رقیه ذوالفقاری
-
زمینه و هدف
تنوع گونه ای یکی از موضوعات مهم و اساسی در اکولوژی به خصوص اکولوژی پوشش گیاهی مطرح می باشد. هدف از انجام این تحقیق مطالعه تنوع گونه های گیاهی در رابطه با عوامل محیطی در بوم سازگان های جنگلی زاگرس واقع در منطقه وزگ، در جنوب شرقی یاسوج بوده است.
روش بررسیبرای این منظور منطقه ای به مساحت 308 هکتار انتخاب شد. سپس به صورت تصادفی- سیستماتیک تعداد 61 قطعه نمونه به ابعاد 30×15 متر و 305 میکروپلات به ابعاد 2×5/0 متر به روش حداقل مساحت نمونه برداری شد. به منظور بررسی تنوع گونه ای گیاهان، از متداول ترین شاخص های تنوع گونه ای استفاده شد. سپس از آنالیز واریانس یک طرفه برای بررسی اختلاف های کلی در طبقات مختلف عوامل فیزیوگرافی استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که ارتفاع از سطح دریا بر تنوع و یکنواختی تاثیر معنی دار داشته و دامنه ارتفاعی بالا بیشترین تنوع و یکنواختی را دارد. جهت دامنه نیز بر غنای گونه ای اثر معنی دار داشته و جهت شمال شرقی بیشترین مقدار غنا را نشان داد. اثر شیب بر تنوع و یکنواختی معنی دار بود به طوری که شاخص تنوع و یکنواختی در شیب های بالا (70-51 درصد) بالاترین مقدار بود. همچنین نتایج نشان داد که شاخص های تنوع گونه ای با خصوصیات خاک مانند نیتروژن کل، سیلت و نسبت C/N همبستگی معنی داری دارند.
بحث و نتیجه گیریبطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که در منطقه مورد مطالعه، عوامل فیزیوگرافی رویشگاه (ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت جغرافیایی) همراه با عوامل خاکی همواره نقش اساسی و تعیین کننده ای بر الگوی تغییرات تنوع زیستی گیاهی ایفا می کنند. بنابراین انجام مطالعات متعدد در این زمینه در جنگل های زاگرس یکی از بهترین راهکارها برای نیل به مدیریت بهینه می باشد.
کلید واژگان: شاخص های تنوع زیستی, عوامل فیزیوگرافی, ویژگی های خاک, یاسوجBackground and ObjectiveThe diversity is one of the most important issues in ecological studies, especially in vegetation ecology. This research aims to study plant biodiversity in relation to environmental factors survived in the southeast of Yasouj which is the central forests of Zagros ecosystem.
Material and MethodologyFor this purpose, a region with an area of 308 hectares was selected. Then, 61 plots (15×30 m) and 305 microplots (0.5×2 m) were established using random-systematic sampling method. The plots dimensions were also determined using minimal area method. To evaluate the diversity of plant species the most commonly diversity indices was used. Then, one-way ANOVA was used to examine differences in various classes.
FindingsResults showed that elevation factor had a strong effect on species diversity and evenness as higher altitude showed higher amount of diversity and evenness. Aspect had significant effect on richness and marked the highest in the northeast. The results also showed that diversity and evenness were affected by slope and they are higher in 51-70 % of slopes. Also, the results indicated that there was a correlation between biodiversity indices with soil properties such as N, Silt and C/N ratio.
Discussion and ConclusionOverall, the results of this research in the region showed that, physiographic factors (altitude, slope and aspect) with soil properties always play a decisive role in the pattern of changes in plant biodiversity. So, of many studies carried out in this subject in Zagros forests, this is a very good one to achieve optimal management.
Keywords: Biodiversity indices, Physiographic Factors, Soil Properties, Yasouj -
مقدمه و هدف
تجدیدحیات درختان در جنگلهای با فصل خشک طولانی مانند زاگرس با دشواری های زیادی روبرو است. پیشبینی مقاومت به تنش خشکی در نتاج بر اساس ویژگی های ریختشناسی برگ و بذر درختان مادری و خصوصیات فیزیولوژیک نتاج مانند عملکرد بهینه فتوسیستم II میتواند به افزایش کارآیی جنگلکاریها منجر شود.
مواد و روش هادر این پژوهش نتاج حاصل از 40 درخت بلوط ایرانی از هشت پروونانس واقع در جنگل های زاگرس جنوبی از نظر مقاومت به تنش کمبود آب با استفاده از مشخصات جغرافیایی، رویشی و فیزیولوژیکی نظیر عملکرد بهینه فتوسیستم II در شرایط گلخانه ای ارزیابی شدند. همچنین درصد استقرار نهال با انجام آزمون پروونانس در عرصه برای هر درخت مادری به مدت دو سال تعیین گردید. داده های حاصل از این دو آزمون به همراه اطلاعات مربوط به ریخت شناسی برگ و بذر هر درخت مادری برای توسعه مدلهای پیش بینی کننده استقرار نهال در عرصه مورد استفاده قرار گرفت. نهال های بلوط ایرانی حاصل از درختان مادری مختلف در گلخانه تحت تنش خشکی با قطع آبیاری به مدت یک ماه قرار گرفتند. سپس نهالها دوباره بهمدت یک ماه آبیاری شدند و در تمام مراحل میزان عملکرد بهینه فتوسیستم II، درصد زردی برگ و درصد زنده مانی نهالها ثبت گردید. همچنین استقرار نتاج درختان مادری در عرصه جنگلی بر اساس درصد زندهمانی و ارتفاع نهال ها در طی دو سال ارزیابی گردید و ارتباط آنها با خصوصیات ریختشناسی برگ و بذر درختان مادری بررسی گردید.
یافته هانتایج مشخص نمود که ارتباط مثبت بین درصد زندهمانی، شاخصهای مقاومت به تنش در شرایط گلخانهای با درصد زندهمانی و ارتفاع نهالها در عرصه جنگلی وجود دارد. همچنین نهالهای حاصل از مبدا بذر خشکتر، ارتفاعات و عرضهای جغرافیایی پایین دارای مقاومت به خشکی بالاتری در شرایط کنترل شده گلخانهای بودند. اما هیچیک از پارامترهای رویشی و زندهمانی در عرصه با ویژگیهای محیطی مبدا بذر ارتباط نداشت. ارتباط بین صفات ریخت شناسی برگ و بذر درختان مادری با مقاومت به تنش و استقرار نهال ها نشان داد که نهال های حاصل از بذور پهن تر و سنگین تر دارای ویژگی های رویشی و زنده مانی بهتر تنها در سال اول بودند. همچنین برخی صفات ریخت شناسی برگ درختان مادری مانند طول دمبرگ، پهنای دندانه و تعداد رگبرگ از صفات تاثیرگذار در موفقیت استقرار نهال ها در عرصه جنگلی بودند.
نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان داد که جمع آوری بذور بزرگ تر از درختان مادری همراه با ویژگی های مناسب ریخت شناسی برگ می تواند در موفقیت جنگل کاری ها موثر باشد. همچنین استفاده از صفات فیزیولوژیک در شرایط کنترل شده گلخانه می تواند در انتخاب نتاج مقاوم حاصل از جمعیت ها یا درختان مادری برتر کمک نماید.
کلید واژگان: تجدیدحیات, جنگل زاگرس, شاخص مقاومت به خشکی, فلورسانس کلروفیل, ویژگی درخت مادریIntroduction and ObjectiveThe regeneration of trees in forests with a long dry season such as Zagros has extreme difficulties. Predicting of water deficit tolerance in the progenies based on the geographic, vegetative and physiologic characteristics such as the performance of photosystem can conducted to increasing the efficiency of plantations.
Material and MethodsIn this study, the progenies of 40 Persian oak trees derived from 8 populations located in southern Zagros forests were assessed for water deficit tolerance based on their geographic, growth and physiological characteristics such as photosystem II under greenhouse conditions. Also, the percentage of seedling establishment for each mother tree were evaluated by field trial during two years. The corresponding data obtained from these experiments in accompanied by the morphological characteristics of leaves and seeds of mother trees were used to developing of the predictive models of seedling establishment in the field. In this research, greenhouse and forest field experiment was conducted to evaluate the response of Persian oak seedlings to drought stress based on some indicators of stress resistance from photosystem II. Persian oak seedlings from different mother trees were subjected to drought stress by stopping irrigation for one month in the greenhouse conditions. Then, the seedlings were irrigated for one month again and in all stages, the photosystem II, the percentage of leaf yellowing and the percentage of survival of the seedlings were recorded. Also, the establishment of the offspring of mother trees in the forest field was evaluated based on the percentage of survival and the height of the seedlings during two years, and their relationship with the leaf and seed morphological characteristics of the mother trees was investigated.
ResultsThe results showed that there is a positive relationship between the percentage of survival, and stress resistance indicators in greenhouse conditions with the percentage of survival and the height of seedlings in the forest field. Also, seedlings from drier seed origin, lower altitudes and latitudes, had higher drought resistance in greenhouse conditions. However, none of the growth and survival parameters in the field was related to the environmental characteristics of population. The relationship between the leaf and seed morphological characteristics of mother trees with stress resistance and the establishment of seedlings showed that the seedlings grown from wider and heavier seeds had better growth characteristics and survival only in the first year. Also, some leaf morphological characteristics of mother trees, such as petiole length, tooth width and number of veins were affecting traits to seedlings successful establishment in the forest field.
ConclusionThe results of this research showed that collecting of larger seeds from mother trees with suitable leaf traits could be effective for reforestation success. In addition, the use of physiological traits in the control condition in greenhouse can help for selecting the resistant progenies from superior populations or mother trees.
Keywords: Chlorophyll fluorescence, Drought resistant index, Regeneration, Zagros forests, Mother tree traits -
به دلیل افزایش شدت خشکی تابستان در جنگل های زاگرس ضروری است که مبداهای (پرونانس های) مناسب بذرهای بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) برای جنگل کاری شناسایی شوند. در پژوهش پیش رو، پاسخ های فیزیولوژیکی و زیست شیمیایی نهال های بلوط ایرانی حاصل از هشت پرونانس بذر از ارتفاع ها و عرض های جغرافیایی مختلف زاگرس جنوبی تحت تنش خشکی (با توقف آبیاری به مدت یک ماه) بررسی شدند. داده ها به صورت آزمایش فاکتوریل (دو سطح تیمار تنش خشکی و هشت سطح پرونانس) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با بررسی اثرات ساده و متقابل آن ها تجزیه وتحلیل شدند. همچنین، شاخص های مقاومت به خشکی پرونانس ها به وسیله مقدار عملکرد فتوسیستم، پیش و پس از تنش با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان داد که تنش خشکی شدید سبب افزایش معنی دار نرخ نشت الکترولیت، اسمولیت، سدیم و پرولین در برگ نهال های همه پرونانس ها شد. اگرچه پاسخ پرونانس های مختلف ازنظر عملکرد فتوسیستم یکسان نبود. به طوری که پرونانس های مربوط به ارتفاع از سطح دریای کمتر (رویشگاه باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد و رویشگاه قایمیه در استان فارس) به دلیل سازگاری به درجه حرارت زیادتر و یا بارندگی کمتر، مقاومت و انعطاف پذیری بیشتری نسبت به تنش خشکی داشتند، بنابراین عملکرد فتوسیستم آن ها کاهش نیافت. همچنین، پرونانس چیتاب (یک رویشگاه سردسیر با خشکی کمتر در استان کهگیلویه و بویراحمد) با بستن روزنه های خود در روز و درنتیجه، کاهش عملکرد بهینه فتوسیستم و بهبود آن در تاریکی، نسبت به خشکی بردباری نشان داد. به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که مقاومت به خشکی در نهال های بلوط ایرانی تا حدی تحت تاثیر مبدا بذر و شرایط اقلیمی است. استفاده از این نتایج در پروژه های احیا جنگل های زاگرس توصیه می شود.کلید واژگان: پاسخ فیزیولوژیک, پاسخ زیست شیمیایی, پرونانس بذر, جنگل کاری, فلورسانس کلروفیلIdentifying the most suitable Brant`s oak (Quercus brantii Lindl.) seed origins (provenances) due to the increase in the intensity of summer drought in the Zagros forests is very important for the reforestation issue. In this research, the physiological and biochemical responses of Brant`s oak seedlings from eight provenances located in different altitudes and latitudes of Southern Zagros were investigated under drought stress (with the stopping of irrigation for one month). The data were analyzed in the factorial (2 levels of drought stress treatment and 8 levels of provenance), randomized complete design experiment by examining the simple and interaction effects of them. Also, drought resistance indexes of provenances were calculated and compared with each other by applying the photosystem II value before and after the stress. Results showed that severe drought stress significantly increased electrolyte leakage, osmolyte, Na, and proline contents in seedling leaves for all provenances. Although, the response of different provenances in terms of photosystem II was not similar. The provenances were located in lower altitudes (Basht site in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province and Ghaemiyeh site in Fars province) and had higher resistance and resilience values due to adaptation to high temperature and or low precipitation. Also, Chitab provenance (a cold site with less dryness in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province) became drought tolerant by closing its stomata during the day and thus reducing the photosystem II and improving it in the dark. Consequently, the drought resistance of Brant`s oak seedlings is partly influenced by the seed provenances and climatic conditions. The use of these results can be recommended to managers in the reforestation of the Zagros forests.
-
باوجود افزایش امواج گرمایی و حساسیت اکوسیستم های جنگلی در مناطق بیابانی، اطلاعات کمی از رویشگاه های پده در جنوب کشور در دسترس است. مشخصات درختان مادری، و ویژگی های جغرافیایی، اقلیمی و خاکی ده رویشگاه پده در استان بوشهر ثبت گردید. در آبان ماه، چهار درخت از هر رویشگاه انتخاب و 14 قلمه از هر درخت مادری تهیه شد. هفت ماه پس از کاشت، جوانه زنی، ارتفاع نهال و شاخه زایی ثبت و شوک حرارتی با شدت 70 درجه سانتی گراد اعمال شد. چهل روز بعد، زنده مانی، ارتفاع نهال، و تاب آوری اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که به استثنای مشخصه های زنده مانی و تاب آوری، تفاوت معنی داری بین رویشگاه های مورد مطالعه وجود دارد. شاخه زایی با افزایش قطر درختان مادری کاهش، جوانه زنی با افزایش ارتفاع از سطح دریا افزایش، و زنده مانی با افزایش شاخص خطر خشکسالی افزایش یافت. همچنین تاب آوری و ارتفاع نهال ها با بارندگی سالانه و طول جغرافیایی رابطه مستقیم و با تبخیر و تعرق و عرض جغرافیایی رابطه عکس نشان دادند. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که در مجموع رویشگاه هایی که از مناطق گرم، با خاک سنگین، و محتوای آهن زیاد و منگنز کم بودند، جوانه زنی کمتر و زنده مانی بیشتری داشتند. همچنین تاب آوری رویشگاه هایی که محتوای فسفر و پتاسیم خاک بالایی داشتند بیشتر بود.
کلید واژگان: آزمون پروونانس, اکوتیپ, سازگاری, شوک حرارتی, صنوبرDespite the increase in heat waves and the sensitivity of forest ecosystems in desert areas, little information is available about the habitats of the Euphrates poplar in the southern parts of Iran. Characteristics of mother trees and geographical, climatic and soil characteristics of ten Euphrates poplar habitats in Bushehr province were recorded. In November, four trees from each habitat were selected and 14 cuttings were prepared from each mother tree. Seven months after planting, germination, sapling height, and branching were recorded and heat shock was applied at 70°C. Forty days later, traits of revival, sapling height, and resilience were measured. The results showed that, except for revival and resilience, there is a significant difference between the studied provenances. Branching decreased with increasing diameter of mother trees, germination increased with increasing height above sea level, and revival increased with increasing drought risk index. The resilience and height of seedlings showed a direct relationship with annual rainfall and latitude and an inverse relationship with evapotranspiration and latitude. The results of principal component analysis revealed that provenances that originated from relatively hot areas, with heavy soil, and high iron and low manganese contents had a lower germination and a higher revival rate. In addition, the resilience of provenances with high soil phosphorus and potassium contents was higher.
Keywords: Adaptation, Ecotype, Heat shock, Poplar, Provenance trial -
در این تحقیق از پرایمینگ بذر بلوط با مواد مختلف برای القای مقاومت به قارچ زغالی و خشکی در سال اول رشد استفاده شد. به این منظور بذرها در محلول هایی از اسید سالیسیلیک، اسید ایندول بوتریک و نیترات پتاسیم خیسانده شده و نهال های حاصل از نظر مقاومت به قارچ زغالی بلوط و خشکی آزمایش شدند. تیمارهای کمبود آب (25 درصد ظرفیت زراعی) و مایه زنی با قارچ بیماری زا (Biscogniauxia mediterranea) موجب کاهش عملکرد فتوسیستم، شاخص کلروفیل، پتانسیل آبی، تعرق و هدایت روزنه ای در نهال های برودار شدند. پرایمینگ بذرها با اسید سالیسیلیک بیشترین تاثیر را در محدود کردن زخم ساقه در نهال های حاصل داشت و در شرایط تنش رطوبتی، پتانسیل آبی ریشه و ساقه را حفظ کرد و فراوانی سلول های پارانشیمی اشعه را افزایش داد. پرایمینگ با اسید ایندول بوتریک اثرهای مشابهی را در محدود کردن زخم نشان داد، اما اثرهای ضعیف تری نسبت به اسید سالیسیلیک بر روابط آبی گیاه و فراوانی سلول های پارانشیمی اشعه نشان داد. نیترات پتاسیم تاثیری در القای مقاومت به بیماری نشان نداد و تغییر چندانی در روابط آبی گیاه ایجاد نکرد. در مجموع به نظر می رسد که پرایمینگ بذر با اسید سالیسیلیک تاثیر مهمی در القای مقاومت سیستمیک نهال های برودار به قارچ زغالی و خشکی در سال اول رشد دارد. استفاده از نتایج این تحقیق می تواند راهکارهای نوینی را برای دستیابی به نهال های اصلاح شده در اختیار قرار دهد.
کلید واژگان: اسید ایندول بوتریک, اسید سالیسیلیک, قارچ زغالی بلوط, کمبود آب, نیترات پتاسیمThis study investigates the use of seed priming with different materials to induce resistance to charcoal disease and drought in the first year of growth of brant's oak. The seeds were soaked in solutions of salicylic acid, indole butyric acid, and potassium nitrate with three different concentrations, and the seedlings were tested for resistance to oak charcoal and drought. Both water deficit treatment (25 percent field capacity) and inoculation with the pathogenic fungus (Biscogniauxia mediterranea) declined photosystem performance, chlorophyll index, water potential, transpiration, and stomatal conductance in brant’s oak seedlings. The results show that priming of seeds with 150 ppm salicylic acid had the greatest effect on limiting stem lesion in the resulting seedlings and maintained the root potential of the root and stem under conditions of moisture stress. Priming with 100 ppm indole butyric acid showed similar effects in limiting the lesion but showed weaker effects than salicylic acid on plant water relationships and the abundance of ray parenchyma cells. Potassium nitrate (0.5 percent) had no effect on disease resistance and did not alter plant water relations. Overall, the study suggests that seed priming with salicylic acid plays an effective role in inducing systemic resistance of seedlings to charcoal disease and drought in the first year. The findings of this study can offer new insights to achieve improved seedlings.
Keywords: indole butyric acid, Salicylic Acid, Oak charcoal disease, Water deficit, Potassium nitrate -
مقاومت سیستمیک یکی از راه های افزایش مقاومت به آفات و بیماری ها در گیاهان است. سازوکارهای دفاعی گیاهان را می توان با برخی محرک های شیمیایی در برابر تنش های محیطی تقویت کرد. بدین منظور در این تحقیق از غلظت های مختلف محرک هایی مانند اسید سالیسیلیک، فسفیت پتاسیم، عصاره گیاه چریش، دو سویه باکتری محرک رشد و سم آفت کش ایمیداکلوپراید استفاده گردید و میزان بازدارندگی آنها در شرایط آزمایشگاهی بر روی دو عامل بیماری زای قارچ زغالی بلوط و باکتری Breneria sp. در محیط کشت بررسی شد. همچنین تاثیر این محرک ها بر درختان بلوط ایرانی با خشکیدگی تاج در شرایط عرصه جنگلی نیز بررسی شد و پس از سه هفته برخی ویژگی های فیزیولوژیکی درختان مانند محتوای نسبی آب و نرخ نشت الکترولیت برگ، کلروفیل و عملکرد فتوسیستم اندازه گیری شد. نتایج مقایسه میانگین دانکن نشان داد که با افزایش غلظت محرک های یادشده، بازدارندگی آنها در برابر قارچ و باکتری بیماری زا در شرایط آزمایشگاهی به طور معنی داری افزایش یافت و کمترین تاثیر بازدارندگی را دو سویه باکتری محرک رشد نشان داد. همچنین درختان تیمارشده با عصاره چریش، فسفیت پتاسیم و ایمیداکلوپراید توانستند آسیب غشای سیتوپلاسمی خود را به طور معنی داری نسبت به کنترل (آب مقطر) کاهش دهند و همچنین عملکرد بیشینه فتوسیستم در این تیمارها و اسید سالیسیلیک افزایش نشان داد. نتایج بیانگر تاثیرات مثبت همه ترکیبات طبیعی به کار رفته در تحقیق برای کنترل خشکیدگی درختان بلوط ایرانی است و می توان از آنها برای مبارزه با آفات و بیماری ها و به جای سموم شیمیایی مانند ایمیداکلوپراید استفاده کرد.کلید واژگان: اسید سالیسیلیک, باکتری محرک رشد, زوال بلوط, فسفیت پتاسیم, قارچ زغالی بلوطSystemic induce resistance (SIR) is one of the mechanisms for increasing resistance to pests and pathogens in plants. The plant defense system against environmental stress can increase by some chemical elicitors. For this purpose, we used different concentrations of elicitors including salicylic acid, phosphite potassium, leaf extract of neem, two isolates of plant growth-promoting rhizobacteria (PGPR), imidacloprid pesticide. Then, growth inhibition of all treatments were investigated on both fungal (Biscogniauxia mediterranea) and bacterial (Brenneria sp.) pathogens under in vitro conditions. Also, the effect of these elicitors was examined on Quercus brantii trees with declined crown in the forest. After three weeks, some physiological traits of trees such as relative water content and membrane leakage of leaf, chlorophyll and photosystem efficiency were measured. Results of Duncan's mean comparison showed that by increasing elicitors’ concentration, their growth inhibition against fungal and bacterial pathogens was significantly increased. The lowest effect of the growth inhibition was observed for two isolates of plant growth-promoting rhizobacteria. Trees treated with neem extract, phosphite potassium, and imidacloprid pesticides could significantly reduce membrane leakage compared with the control (treated with water), and also the maximum photosystem efficiency of these treatments and salicylic acid were increased. The results indicate that the positive effects of all used natural chemicals in this study in controlling oak decline which can be used against pest and pathogen instead of chemical pesticides such as imidacloprid.Keywords: oak charcoal disease, Oak decline, phosphit potassium, plant growth-promoting rhizobacteria (PGPR), Salicylic Acid
-
مقدمه و هدف
استفاده گسترده از کلن های وارداتی صنوبر، می تواند موجب تخریب ذخایر ژنتیکی بومی گردد. تعیین فاصله ژنتیکی بین کلن ها و تخمین شدت و جهت جریان ژن در بین جمعیت های مبداء، اطلاعات مهمی برای جهت دهی به برنامه های اصلاحی و حفاظتی در اختیار قرار می دهند. در این بین معرفی صفات ریختاری با ثبات و موثر در تمایز کلن ها موجب تسریع این فرآیند با صرف هزینه کمتر در مقایسه با نشانگرهای مولکولی می گردد.
مواد و روش هادر تحقیق حاضر پنج کلن از گونه شالک (Populus nigra) با هدف بررسی امکان تفکیک و برآورد پارامترهای ژنتیکی نظیر فاصله ژنتیکی و جریان ژن، با استفاده از نشانگرهای ریختاری در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در خزانه سلکسیون یاسوج کشت شدند و صفات برگ در نهال های یکساله مورد مطالعه قرار گرفت. اندازه گیری صفات برگ مرتبط با پهنک، دندانه و لوب، رگبرگ، دمبرگ و شکل قاعده و نوک برگ در اواخر فصل رویش انجام شد و امکان تفکیک در سطح کلن با استفاده از تجزیه تابع تشخیص و تجزیه خوشه ای مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با استفاده از یک رویه چندگانه شامل مدل های برآورد کننده تابع تشخیص و آنالیز خوشه ای روابط فیلوژنتیکی، فاصله ژنتیکی و شدت و جهت جریان ژن بین کلن ها مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
یافته هانتایج آنالیز تابع تشخیص نشان داد که صفات وزن تر، نسبت ابعاد و نسبت طول به پهنای برگ بیشترین تاثیر را با دقت 65 درصد در تفکیک کلن های شالک داشتند. در بین کلن های شالک مورد بررسی، کلن بومی ایران با برگ های کوچک و باریک از کلن بومی ترکیه متمایز بود و سایر کلن ها در حد وسط بودند. این تغییرات با موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی این کلن ها منطبق بود. کلن های بومی و اصلاحی ایران به ترتیب دارای کمترین و بیشترین شکل پذیری بودند. بررسی ساختار ژنتیکی کلن ها نشان داد که بین بیشتر کلن های مورد بررسی جریان ژن قابل توجهی وجود ندارد، ولی جریان ژن قابل توجهی بین دو کلن ترکی بی نام و اصلاحی ایران مشاهده شد، و جهت این جریان بیشتر از سمت کلن ترکی به ایرانی بود.
نتیجه گیریدر مجموع نشانه های کمی از آمیختگی صنوبر بومی ایرانی با ارقام مورد بررسی مشاهده شد، اما استفاده گسترده از رقم های اصلاح شده صنوبر ضرورت توجه به حفاظت از ذخایر ژنتیکی بومی را افزایش می دهد.
کلید واژگان: آنالیز تابع تشخیص, تمایز کلن ها, جریان ژن, ذخایر ژنتیکی, فاصله ژنتیکی, صفات تطبیقیIntroduction and ObjectiveExtensive application of imported poplar clones, can lead to destruction of genetic resources. Determination of intensity and direction of gene flow between population origin, provided important information in order to orienting the improvement and conservation programs. In between, introducing some reliable morphological traits, those are important in clonal differentiation, could accelerate this process considering lower costs in compare with molecular markers.
Material and MethodsIn present study five clones of black poplar (Populus nigra) in order to investigating the feasibility of clonal differentiation and estimating genetic parameteres like genetic distance and gene flow by means of morphological markers were planted in a complete randomized block design by three replications in selection nursery of Yasouj university and leaf morphological traits of one-year-old saplings were investigated. Morphological traits related with leaf blade, dentation and lobe, vein, petiole, and tip and base shape of leaf was measured in late fall, and the feasibility of clonal differentiation using discriminant functions analysis and cluster analysis was investigated. Finally, by means of an integrating approach consists of predicting models of discriminant functions and cluster analysis of phylogenetic relations, genetic distance, and intensity and direction of gene flow between clones were discussed and investigated.
ResultsThe results of discriminant analysis revealed that leaf fresh weight, leaf virtual and actual aspect ratio, by 65 percent accuracy, had the highest effects in clonal differentiation of poplar clones. Among the investigated black poplar clones, the Irannian native clone with its small and narrow leavs was distincted from the Turkish native clone, and other clones were in the middle. These variations were in accordance with the geographical location and climatic conditions of these clones. The native and breeded Iranian clones had the lowest and highest amount of plasticity, respectively. Examination of the genetic structure of the clones showed that there was no significant gene flow between most of the studied clones, but significant gene flow was observed between the anonymous native Turkish clone and breeded Iranian clones, and the direction of this flow was more from the Turkish to Iranian clone.
ConclusionIn conclusion, in general, there were few signs of hybrid swarm between Iranian native poplar with the other studied cultivars, but the widespread use of the improved Iranian poplar cultivars increases the need to pay attention to the protection of native genetic resources.
Keywords: Adaptive traits, Clonal differentiation, Discriminant function analysis, Gene flow, Genetic resources, Genetic distance -
خشکسالی به منزله عامل اولیه به همراه عوامل ثانویه ای مانند طغیان انواع آفات و امراض و نیز آتش سوزی در دهه های اخیر در جنگل های زاگرس موجب نابودی بسیاری از درختان به ویژه گونه بلوط ایرانی - اصلی ترین گونه درختی تشکیل دهنده جنگل های زاگرس- شده است. در این پژوهش، تفاوت ژنتیکی 51 درخت سالم و آسیب دیده بلوط ایرانی دانه زاد (Quercus brantii Lindl.) از جنگل خاییز با استفاده از دو نشانگر مولکولی ISSR و EST_SSR به ترتیب با چهار و پنج آغازگر بررسی شد. نتایج نشانگر مولکولی ISSR نشان داد که درصد چندشکلی و تنوع ژنتیکی کل درختان بلوط ایرانی به ترتیب حدود 83/95 درصد و 40/0 و مقادیر تنوع ژنتیکی برای جمعیت درختان سالم بیشتر از درختان آسیب دیده است. همچنین براساس نتایج تجزیه واریانس مولکولی تنها 82/6 درصد تفاوت ژنتیکی در بین دو جمعیت درختان سالم و آسیب دیده وجود داشت. از بین آغازگرهای بررسی شده، آغازگر 1IS با داشتن بیشترین درصد صحت (3/83 درصد)، از قدرت تفکیک بیشتری برای جداسازی درختان سالم و آسیب دیده برخوردار بود. نتایج نشانگر EST-SSR نیز نشان داد که جمعیت درختان سالم هتروزیگوتی بیشتری داشتند و گونه بلوط با استفاده از همه آغازگرها نقص هتروزیگوتی نشان داد. تفاوت ژنتیکی بین جوامع سالم و آسیب دیده نیز بسیار کم بود (011/0)، اما آغازگر FIR031 بیشترین فاصله ژنتیکی را با دیگر آغازگرها نشان داد. با توجه به نتایج می توان گفت تنوع ژنتیکی، نقش موثری در سازگاری به تنش خشکی در درختان سالم بلوط ایرانی دارد. همچنین استفاده از نشانگرهای مناسب برای شناسایی درختان مادری با ارزش ژنتیکی بیشتر، راهکاری برای افزایش موفقیت جنگلکاری هاست.کلید واژگان: جنگل زاگرس, خشکیدگی بلوط, ساختار ژنتیکی, سازگاری, هتروزیگوتیDrought as a primary factor along with other secondary factors such as outbreaks of pests and diseases as well as fires in recent decades in the Zagros forests have destroyed many trees, especially Quercus brantii as dominant tree species in Zagros forests.. So, genetic variability of 51 healthy and declined trees of Quercus brantii in Khaeez forests was evaluated by two molecular markers; 4 and 5 primers of EST-SSR and ISSR markers, and 28 and 15 band fragments were amplified, respectively. Results of ISSR markers showed that polymorphism percentage and genetic diversity of all Q. brantii trees were 95.83% and 0.40, respectively and genetic diversity value was higher in healthy trees population than declined. Also, only 6.82 of genetic differentiation was observed between two populations of healthy and declined trees based on molecular variance analysis (AMOVA). ISSR1 showed the highest accuracy (83.3%) for distinctive healthy and declined trees compared to other ISSR primers. Results of EST-SSR also showed higher heterozygosity in healthy trees and there was heterozygote deficiency Q. brantii by using all primers. Also, genetic differentiation was very low between healthy and declined trees and FIR031 showed the highest value compare to other primers. In conclusion, results suggest that genetic diversity had an important role in adaptation to drought stress of healthy Q. brantii trees. Moreover, using appropriate markers for identifying mother trees with high genetic value can be considered for improving the reforestation.Keywords: adaptation, Heterozygoty, Oak dieback, Rehabilitation, Zagros forests
-
مقایسه برخی صفات فیزیولوژیک بنه Pistacia atlantica و کلخونگ P. khinjuk تحت تاثیر سخت واره شدن و سرما
در این تحقیق به منظور درک بهتر سازوکارهای فیزیولوژیک تحمل به سرما در طی فرایند سخت واره شدن در دو گونه بنه و کلخونگ دو مجموعه آزمایش اجرا شد. در آزمایش اول، برای سخت واره شدن، نهال ها در دو مرحله و هر مرحله به مدت دو هفته با دمای روز، شب و دوره نوری متفاوت قرار گرفتند و سپس مشخصه های کلروفیل و فلورسانس کلروفیل اندازه گیری شد. در آزمایش دوم، اندام ساقه و برگ نهال ها تحت سه تیمار دمایی (4+ (کنترل)، 20- درجه سانتی گراد به مدت یک و دو ساعت) قرار گرفتند و نرخ نشت الکترولیت و محتوای نسبی آب در آنها اندازه گیری شد. نتایج آزمایش اول مشخص کرد که در طی سخت واره شدن به سرما مقدار کاهندگی فتوشیمیایی (46 درصد) و سرعت انتقال الکترون (44 درصد) کاهش یافت، اما در نهال های بنه 30 درصد بیشتر از گلخونک بود. در آزمایش دوم آشکار شد که محتوای نسبی آب و نرخ نشت الکترولیت برگ (8 درصد و 11 درصد) در طی سازگاری به سرما افزایش یافت. همچنین نرخ نشت الکترولیت ساقه با کاهش دما تنها در گونه کلخونگ افزایش یافت (44 درصد). در واقع گونه بنه با کاهش محتوای نسبی آب در طی سخت واره شدن توانست عملکرد فتوسیستم II را حفظ کند و مقاومت بیشتری به سرما نشان دهد. نتایج این تحقیق نشان داد که با اندازه گیری مشخصه های فلورسانس کلروفیل می توان گونه ها یا ژنوتیپ های مقاوم به سرما را شناسایی کرد.
کلید واژگان: سخت واره شدن, زاگرس, فلورسانس کلروفیل, نرخ نشت الکترولیتAmong the different species of Pistacia genus, P. atlantica is more distributed in cold area than P. khinjuk. In this study, in order to illustrate the physiological mechanisms of cold tolerance under acclimation phenomenon, two experiments were established. First experiment was conducted to induction of acclimation on seedlings at two stages and each stage was done for two weeks with different photoperiods. Then chlorophyll and florescence's chlorophyll was measured. For second experiment, leaves and stems of seedlings were exposed to three levels of temperature, +4°C (control), -20°C in one hour and -20°C in two hours. For this purpose, we measure relative water content (RWC) and electrolyte leakage (EL). Results of first experiment showed that 44% electron transport rate and 46% photochemical quenching was significantly reduced. This reduction in P. atlantica was grater by 30% compared to P. khinjuk. Second experiment results revealed that leaf RWC and EL increased during cold acclimation to be 8 and 11%, respectively. In addition, stem EL increased only in P. khinjuk (44%). In fact, P. atlantica due to decreasing of RWC during acclimation was able to maintain the photosystem efficiency and showed more resistance to cold stress. According to our findings, we can identify cold-resistant species or genotypes by measuring the florescence's chlorophyll.
Keywords: chlorophyll fluorescence, Electrolyte leakage, Hardening, Zagros -
در این پژوهش تنوع زیستی، اشکال زیستی و کورولوژی در گروه های اکولوژیک مختلف در جنگل های منطقه حفاظت شده دنای غربی با مساحت 600 هکتار بررسی شد. در این پژوهش 50 قطعه نمونه، 450 مترمربعی به ابعاد 30 ×15 متر به صورت منظم- تصادفی پیاده شد. نتایج آنالیز TWINSPAN نشان داد که چهار گروه اکولوژیک آوندول-کمای بیابانی (گروه اول)، گوش بره (گروه دوم)، جاشیرستان (گروه سوم) و ارس-چویلستان (گروه چهارم) به ترتیب از ارتفاع پایین به بالا در منطقه حفاظت شده دنای غربی حضور دارند. شاخص های مختلف تنوع زیستی آلفا در بین گروه های اکولوژیک تفاوت معنی داری نداشتند، هرچند که غنا در گروه اکولوژیک چهارم کمترین مقدار بود. نتایج تنوع بتا نیز نشان داد که گروه اول دارای بیشترین و گروه چهارم دارای کمترین مقدار تنوع بتا است. بررسی شکل زیستی نشان داد که درصد فراوانی گونه های تروفیت در گروه های اول و دوم نسبت به گروه سوم و چهارم بیشتر، اما برعکس نسبت فانروفیت در آنها کمتر است. از طرف دیگر، گروه چهارم دارای بیشترین کوروتیپ ایرانی - تورانی و کمترین درصد کوروتیپ ایرانی - تورانی و اروپایی - سیبریایی را داشت. به طورکلی نتایج مشخص کرد که با توجه به تنوع بتای بالا در گروه اکولوژیک آوندول-کمای بیابانی (گروه اول) می بایست موردحفاظت بیشتری از نظر تنوع گونه های گیاهی قرار گیرد و نیز بر اساس کوروتیپ و شکل زیستی این گروه در منطقه ای با شرایط خشک تر نسبت به دیگر گروه های اکولوژیک قرار دارد.کلید واژگان: اجتماعی- اقتصادی, دیمتل, زاگرس, مدیریت مشارکتی و مردم محلیStudy on different parameters of vegetation, especially, on ecological groups can help us to understand environmental factors affecting it. In order to studying of biodiversity, life forms and chorology in different ecological groups in protected area of western Dena forests with 600 ha area were done. Then 50 plots of 450 m2 with dimensions 15×30 meters were established by random-systematic method. TWINSPAN analysis results showed that there were four ecological groups, Smyrnieto-Schumanniatum (first group), Phlometum olivieri (second group), Prangoetum ferula (third group) and Junipereto – Ferulagatum (fourth group) in this area from low to high altitudes, respectively. Different parameters of alpha biodiversity between groups were not significant, although richness value of fourth group was lowest. Beta biodiversity results showed that first group and fourth groups had highest and lowest amount. Also results of life form showed that the first and second groups had higher amount of Therophyt, but phanerophyt species of third and fourth groups were higher than other two groups. On the other hand, fourth ecological groups had the lowest Irano- touranian chorotype and the highest Irano- touranian and Euro-Siberian chorotype. In addition, results showed that first group should be conserved in aspect of plant diversity. Also climate of this group is drier than other ecological groups.Keywords: Altitude, Beta diversity, Ecological group, Life form, Zagros forests
-
سابقه و هدفیکی از راهکارهای درختان برای مقابله با خشکی و بیماری ها، تغییرات فنوتیپی مناسب در برگ و روزنه می باشد. همچنین درخت مادری می تواند فنوتیپ نتاجش را تا حدودی کنترل نماید و در نتیجه مقاومت شان را نسبت به تنشهای محیطی تحت تاثیر قرار دهد. در این تحقیق اثرات کمبود آب و عامل بیماری زای باکتریایی که سبب خشکیدگی درختان بلوط ایرانی در جنگل های استان کهگیلویه و بویراحمد گردیده است، بر صفات برگ و روزنه نتاج حاصل از درختان سالم و خشکیده مورد مقایسه قرار گرفت.مواد و روش هابه منظور تاثیر درختان مادری، بذر 4 درخت سالم و 4 درخت خشکیده از منطقه حفاظت شده خاییز جمع آوری گردید و در داخل 320 گلدان کاشته شدند. پس از رشد نهال ها، ابتدا باکتری Brenneria quercina به نیمی از نهال ها یا نتاج حاصل از درختان سالم وخشکیده تلقیح شد. پس از گذشت 40 روز نیمی از نهال های تلقیح شده و نیمی از نهال های تلقیح نشده تحت تنش کمبود آب قرار گرفتند، به طوری که به مدت سه هفته آبیاری نشدند اما بقیه نهال ها به طور کامل آبیاری شدند. سپس برگ نها لها در شهریورماه برداشت گردید و صفات مورفولوژیک برگ و روزنه آنها به وسیله نرم افزار Image j 1.43 اندازه گیری شدند. سپس داده ها به صورت آزمایش فاکتوریل 2×2×2 (2 سطح باکتری، 2 سطح آبیاری و 2 سطح درخت مادری یا ژنوتیپ) در قالب طرح کاملا تصادفی با بررسی اثرات ساده و متقابل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و مقایسات میانگین انجام گرفت.یافته هانتایج نشان داد که اثر باکتری بر هیچ یک از ویژگی های روزنه معنی دار نمی باشد اما عرض روزنه و عرض دهانه روزنه در نهالهای تحت تنش کمبود آب کوچک تر از نهال های به طور کامل آبیاری شده بود. همچنین نتاج حاصل از درختان خشکیده هم عرض روزنه کوچکتری داشتند. نتایج برهمکنش خشکی در درخت مادری نیز نشان داد که تنش کمبود آب باعث کاهش معنی دار محیط روزنه و پهنای برگ در نتاج سالم می گردد اما در نتاج درختان خشکیده، تعداد دندانه و رگبرگ پس از تنش کمبود کاهش معنی دار یافت که در نتاج درختان سالم تغییر معنی دار نداشت. همچنین تاثیر باکتری بر نتاج حاصل از درختان سالم و خشکیده یکسان نبود، به طوری که محیط، مساحت، طول روزنه و محیط و زاویه قاعده برگ در نهال های تلقیح نشده حاصل از درختان سالم بزرگ تر بود اما پس از تلقیح باکتری مساحت روزنه در نتاج درختان سالم کاهش و طول روزنه در نتاج درختان خشکیده افزایش معنی دار یافت. همچنین تلقیح باکتری باعث کاهش معنی دار مساحت برگ در نتاج درختان خشکیده شد اما بر نتاج درختان سالم تاثیری نداشت. برهمکنش سه گانه باکتری، آبیاری و درخت مادری بر عرض دهانه روزنه نیز معنی دار بود و خشکی باعث کوچک شدن عرض دهانه روزنه در نتاج درختان سالم شد اما باکتری تاثیر منفی نداشت. در مورد نتاج درختان خشکیده هر چند تفاوت معنی دار نبود اما اندازه آن کوچک تر از نتاج درختان سالم بود.نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان داد که در نتاج درختان سالم برگ و روزنه بزرگ تر می باشد که توانایی آنها در تولید و فتوسنتز بیشتر نشان می دهد. همچنین تاثیر منفی تنش کمبود آب بر روزنه و برگ بیشتر از اثر باکتری بود که می تواند تاثیر بیشتر تنش خشکی را نسبت به عامل بیماری زا در خشکیدگی بلوط را نشان دهد. همچنین نتاج حاصل از ژنوتیپ های درختان سالم توانستند با کوچک نمودن اندازه برگ و روزنه از تبخیر و تعرق در زمان تنش کمبود آب بکاهند و این کوچک شدن ابعاد روزنه در زمان تلقیح باکتری هم مشاهده شد. اما نتاج درختان خشکیده برعکس طول روزنه افزایش یافت و باعث حساسیت بیشتر آنها نسبت به تنش کمبود آب و عامل بیماری زا گردید.همچنین این مطالعه نشان داد که مطالعه صفات روزنه و برگ می تواند در شناسایی ژنوتیپ های بردبار به خشکی و باکتری کمک نماید.کلید واژگان: باکتری Brenneria quercina, خشکیدگی, زاگرس, نهالBackground And ObjectivesOne of the defense response strategies of trees against drought and pathogens is phenotypic variations of leaf and stomata. Also a certain mother tree can partly control phenotype of its offspring, and consequently, affect their tolerance to environmental stress. Therefore, in this study the effects of water deficit and bacterial pathogen on leaf and stomatal traits of healthy and dried trees, causing dieback of brant's oak in Kohgilouye and Boyer-Ahmad province, has been investigated.Materials And MethodsSeeds of 4 healthy and 4 infected trees were collected from Khaeiz conserved area and planted into 320 pots to assess the effect of mother tree. After growing of seedlings, bacteria of Brenneria quercinia was inoculated to half of seedlings originated from both healthy and infected mother trees. After 40 days, half of the inoculated and non-inoculated seedlings, treated under water deficit for three weeks and the rest of them received full irrigation. Then, leaves of seedlings were harvested in September and leaf and stomata traits were measured by Image j 1.43 software. After that, the experiment was performed in a completely random design analyzed and the treatments were laid out in 2*2*2 (2 levels bacteria, 2 levels irrigation, 2 levels mother trees or genotype) and also the mean comparisons tests were done.ResultsResults showed that the effect of bacteria is not significant on any stomata traits, but stomata width and stomata pore width were smaller in seedlings of water deficit treatment than fully irrigate seedlings. Also seedlings of dried trees had smaller stomata width. Water deficit caused to significant decrease of stomata perimeter and leaf width of half-sibling healthy trees, but number of leaf teeth and vein of half-sibling dried trees were decreased under water deficit treatment that they were not significant for half-sibling healthy trees. The affect of bacteria was not similar on half-sibling of healthy and dried trees, so that perimeter, area and length of stomata and perimeter and base angle of leaf in non-inoculated seedlings of healthy trees were larger but after inoculation stomata area of half-sibling healthy trees were decrease and stomata length increased significantly. Inoculation of bacteria also leads to significant decrease of leaf area in half-sibling dried trees but it did not have any affect on half-sibling healthy trees. Triple interaction of irrigation, bacteria and mother trees was significant for stomata pore width, as so, seedlings of healthy trees showed smaller stomata pore width under water deficit treatment, but bacteria has not negative effect on it. For seedlings of dried mother trees, these differences were not significant at any treatments, but size of it was smaller than seedlings of healthy mother trees.ConclusionResults of this study showed that half-sibling healthy trees have larger leaf and stomata traits. It demonstrated that these seedlings have more ability to production and photosynthetic capacity. Also the water deficit had more negative effect than bacteria on decline of oak. Also half-sibling of healthy trees under water deficit condition could reduce evaporation with decreasing size of leaf and stomata traits. This decreasing size of stomata were observed under inoculation of bacteria, in contrary the offspring's of drought affected trees exhibited longer stomata than controls that made them more susceptible to water deficit stress and pathogen agent. Also it has been demonstrated that stomata and leaf characteristics can conducted to identification of drought and bacterial disease resistance genotypes.Keywords: bacteria of Brenneria quercina, Decline, seedling, Zagros
-
خشکی از جمله تنش های محیطی مهم است که بر رشد و نمو گیاهان اثر منفی می گذارد و از آن جایی که جنگل های زاگرس با اقلیم مدیترانه ای جز جنگل های خشکی گرا هستند، به این منظور تاثیر تنش خشکی بر روی صفات رویشی و فیزیولوژیک و جذب عناصر در دو گونه ی بلوط (برودار و وی ول) بررسی شد. برای انجام این آزمایش، تیمار در 4 سطح کنترل و تنش خشکی اعمال شد. نتایج این مطالعه نشان داد که تنش خشکی تاثیرات منفی بر پارامتر های رویشی، مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی در دو گونه بلوط مورد نظر داشت، به طوری که اکثر پارامترهای رویشی و فیزیولوژیکی کاهش یافت اما نرخ نشت الکترولیت اندامها افزایش یافت. نتایج جذب عنصر نیز نشان داد که تنش خشکی باعث افزایش میزان پتاسیم در ریشه و ساقه گردید. نتایج نشان داد که میزان شاخص تحمل نیز در گونه بلوط ایرانی در تمام پارامتر های مورد مطالعه به جز وزن تر و خشک برگ بیشتر از گونه وی ول می باشد. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که گونه بلوط ایرانی نسبت به گونه وی ول با جذب سدیم کمتر برگ و در نتیجه نسبت سدیم به پتاسیم کمتر و نیز کاهش تعداد برگ توانست مقاومت بهتری را نسبت به تنش خشکی از خود نشان دهد.کلید واژگان: بلوط ایرانی, تنش خشکی, جذب عناصر, وی ولDrought is the one of the major environmental stresses that it has a negative effect on plant growth. The Zagros forests with Mediterranean climate are dry forests, So that, for this purpose, the effect of drought stress on growth and physiological traits and nutrient uptake in two species of Quercus (Brantii and Libani) were investigated. øFor doing this experiment, the treatment wase 4 levels includes of control and drought stress. The results showed that drought stress had negative effects on growth, morphological and physiological parameters of two oak species, so that most of parameters decreased but electrolyte leakage rate of organs were increased. Results of nutrient uptake also showed that K uptake rate of root and shoot was increased under drought stress. The results showed that stress tolerance index (STI) of Q. Brantii for all parameters except of fresh and dry weight of leaf were higher than Q. Libani. Overall, these results indicated that the Q. Brantii could show more resistant to drought stress than Q. Libani, which may be due to lower Na uptake rate of leaves and so Na/K ratio and number of leaf.Keywords: Quercus Brantii, drought stress, nutrient uptake, Quercus Libani
-
مجله جنگل ایران، سال نهم شماره 3 (پاییز 1396)، صص 399 -409باکتری هایی که بر رشد و عملکرد گیاه اثرات مثبت دارند و به آنها ریزوباکتری های محرک رشد گیاه (PGPR) می گویند، می توانند در احیای نهال های جنگلی کمک شایانی کنند. در این تحقیق ابتدا باکتری های محلول کننده فسفات از خاک جنگلی یاسوج استخراج شد. از 5 نمونه خاک، 10 جدایه حل کننده فسفات جداسازی شد؛ از این میان 2 جدایه که بیشترین توانایی را در انحلال فسفات داشتند، انتخاب و پس از خالص سازی با استفاده از روش های رنگ آمیزی و آزمایش های بیوشیمیایی شناسایی شدند که شامل باکتری های Microbacteriumaurantiacum وStreptomyces cinereorectus بودند. سپس به منظور بررسی اثر باکتری های محرک رشد بر عملکرد نهال های بلوط ایرانی، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در گلخانه دانشگاه یاسوج انجام گرفت. تیمار آزمایش شامل باکتری های محرک رشد در چهار سطح (عدم تلقیح (کنترل)، باکتری M. aurantiacum، باکتری S. cinereorectus و ترکیب این دو باکتری) بود. نتایج تاثیر باکتری های محرک رشد بر نهال ها نشان داد که کلیه صفات رویشی به جز ارتفاع نهال و نسبت وزن اندام هوایی به زمینی تحت اثر ساده فاکتور باکتری معنی دار بودند. رویش و عملکرد نهال های بلوط ایرانی تلقیح شده با کلیه تیمارهای باکتری (M. aurantiacum، S. cinereorectus و ترکیب دو باکتری M. aurantiacum × S. cinereorectus) از نهال های شاهد بیشتر بود؛ اما تاثیر ترکیب دو باکتری بر وزن تر ساقه و برگ به طور معنی داری کمتر از تیمار با هر یک از باکتری ها بود. به طور کلی می توان گفت استفاده از کودهای بیولوژیک به خصوص باکتری M.aurantiacumبه رشد بیشتر نهال ها در سال های اول استقرار و در نتیجه موفقیت بیشتر جنگلکاری ها کمک می کند.کلید واژگان: باکتری محرک رشد, تلقیح, زاگرس, کود زیستی, نهالThe bacteria species that have positive effects on plant growth and performance, which is called plant growth promoting rhizobacteria (PGPRs), can help or play a crucial role in reforestation programs. For this purpose, phosphate solubilizing bacteria were isolated from soil of Yasuj forests, Iran in this study. Ten isolates of phosphate solubilizing were extracted from five soil samples. Two out of ten bacteria strains with highest phosphate solubilizing activity were selected. The results of gram staining and other biochemical tests illustrated that those bacteria were identified as Microbacterium aurantiacum and Streptomyces cinereorectus. In order to study the effect of PGPR bacteria on growth performance of Brants oak seedlings, an experiment as completely randomized block design was done in greenhouse conditions. Treatments consist of four seedlings groups of non-inoculated (control), inoculated by M. aurantiacum, inoculated by S. cinereorectus and inoculated by a mixture of both strains. The results of analysis of variance of the effect of PGPR bacteria strains on growth performance of oak seedlings revealed that all studied traits with exception of stem length and shoot to root ratio were significantly affected by bacterial treatment. So that, inoculated plants showed better growth performance compared to the control treatment, but plants treated with both strains had lower stem and leaf fresh weights in comparison with pure inoculated plants. It can be concluded that the application of biofertilizers especially M. aurantiacum might be conducted to increase the growth and subsequent establishment of seedlings in the first year resulted in successful reforestation.Keywords: Biofertilizer, Inoculation, Plant growth promoting rhizobacteria (PGPR), Seedling, Zagros
-
به منظور بررسی تنوع مورفولوژیکی برگ و میوه جمعیت های مختلف گلابی وحشی (Pyrus glabra)، نمونه های برگ و میوه تعداد 48 پایه از چهار جمعیت از این گونه در ارتفاع 2150 متر از سطح دریا (تنگ سرخ)، 2250 متر (وزگ)،2450 متر (گرگو) و 2550 متر (ماه پرویز) واقع در حوزه شهرستان بویراحمد نمونه برداری شد. سپس 16 صفت کمی و کیفی مربوط به خصوصیات مورفولوژیک برگ و میوه اندازه گیری شد. از بین پارامترهای مورد مطالعه، صفات طول پهنک، طول دمبرگ، عرض پهنک در 1/0 و 9/0 طول برگ، حداکثر عرض پهنک، طول نسبی دمبرگ، شکل برگ، سطح برگ و قطر بزرگ و کوچک میوه در بین جمعیت های مختلف تفاوت معنی داری را با یکدیگر نشان دادند. تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که صفاتی مانند حداکثر عرض پهنک، طول پهنک برگ، وزن خشک برگ، زاویه نوک برگ و سطح ویژه برگ بیشترین نقش را در گروه بندی ایفا کردند. همچنین صفات زاویه نوک برگ، وزن خشک برگ و سطح برگ دارای بیشترین ضریب تغییرات بودند. نتایج تجزیه وتحلیل تشخیصی نشان داد که صفات شکل برگ و قطر بزرگ میوه صفات تاثیرگذار در جداسازی جمعیت ها بودند. به طور کلی از صفات شکل قاعده برگ و قطر بزرگ میوه که در برابر تغییرات محیطی تغییرپذیری کمتری دارند می توان به عنوان صفات مناسبی برای شناسایی و تفکیک ژنوتیپ های گونه گلابی وحشی استفاده کرد.کلید واژگان: تجزیه چند متغیره, جنگل های زاگرس, صفات مورفولوژیک, گلابی وحشیIranian Journal of Rangelands Forests Plant Breeding and Genetic Research, Volume:25 Issue: 1, 2017, PP 172 -185To examine morphological variability of leaves and fruits of wild pear (Pyrus glabra) among different populations, leaf and fruit samples of 48 trees from four populations at altitude of 2150 m above sea level (Tange Sorkh), 2250 m (Vezg), 2450 m (Gorgo) and 2550 m (Mahparviz) located in Boyer Ahmad city, Iran, were collected. Then, 16 quantitative and qualitative leaf and fruit morphologic traits were recorded. Analysis of variance showed that among the studied parameters, lamina length, petiole length, lamina width at 0.1 and 0.9 of leaf lengths, maximum width of lamina, relative length of petiole, leaf shape, small and large diameter of fruit showed significant differences among the populations. Results of principal components analysis showed traits such as maximum width of lamina, lamina length, leaf dry weight, leaf tip angle, and leaf specific surface, played the most important role in grouping the genotypes and populations. In addition, leaf tip angle, leaf dry weight, and leaf surface had the highest coefficient of variation. Results of discriminate analysis showed that effective traits in isolation of the populations including leaf shape and fruit large diameter. Finally, leaf base shape, and large diameter of fruit remained unchanged resisting environmental changes (less variability) can be used as good traits to identify and separate genotypes of wild pear.Keywords: Morphological traits, multivariate analysis, wild pear, Zagros forests
-
تاثیر افزایش سرب (سرب کلرید) در محیط کشت آبی تا 15، 45 و 90 میلی گرم در لیتر با EDTA، بر برخی ویژگی های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی نهال های یک ساله دو گونه صنوبر شالک و سپیدار بررسی شد. شش هفته پس از قرار گرفتن در غلظت هدف، مقدار سرب، زی توده، مقدار نسبی آب، میزان نشت الکترولیت ها، قندهای محلول، پرولین، مالون دی آلدهید و رنگدانه های فتوسنتزی در اندام های مختلف اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که افزایش سرب در محیط کشت در مدت بررسی، میزان سرب را در نهال ها افزایش داد؛ اما بر وزن زی توده آن ها تاثیر نداشت. در هر دو گونه تجمع سرب در ریشه بیشتر از برگ بود. گونه شالک محتوای آب بیشتر و غلظت قند محلول کمتری نسبت به گونه سپیدار دارد. غلظت قندهای محلول، با افزایش سرب در هر دو گونه تا 5/1 برابر افزایش یافت؛ اما غلظت پرولین، تنها در شالک در غلظت زیاد سرب تا دو برابر افزایش نشان داد و در سپیدار ثابت ماند. نهال های شالک قرار گرفته در تیمار شدید سرب، افزایش میزان نشت الکترولیت ها را نشان دادند؛ اما مقدار مالون دی آلدهید آن ها تغییر نکرد. مقدار رنگدانه ها نیز با تیمار سرب تغییر نکرد و تنها نسبت کلروفیل a/b در گونه شالک در تیمار شدید افزایش یافت. در مجموع، هر دو گونه مقادیر زیادی از سرب را در اندام های خود انباشته کردند؛ اما به نظر می رسد گونه شالک، دست کم با توجه به افزایش نفوذپذیری غشای سیتوپلاسمی، افزایش پرولین و نسبت کلروفیل a/b حساسیت بیشتری به این فلز سمی در مقایسه با سپیدار داشته باشد.کلید واژگان: فلزات سنگین, صنوبر, گیاه پالایی, مقدار نسبی آب, نفوذپذیری غشاThe effects of lead (PbCl2) increment, under hydroponic conditions up to 15, 45 and 90 mg/l in presence of EDTA, on some physiological and biochemical traits of one year old saplings of P. nigra and P. alba, were investigated. Six weeks after establishing in target concentration, the amount of lead, biomass, water, soluble sugars, proline, electrolyte leakage, malondialdehyde, and pigments were assessed in different organs. The results revealed that with increasing lead concentration in culture medium in the studied period, the amount of lead in saplings increased, but no effect was observed on their biomass. In both species the magnitude of lead accumulation in root was higher than leaf. P. nigra had more water and less soluble sugars than P. alba. The concentration of soluble sugars increased up to 1.5 times with lead increment in both species, but proline content increased only in P. nigra up to 2 times and remained constant in P. alba. Elevation of electrolyte leakage in saplings of P. nigra in excess lead treatment was accompanied by no change in malondialdehyde content. Concentrations of pigments were not affected by lead, and only the ratio of chlorophyll a to b in P. nigra increased in high lead concentration. In general both species accumulated high extent of lead in their organs. But it seems that P. nigra, at least with respect of enhancing plasma membrane permeability, increasing proline and the ratio of chlorophyll a to b, was more sensitive to this toxic metal in compare with P. alba.Keywords: Heavy metals, Poplar, Phytoremediation, Relative water content, Membrane permeability
-
مقدمهگونه هایی که در محدوده جغرافیایی وسیعی پراکنش دارند، دارای رنج وسیعی به مقاومت به سرما می باشند. درختان مناطق معتدل باید در مقابل دماهای یخبندان به ویژه سرمای زودرس و زمستان سازگاری نشان دهند. یکی از راهکارهای مقاومت به سرما از طریق کاهش طول روز و دما در طی فرآیند سازگاری انجام می گیرد. از طرفی پرونانس یک گونه می تواند یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در مقاومت به سرما باشد. لذا در این پژوهش تاثیر تنش سرما بر تغییرات فیزیولوژیکی سه پرونانس بنه در زاگرس جنوبی بررسی گردید تا مقاوم ترین پرونانس معرفی گردد.مواد و روش هابذور سه پرونانس واقع در مارگون، نورآباد و یاسوج از زاگرس جنوبی جمع آوری شدند و در داخل گلدان کاشته شدند. پس از سبز شدن نهال ها، آن ها در معرض دو مرحله فرآیند سازگاری به مدت 4 هفته قرار گرفتند که این کار با شبیه سازی دمای روز و شب و طول دوره نوری در طی ماه های شهریور تا آبان ماه یاسوج انجام شد. سپس شاخص های عملکرد فتوسیستم و محتوای کلروفیل برگ اندازه گیری شد. پس از هر مرحله سازگاری، اندام برگ و ساقه نهال ها در سه تیمار دمایی C4 (کنترل) ، C20- به مدت یک ساعت و C20- به مدت دو ساعت قرار گرفتند. سپس محتوای نسبی آب و نرخ نشت الکترولیت برگ و ساقه اندازه گیری شد. پژوهش حاضر به صورت آزمایش فاکتوریل با سه فاکتور پرونانس (3 سطح) ، تیمار دمایی (3 سطح) و سازگاری (2 سطح) در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد.نتایجنتایج نشان داد که با کاهش دما نرخ نشت الکترولیت افزایش یافت که این افزایش در پرونانس نورآباد بیشترین مقدار بود. همچنین کاهش محتوای نسبی آب ساقه در سازگاری دوم پرونانس یاسوج و مارگون مشاهده شد. محتوای کلروفیل، ماکزیمم عملکرد فتوسیستم II و سرعت انتقال الکترون در پرونانس نورآباد کمتر از دو پرونانس دیگر بود. همچنین در طی سازگاری به سرما نیز کلیه مولفه های فلورسانس کلروفیل به جز سرعت انتقال الکترون کاهش معنی دار یافتند.نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان داد که اندازه گیری نرخ نشت الکترولیت و عملکرد فتوسیستم می تواند در شناسایی پرونانس های مقاوم به سرما موثر باشد. نهال های پرونانس نورآباد حساس ترین و مارگون مقاوم ترین بودند که می تواند به دلیل ارتفاع بالاتر و اقلیم سردتر پرونانس مارگون باشد.کلید واژگان: بنه, پارامترهای فلورسانس کلروفیل, مبدا بذر, سازگاریBackground and objectivesPlant species with wide geographic ranges, exhibit high tolerance to cold stress. Trees in temperate regions must cope with freezing temperatures, especially in late autumn and winter. One of the mechanisms to tolerate cold stress is through decreasing photoperiod and temperature during acclimation. In addition, provenance of a species could be one of the main factors contributing to cold resistance. Therefore, in the present study, the effect of cold stress on physiological responses of Pistacia atlantica seedlings from three provenances was investigated in southern Zagros to select the most cold-resistant provenance.
Material andmethodsSeeds of three provenances, namely Margon, Noor Abad and Yasuj, from southern Zagros, were collected and planted in pots. After germination of seeds, induction of acclimation was carried out at two stages for four weeks. This was accomplished through the simulation of temperature and photoperiod of Yasuj region from September to November. Following that, the indexes of photosystem efficiency and chlorophyll content were measured. After each acclimation stage, leaves and stems of seedlings were exposed to three levels of temperature, +4°C (control), -20°C for one hour, and -20 for two hours. Then, relative water content (RWC) and electrolyte leakage (EL) of stems and leaves were measured. This study was conducted as a factorial with three factors of provenance (three levels), cold treatments (three levels) and acclimation (two levels), adopting a completely random design.ResultsThe results showed that EL increased with decreases in temperature and this increase was the highest in the case of the Noor Abad provenance. In addition, the stem RWC of Yasuj and Margoon provenances decreased in the second cold acclimation stage. Chlorophyll content, photosystem efficiency and electron transport rate were lower in Noor Abad provenance, compared with other two provenances. Moreover, except the electron transport rate, all fluorescence parameters significantly decreased during the cold acclimation.ConclusionThe results showed that measuring EL and fluorescence parameters could be a useful indicator for identifying cold-tolerant provenances. The seedlings of Noor Abad provenance exhibited the least and Margoon provenance showed the highest resistance to cold stress. This could be due to high altitude and cold climate of Margoon provenanceKeywords: Pistacia atlantica, Fluorescence Chlorophyll parameters, Provenance, Acclimation -
پژوهش پیش رو برای بررسی زادآوری گونه های درختی و درختچه ای و ارتباط آن با عامل های محیطی مختلف در منطقه حفاظت شده دنا انجام شد. پنجاه قطعه نمونه 450 متر مربعی به طور منظم-تصادفی با ابعاد شبکه 500 × 250 متر پیاده شدند. سپس زادآوری گونه های مختلف در سه طبقه ارتفاعی (کمتر از 30 ، 30 تا130 و بیشتر از 130 سانتی متر) شمارش شد. نتایج نشان داد که زادآوری گونه های مختلف تحت تاثیر عامل های محیطی مختلف قرار دارد و در بین عامل های فیزیوگرافیکی، ارتفاع بیشترین تاثیر را بر زادآوری دارد؛ به طوری که با افزایش ارتفاع از سطح دریا، زادآوری بلوط، دافنه و راناس کاهش یافت، اما زادآوری ارژن و شن افزایش یافت. همچنین زادآوری بلوط و راناس در جهت شمالی و شیب متوسط بیشتر بود. نتایج عامل های خاکی نیز نشان داد که میزان نیتروژن خاک ارتباط مثبت با زادآوری راناس و ارتباط منفی با زادآوری شن داشت. نتایج همبستگی بین گونه ها نیز نشان داد که اجتماعات گیاهی بلوط و راناس با یکدیگر در ارتفاع پایین، اما اجتماع گیاهی ارژن و شن با یکدیگر در ارتفاع بالا حضور داشتند. همچنین زادآوری گونه های بنه و بادامک نیز با یکدیگر انجام شده است. با توجه به نتایج می توان دریافت که عامل های محیطی، انسانی و نیز رقابت گونه ها با یکدیگر می توانند بر فراوانی زادآوری گونه های مختلف جنگلی تاثیرگذار باشند.کلید واژگان: جنگل های زاگرس, زادآوری, عامل های خاکی, عامل های فیزیوگرافیکیConcerning the importance of tree and shrub regeneration and its effect on the feature of forests, the present study was designed to evaluate the regeneration of forest species and its relationship with environmental factors in Dena protected area. To this aim, 50 plots of 450 m2 each were selected in a randomly- systematic design based on a 500 × 250 m grid. Then the regeneration of species in three different height classes ( 130 cm) was counted. The results showed that the regeneration of different species was affected by various environmental factors. Among the physiographic factors, height had the greatest impact on regeneration, i.e. increasing the height from sea level leads to reducing the regeneration of Quercus brantii, Cerasus microcarpa, and Daphne mucronata, Whereas Amygdalus reuteri and Lonicera nummulariifolia showedincrease ofregeneration. However, the regeneration of Q. brantii and C. microcarpawas was higher in medium slopes on northern aspects. The results of soil elements also showed positive correlation between that soil nitrogen levels were with C. microcarpa regeneration and negatively correlated between L. nummulariifolia and soil nitrogen levels. On the other hand the correlation results revealed that the association of Q. brantii and C. microcarpa occurs jointly in low altitudes, while association of A. reuteri and L. nummulariifolia jointly occurs across high altitudes. Also regenerations of Pistacia atlantica and A. scoparia were observed to be jointly, similar to those of A. orientalis and L. nummulariifolia. Finally, the anthropogenic and environmental factors as well as the competition between species are concluded to affect the regeneration of variety of forest species.Keywords: Zagros forests, regeneration, edaphic factors, physiographic factors
-
ویژگی های ریختاری گیاهان که به طور گسترده در مطالعات سیستماتیک مورد استفاده قرار می گیرد تحت تاثیر خصوصیات ارثی و عوامل محیطی قرار می گیرد. در طبقه بندی گونه های جنس بلوط به ویژه گونه برودار اختلاف نظر زیادی بین سیستماتیک دانان وجود دارد، ارتفاع از سطح دریا یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر عوامل محیطی است. با توجه به اهمیت مطالب فوق، تعداد 400 نمونه برگی از 40 پایه درختی در منطقه آرمرده، در محدوده رنج ارتفاعی این گونه از 1580 تا 1844 متر از سطح دریا برداشت شدند. سپس تعداد 29 صفت کمی و کیفی از برگ اندازه گیری و محاسبه شدند. نتایج نشان داد که مقادیر صفات دندانه راست و چپ برگ و شکل پهنک در ارتفاع پایین کمتر از ارتفاع بالا بودند، همچنین صفت زاویه قاعده دارای همبستگی منفی و معنی دار و صفات تعداد دندانه چپ و راست، تعداد رگبرگ چپ و راست و شکل پهنک دارای همبستگی مثبت و معنی دار با ارتفاع از سطح دریا بودند. در دو طبقه ارتفاعی، شکل نوک برگ و زاویه رگبرگ اصلی و فرعی کمترین شکل پذیری را نسبت به شرایط محیطی از خود نشان دادند. پایه ها براساس تجزیه خوشه ایدر سه کلاسه مختلف قرار گرفتند و صفات جداکننده این خوشه ها حداکثر عرض پهنک، مساحت برگ، زاویه سینوسی و طول دندانه بودند. با توجه به اینکه صفات جداکننده پایه های درختی با ارتفاع از سطح دریا رابطه ای ندارند، بنابراین به نظر می رسد که اگرچه برخی تغییرات حاصل پاسخ فیزیولوژیک برگ به نوسانات محیطی می باشد، اما محتمل است وقوع لقاح بین گونه ای و درون گونه ای موجب تفکیک این پایه ها از هم شده باشد.کلید واژگان: پلاستیستی, زاگرس, سیستماتیک, هیبریداسیونMorphological characteristics of individuals are due to hereditary and environmental factors. Regarding to the importance of leaf morphology in systematics investigations and bearing up the effects of environmental variations, especially altitudinal variations on these traits, the differentiation feasibility of brant oak in a restricted altitudinal gradient is investigated. A total number of 400 leaves from 40 individual ramets in Armarde, in an altitudinal ranges from 1580 to 1844 meters above sea level were sampled and 29 quantitative and qualitative traits were measured. The results revealed that the number of teeth and the shape of leaf at lower altitudes are lesser than higher altitudes. Also, leaf base angle has a negative and significant correlation with the altitude. In two altitudinal classes, the shape of leaf tip and the angle of midrib and vein, showed the lowest plasticity and coefficient of variation with respect to environmental conditions. Ramets were classified in three different classes based on cluster analysis and the separator traits were the maximum leaf width, leaf area and sinusoidal angle. Considering the fact that the separator traits would not showed any significant association with altitude, it seems that some variations might be likely due to physiological response of leaves to environmental variations. However, it's more likely that the occurrence of inter and intra specific hybridization between brant´s oak species would culminated in separation of the individuals.Keywords: Plasticity, Zagros, Systematic, Hybridization
-
شناسایی عملکرد رویشی و زنده مانی گونه های مختلف بلوط در شرایط سخت اقلیمی جنگل های زاگرس به ویژه با گرم شدن هوا می تواند به مدیریت، حفاظت و احیاء این گونه ها کمک نماید. به این منظور بذور سه گونه بلوط زاگرس (برودار، مازودار و وی ول) از جنگل های بانه جمع آوری شدند و در زمین زراعی یاسوج کاشته شدند. سپس شاخص های رویشی اعم از قطر یقه، ارتفاع، حجم تنه، رویش ارتفاعی و قطری، تعداد برگ و درصد زنده مانی نهال ها در طی دو ماه فصل رویش (خرداد و مهر) و نیز دو سال اول رویش اندازه گیری و ثبت گردیدند. هم چنین برای بررسی ارتباط بین این صفات با صفات ریختاری برگ و صفات کیفی نهال ها، برخی شاخص ها مانند سطح برگ، سطح مخصوص برگ، تعداد جست، تعداد شاخه و خمیدگی نیز ثبت و اندازه گیری شدند. نتایج شاخص های رویشی و زنده مانی نشان داد که گونه برودار بیشترین و مازودار کمترین میزان را داشتند. هم چنین گونه وی ول به دلیل بزرگ تر بودن اندازه بذر توانست کاهش درصد زنده مانی کمتری در طی سال دوم نسبت به سال اول داشته باشد. نتایج همبستگی نیز نشان داد که نهال های با سطح برگ بزرگ تر، تعداد شاخه و خمیدگی بیشتر از رویش و زنده مانی بالاتری برخوردار بودند. بنابراین با توجه به نتایج تحقیق می توان بیان داشت که در بین گونه های مختلف بلوط غرب، نهال های گونه مازودار حساسیت بیشتری در برابر افزایش شدت و مدت دوره خشکی دارند.
کلید واژگان: برودار, مازودار, ویول, جنگلهای زاگرس, زندهمانی, تغییر اقلیم -
نشریه تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران، سال بیست و سوم شماره 2 (پیاپی 46، تابستان 1394)، صص 277 -287پروتئین ها به عنوان محصول های مستقیم ژن، نشانگرهای مناسبی در ارزیابی تنوع ژنتیکی و شناسایی پایه های مقاوم محسوب می شوند. برای بررسی پروتئین ذخیره ای بذر گونه زربین (Cupressus sempervirens) براساس فعالیت کیفی با استفاده از روش SDS-PAGE، از40 پایه درخت زربین که شامل درختان خشکیده و سالم در دو طبقه ارتفاعی بودند، نمونه برداری صورت گرفت. نتایج نشان داد که وزن مولکولی باندهای ظاهر شده بر روی الگوی الکتروفورزی باندهای پروتئینی بین 18 تا 125 کیلو دالتون متفاوت بود. نتایج تجزیه خوشه ایو تابع تشخیص نشان داد که درختان دو منطقه ارتفاعی بر اساس باندهای پروتئینی از یکدیگر جدا شدند اما درختان با درجات مختلف خشکیدگی نتوانستند از یکدیگر جدا شوند. نتایج پارامترهای تنوع ژنتیکی مانند شاخص شانون و نئی و درصد چندشکلی نیز نشان داد که درختان با خشکیدگی ضعیف بیشترین و درختان با خشکیدگی شدید کمترین تعداد بودند. همچنین درختان ارتفاع بالا از تنوع بیشتری نسبت به درختان ارتفاع پایین برخوردار بودند. تنوع درون جمعیتی در دو طبقه ارتفاعی بیشتر از تنوع بین جمعیتی بود و تفاوت بین جمعیت ها معادل 42/0 بود. با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که درختان زربین واقع در منطقه مورد مطالعه به خصوص در طبقه ارتفاعی بالا از تنوع بالایی برخوردار هستند. همچنین بر اساس پروتئین های ذخیره ای بذر نمی توان درختان سالم و خشکیده را از یکدیگر تشخیص داد.
کلید واژگان: ذخیره گاه جنگلی, تنگ سولک, خشکیدگی, الکتروفورز, زربینIranian Journal of Rangelands Forests Plant Breeding and Genetic Research, Volume:23 Issue: 2, 2015, PP 277 -287Proteins as direct products of genes are considered as the appropriate markers to assess genetic diversity and to identify resistant individuals. For investigation of Cypress (Cupressus sempervirens) seed storage protein based on quality activities by using SDS-PAGE method، 40 samples were taken on dried and healthy trees on two altitude classes. Results showed that weight of molecular bands on electrophoretic pattern of protein bands were between 18 and 125 KDa. Results of clustering and discriminant analysis also showed that trees from the two altitude classes could be distinguished by protein bands، but trees with different dried degrees could not be distinguished. Genetic diversity indices such as Shannon index and Nei، polymorphism percentage، showed trees with low and high dried degrees had the highest and lowest degree of the indices، respectively. Also trees from high altitudes had higher genetic diversity than trees from low altitudes. Diversity within the populations in the two altitude classes was more than variation between the populations. Also Genetic variation among altitudes in different populations (FST) was equal to 0. 42. Therefore، results implied that Cypress trees in the studied region contain high genetic diversity، especially at high altitude. Also we could not distinguish dried and healthy trees by using seed storage protein.Keywords: Tang, Solak, forest reservation, dieback, electrophoresis, cypress -
خشکی ازجمله تنش های محیطی مهم است که بر رشد و نمو گیاهان اثر منفی می گذارد و مطالعه تبادلات گازی در شرایط تنش خشکی می تواند به شناسایی فاکتورهای موثر در مقاومت به این تنش کمک کند. از آنجایی که جنگل های زاگرس با اقلیم مدیترانه ای جز جنگل های خشکی گرا هستند، بنابراین این تحقیق به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی بر روی تبادلات گازی دو گونه بلوط ایرانی Quercus brantii و وی ول Quercus libani صورت گرفت. تیمارهای موردنظر شامل 4 سطح (100، 70، 50 و 30 درصد ظرفیت مزرعه ای) بود که در شرایط گلخانه ای اعمال شد. نهال های درنظر گرفته شده برای تنش کمبود آب آبیاری نشدند تا به ظرفیت مزرعه ای موردنظر (70، 50 و 30 درصد ظرفیت مزرعه ای) رسیدند، ولی نهال های کنترل هر روز آبیاری گردیدند تا محتوی آب خاک گلدان ها در حدود 100 درصد ظرفیت مزرعه ای نگه داشته شود. نتایج نشان داد که تیمار تنش کمبود آب سبب کاهش معنی داری در هدایت روزنه ای، فتوسنتز، هدایت مزوفیلی و دی اکسید کربن زیر روزنه ای به محیطی و تعرق شد. همچنین گونه وی ول فتوسنتز، کارایی مصرف آب و تعرق بیشتری نسبت به بلوط ایرانی داشت. به طورکلی می توان نتیجه گیری کرد که در هر دو گونه محدودیت روزنه ای و غیرروزنه ای باعث کاهش فتوسنتز گردید. همچنین گونه وی ول با داشتن کارایی مصرف آب بالاتر و کاهش کمتر درصد تغییرات پارامترهای گازی از مکانیسم تحمل به خشکی و گونه بلوط ایرانی از مکانیسم اجتناب از خشکی در زمان تنش بهره می جوید.
کلید واژگان: بلوط, تنش آب, زاگرس, فتوسنتز, محدودیت روزنه ای و غیرروزنه ایDrought is the major environmental stresses that it can have a negative impact on plant growth. The study of gas exchange under drought stress can help to identify factors affecting stress resistant. Due to this fact that Zagros forests has Mediterranean and dry climate, with the aim of this study was to assess the impact of drought on leaf gas exchange in two oak species (Quercus brantii and Quercus libani). Water stress consisted of four levels of water stress (100%, 70%, 50% and 30% FC) in the greenhouse situations. Those seedlings were intended for water stress weren’t irrigated to reach to the desired field capacity (70%, 50% and 30% of field capacity), but control seedlings were irrigated every day in order to soil water content at field capacity shall be kept 100%. Results showed that water stress treatment has a significant reduction of stomatal conductance, photosynthesis, conduct mesophilic, carbon dioxide emission, and transpiration. Also Quercus libani showed higher level of photosynthesis, water use efficiency and transpiration than Quercus branti. Overall, results in both species, showed stomatal and non-stomatal limitation would cause of photosynthesis reduction. Also, due to higher water efficiency and lower gas parameter variations, Quercus libani would gain better mechanism of waster stress and Quercus brantii would gain the use drought avoidance mechanism.Keywords: Oak, Water deficit stress, Zagros forests, Photosynthesis, Stomatal, non stomatal limitation -
از مهم ترین مباحث در مدیریت جنگل، حفظ و توسعه تنوع زیستی می باشد. هدف از این تحقیق طبقه بندی گروه های بوم شناختی جنگل وزگ یاسوج و بررسی شاخص های تنوع گونه ای در این گروه های بوم شناختی بود. بدین منظور برای مطالعه پوشش گیاهی 52 قطعه نمونه 450 مترمربعی بهصورت تصادفی سیستماتیک برداشت شد. گروه های بوم شناختی گیاهی با استفاده از تحلیل دوطرفه گونه های شاخص و از روش رسته بندی تحلیل تطبیقی متعارف نیز جهت بررسی روابط بین توزیع قطعات نمونه و شاخص های تنوع زیستی استفاده شد. شاخص های تنوع زیستی گیاهی بر مبنای وفور گونه ها و با استفاده از فرمول های متداول بررسی تنوع زیستی تعیین شد. همچنین از مقایسات گروهی میانگین ها به روش توکی و تحلیل همبستگی پیرسون جهت تفاوت معنی دار در بین گروه ها و از تجزیه تابع تشخیص جهت تعیین اهمیت شاخص ها در تفکیک گروه های بوم شناختی استفاده شد. نتایج نشان داد که در منطقه مزبور چهار گروه گونه بوم شناختی وجود دارد. گروه اولQuercus branti-Anchusa italiica، گروه دوم Heteranthelium piliferum-Avena clauda، گروه سوم Teucrium polium و گروه چهارم Salvia reautreana بود و گروه های بوم شناختی گیاهی از لحاظ کلیه شاخص های تنوع، غنای گونه ای و یک نواختی اختلاف معنی داری داشتند، به طوری که مقدار این شاخص ها در گروه های بوم شناختی سوم و چهارم که در ارتفاع بالاتر و دامنه شمالی قرار گرفته بودند، بیشتر بود. گروه های بوم شناختی دوم و سوم به ترتیب دارای بیش-ترین و کم ترین تنوع بتا بودند. در هر چهار گروه بوم شناختی تروفیت ها بالاترین شکل زیستی را به خود اختصاص دادند و از لحاظ پراکنش جغرافیایی گروه چهارم دارای بیشترین گونه های ایرانی–تورانی و جهان وطنی بود. نتایج نشان داد که شاخص های تنوع شانون وینر و غنای منهینیک به عنوان مهم ترین شاخص ها در تفکیک گروه های بوم شناختی می باشند.
کلید واژگان: جنگل های زاگرس, شاخص های تنوع, گروه های بوم شناختی, یاسوجProtection and developing of biodiversity are the most important subjects in forest management. The aim of this study was classification of ecological groups in Vezg forest of Yasouj and evaluation of biodiversity indicators in ecological groups. For this purpose، 52 sample plots 450 m2 were measured with systematically random method for collecting of vegetation. The TWINSPAN method and Canonical Correspondence Analysis (CCA) were used for the definition of ecological species groups and determining the relationship between ecological species groups and biodiversity indices. Also، plant biodiversity were studied based on species abundance data with general biodiversity indices. Also Tukey test and Pearson correlation analysis were used for finding significant differences between the ecological groups، alsodiscriminate analysis was used for determining of significant biodiversity indices and separate of ecological groups. Results showed that، there were four ecological species groups in the study area. The First group including: Anchusa italic-Quercusbrantii، the second group: Heterantheliumpiliferum-Avenaclauda، the third group: Teucriumpolium and the fourth group: Salvia reautreana. The ecological groups were significantly different in terms of all diversity، richness and evenness indices، so that were greater in the third and fourth ecological groups that were in high elevation and north slopes. The second and third ecological groups showedthe highest and lowest beta diversity respectively. Therophytes had the highest life forms spectrum in all of ecological groups and in geographical distribution، the forth group had the highest Irano-Turanian and Cosmopolite species. Results showed that، Shanonweaner diversity and Menhenik richness indicators، were the most important effective factors in separations of ecological groups.Keywords: Zagros forests, Diversity indicators, Ecological groups, Yasouj -
امروزه، تعیین گروه گونه های اکولوژیک برای بررسی وضعیت کنونی و آینده جنگل و ارتباط آن با عوامل محیطی از ضرورت های مدیریت جنگل است. بدین سبب، تعداد 50 پلات 450 متر مربعی در دامنه ارتفاعی 20912811 متر از سطح دریا و وسعت 600 هکتار در منطقه حفاظت شده دنای غربی پیاده شد. چهار گروه گونه اکولوژیک با استفاده از آنالیز TWINSPAN در منطقه شناسایی شد که ارتفاع از سطح دریا و شیب و شوری خاک در تفکیک گروه ها موثر بودند. گروه دوم با داشتن بیشترین درصد پوشش علفی و واقع شدن در شیب پایین دارای بهترین شرایط خاکی بود. اما گروه چهارم با گونه شاخص ارس و جاشیر نامساعدترین شرایط محیطی را داشت. در گروه اول نیز بنه گونه شاخص بود که این گروه دارای کمترین ارتفاع و بیشترین میزان آهک و درصد پوشش درختی بلوط بود. نتایج نشان داد که طبقه بندی پوشش گیاهی می تواند رویشگاه ها را تا 80 درصد تفکیک کند. بنابراین، چنین مطالعاتی علاوه بر شناسایی آشیان اکولوژیک گونه ها، برای پی بردن به وضعیت رویشگاه ها نیز کمک می کند.
کلید واژگان: پوشش گیاهی, زاگرس, گونه شاخص, عوامل خاکی و فیزیوگرافیToday، determination of the ecological species groups for current and future situation of forest and its relationship with environmental factors is necessary for forest management. For this purpose، 50 plots were established in altitude range of 2091- 2811 meters above sea level and 600 hectare in protected area of western Dena. Four ecological groups was identified Using Twinspan analysis that altitude، slope and EC were effective in separation of groups. The second group with most grass cover located in low slope that soil conditions of it was best. But fourth group with Juniperus polycarpos، Ferulago angulata indicator species had unsuitable environmental conditions. In the first group، Pistacia atlantica was indicator species and this group had lowest altitude and highest lime and tree cover of oak. Also، results showed that classification of vegetation can up to 80 percent separately habitats accurately. So، these researches can help to identify of ecological niche of species and to understand of habitats situation.Keywords: indicator species, physiographic, edaphic factors, vegetation, Zagros -
یکی از گونه های سوزنی برگ بومی در ایران زربین می باشد که به صورت ذخیره گاه جنگلی در منطقه تنگ سولک استان کهگیلویه و بویراحمد تحت حفاظت است. به منظور ارزیابی عوامل موثر بر جوانه زنی بذر سرو زربین آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل 2×2×4 انجام شد. به طوری که خشکیدگی در 4 سطح، شیب در 2 سطح و ارتفاع از سطح دریا در 2 سطح مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین تمامی عوامل مورد بررسی شیب رویشگاه بیشترین تاثیر را روی جوانه زنی بذر داشت. به طوری که با افزایش شیب، کلیه پارامترهای مورد بررسی اعم از وزن هزار دانه، رطوبت، سرعت و درصد جوانه زنی، میانگین زمان جوانه زنی و میانگین تعداد بذر در مخروط کاهش یافته بود. هم چنین قطر درخت تا حدی ارتباط مثبت با وزن بذر داشت. اما تاثیر خشکیدگی درخت مادری تنها بر میانگین مدت زمان جوانه زنی معنی دار بود، هرچند که بذر جمع آوری شده از درختان با خشکیدگی بالا دارای میانگین درصد و سرعت جوانه زنی کمتری بودند. نتایج هم بستگی نیز نشان داد که همه پارامترهای جوانه زنی و بذر با وزن هزار دانه رابطه معنی دار مثبت دارد. بنابراین به منظور حفظ و احیای این گونه در این منطقه پیشنهاد می شود که جمع آوری بذرها از درختان مادری با قطر بالاتر که در شیب های کم واقع شده اند و بذرشان نیز سنگین تر است، می تواند موثر باشد.
کلید واژگان: ارتفاع, خشکیدگی, سرو زربین, شیب, وزن هزار دانهCypress (Cupressus sempervirens L. var. horizontalis) is one of the native conifers in Iran. It is found in Tange Soulak Forest Reserve of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad Province، Iran. An experiment in a completely randomized design with factorial 4×2×2 was performed to assess the factors affecting Cupressus sempervirens seed germination. Dieback، slope، and altitude were analyzed at four، two، and two levels، respectively. Results showed slope to have the greatest effects on seed characteristics and germination. In fact، all studied parameters including 1000 kernel weight، humidity of the seeds، speed and rate of germination، and the mean number of seeds in a cone decreased with increasing slope. Moreover، tree diameter had a low positive relationship with seed weight. On the other hand، although the seeds collected from trees with high rate of dieback had the lowest mean speed and rate of germination; dieback had significant effects only on the mean germination time. There were significant positive correlations between 1000 kernel weight and all seed and germination parameters. Therefore، it is suggested that for conservation and regeneration of this species in the region، seeds should be collected from mother trees with a larger diameter and heavier seeds located on low-slope lands.Keywords: Altitude, Dieback, Cupressus sempervirens, Slope, 1000 kernel weight -
این تحقیق به منظور بررسی تاثیر مبدا بذر گونه بلوط ایرانی بر صفات مورفولوژیک بذر و پارامتر های رویشی و زنده مانی نهال های گونه بلوط ایرانی در عرض های جغرافیایی مختلف زاگرس انجام شد. درختان مادری از سه رویشگاه زاگرس شمالی (بانه)، زاگرس میانی (خرم آباد)، و زاگرس جنوبی (یاسوج) انتخاب شدند و بذر آن ها در قالب طرح کاملا تصادفی در یاسوج در زمین زراعی کاشته شد. سپس، صفات مورفولوژیک بذر و پارامتر های رویشی نهال، مانند ارتفاع، قطر یقه، تعداد برگ، و حجم در خرداد و مهر و زنده مانی نهال اندازه گیری شد. نتایج آنالیز واریانس نشان داد که در رویشگاه های مذکور تمام صفات مورفولوژی بذر، به جز قطر در 1/0 ابتدایی و تعداد در یک کیلوگرم بذر، اختلاف معنی داری با هم دارند. عرض های جغرافیایی بالا بیشترین قطر، قطر ناف، حجم بذر، و کمترین طول و نسبت طول به قطر را داشتند. صفات رویشی و زنده مانی نهال های حاصل از سه مبدا بذر اختلاف معنی دار داشتند؛ به طوری که از نظر صفات رویشی و زنده مانی، نهال های بانه بیشترین مقدار را دارا بودند. نتایج همبستگی نیز نشان داد که قطر، قطر ناف، و حجم بذر همبستگی مثبت، اما طول، نسبت طول به قطر، و تعداد بذر در یک کیلوگرم همبستگی منفی با عرض جغرافیایی و صفات رویشی نهال دارند. بیشترین میزان نسبت تعداد برگ سبز به تعداد برگ کل را نهال های با مبدا جنوبی داشتند. نتایج تجزیه خوشه ایو تجزیه تابع تشخیص نیز نشان داد که نهال های حاصل از بذور درختان مادری با مبدا بذر بانه و قطر ناف بزرگ تر، از استقرار اولیه بهتری در یاسوج برخوردارند.
کلید واژگان: بلوط ایرانی, زاگرس, صفات رویشی نهال, صفات مورفولوژیک بذر, مبدا بذرThis study was conducted to investigate the effect of provenance of Persian oak species on its acorn morphological traits and growth and survival parameters in different latitudes of Zagros region. Mother trees of three sites from northern (Baneh), central (Khoram-Abad) and southern (Yasuj) Zagros region were selected and their acorns planted as a completely randomized design in common garden in Yasuj. Acorn morphological traits and growth parameters of seedlings like height, collar diameter, number of leaves and volume in June and September and survival of seedlings were measured. Analyse of variance showed that all acorn morphological traits except acorn diameter at first one of 0.1 height and number of acorn per kg had difference significant. High latitudes provenance had highest value of width, navel diameter and acorn volume and lowest value of length, length to width ratio. Growth and survival traits of seedlings from three provenances were significantly different so that seedlings originated from Baneh were showed highest value growth and survival traits. Results of correlation showed that width, navel diameter and acorn volume were positively and length, length to width ratio and number of acorn per kg were negatively correlated with latitude and growth traits of seedlings. The highest amount of vitality was belongs to seedlings of southern Zagros. Results of cluster analysis also showed that seedlings germinated from mother trees of Baneh and wide navel diameter of acorn had better primary establishment in Yasuj.Keywords: growth parameters of seedling, morphological seed traits, provenance, Quercus branti Lindl, Zagros
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.