به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

راضیه اختیاری

  • مهرداد حاجی حسنی*، منیژه کاوه، راضیه اختیاری

    شیوع رفتارهای پرخطر در جوانان به یکی از مهم ترین و گسترده ترین دل نگرانی های جوامع بشری تبدیل شده است که عاملی برای بعضی از مرگ و میر ها در جوانان بوده و اثرات منفی برای جامعه دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان گرایش به رفتارهای پرخطر و علل موثر بر آن در بین جوانان استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. در این پژوهش از روش شناسی دلفی برای بررسی عوامل موثر بر رفتارهای پرخطر و از روش زمینه یابی برای بررسی میزان شیوع و گرایش به رفتارهای پرخطر استفاده شد. در بخش دلفی به شیوه نمونه گیری هدف مند از 5 متخصص به عنوان نمونه استفاده شد و در بخش زمینه یابی نیز 400 نفر از شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شدند. در بخش دلفی جهت جمع آوری داده ها در چهار مرحله از طریق پرسش نامه انجام گرفت و برای برآورد میزان شیوع رفتارهای پرخطر نیز از مقیاس سنجش رفتارهای پر خطر جوانان (1989) استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و فراوانی درصدی) و آمار استنباطی (هم بستگی و آزمون T مستقل) استفاده شد. نتایج نشان داد شیوع رفتارهای پرخطر در مولفه فعالیت های فیزیکی ناکافی 2/94 درصد، مصرف مواد و مشروبات الکلی 8/14 درصد، مصرف سیگار 0/14 درصد، رفتارهای جنسی پرخطر 8/6 درصد، و صدمه و جراحات غیر عمد 2/5 درصد است. طبق دیدگاه متخصصان در مرحله 4 روش دلفی نیز 7 عامل به عنوان عوامل موثر بر انجام رفتارهای پرخطر مورد توافق اعضاء قرار گرفت. این عوامل عبارت هستند از: عوامل مرتبط با خانواده، دوستان، اختلالات روان شناختی، عوامل هیجانی، وجود آسیب های روان شناختی در کودکی، بیکاری و اعتیاد. پیشنهاد می شود با توجه به میزان شیوع مولفه های رفتارهای پرخطر در شهرستان های استان، برنامه های پیش گیرانه موثری در جهت کاهش این رفتارها طراحی و اجرا شود.

    کلید واژگان: رفتار پرخطر, جوانان, چهار محال و بختیاری
    Mehrdad Hajihasani*, MAnizeh Kaveh, Raziyeh Ekhtiyari

    The aim of this study was to investigate the tendency to high-risk behaviors and the causes affecting it among the youth of Chaharmahal and Bakhtiari province. In this study, Delphi methodology was used to investigate the factors affecting high-risk behaviors and Survey method was used to investigate the prevalence and tendency to high-risk behaviors. In Delphi section, 5 experts were used as a sample by purposive sampling method and in the field survey section, 400 people from Chaharmahal and Bakhtiari province were selected. In the Delphi section, data collection was done in four stages through a questionnaire and to estimate the prevalence of high-risk behaviors, the risky youth behaviors scale (1989) was used. To analyze the research data, descriptive statistics (mean, standard deviation, frequency and frequency) and inferential statistics (correlation and independent t-test) were used.The results showed that the prevalence of high-risk behaviors in the component of inadequate physical activity was 94.2%, drug and alcohol use was 14.8%, smoking was 0.14%, high-risk sexual behaviors was 6.8%, and unintentional injuries were 5%. According to the experts, in stage 4 of the Delphi method, 7 factors were agreed upon by the members as effective factors on performing high-risk behaviors. These factors include: factors related to family, friends, psychological disorders, emotional factors, and the presence of psychological trauma in childhood, unemployment and addiction.It is suggested that considering the prevalence of components of high-risk behaviors in the cities of the province, effective prevention programs be designed and implemented to reduce these behaviors.

    Keywords: high risk behavior, youth, Chaharmahal, Bakhtiari
  • مهرداد حاجی حسنی*، راضیه اختیاری
    زمینه و هدف

    یکی از گروه های اجتماعی که همواره مورد توجه نهادهای حمایتی هستند و مسایل مشکلات آنان دغدغه ای برای دولت ها هستند زنان سرپرست خانوار می باشند پژوهش حاضر با هدف بررسی راهکارهای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره کل بهزیستی استان چهارمحال و بختیاری جهت ورود به بازار کار انجام شد.

    روش

    رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش مطالعه استفاده از آن تکنیک دلفی است. نمونه پژوهش شامل 10 متخصص بودند که متخصصان به شیوه نمونه گیری هدفمند و غیر احتمالی انتخاب شدند. روش دلفی در چهار دور ادامه پیدا کرد. جهت تحلیل نتایج از شاخص های فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ضریب توافقی استفاده شد. یافته ها و

    نتایج

    ضریب هماهنگی کندال برای پاسخ های در دور چهارم معادل 63/0 بود که میزان توافق متخصصان را در سطح مطلوب نشان داد. نتایج دلفی در دور چهارم نشان داد که آموزش های شغلی، آموزش مشاغل خانگی، اصلاح ساختارها، آموزش مهارت های اجتماعی، افزایش خودکارامدی، عزت نفس، انگیزش دهی، تخصیص منابع، رفع تبعیض های جنسیتی در دسترس به منابع، تصویب قوانین حمایتی و هدایت استعدادها نقش مهمی در توانمندسازی زنان سرپرست خانوار جهت ورود به بازار کار دارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد توجه به مجموعه ای از عوامل روان شناختی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی در توانمندسازی زنان سرپرست خانوار جهت وورد به بازار کار موثر است.

    کلید واژگان: توانمندسازی, زنان سرپرست خانوار, بازار کار, اداره کل بهزیستی, چهار محال و بختیاری
    Mehrdad Haji Hasani*, Razieh Ekhtiari Amiri
    Background and Purpose

    The aim of this study was to investigate the empowerment strategies of women heads of households under the auspices of the General Welfare Department of Chaharmahal and Bakhtiari Province to enter the labor market.

    Method

    The approach of the present study is qualitative and the study method is Delphi technique. The research sample consisted of 10 experts who were selected by purposive and non-probabilistic sampling. The Delphi method continued in four rounds. Frequency, mean, standard deviation and agreement coefficient were used to analyze the results.

    Results

    Kendall coordination coefficient for the answers in the fourth round was equal to 0.63, which showed the level of agreement of experts at the desired level. Delphi results showed that job training, home-based job training, structural reform, social skills training, increasing self-efficacy, self-esteem, motivation, resource allocation, eliminating gender discrimination in access to resources, enacting supportive laws and directing talent play an important role.

    Conclusion

    Empowers women heads of households to enter the job market. According to the obtained results, it seems that paying attention to a set of psychological, economic, social and legal factors is effective in empowering women heads of households to enter the labor market.

    Keywords: Empowerment, women heads of households, labor market, General Welfare Office, Chaharmahal, Bakhtiari
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال