حسین کاظمیان
-
مواد رنگزای موجود در اسپرک کاربرد زیادی در رنگرزی الیاف نساجی به ویژه فرش دستباف دارد. در رنگرزی الیاف سلولزی و پروتئینی مقدار قابل توجهی از این مواد رنگزا در پساب رنگرزی باقی می ماند که عامل ایجاد آلودگی زیست محیطی می شود. در این پژوهش، سنتز و مشخصه یابی یک چارچوب آلی- فلزی حاوی گروه آمینو به منظور حذف مواد رنگزای موجود در پساب رنگرزی مورد بررسی قرار گرفته است. شرایط حذف رنگ به روش تک پارامتری بهینه سازی شده و اثر عوامل موثر مانند غلظت اولیه ماده رنگزا، مقدار جاذب و pH بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که چارچوب آلی فلزی سنتزشده قادر است در pH 5، زمان 120 دقیقه، دمای محیط، مقدار جاذب 0.07 گرم بیشترین مقدار حذف رنگ را در محلولی با غلظت اولیه 240 میلی گرم در لیتر انجام دهد. همچنین داده های سینتیکی و ایزوترم جذب نشان می دهند که سرعت حذف رنگ از رابطه نفوذ درون ذره ای و ایزوترم فروندلیچ پیروی می کند. فرایند جذب مواد رنگزا توسط جاذب گرمازا و فیزیکی است.کلید واژگان: چارچوب آلی فلزی, اسپرک, رنگرزی, تصفیه پساب, لوتیولینThe available dyes in the Reseda luteola are widely used in dyeing textile fibers, especially hand-made carpets. In the dyeing of cellulose and protein fibers, a significant amount of these dyes remain in the dyeing effluent, which causes environmental pollution. In this research, the synthesis and characterization of a metal-organic framework (MOF) containing an amino group has been investigated in order to remove the dyes present in the dyeing effluent. Dye removal conditions have been optimized by the single-parameter method, and the effect of effective factors such as the initial concentration of the dye, amount of adsorbent, and pH have been investigated. The results show that the synthesized MOF can remove the highest amount of dye in a solution with an initial concentration of 240 mg/l at pH 5, time 120 minutes, ambient temperature, and amount of adsorbent 0.07 g. Also, the kinetic data and adsorption isotherm show that the rate of dye removal follows intraparticle diffusion and Freundlich isotherm. The adsorption process is exothermic and physical adsorption process.Keywords: Metal, Organic Framework Reseda Luteola Dyeing Wastewater Treatment Luteolin
-
مقدمه
بیوفیلم باکتریایی از جنبه های مختلفی مانند بیماری های وابسته به عفونت های مزمن انسانی، پلاک دندان، عفونت اجسام خارجی مانند کاتترها و سایر بیماری های عفونی اهمیت دارد. سودوموناس آیروژینوزا یکی از عوامل عفونی تولیدکننده بیوفیلم است که باعث ایجاد عفونت های شدیدی می شود؛ بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی ارتباط میان قدرت تولید بیوفیلم و مقاومت به کلاس های مختلفی از آنتی بیوتیک های بتالاکتام است.
مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، تعداد 113 نمونه از زخم بیماران سوختگی بستری در بیمارستان های تهران و اهواز در سال 1400 جمع آوری گردید. جدایه های سودوموناس آیروژینوزا با روش های استاندارد بیوشیمیایی و مولکولی تشخیص داده شدند. الگوهای مقاومت آنتی بیوتیکی با روش دیسک دیفیوژن و ژن های بتالاکتاماز با روش واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) شناسایی گردیدند. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS vol.2020 آنالیز شد.
یافته های پژوهش:
40 جدایه سودوموناس آیروژینوزا شناسایی گردید و همه این جدایه ها تولیدکننده بیوفیلم بودند. مقاومت کارباپنم در 16 جدایه تشخیص داده شد و blaTEM (15 جدایه)، blaVIM (12 جدایه) و blaCTX-M (8 جدایه) شایع ترین ژن های بتالاکتاماز بودند. بیشترین مقاومت به سفوتاکسیم، سفتازیدیم، مروپنم، ایمیپنم و پیپراسیلین مشاهده گردید و 16 جدایه به این آنتی بیوتیک ها مقاوم بودند. در بررسی نهایی جدایه های مولد کارباپنماز (40 درصد از جدایه ها) توانایی اتصال قوی داشتند و هیچ کدام از جدایه ها فاقد توانایی تشکیل بیوفیلم نبودند.
بحث و نتیجه گیریمقاومت آنتی بیوتیکی به ویژه مقاومت به کارباپنم، در میان جدایه های سودوموناس آیروژینوزا که عامل عفونت زخم های سوختگی هستند، قابل توجه بود. ترکیب مقاومت کارباپنم با تولید بیوفیلم می تواند به عفونت های شدید و دشوار منجر شود. برای درمان بیماری های عفونی پیشنهاد می گردد که علاوه بر مبارزه با مقاومت های میکروبی، می بایست به دنبال راهی برای از بین بردن بیوفیلم باکتریایی نیز بود.
کلید واژگان: بیوفیلم, سودوموناس آئروژینوزا, مقاومت های میکروبیIntroductionBacterial biofilm assumes importance across various contexts, including chronic human infections, dental plaque, and infections associated with foreign bodies such as catheters. Pseudomonas aeruginosa, recognized for its biofilm-forming capacity, is implicated in the onset of diverse infections. This study aims to explore the correlation between biofilm production and resistance to distinct classes of beta-lactam antibiotics.
Material & MethodsIn this cross-sectional investigation, 113 wound samples from burn patients admitted to Tehran and Ahvaz hospitals in 2020 were collected. Pseudomonas aeruginosa strains were identified using conventional biochemical and molecular methods. Antibiotic resistance profiles were elucidated employing the disk diffusion method, while beta-lactamase genes were identified through polymerase chain reaction (PCR). Statistical analysis was conducted using SPSS 20 software.
ResultsForty isolates of P. aeruginosa, all exhibiting biofilm-producing capabilities, were identified. Carbapenem resistance manifested in 16 isolates, with the predominant beta-lactamase genes being blaTEM (15 isolates), blaVIM (12 isolates), and blaCTX-M (8 isolates). The highest resistance was observed against cefotaxime, cefazolin, meropenem, imipenem, and piperacillin, with 16 strains displaying resistance to these antibiotics. In the examination of carbapenemase-producing isolates (40% of the isolates), robust adhesion capabilities were consistently observed, and none lacked biofilm formation.
Discussion & ConclusionSignificant antibiotic resistance, particularly carbapenem resistance, was identified among P. aeruginosa isolates causing burn wound infections. The combination of carbapenem resistance with biofilm production poses a formidable challenge in managing infectious diseases. It is suggested that, in addition to combating microbial resistance, efforts should be directed towards the eradication of bacterial biofilm for effective treatment.
Keywords: Pseudomonas aeruginosa, biofilm, Carbapenem -
زمینه و هدف
شکست درمان کانال ریشه اغلب به حذف ناقص باکتری ها، به ویژه انتروکوکوس فکالیس نسبت داده می شود. اگرچه کلرهگزیدین و هیپوکلریت سدیم گزینه های معمول درمان ریشه هستند، اما امروزه طب گیاهی به دلیل ماهیت ایمن آن به عنوان جایگزینی برای داروهای مصنوعی مورد توجه قرار گرفته است. لذا هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر عصاره گیاه تشنه داری با کلرهگزیدین و هیپوکلریت سدیم بر حذف انتروکوکوس فکالیس از کانال ریشه دندان بود.
روش بررسیدر این مطالعه 60 دندان کشیده شده مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از اینکه کانال های دندانی به باکتری انتروکوکوس فکالیس آلوده شدند، تلقیح مواد مورد آزمایش طی 3 گروه به کانال های دندانی انجام شد: 1- کلرهگزیدین 2% (18 دندان)، 2- هیپوکلریت سدیم 5/2% (18 دندان)، 3- عصاره تشنه داری (کمترین غلظت مهار کنندگی معادل20%؛ 18 دندان). گروه های کنترل مثبت و منفی نیز بررسی شدند (هر گروه شامل 3 دندان). نمونه ها سپس برروی بایل اسکولین آگار کشت داده شدند. پس از 72 ساعت، کلنی های سیاه رنگ بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل نتایج از آزمون کای دو استفاده شد.
یافته هاانتروکوکوس فکالیس از بین 18 دندان در هر یک از سه گروه هیپوکلریت سدیم، کلرهگزیدین و عصاره تشنه داری به ترتیب در 6، 8 و 17 دندان رشد کرد. بدین ترتیب، درصد کشندگی مواد هیپوکلریت سدیم، کلرهگزیدین و عصاره تشنه داری به ترتیب 6/66، 5/55 و 55/5 درصد بود.
نتیجه گیریاثر ضد باکتریایی عصاره تشنه داری به طور قابل توجهی کمتر از کلرهگزیدین و هیپوکلریت سدیم بر روی انتروکوکوس فکالیس در کانال دندانی بود و نمی توان آن را جایگزین مناسبی برای شوینده های درمانی مصنوعی در حال استفاده در نظر گرفت.
کلید واژگان: اثر ضد باکتریایی, کلرهگزیدین, هیپوکلریت سدیم, عصاره تشنه داری, انتروکوکوس فکالیسBackground and AimsRoot canal treatment failures are often attributed to incomplete removal of bacteria, particularly Enterococcus faecalis. While, chlorhexidine and sodium hypochlorite serve as conventional treatments. herbal medicine has been today considered as an alternative to synthetic medicine due to its safety. Therefore, the aim of the present study was to compare the antibactrial effect of Scrophularia Striata extract with chlorhexidine and sodium hypochlorite on Enterococcus Faecalis in the tooth root canal.
Materials and MethodsIn this study, sixty extracted teeth were examined. Following the infection of dental canals with Enterococcus faecalis, materials were tested in 3 groups: 1) chlorhexidine 2% (18 teeth), 2) sodium hypochlorite 2.5% (18 teeth), and 3) Scrophularia striata (at the concentration obtained from MIC, 20%; 18 teeth). Additionally, the positive control and negative control were included (3 teeth in each group). Samples were then cultured on bile esculin agar. After 72 hours, black colonies were eaxamined. Chi-squared test was used to analyze the results.
ResultsEnterococcus faecalis bacteria grew in 6, 8, and 17 out of the 18 teeth within the sodium hypochlorite, chlorhexidine, and Scrophularia striata extract groups, respectively. Consequently, the bactericidal effects for sodium hypochlorite, chlorhexidine, and Scrophularia striata extract were 66.6%, 55.5%, and 5.55%, respectively.
ConclusionThe antibacterial effect of the Scrophularia striata extract was significantly lower than chlorhexidine and sodium hypochlorite on Enterococcus faecalis in dental canals viewed as a suitable replacement to the already in use synthetic therapeutic irrigants.
Keywords: Antibacterial effect, Chlorhexidine, Sodium hypochlorite, Scrophularia Striata, Enterococcus faecalis -
فضای سیاسی- اجتماعی جهان همواره فضایی پیچیده بوده و این پیچیدگی در دهههای گذشته بیشازپیش، ذهن تحلیلگران را به خود مشغول کرده است. ویژگی غالب فضای سیاسی- اجتماعی و بحرانهای دو دهه اخیر «بازیگردانی قدرتهای فرا منطقهای»، «تضاد منافع کشورها و رقابتهای ژیوپلیتیکی میان آنها»، «ایتلافهای گذرا و ناپایدار»، «شرایط مهیای زایش گروههای بحرانساز» و «جریانسازی کشورهای مختلف» است. این خصلتها باعث شده رویدادهای سیاسی-اجتماعی به شکلی آشوبناک در امتداد خطوط ستیز و همکاری پیش روند. در این مقاله از روش «منظومه معنایی» بهره گرفته میشود و با در هم تنیدن مفهوم «اثر پروانهای» با نظریه «آشوب» جیمز روزنا و صورتبندی منظومه معنایی، سعی در آزمون فرض مقاله میشود. در پایان مقاله با در نظر گرفتن تحولات و شرایط سیاسی – اجتماعی جهان کنونی، پیشنهادهایی برای کمک به تجزیهوتحلیل بحرانهای موجود در فضای پیچیده سیاسی و پیشبینی شرایط آتی ارایه شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است. در این راستا سعی شده است علاوه بر استفاده از منابع مکتوب، نظریههای پیچیدگی مانند آشوب، فراکتال که مختص علوم ریاضی است، خودمانایی و جاذبههای غریب و سازگاری پویا مبنای کار قرار گیرد. در این مقاله با توجه به نظریه آشوب، عواملی که بسته آشوبناکی فضای سیاسی- اجتماعی را فراهم کردند عواملی مانند انقلاب صنعتی، سوادآموزی، شهرنشینی، جابهجایی کانون مرجعیت و اقتدار، انقلاب مهارتها و افزایش شمار بازیگران بوده است.
کلید واژگان: بحران, نظریه آشوب, اثر پروان های, پیچیدگیThe socio-political environment of the world has always been a complex space, and this complexity has, in the past decades, become the challenging point for analysts. Moreover, the dominant feature of the socio-political space and the crises of the last two decades are: “playmaking of trans-regional powers”, “the conflict between the interests of countries and the geopolitical rivalries between them,” “transitory and unstable coalitions,” the crisis conditions for the emergence of crisis groups, and, “the flow making or trend making by different countries”. These characteristics have led the political-social events to move forward in chaotic manner along the lines of conflict and cooperation. In this paper, the “semantic system” method is used, and by tallying the concept of “butterfly effect” with the chaos theory of James Rosina and formulating the semantic system, we try to test the hypothesis of the study. Furthermore, at the end of the study, by considering the current socioeconomic conditions and conditions, suggestions are made to help analyze the crises in the complex political space and predict future conditions.in this applied research , the descriptive-analytical method was used. In this regard, in addition to using written sources, complexity theories such as chaos, fractals that are specific to mathematical sciences, selfishness, and exotic attraction and dynamic adaptation were also considered as the line of departure of the study. In this paper, with regard to chaos theory, the factors that provided the chaotic package of socio-political space were factors such as the industrial revolution, literacy, urbanization, the shift of centers of power and authority, the skill revolution and the increase in the number of actors.
Keywords: crisis, chaos theory, butterfly effect, complexity -
به منظور بررسی اثر کمپوست های حاوی زئولیت طبیعی و اصلاح شده بر برخی صفات ریخت شناسی و فیزیولوژیک ذرت رقم سینگل کراس 704، آزمایش های گلخانه ای در قالب طرح کاملا تصادفی با 8 تیمار و سه تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد که استفاده کمپوست حاوی زئولیت به ویژه نوع اصلاح شده آن سبب افزایش قطر، ارتفاع گیاه، حجم ریشه، وزن برگ، ساقه و ریشه گیاه نسبت به تیمار کمپوست بدون زئولیت شد. وزن خشک اندام هوایی با کاربرد کمپوست حاوی زئولیت اصلاح شده نسبت به زئولیت طبیعی، 8/11 درصد افزایش نشان داد. استفاده از کمپوست حاوی زئولیت طبیعی و اصلاح شده به ترتیب سبب افزایش میزان برداشت نیتروژن به میزان 68/34 و 47/54 درصد نسبت به تیمار کمپوست بدون زئولیت شد. مقدار کلروفیل a، 22/29 و 88/34 درصد، کلروفیل b، 29/44 و 45/76 درصد، کلروفیل کل 14/32 و 94/42 درصد و کاروتنوئیدها 77/19 و 58/29 درصد به ترتیب با کاربرد کمپوست دارای زئولیت طبیعی و اصلاح شده نسبت به تیمار کمپوست بدون زئولیت افزایش نشان داد. همچنین با افزایش میزان نیتروژن برگ، مقدار کلروفیل a،b و کلروفیل کل نیز افزایش یافت و همبستگی حدود 80 درصد بین مقدار نیتروژن برگ و کلروفیل وجود داشت. درمجموع استفاده از زئولیت اصلاح شده در روند تولید کمپوست و سپس کاربرد آن در خاک به دلیل بهبود ویژگی های ریخت شناسی و فیزیولوژیکی گیاه ذرت توصیه می شود.کلید واژگان: رشد گیاه, زئولیت اصلاح شده, کمپوست زباله شهری, کلروفیل, نیتروژنIn order to investigating the effects of composts containing the natural zeolite- and the Mg-modified zeolites- (CNZ and CMZ, respectively) on some morphological and physiological traits, greenhouse experiments as a completely randomized design with eight treatments and three replications were performed. The results showed that the using compost especially containing Mg-modified zeolites increased plant diameter, plant height, root volume, root dry weight; stem dry weight, leaf dry weight in comparison to the compost free zeolite. With using CMZ amended soils, shoot dry weight increased 11.8% in comparison to the CNZ amended soils. The amount of nitrogen from CNZ- and CMZ-amended soils was approximately 34.68% and 54.47% higher, respectively than that of the free zeolite compost. Chlorophyll a, Chlorophyll b, total Chlorophyll and Carotenoids in CNZ- amended soil increased by 29.22, 44.29, 32.14 and 19.77% respectively, in comparison to the free zeolite compost. While in CMZ, they increased by 34.88, 76.45, 42.94 and 29.58%, respectively. Chlorophyll a, b and total Chlorophyll of leaves increases as the N supply increases. Correlation between nitrogen and chlorophyll content was about 80%. Overall, the use of MSW compost containing modified zeolite would be an efficient method to improve some morphological and physiological traits of corn plant.Keywords: Plant growth, Mg-Modified zeolite, Municipal waste compost, Chlorophyll content, Nitrogen
-
پهنه بندی کیفیت آب سطحی و روند تغییرات آلودگی با استفاده از اندیکاتورهای بیولوژیک تاثیرات زیست محیطی پنهان را بهتر نشان می دهد و تصمیم گیری های مدیریتی با آگاهی بیشتری به کار گرفته می شود. بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی ساختار اجتماعات ماکروبنتوزها به عنوان نشانگرهای زیستی آلودگی در رودخانه هراز است. نمونه برداری در 5 ایستگاه و طی 12 ماه (در سال 1391) با 3 تکرار در هر ایستگاه انجام گرفت. برای ارزیابی تنوع زیستی ماکروبنتوزهای منطقه مطالعه شده از شاخص سیمپسون استفاده شد که میانگین این پارامتر 25/0 است. به منظور پی بردن به وضعیت اکولوژی منطقه از میزان آلودگی آلی از شاخص HFBI استفاده شد.2 شاخه، 3 رده، 11 راسته و 16 خانواده از ماکروزئوبنتوزها شناسایی شدند. بیشترین شاخص سیمپسون در ایستگاه شاهد و کمترین در ایستگاه سرخ رود بوده است. روند تغییرات HFBI به سمت ایستگاه های پایین دست در حال افزایش بوده است. کیفیت آب در بالا دست از شاخص 26/4 شامل مقداری آلودگی آلی و در سطح خوب ارزیابی می شود. در پایان مسیر خود به شاخص 26/7 شامل آلودگی آلی شدید و در سطح بسیار ضعیف ارزیابی می شود. پس از بررسی شاخص هیلسنهوف و دیگر شاخص به این نتیجه رسیدیم که میانگین شاخص HFBI دوره تحقیق، کیفیت آب رودخانه هراز 72/5 را در کلاسه کیفی متوسط با آلودگی آلی در حد نسبتا قابل تشخیص بیان شده است.کلید واژگان: رودخانه هراز, شاخص زیستی, کیفیت آب, ماکروبنتوزهاSome macroinvertebrate indices of stream health have been identified as most useful and efficacious. Management decisions can be made with greater awareness.The objectives of this study were to assess the biological water of the Hazar River using macroinvertebrates.The Haraz River is one of the best freshwater ecosystems in the Mazandaran province located in the north of Iran.To assess the macroinvertebrates diversity in the study area, Simpson index was used,This parameter is 0.25 of the areaThese include theEPT index The HBI is a index of stream organic. We identified 2 Class, 3order , 16 families of macroinvertebrates. some sites of the case study were indicated to have a very bad condition.Especially, the downstream sites are affected by indiscriminating mining for construction-grade sand from alluvial reaches is among the most disastrous one.Diversity within the benthic macroinvertebrate community was described using the Simpsons diversity index.The Biotic Index was based on their tolerance to organic pollution , creating the Family Biotic Index (FBI).In this survey, biotic index of Haraz River was 5.72 which places in the rank of fairly substantial pollution likely this survey.Keywords: Water health quality, Bio, indicators, Haraz River, macrobenthos
-
نشریه علوم آب و خاک (علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی)، سال هجدهم شماره 1 (پیاپی 67، بهار 1393)، صص 47 -57استفاده از زئولیت به منظور جلوگیری از شستشوی نیترات در خاک کشاورزی مورد توجه است. در این تحقیق، بررسی تاثیر روش، مقدار کاربرد و اندازه زئولیت بر جذب نیترات پساب در خاک مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها روی 6 تیمار مختلف نحوه استفاده از زئولیت شامل، دو روش کاربرد (مخلوط و لایه ای)، دو نوع اندازه ذره (بین 125 و 63 میکرون و کوچکتر از 63 میکرون) و دو مقدار مختلف (2 و 4 درصد) در داخل 27 ستون پی وی سی با قطر اسمی (خارجی) 11 سانتی متر و ارتفاع 60 سانتی متر انجام شد. این آزمایش ها مشتمل بر 8 تیمار و 3 تکرار بود. تزریق پساب به داخل خاک 13 مرتبه با تناوب هفتگی تکرار شد. در دور آبیاری یک، چهار، نه و سیزدهم از پساب ورودی و زه آب خروجی از هر ستون نمونه گیری و میزان نیترات تعیین شد. نتایج نشان داد که راندمان جذب نیترات در تیمار های مخلوط و لایه ای نسبت به تیمار شاهد به طور میانگین به ترتیب 28/164 و 73/350 درصد افزایش داشت. با توجه به تجزیه آماری اثر روش کاربرد زئولیت، دور آبیاری، اندازه ذرات زئولیت، مقدار زئولیت به کار رفته بر راندمان جذب نیترات توسط خاک و زئولیت در سطح یک درصد معنی دار شد و با ریزتر شدن اندازه ذرات و افزایش میزان کاربرد زئولیت جذب نیترات توسط خاک به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد با افزایش دور آبیاری میزان جذب نیترات در خاک کاهش می یابد.
کلید واژگان: نیترات, زئولیت, پساب شهری, جذب, ستون خاکZeolites are substances that have been renowned for their remarkable nitrogen adsorption capacity resulting of decrease in leaching rate of soil nitrogen. This research was conducted to study the effect of the zeolite dosage, zeolite particle size and the method of application on the nitrate leaching of the soil irrigated by treated wastewater (TWW). All of the adsorption tests were carried out in a 27 PVC columns with 11 cm diameter and 60 cm length. The experiments were consisted of 9 treatments and 3 replications including 2 zeolite application method (mixed and layered), 2 zeolite’s grain size (63-125 and <63 micrometer) and 2 zeolite dosage (2 and 4 percent). Zeolite powders were added to the soil in mixed or layered fashion. The soil columns were irrigated 13 times with TWW in a weekly period. In the 4th, 9th and 13th irrigation event, three samples were taken from input and output TWW introduced to columns to measure the change in nitrate concentration. The results were shown that nitrate absorption rate was increased by average of 164.3% and 350.7% in mixed and layered treatments, respectively compared to the control. The result showed that zeolite application method, irrigation event, zeolite’s grain size and dosage were statistically significant on nitrate absorption efficiency (P<0.01). It shows that as the zeolite size decrease the soil nitrate adsorption increases significantly. It increases when the zeolite percentage increases. The result show that the soil nitrate adsorption decreases as the irrigation event increase and soil adsorption potential degraded with irrigation events.Keywords: Nitrate, Zeolite, Soil, Method of application, Sewage -
مایکوباکتریوم های غیر سلی یا مایکوباکتریوم های غیر توبرکلوزیس ارگانیسم های محیطی هستند که غالبا در خاک و آب حضور دارند. بسیاری از این گونه ها که در دهه اخیر توصیف شده اند با بیماری های انسانی به خصوص در افراد با نقص سیستم ایمنی و مبتلا به ایدز ارتباط نزدیکی دارند. در این مطالعه مروری، بیماری زایی و اهمیت بالینی گونه های جدید مایکوباکتریوم بررسی شده است. در مجموع 63 گونه جدید مایکوباکتریوم در 10 سال اخیر(2013-2003) شناسایی شده که در گروه های مختلف طبقه بندی رانیون قرار گرفته اند. از این تعداد حدود 40 ایزوله از انسان گزارش شده که در بیماری زایی دخالت داشته اند. از بین این 40 مورد، 27 ایزوله(5/67 درصد) در گروه غیر کروموژن ها و 13 ایزوله(5/32 درصد) در گروه اسکوتوکروموژن ها بوده و اکثر این ایزوله ها کند رشد می باشند. گونه های فتوکروموژن با بیماری های انسانی در ارتباط نبوده اند. بیش ترین بیماری های ایجاد شده توسط مایکوباکتریوم های غیر توبرکلوزیس شامل عفونت های تنفسی در افراد مسن و لنفادنیت های گردنی در بچه ها بیشتر به دلیل Mycobacterium kyorinense و Mycobacterium mantenii بوده است. بعضی از گونه ها مانند M. riyadhenseنیز می توانند به عنوان پاتوژن اولیه انسان مطرح باشند. با توجه به شیوع پیش رونده بیماری ایدز در سال های اخیر و عفونت توام مایکوباکتریوم ها در این افراد؛ شناسایی صحیح این ارگانیسم ها، بیماری زایی، مقاومت دارویی و درمان مناسب آنها در مناطق سل خیز از جمله ایران اهمیت ویژه ای دارد.
کلید واژگان: مایکوباکتریوم, مایکوباکتریوم های غیر توبرکلوزیس, طبقه بندیNontuberculous mycobacteria (NTM), also known as atypical mycobacteria or mycobacteria other than tuberculosis are environmental organisms that are normally found in soil and water. Many of the mycobacterial species that have been described in the past decade are involved in human diseases, especially in patients with AIDS and immunocompromised HIV-negative patients. In this study, pathogenicity and clinical significance of new species of mycobacteria were evaluated. A total of 63 new species of non-tuberculosis mycobacteria, recognized in the past ten years (2003-2013), were classified in different Runyon groups.Approximately, 40 isolates were reported to infect human. Of these, 27 (67.5%) were non-chromogenic and 13 (32.5%) were scotochromogenic. The majority of the 40 isolates belong to the slow grower group. Photochromogenic species were not pathogenic to human. The most frequent infections included respiratory infections in elderly people and cervical lymphadenitis in children caused by Mycobacterium kyorinense and Mycobacterium mantenii, respectively. NTM also causes disseminated infections, the most frequent agents of which are M. boenickei, M. houstonense, M. neworleansense, and M. brisbanense in immunocompromised HIV-negative persons. Some of the NTMs, such as Mycobacterium riyadhense, are considered the primary pathogens for human. Considering the progressive spread of HIV co-infected mycobacteria in recent years, accurate identification of these agents’ pathogenicity, drug resistance, and appropriate treatment in epidemic regions, such as Iran, is essential.Keywords: Classification, Mycobacteria, Non, tuberculous mycobacteria -
زمینهترکیبات آلی فرار از جمله فراوان ترین آلاینده های هوا هستند که در نتیجه فعالیت های صنعتی در صنایع تولید مواد شیمیایی، پتروشیمی و صنایع وابسته تولید می شوند. ترکیبات مزبور نه تنها برای محیط زیست، بلکه برای سلامت انسان حتی در غلظت های کم مخاطره آمیز هستند. یکی از روش های کنترل این آلاینده ها استفاده از بسترهای کاتالیستی است. در مطالعه حاضر، میزان حذف بخارات تولوئن با استفاده از زئولیت طبیعی ایرانی از نوع کلینوپتیلولیت مورد بررسی قرار گرفت.روش هابرای انجام این مطالعه تجربی، ابتدا گرانول های زئولیت طبیعی با کاتیون مس اصلاح و با استفاده از حرارت کلسینه شدند. با استفاده از یک رآکتور تیوبی از جنس استیل، میزان حذف بخارات تولوئن توسط این بستر زئولیتی، در غلظت ها و دماهای مختلف و در دو دبی 1 و 2 لیتر در دقیقه مورد بررسی قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که اکسید مس به عنوان کاتالیزور می تواند شرایط اکسیداسیون بخارات تولوئن را در هوا بهتر کند به طوری که باعث کاهش دمای اکسیداسیون کامل بخارات تولوئن گردید. البته در این خصوص افزایش سرعت جریان هوای عبوری (دبی) و نیز افزایش غلظت تولوئن در محدوده های مورد آزمایش، تا حدودی باعث کاهش کارآیی بستر زئولیت شد.نتیجه گیریبا توجه به این که کلینوپتیلولیت، به عنوان یک زئولیت طبیعی در ایران به وفور یافت می شود، به نظر می رسد که اصلاح آن با اکسید مس بتواند بستر نسبتا خوبی برای حذف ترکیبات آلی فرار باشد.
کلید واژگان: تولوئن, ترکیبات آلی فرار, زئولیت طبیعی اصلاح شده, اکسیداسیون کاتالیستیBackgroundVolatile organic compounds (VOCs) are the most frequent air contaminants which are produced due to industrial processes such as production of chemicals, petrochemical industries and their related industries. These compounds are harmful (even in low concentrations) not only for the environment but also for the human health. One method to control these contaminants is using catalytic beds. In this study we used modified natural Zeolite (Clinoptilolite) to eliminate toluene vapours.MethodsIn this study, at first natural Zeolite were modified with cooper ions and calsined thermally. Then, the effect of variables such as toluene concentration, reactor temperature, and flow rate on toluene vapours elimination were surveyed by using a tubular stainless steel reactor and modified.ResultsIt was found that cooper oxide, as a catalyst, led to the considerable decrease in combustion temperature of toluene vapours. Of course, increasing the space velocity (or flow rate) and toluene concentration led to decreasing Zeolite bed efficiency.ConclusionRegarding the presence of many natural storage of Clinoptilolite in Iran, it seems that its modification with cooper oxide could be a good catalyst for eliminating of VOCs in air. -
کمبود آب باعث توجه به منابع آب های نامتعارف از جمله پساب ها در کشاورزی شده است. برای استفاده از پساب ها با توجه به کیفیت نامناسب آن ها، استفاده از مواد اصلاحی مانند زئولیت ها در خاک اهمیت پیدا می کند. در این پژوهش به بررسی اثر روش، میزان کاربرد و اندازه زئولیت، بر تغییرات ایجاد شده روی هدایت الکتریکی، pH، BOD5، سدیم، مجموع کلسیم و منیزیم پساب ورودی هنگام عبور ازستون های خاک پرداخته شد. آزمایش ها روی دو روش کاربرد (مخلوط و لایه ای)، دو نوع اندازه ذره (بین 125 و 63 میکرون و کوچکتر از 63 میکرون)، دو مقدار مختلف (2 و 4 درصد) و در چهار دور آبیاری (اول، چهارم، نهم و سیزدهم) در داخل 27 ستون پی وی سی با قطر اسمی (خارجی) 11 سانتی متر و ارتفاع 60 سانتی متر انجام شد. این آزمایش ها مشتمل بر 9 تیمار و 3 تکرار بود. تزریق پساب به داخل خاک 13 مرتبه با تناوب هفتگی تکرار شد. در دور آبیاری یک، چهار، نه و سیزدهم اندازه گیری پارامتر های ذکر شده، روی پساب ورودی و زه آب خروجی از هر ستون صورت گرفت. نتایج نشان داد که در شرایط انجام آزمایش، کاربرد زئولیت باعث افزایش میزان سدیم، pH و هدایت الکتریکی زه آب خروجی از ستون ها شد و در مقابل راندمان جذب مجموع کلسیم و منیزیم در تیمار های مخلوط و لایه ای نسبت به تیمار شاهد به ترتیب 142 و 7/75 درصد افزایش یافت. همچنین افزایش راندمان حذف BOD5 در تیمار مخلوط و لایه ای نسبت به تیمار شاهد به ترتیب 1/43 و 87 درصد بود.
کلید واژگان: کاربرد لایه ای زئولیت, هدایت الکتریکی, مجموع کلسیم و منیزیم, BOD5 -
زئولیت ها آلومینوسیلیکات های کریستاله با کانال ها و حفرات پیچیده در اندازه 3/0 تا nm1 می باشند. در تحقیق حاضر پوسته برنج که یک پسماند کشاورزی است، به عنوان منبع سیلیکا برای سنتز نانوزئولیت سودالایت به کار رفت. پوسته برنج منبع مناسبی از سیلیکای بی شکل است که از خاکستر پوسته برنج به وسیله محلول قلیایی مناسب استخراج شد. پودر استخراج شده به وسیله دستگاه های فلورسانس اشعه ایکس و پراش اشعه ایکس مورد بررسی قرار گرفت. نانوکریستال های سودالایت با دامنه اندازه کریستال 30 تا nm 60 از محلول سدیم آلومینوسیلیکات در دمای C ̊60، بدون کاربرد ماده طاق ساز سنتز گشت که فاکتوری کلیدی برای سنتز کریستال های زئولیت در اندازه نانومتر می باشد. خصوصیات فیزیکی کریستال های نانوسودالایت به وسیله پراش اشعه ایکس و میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی گشت.
کلید واژگان: سنتز, زئولیت, نانوسودالایت, خاکستر پوسته برنجZeolites are a series of microporous crystals with intricate pores and channels in the size range from 0. 3 to 1 nm and they have widely been used as catalysts، adsorbents، and ionexchangers. In the present study، rice husk، which is an agricultural waste، was used as silica source for nanozeolite sodalite synthesis. The effect of crystallization time on the final product properties was investigated. The obtained results showed that the crystallization time has significant effects on the structural properties of the synthesized sodalite nanozeolite. Sodalite nanocrystal with crystal sizes ranging from 30 to 60 nm have been synthesized at 60°C and aging of 5 h، without adding any organic additives. Synthesized zeolite was characterized by XRD and SEM. -
Rice husk is the major by-product of rice milling industry. In the present study، an optimal approach for extraction of amorphous silica from rice husk is demonstrated. The effects of Leaching and rinsing treatments on the purity of extracted silica are investigated. The importance of amorphous phase of obtained silica is the reactivity of amorphous silica. Initially، rice husk was converted to ash by calcination and then the silica was extracted from rice husk ash by a proper alkaline solution. For this purpose، white ash was obtained by Leaching process on rice husk and heating treatment at 700°C and then obtained white ash dissolved in alkaline solution of sodium hydroxide (2M). Subsequently، precipitation by means of hydrochloridric acid resulted in the extraction of active silica with high percentage of purity. The quality and purity of extracted silica was analyzed by X-ray fluorescence and X-ray Diffraction techniques. The advantage of applied method in the present research over the classic methods of silica production is the reduction of energy consumption، the decrease of extraction temperature and the abundance of raw materials needed for silica extraction.Keywords: Rice husk, Silica, X-ray Fluorescence, X-ray Diffraction
-
In this article, MFI nanocrystals have been synthesized in two crystal sizes by two stage varying temperature synthesis procedure using reflux and microwave-assisted hydrothermal method. S-Alumina tubular support was seeded with MFI nanocrystals and ZSM-5 zeolite membrane synthesized on it by secondary growth synthesis technique. Characterization of the membrane by using scanning electron microscopy (SEM) confirmed formation of monotonous zeolite film. The results of X-ray diffraction (XRD) asserted ZSM-5 crystalline structure in this membrane. Four different gases including H2, CO, N2, CH4 were used for investigation of permeation process through the synthesized membrane. The effect of pressure and temperature on permeability and selectivity was investigated. The best permeance result was obtained wa 2.58× 10-8 mol/ (m2.s.Pa) for H2 at 298 K and 1.2 bar feed pressure.
-
نانو ذره های طلا روی پایه زئولیتی نوع -Y 4NH اصلاح شده به صورت -Y 4Na-NH سنتز گردید و فعالیت و پایداری حرارتی آن در رآکتور بستر ثابت و با دبی ml/min 31 هوای خشک و 5 /0 درصد حجمی CO مورد بررسی قرار گرفت. کاتالیست تازه تهیه شده -Y 4Au/Na-NH در دمای 20 درجه سانتی گراد دارای قدرت اکسایش کربن مونواکسید به میزان 5 درصد و دمای حذف 50 درصد و 100 درصد آن به ترتیب 100 و 130 درجه سانتی گراد بود. بعد از انجام عملیات حرارتی در 400 درجه سانتی گراد و به مدت 24 ساعت کاتالیست در دمای 20 درجه سانتی گراد فاقد فعالیت بود و دمای حذف 50 درصد و 100 درصد آن به ترتیب 110 و 130 درجه سانتی گراد تعیین گردید. ویژگی های کاتالیست ها به وسیله ی XRF، EDAX و FT-IR تعیین شد.
کلید واژگان: زئولیت, Y 4NH, اکسایش کربن مونواکسید, نانو ذره های طلا -
زمینه وهدفکروم شش ظرفیتی یکی از آلاینده هایی است که در آبهای سطحی و زیرزمینی ممکن است مخاطرات جدی را بوجود آورد و حذف آن از آبهای آلوده و فاضلاب بوسیله روش های مختلف در سالهای اخیر مورد توجه بوده است. زئولیت اصلاح شده با سورفاکتانت کاتیونی می تواند کروم شش ظرفیتی را از آبهای آلوده حذف نماید. هدف از انجام این تحقیق بررسی حذف کروم (VI) از محیط آبی و پارامترهای موثر بر آن بوسیله زئولیت طبیعی اصلاح شده با سورفاکتانت کاتیونی می باشد.روش بررسیدر این تحقیق کارآیی حذف کروم (VI)و عوامل موثر در حذف شامل دوز جاذب، pH محلول و زمان تماس بوسیله زئولیت طبیعی اصلاح شده با سورفاکتانت کاتیونی هگزا دسیل تری متیل آمونیوم بروماید SMZ)) در سیستم بسته مورد مطالعه قرار گرفت.یافته هانتایج تحقیق نشان داد که SMZ می تواند در غلظتهای Cr(VI) mg 25 /1-1/0 با دوز بهینه gr 3/0، 6 =pH و زمان تماس 120 دقیقه بیش از 90 % کرومات را حذف نماید.نتیجه گیریزئولیت طبیعی اصلاح شده توانایی بالایی در حذف کروم (VI) از آبهای آلوده دارد. بالاترین درصد حذف Cr(VI) در 6=pH و زمان تماس بهینه 120 دقیقه بوده و داده های جذب در حال تعادل با مدل ایزوترم Langmuir مطابقت دارد، همچنین فاکتور جداسازی (RL) نیز بین 0 و 1 بود که نشان دهنده جذب مطلوب Cr(VI) بر روی SMZ می باشد.
کلید واژگان: کروم شش ظرفیتی, زئولیت اصلاح شده, سورفاکتانت کاتیونی, محلولهای آبیBackgrounds andObjectivesHexavalent Chromium is an important contaminant in surface and ground waters and removal from contaminated water and waste water has received interest in recent years. Modified Zeolite with cationic surfactant can remove Cr(VI) from contaminant water. The aim of this research is investigation of Cr (VI) removal from aqueous solutions and its effective parameters by using Modified Zeolite with cationic surfactant.Materials And MethodsIn this research the efficiency Of Cr(VI) removal and impact of the important parameters including adsorbent dose, pH and contact time in the batch system was studied.ResultsThe results of this research showed that SMZ can remove more than 90 & Cr(VI) in the concentration 0.1-1.25 mg/l with optimum dose 0.3 gr and pH=6 120 minute in contact time.ConclusionModified natural zeolite have significant potential inCr(VI) removal fromcontaminated water.Maximumpercent removal ofCr(VI)was in the pH=6 and 120minute contact time.Adsorption data in the equilibrium was fitted with Langmuir isotherm. Separation factor was between 0 and 1 that indicates the favorable condition for Cr(VI) adsorption on the SMZ. -
-
کاتیون های سنگین در پساب های بسیاری از معادن و کارخانه ها وجود دارند و بسیاری از این کاتیون ها سمیت بالایی داشته و برای انسان مضر می باشند. در این پژوهش حذف برخی از این کاتیون ها از پساب های شبیه سازی شده مورد بررسی قرار گرفته است. در بیشتر کارهای تحقیقاتی انجام شده، حذف هر کاتیون به صورت تنها مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق تاثیر مزاحمت کاتیون های سنگین بر هم، در جذب آن ها به وسیله زئولیت های سنتزی A و P تهیه شده از کلینوپتیلولیت طبیعی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور اثر زمان بر میزان جذب، جهت به دست آوردن زمان به تعادل رسیدن در محلول های حاوی 4 کاتیون Pb2+، Zn2+، Cd2+ و Ni2+ بررسی شد. سپس اثر پارامترهای دما، pH و غلظت این کاتیون ها در میزان جذب به روش ناپیوسته بررسی و سرانجام جذب هم زمان این کاتیون ها به وسیله ستون های پر شده با زئولیت های متفاوت انجام شد که در نتیجه عبور از ستون های متوالی، غلظت این کاتیون ها تا مقادیر بسیار پایینی کاهش داده شد.
کلید واژگان: پساب, تبادل یون, زئولیت A, زئولیت P, فلزهای سنگین, کلینوپتیلولیت -
دراین کار تحقیقاتی امکان سنتز کمپلکس پتاسیم نیکل هگزاسیانوفرات روی پایه زئولیت طبیعی کلینوپتیلولیت به منظور افزایش کارایی آن برای حذفCs+ از پسماندهای رادیواکتیو، مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به کارهای انجام شده مشاهده شد که در غلظتهای بالای سدیم میزان جذب این رادیونوکلئید به وسیله کلینوپتیلولیت پایین است، با نشاندن کمپلکس پتاسیم نیکل هگزاسیانوفرات روی کلینوپتیلولیت طبیعی، کارایی آن برای هدف بالا افزایش یافت. در ابتدا کمپلکس پتاسیم نیکل هگزاسیانوفرات سنتز و با روش های ICP-AES،XRD و SEM مورد شناسایی قرار گرفت. سپس ساختار زئولیت طبیعی کلینوپتیلولیت و نیز زئولیت بار شده با کمپلکس مذکور به روش های XRD،SEM، EDS و IR مورد شناسایی قرار گرفت و وجود این کمپلکس روی زئولیت تایید شد. میزان جذب سزیم در حضور غلظتهای متفات یون سدیم برای کلینوپتیلولیت و کلینوپتیلولیت بار شده با پتاسیم نیکل هگزاسیانوفرات (CFC) اندازه گیری شد که نتایج نشان دهنده بهبود جذب آن به وسیله CFC است.
کلید واژگان: کمپلکس پتاسیم نیکل هگزاسیانوفرات, کلینوپتیلولیت, حذف سزیمIn this research, the synthesize possibility of Potassium Nickel Hexacyanoferrate complex on natural clinoptilolite, as a support for removal of Cs+ and Sr+2 from radioactive waste, was investigated. Previous work showed that in the high concentration of sodium ion the sorption of these radionuclides on zeolites is low, therefore we enhance the efficiency for the purpose with loading Potassium Nickel Hexacyanoferrate complex on clinoptilolite. First Potassium Nickel Hexacyanoferrate complex was synthesized and characterized using ICP-AES, XRD and SEM methods. Then the structure of clinoptilolite and the complex loaded zeolite were characterized using IR, EDS, SEM and XRD methods. Sorption of cesium clinoptilolite and potassium nickel hexacyanoferrate-loaded clinoptilolite (CFC) was determined in the presence of various concentration of sodium ion. Results showed the sorption of CFC was improved in comparison to its original natural clinoptilolite. -
حذف کاتیون های فلزهای سنگین سرب، روی، کادمیم و نیکل از پساب های معادن و صنایع به روش های متفاوتی انجام می گیرد. در این تحقیق ابتدا سعی بر آن بود که این کار با استفاده از زئولیت های طبیعی انجام شود، اما با توجه به نتیجه های بسیار بهتری که با زئولیت های سنتزی حاصل شد، از زئولیت های A وP سنتز شده از زئولیت کلینوپتیلولیت طبیعی ایران برای حذف کاتیون های سنگین استفاده شد. ابتدا ظرفیت تبادل یون گونه های طبیعی و سنتزی اندازه گیری شد و سپس اثر زمان، دما و pH برمیزان تعویض یونی بررسی گردید. سرانجام تعویض یونی این کاتیون ها به روش ستونی مورد بررسی قرار گرفت. میزان تعویض یونی سرب به وسیله گونه های سنتزی به مراتب بهتر از سایر کاتیون ها بود و افزایش دما و pH تاثیر زیادی در بهبود آن نداشت. قابلیت تعویض یونی این کاتیون در ستون نیز بسیار خوب بود. در مورد کاتیون کادمیم نیز نتیجه های خوبی حاصل شد و مشخص شد که با افزایش دما میزان تعویض آن به وسیله ی زئولیت های A و P سنتز شده بهبود می یابد و کاهش pH از میزان آن می کاهد. تعویض یونی کاتیون روی نیز به نسبت خوب بود اما میزان آن نسبت به دو کاتیون قبلی کمتر بود و افزایش دما مقدار آن را می افزاید. در مورد نیکل در مقایسه با دیگر کاتیون ها در غلظت های بالا، نتیجه های بسیار مطلوبی حاصل نشد هرچند در غلظت های پایین نتیجه خوبی به دست آمد و دما تاثیر زیادی درافزایش تعویض یونی نیکل داشت.
کلید واژگان: فلزهای سنگین, زئولیت A, زئولیت P, تبادل یون, پساب -
در این پژوهش، خاکستر فرار (fly ash) کارخانه فروسیلیس ایران)که به عنوان ضایعات و یک ماده تقریبا بی ارزش و از پسماندهای جامد صنعتی محسوب می شود(با فرایند هیدروترمال به زئولیت A تبدیل شده است. نوع و کیفیت زئولیت سنتز شده به ترکیب شیمیایی خاکستر فرار (FA)، غلظت محلول سدیم هیدروکسید، و پارامترهای مختلفی نظیر دما، زمان واکنش، و نسبت مایع به جامد بستگی دارد. خاکستر فرار با سدیم هیدروکسید در دمای °C550 به مدت یک ساعت ذوب می شود و پس از حل کردن آن در آب و در شرایط گرمابی ایجاد شده در دمای °C90، به زئولیت A تبدیل می شود. ظرفیت تبادل یونی (CEC) زئولیت سنتز شده نیز به منظور ارزیابی خواص تبادل یون آن، اندازه گیری شد.
کلید واژگان: خاکستر فرار, زئولیت A, سنتز, تبادل یونیIn this research fly ash (FA) from Iran Ferrosilice Company was converted to zeolite A by hydrothermal procedure. The type and quality of produced zeolite depends on the composition of used FA, concentration of sodium hydroxide solution, and parameters such as temperature, reaction time and liquid/solid ratio. The fly ash was fused with sodium hydroxide at 550°C for 1 hour followed by dissolution in water and hydrothermal treatment. It was found that the solutions of fused powders can be occurred at 90°C under hydrothermal condition to precipitate zeolite A. In order to evaluate its ion exchange properties, cation exchange capacity (CEC) of the synthesized zeolite A were also measured. -
در این پژوهش، رفتار کاتالیست 5ZSM- و موردنیت در زمینه تبدیل کاتالیستی MTBE در دمای اتاق، از دیدگاه تولید فراورده هایی با تجزیه بیولوژیک بهتر در آب های زیرزمینی مورد بررسی قرار گرفت. بررسی فراورده های حاصل از آبکافت با استفاده از دستگاه کروماتوگراف گازی مجهز به آشکارساز یونش شعله ای(GC/FID) انجام شد. نتیجه ها گویای آن است که کاتالیست های اسیدی 5ZSM- از قابلیت آبکافت MTBE برخوردار بوده و می توان از آنها، در زمینه اصلاح در محل (in-situ) و همچنین به عنوان مانع واکنش گر کاتالیستی نفوذ پذیرPermeable Reactive Barriers (PRBs) در اطراف چاه ها و مخازن دارای نشتی استفاده کرد. این کاتالیست نه تنها به عنوان جاذب سطحی MTBE و فراورده های حاصل از آبکافت عمل می کند، بلکه به نحو موثری آبکافت MTBE به مواد با تجزیه بیولوژیک بهتر مانند ترشیری بوتیل الکل (TBA)، متانول (meoh) والکن ها را تسهیل می کند که به وسیله ی سویه های میکروبی معمولی هم قابل تجزیه بیولوژیک هستند.کاتالیست اسیدی موردنیت از نظر جذب سطحی و آبکافت MTBE به طور کامل بی اثر بود.
کلید واژگان: آلودگی MTBE, تبدیل کاتالیستی, کاتالیست ZSM, 5, کاتالیست موردنیت -
زئولیت ها، آلومینوسیلیکات های آب دار کاتیون های فلزات قلیایی و قلیایی خاکی با شبکه سه بعدی هستند که به دلیل ویژگی های ساختاری و ترکیب شیمیایی واجد رفتارهای تبادل یون، جذب، کاتالیست واکنش های شیمیایی هستند. در این پژوهش با تجزیه شیمیایی نمونه به وسیله ی روش های پراش پرتو X- (XRD)، تجزیه حرارتی (TG, DTA)، IR نوع گونه زئولیت طبیعی منطقه، ناترولیت تعیین شد. سپس با انجام آزمایش های تبادل یونی روی کاتیون های نقره، سرب،کادمیم، روی و مس، توانایی ناترولیت در حذف کاتیون های ذکر شده از فاضلاب های صنعتی و شهری با محاسبه پارامترهایی چون ضریب توزیع (Kd)، ثابت تعادل (ka) و G? بررسی شد. گزینش پذیری ناترولیت نسبت به کاتیون های بالا از رابطه زیر پیروی می کند.
فرمول شماره 1 نتایج نشان می دهد که ناترولیت یک مبادله کننده یونی ضعیف تری نسبت به کلینوپتیلولیت و موردنیت است. اما وجود موقعیت های بازی لوویس بر اثر نفوذ آب مقطر در ساختار آن باعث می شود که از نقطه نظر کاربرد کاتالیکی حائز اهمیت باشد.
کلید واژگان: ناترولیت, زئولیت تبادل یون, فلزات سنگین, جذب اتمی شعله ای -
در این پژوهش اصلاح زئولیتهای طبیعی ایران به روش تبادل یون و تاثیر آن بر روی جذب آمونیاک از هوا مورد بررسی قرار گرفت. برهمین اساس فرمهای کاتیونی زئولیتهای مورد آزمایش (سمنان، میانه، فیروزکوه) در اندازه ذرات 1 تا 2 میلی متر با استفاده از محلول نمکهای نیترات و کلرید کاتیونهای مختلف (سدیم، پتاسیم، کلسیم) با غلظت یک نرمال و نیز محلول اسیدهای مختلف (فسفریک، نیتریک، کلریدریک و سولفوریک) با غلظت یک نرمال و با نسبت جامد به محلول 1:25 تهیه شد و از نقطه نظر جذب آمونیاک (NH3) در آزمایشهای جذب دینامیک (ستونی) مورد استفاده قرار گرفت. نقاط شکست و اشباع نمونه ها و ظرفیت جذب آنها در شرایط مختلف از نظر دبی، غلظت و دما اندازه گیری شد. نتایج حاصل نشان دهنده بهبود قابل توجه کارایی جذب آمونیاک به وسیله زئولیتهای طبیعی اصلاح شده با اسیدهای معدنی مختلف در مقایسه با نمونه های طبیعی اصلاح شده کاتیونی است (P<0.0001).
کلید واژگان: زئولیت های طبیعی اصلاح شده ایران, کلینوپتیلولیت, حذف آمونیاک -
چشم اندازی به کاربرد زئولیت ها در داروسازی و پزشکی
-
امروزه کاهش آلودگی های محیط به وسیله جاذب های طبیعی از اهیمت ویژه ای برخوردار است. به همین منظور در این تحقیق ویژگی ژئولیت های (کلینوپتیلولیت) نقاط مختلف ایران از نقطه نظر جذب آمونیاک مورد مطالعه قرار گرفتند. بر این اساس نمونه های زئولیت از نقاط مختلف جغرافیایی (سمنان، میانه، فیزوزکوه) جمع آوری و پس از آسیاب کردن و مش بندی در اندازه های 425 میکرومتر تا 4 میلیمتر، به روش دینامیک در آزمایشات مورد استفاده قرار گرفتند و نقاط شکست و اشباع نمونه ها و نیز ظرفیت جذب آنها در غلظت ها، دماها و دبی های مختلف محاسبه شد. در مجموع زئولیت های طبیعی نوع کلینوپتیلولیت ایران، جاذب های مناسبی برای جذب آمونیاک تشخیص داده شد. در شرایط یکسان، زمان شکست به دست آمده برای کلینوپتیلولیت طبیعی میانه (135 دقیقه) از دو نوع دیگر طولانی تر بود درحالی که ظرفیت جذب کلینوپتیلولیت سمنان از انواع دیگر بالاتر بود (30/6 میلی گرم بر گرم).
کلید واژگان: حذف آمونیاک, جذب سطحی, زئولیت طبیعی ایران, کلینوپتیلولیت
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.