به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

رویا فرهادی

  • رویا فرهادی*، شاهرخ مهرپیشه، سیده مهسا صالح پور

    رژیم انحصاری با شیر انسان به مصرف شیر مادر و یا شیر اهدایی انسان به همراه غنی کننده های مشتق از شیر انسان اطلاق می شود. مقاله حاضر، مروری روایتی بر تغذیه نوزادان نارس بویژه نوزادان خیلی کم وزن با این نوع از رژیم تغذیه ای می باشد. با جستجو در مقالات منتشر شده به زبان انگلیسی در پایگاه های اطلاعاتی؛ Scopus، PubMed، Science Direct  و Google Scholar در نهایت 15 مقاله از جهت پیامدهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات براساس سال انتشار، پیامدهای مورد بررسی و تاثیر جمع آوری و گزارش شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اثر این تغدیه در مطالعات محدودی که تا به حال انجام شده است علی رغم صرفه اقتصادی و فواید بالینی بر روی بسیاری از پیامدهای مهم نوزادی، نتایج مختلف و متفاوتی داشته است. کاهش بروز انتروکولیت نکروزان، رتینوپاتی نارسی، بهبود تحمل تغذیه، بهبود پارامترهای رشدی و کاهش خونریزی داخل بطنی از فواید این رژیم در برخی از مطالعات بوده است در حالی که در چندین مطالعه برخی از این عوارض تغییری نکرده است. لذا با توجه به جدید بودن محصولات غنی کننده مشتق از شیر انسان، مطالعات بیشتر برای بررسی اثرات کوتاه مدت و دراز مدت آن با انجام کارآزمایی های بالینی قوی تر لازم است.

    کلید واژگان: رژیم انحصاری با شیر انسان, شیر, انسان, غنی کننده مشتق از شیر انسان, نوزاد نارس
    Roya Farhadi*, Shahrokh Mehrpisheh, Seyedeh Mahsa Salehpour

    The exclusive human milk diet refers to the feeding with breast milk or donated human milk along with human milk-derived fortifiers. This article is a narrative review about feeding of premature infants, especially very low birth weight babies with this type of diet. By searching the articles published in English in the Scopus, PubMed, Science Direct and Google Scholar databases, finally the 15 articles was reviewed in terms of different neonatal outcomes and the information was collected and reported based on the year of publication, the outcomes investigated and the impact. The results of the present study showed that the effect of this nutrition in the limited studies that have been conducted so far, despite its economic efficiency and clinical benefits, has had  different results on many important neonatal outcomes. Reducing the incidence of necrotizing enterocolitis, retinopathy of prematurity, reducing intraventricular bleeding,improving   nutrition tolerance and growth parameters have been among the benefits of this diet in some studies, while in other studies, some of these morbidities have not changed. Therefore, due to the novelty of the fortifiers derived from human milk, more studies are needed to investigate its short-term and long-term effects by conducting more clinical trials.

    Keywords: Exclusive Human Milk Diet, Human Milk-Derived Fortifier, Human, Milk, premature
  • اقدس عبادی، سپیده خلیلی سوادکوهی، نیکتا مولی زاده، نوشین گردانی، رویا فرهادی، سیاوش مرادی، زهرا ولیان*
    سابقه و هدف

    دوره نوزادی از جهت ایجاد سازگاری های فیزیولوژیکی با محیط خارج رحم دوره ای بسیار مهم و آسیب پذیر است و بدون شک اولین قدم در کاهش میزان مرگ نوزادان شناسایی این عوامل می باشد. مهم ترین علت مرگ و میر نوزادان، تولد پره ترم (نارس) است، لذا این مطالعه به بررسی شیوع و عوامل مرتبط با مرگ نوزادان پره ترم پرداخت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی که در بیمارستان امام خمینی ساری در سال 1398 انجام شد، تعداد 150 نوزاد به چهار گروه متولد شده در 24 تا 28 هفته، 28 تا 32 هفته، 32 تا 34 هفته و 34 تا 37 هفته دسته بندی شدند، سپس میزان مرگ و میر و عوامل موثر بر آن مقایسه شد. داده ها با نرم افزار SPSS20 تجزیه و تحلیل شد. 05/0P< سطح معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که بین مرگ و میر نوزادان و سن حاملگی ارتباط معنی داری وجود دارد(001/0>P). بین مرگ نوزادان و جنسیت (264/0=P)، نوع بارداری (548/0=P)، نوع زایمان مادر(999/0=P) و علل زایمان زودرس (770/0=P) ارتباط معنی داری وجود نداشت.

    استنتاج

    مهم ترین عامل در کاهش مرگ نوزادان جلوگیری از تولد نوزاد پره ترم است که این امر لزوم مداخلات موثرتر در مراقبت های پیش از تولد و پیشگیری از زایمان های زودرس و نیز بهبود مداخلات در پیشگیری و درمان عوارض بارداری و زایمان را می طلبد. درضمن سطح بندی در ارایه خدمات پری ناتال و ایجاد مراکز مراقبت های ویژه نوزادی و تکمیل تجهیزات مراقبتی از نوزادان نارس ضروری است.

    کلید واژگان: زایمان زودرس, نوزاد پره ترم, مرگ نوزادان
    Aghdas Ebadi, Sepideh Khalili Savadkouhi, Nikta Molazadeh, Noushin Gordani, Roya Farhadi, Siavash Moradi, Zahra Valiyan*
    Background and purpose

    Neonatal period is a very important and vulnerable period that causes physiological adaptations to the ectopic environment. Undoubtedly, the first step in reducing infant mortality is to identify associated factors. The main cause of infant mortality is preterm birth. This study aimed at investigating the prevalence and factors associated with preterm infant death.

    Materials and methods

    In this cross-sectional study, 150 infants were classified into four groups: 24-28 weeks, 28-32 weeks, 32-34 weeks, and 34-37 weeks. Infant mortality rate and related factors were compared between the groups. Data analysis was performed in SPSS V20.

    Results

    Findings showed a significant relationship between infant mortality and gestational age (P<00.01). There were no significant relationships between infant mortality and neonatal gender (P= 0.264), type of pregnancy (P= 0.548), type of maternity delivery (P= 0.999), and causes of preterm delivery (P = 0.770).

    Conclusion

    The most important factor in reducing infant mortality is preventing preterm birth which requires more effective interventions on prenatal care and treatment of complications of pregnancy and childbirth. Prenatal levels of care programs, establishing neonatal intensive care centers, and appropriate premature neonatal care equipment are also necessary in preventing infant mortality.

    Keywords: preterm delivery, premature infants, infant mortality
  • ولی رسولی شربیانی*، رویا فرهادی، امیر حسین افکاری سیاح، ابراهیم تقی نژاد

    امروزه روش ماشین بینایی به‌طور گسترده‌ای در کشاورزی و به ویژه در صنایع غذایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. از این سیستم در واحدهای جداسازی کیفی و بالاخص برای محصولات با ارزش نظیر مغز گردو می‌توان استفاده نمود. در این تحقیق امکان جداسازی مغز گردو در سه دسته کیفی مغزگردو‌های سالم روشن، سالم تیره و معیوب بر اساس فضاهای های رنگی RGB، HSV و L*a*b* مورد بررسی قرار گرفت. سامانه ماشین بینایی شامل جعبه روشنایی، یک دوربین تصویربرداری (مدل سونی با دقت 4 مگاپیکسل)، یک رایانه و نرم‌افزار متلب می‌باشد. پس از تصویر برداری از نمونه های در فضای RGB، مولفه های مربوط به دو فضای رنگی دیگر با استفاده از توابع تبدیل بدست آمد. سپس، جداسازی نمونه‌های سالم از ناسالم با استفاده از تحلیل آماری سه فضای رنگی گفته شده، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سیستم رنگی RGB از طریق مولفه‌هایR (شدت رنگ قرمز) و G (شدت رنگ سبز) و در سیستم رنگیHSV بر اساس مولفه‌های Hو Vجداسازی نمونه‌های سالم امکان‌پذیر است. همچنین در فضای رنگی L*a*b*، مولفه‌هایL* و b* قادر بودند که نمونه‌های سالم را از دو دسته دیگر نمونه‌ها جدا کنند. اما در مورد جداسازی نمونه‌های سالم تیره از نمونه‌های معیوب، به دلیل همپوشانی رنگ‌ها این امکان وجود ندارد. از بین شاخص‌های بافت سطحی، فقط پارامترهای contrast و energy قادر به جداسازی نمونه‌های سالم بودند.

    کلید واژگان: جداسازی, کیفیت م, اشین بینایی, مغز گردو
    Vali Rasooli Sharabian*, Roya Farhadi

    Nowadays, application of machine vision techniques had been extensively used in agriculture and particularly in food industries. This system can be used in quality separation, especially for valuable products such as walnut. The high nutritional value of walnuts has caused the crop to be widely processed in many processed foods. The texture is one of the most important features of agricultural crops which has been widely applied in food industry for quality evaluation. The texture of images reflects changes in pixel intensity values, which may include information from the geometric structure of objects. In this study, the possibility of walnut separating in three categories, based on quality, including: light-intact , dark-intact and damaged kernel using image processing and color systems such as RGB, HSV and L*a*b* on Kaghazi varieties was investigated. The machine vision system includes a lighting box, a camera (model SC-W12 SONY with resolution of 4 mega pixels), a computer and MATLAB software. So that, all samples are captured in RGB color system, then using transfer functions the other color systems components were calculated. Also, separation of intact samples from non-intact was evaluated using statistical analyzing on color space of RGB, L*a*b* and HSV. The results showed that in the RGB color space using of components of R (redness intensity) and G (green color intensity), and in the HSV color space based on component H and V, separation of healthy samples was possible. The success of this method was 92%. Also, in the L*a*b* color space, components of L* and b* be able to clear healthy samples from the other two categories. The success of this method was 90%. However, separating dark-intact samples from damaged samples were not possible because of overlapping of colors area. In case of surface tissue indices, contrast and energy were able to separate intact samples from non-intact samples.

    Keywords: Separation, Quality, Machine vision, Walnut kernel
  • رویا فرهادی، امیرحسین افکاری سیاح*، بهاره جمشیدی، احمد موسی پور گرجی

    برای ایجاد اطمینان از عرضه پیوسته سیب زمینی به مصرف کنندگان و صنایع فرآوری این محصول، ذخیره سازی آن ضروری است. هنگام ذخیره سازی، تغییرات فیزیولوژیکی و اتلاف آب در سیب زمینی باعث می شود رنگ، شکل، اندازه و بافت آن تغییرکند. بنابراین، برای تعیین کیفیت محصول نیاز به روش های دقیق و سریع خواهد بود. در این مطالعه، از روش ماشین بینایی و شبکه عصبی مصنوعی برای کلاسه بندی و مدل سازی دو نمونه سیب زمینی ذخیره شده در شرایط ثابت و متغیر استفاده شد. از بین 29 پارامتر اندازه گیری شده مربوط به ویژگی های رنگ، بافت و مورفولوژیکی، سه ویژگی طول قطر بزرگ، فشردگی و مساحت (از ویژگی های مورفولوژیکی)، دو ویژگی L* و b* (از ویژگی های رنگی) و 2 ویژگی میانگین کنتراست و میانگین سطح خاکستری (از ویژگی های بافت) به عنوان پارامترهای اصلی انتخاب شدند. در میان الگوریتم های آموزشی، الگوریتم آموزشی لونبرگ-مارکوارت (LM) با کمترین میانگین مربعات خطا 0/012=RMSE و بیشترین ضریب تبیین 95/01 =R2 درصد مدلی بهینه در طبقه بندی (کلاسه بندی) دو نمونه سیب زمینی انبار شده در انبار غیرفنی و فنی شناخته شد. در انبار غیرفنی و فنی، دقت شناسایی ژنوتیپ اگریا به ترتیب 89/2 و 87/6 درصد و دقت شناسایی ژنوتیپ کلون 8-397009 به ترتیب 92/4 و 90/3 درصد به دست آمد.

    کلید واژگان: تغییرات فیزیولوژیکی, طبقه بندی, کیفیت, ماشین بینایی
    Roya Farhadi, AmirHossein Afkari Sayyah *, Bahareh Jamshidi, Ahmad Mousapour Gorji

    Potato storage is essential to ensure the continued supplying of potatoes to consumers and the potato processing industry. During storage, physiological changes and water loss lead to changes in color, shape, size, and texture of potatoes. Therefore, there is a need for a quick and accurate method to measure the quality of the product. In this study, machine vision and neural network methods were used in classification and modeling of two stored potato samples (Agria and Clone 8-397009)  under constant and variable conditions. Among 29 measured parameters relating to color, texture and morphological features of potato, some features were selected as the main parameters to monitor the chnges in product during storage period: Major Axis Length, Compactness, and area (morphological features), L* and b* (color features) and Average contrast (Ac) and Average gray level (Agl) (texture features). Among the training algorithms, Levenberg–Marquardt (LM)  training algorithm with the lowest root mean square error (RMSE=0.012) and the highest coefficient of determination (R2=95.01) were considered as an optimal model for classification of two samples stored in non-technical and technical storage. The accuracy of identification of the Agria genotype was 89.2% and 87.6%, and the accuracy of the genotype Clone 8-397009 was 92.4% and 90.3%, in non-technical and technical storage respectively.

    Keywords: Classification, Machine vision, Physiological changes, quality
  • مولود فخری، محمد آزادبخت*، سیده صدیقه یوسفی، سید نورالدین موسوی نسب، رویا فرهادی، مسعود آزاد بخت، علی داوودی
    مقدمه

    زردی نوزادان، یک بیماری ناشی از عدم متابولیسم طبیعی بیلی روبین است که جهت درمان آن مردم به طب سنتی گرایش بسیار زیادی دارند.

    هدف

    هدف از این بررسی راهکارهای درمانی بخصوص درمان های گیاهی، موثر در درمان زردی نوزادان به صورت تفکیک شده برای مادر و نوزاد بر مبنای طب سنتی شفاهی نقل شده توسط عطاران در استان مازندران می باشد.

    روش بررسی

    این مطالعه مقطعی توصیفی در سال 1394 بر روی کلیه ی عطاران استان مازندران و با استفاده از یک پرسشنامه به روش گلوله برفی نمونه گیری صورت گرفت. داده های مربوط به چگونگی درمان زردی نوزادان با استفاده از فرآورده های طبیعی به روش مستقیم جمع آوری شد.

    نتایج

    این مطالعه نشان داد که 12 گیاه دارویی برای نوزاد و 49 فرآورده ی گیاهی برای مادران نوزاد دچار زردی توصیه می شود. همچنین، 87 نفر (9/98 درصد) از عطاری ها از شیر خشت به عنوان اولین انتخاب گیاه دارویی جهت تجویز به مادر و نوزاد نام برده اند.

    نتیجه گیری

    بر اساس این مطالعه، گیاهان دارویی شیرخشت، خاکشی، کاسنی و ترنجبین به عنوان گیاهان دارویی اصلی بودند که در استان مازندران برای درمان زردی نوزادان استفاده می شوند. بهرحال این تحقیق گام اول جهت شناسایی و توسعه داروهای جدید جهت درمان زردی نوزادان است و نیاز به مطالعات تکمیلی فارماکگنوستیک، فارماکولوژی، توکسیکولوژی، حیوانی و بویژه انجام فازهای مختلف بالینی برای ارزیابی اثرات دقیق این داروها می باشد.

    کلید واژگان: بیلی روبین, داروهای گیاهی, زردی نوزادان, عطاری
    Moloud Fakhri, Mohammad Azadbakht*, Seyede Seddigheh Yousefi, Seyyed Nuraldin Mousavinasab, Roya Farhadi, Masoud Azadbakht, Ali Davoodi
    Background

    Neonatal jaundice is as a disease caused by the abnormality of bilirubin metabolism that tendency of people to traditional medicine is very high for the treatment.

    Objective

    The aim of this study was to determine the therapeutic strategies, especially herbal treatments, in the neonatal jaundice, for mother and infant, based on verbally traditional medicine recommended by medicinal herbalists in Mazandaran province.

    Methods

    This descriptive cross-sectional study was performed on all medicinal herbalists in Mazandaran province in 1394 and a snowball questionnaire was used for sampling. Data on demographic characteristics and treat neonatal jaundice using natural products were collected by direct method and the results were analyzed.

    Results

    In this study, 12 medicinal plants for the baby and 49 herbal preparations for the mother were recommended. Moreover, based on recommendation of eighty-nine (98.9%) of the medicinal herbalists, Cotoneaster discolor (shir-e-khesht) was first choice of herbal medicine for prescribing to mother and baby.

    Conclusion

    As based on this study, the medicinal plants such as: Cotoneaster discolor, Descurainia sophia, Cichorium intybus, and Alhagi maurorum are used for neonatal jaundice as the main herbal remedies in Mazandaran province. However, this study is the first step in identifying and developing new drugs to treat neonatal jaundice, and requires additional pharmacological studies, pharmacology, toxicology, animal studies, and in particular different clinical phases to assess the exact effects of these drugs.

    Keywords: Bilirubin, Herbal medicine, Neonatal jaundice, Medicinal herbalist
  • رویا فرهادی، امیرحسین افکاری سیاح*، بهاره جمشیدی، احمد موسی پور گرجی

    برای تعیین رفتار مکانیکی (خزشی) سیب زمینی تحت بار ثابت از دو نمونه سیب زمینی که در شرایط مختلف ذخیره شده بودند استفاده و اثر زمان و دمای ذخیره سازی بر رفتار خزشی نمونه ها بررسی شد. پارامترهای خزش شامل ضریب الاستیک آنی، ضریب الاستیک تاخیری، ضریب ویسکوزیته اولیه (آنی)، ضریب ویسکوزیته تاخیری و زمان تاخیری بود. دو نمونه مورد مطالعه، ویژگی های مکانیکی مختلفی نشان دادند اما در هر دو نمونه با افزایش زمان ذخیره سازی، تمامی پارامترهای خزش به جز زمان تاخیری کاهش معنی داری (0.05>P) داشتند. اثر دمای ذخیره سازی بر این پارامترها نیز بررسی شد که نتایج آن نشان از شدت کاهش این پارامترها در انبار غیر فنی نسبت به انبار فنی داشت. یک مدل ریاضی به خوبی رفتار خزشی سیب زمینی های ذخیره شده را نشان داد. معادلات رگرسیون نتایج خوبی (0.73 -0.85=R2) برای تاثیر زمان و دمای ذخیره سازی بر پارامترهای خزش نشان داد. نتایج این معادلات نشان داد که پارامتر ضریب ویسکوزیته اولیه، بیشترین تاثیر را بر پارامترهای خزش دارد. در انبار فنی، در مقایسه با انبار غیر فنی، به دلیل دمای پایین و رطوبت کنترل شده نسبت به انبار غیر فنی شرایط بهتری برای ماندگاری غده ها وجود داشت. دوره انبارداری رقم آگریا، نسبت به ژنوتیپ کلون، به دلیل افت کمتر درصد رطوبت و نشاسته و عدم جوانه زنی طولانی تر بود درحالی که بافت ژنوتیپ کلون ذخیره شده نسبت به بافت نمونه تازه، کمتر از دو ماه در انبار غیر فنی و کمتر از سه ماه در انبار فنی، به دلیل هدر روی های رطوبت و کاهش مقدار نشاسته، که تاثیر مستقیم بر بافت می گذارند، نرم تر شد.

    کلید واژگان: آزمون خزش, رفتار مکانیکی, ذخیره سازی, مدل بورگر
    R. Farhadi, A. M. Afkari Sayyah*, B. Jamshidi, A. Mosapour Gorji

    To determine the mechanical behavior (creep) of potato under constant load, two potato cultivars were stored in two different conditions and the effects of storage time and temperature were investigated on creep behavior of the samples. Creep parameters included instantaneous elastic coefficient, delay elastic coefficient, initial viscoelastic coefficient, delayed viscoelastic coefficient and delay time. Two samples showed different mechanical properties, However, in both samples, there was a significant decrease (P <0.05) in all creep parameters except retardation time with increasing storage time. The effect of storage temperature on these parameters was also checked that results showed the reduction of these parameters in the non-technical storage especially in the Clone variety compared to the technical storage. A mathematical model showed as well the creep behavior of stored potatoes. Regression equations showed good results (R2 = 0.73-0.85) for the effect of storage time and temperature on creep parameters. The results of these equations showed that the Instantaneous modulus of elasticity parameter had the most effect on the creep parameters. According to these results, it can be said that in technical storage due to low temperature and controlled moisture than non-technical storage, there are better conditions for tuber durability than non-technical warehouse. The length of storage period of ‘Agria’ genotype is higher due to lower loss of moisture content and starch content and no sprouting compared to ‘Clone’ genotype. However, the tissue of the ‘Clone’ genotype is softened in comparison to the fresh sample less than two months in non-technical storage and less than three months in the technical storage due to the loss of moisture and the reduction of starch content that directly affected on tissue.

    Keywords: Burger Model, Creep test, Potato, Storage
  • رویا فرهادی، امیرحسین افکاری سیاح*، بهاره جمشیدی، احمد موسی پور گرجی

    به منظور تامین مستمر مواد خام برای مصارف خانگی و صنعتی، ذخیره سیب زمینی بسیار ضروری است. به دلیل تغییرات ساختاری (بافتی) و به دنبال آن تغییر در ویژگی های مکانیکی غده ها در دوره ذخیره سازی و تاثیر آن بر کیفیت محصول، اطلاع از ویژگی های مکانیکی غده های سیب زمینی در کنار عوامل دیگر، تلفات و در نتیجه زیان های اقتصادی را تا حدودی کاهش می دهد. در این پژوهش دو ژنوتیپ سیب زمینی (آگریا و کلون 8-397009) در دو انبار فنی و غیر فنی در شهرستان اردبیل به مدت سه ماه ذخیره شدند. از آزمون فشاری محوری برای اندازه گیری تاثیر رقم، دمای ذخیره سازی و مدت زمان ذخیره سازی بر ضریب کشسانی، نیروی شکست و انرژی شکست و از آزمون نفوذ برای اندازه گیری سفتی و انرژی نفوذ استفاده شد. اندازه گیری ها به صورت ماهانه بود و نتایج نهایی بعد از دوره ذخیره سازی گزارش شد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که رقم، دمای ذخیره سازی و مدت زمان ذخیره سازی بر تمام ویژگی های مکانیکی در هر دو نمونه تاثیر معنی داری دارند.با افزایش مدت زمان ذخیره سازی ضریب کشسانی، نیروی شکست، انرژی شکست، سفتی و انرژی نفوذ در انبارهای فنی، نسبت به انبارهای غیر فنی، کاهش کمتری داشته اند که این اختلاف ازلحاظ آماری معنی دار است (0.05>p). نشان داده شده است که نمونه آگریا نسبت به نمونه کلون، به دلیل بافت سفت تر، دارای ضریب کشسانی و استحکام بالاتر و درنتیجه دارای دوره انبارداری طولانی تری است.

    کلید واژگان: آزمون فشاری محوری, آزمون نفوذ, ذخیره سازی, سفتی بافت, سیب زمینی
    R. Farhadi, A.M. Afkari Sayyah*, A. Mosapour Gorji, B. Jamshidi

    Storage of potato is essential for the continuous supply of raw materials for domestic and industrial use.Dueto structural changes (tissue) and followed by changes in the mechanical properties of the tubers during storage and its impact on product quality, the information of the mechanical properties of potato tubers reduces losses and economic lossespartly along with other factors.In this research two potato genotype (Agria and Clone397009-8) were stored in two technical and non-technical storage for three monthsin Ardebil.The uniaxial compression test was used to measure the effect of variety,storage temperature and storage duration on elastic modulus, failure force and failure energy, and penetration test to measure hardness and penetration energy.Measurement was done weekly and the final results were reported after the storage period. The results showed thatcultivar, storage temperature and storage duration have a significant effect on all mechanical properties in both cultivars.With increase storage time, the elastic modulus, failure force, failure energy, hardness and penetration energy in technicalstorage were lower than non-technical storage,which this difference was statistically significant (P <0.05). The results showed that cultivar Agria has a higher elastic coefficient and rigidity than Clone genotype because of rigid texture and asa result, the storage period is longer.

    Keywords: Hardness of the tissue, Penetration test, Potato, Storage, Uniaxialcompressiontest
  • مجید سجادی، هادی رمضان زاده، محمدحسین کریمی نسب، مسعود شایسته آذر*، سلمان غفاری، سید محمد مهدی دانشپور، مریم نقشاب، رویا فرهادی، فرهاد مختاری
    پیش‎ زمینه
    ناهنجاری‎های مادرزادی پا یکی از شایع‎ترین ناهنجاری‎های مادرزادی است که موجب اختلال در راه‎رفتن طبیعی می‎شود و بر کیفیت زندگی بیماران تاثیر می‎گذارد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع چنین ناهنجاری‎هایی در نوزادان متولد شده در مرکز مراجعه در شمال ایران است.
    مواد و روش‎ها
    این مطالعه، یک مطالعه توصیفی مقطعی بر روی تمام نوزادان متولد شده در یک دوره دو ساله در بیمارستان امام خمینی ساری بود. متغیرهایی که در مطالعه ما مورد بررسی قرار گرفت، سن حاملگی در زمان زایمان، شرایط بالینی که بارداری را پیچیده می‎کند مانند دیابت، فشار خون مزمن، عوارض ناشی از بارداری نظیر اوگلوهیدرمانیا، پلی هیدرامنیوس و مالپرس، سن مادر، دیابت مزمن، فشار خون بالا، اعتیاد مادران، جنسیت و وزن تولد نوزاد، تاریخچه داشتن یک کودک با ناهنجاری اندام مادرزادی و نوع زایمان است. عکس‎برداری از پاهای نوزادان در اولین روز، تولد توسط جراح ارتوپدی ارزیابی شد. علاوه بر این، تمام نوزادان یک روز پس از زایمان توسط یکی از دو متخصص اطفال مورد بررسی قرار گرفتند و موارد مشکوک به جراح ارتوپد ارجاع شدند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
    یافته‎ها
    از 2025 نوزاد مورد مطالعه، 210 مورد (4/10%) کالکالئووالگوس، 7 (0. 3%) پاچنبری، 156 مورد (7%) موارد "Pes Varus"، 22 مورد (1. 1%) متارسوس آدوکتوس و 1 مورد پلی آداکتیل مشخص گردید. در میان همه متغیرها، تنها سن مادر و سیگار کشیدن در دوران بارداری با ناهنجاری های مادرزادی پا ارتباط داشت.
    نتیجه‎گیری
    در مطالعه ما، شایع‎ترین ناهنجاری مادرزادی پا کالکالئووالگوس و "Pes Varus" موضعی خفیف پا بود. میزان کم پاچنبری ، پلی داکتیلی و متارسوس آدوکتوس قابل توجه است.
    کلید واژگان: پاچنبری, ناهنجاری, مادرزادی, شیوع, نوزادان
    Majid Sajjadi Dr., Hadi Ramezan zadeh Dr, MohammadHossein Kariminasab Dr., Massoud Shayestehazar Dr*, Salman Ghaffari Dr, S Mohammad Mehdi Daneshpour Dr., Maryam Naghshab Dr, Roya Farhadi Dr, Farhad Mokhtari Dr
    Background
    congenital foot deformities are among the most common congenital abnormalities causing morbidities, disturbing the normal gait and affecting patients’ quality of life. The aim of our study was to find out the prevalence of such abnormalities in neonates born at a referral center in northern Iran.
    Methods
    This study was a descriptive cross-sectional study on the neonates born in Imam Khomeini hospital of Sari in a two-year period. The variables considered in our study were gestational age at the time of delivery, medical conditions complicating the pregnancy including diabetes, chronic hypertension, obstetrical complications like olygohydramnios, polyhydramnios, and malpresentations, mothers' age, chronic diabetes, hypertension, mothers' addiction, sex and birth weight of the newborn, history of having a child with congenital limb anomaly and the type of delivery. Photography of newborns' feet was taken on first day of birth to be assessed by an orthopaedic surgeon. In addition, the babies were examined the day after birth by one of the two neonatologists and the suspicious cases were referred to the orthopedic surgeon. Statistical analysis was performed by SPSS software.
    Results
    From 2025 neonates studied, 210(10.4%) calcaneovalgus, 7 (0.3%) clubfoot, 156(7%) cases of ''PesVarus'', 22 cases of (1.1%) metatarsus adductus, and 1 case of polydactyl were recognized. Among all variables, only mothers' age and cigarette smoking during pregnancy had association with congenital foot abnormalities.
    Conclusion
    The most prevalent congenital abnormalities in our study was Pes Calcaneovalgus and a positional mild ''Pes Varus''. The low rate of club foot, polydactyly and metatarsus adductus are notable,
    Keywords: clubfoot, Abnormality, Congenital, prevalence, neonates
  • محمدرضا رافتی، رویا فرهادی، ساناز سلیمی، معصومه جعفری
    سابقه و هدف
    از جدی ترین مشکلات بهداشتی نوزادان در جهان، وزن پائین هنگام تولد است. اغلب این نوزادان نیاز به بستری شدن در بیمارستان پیدا می کنند و کالری و پروتئین کافی دریافت نمی کنند که این موجب عدم وزن گیری و رشد مناسب آن ها می شود. هدف از این تحقیق، بررسی میزان دریافت کالری و پروتئین نوزادان بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بوعلی سینا ساری بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 100 نوزاد پره ترم بستری در بخش مراقبت های ویژه نوزادان در سال 1394 مورد بررسی قرار گرفتند. کلیه اطلاعات مربوط به مشخصات دموگرافیک و کالری، دکستروز و لیپید دریافتی محاسبه گردید. مقدار پروتئین دریافتی نیز با توجه به میزان آمینواسید تجویزی برآورد شد و در نهایت با در نظر گرفتن حجم و محتوای شیر مادر مصرفی با مقدار توصیه شده مقایسه شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از SPSS16 و آمار توصیفی استفاده شد.
    یافته ها
    68 درصد نوزادان مورد مطالعه، پسر بودند. 51 درصد نوزادان منحصرا با شیر مادر و 42 درصد آنان با شیر مادر به همراه روش های تغذیه ای مکمل تغذیه می شدند. میانگین دریافت کالری روزانه توسط نوزادان 6/22±2/63 کالری بر کیلوگرم در روز بود.
    استنتاج: علیرغم همت پرسنل بخش مراقبت ویژه نوزادان بر تغذیه با شیر مادر، میزان کالری و پروتئین دریافتی بدلایل مختلف کمتر از حداستاندارد است که نیاز به توجه بیشتری دارد.
    کلید واژگان: نوزاد, پره ترم, کالری, رشد
    Mohammadreza Rafati, Roya Farhadi, Sanaz Salimi, Masoumeh Jafari
    Background and
    Purpose
    Low birth weight (LBW) is a serious health problem of neonates in the world. Most of these babies need to stay in hospital and may not have enough calories and protein intake that leads to inappropriate weight gain. This study aimed at investigating the amount of calories and protein intake in neonates admitted in neonatal intensive care unit (NICU) in Sari Bu-Ali Sina Hospital.
    Materials And Methods
    This cross sectional study was carried out in 100 newborns admitted to NICU in 2015. All information including relevant demographic characteristics and calories, dextrose and lipid intake was calculated. SPSS V.16 was used for data analysis.
    Results
    The newborns were 68% male and 32% female. Exclusively breastfed infants included 51% of the cases and 42% had combination feeding (dietary supplements and breast milk). Mean intake of daily calorie was 63.2± 22.6 calories per kilogram per day.
    Conclusion
    Despite the efforts of NICU staff to promote breastfeeding, calorie and protein intake was less than standard amounts due to many reasons and this requires more attention.
    Keywords: baby, preterm, calories, growth
  • مریم نخشب، احمد احمدزاده امیری، شراره درگاهی، رویا فرهادی*، جمشید یزدانی
    مقدمه
    رتینوپاتی نارسی (Retinopathy of prematurity: ROP) یک اختلال تکاملی عروق شبکیه نوزادان نارس است. درسال های اخیر به علت روش های پیشرفته نگهداری نوزادان دربخش های مجهز مراقبت های ویژه، رتینوپاتی نارسی به یکی ازعلل عمده نابینایی و ناتوانی های چشمی درنوزادان زنده مانده تبدیل شده است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی و شدت رتینوپاتی وبررسی برخی عوامل خطرمرتبط در نوزادان نارس دربیمارستان بوعلی سینا و امام (ره) ساری انجام گرفت.
    روش
    تحقیق به روش توصیفی- مقطعی و به مدت یک سال انجام شد. تمام نوزادان بستری دربخش مراقبت های ویژه نوزادان و بخش نوزادان بیمارستان های مورد مطالعه که سن حاملگی کمتراز 30 هفته و یا سن حاملگی کمتر از 34 هفته به همراه شرایط ناپایدار داشتند، مورد بررسی بالینی وآزمایشگاهی قرارگرفتند.
    یافته ها
    فراوانی رتینوپاتی در 146 نوزادی که وارد مطالعه شدند، 24 مورد ( 4/16 درصد) بودکه 6 مورد درجه 1، چهارده مورد درجه 2 و چهار مورد هم درجه 3 بودند. هرچهارمورد رتینوپاتی درجه 3 به وسیله تزریق داخل زجاجیه اواستین و یا بدون نیاز به درمان بهبود یافتند. شصت و شش درصد از مبتلایان به رتینوپاتی، سن حاملگی کمتر از 30 هفته و همه آنها وزن هنگام تولد کم تر از2000 گرم داشتند. ارتباط آماری معناداری بین بروز رتینوپاتی و متغیرهای متوسط سن حاملگی، متوسط وزن هنگام تولد، سابقه اینتوباسیون، سابقه خونریزی داخل بطنی،2/7 PH<، درصد اکسیژن و سابقه فشار خون بالا یا پائین درنوزاد وجود داشت. اما مدت اکسیژن درمانی، سابقه آپنه و احیا، سپسیس و مدت نوردرمانی با رتینوپاتی ارتباط معناداری نشان ندادند.
    نتیجه گیری
    فراوانی رتینوپاتی نارسی در بیمارستان های بوعلی و امام (ره) شهر ساری مشابه مطالعات دیگر بود. هم چنین مهم ترین عوامل ایجادکننده آن، سن و وزن کم حاملگی بودند. باتوجه به خطر وجود این بیماری در نوزادان نارس، علاوه بر غربال گری تمامی نوزادان با سن حاملگی 30 هفته یا کم تر غربال گری در نوزادان رسیده تر که در گروه پرخطر ابتلا به رتینوپاتی هستند، هم در نظر گرفته شود.
    کلید واژگان: رتینوپاتی نارسی, نوزادان نارس, ریسک فاکتور, وزن کم هنگام تولد
    Maryam Nakhshab, Ahmad Ahmadzadeh Amiri, Sharareh Dargahi, Roya Farhadi *., Jamshid Yazdani
    Background and Aims
    Retinopathy OF prematurity (ROP) is a developmental disorder of retinal vessels in premature neonates. In recent years, because of advances in the care of neonates hospitalized in equipped Intensive care units, retinopathy of prematurity has become a major cause of blindness in those who are survived. This study assessed the incidence and severity of retinopathy and related risk factors in premature infants in Bo-Alisina and Emam Khomeini Hospitals in Sari.
    Methods
    This was a descriptive cross-sectional study conducted for one year. All neonates hospitalized in NICU and neonatal wards of selected Hospitals with a gestational age less than 30 weeks or gestational age less than 34 weeks with unstable conditions were included for clinical and laboratory studies.
    Result
    The incidence of ROP in 146 studied neonates was 16.4% (24 cases), of which 6 cases were of grade 1, 14 cases of grade 2 and four cases were grade 3. All four cases with grade 3 ROP were recovered with injection of intravitreal avastin or without medical therapy. Sixty six percent of patients with ROP, had a gestational age of less than 30 weeks and all of them had birth weights less than 2000grams. There was statistical correlation between the incidence of ROP and gestational age, birth weight, history of intubation, Intraventricular hemorrhage, PH
    Conclusions
    The incidence of retinopathy of prematurity in Bo-Alisina and Emam Khomeini Hospitals in Sari was similar to other studies. The most important risk factors were low gestational age and birth weight. Considering the risk of the disease in premature infants, ROP screening is recommended not only for prematures under 30 weeks of gestational age but also in more mature ones who have any risk factor for ROP.
    Keywords: Retinopathy of prematurity, Risk factor, Premature neonate, Low birth weight
  • رضا نصیری، حسین فیروزی، رویا فرهادی، سید جابر موسوی، عاطفه مستشرق، فرشاد قاسمی
    سابقه و هدف
    هیپوگلیسمی نوزادی یکی از مشکلات مهم بخش های نوزادان است و نیاز به تشخیص و درمان سریع دارد. دو روش آزمایشگاهی و گلوکومتری جهت تعیین گلوکز استفاده می شود. روش آزمایشگاهی هر چند دقیق است، اما دریافت پاسخ با تاخیر همراه است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین دقت گلوکومتری در تشخیص هیپوگلیسمی نوزادان بخش های ویژه نوزادان در سال 93-94 بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع تشخیصی است. از 204 نوزاد در بخش مراقبت های ویژه نوزادان، 408 نمونه خون به طور همزمان با دو روش گلوکومتری (خون مویرگی انگشت) و داخل وریدی آزمایشگاهی در دو ساعت اول تولد با روش ثابت اخذ و گلوکز خون اندازه گیری شد. غلظت گلوکز خون با روش آنالیز فتومتریک و گلوکز اکسیداز تعیین شد. میانگین گلوکز، ضریب همبستگی، حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی گلوکومتری تعیین شد. آنالیز داده ها توسط SPSS نسخه 16 و آزمون های T test و Paired t test استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین وزن نوزادان 840 ± 2915 گرم بود. 92 نوزاد (1/45 درصد) دختر بودند. 45 نفر (1/22 درصد) نوزادان از مادران دیابتی متولد شدند. شیوع هیپوگلیسمی در روش آزمایشگاهی برابر 6/21 درصد (3/27- 9/15 درصد 95% CI) بود. میانگین گلوکز آزمایشگاهی برابر mg/dl 1/69 ± 8/77 و گلوکز گلوکومتری برابر mg/dl 9/60 ± 4/86 بود (001/0 > p). با نقطه برش mg/dl 40، شاخص های تشخیصی گلوکومتری به ترتیب شاخص حساسیت 6/95 درصد، ویژگی 5/45 درصد، ارزش اخباری مثبت 4/86 درصد و ارزش اخباری منفی 1/74 درصد حاصل گردید. نقطه برش گلوکز با روش گلوکومتری با استفاده از منحنی ROC، mg/dl 49 به دست آمد و شیوع هیپوگلیسمی در این روش 2/15 درصد (2/10 - 2/20 درصد، 95% CI) محاسبه شد.
    استنتاج: با توجه به حساسیت و ارزش پیش بینی تست گلوکومتری، این ابزار برای غربالگری (screening) هیپوگلیسمی نوزادان مناسب می باشد چرا که نتیجه آزمایش، در طی چند ثانیه آماده شده، عارضه خاصی ندارد و از نظر بالینی به پزشک کمک می کند.
    کلید واژگان: نوزاد, هیپوگلیسمی, گلوکومتری, گلوکز خون, بخش مراقبت ویژه نوزادان
    Reza Nasiri, Hosein Firoozi, Roya Farhadi, Seyed Jaber Mousavi, Atefeh Mostashreg, Farshad Ghasemi
    Background and
    Purpose
    Hypoglycemia is an important problem in newborns which requires early diagnosis and treatment. Laboratory testing of blood glucose level and glucometer readings are used to detect hypoglycemia but sometimes the results are given late. This study aimed at evaluating the accuracy of glucometer in detection of hypoglycemia in newborns at neonate intensive care unit (NICU), 2014-2015.
    Materials And Methods
    A diagnostic study was performed in which 408 blood samples (glucometer capillary and venous derived samples) were obtained from 204 neonates in NICU within two hours after birth. Blood glucose concentrations were measured by glucose oxidase and photometric analysis. The mean values for blood glucose level, correlation coefficient, sensitivity, specificity, positive predictive value (PPV), and negative predictive value (NPV) were determined. Data analysis was performed in SPSS V.19.
    Results
    The mean neonatal weight was 2915 ± 840 gr. In our study, 92 neonates were females and 112 were males. In laboratory testing the prevalence of hypoglycemia was found to be 21.6% (CI 95% 15.9-27.3%). Mean values of blood glucose level (86.4 ± 60.9 mg/dl) with glucometer was significantly higher than that of laboratory level (77.8 ± 69.1 mg/dl), (P
    Conclusion
    Glucometer was found to have appropriate sensitivity and NPV in detecting neonatal hypoglycemia, therefore, it is recommended in screening of neonatal hypoglycemia without any side effects.
    Keywords: newborn, hypoglycemia, glucometer, sensitivity, specificity, blood glucose
  • مولود فخری، محمد آزادبخت، زینب حمزه گردشی، رویا فرهادی
    سابقه و هدف
    طب سنتی ایران که بخشی از میراث علمی و تاریخی کشورمان است دارای دستورات و تدابیر خاص است که نشان می دهد ایرانیان نه تنها در زمان های گذشته از پایه گذاران دانش پزشکی بوده اند، بلکه پس از ظهور اسلام و در جریان شکل گیری تمدن اسلامی نقش مهمی در رشد دانش پزشکی داشته اند. در این میان انتقال علمی یافته های طب سنتی به طب نوین در فرآیندی کاملا علمی تجربی از وظایف بسیار خطیری است که به عهده تمامی میراث داران تاریخ پزشکی کشورمان است. شیرخشت یا شیرخشک با نام انگلیسی Purgative manna یکی از محصولات گیاهی است که با فرصت انتقال تجارب طب سنتی به طب نوین روبه روست. هدف از مطالعه حاضر، مروری بر مواد موثره شیرخشت در طب سنتی و کلاسیک است.
    مواد و روش ها
    روش این مطالعه که از نوع کتابخانه ای است، به شیوه مروری نقلی با بهره گیری از کتب طب سنتی و جست و جو در پایگاه های اطلاعاتی در دسترس نظیرGoogle scholar ، Pubmed، Magiran، SID، Science direct انجام شد.
    یافته ها
    ابتدا به بررسی شیرخشت در منابع طب و داروسازی سنتی و تجارب حکیمان گذشته پرداخته شده است و سپس به یافته های جدید دانشمندان درباره خواص دارویی شیرخشت و مواد موثر اصلی آن اشاره شده است. در بخش آخر اشاره اجمالی به کاربرد اختصاصی شیرخشت در درمان زردی نوزادان شده است.
    نتیجه گیری
    با عنایت به سابقه تاریخی کاربرد شیرخشت در درمان برخی بیماری ها و با لحاظ اینکه درختچه حاوی شیرخشت بومی مناطق مختلف ایران نیز است، توصیه می شود که مراکز تحقیقاتی با به کارگیری فناوری های روز به جمع بندی کامل از تاثیر شیرخشت با توجه به صرفه های اقتصادی- اجتماعی آن بپردازند.
    کلید واژگان: شیرخشت, طب سنتی, زردی نوزادان
    M. Fakhri, M. Azadbakht, Z. Hamze Gardeshi, R. Farhadi
    Background and
    Purpose
    Those who inherit medical history of Iran have the crucial responsibility of transferring the scientific findings of traditional medicine to modern medicine through a scientific experimental process. Cotoneaster, scientifically known as purgative manna, is an herb with the capacity of being used both in traditional and in modern medicine. This study was conducted to review active ingredients of cotoneaster in Iranian traditional medicine.
    Material and
    Methods
    This library study was performed through a narrative review of books on traditional medicine and searching databases such as Google scholar, Pubmed, Magiran, SID, and Science Direct.
    Results
    First, traditional medicine references and experiences of hakims on cotoneaster are presented, and then, new findings of modern scientists about medicinal properties of cotoneaster and its active ingredients. The last section of this study briefly describes the specific use of cotoneaster for treatment of infant jaundice.
    Conclusion
    Regarding the history of using cotoneaster for treatment of some diseases and that the cotoneaster shrub is native to Iran, research centers are recommended to use modern technologies to examine the efficiency of cotoneaster given its socioeconomic benefits.
    Keywords: Cotoneaster, traditional medicine, infant jaundice
  • رویا فرهادی، حسین اللهیاری*، سین چی

    سفیدبالک گلخانه Trialeurodes vaporariorum Westwood ازآفات مهم سبزیجات گلخانه ای است. کنه Amblyseius swirskii به عنوان شکارگر عمومی سفیدبالک گلخانه شناخته می شود. در این مطالعه، واکنش تابعی کنه های کامل ماده این شکارگر روی تراکم های مختلف پوره های جوان (سن یک و دو) سفیدبالک گلخانه و تداخل شکارگری این شکارگر در تراکم های مختلف خود، در شرایط آزمایشگاهی (دمای Co1±25، رطوبت نسبی 10±70% و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت) مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی واکنش تابعی، تراکم های مختلف سفیدبالک (2، 4، 6، 8، 12، 20، و 30) روی دیسک های برگی خیار در معرض کنه بالغ قرار گرفت. از نرم افزار SAS برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. تجزیه نتایج نشان داد که واکنش تابعی کنه ماده A. swirskii نسبت به تراکم های مختلف سفیدبالک گلخانه از نوع دوم بود. برای تعیین پارامترهای قدرت جستجو (a) و زمان دستیابی (Th) از معادله راجرز استفاده شد. پارامترهای اشاره شده به ترتیب 022/ 0 ± 142/ 0 و 110/ 0 ± 310/ 2 برآورد شد. در آزمایش تداخل تاثیر تراکم های مختلف کنه های کامل ماده (1، 2، 3، 4، 5، و 6) بر قدرت جستجوگری آنها مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه داده های تداخل نشان داد که ارتباط معنی داری بین لگاریتم تراکم کنه شکارگر A. swirskii و لگاریتم قدرت جستجوی سرانه آن ها در برابر تراکم 40 عددی پوره های جوان سفیدبالک گلخانه وجود داشت و مقدار تداخل برای کنه های ماده این شکارگر 167/0- برآورد گردید. نرخ شکارگری با افزایش تراکم سفیدبالک از 2 به 30 و همچنین با کاهش تراکم شکارگر از 6 به 1 افزایش یافت.

    کلید واژگان: Amblyseius swirskii, سفیدبالک گلخانه, تداخل, قدرت جستجو, زمان دستیابی
    Roya Farhadi, Hsin Chi

    The greenhouse whitefly, Trialeurodes vaporariorum is an important pest in vegetable and ornamental crop, especially in greenhouse condition. The predatory mite Amblyseius swirskii has been evaluated as a potential biological control agent for whiteflies. Functional response and mutual interference of adult female of this predator fed on young instars (first + second instar) of greenhouse whitefly were studied in laboratory conditions (25±1 °C, 70±10 % RH, and a photoperiod of 16:8 h L:D). The experiments were carried out on leaf disks in petri dishes with 10-15 replicates. SAS program was used to determine the type of functional responses and estimate the functional responses parameters. Our results revealed that adult females of A. swirskii exhibited type II functional responses on different densities (2, 4, 6, 8, 12, 20, and 30) of prey. The rate of searching efficiency and handling time were estimated as 0.142 ±0.022 h-1 and 2.310±0.110 h, respectively. Nicholson’s model and linear regression were used to determine the per capita searching efficiency and interference coefficient, respectively. The per Capita searching efficiencies of this predator decreased significantly with increasing predator densities and the value of interference coefficient of this predator fed on 40 density of greenhouse whitefly was -0.167. The rate of predation increased as the host density increased from 2 to 30 and subsequently the predator density decreased from 6 to 1. Therefore, different host–predator ratios could affect the efficacy of A. swirskii.

    Keywords: Amblyseius swirskii, Trialeurodes vaporariorum, mutual interference, searching efficiency, handling time
  • دانیل زمانفر، رویا فرهادی، لیلا شهبازنژاد
    دیابت در دوران بارداری اثرات متعددی بر روی مادر و به ویژه جنین و نوزاد دارد. هیپرگلیسمی مادر موجب تحریک ترشح انسولین و هیپرپلازی سلول های بتای جنین می شود. هیپرانسولینیسم جنین موجب ماکروزومی، افزایش متابولیسم پایه، افزایش مصرف اکسیژن و حتی هیپوکسی جنین می شود که منجر به تحریک ترشح اریتروپویتین، هیپرپلازی گلبول های قرمز و افزایش هماتوکریت می شود. پلی سایتمی باعث اختلال در مسیر گردش خون و زردی ناشی از هیپربیلیروبینمی می شود. هیپرگلیسمی می تواند باعث تشدید تولید رادیکال های آزاد اکسیژن در میتوکندری بافت ها شده که درنهایت منجر به تشکیل هیدروپروکسیدهایی می شود که مهارکننده پروستاسایکلین هستند. افزایش اریتروپویتین موجب پلی سایتمی و نیز تحریک ترشح کاتکول آمین ها شده که درنهایت موجب افزایش فشار خون و هیپرتروفی قلب می شود. عارضه اخیر ممکن است یکی از دلایل مرده زایی درموارد دیابت بارداری بد کنترل شده باشد. کنترل مناسب قند خون مادر پیش از بارداری و در تمام طول بارداری موجب کاهش قابل توجه این عوارض می شود.
    کلید واژگان: دیابت بارداری, نوزاد, هیپرگلیسمی, هیپوگلیسمی
    Dr Daniel Zamanfar, Roya Farhadi, Leila Shahbaznejad
    Diabetes during pregnancy has considerable adverse effects on the mother and her fetus or neonate. Mother’s hyperglycemia may induce hyper insulinemia and pancreatic Beta cells hyperplasia in fetus. Excess Insulin secretion in fetus blood may cause macrosomia، increase basal metabolism rate، increase oxygen consumption and even fetus hypoxemia. Fetal hypoxia may fallow by erythropoietin over production، red blood cell hyperplasia and increased hematocrit level. Polycythemia may enhance blood circulation and cause hyper bilirubinemia. On the other hand hyperglycemia may cause exaggerated production of oxygen radicals in mitocondrias and produce hydroperoxides which are prostacyclin inhibitors. Erythropoietin excess and polycythemia induce catecholamine release، hypertension and myocardial hypertrophy respectively. The last may be one of the etiology of still birth in poor control diabetic pregnancies. Rigorous glycemic control before and during pregnancy may decrease the prevalence of these complications.
    Keywords: Gestational Diabetes, Neonate, Hyperglycemia, Hypoglycemia
  • محمدرضا رافتی، رویا فرهادی، ابراهیم نعمتی هولایی، آرونا چابرا
    سابقه و هدف
    سپسیس نوزادی علت اصلی مرگ نوزادان در کشوهای در حال توسعه است. در درمان تجربی، قبل از تشخیص نوع پاتوژن، درمان با آنتی بیوتیک شروع می شود. این مطالعه به منظور بررسی فراوانی باکتری های شایع در سپسیس دیررس نوزادی و تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی آن ها در بخش نوزادان انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی از 100 نوزاد مشکوک به سپسیس دیررس در بدو بستری و قبل از آنتی بیوتیک درمانی، 2 نمونه خون از دو محل جداگانه گرفته شد و به محیط کشت باکتریایی وارد گردید. پس از انکوباسیون نمونه ها به مدت 72 ساعت، اقدام جهت شناسایی سوش باکتریایی و تست حساسیت آنتی بیوتیک به روش انتشار در دیسک صورت گرفت.
    یافته ها
    از میان 100 نوزاد مشکوک به سپسیس دیررس، 20 مورد کشت خون مثبت داشته اند. استافیلوکوک اورئوس (35%)، کلبسیلا پنومونیه (20%)، اشرشیاکلای (20%) شایعترین سوش ها بوده اند. مقاومت آنتی بیوتیکی گرم منفی ها نسبت به سفتازیدیم، سفوتاکسیم، سفتی زوکسیم، سفتریاکسون، به ترتیب 7/72%، 5/54%، 5/54%، 60% بوده است. 100% از باکتری های گرم مثبت به اگزاسیلین، 7/77% به سفالوتین و کلیندامایسین، مقاوم بوده اند. موثرترین آنتی بیوتیک ها بر روی گرم مثبت ها ونکومایسین، و بر روی گرم منفی ها ایمی پنم بود (100% حساسیت).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مقاومت رو به رشد باکتری های گرم منفی نسبت به سفالوسپورین ها مشاهده شده است در نتیجه در تجویز تجربی این داروها باید دقت بیشتری بعمل آید.
    کلید واژگان: سپسیس, نوزادان, مقاومت آنتی بیوتیکی, باکتری
    M.R. Rafati, R. Farhadi, E. Nemati, Hevelai, A. Chabra
    Background And Objective
    Neonatal sepsis is a major cause of death in neonates in developing countries. In empiric treatment, antibiotic therapy is usually started before pathogen identification. The purpose of this study was to determine the frequency and antibiotic resistance of common bacteria in late onset sepsis at the neonatal ward in Booali-Sina hospital of Sari, Iran.
    Methods
    In this cross-sectional and descriptive study, a total of 100 neonates with clinical diagnosis of late onset septicemia were admitted. Two blood samples were taken before antibiotic therapy and transferred to the bacterial medium. After 72 hour incubation, the samples were analyzed to determine bacteria isolates and antibiotic susceptibility test was performed by disk diffusion technique.
    Findings
    Among 100 neonates with suspected to late onset sepsis, 20 neonates had positive blood culture. Staphylococcus aureus (35%), klebseilla pneumonia (20%) and Escherichia coli (20%) were the major etiological agents. The percentage of the antibiotic resistance of the gram negative bacteria to ceftazidime, ceftizoxime, cefotaxime and ceftriaxone were 72.7%, 54.5%, 54.5% and 60%, respectively. The gram positive bacteria (100%) were resistant to oxacillin, and 77.7% were resistant to cefalotin and clindamycin. Vancomycin and imipenem were considered as the most potent antibiotic against gram positive and negative bacteria (sensitivity 100%).
    Conclusion
    Gram negative bacteria developing resistance to cephalosporins was observed in this study. In conclusions, the empiric use of this drug should be associated with more attention.
    Keywords: Sepsis, Neonates, Antibiotic resistance, Bacteria
  • رویا فرهادی، لاله واحدی، مریم قاسمی، سید عبدالله موسوی
    هیپرانسولینیسم مادرزادی یک بیماری نادر است که می تواند با آسیب جدی مغزی در دوره نوزادی و نقایص عصبی تکاملی همراه باشد. این بیماری، از علل ناشایع هیپوگلیسمی در نوزادان است و به طور معمول، در نوزادان سر موعد دیده می شود. در این مقاله به گزارش یک مورد نوزاد نارس با تشخیص هیپوگلیسمی پایدار ناشی از هیپرانسولینیسم مادرزادی پرداخته شده است که مبتلا به کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک نیز بوده است. در این مورد، بر اهمیت اقدامات لازم برای تشخیص و درمان سریع بیماری تاکید شد و انجام اکوکاردیوگرافی در این بیمار پیشنهاد گردید.
    کلید واژگان: هیپرانسولینیسم مادرزادی, هیپوگلیسمی پایدار, نزیدیوبلاستوزیز, نوزاد
    Roya Farhadi, Laleh Vahedi, Maryam Ghasemi, Seyed, Abdollah Musavi
    Congenital hyperinsulinism is a rare disorder can be associated with serious brain damage and neurodevelopmental delay in neonates. This disorder is an uncommon cause of neonatal hypoglycemia and most of the affected newborns are results of term pregnancies. In this paper, we report a case of persistent hypoglycemia due to congenital hyperinsulinism in a preterm neonate who also had hypertrophic cardiomyopathy. We describe the importance of early diagnosis and intervention in neonates who have persistent hypoglycemia unresponsive to medical treatments and we recommend performing of echocardiography in these patients.
    Keywords: Congenital Hyperinsulinism, persistent Hypoglycemia, nesidioblastosis, neonate
  • رویا فرهادی، محمدحسین کریمی نسب، فرزاد مختاری اسبویی*، مهرداد تقی پور

    دررفتگی مادرزادی مفصل زانو یک ناهنجاری مادرزادی نادر است که احتمال وقوع آن یک مورد از هر 100،000 تولد زنده است. تشخیص با مشاهده و معاینه بالینی انجام می گیرد. بیمار ما نوزاد پسری است که در بدو تولد دچار در رفتگی مادرزادی زانو ی چپ بوده است. بعد از تشخیص در 24ساعت اول بعد از تولد جااندازی با موفقیت صورت گرفت و سپس گچ گیری سریالی انجام شد. بعد از یکسال پیگیری، حرکات زانوی بیمار نرمال است. طبق برخی مطالعات بهترین زمان درمان دررفتگی مادرزادی زانو در 24 ساعت اول است و تاخیر در درمان سبب سخت تر شدن درمان می شود، اما برخی محققین توصیه به انتظار و فرصت برای بهبود خودبخودی می نمایند. هدف از این گزارش تاکید بر درمان بدون تاخیر دررفتگی مادرزادی زانو و بررسی و معاینه دقیق جهت رد اختلالات همراه است

    کلید واژگان: مادرزادی, دررفتگی زانو, دفورمیتی
    Roya Farhadi, Mohammad Hosein Karimi Nasab, Farzad Mokhtari, Eesbuie, Mehrdad Taghipour

    Congenital dislocation of the knee (CDK) is a rare congenital anomaly and the incidence of the CDK is estimated as 1 per 100،000 births. Diagnosis is made through clinical inspection and X-ray radiography. Our patient is a newborn male with congenital dislocation of the left knee. After diagnosis، the knee was reduced successfully within 24 hours of birth and then serial casting was performed. After one year of follow-up، the knee appears normal and prognosis is excellent. In some reports the best time for reduction of dislocated knee is within 24 hours after birth and delayed reduction is suggested to increase the difficulty of treatment، but some authors have suggested waiting of 1 month for spontaneous reduction of CDK. The aim of this report is emphasis on early reduction of congenital dislocation of the knee، and also precise evaluation for ruling out related disorders.

    Keywords: Congenital, Knee Dislocation, Deformity
  • رویا فرهادی، محمد نادری، زهرا رحمانی، وجیهه غفاری، علیرضا خلیلیان
    سابقه و هدف
    با توجه به عوارض جدی هیپوترمی بدو تولد و عدم کفایت روش های مرسوم حفظ دما در نوزادان نارس، در راستای دستورالعمل جدید احیاء مبنی بر پوشاندن نوزادان نارس در پوشش پلی اتیلنی، با توجه به نتایج متناقض استفاده از پوشش های مختلف جهت این امر، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر کیسه پلاستیکی زیپ کیف به عنوان یک روش موثر وساده در پیشگیری از هیپوترمی نوزادان 32هفته وکمتر است.
    مواد و روش ها
    مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده بر روی 40 نوزاد32هفته وکمتر انجام شد.گروه مداخله بلافاصله پس از تولد در کیسه پلاستیکی زیپ کیف قرارداده شد و گروه کنترل به روش مرسوم با حوله خشک گردید. درجه حرارت زیربغل بدو بستری ویک ساعت پس از آن و شیوع هیپوترمی در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 18 آنالیز و مقادیر P کمتر از 05/0 معنی دار اطلاق گردید.
    یافته ها
    میانگین دمای بستری به شکل معنی داری درگروه مداخله (37/0±58/36)بیشتر از گروه کنترل (86/0±56/35) بود). P= و شیوع هیپوترمی نیز درگروه کیسه پلاستیکی نسبت به گروه کنترل کاهش داشت (000/0 (p= (017/0= P) زمان احیاء نیز درگروه کیسه پلاستیکی به شکل معنی داری کمتر بود.
    استنتاج
    استفاده از کیسه پلاستیکی زیپ کیف بلافاصله پس از تولد جهت پوشاندن نوزادان نارس کمتر یا مساوی 32 هفته بدون افزایش خطر هیپرترمی در پیشگیری از هیپوترمی موثر میباشد.
    کلید واژگان: هیپوترمی, نوزاد نارس, کیسه پلی اتیلنی, کیسه زیپ کیف
    Roya Farhadi, Mohammad Naderi, Zahra Rahmani, Vajihe Ghaffari, Alireza Khalilian
    Background and
    Purpose
    Hypothermia after the birth has serious complications and conventional methods for warming of preterm newborns are insufficient. New guideline of neonatal resuscitation program recommended wrapping of premature newborns in polyethylene bags and because of controversies in use of different transparent membranes in studies the aim of this study is determination of effect of “ZIPKIF«food grade plastic bag on prevention of hypothermia of ≤32 week neonates as a first study in Iran
    Materials And Methods
    This was a randomized controlled trial of 40 neonates ≤ 32 weeks’ gestation including 2 groups. Experimental group immediately after birth wrapped in ZipKif plastic bag and control group dried according to conventional method. Axillary temperatures at the time of admission and 1 hour later were compared in two groups
    Results
    Mean axillary temperature in experimental group (36. 58 ± 0. 37) was significantly higher than control group (35. 56 ± 0. 86) (P=0. 000). Hypothermia was significantly lower in ZipKif plastic group (P=0. 000). Time of resuscitation significantly was higher in control group (P=0. 017).
    Conclusion
    wrapping preterm neonates at birth time in ZipKif plastic bag without increase the risk of hyperthermia is an effective and inexpensive method for prevention of hypothermia.
    Keywords: Hypothermia, preterm neonates, polyethylene bags, ZipKif bags
  • امیر حسین افکاری سیاح، رویا فرهادی
    مغز گردو از آن دسته محصولاتی غذایی است که به دلیل ارزش اقتصادی بالا عموما در دسته های کیفی متعددی طبقه بندی می شود و بر ای این منظور اطلاع از خواص فیزیکی آن به ویژه با هدف تامین اطلاعات لازم برای طراحی ماشین های سورتینگ و درجه بندی ضروری به نظر می رسد.در این تحقیق خواص فیزیکی مغز گردو رقم کاغذی شامل ویژگی های ابعادی از جملهطول،پهنا،ضخامت،قطرمیانگینحسابی،قطر میانگین هندسی، ضریبکرویت، مساحت سطح رویه و همچنین ویژگی های ثقلی شامل جرم،حجم وچگالیذرهاندازه گیری و تفاوت آنها در سه دسته کیفی مغز گردوهای سالم روشن، سالم تیره و معیوب مورد بررسی قرار گرفت.نتایجنشاندادکه میانگینطول،پهنا،ضخامت،قطرمیانگین حسابی،قطرمیانگین هندسی، ضریبکرویت، مساحت سطح رویه، جرم، حجم و چگالی ذره برای نمونه های سالم روشن به ترتیب معادل 74/27 میلی متر، 32/26 میلی متر، 78/10 میلی متر، 61/21 میلی متر، 85/19 میلی متر، 72/0 و 68/1243 میلی متر مربع، 90/2 گرم، 2850 میلی متر مکعب و 03/1 گرم بر میلی متر مکعب اندازه گیری شد.همچنین نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنی داری بین دسته های کیفی از لحاظ اغلب مولفه های فیزیکی را نشان می-دهد، بطوریکه امکان جداسازی نمونه های سالم از نمونه های معیوب بر اساس وزن، حجم و چگالی امکان پذیر است. با این همه بر اساس نمودارهای فراوانی ویژگی های فیزیکی، جداسازی صرفا بر اساس یک مولفه امکان پذیر نیست و ضروری است تا به صورت سری از مجموعه ای از واحدهای جداساز که هر یک بر اساس مولفه خاصی عمل می کند استفاده گردد.
    کلید واژگان: جداسازی کیفی, چگالی ذره, رقم کاغذی, مغز گردو, ویژگیهای فیزیکی
    Ah Afkari, Sayyah, R. Farhadi
    Walnut usually classified in different quality groups due to its high economic price and therefore it is required to determine physical properties of it, especially obtaining the necessary information for designing sorting and grading machines. In this research, the physical properties of Kaghazi cultivar of walnut, including dimensional properties: length, width, thickness, arithmetic mean diameter, geometric mean diameter, roundness, surface area, and also gravitational properties: mass, volume and true density and their variations were determined in three quality groups of white sound, dark sound and damaged kernels. The results indicated that the mean values of length, width, thickness, arithmetic mean diameter, geometric mean diameter, roundness, surface area, mass, volume and true density were equal to 27.74mm, 26.32mm, 10.78mm, 21.61mm, 19.85mm, 0.72, 1243.68mm2, 2.90gr, 2850mm3 and 1.03gr/mm3 in white sound kernels, respectively. In addition, the results of ANOVA showed a significant difference between quality groups based these physical quantities. In this relation, it is possible to distinguish between sound and damaged kernels according to their mass, volume and density. However, according to frequency diagrams of physical properties, it is not possible to reach the 100% of separation. Therefore, it is necessary to use a series of separating units, in which every unit use a specific property.
    Keywords: Quality separation, True density, Kaghazi cultivar, Walnut kernel, Physical properties
  • رویا فرهادی، حسین اللهیاری*، آرش راسخ، مهسا الداغی، فرهاد فرهودی

    برای کسب اطلاعاتی دقیق در مورد توان تولیدمثلی کفشدوزک Hippodamia variegata Goeze و مقایسه آن با توان تولیدمثل شته سیاه باقلا، Scopoli Aphis fabae، جدول زیستی باروری این دو حشره در شرایط آزمایشگاهی کنترل شده (دمای Co1± 23) مورد مطالعه قرار گرفت. داده های خام جدول زندگی با مدل اویلر- لوتکا تجزیه شد. برای محاسبه خطای استاندارد پارامتر های رشدی جمعیت و تولید داده های کاذب برای این پارامترها از روش جک نایف استفاده شد. بر اساس مدل اویلر- لوتکا، نرخ ذاتی افزایش جمعیت کفشدوزک 002/0±197/0 در روز برآورد گردید، دیگر پارامترهای جدول زندگی شامل نرخ خالص تولیدمثل، میانگین مدت زمان نسل، نرخ متناهی افزایش جمعیت و زمان دو برابر شدن جمعیت به ترتیب 09/22±43/365 پوره، 37/0±96/29 روز، 002/0±218/1 در روز و 033/0±52/3 روز برآورد گردید. پارامتر های برآورد شده برای شته سیاه باقلا عبارتند از: نرخ ذاتی افزایش جمعیت 01/0±309/0 در روز، نرخ خالص تولیدمثل 6/4±98/41 پوره، میانگین مدت زمان نسل 21/0±1/12 روز، نرخ متناهی افزایش جمعیت 015/0±36/1 در روز و زمان دو برابر شدن جمعیت 078/0±24/2 روز. مقایسه آماری مقدار پارامتر های محاسبه شده با مدل اویلر- لوتکا برای شته و کفشدوزک نشان داد که بین آنها تفاوت معنی داری وجود دارد و توان تولیدمثلی شته بیش از کفشدوزک می باشد.

    کلید واژگان: اویلر, لوتکا, نرخ ذاتی افزایش جمعیت, جدول زندگی, کنترل بیولوژیک
    Roya Farhadi, Hossein Allahyari, Arash Rasekh, Mahsa Aldaghi, Farhad Farhoudi

    To provide reliable information concerning reproductive potential of Hippodamia variegata Goeze and its prey (Aphis fabae), their related life tables were studied under controlled laboratory conditions (at 23ºC). The unprocessed data of life tables were analyzed taking the Euler-Lotka as the basis model. Standard error of population growth parameters was calculated using the Jackknife re-sampling method. The Mann-Whitney U test was utilized to determine differences in population parameters of H. variegata and of A. fabae. The intrinsic rate of increase (rm) of ladybird was 0.197±0.002d-1. Other table parameters, including net reproductive rate (R0), mean generation time (T), the finite rate of increase (λ) and the Doubling Time (DT) were estimated as 365.43±22.09 offsprings, 29.96±0.37 d, 1.218±0.002 d-1 and 3.52±0.033 d, respectively. These parameters were estimated for A. fabae as: rm= 0.309.±0.01 d-1, R0= 41.98±4.6 offspring, T = 12.1±0.21 d, λ= 1.36±0.015 d-1 and DT=2.24±0.078 d. A comparison of the two life table parameters showed that there existed significant differences between life table parameters of H. variegata and those of A. fabae. In all cases, the aphid exhibited a more prominent reproductive trait.

  • علیرضا خلیلیان، امیر همتا، رویا فرهادی، رنجبران
    سابقه و هدف
    از آنجا که وزن کم نوزاد هنگام تولد از عوامل اصلی مرگ و میر نوزادان به حساب می آید و وزن نوزاد هنگام تولد از مهمترین شاخص های بهداشتی است، این مطالعه با هدف شناسایی مهمترین عوامل موثر بر کم وزنی هنگام تولد و تعیین اثرات مستقیم، غیرمسقیم و کل آن ها بر متغیر پاسخ انجام شد.
    مواد و روش ها
    برای انجام این مطالعه مقطعی- تحلیلی، از پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و باروری مادر و نوزاد استفاده شد. هر نوزادی که وزن کمتر از 2500 گرم داشت، به عنوان نوزاد کم وزن وارد تحقیق می شد و بلافاصله اطلاعات نوزاد بعد از او که وزن طبیعی داشت نیز ثبت می گردید. در مجموع اطلاعات تعداد 466 مادر و نوزاد ثبت شد. سپس بر مبنای تئوریک، رابطه های علی احتمالی بین متغیر ها، در نمودار مسیری رسم شد و پارامتر ها (ضرائب مسیری) با استفاده از نرم افزار LÏSRËL8.8 برآورد شدند.
    یافته ها
    آنالیز مسیری نشان داد زایمان زودرس بیشترین نقش را در تغییرات کم وزنی دارد. به طوری که با رخداد زایمان زودرس، شانس کم وزنی نوزاد به شدت افزایش می یابد. دومین متغیر اثر گذار بر کم وزنی سن حاملگی است که ضریب منفی آن نشان می دهد با بالا رفتن سن حاملگی، احتمال کم وزنی نوزاد کاهش می یابد.
    استنتاج
    با کنترل دقیق بارداری و جلوگیری از موارد ختم حاملگی غیر ضروری می توان شانس کم وزنی نوزادان را کنترل کرد.
    کلید واژگان: آنالیز مسیری, کم وزنی, زایمان زودرس
    A.R. Khalilian, A.Hamta, R.Farhadi, H.Ranjbaran
    Background and
    Purpose
    Since Low birth weight is significantly related to infant mortality and it is one of the most important health Ïndexes so this study was conducted to determine the direct and indirect effects important factors to response variable.
    Materials And Methods
    For investigating this analytical Çross-sectional, a check list contains mother’s demographics, pregnancy and infant’s information was used. Ïnfants whose weights were less than 2500g were considered as LBW, they were register. Base on theory, probability casual paths were drawn, next path coefficients were calculated by LÏSRËL 8.8.
    Results
    Path analysis reveals the most effective factor on LBW is Preterm delivery and when it occurs, the chance of LBW will incredibly increase. The second important factor is pregnancy age and its negative path coefficient shows when it increases, the chance of LBW decreases.Çonclusion: LBW chance can be controlled by the accurate pregnancy and prevention of unnecessary end pregnancy.
  • سمیرا حیدری، حسین اللهیاری، رویا فرهادی، سمیه فتاح الحسینی
    ترجیح غذایی دشمنان طبیعی یکی از پدیده هایی است که در بررسی کارایی دشمنان طبیعی باید مورد توجه قرار گیرد. شکارگران زمانی که دارای حق انتخاب بین دو یا چند شکار باشند، اغلب نسبت به یکی از آنها ترجیح نشان می دهند. دما یکی از عوامل محیطی است که می تواند ویژگی های نموی، رشدی و رفتاری موجودات خونسرد و از جمله حشرات را تحت تاثیر قرار دهد. دو گونه شته Aphis fabae و Acyrthosiphon pisum، از جمله مکندگانی هستند که دارای توانایی خسارت زایی روی گیاه باقلا می باشند. کفشدوزک Hippodamia variegata یکی از گونه های بومی ایران است که توانایی خوبی در تغذیه از هر دو گونه شته را دارد. ترجیح غذایی لارو سن چهارم، حشرات کامل نر و ماده این کفشدوزک به عنوان یکی از مهمترین شکارگران این شته ها، روی گیاه باقلا در دماهای مختلف روی دو گونه شته مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در دماهای C?1±15، C?1±19، C?1±23، C?1±25 و C?1±27، رطوبت نسبی10±70 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شد. نتایج آزمایش های ترجیح با استفاده از شاخص? منلی (Manly، 1974) محاسبه و تجزیه شد. تجزیه آماری مقدارهای شاخص ترجیح نشان داد که در بیشتر دماها شته A. fabae نسبت به A. pisum برای لارو سن چهار و حشرات کامل کفشدوزک ترجیح داشته است. این آزمایش نشان داد که کفشدوزک مورد بررسی ترجیح خود را در اثر تغییر دما، ثابت نگه داشته و همچنین به نظر می رسد که در شرایط طبیعی رهاسازی نیز چنین روندی ادامه یافته و همچنان ترجیح خود را روی شته سیاه باقلا حفظ نماید.
    کلید واژگان: کفشدوزک Hippodamia variegata, شته نخودفرنگی, شاخص منلی, شته سیاه باقلا, دما, ترجیح
    Prey preference of natural enemies is among the phenomena that should be considered in determining the efficacy of natural enemies. When the predators are faced with a choice between two or more preys, they often show their preference to one from among them. Temperature is one of the environmental factors that can affect insect foraging behavior. Two aphid species namely Aphis fabae and Acyrthosiphon pisum are of the ability to attack and damage bean plants. Prey preference of Iranian native species Hippodamia variegata as one of the efficient aphid predators, was examined on bean plants and on the two named species of aphids at different temperatures. The experiment was carried out at 15±1?C, 19±1?C, 23±1?C, 25±1?C, and 27±1?C, plus 70±10% of RH, and a photoperiodism state of 16:8 (L: D). Predator preference was analyzed through an application of Manly’s index of preference to the data with statistical analysis showing that at all temperatures for fourth instar larvae, male and female (except 15?C for the fourth instar larvae), A. fabae was preferred to Acyrthosiphon pisum. This experiment showed that H. variegata does not change its preference in response to temperature and it is assumed that at variable conditions of releasing the same trend be effected
  • رویا فرهادی، مریم نخشب، مهرنوش کوثریان
    سابقه و هدف
    کم کاری مادرزادی تیروئید از جمله بیماری های نوزادی است که عدم تشخیص و درمان فوری آن منجر به عقب ماندگی ذهنی و آسیب مغزی غیر قابل برگشت می گردد. گواتر نوزادی بیماری نادری است که می تواند همراه با عملکرد افزایش یا کاهش یافته تیروئید باشد. هدف از گزارش این موارد، تشخیص و درمان زودرس می باشد.
    گزارش موارد
    بیماران دو نوزاد دختر همسان دوقلو می باشند که در بررسی های به عمل آمده در روز سوم تولد تشخیص کم کاری مادرزادی تیروئید برایشان گذاشته شد در سونوگرافی قبل از تولد گواتر جنینی برایشان مطرح شده بود و تحت درمان با لوو تیروکسین قرار گرفتند. فعلا در پیگیری 10 ماه پس از تشخیص سایز گواتر کاهش یافته و تست های تیروئیدی در محدوده قابل قبول و رشد و تکامل نرمال می باشند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که با تشخیص زود هنگام علت گواتر نوزادی و درمان به موقع دیس هورمونوژنز، حتی در غیاب دسترسی به امکانات درمانی پیش از تولد می توان از ایجاد عوارض مغزی در کودک پیشگیری کرد.
    کلید واژگان: گواتر جنینی, دیس هورمونوژنز, گواتر نوزادی, هیپو تیروئیدیسم نوزادی
    Farhadi R., Nakhshab M., Kosarian M
    Background And Objective
    Congenital hypothyroidism is a neonatal disorder that late diagnosis and treatment of it can be resulted to mental retardation and irreversible brain damage. Neonatal goiter is a rare condition that can be associated with hypothyroidism or hyperthyroidism. The aim of this report is early diagnosis and treatment. CASE: In this article we report two female twins that had goiter and prenatal diagnosis by ultrasonography had been documented for them. At third days of life patients with diagnosis of congenital hypothyroidism treated with Levothyroxin. Now they are 10 months old and developmentally normal. Size of goiter has been reduced and thyroid function tests are acceptable.
    Conclusion
    Results of this report revealed that in conditions that prenatal management of fetal goiter is not available; brain damage in patients can be prevented by early etiologic diagnosis of neonatal goiter and early treatment of dyshormonogenesis.
  • اثر گیاه میزبان بر رشد و تولیدمثل شته سبز گندم Schizaphis graminum (Rondani) (Hem.: Aphididae)
    سمیه فتاح الحسینی، حسین اللهیاری، پروانه آزمایش فرد، رویا فرهادی، سمیرا حیدری
    گندم نان، Triticum aestivum L.، در بین گیاهان انگشت شماری که به عنوان منابع غذایی در سطح گسترده ای کشت می شوند، در ایران بالاترین اهمیت را داراست. در بین آفات گندم، شته سبز گندم Schizaphis graminum (Rondani) قادر است در جمعیت زیاد خسارت جبران ناپذیری به گندم وارد کند. از آنجا که شایستگی شته روی رقم های مختلف، متفاوت می باشد، در این پژوهش اثر پنج رقم از ارقام متداول گندم کرج روی پارامترهای زیستی شته سبز گندم مورد بررسی قرار گرفت. این ارقام عبارتند از: پیشتاز، شیراز، چمران، مهدوی و مرودشت. آزمایش در داخل اتاقک رشدی با شرایط دمایی C?1±22، رطوبت نسبی 10±70% و دوره نوری 16:8 انجام شد. نتایج نشان داد که رقم مرودشت طولانی ترین دوره پورگی (39/7 روز) و رقم شیراز کوتاه ترین دوره پورگی (36/6 روز) را بین ارقام دارا بودند. بیشترین پوره زایی روی رقم شیراز (42/46 عدد) و کمترین مقدار پوره زایی روی رقم مهدوی (72/35) به دست آمد. پارامترهای R0، rm،? ، T و DT برای شته روی هر رقم محاسبه و مورد مقایسه آماری قرار گرفت. مقایسه مهم ترین پارامتر یعنی نرخ ذاتی افزایش جمعیت نشان داد که بیشترین مقدار نرخ ذاتی افرایش جمعیت شته روی رقم شیراز (31/0) و کمترین مقدار آن روی رقم مهدوی و مرودشت (28/0) مشاهده می شود. پارامترهای جدول زیستی باروری نشان دادند که رقم شیراز حساسیت بیشتری نسبت به دیگر ارقام به شته سبز گندم دارد. برای پارامترهای محاسبه شده به دو روش جک نایف و بوت استراپ تکرارهای کاذب تولید و نتایج این دو روش با هم مقایسه شد.
    کلید واژگان: گندم, Schizaphis graminum, جک نایف, بوت استراپ, جدول زیستی باروری
    Effect of Host Plant on Development and Reproduction of Schizaphis graminum (Rondani) (Hem.: Aphididae)
    Common wheat, Triticum aestivum L. is of the greatest importance among the few crop plants that are grown extensively and for food in Iran. Among the reported wheat's pests, greenbug Schizaphis graminum (Rondani) causes severe damage to the crop. Because of the adaptation of the aphid to different wheat varieties being varied, this study was designed to focus on the effect of some common wheat varieties in Karaj region, namely: Pishtaz, Shiraz, Chamran, Mahdavi and Marvdasht on the biological parameters pertaining to the greenbug. The experiments were carried out in incubator and under controlled conditions of 22±1?C, 70±10% humidity and 16:8 photoperiodism. The results indicated the longest nympahl period on Marvdasht (7.39 days) and the shortest on Shiraz variety (6.36 days). The highest number of nymphs was produced on Shiraz (46.42) and the lowest on Mahdavi (35.72). The parameters rm, R0,? , T, and DT in relation to the aphid were also assessed and statistically compared on each wheat variety. A comparison of rm as the most important parameter indicated that the highest rm was obtained for Shiraz (0.31) while the lowest for Mahdavi and Marvdasht variety (0.28). The fertility life table parameters revealed that Shiraz was the most sensitive to greenbug in comparison with the other varieties. For the calculated parameters, pseudo-replicates were produced through jackknife and bootstrap re-sampling methods, and the results from the two methods were compared.
  • آرش راسخ، عزیز خرازی پاکدل، حسین اللهیاری، جی.پی. میچاد، رویا فرهادی
    زنبور پارازیتویید (Marshall) Lysiphlebus fabarum مهمترین پارازیتویید شته سیاه باقلا، Aphis fabae Scopoli می باشد. این زنبور چند نسلی بوده و جمعیت ماده زای آن در مرکز اروپا گسترش بیشتری دارد. از آنجایی که زنبورهای ماده L. fabarum با تقلید از رفتار مورچه ها مستقیما از شته ها عسلک دریافت می کنند، تحقیق حاضر جهت تعیین تاثیر گرسنگی زنبور روی تخصیص نسبت های زمانی در رفتارهای مختلف مرتبط با کاوشگری انجام پذیرفت. در این مطالعه با مشاهده پیوسته زنبورهای ماده طی حضور در لکه (دیسک برگی با 15 پوره سن دوم)، تعداد و مدت زمان بروز رفتارهای مختلف زنبور و تعداد واکنش های مختلف دفاعی شته های میزبان ثبت گردید. مدت زمان حضور در لکه در زنبورهای گرسنه،6/3 مرتبه بیشتر از تیماری بود که زنبورهای آن دسترسی مداوم به آب و محلول عسل مرکبات داشتند، اما تفاوتی در تعداد شته های پارازیته شده بین دو تیمار مشاهده نشد. همچنین در زنبورهای گرسنه، دفعات بروز و مدت زمان طی شده روی تمامی رفتارها به طور معنی داری بیشتر بود. نظر به اینکه تفاوت فاحش در مدت زمان حضور در لکه بین زنبورهای دو تیمار می تواند تاثیر زیادی روی داده ها داشته باشد، نسبتی از داده های هر تیمار به مدت زمان حضور در لکه محاسبه و سپس مقایسه به عمل آمد. زنبورهای گرسنه در هر واحد زمانی حضور در لکه، مدت زمان بیشتری را صرف استراحت و شاخک زدن نموده و متقابلا زمان کمتری را برای جستجو، خم نمودن شکم و حمله به شته های میزبان، صرف کردند. شته های مواجه شده با ماده های گرسنه نسبت به زنبورهای گروه دوم، به طور معنی داری میزان کمتری رفتارهای دفاعی لگد زدن و فرار از حمله زنبور را به نمایش گذاشتند.
    کلید واژگان: عسلک, ماده زایی, تقلید از مورچه, مدت زمان حضور در لکه
    The black bean aphid, Aphis fabae Scopoli, is a major pest of broad bean, Vicia faba L. and sugar beet, Beta vulgaris L., The most abundant parasitoid of A. fabae in agroecosystems is Lysiphlebus fabarum (Marshall), a multivoltine species with mainly thelytokous reproduction in central Europe. Since L. fabarum females mimic ants to obtain honeydew directly from aphids it was reasoned that a female's hunger level could influence her proportional time allocation to various behaviors associated with aphid exploitation. To test this, L. fabarum females were released individually onto bean leaf disks infested with A. fabae and continuous observations made. The females’ proportional time allocations were then recorded. Furthermore, instances of aphid defensive behaviors including kicking, raising and swiveling the body, releasing the plant and escaping from attack, as well as attempts to smear the attacker with cornicle secretions were numerically assessed. Hungry females spent 3.6 times longer in host patches (leaf disks with 15 second-third instar of A. fabae) than did females fed diluted citrus honey prior to testing, but there were no differences observed among number of aphids parasitized. All the assessed measured distinct behaviors were higher for unfed females than for fed ones. Because of the large effect of treatment on patch residence time, the incidence or duration of various behaviors was expressed as a fraction of patch residence time and then re-analyzed. Hungry females spent proportionally more of their time resting and antennating aphids with proportionally less time spent in searching, abdominal bending and probing aphids. A significantly smaller proportion of aphids kicked and escaped from attack following encounters with hungry females than when encountered with satedly fed females.
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • رویا فرهادی
    رویا فرهادی
    دانش آموخته دکتری مکانیک بیوسیستم، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال