به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

رومینا حمزه پور

  • آنژلا حمیدیا، رومینا حمزه پور، سیده مریم زوار موسوی، فهمیه حق پناه، علی بیژنی، آرمان مسعودی*
    زمینه

    سرترالین یکی از رایج ترین مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین برای بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی است. شیوع اختلال عملکرد جنسی در بین بیمارانی که از مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین استفاده می کنند برای زنان 40-45 و برای مردان 20-30 درصد است. یک راهکار برای جلوگیری از این عارضه جانبی، درمان ترکیبی با داروهایی مانند بوسپیرون و ریتالین است. هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی بوپروپیون و ریتالین بر اختلال عملکرد جنسی در بیماران مصرف کننده سرترالین بود.

    روش کار

      این کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سو کور در سال 1397 انجام شد. پنجاه زن 20 تا 45 ساله واجد شرایط به طور هدفمند از درمانگاه های روانپزشکی بیمارستان های یحیی نژاد و روحانی بابل انتخاب شدند. از مصاحبه ساختار یافته برای غربالگری شرکت کنندگان از نظر اختلال افسردگی اساسی، مصرف سرترالین و اختلال عملکرد جنسی استفاده شد. همه شرکت کنندگان مقیاس تجربه جنسی آریزونا را تکمیل کردند و به طور تصادفی از طریق تصادفی سازی به گروه بوپروپیون و ریتالین تقسیم شدند. همه شرکت کنندگان یک ماه پس از مداخله، مجدد مقیاس را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر، تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

     تمام پنجاه شرکت کننده (25 نفر در هر گروه) مطالعه را تکمیل کردند. میانگین سن افراد مورد بررسی، 5/64 ± 36/38 سال بود. میانگین کلی نمرات افراد مورد بررسی از پرسش نامه تجارب جنسی آریزونا، قبل از مداخله 3/14 ± 23/44 و پس از مداخله 4/92 ± 19/52 بود. تفاوت بین گروهی از نظر میانگین نمرات اختلال عملکرد جنسی و تمام گویه های آن در پیش آزمون (0/886=P) و پس آزمون (0/872=P) ناچیز بود. مقایسه درون گروهی نشان داد که میانگین نمره اختلال عملکرد جنسی در هر دو گروه به طور معناداری کاهش یافته است (0/001˂P).

    نتیجه گیری

     این مطالعه نشان داد اثربخشی بوپروپیون و ریتالین در کاهش قابل توجه اختلال عملکرد جنسی در بیماران مصرف کننده سرترالین یکسان است.

    پیامدهای عملی: 

    با توجه به نتایج مطالعه حاضر و اثربخشی مشابه داروی بوپروپیون آهسته رهش و ریتالین در بهبود اختلال جنسی ناشی از سرترالین، به نظر می رسد ریتالین با توجه به اثربخشی در درمان، مصرف موردی راحت تر، مقرون به صرفه تر و جایگزین بهتری برای بوپروپیون در بهبود اختلال عملکرد جنسی در بیماران کاندید درمان با داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین باشد.

    کلید واژگان: سرترالین, عوارض جانبی, اختلال عملکرد جنسی, ریتالین, بوپروپیون, مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین
    Angela Hamidia, Romina Hamzehpour, Seyedeh Maryam Zavarmousavi, Fahimeh Haghpanah, Ali Bijani, Armon Massoodi*
    Background

     Sertraline is one of the most commonly used selective serotonin-reuptake inhibitors for patients with major depressive disorder. The prevalence of sexual dysfunction among patients who use selective serotonin-reuptake inhibitors is 40%–45% for women and 20%–30% for men. A strategy to prevent this side effect is combination therapy with medications such as buspiron and Ritalin. The aim of this study was to compare the effects of bupropion and Ritalin on sexual dysfunction among patients who use sertraline.

    Methods

     This single-blind randomized controlled trial was conducted in 2018. Fifty eligible women aged 20–45 years old were purposefully selected from the psychiatric clinics of Yahyanejad and Ruhani hospitals, Babol, Iran. Structured interview was used to screen participants for major depressive disorder, sertraline use, and sexual dysfunction. All participants completed the Arizona Sexual Experience Scale and were randomly allocated to the bupropion and the Ritalin group through block randomization. All participants re-completed the Scale one month after the intervention. Data were analyzed through SPSS software by repeated measure analysis of variance.

    Results

     All fifty participants (25 in each group) completed the study. The mean of participants’ age was 36.38±5.64 years and the mean score of their sexual dysfunction was 23.44±3.14 at pretest and 19.52±4.92 at posttest. Between-group differences respecting the mean scores of sexual dysfunction and all its items were insignificant both at pretest (P= 0.886) and posttest (P= 0.872). However, within-group comparisons revealed that the mean score of sexual dysfunction significantly decreased in both groups (P<0.001).

    Conclusion

     This study concludes the same efficacy of sustained release bupropion and Ritalin in significantly reducing sexual dysfunction among patients who used sertraline.

    Practical Implications: 

     According to the results of the present study and the similar efficacy of slow-release bupropion and Ritalin in improving sexual dysfunction caused by sertraline, it seems that Ritalin, due to its effectiveness in treatment, is an easier drug to use. It is more cost-effective and a better alternative to bupropion in improving sexual dysfunction in patients who are candidates for treatment with serotonin- reuptake inhibitors.

    Keywords: Sertraline, Side effect, Sexual dysfunction, Ritalin, Bupropion, Selective serotonin-reuptake inhibitors
  • فرزان خیرخواه، سوسن موعودی، آنژلا حمیدیا، رومینا حمزه پور*، سکینه جوادیان، محبوبه خوزان، عاطفه موسوی، سودابه علیدادی
    سابقه و هدف

    یاددهی و یادگیری و ارزشیابی در رشته روان پزشکی همواره مورد توجه بوده است. در طول دوره دستیاری روان پزشکی یادگیری مهارت مصاحبه با بیمار و تجویز درمان های مناسب از بالاترین اولویت های آموزشی به حساب می آید. در این بررسی سعی شده است تا با استفاده از نتایج حاصل از آزمون بالینی ساختاریافته عینی (OSCE) به بررسی تاثیر این آزمون ها در ارتقای مهارت دستیاران پرداخته شود.

    مواد و روش ها:

     در این مطالعه مقطعی از سال تحصیلی 95-1394 تا 99-1398 تمامی دستیاران رشته روان پزشکی به صورت هفتگی و طبق سرفصل های کوریکولوم آموزشی تحت آزمون به روش OSCE قرار گرفتند. پس از آزمون رضایت اساتید و دستیاران با استفاده از پرسشنامه موردبررسی قرار گرفت. همچنین نتایج نمرات این آزمون ها با نمرات پایان سال مقایسه شد.

    یافته ها:

     میانگین نمرات دستیاران برای آزمون های OSCE و پایان هرسال به ترتیب 04/3 ± 21 و 48/18 ± 54/125 بود. ضریب همبستگی پیرسون برای ارتباط بین نمره OSCE و نمره پایان سال در طول این 4 سال تحصیلی متوالی برابر با 830/0 = r و P<001/0 بود. نتایج نظرسنجی اساتید و دستیاران بیانگر سطح رضایت بالا از برگزاری آزمون ها بود.

    نتیجه گیری:

     ارتباط نمرات پایان سال با نمرات آزمون OSCE و نتایج نشان داده شده در موفقیت دستیاران در آزمون بورد تخصصی گواهی بر موفق بودن طراحی و اجرای این آزمون جهت ارتقای مهارت دستیاران در ارزشیابی به روش OSCE می باشد.

    کلید واژگان: آزمون بالینی ساختاریافته عینی, یاددهی, یادگیری, روان پزشکی, ارزشیابی
    Farzan Kheyrkhah, Susan Moudi, Angela Hamidia, Romina Hamzehpour*, Sekineh Javadian, Mahbobeh Khozan, Atefeh Mosavi, Sodabeh Alidadi
    Background and Objective

    Teaching, learning and evaluation in the field of psychiatry has always been considered. During the psychiatric assistantship course, learning the skill of interviewing the patient and prescribing appropriate therapies is one of the highest educational priorities. In this study, an attempt has been made to investigate the effect of the Objective Structured Clinical Exam (OSCE) on improving the skills of residents.

    Methods

    In this cross-sectional study from the academic year 2015-2016 to 2009-2010, all psychiatry residents were tested weekly by the OSCE method according to the curriculum topics. After the test, the satisfaction of professors and residents was assessed using a questionnaire. Also, the scores of these tests were compared with the scores at the end of the year.

    Findings

    The mean scores of residents for OSCE and end-of-year exams were 21 ± 3.04 and 125.54 ± 18.48, respectively. Pearson correlation coefficient for the relationship between OSCE score and end-of-year score during these 4 consecutive academic years was r = 0.830 and P <0.001. The results of the survey of professors and assistants showed a high level of satisfaction with the tests.

    Conclusion

    The relationship between end-of-year scores and OSCE test scores and the results shown in the success of residents in the specialized board exam is evidence of the success of the design and implementation of the OSCE method to improve the skills of residents in OSCE evaluation.

    Keywords: Objectively Structured Clinical Exam, Teaching, Learning, Psychiatry, Evaluation
  • نغمه ضیایی، رومینا حمزه پور، مهران باقرتبار، سودابه علیدادی*، مریم قائمی امیری
    سابقه و هدف

    با توجه به تغییر شیوه های آموزشی و مجازی شدن کلاس های دانشگاهی در پی همه گیری COVID-19، پس از اقدامات لازم در این خصوص، جهت بررسی بازخورد دانشجویان نسبت به آنچه در طول سال تحصیلی 1400-1399 تجربه نمودند، در این مطالعه اقدام به سنجش میزان رضایت دانشجویان پردیس خودگردان دانشگاه علوم پزشکی بابل از شیوه آموزش و ارزشیابی مجازی نمودیم.

    مواد و روش ها: 

    در این مطالعه مقطعی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته سطح رضایت دانشجویان از آموزش مجازی و آزمون های پایان ترم مورد ارزیابی قرار گرفت. نظرسنجی از طریق سامانه فرادید برگزار گردید. نتایج به صورت فراوانی و درصد فراوانی گزارش گردید.

    یافته ها:

     مجموعا 250 دانشجو با میزان مشارکت 85/66 درصد از 4 رشته پزشکی عمومی، دندانپزشکی عمومی، کارشناسی فیزیوتراپی و کارشناسی پرستاری در مطالعه شرکت کردند. میزان رضایت کلی دانشجویان نسبت به آموزش مجازی و امکان ایجاد رابطه دوطرفه میان اساتید و دانشجویان و ارایه بازخورد مناسب، در هر 4 رشته متوسط بود. در رابطه با نحوه ارزشیابی پایان ترم، 5/ 84درصد از دانشجویان سطح رضایت متوسط و کمتر داشتند. در رابطه با روش تدریس ترجیحی، گزینه انتخابی دانشجویان در تمامی رشته ها، روش تدریس حضوری بود.

    نتیجه گیری:

     با توجه به شرایط کنونی و قبول این واقعیت که آموزش ها باید به سمت مجازی شدن برود، به نظر می رسد باید اقدامات بیشتری در خصوص بالا بردن سطح کیفی آموزش مجازی صورت بگیرد تا شیوه های تعاملی بتوانند جایگاه خود را در شیوه آموزش مجازی پیدا کنند.

    کلید واژگان: آموزش مجازی, کلاس های آنلاین, رضایت مندی, دانشجویان
    Naghmeh Ziaie, Romina Hamzehpour, Mehran Baghertabar, Sodabeh Alidadi*, Maryam Ghaemi Amiri
    Background and Objective

    Due to the change in educational methods and virtualization of university classrooms following the COVID-19 epidemic, after the necessary activities in this regard, in order to examine studentschr('39') feedback on what they experienced during the academic year 1399-1400, in this Study we measured the satisfaction of students of Self-Governing Campus of Babol University of Medical Sciences about virtual education.

    Methods

    In this cross-sectional study, the level of studentschr('39') satisfaction with virtual education and end-of-semester tests was assessed using a researcher-made questionnaire. The poll was conducted through the Faradid system. Results were reported in frequency and frequency percentage.

    Findings

    A total of 250 students with 66.85% participation in 4 fields of general medicine, general dentistry, bachelor of physiotherapy and bachelor of nursingparticipated in the study. The general satisfaction of students with virtual education, and the possibility of establishing a two-way relationship between professors and students and providing appropriate feedback, all 4 disciplines were moderate satisfaction. Regarding the evaluation method at the end of the semester, 84.5% of students had average and lower level of satisfaction. Regarding the preferred teaching method, the choice of students in all fields was face-to-face teaching method.

    Conclusion

    Given the current situation and accepting the fact that education should move towards virtualization, it seems that more decision should be taken to raise the quality of e-learning so that interactive methods can take their place in the method of education.

    Keywords: Virtual Education, Online Classes, Satisfaction, Students
  • رومینا حمزه پور، آنژلا حمیدیا*، فرزان خیرخواه، سکینه جوادیان، ساناز آزادفروز، مریم سلیمانی نژاد
    سابقه و هدف

    والدین کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD) به دلیل فراوانی ناهنجاری های رفتاری این کودکان، مشکلات بیش تری نسبت به والدین کودکان عادی دارند. اختلالات خلقی در والدین از جمله مادران می تواند منجر به کاهش آستانه تحمل و استفاده از روش های تنبیهی برای کنترل کودکان گردد که به عوارض سوء منتهی می شود، لذا ارزیابی اختلالات خلقی والدین این کودکان و درمان به موقع می تواند نقش مهمی در درمان این کودکان و بهبود پیش آگهی بیماری داشته باشد.

    مواد و روش ها 

    این مطالعه از نوع مقطعی تحلیلی است. جامعه پژوهش را 125 مادر که فرزند آن ها مبتلا به ADHD بودند و طی سال های 1395-1393 به درمانگاه های روانپزشکی بیمارستان یحیی نژاد و آیت الله روحانی بابل مراجعه نمودند، تشکیل دادند. در این پژوهش از پرسشنامه های Conners’ Parent Rating Scales-Revised و SCID-I استفاده شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS V .22 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

     شیوع اختلالات خلقی در مادران دارای کودکان 6 تا 14 سال مبتلا به ADHD معادل 55 مادر از 125 نفر (44 درصد) گزارش شد. در بین انواع اختلالات خلقی، دیس تایمی با 27 مورد (49 درصد) شایع ترین اختلال مشاهده شده بود. 45 مادر (36 درصد) به افسردگی مبتلا بودند و 9 مادر (2/7 درصد) اختلال دوقطبی داشتند.

    استنتاج

    بر اساس نتایج مطالعه حاضر افسردگی شایع ترین اختلال خلقی مشاهده شده در مادران مورد مطالعه بود. از آن جایی که افسردگی مادر بر مدیریت رفتار فرزند مبتلا به ADHD تاثیر می گذارد، تشخیص و درمان به موقع افسردگی مادر نقش مهمی در پیش آگهی ADHD فرزند مبتلا دارد.

    کلید واژگان: کودکان, بیش فعالی, اختلال نقص توجه, اختلالات خلقی, مادران
    Romina Hamzehpour, Angela Hamidia*, Farzan Kheirkhah, Sakineh Javadian, Sanaz Azad Forouz, Maryam Soleimani Nezhad
    Background and purpose

    Parents of children with attention deficit hyperactivity disorder (ADHD) have more problems than parents of normal children due to the prevalence of behavioral abnormalities in children with ADHD. Mood disorders in parents, including mothers can lead to lower tolerance thresholds and the use of punitive methods to control the children, which can cause other complications. Therefore, evaluation of mood disorders and timely treatment could be of great help in treating these children and improving the prognosis of the disease.

    Materials and methods

    This cross-sectional study was conducted in 125 mothers of children with ADHD attending two psychiatric clinics in Babol, Iran 2014-2016. Data were collected using the Conners' Parent Rating Scales - Revised (CPRS-R) and Structured Clinical Interview for DSM-IV Axis I Disorders (SCID-I). Data analysis was done in SPSS V22.

    Results

    The prevalence of mood disorders in mothers of 6-14 year-old children with ADHD was 44% (n=55). Among the mood disorders, dysthymia (27%) was the most common disorder. Forty-five mothers (36%) had depression and 9 (7.2%) had bipolar disorder.

    Conclusion

    According to current study, depression was the most common mood disorder in mothers. Maternal depression influences the management of a child with ADHD, so, early diagnosis and treatment of maternal depression play major roles in the prognosis of ADHD in a child with this disorder.

    Keywords: children, attention deficit hyperactivity disorder, mood disorders, mothers
  • علائم سایکوتیک به عنوان تظاهرات اولیه بیماری مولتیپل اسکلروزیس (گزارش مورد)
    رومینا حمزه پور *، فاطمه شیخ مونسی
    مولتیپل اسکلروزیس یکی از شایع ترین بیماری های ناتوان کننده نورولوژیک است که با علائم ضعف اندام ها، علائم بینایی، علائم حسی، افسردگی و اختلال عملکرد شناختی تظاهر می کند. علائم سایکوتیک از تظاهرات نادر این بیماری به خصوص در شروع بیماری می باشد. در این مقاله یک بیمار جوان با شروع تدریجی علائم توهم و هذیان و رفتار آشفته گزارش می شود که پس از بررسی های به عمل آمده، بیماری مولتیپل اسکلروزیس تشخیص داده شد.
    کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, هذیان, توهم
    Psychotic Symptoms as the Initial Presentation of Multiple Sclerosis: A Case Report
    Romina Hamzehpour*, Fatemeh Sheikhmoonesi
    Multiple sclerosis,is the most prevalent disabling neurologic disorder, that manifest itself with limb weakness, visual and sensory symptoms, depression, and cognitive impairment. Psychotic symptoms particularly in the onset of disease are rare. We report a young patient with gradual onset of psychotic symptoms including hallucination, delusion and disorganized behavior. In further investigations the patient was diagnosed with multiple sclerosis.
    Keywords: Multiple sclerosis, delusion, hallucination
  • خضرالله بیژنی، احمد تمدنی، رضا قدیمی، رومینا حمزه پور
    سابقه وهدف
    در سالهای اخیر طول عمر بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور بطور قابل توجهی افزایش پیدا کرده است ولی علیرغم آن, عوارض درازمدت بیماری مشکلاتی را برای بیمار ایجاد می نماید که می توان به عوارض کبدی, قلبی و غیره ناشی از هموسیدروزیس اشاره نمود. در این مطالعه اثرات درازمدت بیماری بر روی بافت ریه با شدت عملکرد ریوی مورد سنجشن قرار میگیرد.
    نتیجه گیری
    شایعترین اختلال اسپیرومتریک در بیماران تالاسمیک, الگوی تحدیدی بود و با مصرف دسفرال می توان از عوارض ریوی بیماری کاست.
    کلید واژگان: تالاسمی ماژور, تست عملکرد ریه, الگوی تحدیدی, اگلوی انسدادی, دسفرال
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال