاستی ها, انتظارات, دانشجویان
    Hosein Ghodrati, Khalil Allah Sardarnia*
    The present research aims at explaining the deficits and expectations in political science’s researches and yielding of recommendations to solve deficits.
    Method
    This study has been conducted to composite manner by qualitative and quantitative methods. Statistical population is M.A. and Ph.D. students in state or national universities.
    Results
    The important results of this research consist of: student,s evaluate of deficits and their expectation is relatively high and in view point of students the most basic deficits of researches are as follow: low applicability, little attention to basic problem and challenges of Iran and mainly theoretical and historical orientation of researches. There is a significant relationship between civil membership and participation in political debates and type of students’ research expectations and deficits.
    Conclusion
    The author of the research concludes in present era, human life in political, economic and socio-cultural dimensions has been dependent increasingly to knowledge and basic applicable researches and both of them have important role in national authority. Designing and fulfillment of methodological, basic and applicable researches have had much importance in development of countries. In spite of attain to nearly good advances in political science’s research in recent years, but there is nearly much distance with ideal state that ought to be solved the deficits.
    Keywords: iran, political science researches. deficits, expectations, M.A, Ph.D. students
  • حسین قدرتی، رضا حسنی
    پژوهش حاضر با هدف بازسازی معنایی تجربه طلاق از نگاه زنان مطلقه و به روش نظریه مبنایی انجام شده است و می کوشد تا با به کارگیری یک سلسله رویه های سیستماتیک، نظریه ای مبتنی بر استقراء درباره پدیده طلاق ایجاد کند. یافته های آن، شامل یک تنظیم نظری از واقعیت تحت بررسی است. در این روش نه تنها مفاهیم و رابطه بین آن ها ایجاد می شوند؛ بلکه به طور موقتی نیز مورد آزمایش قرار می گیرند. پژوهش حاضر سعی می کند از منظری جدید به درک اشخاص نزدیک شود و درک آن ها درباره عوامل تاثیرگذار بر طلاق را بکاود و شناخت درستی از آن به دست آورد. از این رو، درصدد یافتن شرایط علی و میانجی طلاق، راهبردهای کنش و کنش متقابل و پیامدهای طلاق از این دیدگاه هستیم. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق با 22 زن مطلقه در شهر مشهد، به دست آمده است. برای گرد آوری داده ها، از شیوه نمونه گیری نظری و هدف مند استفاده شده است. داده ها با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شده اند. نتیجه پژوهش، دست یابی به پنج مقوله عمده است. مقوله محوری که تمام مقولات را پوشش می دهد، «ارتباطات از درون تهی شده» می باشد. نظریه مبنایی و به تبع آن، مدل پارادایمی در قالب شرایط علی و میانجی، استراتژی ها و پیامدها ارایه شده است. در این پژوهش با دو مقوله اصلی یا به عبارتی، پدیده مواجه شدیم؛ پدیده اول «ارتباطات از درون تهی شده» است که مفهومی است که تقریبا تمام مشارکت کنندگان در مورد آن صحبت کردند. پدیده دوم «اداره و کنترل پدیده طلاق» می باشد که در واقع به نوعی، پیامد پدیده اول است؛ اما از آن جا که برای زنان از اهمیت زیادی برخوردار است، به عنوان پدیده مستقلی معرفی می شود.
    کلید واژگان: نظریه زمینه ای, تجربه طلاق, زنان مطلقه, مشهد
    Hoseyn Ghodrati, Reza Hassani
    Introduction
    During two recent decades, family as a fundamental institution has faced great challenges in a way that divorce rate has increased dramatically. Various causes may lead to divorce in different societies. According to official statistics, Khorasan Rezavi has the second place of high divorce in the country after Tehran. In 1390, ten percent of the total divorces in the country have occurred in the province. Mashhad is the most populous city of Iran after the capital- Tehran. It challenges with many problems that metropolitans of developing countries are facing with. It has the highest divorce rate among cities of Khorasan Razavi province. This paper aims at reconstructing the meaning of divorce experience of divorcees through grounded theory approach. Grounded theory tries to offer a theory based on inductive strategies about a phenomenon by using systematic procedures whereas result is a theory based on realties of the case study. The following research tries to reach fellows understanding from a new aspect and explore their ideas about divorce conditions to perceive them in a more concrete manner The main question is that what is the meaning of divorce in the eye of divorcees? Therefore, this research tries to find causal and conciliator conditions¡ strategic and mutual acts as well as divorce consequences.
    Method
    The method of Grounded theory helps researcher to see the phenomenon from the viewpoint of actors. According to induction and some systematic trends, it tries to study subject matter in a natural context and in permanent relation with those who involved in the problem. Twenty two women who had been involved in divorce process during 1381-1390 were interviewed. Participants were selected through theoretical and purposive sampling. Data were analyzed by coding techniques. The method of coding in grounded theory is theoretical which includes open coding, axial coding and selective coding.
    Theoretical considerations : Like many other social problems divorce can be studied through both positivist and interpretive approaches. In spite of positivist views, interpretive approach sees the phenomenon as constructed by social actors. Knowing the meaning of the action and its social context may be fulfilled through interpretive approach. According to this perspective, actors reconstruct and understand reality based on what they create not based on preexisting laws. In doing qualitative research we use sensitizing concepts instead of theories. Sensitizing concepts do not precisely refer to what is common to a class of objects; instead it provides the researcher with a general sense of reference and guidance in approaching empirical instances. While definitive concepts in positivist methods provide prescriptions of what to see, sensitizing concepts merely suggest directions along which to look. Finally, a grounded theory is generated by themes which emerge from data during analysis, encapsulating the essence of meaning or experience drawn from varied situations.
    Findings: Data analysis led to five main categories. One important category, which reconstructed was “destroyed relationships”. Being weaken in making sane and stable relationships with each other explains many problems in family including divorce. In spite of many activities in this area, yet couples need more skills to make healthy and safe relationship together. Another finding is that most of the women after divorce suffer from economic problems. Lack of job and sufficient income lead them to be dependent on their parents so that it is compulsory for them to live with parents. This results generally in some challenges like feeling of disturbance and discommode. The other problem of divorce for the women is social pressure, which is of great importance. Most of the time divorcees face suggestions for sexual relationship from the side of men legally or illegally. Although divorce generates many difficulties for women, it also has some positive consequences for them. For most of them divorce implies freedom not in the sense of promiscuity but being free of suffering life. After divorce women need support and feel alone so that most of them intend next marriage. This indicates that they are loyal to family in spite of their suffering from previous experience. It seems that some features of Iranian culture like family value, women’s socialization based on tender and passivity drive them to remarry. On the other hand, women who have a child and are responsible for his or her care, devote themselves to their children. This provides them to have an acceptable excuse against social pressure for being single.
    Conclusion and
    Discussion
    The main core category which emerged through subcategories was “hollow relationships”. All participants stated that after so many conflicts and challenges leading to divorce, they have felt that there is no meaning to continue their marital relationship. Grounded theory and Paradigm model were represented in the frame of causal and intermediate conditions¡ strategies as well as consequences. In sum, it seems that the meaning of divorce is under the influence of sexual discourse of the broader society than any other thing.
    Keywords: Grounded theory, divorce experience, divorced women, Mashhad
  • حسین قدرتی، طوبی شاه جهانی

    خانواده به منزله شبکه ای غیررسمی، بارزترین و واضح ترین سرمایه اجتماعی درون گروهی است که امنیت و پایداری جامعه را فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی دربین ساکنان شهر سبزوار صورت گرفته است. جهت تبیین رابطه سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی از نظریه کلمن و ویور استفاده شده است.
    این پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسش نامه 400 نفر از ساکنان شهر سبزوار را که در محدوده سنی 18 تا 65 سال قرار گرفته اند آزمون کرده است. روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای است.
    در نمونه تحت مطالعه، توزیع پراکندگی متغیر وابسته پژوهش نشان داد که میانگین کمتر از میانه است و بیشتر پاسخگویان کمتر از میانگین احساس امنیت می کنند. به علاوه، بیشترین میزان اعتماد، به مثابه سرمایه اجتماعی در خانواده، به افراد سال خورده و سپس به افراد جوان و میان سال اختصاص می یابد، که نشان می دهد میزان رابطه ها و معاشرت ها در بین افراد سال خورده قوی تر از افراد جوان و میان سال است.
    نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین میزان اعتماد به افراد جوان و میان سال به منزله مولفه های ذهنی سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی، رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد، اما بین میزان اعتماد به سال خورده هاو احساس امنیت اجتماعی رابطه ای مشاهده نشد. نتایج دیگر این پژوهش نشان داد که بین میزان معاشرت به منزله مولفه عینی سرمایه اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی رابطه ای وجود ندارد.

    کلید واژگان: احساس امنیت اجتماعی, سرمایه اجتماعی عینی (میزان معاشرت), سرمایه اجتماعی ذهنی(اعتماد به نسل ها)
    Hosein Ghodrati*, Toba Shah-Jahani

    Family as an informal network is the most eminent in-groupingsocial capital that may lead to security in the society. The current research has been done with the aim of investigating the relationship between social capital in family and feeling of social security among the inhabitants of Sabzevar city. Theories of Coleman and Weaver have been used to clarify the subject. The research has been conducted through survey research method. Questionnaire was utilized as the instrument of research. 400 individuals aged 18-65 in Sabzevar city were selected through cluster sampling.
    Findings of the research show that the mean of dependent variable is lower than median and most of respondents feel a social security of less than average. Moreover family members trust old people more than the middle age and youths. This indicates that older generation own more social capital than younger ones.  
    Results also show that, there is significant relationship between trust in young generation as well as mid generation and feeling of social security. There is no relationship between trust in old generation and feeling of social security. Furthermore, there is no relationship between the objective social capital and feeling of social security.

    Keywords: Social Security, objective social capital, subjective social capital, Trust
  • حسین قدرتی
    هدف از این مقاله بررسی روند اشتغال زنان در ایران و تفاوت های جنسیتی در این حوزه طی سال های 1335 تا 1385 است. این مطالعه نشان می دهد که در سه دهه ی اخیر در تمام گروه های سنی، شاهد کاهش مشارکت نیروی کار زنان هستیم. گر چه فراز و فرودهای زیادی در میزان مشارکت نیروی کار زنان رخ داده است اما همواره سطح اشتغال بسیار پایین است. الگوی سنی اشتغال در سه دهه ی اخیر نیز بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که این الگو عمدتا از نمودار M شکل تبعیت نمی کند. با استفاده از روش های تحلیل درجمعیت شناسی ریاضی، تغییرات در میزان خام اشتغال به دو مولفه تجزیه شده است. این مولفه ها عبارتند از تغییرات در ساختار سنی و تغییرات در میزان های اشتغال. نتایج نشان می دهد که نقش ساختار سنی رو به افزایش است؛ اما در مجموع سهم اندکی از تغییرات در میزان اشتغال خام را به خود اختصاص می دهد. تحلیل عوامل موثر بر اشتغال زنان نشان می دهد که عواملی در سطح کلان مانند مشکلات اقتصادی و سیاسی و در سطح خانواده مانند کاهش باروری، سطوح بالاتر تحصیلات، افزایش مخارج بر سطوح اشتغال زنان تاثیر بسزایی داشته است.
    کلید واژگان: اشتغال زنان, نابرابری, تجزیه, میزان خام اشتغال, الگوی سنی
    Hossein Ghodrati
    This study aims at investigating women’s employment trends in Iran between 1335 and 1385. Results show that in spite of some changes in women’s participation in labor force, the employment rate is still very low. Another feature of women’s participation in labor force is transformations in age patterns of employment so that in three last decades women’s participation in labor force has decreased in all age groups. Except 2006, a great number of employed women did not return to work after marriage and childbearing. Using decomposition method for crude activity rate of women, we conclude that most of changes in crude activity rate are due to changing in age specific activity rates and age composition has low effects. Along with macro level factors such as social and economic problems, other factors like fertility decline, rise of life expenditure and higher education had great impact on women’s employment rates.
    Keywords: Women Employment, Inequality, Decomposition, Crude Employment Rate, Age Pattern
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال