به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب زهرا جمشیدیان

  • زهرا جمشیدیان، سید علی صفوی*، احسان رنجبر
    موضوع فضاهای شهری پیاده مدار به عنوان رویکردی غالب در ادبیات طراحی شهری دارای اهمیت فراوان است. ضرورت توجه به این موضوع در کلان شهرها به دلیل توسعه ی فضاهای خودرو محور و کاهش قابلیت پیاده مداری بیش از پیش احساس می شود. نوعی از فضاهای پیاده که از دیرباز در شهرها وجود داشته اند؛ پل های اجتماعی بوده اند. بنابراین مفهوم "پل به مثابه فضای اجتماعی" که به خصوص در کشور ما جایگاه واجد ارزشی داشته است می تواند بازتعریف و تدقیق شده و در توسعه فضاهای امروزی مورد استفاده قرارگیرد. علاوه بر قابلیت پیاده مداری، پل های اجتماعی دارای فواید دیگری نیز هستند که می تواند در سطوح مختلف از محله تا سطح جهانی، تاثیرگذار باشد؛ چرا که پتانسیل زیادی برای طراحی خلاقانه را دارند و می توانند در جهت تامین اهدافی مانند ایجاد تعاملات اجتماعی، خلق خاطرات جمعی، ایجاد هویت و کارکرد پویا برای شهرها به کار گرفته شوند. این پژوهش با رویکرد کیفی، در پی کشف عواملی است که پل های شهری را به فضاهای اجتماعی موفق تبدیل می کند. بنابراین پس از مطالعات مبانی نظری و تجارب جهانی، دو مورد از پل های تهران که زندگی شهری در آن ها جریان دارد مورد پژوهش قرار گرفتند. مراجعه کنندگان این فضاها به طور تصادفی انتخاب شده و مصاحبه عمیق در رابطه با کشف کیفیت های فضا با آن ها انجام شده است و جمع آوری داده ها به روش مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافته است. سپس داده های جمع آوری شده به روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. بر اساس نتایج این پژوهش معیارهای کیفیت پل های اجتماعی برساخته ی دو مولفه ی عملکردی و ادراکی است.
    کلید واژگان: کیفیت طراحی شهری, پل های اجتماعی, پل پیاده, پیاده مداری, تفرجگاه پیاده}
    Zahra Jamshidian, Seyyed Ali Safavi *, Ehsan Ranjbar
    Abstract As a dominant approach in the literature on urban design, walkable urban spaces are of great importance. So, the concept of "bridge as a social space" which has a valuable place, especially in Iran, can be redefined and used in the development of today's spaces. Social bridges have many benefits that can be effective at different levels from the neighborhood to the world in addition to their walkability because they have great potential for creative design and can be used to fulfill goals such as establishing social interactions, creating collective memories, creating identity, and dynamic functioning for cities. This qualitative study was conducted to identify the factors that make urban bridges successful social spaces. For this purpose, after reviewing the theoretical foundations and world experiences, two bridges of Tehran, where urban life flows, were examined. The visitors to these spaces were randomly selected and interviewed in-depth concerning the qualities of the space. The interviews were continued until theoretical saturation was achieved. The collected data were then analyzed by content analysis. The results indicated that the criteria for the qualities of social bridges are based on functional and perceptual components.Keywords: urban design qualities, social bridges, walkable bridges, walkability, Pedestrian promenade.
    Keywords: Urban Design Qualities, Social Bridges, Walkable Bridges, walkability, Pedestrian Promenade}
  • محمدامین جمشیدیان*، زهرا جمشیدیان

    در سازمان ها، منابع ارزشمندی وجود دارد که هر یک از آنها، نقش مهمی در موفقیت آنها ایفا می کنند؛ اما نقش انسان به عنوان مهمترین سرمایه هر سازمان، پررنگ تر از سایر منابع است. به طوریکه، مدیریت کردن این سرمایه ارزشمند و استفاده بهینه از آن، یکی از مهمترین کارهایی است که باید در هر سازمان انجام شود. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر نتایج منابع انسانی با تاکید بر نقش میانجی جو سازمانی می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش در زمزه تحقیقات علی است. جامعه آماری، کارکنان اداره کل راه و شهرسازی استان مرکزی می باشد. به منظور برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که حجم نمونه برابر با 151 نفر محاسبه گردید.در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. نتایج در خصوص فرضیه اول نشان داد اقدامات مدیریت منابع انسانی تاثیر مثبت (85/1) بر نتایج منابع انسانی دارد. نتایج در خصوص فرضیه دوم نشان داد اقدامات مدیریت منابع انسانی تاثیر مثبت (37/1) بر جو سازمانی دارد. نتایج در خصوص فرضیه سوم نشان داد جو سازمانی تاثیر مثبت (55/1) بر نتایج منابع انسانی دارد. نتایج در خصوص فرضیه چهارم نشان داد اقدامات مدیریت منابع انسانی از طریق متغیر میانجی جو سازمانی بر نتایج منابع انسانی تاثیر مثبت (45/1) دارد. با توجه به تاثیر مثبت اقدامات مدیریت منابع انسانی بر نتایج منابع انسانی از طریق متغیر میانجی جو سازمانی، مدیران سازمان می توانند از طریق اقدامات مدیریت منابع انسانی و ایجاد جو سازمانی مطلوب، احساس تعهد به سازمان و روابط مثبت و سازنده در بین کارکنان را تقویت نمایند و همچنین سطح رضایتمندی کارکنان را افزایش داده و غیبت و ترک خدمت را کاهش دهند.

    کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, نتایج منابع انسانی, جو سازمانی}
  • رزیتا مویدفر*، زهرا جمشیدیان، شکوفه فرهمند
    اسکان غیررسمی یکی از پیامدهای گسترش شهرها است که پیامدهای نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و کالبدی به همراه دارد. انتخاب روش مناسب مدیریت شهری برای بهبود شرایط بافت آن، امر مهمی است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین اولویت ها در ساماندهی بافت غیررسمی شهر بوشهر، با تاکید بر قابلیت زندگی و حکمرانی خوب شهری، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی است؛ بنابراین، با کسب نظر کارشناسان، اولویت زیرشاخص های قابلیت زندگی و حکمرانی خوب و همچنین، اولویت محله های بافت غیررسمی برای ساماندهی تعیین شدند. روش نمونه گیری در این حالت، روش غیرتصادفی و از نوع نمونه گیری هدفمند است. نتایج پژوهش نشان می دهند مهم ترین زیرشاخص های قابلیت زندگی در بافت غیررسمی شهر بوشهر، به ترتیب اولویت رسیدگی، عبارت اند از زیرشاخص های سلامت و کیفیت مولفه های اقتصادی (رضایت از شغل و سطح درآمد) و مهم ترین زیرشاخص های حکمرانی خوب در بافت غیررسمی شهر بوشهر، به ترتیب اولویت رسیدگی، عبارت اند از زیرشاخص های حاکمیت قانون و کنترل فساد. همچنین، محله های تنگک سوم، تنگک دوم و تنگک اول به ترتیب در اولویت رسیدگی اند.
    کلید واژگان: بافت غیررسمی, استراتژی توسعه شهری, قابلیت زندگی, حکمرانی خوب شهری}
    Rozita Moayedfar *, Zahra Jamshidian, Shekoofeh Farahmand
    Slum textures are one of the inevitable consequences of city expansion, which can be the source of many undesirable economic, social and structural problems. Choosing an appropriate urban management strategy can play a crucial role in improving urban structure in its different areas including the slums. The aim of this research is to determine the priorities in upgrading the slum texture of Bushehr city with an emphasis on the level of livability and urban good governance, using AHP method. Therefore, according to experts opinions the priorities of livability and urban good governance sub-indicators and the priorities of slum texture neighborhoods for upgrading were determined. The sampling method was non-random and purposive. According to the results, in the slum neighborhoods, sub-indicators of livability including health, quality of economic indicators (job satisfaction and income level) and the sub-indicators of urban good governance including the rule of law and corruption control are in priority, respectively. The priority of the seven slum neighborhoods of Bushehr for upgrading is respectively as follows: The Third Tangak, The Second Tangak, The First Tangak, Saretol, Rayani, Rishehr and Emamzadeh.
    Keywords: Slum Texture, City Development Strategy, livability, Urban Good}
  • شهلا آکوچکیان، زهرا جمشیدیان، محمدرضا مرآثی، آسیه الماسی، امیر حسین داورپناه جزی
    مقدمه
    اختلال وسواس جبری اختلالی مزمن است که تاثیری عمیق بر زندگی فرد و عملکرد اجتماعی، هیجانی و شغلی او می گذارد. بیماران با وسواس های مذهبی در جوامع مذهبی، مثل یهودی های خاورمیانه یا مسلمانان، بیشتر به چشم می خورند و مداخلات درمانی مذهبی می تواند به طور چشم گیری علایم بیماران مبتلا به افسردگی، اضطراب و اختلال وسواس را کاهش دهد. هدف این مداخله بررسی کار آمدی شناخت- رفتار درمانی مذهبی در درمان اختلال وسواس جبری با محتوای مذهبی و بر علایم همبود آن بود.
    روش ها
    شیوه ی مداخله در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده، درمان شناختی- رفتاری بر اساس عقاید، باورها و آداب مذهبی اسلامی به مدت ده جلسه ی هفتگی، هر جلسه 5/1 ساعته با حضور مشترک روان پزشک و روحانی متخصص در علوم حوزوی، فقه و روان شناسی بالینی بود. از بین بیماران مبتلا به اختلال وسواس- جبری مراجعه کننده به درمانگاه فوق تخصصی روان پزشکی نور، واقع در شهر اصفهان، 50 نفر که نمره ی مقیاس Yale Brown آن ها بالاتر از 17 و محتوای علایم وسواس آن ها مذهبی بود، به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. در این مطالعه، از پرسش نامه های استاندارد Yale Brown، پرسش نامه ی غربال گری وضعیت روانی SCL-90 و مقیاس افسردگی Hamilton نیز استفاده شد. در این مطالعه در نرم افزار آماری 13SPSS از آزمون هایی آماری ANOVA/ANCOVA repeated measure جهت مقیاس دو گروه درمان و شاهد استفاده گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی شرکت کنندگان در این مطالعه 86/8 ± 9/32 سال بود؛ 94 درصد (47 نفر) زن و بقیه مرد بودند. مقایسه ی نتایج آزمون Yale Brown در سه مرحله (قبل از مداخله و بعد از جلسه پنجم و دهم) در هر دو گروه کاهش نمره را نشان داد که در گروه مداخله بارزتر بود ولی اختلاف مراحل در هر گروه معنی داری نشد (294/0 = P)؛ بین میانگین نمرات دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنی دار آماری وجود داشت (047/0 = P). مقایسه ی نتایج خرده مقیاس وسواس فکری و خرده مقیاس وسواس عملی در مقیاس Yale Brown در سه مرحله ی آزمون در هر دو گروه کاهش نشان داد. روند کاهشی در نمره ی خرده مقیاس وسواس فکری به لحاظ آماری معنی دارنبود (398/0 = P؛ 94/0 = (42، 2)f) ولی روند کاهش نمره ی خرده مقیاس وسواس عملی به لحاظ آماری معنی دار بود (001/0 = P؛ 008/36 = (43، 2)f). بر اساس داده های این مطالعه اثر متقابل گروه های درمانی با مراحل پی گیری نمره ی افسردگی و وضعیت روانی (نمره ی Global Severity Index) معنی دار بود؛ به این معنی که بهبود نمره ی افسردگی و وضعیت روانی بعد از جلسه ی پنجم و دهم نسبت به شروع مطالعه در هر دو گروه ملاحظه شد ولی وضعیت گروه مداخله، به خصوص در پایان جلسه ی دهم، بهتر از گروه شاهد بود.
    نتیجه گیری
    در بیماران مذهبی مبتلا به اختلال وسواسی با محتوای مذهبی و مقاوم به درمان، مداخلات مبتنی بر مذهب، مثل روان درمانی شناختی- رفتاری مذهبی به طور چشم گیری می تواند پاسخ درمانی بیماران را بالا برده، در درمان او مؤثر باشد. علاوه بر علایم بیماری وسواس، چنین مداخله ای می تواند بر علایم همبود با بیماری و وضعیت کلی روانی بیمار، که پاسخ درمانی را ضعیف و پیش آگهی بیماری وسواس را بدتر می کند، اثر گذارد و موجب کاهش چشم گیری در علایم بیماری گردد.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی جبری, علایم همبود, درمان شناختی, رفتاری مذهبی}
    Shahla Akuchekian, Zahra Jamshidian, Mohammad Reza Maracy, Asieh Almasi, Amir Hosein Davarpanah Jazi
    Obsessive compulsive disorder (OCD) is a chronic disorder with significant influence on social, emotional, and occupational performances. Although epidemiologic investigations is proved on this disorder in different cultures but obsessive compulsive disorder with religious contents is more prevalent among religious populations such as Middle East Jews and Muslims. Many clinical researches showed therapeutic spiritual interventions could obviously decrease symptoms of patients with depression, anxiety, and obsessive disorder. The aim of this study was to evaluate the efficacy of religious cognitive-behavioral therapy on obsessive compulsive disorder with religious content and its co-morbidities.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال