به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب حسین نیک رو

  • سعید رحمتی*، حمید رجبی، مهرداد سعدی، حسین نیکرو
    زمینه و هدف

    تمرین انسدادی روش تمرینی نسبتا جدیدی است که می تواند آثار تمرین در شرایط هایپوکسی را تا حدودی شبیه سازی کند و اثر مطلوبی بر سلول های خونی بگذارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره کوتاه مدت فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون بر سطح سرمی هموگلوبین، گلبول های قرمز خون و هماتوکریت در مردان فعال انجام شد.

     روش تحقیق:

    برای این منظور 24 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه خوارزمی به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به سه گروه رکاب زدن همراه با محدودیت جریان خون (8=n)، رکاب زدن بدون محدودیت جریان خون (8=n) و کنترل (8=n) تقسیم گردیدند. آزمودنی های گروه تمرین با انسداد و تمرین بدون انسداد به مدت 3 هفته، هر هفته 3 جلسه و در مجموع 9 جلسه تمرین کردند. هر جلسه تمرین شامل 3 وهله سه دقیقه ای رکاب زدن با شدت 50 درصد توان حداکثری بود که بین هر وهله 45-30 ثانیه استراحت وجود داشت. میزان فشار روی ران در گروه انسداد 170-140 میلی متر جیوه بود. متغیرهای وابسته با استفاده از دستگاه سلول شمار هماتولوژی و کیت های جمع آوری کننده خون که حاوی ماده ضد انعقاد بودند، اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های t وابسته، تحلیل واریانس یک طرفه، و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 0/05≥p استفاده گردید.

    یافته ها:

    نتایج درون گروهی نشان داد 3 هفته تمرین زیر بیشینه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا در مقایسه با پیش آزمون، باعث تغییرات معنی داری در مقادیرگلبول های قرمز (RBC)، هموگلوبین (HGB)، هماتوکریت (Hct) می شود (0/05>p)؛ اما این تغییرات در گروه های بدون انسداد و کنترل معنی دار نبودند. از طرف دیگر، نتایج بین گروهی نشان داد که 3 هفته فعالیت زیربیشینه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا در مقایسه با سایر گروه ها، میزان HGB (p=0/02)، RBC (p=0/002) و Hct (p=0/03) را به طور معنی داری افزایش می دهد.

    نتیجه گیری

    محدودیت جریان خون موضعی هنگام فعالیت زیر بیشینه رکاب زدن اثر مثبتی بر میزان HGB، RBC و Hct خون دارد؛ از این رومی توان انتظار داشت تمرین انسدادی تا حدی بتواند اثر تمرین در شرایط هایپوکسی را ایجاد نماید.

    کلید واژگان: محدودیت جریان خون, تمرین انسدادی, هموگلوبین, گلبول های قرمز خون, هماتوکریت}
    Saeed Rahmaty *, Hamid Rajabi, Mehrdad Saadi, Hossein Nikroo
    Background and Aim

    Occlusion training is a new training method that has a favorable effect on blood cells and also simulates the effect of training under hypoxia. The present study was aimed to investigate the effects of short-term sub-maximal cycling along with blood flow restriction on serum level of red blood cell (RBC), hemoglobin (HGB) and hematocrit (Hct ) in active males.

    Materials and Methods

     In this way, 24 physical education and sport sciences students from Kharazmi university were selected. They were assigned into three groups based on maximum power cycling including blood flow restriction group (n=8), cycling activity with unrestricted group (n=8) and control group (n=8). The Occlusion training and non-occlusion training groups have been trained for 3 weeks, 3 sessions per week. Each session included 3 stages of cycling with maximum power of 50 percent with a rest interval of 30-45 seconds for every session which lasted 3 minutes. The amount of pressure on the thigh of participants in the restriction group was 140-170 mm/Hg and the dependent variables were measured by using the cellular cell device containing anticoagulant. For statistical analyzing dependent samples t-test, one-way analysis of variance, and Tukey tests were used at the level of p≤0.05.

    Results

    The results showed that 3 weeks of submaximal cycling with blood flow restriction induced significant changes in RBCs, HGB and Hct (p≤0.05) as compared to pre-test. But these changes were not significant in the non-occlusion training and control groups. On the other hand, The inter-group analyses showed that after 3 weeks of submaximal cycling, there are significantly differences between restriction and no-restriction group regarding HGB (p=0.02), RBC (p=0.002) and Hct (p=0.03) indices

    Conclusion

    The results revealed that the local blood restriction during submaximal cycling have a positive effect on the blood levels of HGB, RBC, and Hct. Therefore oclussion training can simulates some degree of exercise effect in hypoxia conditions.

    Keywords: blood flow restriction, Oclussion training, Hemoglobin, Red blood cells, hematocrit}
  • پژمان معتمدی *، حسین نیکرو، کیوان حجازی
    مقدمه
    لپتین، از ژن چاقی تولید شده و به عنوان هورمون ضد چاقی که نقش کلیدی در تنظیم وزن دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی منتخب بر سطوح لپتین سرم، شاخص های آنتروپومتریک و حداکثر اکسیژن مصرفی مردان چاق است.
    مواد و روش ها
    تعداد 20 آزمودنی در دو گروه تجربی (10نفر) و کنترل (10 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. برنامه تمرین هوازی شامل 8 هفته تمرینات هوازی بود که در هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 40 دقیقه با شدتی معادل 55 تا 60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره اجرا شد. پیش ازشروع و در پایان دوره تمرین هوازی، سطوح لپتین سرم، شاخص های آنتروپومتریک و حداکثر اکسیژن مصرفی ارزیابی شد. برای مقایسه میانگین های درون گروهی و بین گروهی به ترتیب از روش آماری تی استیودنت و مستقل استفاده شد. نتایج در سطح معنی داری 05/0>p آزمایش شدند.
    یافته ها
    گروه هشت هفته برنامه تمرین هوازی منجربه افزایش معنی داری در حداکثر اکسیژن مصرفی (00/0=p) شد. مقادیر سرمی لپتین(007/0=p)، وزن بدن(002/0=p)، نمایه توده بدن(003/0=p)، درصد چربی بدن (002/0=p) و نسبت دورکمر به باسن(013/0=p) در مردان چاق غیرفعال گروه تجربی کاهش معنی دار یافت. میانگین های بین گروهی در متغیرهای وزن، نمایه توده بدن، درصدچربی بدن، نسبت دورکمر به باسن و حداکثر اکسیژن مصرفی در بین دو گروه تفاوت معنی دار دارد(05/0
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد یک دوره تمرین هوازی منتخب تاثیر مطلوبی بر بهبود سطوح لپتین سرم و حداکثر اکسیژن مصرفی مردان چاق دارد.
    کلید واژگان: لپتین, حداکثر اکسیژن مصرفی, مردان چاق}
    Pejman Motamedi *, Hossin Nikroo, Keyvan Hejazi
    Introduction
    Leptin, the generated obese gene and as an anti-obesity hormone that plays a key role in have regulated weight. We aimed to investigate the effects of eight weeks selected aerobic training on serum leptin levels, anthropometric indices and maximal oxygen consumption (VO2max) in obese men.
    Material and
    Methods
    20 healthy elderly women were selected by convenience sampling method and were randomly assigned to control (n=10) and experimental (n=10). The program training include: 40 min per session, 3 times per week for 8 weeks participate in aerobic exercise with 55-60 HRR%. Pre and post of aerobic exercise, serum leptin levels, anthropometric indices and VO2max evaluated. To make intra and intergroup comparisons t-test for dependent and independent samples were used. For all statistical comparisons, the level of significance was set at p
    Results
    Eight weeks aerobic exercise lead to increase of Vo2max (p=0.00) significantly. The amount of leptin (p=0.007), weight (p=0.002), BMI (p=0.003), body fat percent (p=0.002) and WHR (p=0.013) in sedentary obese men in experimental group reduced significantly. The variations of between groups in weight, BMI, BFP, WHR and Vo2max in two groups have differences.
    Conclusion
    The results of this study showed that selected aerobic training have favorable influence on improvement of serum leptin levels and VO2max in obese men.
    Keywords: Leptin, Vo2max, Obese men}
  • حسین نیک رو، مریم محمدیان، محسن نعمتی*، حمیدرضا سیما، سید رضا عطارزاده حسینی
    مقدمه
    استئاتوهپاتیت غیر الکلی (Non-alcoholic steatohepatitis یا NASH)، قسمتی از طیف کبد چرب غیر الکلی (Non-alcoholic fatty liver disease یا NAFLD) است. تاکنون درمان دارویی ویژه ای برای این بیماران ابداع نشده و اصلاح سبک زندگی به عنوان بهترین روش درمانی تایید شده است. هدف این مطالعه، مقایسه تاثیر رژیم غذایی همراه با فعالیت ورزشی هوازی و رژیم غذایی به تنهایی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به NASH بود.
    روش
    25 بیمار با دامنه سنی 55-18 سال به طور تصادفی به دو گروه رژیم غذایی همراه با فعالیت ورزشی هوازی (12 نفر) و رژیم غذایی به تنهایی (13 نفر) تقسیم شدند. رژیم غذایی کم کالری برای هر دو گروه 500 کیلو کالری کمتر از انرژی محاسبه شده روزانه بود. گروه اول علاوه بر داشتن رژیم غذایی، به مدت 12 هفته و هفته ای سه جلسه با شدت 60-55 درصد ضربان قلب ذخیره ای در فعالیت ورزشی هوازی شرکت کردند. سطح کیفیت زندگی با تکمیل پرسش نامه کیفیت زندگی فرم کوتاه (Short form-36 یا SF-36) و نمای سونوگرافی کبد پیش و پس از 12 هفته مداخله اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در بررسی کیفیت زندگی در گروه رژیم غذایی همراه با فعالیت ورزشی هوازی، عملکرد فیزیکی، محدودیت عملکرد در اثر بیماری جسمانی، نمره مولفه های جسمانی، سلامت عمومی و نشاط و در گروه رژیم غذایی به تنهایی، سلامت عمومی و نشاط تغییرات معنی داری را نشان داد. همچنین کاهش معنی داری در نمای سونوگرافی گروه رژیم غذایی همراه با فعالیت ورزشی هوازی مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    افزودن فعالیت ورزشی هوازی به رژیم غذایی کم کالری باعث بهبود بیشتر کیفیت زندگی و نمای سونوگرافی در بیماران مبتلا به NASH شد.
    کلید واژگان: رژیم غذایی, فعالیت ورزشی هوازی, کیفیت زندگی, سونوگرافی, استئاتوهپاتیت غیر الکلی}
    Hossein Nikroo, Maryam Mohammadian, Mohsen Nematy*, Hamid Reza Sima, Seyed Reza Attarzadeh Hosseini
    Background and Aims
    Nonalcoholic steatohepatitis (NASH) is part of nonalcoholic fatty liver disease (NAFLD). No special medical treatment is known for this disease, and lifestyle modification is the best known method of treatment. We aimed to compare the effect of diet and aerobic exercise with that of diet alone on the quality of life of patients with NASH.
    Methods
    In the present study, 25 patients within the age of range of 18-55 years were randomly divided into two groups of diet along with aerobic exercise (n = 12) and diet alone (n = 13). The low-calorie diet in both groups included 500 kilocalories of energy less than the estimated daily energy requirement. In addition to diet, the first group participated in aerobic exercise for a period of 12 weeks, 3 days a week with 55–60% heart rate reserve. Quality of life score was measured by the short form-36 (SF-36) and ultrasonography at the beginning and the end of the study.
    Results
    In assessment of quality of life in diet along with aerobic exercise group, physical function, performance limitations due to illness, physical component score, general health, and vitality showed significant changes. In the diet alone group, general health and vitality improved after the intervention. Moreover, a significant reduction was observed in ultrasonographic features of fatty liver of those who also had aerobic exercise.
    Conclusion
    Results of this study showed that addition of aerobic exercise to low-calorie diet was more effective in the improvement of quality of life and ultrasonographic features of patients with NASH.
    Keywords: Aerobic exercise, Diet, Quality of life, Ultrasonography, Nonalcoholic steatohepatitis}
  • حسین نیک رو*، مهرعلی باران چشمه، سید اصغر آزوره
    اهداف
    سربازان در دوره ی آموزشی نیاز به سطوح مطلوبی از آمادگی جسمانی می باشند. هدف از این پژوهش حاضر مقایسه ی تاثیر تمرینات ترکیبی منتخب و تمرینات ورزشی جاری بر بهبود سطوح آمادگی جسمانی و شاخص های تن سنجی مشمولان مراکز آموزش سربازی بود.
    روش ها
    در این مطالعه 42 سرباز سالم به صورت تصادفی به دو گروه تجربی، گروه تمرینات ترکیبی منتخب (21 نفر) و گروه تمرینات ورزشی جاری (21 نفر) تقسیم شدند و در دو مرحله ی پیش و پس آزمون مورد مقایسه قرار گرفتند. هر دو گروه به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه طی دوره ی آموزشی به فعالیت های ورزشی پرداختند. داده ها با استفاده از روش آماری تی در گروه های همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0>P آزمایش شدند.
    یافته ها
    هر دو گروه افزایش معنی داری در استقامت کمربند شانه ای، اندام فوقانی، انعطاف پذیری، چابکی و کاهش معنی داری در وزن، نمایه توده ی بدن و درصد چربی بدن را نشان دادند. در گروه تمرینات ترکیبی منتخب افزایش معنی داری استقامت قلبی- تنفسی، عضلات شکم، سرعت و توان اندام تحتانی و کاهش معنی داری محیط شکم، محیط باسن مشاهده شد و هم چنین بین دو گروه تفاوت معنی داری در افزایش استقامت قلبی- تنفسی، عضلات شکم، کمربند شانه ای، توان اندام تحتانی و چابکی وجود داشت. هیچ تفاوت معنی داری در تغییرات میانگین های درون گروهی و بین گروهی محیط کمر وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    برنامه ی تمرینات ترکیبی منتخب نسبت به تمرینات ورزشی جاری پاسخ موثرتری را بر بهبود سطوح آمادگی جسمانی سربازان دارد.
    کلید واژگان: تمرینات ترکیبی منتخب, آمادگی جسمانی, سربازان}
    Hossein Nikroo *, Barancheshme, Azoore
    Aims
    During the training period of national service، soldiers need a reasonable level of physical fitness. This research aimed to compare the effects of combined selection of exercises and current sports activities on the improvement of physical fitness and anthropometric indices of soldiers.
    Methods
    Forty-two healthy soldiers were randomly divided into two experimental groups of combined selection of exercise (21 individuals) and current sports activities (21 people). They were compared together by means of pretest and posttest results. Both groups underwent 24 sessions of training for 8 weeks. Each session was 45 minutes and there were 3 sessions in every week. Then، Data were analyzed by Paired Samples and Independent Samples T Test، at a significance level of P<0/05.
    Results
    Both groups showed significant increase in scapula endurance، upper extremities endurance، flexibility، agility. Moreover، there was significant decrease in BMI، BFP، and weight. The results of combined selection of exercises group indicated significant increase in cardio-respiratory endurance، abdominal muscles endurance، speed، lower limb power، ​​as well as significant decline in abdominal circumference and hip circumference. There was also significant difference between two groups in cardio-respiratory endurance، abdominal muscles endurance، scapula endurance، lower limb power، and agility. There was no significant difference in between-group and within-group means of waist circumference either.
    Conclusion
    Combined Selection of exercises was more effective than current sports program on the improvement of the physical fitness of soldiers.
    Keywords: Combined Selection exercises, Physical fitness, Soldiers}
  • حسین نیک رو*، مهرعلی باران چشمه
    اهداف
    یکی از اصلی ترین بخش های آموزش نظامیان تمرین های آماده سازی جسمانی می باشد. هدف این پژوهش مقایسه تاثیر دو شیوه برنامه ی تمرین هوازی تناوبی و تداومی بر حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، نمایه توده ی بدن (BMI) و درصد چربی بدن دانشجویان مرد دانشگاه افسری ناجا بود.
    روش ها
    بدین منظور 50 دانشجو با دامنه ی سنی23- 19 سال به عنوان نمونه ی آماری به روش نمونه گیری ساده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 25 نفره برای اجرای تمرینات هوازی تناوبی و تداومی تقسیم شدند. هر گروه به مدت 8 هفته، هر هفته 5 جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه به تمرینات هوازی مورد نظر پرداختند. برنامه تمرینات هوازی تناوبی شامل دویدن های تناوبی به مسافت های 100، 200، 300، 400 و 600 متر با شدت 85-80 درصد ضربان قلب ذخیره ای همراه با استراحت بین دورها و ست ها و تمرینات هوازی تداومی شامل دویدن های مداوم بدون استراحت با شدت 60-55 درصد ضربان قلب ذخیره ای بود. داده ها با استفاده از روش آماری تی در گروه های همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0>P آزمایش شدند.
    یافته ها
    هر دو گروه تمرین هوازی تناوبی و تداومی افزایش معنی داری در حداکثر اکسیژن مصرفی و کاهش معنی داری در نمایه توده ی بدن را نشان دادند و هم چنین بین دو گروه تفاوت معنی داری در افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی مشاهده شد. هیچ تفاوت معنی داری در تغییرات میانگین های درون گروهی و بین گروهی درصد چربی بدن وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    یک دوره تمرین هوازی تناوبی نسبت به یک دوره تمرین هوازی تداومی پاسخ موثرتری را بر بهبود VO2max، BMI و درصد چربی بدن دارد.
    کلید واژگان: ورزش هوازی, تمرین تناوبی, تمرین تداومی, حداکثر اکسیژن مصرفی, نمایه توده ی بدن, درصد چربی بدن, دانشجوی افسری}
    Hossein Nikroo *, Mehr Ali Barancheshme
    Aims
    One of the main parts of the militaries’ education is the physical preparation training. We aimed to compare the effect of aerobic interval and continuous training program on maximal oxygen consumption (VO2max), Body Mass Index (BMI), and body fat percentage in officer students.
    Methods
    Fifty students within 19 to 23 years were randomly divided into two groups and underwent aerobic interval training (n=25) and aerobic continuous training (n=25). Each group participated in aerobic training for eight weeks and five sessions a week; each session was at least 45 minutes. Aerobic interval training program included running periodic to distances of 100,200,300, 400 and 600 meters, with 80-85% heart rate reserve (HRR), and with rest between repetitions and periods; and aerobic continuous training program included running continually, without rest, with 55-60% HRR. Data were analyzed by Paired Samples and Independent-Samples T Test, at a significance level of P<0/05.
    Results
    There was no significant difference in body fat percentage within and between groups. BMI decreased and VO2max increased significantly in both groups and the only significant difference between two groups was in the VO2max value.
    Conclusion
    Aerobic interval training program may be more effective than aerobic continuous training program on improving VO2max, BMI and body fat percentage.
    Keywords: Aerobic Exercise, Interval Training, Continuous Training, VO2max, BMI, Body Fat Percentage, Officer Student}
  • کیوان حجازی، سید رضا عطارزاده حسینی، حسین نیکرو
    مقدمه
    روزه داری در ماه رمضان یک تکلیف مذهبی و باور اعتقادی است که بر همه مسلمانان سالم و بالغ واجب است. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه تاثیر یک ماه روزه داری و فعالیت ورزشی منظم بر شاخص های بیوشیمیایی و هماتولوژی خون مردان فعال و غیرفعال می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 26 مرد سالم 18 تا 30 سال در دو گروه روزه دار غیرفعال (13 نفر) و گروه روزه دار فعال (13 نفر) قرار گرفتند. از هر دو گروه دو نمونه خون جهت آزمایش های بیوشیمیایی و هماتولوژی در روز اول و روز 29 ماه رمضان گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس تکراری تجزیه و تحلیل شدند
    نتایج
    در هر دوگروه میانگین شاخص های هماتوکریت، تعداد گلبول های قرمز، TC، LDL، HDL، LDL/HDL، TC/HDL و VLDL در آخر ماه رمضان کاهش معناداری نسبت به ابتدای ماه رمضان داشته است. مقادیر HDL طی روزه داری در گروه روزه دار فعال (023/0P=) و گروه روزه دار غیرفعال (042/0P=) در ابتدا و انتهای مطالعه افزایش معناداری یافته است. کاهش سطوح FBS تنها در گروه روزه دار فعال معنادار بود (05/0>P).
    نتیجه گیری
    روزه داری در ماه مبارک رمضان توام با انجام فعالیت های ورزشی منظم می تواند تغییرات مثبتی در شاخص های هماتولوژیکی- بیوشیمیایی سرمی به وجود آورد که این می تواند به علت تغییر در رژیم غذایی و واکنش های زیست حیاتی بدن روزه داران به گرسنگی و فعالیت بدنی در طول ماه رمضان باشد.
    Keyvan Hejazi, Attarzadeh Seyyed Reza, Hossein Nikroo
    Introduction
    Fasting during Ramadan is a religious obligation and belief for healthy and adult Moslems. The aim of the study was to determine the effects of Ramadan fasting and physical activity on blood hematological-biochemical parameters.
    Methods
    In this study twenty six healthy males were assigned into two experimental groups, non-active fasting (13 people) and active fasting (13 people) groups. Two blood samples were taken from each group at the beginning and end of Ramadan. The data was analyzed through repeated measure ANOVA.
    Results
    At the end of Ramadan, Hematocrit (Hct), red blood cell count (RBC), TC, LDL, HDL, LDL: HDL, TC: HDL and VLDL decreased significantly in both groups (P<0.05). Amount of HDL during fasting increased significantly in active fasting (P=0.023) and non-active fasting (P=0.042). The FBS levels reduced significantly only in active fasting group (P<0.05).
    Conclusion
    Fasting during Ramadan by regular physical activity led to the positive alterations in Hematological-Biochemical Index. These changes can be due to the alterations in diet, biology response of the body to the starving and physical activity during Ramadan.
    Keywords: Ramadan Fasting, Physical activity, Hematological, biochemical index, Active, non, active men}
  • حسین نیکرو، محسن نعمتی*، حمیدرضا سیما، سید رضاعطارزاده حسینی، مسعود پزشکی راد، عباس اسماعیل زاده
    Hossein Nikroo, Mohsen Nematy, Hamid Reza Sima, Seyed Reza Attarzade Hosseini, Masoud Pezeshki Rad, Abbas Esmaeilzadeh, Hasan Vossoughinia, Maryam Mohammadian Damasaki
    Background

    Nonalcoholic steatohepatitis (NASH) is part of a broad spectrum of nonalcoholic fatty liver diseases that can lead to cirrhosis. To date، there is no effective medical treatment for NASH. We aim to compare the effect of aerobic exercise in conjunction with diet to diet alone on the improvement of metabolic syndrome and insulin resistance in patients with NASH.

    Materials And Methods

    We enrolled 23 NASH patients، ages 25-50 years، and randomly divided them into two groups، aerobic exercise plus diet (n=12) or diet alone (n=11). In this study، diet in both groups included 500 kilocalories of energy less than the estimated daily energy requirement. In addition to diet، the first group participated in aerobic exercises that consisted of walking، jogging and running، for a period of eight weeks، three days a week at a 55%-60% heart rate reserve. For all patients، we measured blood pressure، Waist Circumference، serum ALT، HDL، TG، FBS، insulin levels، and insulin resistance according to HOMA-IR at baseline and after eight weeks. We analyzed data with the paired and independent samples t-test، at a significance level of p <0. 05.

    Results

    Although، there was no significant difference noted in patients in the diet only group، HOMA-IR، Systolic Blood Pressure، Diastolic Blood Pressure، FBS، ALT، and insulin levels significantly decreased in patients who underwent both diet and exercise. Serum TG levels and WC decreased significantly in both groups. In a comparison between the groups، there was a significant decrease observed in WC، FBS، and ALT.

    Conclusion

    Aerobic exercise in conjunction with diet may be more effective than diet alone in the treatment of patients with NASH.

    Keywords: Aerobic exercise, Diet, Insulin resistance, Metabolic Syndrome, Nonalcoholic steatohepatitis}
  • کیوان حجازی، حسین نیکرو، سید رضا عطار زاده حسینی، محسن نعمتی
    مقدمه
    تاکنون درباره اثر روزه داری همراه با فعالیت ورزشی بر سطوح اسمولاریته و غلظت الکترولیت ها نتایج کم و متناقضی ارائه شده است. هدف این تحقیق مقایسه تاثیر یک ماه روزه داری و فعالیت ورزشی منظم بر ترکیبات بدن، غلظت الکترولیت های سرم و اسمولاریته مردان فعال و غیرفعال بود.
    روش بررسی
    در این تحقیق 26 آزمودنی به طور مساوی در دو گروه فعال و غیرفعال روزه دار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه فعال طی ماه رمضان هر هفته سه جلسه در تمرینات فوتبال شرکت داشتند. تمامی اندازه گیری ها در روز اول و آخر ماه رمضان تکرار و برای آنالیز نتایج از آزمون اندازه های تکراری استفاده شد.
    نتایج
    تفاوت میانگین های وزن، نمایه توده بدن، نسبت محیط کمر به باسن، مواد معدنی، پروتئین و آب کل بدن در هر دو گروه معنی دار بود(05/0≥P). میانگین نمایه توده بدن، نسبت محیط کمر به باسن، درصد چربی بدن، مواد معدنی و آب کل بدن بین دو گروه تفاوت معنی دار داشت(05/0≥P). تفاوت میانگین های درون گروهی متغیرهای گلوکز، پتاسیم، اوره و آلبومین در هر دو گروه معنی دار بود(05/0≥P). تفاوت درون گروهی و بین گروهی اسمولاریته سرم در گروه فعال و غیرفعال روزه دار معنی دار نبود(05/0
    کلید واژگان: روزه داری, الکترولیت های سرمی, اسمولاریته, مردان فعال و غیرفعال}
    K. Hejazi, H. Nikroo, R. Attarzadeh Hosseini, M. Nematy
    Introduction
    Ever since there is insufficient and incoherent information about the effect of the Ramadan Fasting together with regular exercise on levels of serum osmolarity، and electrolytes concentration. The aim of this study was to compare the effect of fasting and physical activity on active and non-active males’ body composition، serum osmolarity levels and some parameters of electrolytes.
    Methods
    Twenty six healthy males، who were selected by convenience sampling method، were divided into two (active and non-active) groups. The Active group participated in football training for three sessions per week during the fasting month. All measurements were repeated on the first and last day of fasting month and were used to analyze the test results.
    Results
    The average differences were significantly decreased in weight، BMI، WHR، mineral، total water in two groups (P≤0. 05). There was a significant difference in average of BMI، WHR، body fat، mineral and total water between two groups (P≤0. 05). Within-group mean differences in glucose، potassium، urine and albumin in both groups were significant (P≤0. 05). Differences of serum osmolarity in between- and within-groups were not significant in both groups. While، glucose decreased significantly، the levels of the protein decreased، and urea increased significantly only in non active fasting group.
    Conclusion
    According to these results، regular exercise together with the Ramadan fasting result in change in some serum osmolarity index، electrolytes and water. Therefore، it is necessary to protect the athletics against the malnutrition in Ramadan fasting by using the diet schedule and enough water.
    Keywords: Ramadan Fasting, Osmolarity, Serum electrolytes, Active, non active men}
  • حسین نیکرو، سید رضا عطارزاده حسینی
    هدف از این پژوهش، تعیین فراوانی و سبب شناسی آسیب های ورزشی ژیمناست های مرد نخبه در سطح لیگ برتر و دسته یک باشگاه های ایران بود. این پژوهش از نوع تحقیقات زمینه یابی، با بهره گیری از شیوه مطالعه ی گذشته نگر می باشد. نمونه ی آماری پژوهش شامل 42 ژیمناست با ویژگی سن: 09/9 ± 45/19 سال، قد: 58/5 ± 05/170 سانتی متر، وزن: 61/5 ± 5/63 کیلوگرم، BMI: 82/1 ± 97/21 کیلوگرم مترمربع و نیز سابقه ی ورزشی 15/3 ± 9/12 سال بودند. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته با ضریب پایایی 85/0 جمع آوری شد. پرسشنامه ی ثبت آسیب های ورزشی شامل سه بخش: جمعیت شناسی با شش سوال، سبب شناسی با 15 سوال و جدول تعیین فراوانی آسیب ها در شش وسیله بود. داده ها با نرم افزار SPSS ویرایش 15 به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در حرکات زمینی و پرش خرک اندام تحتانی به ترتیب با 5/43 و 3/79 درصد و نیز در خرک حلقه، دارحلقه، پارالل و بارفیکس اندام فوقانی به ترتیب با 1/61، 9/61، 8/65، 1/67 درصد و هم چنین در مجموع شش وسیله اندام فوقانی با 1/54 درصد بیشترین درصد فراوانی محل آسیب ها را به خود اختصاص دادند. ژیمناست ها اظهار کردند که مهم ترین سبب، آسیب هایشان استفاده نکردن از وسایل کمک آموزشی و خستگی بود؛ بنابراین با در نظر گرفتن این ریسک فاکتورها می توان احتمال وقوع آسیب ها را کاهش داد.
    کلید واژگان: آسیب های ورزشی, ژیمناست نخبه, شیوع, سبب شناسی}
  • حسین نیکرو، حمیدرضا سیما، سید رضاعطارزاده حسینی، محسن نعمتی
    زمینه و هدف
    بیماری استئاتو هپاتیت غیرالکلی (NASH) قسمتی از طیف وسیع بیماری مزمن کبدچرب غیرالکلی است که شیوع آن به طور موازی با افزایش شیوع چاقی در حال افزایش است. هدف، بررسی اثر رژیم غذایی همراه و بدون برنامه ی تمرین هوازی بر شاخص های تن سنجی و آمادگی قلبی تنفسی بیماران مبتلا به NASHبود.
    مواد و روش کار
    مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بوده، که در سال 1389 در بیمارستان امام رضا(ع) مشهد انجام شد. بدین منظور 24 بیمار NASH با دامنه ی سنی 25 تا 50 سال، به طور تصادفی به دو گروه رژیم غذایی همراه با تمرین هوازی (12بیمار) و رژیم غذایی به تنهایی (12بیمار) تقسیم شدند. رژیم غذایی در هر دو گروه 500 کیلوکالری کمتر از انرژی محاسبه شده روزانه و تمرین هوازی تنها در گروه اول به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) و با شدت 55 تا 60 درصد ضربان قلب ذخیره ای بود. شاخص های تن سنجی و اوج اکسیژن مصرفی بیماران در دو گروه پیش و پس از هشت هفته مداخله ا ندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش آماری تی در گرو ه های همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0> pآزمایش شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد، در دو گروه تمام شاخص های تن سنجی کاهش و اوج اکسیژن مصرفی افزایش معناداری داشت. تفاوت کاهشی معنا داری بین دو گروه در متغیرهای دور کمر، نسبت دور کمر به باسن، نسبت دور کمر به قد و اوج اکسیژن مصرفی وجود داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه، تاثیر مطلوب تری بر کاهش چاقی مرکزی و احشایی و پیشرفت آمادگی قلبی تنفسی بیماران مبتلا به NASH را بوسیله رژیم غذایی همراه با برنامه ی تمرین هوازی نشان داد.
    کلید واژگان: تمرین هوازی, رژیم غذایی, آمادگی قلبی تنفسی, تن سنجی, استئاتوهپاتیت غیرالکلی}
    Background And Objective
    Nonalcoholic Steatohepatitis (NASH) is as a part of a broad spectrum of nonalcoholic fatty liver disease, and its prevalence is increasing in parallel with the increasing prevalence of obesity. The purpose of this study was to examine the effect of restricted diet with or without aerobic training program on cardio respiratory fitness and anthropometric indices in patients with NASH.
    Materials And Methods
    Twenty-three NASH patients aged 25 to 50 were randomly divided into two groups: restricted diet accompanied by aerobic exercise (n=12) and diet alone (n=12). The caloric intake in both groups included 500 Kcal less than the estimated daily energy requirement. In addition to the diet the first group participated in an aerobic exercise program for a period of 8 weeks, 3 days a week with a 55–60% heart rate reserve. Anthropometric indices and peak oxygen consumption (VO2peak) were measured before and after eight weeks of intervention. Data were analyzed by Paired Samples and Independent-Samples T Test; The different with P<0.05 were considered significant.
    Results
    Results showed a significant decrease in anthropometric measurements and a significant increase in peak oxygen consumption in both groups. There was, however, a significant difference between the two groups in Waist Circumference, Waist to Hip Ratio, Waist to Height Ratio and VO2peak.
    Conclusion
    Results from this study showed that the combined program of aerobic exercise with diet was more effective than diet alone on reducing central obesity and visceral adiposity and improving cardio respiratory fitness in patients with NASH.
  • حسین نیکرو، سید رضاعطارزاده حسینی*، حمیدرضا سیما، محسن نعمتی
    مقدمه و هدف

    بیماری استئاتوهپاتیت غیرالکلی(NASH) قسمتی از طیف وسیع بیماری مزمن کبد چرب غیرالکلی است. در90٪ موارد، بیماران مبتلا به NASH با غلظت بالای آمینوترانسفرازهای سرم تشخیص داده می شوند. هدف این پژوهش، مقایسه تاثیر رژیم غذایی و برنامه تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی بر سطوح آمینوترانسفرازهای سرم(ALT و AST) بیماران NASH بوده است.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش، 23 بیمار NASH با دامنه سنی 25 تا 50 سال، به طور تصادفی به دو گروه رژیم غذایی(11 نفر) و تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی(12 نفر) تقسیم-شدند. رژیم غذایی هر دو گروه 500 کیلوکالری کمتر از انرژی روزانه آنها بود و گروه دوم، علاوه بر داشتن رژیم غذایی به مدت هشت هفته سه جلسه ای با شدت 55 تا 60٪ ضربان قلب ذخیره در تمرین های هوازی (پیاده روی، جاگینگ و دویدن) شرکت کردند. آمینوترانسفرازهای سرم پیش و پس از مداخله به روش فتومتریک اندازه گیری و نتایج با استفاده از تی استیودنت همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0>P آزمایش شدند.

    نتایج

    تغییرات درون گروهی مقادیر ALT و AST سرم بیماران گروه رژیم غذایی تفاوت معنی-داری نداشت؛ اما همین تغییرات در گروه تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی معنی دار بود. مقایسه میان گروهی، تفاوت معنی داری را در سطوح آمینوترانسفرازهای سرم نشان داد.

    نتیجه گیری

    کاهش آمینوترانسفرازهای سرم به سبب کاهش عوامل پاتوژنز بیماری، کاهش التهاب هپاتوسیت ها و بهبود عملکرد سلول های کبدی به وجود می آید. به احتمال، برنامه تمرین هوازی توام با رژیم غذایی در مقایسه با رژیم غذایی با کاهش آمینوترانسفرازهای سرم تاثیر بهتری بر پیشگیری، کنترل و درمان بیماری NASH دارد.

    کلید واژگان: رژیم غذایی, تمرین هوازی, آمینوترانسفرازها, کبد چرب غیرالکلی}
    Hossein Nikroo, Seyed Reza Attarzade Hosseini, Hamidreza Sima, Mohsen Nematy
    Background And Objective

    Non-alcoholic steatohepatitis (NASH) is part of a broad spectrum of chronic nonalcoholic fatty liver disease. Patients in 90% of cases characterized by elevated levels of serum aminotransferases. The purpose of this study was to compare the effect of diet and aerobic training with diet on serum aminotransferases levels in patients with NASH.

    Materials And Methods

    Twenty-three NASH patients with an age range of 25 to 50 years old were randomly divided into two groups of diet (n=11) and aerobic training with diet (n=12). In this study, diet in both groups included 500 kilocalories of energy and loss was daily calculated. The second group in addition to diet also participated in aerobic training which consisted of walking, jogging and running for a period of 8 weeks, 3 days a week with 55–60% heart rate reserve.Serum aminotransferases levels before and after the intervention was measured by photometric method. Data were analyzed by paired samples and independent-samples t-test at a significance level of p<0.05.

    Results

    The changes within groups regarding serum ALT and AST levels were not significant in patients of diet group; but changes were significant in aerobic training plus diet group. The comparison of between groups showed that there exists a significant difference between both groups in levels of serum aminotransferases.

    Conclusion

    Reduction of serum aminotransferases levels occurs due to reduced risk factors pathogeneses and reduced hepatocyte inflammation. Probably, the combined program (aerobic exercise with diet) is more effective for prevention, control and treatment of NASH.

بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال