به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حمید مؤمنی

  • حمید مومنی، مهریار علی محمدی*، احمد ذادق آبادی

    وضعیت جوی از مهم ترین مخاطرات طبیعی برای واحدهای شناور است. از کاستی های مرتبط با وضعیت جوی عدم توجه افسران نگهبان، به برداشت درست داده های جوی از طریق دستگاه های موجود در پل فرماندهی شناور است. برای مثال فشار هوا بدون تصحیحات دستگاه و ارتفاع خوانده شده و هیچ گاه با میانگین بلندمدت مقایسه نمی شود. به همین دلیل لازم است روی واحدهای شناور سامانه ای ساخته و نصب شود که به صورت خودکار بتواند پارامترهای جوی را اندازه گیری کرده و با محاسبه پارامترهای موردنیاز از پارامترهای اندازه گیری شده بتواند تصمیمات درست در خصوص مانورهای جلوگیری از دریای خراب را داشته باشد. در این پژوهش، با استفاده از سنسورهای موجود، دستگاه هواشناسی ساخته شده است که می تواند داده های جوی را از محیط جمع آوری و در رایانه ذخیره نموده و با استفاده از برنامه محاسباتی می تواند داده های اندازه گیری شده را با میانگین بلندمدت مقایسه نموده و ناهنجاری های جوی و اقیانوسی را شناسایی کند.

    کلید واژگان: نصب, دستگاه هواشناسی, سنسور, فشار هوا
    Hamid Momeni, Mehriar Alimohammadi *, Ahmad Zadeghabadi, Ali Mohammadi

    Atmospheric conditions represent one of the most significant natural hazards for floating units. A critical issue related to these conditions is the insufficient attention given by watch officers to accurately collecting atmospheric data from the instruments on the bridge. For instance, air pressure readings are often taken without proper corrections for instrument and altitude variations and are rarely compared to long-term averages. To address this, there is a pressing need to develop and install a system on floating units that can automatically measure atmospheric parameters. This system would calculate essential parameters from the measured data, enabling informed decision-making regarding maneuvers to avoid rough seas. This research discusses the details of establishing an automatic meteorological station capable of collecting atmospheric data from the environment, storing it in a computer, and comparing the measurements with long-term averages to identify atmospheric and oceanic anomalies.

    Keywords: Installation, Meteorological Device, Sensor, Air Pressure
  • حمید مومنی، علیرضا روستا*، سراج الدین محبی
    زمینه و هدف

    پیشرفت فناوری بخش بانکداری در عصر مدرن مبتنی بر نوع خدمات ارائه شده بر حسب نیاز و تسهیلات مشتریان با پشتوانه راهبردهای منابع انسانی همراه با استفاده صحیح از فناوری های نوین است. هدف از پژوهش، بررسی تاثیر راهبردهای منابع انسانی در نظام بانکداری مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی بوده است.

    روش شناسی: 

    روش تحقیق از جهت هدف، کاربردی است و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کارکنان بانک ملی ایران در شهر تهران در سال 1402 می باشد. جامعه آماری نامحدود است و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و تعداد 410 پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس توزیع شد و تعداد 394 پرسشنامه جمع آوری شده است. ابزار گردآوری داده های تحقیق حاضر پرسشنامه است و پایایی پرسشنامه با برآورد ضریب آلفای کرونباخ سنجش شد که به میزان 838/0 بوده است. روایی ابزار تحقیق نیز با تکنیک تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفته است. همچنین داده ها توسط مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart-PLS تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها حاکی از آن است که راهبردهای منابع انسانی بر نگرش نسبت به فناوری هوش مصنوعی، دانش در فناوری هوش مصنوعی، خدمات مالی نوآورانه و سیستم بانکداری مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی تاثیر معناداری دارد. در نهایت، نگرش نسبت به فناوری هوش مصنوعی، دانش در فناوری هوش مصنوعی و خدمات مالی نوآورانه بر سیستم بانکداری مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی اثرگذار است.

    نتایج

    راهبردهای منابع انسانی بر بخش خدمات مالی نوآورانه بیشترین تاثیر و خدمات مالی نوآورانه در بخش سیستم بانکداری مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی کمترین تاثیر را داشته است. البته باید در نظر داشت که شیوه رهبری مدیران منابع انسانی سازمان ها می تواند نقش سازنده و موثر داشته باشد.

    کلید واژگان: راهبردهای منابع انسانی, نگرش نسبت به فناوری هوش مصنوعی, دانش در فناوری هوش مصنوعی, خدمات مالی نوآورانه
    Hamid Momeni, Alireza Rousta *, Serajeddin Mohebi
    Background and objectives

    The technological progress of the banking sector in the modern era is based on the type of services provided according to the needs and facilities of customers with the support of human resources strategies along with the correct use of new technologies. The purpose of the research was to investigate the impact of human resources strategies in the banking system based on artificial intelligence technology.

    Method

    The research method is applied in terms of its purpose and based on the method of data collection, it is a descriptive correlation type. The statistical data of the research includes the employees of the National Bank of Iran in Tehran in 2023. The statistical population is unlimited and using Cochran's formula, 384 people were selected as a sample and 410 questionnaires were distributed by available sampling method and 394 questionnaires were collected. The data collection tool of this research is a questionnaire and the reliability of the questionnaire was measured by Cronbach's alpha coefficient, which was 0.838%. The validity of the research tool has also been confirmed by the confirmatory factor analysis technique. Also, the data were analyzed by structural equation modeling and using smart-PLS software.

    Finding

    The findings indicate that human resources strategies have a significant impact on the attitude towards artificial intelligence technology, knowledge in artificial intelligence technology, innovative financial services and banking system based on artificial intelligence technology. Finally, the attitude towards artificial intelligence technology, knowledge in artificial intelligence technology and innovative financial services affect the banking system based on artificial intelligence technology.

    Result

    Human resource strategies have the greatest impact on the innovative financial services sector and innovative financial services in the banking system sector based on artificial intelligence technology have had the least impact. Of course, it should be kept in mind that the leadership style of human resource managers of organizations can play a constructive and effective role.

    Keywords: Human Resource Strategies, Attitude Towards Artificial Intelligence Technology, Knowledge In Artificial Intelligence Technology, Innovative Financial Services
  • علی محمدی، مهریار علی محمدی*، احمد ذادق آبادی، حمید مومنی
    یشینه و اهداف

    وضعیت جوی از مهم ترین مخاطرات طبیعی برای واحدهای شناور است. از کاستی های مرتبط با وضعیت جوی عدم توجه افسران نگهبان، به برداشت درست داده های جوی از طریق دستگاه های موجود در پل فرماندهی است. برای مثال فشار هوا بدون تصحیحات دستگاه و ارتفاع خوانده شده و هیچ گاه با میانگین بلندمدت مقایسه نمی شود. لذا هدف از این تحقیق ساخت سامانه ای بر روی واحدهای شناور که به صورت خودکار بتواند پارامترهای جوی را اندازه گیری کرده و با محاسبه پارامترهای موردنیاز از پارامترهای اندازه گیری شده و مقایسه با داده های میانگین بلندمدت بتواند ناهنجاری جوی را شناسایی و در نتیجه تصمیمات درست در خصوص مانورهای مناسب اتخاذ شود.

    روش ها

    در این پژوهش، با استفاده از سنسورهای موجود، دستگاه هواشناسی ساخته شده است که می تواند داده های جوی را از محیط جمع آوری و در رایانه ذخیره نموده و با استفاده از برنامه محاسباتی می تواند داده های اندازه گیری شده را با میانگین بلندمدت مقایسه نموده و ناهنجاری های جوی و اقیانوسی را شناسایی کند. با شناسایی ناهنجاری جوی، پدیده مرتبط با این ناهنجاری نیز شناسایی شده و افسرنگهبان می تواند مانوری مناسب و مرتبط با پدیده شناسایی شده را داشته باشد. درنهایت در این پژوهش با استفاده از آزمایش عددی نحوه کارکرد دستگاه ارزیابی شده است. در این آزمایش عددی یک واحد شناور از مبدا بندرعباس به گونه ای حرکت می کند که در طول مسیر با طوفان گونو برخورد کرده و فشار اندازه گیری شده با فشار میانگین 40 ساله مقایسه می شود.

    یافته ها

    اولین نقطه ای که در طول مسیر کاهش فشار 3 هکتوپاسکال در مقایسه با میانگین 40 ساله را تجربه کرده است در حالی است که مرکز طوفان در سمت تقریبی 135 درجه و فاصله 120 مایلی نسبت به مرکز طوفان قرار گرفته است. درواقع فاصله 120 مایلی نسبت به مرکز طوفان فاصله نزدیکی است و در این حالت فقط 3 هکتو پاسکال فشار نسبت به میانگین 40 ساله کاهش یافته است. اولین نقطه ای که فشار 5 هکتو پاسکال به زیر میانگین 40 ساله رسیده است در حالتی است که  مرکز طوفان در سمت جنوب شرقی و فاصله تقریبی 50 مایلی از مرکز طوفان است. لذا دیده می شود که واحد شناور تا حد زیادی به طوفان نزدیک شده است و در این حالت فقط 5 هکتوپاسکال افت فشار را تجربه کرده است.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهد که افت فشار 5 میلی باری برای اثبات قطعی قرار گرفتن واحد شناور در طوفان حاره ای معیاری مناسب است و البته با توجه به نزدیکی بیش حد واحد شناور به مرکز طوفان در این حالت، افت فشار 1 هکتوپاسکال به عنوان یک اخطار پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: مسیر ایمن, طوفان حاره ای, فشار هوا, میانگین 40 ساله
    Ali Mohammadi, Mehriar Ali Mohammadi*, Ahmad Zadaghabadi, Hamid Momeni
    Background and Objectives

    Atmospheric condition is one of the most important natural hazards for floating units. One of the shortcomings related to the weather situation is the lack of attention of the watch officers to the correct collection of weather data through the devices in the command bridge. For example, air pressure is read without instrument and altitude corrections and is never compared to a long-term average. Therefore, the aim of this research is to build a system on floating units that can automatically measure the atmospheric parameters and by calculating the required parameters from the measured parameters and comparing with the long-term average data, it can identify the atmospheric anomaly and as a result, make the right decisions regarding the appropriate maneuvers.

    Methods

    In this research, using existing sensors, a meteorological device has been built that can collect atmospheric data from the environment and store it in the computer, and by using a computer program, it can compare the measured data with the long-term average and detect atmospheric and oceanic anomalies. to identify By identifying the atmospheric anomaly, the phenomenon related to this anomaly is also identified, and the guard officer can have an appropriate maneuver related to the identified phenomenon. Finally, in this research, the way the device works has been evaluated using numerical tests. In this numerical experiment, a floating unit moves from the origin of Bandar Abbas in such a way that it collides with cyclone Gonu along the way and the measured pressure is compared with the average pressure of 40 years.

    Findings

    The first point along the track to experience a pressure drop of 3 hPa compared to the 40-year average is at approximately 135° ˚ and 120 miles from the storm's center. In fact, the distance of 120 miles from the center of the storm is a close distance, and in this case, the pressure has decreased by only 3 hectopascals compared to the 40-year average. The first point where the pressure has reached 5 hPa below the 40-year average is when the center of the storm is southeast and about 50 miles from the center of the storm. Therefore, it can be seen that the floating unit is very close to the storm and in this case it experienced only 5 hectopascal pressure drop.

    Conclusion

    The results show that a pressure drop of 5 millibars is a suitable criterion to definitively prove that the floating unit is in a tropical storm, and of course, due to the extreme proximity of the floating unit to the center of the storm in this case, a pressure drop of 1 hectopascal is suggested as a warning.

    Keywords: Safe Way, Tropical Storm, Air Pressure, Average 40 Years Old
  • اعظم کرامی، حمید مومنی، منصوره محمودی، آزاده نصیری، زهرا شخمگر، اکرم ثناگو، حسن جعفری پور، لیلا میرشکاری، اشرف صالحی*
    مقدمه

    دیسمنوره معمولا ماهیت کرامپی دارد و در قسمت پایین شکم متمرکز می شود و اختلال شایعی است که طی سیکل قاعدگی فرد تظاهر می کند و با فعالیت های روزمره افراد تداخل می کند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر گیاه دارویی گل ساعتی و مفنامیک اسید بر درد مبتلایان به دیسمنوره اولیه انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه کنترل در سال 1397 بر روی 80 دختر 25-18 ساله که به مراکز بهداشتی درمانی خمین مراجعه کردند، انجام شد. افراد در دو گروه 40 نفره مداخله (دریافت کننده قطره گل ساعتی) و کنترل (دریافت کننده کپسول مفنامیک اسید) قرار گرفتند و به مدت 2 ماه داروها مصرف شد. قبل از مداخله و در طی 2 ماه، نمره درد دیسمنوره اولیه توسط معیار بصری درد شامل خط کش درد و فرم توصیفی درد ارزیابی و سپس با هم مورد مقایسه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمون های تی مستقل، تی زوجی و ویلکاکسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    بر اساس نتایج آزمون ویلکاکسون، نمره شدت درد قبل از مطالعه و پس از گذشت 1 و 2 ماه از مصرف در هر دو گروه معنی دار بود (001/0≥p). بر اساس نتایج آزمون های تی مستقل و تی زوجی در مقایسه میانگین تعداد روزهای درد (مدت درد) قبل و بعد از مداخله در دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت (001/0≥p) و در گروه آزمون طی ماه اول و دوم پس از مداخله، مدت درد کاهش یافته بود.

    نتیجه گیری

    گیاه دارویی گل ساعتی و مفنامیک اسید، مدت درد دیسمنوره را نسبت به قبل از درمان کاهش دادند، لذا استفاده از گیاه دارویی گل ساعتی به عنوان جایگزین داروی مفنامیک اسید در درمان دیسمنوره پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: درد, دیسمنوره اولیه, گل ساعتی, مفنامیک اسید
    Azam Kerami, Hamid Momeni, Mansoureh Mahmoudi, Azadeh Nasiri, Zahra Shokhmgar, Akram Sanagoo, Hasan Jafaripour, Leila Mirshekari, Ashraf Salehi *
    Introduction

    Dysmenorrhea is usually cramped in nature and focuses on the lower abdomen and is a common disorder that manifests during the menstrual cycle and interferes with a person's daily activities. The present study was performed with aim to compare the effect of the medicinal plant of marigold and mefenamic acid on the pain of patients with primary dysmenorrhea.

    Methods

    This randomized clinical trial study with a control group was conducted in 2018 on 80 girls aged 18-25 years who referred to Khomein health centers. The subjects were divided into two groups: intervention (recipient of amaranth drops) and control (recipient of mefenamic acid capsule) (n=40 in each group) and drugs were taken for 2 months. Before the intervention and during 2 months, the primary dysmenorrhea pain score was evaluated by a visual pain measure including a pain ruler and a pain descriptive form and then were compared. Data were analyzed using SPSS software (version 19) and independent t, paired t and Wilcoxon tests. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    Based on the results of Wilcoxon test, the pain intensity score before the intervention and after 1 and 2 months of consumption was significant in both groups (p≤0.001). Based on the results of independent t-tests and paired t-tests, there was a significant difference in the mean number of pain days (pain duration) before and after the intervention in the two groups (p≤0.001), and the duration of pain had decreased in the test group during the first and second month after the intervention.

    Conclusion

    Marigold medicinal plant and mefenamic acid reduced the duration of dysmenorrhea pain compared to before treatment, therefore, the use of marigold along with mefenamic acid is recommended in the treatment of dysmenorrhea.

    Keywords: Marigold, Mefenamic Acid, Pain, Primary dysmenorrhea
  • معین سلامی، اشرف صالحی، حمید مومنی، مهدیه عزیزی*
    مقدمه

    با توجه به شیوع بالای خوددرمانی در بین دانشجویان علوم پزشکی طبق پژوهش های گذشته مطالعه فوق با هدف بررسی تاثیر آموزش غیرحضوری بر وضعیت خوددرمانی دانشجویان علوم پزشکی بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی انجام شده است.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی شاهدار تصادفی بر روی 110 نفر از دانشجویان دانشکده علوم پزشکی خمین در سال 1400 بود. از طریق نمونه گیری دو مرحله ای، دانشجویان به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند(هر گروه 55 نفر). روش گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی در خصوص مصرف خودسرانه دارو بود. قبل و پس از انجام مداخله آموزشی، پرسش نامه توسط افراد هر دو گروه تکمیل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوار، تی مستقل و زوجی و از نرم افزارspss  نسخه 26 استفاده شد.

    یافته ها

    در سازه های مدل اعتقاد بهداشتی در دانشجویان بین نمره دو گروه آزمون و شاهد قبل از مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت. پس از مداخله اختلاف معنی داری در میانگین سازه های آگاهی   (001/0 P=) و شدت درک شده (027/0P=) در گروه آزمون مشاهده شد. اما در میانگین نمرات سایر سازه ها تفاوت معناداری در دو گروه آزمون و شاهد مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    اگرچه مداخله آموزش به روش غیر حضوری در یادگیری افراد موثر است. اما علی رغم مزیت های موجود نمی تواند کیفیت آموزشی اطمینان بخشی را ارایه دهد. پیشنهاد می شود پژوهشی برای مقایسه هم زمان دو روش آموزش حضوری و غیرحضوری انجام شود.

    کلید واژگان: دارو, خوددرمانی, سرویس پیام کوتاه, آموزش مجازی, مدل اعتقاد بهداشتی
    Moein Salami, Ashraf Salehi, Hamid Momeni, Mahdieh Azizi*
    Introduction

    Due to the high prevalence of self-medication among medical sciences students, according to previous research, the present study aimed to investigate the effect of virtual education on self-medication of medical sciences students based on the health belief model.

    Methods

    The present quasi-experimental randomized controlled study was conducted on 110 students of Khomein University of Medical Sciences in 2021. The students were divided into experimental and control groups (55 people in each group) through two-stage sampling. The method of data collection was a questionnaire based on the health belief model about self-medication. The questionnaire was completed by both groups before and after the educational intervention. In order to analyze the data, Chi-square and independent and paired t-tests were used using SPSS26 software.

    Results

    There was no significant difference between the scores of experimental and control groups before the intervention in the constructs of the health belief model. After the intervention, a significant difference was observed in the mean scores of knowledge (p=0.001) and perceived intensity (p=0.027) in the experimental group. However, no significant difference was observed in the mean scores of other constructs between the experimental and control groups.

    Conclusion

    Although virtual education intervention is effective in learning, it cannot provide a satisfactory quality of education. It is suggested that a study be conducted to compare the two methods of face-to-face and distance learning at the same time.

    Keywords: Medicine, Self-Medication, SMS Messaging Service, Virtual Education, Health Belief Model
  • حمید مو منی، اعظم کرامی، لیلا میر شکاری، زهرا شهسواری، زهرا شخمگر، اکرم ثناگو، اشرف صالحی*
    مقدمه

    با توجه به اهمیت آموزش بالینی پرستاری و ارزشیابی آن و نیاز به تصمیم گیری های صحیح در مواقع بحرانی توسط دانشجو و با هدف ارتقاء سطح گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان پرستاری، محقق برآن شد تاثیر دو روش متفاوت ارزشیابی بالینی یعنی روش چک لیست مهارت ها و کارپوشه را برگرایش به تفکر انتقادی دانشجویان بسنجد.

    روش ها

    این پژوهش مداخل ه ای دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون بر روی 32 دانشجوی سال سوم کارشناسی پرستاری دانشکده پرستاری خمین ورودی 1392 در سال 95- 1394 انجام شد. ابتدا پرسشنامه ی گرایش به تفکر انتقادی CTDI توسط تمام دانشجویان کلاس تکمیل و میزان گرایش به تفکر انتقادی ثبت شد. سپس دانشجویان به صورت تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شده و برای یک گروه از روش ارزشیابی کارپوشه و برای گروه دیگر، روش ارزشیابی مشاهده ی مستقیم مهارت ها اجرا گردید. در نهایت مجددا پرسشنامه CTDI تکمیل و نتایج ارزیابی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار  SPSS و آمار توصیفی و آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که نمره ی کل گرایش به تفکر انتقادی در گروه کارپوشه قبل از اجرای روش ارزشیابی (21/25±240/97) و بعد از اجرای روش ارزشیابی (21/321±266/50) و در گروه مشاهده مستقیم مهارت ها قبل از ارزشیابی (20/85±242/17) و بعد از اجرای روش ارزشیابی (18/24±248/17) دو گروه تفاوت آماری معنی داری وجود دارد و در گروه ارزشیابی به روش کارپوشه این تفاوت بیشتر بود (0/001>P). در کلیه زیر گروه ها حقیقت جویی، انتقادپذیری، قدرت تجزیه و تحلیل، قدرت  سازمان دهی، اعتماد به نفس، جستجوگری و رشدیافتگی نیز این تفاوت معنی دار بود (0/001 =P).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج حاصله گرایش به تفکر انتقادی در گروه ارزشیابی به روش کارپوشه افزایش معنی داری را نشان می دهد. لذا پیشنهاد می شود از روش کارپوشه به عنوان روشی با قابلیت اجرایی بالا، عینی و معتبر بر تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری و همچنین در زمان پذیرش مسئولیت های حرفه ای افراد در علوم پزشکی استفاده شود.

    کلید واژگان: کارپوشه, مشاهده مستقیم مهارتهای بالینی, تفکر انتقادی, دانشجویان پرستاری
    H .Momeni, A .Kerami, L .Mirshekari, Z .Shahsavari, Z .Shokhmgar, A. Sanagoo, A. Salehi*
    Introduction

    Given the importance of nursing education and evaluation and the need to make correct decisions in critical situations by students also to promote critical thinking in nursing students, researcher decided to assess efficacy of clinical evaluation  by  two methods of direct observation of procedural skills and portfolio on critical thinking of students.

    Methods

     in this interventional study 32 Students of the 5 th semester of the Bachelor of Nursing, Khomein College of Nursing which divided into two groups with pre- test &   post- test  participated  in 2013  . At the beginning, critical thinking disposition questionnaire ( CTDI) was completed  by students.  Then, Class was divided into two groups randomly . In each group, one of the evaluation methods containing Portfolio and Direct Observation of Procedural Skills (DOPS) was executed. At last critical thinking disposition questionnaire again was completed and results were evaluated. Data were analyzed by descriptive statistics and independent t- test through SPSS.

    Results

    The results showed that the total score of tendency to critical thinking in the portfolio group was as follow: before the evaluation  method (240/97±21/25) and after the evaluation method (266/50±21/32),also, in the direct observation skill group before evaluation (242/17±20/85) and after evaluation was (248/17±18/24). There are statistically significant differences between the two groups and in the portfolio evaluation group this difference was greater (P≤0/001). This difference is also significant in all subgroups of truth-seeking, critique, analytical power, organizational power, self-confidence, search, and growth. (P =0/001).

    Conclusion

    According to the results of the study, tendency to critical thinking in portfolio method shows significantly different so, it is suggested portfolio with  high executive capabilities, identical and valid method in critical thinking of nursing students  as well as acceptance of professional responsibility in medical sciences is used.

    Keywords: Portfolio, Direct Observational Practical Skills, Critical Thinking, Nursing Students
  • الناز عباسی، جواد جواهری، حمید مومنی، احساناللهغزنوی راد*
    زمینه و هدف
    گونه های شیگلا به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد کننده دیسانتری هستند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین شیوع و الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی گونه های شیگلای جداشده از نمونه های اسهال عفونی بیماران شهر خمین است.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مقطعی توصیفی بین خرداد 1396 تا آخر آبان سال 1397، تعداد 54 نمونه اسهال عفونی وارد مطالعه شدند. نمونه های مدفوع اسهال عفونی بر روی MacConkey agar و Xylose Lysine Deoxycholateagar (XLD) وGram Negative Broth (GN Broth)  کشت داده شدند. پروفایل مقاومت آنتی بیوتیکی به صورت فنوتیپی تعیین شد.
    ملاحظات اخلاقی
    این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1396.307 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
    یافته ها
    از 54 نمونه اسهال عفونی، به کمک کشت، 11 ایزوله (3/20 درصد) گونه های شیگلا تشخیص داده شد. از تعداد کل ایزوله های به دست آمده، 9 (8/81 درصد) ایزوله شیگلا سونئی و 2 (1/18 درصد) ایزوله شیگلا فلکسنری بودند. بیشترین میزان مقاومت آنتی بیوتیکی در کوتریموکسازول 11 (100 درصد) ، آمپی سیلین 10 (9/90 درصد) و سفکسیم، سفوتاکسیم و سفتریاکسون 9 (8/81 درصد) مشاهده گردید. در این مطالعه، 8 (7/72 درصد) ایزوله Extended Spectrum Beta-Lactamase (ESBL) و 1 (9 درصد) ایزوله بتالاکتاماز AmpC  مثبت بودند.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که گونه های شیگلا دارای مقاوت بتالاکتامازی به عنوان عامل مطرح ایجاد دیسانتری باکتریال در نمونه های اسهال عفونی در منطقه خمین می باشند. این نکته باید از طرف متخصصین عفونی به خصوص هنگام درمان اولیه بدون بررسی میکروبیولوژیک مدنظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, ایران, دیسانتری, گونه های شیگلا
    Elnaz Abbasi, Javad Javaheri, Hamid Momeni, Ehsanollah Ghaznavi, Rad*
    Background and Aim
    Shigella species are one of the main causes of dysentery. This study aimed to determine the frequency and antibiotic resistance patterns of Shigella species isolated from infectious diarrhea samples in khomein, Iran.
    Materials and Methods
    A total of 54 infectious diarrhea samples obtained from patients were included in this descriptive cross-sectional study from June 2017 through November 2018. The infectious diarrhea samples were cultured to XLD, MacConkey agar and GN Broth. The phenotypic antibiotic resistance profiles were determined.
    Ethical Considerations
    This study with research ethics code IR.ARAKMU.REC.1396.307 has been approved by research ethics committee at Arak University of Medical Sciences.
    Findings
    Out of 54 infectious diarrhea samples, 11 (20.3%) with Shigella spp were identified using culture media. S. sonnei 9(81.8%) and S. flexneri 2(18.1%) were the single species found. The highest antibiotic resistance rates were found for cotrimoxazole 11(100%), ampicillin 10(90.9%), cefixime, cefotaxime and ceftriaxone 9(81.8%). In this study, 8 (72.7%) of the isolates were ESBL and 1 (9%) were AmpC positive.
    Conclusion
    This study showed that Shigell spp are the main bacterial agent causing dysentery in infectious diarrhea samples in khomein, Iran. This should be taken into consideration by infectious specialists especially during empirical treatment.
    Keywords: Dysentery, Epidemiology, Iran, Shigella species
  • حسن جعفری پور، حمید مومنی *، اشرف صالحی، بهمن توان، اسدالله محمودی
    مقدمه
    اضطراب امتحان یک عامل بازدارنده در پیشرفت تحصیلی دانشجویان است. آزمون بالینی با ساختار عینی یکی از روش های ارزیابی میزان تحقق اهداف آموزشی دانشجویان گروه پزشکی است ولی یکی از معایب آن ایجاد اضطراب است هدف این تحقیق، سنجش تاثیر آوای قرآن کریم بر اضطراب ناشی از آزمون اسکی در دانشجویان دانشکده علوم پزشکی خمین است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش نیمه تجربی دوگروهی در سال 1396 در دانشکده علوم پزشکی خمین انجام شد. آزمودنی ها 70 نفر از دانشجویان شاغل به تحصیل در نیمسال اول رشته های پرستاری، اتاق عمل و هوشبری بودند. دانشجویان هر کلاس به شکل تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شدند. همه دانشجویان در روز امتحان، رضایت نامه آگاهانه و پرسش نامه اضطراب اشپیل برگر را تکمیل کردند. سپس، برای هرکدام از افراد گروه مورد، به صورت جداگانه 30 دقیقه قبل از برگزاری آزمون آسکی، آوای قرآن با MP3 Player پخش شد. در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. درنهایت، پرسش نامه پس از 10 دقیقه تکمیل شد و نتایج آن با آزمون های تی زوجی و تی مستقل تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین نمره اضطراب آزمودنی ها، قبل از مداخله7/30±46/91 بود و دو گروه اختلاف معنی داری نداشتند(0/482p=). با اجرای مداخله، نمره اضطراب امتحان در گروه مطالعه کاهش یافت(7/56±38/82) ولی این کاهش از لحاظ آماری معنی دار نبود(0/017p=).
    نتیجه گیری
    پخش آوای قرآن کریم نمره اضطراب امتحان دانشجویان گروه پزشکی را کاهش داد و آن را از سطح متوسط به بالا به سطح متوسط به پایین رساند ولی این کاهش، معنی دار نبود.
    کلید واژگان: اضطراب امتحان, آسکی, آوای قرآن کریم, پرسش نامه سنجش اضطراب اشپیل برگر
    Hasan Jafaripour, Hamid Momeni *, Ashraf Salehi, Bahman Tavan, Asadolah Mahmoodi
    Introduction
    Test anxiety is a factor interfering with academic achievement of students. Objective Structured Clinical Evaluation (OSCE) is one of the best methods for evaluating medical students’ achievement, but one of its disadvantages is creating anxiety. This study aims to investigate the effect of listening to Holy Quran recitation on the anxiety caused by OSCE in students of Khomein University of Medical Sciences.
    Methods
    This quasi-experimental research was conducted in Khomein University of Medical Sciences in 2017 with two groups. 70 students studying nursing, operating room technician and anesthesia in this university participated in this study. They were randomly assigned to two groups of intervention and control. In the test day, Spielberger State-Trait Anxiety Inventory (STAI) were completed by all the participants. Then, before performing OSCE in the intervention group, a part of Holy Quran recitation was broadcasted through MP3 Player device for 30 minute. The control group received no intervention. Finally, the same questionnaire was filled in again by the two groups and the data were analyzed through independent and paired t-tests.
    Results
    The average anxiety score of the participants was 46.91±7.30 and the two groups were significantly different (p=0.482). The results of this study suggested that the intervention in the intervention group reduced the test anxiety (38.82 ± 7.56), but this difference was not significant (p=0.017).
    Conclusion
    The results of this study showed that listening to Holy Quran recitation reduced the test anxiety score from the high level to the moderate level, but this reduction was not significant
    Keywords: Test Anxiety, Objective Structured Clinical Skills, OSCE, Holy Quran, Spielberger’s State-Trait Anxiety Inventory (STAI)
  • حمید مومنی، هاجر صادقی، اشرف صالحی *
    مقدمه
    مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه تاثیر افشره بابونه، افشره زنیان و کلونیدین بر سندرم ترک اعتیاد معتادین خودیار انجام گردید.
    روش کار
    طی یک کارآزمایی بالینی یک مرحله ای و سه سوکور، 135 نفر از معتادین خودیار به صورت تصادفی در سه گروه مقایسه و مداخله (دو گروه) قرار گرفتند. به گروه های مداخله به ترتیب افشره بابونه وافشره زنیان وبه گروه شاهد قرص کلونیدین؛ داده-شد. علایم توسط معیار بالینی سندرم ترک اعتیاد مواد اوپیوئیدی در 6 مرحله ثبت و با نرم افزار SPSS و توسط آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل گردید.
    نتایج
    میانگین و انحراف معیار درجه سندرم ترک اعتیاد قبل از مداخله در گروه بابونه، زنیان و کلونیدین به ترتیب (241/7±15/24)، (845/8±52/26) و (469/7±03/23) و بعد از مداخله (442/7±11/12)، (452/8±42/11) و (775/7±51/8) بود. آزمون ANOVA نشان داد که سه گروه قبل از مداخله ( 32/.= p) و بعد از مداخله (70/0= p) تفاوت آماری معنی داری از نظر درجه سندرم ترک اعتیاد ندارند.
    بحث: کاهش علایم سندرم ترک اعتیاد در مصرف کننده ی کلونیدین بیشتر است، اما بین سه گروه تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    در مورد تاثیرافشره های گیاهی مذکور بر سندرم ترک اعتیاد انجام مطالعات بیشتر ضرورت دارد.
    کلید واژگان: بابونه, زنیان, کلونیدین, سندرم ترک اعتیاد
    Hamid Momeni, Hajar Sadeghi, Ashraf Salehi *
