به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب دکتر آیدین پورکاظمی

  • توفیق یعقوبی*، آیدین پورکاظمی، حمید فراش بندی، حیدرعلی بالو
    مقدمه
    عفونت های بیمارستانی به دلیل مرگ و میر و هزینه های اقتصادی بالا ، مهم ترین چالش سیستم های بهداشتی است. هدف این بررسی ، ارزیابی اپیدمیولوژیک عفونت های بیمارستانی و تعیین الگوهای مقاومت دارویی  بوده است.
    مواد و روش ها
    بررسی توصیفی گذشته نگر حاضر بر روی  پرونده 738 بیمار بستری شده در بیمارستان پورسینا رشت از فروردین 1392 تا پایان شهریور 1394 انجام شد. نوع عفونت بیمارستانی ، علت عفونت و الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی از پرونده بیماران استخراج و در نهایت تمامی داده ها وارد SPSS نسخه 21 شده و توسط تست های  آماری توصیفی،  تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    6/62 درصد از بیماران مرد بودند. شایعترین علت عفونت بیمارستانی ، آسینتوباکتر(66/24 درصد) بود. عفونت ادراری(2/35 درصد) شایعترین شکل عفونت بیمارسانی بود. بیشترین و کمترین  میزان مقاومت در آسینتوباکتر به ترتیب به سفازولین (48/98 درصد)  و توبرامایسین( 14/57 درصد)، در استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب به آموکسی سیلین( 2/75  درصد ) و ونکومایسین ( 12/6 درصد )، درای کلای به ترتیب به آمپی سیلین ( 33/74 درصد)  و نیترافورانتوئین ( 86/8 درصد )،  در انتروباکتر به ترتیب به سفالکسین ( 87/96 درصد ) و مروپنم ( 37/41 درصد)، در کلبسیلا به ترتیب به آمپی سیلین ( 19/90 درصد) و آمیکاسین ( 5/21 درصد )، در سودوموناس به ترتیب به سفازولین ( 98 درصد)  و مروپنم ( 22/22  درصد) دیده شد.
    بحث و نتیجه گیری
     شناخت وتشخیص به موقع مقاومت آنتی بیوتیکی و استفاده صحیح از آنتی بیوتیک ها برای کاهش ایجاد مقاومت دارویی از مهمترین اصولی است که باید در انتخاب آنتی بیوتیک ها برای درمان بیماران، مد نظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: مقاومت دارویی, میکروبی, عفونت های باکتریایی}
    Tofigh Yaghubi*, Aydin Pourkazemi, Hamid Farashbandi, Heidarali Ballu
    Background
    Nosocomial infections are the most important challenge in the health system, due to the mortality and economic costs. The aim of this study was to evaluate the epidemiology of nosocomial infections and determine antibiotic resistance patterns.
    Materials and Methods
    This retrospective descriptive study was carried out on the medical records of 738 patients hospitalized in Poursina Hospital from April 2013 to September 2015.  The kind of nosocomial infection, its causes and antibiotic resistance patterns were gathered.  All data was entered in SPSS 16 and analyzed by descriptive tests.
    Results
    62.6% of patients were male. The most common cause of a nosocomial infection was Acinetobacter (24.66%) and the lowest bacterial infection was observed with Klebsiella (21 %.). Urinary tract infections were the most commonly reported nosocomial infection (35.2%). Acinetobacter had the most resistance (98.48%) to Cefazolin and the least resistance (57.14%) to Tobramycin. Staphylococcus aureus had the most resistance (75.2%) to Amoxicillin and the least resistance (6.12%) to Vancomycin. E. coli had the most resistance (74.33%) to Ampicillin and the least resistance (8.86%) to Nitrofurantoin. Enterobacter had the most resistance (96.87%) to Cephalexin and the least resistance (41.37%) to Meropenem. Klebsiella had the most resistance (90.19%) to Ampicillin and the least resistance (21.5%) to Amikacin. Pseudomonas had the most resistance (98%) to Cefazolin and the least resistance (22.22%) to Meropenem. 
