به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

زهرا دارایی

  • معصومه اسماعیلی*، زهرا دارایی، فاطمه سادات شفیعی

    این پژوهش با هدف اصلی تعیین سهم الگوهای ارتباطی خانواده، رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی در پیش بینی تعهد زناشویی کارکنان اقماری انجام گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی کارکنان اقماری استان بوشهر تشکیل داده اند، که در سال 1400 مشغول به اشتغال بوده اند. از بین جامعه آماری 120 نفر از کارکنان اقماری استان بوشهر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت جنسی هادسون (ISS)، صمیمیت زناشویی (MIS) ، تعهد زناشویی آدامز و جونز(1997) و الگوهای ارتباطی CPQ)) کریستین و سالاوی (1984) استفاده گردیده است. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، نمرات شرکت کنندگان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی با تعهد زناشویی کارکنان اقماری رابطه مثبت معنادار (01/0) بین مولفه ای ارتباط سازنده متقابل با تعهد زناشویی رابطه مثبت معنادار (01/0) و بین الگوهای توقع/کناره گیری و اجتناب متقابل با تعهد زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد(01/0). همچنین نتایج نشان داد که ابعاد الگوهای های ارتباطی خانواده (سازنده متقابل، توقع/کناره گیری و اجتناب متقابل)، رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی به صورت معناداری قدرت پیش بینی تعهد زناشویی در کارکنان اقماری را دارند

    کلید واژگان: الگوهای ارتباطی, رضایت جنسی, صمیمیت زناشویی, کارکنان اقماری
    Esmaeili Masomeh *, Masomeh Daraei, Fatemeh Sadat Shafiee

    province, who were employed in 1400. From the statistical population, 120 satellite employees of Bushehr province were selected by available sampling and studied. Hudson Sexual Satisfaction Questionnaire (ISS), Marital Intimacy (MIS), Adams & Jones (1997) Marital Commitment (CPQ) and Christian and Salawi (1984) communication patterns were used to collect data. After collecting and extracting data, participants' scores were analyzed using Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis. The results showed that there was a significant positive relationship (0.01) between sexual satisfaction and marital intimacy with marital commitment of satellite employees and a significant positive relationship (0.01) between the components of reciprocal constructive relationship with marital commitment and reciprocal patterns of expectation / withdrawal and avoidance. There is a significant negative relationship with marital commitment (0.01). The results also showed that the dimensions of family communication patterns (reciprocal constructor, mutual expectation / withdrawal and avoidance), sexual satisfaction and marital intimacy significantly have the power to predict marital commitment in satellite employees.

    Keywords: Communication Patterns, Sexual Satisfaction, MaritalIntimacy, On-Off Basis Staff
  • علیرضا رحمانی، امیر شعبانلو، سمیه اکبری، هادی رضایی وحیدیان، منیره طرلانی آذر، زهرا دارایی، حلیمه الماسی *
    زمینه و هدف
    محصولات دارویی به ویژه آنتی بیوتیک ها از جمله آلاینده های نوپدیدی است که به دلیل خاصیت تجمعی، آثار سوء مختلف و ایجاد مقاومت های دارویی، نگرانی های عمده ای را در کنترل محیط زیست ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش بررسی امکان سنجی پتانسیل نانوذرات روی در حذف آنتی بیوتیک از محلول های آبی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی تاثیر پارامترهای موثر در فرایند نظیر pH محلول (53/10-97/2)، غلظت پتاسیم پرسولفات (33/194-1200میلی گرم بر لیتر) و روی صفر ظرفیتی (73/12-27/ 147میلی گرم بر لیتر) در مدت زمان 0-180 دقیقه در محفظه ای اولتراسونیک بررسی شد. به منظور بهینه سازی پارامتر ها از مدل آماری رویه پاسخ استفاده شد. اندازه گیری آنتی بیوتیک با ویال های COD و دستگاه اسپکتروفتومتری DR-5000 انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد pH اولیه محلول مهم ترین و تاثیرگذارترین پارامتر در فرایند مذکور است. افزایش غلظت پتاسیم پرسولفات، روی صفر ظرفیتی در نمونه های مورد مطالعه سبب افزایش کارایی شد. بهترین کارایی در غلظت اولیه آنتی بیوتیک برابر 50 میلی گرم بر لیتر، مقادیر بهینه پتاسیم پرسولفات، روی صفر ظرفیتی به ترتیب 120 و 1200 میلی گرم بر لیتر در pH برابر 5/4 به دست آمد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از کارایی قابل قبول فرایند پرسولفات فعال شده با نانوذرات روی صفر ظرفیتی در حضور امواج اولتراسونیک در تجزیه آنتی بیوتیک است.
    کلید واژگان: آنتی بیوتیک سیپروفلاکسین, پرسولفات, محیط های آبی, نانوذره روی
    Ali Reza Rahmani, Amir Shabanlo, Somaye Akbari, Hadi Rezaeivahidian, Monire Tarlani, Zahra Daraee, Halime Almasi *
    Backgrond: Pharmaceutical products, particularly antibiotics such pollutants are evolving due to the cumulative effects, adverse effects and drug resistance is a major concern in the control environment. The purpose of this work is to investigate the feasibility and potential of iron nanoparticles in the aqueous solution being removed antibiotics.
    Materials And Methods
    In this study, the performance activated persulfate with zero-valent Zinc nanoparticles in the presence of ultrasound in the analysis of antibiotics was investigated. The effect of process parameters such as pH of the solution (2.97-10.53), concentration Potassium persulfate (194.33-1200mg/l) and the zero-valent zinc (12.73-147.27mg/l) in reaction time 0-180 min using a batch chamber ultrasonic were studied. A statistical procedure was used to optimize the parameters of the RSM model. Antibiotics are measured based on COD vials and DR-5000 spectrophotometer was used.
    Results
    The results showed that the initial pH of the solution is the most important influential parameters. The addition of potassium persulfate and zero valent zinc in the samples was enhanced performance. Optimum efficiency achieved in 50 mg/l concentration antibiotics, potassium persulfate 1200 mg/l, the zero- zinc 120 mg /l, pH 4.5.
    Conclusion
    The results of this study demonstrate acceptable performance persulfate activated process with zero-valent iron and zinc nanoparticles on ultrasound in the presence of antibiotic.
    Keywords: aquatic solutions, ciprofloxacin antibiotic, persulfate, zero valent, zinc
  • قربان عسگری، سمیه اکبری، جواد فردمال، حلیمه الماسی، زهرا دارایی *
    زمینه و هدف
    رنگ های شیمیایی مورداستفاده در فاضلاب نساجی، علاوه بر پیامدهای زیست محیطی، دارای اثرات سرطان زایی و جهش زایی نیز می باشند. متیلن بلو اثرات مضری بر موجودات زنده در مدت زمان کوتاه مواجهه دارد. هدف از این مطالعه بهینه سازی حذف رنگ متیلن بلو با استفاده از فرایند ازن زنی کاتالیزوری از فاضلاب صنایع نساجی با استفاده از پامیس اصلاح شده با نیترات منیزیم با بهره گیری از مدل آماری Taguchi بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع آزمایشگاهی بود که در یک راکتور ازن زنی ناپیوسته صورت گرفت. پامیس با الک استاندارد ASTM (American Society for Testing and Materials)با مش 70 دانه بندی گردید و اصلاح آن با نیترات منیزیم صورت گرفت. تاثیر 4 پارامتر شامل زمان واکنش، غلظت اولیه آلاینده، دوز جاذب و pH اولیه در 4 سطح مختلف به کمک طرح ماتریکس ترکیبی L-16روش Taguchi مورد بررسی قرار گرفت. غلظت باقی مانده آلاینده با استفاده از اسپکتروفتومتر در طول موج 663 نانومتر قرائت گردید. آنالیز داده ها بر اساس آنالیز واریانس یک طرفه و محاسبه میزانS/N (signal -to-noise) انجام شد.
    یافته ها
    طبق نتایج حاصل از آنالیز داده ها، شرایط بهینه حذف رنگ متیلن بلو در زمان تماس 15 دقیقه، pH برابر 10، غلظت اولیه آلاینده 50 میلی گرم بر لیتر و دوز کاتالیزور برابر 7/0 گرم بر لیتر به دست آمد. در این شرایط راندمان حذف رنگ 98% گزارش شد. بر اساس نتایج حاصل از میزان S/N از بین عوامل مورد بررسی، بیشترین میزان تاثیر مربوط به زمان تماس با 8/51% و کمترین تاثیر مربوط به pH با 8/3 درصد مشارکت بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که فرایند ازن زنی با پامیس اصلاح شده می تواند به عنوان یک گزینه پیشنهادی در کاهش غلظت متیلن بلو از پساب فاضلاب نساجی موثر باشد.
    کلید واژگان: ازن زنی کاتالیزوری, متیلن بلو, نیترات منیزیوم, پامیس
    Gh. Asgari, S. Akbari, J. Faradmal, H. Almasi, Z. Daraee *
    Background And Objective
    Chemical dyes used in the textile wastewater besides having harmful effect on the environment, have carcinogenic and mutagenic effects. Methylene blue has harmful effect on living organisms in short period of exposure. The goal of this study was optimization of the catalytic ozonation process by pumice modified by magnesium nitrate in removal of methylene blue dye based on Taguchi statistical model.
    Materials And Methods
    In this experimental study ozonation process was in a batch ozonation reactor. The prepared pumice was crushed and pulverized by standard ASTM (American Society for Testing and Materials) sieves at range of 70 mesh, then modified by magnesium nitrate. Effective factors such as reaction time, initial dye concentration, adsorbent dose, and initial pH at 4 different levels were considered using an L-16 Taguchi method. Residual concentration of contaminants was read using a spectrophotometer at a wavelength of 663 nm. Analysis of data was performed using one- way variance and calculation of S/N (signal- to- noise) rate.
    Results
    The results showed best conditions for removal dye were at contact time of 15 min, pH of 10, dye concentration of 50 mg/l,and adsorbent dosage of 0.7 g/L and efficiency of dye removal was 98%. Analysis of variance results indicated that the reaction time was the most important variable influencing the dye removal percentage with the contribution value of 51.8% and pH was the least important variable influencing the dye removal with the contribution value of 3.8%
    Conclusion
    The results showed that ozonation process can be a selective method to reduce the concentration of pollutants in textile wastewater effluent.
    Keywords: Catalytic ozonation, Methylene blue, Magnesium nitrate, Pumice
  • محمدرضا سمرقندی، قربان عسگری، علیرضا رحمانی، زهرا دارایی
    زمینه و هدف
    زایلن یکی از انواع ترکیبات آلی فرار است که باعث اختلال در سیستم عصبی مرکزی و مشکوک به سرطانزایی می باشد. نگرانی در مورد مواجهه شغلی با ترکیبات آلی فرار افزایش یافته است. بنابراین قبل از تخلیه به محیط زیست، بایستی از جریان هوای آلوده تصفیه شوند.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع تجربی و در مقیاس آزمایشگاهی انجام شده است. راکتور مورد استفاده دارای پمپ هوا، فیلتر ترکیبی زغال فعال وسیلیکاژل، پمپ تزریق سرنگی، دستگاه مولد ازن، مخزن شیشه ای بود. آنالیز نمونه ها با روش 1501 Niosh Manual Analytic Method با استفاده از دستگاه گازکروماتوگراف مجهز به آشکارساز یونش شعله ای انجام شد و عملکرد فرآیندازن زنی کاتالیزوری، ازن زنی ساده، پامیس اصلاح شده در حذف غلظت های مختلف زایلن از جریان هوای آلوده در شرایط یکسان با هم مقایسه شد.
    نتایج
    نتایج نشان دادکه در ازن زنی کاتالیزوری ، زمان اشباع بستر با افزایش غلظت از ppm50 به ppm 200 ، از 12 ساعت به 8 ساعت کاهش می یابد. در حالیکه زمان اشباع بستر برای سیستم جذب برروی پامیس اصلاح شده بین 9 تا 5 ساعت بوده است. هم چنین کارایی بستر جاذب پامیس اصلاح شده و ازن زنی کاتالیزوری با افزایش غلظت زایلن در ورودی راکتور کاهش می یابد.
    نتیجه گیری
    باتوجه به عملکرد فرآیند ازن زنی کاتالیزوری وافزایش راندمان حذف زایلن در مقایسه با فرآیند ازن زنی ساده و سیستم جاذب پامیس اصلاح شده این فرآیند به عنوان روشی نویدبخش و جایگزین سیستم های رایج حذف ترکیبات آلی فرار پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: زایلن, ازن زنی کاتالیزوری, پامیس, نیترات منیزیم
    Mohammad Reza Samarghandi, Ghorban Asgari, Alireza Rahmani, Zahra Daraee
    Background
    Xylene is a volatile organic compound That cause central nervous system disorder and suspected cancer. Concern of occupational exposure to volatile organic compounds (VOCs) has been increasing. Thus before being discharged to the environment, it must be treated from polluted air stream.
    Methods
    The research study is of the experimental type and was carried out on a laboratory scale. The experimental equipmen including of an air compressor, silicagel filters and activated charcoal, Syringe Pump, an ozone generation and a fixed bed reactor. The sampling, xylene analyzing in samples were done with 1501 Niosh Manual Analytic Method by GC equipped with FID detector The performance of catalytic ozonation process was compared with that of single adsorption and ozonation in removal of several concentration of xylene under the similar experimental conditions.
    Results
    The results indicated that the catalytic ozonation concentration increased from 50 to 200 ppm, absorption break point and removal of xylene from hybrid reactor decreased from 12 to 8 h, while this time was between 9 and 5 h for pumice. When pumice and ozone come together, their synergistic effects increased on xylene degradation. Also the efficiency of absorbent decreased with the concentration increase of xylene.
    Conclusion
    With regard to high efficiency of catalytic ozonation process and increasing the xylene removal, the catalytic ozonation process is suggested as a promising and alternative technology for elimination of VOCs from the polluted air stream.
    Keywords: Xylene, Catalytic ozonation, Pumice, Magnesium nitrate
  • قربان عسگری، حلیمه الماسی، جواد فردمال، فرشید قنبری، زهرا دارایی، سمیه اکبری*
    سابقه و هدف
    رنگ های شیمیایی مورد استفاده در فاضلاب نساجی علاوه بر پیامدهای زیست محیطی سرطان زایی و جهش زایی بر سلامت انسان دارند.لذا هدف از این مطالعه بهینه سازی فرایند ازن زنی کاتالیزوری در حذف رنگ راکتیو بلاک 5 با مدل آماری تاگوچی بوده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی آزمایشات ازن زنی در راکتور نیمه منقطع انجام گرفت. پودر خاکستر استخوان با نانو ذرات اکسید منیزیم اصلاح گردید و تاثیر پارامترهای زمان واکنش، غلظت اولیه آلاینده، دز جاذب و pH اولیه در 4 سطح با طرح ماتریکس ترکیبی L_16 روش تاگوچی مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز و تفسیر داده ها با نرم افزار Minitab 16 انجام شد.
    یافته ها
    طبق نتایج حاصل از آنالیز داده ها شرایط بهینه حذف رنگ در زمان20 دقیقه، pH برابر 8، غلظت اولیه رنگ mg/L50، دز کاتالیزور g/L 0/3 به دست آمد. در این شرایط راندمان حذف رنگ 98 درصد و حذف COD برابر با 85 درصد گزارش شد. براساس آنالیز میانگین داده ها، بیش ترین تاثیر مربوط به غلظت اولیه آلاینده با 8/ 51 درصد و کم ترین تاثیر مربوط به pH با 8/ 3 درصد بود.
    استنتاج
    نتایج این مطالعه نشان داد که فرایند ازن زنی یک روش موثر در کاهش غلظت رنگ از پساب فاضلاب نساجی می باشد.
    کلید واژگان: ازن زنی کاتالیزوری, راکتیو بلاک5, خاکستر استخوان, اکسید منیزیم, تاگوچی
    Ghorban Asgari, Halimeh Almasi, Javad Fardmal, Farshid Ghanbari, Zahra Daraie, Somayeh Akbari *
    Background and
    Purpose
    Chemical dyes are widely used in textile industries and have harmful effects on the environment. They also contain carcinogenic and mutagenic substances. The goal of this study was optimization of the catalytic ozonation process using bone char ash modified by magnesium oxide in removal of reactive black 5dye from textile wastewater based on Taguchi design.
    Materials And Methods
    In this study ozonation was performed in a batch ozonation reactor. In order to remove the dyes, Bone char ash (BCA) was modified by magnesium oxide. The effect of various parameters such as reaction time, initial dye concentration, adsorbent dose, and initial pH at 4 different levels were investigated using an L-16 Taguchi method. Analysis and interpretation of data was done using Minitab V.16.
    Results
    The optimum conditions for removal of dye were found to be contact time of 20 min, pH 8, dye concentration of 50 mg/l, adsorbent dosage of 0.3 g/L. The efficiency of dye removal was 98% and COD removal was 85%. Analysis of variance indicated that the dye concentration was the most important variable influencing the dye removal percentage (51.8%) and pH was the least influencing variable (3.8%) in removal of dye.
    Conclusion
    The results showed that ozonation process was an effective method in reducing the concentration of pollutants in textile wastewater effluent.
    Keywords: Catalytic ozonation, reactive black5, bone char ash, magnesium oxide, Taguchi
  • فرشید درویش دماوندی، زهرا دارایی، سعدالله شمس الدینی
    بیماری آکرواریتروکراتودرمای Mal de Meleda یک کراتودرمای پالموپلانتاریس ترانس گرادیانس است که به صورت اتوزومال مغلوب انتقال می یابد.
    این بیماری در اوایل زندگی به صورت قرمزی و سپس هیپرکراتوز مومی عاجی زرد رنگ در عرض تمام کف دست و پا گسترش می یابد. در وسط کف دست و پا مقاوم می ماند و هیپرکراتوز به سطوح پشتی دست و پا امتداد می یابد. در اینجا ما یک مرد 18 ساله مبتلا به Mal de Meleda را با الگوی تیپیک هیپرکراتوز دستکش و جوراب، هیپرهیدروز به ویژه در کف پاها و باندهای فیبروتیک (Pseudoainhum) در اکثر انگشتان به خصوص اندام فوقانی گزارش می نماییم.
    کلید واژگان: کراتودرما, پالموپلانتار, بیماری Meleda, اتوزومال مغلوب
    Darvish Damavandi F., Daraei Z., Shamsadini S.A
    Mal de Meleda is a rare autosomal recessive transgredient keratoderma. Onset is in early childhood, and the development of hyperkeratosis is preceded by erythema. Patches of waxy ivory-yellow hyperkeratosis extend across the whole palms and soles, and on to the dorsal surfaces of hands and feet. Similar lesions of knees and elbows may develop.We describe an 18 year old man with the diagnosis of Mal de Meleda who shows the typical Gloves and Socks presentation, hyperhidrosis and fibrotic bands (Pseudoainhum) in many of the fingers and toes.
  • سعدالله شمس الدینی، دکترعلی اخلاصی، علیرضا فکری، دکترسیمین شمسی میمندی، ایرج اسفندیارپور، سیمین سریزدی، زهرا رهنما، سودابه زندی، سعیده فرج زاده، فرشید درویش دماوندی، زهرا دارایی
    مقدمه
    مواد محرک وآلرژیک فراوانی در طبیعت وجود دارند. عوامل محیطی آلرژیک که می توانند اگزما را در افراد ایجاد یا شدت آن را افزایش دهند، در جوامع مختلف متفاوت واغلب ناشناخته اند. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی حساسیت تماسی در بیماران مبتلا به اگزمای مزمن مراجعه کننده به مراکز تخصصی پوست در کرمان صورت گرفت.
    روش
    در این مطالعه توصیفی 156 بیمار (56 مرد و 69 زن) مبتلا به اگزمای مزمن که به واحدهای درمانی تخصصی پوست بیمارستان افضلی پور در کرمان مراجعه یا ارجاع داده شده بودند، با استفاده از Patch test حاوی 24 ماده آلرژن مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج تست هر فرد در سه روز متوالی (24، 48 و72 ساعت) بعد از انجام تست مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    در مجموع 153 نتیجه تست مثبت در 66 (8/52 درصد) بیمار از بین 125 بیماری که تست آنها خوانده شد، به دست آمد. حساسیت نسبت به سولفات نیکل در راس مواد آلرژن و در 20 (1/13 درصد) بیمار، مثبت بود (17 زن و3 مرد). در این مورد حساسیت در خانم ها با اختلاف معنی داری بیشتر از آقایان بود (05/0P<). در مرتبه دوم، حساسیت به ترکیب کروم دار پتاسیم (دی کرومات پتاسیم) در 17 (1/11 درصد) بیمار، مثبت بود (12 مرد و 5 زن) و مردان با اختلاف معنی داری بیشتر از خانم ها نسبت به این آلرژن حساسیت داشتند. درکل اختلاف معنی داری بین جنس و سن در دو گروه دارای پاسخ تست مثبت و منفی مشاهده نشد (05/0P>).
    نتیجه گیری
    با توجه به این که عوامل مسبب اگزمای تماسی در هر منطقه متفاوت می باشند، با انجام Patch test می توان مواد محرک و مسبب آلرژن در هر منطقه را شناسایی و سپس نسبت به محافظت از آن اقدام نمود تا تدابیر درمانی در بیمار مؤثر وپایدارتر باقی بماند. در این مطالعه ترکیبات نیکل و کروم به ترتیب در مرتبه اول و دوم و ترکیبات تیورام، کبالت، بنزوکائین و تیازولین ها در مرتبه سوم از نظر ایجاد حساسیت قرار گرفتند.
    کلید واژگان: patch test, درماتیت مزمن, اگزمای تماسی آلرژیک
    Shamsadini S., Ekhlasi A., Fekri Ar., Shamsi Meimandi S., Esfandiarpour I., Saryazdi S., Rahnama Z., Zandi S., Farajzadeh S., Darvish Damavandi F., Daraie Z
    Introduction
    Allergic and irritant compounds are frequent in nature, and the environmental allergic factors which can induce or exacerbate eczema are different and often unknown in different areas. The aim of this study was to determine the frequency of contact dermatitis in patients with chronic dermatitis referring to dermatology clinics in kerman.
    Methods
    In this descriptive study, standard patch test containing 24 allergens was done for 156 cases (56 males and 69 females) with confirmed chronic dermatitis who had been referred to Afzalipoor Hospital Dermatology Clinics. Evaluation of the results was done for every case 24, 48 and 72 hours after application of the patch test.
    Results
    In whole, 153 positive patch tests were seen in 66 (52.8%) cases of 125 patients who had been examined. The most common allergic agent was nickel sulfate detected in 20 (13.1%) patients (17 females and 3 males). The hypersensitivity reaction to this agent was significantly more common in females than males (P<0.05). Potassium dichromate with frequency of 11.1% (12 males and 5 females) was the second common allergic agent and males showed significantly more positive reaction to this agent than females (p<0.05). There was no statistically significant difference according to the age and sex between groups with positive and negative patch test results (P>0.05).
    Conclusion
    As the causative agents of contact dermatitis are different in various areas, by doing patch test in each area the allergic agents can be detected for more appropriate preventive measures and treatment strategies. In this study, the first and second common allergens were respectively Nickel and Chrome compounds. Thiorum, Cobalt, benzocaine and theazolin compounds were in the third rank.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال