رقیه عزتی
-
سابقه و هدف
بیماری عروق کرونری قلب (CAD) از مهمترین بیماریهای مزمن محسوب میشود. در ایران نیز اولین و شایعترین علت مرگومیر، بیماریهای قلبی عروقی بهخصوص بیماریهای عروق کرونر است. از منظر طب ایرانی مزاجهای گوناگون مستعد بیماریهای مختلف هستند. در صورت وجود ارتباطCAD با مزاج خاص میتوان آن را بهعنوان یکی از ریسک فاکتورهای ابتلا به این بیماری مطرح کرد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط سکته قلبی با مزاج بیماران است.
مواد و روشها:
در این پژوهش از نوع توصیفی-مقطعی، 50 بیمار که در زمستان 1397 با تشخیص سکته قلبی در بخش مراقبتهای ویژه قلبی بستری بودند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و مزاج ایشان با استفاده از پرسشنامه استاندارد تعیین و مزاج مجاهدی با مزاج 50 داوطلب سالم مقایسه شد. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه تعیین مزاج مجاهدی جهت تعیین گرمی، سردی، تری و خشکی مزاج تکمیل و دادهها توسط آزمون آماری کای دو تحلیل شد.
یافتهها:
بین شاخصهای سردی–گرمی مزاج (64/0=p) و تری-خشکی (096/0=p) در دو گروه بیماران سکته حاد قلبی و افراد سالم تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری:
در حد نتایج این مطالعه نمیتوان وجود ارتباط عوامل مزاجی با بیماری سکته قلبی را اثبات کرد. مطالعات بیشتر با حجم نمونه بالاتر و در مناطق مختلف آبوهوایی جهت بررسی بیشتر احتمال این ارتباط پیشنهاد میشود.
Background and Purpose:
Coronary heart disease (CAD) is one of the most important chronic diseases. In Iran, the first and most common cause of death is cardiovascular disease, especially CAD.
From the perspective of Persian medicine (PM), different temperaments (Mizaj) are prone to different diseases. If CAD is associated with a specific temperament, it can be considered as one of the risk factors for this disease, and correcting it can help reduce the risk of CAD. The aim of this study was to investigate the relationship between myocardial infarction and temperament.Materials and MethodsThis cross-sectional descriptive study included fifty patients admitted to the cardiac intensive care unit (CICU) in the winter of 2018 with a diagnosis of myocardial infarction (MI) selected by convenience sampling method, and 50 healthy individuals. Demographic information questionnaire and Mojahedi Mizaj questionnaire (MMQ) were completed to determine qualities (hotness, coldness, wetness, dryness) of temperament. Data were analyzed by Chi-square test.
ResultsThere was no significant difference between temperament indices in patients with acute myocardial infarction and healthy individuals.
ConclusionThe results of this study did not indicate a relationship between temperament factors and myocardial infarction. Further studies with higher sample sizes in different climatic regions are suggested to further investigate the possibility of this relationship.
Keywords: Temperament )Mizaj(, Traditional Persian Medicine, Myocardial Infarction -
هدف این مطالعه بررسی اثر ریزپوشانی با آلژینات سدیم/نشاسته مقاوم و آلژینات سدیم/کیتوزان بر خواص کیفی، ریولوژیکی و زنده مانی باکتری های پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم انیمالیس زیرگونه لاکتیس در دوغ آلویه ورا بود. میزان 10 درصد ژل آلویه ورا همراه با غلظت های مختلف آب پنیر (5، 10 و 15 درصد) و اینولین (5/0، 1 و 5/1 درصد) به دوغ پروبیوتیک اضافه و تاثیر آن در حفاظت از باکتری های پروبیوتیک و خواص کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد افزایش میزان اینولین تاثیر معنی داری بر pH نمونه های دوغ نشان نداد. افزایش درصد آب پنیر تا سطح 5 درصد تاثیر معنی داری بر pH نمونه ها نشان نداد ولی افزایش بیشتر آن باعث کاهش معنی دار pH نمونه ها در طول دوره نگهداری گردید. از لحاظ ویژگی های حسی نمونه های دوغ حاوی اینولین 1 درصد و باکتری های ریزپوشانی شده با آلژینات سدیم/ کیتوزان بیشترین امتیاز از لحاظ طعم را دریافت کردند و کمترین امتیاز مربوط به تیمار شاهد (بدون اینولین و آب پنیر) و باکتری های آزاد بود. نمونه های دوغ حاوی اینولین 5/1 درصد کمترین میزان جدا شدن سرم و نمونه شاهد (بدون اینولین و آب پنیر) بیشترین درصد جدا شدن سرم را در پایان دوره نگهداری نشان داد. بطور کلی نمونه های حاوی ریزکپسول ها درصد جدا شدن سرم کمتری نسبت به نمونه های حاوی باکتری های آزاد در طول 28 روز نگهداری داشتند. بیشترین میزان ویسکوزیته و ضریب قوام در بین تیمارهای مورد مطالعه به نمونه های دوغ حاوی اینولین 5/1 درصد اختصاص یافت. فرایند ریزپوشانی باعث افزایش ویسکوزیته ظاهری (cp 121)، شاخص قوام (152) و مدول افت (Pa 1741) و کاهش شاخص رفتار جریان (46/0) نمونه های دوغ گردید. ریزپوشانی باکتری های پروبیوتیک توسط آلژینات سدیم/نشاسته مقاوم و آلژینات سدیم/کیتوزان و استفاده از آب پنیر و اینولین در نمونه های دوغ باعث افزایش زنده مانی آنها در طول دوره نگهداری گردید.
کلید واژگان: دوغ پروبیوتیک, آلوئه ورا, ریزپوشانی, اینولین, آب پنیرThe aim of this study was to investigate the effect of microencapsulation of probiotic bacteria with sodium alginate/resistant starch and sodium alginate/chitosan by extrusion method on qualitative and rheological properties and viability of bifidobactrium animalis subs lactis in Aloe vera doogh. 10% of aloe vera gel with different concentrations of whey (5, 10 and 15%) and inulin (0.5, 1 and 1.5%) added to probiotic doogh and their effect on the protection of Probiotic bacteria and qualitative properties were evaluated. The results showed that increasing the level of inulin had no significant effect on pH. Increasing the percentage of whey up to 5% had no significant effect on the pH, but increasing more than 5% significantly decreased the pH of the doogh samples during storage period. In terms of sensory properties samples containing 1% inulin and microencapsulated bacteria with sodium alginate/chitosan had highest scores in flavour while lowest score was observed in control treatment (without inulin and whey) and free bacteria. Doogh samples containing 1.5% inulin had the lowest serum separation and the control sample (without inulin and whey) showed the highest serum separation at the end of storage period. In general, samples containing microcapsules had a lower serum separation than samples containing free bacteria. The highest viscosity and consistency coefficients were observed in the doogh samples containing 1.5% inulin. The microencapsulation process increased the apparent viscosity, consistency index and loss modulus and decreased the flow behavior index of the doogh samples. Microencapsulation of probiotic bacteria by sodium alginate / resistant starch and chitosan and use of whey and inulin in doogh samples increased their viability during storage period.
Keywords: : Probiotic Doogh, Aloe Vera, Microencapsulation, Inulin, Whey -
این پژوهش جهت مطالعه اثر ممانعت کنندگی عصاره آبی و پودر گیاه بنه در سطوح 0، 5/0، 1، 5/2 و 5 درصد از رشد کپک های آسپرژیلوس فلاووس و آسپرژیلوس نیجر در پنیر لاکتیکی انجام شد. حداقل غلظت مهار کنندگی (MIC) و میانگین حداقل غلظت قارچ کشی (MFC) عصاره و پودر بنه در غلظت های 5/0، 4/0، 3/0، 2/0، 1/0 و 05/0 گرم بر میلی لیتر علیه کپک های آسپرژیلوس نیجر و آسپرژیلوس فلاووس با روش رقت سریالی تعیین گردید. بعد از تهیه پنیر لاکتیکی برش های 10 سانتی متری از آن درون پلیت قرار گرفت و کپک های آسپرژیلوس فلاووس و آسپرژیلوس نیجر به میزان 3 میکرولیتر به آن اضافه شد. پلیت ها در دمای 26 درجه سانتی گراد به مدت 3 هفته گرمخانه گذاری شدند و قطر رشد کپک ها مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج نشان داد که که با افزایش دوره نگهداری قطر هاله رشد کپک های آسپرژیلوس فلاووس و آسپرژیلوس نیجر در کلیه تیمارهای مورد مطالعه افزایش یافت. تیمارهای مورد مطالعه تاثیر بیشتری بر کنترل رشد کپک آسپرژیلوس فلاووس نسبت به آسپرژیلوس نیجر در پنیر لاکتیکی نشان دادند. در شمارش کپک و مخمر، در طول دوره نگهداری بیشترین افزایش مربوط به تیمار شاهد و کمترین افزایش مربوط به تیمار حاوی 5 درصد عصاره بنه بود. تیمارهای آزمایشی ویژگی های حسی نمونه های پنیر را نیز بطور معنی داری تحت تاثیر قرار دادند. بیشترین امتیازات طعم و مزه مربوط به نمونه های حاوی 5/0 درصد عصاره بنه بود. نمونه های حاوی سطوح بیشتر عصاره (5/2 و 5 درصد) امتیاز کمتری از لحاظ طعم و مزه نسبت به نمونه های حاوی پودر بنه دریافت کردند. از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که عصاره و پودر بنه دارای عملکرد مناسب ضد قارچی علیه آسپرژیلوس نیجر و آسپرژیلوس فلاووس هستند و امکان استفاده از آنها به منظور کاربرد در امور پزشکی، داروسازی، صنایع غذایی، آرایشی و بهداشتی به صورت دارو و عناصر ضد قارچی وجود دارد.
کلید واژگان: بنه, آسپرژیلوس نیجر, آسپرژیلوس فلاووس, پنیر لاکتیکیThis research was carried out to study the antifungal effect of aqueous extract and powder of Pistacia atlantica at 0, 0.5, 1, 2.5 and 5% on the growth of Aspergillus flavus and Aspergillus niger. Minimum Inhibitory Concentration (MIC) and Minimum Fungicidal Concentration (MFC) of the baneh extract and powder was certified against Aspergillus niger and Aspergillus flavus in concentrations of 0.5, 0.4, 0.3, 0.2, 0.1 and 0.05 g /ml were determined by Serial Dilution technique. After preparing lactic cheese samples, a 10 mm piece was placed inside the plate and 3 μl Aspergillus flavus and Aspergillus niger was added to its center. Plates were incubated at 26 ° C for 3 weeks and the zone diameter of mold growth was measured. The results showed that by increasing the storage period, the growth zone diameter of Aspergillus flavus and Aspergillus niger in all of treatments increased. The treatments had a greater effect on the control of Aspergillus flavus mold growth than that of Aspergillus niger in lactic cheese. In mold and yeast counting, the highest count was observed for control treatment and the lowest increase was related to treatment containing 5% extract of Pistacia atlantica. The experimental treatments also significantly affected the sensory properties of the cheese samples. The highest taste scores were for samples containing 0.5 and 1% Pistacia atlantica extract. The samples containing more levels of extract (2.5 and 5 %) were less scored in terms of flavor and taste than those containing powder of Pistacia atlantica. From the findings of this study, it can be concluded that extracts and powder of Pistacia atlantica have an appropriate antifungal activity against Aspergillus niger and Aspergillus flavus, Therefore, they can be used in medical pharmacology, food industries and health affairs as drugs and anti-fungal elements.
Keywords: Pistacia atlantica, Aspergillus niger, Aspergillus flavus, Lactic cheese -
اسانس ها و عصاره های گیاهی از جمله ترکیباتی هستند که در غلظت های کم قادرند از رشد باکتری ها جلوگیری نمایند. همچنین این مواد عمدتا آنتی اکسیدان های قوی بوده و وجود این دو خاصیت بشکل توام سبب افزایش مدت ماندگاری ماهی می گردد. در این پژوهش کیفیت شیمیایی و میکروبی ماهی کپور معمولی تحت تاثیر غلظت های مختلف اسانس های آویشن و زیره سیاه مورد بررسی قرار گرفت. غلظت های مختلف اسانس ها (0 ،500، 1000 و 2000 mg/l) به نمونه های ماهی اضافه و برخی فاکتورهای شیمیایی، اکسیداسیونی، کیفیت میکروبی و خواص حسی نمونه ها تعیین شد. نتایج نشان داد کمترین میزان مجموع بازهای نیتروژنی فرار مربوط به تیمار اسانس آویشن mg/l 2000 (mg 6/24 در g100 فیله ماهی) بود و بیشترین میزان مجموع بازهای نیتروژنی فرار نیز در تیمار شاهد در دمای یخچال (mg11/75 در g 100 فیله ماهی) مشاهده شد. مقادیر تیوباربیتوریک اسید در همه تیمارها با افزایش دوره نگهداری افزایش یافت و در پایان دوره نگهداری بجز در تیمارهای حاوی 500 و 1000 mg/l اسانس آویشن تفاوت معنی داری بین کلیه گروه های آزمایشی وجود داشت (05/0˂P). نتایج مشخص کرد که استفاده از غلظت های مختلف اسانس ها باعث کاهش شمارش کلی باکتری ها و باکتری های سرما دوست نسبت به نمونه شاهد شد. در پایان دوره نگهداری تیمارهای اسانس زیره mg/l 2000 و 1000 و اسانس آویشن mg/l 2000 تعداد باکتری های سرمادوست کمتری نسبت به سایر نمونه ها داشتند. تیمارهای حاوی 1000 و 2000 mg/l اسانس زیره در شرایط انجماد بیشترین امتیاز رنگ را دریافت کردند. بیشترین امتیازات بافت مربوط به غلظت 2000 mg/l اسانس آویشن در دمای یخچال بود. نمونه های حاوی mg/l 1000 اسانس زیره در دمای انجماد امتیاز بیشتری از لحاظ بو دریافت کردند. بطور کلی غلظت های 1000 و 2000 mg/l اسانس آویشن هم به دلیل پذیرش ویژگی های حسی از نظر مصرف کننده ها و هم به دلیل کاهش رشد باکتری ها و کاهش فاکتورهای شیمیایی عامل فساد توصیه می شوند.
کلید واژگان: ماهی, اسانس, آویشن, زیره سیاه, کیفیت میکروبیPlant essential oils and extracts are the compounds that can inhibit bacterial growth at low concentrations. Also, these materials are mostly strong antioxidants and the presence of these two properties together increases the shelf-life of fish. This study was done to investigate effect of various concentrations of caraway and thyme essences on chemical and microbial quality of common carp fillet. Different concentrations of essential oils (0, 500, 1000 and 2000 mg/l) were added to fish samples and some chemical and oxidation factors, microbial quality and sensory properties of the samples were determined. The results showed the lowest levels of total volatile basic nitrogen was related to 2000 mg/l thyme essential oil (24.6 mg/100 g fillet) and the highest amount of total volatile basic nitrogen were observed in control treatment (75.11 mg/ 100g fillet) at refrigerator temperature. TBA levels in all treatments increased with increasing storage time and at the end of the storage period, except in 500 and 1000 mg/l thyme essences treatments, there was significant difference among all experimental samples (p<0.05). The results showed that various concentrations of essences reduced the total count and Psychrotrophic bacteria compared to the control. At the end of the storage time, treatment of 2000 mg/l caraway essence, 1000 mg/l caraway essence and 2000 mg/l thyme essence had the lower Psychrotrophic bacteria than the other samples. Treatments with 1000 and 2000 mg/l caraway essences in freezing conditions received the most colors score. The highest score of texture was related to 2000 mg/l thyme essential oil at refrigerator temperature. Samples containing 1000 mg/l caraway essence in freezing temperatures had the highest odor score. In general, 1000 and 2000 mg/l concentrations of thyme essence due to acceptance of the organoleptic characteristics from the consumer view as well as reduce microbial growth and chemical factors are recommended.
Keywords: Caraway, Essence, Fish, Microbial quality, Thyme -
سابقه و هدف
آنزیم ترانس گلوتامیناز میکروبی جزء آنزیم های ترانسفراز می باشد که می تواند بین اسید آمینه گلوتامین از یک پروتئین و لایزین از پروتئین دیگر اتصالات عرضی ایجاد کند.در این پژوهش تاثیر افزودن آنزیم ترانس گلوتامیناز میکروبی (MTG) هم زمان با رنین در دو مدت زمان انکوباسیون 30 و 60 دقیقه، در درجه حرارت °C 38 بر روی ویژگی های بافتی و حسی پنیر فراپالایشی (UF) طی روز های 1، 15، 30 و 45 مورد مطالعه قرار گرفته است.
مواد و روش هاآنزیم ترانس گلوتامیناز در سه غلظت 15،30 و 45 واحد به ازای هر لیتر شیر مورد استفاده قرار گرفت. برای پی بردن به ویژگی های بافتی (تنش در نقطه ی گسیختگی و مدول یانگ) از ماشین بافت سنج (تستومتریک) استفاده شد.
یافته هاآنزیم ترانس گلوتامیناز طی روز های اول رسیدن سبب افزایش سطح تنش در نقطه ی گسیختگی و مدول کشسانی یانگ پنیرفراپالایشی شد.نسبت رطوبت به پروتئین نیز در تیمارهای مختلف نسبت به نمونه ی شاهد (C) کاهش یافت. با گذشت زمان شاهد کاهش تنش در نقطه ی گسیختگی، مدول یانگ و در نتیجه کاهش سفتی نمونه های تیمار شده ی پنیر بودیم. افزایش مدت زمان انکوباسیون از 30 دقیقه به 60 دقیقه سبب تاثیر بیشتر آنزیم ترانس گلوتامیناز بر روی خصوصیات بافتی و حسی پنیر UF می شود. افزودن ترانس گلوتامیناز در غلظت 15 واحد به ازای هر لیتر شیر در زمان های انکوباسیون 30 و 60 دقیقه سبب ایجاد بافتی مستحکم با پذیرش کلی بالای پنیر فراپالایشی می شود.
نتیجه گیریغلظت های بالای آنزیم ترانس گلوتامیناز در هر دوزمان انکوباسیون سبب افزایش بیش از حد سفتی بافت و کاهش پذیرش کلی می شود.
کلید واژگان: پنیر فراپالایشی, آنزیم ترانس گلوتامیناز, مدت زمان انکوباسیون, بافتBackground And ObjectiveMicrobial transglutaminase (MTG) catalyzes the formation of ε – (δ glutamyl -)- lysine cross links in proteins via an acyl transfer reaction. The effect of adding of MTG and two incubation time (30 and 60 minutes) in 38°C on textural and sensory properties of UF cheese was investigated at 1, 15, 30 and 45 days after production.
Materials And MethodsMTG was used in three concentrations of 15, 30 and 45 unites per liter of milk. To study textural characteristics, stress at breaking point and Young module were measured by texture analyzer (Testometric M350-10 CT, UK). MTG in first day increased protein level, stress in breaking point and Young module of cheese.
ResultsRatio of moisture to protein in different samples decreased in comparison to control sample. During the storage time the level of moisture was increased, level of protein was decreased, moisture to protein ratio increased, and stress in breaking point and Young module decreased and as a result the reduction of firmness in treated samples were observed.
ConclusionIncreasing the incubation time from 30 minutes to 60 minutes lead to increase the effect of MTG on physical, chemical, textural and sensory properties of UF cheese. Increasing of MTG (15 unites) per liter of milk in 30 and 60 minutes caused to have a stable texture and high total acceptability of UF cheese. High concentration of MTG in two incubation time increases hardness and decreases total acceptability of cheese. MTG in concentration of 15 per liter of milk and incubation in 30 minutes causes to increase texture strength and improve sensory properties of UF chesse.
Keywords: UF cheese, MTG, Incubation period, Texture -
سابقه و هدف
در این پژوهش با استفاده از روش سطح پاسخ، به بررسی تاثیر روغن گیاهی در سه سطح 20، 30 و 40 درصد کل چربی موجود در پنیر در دماهای (65، 75 و 85 درجه سانتی گراد) و زمان های پخت (5، 10 و 15 دقیقه) بر روی اندیس یدی، اندیس صابونی، اندیس پراکسید، محتوی رطوبتی و رنگ شبه پنیر پروسس گستردنی بر پایه پنیر فتای ایرانی پرداخته شد.
مواد و روش هامواد اولیه مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: پنیر سفید تولید شده به روش فرا پالایش (شرکت شیر پاستوریزه و فرآورده های لبنی پگاه مشهد)، تری سدیم سیترات (کمپانی مرک آلمان)، کازئینات سدیم (شرکت مجتمع میلاد خراسان)، کره (کاله آمل)، روغن آفتابگردان (شرکت تجاری فریکو)، سوربات پتاسیم(مرک آلمان).
یافته هااندیس صابونی تحت تاثیر دما و روغن گیاهی قرار گرفت، به طوری که دما تاثیر خاصی بر اندیس صابونی نداشت ولی افزایش روغن گیاهی سبب کاهش در اندیس صابونی شد. محتوی روغن گیاهی بر مقدار اندیس یدی معنی دار بود (05/0 p<) و با افزایش در محتوی روغن گیاهی سبب افزایش این اندیس شد. اندیس پراکسید تحت تاثیر هر سه متغیر دمای پخت، زمان پخت و روغن گیاهی قرار گرفت (05/0 p<). دما و زمان پخت بر روند تغییرات رنگ پنیر پروسس معنی دار بود (05/0 p<)، به طوری که افزایش دما و زمان پخت موجب کاهش تغییرات رنگی نمونه ها نسبت به نمونه شاهد شد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده از آنالیز آماری، مدل چند جمله ای درجه دوم گزینش شده و بر داده های پاسخ به استثنای محتوی رطوبتی که به صورت خطی بود، برازش داده شد. در این تحقیق محتوی رطوبتی نمونه ها با افزایش دما و زمان پخت کاهش یافت.
کلید واژگان: پنیر پروسس, اندیس یدی, اندیس صابونی, اندیس پراکسید, رنگ, RSMBackground And ObjectiveIn this study, response surface methodology was used to investigate the influence of vegetable oil in three level 20, 30 and 40 percent of total fat in process cheese in cooking temperatures (65,75, 850c) and time (5,10 and 15 minute) on iodine value Saponification value, peroxide value, moisture content and color difference of processed analogue cheese on the base of Uf- feta Iranian cheese.
Materials And MethodsOptimum conditions factors by Design Expert software was used for manufacturing of process analogue cheese and responses as were found to be vegetable oil 20%, cooking temperature 850c and cooking time 15 minute.
ResultsVegetable oil content was significant on iodine value (p<0.05) as increased this value. Peroxide value influenced cooking temperature and time and Vegetable oil (p<0.05). Cooking temperature and time was significant on color difference (p<0.05), as increasing in cooking temperature and time decreased color difference to control sample
ConclusionThe result of the statistical analysis for each response, a second-order polynomial model exceptional moisture content that was linear was developed. Saponification value influenced cooking temperature and vegetable oil, as cooking temperature has no effect on saponification value but increasing in vegetable oil decreased it.
Keywords: Process cheese, Iodine value, Saponification value, Peroxide value, Color, RSM -
سابقه و هدفبافت پنیر یکی از خواص حسی یا ارگانولپتیکی است که به وسیله حواس بینایی، لامسه و شنوایی درک می شود و بنابراین به طور مستقیم به وسیله آنالیز حسی قابل اندازه گیری است. ویژگی مکانیکی به صورت عکس العمل غذا با نیرویی که در طول مصرف آن(مانند فشردن بین انگشتان، برش و یا جویدن) اعمال می گردد، آشکار می شود. در این طرح تحقیقاتی، اثر سه نوع نمک امولسیون کننده C1 (منو فسفات سدیم، منوسیترات سدیم و هگزا متافسفات سدیم)، C3 (منوفسفات سدیم و منوسیترات سدیم) و C7 (منو سیترات سدیم و هگزا متافسفات سدیم) در سه غلظت مختلف 2%، 5/2% و 3% روی خواص رئولوژیکی و ارگانولپتیکی پنیرهای فراوری شده اندازه گیری شد.مواد و روش هامراحل مختلف تولید در مجتمع صنایع غذایی دانشگاه فردوسی مشهد و کارخانه فراورده های لبنی صالح آمل صورت گرفته است. مواد اولیه مورد استفاده جهت تولید محصول عبارتند از: شیر نمک مایه پنیر نمک های امولسیون کننده و دستگاه اندازه گیری بافت پنیر فراوری شده در این طرح با مخلوط کردن سه نوع پنیر فتای رسیده، لیقوان و پنیر فتای تازه با نسبت 50:30:20 تولید شد. داده های به دست آمده با آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هایافته ها نشان دادند که نمک های امولسیون کننده تاثیر معنی داری روی خواص رئولوژیکی و ارگانولپتیکی پنیرهای پنیرهای فراوری شده دارند. رئولوژی پنیر تابعی از ترکیبات آن، حالت فیزیکوشیمیایی ترکیبات آن و ذرات دلمه می باشد. خواص فیزیکوشیمیایی شامل پارامترهایی مانند میزان توده ای شدن چربی، نسبت چربی به روغن، میزان هیدرولیز و قابلیت جذب آب پاراکازئین و میزان جاذبه بین مولکول های پاراکازئین می باشد. خصوصیات رئولوژیکی پنیر به طور قابل توجهی با نوع و سن تغییر می کند.نتیجه گیریدر بین این سه نوع امولسیون کننده، نوع C1 بیشترین تاثیر را روی شاخص های فوق نشان داد. به طوری که ویژگی های مذکور با افزایش غلظت نمک های امولسیون کننده افزایش یافتند.. امولسیون کننده C7 بافتی نسبتا شل و چسبنده ایجاد نمود. نتایج این بررسی نشان داد که برای تولید پنیر فرآوری شده ورقه ای و مالیدنی به ترتیب می توان از امولسیون کننده های نوع C1 (3%) و نوع C7 (2%) استفاده نمود.کلید واژگان: پنیر فرآوری شده, رئولوژیکی, ارگانولپتیکی, نمک های امولسیون کنندهBackground And ObjectiveProcessed cheese is a product that gain from mixture of several kind Natural cheese with different degrees ripening, this product gain with help of proper emulsifying agents. just as the investigation of results shows, the Emulsifiers salts have significant effect on Rheological, organoleptical and physicochemical of processed cheese.Materials And MethodsIn this study, the effects of three kinds of Emulsifieres salts such as C1 (monophosphate sodium, mono citrate sodium, Hexa metaphosphat sodium), C3 (monophosphate sodium and mono citrate sodium) and C7 (mono citrate sodium, Hexa meta phosphate sodium) in three different concentration %3, %2. 5, %2 measured.ResultsIn this investigation these measurements has done on rheological characteristic such as firmness, hardness, adhesiveness, cohesiveness, gumminess, chewiness and springiness. Also, with adding the emulsifying agents the pH changes estimated. In this design the processed cheese produced with mixture of two kind of feta and Light van chesse with respect of 50:30:20. The gaining data of factorial trail analyzed in design. The findings show that the emulsifiers salts have significant effects on rheological effect of processed cheese.ConclusionAmong these three kinds emulsifiers, the C1 type has most effect on Firmness, Hardness, cohesiveness, chewiness, Gumminess and springiness indications. So that the mentioned characteristics increase with increase of emulsifiers salt concentration and with respect it the values of pH increase. The emulsifier type C1 has soft and adhesive texture. We observed the high indicator of adhesive with emulsifier C7. The results showed that for producing processed sliceable and spreadable cheese we can use C1(3%), C7(2%) emulsifier.Keywords: Processed cheese, Emulsifier salts, Rheological
-
سابقه و هدفمواد معدنی برای بهبود عملکرد بدن مورد نیاز است. بدن انسان برای اطمینان از عملکرد صحیح اندام ها، استخوان ها، بافت ها و سیستم ایمنی خود نیازمند دریافت مقدار زیادی موادمعدنی به صورت روزانه است.مواد و روش هایکی از منابع تامین مواد معدنی استفاده از میوه های مختلف می باشد که ضمن تامین دیگر مواد مورد نیاز بدن مانند کربوهیدرات و ویتامین می توانند نقش به سزایی در تامین مواد معدنی نیز به شکل طبیعی داشته باشند. از جمله مواد معدنی مورد نیاز بدن انسان کلسیم، فسفر، آهن، پتاسیم و سدیم می باشد که نقصان هر یک باعث ایجاد بیماری های مختلف در انسان خواهد شد. در این پژوهش میزان ترکیبات معدنی ذکر شده در میوه های هلو انجیری، سیب، شلیل، گلابی و آلو اندازه گیری شده است.یافته هانتایج نشان داد که بیشترین کلسیم در شلیل، بیشترین فسفر در سیب، بیشترین آهن و پتاسیم در هلو انجیری و بیشترین سدیم در گلابی وجود دارد. از نتایج حاصل می توان در محاسبه جذب مواد معدنی بدن از منابع مختلف مواد غذایی سود برد.نتیجه گیریبا مقایسه نتایج حاصل از آزمایش ها و مقادیر توصیه شده در خصوص مصرف مواد معدنی می توان اظهار داشت که مصرف میوه های مختلف راهی سالم و ارزان جهت تامین بخشی از نیاز های تغذیه ای بدن به مواد معدنی خواهد بود.کلید واژگان: میوه, مواد معدنی, نیاز روزانه, خاکسترBackground And ObjectiveMinerals are important in human nutrition some of them play essential role in bone making others are important in body maintenance or metabolic pathways some of minerals are part of enzyme molecules. One of major source of minerals are fruits that supply high amount of natural minerals as well as other nutritional compounds like carbohydrates and vitamins.Materials And MethodsAmong the useful minerals are calcium, phosphorus, iron, potassium and sodium which have different roles in human body and lack of each of them may cause serious problems and defects in body. This project carried out to determinate the mentioned mineral content of Hlvanjyry, apple, pear, plum and nectarine.ResultsHighest calcium content observed in nectarine, highest phosphorus content found in apple, highest iron as well as potassium content measured in Hlvanjyry and highest sodium content observed in pear. These data can be used to calculate the amount of each mineral intake by consumption of fruits.ConclusionBy comparing the results and recommended values for the intake of minerals it can be stated that consumption of different Fruits is a healthy and inexpensive way to supplying nutritional needs of the body's for minerals.Keywords: Fruit, Mineral, Daily intake, Ash
-
سابقه و هدفمدل سازی سینتیک خشک شدن با استفاده از روش های جدید مدل سازی از جمله منطق فازی و شبکه های عصبی مصنوعی می تواند به بهینه سازی فرایند و کاهش انرژی مصرفی کمک کند. در این پژوهش علاوه بر مدل سازی رگرسیونی، در رویکردی جدید اصول منطق فازی و شبکه های عصبی مصنوعی به صورت ترکیبی و مکمل هم به کار برده شده و مدلی فازی – عصبی ارائه ودر نهایت توپولوژی بهینه شبکه های عصبی مصنوعی برای خشک کردن پیاز معرفی شده و ماتریس های ضرایب وزنی آن داده شد.مواد و روش هادر این پژوهش ورقه های نازک پیاز در یک خشک کن بستر سیال آزمایشگاهی با سه دمای 40، 50 و 60 درجه سانتیگراد و دو سرعت هوای 2 و 3 متر بر ثانیه در رطوبت هوای ثابت خشک گردید و جهت بررسی سینیتیک خشک کردن آن از سه روش مدلسازی رگرسیونی، منطق فازی و شبکه های عصبی مصنوعی استفاده شد.یافته هادر روش مدلسازی تجربی با برازش داده های آزمایشگاهی حاصل با معادلات جبری شناخته شده مربوط به سینتیک خشک کردن، با استفاده از ابزار برازش منحنی نرم افزار MATLAB و تکنیک رگرسیون غیر خطی، مدل تقریب دیفوزیون با ضریب همبستگی 9999/0، ریشه میانگین مربعات خطای 004157/0 و مجموع مربعات خطای 0005702/0 از بین 9 مدل موجود به عنوان بهترین معادله جبری بین متغیرها تعیین گردید. برای شبیه سازی، درون یابی و افزایش نسبت های رطوبت اندازه گیری شده، از ابزار منطق فازی در نرم افزار MATLAB با بکارگیری مدل ممدانی در قالب قواعد اگر-آنگاه و توابع عضویت مثلثی استفاده شد و با وارد کردن نتایج مستخرج از مدل فازی در ابزار شبکه های عصبی مصنوعی، شبکه پس انتشار پیشخور با توپولوژی 2-5-1، و ضریب همبستگی 99956/0 و میانگین مربعات خطای 000039385/0 با بکارگیری تابع فعال سازی تانژانت سیگموئید هیپربولیکی، الگوی یادگیری لونبرگ – مارکوات و چرخه یادگیری 1000 اپچ به عنوان بهترین مدل عصبی ارائه گردید.نتیجه گیریدر مجموع می توان گفت ترکیب اصول منطق فازی و شبکه های عصبی مصنوعی روشی مناسب و قابل اطمینان برای مدل سازی و پیش بینی سینیتیک خشک کردن پیاز و محصولات مشابه می باشد.کلید واژگان: خشک کن بستر سیال, رگرسیون, شبکه های عصبی مصنوعی, مدلسازی, منطق فازیBackground And ObjectiveKinetic modeling of drying through novel modeling techniques including fuzzy logic and artificial neural networks can help optimization of the process and reduce energy consumption. Our main goal was to apply combined modeling methods for the drying process of onions.Materials And MethodsIn this research, thin layers of onion were dried in a laboratorial fluidized bed drier using three temperatures of 40, 50 and 60 C and two airflow speeds of 2 and 3 m/s in a constant air moisture. Three modeling methods including regression, fuzzy logic and artificial neural networks were applied to investigate the drying kinetics of the thin layer of this food.ResultsIn the empirical modeling, the curve fitting tool of MATLAB software and nonlinear regression technique were used. According to the obtained results, the Diffusion Approximation with the correlation coefficient of 0.9999, root mean square error of 0.004157 and sum of squares error of 0.0005702 showed the best fit with the experimental data among the 9 fitted model. For simulation, interpolation and increase of the measured moisture ratios, fuzzy logic tool of MATLAB software with the Mamdani fuzzy model in the form of If-Then rules and triangular membership function was used. By entering the obtained results from fuzzy model into the neural network tool, the Feed-Forward-Back-Propagation network with the topology of 2-5-1 and the correlation coefficient of 0.99956 and mean square error of 0.000039385 with application of hyperbolic tangent sigmoid transfer function, Levenberg–Marquardt learning algorithm and 1000 epoch was determined as the best neural model.ConclusionIn general, we can conclude, the combination of fuzzy logic and neural networks is a suitable and reliable method for modeling and prediction of drying kinetics of onion and similar product.Keywords: Fluidized bed drier, Regression, Artificial neural networks, Modeling, Fuzzy logic
-
سابقه و هدفدر طول زمان فرایند انجماد اشکال تازه و پیشرفته تری به خود گرفته که متضمن حفظ کیفیت و افزایش پذیرش محصول از سوی مصرف کننده است. یکی از روش های نوین انجماد استفاده از روش اسمز به عنوان پیش فرایند می باشد که با آب گیری نسبی قبل از فرایند انجماد صدمات ناشی از آب زیاد و انبساط یخ تا حدودی کاهش می یابد.مواد و روش هادر این پژوهش طالبی تحت فرایند اسمز قرار گرفت و با بررسی خصوصیات آن بعد از فرایند اسمز مدلی برای پیش بینی نقطه انجماد آن ارائه شد. طالبی پس از شستشو و پوست گیری و برش به اندازه های معین 2×5/2×4 سانتی متر در سه زمان 5/1، 3 و 5/4 ساعت در محلول های با غلظت مختلف ساکارز (40، 55 و70 درصد) در دمای آزمایشگاه (25 درجه سانتی گراد) و نسبت میوه به محلول برابر 1 به 3 غوطه ور شد. ویژگی هایی چون میزان رطوبت، مواد جامد محلول، نقطه انجماد، گرمای ویژه محصول و انرژی مورد نیاز برای فرایند انجماد اندازه گیری و محاسبه شدند.یافته هانتایج نشان داد که رطوبت نمونه ها پس از فرایند اسمز تحت تاثیر غلظت محلول اسمز و زمان فرایند کاهش یافته است از طرف دیگر با افزایش غلظت، مواد جامد محلول نمونه ها در انتهای فرایند افزایش نشان می دهند. با توجه به این تغییرات محاسبات نشان می دهد که نقطه انجماد، گرمای ویژه محصول و انرژی مورد نیاز برای فرایند انجماد در نمونه های فرایند شده کاهش یافته است.نتیجه گیریبا کاهش نقطه انجماد شاید بتوان میوه ها را بدون انجماد و در دمایی کمی بالاتر از نقطه انجماد آن ها نگهداری نمود تا از معایب فرایند انجماد جلوگیری به عمل آید در صورتی که از نقطه نظر فعالیت های میکروبی و بیوشیمیایی نیز این امر امکان پذیر باشد.کلید واژگان: آب گیری اسمزی, نقطه انجماد, طالبیBackground And ObjectiveDuring years freezing progressed and new methods investigated which insure high quality and increase acceptability of products. Osmosis treatment before freezing is a novel method which by lowering water content before freezing can limit damages caused by ice expansion during ice formation.Materials And MethodsThe current study was carried out to determine osmotically dehydrated cantaloupe characteristic and introduce a model to predict its freezing point. Samples were washed, peeled and cut into cubes of 42.5×2 Cm. The cubes were submerged in sucrose syrup (40, 55 and 70%) for the periods of (1.5, 3 and 4.5 h.) at room temperature (25 ˚C). The fruit to syrup ratio was 1:3 in all treatments. Moisture content, total soluble solids, freezing point, specific heat of product and required energy for freezing process were measured and calculated.ResultsResults indicated that water content decreased with time and increased syrup concentration on the other hand brix increased due to syrup concentration. Freezing point, specific heat and required energy for freezing process decreased according to above changes.ConclusionPerhaps by reducing the freezing point of fruits, they can be kept without freezing at temperatures slightly above the freezing point. This prevents disadvantage of the freezing process. If it is possible through microbial and biochemical point of view.Keywords: Osmotic dehydration, Freezing point, Cantaloupe
-
سابقه و هدفعناصر معدنی نقش مهمی در امر تغذیه سالم دارند در این میان نقش کلسیم ماده معدنی تشکیل دهنده استخوان ها به همراه فسفر به روشنی مشخص شده است.مواد و روش هادر این پژوهش میوه های کیوی و موز با استفاده از کلسیم و فسفر فرآوری و غنی سازی شدند. بدین منظور پس از تهیه میوه ها و شستشوی آن ها کیوی و موز به شکل حلقوی برش خوردند. برای تهیه محلول اسمز از ساکارز با غلظت (W/V) %55 استفاده شد با افزودن کلرید کلسیم و مونو سدیم دی هیدروژن فسفات محلول های با غلظت %1 و %2 از هر کدام از ترکیبات مذکور به دست آمد. پس از تیمار دهی نمونه ها آزمایش های تعیین ماده خشک، اندازه گیری کلسیم و فسفر جهت مشخص نمودن مقادیر جذب آن ها توسط میوه انجام یافت.یافته هادر هر دو میوه میزان جذب کلسیم بیش از فسفر می باشد میزان کلسیم در موز تا 600 درصد مقدار اولیه و میزان فسفر تا 200 درصد مقدرا اولیه در کیوی افزایش یافتند. از این رو می توان این محصولات را به عنوان مکمل های طبیعی تامین مواد معدنی در کنار سایر مواد غذایی توصیه نمود.نتیجه گیریمقدار جذب کلسیم در مقایسه با فسفر بیشتر می باشد. افزایش غلظت کلسیم در محلول اسمز سبب افزایش جذب کلسیم به میوه می شود، ولی زمان فرایند در خصوص جذب کلیسم در کیوی برخلاف موز بی تاثیر بوده است. در مورد جذب فسفر زمان فرایند و غلظت فسفر در محلول اسمز تاثیر قابل توجهی بر جذب آن ندارند.کلید واژگان: غنی سازی, میوه, کلسیم, فسفرBackground And ObjectiveMinerals have important role in healthy human nutrition especially calcium and phosphorus that are essential elements of bone.Materials And MethodsThis project carried out to enrich kiwi fruit and banana by these minerals using osmotic dehydration technique. 55% sucrose syrup used as osmotic agent and the concentration of minerals were 1% and 2% experiment completed in 30 and 60 minutes in ambient temperature at the end fruits drained and slightly dried by tissue to eliminate extra syrup. Dry mater as well as calcium and phosphorus content were measured for treated and untreated samples and compare together.ResultsResults showed higher calcium gain than phosphorus in both kiwi and banana. Calcium content of banana was 600% higher than untreated fruit in the case of phosphorus kiwi fruit gained 200% of this mineral to initial content. It seems reasonable consumption of enriched fruits instead of synthetic medicines.ConclusionCalcium absorption is higher than phosphorus. Calcium concentration in the solution increases the absorption of calcium in the fruit. But the process time has no effect on calcium absorption in kiwi fruit in contrast with banana. Phosphorus concentrations and process time has no significant effect on mineral uptake.Keywords: Enrichment, Fruit, Calcium, Phosphorus
-
سابقه و هدف
در طی رسیدن پنیر مقداری از کازئین نامحلول در آب به مواد از ته محلول در آب که شامل محصولات حد واسط هیدولیز پروتئین و نیز اسیدهای آمینه آزاد می باشند تبدیل می شود. در این پژوهش تغییرات راندمان و رسیدگی پنیر سفید سنتی و اولترافیلتراسیون تحت تاثیر باکتری های سرماگرا مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش هاشیر مورد استفاده جهت انجام پروژه تحقیقاتی شیر فصل زمستان بوده و از شیر مصرفی برای تولید پنیر در کارخانه پگاه منطقه آذربایجان شرقی تهیه شد. مایه پنیر مورد استفاده برای تهیه پنیر اولترافیلتراسیون و پنیر سفید از نوع fromase می باشد. آغازگر مورد استفاده مخلوط گونه های ترموفیل yoghurt 709، yoghurt 231 و گونه های مزوفیل G3 mix 7 وG3 mix 6 بود که به نسبت 7 به 1 تهیه شد. مواد شیمیایی مورد استفاده در این پروژه با مارک مرک مورد استفاده قرار گرفت.
یافته هانتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تعداد باکتری های سرماگرا بر روی پنیر سفید سنتی و اولترافیلتراسیون معنی دار می باشد. بین تعداد باکتری های سرماگرا و افزایش درصد ازت محلول به ازت کل در طی دوره رسیدن، رابطه معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیریبا افزایش تعداد باکتری های سرماگرا در طی دوره رسیدن میزان درصد افزایش درصد ازت محلول به ازت کل افزایش می یابد دامنه درصد بازیافت ازت (شاخص بازده) در پنیر اولترافیلتراسیون 45/90- 01/88 و در پنیر سفید سنتی 52/80- 23/77 به دست آمد. تغییرات عوامل ذکر شده در پنیر سفید اولترافیلتراسیون بیشتر از پنیر سفید سنتی می باشد.
کلید واژگان: پنیر سفید سنتی, اولترافیلتراسیون, باکتری های سرماگراBackground And ObjectiveDuring cheese ripening, some of water insoluble casein change to water soluble nitrogen which are include intermediate hydrohysate protein and free amino acids.
Materials And MethodsThese enzymes save their activities in pasteurization temperature and also UHT processing. In this study effect of number of Pscyrotroph bacteria on physical and chemical properties on UF and white cheese was investigated.
ResultsIn this work, ripening and efficiency of traditional white and UF cheese as affected by psychotroph bacteria was investigated. The result of this research showed that amount of psycrotroph bacteria on the white and UF cheese was significant.
ConclusionAlso, there was a good correlation between psycrotroph bacteria and ratio of soluble nitrogen to total nitrogen during ripening period. In fact, as the psycrotroph bacteria increase, the ratio of soluble nitrogen to total nitrogen will be increased during ripening period. The percent of N recovery (efficiency index) for UF and traditional white cheese was 88. 01-90. 45 and 77. 23-80. 52, respectively. The effect of changing above parameter on UF cheese is more than white cheese.
Keywords: Traditional white, Ultrafilteration cheese, Psychotropic bacteria -
سابقه و هدفطالبی میوه ای است که به میزان زیاد در ایران تولید می شود. اما به دلیل عدم استفاده از روش های صحیح تبدیل و نگهداری بخش قابل توجهی از آن ضایع می شود.مواد و روش هادر این پژوهش از روش اسمز – انجماد برای نگهداری طالبی استفاده شد. برای انجام فرایند اسمز از سه غلظت 40، 55 و 70 درصد ساکارز در سه زمان 5/1، 3 و 5/4 ساعت استفاده شد. سپس نمونه ها در بسته های درب دار پروپیلنی بسته بندی و به فریزر 20- درجه سانتی گراد منتقل شدند، نمونه برداری به مدت 7 ماه در فواصل زمانی معین صورت گرفت. عمل انجمادزدایی نمونه ها قبل از آزمایش ها در یخچال انجام شد. در طول نگهداری آزمون حسی (رنگ، عطر و بو، بافت، شیرینی و پذیرش کلی) برای تعیین مدت زمان مناسب برای مصرف محصول انجام گرفت. آزمایش های فیزیکوشیمیایی شامل میزان آب چکه، اتلاف مواد جامد محلول، بریکس محصول نهایی پس از رفع انجماد بود. آزمایش در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی اجرا شد.یافته هانتایج رفع انجماد حاکی از آن بود که نمونه های تحت فرایند اسمز قرار گرفته وسپس منجمد شده آب چکه کمتر و معنی داری نسبت به نمونه شاهد دارند و بریکس و اتلاف مواد جامد محلول آن ها بیشتر است. نتایج آزمون چشایی نشان داد که نمونه های اسمز شده امتیاز بالاتری در خواص بافت، شیرینی و پذیرش کلی دارند در حالی که نمونه شاهد از نظر خصوصیات مذکور فاقد مقبولیت و پذیرش لازم بود.نتیجه گیریآزمون های حسی در طول زمان نگهداری توسط 9 داور چشایی نشان گر آن بود که نمونه های پیش فرایند شده به شیوه اسمز تا 6 ماه قابلیت مصرف دارند اما نمونه شاهد از همان ابتدای آزمایش فاقد کیفیت کافی ارزیابی شد.کلید واژگان: اسمز, انجماد, خواص فیزیکوشیمیایی و حسیBackground And ObjectiveCantaloupe is a product which cultivated in Iran in large quantity. However, due to lack of proper processing and preservation method, rather high proportion is wasted.Materials And MethodsThe current study was carried out to preserve it by osmodehydrofreezing method. Samples of cantaloupe (Cocumis melo Magasi neyshabour) were washed, peeled and cut into cubes of 4´2.5×2 Cm. The cubes were submerged in sucrose syrup (40, 55 and 70%) for the periods of (1.5, 3 and 4.5 h.) at room temperature (25 ˚C). The fruit to syrup ratio was 1:3 in all treatments, then drained for 15 minutes and packed in propylene container while waxy papers were put under and top of samples. Freezing process took place at -20 ˚C and samples preserved for 7 months at the same temperature. During preservation sampling carried out and samples were thawed at 4 ˚C for 5 hours. During preservation period to determinate suitable time of product consuming sensory evaluation (color, aroma, text, sweetness and total acceptance) of samples took place. Physicochemical properties such as water drip, soluble solids lose, brix of final product were analyzed.ResultsResults indicate that the samples which pretreated by osmosis process and then frozen showed lover water drip and higher soluble solids lose as compared by control sample, also osmodehydrofrozen samples had higher brix. Sensory judgment of products during 7 months by 9 panelists showed that samples have kept own eating quality until 6th month although control sample was judged unacceptable at first. Osmodehydrofrozen samples obtained higher scores on texture, sweetness and total acceptance, meanwhile control samples was not acceptable in mentioned attributes.ConclusionSensory evaluations by 9 panelists during storage showed that processed Samples by osmosis method can be stored up to 6 months control samples was without sufficient quality from the beginning.Keywords: Osmosis, Freezing, Physicochemical, Sensory properties
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.