    Conclusion
    Recognition and timely detection of antibiotic resistance, and the proper use of antibiotics to reduce drug resistance are the most important principles that should be followed when selecting antibiotics
    Keywords: Drug Resistance, Microbial, Bacterial infections}
  • توفیق یعقوبی، دکترسنبل طارمیان *، لیدا محفوظی، آیدین پور کاظمی
    مقدمه
    سل ژنیتال و پری تونه ال می تواند تومورهای تخمدان را به علت نشانه های مبهم و یافته های غیر اختصاصی بالینی ، آزمایشگاهی و پرتونگاری تقلید کند که می تواند به تشخیص نادرست بیانجامد.
    مصرفی مورد: یک زن 43 ساله با پیشینه دو نوبت حاملگی موفقیت آمیز و سزارین با درد های لگنی ، کاهش وزن ، آسیت مختصر و سطوح افزایش یافته CA-125 و HE4 مراجعه کرد.
    تشخیص کارسینوم تخمدان با احتمال بالا داده شد و لاپاراتومی با برداشتن هر دو تخمدان و لنفادنکتومی توتال لگن صورت گرفت. بررسی هیستوپاتولوژی پس از جراحی ، التهاب گرانولوماتوز نکر وتایزینگ بسیار پیشنهاد کننده سل را بدون شواهدی از بدخیمی نشان داد.
    درمان ضدسل آغاز شد ونشانه های بیماربه طور کامل بهبود پیدا کرد.
    نتیجه گیری
    ممکن است نتوانیم بدخیمی تخمدان را رد یا سل شکمی را تائید کنیم و معمولا تشخیص قطعی بدون لاپاراتومی تجسسی بدست نمی آید. CA-125می تواند در هر دو مورد افزایش یابد و روش های پرتونگاری بندرت قطعی هستند.
    تشخیص زود هنگام سل پری تونه ال/ تخمدان ها حیاتی است زیرا می تواند منجر به نازائی شود و از آنجائی که بیشتر با آسیب پیشرفته فراتر از بهبود تظاهر می کند که ناشی از تاخیر تشخیص است ، ممکن است درمان ضدسل در بازیابی کارکرد باروری زنان موثر نباشد.
    کلید واژگان: سل, دستگاه تناسلی زنان}
    Yaghubi T., Taramian S. *, Mahfoozi L., Pourkazemi A
    Introduction
    Genital and peritoneal tuberculosis presentation can mimic that of an ovarian tumor by its vague symptoms and non-specific clinical, laboratory and radiological findings leading to misdiagnosis .
    Case Report: A woman of 43 years with a history of two previous successful pregnancies and cesarean section presented with pelvic pain, weight loss,mild ascites, and elevated CA-125 and HE4 level .
    A diagnosis of highly probable ovarian carcinoma was made, and laparotomy performed with resection of both ovaries and pelvic total lymphadenectomy. Postoperative histopathological examination showed necrotizing granulomatous inflammation,highly suggestive of tuberculosis with no sign of malignancy.
    Conclusion
    Antituberculosis treatment was commenced, with full resolution of symptoms.
    It may not be possible to rule out ovarian malignancy or confirm abdominal tuberculosis and it often does not give a definitive diagnosis without exploratory laparotomy . CA-125 can rise in both conditions, and imaging is rarely conclusive.
    Early diagnosis of peritoneal/ovarian tuberculosis is vital as it can lead to infertility. As they often present with advanced pathology beyond recovery because of delayed diagnosis, antitubercular therapy may not be effective in restoration of women’s fertility function.
    Keywords: Tuberculosis Female Genital}
  • دکتر آیدین پورکاظمی، دکتر عاطفه قنبری*، دکتر فرشته فکور، سامره قربانی کلاچایه
    مقدمه

    ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) به عنوان شایع ترین بیماری منتقل شونده آمیزشی، ارتباط مستقیمی با سرطان دهانه رحم دارد. تعیین سطح آگاهی و نگرش نکته ای بنیادین در جهت تدوین مناسب ترین راهبرد در برنامه ریزی های موثر مداخله ای است. دانشجویان پزشکی به عنوان مراقبان سلامت عمومی در آینده می توانند آگاهی جامعه درباره سرطان سرویکس و نحوه پیشگیری از آن  را  افزایش دهند.

    هدف

    تعیین آگاهی و نگرش در مورد HPV در دانشجویان علوم پزشکی.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، 201 دانشجوی پزشکی با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و پرسشنامه ای دربردارنده دو بخش آگاهی (36 سوال) و نگرش (9 سوال) بکار رفت. نمره های بالاتر از میانگین به عنوان آگاهی و نگرش دلخواه دیده شدند. برای بررسی روایی، CVI و CVR برآورد شد که مقادیر هر دو مورد بالای 90% بود. پایایی با آلفا کرونباخ که بالای 80% بود، تعیین شد. داده های گرد آوری شده با نرم افزار  SPSS، نسخه 19 واکاوی شد.

    نتایج

    میانگین سنی واحدها، 66/1 ± 08/24 ساله و 2/56% آنان زن بودند. 1/83% دانشجویان مورد مطالعه داده های خود در ارتباط با HPV را از دوره تحصیلی و درس های پزشکی کسب کرده بودند. میانگین نمره های بدست آمده از پرسشنامه آگاهی 37/4 ± 9/18 بود که در 2/57% واحدها در سطح نامطلوب بوده است. وضعیت میزان آگاهی پاپیلومای انسانی تنها با سن (002/0P=)، گذراندن درس ویروس شناسی (0001/0P=) و منابع کسب داده ها (038/0P=) ارتباط معنی دار داشت. میانگین نمرات پرسشنامه نگرش 29/3 ± 57/23 بود که 2/57 % نگرش دلخواه داشتند. نگرش پاپیلومای انسانی تنها با گذراندن درس ویروس شناسی (01/0P=) و منابع کسب اطلاعات (007/0P=) ارتباط معنی دار داشت. همبستگی مثبت نمرات آگاهی و نمرات نگرش در بین دانشجویان علوم پزشکی دیده شد (0001/0P<).

    نتیجه گیری

    با توجه به نامطلوب بودن نمرات اگاهی نیمی از دانشجویان پزشکی در مورد ویروس پاپیلومای انسانی، پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی برای بالا بردن آگاهی دانشجویان در دوره تحصیل در مورد HPV تدوین شود. همچنین، در مورد برنامه های آموزشی درباره HPV در مقاطع علوم پایه و کارآموزی نیاز به بازبینی و یکپارچگی مباحث بویژه در مقطع علوم پایه در راستای تامین نیازهای آموزشی بالینی وجود دارد.

    کلید واژگان: آگاهی, پاپیلوما ویروس انسانی, دانشجویان پزشکی, نگرش}
    A Pourkazemi, A Ghanbari*, F Fakour, S Ghorbani
    Introduction

    Human papillomavirus (HPV) as the most common sexually transmitted disease, is directly associated with cervical cancer. The survey of knowledge and attitudes is a central point in determining the most appropriate strategies for effective intervention plan. Medical students as future public health workers can promote the community awareness about cervical cancer and how to prevent it.

    Objective

    Hence, researchers decided to survey the HPV knowledge and attitudes of the medical students.

    Materials and Methods

    In this cross-sectional study, 201 medical students were randomly selected. A questionnaire consisting of two parts of awareness (36 questions) and attitude (9 questions) was used. Scores higher than the average were defined as good knowledge and attitudes. CVI and CVR were calculated for validity and the values of both were greater than 90%. Reliability was assessed using Cronbach's alpha that was more than 80 %. The collected data were analyzed by SPSS software version 19.

    Results

    In this study, mean age of medical students was 24.8±1.66 years and 56.2% of them were female. The source of information about HPV in 83.1 % of students was medical courses. The mean score obtained from the knowledge questionnaire was 18.9 ± 4.37 and 57.2% of students had poor knowledge about HPV. Knowledge was significantly related with age (P=0.002), taking lessons in virology (P=0.0001) and source of information (P=0.038). The mean score obtained from attitude questionnaires was 23.57±3.29 and 57.2% of students had good attitudes. Attitude about human papilloma virus was significantly related with taking lessons in virology (P=0.01) and source of information (P=0.007).A positive correlation between the scores of knowledge and attitude among medical students was seen (P>0.0001).

    Conclusion

    This study showed that the knowledge in more than half of the students was poor, however, the attitude in more than half of students was good. Plan for training programs to increase student awareness about HPV during their educational course is suggested.

    Conflict of interest: None declared.

    Keywords: Attitude Awareness Papillomavirus, Human Students, Medical}
  • حسین خوشرنگ، ارسلان سالاری، ایده دادگران، فاطمه مودب *، لیلا روحی بلسی، آیدین پورکاظمی
    مقدمه
    آموزش بالینی از مقاطع حساس آموزش پزشکی است که در شکل دهی توانمندی های حرفه ای فراگیران نقش عمده ای دارد. با توجه به اهمیت این امر، آموزش عملی پزشکی طی دو دهه اخیر دستخوش تحولات چشمگیر شده و به سمت گسترش مراکز آموزش مهارت های بالینی رفته است. لذا، مطالعه حاضر با هدف تعیین کیفیت آموزش های ارائه شده در مرکز مهارت های بالینی از دیدگاه کارآموزان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی- مقطعی در مرکز مهارت های بالینی دانشگاه علوم پزشکی گیلان و بر روی کلیه کارآموزان رشته پزشکی که در سال تحصیلی 94-1393 برای گذراندن دوره آموزشی به مرکز مهارت های بالینی معرفی شده بودند، انجام شد. نمونه گیری به شیوه سرشماری و شامل 50 نفر بود. گردآوری از طریق پرسشنامه محقق ساخته شامل 20 سوال برای 8 گروه آموزشی (داخلی، کودکان، ارولوژی، زنان، ارتوپدی، بیهوشی، ENT و جراحی عمومی) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون من ویتنی یو و اسپیرمن) صورت گرفت.
    یافته ها
    اکثریت دانشجویان کیفیت آموزش گروه داخلی(8/90 درصد)، کودکان(68/2 درصد)، ارولوژی(100 درصد)، جراحی (68/2 درصد)، ENT (90/9 درصد)، ارتوپدی(77/3 درصد) و بیهوشی(86/4 درصد) را خوب و گروه زنان(54/5 درصد) را ضعیف می دانستند؛ هم چنین 68/2 درصد از دانشجویان کیفیت کلی آموزش کلیه گروه ها را در سطح خوب ارزیابی نمودند. بین متغیر های سن (P=0/52)، جنس (P=0/55) و نمره آزمون OSCE (P=0/19) با کیفیت آموزش های ارائه شده ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    از آنجایی که دانشجویان از کیفیت آموزش در برخی از گروه ها رضایت چندانی نداشتند، پیشنهاد می گردد که بررسی های بیشتر جهت رفع مشکلات و ارتقاء کیفیت آموزش های ارائه شده در این مراکز به عنوان اولین مکان تبدیل آموخته های تئوری به عملی دانشجویان صورت گیرد.
    کلید واژگان: آموزش, مهارت های بالینی, دانشجویان}
    H. Khoshrang, A. Salari, I. Dadgaran, F. Moaddab *, L. Rouh, Balasii, I. Pourkazemi
    Introduction
    Clinical training as an important period of medical education has a major role in shaping student's professional capabilities. Given the importance of this issue, Practical medical training expeienced dramatic changes during the past two decades and move towards the development of clinical skills training labs. Therefore, the aim of this study was to determine the quality of training provided in the clinical skills lab from the viewpoints of medical students of Guilan University of Medical Sciences.
    Methods
    This cross-sectional study was performed in clinical skills lab of Guilan University of Medical Sciences, on all medical trainees that introduced to the clinical skills lab for training course in 2014-15. Sampling method was census and was included 50 students. Data were collected by researcher-made questionnaire with 20 questions for 8 groups: internal medicine, pediatrics, urology, gynecology, orthopedics, anesthesia, ENT and general surgery. Also, data were analyzed using SPSS software and descriptive and inferential statistical tests (Kolmogorov-Smirnov, Mann-Whitney U and Spearman).
    Results
    The students in different educational groups involved in this study evaluate this course at good level as follow: internal medicine (90.8%), pediatrics(68.2%), urology(100%) ,surgery(68.2%),ENT (90.9%), orthopedic (77.3%) and anesthesia (86.4%) but (54.5%) of students in gynecology group evaluate this course weak, overall, 68.2% of the students expressed that quality of training for all groups was good. there was no statistically significant relationship between quality of training and variables including age (P=0.52), sex (P=0.55) and OSCE score (P=0.19).
    Conclusion
    As the clinical skill labs consider the first place to convert theoretical learning into practical learning and students were not satisfied with the quality of education in some groups, further studies to solve the problems and improve the quality of education in these clinics is recommended.
    Keywords: Training, Clinical Skills, Students}
  • زهره امین زاده، آیدین پورکاظمی، فاطمه پوررضا قلی، ابراهیم کلانتر، لطیف گچکار
    سابقه و هدف
    در افراد مسن، دریافت کنندگان پیوند کلیه، بیماران همودیالیزی مزمن و مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه عیار سرمی آنتی بادی کزاز پایین تر از سطح حفاظتی بوده و با تجویز تک دوز یادآور واکسن توکسویید کزاز عیار آنتی بادی حفاظتی در بیماران همودیالیزی مزمن بدست می آید. تحقیق حاضر به منظور تعیین اثر بخشی تجویز تک دوز واکسن توکسویید کزاز بر پاسخ ایمنی همورال بیماران همودیالیزی مزمن انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    روش تحقیق کارآزمایی بالینی از نوع قبل و بعد بود. از 54 بیمار همودیالیز مزمن که حداقل 3 نوبت در هر هفته دیالیز می شدند 2 میلی لیتر خون وریدی جهت بررسی عیار آنتی بادی (IgG) کزاز به روش ELISA با کیت IBL ساخت هامبورگ اخذ گردید. عیار IgG بیشتر و مساوی 0.1 IU/ml به عنوان عیار محافظت کننده کافی قلمداد شد. به بیمارانی که عیار IgG سرمی کمتر از 0.1 IU/ml داشتند واکسن Td تزریق شد و 8 هفته پس از تجویز واکسن عیار آنتی بادی (IgG) سرمی کزاز تعیین گردید.
    یافته ها
    میزان عیار آنتی بادی سرمی کزاز در 53 بیمار (%98) کمتر از 0.1 IU/ml و میانگین عیار فوق 0.053±0.1 واحد در میلی لیتر بود. بعد از تجویز واکسن Td میزان عیار آنتی بادی سرمی کزاز در 51 بیمار (%96) بیشتر از 0.1 IU/ml بوده و میانگین میزان عیار آنتی بادی سرمی پس از واکسیناسیون 2.77±1.96 واحد در میلی لیتر شد. با انجام آزمون signed rank wilcoxon test اختلاف بین سطوح عیار محافظت کنندگی آنتی بادی سرمی کزاز قبل و بعد از تجویز یک دوز واکسن کزاز معنی دار بود (p<0.0001).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که تجویز دوز یادآور Td به بیماران همودیالیزی مزمن موثر و بدون عارضه می باشد و با توجه به این که %4 بیماران بعد از دریافت دوز یادآور واکسن عیار آنتی بادی در سطح محافظت کنندگی ضعیف دارند، توصیه می شود عیار آنتی بادی فوق بعد از تجویز واکسن در بیماران همودیالیزی و نیز در شرایطی که بیمار همودیالیزی آسیب دیده اندازه گیری شود تا وضعیت ایمنی هومورال و نیاز به تجویز یک دوز دیگر واکسن کزاز مشخص گردد.
    کلید واژگان: آنتی بادی کزاز, همودیالیز مزمن, واکسن توکسویید کزاز}
  • زهره امین زاده، آیدین پورکاظمی، فرهاد یغمایی، لطیف گچکار
    مقدمه
    شیوع بیماری سل در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه و تحت همودیالیز 16 برابر دیگر افراد جامعه است. نتیجه انجام آزمون پوستی توبرکولین در 30 تا 40 در صد موارد منفی (کمتر از 5 میلی متر) و نتیجه آزمون پوستی استاندارد آنرژی در این گروه در 30 تا 40 در صد موارد منفی می باشد. شناخت وضعیت ایمنی بیماران فوق در بررسی وضعیت عفونت سل کمک کننده است.
    هدف
    این تحقیق به منظور بررسی وضعیت آزمون توبرکولین و پدیده یادآوری و نیز بررسی آنرژی پوستی در بیماران همودیالیزی مزمن صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    روش تحقیق توصیفی و ابزارجمع آوری اطلاعات مصاحبه و مشاهده ای بود. بر روی 43 بیمار همو دیالیزی در واحدهای دیالیز بیمارستان های طالقانی و مدرس آزمون پوستی توبرکولین وآزمون پوستی آنرژی با استفاده از محلول توکسویید دیفتری و کزاز در دست فاقد فیستول به فاصله 10 سانتی متر از هم انجام شد. نتیجه پس از 72-48 ساعت قرائت شد بیمارانی که آزمون پوستی توبرکولین کمتر از 10 میلی متر داشتند دوباره PPD شدند.
    نتایج
    میانگین سنی بیماران در این مطالعه 7/5±6/56 سال، مدت دیالیز 1/67±2/54 ماه و دفعات دیالیز 3/0±9/2 بار در هفته بود. اندوراسیون حاصل از تزریق PPD بار اول 4±1/7 میلی متر و 3/16% دارای تست منفی (کمتر از 5 میلی متر) و 5/53% دارای نتیجه بینابینی) از 5 تا 10میلیمتر) و 2/30% دارای پاسخ مثبت (مساوی یا بیشتر از 10 میلی متر (بودند. بین نتیجه PPD نخست و سن همبستگی ضعیفی وجود داشت که از لحاظ آماری معنا دار نبود. بین نتیجه PPD نخست و سابقه سل رابطه معنا داری وجود نداشت. بین مدت دیالیز و اندازه PPD بار اول همبستگی ضعیف وجود داشت که از لحاظ آماری معنا دار نبود. بین نتیجه آزمون پوستی آنرژی و سن رابطه معنی داری وجود داشت. اندازه اندوراسیون آزمون آنرژی 8/2±9/3 میلی متر بود که در 6/18% موارد پاسخ منفی (کمتر از2 میلی متر (بود.3/83% از بیماران دارای PPD نخست کمتر از 10 میلی متر، آزمون آنرژی مثبت داشتند. 6/28% بیماران نتیجه منفی برای هر دو آزمون آنرژی وPPD بار اول نشان دادند. میزان اندوراسیون آزمون PPD بار دوم 8/2 ±4/7 میلیمتر بود و 2 نفر از کل بیماران (6/4%) دارای نتیجه آزمون آنرژی کمتر از 2 میلیمتر و توبرکولین بار اول و دوم کمتر از 5 میلی متر گردیدند.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه 14% از بیماران با نتیجه آزمون آنرژی منفی، در آزمون توبرکولین دوم نتیجه مثبت نشان دادند به نظر می رسد در بیماران همودیالیزی استفاده از ترکیب آزمون توبرکولین و پدیده یادآور و آزمون پوستی آنرژی بهتر از به کاربردن آزمون توبرکولین به تنهایی در غربالگری سل باشد.
    کلید واژگان: سل, نارسایی مزمن کلیه - تشخیص, همودیالیز خون}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال