به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب دکتر حسین امیدی میرزایی

  • علی اسماعیلی، امیرداور فروزنده، حسین امیدی میرزایی*، محمد کریمی، بهزاد اخلاقی، کیان صادقی
    به منظور بررسی تاثیر خوراک آغازین بافت دار با تعیین کم و زیاد نسبت پروتیین به انرژی بر قابلیت هضم، فراسنجه های شکمبه ای و خونی گوساله های شیرخوار آزمایش حاضر انجام گرفت. بدین منظور از تعداد  48 راس گوساله هلشتاین (نر و ماده)، در قالب یک طرح فاکتوریل، با 4 تیمار و در 12 تکرار برای هر تیمار استفاده شد. گروه های آزمایشی شامل: 1) خوراک آغازین آردی آسیاب با سطح پروتیین 18 درصد؛ 2) خوراک آغازین آردی  با سطح پروتیین 22 درصد؛ 3) خوراک آغازین بافت دار با سطح پروتیین 18 درصد؛ و 4) خوراک آغازین بافت دار با سطح پروتیین 22 درصد بود. در این آزمایش قابلیت هضم مواد مغذی، فراسنجه های شکمبه ای و خونی گوساله های شیرخوار اندازگیری شد. اثر متقابل بین اثرات اصلی برای میزان بتا هیدروکسی بوتیرات خون در روز 70 آزمایش معنی دار بود (05/0 >p). به این صورت که خوراک آردی با 18 درصد پروتیین پایین ترین میزان بتا هیدروکسی بوتیرات را داشت. اثر متقابل بین اثرات اصلی برای سایر فراسنجه های خونی معنی دار نبود (05/0 <p). اثر متقابل بین اثرات اصلی برای فراسنجه های شکمبه ای و قابلیت هضم تحت تاثیر شکل و سطح پروتیین خوراک آغازین قرار نگرفت (05/0 <p). بطور کلی تفاوت چشمگیری بین خوراک بافت دار و آسیاب درشت همچنین سطح پروتیین 18 و 22 درصد در گروه های مورد آزمایش مشاهده نشد.
    کلید واژگان: خوراک آغازین, خوراک بافت دار, فراسنجه های شکمبه ای و خونب, قابلیت هضم, گوساله های شیرخوار}
    Ali Esmaili, Amirdavor Faruzandeh, Hossein Omidi-Mirzaei *, Mohammad Karimi, Behzad Akhlaghi, Kian Sadeghi
    The current study was conducted to evaluate the interaction between different levels of protein and feed structure on performance in calves. Accordingly, a total number of 48 Holstein calves (A mixture of both sexes) were randomly assigned to 4 dietary treatments with 12 replicate pens, based on a factorial design. Dietary treatments consisted of 1) ground starter with % 18 CP, 2) ground starter with % 22 CP, 3) texture starter with % 18 CP and 4) texture starter with % 22 CP. In this study, digestibility of nutrients, rumen and blood parameters of suckling calves were measured. The interaction between the main effects for the amount of beta-hydroxybutyrate in the blood on the 70th day of the experiment was significant (p < 0.05). In this way, flour feed with 18% protein had the lowest amount of beta-hydroxybutyrate. The interaction between the main effects for other blood parameters was not significant (p < 0.05). The interaction between the main effects for ruminal parameters and digestibility was not affected by the form and protein level of the initial feed (p < 0.05). In general, there was no significant difference between the textured feed and coarse grinding, and the protein level of 18 and 22% was not observed in the tested groups.
    Keywords: starter feed, Textured feed, Rumen, blood parameters, digestibility, Holstein calves}
  • موسی عربی، مهدی میرزائی*، مهدی کاظمی بنچناری، حسین امیدی میرزایی، مهدی حسین یزدی
    مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر متقابل منبع علوفه (یونجه در مقابل کاه گندم) با اندازه ذرات علوفه (نرم در مقایسه با درشت) بر عملکرد رشدی، مصرف خوراک آغازین و فراسنجه های تخمیر شکمبه ای گوساله های شیرخوار هلشتاین انجام شد. به همین منظور، تعداد 48 راس گوساله شیرخوار هلشتاین (6 راس ماده و 6 راس نر در هر تیمار) در قالب طرح پایه بلوک کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل 2×2 به تیمارهای آزمایشی شامل: 1- یونجه خرد شده با اندازه قطعات نرم؛ 2- یونجه خرد شده با اندازه قطعات درشت؛ 3- کاه گندم خرد شده با اندازه قطعات نرم و 4- کاه گندم با اندازه قطعات درشت خرد شده اختصاص یافتند. گوساله ها از سن چهار روزگی وارد طرح آزمایشی شدند و آزمایش تا سن 70 روزگی گوساله ها ادامه یافت. اثر متقابل منبع علوفه با اندازه قطعات علوفه برای کل ماده خشک مصرفی، مصرف خوراک آغازین، افزایش وزن روزانه و بازده تبدیل خوراک در دوره قبل از شیرگیری، بعد از شیرگیری و کل دوره معنی دار نبود. فراسنجه های رشد اسکلتی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. نتایج نشان داد که منبع علوفه و اندازه قطعات علوفه اثر معنی داری بر pH شکمبه، غلظت کل اسیدهای چرب فرار، نسبت مولی اسیدهای چرب فرار شامل استات، پروپیونات، بوتیرات، والرات و نسبت استات به پروپیونات در شکمبه نداشت. بطور کلی یافته های این مطالعه نشان داد که منبع و اندازه ذرات مختلف علوفه نتایج مشابهی بر عملکرد و پارامترهای رشد اسکلتی و شکمبه ای گوساله های شیرخوار هلشتاین در پی خواهد داشت.
    کلید واژگان: گوساله شیرخوار, یونجه, کاه گندم, عملکرد, اندازه قطعات علوفه}
    Mousa Arabi, Mehdi Mirzaei *, Mehdi Kazemi, Hossein Omidi-Mirzaei, Mehdi Hossein Yazdi
    The present study was conducted to evaluate the interactions between forage source (alfalfa hay vs. wheat straw) and particle size (fine vs. large) on growth performance, starter intake and ruminal fermentation of Holstein dairy calves. For this purpose, 48 Holstein dairy calves in a completely randomized block design (6 males and 6 females for each treatment) with 2 × 2 factorial arrangements were allocated to experimental diets including: 1) alfalfa hay with fine particle size, 2) alfalfa hay with long particle size, 3) wheat straw with fine particle size, and 4) wheat straw with long particle size. Calves entered the trial on d 4 and the trial lasted on d 70 of the age. Results showed that there was no interaction between forage source and particle size on growth performance, starter intake and feed efficiency of Holstein dairy calves during the all three periods. Skeletal growth characteristics were not affected by experimental diets. Results indicate that ruminal pH, total volatile fatty acids, acetate, propionate, butyrate and valerate molar proportions were similar across treatments. In general, our findings indicate that the different source and particle size of forage had similar effects on performance, skeletal growth and ruminal fermentation in the Holstein dairy calves.
    Keywords: dairy calf, alfalfa hay, WHEAT STRAW, performance, forage particle size}
  • حسین امیدی میرزایی*، حسن رفیعی، محسن دادار، مهدی میرزایی، آرش آذرفر
    سابقه و هدف

    آینده هر مزرعه پرورش گاوشیری به موفقیت در امر پرورش گوساله‌های ماده بستگی دارد. در سال‌های اخیر جنبه های جدید استفاده از علوفه در خوراک آغازین مورد بحث قرار گرفته است. مطالعات گزارش کرده‌اند که خوراک آغازین فاقد علوفه منجر به توسعه پرزهایی با اشکال غیر‌طبیعی در شکمبه گوساله می‌شود که رشد و توسعه شکمبه را به‌طور منفی تحت تاثیر قرار خواهد داد. با این حال، امروزه نظرات گوناگونی در رابطه با استفاده از علوفه در خوراک آغازین برای گوساله‌های شیرخوار وجود دارند، بطوریکه برخی از محققین معتقد هستند حضور علوفه در خوراک آغازین باعث کاهش عملکرد گوساله‌های شیرخوار می‌گردد. در این مطالعه اثر سطح 15 درصد علوفه یونجه در جیره آغازین آردی بر پاسخ‌های عملکردی و صفات رشد اسکلتی گوساله‌های شیرخوار تغذیه شده با الگوی شیردهی کاهش تدریجی بررسی شد.

    مواد و روش‌ها: 

    آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از 30 راس گوساله ماده هلشتاین (15 گوساله در هر تیمار) طراحی و انجام شد. تیمارهای آزمایشی به صورت 1- جیره آغازین آردی بدون وجود علوفه (شاهد)، 2- جیره آغازین آردی شامل 15 درصد علوفه یونجه بودند. الگوی تغذیه شیر برای هر دو تیمار یکسان و به صورت روش نوین کاهشی تدریجی (6 لیتر تا 30 روزگی، 4 لیتر تا 45 روزگی و 2 لیتر تا 56 روزگی) بصورت دو وعده در روز بود. همه گوساله ها در روز 56 آزمایش از شیر گرفته شدند و در 70 روزگی از طرح خارج شدند. در این آزمایش مصرف خوراک و وزن‌کشی به صورت هفتگی اندازه‌گیری و ثبت شد. صفات رشد اسکلتی در روزهای 1، 56 و 70 آزمایش اندازه‌گیری شد. مایع شکمبه در روز 60 آزمایش اندازه‌گیری شد. آنالیز آماری با رویه Mixed به صورت اندازه‌گیری‌های تکرار شونده برای 3 دوره (قبل از شیرگیری، بعد از شیرگیری و کل دوره) انجام شد.

    یافته‌ها:

     نتایج این پژوهش نشان دادند که افزودن 15 درصد علوفه یونجه به خوراک آغازین تاثیر معنی‌داری بر میانگین افزایش وزن روزانه، بازده خوراک و صفات رشد اسکلتی گوساله‌های شیرخوار نداشت. گوساله‌هایی که تیمار حاوی علوفه یونجه دریافت کردند، در دوره بعد از شیرگیری مصرف خوراک آغازین بالاتری نسبت به تیمار جیره آغازین آردی بدون علوفه داشتند (05/0 <p). غلظت استات برای تیمار 15 درصد علوفه یونجه و غلظت پروپیونات برای تیمار شاهد بالاتر بود (05/0 <p). همچنین میزان pH شکمبه نیز در گوساله‌های مصرف کننده علوفه تمایل به افزایش داشت.

    نتیجه‌گیری: 

    تغذیه 15 درصد علوفه یونجه همراه با خوراک آغازین آردی سبب بهبود مصرف خوراک گوساله‌های شیرخوار در بعد از شیرگیری شد. این نتایج نشان می‌دهد که استفاده از علوفه یونجه در جیره آغازین آردی باعث کاهش تنش از شیرگیری و بهبود توسعه شکمبه آنها می‌شود.

    کلید واژگان: گوساله شیرخوار, عملکرد, علوفه یونجه, شیردهی کاهش تدریجی}
    Hossein Omidi Mirzaei *, Hassan Rafiee, Mohsen Dadar, Mehdi Mirzaei, Arash AzarfarLrm
    Background and objectives

    The future of any dairy farm depends on the success of the female calf rearing. In recent years, new aspects the use of forage in the starter feed has been discussed. Studies have reported that a starter without forage leads to the development of abnormally shaped villi in the calf's rumen, which will negatively affect rumen growth and development. However, today there are different opinions about the use of forages in the starter feed for dairy calves so that some researchers believe that the presence of forages in the starter feed reduces the performance of dairy calves. In this study, the effect of 15% alfalfa forage level in the ground starter diet on functional responses and skeletal growth traits of dairy calves fed a step-down milk feeding procedure was investigated.

    Materials and methods

    The experiment was designed and conducted in a completely randomized design using 30 Holstein female calves (15 calves per treatment). Experimental treatments were as follows: 1- ground starter diet without forage (control) 2- ground starter diet consisted of 15% alfalfa hay. The milk feeding pattern was the same for both treatments and was a step-down procedure as 2 times per day(6 liters to 30 days, 4 liters to 45 days, and 2 liters to 56 days). All calves were weaned on day 56 of the experiment and keep until day 70 in the experiment. Feed intake and weight gain were measured and recorded weekly. Skeletal growth traits were measured on days 1, 56, and 70 of the experiment. Rumen fluid was measured on day 60 of the experiment. Statistical analysis was performed using the Mixed procedure as repeated measures for 3 periods (before weaning, after weaning, and the whole period).

    Results

    The results of this study showed that adding 15% alfalfa hay to the starter feed did not have a significant effect on the mean daily weight gain, feed efficiency, and skeletal growth traits of dairy calves. Calves that received the forage treatment had higher starter feed intake in the post-weaning period than the starter diet without forage (P <0.05). Acetate concentration was higher for 15% forage and propionate concentration was higher for the control treatment (P <0.05). Rumen pH also tended to increase in calves consuming forage.

    Conclusion

    Feeding 15% of alfalfa forage mixed with the ground starter feed improved their feed intake after weaning. These results indicate that the use of alfalfa forage in the ground starter diet reduces the stress of weaning and improves rumen development.

    Keywords: Dairy calves, Performance, alfalfa forage, step-down milk feeding procedure}
  • علی حیدری مجد، آرش آذرفر*، ایوب عزیزی، حسین امیدی میرزایی
    هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثرات مکمل کردن جیرهگاوهای شیری با سطوح مختلف مکمل تجاری حاوی تانن های متراکم شاه بلوط (Silvafeed) بر فراسنجه های تولید گاز و تخمیر، گوارش پذیری مواد مغذی جیره و فعالیت آنزیم های هیدرولیتیک میکروبی شکمبه با استفاده از شیرابه ی شکمبه گاو در شرایط آزمایشگاهی بود. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد (بدون افزودن تانن متراکم) و مکمل نمودن جیره شاهد به ترتیب با سطوح 45/0، 90/0 و 35/1 گرم مکمل تجاری تانن های متراکم به ازای هر کیلوگرم ماده خشک جیره غذایی بر اساس توصیه شرکت سازنده بود. نتایج نشان داد که جیره های آزمایشی تاثیری بر حجم گاز تولیدی در کل زمان های انکوباسیون، پتانسیل (b) و نیز نرخ (c) تولید گاز نداشت (05/0P>). به استثنای غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه و سنتز پروتئین میکروبی که با افزایش سطح تانن متراکم در جیره به ترتیب به طور خطی کاهش و افزایش یافتند (05/0>P)، سایر فراسنجه های تخمیر تحت تاثیر سطح تانن در جیره قرار نگرفت (05/0P>). فعالیت آنزیم های فیبرولیتیک شکمبه شامل کربوکسی متیل سلولاز، میکروکریستالین سلولاز و فعالیت تجزیه کاغذ صافی تحت تاثیر مکمل سازی جیره با مکمل تانن قرار نگرفت (05/0P>). هرچند، فعالیت پروتئازی شکمبه با افزایش سطح تانن در جیره به طور خطی کاهش یافت (05/0>P). در کل، نتایج تحقیق حاضر نشان داد که افزودن مکمل تانن های متراکم به جیره گاوهای شیری تا سطح 9/0 گرم در کیلوگرم ماده خشک در شرایط برون تنی سبب بهبود سوخت و ساز نیتروژن در شکمبه شد.
    کلید واژگان: آزمون تولید گاز, تانن متراکم, تخمیر, گوارش پذیری, فعالیت آنزیمی شکمبه}
    Ali Heidari, Majd, Arash Azarfar *, Ayoub Azizi, Hossein Omidi, Mirzaei
    This study was conducted to investigate the effects of supplementing dairy cows diet with various levels of commercial chestnut condensed tannins (CT) supplement (Silvafeed), on in vitro gas production (GP) and fermentation parameters, nutrients digestibility and activity of rumen microbial enzymes in vitro using rumen liquor of cow. Dietary treatments were control diet (without CT) and supplementing control diet with CT at the levels of 0.45, 0.90 and 1.35 g per kg dietary dry matter (DM). Inclusion levels of dietary tannins were based on recommendation of manufacturer. Results showed that GP at all of incubation times, potential (b) and rate (c) of GP were not affected by experimental treatments (P>0.05). Except for ammonia nitrogen concentration and microbial protein production which were decreased and increased with increasing rate of CT in the diet respectively (P<0.05), while the other fermentation parameters were unchanged by incubation of experimental diets (P>0.05). Activity of fibrolytic enzymes such a carboxymethyl cellulase, microcrystalline cellulase and filter paper-degrading activity were not affected by supplementing diet with CT (P>0.05), while rumen protease activity was decreased linearly with enhancing level of CT in the diet (P<0.05). In conclusion, the results of present study revealed that adding condensed tannins to dairy cows diet up to 1.35 g/kg dietary DM improved nitrogen metabolism in the rumen, and this could reduce the requirements for dietary rumen undegradable protein.
    Keywords: Condensed tannin, gas production, fermentation parameters, digestibility, rumen enzyme activity}
  • هادی دشتی، احمد ریاسی، محمدعلی ادریس، غلامرضا قربانی، حسین امیدی میرزایی
    هدف از این پژوهش بررسی فراسنجه های مرتبط با عملکرد تولیدمثلی و تغییرپذیری غلظت پروژسترون خون گاوهای شیرده پرتولید (2 ±39 کیلوگرم در روز) پس از تلقیح مصنوعی، در دو فصل تابستان و زمستان بود. برای این منظور 270 راس گاوشیری هلشتاین در سه گاوداری بزرگ انتخاب شدند. خون گیری از گاوها در روز تلقیح مصنوعی و به فاصله هفت، ده و چهارده روز پس از تلقیح مصنوعی انجام شد. شاخص دما- رطوبت بر پایه یکی از شاخص های استاندارد پیشنهادی محاسبه شد (Dikmen & Hansen، 2009). نتایج نشان داد، بیشترین شاخص دما-رطوبت (THI) در فصل تابستان و زمستان به ترتیب 35/77 و 47/57 بود. نرخ آبستنی در گاوهای تلقیح شده در فصل زمستان به طور معنی داری (01/0>P) بیشتر از گاوهای تلقیح شده در فصل تابستان بود و اثر شکم زایش بر نرخ آبستنی در هر دو فصل معنی دار (01/0>P) شد. روزهای باز (18/101 در مقابل 70/165) و شمار تلقیح به ازای هر آبستنی (05/2 در مقابل 48/3) در گاوهای تلقیح شده در زمستان نسبت به گاوهای تلقیح شده در تابستان به طور معنی داری کمتر (01/0>P) بود. غلظت پروژسترون سرم خون گاوهای تلقیح شده در فصل زمستان، در روز چهاردهم پس از تلقیح به طور معنی داری (01/0> P) بیشتر از گاوهای تلقیح شده در فصل تابستان بود. نتیجه گرفته شد که تنش گرمایی تابستان در منطقه مرکزی ایران عملکرد تولیدمثلی گاوهای شیرده را به طور معنی داری تحت تاثیر قرار می دهد.
    کلید واژگان: پروژسترون, شاخص دما, رطوبت, عملکرد تولید مثلی, فصل, گاو شیرده}
    Hadi Dashti, Ahmad Riasi, Mohammad Ali Edris, Golam, Reza Gohrbani, Hossein Omidi, Mirzaei
    The aim of this study was to consider reproductive performance parameters and blood progesterone concentration changes in high-producing dairy cows (39±2 kg per day) after artificial insemination, in summer and winter. 270 heads of Holstein dairy cattle were choose in three big dairy farms, and blood samples were collected at days seven, ten and fourteen after artificial insemination. Temperature-humidity index was calculated according to one proposed formula (Dikmen and Hansen, 2009). The results showed that the maximum temperature–humidity index(THI) was 77.35 and 57.47 in summer and winter respectively. Pregnancy rates in cows inseminated during the winter months was significantly higher (p
    Keywords: Lactating dairy cow, progesterone, reproductive performance, season, THI}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال