زهرا خدابنده
-
پلی آکریلات سدیم ماده ای است با قدرت جذب آب و رطوبت بالا که از آن در ساخت پدهای بهداشتی استفاده می گردد. در این مطالعه تاثیر این ماده بر میزان تکوین جنین و میزان بیان ژن های دخیل در آپوپتوز و ژن های آنتی اکسیدانت در بلاستوسیست بررسی گردید. موش های ماده بالغ با تزریق هورمون های گنادوتروپین سرم مادیان باردار (PMSG) و گنادوتروپین جفت انسان (hCG) تحریک تخمک گذاری شده و پس از قرار گرفتن در کنار موش های نر، زیگوت ها از لوله های تخمدانی جمع آوری شده و در چهار گروه در محیط کشت حاوی غلظت های 0، 5، 25 و 50 میکروگرم بر میلی لیتر پلی آکریلات سدیم انتقال داده شدند. زیگوت ها تا مرحله بلاستوسیست کشت داده شد و تکوین جنین مورد بررسی قرار گرفت. بیان ژن های مورد نظر در بلاستوسیست ها به روش real time RT-PCR مورد آزمون قرار گرفت. از آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و تست تعقیبی دانکن برای تعیین تفاوت بین میانگین گروه ها استفاده شد. میزان تشکیل بلاستوسیست در گروه دارای بالاترین غلظت پلی آکریلات سدیم نسبت به گروه کنترل کمتر بود (05/0<p). میزان بیان ژن Bcl-2 در گروه دارای غلظت 5 میکروگرم بر میلی لیتر نسبت به گروه کنترل افزایش یافت و در گروه دارای غلظت 50 میکروگرم بر میلی لیتر نسبت به گروه های دارای غلظت 5 و 25 میکروگرم بر میلی لیتر کاهش یافت (05/0<p). میزان بیان ژن Bax/Bcl-2 و میزان بیان ژن Caspase-3 در گروه دارای غلظت 50 میکروگرم بر میلی لیتر نسبت به گروه صفر، 5، 25 میکروگرم بر میلی لیتر افزایش یافت (05/0<p). بنابراین غلظت های بالای سدیم پلی اکریلات از طریق سیستم آپوپتوز تاثیر مخرب بر جنین دارد.
کلید واژگان: آپوپتوز, آنتی اکسیدانت, پلی آکریلات سدیم, جنینSodium polyacrylate is a material with a high potential for water and moisture absorption. In this study, the effects of this material on the rate of embryo development and the expression of apoptosis-related and antioxidants genes in the blastocyst was evaluated. Adult female mice were superovulated by injection of pregnant mare serum gonadotropin (PMSG) and human chorionic gonadotropin (hCG) and after placing beside adult male mice, zygotes were harvested from oviducts and transferred into media containing 0, 5, 25, and 50 μg/ml sodium polyacrylate. Zygotes were cultured towards the blastocyst stage and the rate of embryo development was assessed. Expression of intended genes were evaluated by real time RT-PCR. One-way analysis of variance (ANOVA) and Duncan's post hoc toast were used to determine the differences between the means of the groups. The rate of blastocysts was significantly lower in 50 μg/ml compared to the control group (P<0.05). The expression of Bcl-2 increased significantly in 5 μg/ml in comparison to the control group and decreased significantly in 50 μg/ml compared to 5 and 25 μg/ml (P<0.05). The expression of Bax/Bcl-2 and Caspase-3 in 50 μg/ml increased significantly in comparison to 0, 5, and 25 μg/ml (P<0.05). Therefore, the high concentration of sodium polyacrylate has an adverse effect on the embryo through apoptosis system.
Keywords: antioxidant, Apoptosis, embryo, Sodium polyacrylate -
مقدمه
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تایورین و کورکومین بر لقاح داخل آزمایشگاهی (IVF) در موشهای ماده تحت تیمار با آکریلآمید و همچنین تاثیر آن بر غلظت مالوندیآلدهید (MDA) و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام (TAC) میباشد.
روش بررسیتعداد 48 سر موش ماده بالغ از نژاد NMRI بهطور تصادفی در 6 گروه کنترل، کورکومینmg/kg 200، تایورین mg/kg 150، آکریلآمید mg/kg5، آکریلآمید+کورکومین mg/kg 100و200، آکریلآمید+تایورین mg/kg 75و 150 قرار گرفتند. تجویز مواد بهصورت خوراکی و 35 روز انجام شد. در پایان میزانIVF، غلظت MDA و TAC در گروهها مورد بررسی قرار گرفت.
نتایجنتایج کاهش معنیداری را در تعداد اووسیت، درصد لقاح، جنینهای 2، 4 و 8 سلولی، Compact و بلاستوسیت در گروه آکریلآمید نسبت به کنترل نشان داد (0/05<p). در گروه آکریلآمید میانگین غلظت MDA افزایش و TAC کاهش معنیداری را نسبت به سایر گروهها نشان داد (05/0<p). افزایش معنیداری در تعداد اووسیت و درصد لقاح در گروه تایورین نسبت به کنترل مشاهده گردید (0/001<p). افزایش معنیداری در پارامترهای فوق در گروه آکریلآمید+ تایورین با دوز mg/kg 150 نسبت به گروه آکریلآمید مشاهده شد (0/05<p). درصد لقاح و جنین های 2، 4 و 8 سلولی، Compact و بلاستوسیت در گروه کورکومین کاهش معنیداری را نسبت به کنترل نشان داد (0/05<p).
نتیجهگیری:
نتایج بیانگر عملکرد بهتر تایورین در کاهش عوارض آکریلآمید نسبت به کورکومین میباشد. چراکه کورکومین میتواند سبب جلوگیری از IVF شود. لذا در ابتدای بارداری باید با احتیاط بیشتری مصرف شود.
کلید واژگان: تائورین, کورکومین, آکریل آمید, لقاح داخل آزمایشگاهی, موشJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:30 Issue: 5, 2022, PP 4828 -4841IntroductionThe aim of this study was to evaluate the effect of taurine and curcumin on in vitro fertilization (IVF) in female mice treated with acrylamideand and its effect on malondialdehyde (MDA) concentration and total antioxidant capacity (TAC).
MethodsA total of 48 adult female NMRI mice were randomly divided into 6 groups, including control, curcumin 200 mg / kg, taurine 150 mg / kg, acrylamide 5 mg / kg, acrylamide 5 mg / kg + curcumin 100 and 200, acrylamide 5 mg / kg + Taurine 75 and 150 mg / kg. The drugs were administered orally for 35 days, and then IVF rate, MDA and TAC concentrations were examined in each group.
ResultsThe results showed a significant decrease in oocyte, fertilization percentage, 2, 4 and 8 cell, Compact and blastocytes embryos in the acrylamide group compared to the control (P<0.05). In acrylamide group, MDA concentration increased and TAC showed a significant decrease compared to other groups (P<0.05). There was a significant increase in oocyte count and fertilization percentage in taurine group compared to the control (P<0.001). A significant increase in the above parameters was observed in the acrylamide + taurine group at a dose of 150 mg / kg compared to the acrylamide group (P<0.05). Percentage of fertilization and embryos of 2, 4 and 8 cells, Compact and blastocytes in the curcumin group showed a significant decrease compared to the control (P<0.05).
ConclusionThe results indicate that taurine has a better performance in reducing the side effects of acrylamide than curcumin. Since curcumin can prevent IVF, it should be used with more caution at the beginning of pregnancy.
Keywords: Taurine, Curcumin, Acrylamide, In Vitro Fertilization, Mice -
یک مدل بهینه سازی نیمه کلاسیک جهت کنترل فرایند تولید هماهنگ های مراتب بالا و افزایش فرکانس قطع معرفی شده است. ویژگی و مشخصات میدان لیزر تابشی جهت بیشینه سازی فرکانس قطع توسط این مدل تعیین شده است. صحت این مدل بهینه سازی نیمه کلاسیک توسط طیف هماهنگ های مراتب بالا از مولکول فلویور براساس روش کوانتومی در حالت اعمال میدان لیزر دو-رنگی مورد ارزیابی قرار گرفته و تایید شده است. طیف هماهنگ مراتب بالا با کمک نظریه تابعی چگالی وابسته زمانی در سه بعد حقیقی با استفاده از برنامه اختاپوس انجام گرفته است. نتایج مطالعه نشان داد با ترکیب دو میدان لیزر در حالت بهینه شده، فرکانس قطع مولکول فلویور 96 % نسبت به اعمال ترکیب بهینه نشده دو میدان لیزر افزایش می یابد. هم چنین پهنای زمانی پالس آتوثانیه تولید شده از as 200 در حالت اعمال میدان دو-رنگی بهینه نشده به as 135 در حالت اعمال میدان دو-رنگی بهینه شده کاهش یافته است.
کلید واژگان: تولید هماهنگ مراتب بالا, پالس آتوثانیهA semi-classical optimization model is introduced for controlling the high-order harmonic generation process and extending the cutoff frequency. This method is capable of defining the driving laser shape interact with the F2 molecule for maximizing the cutoff frequency properly. This optimization procedure is evaluated by examining the high harmonic spectrum from the F 2 molecule irradiated by a two-color laser field. High harmonic spectrum is done using time-dependent density functional theory in a three-dimensional space. The results showed that adding two driving laser pulses with optimization could enhance the cutoff frequency by 96% compared to two driving laser pulses without optimization. In addition, this model for the F2 molecule is capable of reducing the output attosecond pulse duration from 200 as not optimized two-color laser to 135 as the optimized two-color laser.
Keywords: High harmonic generation, Attosecond pulse -
پیشینه
دستاکسل در انجماد تخمک مفید است.
هدفاثر دستاکسل بر بقا، میزان لقاح و بیان mRNA ژن های مربوط به آپوپتوز در تخمک های بالغ منجمد شده بررسی گردید.
روش کارتخمک های بالغ به هشت گروه آزمایشی تقسیم شدند شامل 1) کنترل، 2) دستاکسل، 3) دستاکسل + محلول کرایوپروتکتانت 1 (CPA1)، 4) دستاکسل + CPA2، 5) دستاکسل + ویتریفیکاسیون 1 (Vit1)، 6) دستاکسل + Vit2، 7) Vit1، و 8) Vit2. میزان بقا و لقاح و سطح بیان mRNA Bcl-xl، Bax و کاسپاز-3 به عنوان ژن های مرتبط با آپوپتوز مورد بررسی قرار گرفت.
نتایجمیزان بقا در گروه های Vit1 و Vit2 به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود (P<0.05). میزان لقاح در دستاکسل + Vit1، دستاکسل + Vit2، Vit1 و Vit2 به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل، دستاکسل و گروه های مرتبط با استفاده از دستاکسل + CPAs بود. بیان Bax در گروه هایی که تخمک ها منجمد شده بودند به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین بیان آن در گروه Vit2 در مقایسه با گروه دستاکسل + Vit2 به طور معنی داری افزایش یافت. بیان ژن Bcl-xl در گروه دستاکسل + CPA2، دستاکسل + Vit2 و Vit2 نسبت به گروه دستاکسل به طور معنی داری کمتر شد. نسبت Bax/Bcl-xl در گروه های دستاکسل + CPA2، دستاکسل + Vit1، دستاکسل + Vit2، گروه Vit1 و Vit2 در مقایسه با گروه کنترل، دستاکسل و دستاکسل + CPA1 به طور معنی داری افزایش یافت. بیان کاسپاز-3 در هر شش گروه در مقایسه با گروه های کنترل و دستاکسل به طور معنی داری افزایش یافت. بیان آن در گروه Vit1 و Vit2 به ترتیب نسبت به دستاکسل + Vit1 و دستاکسل + Vit2 به طور معنی داری افزایش یافت.
نتیجه گیریدستاکسل با تغییر در بیان ژن های مرتبط با آپوپتوز، آسیب به تخمک ها را در طول انجماد بهبود می بخشد و اثرات آن به محلول انجماد مورد استفاده در انجماد تخمک ها وابسته است.
کلید واژگان: آپوپتوز, دستاکسل, لقاح, تخمک, انجماد شیشه ایBackgroundDocetaxel is beneficial in oocyte cryopreservation.
AimsThe effect of docetaxel, on the survival, fertilization rate and mRNA expression of apoptosis-related genes of vitrified mature oocytes was investigated.
MethodsMature oocytes were divided into eight experimental groups, including I) control, II) docetaxel, III) docetaxel + cryoprotectant agent 1 (CPA1), IV) docetaxel + CPA2, V) docetaxel + vitrification 1 (Vit1), VI) docetaxel + Vit2, VII) Vit1, and VIII) Vit2. The survival and fertilization rates, and the mRNA expression level of Bcl-xl, Bax and caspase-3 as apoptosis-related genes were evaluated.
ResultsThe survival rates in Vit1, and Vit2 groups were significantly lower than in the control group (P<0.05). The fertilization rates in docetaxel + Vit1, docetaxel + Vit2, Vit1, and Vit2 were significantly lower than the control, docetaxel, and related groups using docetaxel and CPAs. Bax expression was significantly increased in groups which oocytes vitrified. Also, its expression in the Vit2 group increased significantly in comparison to the docetaxel + Vit2 group. The expression of the Bcl-xl gene was downregulated in docetaxel + CPA2, docetaxel + Vit2 and Vit2 compared to docetaxel group. The Bax/Bcl-xl ratio significantly increased in docetaxel + CPA2, docetaxel + Vit1, docetaxel + Vit2, Vit1 and Vit2 groups compared to control, docetaxel and the docetaxel + CPA1 group. Caspase-3 expression significantly increased in all six groups in comparison to the control, and docetaxel groups. Its expression significantly increased in the Vit1 and Vit2 groups in comparison with docetaxel + Vit1, and docetaxel + Vit2, respectively.
ConclusionDocetaxel ameliorates the damages to oocytes during vitrification by altering the expression of apoptosis-related genes and its effects are dependent on the vitrification solution used in cryopreservation of oocytes.
Keywords: Apoptosis, Docetaxel, Fertilization, Oocytes, Vitrification -
دوستاکسل به عنوان یک عامل پایدارکننده می تواند به طور بالقوه آسیب وارد شده به اسکلت سلولی تخمک را در طول انجماد شیشه ای کاهش دهد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر داروی دوستاکسل بر روی درصد بقا و لقاح آزمایشگاهی تخمک ها پس از انجماد شیشه ای می باشد. موش های ماده نژاد NMRI با سن 8 تا 10 هفته با تزریق هورمون های PMSG و HCGتحریک تخمک گذاری شدند. با استفاده از آنزیم هیالورونیداز 1/0% توده سلولی کومولوس اطراف تخمک برداشته شد. سپس تخمک ها به 5 گروه آزمایشی شامل گروه های کنترل، دوستاکسل، دوستاکسل+ محلول انجمادی، دوستاکسل+ انجماد شیشه ای و انجماد شیشه ای تقسیم شدند. تخمک های بالغ در محلول های انجمادی اتیلن گلیکول و دی متیل سولفوکساید با غلظت 15 درصد و ساکارز 5/0 مولار منجمد شدند. پس از ذوب، درصد بقا و لقاح آنها تا مرحله دو سلولی بررسی گردید. رنگ آمیزی میکروتوبول ها در تخمک ها با آنتی بادی آلفاتوبولین انجام شد. میزان لقاح هر گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش قابل توجهی نشان داد (001/0=P). میزان تشکیل جنین های دو سلولی در هر دو گروه انجمادی (دوستاکسل+ انجماد شیشه ای و انجماد شیشه ای) به طور قابل توجهی نسبت به غیرانجمادی کنترل (001/0=P) و دوستاکسل (004/0=P) پایین تر بود. نتایج نشان داد درصد بقا و لقاح در گروه های پیش انکوبه شده با دوستاکسل بیشتر از گروه های انکوبه نشده بود، بنابراین دوستاکسل با کاهش آسیب های وارده به اسکلت سلولی تخمک می تواند در بهبود تکنیکهای تولید مثلی موثر باشد.
کلید واژگان: انجماد شیشه ای, تخمک, دوستاکسل, کرایوتاپAs a stabilizing agent, docetaxel can potentially reduce the damage to the oocyte cytoskeleton during vitrification. The aim of the present study was to investigate the effect of docetaxel on the survival rate and in vitro fertilization of oocytes after vitrification. NMRI mice (8-10 weeks old) were superovulated by injecting PMSG and HCG. Oocytes are surrounded by cumulus and corona cells and must be denuded by 0.1% hyaluronidase enzyme. The oocytes were then divided into 5 experimental groups including control, docetaxel, docetaxel+vitrification solution; docetaxel+ vitrification and vitrification. Mature oocytes were vitrified in ethylene glycol and dimethyl sulfoxide solutions at 15% concentration and 0.5 M sucrose. After thawing, their survival and fertilization rates were assessed up to the two-cell stage. Staining of the microtubules in the oocytes was performed with alpha-tubulin antibody. The fertilization rate of each group showed a significant decrease compared to the control group (P=0.001). The rate of formation of 2-cell embryos in both vitrified groups (docetaxel+ vitrified and vitrified vitrified) was significantly lower than non-vitrified (control (P=0.001) and docetaxel ((P=0.004)). The results showed that survival and fertilization rates in pre-incubated groups with docetaxel were higher than non-incubated groups, so docetaxel could improve reproductive techniques by reducing the damage to the oocyte cytoskeleton.
Keywords: Cryotop, docetaxel, oocytes, vitrification -
زمینه و هدف
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر همزمان تمرین تناوبی شدید و استفاده از داربست دسلولار شده غشاء آمنیوتیک بر روی تغییرات بیان ژنی شاخص های تکثیر و فعالیت سلول های ماهواره ای در آسیب از دست رفتن حجیم عضلانی بر روی عضله تیبیالیس قدامی موش صحرایی بود.
مواد و روش هادر مطالعه تجربی حاضر، پس از تهیه و آماده سازی غشاء آمنیوتیک انسانی و دسلولاریزه کردن آن، آسیب Volumetric muscle loss) VML) بر روی عضله تیبیالیس قدامی 24 سر موش صحرایی انجام شد. موش های صحرایی بر اساس دریافت و عدم دریافت داربست غشاء آمنیوتیک به دو گروه 12 تایی تقسیم شدند. سپس هر کدام از گروه ها به گروه تمرین تناوبی شدید و بدون تمرین تقسیم شدند .برای بررسی بیان سه ژن PAX7، MyoD1 و Myogenin از تکنیک Real-time PCR استفاده شد. در بیان ژن PAX7 در گروه تمرین تناوبی شدید با داربست به ترتیب در مقایسه با گروه تمرین بدون داربست (004/0P=) و دو گروه دیگر (001/0P<) تفاوت معنی داری وجود داشت. در بیان ژنMyoD1، گروه تمرین تناوبی شدید به ترتیب با گروه بدون تمرین همراه با داربست (050/0P=) و دو گروه بدون داربست (001/0P<) تفاوت معنی دار داشت. در بیان ژنMyogenin گروه تمرین تناوبی شدید به ترتیب با گروه بدون تمرین همراه با داربست (031/0P=) و دو گروه بدون داربست (001/0P<) تفاوت معنی دار داشت.
نتیجه گیرینتایج نشان داد ترکیب تمرین تناوبی شدید و قراردادن داربست دسلولار شده غشاء آمنیوتیک، بیان ژن های PAX7، MyoD1 و Myogenin را بیش تر می کند و احتمالا در بازسازی آسیب و زخم های حجیم عضلانی بتواند موثر باشد.
کلید واژگان: تمرین تناوبی شدید, سلول های ماهواره ای, مهندسی بافت, موش صحراییBackground and ObjectivesThe purpose of the present study was to determine the simultaneous effect of high intensity interval training and decellularized amniotic membrane scaffold on gene expression of cell proliferation factors of satellite cells in the volumetric muscle loss injury in the tibialis anterior of rats.
Materials and MethodsIn this experimental study, after preparation of human amniotic membrane and its decellularization process, volumetric muscle loss (VML) on the tibialis anterior muscle was performed on 24 rats. The rats were divided into two groups of 12 according to receiving and not receiving amniotic membrane scaffold. Each group was then divided into High-Intensity Interval Training (HIIT) and untreated groups. Real-time PCR technique was used to examine the gene expression of the three PAX7, MyoD1 and Myogenin genes.
ResultsThere was a significant difference in the gene expression of PAX7 in the HIIT group with scaffolds compared to the non-scaffold training group (p=0.004) and the other two groups (p<0.001). In the gene expression of MyoD1, the HIIT group was significantly different from the sedentary group with scaffold (p=0.050) and the two groups without scaffold (p<0.001), respectively. In the gene expression of Myogenin, the HIIT group was significantly different from the sedentary group with scaffold (p=0.031) and the two groups without scaffold (p<0.001), respectively.
ConclusionThe results showed that the combination of HIIT and insert of decellularized amniotic membrane scaffold increases the gene expression of PAX7, MyoD1 and Myogenin and may be effective in the regeneration of volumetric muscle loss injury.
Keywords: High-intensity interval training, Satellite cells, Tissue engineering, Rats -
زمینه و هدفمیزان بالای بیماری فیبروز کبدی و درمان های محدود آن عامل مهمی برای فهم بهتر مکانیسم های مولکولی این بیماری می باشد. پیشرفت در درک جنبه های مولکولی سلول ستاره ای کبدی (HSC) یک زمینه ی اختصاصی در درمان فیبروز کبدی فراهم می کند. ژن IL-24 (IL-24/mda-7) اولین بار به عنوان یک ژن تمایز دهنده انتهایی در سلول های ملونوما مطرح شد، اما پاسخ التهابی سلول ها به این ژن به طور کامل روشن نشده است.مواد و روش هاسلول LX-2 (سلول ستاره ای کبد انسان، HSC) با لپتین (کنترل مثبت) و محیط خالی (کنترل منفی) مواجه شدند. هم چنین این سلول ها با پلاسمید خالی (pcDNA 3.1) و وکتور حاوی ژن IL-24/mda-7 (pcDNA 3.1/mda-7) ترانسفکت شدند. میزان التهاب این سلول ها با بررسی بیان ژن IL-1β، با کمک روش Real-time RT-PCR ارزیابی شد. هم چنین، نقش تنظیمی IL-24/mda-7 بر روی التهاب با بررسی بیان ژن های SOCS1 و SOCS3 مشخص شد.یافته هاسطح بیان IL-1β، SOCS1 و SOCS3 در گروه های سلولی اندازه گیری و مقایسه شد. هر چند سلول های ترانسفکت شده با پلاسیمد بیانی میزان بالاتری از IL-1β را نشان دادند، اما این تفاوت نسبت به گروه کنترل معنادار نبود. نتایج نشان داد که بیان SOCS1 و SOCS3 در گروه سلولی که با pcDNA3.1/mda-7 ترانسفکت شده اند، نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری دارد (0428/0 = p ، 0179/0 = p).نتیجه گیریبیان درونزاد IL-24/mda-7 به طور معناداری باعث تنظیم مسیر التهابی در سلول های ستاره ای کبدی می گردد. بنابراین IL-24/mda-7 و مسیرهای سیگنالینگ مربوطه می توانند به عنوان یک هدف در درمان فیبروز مورد توجه قرار گیرند.کلید واژگان: سلول ستاره ای کبد(HSC), LX-2, IL-24-mda-7, IL-1?, SOCS1, SOCS3BackgroundHigh morbidity and limited therapies of hepatic fibro genesis are important factor for better understanding the molecular mechanisms of the disease. Advances in the understanding of the molecular behavior of hepatic stellate cells (HSC) allow the progress of a field dedicated to anti-fibrotic therapy. Melanoma differentiation associated gene-7 (IL-24/mda-7) as a gene induced during terminal differentiation in human melanoma cells, but the inflammatory response of cells to IL-24/mda-7 is not entirely cleared.
Materias andMethodsLX-2 cells (a human hepatic stellate cell) were treated by leptin (positive control), media (control negative), or were transfected by empty plasmid and pcDNA3.1/mda-7. The inflammatory state was evaluated through measuring the mRNA expression level of inflammatory molecule, IL-1β. The role of IL-24/mda-7 modulation on inflammatory response was assayed using SOCS1 and SOCS3 gene expressions.ResultsThe expression levels of IL-1β, SOCS1 and SOCS3 were compared in LX-2 cell line groups. The expression of the IL-1β in the transfected cells was higher than the control cell, but it was not significant. The results indicated that the expressions of SOCS1 and SOCS3 were up-regulated following pcDNA 3.1/mda-7 transfection into LX-2 cells compared to control plasmids (p=0.0179, p=0.0428).ConclusionThe endogenous IL-24/mda-7 exhibited a significant modulatory effect on stellate cells. Therefore, IL-24/mda-7 and relevant signaling pathways could be employed as a target for fibrosis treatment.Keywords: Human Hepatic Stellate Cells, IL-1?, IL-24, mda-7, LX-2, SOCS1, SOCS3
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.