زهره متقی
-
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه دیدگاه کتابداران و کاربران از میزان بکارگیری مدیریت دانش مشتری در کتابخانه های عمومی استان همدان است. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کاربران و کتابداران کتابخانه های عمومی استان همدان است. در این پژوهش با توجه به اینکه تعداد کتابداران زیاد نبودند کل آن ها با استفاده از روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. حجم نمونه نیز در میان کاربران با استفاده از فرمول کوکران برابر با 382 نفر به دست آمد. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته هر کدام با 22 گویه استفاده شد. روایی ابزار گردآوری داده ها با استفاده تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای ابعاد مختلف هر دو پرسشنامه از 7/0 بزرگ تر شد و مورد تایید قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تی دو نمونه ای مستقل در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 استفاده گردید. یافته ها نشان داد که از نظر میزان بکارگیری مولفه دانش درباره مشتری و دانش از مشتری در کتابخانه های عمومی استان همدان میان دو گروه کتابداران و کاربران تفاوت معنی داری وجود دارد. اما از
کلید واژگان: مدیریت دانش مشتری, دانش برای مشتری, دانش از مشتری, دانش درباره مشتری, کتابخانه های عمومی, استان همدانPurposeThe purpose of this study is to review and compare the views of librarians and users on the use of customer knowledge management in public libraries in Hamadan province.
MethodThe method of the present study is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection method. The statistical population of this study includes all users and librarians of public libraries in Hamadan province. The total number of these libraries, according to the Statistical Research Office of the Provincial Public Libraries, is equal to 113 libraries (100 institutional libraries and 13 participatory and independent libraries) with 170 librarians and 67,339 active members. In this study, due to the large number of librarians, all of them were selected as a sample using the census method. The sample size among users using the Cochran's formula was equal to 382 people. Two researcher-made questionnaires with 22 items were used to collect data. In order to analyze the data, t-test of two independent samples was used in SPSS software version 22.
FindingsThe results of data analysis showed that there is a significant difference between the two groups of librarians and users in terms of the use of the component
Keywords: librarians, customer knowledge management, customer knowledge -
هدف این پژوهش بررسی مبانی معرفت شناسی حکمت متعالیه به منظور استخراج کارکردهای آن در تربیت زیبایی شناختی به عنوان یک شیوه آموزشی کارآمد در حوزه یادگیری فرهنگ و هنر است. فرضیه حاکم بر این تحلیل مبتنی بر این نکته است که تربیت زیبایی شناختی با بهره گیری از کارکردهای شناختی هنر، نقشی تاثیرگذار در ارتقاء حیطه شناختی و بهبود جریان یاددهی و یادگیری داشته و این قابلیت براساس مبانی معرفت شناسی ملاصدرا قابل اثبات است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. جامعه تحلیلی منابع اطلاعاتی دسته اول و دوم مرتبط با موضوع تحقیق بوده که ابتدا شناسایی و سپس به صورت هدفمند و عمیق مطالعه و به طور مستمر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد براساس مبانی معرفت شناسی حکمت متعالیه از قبیل ارتباط بین فاعل شناسا و متعلق شناخت در ایجاد و تکوین دانش، تنوع در ابزارهای کسب شناخت و وحدت در عین کثرت، فرصت های متنوعی برای شناخت از جمله آموزش و کسب معرفت در بافت زیبایی و هنر وجود دارد. توسعه تربیت زیبایی شناختی به عنوان روشی کارآمد به تامین انگیزه درونی و طراحی تجربه مفهومی (ایجاد موقعیت های متنوع یادگیری) ، نیل به سواد زیباشناختی و مهارت واکاوی معنا، پرورش تفکر نقاد و استکمال بعد عقلانی منجر خواهد شد.کلید واژگان: معرفت شناسی حکمت متعالیه, تربیت زیبایی شناختی, حوزه یادگیری فرهنگ و هنرThe current study is aimed at examining the epistemological foundations of Transcendent Theosophy in order to extract its implications for aesthetic education as an effective educational method in cultural and art domains. The prevailing hypothesis of this analysis is based on the fact that aesthetic education plays an effective role in promoting the cognitive domain and improving teaching-learning process through applying cognitive functions of art. Such capacity can be proven based on Mulla Sadra's epistemological foundations. This qualitative research utilized a descriptive and analytical method. The statistical population of the study comprised primary and secondary sources related to the subject of the research, which were first identified and then studied purposefully and thoroughly and finally were continually analyzed. The findings of the research indicated that based on the epistemological foundations of Transcendent Theosophy including the relationship between agent and object of knowledge in the creation and formation of knowledge, variety in the means of gaining cognition and unity in multiplicity, there are various opportunities for cognition such as education and acquiring knowledge in the context of beauty and art. The development of aesthetic education as an efficient method will lead to the provision of intrinsic motivation and design of the conceptual experience (creating diverse learning situations), aesthetic literacy and the skill of analyzing meaning, the development of critical thinking, and the perfection of rational dimension.Keywords: epistemology of Transcendent Theosophy, aesthetic education, cultural, arts learning domains
-
هدف این پژوهش، بررسی نقش مولفه های تفکر انتقادی در پیش بینی خودکارآمدی (تلاش، خودتنظیمی و پشتکار) در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پیمایش 6089 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است که با روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران تعداد 361 نفر از آنها برای نمونه پژوهش انتخاب شد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استانداردشده و محقق ساخته استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه محقق ساخته در این پژوهش نیز ازطریق بازبینی کارشناسان این حوزه تایید شده و سپس پایایی کل پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 90/0 محاسبه شده است. برای تحلیل داده ها، نرم افزار آماریSPSS 20 به کار گرفته شده است. نتایج به دست آمده با توجه به فرضیات پژوهش نشان می دهد مولفه های بلوغ شناختی و درگیری ذهنی از ابعاد گرایش به تفکر انتقادی، روی تلاش دانشجویان تاثیرگذار است؛ اما مولفه خلاقیت نتوانست تلاش دانشجویان را پیش بینی کند. مولفه های خلاقیت و درگیری ذهنی نیز توانست خودتنظیمی دانشجویان را پیش بینی کند؛ اما بلوغ شناختی روی خودتنظیمی دانشجویان تاثیرگذار نبود و درنهایت، ابعاد گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) پشتکار دانشجویان را پیش بینی کرد؛ به عبارت دیگر، ابعاد تفکر انتقادی بر پشتکار دانشجویان تاثیرگذار بود. به طور کلی، مولفه های تفکر انتقادی به جز در چند مولفه بر خودکارآمدی دانشجویان تاثیرگذار است و آن را پیش بینی می کند.کلید واژگان: گرایش به تفکر انتقادی, خودکارآمدی, خلاقیت, بلوغ شناختی, درگیری ذهنیThe purpose of the present study was to investigate the role of critical thinking components in predicting self-efficacy (effort, self-regulation, and diligence) among the students of Isfahan University of Medical Sciences. Statistical population of the study included 609 students of Isfahan University of Medical Sciences, and 361 students were selected via random sampling as the statistical sample. The data were collected using both standard questionnaire and a researcher-made questionnaire whose reliability was confirmed by experts in the field. The validity of the whole questionnaire was also calculated at 0.90 via Cronbach alpha. Collected data were analyzed by SPSS 20 applications. Results, according to research hypotheses, revealed that both the components of cognitive maturity and engagement, as dimensions of tendency to critical thinking, in the first hypothesis, have an impact on students effort. However, the relationship between the component of innovation and students effort were rejected. In the second hypothesis, moreover, it was confirmed that the components of innovativeness and engagement can predict students self-regulation. That is, there was a significant relationship between the components of innovativeness and engagement with students self-regulation. Nevertheless, it was revealed that the component of cognitive maturity has no impact on students self-regulation.Keywords: tendency to critical thinking, self-efficacy, innovativeness, cognitive maturity, engagement
-
هدف این پژوهش بیان وتحلیل دیدگاه های دیدگاه« ماکسین گرین (1981-1917)» در سه زمینه تجربه معنادار، تخیل و تربیت زیبایی شناختی است. این پژوهش با رویکردکیفی و روش توصیفی- اسنادی انجام و پس از مطالعه منابع در دسترس ، دیدگاه های تاثیرگذار او، درزمینه تحول در برنامه درسی و تربیت زیبایی شناختی، جمع آوری وتحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهدگرین با ایده رهاسازی تخیل رویکرد جدیدی را در تربیت زیبایی شناختی مطرح می-نماید،او تاکید دارد، تخیل که اغلب درنظام تعلیم وتربیت مورد غفلت قرار می گیرد، به عنوان ابزار انتقال ادراک، تجربه زیسته و بستر خلاقیت ،عاملی قابل تامل در فرایند یادگیری است. ایده اومبتنی برآزادگذاشتن فراگیردر تخیل فرصتهای ممکن، معنی دارکردن برنامه درسی براساس تجربیات فردی ودستیابی به فضاهای جدید است، این تجربیات در قالب، تجربه زیبایی شناختی، به آگاهی دقیق فراگیر برای دیدن پدیده ها به گونه ای متفاوت از شکل مرسوم و عادی آن ها منجر می شود.گرین از رویکرد پدیدار شناسانه تجربه زیبایی شناختی طرفداری می کند، از آن جهت که براساس آن قلمرو یا حیطه مشخصی از جهان تفسیر می شود. لذا تربیت زیبایی شناختی عملکردخاص تربیتی است که به توانایی فراگیر برای درک، تفسیر و داوری این حیطه منجر می شود ،که آن را سواد زیبایی شناختی می نامد.کلید واژگان: ماکسین گرین, رهاسازی تخیل, تجربه زیبایی شناختی, تربیت زیبایی شناختی, سواد زیبایی شناختیThe aim of this study was to analyze Maxine Greene's (1981-1917) views in three areas of significant experience, imagination and aesthetic education. It was a descriptive study with a qualitative approach. After reviewing the available sources, Greenes seminal views about developments in the field of curriculum and aesthetic education were collected and then analyzed . The results showed that Green's idea of releasing imagination has brought about a new approach to aesthetic education. In this approach, she emphasizes that imagination which was often neglected in the mainstream educational system, should be employed in the learning process as a means to transfer perceptions, a lived experience and an opportunity for creativity. Her idea is based on giving freedom to the students in the imagination of possible opportunities, making a curriculum meaningful based on individual experiences and accessing new areas. These aesthetic experiences will result in a comprehensive awareness to see the phenomena from a different perspective. Greene advocates a phenomenological approach to aesthetic experience because it is an interpretation based on a particular territory of the world .Therefore, aesthetic education is a specific educational function which results in the learners aesthetic literacy that is a comprehensive ability to understand, interpret, and judge.Keywords: Maxine Greene, Releasing the imagination, Aesthetic experience, Aesthetic education, Aesthetic literacy
-
هدف اصلی این پژوهش، بازشناسی مبنای ادراک و اقسام آن از منظر ابن سینا و پیامدهای تربیتی آن است. در پژوهش حاضر که با بهره گیری از رویکرد کیفی و با روش توصیفی – تحلیلی و استنتاجی صورت گرفته است، پس از بازبینی منابع، مبنای ادراک و پیامدهای تربیتی آن بر اساس آرای ایشان استنباط شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که در فلسفه ابن سینا نفس جایگاه والایی دارد و به عنوان مبنای ادراک شناخته می شود. در ادامه نیز بعد از بحث در باب ادراک و تعریف و معرفی انواع و مراتب آن، بحث در باب دلالت های تربیتی به ویژه در مبحث اصول و روش با توجه به مبانی ادراک موردتوجه قرار گرفت و پرورش توام جسم و نفس، تعقل و اندیشه ورزی، تهذیب و تزکیه، ارزش گذاری به علم، تعلیم و تعلم، طرد حصر معرفت به تجربه و جامع نگری در علم، ایجاد محیط و شرایط مناسب به عنوان اصول تربیت معرفی گردید. لذا به کارگیری فعال حواس، حفظ و به خاطر سپردن، جهت دهی تخیل و خلاقیت، سیر عقلانی، آموزش های جستجوگرایانه و تقویت فکر و اندیشه، شهود یا مشاهده حضوری و باطنی (حدس) و روش های تلفیقی نیز به عنوان روش تربیت حاصل این پژوهش بود.کلید واژگان: ابن سینا, مبنای ادراک, اقسام ادراک, اصول تربیت, روش تربیت
-
اصل محبت اهل بیت (ع) با قدری هم شان رسالت پیامبر(ص) به عنوان یکی از اصول مبنائی تفکر شیعی شناخته شده و حقیقت این اصل در دلائل نقلی و عقلی مورد تاییداست،اما اهمیت این اصل به عنوان استراتژی زندگی و راهبرد تربیتی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.در این راستا این مقاله با رویکرد کیفی و با روش توصیفی -استنتاجی به بررسی این راهبرد پرداخته و پس از گردآوری داده ها بر اساس اسناد ومحتواهای مربوطه ، ابتدا مبانی واهداف طرح آن درحیطه نظر و عمل تحلیل و سپس مولفه های تربیتی آن استنتاج شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که محبت ودوستی اولیای الهی محبتی رشد دهنده و به عنوان علت غائی آفرینش هستی وپیوند دهنده قابلیت تحول دردانش-ومعرفت وشکل گیری نگرش ها وباورهای مثبت را دارد وبه عنوان یک هدف غایی تربیتی قابل تامل است.اصل توجه به اراده،اصل عینیت بخشی به حب الهی، اصل ارتقاء شناختی درک ،اصل ارتقاء فهم هدفمندی آفرینش از اصول مهم این استراتژی تربیتی بوده و با روش الگوی عاطفی قابل اجرا است. جامعیت الگوئی ائمه اطهار(ع) اقتضای آن را داردکه فرد پیرو با احساسی عمیق در تمام ابعاد و جنبه های شخصیت انسانی، آنان را اسوه خود قرار دهد و به غنای شخصیتی دست یابد.کلید واژگان: محبت اهل بیت (ع), بعد عاطفه, تربیت عاطفی, تربیت اخلاقیLoving the Ahl al-Bayt (AS) as the predicate of Shiite thought and valuable as the mission of the Prophet (pbuh) is considered. This principle is demonstrated with scriptural and rational reasons. And its significance in theory and practice, with emphasis on its performance has been clarified. So It is necessary to recognize as life strategies and education strategies. This article is done with analytical methods and is explained information beneficial and harmful emotional relationship also educational structure of research findings is formed. The structure Application is useful in moral and emotional education and individual and social life. Concept of rational loving Ahl al-Bayt (AS) makes it it of an emotional affair to an intellectual principle. The strategy causes that everyone understands the secret of this low and reason emphasizes of Quran.Keywords: Loving Ahl al Bayt (AS), the emotional, affective education, moral education
-
این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پژوهش استنتاجی (الگوی بازسازی فرانکنا) انجام شده، و هدف آن بررسی میان رشته ای تربیت عاطفی و ساختار آن در قرآن است؛ لذا پس از بیان مبانی این فرایند بر اساس اسناد در قالب گزاره های واقع نگر دینی و علمی و هم چنین استخراج ضرورتها و توصیه های عملی قرآن، ساختار تربیت عاطفی در قالب اهداف و اصول و روش شکل گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عواطف در قرآن با پشتوانه معرفتی از احساس جدا می شود. تربیت عاطفی با مبانی انسان شناسی و معرفت شناسی وارد فرایند تربیتی می شود و همسو با هدف نهایی نظام تربیتی، پرورش عواطف و مدیریت آن را براساس ارزشها بر عهده دارد. علاوه برآن با رشد هوش فکورانه و انگیزش درونی به یادگیری کمک می کند. این تربیت با اصولی مانند اصل ارتقای عاطفی، اصل مخاطب شناسی و اصل تفکر راهبردی و با الهام از توصیه های عملی قرآن مانند انذار و بشارت، مراقبه و محاسبه، حاوی روش های کاربردی در مهارتهای ارتباطی و روش های تدریس و آموزش است.کلید واژگان: تربیت عاطفی, تربیت قرآنی, عاطفه, هوش عاطفی
-
محبت اهل بیت(ع) در دین اسلام _ به ویژه در مذهب شیعه _ راهبردی واجب در زندگی و استراتژی تربیتی به شمار می آید. در این پژوهش با روش تحلیل محتوا، این مقوله در کتب دینی دوره متوسطه بررسی شده است. از این رو در آغاز، پس از بیان چارچوب نظری بر اساس اسناد قرآنی و روایی، مولفه های قابل ارزیابی در قالب اصول، ویژگی و کارکردها استنتاج گردیده و بر اساس آن، تحلیل محتوایی و تفسیر مضامین انجام شده است.
کلید واژگان: محبت اهل بیت, تربیت معنوی, تحلیل محتوا, تعلیم و تربیت اسلامیLove of Ahl ul Bayt - especially in Shiite Islam is considered a strategic necessity in life and Islamic education. In this study, through content analysis, this issue of Love for Ahl ul Bayt has been studied in Religious Education books of secondary school. Consequently, at the beginning, after explaining the theoretical framework based on the Quran and Hadiths documents, components are measured in terms of features and functions deduced based on the content analysis and interpretation of content.Keywords: Love of Ahl ul Bayt, spiritual training, content analysis, Islamic Education -
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان «سیرت» اساتید و آموزش مبتنی بر «دیالوگ» از منظر دانشجویان دانشگاه اصفهان با روش مدل سازی معادلات ساختاری، پرداخته است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی گردآوری داده، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پیمایش 13281 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که با روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 220 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی محتوایی آن از طریق بازبینی توسط کارشناسان مربوطه تایید شده و پایایی کل آن نیز در آلفای کرونباخ برابر با 97/0 محاسبه شده است. داده ها در نرم افزارهای آماری SPSS و Smart PLS و AMOS تحلیل شده اند. نتایج نشان داد؛ در کلیت امر بین سیرت اساتید و آموزش مبتنی بر دیالوگ، رابطه بالایی وجود دارد 95/60 t= همچنین بررسی فرضیات فرعی حاکی از آن است که؛ بین هر یک از ابعاد سیرت؛ تواضع، شوخ طبعی، تدبیر، شور و اشتیاق، غم خواری با آموزش مبتنی بر دیالوگ، رابطه وجود دارد اما ارتباط بین دو بعد سیرت یعنی؛ صداقت و شجاعت با آموزش مبتنی بر دیالوگ، مورد تایید قرار نگرفت بنابراین می توان نتیجه گرفت که تحقق آموزش مبتنی بر دیالوگ، در نظام های آموزشی، نیازمند اساتیدی است که از سیرت بالایی برخوردار باشند.کلید واژگان: سیرت اساتید, آموزش, دیالوگ
-
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین جو دانشگاه و ابعاد آن با خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شده است.روششیوه گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پیمایش 13281 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد 373 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد شده و محقق ساخته استفاده و سپس روایی محتوایی پرسشنامه محقق ساخته توسط کارشناسان مربوط تایید و پایایی کل پرسشنامه نیز به روش آلفای کرونباخ 90/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS20 استفاده شد.یافته هانتایج بدست آمده نشان داد که در کلیت امر بین جو دانشگاه و خودکارآمدی دانشجویان و ابعاد آن (تلاش، خودتنظیمی و پشتکار) رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. همچنین در بررسی ارتباط بین مولفه های جو دانشگاه با خودکارآمدی دانشجویان نتایج حاکی از آن شد، بین هر یک از مولفه های جو دانشگاه (جو ارتباطی، جو مشارکتی، جو دانشجو محوری و جو معنوی) با خود کارآمدی دانشجویان رابطه برقرار است. لذا در بررسی ارتباط بین مولفه های جو و مولفه های خودکارآمدی به غیر از جو مشارکتی، دانشجو محوری و معنوی با مولفه پشتکار، در مابقی مولفه ها رابطه مستقیم و مثبت وجود داشت.نتیجه گیریبنابراین می توان نتیجه گرفت جو ارتباطی، مشارکتی، دانشجو محوری و معنوی دانشگاه هرچقدر بالا باشد خودکارآمدی دانشجویان بالاتر خواهد رفت.کلید واژگان: جو دانشگاه, خودکارآمدی دانشجویان, ارتباطات, مشارکت, دانشجو محوری, معنویتPurposeThe purpose of this study is to evaluate the relationship between university atmosphere and its influence on the Isfahan university student's Self-efficacy.MethodologyData collection method is cross-correlation. The population of this measurement includes 13281 students of Isfahan University which 373 students were selected as the study sample through random sampling and sample size estimation Cochran. In order to collect data, standard questionnaire, which was made by the researcher, was used. Then, content validity of that questionnaire was verified by experts and its reliability was estimated through Cronbach Alpha 0/90. SPSS.20 was used for data analysis.
Findings: The results indicated that generally there is a positive and direct relationship between the university atmosphere and student's Self-efficacy and its dimensions: Effort, Perseverance, and Self-regulation. Moreover, in terms of evaluating the relationship between university atmosphere indexes and student's Self-efficacy, the results demonstrated that there is a direct relationship between each component of university atmosphere (Contact quality, cooperation quality, student-centeredness, Spiritual atmosphere) and student's Self-regulation. Also, about the relationship between the components of the atmosphere and the components of the self efficacy, in all of the components were positive and direct relationship, except in the cooperation quality, student-centeredness and Spiritual atmosphere with persistence component.Conclusiontherefore, based on the findings of this study, the higher the level of university-related Contact quality, cooperative quality, student-centeredness, and Spiritual one, the higher the level of student's Self-efficacy will be.Keywords: university atmosphere, student's Self, efficacy, relationships, cooperation, student, centered, Spirituality -
نشریه حکمت معاصر، پیاپی 16 (تابستان 1394)، صص 75 -100هدف اصلی این پژوهش، که با رویکرد کیفی و با روش توصیفی استنتاجی صورت گرفته است، این است که مبانی ادراک و اقسام آن از منظر ابن سینا و پیامدهای تربیتی آن را بازشناسی کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در فلسفه ابن سینا نفس جایگاه والایی دارد و مبنای ادراک شناخته می شود. همچنین، بعد از بحث در باب ادراک و تعریف و معرفی انواع و مراتب آن، به دلالت های تربیتی به ویژه در بعد اهداف و روش با توجه به مبانی ادراک می پردازیم و خواهیم دیدکه طبق پژوهش حاضر، هدف نهایی در نظام تعلیم و تربیت سینوی رسیدن به سعادت «نزدیکی به خداوند» است ولی دست یافتن به چنین هدفی، نیازمند رسیدن به اهداف فرعی ای چون رشد و تکامل قوای حسی، تخیلی، عقلی و در نهایت ادراکات شهودی است؛ لذا پژوهش حاضر به کارگیری فعال حواس، حفظ و به خاطر سپردن، جهت دهی تخیل و خلاقیت، سیر عقلانی، آموزش های جست وجوگرایانه و تقویت فکر و اندیشه، شهود یا مشاهده حضوری و باطنی (حدس) و روش های تلفیقی را به عنوان روش تربیت معرفی می کند.
کلید واژگان: ابن سینا, مبنای ادراک, اقسام ادراک, اهداف تربیت, روش تربیتThe main purpose of this study is to identify, according to Avicenna's views, the elements of perception and its different types, and also its training results of which we can use in upbringing. We’ll first, based on our findings, indicate that in Avicinna’s views, ‘ego’ (Nafs) plays very important role such that we can say that it is the cornerstone of perception. Then, after having some words on perception, its definition, and its types and levels, we’ll consider its educational implications, specifically targets and procedure centered on perception basis. Finally, ‘achieving bliss’ is recognized as an ultimate aim of Avicenna education system. However, achieving such aim is associated with achieving some secondary objectives, such as development of sensory, imagination, intellect, and intuitive understanding abilities. Therefore, the training methods resulted from this study will be: active usage of the senses, remembering, to orient imagination and creativity, intellectual development, research-based training, thought strengthening, intuition or verbal and esoteric observation (guess), and syncretic methods.Keywords: Avicenna, elements of perception, types of perception, purpose of training, training methods -
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین جو دانشگاه و ابعاد آن با انگیزش تحصیلی دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شده است.روششیوه گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پیمایش 13281 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد 373 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد شده و محقق ساخته استفاده و سپس روایی محتوایی پرسشنامه محقق ساخته توسط کارشناسان مربوط تایید و پایایی کل پرسشنامه نیز به روش آلفای کرونباخ 87/ 0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS20 استفاده شد.یافته هابه طور کلی بین جو دانشگاه و انگیزش تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد. همچنین در بررسی ارتباط بین مولفه های جو دانشگاه با انگیزش تحصیلی دانشجویان، نتایج حاکی از وجود رابطه مستقیم است.نتیجه گیریهرچه جو ارتباطی، مشارکتی، دانش جومحوری و معنوی دانشگاه بالا باشد، انگیزش تحصیلی دانشجویان بالاتر خواهد رفت.
کلید واژگان: جو دانشگاه, انگیزش تحصیلی دانشجویان, ارتباطات, مشارکت, دانشجومحوری, معنویتObjectivesThe purpose of this study is to evaluate the relationship between university atmosphere and its influence on Isfahan university student's educational motivation.MethodData collection method is cross-correlation. The population of this measurement includes 13281 students of Isfahan University which 373 students were selected as the study sample through random sampling and sample size estimation Cochran. In order to collect data, standard questionnaire, which was made by the researcher, was used. Then, content validity of that questionnaire was verified by experts and its reliability was estimated through Cronbach Alpha 87/0. SPSS.15 was used for data analysis.ResultsThe results indicated that generally there is a positive relationship between the university atmosphere and student's educational motivation. Moreover, in terms of evaluating the relationship between university atmosphere indexes and student's educational motivation, the results demonstrated that there is a direct relationship between each component of university atmosphere (Contact quality, cooperation quality, student-centeredness, emotional relations) and student's educational motivation.ConclusionBased on the findings of this study, the higher the level of university-related Contact quality, cooperative quality, student-centeredness, and emotional one, the higher the level of student's motivation will be.Keywords: university, atmosphere, student's educational motivation, relationships, cooperation, student, centered, emotions -
دستیابی به موفقیتهای والا و ارزنده در مراکز آموزش عالی وابستگی عمیقی به سیرت و اخلاق استادان آن دارد؛ زیرا این استادان هستند که با نقش فعال خود تحقق اهداف آموزش عالی را میسر می سازند. از این رو، در این پژوهش به بررسی تاثیر سیرت نیکوی استادان بر انگیزش تحصیلی از منظر دانشجویان دانشگاه اصفهان پرداخته میشود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری دادهها، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پیمایش 13281 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران تعداد 373 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه استاندارد شده (پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر) و محقق ساخته (سیرت نیکو) استفاده شد. سپس روایی محتوایی پرسشنامه محققساخته از طریق بازبینی توسط کارشناسان مربوطه تایید و پایایی کل پرسشنامه نیز به روش آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار آماری 20SPSS استفاده شد. نتایج بهدست آمده نشان داد؛ در کلیت امر، سیرت نیکوی استادان بر انگیزش تحصیلی دانشجویان به عنوان فرضیه اصلی پژوهش تاثیرگذار است؛ اما در ارتباط با فرضیات فرعی نتایج حاکی از آن شد که تاثیر هر یک از سه مولفه حکمت، تواضع، شور و اشتیاق از مولفههای سیرت، بر روی انگیزش تحصیلی دانشجویان معنادار نیست؛ درحالیکه در دیگر مولفههای سیرت نیکو، همچون: صداقت، شجاعت، شوخطبعی و غمخواری با انگیزش تحصیلی دانشجویان تاثیر معناداری حاکم است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت سیرت نیکوی استادان در ابعاد صداقت، شجاعت، شوخطبعی و غمخواری هرچقدر بالا باشد، انگیزش تحصیلی دانشجویان بالاتر خواهد رفت.
کلید واژگان: سیرت نیکو, آموزش, انگیزش تحصیلی, استادان, دانشگاه اصفهانReaching high levels of success in institutions of higher education is deeply dependent on the character and behavior of their professors and instructors for they are the ones who have the power of expanding horizons of higher education actively. Therefore, the present study aims to investigate the effects of professors' character on the educational motivation of students at the University of Isfahan. This applied research is a descriptive- correlative study. The statistical population of the study included 13281 students at the University of Isfahan that 373 them whom were selected as the sample through random sampling. The data were collected through a standard researcher-made questionnaire whose content reliability was approved after experts' review. The validity of the questionnaire was estimated using Cronbach Alpha method at 0.91. The data was analyzed through SPSS 20 computer application. The results revealed that the effect of character on educational motivation of students as the primary hypothesis of the study was significant. Yet, as its secondary hypotheses, the study failed to find a significant relationship between indices of character including wisdom, modesty and passion independently on educational motivation. However, the effect of other indices like honesty, courage, humor and compassion on educational motivation of the students was significant. Thus, it could be concluded that the higher the professors' characteristic indices of honesty, courage, humor and compassion, the more educationally motivated their students will be.
Keywords: character Education, Educational motivation, Professors, the University of Isfahan -
The process of globalization forms a new way of communication in the world. In this regard, global economy, as one of the products of this process, puts the society and the higher education with unavoidable fundamental changes, among which is the business approach of the higher education, examining which is in fact the purpose of this article. In this research, the concept of globalization, global economy and their outcomes are studied in the light of present sources and references as well as the accumulated documents and data. In the phase of analysis, the business of approach of the higher education and its consequences are infered. The research findings show that in this regard the sale of education and university services are considered sources of income and the status of the universities determine the quality of education as well the selection of the students. The point to ponder is to separate this matter from similar ones as this visual, economic and social phenomenon is a complicated and multi-dimensional one in which it is not possible to ignore the cultural infra-structure. Otherwise, cultural education in the universities would be downgraded to a merely economic one which can pose serious threats to education and change its moral doctorine.Keywords: globalization, global economy, higher education, university, academic capital
-
The purpose of writing this article is to express the views of Avicenna about the professional ethics of teaching and educational approaches. The present study, utilizing a qualitative approach and a descriptive, analytical method and by using the existing resources, tries to infer and analyze Avicenna's opinions on the necessities of the profession of a teacher and its educational approaches. Based on the findings of analyzing his views, it is essential for every skillful teacher to possess good and moral traits in both individual and social aspects and should try to purify and educate his/her own soul before starting to educate the others and should be alert to tactfully deal with all his/her affairs in life. A teacher should begin to educate others only after getting to know the students and ought to base all his/her conducts on religious teachings and chivalry. Finally, it is expected from such a teacher to obtain a high degree of skillfulness in guiding and educating others. Also based on Avicenna's school, a teacher should teach the students in groups, using encouragement and punishment, through exercising and repetition, playing games, self-refinement and by showing compassion to the students.Keywords: A Muslim Scientist, Avicenna, Ethics of Teaching, Education
-
هدف این مقاله، بررسی نقش تربیتی زبان در آموزه های اسلامی بوده است. پژوهش حاضر با بهرهگیری از رویکرد کیفی و با روش توصیفی- تحلیلی، انجام و با استفاده از منابع موجود، به تحلیل و بررسی نقش تربیتی زبان در آموزه های اسلامی پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که زبان، مهم ترین دریچه ای است که به روح انسان گشوده می شود و اگر این وسیله ارتباطی نبود، هرگز انسان نمی توانست تا این حد در علم و دانش و تمدن مادی و مسائل معنوی دینی و اخلاقی پیشرفت کند. نعمت بیان به عنوان بزرگ ترین نعمت در سوره الرحمن بعد از نعمت آفرینش انسان معرفی شده است. زبان در عین اینکه یکی از بزرگ ترین نعمتهای پروردگار است، تا حد زیادی خطرناک هم می تواند باشد؛ تا آنجا که سرچشمه گناهان بی شماری شود و خرمن سعادت انسان را به آتش کشاند. بنابر این، برای اینکه زبان مانع سعادت انسان نشود، بایستی مطابق آموزه های اسلامی باشد؛ از جمله اینکه شیوه بیان باید مستدل و محکم، مودبانه و عاشقانه، پسندیده و به اندازه، نرم و مهربانانه، رسا و واضح، کریمانه و بزرگوارانه، زیبا و نیکو، نیک و پسندیده و همچنین گفتاری متکی به عدالت و به دور از نزاع و خشونت باشد و موقعی از باطل به دور خواهد بود که آفات زبان را به آن راه نباشد؛ به طوری که برای تبری از آفات زبان، راهکارهایی همچون: سنجش زبان، حفظ زبان و سکوت و صمت سفارش شده است.
کلید واژگان: زبان, تربیت, آموزه های اسلامی -
شکوه تمدن اسلامی در گرو احساس کرامت نفس و عزت فرد در جامعه است که در پرتو توانمندی ها، داشته ها و ارزش های اسلامی تجلی می یابد. رشد و تثبیت این باور، حاصل عملکرد تعلیم و تربیت در این عرصه و جایگاه آن در برنامه های تربیتی است. پژوهش پیش رو با رویکرد کیفی و روش پژوهش استنتاجی (الگوی بازسازی فرانکنا) به این راهبرد تربیتی و ساختار آن در آموزه های دینی پرداخته است. بر این پایه، ضمن بررسی مفهوم کرامت و جایگاه و ضرورت آن در انسان شناسی اسلامی، نخست به تبیین پیامدهای کرامت نفس به عنوان یک روش تربیتی پرداخته و سپس شیوه های ظهور و تقویت آن در نظام تربیتی اجتماعی را بیان کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تربیت کریمانه، شیوه خاص ارتباطی بین مربی و متربی در انسان شناسی اسلامی است و در نظام های حقوقی، اخلاقی و اجتماعی نیز از عوامل مهم و موثر قلمداد می گردد. ضرورت انجام رسالت تعلیم و تربیت در نظام اجتماعی از یک سو و تمایل ذاتی و فطری به کسب کرامت و احساس ارزشمندی افراد از سوی دیگر، تعلیم و تربیت را به این روش تربیتی خاص سوق می دهد؛ روشی که می تواند روح عزت مندی را در متربی بیدار و استمرار آن را تضمین کند.
کلید واژگان: کرامت نفس, جامعه عزت مدار, تربیت کریمانه, نظام تربیت اسلامیThe glory of Islamic civilization depends on one's sense of dignity and self-esteem in the society which is gained through Islamic competence, properties and values. The growth and establishment of such belief is the result of the function of education in this field and its position among the educational programs.The present study, applying the qualitative approach and the deductive method (Frankena's Model of Reconstruction) has concentrated on this educating strategy and its structure in religious teachings. Accordingly, examining the meaning and position of dignity in Islamic anthropology, the study initially has explained the outcomes of self-esteem as an educational method and then elaborated on the ways it can be created and strengthened within the social educating system.Based on the findings of the study, generous-based education entails a particular relationship between the trainer and the trainee in Islamic anthropology and is considered one of the important factors in legal, ethical and social systems. The necessity of education in a social system on the one hand and the inherent willingness of human beings to gain dignity and reverence on the other hand, drive the tendency of education towards this specific method of education which can revive the spirit of self-esteem in the trainee and guarantee its continuity.Keywords: Self, dignity, Self, esteemed Society, Generous, based Education, Islamic EducationalSystem -
نشریه حکمت معاصر، پیاپی 11 (بهار 1393)، صص 87 -107
رویکرد معرفت شناختی هر متفکر در نوع نگرش تربیتی او تاثیر گذار است و روند فعالیت معلم در فرایند یادگیری را تعیین می کند. این مقاله، بر اساس مبانی معرفت شناسی علامه محمدتقی جعفری، با رویکرد کیفی و روش توصیفی استنتاجی به بررسی ضرورت های استفاده از تجربه زیبایی شناختی در آموزش پرداخته است. لذا در آغاز بر اساس اسناد موجود، عناصر معرفت شناسی علامه به عنوان مبانی نظری مورد بررسی قرارگرفته، سپس با تاکید بر دیدگاه ایشان در تنوع راه های شناخت و تنوع تجارب انسانی، ضرورت استفاده از قابلیت های زیبایی شناسی در آموزش تبیین شده و بر اساس ارتباط این دو بخش، اهمیت کاربرد آن در نظام تعلیم و تربیت استنتاج شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که توجه به کثرت گرایی در شناخت در اندیشه علامه جعفری، پایه گذاری خروج نظام تعلیم و تربیت از باریک اندیشی شناختی شده و توجه را به نوعی خاصی از سواد یعنی سواد زیبایی شناختی رهنمون کرده است، همچنین نگرانی امر آموزش در ایجاد رغبت و تسهیل آموزشی اخلاقی در نظام تعلیم و تربیت را برطرف می کند
کلید واژگان: معرفت شناسی, تربیت زیبایی شناختی, علامه جعفری, تجربه های زیبایی شناختیThe epistemological approach of a thinker influences his attitudes to education، and determines teacher activity in the learning process. This article through a qualitative approach and based on a ‘descriptive- inferential’ method، examines the necessity of aesthetic experience in education based on Allama Jafari’s epistemological principles. So we at first، according to his works، consider Allama’s epistemological elements as theoretical principles، then focusing on his cognitive pluralism، explain the necessity of aesthetic experience in education، and analyze the importance of its use in the education system. The results show that regarding epistemic pluralism can get rid us of narrow perspectives in education and can lead us to a special kind of literacy i. e. aesthetical literacy
Keywords: Epistemology, aesthetics, education, Allameh Jafari, aesthetic experience -
پایه گذاری اهداف تعلیم و تربیت بر اساس آموزه های دینی و ایجاد افق روشن برای نسل جوان، نگاهی عمیق به باورهای دینی و ارائه روش ها و تکنیک های جدید را می طلبد. در این مقاله به هدف تبیین مبانی فکری نظام احسن در هستی شناسی، انسان شناسی و خداشناسی و کاربرد آن در تعلیم و تربیت، به ویژه تاثیرگذاری در ایجاد بینش و حیطه یادگیری، ضمن اشاره به جایگاه نظام احسن در تفکرات انسانی به تحلیل سیمای قرآنی و رویکرد آن در مبانی فکری پرداخته می شود و سپس با توجه به آثار و دلالت های تربیتی این موضوع در بخش تربیت اخلاقی، عقلانی، پیشنهاداتی در ارتباط با شیوه آموزش رسمی و تاثیرگذاری آن در بعد شناختی ارائه و به تناسب آن الگوی یادگیری در تربیت زیبایی شناختی که امروزه در آموزش مورد توجه بسیار است، اشاره می شود. در این مقاله از روش اسنادی تحلیلی در جهت تبیین مبانی فکری و استخراج دلالت های تربیتی استفاده گردیده است.
کلید واژگان: نظام احسن, خیر و شر, تعلیم و تربیت, زیبایی شناختی تربیتیThe establishment of educational objectives based on religious teachings and the creation of a clear horizon for younger generation requires deeper view toward religious belief and claims new methods and techniques.Therefore, to explain the philosophical bases of an excellent system in ontology, anthropology and theology and its application in education, particularly its influence in providing insight and cognitive domain, not only the position of an excellent system in human thinking is mentioned, but also it referred to the Quran and its approach to the philosophical bases described for that system. Then the article discusses the effects and educational implications of an excellent system on moral and rational education. Some suggestions being considered here regarding formal educational method and its influence on later cognitive processes and at the end, it presented the way it meets with the aesthetic educational method which is used in education today. To justify the philosophical bases and educational implications, an analytical method was used. -
تربیت کریمانه که شیوه ی خاص ارتباطی بین مربی و متربی در انسان شناسی اسلامی بوده و از مهم ترین عوامل موثر در نظام های حقوقی و اخلاقی قلمداد می گردد، مورد توجه این مقاله است. ضرورت توجه به روابط بین مربی و متربی بر اساس اهداف تعلیم و تربیت از یک سو و تمایل ذاتی و فطری به کسب کرامت و حفظ عزت نفس و احساس ارزشمندی ازسوی دیگر، تعلیم و تربیت را به این روش تربیتی خاص سوق می دهد تا این احساس را در متربی بیدار و استمرار آن را تضمین کند. این روش با محور قراردادن کرامت وپیامدها و کاربرد آن، میتواند درتحکیم و توسعه ی شخصیت متربی از طریق بزرگ مداری و تقویت عزت نفس، موثربوده و خود مبنایی بر تربیت و اهداف آن در زندگی فردی و اجتماعی باشد. در همین راستا و با هدف آشنایی با تربیت کریمانه، این مقاله ضمن بررسی مفهوم کرامت و جایگاه و ضرورت آن در انسان شناسی اسلامی، ابتدا به تبیین پیامدها کرامت نفس به عنوان یک روش تربیتی پرداخته و سپس به شیوه های ظهور و تقویت آن در نظام تربیتی می پردازد. این روش تربیتی می تواند در زندگی فردی و اجتماعی متربی تاثیر گذار باشد.
کلید واژگان: تربیت کریمانه, کرامت نفس, تعلیم و تربیتThis article considers the generosity training with the particular method of communication between students and teachers in the Islamic anthropology and considers as major factors in legal and mortal systems. The need for attention to do relationship betweenstudents and teachers based on educational objectives and innate tendency for the intrinsic dignity and maintain high selfesteem in one hand and feel valuable in other band, lead education to this particular method in order to awake this feeling and to ensure it’s continuity. This method can strengthen and develop the learner’s character via strengthening selfesteem, and it can be also basis for education and it’s aims in individual and social life. This article in so doing and with the aim of familiarity with generosity training and investigating it’s concept, place, and necessity in Islamic anthropology, at the firststep explains. The out comes of selfesteem as a educational method and then discusses it’s emergent ways and it’s strengthening in educational system. This educational method can be affect the learner’s individual and social life. -
در راستای تغییر جهت نگرش اندیشمندان از تاثیر عوامل وراثتی، به عوامل محیطی و اجتماعی ظهور خلاقیت، توجه به این زمینه با هدف ایجاد الگوسازی و فراهم آوری محیط مناسب خلاق افزایش یافته است. لذا این مقاله بر آن است که؛ پس از مفهوم شناسی خلاقیت و بررسی نظریات متفاوت پیرامون عوامل موثر در ایجاد یا رشد آن و میزان ارتباط بین خلاقیت و توسعه نظام آموزش و پرورش، با بررسی دوران تاریخی ایران قبل و بعد از اسلام، ضمن توجه به شرایط اجتماعی، سیاسی و مذهبی هر دوره به بررسی وضعیت خلاقیت در نظام آموزشی و عوامل موثر در آن دوره پرداخته، تا با تحلیل الگوی اجتماعی و فرهنگی دوره ها یی که دارای شکوفایی بی نظیر فرهنگی و علمی در پرتو محیط خلاق است، رابطه معنی دار خلاقیت و عوامل مذهبی را در میان عوامل محیطی و اجتماعی اثبات نماید، امید آنکه پیشنهادات نهایی با امکان بهره برداری از این عوامل در ایجاد محیط خلاق، موثر باشد.
کلید واژگان: خلاقیت, تاریخ آموزش و پرورش, تعلیم و تربیت, عوامل خلاقیتIn the line of changing the attitude of intellectuals from hereditary factors to environmental and social factors of emerging creativity, attention to this field of modeling and providing a creative environment has increased. Therefore, after conceptualization creativity and reviewing different views about environmental effective factors in creation and growth of it and the relationship between creativity and the development of education system, and with study of history of Iran before the Islamic era and after that, and with attention to the social, political and religious conditions of each period, this paper is going to assessing creativity status in educational system and effective factors in that period, to analyze the social and cultural patterns of periods that has unique cultural and scientific actualization in the light of creative environment, prove significant relationship between creativity and religious factors among the social and environmental factors, hoping that the final recommendations with the possibility to exploit these factors to create a creative environment to be effective.Keywords: creativity, history of education, education, creativity factors -
چالش تعلیم و تربیت در جهان معاصر در تربیت شخصیت متعادل فراگیران، توجه صاحب نظران را به نوعی از رویکرد تربیتی که بر رشد مجموعه ای از شناخت ها و احساسات به صورت هماهنگ مبتنی است، جلب می نماید. این مقاله با هدف دست یابی به راه کاری اثربخش در نظام آموزشی، به ویژه از منظر پرورش انسان های رشدیافته، در سیر اندیشه های علامه جعفری به تامل پرداخته و ضمن تعریف مفاهیم زیبایی، هنر و تربیت مبتنی بر زیبایی شناسی، اندیشه های علامه را در ارتباط با تربیت زیبایی شناختی تبیین نموده است. تحلیل اهداف گوناگون تربیتی، و تامل در آموزش و یادگیری زیبایی شناختی، دیگر مباحث این نوشتار را تشکیل می دهند. نویسندگان برآنند با توجه به گسترش دامنه حقیقت در آموزش و مناسبت های متنوع آن، آنچه را که علامه از تاثیر حس زیبایی شناختی و بعد عاطفی در شناخت واقعیت و فرایند یادگیری در نظر داشته با نظام آموزش رسمی مطابقت دهند و با این دیدگاه که هر تجربه آموزشی را می توان زیبا و با حداکثر اثربخشی درونی طراحی کرد پیشنهادهایی ارائه نمایند.
کلید واژگان: تربیت زیبایی شناختی, تعلیم و تربیت, هنر, زیبایی, علامه جعفریThe challenge of education in the contemporary world in training the level character of the learners attracted the attention of scholars to a kind of educational approach which is based on the correspondent growth of a collection of cognitions and senses. This article with the purpose to attain an effective way in educational system, especially from the viewpoint of training the grown human beings, contemplates the thoughts of Allama Jafari and, in addition to defining the concepts of beauty, art and education based on aesthetics, explained Allama Jafari's thoughts in relation to aesthetic education. Analysis of the various educational purposes and contemplation on ascetical education and learning consist other issues discussed in the article. Given the spread of the realm of reality in education and its different relations, the authors attempt to correspond what Allama Jafari had in mind from the ascetical sense and emotional dimension impact on reality cognition and on the process of learning, with the formal educational system. By the view that every educational experiment can be designed beautifully and with maximal inner effectiveness, they suggested some suggestions.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.