زینب جلمبادانی
-
عوامل مرتبط با رفتارهای پیشگیری کننده از سرطان پستان در زنان میانسال: کاربردی از تئوری انگیزش محافظتمقدمه
انجام رفتارهای غربالگری در کنار رژیم غذایی سالم و فعالیت فیزیکی منظم، نقش به سزایی در کاهش میزان مرگ و میر ناشی از سرطان پستان دارد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرتبط با رفتارهای پیشگیری کننده از سرطان پستان بر اساس تیوری انگیزش محافظت در زنان شهر نیشابور انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه به صورت مقطعی، تعداد 325 نفر از زنان 30 تا 69 ساله مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت به روش نمونه گیری خوشه ای در سال 1397 مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق روایی صوری، محتوا و سازه و پایایی آن از طریق آلفا کرونباخ (750/0= α) سنجیده شد و تجزیه و تحلیل داده ها در نرمافزار SPSS-19 با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی صورت گرفت.
یافته هابیش از نیمی از شرکت کنندگان (52%) تاکنون اصلا خودآزمایی پستان را انجام نداده بودند و 6/72% زنان جهت انجام معاینه بالینی پستان هرگز به مراکز سلامت مراجعه نکرده بودند، تنها 8/6% شرکت کنندگان فعالیت فیزیکی منظم داشتند. سازه های تیوری انگیزش محافظت به جز ترس، با رفتارهای پیشگیری کننده از سرطان پستان همبستگی داشت. سازه های پاداش درک شده، انگیزش محافظت، شدت درک شده و آگاهی پیشبینی کننده رفتار بودند و این متغیر ها در مجموع قادر به توضیح 4/15% از تغییرات رفتار بودند.
نتیجه گیریانجام برنامه ریزی های آموزشی تیوری محور در راستای اتخاذ استراتژی های پیشگیری کننده از سرطان پستان جهت ارتقاء توانمندی زنان در بکارگیری سبک زندگی سالم و رفتارهای غربالگری ضروری است.
کلید واژگان: تئوری انگیزش محافظت, پیشگیری, سرطان پستان, زنانIntroductionScreening behaviors along with a healthy lifestyle and regular physical activity play an essential role in reducing mortality from breast cancer. The present study aimed to determine the factors associated with breast cancer–preventive behaviors based on the theory of protection motivation in women in Neyshabur city.
MethodsIn this cross-sectional study, 325 women aged 30 to 69 years referred to Neyshabur health service centers were studied after enrolment through cluster sampling. The data collection tool was a researcher-made self-report questionnaire that had acceptable validity (face and content) and reliability (Cronbach’s alpha = 0.83). Data were analyzed using descriptive and analytical statistics with SPSS v19.
ResultsFifty-two percent of participants never had a breast self-examination before, and 72.6% had never been to a health center for a clinical breast examination. Only 6.8% of the participants had regular physical activity. All constructs of conservation motivation theory, except fear, were correlated with breast cancer-preventive behaviors. Perceived self-efficacy had the highest score, and perceived cost had the lowest score among protection motivation theory constructs. Regression analysis reflected that protection motivation, perceived severity, perceived rewards, and awareness were predictors of the adoption of breast cancer–preventive behaviors. Overall, these variables could predict 15.4% of behavioral change.
ConclusionTheory-based educational planning to encourage women to adopt breast cancer-preventive behaviors, including a healthy lifestyle and screening behaviors, is essential.
Keywords: Prevention, Breast Cancer, Women, Motivation, Theory -
مقدمه
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان مداخله گروهی جدید در روان درمانی بر کاهش استرس و بهبود سبک زندگی زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهری نیشابور در سال 1397 انجام شده است.
مواد و روش ها84 نفر از زنان باردار 15 تا 45 سال، در یک طرح مداخله ای پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل، به طور تصادفی به دو گروه آزمون وکنترل تقسیم شدند و به نسخه کوتاه مقیاس استرس اورلی و گیردانو و نیز پرسش نامه سبک زندگی ارتقا ء سلامت والکر پاسخ دادند. گروه آزمون ، 10 هفته هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند و یک ماه پس از مداخله، هر دو گروه دوباره با همان ابزارها ارزیابی و داده ها با نرم افزار spss 20 و آزمون های آماری شامل کای دو ، تی مستقل و تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هابه منظور مقایسه میانگین اختلاف نمره ابعاد مقیاس سبک زندگی و استرس در قبل و یک ماه بعد از مداخله در دو گروه از آزمون تی مستقل استفاده گردید و نتایج نشان داد که بین تغییرات نمره ابعاد مقیاس سبک زندگی و استرس (افزایش نمره) در دو گروه آزمون و کنترل اختلاف معنی داری وجود دارد (0/05>P).
نتیجه گیری
هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان یک روش جدید که ترکیبی از درمان های روان شناختی و هنردرمانی است در کاهش استرس و بهبود سبک زندگی جمعیت زنان باردار موثر است. با توجه به سودمندی این روش، استفاده از این روش جدید در گروه های سنی و جمعیتی دیگر پیشنهاد می گردد.کلید واژگان: استرس, سبک زندگی, زنان باردار, هنردرمانیIntroductionThe purpose of this study was to determine the effectiveness of mindfulness-based art therapy (MBAT) in decreasing stress levels and promoting life style in pregnant women referred to Neyshabur health centers in 2018
Materials and MethodsThis study was interventional study, which was conducted on 84 pregnant women. Eighty-four pregnant women completed both the pre and post-study measurements. The MBAT group demonstrated a significant decrease in symptoms of distress and significant improvements in key aspects of the health-related style of life as measured by Health Promoting Lifestyle Profile-II questionnaire.
ResultsIndependent t-test, after intervention, showed a significant difference in mean of lifestyle and stress, interpersonal relationships, and responsibility in two groups (P <0.05); these changes were not significant in the control group.
ConclusionThis investigation of MBAT provides initial encouraging data that support a possible future role for the intervention as a psychosocial option for decrease in symptoms of distress pregnant women and improve lifestyle
Keywords: Stress, lifestyle, pregnant women, art therapy -
اسیدفولیک خطر نقص لوله عصبی در جنین را کاهش می دهد و از زایمان های زودرس و نارس و عارضه ای مانند فقدان یک عضو در بدو تولد پیشگیری می کند. این مطالعه، باهدف بررسی آموزش بر مبنای تئوری رفتار برنامه ریزی شده بر مصرف روزانه قرص اسیدفولیک جهت پیشگیری از آنمی ناشی اسیدفولیک در زنان باردار شهرستان مشهد انجام شده است.
در این مطالعه نیمه تجربی،180 نفر از زنان باردار (90 نفر گروه آزمون و 90 نفر گروه کنترل) مراجعه کننده به مرکز بهداشت شماره 1 شهرستان مشهد در سال 1393، به طور تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان ابتدا پرسش نامه سنجش متغیرهای دموگرافیکی و سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده را به صورت خودگزارشی تکمیل نمودند. سپس محتوای آموزشی طراحی شده براساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده را در قالب جزوه، کتابچه و سی دی آموزشی دریافت نمودند. مداخله در چهار جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss (ویرایش 22) و آزمون های تی زوجی، تی مستقل، کای دو و من ویتنی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
P). تفاوت آماری معنی داری در هنجارهای انتزاعی دو گروه بعد از مداخله مشاهده نشد (05/0کلید واژگان: قرص اسید فولیک, زنان باردار, تئوری رفتار برنامه ریزی شده, لوله عصبیIntroductionFolic Acid reduces the risk of neural tube defects in fetuses and preterm labor and preterm birth complications such as loss of a member. This study was aimed to investigate the consumption of folic acid to prevent Neural tube deficiency based on the theory of planned behavior on pregnant women in Mashhad city.MethodsThis quasi-experimental study was done on 180 pregnant women referred to health center No. 1 in Mashhad town who were allocated to case (90) and control (90) groups randomly in 2014. Intervention was done in four 60 minute sessions. The obtained data was fed into SPSS software (v: 22).Resultsthe average rates of knowledge, attitude, perceived behavioral control and intention to use of Folic Acid intervention group was increased 3 months after the intervention significantly (P0.05).ConclusionRegarding the effect of education in promoting Folic Acid consumption in pregnant women, It seems necessary to extend these training sessions throughout the community and for married women and even college women can be effective.Keywords: Folic Acid, Pregnant women, Theory of planned behavior, Neural tubeزمینه و هدفدیسمنوره یا قاعدگی دردناک، یکی از شایع ترین مشکلات زنان است. تئوری رفتار برنامه ریزی شده، یکی از تئوری های مهمی است که فرآیند اصلی پذیرش رفتارهای بهداشتی را توضیح می دهد. این مطالعه، آموزش آرام سازی بر مبنای تئوری رفتار برنامه ریزی شده بر شدت و مدت درد قاعدگی دردناک دانش آموزان دختر مشهد را مورد بررسی قرار داد.
روش تحقیق: این مطالعه نیمه تجربی، بر روی 160نفر از دانش آموزان سال اول مقطع متوسطه شهر مشهد در سال 1392 که قاعدگی دردناک داشتند، انجام شد. دانش آموزان از پنج دبیرستان دخترانه منطقه 6، به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. مداخله در چهار ار د. اطلاعات توسط پرسشنامه محقق ساخته، قبل و سه ماه پس از اجرای مداخله جمع آوری شد. داده ها پس از ورود به نرم افزار آماریSPSS (ویرایش 16)، با استفاده از آزمون های آماری WilcoxonIndependent t-Testو Paired t-test تجزیه و تحلیل شدند.یافته هاپس از مداخله آموزشی، میانگین امتیازات آگاهی، نگرش، درک کنترل رفتار، قصد و انجام حرکات آرام بخش در گروه مداخله، به صورت معنی داری افزایش پیدا کرد (P<0.05). این تغییرات در گروه کنترل معنی دار نبود؛ همچنین تفاوت آماری معنی داری در هنجارهای انتزاعی دو گروه بعد از مداخله مشاهده نگردید.نتیجه گیریمی توان گفت آموزش آرام سازی بر مبنای تئوری رفتار برنامه ریزی شده، در کاهش شدت و مدت درد دانش آموزان مبتلا به قاعدگی دردناک موثر است.
کلید واژگان: آموزش, قاعدگی دردناک, تئوری رفتار برنامه ریزی شدهBackground And AimDysmenorrhea is one of the most common problems in females. “Theory of Planned Behavior” is one of the important theories that explains the main process of adopting health behaviors. The present study assessed applying “the Theory of Planned Behavior in relaxation training regarding the severity and duration of painful dysmenorrhea in Mashhad girl students.Materials And MethodsIn this Semi-experimental study, 160 first year intermediate students of Mashhad city who suffered from dysmenorrhea were assessed.They had been randomly selected from 5 girl high- schools in the 6th educational district. They were divided into equal groups “case” and “control”. Intervention was made in four sessions. The requisite data was gathered by means of a researcher designed questionnaire before and 3 months after the education of the students. Finally, the obtained data was fed into SPSS software (v:16); using statistical tests including Wilcoxon, Mann-Whitney, Independent T-test, Paired T and X2.ResultsAfter educational intervention, mean level of knowledge, attitude, perceived behavioral control, and willed performance of relaxation techniques significantly increased in the case group (P<0.05). These changes were not significant in the control group. Besides, no statistically significant difference in subjective norms was observed between the two groups after intervention. Meditation education group was increased significantly (P<0.05).ConclusionEducation of relaxation base on the Theory of Planned Behavior is effective in reduced pain intensity and its duration.Keywords: Education, Painful dysmenorrhea, Theory of planned behaviorزمینه و هدفآهن یکی از املاح ضروری و مهم برای زنان در سنین باروری به خصوص در دوران قبل ازبارداری و طی این دوران است. این مطالعه، با هدف بررسی آموزش بر مبنای تئوری رفتار برنامه ریزی شده بر مصرف روزانه قرص آهن جهت پیشگیری از آنمی فقر آهن در زنان باردار شهرستان مشهد انجام شده است.روش بررسیدر این مطالعه ، 160 از زنان باردار (80 نفر گروه آزمون و 80 نفر گروه کنترل) مراجعه کننده به مرکز بهداشت شماره 1 شهرستان مشهد در سال 1393، بطور تصادفی انتخاب شدند. مداخله در چهار جلسه 75 دقیقه ای برگزار شد. ابزار جمع اوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بر اساس اجزای تئوری رفتار برنامه ریزی و ام آزش بود. قبل و 3 ماه بعد از مداخله آموزشی، پرسشنامه ها توزیع و تکمیل گردید.یافته هامیانگین امتیازات آگاهی، نگرش، کنترل رفتار شده، قصد و استفاده از قرص آهن، 3 ماه پس از مداخله آموزشی، در گروه مداخله بصورت معنی داری افزایش پیدا کرد. تفاوت آماری معنی داری در هنجارهای انتزاعی دو گروه بعد از مداخله به وجود نیامد.نتیجه گیریبا توجه به تاثیر آموزش در ارتقای مصرف قرص آهن در زنان باردار، پیشنهاد می شود کارگاه های آموزشی بهبود نحوه مصرف قرص آهن، بر مبنای تئوری رفتار برنامه ریزی شده و با هدف پیشگیری از آنمی فقر آهن در مراکز بهداشتی دایر گردد.
کلید واژگان: قرص آهن, زنان باردار, تئوری رفتار برنامه ریزی شدهBackground And AimIron is an essential element for women of reproductive age, especially in the period before pregnancy and during this period. This study was aimed to investigate the consumption of iron to prevent iron deficiency anemia based on the theory of planned behavior on pregnant women in Mashhad city.MethodsThis quasi-experimental study was done on 160 pregnant women referred to health center No. 1 in Mashhad town who were allocated to case (80) and control (80) groups randomly in 2014. Intervention was done in four 75- minute sessions. Data were collected using a questionnaire made by researcher based on the theory of planned behavior and blood lab exam (Ferritin). Questionnaires were distributed and completed immediately, and 3 months after educational intervention were repeated again.ResultsThe average rates of knowledge, attitude, perceived behavioral control and intention to use of iron intervention group was increased 3 months after the intervention significantly (P<0.05). These changes were not significant in control group. There was not also a statistically significant difference in subjective norms between two groups after intervention (P>0.05).ConclusionRegarding the effect of education in promoting iron consumption in pregnant women, it is suggested that iron supplementation promotion workshops should be held in health centers with the aim of preventing iron deficiency anemia in health centers.Keywords: Iron, Pregnant women, Theory of planned behaviorزمینه و هدفبیش از نیمی از مشکلات جنسی که باعث نابودی زندگی و روابط زناشویی می شود، به علت آگاهی ناکافی یا عقاید نادرست در مورد روابط جنسی ایجاد می شود. تئوری رفتار برنامه ریزی شده، یکی از تئوری های مهمی است که فرایند اصلی پذیرش رفتارهای بهداشتی را توضیح می دهد. این مطالعه، تئوری رفتار برنامه ریزی شده را در پیش بینی قصد عملکرد جنسی زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد 1 در سال 1390 مورد بررسی قرار داد.روش کاردر این مطالعه توصیفی- تحلیلی که به صورت مقطعی انجام شد، 200 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد 1 در سال 1390 مورد بررسی قرار گرفتند. روایی این پرسشنامه از طریق پانل خبرگان و پایایی آن بوسیله آلفای کرونباخ و آزمون- بازآزمون تعیین شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هاطبق نتایج همبستگی مثبت معنی داری بین تمام متغیرهای تئوری رفتار برنامه ریزی شده با قصد و عملکرد جنسی مشاهده گردید (p<0.05). در آنالیز رگرسیون مشخص گردید که نگرش، هنجارهای انتزاعی، کنترل رفتار درک شده در مجموع 0/45 واریانس قصد عملکرد جنسی را پیشگویی می کنند که در بین این متغیرها، اثر هنجارهای انتزاعی بیش از سایر متغیرها بود (p<0.05).نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش، ضروری است دست اندرکاران بهداشتی به آموزش جنسی صحیح اهمیت داده و استفاده از تئوری رفتار برنامه ریزی به عنوان الگویی برای ارتقاء عملکرد جنسی زنان بکار رود.
کلید واژگان: آموزش جنسی, تئوری رفتار برنامه ریزی, عملکرد جنسیJournal of Health, Volume:5 Issue: 4, 2015, PP 326 -332Background and ObjectivesMore than half of sexual problems that destruct life and marital relations occur due to insufficient knowledge or mistaken beliefs about sexual relations. Planned behavior model as an important theory explains the main process of health behaviors’ acceptance. This study surveys planned behavior model in predicting sexual practices of married women referring to Mashhad1 health centers in 2011.MethodsThis cross-sectional study surveyed 200 women visiting health centers of Mashhad1 in 2011. Validity and reliability of questionnaire used were determined through panel of experts and Cronbach’s alpha and test-retest, respectively. Data were analyzed by SPSS software (version 11.5) using Pierson correlation coefficient and regression analysis.ResultsBased on the results obtained significant correlations were observed between all variables of the planned behavior model and sexual intention and function (p<0.05). Regression analysis revealed that attitude, subjective norms, perceived behavioral control predict 0.45 of the variance of sexual intention. Among these variables, the effect of subjective norms was greater than other variables (p<0.05).ConclusionAccording to the findings, it is essential that health practitioners to emphasize on proper sex education and use planned behavior theory as a model for promotion of female sexual function.Keywords: Sex Education, Planned Behavior Theory, Sexual Functionزمینه و هدفروش نزدیکی منقطع، سهم بالایی از حاملگی های ناخواسته همزمان با استفاده از سایر روش ها را در مرکز بهداشت شماره یک شهرستان مشهد به خود اختصاص می دهد. هدف از این مطالعه، بررسی تجربه زنان در استفاده از روش منقطع پیشگیری از باردای در مراکز بهداشتی و درمانی تحت پوشش مرکز بهداشت شماره یک شهرستان مشهد، به منظور سیاستگذاری و برنامه ریزی جامع تر برنامه های تنظیم خانواده بود.
روش تحقیق: پژوهش حاضر، یک مطالعه پدیدارشناسی توصیفی است که بر روی 31 نفر از زنان 18 تا 50 سال مراجعه کننده به مرکز بهداشت شماره یک شهرستان مشهد که از روش منقطع پیشگیری از بارداری استفاده می کردند، انجام شد. نمونه ها با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. داده ها پس از ضبط و پیاده سازی، با روش تجزیه و تحلیل محتوایی کلایزی آنالیز شدند.یافته هابار روحی و روانی (ترس از روش های پیشگیری به خاطر عوارض، به خاطر نقل قول های غلط آشنایان و حاملگی)، کارآمدی روش منقطع (رسیدن به اوج لذت جنسی، احساس آرامش در خود و همسر بعد از رابطه)، دسترسی آسان (راحت بودن و بی واسطه بودن روش منقطع)، نگرش های مذهبی و سنتی (خواست خداوند، روایت ائمه اطهار، سنت گذشتگان)، بار حمایتی از همسر (علاقه به همسر، ایجاد رضایت بیشتر در همسر، تمایل همسر زوجین به ادامه استفاده از روش منقطع)، ابراز هیجانات (کاهش کشمکش های زناشویی، هیجان بیشتر) و عدم حاملگی ناخواسته (عدم تجربه شکست روش منقطع)، طبقه های استخراج شده در این تحقیق بودند.
نتیجه گیریبرنامه های تنظیم خانواده، نمی تواند و نباید درصدد حذف روش منقطع برآید، بلکه باید در جهت کاهش بارداری های ناخواسته ناشی از روش منقطع، مسائلی همچون آموزش در زمینه استفاده درست از این روش، آگاهی از زمان های دارای حداکثر احتمال بارداری در طول سیکل باروری زنان، روش های پیشگیری اضطراری و مشارکت بیشتر مردان در برنامه های تنظیم خانواده مورد توجه قرار گیرند.
کلید واژگان: پیشگیری از آبستنی, روش های پیشگیری از آبستنی, تنظیم خانوادهBackground And AimMethod of withdrawal applied along with another method has a big role in unwanted pregnancies of women visiting County Health Center No. 1 in Mashha d. This paper studies the experiences of using withdrawal by women who visit health and care centers under County Health Center No. 1 of Mashhad in order to contribute to policy-making and have more comprehensive family plans.
Materials And MethodsThis descriptive phenomenological study was conducted on 31 women visiting Health Center No. 1 in Mashhad aged 18-50 who used withdrawal. The study applied purposive sampling, and the data were analyzed by the 7-step methods developed by Colaizzi.
ResultsClasses derived from this study included psychological burdon (fear of contraceptive methods because of implification, friend's misconceptions, and pregnancy), efficiency (reach orgasm, relaxation after intercourse), accessibility (convenience and direct interface of the withdrawal method), traditional religious attitudes (God's will, tradition,and narrations from past generations), supportive changes of the spouse (interest in spouse, more satisfaction of the spouse, tendency to continue using withdrawal), expressing emotions (reduction of marital conflict, more excitement), and prevention of unwanted pregnancy(success of withdrawal).
ConclusionFamily planning programs cannot and should not eliminate withdrawal method, but they should focus onissues such as educating the correct use of this technique, informing of reproductive cycles in women most likely of pregnancy,emergency contraception methods,and increased participation of men in family planning in order to reduce unwanted pregnancies resulting from withdrawal method.
Keywords: Contraception, Contraception Behavior, Natural Family Planning Methodsزمینه و هدفبیش از نیمی از مشکلات جنسی که باعث نابودی زندگی و روابط زناشویی می شود، به علت آگاهی ناکافی یا عقاید نادرست در مورد روابط جنسی ایجاد می شود. تئوری رفتار برنامه ریزی شده (Theory of Planned Behavior)، یکی از تئوری های مهمی است که فرایند اصلی پذیرش رفتارهای بهداشتی را توضیح می دهد. این مطالعه، آموزش جنسی بر مبنای تئوری رفتار برنامه ریزی شده بر عملکرد جنسی زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی تحت پوشش مرکز بهداشت شهرستان شماره یک مشهد را مورد بررسی قرار داد.
روش تحقیق: این مطالعه نیمه تجربی به صورت قبل و بعد، بر روی 80 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی مشهد که در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند، انجام شد. روایی صوری، روایی محتوی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته ای، به وسیله آلفای کرونباخ و آزمون- بازآزمون تعیین شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (ویرایش 5/11) و آزمون های ضریب همبستگی اسپیرمن و آنالیز رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هاپس از مداخله آموزشی، میانگین امتیازات آگاهی، نگرش، درک کنترل رفتار، قصد و عملکرد جنسی در گروه مداخله، به صورت معنی داری افزایش پیدا کرد. این تغییرات در گروه کنترل معنی دار نبود؛ همچنین تفاوت آماری معنی داری در هنجارهای انتزاعی دو گروه بعد از مداخله به وجود نیامد.
نتیجه گیریبا توجه به تاثیر آموزش در ارتقای عملکرد جنسی زنان، پیشنهاد می شود کارگاه های آموزشی بهبود عملکرد جنسی، با هدف پیشگیری از مشکلات جنسی با حضور زوجین در مراکز بهداشتی درمانی دایر گردد.
کلید واژگان: آموزش جنسی, عملکرد جنسی, زنان, تئوری رفتار برنامه ریزی شدهBackground And AimMore than half of the sexual problems which cause family life abolishment and marital relationships are due to insufficient knowledge or erroneous beliefs about sexual relationships. Theory of Planned Behavior is one of the important theories that explains the main process of adopting health behaviors.The present study investigated the effect of sex education, based on Theory of Planned Behavior, on the sexual function of married women referring to Mashhad healthcare centers (H.C.C).
Materials And MethodsIn this Semi experimental study, 80 of women visiting 5 H.C.C of Mashhad were selected and assessed through semi-experimental method. The validity and reliability of the questionnaire used were determined through face and content validity and through Cronbach’s alpha and test-retest; respectively. The obtained data was analyzed by SPSS software (V: 11.5) using statistical tests Spearman's correlation coefficient, and regression analysis.
ResultsAfter educational intervention, the average rates of knowledge, attitude, perceived behavioral control and intention of sexual functioning in the sex education group significantly increased (P<0.05); the mentioned changes were not significant in the control group. Besides, a significant statistical difference was not observed in abstract norms between the two groups after intervention.
ConclusionRegarding the effect of education in promoting women's sexual function, it is suggested that sexual function promotion workshops for couples should be held in health centers with the aim of preventing sexual problems
Keywords: Sex Education, Theory of Planned Behavior, Sexual Functionمقدمهاولین تجربه جنسی نقش بارزی در سلامت جنسی و افزایش رضایت از زندگی زناشویی و سلامت روانی دارد. لذا مطالعه حاضر با هدف درک اولین تجربه جنسی زنان شهر سبزوار انجام شد.روش کاراین مطالعه پدیدارشناسی توصیفی با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، در سال 1389 بر روی 30 زن در شهر سبزوار که کمتر از 1 سال از ازدواج اول آن ها می گذشت، انجام شد. پژوهشگر با مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته به شرکت کنندگان کمک کرد تا اولین تجربه جنسی خود را تبیین نمایند. داده ها پس از ضبط و پیاده سازی، با روش تجزیه و تحلیل محتوایی کلایزی (تجزیه و تحلیل اطلاعات در 7 مرحله) انجام شد.یافته هابار روحی و روانی (ترس، آمادگی روحی همسر و حس آرامش بعد از رابطه جنسی)، تغییر در دیدگاه نسبت به مشاوره (احساس نیاز به مشاوره درست، کسب آگاهی از طریق وسایل نوین ارتباط جمعی، کسب آگاهی از طریق افراد با تجربه خوب و اخلاق خوب همسر)، تفاوت های جنسیتی (درد، برافروختگی بدن، پارگی پرده بکارت، عدم اوج لذت جنسی، نحوه آمادگی، شروع کننده رابطه، ظاهر شریک جنسی و عدم استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری) و نشانه هایی از تغییرات فرهنگی در اولین رابطه جنسی (نشان ندادن دستمال خونی بعد از پارگی پرده بکارت، رابطه جنسی دوران عقد)، درون مایه های استخراج شده در این پژوهش هستند.نتیجه گیریآموزش زوجین و اصلاح باورها و نگرش، می تواند در افزایش سلامت جنسی و بهبود این تجربه موثر باشد. شناخت این تجربه می تواند به سیاست گذاران کمک کند که دوره های آموزشی قبل از ازدواج را ارتقاء بخشند.
کلید واژگان: اولین رابطه جنسی, پدیدار شناسی, زنان, سلامت جنسیIntroductionFirst sexual experience plays significant role in sexual health and increases marital satisfaction and mental health. This study aims to understand women's first sexual experience in the city of Sabzevar.MethodsThe descriptive phenomenological study with purposive sampling method was performed in 2010 on 30 women in the Sabzevar with less than 1 year after their first marriage. Researcher with a deep, semi-structured interview helped the participants to explain their first sexual experience. Data recording and implementation was performed with Colaizzi method of content analysis (data analysis in 7 steps).ResultsPsychological changes (fear, spouse mental fitness and a sense of relaxation after sex), change in approach to consulting (need of right consulting, knowledge gained through modern means of mass communication, gain knowledge from people with good experience and partner with good morals), gender differences (pain, flushed body, ruptured hymen, lack of orgasm, how to prepare in a relationship and not using contraception) and signs of cultural change at first sex (not shown blood tissue after rupture of the hymen, sex before marriage ceremony), are extracted in this study.ConclusionBeliefs and attitudes of couples, and educational reform can be effective in improving sexual health and can improve the experience. Understanding this experience can help policymakers promote educational courses before marriage.Keywords: First sexual relationship, Sexual health, Phenomenology, Womenزمینه و هدفاختلالات خوردن و نگرش غیر طبیعی به خوردن در نوجوانان، بویژه دختران یکی از مشکلات اساسی جوامع می باشد. برای داشتن مداخله مفید و موثر در زمینه کشف زودرس اختلالات تغذیه ای و تغییر نگرش، داشتن یک مدل آموزشی مناسب و توانا از اولویت خاصی برخوردار است. لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مدل آموزشی فریر در تغییر نگرش و اختلالات خوردن در دانش آموزان انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه به صورت نیمه تجربی بر روی 60 نفر از دانش آموزان سال اول مقطع متوسطه دارای اضافه وزن شهر مشهد در سال 1389 انجام شد. دانش آموزان از دو دبیرستان دخترانه منطقه 6 به صورت غیرتصادفی انتخاب و در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد نگرش تغذیه و اختلالات خوردن تحت عنوان EAT-26 بود که توسط نمونه های پژوهش قبل و یک ماه پس از اجرای برنامه آموزشی تکمیل شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های مرکزی و پراکندگی، آزمون تی مستقل و آزمون تی زوجی با استفاده از نرم افزار SPSS 11.5 استفاده شد.
یافته هاپس از اجرای مداخله، میانگین نمره نگرش غیرطبیعی گروه آزمون از 53/8 قبل از آموزش به 16/4 بعد از آموزش کاهش یافت (001/0<P). در گروه کنترل، تغییری در نگرش غیر طبیعی آن ها صورت نگرفته بود (613/0=P). همچنین میانگین نمره توده بدنی گروه آزمون از 49/27 قبل از آموزش به 09/26 بعد از آموزش کاهش نشان داد (001/0<P). اختلالات خوردن از 4/6 درصد در گروه آزمون قبل از آموزش به 2/3 درصد بعد از آموزش کاهش نشان داد (001/0<P). در حالی که تفاوت آماری معنی داری در اختلالات خوردن گروه کنترل بعداز مداخله بوجود نیامد(810/0=P).
نتیجه گیریمداخله آموزشی در چارچوب مدل آموزشی فریر در مدرسه، تغییرات مطلوبی را در نگرش و اختلالات خوردن دانش آموزان ایجاد کرده است.
Background and
PurposeEating disorders and abnormal attitudes towards eating in adolescents, especially girls, are among fundamental problems of societies. In order to make useful interventions for detecting eating disorders and attitude change at early stages, an appropriate and capable model is required. Therefore, the present study was conducted to determine the effect of Freire’s educational model on attitude change and eating disorders in students. Methods and Materials: This quasi-experimental study was conducted on 60 female first-grade overweight high school students in 2010. They were non-randomly sampled from two high school in Mashad, Iran and were assigned into experimental and control groups. A standard questionnaire (EAT-26) was used for collecting data on eating disorders and nutritional attitude; the participants completed the questionnaire before and one month after the educational intervention. For data analysis, central tendency and dispersion indexes and independent t-test and paired t-test were used in SPSS 11.5.
ResultsThe mean abnormal attitude score of the experimental group reduced from 8.53 before intervention to 4.16 after intervention (p<0.001). There was no change in the abnormal attitude of the control group (P=0.613). Also, the experimental group BMI reduced from 27.49 before instruction to 26.09 after intervention (p<0.001). Also, the eating disorder reduced from 6.4% before intervention to 3.2% after intervention (p<0.001). However, There was no significant differences between groups after the intervention as for their eating disorders (P=0.810).
ConclusionThe educational intervention by Freire’s educational model in school settings made favorable changes in student's attitudes and eating disorders.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.