حمید کاظمیان
-
مقدمه و هدف
سوددهی گوسفند از نظر تولید گوشت تا حد زیادی به صفات رشد و ویژگی های لاشه بستگی دارد. با وجود اهمیت کیفیت گوشت گوسفند پژوهش های اندکی در این زمینه در گوسفندان بومی کشور صورت گرفته است. بنابراین، اهمیت بررسی صفات لاشه حیوانات به خصوص زمانیکه هنوز زنده اند ضروری بهنظر میرسد. هدف پژوهش حاضر تعیین و بررسی ارتباط ژنتیکی و فنوتیپی بین صفات بیومتری، اوزان بدن و صفات لاشه اندازهگیری شده با اولتراسوند در گوسفند کردی شمال خراسان بود. از آنجاییکه اندازه گیری صفات لاشه سخت و پرهزینه است و به منظور طراحی بهتر برنامه های اصلاحی جهت بهبود صفات لاشه، در صورت وجود ارتباط قوی ژنتیکی امکان جایگزینی صفاتی که اندازه گیری آنها ساده تر است با صفات لاشه که بهسختی اندازه گیری می شوند فراهم میشود.
مواد و روش هاداده های 658 راس گوسفند نژاد کردی در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند کردی شیروان واقع در استان خراسان شمالی در گستره شمالی شرق ایران میان 57 درجه طول شرقی و 37/4 درجه عرض شمالی در فصول بهار، تابستان و پاییز سال 1400 مورد استفاده واقع شد. اطلاعات مربوط به شجره و اوزان تولد (658 رکورد)، سه ماهگی (652 رکورد)، شش ماهگی (638 رکورد) و نه ماهگی (419 رکورد) از رکوردهای ثبت شده در ایستگاه مزبور استخراج شد. برای بررسی اثرات ثابت بر روی صفات از رویه ی مدل های خطی عمومی (GLM) نرم افزار SAS استفاده شد. برای برآورد پارامترها و ارتباط ژنتیکی بین صفات مزبور از روش حداکثر درست نمایی محدودشده (REML) براساس مدل حیوانی یک و دو صفتی در نرم افزار WOMBAT استفاده شد. برای دستیابی به معادله پیشبینی صفات لاشه بر اساس دیگر صفات مورد پژوهش، از رگرسیون چند متغیره استفاده شد.
یافته هاوراثت پذیری ضخامت چربی زیرجلدی، مساحت، عرض و عمق ماهیچه ی چشمی اولتراسوندی به ترتیب 0/06±0/01، 0/06±0/06، 0/03±0/10 و 0/03±0/08 برآورد شد. همبستگی ژنتیکی مثبت بالایی میان ضخامت چربی زیرپوستی و مساحت ماهیچه چشمی مشاهده شد (0/31±0/71). صفات لاشه اولتراسوندی همبستگی ژنتیکی مثبت بالایی با صفات دنبه داشتند. همبستگی ژنتیکی مثبت بالایی بین صفات لاشه ی اولتراسوندی و ارتفاع جدوگاه، ارتفاع ناحیه ی کپل، محیط دور سینه، محیط دور شکم، طول مورب بدن، محیط ران و عمق کپل بهدست آمد. مدل مربوط به مساحت ماهیچه چشمی با بالاترین میزان ضریب تعیین (0/82) از دیگر مدل ها برای پیشبینی قابل اطمینان تر است.
نتیجه گیریوراثت پذیری پایین صفات اندازه گیری شده با فن آوری اولتراسوند در گوسفندان کردی ایستگاه اصلاح نژاد گوسفند کردی شیروان نشان می دهد که امکان بهبود این صفات از طریق انتخاب انفرادی چندان موثر نیست و باید از دیگر روش های انتخاب (انتخاب فامیلی و یا انتخاب به کمک نشانگر) برای بهبود این صفات استفاده شود. بهطور کلی، با توجه به ضریب تعیین نسبتا مناسب، از مدل های رگرسیونی می توان برای پیشبینی صفات لاشه در گله ایستگاه گوسفند کردی شیروان استفاده نمود.
کلید واژگان: اولتراسوند, صفات بیومتری, صفات لاشه, گوسفند کردی, همبستگی ژنتیکی و فنوتیپیIntroduction and ObjectiveProfitability of sheep in terms of meat production largely depends on growth traits and carcass characteristics. Despite the importance of the quality of sheep meat, few researches have been conducted in this field in the native sheep of the country. Therefore, the importance of examining the characteristics of animal carcasses, especially when they are still alive, is evident. The aim of the present study was to investigate the genetic and phenotypic relationship between biometric traits, body weights and carcass traits measured by ultrasound in Kurdi sheep of North Khorasan. Since the measurement of carcass traits is difficult and expensive, and in order to better design breeding programs to improve carcass traits, if there is a strong genetic relationship, it is possible to replace traits that are easier to measure with carcass traits that are difficult to measure.
Material and MethodsThe data of 658 Kurdi sheep in the Shirvan Kurdish sheep breeding and breeding station located in North Khorasan province in the northern area of eastern Iran between 57 degrees east longitude and 37.4 degrees north latitude in the spring, summer and autumn seasons of 2021 were used. The information related to pedigree and birth weights (658 records), three months (652 records), six months (638 records) and nine months (419 records) were extracted from the records recorded in the said station. General linear models (GLM) procedure of SAS software was used to investigate fixed effects on traits. To estimate the parameters and the genetic relationship between the mentioned traits, the restricted maximum likelihood (REML) method was used based on single and two traits animal models in WOMBAT software. Multivariate regression was used to obtain the prediction equation of carcass traits based on other studied traits.
ResultsHeritability of subcutaneous fat thickness, area, width and depth of ultrasound longissimus muscle were estimated as 0.1±0.06, 0.06±0.06, 0.10±0.03 and 0.08±0.03 respectively. A high positive genetic correlation was observed between subcutaneous fat thickness and longissimus muscle area (0.71±0.31). Ultrasound carcass traits had a high positive genetic correlation with tail traits. A high positive genetic genetic correlation was found between ultrasound carcass traits and height of the withers, height at rump, heart girth, belly circumference, body diagonal length, thigh circumference and rump depth. The model related to longissimus muscle area with the highest coefficient of determination (0.82) is more reliable than other models for prediction.
ConclusionThe low heritability of traits measured by ultrasound technology in Kurdi sheep of Shirvan Kurdi sheep breeding station showed that improving these traits through individual selection is not very effective and other selection methods (family selection or marker-assisted selection) should be used for improvement of these traits. Generally, due to relatively high coefficient of determination, regression models can be used to predict carcass traits in the flock of Shirvan Kurdi sheep station.