    Introduction
    Study aimed to compare the effects of chamomile oil , oil copticum and clonidine withdrawal syndrome NA groups was performed .
    Method and Materials: This study is a Double-blind one stage clinical trial with the comparison group. The sample consisted of 135 patients who were randomly NA groups in thecontrol and intervention groups (two groups) were placed. In intervention groups1, chamomile oil, in the intervention group2, oil copticum common and in control group treated with clonidine withdrawal is received. COW's symptoms questionnaire was recorded in6steps, and the results were analyzed using SPSS software.
    Results
    Baseline mean and standard deviation of withdrawal syndrome in the group of Matricariachamomilla oil, Trachyspermumcopticum oil and Clonidine respectively (241/7 ± 15/24), (845/8 ± 52/26) and (469/7 ± 03/23) and after the intervention (442/7 ± 11/12), (452/8 ± 42/11) and (775/7 ± 51/8), respectively. ANOVA test showed that the three groups before the intervention (p=0/32) and after (p= 0/70) no significant difference in the degree of addiction syndrome.
    Conclusion
    Vegetable oil on the impact of the withdrawal syndrome More studies are needed.
    Keywords: Matricariachamomilla oil, Trachyspermumcopticum oil, Clonidin withdrawal syndrome, Narcotics Anonymous
  • حمید مومنی، اشرف صالحی، هاجر صادقی*
    زمینه و اهداف
    دانشجویان در کسب مهارت و گرایش به تفکر انتقادی مشکل دارند و یادگیری بر اساس روش های تدریس جدید باعث افزایش یادگیری مداوم و کارآمد پرستاران می شود. پژوهش حاضر تاثیر دو روش تدریس آموزش مبتنی بر حل مسئله و نقشه مفهومی بر گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری را مقایسه نمود.
    روش بررسی
    این پژوهش مداخله ای دوگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بر روی 32 دانشجوی کارشناسی پرستاری در سال 1393 انجام شد. ابتدا پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی CTDI توسط دانشجویان تکمیل گردید. افراد به صورت تصادفی ساده به دو گروه 16 نفر تقسیم شده و برای هر گروه به طور جداگانه روش تدریس یادگیری مبتنی بر حل مسئله و نقشه مفهومی اجرا گردید. در پایان ترم مجددا امتیاز گرایش به تفکر انتقادی ثبت و با قبل مقایسه گردید. از نرم افزار Spss نسخه 18 و آزمون های آماری t مستقل و زوجی برای تحلیل استفاده شد.
    یافته ها
    بعد از اجرای مداخله، نمره کل گرایش به تفکر انتقادی افزایش یافت؛ ولی این افزایش در دو گروه با هم تفاوت آماری معنی داری داشت و در گروه آموزش به روش حل مسئله بیشتر بود. این تفاوت در زیرگروه های انتقادپذیری، اعتمادبه نفس، جستجوگری و رشد یافتگی معنی دار بوده و امتیاز گروه آموزش به روش حل مسئله بیشتر بود ولی در زیرگروه های حقیقت جویی، قدرت تحلیل و قدرت سازماندهی دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشتند.
    نتیجه گیری
    گرایش به تفکر انتقادی در اکثریت دانشجویان در ابتدای پژوهش مطلوب نبود؛ لزوم رشد تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری و تعدیل شرایط استرس زا در محیط های آموزشی مشخص گردید.
    مربیان و اساتید باید از روش هایی بهره ببرند که مفاهیم را به شیوهای معنی دار یاد دهد و در موقعیت بالینی کاربردی باشد.
    کلید واژگان: یادگیری مبتنی بر حل مسئله, نقشه مفهومی, گرایش به تفکر انتقادی, دانشجویان پرستاری
    Hamid Momeni, Ashraf Salehi, Hajar Sadeghi *
    Background And Aims
    Tendecy to critical thinking and skills earning in university students are faced with difficulties. new teaching methods can increased continuous and efficient learning in nursing. The aim of this research is to compare the effect of two teaching methods based on problem solving and conceptual mapping on critical thinking of nursing students.
    Methods
    This interventional two group study, with pre tast-post test was perfomed on 32 nursing student in 2014. In the beginning critical thinking disposition was measured by CTDI. Subjects were divided randomaized in two groups [16 student in each group]. In each group, one of the teaching methods containing problem base learning [PBL] and concept mapping was execute. At least critical thinking disposition was measured once again. The data were collected and analyzed by using Spss software ,version 18 and indipendent and paired T-test.
    Results
    In each group total score of critical thinking disposition was increased after executeing of two teaching methods PBL and concept mapping, but difference in PBL group was significant. The difference in critical thinking disposition submission such as open mindedness, self-confidence, inquisitiveness and maturity was significant and the score of learning group was higher by the problem-solving method but the difference was not significant in other critical thinking disposition submission such as truth seeking, systemacity and analyticity.
    Conclusion
    The results of this study shows that critical thinking disposition score in most of nursing student was uncertain. It is necessary to develope critical thinking disposition in nursing students and adjustment of stressful conditions in educational settings. With due attention to nursing students ruls in patient care, nursing teachers must be able to new teaching methods can increase continuous and efficient learning in nursing students.
    Keywords: Problem Based Learning, Concept mapping, Critical Thinking disposition, Nursing Student
  • حمید مومنی، اشرف صالحی، ابوالفضل سراجی، اکرم ثناگو، اعظم کرامی، مرضیه میرشکاری، لیلا میرشکاری *
    زمینه و هدف
    میزان رضایت بیماران از مراقبت هایی که دانشجویان پرستاری در تمرینات یادگیری در محیط آموزشی بالین به آن ها ارائه می دهند، می تواند در تکامل آموز ش های علمی و عملی دانشجویان کمک کننده باشد. هدف از این مطالعه، تعیین رضایت بیماران از انجام مراقبت توسط دانشجویان در محیط آموزش بالین می باشد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بوده که در سال 1389 بر روی 1560بیمار بستری در چهار مرکز آموزشی-درمانی در سه استان کشور، با پرسشنامه رضایت بیمار نسبت به فعالیت آموزشی دانشجویان پرستاری سنجیده شد. دامنه امتیاز بین 150-30 بود. کسب امتیاز بیشتر از 90رضایتمندی را نشان می داد. داده ها با سطح معنی دار 05/ 0> P با ازمون آماری من ویتنی و پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان می دهد 2 /73 درصد بیماران از مراقبت توسط دانشجویان پرستاری درمحیط آموزش بالین رضایت داشتند و 8/ 26 درصد رضایت نداشتند. رضایت بیماران در مراکز آموزشی درمانی واقع در استانهای مختلف متفاوت بوده و در استان لرستان از استانهای چهارمحال و بختیاری و مرکزی بیشتر است (001/ 0=P).
    نتیجه گیری
    داده های پژوهش بیانگر این است که بیماران به مشارکت در یادگیری دانشجو در محیط بالین تمایل داشتند، اما 8/ 26 درصد بیما ران ناراضی بودند.
    کلید واژگان: دانشجوی پرستاری, آموزش بالینی, رضایت بیمار
    Hamid Momeni, Ashraf Salehi, Abolfaz Seraji, Dr Akram Sanagoo, Azam Karami, Marzei Mirshekari, Leila Mirshekari *
    Background And Objective
    The assessment of Patient satisfaction with the care given by nursing students in clinical setting can be helpful in the development of a scientific and practical training. Thus, we aimed to determine patient satisfaction with the care given by students in clinical setting.
    Material And Methods
    This cross-sectional study was conducted, in 2010, on 1560 inpatients in four hospitals of three provinces (Markazi, Lorestan and Charmahal Bakhtiari) via a questionnaire consisting of two parts of demographic characteristics with 15 questions and patient satisfaction with 30 questions. Given the range of 30-150, the score of more than 90 was considered having satisfaction. The data was analyzed by Mann-Whitney test and Pearson, using SPSS software.
    Results
    Results showed that 73.2 were satisfied 26.8 percent were Dissatisfied. patients satisfaction in health centers located in different provinces and cities in the province of Chahar Mahal, Bakhtiari was more central (P=0.001).
    Conclusion
    It seems that some (26.8%) of the patients are not satisfied with the care given by nursing students. Therefore, it is necessary to hold a course related nursing ethics.
    Keywords: Nursing Students, Clinical Education, Patient Satisfaction
  • اشرف صالحی، حمید مومنی*، اعظم اکرامی، نسیم نعیمی
    زمینه و هدف
    امروزه استفاده از فرآورده های گیاهی در جهان برای درمان بیماری ها رو به افزایش است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر گل مغربی، ویتاگنوس و ویتامین E بر سندرم پیش از قاعدگی انجام گردید.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی 210 زن به صورت تصادفی در سه گروه 70 نفری دریافت کننده قرص گیاهی ویتاگنوس به میزان 40 میلی گرم روزانه یک قرص بعد از غذا (گروه اول)، کپسول روغن گل مغربی به میزان 500 میلی گرم روزانه سه عدد (گروه دوم) و کپسول ویتامین E به میزان 400IU روزانه یک عدد (گروه سوم) قرار گرفتند. داروها به مدت دو ماه مصرف گردید. شدت علایم سندرم پیش از قاعدگی به وسیله فرم ثبت وضعیت روزانه آینده نگر Dickerson قبل و بعد از مداخله، تکمیل گردید.
    یافته ها
    میانگین شدت کلی علایم بعد از مداخله به طور معنی داری در گروه گل مغربی در مقایسه با ویتامین E، گروه ویتاگنوس در مقایسه با ویتامین E و نیز گروه گل مغربی در مقایسه با ویتاگنوس کاهش نشان داد (P<0.05). این کاهش در گروه ویتاگنوس نسبت به گروه گل مغربی در مقایسه با ویتامین E بارزتر بود.
    نتیجه گیری
    هر سه داروی ویتاگنوس، گل مغربی و ویتامین E علایم سندرم پیش از قاعدگی را کاهش دادند؛ اما ویتاگنوس نسبت به دو داروی دیگر موثرتر بود.
    کلید واژگان: سندرم پیش از قاعدگی, ویتاگنوس, گل مغربی, ویتامین E
    Salehi A., Momeni H. *, Kerami A., Naeimi N
    Background And Objective
    Herbal products consumption is increased worldwide. This study was done to compare the effect of Evening Primrose, Vitex agnus and vitamin E on premenstrual syndrome.
    Methods
    In this clinical trials study, 210 women with premenstrual syndrome were randomly divided eqaly into Evening Primrose (500 mg, 3 times per day), Vitex agnus (40 mg/day) and vitamin E (400 Iu/day) groups. The subjects were received the thraputic regiment for 2 months. Severity of premenstrual syndrome was recorded for each subject using DSR Dickerson questinare, perior and at the end of intervention.
    Results
    After intervention, severity of premenstrual syndrome was reduced in Evening Primrose group (60.58±30.6 to 34.09±19.81), Vitex agnus (61.23±30.54 to 25.25±17.78) and the vitamin E group, (61.24±32.04 to 54.9±19.24). Severity of premenstrual syndrome were reduced in the Evening Primrose and Vitex agnus groups in compared to vitamin E group (P<0.05). Severity of premenstrual syndrome were reduced in Vitex agnus in comparision with Evening Primrose (P<0.05).
    Conclusion
    Vitex agnus, Evening Primrose and vitamin E can reduce severity of premenstrual syndrome, but therapeutic effect of Vitex agnus is more than Evening Primrose and vitamin E.
    Keywords: Premenstural syndrome, Evening Primrose, Vitex agnus, Vitamin E
  • حمید مومنی، اشرف صالحی، ابوالفضل سراجی
    مقدمه
    نزدیک به نیم میلیاردنفر در سراسر جهان دچار اختلالات روانی به خصوص اضطراب هستند. اختلالات اضطرابی در زنان شایع تر بوده و یکی از علل این شیوع، مسائل و مشکلات هورمونی است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر درمان های شایع به منظور کاهش اختلالات هورمونی زنان بر میزان اضطراب آنها است.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی 210 زن مبتلا به ماستالژی به روش نمونه گیری آسان انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در ابتدا سطح اضطراب به وسیله پرسشنامه بک سنجیده و سپس به مدت سه ماه به گروه اول داروی ویتاگنوس و به گروه دوم ویتامین E داده شد. در گروه سوم به عنوان شاهد هیچ مداخله ای انجام نشد. در پایان مجددا امتیاز اضطراب سنجیده و با هم مورد مقایسه قرار گرفت.
    نتایج
    میانگین نمره اضطراب بک در زمان ورود به مطالعه در گروه ویتاگنوس 4/2±6/24، در گروه ویتامین E، 4/1±7/22 و در گروه شاهد 3/3±3/23 بود و تفاوت آماری معنا داری بین این گروه ها مشاهده نشد؛ در پایان پژوهش میانگین امتیاز اضطراب بک در سه گروه با هم تفاوت داشت و درگروه ویتاگنوس به 1/2±6/12 رسید که نسبت به گروه ویتامین E با میانگین 1/1±5/19 و گروه شاهد با میانگین 4/3±2/20 سطح اضطراب بیشتر کاهش یافته بود.
    نتیجه گیری
    هر دو دارو باعث کاهش سطح اضطراب شدند؛ ولی این تاثیر با مصرف ویتاگنوس بیشتر دیده شد. از آنجا که ویتاگنوس در بسیاری از بیماری های زنان مورد استفاده قرار می گیرد و هزینه آن نیز پایین است؛ می توان با استفاده از خواص ضد اضطراب این دارو، مصرف داروهای شیمیایی ضد اضطراب را کاهش داد.
    کلید واژگان: ویتاگنوس, ویتامین E, داروهای گیاهی, اضطراب, آزمون اضطراب بک, درد سینه دوره ای, کارآزمایی بالینی تصادفی
    Hamid Momeni *, Ashraf Salehi, Abolfazl Seraji
    Introduction
    Nearly half of billion people worldwide suffer from mental disorders especially anxiety disorders. Anxiety disorders are most common in women. One of the causes of anxiety disorders in women is hormonal problems. The aim of this study was to investigate the effects of common medications used to treat or reduce the symptoms of female hormonal imbalance which can lead to anxiety disorders.
    Methods
    In this clinical trial، 210 women with mastalgia were selected by convenience sampling method and randomly divided into three groups. Before the study، anxiety levels were assessed with the Beck anxiety inventory (BDI). For three months، the first group was given Vitex tablets and the second group was given vitamin E. The third group was control and received no intervention. At the end، anxiety levels were assessed again and the groups compared with each other.
    Results
    The mean of Beck anxiety scores at the time of entering the study were 24. 6±2. 4 in Vitex Agnus Castus group، 22. 7±1. 4 in vitamin E group، and 23. 3±3. 3 in control group، and no significant differences between the groups has been observed. At the end of study، there was a statistically significant difference between the three groups. The mean of anxiety scores reduced to 12. 6±2. 1 in Vitex Agnus Castus group، 19. 5±1. 1 in vitamin E group and 20. 2±3. 4 in control group.
    Conclusion
    The results showed that both drugs reduced anxiety levels. This effect in vitex agnus castus is more than other groups. Since vitex agnus castus is used to treat some of the women’s diseases، we can also use this herbal drug as an anti-anxiety drug and reduce chemically anti-anxiety drugs. Another important point of vitex agnus castus is low cost of this drug that can be considered.
    Keywords: Vitex agnus castus_Vitamin E Herbal drugs_Anxiety_Beck anxiety inventory_Mastalgia_Randomized clinical trial
  • ابوالفضل سراجی، اشرف صالحی*، حمید مومنی، اعظم کرامی، نسیم نعیمی
    مقدمه
    درد شایع ترین عاملی است که غالبا افراد را به مراکز درمانی می کشاند. درد یک ادراک ذهنی است و برداشت افراد از وقایع دردناک و همچنین پاسخ های آن ها متفاوت است. «ماستالژی» یکی از شایع ترین شکایت ها و نگرانی های زنان است. هدف کلی این پژوهش، تعیین تاثیر گل مغربی و ویتاگنوس بر معیار ده تایی درد در زنان دچار ماستالژی دوره ای است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی یک مرحله ای و سه سو کور شاهددار است. نمونه های پژوهش شامل 210 زن است که با نمونه گیری آسان انتخاب شدند و با تصادفی سازی ساده در سه گروه 70 نفره قرار گرفتند. به گروه اول، قرص ویتاگنوس، به گروه دوم کپسول گل مغربی و به گروه شاهد ویتامین E به مدت 2 ماه داده شد. قبل از مداخله و 2 ماه بعد از آن معیار درد سینه با پرسش نامه مورد ارزیابی قرار گرفت و با هم مقایسه شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون t زوجی مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین معیار درد در گروه اول از 411/1 ± 67/5 قبل، به 864/0 ± 51/4 بعد از مداخله و در گروه دوم از 448/1 ± 70/5 به 012/1 ± 70/3 و در گروه شاهد، از 438/1 ± 70/5 به 099/1 ± 84/4 کاهش یافته است (05/0 >p).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که ویتاگنوس، بر معیار درد زنان دچار ماستالژی اثرات درمانی خوبی دارد و می تواند به عنوان یک روش درمانی اثربخش مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: ماستالژی دوره ای, گل مغربی, ویتاگنوس, ویتامین E, درد, معیار درد
    Abolfazl Seraji, Ashraf Salehi *, Hamid Momeni, Azam Kerami, Nasim Naeimi
    Introduction
    Pain is the most common cause which leads people to medical centers. Pain is a mental perception and the people’s sensation of painful events and their reactions greatly differ from one another. “Mastalgia” is among the most prevalent women’s complaints and concerns. The aim of the present study is to investigate the effects of Evening Primrose and Vitex Agnus on pain scale of the women with cyclic Mastalgia.
    Methods
    This study is a clinical and triple-blind trial with a control group. The subjects include 210 women being selected through simple sampling and distributed in three 70-subject groups randomly. The medications included Vitex Agnus tablets for the first group; Evening Prime rose for the second group and Vitamin E for the control group for a period of two months. The criterion of chest pain has been measured before and two months after intervention through filling a questionnaire and the collected data were compared. The data were then analyzed by SPSS software، one-way ANOVA and paired T-test.
    Results
    The mean pain criterion for the first group was 5/67±1/411 before the intervention and 4/51±0/864 after the intervention; respectively 5/70±1. 448 and 3/70±1. 012 for the second group and decreased to 5/70±1. 438 and 4. 84±1. 099 for the control group (p<0/05).
    Conclusion
    The results demonstrated that Vitex Agnus has some positive effects on the pain scale of the women’s with Mastalgia and thus can be used as an effective clinical method.
    Keywords: Cyclic Mastalgia_Evening Prim Rose_Vitex Agnus_Vitamin E Pain_Pain Scale
  • حمید مومنی، اشرف صالحی، ابوالفضل سراجی
    مقدمه
    شمار قابل توجهی از مردم، برای درمان بیماری های مختلف، در جستجوی جایگزینی برای طب رایج، می باشند. افسردگی یکی از بیماری هایی است که در زنان دو برابر مردان دیده می شود و یکی از علل آن، اختلالات هورمونی می باشند. از آنجا که گیاهان دارویی در درمان این اختلالات موثرند؛ این مطالعه با هدف بررسی تاثیر سه داروی ویتاگنوس، گل مغربی و ویتامین E بر افسردگی زنان مبتلا به درد سینه دوره ای انجام شد.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج پژوهش، نشان داد که دو داروی گیاهی به میزان مشابه، باعث کاهش افسردگی شده اند. از آنجا که از نظر اقتصادی مصرف داروی ویتاگنوس بسیار با صرفه تر است؛ توصیه می شود از این دارو در زنان مبتلا به افسردگی استفاده شود.
    یافته ها
    تفاوت معنی داری در سطح افسردگی بیماران، قبل از مداخله درمانی و بعد از آن، در دو گروه گل مغربی و ویتاگنوس مشاهده شد. در گروه ویتامین E، تفاوت آماری معنی داری قبل از مداخله درمانی و بعد از درمان، مشاهده نشد.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی، 210 زن مبتلا به ماستالژی دوره ای که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند؛ به روش نمونه گیری آسان انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه، تقسیم شدند. در ابتدا، سطح افسردگی به وسیله پرسشنامه بک سنجیده و سپس به مدت سه ماه، در گروه اول، داروی ویتاگنوس، در گروه دوم، کپسول روغن گل مغربی و در گروه سوم، ویتامین E داده شد. در پایان مجددا امتیاز افسردگی، سنجیده و از طریق تست های آماری با هم مورد مقایسه قرار گرفت.
    کلید واژگان: ویتاگنوس, گل مغربی, ویتامین E, داروهای گیاهی, افسردگی, درد سینه دوره ای
    Hamid Momeni, Ashraf Salehi, Abalfazl Seraji
    Background
    Substantial number of people، for the treatment of various diseases، are seeking an alternative to conventional medicine. Depression is one of the most common mental disorders which is observed twice in women than in men and one of its causes in women is hormonal imbalance. Since the medicinal plants are effective in the treatment of this disorder، this research carried out to study the effect of Evening primrose oil، Vitex Agnus Castus and vitamin E، on depression in women with cyclic Mastalgia.
    Materials And Methods
    In this clinical trial، 210 women with cyclic Mastalgia with the inclusion criteria were selected by convenience sampling، and randomly divided into three groups. At first، the level of depression measured by Beck Depression Inventory and then Vitex Agnus in the first group، Evening primrose oil in the second group and vitamin E in the third group were given for three months. Finally depression levels were assessed again by Beck Depression inventory (BDI). The data were collected and compared through statistical tests.
    Results
    Significant differences were observed in depression levels of patients before and after treatment in Vitex agnus and Evening primrose oil groups. But، no significant difference was observed before treatment and after treatment in Vitamin E group
    Conclusion
    The results showed that these 2 herbal drugs reduced a similar rate of depression، but Vitex agnus drug is recommended to be used by women with depression، because it is more economical.
    Keywords: Vitex Agnus Castus, Evening Primrose oil, Herbal drugs, Depression, Cyclic Mastalgia
  • اشرف صالحی، حمید مومنی، ابوالفضل سراجی
    مقدمه
    مستالژی یکی از شایع ترین دلایل نگرانی زنان است که باعث مراجعه مکرر آنها جهت مشاوره به مراکز مراقبت های بهداشتی می-شود. هدف کلی این پژوهش، مقایسه ی تاثیر گل مغربی و ویتاگنوس بر ماستالژی دوره ای بوده است.
    بحث و نتیجه گیری
    ویتاگنوس، اثرات درمانی خوبی برای درمان مستالژی دوره ای دارد و می تواند به عنوان روش درمانی اثربخش مورد استفاده قرار گیرد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین معیار درد در سه گروه بعد از مداخله کاهش یافته است و میانگین روزهای بدون درد در سه گروه افزایش داشته است و میانگین روزهای با درد متوسط در سه گروه کاهش یافته است و میانگین روزهای با درد شدید در سه گروه کاهش داشته است (چارت کاردیف) (0001/0< P). آزمون های آماری نشان داد که اثر ویتاگنوس بیشتر از ماده دیگر بوده است (0001/0< P).
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی های بالینی یک مرحله ای است. نمونه پژوهش 210 زن مبتلا به مستالژی که در سه گروه هفتاد نفره قرار گرفتند. در گروه اول، قرص ویتاگنوس، گروه دوم کپسول گل مغربی و گروه شاهد ویتامین E به مدت دو ماه داده شد. قبل و در دو ماه بعد از مداخله نمره درد سینه توسط پرسشنامه ارزیابی و با هم مقایسه شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در این بررسی از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون K.S، مان ویتنی یو، ANOVA و آزمون t زوجی استفاده شد.
    کلید واژگان: مستالژی دوره ای, ویتامین E, گل مغربی, ویتاگنوس, چارت کاردیف, معیار ده واحدی درد
    Ashraf Salehi, Hamid Momeni, Abolfazl Seraji
    Background
    Mastalgia is a one of the most common reasons for consultation to all the women who make repeated visits to health care centers. The aim of this research was to compare the effect of Evning primrose and Vitex on mastalgia.
    Materials And Methods
    This study is a one-stage clinical trials which carried out on 210 women with Mastalgia whom were placed in three groups of 70. The first group: Vitex tablets، the second group: primrose capsules and the control group: vitamin E were given for 2 months. Before and 2 months after the intervention scores for chest pain were campared and evaluated by a questionnaire. The results were analyzed using SPSS software.
    Results
    Results showed that the mean pain score in the intervention group has dropped and average days without pain have increased in the three groups and average days with moderate pain decreased in all three groups and average days with severe pain have decreased in all three groups (Cardiff chart) (p<0. 0001). Statistical tests showed that the effect of Vitex has been more than the others (p<0. 0001).
    Conclusion
    The results showed that Vitex، has a good therapeutic effect on cyclic Mastalgia and can be used as an effective treatment.
    Keywords: Cyclic Mastalgia, Cardiff chart, Evening Primrose oil, Numerical pain scale, Vitex, Vitamin E
  • اشرف صالحی، حمید مومنی، ابوالفضل سراجی
    مقدمه
    سندرم پیش از قاعدگی شایع ترین نشانگان در زنان است. سندرم پیش از قاعدگی ظهور دوره ای یک یا چند علامت از مجموعه بزرگی از علائم، درست قبل از قاعدگی است که به درجاتی سبب به هم خوردن روش زندگی فرد و فعالیت های وی می شود و به دنبال آن دوره ای فاقد هر گونه علامت پدید می آید. گل راعی و ویتاگنوس، دو داروی گیاهی هستند که در تخفیف علایم سندرم قبل از قاعدگی استفاده شده اند. هدف از این پژوهش، مقایسه اثر دو داروی گل راعی و ویتاگنوس با ویتامین E بر سندرم قبل از قاعدگی بوده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش کارآزمایی بالینی یک مرحله ای است. نمونه این پژوهش شامل 210 زن دچار سندرم قبل از قاعدگی است. در گروه مداخله 1 قرص گیاهی ویتاگنوس و در گروه مداخله 2 قرص گل راعی و در گروه سوم (گروه کنترل) کپسول ویتامین ای 400 IUبه مدت 2 ماه داده شد. علائم سندرم قبل از قاعدگی قبل و بعد از مداخله به وسیله جدول استاندارد علائم سندرم قبل از قاعدگی مورد بررسی قرار گرفت و شدت علائم را با اعداد 1 (بدون علامت)، 2 (علائم خفیف)، 3 (علائم متوسط) و 4 (علائم شدید) مشخص نمودند. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در این بررسی از آمار توصیفی و استنباطی شامل یو مان ویتنی، آزمون کلموگروف اسمیرنوف، آزمون تی زوجی، آزمون کای اسکوئر، آزمون دقیق فیشر و پراش یک طرفه آنووا استفاده شد. سطح معنی داری برای کلیه آزمون ها 05/0 > pدر نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین شدت کلی علائم در گروه گل راعی از 54/31 ± 03/62 قبل از مداخله به 11/12 ± 76/38 بعد از مداخله، در گروه ویتاگنوس از 54/30 ± 23/61 به 78/17 ± 25/25 و در گروه ویتامین ای از 04/32 ± 24/61 به 24/19 ± 9/54 رسید. مقایسه میانگین شدت کلی علائم سندرم پیش از قاعدگی قبل و بعد از مداخله در گروه گل راعی در مقایسه با ویتامین ای (005/0>p)، همچنین گروه ویتاگنوس در مقایسه با ویتامین ای (001/0>p) و نیز گروه گل راعی در مقایسه با ویتاگنوس (001/0>p) نشان داد که شدت کلی علائم به طور معنی داری کاهش یافته است؛ اما این کاهش در گروه ویتاگنوس چشمگیرتر است.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها، مشخص گردید که هر سه دارو در درمان سندرم قبل از قاعدگی موثر ه ستند اما ویتاگنوس، موثرتر بوده است و می توان آن را به عنوان یک درمان موثر مورد استفاده قرار داد.
    کلید واژگان: سندرم پیش از قاعدگی, ویتاگنوس, گل راعی, ویتامین E
    Ashraf Salehi, Hamid Momeni, Abolfazl Seraji
    Introduction
    The most common syndrome in women is PMS. Premenstrual syndrome is one or more periodic large collection symptoms before menstrual cycle، which lead to degree of changes in personal activities and active lifestyle for him and followed by a period with no symptom is generated. Hypericum Perforatum L. and vitex agnus are two herbal remedies that have been used to relieve symptoms of premenstrual syndrome. The purpose of this study is determination of the effect of Hypericum Perforatum L. and vitex agnus and VitE on Premenstural Syndrome.
    Methods
    This is a one-stage clinical trials. The study sample included 210 women with PMS were placed in three groups of 70 (Simple randomized). In the first group، Vitex tablets; second group، Hypericum Perforatum L. tablets and the control group were given vitamin E for 2 months. Before and 2 months after the intervention were compared with standard chart of PMS. Intensity of Symptoms were identified with the number 1 (no symptoms)، 2 (mild symptoms)، 3 (moderate symptoms) and 4 (severe symptoms). The results were analyzed using SPSS software. In the study of descriptive and inferential statistics including Mann -Whitney U test، Kolmogrov Smirinov، test t paired، chi-square test، Fisher''s exact test and one -way ANOVA was used for diffraction. The significance level for all tests p<0. 05 was considered.
    Results
    Measure of average intensity of Symptoms were received in Hypericum Perforatum L. group 62. 03 ± 31. 54 before intervention to 38. 76 ± 12. 11 after the intervention; in Vitex group of 61. 23 ± 30. 54 to 25. 25 ± 17. 78 and the vitamin E group، from 61. 24 ± 32. 04 to 54. 9 ± 19. 24. Compare average intensity of Symptoms in the Hypericum Perforatum L. group and in vitamin E group (p<0. 005)، also Vitex group and in vitamin E group (p<0. 001); and in the Hypericum Perforatum L. group and Vitex group (p<0. 001) before and after intervention; Showed that has increased; but this is a dramatic decrease in Vitex group.
    Conclusion
    This study showed that Vitex a good therapeutic effect for Premenstrual syndrome treatment and it can be used as an effective treatment.
    Keywords: Premenstural Syndrome (PMS), Hypericum perforatum L., Vitex agnus, Vitamin E
  • حمید مومنی، اشرف صالحی، ابوالفضل سراجی
    مقدمه
    شاخص توده بدنی(BMI) بالا یکی از مشکلات شایع افراد و به خصوص زنان است که باعث بیماری های مختلفی در آنان می گردد. افزایش BMI به عنوان یک مشکل بهداشتی و اپیدمی در سراسر جهان مطرح بوده و در حال افزایش است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است. نمونه این پژوهش شامل 150 زن در شهر خمین بود که به روش نمونه گیری آسان انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 75 نفره قرار داده شدند. در گروه اول قرص گیاهی ویتاگنوس و در گروه دوم کپسول روغن گل مغربی به مدت 3 ماه داده شد. قبل از مداخله و 3 ماه بعد BMI توسط پرسشنامه ارزیابی گردید. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین سن دو گروه به ترتیب 9/27 و 8/28 سال بود که تفاوت آماری معنی داری در دو گروه مشاهده نشد. میانگین شاخص توده بدنی(BMI) در گروه اول 621/1 ± 94/22 و در گروه دوم نیز 241/1 ± 81/22 بود. بعد از مصرف این دارو ها کاهش BMI تفاوت آماری معنی داری را در گروه ها نشان نداد (آزمون t زوج با 644/0 =p برای ویتاگنوس و 085/0 = pبرای گل مغربی).
    نتیجه گیری
    اگرچه دو داروی ویتاگنوس و گل مغربی دارای ترکیباتی بوده که با ایجاد تغییرات هورمونی یا متابولیک در بدن می توانند موجب کاهش وزن و چاقی شوند ولی در این مطالعه چنین تاثیری مشاهده نشد و استفاده از داروی گل مغربی برای این منظور با توجه به قیمت بالای آن توصیه نمی شود.
    کلید واژگان: ویتاگنوس, گل مغربی, داروهای گیاهی, شاخص توده بدنی, BMI, ماستالژی
    Hamid Momeni, Ashraf Salehi, Abolfazl Seraji
    Introduction
    High Body mass index، is a common problem in the people، especially women، that can cause a variety of diseases. Increased BMI as a health problem and epidemic in the world and is growing.
    Methods
    this was a clinical trial study that has been done on 150 women in khomain. They were divided into two groups of 75 members. in the first group vitex agnus castus and the second group capsules of Evening primrose oil was given for 3 months. before the study and during the 3 months later BMI were assessed by questionnaire.
    Results
    mean age of two groups were 27. 9 and 28. 8، that there was no statistically significant difference. Mean of BMI in first group was 22. 94 ±1. 621 and in second group was 22. 81 ±1. 241. after 3 months there was no statistically significant difference between two groups. (Paired t test، with p= 0. 644 for vitex agnus castus group and p=0. 085 for Evening primrose oil.
    Conclusion
    Although the Vitex Agnus Castus and Evening Primrose oil have compounds With hormonal or metabolic changes in the body can lead to weight loss and obesity. However، this effect was not observed in this study and the use of Evening primrose oil for this purpose is not recommended due to its high price
    Keywords: Vitex Agnus Castus, Evening Primrose oil, Herbal Drugs, Body Mass Index, BMI, mastalgia
  • حمید مومنی، اشرف صالحی، ابوالفضل سراجی، سعید فروغی
    یکی از اختلالات نورولوژیکی که عملکرد قسمتی از بدن و درک فیزیکی از وضعیت بدن را تغییر می دهد؛ سکته مغزی است و از آنجا که بر اساس آمارهای رایج سکته مغزی در جایگاه سوم علل طبی مرگ در کشورهای پیشرفته است از اهمیت به سزایی برخوردار است. خودمراقبتی یکی از ابعاد بازتوانی مبتلایان سکته مغزی محسوب می شود. با حمایت پرستار از خودمراقبتی و انجام آن توسط بیمار، وی کنترل خود را دوباره به دست آورده و احساس ارزش نفس می نماید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر روی 42 بیمار مبتلا به سکته مغزی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد اختصاصی سنجش کیفیت زندگی پس از سکته مغزی(SS-QOL) بود. در ابتدا شاخص کیفیت زندگی در هر دو گروه مطالعه و شاهد اندازه گیری شد، سپس در گروه مطالعه برنامه خود مراقبتی آموزش و سپس به مدت 5 هفته اجرا شد. در پایان 5 هفته مجددا شاخص کیفیت زندگی در هر دو گروه سنجیده و مقایسه گردید.
    یافته ها
    تفاوت آماری معنی داری بین کیفیت زندگی قبل و پس از انجام خود مراقبتی در گروه مورد مشاهده شد (001/0
    کلید واژگان: خودمراقبتی, سکته مغزی, کیفیت زندگی
    H. Momeni, A. Salehi
    One of disorder with destroyed of function and perception of body’s structure is cerebrovascular accident (CVA). By current statistical results, CVA is the third agents of death. Self care is the one section of rehabilitation in patients with CVA. By nurse’s support, the patient will performance self care and he will acquire feeling self- respect.
    Materials And Methods
    This quasi experimental research was carried out on 42 CVA patients. Data collection instrument was SS- QOL questionnaire. First QOL indicator was measured by SS- QOL questionnaire. In experimental group self care program was instructed. After 5 weeks, patient’s QOL in two groups were measured again by the same questionnaire. T test, Chi Square and Willcaxon test was used to data analysis.
    Results
    A significant difference was observed between QOL score before and after self care program in experimental group (p≥0.001), as well as a significant difference was seen between QOL score in experimental and control groups (p≥0.00128).
    Conclusion
    Findings of this research showed that education of self care to patients by nurses in hospital or home can increase quality of life in the patients with CVA.
  • نگرش تحلیلی نوین به معادله های پرواز
    جعفر حیرانی نوبری، حمید مومنی، محمدعلی معصوم نیا
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال