به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب سامان فلاحی

  • سامان فلاحی *، تیمور رحمانی

    شناسایی نقش شوک های مختلف در وقوع ادوار تجاری یکی از زمینه های جذاب کارهای تجربی در حوزه اقتصاد کلان محسوب می گردد. بعد از بحران مالی اخیر (2008-2007) توجه به بخش مالی در توضیح نوسانات اقتصاد کلان بیشتر شده است. در این مطالعه، به دنبال شناسایی نقش شو ک های بخش مالی (شوک عرضه اعتبارات، شوک قیمت مسکن و شوک بازار سهام) به همراه شوک های بخش حقیقی و پولی (شوک های عرضه کل، تقاضای کل، سیاست پولی و سرمایه گذاری) در ادوار تجاری اقتصاد ایران هستیم. به منظور شناسایی ساختاری شوک های مختلف از مدل خودرگرسیون برداری با محدودیت علامتی استفاده شده است. دو مدل اصلی با استفاده از روش بیزین و داده های فصلی برای دوره زمانی 1395:4- 1370:1 برآورد شده اند. یافته های این مطالعه حاکی از آن است که شو ک های مالی به ویژه شوک عرضه اعتبارات از اهمیت قابل ملاحظه ای در توضیح نوسانات متغیرهای بخش حقیقی اقتصاد برخوردار است. همچنین، شواهد دلالت دارد که شوک های مالی در توضیح دوره رکودی اخیر اقتصاد ایران نقش پررنگ تری داشته اند.

    کلید واژگان: مدل خودرگرسیون برداری با محدودیت علامتی, تخمین بیزین, شوک های مالی, ادوار تجاری, داده های فصلی}
    Saman Fallahi *, Teymour Rahmani

    One of the most attractive fields of research in applied macroeconomics is identifying the role of different shocks in business cycles. After the recent financial crisis (2007-2008), more attention has been drawn to the financial sector to explain economic fluctuations. In this study, we examine the role of financial shocks (loan supply shock, housing price shock, and stock market shock) alongside the real and monetary shocks (aggregate supply, aggregate demand, monetary policy, and investment shocks) in Iran’s business cycles. We use the sign restrictions VAR model in order to identify different shocks structurally. Two models have been estimated using the Bayesian method and seasonal data over the time period 1370:1- 1395:4 (1991:2-2017:1). The findings indicate that the financial shocks, especially the loan supply shock, are of great importance in explaining the fluctuations of the real economy. In addition, our results show that the role of financial shock is more significant in explaining the recent recession of Iran’s economy.

    Keywords: Sign Restrictions VAR, Bayesian Estimation, Financial Shocks, Business Cycle}
  • تیمور رحمانی، سامان فلاحی
    در اقتصاد ایران همواره از مشکل محدودیت نقدینگی بنگاه ها به عنوان یکی از عوامل بازدارنده رشد و توسعه اقتصادی کشور یاد شده است، به نحوی که در بیشتر پایش های محیط کسب وکار کشور، عدم دسترسی به تامین مالی بیرونی و نرخ بالای منابع استقراضی در صدر مشکلات بنگاه ها قرار دارد. از یک سو، بنگاه ها تقاضای تسهیل در دسترسی به تسهیلات بانکی و کاهش هزینه مالی این تسهیلات را دارند. از سوی دیگر، شواهد چند دهه گذشته بیانگر آن است که این سیاست یک مسکن کوتاه مدت بوده و قادر به حل ریشه ای مشکل محدودیت نقدینگی بنگاه ها نخواهد بود. این موضوع به یکی از مهم ترین چالش های حوزه سیاست گذاری اقتصادی در کشور تبدیل شده است. این تحقیق به دنبال شناسایی عوامل اصلی بروز تنگنای مالی در اقتصاد ایران است. مهم ترین عوامل اصلی بروز تنگنای مالی از جانب عرضه اعتبارات عبارتند از پایین بودن سهم مانده بدهی بخش غیردولتی از کل دارایی های سیستم بانکی، بالا بودن حجم مطالبات غیرجاری و توزیع متمرکز و نامتناسب منابع مالی. همچنین، از دلایل اصلی بروز تنگنای مالی از جانب تقاضای اعتبارات می توان به ساختار سرمایه متکی بر منابع خارج از بنگاه و حجم بالای سرمایه در گردش موردنیاز بنگاه ها اشاره نمود.
    کلید واژگان: نظام مالی, نقدینگی, بانکداری}
    Always, the problem of liquidity shortage recognized as an impeding factor for economic development in Iran’s economy. In most of the monitoring reports of business environment, the lack of access to the finance and high rate of borrowed resources is the top problem for firms. On the one hand, the firms demand to facilitate access to bank loan finance and lower interest cost. On the other hand, the evidence of past decades implies that this policy is a temporary remedy and can’t settle the problem of liquidity shortage for firms. This subject has been one of the most important challenges in Iran’s economic policy-making area. This research seeks to recognize the main causes of the tough financial situation in Iran’ economy. The most important causes of the tough financial situation from supply side of the credit market include the low share of non-government sector debt in the total asset of the banking system, the high non-performing loan ratio, the concentrated and disproportionate allocation of loans. In addition, the crucial causes of the tough financial situation from the demand side of the credit market are the dependence of capital structure on external funds and the firm’s high need for the working capital loan.
    Keywords: Financial sector, liquidity, banking}
  • سامان فلاحی*، اکبر کمیجانی
    بخش بانکی در اقتصاد ایران را می توان مهمترین پل ارتباطی میان عرضه و تقاضای منابع پولی دانست، به طوری که هر گونه نقصان در ساختار این بخش و ناکارآمدی عملکرد آن زمینه های بروز اختلال در سایر بخش ها را نیز فراهم می کند. از طرفی، فعالیت بانکداری همراه با ریسک های مختلفی است که می توان به ریسک اعتباری به عنوان مهم ترین آنها اشاره نمود. هدف اصلی این مطالعه شناسایی و تبیین عوامل درونی تاثیرگذار بر ریسک اعتباری بانک ها است. در مطالعه حاضر از نسبت مطالبات غیرجاری بانک ها به کل تسهیلات اعطایی به عنوان شاخص ریسک اعتباری بانک ها استفاده شده است. شواهد تجربی این مطالعه در قالب مدل اقتصادسنجی داده های تابلویی برای نمونه ای شامل 17 بانک داخلی در دوره زمانی 1393- 1385 بدست آمده است. یافته های تجربی حاکی از آن است متغیرهای درونی که نشان دهنده نحوه مدیریت و عملکرد بانک ها بوده، نقش قابل ملاحظه ای در توضیح مطالبات غیرجاری بانک ها دارند.
    کلید واژگان: داده های پانل, مطالبات غیرجاری, درونی, ریسک اعتباری, بانکداری}
    Saman Fallahi *, Akbar Komijani
    The banking sector has vital role in flow of funds in the Iran’s economy and any defect and inefficiency in this sector can lead to serious distortion in other sectors. On the other hand, banking activities face intrinsically different kinds of risk, and the credit risk is recognized as the most important one. The main goal of this study is to identify and explain the internal factors influencing the bank’s credit risk. Non-performing loans to total loans ratio is used as indicator of credit risk. The empirical evidences have been generated based on a panel data analysis in a sample of 17 Iranian banks during 1385 to 1393 period. The findings imply that the internal factors have a significant role in explaining the non-performing loans of banks.
    Keywords: panel, non, performing loans, banking sector, internal factors, credit risk}
  • عزت الله عباسیان *، سامان فلاحی، عبدالصمد رحمانی
    مدیریت پرتفوی و اتخاذ ترکیب بهینه پرتفوی تسهیلات توسط بانک ها به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عوامل بر ریسک اعتباری بانک ها شناخته شده است. دو راهبرد عمده در این زمینه عبارت اند از: تنوع بخشی در مقابل تمرکزگرایی. در این مطالعه، ابتدا روند تنوع بخشی در پرتفوی تسهیلات نظام بانکی کشور بررسی شده، سپس رابطه بین تنوع بخشی در پرتفوی تسهیلات و ریسک اعتباری بانک ها آزمون شده است. شایان ذکر است به منظور اندازه گیری تنوع بخشی در پرتفوی تسهیلات بانک ها از دو دسته شاخص های ساده و شاخص های معیار (فاصله) بهره گرفته شد. شواهد تجربی این مطالعه در قالب مدل اقتصادسنجی داده های تلفیقی برای نمونه ای شامل شانزده بانک داخلی در دوره زمانی 1385- 1390 به دست آمده است. یافته های مطالعه حاضر بیان می کند افزایش تنوع بخشی در پرتفوی تسهیلات به افزایش ریسک اعتباری بانک ها منجر می شود و این رابطه مستقل از نوع مالکیت بانک (دولتی، غیردولتی) است.
    کلید واژگان: تنوع بخشی, داده های پانل, ریسک اعتباری, مطالبات غیرجاری}
    Ezatollah Abbasian *, Saman Fallahi, Samad Rahmani
    The credit portfolio management and the optimal credit portfolio selection are identified as one of the most effective factors in banks’ credit risk. Two main strategies in this regard include diversification versus concentration. In this study, at first, the status of diversification of Iran’s banking sector is analyzed, then the relationship between diversification of the credit portfolio and credit risk is considered. It should be noted that in order to measure credit portfolio diversification two set of naive indexes and benchmark (distance) indexes is used. The empirical evidences have obtained through a panel data analysis in a sample of 16 Iranian banks during 2006 to 2011 time period. The findings indicate that increase in credit portfolio diversification lead to increment in bank’s credit risk and this relationship is independent of the type of bank ownership.
    Keywords: credit risk, non, performing loan, diversification, Panel Data}
  • بیژن حیدری، سامان فلاحی، فرناز فیروز، جواد فردمال، سحر موسوی، میثم خالصی، حافظ آریامنش
    مقدمه و هدف
    بررسی کیفیت استخوان قبل از درمان کاری است حیاتی لذا هدف از این مطالعه ارزیابی کیفیت استخوان با میزان دانسیته حاصل از توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی (Cone-beam computed tomography; CBCT) و تعیین رابطه بین دانسیته استخوان و ثبات اولیه ایمپلنت های دندانی می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی 32 ایمپلنت در استخوان تازه گوسفند قرار داده شد. دانسیته استخوانی محل های دریافت کننده ایمپلنت توسط CBCT تعیین گردید.میزان تورک ورود حداکثر هر ایمپلنت ثبت گردید و ثبات توسط Osstell اندازه گیری شد. از ضریب هم بستگی اسپیرمن برای بررسی هم بستگی بین متغیر ها استفاده شد.
    نتایج
    میانگین دانسیته استخوان، تورک ورود و مقادیر Osstell به ترتیب 614/166 ± 78/1481، 330/16 ±69/74 و 025/4 ± 78/73 نیوتن بر سانتیمتر مربع بود. از لحاظ آماری رابطه معنی داری بین متغیر ها یافت نشد.
    نتیجه نهایی: کیفیت استخوانی ارزیابی شده توسطCBCT رابطه معنی داری با ثبات اولیه ایمپلنت ها نشان نداد.
    کلید واژگان: ایمپلنت دندانی, توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی, ثبات اولیه, دانسیته}
    B. Heidari, S. Fallahi, F. Firouz, J. Faradmal, S. Mosavi, M. Khalesi, H. Ariyamanesh
    Introduction &
    Objective
    Study of bone quality before treatment is very important. The aims of this study were to assess bone quality with density values obtained by cone-beam computed tomography (CBCT) and to determine the correlations between bone density and primary stability of dental implants.
    Materials and Methods
    In this experimental in vitro study 32 implants were inserted into fresh sheep bone. The bone densities of implant recipient sites were determined by CBCT. The maximum insertion torque value of each implant was recorded and stability was measured by Osstell. Spearman’s correlation coefficient was used to evaluate the correlations among the variables.
    Results
    The mean density value، insertion torque، and Osstell value were 1481. 78? 166. 614، 74. 69? 16. 33 and 73. 78? 4. 025 N/cm2 respectively. Statistically no significant correlations were found among the variables.
    Conclusion
    The bone quality evaluated by CBCT showed no correlation with the primary stability of the implants.
    Keywords: Bone Density, Cone Beam Computed Tomography, Dental Implant, Primary Stability}
  • بهزاد کرمی متین، مسلم صوفی، سامان فلاحی، علی کاظمی کریانی، ستار رضایی *
    زمینه

    یکی از راه های بهبود عملکرد و استفاده کارا از منابع بیمارستان، توجه به روش های تجزیه و تحلیل اقتصادی از جمله تابع تولید می باشد. هدف این مطالعه تخمین تابع تولید بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه طی دوره زمانی 90-1380 با استفاده از تابع تولید کاب داگلاس بود.

    روش ها

    داده های مربوط به متغیر وابسته (تعداد بستری شدگان) و متغیرهای توضیحی (کادر پرستاری، تخت فعال، سایر کارکنان و پزشک) برای 6 بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه طی دوره زمانی90-1380 با استفاده از چک لیست تولید جمع آوری شد. همچنین جهت تخمین تابع تولید از نرم افزارEviews 6 استفاده شد.

    یافته ها

    مقدار کشش و تولید نهایی برای همه نهاده ها مثبت بود. تولید نهایی تخت فعال، پزشک، پرستار و سایر کارکنان به ترتیب برابر با 7/76، 7/73، 3/19 و 7/6 به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد بازدهی نسبت به مقیاس صعودی و مجموع کشش عوامل تولید برابر با 45/1 می باشد.

    نتیجه گیری

    بیشترین میزان کشش و تولید نهایی مربوط به تخت فعال بود و بیان گر این موضوع است که مدیران بیمارستان ها می توانند در پاسخ گویی به تغییرات تقاضا از عامل تولید تخت، بیشتر از سایر عوامل تولید استفاده کنند. همچنین تولید نهایی سایر کارکنان در مقایسه با سایر مطالعات کم تر است که ضرورت توجه به سیاست های انگیزشی و سالم در راستای افزایش کارایی سایر کارکنان و استفاده موثرتر از منابع بیمارستان را توجیه می کند.

    کلید واژگان: بیمارستان, تولید, کشش}
    Behzad Karami Matin, Moslem Soofi, Saman Falahi, Ali Kazemi Karyani, Satar Rezaei
    Background

    One method to increase the performance and efficient use of hospital resources is using tools of economic analysis such as production function. The aim of this study was the estimation of production function among public hospitals of Kermanshah University of Medical Sciences during 2001- 11 using Cub Douglas production function.

    Methods

    The data about the dependent variable (number of hospitalized patients) and explanatory variables (numbers of active beds، nurses، doctors and other staffs) for six public hospitals during 2001- 11 were collected using information form. The Data was analyzed employing Eviews software version 6.

    Results

    The production elasticity and the marginal production for all inputs were positive. The marginal production of active beds، doctors، nurses and other staffs were 76. 7، 73. 7، 19. 3 and 6. 7 respectively. The results also showed that the return to scale was increasing and the total input coefficient was equal to 1. 45.

    Conclusion

    The maximum of elasticity and marginal production belonged to the active beds. This implies that the hospitals administrators in response to change demands can use active beds more than others inputs. Besides، the marginal production of other staffs was less than other studies، so incentive policies for effective and efficient use in hospital resources will be essential.

    Keywords: hospitals, elasticity, production}
  • محمدرضا عبدی، تیمور رحمانی، سامان فلاحی
    تجربه کسری بودجه های زیاد و مداوم در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در طی دهه های گذشته منجر به این شده است که بررسی مفهوم پدیده ثبات، پایداری و تداوم پذیری مالی در ادبیات اقتصادی به تدریج اهمیت یابد. وجود پایداری مالی سبب امکان-پذیری تداوم مخارج مرتبط با کالاهای عمومی مورد نیاز برای بسترسازی فعالیت های اقتصادی می شود که رشد بلندمدت اقتصادی را تامین می نماید. در عوض، وجود ناپایداری و بی ثباتی مالی دولت سبب بی ثباتی در مخارج ضروری بخش عمومی می شود که رشد بلندمدت را تضعیف می نماید. در آن صورت توجه به عوامل موثر بر ثبات و پایداری مالی دولت ضروری است. با توجه به اینکه از مهم ترین تحولات بخش مالیاتی در جهان طی دهه های اخیر روی آوردن به مالیات بر ارزش افزوده بوده است، این مطالعه به بررسی اثر سهم مالیات بر ارزش افزوده از کل درآمدهای دولت، بر روی ثبات مالی دولت می پردازد. نوسانات متغیر کسری بودجه به عنوان معیاری از عدم ثبات مالی دولت استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در این مطالعه شامل 108 کشور برای دوره زمانی 1990 تا 2010 می باشد. یافته های تجربی این مطالعه با به کارگیری روش داده های پانل ایستا و پویا حاکی از این است که افزایش سهم مالیات بر ارزش افزوده از کل درآمدهای دولت موجب کاهش نوسانات کسری بودجه می گردد.
    کلید واژگان: ثبات مالی, کسری بودجه, داده های پانل ایستا, ارزش افزوده}
    Mohammadreza Abdi, Teymur Rahmani, Saman Fallahi
    The experience of large budget deficit in either developed or developing countries during the past decades have gradually led to the importance of assessing the fiscal stability and sustainability in economic literature. The fiscal stability lead to the feasibility of expenditure on public goods needed for economic infrastructures that provide long-run economic growth. In contrast, the fiscal instability of government results in variability in the necessary public expenditure that weakens long-run growth. In that case, notice to effective factors in government’s fiscal stability is necessary. Since the adaptation of VAT is one of the most remarkable events in the evolution of tax system in the past decade, in this study the effect of VAT share in total government revenue on fiscal stability will be examined. The volatility of budget deficit is used as an indicator for fiscal instability of government. The sample in this study includes 108 countries during the period 1990 to 2010. The empirical evidences obtained through a static and dynamic panel data analysis imply that the increase in share of VAT in total government revenue cause reduction in the volatility of budget deficit.
    Keywords: Value Added Tax, Fiscal Stability, Budget Deficit, Panel data}
  • تیمور رحمانی، اکبر کمیجانی، سامان فلاحی
    پدیده فساد می تواند از راه های مختلفی بر تامین مالی دولت و همچنین بر میزان مالیات تورمی تاثیر داشته باشد. طبق تئوری تامین مالی بهینه دولت که توسط فلپس (1973) و هلپ من و سادکا (1979) ارائه شده است، فرض می شود که دولت به عنوان یک عامل عقلایی از منابع درآمدی مختلف (مالیات در مقابل چاپ پول) به اندازه ای استفاده می کند که اثر کل اختلالی تامین مالی آن به حداقل برسد. انتظار می رود که برای یک اقتصاد با سطح بالای فساد و ثابت بودن سایر شرایط، هزینه نهایی اخذ مالیات های مستقیم و غیر مستقیم و کسب درآمد از این طریق به نسبت هزینه نهایی مالیات تورمی بالا باشد و دولت در تامین مالی خود بیشتر به اخذ مالیات تورمی وابسته باشد. برای استخراج نتایج تجربی و بررسی فرضیه های این مطالعه از نمونه ای شامل 110 کشور استفاده شده است. نتایج اصلی با بکارگیری شاخص کنترل فساد و شاخص درک فساد دلالت بر تایید (یا عدم رد) فرضیه اصلی این مطالعه دارند، به این معنی که سطح فساد بیشتر با ثابت بودن سایر شرایط منجر به افزایش نسبت مالیات تورمی می شود. همچنین، شواهد تجربی نشان می دهند که اثر فساد بر روی مالیات تورمی در کشورهای در حال توسعه بیشتر است.
    کلید واژگان: فساد, مالیات تورمی, شاخص کنترل فساد, شاخص درک فساد}
    Teimour Rahmani, Akbar Komijani, Saman Fallahi
    Corruption affects government finance and inflation tax level in different ways. According to the Optimal Government Finance Theory (Phelps, 1973; Helpman and Sadka, 1979), government as a rational agent uses different revenue sources to the extent that the total distortion effect of its financing is minimized. To achieve this, the marginal cost of inflation tax should be equal to the marginal cost of direct and indirect taxes. We expect that for an economy with high levels of corruption, ceteris paribus, the marginal cost of direct and indirect taxes is relatively high compared to the marginal cost of the inflation tax. A sample of 110 countries has been used to extract the empirical results. The main results have been obtained through using the Control of Corruption Index (CCI) for the period 1996- 2009. The empirical findings support our hypothesis. A higher level of corruption results in higher inflation tax. In order to check the robustness of our results, the main hypothesis has been examined by using Corruption Perception Index (CPI) for the period 2001- 2009. The results are the same. Moreover, the findings show that the effect of corruption on inflation tax is greater in developing countries.
    Keywords: Inflation tax, Optimal Government Finance Theory}
  • تیمور رحمانی، سامان فلاحی، محمدقاسم رضایی، محبوبه سبزرو
    در تحلیل متعارف اقتصاد بخش عمومی، به دلیل وجود انواعی از شکست بازار، دولت ناچار به دخالت در اقتصاد است و دخالت دولت در اقتصاد هزینه هایی را برای آن به همراه دارد. برای انجام این هزینه ها توسط دولت، نیاز به اخذ مالیات وجود دارد. در تحلیل حاضر، عمدتا براساس وظیفه تدارک کالاهای عمومی توسط دولت و از منظر اقتصاد سیاسی به پذیرش عمومی مالیات توجه شده است. فرض بر آن است که عاملان اقتصادی از فراهم سازی کالاهای عمومی توسط دولت منتفع می شوند و بر این اساس لازم است به شکل پرداخت مالیات در تامین هزینه آن مشارکت نمایند. در عین حال فرض شده است که منافع حاصل از کالاهای عمومی به طور آشکار توسط عاملان اقتصادی قابل رویت نیست و عاملان اقتصادی از طریق علائمی از میزان مهیا شدن کالاهای عمومی مطلع می شوند که این علائم شامل فساد و دموکراسی است. تحلیل نظری مقاله این فرضیه را مطرح می کند که فساد نسبت به دموکراسی علامت مهمتری بوده و تاثیر بیشتری در پذیرش یا عدم پذیرش عمومی مالیات دارد. شواهد تجربی براساس داده های پانل بین کشوری برای دوره زمانی 2010- 1996 از فرضیه این مطالعه حمایت می کند.
    کلید واژگان: پذیرش عمومی مالیات, فساد, دموکراسی, پانل بین کشوری}
    Teimour Rahmani, Saman Fallahi, Mohammadghasem Rezaee, Mahboubeh Sabzrou
    In public sector economics, government intervention in the economy is generally justified on the existence of market failure. Government intervention means providing public goods. Financing public goods means taxation. Based on the theory of public choice in which citizens take part in elections to vote on the amount of public goods and taxes, we develop a model that analyzes the effect of democracy and corruption on the desire of taxpayers to pay taxes via the information that they convey about the quantity and quality of public goods in the utility function. Our theoretical analysis contends that desire to pay taxes is lower when corruption is higher or democracy is lower. Furthermore, it contends that the effect of corruption is stronger. Our empirical findings, based on a panel data analysis for 117 countries on the time period 1996-2010, support our theoretical analysis. Especially, we find that corruption is more important in the public desire to pay taxes.
    Keywords: Public Goods, Democracy, Corruption, panel data}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال