داریوش غفاری
-
مقدمه
دیستروفی عضلانی یکی از شایعترین بیمارهای ژنتیکی پیش رونده است که باعث از بین رفتن عملکرد جسمانی شخص مبتلا می شود. هدف این مطالعه تبیین تجربه زیسته پسران مبتلا به بیماری دیستروفی عضلانی در شهر کرمانشاه است.
روشروش این تحقیق، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. نمونه این پژوهش ده نفر از پسران مبتلابه بیماری دیستروفی عضلانی در شهر کرمانشاه است. نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفت و برای جمع آوری داده از روش مصاحبه عمیق استفاده شده است.
نتایجاز تجزیه و تحلیل داده ها دو مضمون اصلی استمرار بخشی کیفیت بیرونی با پنج درون مایه فرعی ارتباطات فردی درهم شکسته، هویت تباه شده، روزمرگی بی پایان، انزوای اجتماعی و زیست کم دوام؛ و مضمون اصلی احساسات و دغدغه ها با پنج درون مایه فرعی احساس اضطراب، امید واهی، تسلیم ناپذیری، احساس شرم و ترس از دست دادن والدینبه دست آمد.
بحث و نتیجه گیریبر اساس نتایج پژوهش، وضعیت اجتماعی و فردی بیماران مبتلا به دیستروفی عضلانی مطلوب نیست؛ بنابراین شایسته است تصحیح فضای عمومی و حمل ونقل شهری، نظارت بر اجرای قوانین به منظور تسهیل در جذب و به کارگیری آنان درزمینه اشتغال، سیاست گذاری های اجتماعی و فرهنگی جهت تغییر نگرش مردم، برنامه سازی در مورد توانمندی های آنان از طریق رسانه ملی، بازنگری در قوانین و عرضه بسته های حمایتی و زمینه سازی جلب مشارکت انجمن های مردم نهاد جهت کمک و کاهش آسیب ها مدنظر قرار گیرد.
کلید واژگان: دیستروفی عضلانی, تجربه زیسته, پدیدارشناسی, پسران, کرمانشاهIntroductionMuscular dystrophy is a common genetic condition that causes progressive loss of physical function. This study seeks to explore the lived experiences of boys with muscular dystrophy in Kermanshah.
MethodsThe research methodology used in this study is phenomenological. The sample size consists of ten boys diagnosed with muscular dystrophy in Kermanshah. The sampling method was purposive, and data was collected through in-depth interviews.
ResultsBased on the data analysis, there are two main themes that emerged. The first theme is the Continuation of External Quality, with sub-themes including Broken Individual Communication, Corrupted Identity, Endless Everyday Life, Social Isolation, and Bio-fragility. The second theme is Feelings and Concerns, with sub-themes such as Feeling Anxiety, False Hope, No Surrender, and Shame and Fear of Losing Parents.
ConclusionsThe study reveals that individuals with muscular dystrophy face unfavorable social and individual status. Therfore, it is important to enhance public spaces and urban transportation, ensure the implementation of laws that facilitate their employment, introduce social and cultural policies to change people's attitudes towards them, plan their capabilities through national media, review existing laws, and provide support packages to improve their situation. Additionally, the participation of NGOs should be facilitated to help reduce harm.
Keywords: Muscular Dystrophy, Lived Experience, Phenomenology, Boys, Kermanshah -
بحث از حقوق شهروندی در جامعه اشاره به برخورداری افراد یک جامعه از همه حقوق فردی و اجتماعی دارد. بر همین اساس این پژوهش با هدف تحلیل ساختاری نقش مولفه های حقوق شهروندی بر سطح سرمایه اجتماعی طبقات بالا و پایین شهر اصفهان در دو منطقه برخوردار و حاشیه نشین انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع پیمایش و به لحاظ معیار زمان؛ مقطعی، به لحاظ ماهیت؛ کاربردی و از نظر وسعت پهنانگر است. جامعه آماری پژوهش شامل مردان و زنان 15 تا 60 ساله (جوانان) ساکن شهرهای اصفهان در دو منطقه برخوردار و حاشیه نشین است. منطقه برخوردار شامل مرداویج و منطقه حاشیه نشین شامل محله ارزنان و دارک بوده است که حجم نمونه بر اساس جدول لین برای هر یک از مناطق 384 نفر و در مجموع 768 نفر تعیین شد. نتایج حاصل از تحلیل ساختاری نشان داده که با توجه به ضرایب به دست آمده اثر حقوق شهروندی بر سرمایه اجتماعی در دو جامعه متفاوت حاشیه نشین و برخوردار معنادار بوده است و با توجه به ضریب تاثیر (0/49) اثر حقوق شهروندی بر سرمایه اجتماعی منطقه حاشیه نشین بیشتر اثر حقوق شهروندی بر سرمایه اجتماعی منطقه برخوردار (0/31) بوده است و در کل هر دو اثر معنادار هستند، اما تحلیل اندازه گیری میزان سرمایه اجتماعی نشان داده که باتوجه به ضرایب، حجم سرمایه اجتماعی مناطق برخوردار بیشتر از منطقه حاشیه نشین بوده است.
کلید واژگان: حقوق شهروندی, سرمایه اجتماعی, طبقه اجتماعی, حاشیه نشینیDiscussing the rights of citizenship in society refers to the enjoyment of the rights of individuals in asociety of all individual and social rights. Accordingly, this research has been conducted with the aim ofstructural analysis of the role of citizenship rights components on the level of social capital of upper and lowerclasses of Isfahan in both marginalized and marginalized regions. The method of the present study is a surveybased on the time criterion; the cross-sectional, in terms of its nature, is practical and in terms of scale. Thestatistical population of the study consisted of men and women aged 15-60 (young people) living in Isfahan intwo regions with marginalization. The protected area includes the Mardavij and the marginal area, includingthe Arzanan and Darak neighborhoods, with a sample size of 384 and a total of 768, based on the Lane table.The results of structural analysis show that, due to coefficients, the effect of citizenship rights on social capital issignificant in two different marginalized and well-off societies. Considering the coefficient of influence (0.49) ofthe effect of citizenship rights on social capital of the marginalized area Most of the effect of citizenship rightson social capital of the region is (0.31). In general, both of these effects are significant, but the social capitalmeasurements have shown that according to the coefficients, the size of social capital is greater than that of themarginalized region
Keywords: Citizenship rights, Social Capital, social class, marginalization -
فصلنامه اعتیاد پژوهی، پیاپی 67 (بهار 1402)، صص 245 -270هدف
هدف پژوهش حاضر کشف نظام معنایی زنان مصرف کننده مواد مخدر درباره موانع درمان وابستگی به مواد و درمان کم دوام بود.
روشروش این پژوهش کیفی و از نوع نظریه گراندد تیوری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل زنان مصرف کننده مواد مخدر در شهر کرمانشاه بود که 15 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شد. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی انجام پذیرفت.
یافته هاسه مقوله اصلی شامل نارسایی حمایت رسمی، فقدان بستر توسعه خدمات درمان، و ترس از رویدادهای سخت زندگی به دست آمد که مقوله های اصلی از 16 مقوله فرعی شامل فقدان برنامه مراقبت از کودک، عادی انگاری خدمات بارداری، محدودیت جابجایی، انعطاف ناپذیری برنامه های درمان، ظرفیت محدود مراکز، عدم تحمل وقفه، جدایی تعاملاتی، نارسایی آموزش، عدم قدرت تصمیم گیری، آگاهی محدود از اختلاف جنسیتی، تعمیم پذیری اعتیاد مردان به زنان، ترس از دست دادن حضانت فرزند، شرم و ننگ، ترس از تنهایی، ترس از عود، و بی ارادگی تشکیل شد.
نتیجه گیریبر اساس نتایج، شرایط کنونی درمان برای زنان مناسب نیست. بنابراین، تغییر نگرش مردم نسبت به بیمار بودن زنان مصرف کننده مواد و اصلاح پذیری آنان، توجه به زنان به عنوان عنصری کارآمد در هنگام تدوین برنامه جامع درمانی، تلاش برای ایجاد محیط مساعد خانواده برای فرد مصرف کننده بعد از درمان، تلاش در جهت افزایش سطح آگاهی نسبت به درمان زنان، ایجاد مراکز درمانی دولتی برای افراد وابسته به مواد، و تلاش در جهت مشروعیت بخشی به درمان زنان مصرف کننده مواد باید مدنظر قرار گیرد.
کلید واژگان: مواد مخدر, درمان وابستگی به مواد, زنان, اعتیادObjectiveThe present research aimed to explore the semantic system of drug-using women regarding the obstacles to drug dependence treatment and short-lived treatment.
MethodThe method of this research was qualitative of grounded theory type. The statistical population of the current research included drug-using women in the city of Kermanshah, 15 of whom were recruited using the purposive sampling method. An in-depth and semi-structured interview was used to collect the data. Simultaneously with the data collection, coding and analyzing were performed in three stages of open, axial, and selective coding.
ResultsThree main categories, including lack of formal support, lack of a treatment service development platform, and fear of difficult life events were obtained, and main categories constituted of 16 sub-categories, including lack of child care plan, normalization of pregnancy services, limited mobility, inflexibility of treatment plans, limited capacity of the centers, intolerance of interruptions, interactional separation, lack of education, lack of decision-making power, limited awareness of gender differences, generalization of men's addiction to women, fear of losing custody of children, shame and stigma, fear of loneliness, fear of relapse, and indetermination.
ConclusionBased on the results, the current conditions of treatment are not suitable for women. Therefore, changing people's attitude toward the illness of drug-using women and their reformability, paying attention to women as an efficient element when formulating a comprehensive treatment plan, trying to create a favorable family environment for the drug user after treatment, trying to increase the level of awareness about women's treatment, establishing public treatment centers for drug-dependent individuals, and trying to legitimize the treatment of drug-using women should be taken into consideration.
Keywords: Drug, Drug dependence treatment, Women, Addiction -
هدف:
هدف این مقاله بررسی تاثیر انواع فرهنگ سازمانی بر اساس چارچوب ارزش های رقابتی کمرون و کویین بر فرایند خلق دانش در کتابخانه های عمومی کرمانشاه می باشد.
روش شناسی:
پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی به شمار می آید. جامعه پژوهش را مدیران و کارکنان اداره کل و کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه که تعداد آنان 87 نفر بود تشکیل داد. براساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 70 نفر تعیین گردید. 51 نفر معادل 73 درصد به پرسشنامه پاسخ دادند. گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شد. برای گردآوری اطلاعات مربوط به مبانی نظری و پیشینه پژوهش از روش های کتابخانه ای و برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از روش میدانی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. سوالات در قالب پرسشنامه خلق دانش سازمانی و ابزار ارزیابی فرهنگ سازمانی در مقیاس لیکرت ارایه گردید. متوسط آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی پرسشنامه بود.
یافته هانتایج آزمون های تحلیل رگرسیون و تی نشان می دهد فرهنگ سازمانی تاثیر بسیار چشمگیری در توسعه فرایند خلق دانش در کتابخانه های عمومی کرمانشاه دارد. همچنین فرهنگ سازمانی تاثیر مثبت و معناداری بر فرایند اجتماعی سازی، بیرونی سازی، ترکیب و درونی سازی دانش در این مراکز دارد. فرهنگ بازار فرهنگ غالب در این مراکز بوده که تاثیر مثبت و معناداری بر ترکیب دانش دارد. بررسی وضعیت تبدیل دانش نشان داد که جهت توجه به سمت اجتماعی سازی و بیرونی سازی دانش است. نتایج تجزیه مسیر نشان داد فرهنگ بازار اثر مستقیم و فرهنگ بومی، فرهنگ ادهوکراسی و فرهنگ سلسله مراتبی اثر غیرمستقیم بر فرایند خلق دانش دارند. با توجه به نتایج تجزیه مسیر چارچوب تجربی پژوهش ارایه گردید.
نتیجه گیریفرهنگ بازار فرهنگ غالب در کتابخانه های عمومی است. این نوع فرهنگ رقابتی و نتیجه گراست. سبک رهبری مبتنی بر رقابت سازنده و تاکید استراتژیک بر مزیت رقابتی و برتری در بازار است، لذا انطباق و سازگاری کتابخانه با محیط بیرون و سازگاری محیط با نیازهای سازمان ضرورت دارد. از سوی دیگر در رابطه با فرایند خلق دانش جهت توجه به سمت اجتماعی سازی و بیرونی سازی دانش است. این وضعیت با نظریه نوناکا و تاکوچی که بر اهمیت دانش پنهان در فرایند دانش آفرینی تاکید دارد و بیرونی سازی دانش را فرایند اصلی خلق دانش بیان می کنند، مطابقت دارد.
کلید واژگان: مدیریت دانش, خلق دانش, دانش آفرینی, فرهنگ سازمانی, چارچوب پارسونزPurposeThe importance of culture in knowledge creation is because a great deal of knowledge has been learned as a culture from previous generations. Therefore, organizations need to examine organizational culture before undertaking knowledge management. If an organization understands its type of culture, it can consider the degree of appropriateness between its knowledge management practices and the culture for a specific business environment. the purpose of this article is to investigate the impact of different organizational cultures based on Cameroon and Queen's Competitive Values Framework on knowledge creation process in Kermanshah Public Libraries.
MethodologyThis study is descriptive based on the purpose of data collection and on the way of data collection. The study population was 87 managers and staff of Kermanshah General Department and Public Libraries. Based on the Krejcie and Morgan table, the sample size was 70 people. 51% (73%) answered the questionnaire. Data collection was done by library and field methods.
Findingsthe results of regression analysis and t-test show that organizational culture has a significant impact on the development of knowledge creation process in Kermanshah public libraries. Also, organizational culture has a positive and significant effect on the process of socialization, externalization, composition and internalization of knowledge in these centers. Market culture the dominant culture in these centers is that it has a positive and meaningful impact on the composition of knowledge. The study of the status of knowledge conversion showed that it is oriented towards the socialization and externalization of knowledge. Path analysis results showed that market culture had a direct effect and indigenous culture, adhocrasi culture and hierarchical culture had an indirect effect on the knowledge creation process. Based on the results of path analysis, an experimental framework was presented.
ConclusionMarket culture is the dominant culture in public libraries. This is the kind of competitive and resultant culture. Leadership style is based on productive competition and strategic emphasis on competitive advantage and market superiority, so library compliance with the environment and adaptation to the needs of the organization are essential. On the other hand, it is about the process of creating knowledge to pay attention to the socialization and externalization of knowledge. This situation is consistent with Nonaka's and Tacuchi's theory, which emphasizes the importance of hidden knowledge in the process of knowledge creation, and that outsourcing is the main process of knowledge creation.
Keywords: Knowledge Management, Knowledge Creation, Organizational Culture, Parsons Framework, Nonaka & Takuchi Knowledge Management Model -
گزارش های رسمی نشان می دهد که ساختار ازدواج درخطر نرخ بالای بی ثباتی و طلاق است. هدف این پژوهش تبیین تجربه زیسته زنان شهر کرمانشاه از بی ثباتی زندگی زناشویی است. برای انجام دادن این پژوهش از روش کیفی پدیدارشناسی استفاده شده است. تکنیک مصاحبه عمیق برای جمع آوری داده ها بکار گرفته شد در این پژوهش با 20 نفر از زنان کرمانشاه که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند مصاحبه شد. برای تحلیل داده ها با توجه به ویژگی های این پژوهش از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. از تحلیل داده ها، سه مقوله اصلی تسهیل گرهای بی ثباتی زندگی زناشویی (با زیر مقوله های فرعی اعتیاد، انتظارات نامعقول، رابطه خارج از عرف با جنس مخالف، نابرابری جنسیتی و بیکاری) تجربه احساسی (با زیر مقوله های فرعی احساس شکست، احساس تنهایی، احساس رهایی و احساس ناامیدی) و روابط اجتماعی درهم شکسته (با مقوله های فرعی کاهش اعتبار اجتماعی، تحقیر توسط دیگران، عدم پذیرش توسط دوستان و انگ های منفی) به دست آمد. در نتیجه گیری کلی می توان گفت بی ثباتی به عنوان یک معضل اجتماعی، کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. برنامه های اقتصادی برای تغییر در ساخت اشتغال، تقویت بنیادهای اخلاقی به ویژه اخلاقیات اجتماعی، اصلاح و تنظیم نظام هنجاری متناسب با سطح انتظارات، ترویج فرهنگ مراجعه خانواده ها به مراکز مشاوره خانواده در هنگام بروز اختلافات، تهیه برنامه های متنوع آموزشی در جهت توانمندسازی جوانان، ارتقای آگاهی خانواده در خصوص حقوق زنان و آموزش شیوه های معیار صحیح همسرگزینی باید موردتوجه قرار گیرد.
کلید واژگان: بی ثباتی, تجربه زیسته, زنان, طلاق, پدیدارشناسیOfficial reports show that the structure of marriage is at risk of high rates of instability and divorce. The purpose of this research is to explain the lived experience of Kermanshah women of the instability of married life. The qualitative method of phenomenology was used to conduct this research. In-depth interview technique was used to collect data. In this research, 20 women of Kermanshah who were selected purposefully were interviewed. To analyze the data according to the characteristics of this research, the seven-step Claesian method was used. From the data analysis, the three main categories of facilitators of marital life instability (with the subcategories of addiction, unreasonable expectations, unconventional relationship with the opposite sex, gender inequality and unemployment) emotional experience (with the subcategories of feeling of failure, feeling of loneliness, feeling of liberation and feeling frustration) and broken social relations (with the subcategories of reduced social prestige, humiliation by others, non-acceptance by friends and negative stigmas) were obtained. In general conclusion, it can be said that instability as a social problem affects the whole society. Economic programs for change in employment creation, strengthening of ethical foundations, especially social morals, reforming and regulating the normative system in line with expectations, Promoting the culture of referring families to family counseling centers and in the event of disputes, providing various training programs to empower young people to raise awareness about women's rights, education, family, marriage means a proper criterion should be addressed.
Keywords: instability, Lived experience, women, Divorce, Phenomenology -
افزایش امید به زندگی و کاهش سطح باروری سبب بالا رفتن شمار سالمندان به کل جمعیت شده است. پژوهش حاضر با هدف توصیف و چگونگی معنایابی سلامت اجتماعی در بین سالمندان با رویکرد کیفی و به روش مردم نگاری تفسیری انجام و داده های آن با استفاده از مصاحبه عمیق گردآوری شد. جامعه آماری شامل سالمندان ساکن شهر کرمانشاه (با سن بالای 60 سال) بود که افراد نمونه به تعداد 14 نفر تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه ها انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، مصاحبه ها کدبندی شد و سه مقوله اصلی شناسایی شد که عبارتند از: بازنمایی حضور داوطلبانه (با زیر مقوله های استمرار بخشی ارتباطات بین فردی، تداوم بخشی شبکه خویشاوندی و بازاندیشی کیفیت مسایل درونی و معنوی)، بازنمایی کیفیت سلامت جسمانی (با زیر مقوله های تداوم بخشی عملکرد، عدم احساس درد، پذیرش مسئولیت سلامت خود و کنترل بر امورات زندگی) و بازاندیشی کیفیت سلامت روحی (با مقوله های فرعی لحظه گرایی یا گریز از حسرت، ترس از جدایی و حفظ نقش). بنابراین، درک معنایی سلامت اجتماعی سالمندان می تواند به ارتقای سلامت آنان کمک کند و داشتن اطلاعات ناقص و عدم آگاهی در مورد سالمندی به آسیب های جبران ناپذیر منجر خواهد شد.
کلید واژگان: سالمندان, سلامت اجتماعی, مردم نگاری, کیفیت سلامتIncreasing life expectancy and decreasing the level of fertility have led to an increase in the number of old people in the population. This qualitative research was conducted with the aim of describing and how to investigate the meaning of social health among the elderly and with the methodology of interpretive ethnography. The data were collected by in-depth interviews. The population included the elderly (aged over 60 years old) in Kermanshah and 14 people were selected as the sample, based on the theoretical saturation of the interview. For analyzing the data, the interviews were coded and three following core themes were identified: the representation of voluntary presence (including the subsidiary themes of continuing interpersonal communications, continuing family network, and the representation of the quality of inner and spiritual issues), the representation of the quality of physical health (including the subsidiary themes of continuing function, not feeling pain, accepting the responsibility of self-care, and controlling life affairs), and the representation of the quality of spiritual health (including the subsidiary themes of regret avoidance, the fear of separation, and keeping role); so, understanding the elderly's social health can help improve their health, and incomplete information and the lack of knowledge about old age can lead to irreparable damages.
Keywords: the elderly, social health, ethnography, quality of health -
هدفگزارش های رسمی نشان می دهد علاوه برافزایش روزافزون مصرف مواد مخدر در کشور، روند اعتیاد از تک جنسیتی به سمت دوجنسیتی می رود. عوامل متعددی در سبب شناسی سوءمصرف و اعتیاد موثر است که در تعامل با یکدیگر به شروع مصرف و سپس اعتیاد منجر می شود. هدف این مطالعه تبیین تجربه زیسته زنان مصرف کننده مواد مخدر صنعتی در شهر کرمانشاه است.روشروش این تحقیق، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری زنان مصرف کننده مواد مخدر صنعتی در شهر کرمانشاه است. 25نفر نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق استفاده شده است. یافته ها: از تجزیه وتحلیل داده ها 4 مقوله مفهومی اصلی به دست آمد. علل اعتیاد در قالب مقوله اصلی تسهیل گرهای فردی و محیطی اعتیاد، دریافت احساسی از مصرف مواد با عنوان مقوله اصلی پیوستار احساسی، پیامدهای اجتماعی اعتیاد در قالب مقوله اصلی تنبیه جامعه و مقوله علل پیشگیری ناموفق در قالب مفهوم اصلی اصلاح و درمان کم دوام به دست آمد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش با توجه به پیچیدگی موضوع، شرایط مبارزه کنونی تحت عنوان کاهش عرضه خیلی جواب گو نیست. باید روش کاهش تقاضا، برنامه های آموزشی، برنامه های اقتصادی برای تغییر، بازنگری در قوانین و برنامه های پیشگیری و تقویت برنامه های حمایتی جهت ارتقاء زنان مدنظر قرار گیرد.کلید واژگان: پدیدارشناسی, تجربه زیسته, اعتیاد, زنان, مواد مخدرPurposeOfficial reports show that, in addition to increasing drug use in the country, the trend of addiction goes from single genter to two sex) female and man(. Several factors are effective in the reasons of substance abuse and addiction, that in interacting with each other to initiate and then addiction. The purpose of this study is to explain the life experience of women who use industrial drugs in Kermanshah.MethodThe research methodology is qualitative in the type of phenomenology, the statistical society of industrial drug abuse women in Kermanshah city. Twenty-five subjects were selected through targeted sampling. The interview method was used to collect data.ResultsFrom the data analysis, four main conceptual categories were obtained. The causes of addiction in the main categories of personal and environmental facilitators, substance abuse sensation as the main category of emotional continuity, social consequences of addiction in the main category of punishment of society and the causes of unsuccessful prevention in the form of the main concept of modification and treatment of low-dose Conceptual categories are constructed from 24 sub categories.ConclusionBased on the results of the study, considering the complexity of the subject, the current fighting conditions are not as responsive to the supply reduction, and the demand reduction methodology, educational programs, economic plans for change, review of laws and prevention programs, and strengthening of supportive programs for the promotion of women To be placed.Keywords: Addiction, women, life experience, Qualitative study
-
هدف این مطالعه کند و کاوی در سیستم معانی ذهنی مدیران و درمانگران زنان مصرف کننده مواد مخدر درباره علل اعتیاد زنان به مواد مخدر در استان کرمانشاه است. روش این تحقیق، کیفی از نوع نظریه بنیادی است. نمونه این پژوهش 14 نفر از مدیران ستادها، شورا ی مبارزه با موادمخدر و درمانگران زنان مصرف کننده مواد مخدر در استان کرمانشاه هست که به دو روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق و بدون ساختار استفاده شده است. از تجزیه و تحلیل داده ها سه مقوله مفهومی اصلی با عنوان تسهیل کننده درونی، تسهیل کننده ارتباطی و تسهیل کننده بیرونی به دست آمد که مقوله های مفهومی اصلی از 9 مقوله فرعی ضعف اعتقادات مذهبی و اخلاقی، لذت گرایی کاذب، کسب منفعت آسان، عدم آگاهی از مضرات مواد، خرده فرهنگ استفاده مواد در جشن ها و مناسبات، باورهای عامیانه در مورد خواص دارویی، دسترسی آسان، ضعف قانون و بیکاری ساخته شده است. براساس مقوله هسته پژوهش، شرایط مبارزه کنونی تحت عنوان کاهش عرضه خیلی جواب گو نیست؛ باید روش کاهش تقاضا، برنامه های آمورزشی، برنامه های اقتصادی برای تغییر و بازنگری در قوانین مدنظر قرار گیرد.کلید واژگان: تسهیل کننده اعتیاد, زنان, مواد مخدر, استان کرمانشاه, مطالعه کیفیThe aim of the present research was An Investigation into Therapists and Managers' mind frame in order to find the causes of drug addiction among women in Kermanshah province, Iran. This is a grounded theoretical qualitative study. Fourteen (8 men and 6women) therapists and managers of Drug Control Headquarters in the province were included in the study by both targeted and theoretical sampling techniques. In-depth unstructured interviews were the main data collection method. By continuously analyzing and comparing the data, three conceptual categories were identified including internal facilitators, communicating facilitators, and external facilitators. These original concepts were determined by 9sub-categories religious beliefs and moral weakness, False pleasure, gain easy profit, lock of awareness of the harms of drugs, subculture of drug use in celebration, Folk beliefs about the medicinal properties of drugs, easy access, debility law and Unemployment. In general, based on the core category, it is implied that it is not effective to reduce the supply instead the current methods of fighting along with the demand reduction, educational programs, economic programs and the existing laws must be reconsidered.Keywords: Addiction Facilitator, women, Kermanshah Province, Qualitative Study
-
این پژوهش به بررسی ارزیابی سرعت و رشد جرم و تاثیر بازدارنده های رسمی بر روی آن از نظر مردم شهر کرمانشاه پرداخته است. در این راستا به نقش پلیس به عنوان بازدارنده (رسمی) توجه دارد. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی توام با مصاحبه است. جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه ی شهروندان 18 سال به بالا در شهر کرمانشاه هستند که 300 نفر از آنها به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. هم چنین از دیدگاه نظری گیدنز به عنوان چارچوب نظری استفاده گردید. نتایج نشان می دهد میزان وقوع سرقت وسیله ی نقلیه ی شخصی از میان جرائم اجتماعی از همه بیشتر است. به طوری که 197 نفر یا به عبارتی 65 درصد پاسخگویان اظهار داشتند که میزان شیوع این نوع جرم در جامعه بیشتر است. رابطه ی نامشروع، نزاع دسته جمعی، کتک خوردن از افراد ناشناس، قاچاق و تصادف از جمله جرائمی است که در رتبه های بعدی قرار دارند. ضریب همبستگی برای سه متغیر میزان ناهنجاری، میزان نظارت اجتماعی و میزان حضور پلیس معنادار است. رابطه بین متغیرهای مذکور برای میزان حضور پلیس (44/0- =r)، میزان نظارت اجتماعی (512/0- =r) و میزان ناهنجاری (485/0=r) است. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که میزان نظارت اجتماعی و ناهنجاری اجتماعی و گشت زنی پلیس وارد معادله ی رگرسیونی شده و توانستند 50/0 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته را تبیین نمایند. یافته ها نشان می دهد که گشت زنی پلیس و نظارت اجتماعی میزان جرم را کاهش و افزایش ناهنجاری های اجتماعی منجر به افزایش جرائم اجتماعی می شود.کلید واژگان: پلیس, نظارت پلیس, جرم, بزهکاری, امنیت
-
هدف پژوهش حاضر مشخص کردن تاثیر استفاده از ماهواره در بی ثباتی ازدواج، با آزمون نقش واسطه ای دینداری و نگرش مثبت به رابطه با جنس مخالف است. تعداد 360 نفر نمونه این پژوهش از بین زوجینی که در سال 1393 در شهرستان کرمانشاه سکونت داشتند به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سنجش دین داری، استفاده از ماهواره، شاخص بی ثباتی ازدواج (MII) و مقیاس رابطه خارج از عرف با جنس مخالف، بر روی افراد نمونه اجرا شد. داده ها به روش آزمون رگرسیون تحلیل شد که نتایج حاکی از معناداری روابط متغیرهای پژوهش داشت. رابطه استفاده از ماهواره و بی ثباتی ازدواج و استفاده از ماهواره و نگرش مثبت نسبت به رابطه با جنس مخالف مثبت و معنادار بود. همچنین رابطه استفاده از ماهواره و دینداری و همچنین دینداری و نگرش مثبت نسبت به رابطه با جنس مخالف منفی و معنادار بود. بنابراین، نتایج این پژوهش حاکی از تاثیر منفی ماهواره بر ثبات ازدواج است. ماهواره این تاثیر را از طریق خرده مولفه های گوناگون برجای می گذارد که در پژوهش حاضر از دو مولفه آن بررسی شد.کلید واژگان: بی ثباتی ازدواج, طلاق, دینداری, ماهواره
-
در دنیای امروز استفاده از اینترنت، ابزاری روزمره تلقی می شود و انسان ها دائما با آن سروکار دارند. افراد به طور مستمر در اینترنت به دنبال علاقه مندی های خود می گردند و از آن به عنوان ابزاری کلیدی در بخش های مختلف روزمره خود استفاده می کنند. در کشورهای مختلف دنیا بر اساس میزان پیشرفت زیرساخت های فناوری از این ابزار توانمند در بخش های مختلف استفاده می کنند. بخشی از این کاربرد مختص به شبکه های اجتماعی است که علاوه بر به اشتراک قرار گرفتن فعالیت های روزانه افراد با دوستانشان بر سبک زندگی، لباس پوشیدن، غذا خوردن، تفریحات و حتی قصد خرید آن ها نیز اثرگذار خواهد بود؛ بنابراین امروزه متخصصان امور بازاریابی و فروش نگاه ویژه ای به این رسانه دارند. این پژوهش قصد دارد با توجه به بررسی اثربخشی شبکه های اجتماعی بر نگرش مصرف کننده از دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری ارتباط این اثربخشی بر قصد خرید کاربران را بررسی کند؛ بنابراین مدل مفهومی با الهام از پژوهش های انجام شده در این بار، ارائه شئ و فرضیه های مطرح شده با توجه به محدودیت های موجود مورد کنکاش قرار گرفت
کلید واژگان: شبکه های اجتماعی, قصد خرید, نگرش مصرف کننده, تبلیغات -
هدف کلی این تحقیق بررسی عوامل موثر اجتماعی وفرهنگی بر رفتار هنجارمند دانش آموزان پسر دبیرستان ها شهرستان ملایر است که با مقایسه دو گروه هنجارمند و غیر هنجارمند به تبیین آن می پردازد. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان پسر دبیرستان های شهرستان ملایر است، که نمونه گیری این تحقیق به صورت تصادفی سیستماتیک و در دو مرحله صورت گرفت از دانش آموزان هنجارمند و غیر هنجارمند نمونه گیری شد. روش پژوهش، علی- مقایسه است که دو گرو مورد بررسی قرار گرفتند، دانش آموزان هنجارمند و مقایسه آن با دانش آموزان غیر هنجارمند که اطلاعات با ابزار پرسشنامه و به صورت میدانی اطلاعات جمع آوری گردید. از نتایج بدست آمده مشخص شدکه باافزیش نظارت وکنترل والدین و انسجام بیشتر خانواده، پیوند عاطفی قوی بین والدین و فرزندان، تشویق به رعایت قانون در اطاعت ازهنجارهای جامعه در فرایند اجتماعی شدن و مشارکت فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان، میزان هنجارمندی افزایش یافته در نتیجه فرد با هنجار های جامعه همنوا می گردد و با کاهش درروابط هرکدام از متغیر های فوق شاهد احتمال بروز رفتار های غیر هنجارمند خواهیم بود.
کلید واژگان: هنجارمندی, کنترل و نظارت والدین, انسجام خانواده, پیوند عاطفی, اجتماعی شدن, مشارکت فرهنگی -
خانواده سوسک های استافیلینیده دارای بیش از چهل هزار گونه شناخته شده است که در سراسر دنیا پراکنده اند. بسیاری از گونه های جنس Paederus spp به عنوان عامل درماتیت خطی شناخته شده اند. در مناطق گرم و مرطوب در طول شب و بعد از ظهر سوسک های پدروس به سمت منابع نور مصنوعی (چراغها) جلب می شوند و چنانچه این سوسک ها روی پوست کشیده و یا له شوند ماده موجود در همولنف این حشرات که در اصطلاح پدرین نامیده، روی پوست رها شده و سبب بروز عارضه ای به نام درماتیت می شود. تاکنون روش های بسیاری برای کنترل سوسک های پدروس پیشنهاد شده که هیچ یک از آنها تاثیر قاطعی در کنترل آن نداشته است. هدف این تحقیق بررسی قدرت دور کنندگی روغن گیاه چریش بر سوسک های پدروس به عنوان یک روش محافظت شخصی است. روغن چریش (نیم) در سه دز 5، 2.5 و 10 درصد روی کاغذهای آغشته در درون پتری دیش آزمایش شد و نتایج به دست آمده نشان می دهد که درصد دورکنندگی روغن نیم در سه دز مورد آزمایش به ترتیب 69.3، 46.2 و 84.62 است، که هر سه نسبت به شاهد دارای اختلاف معنی داری می باشد (P<0.05).
کلید واژگان: پدروس, درماتیت خطی, دورکننده های گیاهی, چریش (نیم)The family of staphylinidae (rove beetles) includes 40000 species and has a world-wide distribution. Many species of Paederus have been known for a long time as the causative agent of linear dermatitis. Paederus beetles are attracted to artificial lights in the evening during the hot and humid summer nights. Whenever they are crashed or smeared on the skin they release their toxin called Pederin from their haemolymph. So far, various recommendation have been made to control paederus, but most of them were inefficient. The aim of this study was to investigate the repellency effect of the neem oil (Azadirachta indica Juss), as a personal protection method against paederus beetles. Neem oil was used in three different dosages (2.5, 5, 10 percent) on treated paper inside the ptri dishes. The results showed that protection percentage produced by Neem oil at 2.5, 5 and 10 percent dose was 46.2, 69.3, 84.62 percente respectivly.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.