Keywords: Kurdi sheep, Genetic, phenotypic correlation, Carcass traits, Biometric traits, Ultrasound -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و چهارم شماره 3 (پیاپی 183، خرداد 1395)، صص 177 -182زمینه و هدفژنوم باکتری ها از نظر توالی بازهای نوکلئوتیدی از تنوع قابل توجهی برخوردار است. با پیشرفت علم بیوانفورماتیک امکان مقایسه ژنومی ارگانیسم های زنده افزایش یافته است. پژوهش کنونی با هدف مقایسه خصوصیات ژنومی با خصوصیت دیگر مانند نوع تحرک، نوع تنفس و زیستگاه باکتری در آرکئی باکترها و یوباکترها انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه داده های ژنومی 286 گونه آرکئی باکتر و 122 گونه یوباکتر از مرکز ملی داده های زیست فناوری جمع آوری شد. این تعداد شامل تمامی باکتری های ثبت شده در این سایت می باشد که از اردیبهشت تا تیر 1394 در تهران انجام گرفت. میانگین اندازه ژن، تعداد ژن، تعداد پروتئین و درصد C+G در دو گروه یوباکترها و آرکئی باکترها با یکدیگر مقایسه شدند. ارتباط خصوصیات ژنومی با چندین خصوصیت دیگر مانند نوع تحرک، نوع تنفس و زیستگاه باکتری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.یافته هاارتباط اندازه ژن، تعداد ژن، تعداد پروتئین و درصد C+G با خصوصیاتی مانند تحرک، تنفس و زیستگاه باکتری مورد بررسی قرار گرفت. بین اختلاف میانگین ها در دو گروه ارتباط معناداری وجود داشت (001/0P=). اندازه ژنوم در یوباکترها و آرکئی باکترها ارتباط معناداری با خصوصیاتی مانند درصد C+G، تعداد پروتئین، تعداد ژن ها و زیستگاه باکتری داشت (001/0P=). بین اندازه ژنوم و متغیرهایی مانند تعداد سودوژن ها، تحرک و تنفس در یوباکترها ارتباط معنادار بود (001/0P=) اما در آرکئی باکترها این ارتباط معنادار نبود (05/0P>).نتیجه گیریژنوم باکتری ها در طی تکامل دچار تغییرات شده که این امر می تواند به کوچک شدن ژنوم و یا کسب برخی از ژن ها منجر گردد. این فرایند می تواند به کاهش تعداد پروتئین، کاهش درصد C+G و محدود ماندن زیستگاه باکتری منجر گردد.کلید واژگان: یوباکتر, آرکئی باکتر, ژنومBackgroundThe genome of the bacteria has considerable diversity in terms of sequence of nucleotide bases and change over the time. With the advancement of bioinformatics science possibility of the vast comparison to living organisms has risen. During the last two decades many information about genome sequencing of pathogenic and non-pathogenic bacteria have been published. Using this information and to find connections between them and many phenotypic characteristics and behavior of bacteria could be used in many studies. In this study we compared some of the genetic, phenotypic and behavioral properties of archaebacteria and eubacteria.MethodsIn this analytical study, genomic Information of 286 species of archaebacteria and 122 species of eubacteria were collected from the NCBI (National Center for Biotechnology Information) site which was conducted in April to June 2015. Mean of gene size, gene number, protein number and C content compared in the two groups of archaebacteria and eubacteria. Association of genomic characterization of bacteria with several other characteristics were analyzed using SPSS statistical software version 19 (Chicago, IL, USA). For this purpose, the Pearson correlation coefficient (Pearson), Students t-test and ANOVA test (One-way analysis of variance) was used. The P values less than 0.05 was considered as significant level.ResultsThere was significant association between means discrepancy in two group (P= 0.01). The genome size of eubacteria and archaebacteria have significant association with some of the characteristics of bacteria, such as the C content, the number of proteins, genes and habitats of the bacteria (P= 0.01). As well as there was significant association between genome size and features such as number of pseudogene, mobility and type of breathing in eubacteria (P= 0.01) but not in archaebacterial (P˃ 0.05).ConclusionMany characteristics of eubacteria and archaebacteria are significantly associated with genomic properties. Comparison genomics of bacteria will help in identification of evolutionary origins as well as differences between different categories of bacterial.Keywords: archaea, bacteria, genome
-
زمینهافزایش عفونت های ایجاد شده به وسیله سویه های استافیلوکوکوس اورئوس و تغییر در الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی، منجر به استفاده مجدد از آنتی بیوتیک های ماکرولید- لینکوزآمید و استرپتوگرامین B جهت درمان این عفونت ها شده است. با توجه به اینکه تاکنون در ایران مطالعه ای بر روی ایزوله های استافیلوکوکوس اورئوس های اکتسابی از جامعه صورت نپذیرفته است، بنابراین این بررسی با هدف تیپ بندی مولکولی ایزوله های استافیلوکوکوس اورئوس دارای مقاومت فنوتیپی نسبت به ماکرولید- لینکوزآمید و استرپتوگرامین B برگرفته شده از جامعه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.مواد و روش هااز 568 نمونه مربوط به سواپ بینی گرفته شده از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک، 84 سویه استافیلوکوکوس اورئوس جدا گردید. تمامی نمونه ها با استفاده از روش های استاندارد و مرسوم جهت تشخیص اختصاصی استافیلوکوکوس اورئوس تعیین هویت گردیدند. آزمون دی (D test) جهت تعیین انواع فنوتایپ ها انجام پذیرفت، همچنین تیپ بندی مولکولی با روشspa typing صورت پذیرفت.یافته ها6 نمونه (7 درصد) از 84 نمونه استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از جامعه دانشجویان، مقاوم به متی سیلین و 78 نمونه (93 درصد) حساس به متی سیلین بودند. از 84 سویه استافیلوکوکوس اورئوس 8 نمونه (5/9 درصد) دارای مقاومت ساختمانی با spa تایپ های 1944t، 084t، 3204t، 012t، 5598t، 304t، 701t، 660t، 2 نمونه (5/2 درصد) دارای مقاومت القایی و spa تایپ 077t و 9024t، 2 نمونه (5/2 درصد) دارای فنوتایپ دی منفی و spa تایپ 084t و 1149t و 72 نمونه (5/85 درصد) دارای فنوتایپ حساس بودند. ضمنا 2 سویه مقاوم به متسیلین کسب شده از جامعه دارای مقاومت ساختمانی و 4 سویه دیگر دارای فنوتایپ حساس بودند.نتیجه گیریاین بررسی نشان داد که مقاومت ساختمانی فراوانی بیشتری نسبت به مقاومت القایی در میان استافیلوکوکوس اورئوس های اکتسابی از جامعه دارد. همچنین با توجه به وجود مقاومت القایی نسبت به کلیندامایسین در استافیلوکوکوس اورئوس های اکتسابی از جامعه انجام آزمون دی (D test) جهت تشخیص این نوع مقاومت احساس می گردد. ضمنا سویه های دارای مقاومت القایی، ساختمانی و سویه هایی که آزمون D در آنها منفی بود، دارای تایپ های مولکولی متفاوتی هستند.
کلید واژگان: استافیلوکوکوس اورئوس, ناقلین بینی, آزمون D, مقاومت القایی کلیندامایسین, spa تایپBackgroundIncreasing frequency of Staphylococcus aureus infections and changes in antimicrobial resistance pattern have led to renewed interest in the use of lincosamide– streptogramin B (MLSB) antibiotics for treatment of infections. Since no study has focused on the molecular epidemiology of community -acquired staphylococcus aureus isolates in Iran، the aim of this study was to determine the molecular typing and prevalence of the macrolides-lincosamides-streptogramins B (MLSB) resistance in community associated s. aureus isolated from healthy students at Arak university of Medical sciences.Material And Methods568 healthy students from Arak university of Medical sciences were subjected to this study. All samples were subjected to S. aureus–specific isolation procedures. D test was performed to determine various phenotypes as well as spa typing done for molecular typing of these strains.ResultsOf 568 the 84 community acquired Staphylococcus aureus، six (7%) were Methiclicin resistant Staphylococcus aureus (CA-MRSA) and 78 (93%) were Methicillin sensitive Staphylococcus aureus (CA-MSSA) of the 84 s. aureus strains، eight (9. 5%) showed constitutive resistance with spa type t660، t701، t304، t5598، t012، t3204، t084 and t1944. Two strains (2. 5%) demonstrated inducible resistance with spa type t9024، t077، two strains (2. 5%) were D test negative with spa type t084 and t1149. 72 (85. 5%) strains. Illustrated susceptible Phenotype. Among CA-MRSA isolates، two strains had constitutive resistance and four remaining CA-MRSA had susceptible phenotypeConclusionThe result of this study indicates that in community associated s. aureus strains، constitutive MLSB resistance rate is higher than the rate of inducible resistance. Presence of inducible resistance to clindamycin in CA-MRSA strains، warrants that D test should be performed to detect this type of resistance. All isolates with inducible and constitutive resistance and D zone negative strains had different molecular typings.Keywords: s.aureus, D test, nasal carrier, inducible clindamycin resistance, spa type -
مقدمهآنزیم های بتالاکتامازی یکی از مهم ترین عوامل در به وجود آوردن مقاومت آنتی بیوتیکی در میان باکتری های گرم منفی می باشند. این مطالعه به منظور تعیین الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی و بررسی فراوانی ژن های بتالاکتامازی Ampc در ایزوله های بالینی کلبسیلا پنومونیه صورت پذیرفت.روش ها100 ایزوله ی کلبسیلا پنومونیه از نمونه های بالینی مختلف بیمارستان ولیعصر اراک جمع آوری شدند و توسط آزمایش های بیوشیمیایی استاندارد تعیین هویت شدند. الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی با استفاده از روش دیسک دیفیوژن مطابق با دستورالعمل های CLSI (Clinical and Laboratory Standards Institute) تعیین گردید. ژن های پلاسمیدی AmpC با استفاده از روش PCR در ایزوله ها شناسایی شدند.
یافته هابیشترین مقاومت آنتی بیوتیکی مربوط به آنتی بیوتیک های ریفامپین و اریترومایسین بود (90 درصد)، در حالی که کمترین مقاومت آنتی بیوتیکی مربوط به آنتی بیوتیک های ایمی پنم (8 درصد) و کلیستین (صفر درصد) بود. از 100 ایزوله ی کلبسیلا پنومونیه 19 ایزوله (19 درصد) دارای ژن های بتالاکتامازی AmpC بودند. 7 ایزوله (7 درصد) دارای ژن های خانواده ی MOX، 8 ایزوله (8 درصد) دارای ژن های خانواده ی CIT، سه ایزوله (3 درصد) دارای ژن های خانواده ی DHA و یک ایزوله (1 درصد) نیز دارای ژن های خانواده ی EBC بودند در حالی که ژن های خانواده ی ACC و FOX در هیچ کدام از ایزوله ها یافت نگردید.
نتیجه گیریاین مطالعه اولین گزارش از وجود بتالاکتامازهای AmpC از دسته ی MOX در کلبسیلا پنومونیه در ایران بوده است. شیوع بالای ایزوله های تولیدکننده ی بتالاکتامازهای AmpC در بیمارستان مرکزی اراک، مقاومت آنتی بیوتیکی را تبدیل به نگرانی بزرگی کرده است. از این رو باید در سیاست های تجویز آنتی بیوتیکی و کنترل عفونت ها تجدید نظر حاصل گردد.
کلید واژگان: کلبسیلا پنومونیه, ژن های بتالاکتامازی AmpC, مقاومت آنتی بیوتیکیBackgroundß-lactamase enzymes are the most important factor for antimicrobial resistance in Gram-negative rods. This study aimed to determine the antimicrobial susceptibility pattern and the occurrence of AmpC ß-lactamase genes in clinical isolates of Klebsiella pneumoniae (K. pneumonia).MethodsA total of 100 K. pneumonia isolates was collected from clinical specimens obtained in the Vali-Asr hospital، Arak، Iran. The isolates were identified on the basis of standard biochemical tests. Antimicrobial susceptibility pattern was defined by the standard disk diffusion method according to CLSI (Clinical and Laboratory Standards Institute) guidelines. Plasmid-mediated AmpC β-lactamases genes were detected by using polymerase chain reaction (PCR) method.FindingsOf the 100 isolates tested، 19 (19%) were demonstrated to harbor AmpC β-lactamases by multiplex PCR; eight isolates carried β-lactamases genes of the CIT group، seven isolates carried genes belonging to the MOX group، three and one isolates carried genes belonging to the EBC and DHA groups، respectively. ACC and FOX groups were not found in our isolates.ConclusionThis study is the first report of MOX group of AmpC β-lactamases in K. pneumoniae in Iran. High prevalence of plasmid-mediated AmpC in the central hospital of Arak، indicating the antibiotic resistant، is a major concern; hence، antibiotic prescription policy should be revised and infection control measure is necessary to be improved.Keywords: Klebsiella pneumoniae, AmpC ß, lactamase genes, Antibiotic resistance -
-
زمینه و هدف
ویبریو کلرا عامل بیماری کلرا در انسان میباشد. بیان فلاژل و تحرک باکتری در کلونیزاسیون و ویرولانس آن عامل بسیار مهمی است. ژن FlaA یکی از پنج ژن کد کننده فلاژلین میباشد که نقش اصلی در حرکت باکتری و کلونیزاسیون آن دارد و از نظر ایمنی بخشی نیز مورد توجه میباشد. در این مطالعه کلونینگ و بیان ژن FlaA در باکتری اشرشیاکلی و بیان پروتئین نوترکیب با روش وسترن بلات تائید میشود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ژن flaA با پرایمرهای اختصاصی با PCR تکثیر و با آنزیمهای BamHI و XhoI در وکتور pTZ57R/T کلون و در E.coli سویهDH5α تکثیر و تعیین توالی شد. در وکتور PGEX4T-1و در E.coli سویه BL21- DE3با القا IPTG بیان شد. از کیتG.S.T جهت خالص سازی پروتئین نوترکیب استفاده شد و پروتئین به موش تزریق و آنتی بادی اختصاصی سنتز شده در موش برای تایید نهایی پروتئین نوترکیب در وسترن بلات مورد استفاده گرفت.
یافته ها: تعیین توالی نشان داد که ژن فوق بدرستی تکثیر شده است و آنتی بادی استفاده شده در وسترن بلات، تولید پروتئین نو ترکیب را نشان داد.نتیجه گیریپروتئین نوترکیب flaA در میزبان E.coli با مقدار مناسب بیان گردید. تزریق پروتئین تولید شده به موش نشان داد که این پروتئین ضمن داشتن خاصیت آنتی ژنی به خوبی آن را حفظ میکند. بنابراین میتوان از آن به عنوان یکی از اجزا موثر در طراحی یک واکسن ایمنی بخش و نیز به عنوان یک ابزار تشخیصی استفاد نمود.
کلید واژگان: اشرشیاکلی, فلاژلین, بیان ژن, پروتئین نوترکیب, ویبریو کلرهBackgroundVibrio cholera is an important agent causing cholera in human. The expression of Flagellum and the movement of the bacterium are critical in the colonization and virulence of Vibrio cholera. FlaA gene is one the five genes encoding Flagellin which plays an important role in the activity and movement of the bacterium and its colonization which has a significant role in its immunogenicity. The aim of this study was to express and produce the recombinant FlaA protein in E.coli using Western blot method.
Materials And MethodsIn this experimental study, FlaA gene was proliferated by PCR method using the specific primers and cloned with BamHI and Xhol in pTz57R/T. Then it was proliferated and sequenced in DH5a vector of E.coli. The cloned FlaA gene was inserted into pGEX-4T-1 vector. The cloned vector was transformed to BL21-DE3 of E. coli and successfully expressed by induction of IPTG. The expressed protein was purified by GST affinity resin. For preparation of the primary antibody, the purified recombinant protein was injected to rats. Western blot assay method was used for determining the antigenicity of the recombinant FlaA.
ResultsDetermination of gene sequencing showed that this gene has been proliferated properly and the antibody used in Western blot verified the production of the recombinant protein.
ConclusionThe results of this study demonstrate that FlaA protein is immunogenic and can be evaluated in vaccine designing and as a diagnostic tool for detection of cholera infection.
Keywords: E. coli, FlaA, gene expression, recombinant protein, Vibrio cholera
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.