زهره سالاری
-
مرتضی آقابالازاده، مدیر سردخانه و سردخانه میوه گستر صدرا (ارومیه) در گفت و گو با «برزگر» تاکید کرد: تولید 30 درصد سیب کشور در آذربایجان غربی / ابوالفضل منتجبی، سرمایه گذار و بهره بردار بخش کشاورزی در گفت و گو با «برزگر» خبر داد: ارزآوری طرح های کشاورزی در گروی پرداخت به موقع تسهیلات به سرمایه گذارماهنامه برزگر، پیاپی 1194 (دی 1402)، صص 105 -108
-
مقدمه
آنافیلاکسی یک سندرم حاد و اختلال چندارگانی است که به علت انتشار ناگهانی واسطه های مشتق از ماست سل ها و بازوفیل ها ایجاد می شود. این عارضه معمولا به دنبال مواد و داروهای مورد استفاده در حول و حوش جراحی رخ داده و می تواند پیامدهای کشنده ای به همراه داشته باشد.
موردبیمار خانم 41 ساله جهت انجام جراحی سزارین تحت بیحسی اسپاینال قرارگرفت. پس از خروج جنین و کلامپ بندناف 5 واحد اکسی توسین به صورت وریدی مستقیم تزریق و 25 واحد شروع به انفوزیون شد. با شکایت بیمار از ادم لب و با بروز ادم اطراف چشم و راش های پوستی کلیه انفوزیون ها قطع شد. در ادامه بیمار دچار آژیتاسیون،کاهش اشباع اکسیژن خون، دیسترس تنفسی و ازبین رفتن نبض های محیطی شد که تحت اینتوباسیون تراشه قرارگرفت. پس از آن بیماردچار تاکی کاردی بطنی گردید که بلافاصله فرایند احیا قلبی ریوی شروع شد. بیمار تا بهبود وضعیت تنفسی و همودینامیک تحت مراقبت در ریکاوری قرار گرفت و پس از خروج لوله تراشه و با GCS:11 تحویل بخش مراقبت ویژه گردید و پس از 24 روز درمان با بهبود شرایط، ترخیص شد.
نتیجه گیریآنافیلاکسی واکنشی فاجعه بار در مادر باردار است که می توان با همکاری بین رشته ای، تشخیص و درمان سریع، از عوارض آن در مادر و نوزاد جلوگیری نمود.
کلید واژگان: شوک آنافیلاکتیک, آنافیلاکسی, بیحسی اسپاینال, سزارینIntroductionAnaphylaxis is an acute multi-organ dysfunction syndrome produced by the immunogenic release of inflammatory mediators from mast cells and basophils. This complication is typically a result of medications or substances used during surgery and can have fatal consequences.
CaseA 41-year-old woman underwent spinal anesthesia for cesarean section. After the delivery of the fetus and clamping of the umbilical cord, 5 units of oxytocin were injected intravenously and 25 units were infused. All infusions were stopped when the patient complained of swollen lips, periorbital edema, and skin rashes. Subsequently, the patient experienced agitation, decreased SPO2, respiratory distress, and loss of peripheral pulses and was subjected to tracheal intubation. Subsequently, the patient developed ventricular tachycardia, and immediate cardiopulmonary resuscitation was initiated. The patient was cared for until the improvement of respiratory and hemodynamic status. After extubation, the patient was transferred to the intensive care unit and discharged after 24 days of treatment with improved condition.
ConclusionAnaphylaxis is a life-threatening reaction in a pregnant mother, but its complications in the mother and neonate can be prevented through interdisciplinary cooperation, rapid diagnosis, and treatment.
Keywords: Anaphylactic Shock, Anaphylaxis, Spinal Anesthesia, Cesarean Section -
مقدمهپره اکلامپسی یک عارضه دوران بارداری و یکی از علت های مهم مرگ و میر مادران می باشد. افزایش انعقادپذیری احتمالا یکی از عوامل خطر برای ابتلا به پره اکلامپسی است، لذا پلی مورفیسم های مشخص G1691A و G20210A در ژن های فاکتور V و فاکتور II انعقاد خون می تواند باعث امکان افزایش ابتلا به این بیماری بشود.روشاین مطالعه روی نمونه خون 64 خانم باردار مبتلا به پره اکلامپسی و گروه شاهد انجام شد. بدین منظور DNA موجود در گلبول های سفید خون با روش نمک اشباع استخراج و سپس با استفاده از تکنیک ARMS-PCR وجود پلی مورفیسم های G1691A و G20210A بررسی گردید.یافته هابین میانگین سن افراد مبتلا به پره اکلامپسی (734/28 سال) و گروه شاهد (921/24 سال) تفاوت معنی داری وجود داشت (000196/0P=). ولی در میانگین سن حاملگی بین ایندو گروه (719/34 هفته و 421/34 هفته ) تفاوت معنی دار نبود.
در بیماران مبتلا به پره اکلامپسی دو نفر هتروزیگوت (1/3%) برای فاکتور II و دو نفر هتروزیگوت (1/3%) برای فاکتور V یافت شد. هیچ فرد هموزیگوتی(0/0%) برای پلی مورفیسم های فوق در بیماران وجود نداشت. در آزمایشات مربوط به گروه شاهد یک نفر برای فاکتورV هتروزیگوت (6/1%) بود.نتیجه گیریدر مقایسه بین افراد دو گروه بیمار و سالم از لحاظ پلی مورفیسم های G1691A و G20210A با یکدیگر تفاوت قابل توجهی به دست نیامد. لذا این پلی مورفیسم ها را نمی توان به عنوان عوامل پیش بینی کننده ایجاد پره اکلامپسی در نظر گرفت. تحقیقات گسترده تر ژنتیکی و محیطی برای یافتن عوامل خطر پره اکلامپسی پیشنهاد می شود.کلید واژگان: پره اکلامپسی, فاکتور V لیدن, پروترومبینBackground and AimsPreeclampsia is one of the complications of pregnancy and a major cause of maternal mortality. Since, hypercoagulation is one of the risk factors, defined polymorphisms of V and II coagulation factors (G1691A and G20210A) may increase the risk of the disease.MethodsThis investigation was performed on blood samples of 64 preeclamptic women and control group. DNA of white blood cells were extracted using salt satutation method. Then, G1691A and G20210A polymorphisms were investigated using ARMS-PCR technique.ResultsSignificant difference was found between the mean age of case (28.734 yrs) and control (24.921 yrs) groups (P=0.000196). But, mean of gestational age did not show significant difference between the case and control groups (34.719 wks & 34.421 wks respectively).
Among the preeclamptic patients, we found two heterozygotes (3.1%) for each factor II and factor V. No homozygote mutation (0%) was found in this study, while we found one heterozygote subject (1.6%) for factor V in the control group.Conclusionin comparison of preeclamptic and control group for single nucleotid polymorphisms (G1691A and G20210A), no significant difference was found. Therefore, these polymorphisms cannot be considered as prediagnostic risk factors for preeclampsy. We suggest more wide genetic and invironmental investigations for finding preeclampsia risk factors.Keywords: preeclampsia_Factor V Leiden_Prothrombin -
مقایسه شیاف واژینال پروژسترون و قرص ایزوکسوپرین خوراکی در افزایش زمان نهفته پس از کنترل زایمان زودرسزمینه و هدفزایمان زودرس 8% تا 10% حاملگی ها را شامل می شود. داروهای مختلفی جهت مهار زایمان زودرس و درمان بعد از آن به کار گرفته شده اند. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر شیاف واژینال پروژسترون و قرص ایزوکسوپرین خوراکی در افزایش فاز نهفته پس از کنترل زایمان زودرس است.مواد و روش هااین مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی بر روی 100 زن باردار با علایم زایمان زودرس مراجعه کننده به بیمارستان افضلی پور کرمان، از تاریخ آذر ماه 1388 تا بهمن ماه 1389 انجام شد. زنان پس از کنترل انقباضات رحمی، به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. به یک گروه شیاف واژینال پروژسترون 400 میلی گرم روزانه و به گروه دیگر قرص ایزوکسوپرین خوراکی 10 میلی گرم سه بار در روز تجویز شد. دو گروه تا زمان زایمان پی گیری و از نظر اثر بخشی و عوارض دارویی مقایسه شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور کای و t مستقل تحلیل گردیدند.یافته هادو گروه از لحاظ متوسط فاز نهفته تا زایمان، متوسط سن حاملگی زمان زایمان، عود زایمان زودرس، وزن زمان تولد نوزاد، بستری نوزادان در بخش مراقبت های ویژه نوزادان و زردی نوزادی یکسان بودند. در گروه پروژسترون هیچ عارضه دارویی مشاهده نشد اما در گروه ایزوکسوپرین 6/11% دچار عوارض دارویی شدند، که این اختلاف در دو گروه از لحاظ آماری معنی دار نبود.نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه، به نظر می رسد به علت عوارض مادری کمتر پروژسترون واژینال، این دارو بتواند گزینه مناسب تری در درمان نگهدارنده پس از توقف زایمان زودرس باشد.
کلید واژگان: زایمان زودرس, شیاف واژینال پروژسترون, قرص ایزوکسوپرین, زمان نهفتهBackground And ObjectivesPreterm labor affects 8 – 10% of pregnancies. Many drugs have been used to manage preterm labor. This study was done to compare the effect of ‘Progesterone vaginal suppository’ with ‘Isoxuperine oral tablet’ used to prolong latent period after controlling preterm labor.Materials And MethodsIn this clinical trial study، 100 pregnant women with preterm labor pain admited to Afzalipoor Hospital-kerman were assessed. After their contractions was controlled، patients were divided in two groups، randomly. First group was prescribed progesterone supp. 400 mg daily and the other isoxuperine tab 10 mg TDS. They were followed to compare the effectiveness and side effects of the drug. Statistical analyses were done by independent t-test and chi-square.ResultsThe two groups were equal in average time between latent phase and labor، gestational age at the time of labor، preterm labor recurrence، birth weight، admission in NICU and neonatal jaundice. In the group which used progesterone، no side effects were observed، in isoxuperine group 11. 6% suffered side effects. But a significant difference was not found in the side effects (p= 0. 058).ConclusionBased on our results and because of lower maternal side effects of vaginal progesterone، it seems that vaginal progesterone could be a better choice for maintenance therapy after preterm labor arrest.Keywords: Preterm labor, Progesterone vaginal suppository, Isoxuperine tablet, Latent phase -
مقدمهسقط درمانی در سه ماهه دوم حاملگی، درمان انتخابی در مواردی مانند آنومالی شدید یا مرگ جنین است و به دو روش دارویی و مکانیکی انجام می شود. از انواع روش های دارویی، استفاده از میزوپروستول و از انواع روش های مکانیکی، استفاده از لامیناریا قابل ذکر است. هدف از طراحی این مطالعه، مقایسه بین استفاده از میزوپروستول به تنهایی و ترکیب آن با لامیناریا در سقط درمانی در سه ماهه دوم حاملگی بود.روشدر این مطالعه مداخله ای، 80 بیمار که در سن حاملگی 25-13 هفته کاندید سقط درمانی بودند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 40 نفری دریافت کننده میزوپروستول به تنهایی و میزوپروستول و لامیناریا تقسیم شدند.یافته هافاصله زمانی بین شروع درمان تا دفع جنین در گروه دریافت کننده ترکیب میزوپروستول و لامیناریا به طور معنی داری نسبت به گروه دیگر کوتاه تر بود (034/0= P). بیماران دریافت کننده ترکیب دو دارو به دوز کمتری از میزوپروستول جهت سقط درمانی نیاز داشتند (001/0 = P) و نیاز به کورتاژ در طی درمان نیز در این گروه کمتر از گروه دریافت کننده میزوپروستول به تنهایی بود (001/0 = P). همچنین، تعداد روزهای بستری در بیمارستان نیز در این بیماران کمتر از گروه دیگر بود (042/0 = P).نتیجه گیریاضافه کردن لامیناریا به میزوپروستول جهت القای سقط در سه ماهه دوم حاملگی نه تنها فاصله زمانی شروع درمان تا دفع جنین را کاهش می دهد، بلکه نیاز به کورتاژ در طی درمان را نیز کاهش داده، از طریق کاهش دوز میزوپروستول مورد نیاز و تعداد روزهای بستری در بیمارستان، باعث کاهش هزینه های درمانی بیماران می گردد.
کلید واژگان: لامیناریا, میزوپروستول, سقط درمانی, سه ماهه دومBackground and AimsTherapeutic abortion in the second trimester pregnancy is the choice treatment in cases with severe anomalies or intrauterine fetal death. It can be done by a number of medical (e.g. misoprostol) or mechanical methods (e.g. laminaria). The aim of this study was to compare the efficacy of misoprostol alone and misoprostol in combination with laminaria in the induction of second trimester abortion.MethodIn this interventional study, 80 pregnant women with the gestational age of 13-25 weeks who were candidates of therapeutic abortion were selected and randomly divided into two groups (n=40). One group received misoprostol alone and the other received misoprostol in combination with laminaria.ResultsCombination of misoprostol and laminaria caused not only a significant shorter time interval from the initiation of intervention to abortion (P=0.034), but also lower dose of administered misoprostol (P=0.001), less need for curettage (P=0.001), and shorter hospitalization period (P = 0.042).ConclusionBased on the obtained results, misoprostol in combination with laminaria is recommended for the induction of second trimester therapeutic abortion. -
مقدمهتوکسوپلاسما گوندییک پارازیت داخل سلولی اجباری از شاخه آپیکمپلکسا است. عفونت توکسوپلاسما گوندی در طی حاملگی می تواند منجر به سقط، مرگ و ناهنجاری جنین شود. با توجه به تفاوتهای اقلیمی و جغرافیایی در میزان آلودگی با توکسوپلاسما و عدم وجود اطلاعات دقیق مبنی بر نقش این انگل در ایجاد سقط در شهر کرمان، مطالعه حاضر صورت گرفت.روش کاردر یک مطالعه مورد- شاهدی،57 زن با ختم حاملگی خودبه خودی قبل از هفته 20 و112 زن با حاملگی بالای20 هفته و سیر طبیعی که در بخش زنان و زایمان بیمارستان افضلی پور بستری بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. دو گروه از لحاظ سن همسان گشتند. نمونه خون افراد مورد مطالعه، پس از کسب رضایت نامه از نظر آنتی بادی های IgG و IgM توکسوپلاسمایی به روش الایزا آزمایش شد. سپس مقایسه دو گروه انجام شد. عوامل خطر مرتبط با مثبت شدن IgG بررسی گردید. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمونهای تی و کای دو و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS)نسخه 17(انجام و p-value کمتر از 05/0 معنی دار تلقی شد.یافته هافراوانی موارد مثبت IgG ضد توکسوپلاسما 8/30% و IgM 6/3% بدست آمد. در مورد IgM دو گروه اختلاف معنی داری نداشتند (40/0p=). اما در گروه سقط موارد مثبت بودن IgG به صورت معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (9/43% در مقابل 1/24%). بین مثبت بودن IgGبا میزان تحصیلات، محل زندگی، تماس با گربه، مصرف گوشت نیم پخته و مصرف سبزی ضدعفونی نشده ارتباط معنی داری بدست نیامد.نتیجه گیریبا توجه به یافته های ما ابتلا به عفونت حاد در زمان حاملگی تاثیری بر سقط ندارد. ولی عفونت مزمن می تواند منجر به سقط شود.
کلید واژگان: سقط, توکسوپلاسما گوندی, حاملگی, بارداریIntroductionToxoplasma gondii, a member of the Apicomplexa,is an obligatory intracellular parasite. Toxoplasma gondii infection during pregnancy can result in abortion, stillbirth and fetal malformation. Due to the geographic variation in the prevalence of the infection and in order to assess the role of Toxoplasma gondii in abortion in Kerman the present study was carried out.MethodsIn a case-control design, 57 women whose pregnancy was spontaneously terminated prior to 20th week of gestation and 112 women with their pregnancy beyond 20 weeks, matched for age and were studied in Afzalipour Maternity Center. Blood samples were taken after obtaining informed consent and then sera were tested for anti-Toxoplasma IgG and IgM using ELISA technique. Data analysis performed by t-test and Chi square using SPSS 17.ResultsThe seroprevalence of anti-toxoplasma IgG and IgM antibodies were 30.8% and 3.6%, respectivelyin the whole population studied. The seroprevalence of anti-toxoplasma IgM was not significantly different between the two groups (p=0.40). However, the seroprevalence of anti-toxoplasma IgG was significantly different between abortion and normal pregnancy groups (43.9% and 24.1%, respectively). No significant relationship was observed between anti-Toxoplasma IgG antibodies and education level, consumption of undercooked meat, unwashed vegetables, and contact with cats.ConclusionBased on the above results we can conclude that chronic infection of toxoplasmosis implicates in abortion, while acute infection has no role in this regard. However, more investigation is needed. -
مقدمهکم کاری مادرزادی تیروئید یکی از شایع ترین بیماری های غدد درون ریز کودکان و از علل مهم قابل پیشگیری عقب ماندگی ذهنی می باشد. در این مطالعه میزان بروز کم کاری مادرزادی تیروئید و ارتباط آن با قد و وزن هنگام تولد، سن مادر، سن حاملگی، بیماری تیروئیدی در مادر و خانواده، میزان تحصیلات پدر و مادر، مصرف نمک یددار در خانواده و نوع زایمان مورد بررسی قرار گرفت.روشاز آبان 1384 تا تیر 1385 از 3000 نوزاد متولدشده در زایشگاه های اصلی شهر کرمان (افضلی پور و آیت الله کاشانی) نمونه خون از پاشنه پا بعد از گذشت 24 ساعت از تولد و تا قبل از ترخیص از بیمارستان یعنی بین روزهای دوم تا پنجم تولد گرفته شد. نمونه پس از خشک شدن بر روی کاغذ فیلتر مخصوص در پاکت های پلاستیکی گذاشته و تا زمان اندازه گیری TSH در دمای 20- درجه سانتی گراد نگهداری و سپس میزان TSH به روش ELISA اندازه گیری شد.یافته هااز تعداد 3000 نوزاد متولدشده تعداد 23 نوزاد (8/0 درصد) دارای mIU/L20TSH≥ بودند که به عنوان فراخوان اولیه درنظر گرفته شدند و از این تعداد 13 نوزاد (56 درصد) پسر و 10 نوزاد (44 درصد) دختر بودند. این 23 نوزاد 2-1 ماه بعد از تولد فراخوانده و TSH آنها مجددا اندازه گیری شد که 3 نفر یعنی 1 در هزار جمعیت، TSH بالاتر از mIU/L 10 داشتند که طبق بروشور کیت مورد استفاده به عنوان TSH غیرطبیعی (کم کاری مادرزادی تیروئید) درنظر گرفته شد و این نوزادان برای درمان معرفی شدند.نتیجه گیریبا توجه به اهمیت کم کاری مادرزادی تیروئید در ایجاد عقب ماندگی ذهنی، غربالگری این بیماری از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. در این مطالعه فراخوان اولیه 8/0 درصد ولی شیوع بیماری 1 در 1000 مورد بود که نسبت به کشورهای پیشرفته بیشتر بوده و در نتیجه از اولویت های بهداشتی کشور می باشد.
کلید واژگان: کم کاری تیروئید نوزادان, غربالگری نوزادان, تیروتروپین, کرمانIntroductionCongenital hypothyroidism (C.H) is one of the most common infants’ endocrine diseases and the cause of mental retardation in newborns. This study was performed to determine the prevalence of C.H and it’s relation with neonatal’s sex, birth weight and height and mothers’ age, gestational age, parents’ educational level, past medical history of thyroid disease in mother and family and consumption of Iodine salt by mother.MethodsA Total of 3000 neonates aged 2-5 days were screened from November 2005 to July 2006. Specimen collection and transportation to lab were performed according to NCCLS and Wisconsin newborn screening program guidelines. Thyroid stimulating Hormone (TSH) concentration in dried blood spot was determined quantitatively using ELISA technique.ResultsFrom 3000 neonates, 23 cases (0.8%) had TSH≥20 mIU/L that were recalled for verification of C.H. Of them, 13 cases (56%) were male and 10 cases (44%) were female. All of 23 infants were detected during 1-2 months after birth and 3 of them had serum TSH≥10 mIU/L. According to the protocol of kit they were considered as hypothyroidism cases and were referred for treatment.ConclusionConsidering the importance of congenital hypothyroidism in mental retardation, neonatal screening programs are of high importance. In this study, the prevalence of the disease was 1 in 1000 that is more than that in developed countries.Therefore, it should be considered as one of the hygienic priorities in our country. -
مقدمهعفونت رحمی یکی از علل افزایش موربیدیته مادر پس از زایمان است که علل مستعدکننده متعددی برای بروز آن مطرح گردیده است. با توجه به احتمال همراهی بین دفع مکونیوم جنین و ابتلا مادر به متریت و با توجه به اهمیت عارضه متریت در مادر، این مطالعه در زمینه ارتباط دفع مکونیوم توسط جنین و ابتلای مادر به متریت پس از زایمان صورت گرفت.روشدر این مطالعه مقطعی و تحلیلی که در سال 1384 در بخش زنان و مامایی بیمارستان افضلی پور انجام شد، 150 خانم باردار با مایع آمنیون شفاف و 150 نفر با مایع آمنیون آغشته به مکونیوم که سن حاملگی بالای 37 هفته داشتند از نظر ابتلای به متریت پس از زایمان مقایسه گردیدند.یافته هاسطح تحصیلات مادران، تعداد حاملگی، میانگین دفعات معاینه واژینال، نحوه زایمان و میانگین وزن نوزادان در دو گروه اختلاف آماری معنی داری نداشت اما میانگین سنی مادران و آپگار نوزادان متولد شده در دو گروه تفاوت آماری معنی داری داشت، به گونه ای که میانگین سن مادران با مایع آمنیوتیک آغشته به مکونیوم بیشتر و آپگار نوزادان آنها کمتر از مادران با مایع آمنیوتیک شفاف بود. میزان ابتلا به متریت پس از زایمان در افراد با مایع آمنیون شفاف کمتر از افراد با مایع آمنیون آغشته به مکونیوم بود (7/2 درصد در مقابل 10 درصد) که این اختلاف از نظر آماری نیز معنی دار بود (014/0P=).نتیجه گیریدر این مطالعه بروز متریت در گروه با مایع آمنیون شفاف به طور معنی داری کمتر از گروه با مایع آمنیون آغشته به مکونیوم بود که نشان دهنده اهمیت دفع مکونیوم در بروز عفونت پس از زایمان بوده و مراقبت های دقیق برای پیشگیری از بروز آن را می طلبد.
کلید واژگان: آندومتریت, مایع آمنیوتیک شفاف, مایع آمنیوتیک آغشته به مکونیومIntroductionMetritis is one of the causes of maternal morbidity and there are many risk factors for it. Because of the importance of possible association of meconium-stained amniotic fluid and maternal metritis the present study was done to determine whether meconium stained amniotic fluid (MSAF) is associated with puerperal infection.MethodsIn this case-control study 150 women with MSAF and 150 women with clear amniotic fluid (gestational age > 37 weeks) were compared for puerperal metritis.ResultsSubjects’ educational level, gestational age, gravida, mean vaginal exams, route of delivery and mean neonatal weight were not significantly different between the two groups. But mean maternal age and neonatal Apgar were significantly different in the two groups. That is, post partum metritis in women with clear amniotic fluid occured less than women with MSAF (2.7% vs 10%, P<0.014).ConclusionSince meconium stained amniotic fluid is associated with metritis, special care in this regard is recommended. -
مقدمه و هدفدکولمان یا جداشدن زودرس جفت یکی از علل عمده خونریزی های حین بارداری را تشکیل می دهد. عوامل مختلفی در ایجاد آن نقش دارند. از جمله این عوامل سوء مصرف موادی همچون کوکائین، الکل و سیگار می باشد. نقش مواد مخدر در ایجاد دکولمان کمتر بررسی شده است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط اعتیاد به مواد مخدر با دکولمان جفت انجام شده است.روش کاردر این مطالعه موردی- شاهدی، 51 زن باردار مبتلا به دکولمان و 147 زن باردار سالم مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به بیماران از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS 12 ارتباط هر یک از عوامل دموگرافیک یا فاکتورهای خطرساز دکولمان با استفاده از نسبت شانس مورد بررسی قرار گرفت و برای محاسبه تاثیرات عوامل مخدوش کننده از آنالیز رگرسیون لجستیک استفاده شد.نتایجنتایج نشان داد که %37.3 زنان در گروه مورد و در مقابل %14.3 زنان در گروه شاهد اعتیاد به مواد مخدر داشتند (P=0.001). بیشترین درصد سن بارداری در هر دو گروه مربوط به سنین 41-36 هفته بود. در گروه دکولمان %31.4 افراد و در گروه شاهد %1.3 بیماران، زیر 36 هفته زایمان داشتند (P=0). ارتباط سطح تحصیلات و تعداد حاملگی ها با دکولمان اهمیت آماری نداشت.
نتیجه نهایی: این مطالعه نشان داد که اعتیاد به مواد مخدر در طی بارداری احتمال دکولمان را 2.6 برابر افزایش می دهد.
کلید واژگان: آبستنی, اعتیاد به مواد مخدر, جداشدن زودرس جفت -
مقدمهپره اکلامپسی هنوز یکی از مشکلات مهم طب مامایی می باشد که یک سری عوامل در بروز یا تشدید آن مطرح گردیده است. کاهش سطح سرمی آلبومین، پروتئین کل و فسفر نیز در برخی بررسی ها به عنوان یک عامل در پاتوفیزیولوژی پره اکلامپسی مطرح شده است. هدف از این تحقیق، مقایسه سطح سرمی آلبومین، پروتئین کل و فسفر در دو گروه مبتلا به پره اکلامپسی و بدون پره اکلامپسی می باشد.روشاین مطالعه از نوع مورد شاهدی بوده و در آن تعداد 100 خانم باردار 30-20 ساله که حاملگی اول آنها بوده و سن حاملگی آنها بین 40-28 هفته بود انتخاب شدند. افراد فوق به دو گروه مساوی مبتلا به پره اکلامپسی و حاملگی طبیعی تقسیم شدند. میزان سرمی آلبومین، پروتئین کل و فسفر در دوگروه اندازه گیری شده و با هم مقایسه گردید.یافته هامشخصات جمعیتی در دو گروه مشابه بود. میانگین سنی افراد در دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشت، اما میانگین سن حاملگی به لحاظ آماری معنی دار بود (در زنان مبتلا به پره اکلامپسی 3.2±36.29 هفته و در افراد با حاملگی طبیعی2.5±38.19). میانگین متغیرهای فشارخون سیستولی و دیاستولی و شاخص توده بدنی در خانم های مبتلا پره اکلامپسی و بدون پره اکلامپسی تفاوت آماری معنی دار داشت (P<0.0001). میانگین فشارخون سیستولی در افراد مبتلا به پره اکلامپسی 39/13±8/149 و در افراد با حاملگی طبیعی 73/9±7/108 بود و میانگین فشارخون دیاستولی در افراد مبتلا به پره اکلامپسی 57/8±95 و در افراد با حاملگی طبیعی72/10±4/67 بود. شاخص توده بدنی در افراد مبتلا به پره اکلامپسی 07/2±84/22 و در افراد با حاملگی طبیعی 09/2±21/21 بود. بین دوگروه مورد مطالعه از نظر سطح سرمی آلبومین، پروتئین کل و فسفر اختلاف معنی داری وجود نداشت. آلبومین سرم در افراد مبتلا به پره اکلامپسی 45/0±12/4 و در افراد با حاملگی طبیعی 57/0±26/4 بود. میانگین میزان سرمی پروتئین کل در گروه اول 1±95/5 و در گروه دوم 92/0±03/6 بود و میانگین میزان سرمی فسفر در گروه اول 68/0±53/3 و در گروه دوم 82/0±35/3 بود.نتیجه گیریدر این مطالعه ارتباطی بین میزان سرمی آلبومین، پروتئین کل و فسفر در بروز پره اکلامپسی مشاهده نگردید.
کلید واژگان: پره اکلامپسی, آلبومین, پروتئین کل, فسفرIntroductionPreeclampsia has remained one of the important obstetrical problems for which different factors have been suggested. Decrease of serum levels of albumin, total protein and phosphorous have been suggested in the pathophysiology of preeclampsia. The aim of this study was to determine serum levels of Albumin, total protein and phosphorous in normal pregnancy and preeclamptic women.MethodsIn this case-control study, 100 pregnant women aged 20 to 30 years with the gestational age of 28 to 40 weeks were studied. Patients were divided into two groups: 50 women as case group (preeclamsia) and 50 women as control group (normal pregnancy). The serum levels of Albumin, total protein and phosphorous were measured in both groups.ResultsThere were no significant difference between two groups in demographic factors and mean maternal age but duration of pregnancy was significantly different in the two groups (36.29±3.2 weeks in case group and 38.19±2.5 in control group) (P<0.0001). The mean systolic and diastolic blood pressurse and body mass index were significantly different in both groups (P<0.0001). The mean systolic blood pressure in preeclamptic women was 149.8±13.39 and in normal group was 108.7±9.73 and the mean diastolic blood pressure in preeclamptic women was 95±8.57 and in normal group was 67.4±10.72. Body mass index was 22.84±2.07 in preeclamptic women and in normal pregnants was 21.21±2.09. There was no significant difference between the two groups in mean serum levels of albumin, total protein and phosphorous. Serum Albumin in preeclamptic women was 4.12±0.45 and in women with normal pregnancy was 4.26±0.57. Serum level of total protein was 5.95±1 and 6.03±0.92 and serum phosphorous was 3.53±0.68 and 3.35±0.82 in preeclamptics and normals respectively..ConclusionsThere was no significant relationship serum between levels of Albumin, total protein and phosphorous and preeclampsia. -
سابقه و هدفتغییرات متابولیسم کلسیم و نیز کمبود مصرف غذایی کلسیم به عنوان یک عامل در پاتوفیزیولوژی پره اکلامپسی مطرح است. هدف از این تحقیق، مقایسه سطح سرمی کلسیم کل و یونیزه در دو گروه مبتلا به پره اکلامپسی و بدون پره اکلامپسی می باشد.مواد و روش هااین مطالعه از نوع مورد - شاهدی بوده و در آن تعداد 100 خانم باردار که حاملگی اول آنها بوده و در محدوده سنی 30-20 سال بودند، انتخاب شدند. سن حاملگی آنها نیز بین 40-28 هفته بود. 50 نفر از افراد فوق مبتلا به پره اکلامپسی و 50 نفر دیگر حاملگی طبیعی داشتند که میزان سرمی کلسیم کل و یونیزه در هر دو گروه اندازه گیری شد و با هم مقایسه گردید.یافته هامیانگین سنی دو گروه، با یکدیگر تفاوتی نداشت (26.02±3.7 سال در گروه مبتلا به پره اکلامپسی و 25.36±3.55 سال در گروه با حاملگی طبیعی) اما میانگین سن حاملگی در دو گروه تفاوت آماری معنی داری داشت(P<0.0001). (در زنان مبتلا به پره اکلامپسی 36.29±3.2 هفته و در افراد با حاملگی طبیعی 38.19±2.5 هفته بود). مقایسه دو گروه مورد مطالعه از نقطه نظر متغیرهای فشار خون سیستولی، دیاستولی و شاخص توده بدنی حاکی از تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه بود (P<0.0001). میانگین فشار خون سیستولی در افراد مبتلا به پره اکلامپسی 149.8±13.39 و در افراد با حاملگی طبیعی 108.7±9.73 بود و میانگین فشار خون دیاستولی در افراد مبتلا به پره اکلامپسی 95±8.57 و در افراد با حاملگی طبیعی 6.74±10.72 بود. شاخص توده بدنی در افراد مبتلا به پره اکلامپسی 22.84±2.07 و در افراد با حاملگی طبیعی 21.21±2.09 بود. مقایسه میانگین میزان سرمی متغیرهای مورد مطالعه در دو گروه حاکی از بالاتر بودن میانگین کلسیم کل در گروه مبتلا به پره اکلامپسی و بالاتر بودن کلسیم یونیزه در خانم های بدون ابتلا به پره اکلامپسی بود. اگر چه این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نبود.نتیجه گیریدر این مطالعه ارتباطی بین میزان سرمی کلسیم کل و یونیزه و پره اکلامپسی مشاهده نگردید.
کلید واژگان: پره اکلامپسی, کلسیم کل, کلسیم یونیزهBackgroundPreeclampsia remains one of the important obstetrical problems and changes calcium metabolism and low dietary calcium intake has been suggested in the pathophisiology of preeclampsia. The aim of this project was to determine the total and ionized calcium level in normal pregnancy and preeclamptic women.Materials And MethodsThis case control study included 100 pregnant women, 20 to 30 years who were 28 to 40 weeks pregnant. Patients were divided into two groups, 50 women as case group (preeclampsia) and 50 women as control group (normal pregnancy). The serum total and ionized calcium were measured in both groups.ResultsThere were no significant differences between two groups in demographic factors. Duration of pregnancy was significantly different in two groups (36.29±3.2 weeks in case group and 38.19±2.5 in control group) (p<0001). The mean systolic and diastolic blood pressure and body mass index were significantly different in both group (p<0001). The mean systolic blood pressure in preeclamptic women was 149.8±13.39 and in normal group was 108.7±9.73 and the mean diastolic blood pressure in preeclamptic women was 95±8.57 and in normal group was 67.4±10.72, body mass index was 22.84±2.07 in preeclamptic women and in normal pregnancy was 21.21±2.09. There was no significant differences between the two groups in mean serum level of total and ionized calcium (total calcium in preeclamptic women was 9.95 ± 1.28 and in normotensive women was 10.13 ± 1.11) Ionized calcium was 4.7 ± 0.29 vs. 4.55 ± 0.54. Conclusions There was no significant differences in serum total and ionized calcium between preeclamptic and normotensive pregnant women.Keywords: Preeclampsia, Total Calcium, Ionised Calcium
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.