به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سمیه ارازی

  • سمیه ارازی، فاطمه علایی کرهرودی، کاملیا روحانی، اسماء پورحسین قلی، پروانه وصلی
    مقدمه

    امروزه بهبود سبک زندگی و ارتقای سلامت یک نیاز اساسی برای جامعه بشری است. پژوهش حاضر باهدف تعیین تاثیر برنامه آموزش ارتقای سلامت بر سبک زندگی نوجوانان مبتلا به تالاسمی ماژور انجام شد.

    روش کار

    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی تک گروهی از نوع قبل و بعد می باشد که بر روی 34 نفر از نوجوانان مبتلا به تالاسمی تحت درمان در بیمارستان طالقانی گنبدکاووس انجام شد. مداخله آموزشی در قالب یک برنامه ارتقای سلامت در ابعاد تغذیه، فعالیت فیزیکی و مدیریت استرس در پنج مرحله طراحی و در شش جلسه آموزشی 60 دقیقه ای، در طی 3 هفته در دو گروه آموزشی 17 نفری با هدف ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی نوجوانان اجرا شد. سبک زندگی نوجوانان در ابعاد تغذیه، فعالیت فیزیکی و مدیریت استرس در سه مرحله ی قبل از آموزش، بلافاصله و یک ماه پس از مداخله آموزشی با استفاده از پرسشنامه استاندارد رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (HPLP II) مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمون اندازه گیری های مکرر انجام شد.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار نمرات حاصل از بررسی سبک زندگی نوجوانان مبتلا به تالاسمی ماژور در سه زمان قبل از آموزش، بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله آموزشی به ترتیب 89/2 ± 17/34، 4/3 ± 79/38 و 5/3 ±7/77 بود. آزمون اندازه گیری های مکرر اختلاف معنی دار را نشان داد (01/0p<). بدین ترتیب فرضیه پژوهش تحت عنوان «برنامه آموزش ارتقای سلامت در ابعاد تغذیه، فعالیت فیزیکی و مدیریت استرس بر سبک زندگی نوجوانان مبتلا به تالاسمی ماژور تاثیرگذار است» تایید شد.

    نتیجه گیری

    تدوین و اجرای برنامه های آموزش ارتقای سلامت برای نوجوانان مبتلا به تالاسمی ماژور می تواند موجب بهبود رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت و درنتیجه سبک زندگی آنان در ابعاد گوناگون گردد. بنابراین توصیه می شود برنامه آموزش ارتقای سلامت به عنوان یک بخش مهم از برنامه های مراقبتی این بیماران در نظر گرفته شود تا بیماران فعالانه در امر مراقبت از خویش شرکت کرده و در زندگی روزانه به خودکارآمدی دست یابند.

    کلید واژگان: آموزش, سبک زندگی, تالاسمی ماژور, ارتقای سلامت
    Somayeh Arazi, Fatemeh Alaee Karheroody, Camelia Rohani, Student Asma Purhoseingholi, Parvaneh Vasli
    Introduction

    Today, healthy lifestyle and health promotion is a fundamental need for population in the world. This study was designed to evaluate the effect of the health promoting education plan on adolescents’ lifestyle with Thalassemia major.

    Methods

    This quasi-experimental study was conducted by one group of 34 adolescents with thalassemia major who were being treated in Taleghani Hospital at Gonbad-Kavoos. Educational interventions (educational plan with five A) were carried out in 6 sessions -60 minutes each session- for 3 weeks in two groups of 17 participants. The data collection was done by two questionnaires, demographic-clinical information sheet and Health Promoting Lifestyle Profile II” (HPLP II) in dimensions of nutrition, physical activity and stress management before education, immediately and one month after an educational intervention. SPSS v.17 software and repeated measures statistics were used for data analysis.

    Results

    The mean score for overall Lifestyle profile in educating dimensions, before, immediately and one month after the intervention were 34.7±2.89, 38.79±3.4 and 77.7±3.5, respectively and showed a significant difference (p

    Conclusion

    Pediatric nurses should prepare and apply educational interventions for adolescents with thalassemia major. These plans can improve their health promoting behaviors in adolescents’ lifestyle in different dimensions. Therefore, in adolescents with thalassemia major, health promoting plan should be considered as an important part of care –treatment plan. So that the patients will actively participate in their health care program and access to self-efficacy in everyday living.

    Keywords: Education, lifestyle, Thalassemia major, health promotion
  • حمید حژجتی*، سمیه ارازی، ناهید مظفری، زهرا قزلسفلی، گلبهار آخوندزاده، نفیسه حکمتی پور، جمیله میرزاعلی
    مقدمه
    نگرش منطقی پرستاران نسبت به مرگ می تواند در مراقبت از بیماران رو به مرگ و خانواده انان موثر باشد . لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی نگرش پرستاران بیمارستانهای تامین اجتماعی استان گلستان نسبت به مراقبت از بیماران در حال مرگ در سال 1393انجام گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی 106 پرستار شاغل در بیمارستان های تامین اجتماعی استان گلستان به روش سرشماری، از بین افراد واجد شرایط مطالعه انجام گرفت. اطلاعات توسط پرسشنامه استاندارد نگرش به مرگ (FATCOD) جمع آوری و توسط نرم افزار آماری 16spss به کمک آمار توصیفی (فراوانی ، میانگین ، انحراف معیار) و آمار استنباطی (ANOVA و تی مستقل) تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که میزان نگرش به مرگ در پرستاران با میانگین و انحراف معیار(9 ± 108) بالاتر از میزان میانگین بود (05/0p<). به طوری که نگرش نسبت به مرگ در گروه آموزش دیده بیشتر بود. همچنین بین نگرش پرستاران نسبت به مراقبت های پایان عمر با جنس (18/0p=)، تاهل (45/0p= )، بخش محل کار (17/0p= )، سن (7/0p= ) و سابقه کار (06/0p= ) اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش حاضر بر مناسب بودن نگرش پرستاران نسبت به مراقبت از بیمار محتضر تاکید دارد. استفاده از روش های آموزشی جهت مراقبت از بیمار محتضر شامل: مراقبت های تسکینی و غیر تروماتیک، مراقبت های معنوی از این بیماران و خانواده و نزدیکان آنان مناسب می باشد.
    کلید واژگان: نگرش, پرستاران, مراقبت های پایان عمر
    Hojjati H.*, Arazi S., Mozafari N., Ghezelsefli Z., Akhond Zadeh G., Hekmati Pour, Meirzaali J
    Introduction
    Logical attitudes of nurses toward death could be influential in taking care of dying patients and their families. Hence, the present study was conducted with the aim of evaluating nurses’ attitude toward taking care for dying patients in Social security hospitals of Golestan province in 2014.
    Materials And Methods
    This cross-sectional and descriptive study was conducted on 106 employed nurses in social security hospitals of Golestan Province using Census Method among eligible individuals for the study. Data were collected by the standard attitudes-toward-death questionnaire (FATCOD) and were analyzed by statistical software SPSS 16 using descriptive statistics (frequency, mean, standard deviation) and inferential statistics (ANOVA and independent t).
    Results
    The results showed that the level of attitude towards death in nurses with mean and standard deviation of (108/00 ± 9/00) was higher than average (p
    Conclusions
    The results of the present study put an emphasis on the necessity of nurses’ appropriate attitude towards taking care of a dying patient. Taking advantage of educational methods to take care of the dying patient including palliative and non-traumatic cares, giving spiritual cares to such patients and their families and close friends is suitable.
    Keywords: Attitude, Nurses, End, of, Life Cares
  • حمید حجتی*، گلبهار آخوند زاده، سید حمید شریف نیا، سودابه آلوستانی، سمیه ارازی، اکبر رسول اسلامی
    مقدمه و هدف
    کاتاراکت شایع ترین عامل نابینایی در جهان است و در کشور ایران طبق برآورد انجام شده سالانه حدود صدهزار مورد عمل جراحی کاتاراکت انجام می شود. این مطالعه با هدف تعیین شیوع مورفولوژی کاتاراکت وابسته به سن و برخی عوامل مرتبط با آن در مراجعین به درمانگاه های چشم پزشکی شهرآمل و بابل انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی - مقطعی بر روی 288 بیمار مراجعه کننده به کلنیک های چشم پزشکی شهر آمل و بابل که تشخیص کاتاراکت در آنها داده شد، انجام گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه پرسش نامه محقق ساخته ای بود که روایی و پایایی آن قبلا تایید شده بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار 16spss و با روش های آماری توصیفی، آزمون های آمار استنباطی کای مربع و رگرسیون لجستیک انجام گردید.
    یافته ها
    تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بیشترین نوع کاتاراکت سنی 192 نفر (67%) به صورت هسته ای، 50 نفر (17%) به شکل تحت کپسولار خلفی و 50 نفر(17%) قشری بود و توزیع فراوانی انواع کاتاراکت بر حسب متغیر های زمینه ای نظیر سن، جنس، شغل، سابقه خانوادگی، سطح تحصیلات، ابتلای به دیابت و پر فشاری خون و سابقه مصرف سیگار اختلاف معنی داری را نشان داد (0/01>p)
    نتیجه گیری
    از آن جایی که بیشتر موارد کاتاراکت از نوع وابسته به سن بوده و در بروز این نوع کاتاراکت عوامل خطر مختلف تاثیر گذار می باشد می توان با معاینات پزشکی دوره ای و آموزش به افراد در زمینه سبک زندگی سالم گامی موثر در جهت پیشگیری از ابتلای به کاتاراکت و یا آهسته شدن سیر بیماری برداشت.
    کلید واژگان: مورفولوژی, کاتاراکت, سن, عوامل خطر آفرین
    H. Hojati *, G. Akhondzadeh, S.H. Sharifnia, S. Aloostani, S. Arazia., Rasoeleslami
    Introduction and
    Purpose
    Cataract is the most common cause of blindness in the world and it has been estimated that annually about one hundred thousand cases of cataract surgery is being performed in Iran. This study investigated the prevalence and morphology of age-related cataract and associated factors in patient referred to ophthalmology clinics of Amol and Babol cities.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study conducted among 288 patients referred to ophthalmology clinics of Amol and Babol cities whom were diagnosed with cataract. In this study، data were collected by researcher-made questionnaire in which the validity and reliability of the instrument had been established previously. Data analysis was conducted with SPSS 16 using descriptive statistics and inferential statistics (chi-square test and logistic regression).
    Findings
    The results of this study showed that the most common form of age-related Cataract was nuclear 192 (67%) followed by under capsular 50 (17%) and lastly cortical 50 (17%). There was a significant difference in the morphology of Cataract in terms of background factors such as age، sex، occupation، family history، level of education، diabetes، hypertension and smoking.
    Conclusion
    The most common type of cataract was age dependent and different risk factors affected the incidence of this type of cataract. Therefore، periodic medical examination and lifestyle education can be effective steps toward prevention and slowing progression of the age-related cataract.
    Keywords: Morphology, Cataract, Age, Risk factors
  • نادر آقاخانی، سامره اقتدار، سید حمید شریف نیا، حمید حجتی، سمیه ارازی
    زمینه و هدف
    در دوران تحصیل، کلیه دانشجویان، به ویژه دانشجویان گروه علوم پزشکی، به دلیل رویارویی با عوامل استرس زای بیشتر و لزوم سازگاری مناسب، باید از سلامت روانی و خوداتکایی بیشتری برخوردار باشند تا بتوانند در تحصیل و در نهایت، در حرفه خود موفق عمل کنند. تعیین وضعیت سلامت روانی دانشجویان و مشکلات ناشی از آنها می تواند در تدوین سیاست ها و راهبردهای دانشگاه ها موثر باشد. این پژوهش با هدف تعیین وضعیت سلامت روانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارومیه در بدو ورود به دانشگاه در سال1389 انجام گرفت.
    روش کار
    در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، 321 نفر از دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه علوم پزشکی ارومیه با استفاده از پرسشنامه سلامت روانی SCL90-R مشتمل بر 90 سوال 9 بعدی اضطراب، پرخاشگری، افسردگی، حساسیت در روابط بین فردی، شکایتهای جسمانی، وسواس اجباری، ترس مرضی، روان پریشی و پارانوئید در ترم اول دانشگاه در مدت یک ماه مورد ارزیابی قرار گرفته و ارتباط نمره سلامت روانی با برخی از متغیرهای فردی-اجتماعی دانشجویان بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار آماری 16SPSS انجام گرفت.
    یافته ها
    رشته های پزشکی، بهداشت محیط و پرستاری، بیشترین تعداد دانشجویان مورد بررسی را تشکیل می دادند. 301 نفر (8/93%) از دانشجویان از سلامت روانی طبیعی برخوردار بودند. 295 نفر (9/91%) فاقد اختلال در بعد اضطراب، 308 نفر (1/96%) فاقد اختلال جدی در بعد وسواس، 298 نفر (9/92%) فاقد اختلال در بعد افسردگی و 291 نفر (7/90%) فاقد اختلال در بعد افکار پارانوئیدی بودند. بین میانگین نمره سلامت روانی در دانشجویانی که از آینده شغلی خود نگران بودند با دانشجویانی که نگرانی نداشتند اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که برخی از دانشجویان از اختلالات روانی چون افسردگی، اضطراب، وسواس و افکار پارانوئیدی رنج می برند. شناسایی شدت این اختلالات و انواع آنها می تواند در اتخاذ تدابیری مبنی بر پیشگیری و درمان آنها موثر باشد.
    کلید واژگان: سلامت روانی, دانشجویان, دانشگاه علوم پزشکی ارومیه
    Background and Objective
    All students and especially medical students، due to deal with more stressors and the need to appropriately adaptation must have more mental health and self-reliance، till would be successful in their study and job. Determining psychological status and its problems can be effective in the development of policies and strategies of universities. This study was aimed to determine mental status in the students of Urmia University of Medical Sciences at arrival to University in 2009.
    Methods
    In this descriptive study، 321 students in Urmia University of Medical Sciences were studied using SCL90-R questionnaire. consists of 90 questions، including 9 dimensions (anxiety، aggression، depression، interpersonal sensitivity، somatic complaints، obsessive-compulsive، phobic anxiety، paranoid psychosis) on first University semester for one month، and the relationship between mental health score with some socio-demographic variables of students was examined. The data were analyzed using SPSS v. 16. Descriptive and inferential statistics were used.
    Results
    The majority of students studied medicine، environmental health and nursing. 301 persons (93. 8%) were in normal mental health. 295 persons (91. 9%) of them had no anxiety disorder، 308 persons (96/1%) were without serious disturbance in the obsessive mood، 298 persons (92. 9%) had nodisturbance dumps and 291 persons (90. 7%) were without the paranoid thoughts. There was a significant difference between mean score of the mental health in students with concern about the future of their career، and the ones that had no concern.
    Conclusion
    The results showed that a number of students seriously suffer from mental disorders such as depression، anxiety، obsessive and paranoid thoughts. Identification severity and types of the disruptions can be effective in prevention and treatment of these disorders.
    Keywords: Mental Health, Students, Urmia University of Medical Sciences
  • میترا حکمت افشار، حمید حجتی، سید حمید شریف نیا، هانیه حجتی، الگار سلماسی، سمیه ارازی
    زمینه و هدف
    جراحی سزارین از رایج ترین اعمال جراحی در زنان بوده و در سراسر جهان رو به افزایش است. روش رایج تسکین درد و اضطراب پس از عمل جراحی سزارین استفاده از داروها می باشد. ولی به دلیل عوارض داروهای بیهوشی امروزه تمایل به روش های تسکین درد و اضطراب غیردارویی نظیر موسیقی درمانی بیشتر است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر موسیقی درمانی بر میزان اضطراب و درد مادران بعد از جراحی سزارین انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه نیمه تجربی در سال1390روی 60 نفر از مادران تحت سزارین انتخابی در بیمارستان حکیم جرجانی گرگان انجام شد. نمونه ها به صورت در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه (30 نفر گروه آزمون و30 نفر شاهد) تقسیم شدند. موسیقی آرام به مدت 20–15 دقیقه برای مادران گروه آزمون اجرا گردید. سپس اضطراب و درد مادران در بدو ورود به اتاق جراحی، دقایق 10 و 20 ریکاوری و لحظه خروج از ریکاوری اندازه گیری و مقایسه شد. ابزار گرد آوری داده ها شامل دو بخش گرد آوری اطلاعات دموگرافیک و دو مقیاس سنجش بصری اضطراب و درد بود. داده ها با نرم افزار16SPSS v، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    آزمون آماری بین دو گروه آزمون و شاهد در رابطه با میزان درد و اضطراب مادران تحت سزارین تفاوت معنی داری را نشان داد (01/0
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد موسیقی درمانی قبل از ورود به اتاق عمل در مادران تحت سزارین، میزان اضطراب و درد پس از عمل جراحی را کاهش داده و ریکاوری بیمار را کوتاه تر می کند. لذا لازم است این روش درمانی مورد توجه پزشکان، پرستاران و کادر درمانی قرار گیرد.
    کلید واژگان: موسیقی درمانی, سزارین انتخابی, اضطراب, درد
    Background and Objective
    Cesarean section is one of the most common surgeries in women and it is increasing worldwide. Cesarean section common methods for pain and anxiety relief is the use of medication. But today, due to the side effects of anesthetic drugs, there is more tend to non-pharmacological methods of pain and anxiety relief, such as music therapy. The aim of this study was to determine the effect of music therapy on anxiety and pain in mothers after Caesarean section surgery.
    Methods
    In this quasi experimental study, 60 patients undergoing elective Caesarean section in Hakim Jorjani Hospital in Gorgan 2011, enrolled to study by convenience sampling that randomly allocated into two groups (30 in experimental and 30 in control group). Classical music for 15-20 minutes was implemented for experimental group. The anxiety and pain of patients in arrival to operation room, 10 and 20 minutes of recovery and of left operating room was measured and compared. Data gathered with demographic questionnaire and Visual Analogue Scales of Anxiety and Pain. Validity of two scales was measured by face and content validity. The data were analyzed using SPSS v.16, by analytical and descriptive statistical test.
    Results
    Statistical tests indicated a significant relationship between treatment and control groups (p<0.01). The most differences were between 10 minute and 20 minutes and leaving the operating room. Anxiety and pain in experimental group was less than the control group.
    Conclusion
    Results showed that music therapy in women undergoing cesarean section before entering the operating room could alleviate pain and anxiety of postsurgery, thus can improve patient recovery and early contact of mothers with their children. Therefore, this therapy method should be considered essential by doctors, nurses and other health care staffs.
    Keywords: Music therapy, Caesarean section, Anxiety pain
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال