به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب حمیده یزدی زاده

  • پوراندخت افشاری، سیده زهرا پژوهیده، حمیده یزدی زاده، سلماز محمدی، حامد تابش
    مقدمه
    نوجوانان (به ویژه دختران) که دوران بلوغ را سپری می کنند از اقشار آسیب پذیری هستند که به نیازهای جنسی آن ها توجه کمی شده است.
    هدف
    این تحقیق با هدف تعیین نیازهای آموزشی دختران 14-11 ساله شهر دزفول درباره سلامت جنسی انجام شده است.
    روش کار
    این تحقیق در سال 1391 به صورت مقطعی بر روی 810 دختر مقطع راهنمایی 11 تا 14 سال شهر دزفول انجام شد. افراد به شکلطبقه ای- خوشه ایانتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته، شامل 14 سوال دموگرافیک و 46 سوال در چهار حیطه بلوغ، قاعدگی، روابط جنسی و تولیدمثل بود که بر اساس مقالات و منابع مورد بررسی، تنظیم گردید. جهت آنالیز داده های کمی و کیفی از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های مجذور کای و کروسکال والیس استفاده شد.
    نتایج
    آگاهی دختران در زمینه بلوغ، قاعدگی و تولید مثل در سطح ضعیف بود. نیاز به دریافت اطلاعات در مورد اصول بهداشتی دوران بلوغ (شستشوی لباس زیر با صابون، زدودن موهای زائد) و قاعدگی(سن منارک- منشاء خون قاعدگی- درد قاعدگی) به ترتیب 7/95 و 5/97 درصد بود. بیشترین منبع دریافت اطلاعات در مورد بلوغ (1/51%) و قاعدگی (2/54%) مادر، روابط جنسی (5/42%) دوستان و تولیدمثل (1/32%) خواهر بود. بین سطح تحصیلات مادر با سطح نیاز به دریافت اطلاعات در زمینه بلوغ، قاعدگی و تولیدمثل با استفاده از آزمون آماری مجذورکای، ارتباط معناداری (05/0>P) وجود داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به میزان نیاز واحدهای پژوهش برای دریافت اطلاعات در زمینه سلامت جنسی و نقش مادران بعنوان مهمترین منبع انتقال اطلاعات به دختران، رویکردهای آموزشی مبتنی بر مردم (آموزش خانواده ها از طریق رابطین بهداشتی) بهترین راه حل محسوب می شود.
    کلید واژگان: بهداشت باروری, نوجوان, آموزش و پرورش}
    Poorandokht Afshary, Seyedeh Zahra Pazhohideh, Hamideh Yazdi Zadeh, Solmaz Mohammadi, Hamed Tabesh
    Introduction
    Teenagers (especially girls) who are going through puberty are among vulnerable populations whose sexual needs receive little attention.
    Objective
    This study aimed to determine educational needs of 11-14 year old girls on sexual health in Dezful.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on 810 middle school girls aging 11 to 14 in Dezful city in 2012. Samples were selected by cluster sampling method. Data collection instrument was a researcher made questionnaire including 14 questions on demographic data and 46 questions on 4 domains of puberty, menstruation, sex relationship and reproduction using articles and resource reviews.Descriptive statistics and Chi-square, Kruskal-Wallis test were used for quantitative and qualitative data analysis.
    Results
    ­­The knowledge of girls on puberty, menstruation and reproductive was weak. Need to get information on puberty health (underwear wash with soap, shaving) and menstruation (age of menarche, menstruation blood source, dysmenorrhea) was 95/7% and 97/5% respectively. The most important source of information on puberty (51/1), menstruation (54/2%) mother, sexual activity (42/5%) friends and reproduction (32/1%) was sister. There was a significant correlation between mother's education level and need to obtain information on puberty, menstruation and reproduction using Chi-square test (P<0/05).
    Conclusion
    In attention to the need for samples to receive information on sexual health and the role of mothers as the most important source of information to girls, people based training approaches (family education through health volunteers) is the best solution.
    Keywords: Reproductive Health, Adolescent, Education}
  • نسیبه شریفی، لیدا جلیلی*، شهناز نجار، حمیده یزدی زاده، محمدحسین حقیقی زاده
    زمینه و هدف

    ارتقای سلامتی و فراهم بودن احساس خوب بودن در هر یک از دوره های زندگی یک زن، کیفیت زندگی بهتری را برای او رقم زده و ثمرات زیادی برای یک جامعه به بار خواهد آورد. از جمله دوران حساس زندگی یک زن یائسگی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سلامت عمومی و عوامل مرتبط با آن، به عنوان اولین مرحله در جهت برنامه ریزی ها و ارائه راهکارهای مناسب برای حل مشکل آنان انجام گردید.

    روش کار

    مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی است که بر روی 600 زن یائسه دارای شرایط ورود به مطالعه در سال 1392 انجام شد. نمونه گیری به صورت خوشه ای، 40 بلوک از هر4 منطقه شهر به صورت تصادفی انتخاب شد. اطلاعات مطالعه با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته ویژگی های دموگرافیک و پرسش نامه استاندارد 28 سوالی سلامت عمومی گلدنبرگ جمع آوری گردید. پس از جمع آوری اطلاعات داده ها کد گذاری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    بیشترین و کمترین اختلال به ترتیب 2/54 درصد در کارکرد اجتماعی و 2/8 درصد در افسردگی بود. درارتباط سنجی بین سن با آیتم های سلامت عمومی ونمره کل ارتباط معنی دار وجود داشت. تحصیلات با تمام آیتم ها و نمره کل رابطه معنی دار معکوس و در ارتباط سنجی سایر ویژگی های دموگرافیک رابطه معنی دار دیده شد.

    نتیجه گیری

    درصد قابل توجهی از زنان در سن یائسگی دارای اختلال در سلامت عمومی خود بوده که با برخی از ویژگی های فردی زنان مرتبط است و پدیده ی یائسگی می تواند عاملی در جهت ایجاد، تداوم و یا مضاعف شدن آن باشد.

    کلید واژگان: زنان, یائسگی, فاکتورهای مرتبط, سلامت عمومی}
    Nasibeh Sharifi, Lida Jalili, Shahnaz Najar, Hamideh Yazdizadeh, Mohammad Hossein Haghighizadeh
    Background

    To promote health and well-being in each period of a woman's life, lead to a better life for her and brings many benefits to the society. Among these periods is the menopauses which is a sensitive time for a woman. This study aimed to assess the public health and related factors, as the first step in planning and delivery of appropriate strategies to solve their possible problem.

    Methods

    This cross sectional study was conducted on 600 menopause women in 2013. Sampling was cluster type. They were randomly selected from 40 blocks from each four region of ahvaz city. The study data collected according to the researcher made questionnaire containing demographic characteristics and GHQ 28 questionnaire Inferential and descriptive statistics were used in SPSS 19 to analyze the data.

    Results

    Maximum and minimum disorder rate was 54.2% and 8.2% in social functioning and depression, respectively, Significant association was noted between age, general health items)physical health, social functioning, anxiety, depression) and total score. Education showed significant inverse association with all items and the total score. Significant association was noted among other demographic characteristics.

    Conclusion

    Significant percentage of women of menopausal age face general health disorders which are sometimes associated with certain features of them as an individual. The phenomenon of menopause can be a factor in establishing, maintaining or aggravatingit.

    Keywords: Women, Menopause, Related factors, General health}
  • شیرین زرگرشوشتری، حمیده یزدی زاده، سمیه مکوندی*، سارا تیموری بخش
    زمینه و هدف
    یائسگی یکی از مراحل انتقال طبیعی رشد است که می تواند تغییرات جسمی، ذهنی، اجتماعی و روانی خاصی را ایجاد کند. نگرش زنان چه قبل از یائسگی و چه بعد از یائسگی نسبت به این پدیده، از جمله مسایل مطرح است. هدف از این مطالعه، بررسی نگرش زنان 40-60 ساله نسبت به پدیده یائسگی و تعیین برخی عوامل مرتبط با آن بود.
    روش بررسی
    این پژوهش، یک مطالعه مقطعی است که بر روی 400 نفر از زنان 40-60 ساله شهر اهواز در سال 1391 انجام شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های اطلاعات دموگرافیک و نگرش بودند که با مصاحبه تکمیل شدند. نمرات مربوط به نگرش به دامنه 0-20 تبدیل شدند. عدد بزرگتر نشان دهنده نگرش بهتر نسبت به یائسگی بود. امتیاز نگرش 10 و کمتر از آن به عنوان نگرش بد و نگرش بیشتر از 10 به عنوان نگرش خوب در نظر گرفته شد. داده هابا نسخه 16 نرم افزار SPSSو با استفاده از آماره های توصیفی، تست های تی و آنووا در سطح معنادار 5 درصد آنالیز شدند.
    یافته ها
    میانگین نمره نگرش افراد نسبت به یائسگی 3/3±4/14 بود. 5/14 درصد افراد (58 نفر) نگرش منفی و 5/85 درصد (342 نفر) نگرش مثبتی نسبت به یائسگی داشتند. امتیاز نگرش به یائسگی با میزان درآمد (0001/0>P) و سطح تحصیلات (02/0=P) ارتباط معناداری نشان داد.
    نتیجه گیری
    اگرچه اکثر زنان شرکت کننده در مطالعه نگرش خوبی نسبت به یائسگی داشتند، اما تلاش جهت ارتقای هر چه بهتر آن ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: یائسگی, نگرش, عوامل دموگرافیک}
    Shirin Zargar Shoushtari, Hamideh Yazdizadeh, Somayeh Makvandi*, Sara Teimouribakhsh
    Background And Objective
    Menopause is one of the natural transition stages of growth that could be the cause of physical, mental, social, and psychological changes. Both premenopausal and postmenopausal women's attitudes towards this phenomenon are important issues. The aim of this study was to investigate attitudes towards menopause in women aged 40 to 60 and some influencing factors. Subjects and
    Methods
    This is a cross sectional study was conducted on 400, 40 to 60 years old women in Ahvaz city in 2012. Tools for data collection were demographic and attitude questionnaires that were completed by interview. Attitude scores were transformed to 0-20 range. Highest scores were related to better attitudes towards the menopause. Attitude scores less than 10 was considered as a bad attitude, and attitude scores greater than 10 was considered as a good attitude. Data were analyzed in SPSS 16.0 using descriptive statistics, t-tests and ANOVA at a significant level of 5%.
    Results
    Mean of attitude score was 14.4±3.3. Negative attitude was recorded in 14.5% (n=58) of women, and 85.5% (n=342) had a positive attitude toward menopause. There was a significant relationship between attitude score and income (P<0.0001) and education level (P=0.02).
    Conclusion
    Although the majority of women in this study had a good attitude toward menopause, but it is necessary to make more efforts for its improvement.
    Keywords: Menopause, Attitude, Demographic factors}
  • لیدا جلیلی، حمیده یزدی زاده، نسیبه شریفی، پروین عابدی، شهناز نجار، احسان اسد مبینی
    مقدمه
    یائسگی مرحله ای از زندگی است که توقف دائمی قاعدگی به دلیل از دست دادن فعالیت فولیکول های تخمدانی رخ می دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان فعالیت فیزیکی و ارتباط آن با شدت علائم یائسگی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی در سال 1392 بر روی 600 زن یائسه انجام شد. نمونه گیری به صورت خوشه ایانجام شد. اطلاعات مطالعه با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته ویژگی های فردی (سن، تحصیلات، شغل، وضعیت اقتصادی اجتماعی، وضعیت تاهل، تعداد بارداری)، پرسشنامه بین المللی فعالیت فیزیکی و پرسشنامه استاندارد علائم یائسگی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمون های کولموگروف اسمیرنوف و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد. میزان p کمتر از 01/0 معنی دار در نظر گرفته و همزمان (05/0>p) نیز بررسی شد.
    یافته ها
    بیشترین شکایت افراد از علائم یائسگی در مقیاس متوسط، شدید و خیلی شدید مربوط به اختلالات خواب (39%)، درد عضلانی (5/42%) و گرگرفتگی (2/23%) بود. انجام کار روزانه، حمل و نقل و اوقات فراغت با گرگرفتگی، ناراحتی های قلبی، اختلالات خواب، افسردگی، کاهش میل جنسی، بی اختیاری، خشکی واژن و درد عضلانی ارتباط معکوس و امور مرتبط با کار منزل نیز با ناراحتی های قلبی و درد عضلانی ارتباط معکوس و معنی داری داشت (05/0>p).
    نتیجه گیری
    ورزش در تثبیت گردش خون طبیعی و سایر فعالیت های فیزیولوژیک بدن در دوران یائسگی نقش بسیار مهمی دارد.
    Lida Jalili, Hamideh Yazdi Zadeh, Nasibeh Sharifi, Parvin Abedi, Shahnaz Najar, Ehsan Asad Mobini
    Introduction
    Menopause is a period of life that a permanent cessation of menstruation occurs due to loss of ovarian follicular activity. This study was done to determine the level of physical activity and its relationship with the severity of menopausal symptoms.
    Methods
    This cross sectional study was conducted on 600 menopause women in 2013. Cases were selected randomly through cluster sampling method. Data were gathered based on a self-made questionnaire on demographic characteristics (Age، education، occupation، socioeconomic status، marital status، and number of pregnancies)، international physical activity questionnaire and menopausal symptoms. Data were analyzed by SPSS software version 21andKolmogorov-Smirnovand Spearman correlation coefficient tests. P value less than 0. 01 was considered significant and p value less than 0. 05 was also synchronous.
    Results
    Most women complained of menopausal symptoms in moderate، severe and very severe scales were sleep disorders (39%)، myalgia (42. 5%) and flushing (23. 2%). Daily work، transportation and leisure showed inverse association with hot flashes، heart problems، sleep disorders، depression، decreased libido، incontinence، vaginal dryness and muscle pain and working at home was also showed significant inverse association with heart problems and muscle pain (p<0. 05).
    Conclusion
    Exercise is very important to stabilize the natural circulation and other physiological activities in postmenopausal women.
    Keywords: Menopause, Motor Activity, Women}
  • سمیه مکوندی، حمیده یزدی زاده، مسعود یزدی زاده، وحیده ذاکرحسینی، راضیه مدیحی
    مقدمه
    امروزه استفاده از گوشی های تلفن همراه، به بخش اجتناب ناپذیری از زندگی مردم تبدیل شده است. برخی مطالعات گذشته، اثرات خطرناک امواج ساطع شده از گوشی تلفن همراه را بر سلامت انسان نشان داده اند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیرات امواج الکترومغناطیسی ناشی از گوشی تلفن همراه بر پارامترهای آزمایش اسپرموگرام انسانی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی آینده نگر در سال 1392 بر روی 50 نمونه سیمن مردانی که به آزمایشگاه نور اهواز مراجعه کرده بودند، انجام شد. هر نمونه سیمن قبل از انجام آزمایش اسپرموگرام، به دو قسمت مساوی گروه مورد و شاهد تقسیم شد. برای گروه مورد، یک عدد گوشی تلفن همراه رایج در کشور در وضعیت آنتن دهی فعال به مدت 60 دقیقه در فاصله 5/2 سانتیمتری نمونه سیمن قرار داده شد و برای نمونه های گروه شاهد، مداخله خاصی انجام نشد. بعد از 60 دقیقه برای تمام نمونه ها، آزمایش آنالیز سیمن انجام شد. غلظت اسپرم ها، غلظت اسپرم های متحرک و عملکردی و شکل اسپرم ها در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های کولموگروف - اسمیرونوف و تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    دو گروه از نظر میانگین غلظت کلی اسپرم ها (12/0=p) و شکل آن (11/0=p) تفاوت آماری معناداری نداشتند. غلظت اسپرم های متحرک و عملکردی در گروه مورد کمتر از گروه شاهد بود (001/0=p).
    نتیجه گیری
    گوشی های تلفن همراه می توانند باعث کاهش غلظت اسپرم های متحرک و اسپرم های عملکردی در مردان شوند.
    کلید واژگان: اسپرموگرام, امواج الکترومغناطیسی, گوشی تلفن همراه}
    Somayeh Makvandi, Hamideh Yazdizadeh, Masoud Yazdizadeh, Vahideh Zaker Hoseini, Razieh Madihi
    Introduction
    Today، the use of cellular phones has become an inevitable part of people’s life. Some previous studies have shown the harmful effects of radiation of cellular phone on human health. The aim of this study was to determine the effects of electromagnetic radiation of cellular phone on parameters of human semen analysis.
    Methods
    This prospective clinical trial was carried out on 50 semen samples of men who referred to Noor laboratory of Ahvaz، Iran in 2013. Before semen analysis، each semen sample was divided into two equal volumes (case and control). A current cellular phone in active mood was placed at a distance of 2. 5 cm from semen samples of case group for 60 minutes. No intervention was performed for samples of control group. After 60 minutes، semen analysis was done for all samples. Sperm count، concentration of motile and functional sperms and sperm morphology were compared in both groups. Data were analyzed using SPSS software version 16، Kolmogorov-Smirnov and t-test. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    The differences of sperm morphology (p=0. 11) and total sperm count (p=0. 12) were not significant in both groups. Motile and functional sperms concentration in case group were lower than control group (p=0. 001).
    Conclusion
    It seems that cellular phones have negative effects on human semen analysis and reduces total sperm count and functional sperms.
    Keywords: Cellular Phone, Electromagnetic Radiation, Semen Analysis}
  • سمیه مکوندی، آراسته بسطامی، شیرین زرگر شوشتری، حمیده یزدی زاده، یاسمین اعتمادپور، سیده انیس تقوی فر
    مقدمه
    کیفیت زندگی، یکی از پیامدهای مهم سلامتی به شمار می آید که در ارزیابی مداخلات بهداشتی نقش مهمی دارد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کیفیت زندگی زنان یائسه در ابعاد مختلف و تاثیر برخی متغیرهای فردی بر آن انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1391 بر روی 400 زن یائسه 65-40 ساله مراجعه کننده به مرکز بهداشتی شرق شهر اهواز انجام شد. پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی زنان یائسه برای تمام نمونه ها به وسیله مصاحبه چهره به چهره تکمیل شد. امتیاز مربوط به کیفیت زندگی و ابعاد مختلف آن بعد از محاسبه به دامنه 20-0 تبدیل شدند. بالاتر بودن نمره در هر حیطه نشان دهنده بدتر بودن کیفیت زندگی و پایین تر بودن نمره نشان دهنده بهتر بودن کیفیت زندگی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17) و روش های آمار توصیفی و آزمون های تی و آنووا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین امتیاز کسب شده کیفیت زندگی زنان یائسه 27/3±72/9 بود. بدترین امتیاز کسب شده کیفیت زندگی در بعد وازوموتور (27/5±90/10) و مربوط به علامت گرگرفتگی بود. زنان شاغل در ابعاد جسمی (002/0=p) و روانی (01/0=p) کیفیت زندگی بهتری نسبت به افراد خانه دار داشتند. کیفیت زندگی زنان سیگاری در ابعاد وازوموتور (04/0=p) و روانی (002/0=p) به طور معناداری پایین تر از زنان غیر سیگاری بود. بین متغیرهای سن، سطح تحصیلات، ورزش، درآمد و وضعیت سلامتی با کیفیت زندگی ارتباط معناداری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    پایین امتیاز مربوط به کیفیت زندگی زنان یائسه در بعد وازوموتور بود. سیگار کشیدن و خانه دار بودن باعث کاهش امتیاز کیفیت زندگی در برخی ابعاد آن شدند.
    کلید واژگان: جمعیت شناختی, کیفیت زندگی, یائسگی}
    Somayeh Makvandi, Arasteh Bastami, Shirin Zargar Shoushtari, Hamideh Yazdizadeh, Yasamin Etemadpour, Seyedeh Anis Taghavifar
    Introduction
    Quality of life is considered as one of the important health outcomes that plays an important role in evaluation of health interventions. The aim of this study was assessing the various dimensions of postmenopausal quality of life and effect of some demographic variables on it.
    Methods
    This analytical descriptive study was conducted on 400 women aged 40–65 years referred to Ahvaz east health center، Iran in 2012. Demographic and menopausal quality of life questionnaires were completed for all subjects via face to face interview. The score of quality of life and its different domains were changed into the 0-20 range. Higher scores indicated worse quality of and lower scores indicated better quality of life. Data were analyzed using SPSS software version 17، descriptive statistics tests، t-test and ANOVA. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    The mean score of quality of life in postmenopausal women was 9. 72±3. 27. The worst score was related to vasomotor dimension (10. 90±5. 27) especially hot flash symptom. Employed women had a better quality of life in physical (p=0. 002) and psychological (p=0. 01) dimensions than housewives. Quality of life in smoker women was significantly lower in vasomotor (p=0. 04) and psychological (p=0. 002) dimensions than non-smokers. No significant relationship was found between quality of life and age، education، sport، income and health situation.
    Conclusion
    The worst score of postmenopausal quality of life was related to vasomotor dimension. Smoking and being housewife reduced quality of life in some of its dimensions.
    Keywords: Demography, Menopause, Quality of Life}
  • سمیه مکوندی، شیرین زرگر شوشتری، حمیده یزدی زاده، وحیده ذاکر حسینی، آراسته بسطامی
    مقدمه
    یائسگی، یکی از وقایع طبیعی زندگی زنان است، اما برخی علائم آن به اندازه ای شدید است که بر فعالیت های عادی روزانه افراد تاثیر منفی می گذارد. ابزارهای مختلفی جهت اندازه گیری و ارزیابی علائم یائسگی وجود دارند. یکی از این ابزارها، مقیاس درجه بندی شده یائسگی (MRS) می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی و شدت علائم یائسگی در زنان سنین قبل و بعد از یائسگی با استفاده از ابزار MRS و ارتباط آن با عوامل فردی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی در سال 1391 بر روی 512 نفر از زنان سنین قبل و بعد از یائسگی در شهر اهواز انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه MRS بود. پرسشنامه MRS شامل 11 علامت مربوط به یائسگی در سه حیطه جسمانی، روانی و ادراری- تناسلی می باشد که با مقیاس 5 درجه ای لیکرت سنجیده می شوند. این پرسشنامه برای تمام نمونه ها به وسیله مصاحبه چهره به چهره تکمیل شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه 16) و آزمون های آماری تی و آنووا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    344 نفر (2/67%) از افراد، یائسه و 168 نفر (8/32%) غیر یائسه بودند. امتیاز کلی MRS برابر با 96/8±12/23 بود که در دو گروه افراد غیر یائسه و یائسه تفاوت معناداری نشان داد (0001/0>p). شایعترین علامت مرتبط با یائسگی در زنان یائسه (6/71%) و غیر یائسه (5/62%)، دردهای عضلانی و مفاصل بود. شدیدترین شکایت نیز در هر دو گروه یائسه (47/1±79/2) و غیر یائسه (29/1±30/2) مربوط به دردهای عضلانی و مفاصل بود. بین امتیاز کلی MRS و متغیرهای تحصیلات (01/0=p در زنان یائسه و 0001/0>p در زنان غیر یائسه)، درآمد (002/0=p در زنان یائسه و 04/0=p در زنان غیر یائسه)، سیگار کشیدن (01/0=p در زنان یائسه) و ورزش (001/0=p در زنان غیر یائسه) ارتباط معناداری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    شایعترین و شدیدترین علامت مربوط به یائسگی در زنان یائسه و غیر یائسه، مربوط به دردهای عضلانی و مفاصل بود. زنان ورزشکار، غیر سیگاری و زنان با تحصیلات و درآمد بالاتر، امتیاز MRS بهتری داشتند.
    کلید واژگان: ارزیابی علائم, بعد از یائسگی, قبل از یائسگی}
    Somaye Makvandi, Shirin Zargar Shushtari, Hamideh Yazdizadeh, Vahideh Zaker Hoseini, Arasteh Bastami
    Introduction
    Menopause is a natural event in women life، but some of its symptoms are severe enough to affect negatively on normal daily activities of women. There are different tools to measure and evaluate the symptoms of menopause. One of these tools is Menopause Rating Scale (MRS). The aim of this study was to determine the frequency and severity of menopausal symptoms in pre-and postmenopausal women using MRS and its relationship with demographic factors.
    Methods
    This descriptive، analytical and cross sectional study was carried out on 512 pre-and postmenopausal women in Ahvaz، Iran، 2012. Data gathering tools were demographic and MRS questionnaires. MRS questionnaire consisted of 11 symptoms of menopause in three domains (somatic، psychological، urogenital) that scored on a 5 point Likert scale. The questionnaires were completed by face to face interviews for all samples. Data were analyzed using SPSS software version 16، t-test and ANOVA. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    344 cases (67. 2%) were postmenopausal and 168 cases (32. 8%) were premenopausal. Total MRS score was 23. 12±8. 96 which showed significant difference between premenopausal and postmenopausal groups (p<0. 0001). The most prevalent symptom in premenopausal (62. 5%) and postmenopausal (71. 6%) women was muscle and joint pain. Worst complain was related to joint and muscular pain in premenopausal (2. 30±1. 29) and postmenopausal (2. 79±1. 47) groups. There was a significant difference between total MRS score and education (p=0. 01 in postmenopausal and p
    Conclusions
    The most prevalent symptom in pre-and postmenopausal women was muscle and joint pain. Athletes and non-smokers women and those who had higher education and income had better MRS score.
    Keywords: Postmenopause, Premenopause, Symptom Assessment}
  • حمیده یزدی زاده، پروین عابدی*، شهناز نجار
    زمینه و هدف

    حاملگی پس از موعد از اندیکاسیون های شایع القای لیبر است. یافته های متعدد نشان داده است که داروهای آزادکننده اکسید نیتریک سبب آمادگی سرویکس می شوند. هدف این مطالعه، تعیین تاثیر تجویز واژینال قرص ایزوسورباید منونیترات بر آمادگی سرویکس در زنان نخست زا با سن حاملگی 42-40 هفته بود.

    روش بررسی

    این کارآزمایی بالینی دوسوکور در بیمارستان سینا اهواز در سال 1389 بر روی 80 خانم باردار نخست زا با حاملگی نرمال و با نمره بیشاب 4 یا کمتر انجام شد. در گروه مداخله، ایزوسورباید منونیترات (20× 2میلی گرم) و در گروه کنترل، دارونما در دو دوز، 24 ساعت قبل از شروع اینداکشن با اکسی توسین به صورت واژینال تجویز شد. تغییر نمره بیشاب بعد از 24 ساعت، فاصله شروع اینداکشن با اکسی توسین تا فاز فعال و طول فاز فعال زایمان بین دو گروه مقایسه گردید. داده ها با t-test، chi square، Survival Analize(Kaplan Mayer) and Repeated measure و با نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل و سطح کمتر از 05/0، معنادار بود.

    یافته ها

    در گروه مداخله پس از 24 ساعت مداخله، میانگین افزایش نمره بیشاب نسبت به گروه کنترل بیشتر بود (008/0=p). فاصله زمانی اینداکشن با اکسی توسین تا فاز فعال زایمان در گروه مداخله کوتاه تر بود (03/0=p). میانگین طول فاز فعال زایمان در دو گروه تفاوت نداشت (78/0=p). عارضه جانبی مادری و جنینی به جز بروز سردرد در گروه مداخله که نسبت به گروه دارونما بیشتر بود (0001/0>p)، مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    تجویز واژینال قرص ایزوسورباید منونیترات در آماده شدن سرویکس موثر است.

    کلید واژگان: ایزوسورباید منونیترات, آمادگی سرویکس, حاملگی پس از موعد, القای زایمان}
    Hamideh Yazdi Zadeh, Parvin Abedi, Shahnaz Najar
    Background And Objective

    Several findings have shown that Nitric oxide donors can be effective for cervical ripening. The aim of this study was to determine whether Isosorbide mononitrate (IMN) administrated vaginally is effective for cervical ripening and induction of labor in nullipare women at 40 – 42 weeks gestation. Subjects and

    Methods

    A double blind, placebo – controlled, randomized clinical trial was carried out at the Sina hospital in Ahvaz in 2010. Eighty nulliparous women with uncomplicated pregnancy, Cephalic singleton fetus at 40 – 42 weeks of gestation and Bishop score≤ 4 were allocated randomly to receive either Isosorbide mononitrate (2×20 mg) or placebo(2 tablets) vaginally for two doses at least 24 hours before induction of labor with oxytocin. Modified Bishop Score after 24 hours, induction to active phase interval and duration of active phase were evaluated in each group. The data were analyzed using t-test, chi square, Survival Analize(Kaplan Mayer) and Repeated measure in Spss ver 16.0. P- value less than 0.05 were considered as statistically significant.

    Results

    In the IMN group, there was a significant increase in the mean modified Bishop score (p=0/008). Mean duration between induction to active phase of labor was shorter in the intervention group than the control (p= 0/03). Mean duration of active phase was not different in the two groups (p>0/05). No maternal or fetal side effects were registered (p>0/05) expect headache in case group (p<0/001).

    Conclusion

    Vaginal administration Isosorbide mononitrate is probable effective for cervical ripening.

    Keywords: Post term pregnancy, Induction of labor, Cervical ripening, Isosorbide mononitrate}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال