به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

رسول بخشی دستجردی

  • محسن سحری، محمد واعظ برزانی*، رسول بخشی دستجردی، هادی امیری

    وضع مالیات بر سود سپرده های بانکی موضوعی است که توجه سیاست گذاران اقتصادی در حوزه مالیات ستانی را به خود جلب کرده است. سهل الوصول بودن پایه های مالیاتی یکی از عوامل مهم در مالیات ستانی است. در این مقاله، با استفاده از یک روش تعادل عمومی پویای تصادفی، امکان پذیری وضع مالیات بر سود سپرده و تاثیر آن در متغیرهای کلان اقتصادی با داده های فصلی سال 1370 تا 1400 تحلیل شده است. با وضع 10 درصد نرخ مالیات بر سود سپرده بانکی، متغیرهای تولید 0٫5 درصد، موجودی سرمایه 1٫12درصد، سرمایه گذاری 2٫57 درصد، دیگر مالیات ها 0٫45درصد، مخارج دولت 1٫22 درصد، و حجم پول 1٫41 درصد کاهش یافته و همچنین میزان تسهیلات 0٫27 درصد، میزان سپرده ها 0٫85 درصد، مصرف 0٫47 درصد، و نرخ تورم 0٫98 درصد افزایش پیدا کرده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد اعمال این نوع مالیات به سطح توسعه نظام مالی، اندازه دولت، و ثبات اقتصادی کشور بستگی دارد. بنابراین با توجه به کاهش تولید در هنگام اعمال مالیات بر سود سپرده، ابتدا می بایست بستر مناسبی برای وضع این مالیات در ایران فراهم شود.

    کلید واژگان: الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی, مالیات, سود سپرده, بانک, متغیرهای اقتصاد کلان
    Mohsen Sahari, Mohammad Vaez Barzani *, Rasul Bakhshi dastjerdi, Hadi Amiri

    The taxation on bank deposits interest is an issue that has attracted the attention of economic policy makers in the tax domain. One of the important factors in taxer is the existence of appropriate tax bases, one of the good features of the tax base is its accessibility. In this paper, with using a dynamic stochastic general equilibrium model, the possibility of tax on interest deposits and its impact on macroeconomic variables are analyzed with seasonal data from 1991 to 2021. With the imposition of 10% tax rate on bank deposits interest, has decreased of production variables by 0.5%, capital stock by 1.12%, investment by 2.57%, other taxes 0.45% government expenditures by 1.22 %, volume of money by 1.41% and respectively, in addition it has increased loans by 0.27%, deposits by 0.85%consumption by 0.47% , inflation rate by 0.98%,. The result of the research shows that the application of this type of tax depends on the level of development of the financial system, the size of the government and the economic stability of the country. Therefore, due to the decrease in production when tax on deposit interest is applied, a suitable platform should be provided for the imposition of this tax in Iran.

  • داود رشیدی، محمد واعظ برزانی*، رسول بخشی دستجردی

    در اقتصاد ایران تامین مالی کسری بودجه دولت تاکنون به طور سنتی از طریق استقراض از بانک مرکزی انجام شده است. در حالی که در بسیاری از کشورها اوراق قرضه مهم ترین روش تامین مالی کسری بودجه می باشد که به دلیل مسایل شرعی در نظام حقوقی اقتصاد ایران قابل پذیرش نیست. اندیشمندان اقتصادی در ایران یک ابزار تامین مالی جایگزین به نام اسنادخزانه اسلامی معرفی کرده اند، که ماهیت آن متفاوت از اوراق قرضه متعارف است. این پژوهش به تحلیل اثرات اسنادخزانه اسلامی به عنوان یکی از روش های تامین مالی کسری بودجه بر متغیرهای منتخب اقتصادکلان نظیر تورم، سرمایه گذاری، تولیدناخالص داخلی و... می پردازد. این امر با استفاده از الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) برای اقتصادایران به عنوان یک اقتصاد باز با در نظر گرفتن اسنادخزانه اسلامی جهت تامین مالی کسری بودجه دولت انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که در صورت استفاده از این ابزار متغیرهای اقتصاد کلان مورد بررسی در کوتاه مدت تاثیر متفاوت و گاها منفی نشان می دهند اما در بلند مدت انتشار اسناد خزانه روی این متغیرها تاثیر مثبت دارد.

    کلید واژگان: کسری بودجه, اسناد خزانه اسلامی, متغیرهای اقتصاد کلان, مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE)
    Davoud Rashidi, Mohammad Vaez*, Rasoul Bakhshi

    Financing the government's budget deficit has conventionally taken place in the economy of Iran via borrowing from the Central Bank. However, bonds are the major way to finance the budget deficit in most countries, not admitted due to Shari'ah-compliant financial regulations in the legal system of the Iranian economy. Iranian economy intellectuals have presented an alternative source of funding termed Islamic treasury bills that differ from conventional bills. The present study is set to analyze the impact of Islamic treasury bills as a procedure for covering budget deficits on selected macroeconomic variables, including inflation, investment, gross domestic product, etc. The analysis was performed by applying the Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) model for the Iranian economy as an open economy, considering the Islamic treasury bills for reducing the government's budget shortfall. The results revealed that if the DSGE model is employed, the macroeconomic variables under the study will manifest a different and occasionally negative impact in a short-term period; however, in a long-term period, the issuance of treasury bills may positively affect mentioned variables.

    Keywords: Islamic Treasury Bills, Budget Deficit, Macroeconomic Variables, Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) Model
  • محمد امیرعلی، رسول بخشی دستجردی*، محمد واعظ برزانی

    شواهد تجربی و بررسی های حسابداری نشان می دهند که پول در نظام بانکی، نه بر مبنای نظریه «ضریب فزاینده»، بلکه بر مبنای نظریه «خلق اعتبار در بانکداری» و بدون نیاز به پایه پولی خلق می شود. این نوع بانکداری اگر چه به باور حامیان آن، موجب رشد و توسعه اقتصادی است، اما به باور منتقدان در صورت آزادی عمل بیشتر بانک ها، نوع محدودیت ها و رفتار بانک ها در آن امکان رشد نقدینگی نامولد را از مجاری گوناگون افزایش می دهد. در نظام بانکی ایران افزون بر وام دهی، انتقال مطالبات غیرجاری به سرفصل جاری با استمهال صوری آن و شناسایی سود موهوم برای بانک ها، یکی از این مجاری بوده است. هدف این مقاله تحلیل تعادل عمومی پویای تصادفی این ترتیبات پولی می باشد که در الگوسازی ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که یک تکانه بهره وری کل منفی، منجر به کاهش بزرگ تر و سریع تر در سرمایه گذاری، تولید، مصرف، درآمد نیروی کار و به طور کلی رفاه در این الگو نسبت به الگوی ضریب فزاینده می شود. استمهال صوری مطالبات غیرجاری نیز موجب افزایش بدهی بنگاه، نکول بدهی، ریسک اعتباری، تنگنای اعتباری بنگاه، کندی در محو نقدینگی و خلق نقدینگی انباشت شونده در سپرده های مدت دار می شود، که با سیال شدن آثار منفی ایجاد می کند. سودآوری بنگاه ها و بانک ها نیز بیشتر کاهش می یابد و تورم با افزایش بیشتری مواجه می شود. همچنین برخلاف الگوی ضریب فزاینده، نرخهای سود افزایش خواهند داشت، بنابراین کنترل دقیق رفتار بانکها در این بستر ضروری است. سیاست های احتیاطی کلان، ذخیره گیری مطالبات غیرجاری با رویکرد پویا و اصلاح نظام حسابداری، از پیشنهادهای مقاله در این جهت است.

    کلید واژگان: استمهال مطالبات غیرجاری, خلق اعتبار در بانکداری, ضریب فزاینده, الگوی DSGE
    Mohamad Amirali, Rasul Bakhshi Dastjerdi *, Mohammad Vaez Barzani

    Experimental evidence and research on accounting show that the banking system does not create money based on the money multiplier theory but rather employs the credit creation theory of banking, ruling out the need for a monetary base. Critics argue that while proponents of this type of banking claim that it promotes economic growth and development, the restrictions and behavior of banks may actually lead to the creation of unproductive liquidity from multiple channels, provided that they are given more freedom to implement independent policies. In addition to lending, the transfer of non-performing loans to performing loans heading with its factitious rollover and identification of fictitious profits for banks have been two of these channels in the Iranian banking system. Accordingly, this paper analyzes the dynamic stochastic general equilibrium of these monetary arrangements, a topic rarely discussed in modeling. The results show that a negative productivity shock can lead to a more significant and rapid reduction in investment, production, consumption, and welfare in this model compared to the money multiplier model. Factitious rollover of non-performing loans also increases the firm's debt to the bank as well as debt default, credit risk, and credit crunch for the firm, and hampers the destruction of liquidity and the creation of credit with the ability to accumulate on time deposits, which, in turn, can have negative consequences through circulation. This further causes the profitability of firms and banks to decline and the inflation rate to increase, leading to increased interest rates, contrary to the money multiplier model; Thus, accurate control over the behavior of banks is essential. It is suggested that macroprudential policies and dynamic provisioning strategies should be implemented along with the accounting system reformation.

    Keywords: Credit Creation Theory, of Banking, DSGE Model, Money Multiplier, rollover of Nonperforming Loans
  • داود رشیدی، محمد واعظ برزانی*، رسول بخشی دستجردی

    کسری بودجه پیشی گرفتن مخارج دولت از درآمدهای آن است. از نظر بسیاری از مکاتب اقتصادی وجود کسری بودجه  پی درپی نشانه ضعف اقتصادی کشور می باشد و دولت آن کشور لازم است به اصلاحات اقتصادی بپردازد و از طرق مختلف کسری بودجه مستمر را رفع نماید و یا حداقل کاهش دهد. تا زمانی که این امر مهم محقق شود لازم است جهت تامین مالی کسری بودجه مناسب ترین روش انتخاب شود. روش های مختلفی جهت تامین مالی کسری بودجه مانند استقراض از بانک مرکزی، استقراض از خارجیان و استقراض از مردم و بخش خصوصی وجود دارد. تحقیق حاضر با توجه به روند رو به رشد استفاده از اسناد خزانه اسلامی در ایران جهت تامین مالی کسری بودجه به این موضوع پرداخته و تاثیر انتشار این اوراق بر متغیرهای اقتصادی را در مقایسه با تامین مالی کسری بودجه از طریق استقراض از بانک مرکزی تحلیل نموده است. این مقایسه با استفاده از طراحی الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی(DSGE) برای ایران به عنوان یک اقتصادباز انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که در مواجهه با تکانه نرخ ارز و تکانه پولی و تکانه نفتی به منظور افزایش سرمایه گذاری، افزایش تولید ناخالص داخلی و کاهش تورم استفاده از اسناد خزانه اسلامی روش مناسب تری می باشد در صورتی که به منظور افزایش مصرف خانوار استقراض از بانک مرکزی روش بهتری در زمان ایجاد تکانه می باشد. هم چنین نتایج نشان می دهد در صورت استفاده از اسناد خزانه اسلامی در اثر ایجاد این سه تکانه، متغیرهای مورد بررسی کمتر از حالت تعادل خود خارج می شوند و در مدت زمان کوتاه تری به تعادل اولیه خود بازمی گردند.

    کلید واژگان: استقراض از بانک مرکزی, اسناد خزانه اسلامی, کسری بودجه, تعادل عمومی پویای تصادفی, متغیرهای اقتصاد کلان
    Davoud Rashidi, Mohammad Vaez Barzani*, Rasoul Bakhshi

    The budget deficit refers to the situation where the government’s expenditures exceeding its revenues According to many schools of economics, the existence of a persistent budget deficit in an economy is a sign of that country’s economic weakness, and the government of that country must implement economic reforms to eliminate or reduce it in various ways. There are various ways to finance the budget deficit such as borrowing from the central bank, borrowing from foreigners and borrowing from the people and private sectors. The present study, considering the growing trend of using Islamic treasury bills in Iran to finance the budget deficit, has addressed the importance of the impact of issuing these bonds on economic variables compared to financing the budget deficit through borrowing from the Central Bank. For this purpose, a Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) model has been developed for the Iranian economy as an open economy Results claim in order to increase the investment, enhance the state consumptions and the deflation, while facing exchange rate momentum and monetary momentum, it would be a better choice to use the Islamic Treasury Bills. Whereas to increase the consumptions, receiving a loan from the Central Bank would be a better option in the case of momentum. Moreover, results indicate that in the case using Islamic T-Bills due to these two momenta, observing variables would be less off-balance and they would return to their early balance within a short span of time.

    Keywords: Budget Deficit, Islamic Treasury Bills, Macroeconomic Variables, Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) Model
  • داود رشیدی، محمد واعظ برزانی*، رسول بخشی دستجردی

    در اقتصاد ایران تامین مالی کسری ‎بودجه دولت تاکنون به ‎طور ‎سنتی از طریق استقراض از بانک مرکزی انجام ‎می‎شود. در بسیاری از کشورها اوراق قرضه مهم‎ترین روش تامین مالی کسری ‎بودجه میباشد؛ اما به‎ دلیل مسایل شرعی در نظام حقوقی اقتصاد ایران پذیرفتنی نیست. به‎ همین دلیل اندیشمندان اقتصاد اسلامی در ایران یک ابزار تامین‎ مالی جایگزین به نام اسناد خزانه اسلامی معرفی کرده‎ اند که ماهیت آن متفاوت از اوراق قرضه متعارف است. این پژوهش به مقایسه و تحلیل سه روش استقراض از بانک مرکزی، اوراق ‎قرضه و اسناد خزانه ‎اسلامی به‎ عنوان روش ‎های تامین مالی کسری بودجه بر متغیرهای منتخب اقتصاد کلان مانند تورم، سرمایه ‎گذاری، تولید ناخالص ‎داخلی و... می‎پردازد.این مقایسه با استفاده از الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) برای یک اقتصاد باز با در نظر گرفتن روش ‎های متفاوت تامین مالی کسری بودجه دولت انجام شده است. تلفیق نتایج نشان ‎می‎دهد استفاده از اسناد خزانه اسلامی برای تامین مالی کسری بودجه دولت مناسبتر از دو ابزار دیگر یعنی استقراض از بانک مرکزی و استفاده از اوراق قرضه است.

    کلید واژگان: کسری بودجه, اسناد خزانه اسلامی, استقراض از بانک مرکزی, اوراق قرضه, DSGE
    Davoud Rashidi, Mohammad Vaez Barzani *, Rasoul Bakhshi

    The Iranian government has traditionally financed its budget deficit through borrowing from the Central Bank. In contrast, many countries rely on bonds as the primary method to finance the budget deficit. The Iranian economy rejects this method based on religious considerations. Islamic Economists in Iran have proposed an alternative financial instrument called the Islamic Treasury Bills, which inherently differ from bonds. This study analyzes and compares how borrowing from the Central Bank, bonds, and Islamic Treasury Bills as budget financing methods affect macroeconomic variables, such as inflation, investment, and gross domestic product. This study uses a Dynamic stochastic general equilibrium model (DSGE) for an open economy by considering various methods of financing budget deficit. Findings suggest that using Islamic Treasury Bills to finance the government's budget deficit is preferable to the two other approaches, i.e., borrowing from the Central Bank and issuing bonds.

    Keywords: Budget deficit, Islamic treasury bills, borrowing from the CBI, bonds, DSGE
  • سجاد قدیرزاده، سید نظام الدین مکیان*، رسول بخشی دستجردی، محمدعلی فیض پور

    یکی از راه های جلوگیری از نوسانات درآمدهای ارزی در کشورهای صاحب منابع و ثروت های طبیعی، تاسیس صندوق ذخیره ارزی می باشد. به منظور کاهش اثرات منفی تکانه های نفتی بر متغیرهای کلان اقتصادی، صندوق توسعه ملی به عنوان ابزاری در جهت کنترل این نوسانات، در اقتصاد ایران ایجاد شده است. در این پژوهش بر اساس مدل تعادل عمومی تصادفی پویا برای بررسی تاثیر سهم درآمدهای نفتی در صندوق توسعه ملی، بر متغیرهای تولید و اشتغال، سه سناریو تدوین گردیده است. در سناریوهای اول و دوم طبق برنامه پنجم و ششم توسعه، سهم صندوق به ترتیب معادل20 و 30 درصد و همچنین در سناریو سوم نیز سهم صندوق به صورت شناور در مدل سازی وارد گردید. براساس یافته های تحقیق، اعمال تکانه در درآمدهای نفتی در هر سه سناریو سبب افزایش میزان تولید و اشتغال بخش دولتی و کاهش اشتغال بخش خصوصی شده است. نتایج بیانگر آن است که هنگام بروز تکانه های نفتی، استفاده از ضریب شناور نسبت به ضریب ثابت جهت تخصیص منابع درآمدهای نفتی به صندوق، باعث ایجاد نوسانات بیشتر در متغیرهای تولید و اشتغال بخش دولتی می گردد.

    کلید واژگان: مدل تعادل عمومی تصادفی پویا, تکانه های نفتی, سهم ثابت و شناور صندوق توسعه ملی, مدیریت درآمدهای نفتی, قواعد مالی
    Sajjad Ghadirzadeh, Seyed Nezamuddin Makiyan *, Rasoul Bakhshi Dastjerdi, MohamadAli Feizpour

    Many countries which their exports are mainly based on mineral resources are faced with the fluctuations in their foreign revenues. Based on this issue In Iran, in order to reduce the negative effects of oil shocks revenue on macroeconomic variables the National Development Fund was established as a tool to control such a fluctuations. In this study, using the Dynamic Stochastic General Equilibrium Model, three scenarios were developed to investigate the impact of the share of funds which will be allocated to the National Development Fund for controlling oil revenue fluctuations. In the first and second scenarios, according to the fifth and sixth development plans, the share of the fund was equal to 20% and 30%, respectively, and in the third scenario, the share of the fund was considered as floating share in models which have been applied. According to the research findings, the impulse function of oil revenues shocks in all three scenarios has increased the production and employment of the public sector and reduced the employment in the private sector. The results indicate that when oil shocks occur, the use of floating share of oil revenue for the National Development Fund in relative to the fixed share to allocate oil revenue sources to that fund, causes more fluctuations in production and employment variables in the public sector

    Keywords: Dynamic Stochastic General Equilibrium Model, Oil shocks, Fixed, Floating Contribution of the National Development Fund, Oil evenue management, Financial Rules
  • سید رضا نخلی، منیره رفعت*، رسول بخشی دستجردی، میثم رافعی
    تحریم نفتی از مهمترین تحریم ها بوده و اثرات مهم و قابل توجهی بر متغیرهای کلان اقتصاد ایران داشته است. از این جهت این پژوهش درصدد تحلیل تاثیر تحریم های مذکور بر متغیرهای کلان اقتصاد ایران در قالب روش تعادل عمومی پویای تصادفی با رویکرد نیوکینزی است. شبیه سازی اعمال تحریم نفتی و مالی بین المللی بر اقتصاد ایران نشان می دهد افزایش شدت تحریم ها، میزان سرمایه گذاری خارجی و دولتی، تکنولوژی، صادرات و در نتیجه تولید بخش نفت را کاهش می-دهد؛ منجر به کاهش نسبت ذخایر خارجی بانک مرکزی به پایه پولی و افزایش نرخ ارز می شود؛ کاهش تولید داخلی، کاهش صادرات، افزایش تورم و در نتیجه بروز رکود تورمی در اقتصاد ملی را به همراه دارد؛ موجب افزایش مخارج مصرفی و کاهش مخارج سرمایه ای خانوار می شود؛ از سوی دیگر درآمدهای دولت را کاهش و با اتخاذ سیاست مالی دولت در قالب افزایش مخارج جاری و حفظ مخارج عمرانی جهت جلوگیری از تعمیق رکود اقتصادی، موجبات کسری بودجه دولت و تمایل آن به فروش اوراق را فراهم می آورد.
    کلید واژگان: تحریم های اقتصادی, هدف گذاری تورم, مدل تعادل عمومی پویای تصادفی, کالیبراسیون, ایران
    Seyed Reza Nakhli, Monireh Rafat *, Rasul Bakhshi Dastjerdi, Meysam Rafei
    Since the nationalization of the oil industry, especially after the 1979 revolution, Iran has always encountered economic sanctions. The oil embargo and international financial sanctions are the most severe sanctions imposed on Iran and have had significant effects on Iran’s macroeconomic variables. The current study aimed to analyze the effects of economic sanctions on Iran’s macroeconomic variables using a dynamic stochastic general equilibrium (DSGE) model based on the new Keynesian approach. The simulation results showed that the intensification of the oil and international financial sanctions would 1) reduce foreign and government investment, technology innovation, export in the oil sector, and consequently oil production, 2) lead to a higher exchange rate and a decrease in the ratio of the central bank foreign exchange reserves to the monetary base, 3) reduce the GDP and non-oil exports and increase the inflation, which may cause stagflation, 4) increase household consumption and decrease household investment, 5) increase budget deficit, forcing the government to adopt policies to raise current expenditures and maintain housing and urban development budget, which, in turn, will lead to a budget deficit and bond sales. The analysis of various optimal monetary policies in the context of economic sanctions and considering the contingent business interruption (CBI) loss function showed that the optimal simple rule, in the form of the producer price index, targeting monetary policy, could reduce the loss function and increase the importance value of output coefficient in themonetary policy.
    Keywords: Economic Sanctions, Optimal Simple Rule, CPI-PPI inflation targeting, DSGE Model, Calibration, Iran
  • پریسا پورعجم*، رسول بخشی دستجردی، سید رضا نخلی
    سپرده ها باارزش ترین منبع بانک ها به شمار می روند. بررسی و تحلیل اثر دگرگونی قدرت وام دهی بر متغیرهای کلان همانند تولید و تورم، دارای اهمیت است. از سوی دیگر بازار بین بانکی به تنظیم نقدینگی در بخش بانکی کمک می کند. تعریف بازار بین بانکی در مدل تعادل عمومی امکان تعریف بهتری از آثار نهایی متداول ابزارهای سیاستی مانند نرخ ذخیره قانونی به ما می دهد.در این پژوهش سعی بر آن شده است تا با در نظر گرفتن بخش بین بانکی و لحاظ ترازنامه ی بانک های تجاری و بانک مرکزی با استفاده از مدل تعادل عمومی پویای تصادفی تاثیر نرخ ذخیره قانونی با فرض اختصاص منابع بانک های تجاری به تامین سرمایه ی در گردش بنگاه های واسطه ای و سرمایه گذاری در بخش مسکن، بر توانایی وام دهی بانک ها و متغیرهای کلان اقتصادی بررسی گردد.پس از بررسی پویایی های مدل با در نظر گرفتن بازار بین بانکی قانونی در شرایطی که بانک های وام دهنده همواره درصدی از منابع خود را با فرآیندهای مختلف نظیر تاسیس شرکت های وابسته به بانک به سرمایه گذاری در بخش مسکن اختصاص می دهند. با بروز تکانه ی منفی نرخ ذخیره قانونی، پیامد سرمایه گذاری بانک های تجاری وام دهنده در بخش مسکن به این صورت ارزیابی می شود که در شرایط اقتصاد ایران که اقتصاد بیماری است سرمایه گذاری بانک های تجاری در بخش مسکن و درگیری بلندمدت منابع بانک در این بخش موجب کاهش اعطای تسهیلات و میزان تولید می شود. همین امر زمینه ساز، افزایش در میزان تورم و کاهش در قدرت خرید خانوار از کالای مصرفی و سرمایه ای و کاهش رفاه خانوار می شود.
    کلید واژگان: خلق پول, بازار بین بانکی, تعادل عمومی پویا, نرخ ذخیره قانونی
    Parisa Pourajam *, Rasul Bakhshi Dastj, Sayyed Reza Nakhli
    Deposits are the most valuable source of banks . analyzing the effect of change of lending power on macroeconomic variables such as production and inflation is important. On the other hand , the inter -bank market will help regulate liquidity in the banking sector . defining the inter - bank market in the public balance model gives us a better definition of the traditional effects of policy instruments such as the reserve requirement rate. in this study , we tried to consider the inter - bank sector and the balance sheet of commercial banks and the central bank by using the random dynamic general balance model to finance the circulation and investment in the housing sector , on the ability of bank lending and macroeconomic variables. After studying the dynamics of the model with a view to considering the inter - bank market , the lending banks will always allocate a percentage of their resources with different processes , such as the establishment of the bank - related companies to invest in the housing sector . due to the negative momentum of the reserve requirement rate, the outcome of the investment of commercial banks in the housing sector is assessed as a result of the economic conditions in the economy and long - term conflict of bank resources in the sector , reducing facilities and production rates . this leads to an increase in inflation and decrease in household purchasing power from consumption goods and capital reduction and reduction
    Keywords: Mony Creation, Inter-bank Market, Dynamic General Equilibrium, Reserve requirement rate
  • علی سرخوش سرا، خدیجه نصراللهی*، کریم آذربایجانی، رسول بخشی دستجردی

    کاهش نابرابری و برقراری عدالت اجتماعی از طریق ایجاد تعادل در توزیع درآمد و ثروت یکی از دغدغه های سیاست گذاران اقتصادی بوده و در ایران نیز مورد تاکید قانون اساسی قرارگرفته است. در این میان، تبیین ارتباط میان نابرابری و عوامل موثر بر آن از عرصه های چالش برانگیز مباحث اقتصادی در دهه های اخیر بوده و با وجود تحقیقات گسترده در این زمینه، هنوز هم موضوعات مبهم فراوانی در این خصوص وجود دارد. در این راستا در چند سال اخیر فرضیه های جدیدی توسط توماس پیکتی اقتصاددان فرانسوی در زمینه عوامل اصلی گسترش نابرابری ارایه شده است. پیکتی در تحلیل های خود عامل اصلی نابرابری را شکاف بین نرخ بازده سرمایه و نرخ رشد اقتصادی (r-g) می داند. اما علیرغم ارایه توضیحات منطقی سازگار با تغییرات در الگوهای نابرابری، هیچ آزمون تجربی برای زنجیره علمی-نظری خود انجام نداده است. لذا این سوال مطرح می شود که فرضیه پیکتی از نظر تجربی چه قدر قابل تایید بوده و توانایی توضیح افزایش نابرابری کشورهای مختلف را دارد؟ بدین منظور این پژوهش، با استفاده از الگوی خود توضیح برداری ساختاری (SVAR) و در طی دوره 1394-1352 به تحلیل عوامل موثر بر نابرابری درآمدی در ایران در چارچوب دیدگاه های توماس پیکتی پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش شکاف (r-g) ارتباط مثبت و معنی داری با افزایش نابرابری و سهم سرمایه از درآمد ملی در ایران نداشته و شواهد محکمی برای تایید فرضیه پیکتی در ایران وجود ندارد. همانطور که عجم اغلو و رابینستون (2015) مطرح می کنند این نتیجه می تواند ناشی از در نظر نگرفتن نقش سیستماتیک نهادها و عوامل سیاسی در شکل گیری نابرابری، توسط پیکتی باشد.

    کلید واژگان: نابرابری درآمدی, نرخ بازده سرمایه, رشد اقتصادی, مدل خود توضیح برداری ساختاری
    Ali Sarkhosh Sara, Khadije Nasrollahi *, Karim Azarbaiejani, Rasoul Bakhsi Dastjerdi

    Reduction of inequality and social justice by balancing the distribution of income and wealth is one of the concerns of economic policy makers and has been underlined by the constitution law in Iran. In the meantime, the explanation of the relationship between inequality and the factors affecting it has been a challenging area of economic debate in recent decades, and despite extensive research in this area, there are still many ambiguous issues in this regard. In this regard, in recent years, a new hypothesis has been presented by the French economist Thomas Piketty. In his analysis, Piketty's main factor of inequality is the gap between the rate of return on capital and the economic growth rate (r-g). But, despite offering logical explanations consistent with changes in the patterns of inequality, no empirical test has been done for the scientific-theoretical chain. Therefore, the question arises as to how much Piketty's hypothesis is empirically convincing and capable of explaining the rise of inequality for different countries? For this purpose, this paper, using the Structural Vector Autoregressive pattern (SVAR), analyzes the factors affecting income inequality in Iran within the framework of Thomas Piketty's perspective during the period of 1973-2016. The results of this study showed that the increase of gap (r-g) has no positive and significant relationship with the increase of inequality and share of capital from national income in Iran and there is no evidence to confirm Piketty's hypothesis in Iran.

    Keywords: Income Inequality, Rate of Return on Captial, Economic Growth
  • عبدالصمد رحمانی، سعید صمدی*، رسول بخشی دستجردی
    بازارهای مالی و به ویژه بازار سهام یکی ازمهم ترین منابع تامین مالی پروژه‏های سرمایه‏گذاری در مسیر رشد و توسعه اقتصادی محسوب می‏شوند که تحت تاثیر سیاست های مختلف قرار می‏گیرند. هدف اصلی این پژوهش تحلیل اثر سیاست های مالی دولت بر بازار سهام بوده است که با ارایه یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی مورد بررسی قرار می‏گیرد. به همین منظور در طراحی الگو، مخارج دولتی، نرخ مالیات بر مصرف، سرمایه و دستمزد به عنوان ابزار‏های سیاست مالی در نظر گرفته شدند. نتایج توابع عکس‏العمل آنی نشان می‏دهد که تکانه مخارج دولتی، شوک تکانه مالیات بر سرمایه و هم‏چنین تکانه مالیات بر دستمزد منجر به کاهش سود بنگاه‏های واسطه‏ای و شاخص قیمت سهام می‏شوند، اما تکانه مالیات بر مصرف منجر به افزایش سود بنگاه‏های واسطه‏ای و شاخص قیمت سهام می‏شود.
    کلید واژگان: مدل تعادل عمومی پویای تصادفی, بازار سهام, سیاست مالی
    Abdolsamad Rahmani, Saeid Samadi *, Rasoul Bakhshi Dastjerdi
    Financial markets, and especially the stock market, are one of the most important sources of financing investment projects in the path of economic growth and development, which are affected by various policies. The main purpose of this study is to analyze the effect of government fiscal policies on the stock market in Iran, which is examined by presenting a dynamic stochastic general equilibrium model. To this end, in designing the model, government spending, consumption tax rate, capital tax rates and wages tax rates were considered as fiscal policy instruments. The results of the the impulse responses to a shock of fiscal policy instruments show that government spending shocks, capital tax shocks, and wage tax shocks lead to a decline in intermediary firms' profits and stock price indices, but Consumer tax shocks lead to increases the profits of intermediaries and the stock price index.
    Keywords: Stochastic Dynamic General Equilibrium Model, Stock market, Financial Policy
  • رسول بخشی دستجردی*، محمدرضا طالب باغبانی، محمد مهدی مجاهدی موخر، محمدصالح احمدنیا
    نوع عملکرد فعالیت نهاد بانک در جذب سپرده، اعطاء وام و خلق پول درونی می تواند اقتصاد را با چالش های بالقوه ای مواجه سازد. عدم تخصیص بهینه منابع در نظام بانکی و دامن زدن به تورم توام با رکود، عدم تعادل های پولی و تسری آن به بخش حقیقی اقتصاد و اشکالات مترتب بر تفاوت های سررسیدی، عدم هدایت اعتبارات بانکی به سمت بخش های تولیدی ازجمله مواردی است که می توان در اقتصاد بانک محور ایران مشاهده نمود. این مقاله درجستجوی تاثیرات پویای سیستمی خلق پول درونی بر پدیده تورم در اقتصاد ایران است. در فاصله سال های 1352 الی 1393 نقدینگی در اقتصاد ایران 15100 برابر شده است، اما تولید ناخالص داخلی تنها 2 برابر شده است. در این رابطه چند سوال و مسئله حائز اهمیت است. این که چرا در اقتصاد ایران نقدینگی تا این اندازه افزایش یافته است؟ چه ارتباطی بین این نحوه افزایش در نقدینگی و تورم در اقتصاد ایران وجود دارد؟ نظام بانکداری متعارف در اقتصاد ایران در رشد نقدینگی و همچنین در ایجاد تورم تا چه اندازه نقش ایفا نموده است؟ موضوعاتی است که این پژوهش به دنبال پاسخ به آن است. به طور مشخص، این مقاله با بهره گیری از تحلیل داده های اقتصاد ایران و مبتنی بر روش پویایی سیستم به موضوعات مطروحه فوق ورود نموده است. نتایج حاصل از طراحی سناریوهای مختلف در این پژوهش نشان می دهد که افزایش نرخ ذخیره ی قانونی در ازای سپرده های کوتاه مدت تا مرز 100% و حذف قدرت وام دهی بانک ها از محل این نوع سپرده ها و همچنین افزایش نرخ ذخیره ی قانونی در ازای سپرده های بلندمدت و تعیین یک نرخ تعادلی توسط بانک مرکزی، قدرت خلق پول بانک ها را کاهش داده و منجر به ثبات عرضه ی پول، ثبات سطح قیمت ها و هزینه های تولید در درازمدت می گردد. همچنین طراحی سناریوی تغییر در نرخ بهره در این پژوهش نشان داد که کاهش نرخ بهره بانکی منتج به بهبود متغیرهای اصلی مدل مانند تورم، عرضه ی پول، قدرت خلق اعتبار و هزینه های تولید می گردد.
    کلید واژگان: خلق پول, تورم, پویایی سیستم, اقتصاد ایران
    Rasul Bakhshi Dastjerdi*, Mohammadreza Taleb Baghebani, Mohammad Mehdi Mojahedi Moakher, Mohammad Saleh Ahmadniya
    The performance of banking system in attracting deposits, loan payment and inside money creation may cause the economy facing with potential challenges. Misallocation of resources in banking system and intensifying stagflation, monetary disequilibrium and transmitting its outcomes to real sector, the problems due to differences in maturity date and deviation in allocation of banking credits to productive sectors are items that can be seen in bank-based Iran economy. This paper is investigating system dynamics effects of inside money creation on inflation in Iran economy. During 1973-2014 liquidity has been 15100 times more but real GDP has been just 2 times. In this regard there are some important questions. Why liquidity has raised so much in Iran economy? What is the relationship between this increase in liquidity and inflation in Iran economy? To what extent has the conventional banking system played in causing inflation and liquidity growth? Specifically, this article will study these questions by analyzing data of Iran economy, based on system dynamics approach. Results from creating different scenarios show that increase in required reserve ratio for short term deposits up to 100%, ceasing bank’s lending power from these deposits, increase in required reserve ratio for long term deposits and determining an equilibrium rate by central bank can decrease the power of money creation through banks. This policy will stabilize money supply, price levels and production costs in long run
    Keywords: Creation of Money, Inflation, System Dynamics, Iranian Economy
  • سید عباس حسینی غفار، رسول بخشی دستجردی*، مجید صامتی، هوشنگ شجری

    مقاله حاضر به بررسی این موضوع می پردازد که تامین مالی دولت از طریق مالیات تورمی که منجر به تورم می شود چه آثار و پیامدهای کوتاه مدت و بلندمدت روی اقتصاد دارد. نتایج نشان می دهد مالیات تورمی موجب کاهش متغیرهای مصرف، تولید و سرمایه گذاری دربلندمدت می شود. همچنین نتایج حاصل از توابع تکانه سیاستی نشان می دهد که در کوتاه مدت اگرچه افزایش حجم پول منجر به افزایش سرمایه گذاری می شود اما با کاهش ساعات کار خانوارها که از تورم ناشی می شود، مقدار تولید کاهش خواهد یافت و به عنوان مثال، یک افزایش به میزان یک انحراف معیار باعث افزایش نرخ تورم به اندازه 157/1 درصد و کاهش ساعت کار خانوارها به انداره 062/0 درصد، کاهش مانده حقیقی پول به اندازه 157/0 درصد، کاهش تولید به اندازه 0368/0 درصد و کاهش مصرف به اندازه 157/0 درصد خواهد شد. ولی در مقابل، این سیاست باعث افزایش ذخیره سرمایه به اندازه 264/0 درصد و افزایش سرمایه گذاری به اندازه 3/6 درصد خواهد شد.

    کلید واژگان: مالیات تورمی, سیاست پولی, هزینه رفاهی, تعادل عمومی پویای تصادفی
    seyed abbas hoseini ghafar, rasoul bakhsi dastjerdi, majid sameti, Houshang Shajari

    The purpose of this study is to investigate wheatear fiscal expansion of monetary policy leads to inflation and what are its short-term and long-term consequences on the economy. The results showed that the consumption, production, and investment variables will be negatively affected by this mode of financing in the long run. The findings of policy shock functions indicate that increasing in the money stock leads to increase in the short term investment but reducing household labor hours will reduce production because of inflation. For example, increasing in the amount of a standard deviation would increase the inflation rate by 1. 157 % as well as it would reduce household labor hours, real money balance, production and consumption respectively by 0. 062%, 0. 157%, 0. 0368%, and 0. 157%. On the contrary, this policy will increase capital by 0. 264% and investment by 6. 3%.

    Keywords: Inflation Tax, Monetary Policy, Welfare Cost, Dynamic Stochastic General Equilibrium
  • سید عقیل حسینی*، رحیم دلالی اصفهانی، رسول بخشی دستجردی

    در این مقاله قرض‎ الحسنه از بعد اقتصادی و عمدتا در ارتباط با پول مورد تحلیل قرار می گیرد. مطالعات انجام شده ی اخیر در باب قرض الحسنه، عمدتا از دیدگاه تفسیری و روایی به آن پرداخته اند و فضاهای استدلالی و اقتصادی محض در این زمینه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق تلاش می شود که در حد امکان رویکردهای علمی به این مسئله تبیین گردد و ضمن استفاده از برخی از دست آوردهای علمی گسترده در این زمینه، با ارائه نگرشی جدید و بدیع به موضوع به غنای آن افزوده شود.  دراین مقاله ضمن بررسی آثار زیان بار سیستم بانک داری مرسوم به ارائه ویژگی‎های اساسی نهاد قرض‎الحسنه به عنوان نهاد جایگزین و رقیب پرداخته شده است: در سیستم بانکداری مرسوم، ربا نهادینه شده و از طریق تحریک ترجیح زمانی اجتماعی، بیکاری در جامعه ایجاد و گسترش خواهد یافت. همچنین بانکداری مرسوم از طریق خلق پول باعث افزایش مداوم در سطح عمومی قیمت ها خواهد شد. اما قرض الحسنه عاری از رباست و متکی بر عدم خلق پول می‎باشد.  در این مقاله نشان داده می شود که قرض‎الحسنه پیش نیاز ضروری و یک مکمل اساسی جهت دستیابی به جامعه عاری از ربا می باشد. همچنین نشان داده می شود که اصول بانکداری متعارف و موسسات باصطلاح قرض الحسنه اخیر (که بعضا دارای ماهیتی مشابه با بانک ها هستند) با حدود الهی و احکام اسلامی ناسازگار بوده و ظالمانه هستند. همچنین ادعا شده است که در صورت استمرار اصول بانکداری متعارف نمی توان با سیستم وضعی و تعبیه شده ی بدهی در اقتصاد جوامع باصطلاح آزاد بصورت ریشه ای و انقلابی برخورد نمود. در نهایت نشان داده می شود که برقراری قرض الحسنه و زدودن جامعه از ربا نیازمند تغییرات اساسی و بنیانی نهادها و مقررات فعلی نظام پولی ملی و جهانی در یک پروسه بلندمدت زمانی است.

    کلید واژگان: قرض‎الحسنه, قرض ربوی, نظام بانکداری, اصل ذخیره جزئی, طرح پونزی
    Rahim Dallali Esfahani, Rasoul Bakhshi Dastjerdi

    In this paper we analyse the economic aspects of qarz-ul-hassana in compare with the conventional monetary system. Recent studies in this field mostly have followed a juriseprudence and legal approach. But this study follows a theoretical economic approach for explaining the economic consequences of conventional banking system. We show that this system by encouraging the social time preference and intreset rate, leads to unemployment, by credit creation leads to inflation, and by distorting the present and intertemporal allocation of resources leads to the increasing inequality. Then we argument that qarz-ul-hassana is the essential prerequisite and the complemantary of an interest-free society. Finally it is shown that the transition from conventional monetary system to an ideal system nessesitates a foundamental and essential changes in the conventional institution and regulation of national and international monetary system in a long term process.

    Keywords: Qarz-ul-Hassanah, Lending, Barrowing, Fractional Reserve, Ponzi Scheme
  • سید عقیل حسینی ، محمد واعظ برزانی، رسول بخشی دستجردی، افشین پرورده
    یکی از مسائل مهم اقتصاد پولی، تعیین نرخ بهره ای است که «وجود» و «بهینگی» تعادل پولی را تضمین نماید. مدل های نئوکلاسیکی در اقتصاد متعارف از قبیل مدل ارو-دبرو و مدل فریدمن به دنبال پاسخ این مساله در شرایط وجود عوامل همگن و بازارهای بیمه کامل بودند. اما در شرایط وجود ریسک مختص به هر شخص و فقدان بازارهای بیمه کامل (از قبیل بازار وام های بابهره، بیمه بیکاری) برای پوشش این ریسک ها، نرخ بهره بهینه که «وجود تعادل پولی» را تضمین نماید متفاوت می شود. در این شرایط افراد ناچار به «بیمه شخصی» خویش هستند و این کار را از طریق «پس انداز احتیاطی» یعنی نگهداری پول و دارایی با انگیزه های احتیاطی انجام می دهند. مدل های بیولی یا مدل های پس انداز احتیاطی به دنبال تعیین نرخ بهره بهینه در این شرایط هستند. ویژگی مشترک همه مدل های بیولی، تعیین نرخ بهره تعادلی در سطحی پایین تر از نرخ رجحان زمانی است.
    در کشور ما بدلیل محدودیت بازارهای وام و عدم گستردگی بیمه بیکاری و عدم وجود پوشش بیمه ای کامل، اصطلاحا «بازارهای بیمه ناقص» است و از این رو مدل های بیولی برای آن تناسب دارد. در این مقاله دو دسته از مدل های بیولی یعنی مدل با پول بدون پشتوانه و مدل با اعتبار در چارچوبی بازگشتی مدل سازی شده و از طریق بهینه یابی پویا با استفاده از برنامه متلب با طراحی الگوریتم های تکراری برای ایران کالیبره شده است. نشان داده شده است که نتایج این مدل ها برای ایران صادق هستند. درنتیجه توصیه سیاستی این مقاله، تعیین نرخ بهره تعادلی در سطحی پایین تر از نرخ رجحان زمانی در ایران است.
    کلید واژگان: نرخ بهره, تعادل پولی, بهینگی, پس انداز احتیاطی, مدل های بیولی
    Seyyed Aqil Hoseiny, Mohammad Vaez Barzani, Rasoul Bakhshi Dastjerdi, Afshin Parvardeh
    The main question of this paper is that which interest rate value assures existence and optimality of equilibrium, in an environment that we have only precautionary demand for money and assets. This environment has two properties: heterogeneous agents and incomplete markets. In this environment, agents hold precautionary savings (in form of a single asset such as fiat currency, credit, and capital) for self-insurancing themselves against idiosyncratic income fluctuations. Bewley models are formed in this environment. In this paper, we calibrate this model for Iran economy and show that when agents have access to the fiat currency or credit, these results are true
    Keywords: Interest Rate, Monetary Equilibrium, Self-insurancing, Bewley models
  • سید عقیل حسینی *، محمد واعظ برزانی، رسول بخشی دستجردی، افشین پرورده
    این مطالعه به این مسئله می پردازد که در فضایی که بر «تقاضای احتیاطی» برای نگهداری پول و دارایی تمرکز شود، چه نرخ بهره ای «وجود» و همچنین «بهینگی» تعادل پولی را تضمین خواهد نمود. فضای مورد تحلیل در این مقاله دارای دو ویژگی اساسی است: «عوامل ناهمگن» که با ریسک های منحصر به فرد مواجه هستند؛ و «بازارهای ناقص» که در آنها امکان بیمه کامل در برابر این ریسک ها از طریق وام گیری وجود ندارد. در چنین فضایی افراد برای «بیمه شخصی» خویش در برابر نوسانات درآمدی «مختص به شخص» اقدام به پس انداز احتیاطی از طریق انباشت یک دارایی منحصربفرد از قبیل پول دستوری، اعتبار و یا سرمایه می نمایند که اصطلاحا «الگو های بیولی» نامیده می شوند. در این مقاله با روش آگزیوماتیک اثبات شده است که در حالت وجود همزمان دو دارایی یعنی پول دستوری و اوراق قرضه نیز همچنان نتایج اصلی الگو های بیولی صادق است؛ یعنی ضرورت دارد نرخ بهره به کمتر از نرخ رجحان زمانی کاهش یابد تا مصرف و دارایی همگرا شوند و تعادل پولی محقق شود.
    کلید واژگان: نرخ بهره, تعادل پولی, بهینگی, پس انداز احتیاطی, الگو های بیولی
    Seyyed Aqil Hoseiny *, Mohammad Vaez Barzani, Rasoul Bakhshi Dastjerdi, Afshin Parvardeh
    The main question of this study is that in an environment that we have only precautionary demand for money and assets, which rate of interest assures existence and optimality of equilibrium. This economic environment has two essential properties: heterogeneous agents that face to idiosyncratic risk, and incomplete markets without possibility of complete insurance by means of lending for hedging this risks. In this environment, agents hold precautionary savings in the form of a single asset such as fiat currency, credit, and capital for self-insurancing themselves against idiosyncratic income fluctuations. Bewley models are formed in this environment. In this paper, by using the axiomatic method, we will prove that when agents have access to the two forms of assets for self insurancing, i.e. fiat currency and credit, the necessity of decreasing the interest rate (more than time preference rate) for convergence of consumption and asset and the existence of monetary equilibrium are still true.
    Keywords: Interest Rate, Monetary Equilibrium, Optimality, Precautionary Savings, Bewley Models
  • رسول بخشی دستجردی، علی نظری زانیانی، فاطمه دهقانی شاهزاده بیگمی
    پدیده گرمای جهانی یا تغییرات آب و هوا یکی از آسیب های توسعه ی صنعتی است که رفاه نسل حاضر و نسل های آینده را به مخاطره می اندازد. از آنجا که گرمای جهانی پدیده ا ی بلندمدت است، در مطالعه ی آن موضوعات بین زمانی از جمله عدالت بین نسلی قابل طرح است. همچنین ارتباط متقابل میان گرمای جهانی و رشد اقتصادی قابل بررسی است. سوال اصلی مقاله حاضر این است که آیا تلاش در جهت تحقق عدالت بین نسلی می تواند به کاهش روند گرمای جهانی و در نتیجه تقویت رشد اقتصادی بیانجامد؟ تاکید عمده نویسندگان بر نرخ رجحان زمانی است که یکی از عوامل اثرگذار بر عدالت بین نسلی می باشد. برای پاسخ به سوال تحقیق از الگوی پویای ادغام شده آب و هوایی و اقتصادی (DICE) که نخستین بار توسط ویلیام نوردهاس طراحی شده استفاده شده است. چهار سناریو با محوریت نرخ رجحان زمانی برای نخستین بار توسط محقق طرح شده اند که از مقایسه آنها با سناریوی پایه، اثر مثبت عدالت بین نسلی (کاهش رجحان زمانی) بر کاهش روند گرمای جهانی و در نتیجه تقویت رشد اقتصادی به اثبات رسیده است. به عنوان یک نتیجه جانبی در مقاله حاضر نشان داده می شود که سیاستگذاری ایستا بر پایه اطلاعات یک مقطع زمانی و بدون در نظر گرفتن پویایی های نرخ ترجیح زمانی، می تواند در دوره های آتی با شکست در هدف گذاری مواجه شود. بنابراین ضرورت دارد سیاستگذاران امر به جای سیاستگذاری های مقطعی، برای مقابله با گرمای جهانی به تدوین رژیم های سیاستی پویا اقدام نماید.
    کلید واژگان: عدالت بین نسلی, گرمای جهانی, رشد اقتصادی, نرخ رجحان زمانی
    Rasul Bakhshi destgerdi Doctor, Ali Nazari Zaniani Mr, Fatemeh Dehghani shahzade beigomi Miss
    Global warming or climate change is one of the disaster of industrial development that damages present and future generation. Since the climate change is a long-run phenomenon, in its study inter-time issues such as intergenerational equity are discussed. Also the relationship between global warming and economic growth can be studied. The main question is whether efforts to achieve intergenerational equity can lead to slowing global warming and boost economic growth? The major focus researchers on time preference rate as one of the factors influencing the intergenerational equity. To answer the research question the Dynamic Integrated Climate-Economic model (DICE) is used. Four scenarios for the first time with a focus on time-preference rate compared with the baseline scenario by researcher, that the positive effects of intergenerational equity (reducing the time preference) on slowing global warming and strengthen economic growth has been proven. As a lateral result in this paper prove that static policy based on a time and regardless of the dynamics of the rate of time preference, can fail at some point of time. So it is necessary for policy makers to develop a dynamic policy regulations apply instead of cross policies.
    Keywords: Subsidy Targeting law, Target Groups, Artificial Neural Networks, Probit Model
  • داود محمودی نیا، رسول بخشی دستجردی، سمیه جعفری
    اجرای سیاست های پولی و مالی قاعده مند و صلاحدیدی بین دولت و بانک مرکزی در طی دهه های اخیر یکی از موضوعات مورد بحث میان اقتصاددانان بوده است. بسیاری از محققین بر این اعتقاد هستند که اجرای سیاست های پولی و مالی بر اساس قاعده می تواند مسیر دستیابی به سطح پایدار متغیرهای اقتصادی را هموار کند. همچنین روش های متفاوتی برای بررسی این موضوع مورد مطالعه قرار گرفته است. نظریه بازی و مدل های تعادل عمومی پویای تصادفی دو روش و ابزار مورد استفاده برای بررسی این نوع تقابلات هستند. از این رو در این مطالعه در چارچوب نظریه بازی ها و در قالب مدل های تعادل عمومی پویای تصادفی، استخراج قاعده بهینه برای سیاست گذار پولی و مالی در اقتصاد ایران بررسی شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که ارزش رفاه اجتماعی زمانی که دولت و بانک مرکزی در چارچوب بازی همکارانه با یکدیگر رفتار کنند، نسبت به بازی غیرهمکارانه بیشتر است. از طرف دیگر در بازی همکارانه نسبت به بازی غیرهمکارانه سهم بیشتری از درآمدهای نفتی به عنوان ذخایر خارجی نزد بانک مرکزی نگهداری می شود.
    کلید واژگان: نظریه بازی, قاعده سیاستی بهینه, بازی همکارانه و غیرهمکارانه, مدل های تعادل عمومی پویای تصادفی, اقتصاد ایران
    Davoud Mahmoudinia, Rasoul Bakhshi Dastjerdi, Somayeh Jafari
    In the recent decades, implementation of fiscal and monetary policies between the government and the central bank has been one of the interesting topics among economists. Many researchers believe that implementation of fiscal and monetary policies based on the rule and commitment can smooth the access path to a sustainable level of economic variables. Also, different methods have been studied by researcher for this subject. Game theory and Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) models are two instruments and methods for considering this issue. Hence, in this current study in framework of Game theory and DSGE Models, optimal rule for monetary and fiscal policy-maker in Iran economy are obtained. The result of this study shows that the value of social welfare is more, when government and central bank behave in framework of cooperative than non-cooperative. On the other hand, in cooperative than non-cooperative case, a larger share of oil revenues as foreign reserves is kept at the central bank.
    Keywords: Game Theory, Cooperative, Non-Cooperative Games, Optimal Policy Rule, Dynamic Stochastic General Equilibrium Model, Iran Economy
  • فاطمه لبافی فریز، سعید صمدی، خدیجه نصرالهی، رسول بخشی دستجردی
    اهداف سیاست گذار پولی به طور معمول در اقتصادهای مختلف، کاهش تورم و شکاف تولیداز مقدار هدف آن است. برای رسیدن به این اهداف، مقام پولی باید سیاست پولی مناسبی را اتخاذ کند. از آنجایی که مدل های اقتصادی با عدم اطمینان مواجه هستند، می بایست این نااطمینانی در اتخاذ سیاست پول مناسب مورد توجه قرار گیرد. در این مقاله با استفاده از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی که در آن نرخ رشد پول، ابزار سیاست پولی معرفی شده، سیاست پولی صلاحدیدی در شرایط نااطمینانی شوک فشار هزینه و شوک فشار تقاضا با استفاده از رهیافت کنترل استوار هانسن و سارجنت (2002) بررسی شده است. سیاست پولی بهینه استوار (سیاست پولی در شرایط نااطمینانی) برای اقتصاد ایران در مورد فشار هزینه، تهاجمی تر از سیاست پولی در شرایط اطمینان است. ولی در مورد فشار تقاضا سیاست پولی بهینه ی استوار و سیاست پولی در شرایط اطمینان تفاوتی ندارند. با افزایش وزن تورم و وزن نرخ رشد پول در تابع زیان سیاست گذارپولی، سیاست پولی در شرایط نااطمینانی فشار هزینه، همچنان تهاجمی باقی می ماند.
    کلید واژگان: سیاست پولی بهینه استوار, نااطمینانی, صلاحدید, تعادل عمومی پویای تصادفی
    Fatemeh Labafi Feriz, Saeid Samadi, Khadijeh Nasrullahi, Rasul Bakhshi Dastjerdi
    Typically, the objectives of monetary policymakers in different economies include reducing inflation and output gap. To achieve these goals, the monetary authorities should adopt appropriate monetary policies. Since the economic models are facing with uncertainty, the uncertainty should be considered in appropriate monetary policies. We investigate discretionary monetary policy with uncertainty about cost push shock and demand pull shock through the Hansen and Sargent’s robust control approach (2002). We use the dynamic stochastic general equilibrium model where the money growth rate has been introduced as a monetary policy instrument. The robust optimal monetary policy for Iran’s economy in response to cost push shock is more aggressive than the monetary policy with certainty, but in response to demand pull shock, no difference exists between robust optimal monetary policy and monetary policy with certainty. Following an increase in inflation weight and money growth rate weight in policymaker’s loss function, the monetary policy with uncertainty remains still aggressive in response to cost push.
    Keywords: robust optimal monetary policy, Uncertainty, discretion, DSGE
  • رسول بخشی دستجردی*، رویا رحیمی
    کنز در اسلام به صراحت نفی شده است. همچنین در علم اقتصاد، جان مینارد کینز از اولین اقتصاددان هایی است که به بحث در این باره پرداخته است. با این وجود، کینز، نیوکینزین ها و نیوکلاسیک ها روی جنبه پولی کنز تمرکز داشته اند. این محققان، دیگر جنبه های کنز از جمله کنز سرمایه را مورد توجه قرار نداده اند. در این مقاله تلاش شده است که یک مدل نظری برای نشان دادن اثرات کنز پولی و کنز سرمایه طراحی شود. در این جا منظور از کنز پول، مفهوم مد نظر کینز از کنز پول است که از انگیزه ی سفته بازی پول نشات می گیرد. کنز سرمایه ی فیزیکی نیز به معنای معطل و منتظر نگاه داشتن زمین، ساختمان و ابزار است. در این پژوهش از روش تعادل عمومی پویای تصادفی در فرایندی شامل دو مرحله استفاده می شود. پس از طراحی و حل الگو، با استفاده از داده های اقتصاد ایران، شبیه سازی انجام شده است. نتایج حاصل از حل الگو و شبیه سازی آن، اثر منفی کنز بر متغیرهای واقعی نظیر ذخیره ی سرمایه، مصرف و تولید را تایید می نماید. برهمین اساس برای افزایش سطح تولید ملی و رفاه اجتماعی، لازم است مقامات پولی و مالی، سیاست های مناسبی برای کاهش دادن کنز طراحی نمایند. وضع مالیات بر انباشت کنز دارایی های سرمایه ای و کاهش نرخ سود بانکی از جمله پیشنهادات سیاستی می باشد.
    کلید واژگان: الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی, اقتصاد اسلامی, کنز پولی, کنز سرمایه, خنثایی پول
    Rasul Bakhshi Dastjerdi *, Roya Rahimi
    Hording is forbidden in Islam. But from the aspect of economics, it seems that Keynes is one of the first economists who have studied the effects of hording. However, Keynes, New Keynesians and New Classics concentrate on only monetary aspect of hording. They haven’t studied the other aspects of hording such as capital hording. Furthermore, there is no study about the effects of hording using an economic model. In this paper we try to build a theoretical model which shows the effects of money and capital hording. Money hording in this paper is due to Keynes’ viewpoint to money speculation and physical capital hording is near to stagnant and waiting lands, buildings and equipment. In this study we use Dynamic Stochastic General Equilibrium approach (DSGE) in two stages. First, we design a standard four sector model containing oil revenue for Iran’ economy and then. After all, we use the model to calibrate and simulate Iran’s economy. Results show that hording has negative effect on real variables such capital stock, consumption and output. For prompting output and social welfare it needs that monetary and fiscal authority design policies for reducing hording. According to findings, imposing tax on capital assets and reducing bank rate of interest are policy suggestions
    Keywords: Dynamic Stochastic General Equilibrium, Islamic Economics, Money Hording, Capital Hording, Neutrality of Money
  • داود محمودی نیا، جکوب انجوردا، رحیم دلالی اصفهانی، رسول بخشی دستجردی، مجید فخار
    هدف این مطالعه بررسی تقابل استراتژی بین دولت و بانک مرکزی در اقتصاد ایران است. برای این منظور با استفاده از روش بازی های پویای دیفرانسیلی و تعادل نش در چارچوب بازی های همکارانه و غیرهمکارانه، به دنبال دستیابی به سطح هدف مطلوب برای متغیرهایی از جمله بدهی، کسری بودجه، پایه پول و چگونگی رفتار سیاست گذران برای دست یابی به این اهداف می باشیم. شبیه سازی مدل های تعادلی نشان می دهد که در بازی های همکارانه نسبت به بازی های غیرهمکارانه، بدهی تعادلی در سطح پایین تر و سرعت همگرایی به سمت تعادل در سطح بالاتری قرار دارد. همچنین در بازی همکارانه نسبت به بازی غیرهمکارانه، انتشار پول کمتر و کسری بودجه کمتری در بلند مدت برای تثبیت بدهی مورد نیاز است. همچنین زمانی که بازیکنان نااطمینانی نسبت به آینده داشته باشند و این نااطمینانی را در رفتار خود لحاظ کنند، آنگاه این بازیکنان سعی می کنند تا با انتخاب پارامترهای ریسک گریز، به طور فعال تری به این نااطمینانی ها واکنش نشان دهند. این موضوع سبب می شود بدهی در سطح پایین تری تثبیت شود.
    کلید واژگان: نظریه بازی های دیفرانسیلی, بازی های همکارانه و غیرهمکارانه, تعادل نش, سیاست پولی و مالی
    Davoud Mahmoudinia, Jacob Engwerda, Rahim Dallali Esfahani, Rasul Bakhshi Dastjerdi, Majid Fakhar
    In this paper we analyzed the strategic interaction between government and central bank in Iranian economy. Using dynamic differential games and Nash equilibrium within cooperative and non-cooperative setting, we try to find the optimal values of debt, deficit and monetary base. The results of simulation show that in cooperative case the level of equilibrium debt is lower than the non-cooperative case and converge speed is higher in cooperative setting than non-cooperation setting. Also in cooperative case than non-cooperative case, less creation of money and less government deficit are needed for debt stabilization in long run. The results also show that in both cooperative and non-cooperative cases under uncertainty, more active policies are used to track debt to its equilibrium level. These active policies lead debt goes to smaller level.
    Keywords: Differential Game, Cooperative, Non, cooperative Game, Nash Equilibrium, Monetary Policy, Fiscal Policy
  • داود محمودی نیا*، رحیم دلالی اصفهانی، جکوب انجوردا، رسول بخشی دستجردی
    در این مقاله چندین هدف دنبال می شود. در ابتدا به بررسی مفهوم نظریه بازی ها و چگونگی شکل گیری مفاهیم کاربردی و بنیادی آن پرداخته شده است و سپس این موضوع که چگونه کارهای فن نیومن و مورگن اشتاین (1944) و جان نش (1950-1953)، سبب شکل گیری نظریه بازی مدرن شد، مورد بررسی قرار می گیرد. با بررسی چگونگی ورود نظریه بازی در فضای اقتصاد کلان مدرن، متوجه دستاوردهای عظیمی می شویم؛ این دستاوردها را می توان مدیون کار کیدلند و پرسکات (1977) دانست. در این بررسی، دلیل اهمیت بازی های دیفرانسیلی برای ما روشن می شود. برای بررسی کاربردی این نحوه از تقابل استراتژیک، در ادامه مقاله، تلاش شده است در قالب بازی استاکلبرگ یا همان بازی رهبر- پیرو با ساختار اطلاعاتی حلقه باز و بازخورد در چارچوب مدل تابلینی (1986)، مدل تعادلی برای اقتصاد ایران را طراحی و شبیه سازی نماییم. نتایج نشان می دهد که سرعت همگرایی به سمت تعادل در بازی با اطلاعات حلقه باز بیش از بازی با اطلاعات بازخورد است و همچنین سطح بدهی تعادلی در وضعیت پایا در بازی با اطلاعات بازخورد کمتر از بازی با اطلاعات حلقه باز است. همچنین نتایج حاصل از این مدل نشان می دهد که در بازی رهبر پیرو بین دولت و بانک مرکزی، می توان سطح بدهی را به سطح هدف و مطلوب آن نزدیک کرد و حتی دولت می تواند با استفاده بهینه از درآمدهای نفتی، مانع از انتشار پول بیش از اندازه توسط بانک مرکزی شود.
    کلید واژگان: نظریه بازی ها, بازی های دیفرانسیلی, بازی های استاکلبرگ, سیاست پولی و مالی, اقتصاد ایران
    Davoud Mahmoudinia*, Rahim Dallali Esfahani, Jacob Engwerda, Rasul Bakhshi Dastjerdi
    In this study, we follow several purpose. In the first section, the game theory concept and the formation of its fundamental concepts is examined. After that, we investigate that how von Neumann-Morgenstern (1944) and john Nash (1950-1953) works, caused the formation of modern game theory. Then, we discussed that how game theory enter to macroeconomic modern space. The achievement of this area can be found in Kydland and Prescott (1977). On the other hand, we consider the importance of differential game. This theory plays an important role in the applicable of strategic interaction between fiscal and monetary policy. Hence by extend Tabellini model (1986) in stackellberg case by open loop and feedback information, the equilibrium model in Iranian economy is investigated. The results show that, converge speed in open loop case is higher than feedback case and also debt equilibrium in the feedback case is lower than open loop case. On the other hand, the result shows that in stackelberg game between government and central bank, the level of debt can be brought to the target level, and even with huge oil revenues, the government could impose policy to prevent the creation of much money by central bank.
    Keywords: Game theory, Differential game, Stackelberg game, Fiscal, Monetary policy, Iran economy
  • رسول بخشی دستجردی، مجید شیخ انصاری*
    تورم یکی از مهمترین مشکلات مطرح در اقتصاد است که آثار زیان بار بسیاری از جمله عدم تخصیص بهینه منابع، کند شدن روند رشد اقتصاد و ایجاد نااطمینانی از آینده به همراه دارد. این پژوهش با موضوع «تاثیر بانک های تجاری و رشد جمعیت بر تورم بهینه در مدل سیدراسکی برای اقتصاد ایران» نیز تلاشی در جهت روشن نمودن زیربخشی از موضوع تورم بوده است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. ابتدا مدل پژوهش که برگرفته از مدل سیدراسکی (1967) می-باشد، گسترش داده شده و جهت نزدیک تر نمودن به واقعیت پارامترهایی به آن اضافه شده و با استفاده از روش بهینه یابی رمزی که یک روش تعادل عمومی پویاست، حل می شود. پس از جمع-آوری و تخمین داده های مورد نیاز، مدل پژوهش تشکیل شده و با استفاده از نرم افزار مناسب عملیات بهینه یابی و کالیبراسیون انجام خواهد شد. نتایج حاصل از انجام پژوهش حاکی از آن است که نرخ تورمی که می تواند بیشترین رفاه اجتماعی را برای اقتصاد ایران به همراه داشته باشد، نرخ 0196/0- است. این نرخ که بیان گر بیشترین میزان تابع رفاه است، قاعده بهینگی فریدمن را تامین می نماید. با توجه به نتایج به دست آمده از مدل تئوریک پژوهش کاهش قدرت خلق پول بانک های تجاری از طریق افزایش نرخ ذخیره قانونی و افزایش نرخ رشد جمعیت می تواند به کاهش تورم بهینه منجر گردد.
    کلید واژگان: نرخ تورم بهینه, مدل سیدراسکی, کالیبراسیون, نرخ ذخیره قانونی
    Inflation as one of the most important considerable problems in economy has many harmful effectssuch as lack of optimum source allocation, retarding the process of economic development and creation of uncertaintyin the future. This study with the topic of "optimal inflation for Iran by using general equlibrium model of Sidrauski" is an attempt to clear one subset of inflation issue. The method of this study is descriptive-analytic. At first, we developed the Sydraskimodel,and for more accordance with reality, some parameters were added and it was solved by using Ramsey optimization method, which is a dynamic general equilibrium method. After gathering and estimating necessary data, the model was established and by using Matlab software,optimization and calibration operations were done. The results of investigation indicate that the optimal inflation, which is capable to bring the most social welfare for Iranian economy, is -0.0196. This rate, which expresses the most welfare, provides Freedman’s optimization formula. The results of theoretical model indicate that, reducing the money creation power of commercial banks by increasing legal reserve rateand population growth can lead to less optimal inflation.
    Keywords: Optimal Rate of Inflation, Sidrauski Model, Calibration, Rate of Legal Reserve, Growth Rate of Population
  • احمد گوگردچیان، رسول بخشی دستجردی، عاطفه هاشمی فرد *
    تقاضای پول به عنوان یک جزء کلیدی در بسیاری از نظریه های اقتصاد کلان مطرح و همواره موضوع بحث های گسترده میان اقتصاددانان بوده است. بررسی این تابع، در حل مسائل کلان اقتصاد و سیاست گذاری های مناسب، حائز اهمیت است؛ یعنی اتخاذ سیاست های پولی و مالی مناسب، منوط به اطلاع از شکل تابع تقاضای پول و عوامل موثر بر آن در اقتصاد هر کشور است. هدف اصلی این مقاله تبیین نظری و تخمین تابع تقاضای پول کشور با بهره گیری از الگوی سیدراسکی است. از آنجا که مصرف خصوصی در اقتصاد هر کشور بخش عمده ای از تقاضای کل را تشکیل می دهد، تحلیل این بخش و اثر آن بر تقاضای پول دارای اهمیت زیادی است.بدین منظور در بخش تجربی از الگوی تعدیل یافته سیدراسکی و همچنین داده های سالانه، طی دوره زمانی 1392-1360ش، استفاده شده است.همچنین، به منظور برآورد اثر بلندمدت متغیرهای مدل بر تقاضای پول از الگوی خود توضیح دهنده با وقفه های توزیعی (ARDL) و، برآورد اثر کوتاه مدت متغیرها از الگوی تصحیح خطا (ECM) استفاده شده است.نتایج تحقیق طی دوره مورد بررسی حاکی از آن است که مصرف دارای اثر مثبت و معنادار بر تقاضای پول در دوره کوتاه مدت و بلندمدت است. بنابراین، رابطه ای تعادلی و بلندمدت بین تقاضای پول و مصرف بخش خصوصی وجود دارد. مالیات تورمی نیز در دوره های کوتاه مدت و بلندمدت اثر مثبت و معناداری بر تقاضای پول داشته، اما مالیات مصرفی اثر معناداری بر تقاضای پول در دوره مورد بررسی نداشته است.
    کلید واژگان: تقاضای پول, مصرف, الگوی سیدراسکی, الگوی خود توضیح دهنده با وقفه های توزیعی (ARDL), مالیات تورمی, مالیات مصرفی
    Ahmad Googerdchian, Rasoul Bakhshi, Atefe Hashemifard *
    Demand for money is a key component in many macroeconomic theories that always it has been subject of extensive debate among economists. Evaluating this function in macroeconomic problem solving and appropriate policies is important. In other words, fiscal and monetary policy adoption depends on the notice of money demand function and its influencing factors in the economy of each country, so the main objective of this paper is theoretical explanation and estimating money demand of Iran using sidrauski's pattern. Since private consumption in each country's economy is a major part of the aggregate demand, the analysis of this sector and its effect on money demand is very important. For this purpose, in empirical part, modified sidrauski's pattern and annual data have been used over the period 1360-1392 and also for estimating long-run effect of the variables of model on money demand and short-run effect respectively are used auto regression model of distributed lag (ARDL) and error correction model (ECM). The results suggest that consumption has a significant and positive effect on the demand for money in the short-run and long-run, so there is a long-run balance between money demand and private consumption. Inflation tax has also positive and significant effect on money demand in long-run and short-run but consumption tax does not have any significant effect on money demand in the period of 1360-1392
    Keywords: money demand, consumption, sidrauski\'s pattern, ARDL, the inflation tax, consumption tax
  • رسول بخشی دستجردی، سیدعقیل حسینی، مهدی محمدی، عبدالمحمد کاشیان
    برخی از اقتصاددانان مسلمان کوشیده اند نشان دهند که بهره طبیعی متفاوت از ربا و در نتیجه در اسلام تایید شده است و از این حیث اساسا تفاوتی بین نظام اقتصادی سرمایه داری و نظام اقتصادی اسلام نیست. این دسته از اقتصاددانان معتقدند که در صورت نبود بهره طبیعی، سازوکار تخصیص منابع ابتر می ماند؛ ضمن آن که ارزش مازاد در قرارداد اجاره و دیگر عقود اسلامی را نمی توان توضیح داد. از نظر آنان، مشروعیت تفاوت قیمت در بیع نسیه، خود دلیلی بر عقلی و مشروع بودن ارزش زمانی پول و نرخ بهره طبیعی در نظام اقتصادی اسلام است.
    در این مطالعه قصد بر آن است که دیدگاه نظری مذکور بررسی و نقد شود. فرضیه اصلی تحقیق این است که بین بهره طبیعی و ربا تفاوت ماهوی وجود ندارد. نتیجه بررسی این فرضیه، تایید نبود تفاوت بین بهره طبیعی و ربا است؛ همچنین، قرارداد اجاره ماهیتا متفاوت از قرارداد رباست و دلیل اختلاف قیمت در بیع نسیه نه به خاطر ترجیح زمانی، بلکه به دلیل فاصله ای است که بین خرید و فروش ایجاد می شود.
    کلید واژگان: بهره طبیعی, ربا, اجاره, بیع نسیه, ترجیح زمانی
    Rasool Bakhshi Dastgerdi, Seyyed Aqil Hosseini, Mehdi Mohammad, Abdolmohammad Kashian
    Some Muslim economists have tried to prove that natural interest is different from usury and is therefore approved in Islam. Thus، they conclude that there is no basic difference between capitalism and Islamic economy. They believe that lack of natural interest curtails the mechanism of allocation of sources. In addition، the added value in the lease and other Islamic contracts can’t be explained. Thus، legitimacy of the difference in the price of sale on credit is a reason for legitimacy of the value of money in time and the rate of natural interest in Islamic economy. This study aims at reviewing and criticizing the above said viewpoint. The main hypothesis in this study is that there is no basic difference between natural interest and usury. The result approves the above mentioned hypothesis. Also، the lease contract is different from usury contract in nature and the reason for difference in price of credit sale is the interval between the purchase and sale، not time preference.
    Keywords: natural interest, usury, lease, sale on credit, time preference
  • هادی دادخواه، رسول بخشی دستجردی، علی مروتی شریف آبادی
    نظام مالیاتی موجود در ایران نتوانسته است از دیگر کارکردهای مالیات به شکل ابزار تنظیم کننده بازار بهره برداری کند. زمین یکی از عوامل تولید است که می تواند از سوی دولت ها با هدف کنترل سوداگری، تخصیص بهینه منابع و کسب درآمد موضوع اخذ مالیات واقع شود. در مطالعه حاضر، با استفاده از رویکرد پویایی سیستم[1] موضوع تاثیرات وضع مالیات بر زمین در اقتصاد ایران در یک دوره بلندمدت به عنوان سیاستی مبتنی بر نظریه اقتصادی مدل سازی و در قالب سه سناریو بررسی شده است. پویایی سیستم یک روش شبیه سازی شبه تجربی است که در درک سیستم ها توانمندی خاصی دارد. این روش بر پایه ساختار مدار کنترلی بنا شده است و امکان مطالعه ساختار و رفتار سیستم های پیچیده اقتصادی، اجتماعی را فراهم می کند. نتایج حاصل از اجرای سناریوی وضع 1 درصد مالیات بر ارزش زمین نشان دهنده حذف کامل تقاضای سودگرانه زمین، پایداری نسبی قیمت زمین پس از پنج سال و افزایش دو برابری بهره وری زمین پس از یک سال به همراه رشد سه برابری زمین های ساختمانی در پایان دوره مطالعه است. نتایج همچنین تایید می کنند که با افزایش درصد رشد جمعیت میزان کارایی و ساخت وساز ناشی از وضع مالیات بر ارزش زمین ارتقا می یابد. مدل تحقیق با استفاده از نرم افزار ونسیم[2] برازش شده است.
    کلید واژگان: اقتصاد ایران, پویایی سیستم, رانت, مالیات بر ارزش زمین
    Hadi Dadkhah, Rasul Bakhshi Dastjerdi, Ali Morovvati Sharif Abadi
    Iran''s current taxation system cannot utilize the other facilities of taxing as an instrument for regulating market. Land is a production factor which the state can use it to impose tax for controlling the speculations، optimizing the current allocations and receiving the revenues. In this paper، we study a model on the effects of land value taxation in Iran''s economy in long run as a policy emerged from economic theory using system dynamics technique. System Dynamic is a quasi-experimental simulation approach that in the Perception System has a special ability. The method based on structure control circuitry is constructed and provides the study of the structure and behavior of economic and social complex systems. The results show that by imposing a 1% tax on land value، land speculative demand will be omitted and relative price of land will be constant after 5 years. Moreover، land efficiency will be increased by 100% after one year and building lands will be increased by three times. The model is designed by using VENSIM Software.
    Keywords: Iran's economy, land value taxation, rent, System dynamics
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال