به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سمیه دهقانی نژاد

  • سمیه دهقانی نژاد، زهرا میرآزادی*، جواد سوسنی، رامین حسین زاده
    مقدمه و هدف

    بررسی الگوی مکانی درختان جنگلی برای بررسی ساختار و پویایی جوامع گیاهی ضروری است، به همین دلیل بوم شناسان در سال های اخیر روش های مختلفی برای بررسی الگوی مکانی در جوامع جنگلی توسعه داده اند. آشفتگی یکی از عوامل اصلی پویایی بوم سازگان های جنگلی است که در عین حال می تواند در تخریب و تغییر وضعیت جنگل ها نیز نقش چشمگیری داشته باشد. در این بین زوال درختان و درختچه ها یکی از مهم ترین آشفتگی هایی است که در سال های اخیر در جنگل های زاگرس رخ داده است. این پدیده چند بعدی و پیچیده تحت تاثیر عوامل زنده و غیر زنده قرار داشته و از خشک شدن بخش کوچکی از تاج درختان تا مرگ کامل آنها را شامل می شود و می تواند باعث تغییراتی در ساختار و ترکیب بوم سازگان های جنگلی شود، این امر بستگی به عامل ایجاد اختلال و شدت آن دارد. درختچه ارژن Amygdalus lycioides Spachs گونه ای، با ارزش های بالای ژنتیکی، بوم شناختی و اقتصادی است که به دلیل سازگاری با شرایط سخت رویشگاهی، گونه مناسبی برای جنگلکاری ها و احیای جنگل های مخروبه در استان لرستان محسوب می شود. با این حال این گونه نیز در سال های اخیر دچار زوال و خشکیدگی شده است و هر روز بر شدت آن افزوده می شود. با توجه به اهمیت عناصر ساختاری جنگل در مدیریت توده های جنگلی و نظر به حساسیت و ارزش گونه ارژن در جنگل های استان لرستان، بررسی ساختار توده های آن با استفاده از شاخص های ساختاری می تواند به احیا رویشگاه های زوال یافته این گونه کمک کند. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی و شناسایی تاثیرات پدیده زوال بر مولفه های ساختاری درختچه ارژن به عنوان یکی از گونه های مهم در سه منطقه از استان لرستان است.

    مواد و روش ها

    پس از بررسی های اولیه میدانی سه منطقه گایکان، دادآباد و ریمله به عنوان رویشگاه های مهم ارژن در استان لرستان انتخاب شدند. برای برداشت داده های میدانی در هر منطقه، پنج قطعه نمونه یک هکتاری مستقر و در هر قطعه نمونه با روش آماربرداری صد در صد مختصات تمامی درختان ثبت شد. همچنین درصد خشکیدگی درختان بر اساس آثار و علائم خشکیدگی در چهار طبقه خشکیدگی یک (کمتر از 5 درصد)، دو (5 تا 33 درصد)، سه (34 تا 66 درصد) و چهار (بیشتر از 66 درصد) برآورد شد. سپس مشخصات مهم ساختاری آنها از جمله قطر برابرسینه، ارتفاع کل درختان، ارتفاع تاج و دو قطر بزرگ و کوچک تاج اندازه گیری شدند. برای تعیین وضعیت ساختاری درختان از شاخص های زاویه یکنواخت، میانگین جهت، آمیختگی، چیرگی ابعاد و تمایز استفاده شد. کمی سازی و محاسبه شاخص های ساختار با استفاده از نرم افزارCrancod ver 1.3  انجام شد.

    یافته ها

    در این پژوهش درصد خشکیدگی درختچه ها در هر قطعه نمونه ثبت و میانگین درصد خشکیدگی هر منطقه محاسبه شد. براساس نتایج بیشترین خشکیدگی (بیش از 66 درصد) و کمترین خشکیدگی (کمتر از پنج درصد) به ترتیب در مناطق گایکان (4/36 درصد) و دادآباد (29/4 درصد) مشاهده شد. نتایج شاخص های میانگین جهت و زاویه یکنواخت نشان داد الگوی پراکنش درختچه های ارژن قبل از وقوع زوال در هر سه منطقه تصادفی بوده است، در حالی که پس از رخ دادن زوال، الگوی پراکنش ارژن میل به کپه ای شدن داشته است. بر اساس نتایج شاخص آمیختگی نیز، گونه ارژن در منطقه گایکان کمترین آمیختگی و در منطقه ریمله آمیختگی متوسطی دارد. از نظر شاخص های چیرگی، نتایج نشان دادند که گونه ارژن قبل و بعد از وقوع زوال نسبت به همسایگانش چیره بوده و شاخص تمایز نیز بیانگر تفاوت زیاد تاج این گونه با سایر گونه ها بود.

    نتیجه گیری کلی:

     بر اساس نتایج، شدت های مختلف زوال در سه منطقه موردبررسی بر تنوع ساختاری توده های ارژن اثر معنی داری داشته و سبب بروز تاثیرات منفی و کاهش پیچیدگی در ساختار توده های ارژن شد. آمیختگی گونه ای تحت تاثیر الگوی مکانی درختان قرار دارد و گونه هایی که دارای الگوی کپه ای هستند دارای آمیختگی کمی با دیگر گونه ها هستند. مهمترین دلایل وجود الگوی کپه ای پایه های ارژن در سه منطقه را می توان ویژگی های گونه، ارتباط بین گونه های همسایه و محیط ناهمگن، شیوه تجدید حیات و تخریب شدید دانست. از نظر شاخص تنوع ابعاد نیز با توجه به حضور گسترده ارژن در سه منطقه موردبررسی ، چیرگی ابعاد تاج این گونه نسبت به سایر گونه ها قابل توجیح است. این نتایج می تواند برای شناخت روابط موجود بین گونه های مختلف بکار رفته و به عنوان  پیش نیازی برای مدیریت بهتر بوم سازگان مورد استفاده قرار گیرد. به منظور مدیریت بهینه این جنگل ها، باید عوامل تشدیدکننده خشکیدگی شناسایی و دخالت های انسانی و تخریب های جنگل کنترل شوند،  همچنین در صورت حفاظت از این رویشگاه ها می توان امیدوار بود که وضعیت آنها به حالت مطلوب سوق داده شود.

    کلید واژگان: الگوی پراکنش مکانی, تنوع گونه ای, تنوع ابعاد, خشکیدگی, زاگرس
    Somayeh Dehghannejad, Zahra Mirazadi *, Javad Soosnai, Ramin Hosseinzadeh

    The decline observed in Zagros forest is one of the main disturbances that may have caused changes in the structure and composition of forest ecosystems over recent years. This study aims to investigate the effects of the decline on structural characteristics of Amygdalus lycioides Spachs as one of the most important species of Zagros. For this purpose, Gaykan, Dadabad and Rimaleh in Lorestan province were selected. In each region, 5 one-hectare plots were set up and the coordinates of all trees were recorded, then structural characteristics such as diameter at breast height, tree height, canopy height, and canopy diameter were measured. The decline percent of trees was also estimated. To study stand structure some indexes including uniform angle index, Mean directional, differentiation index, Mingling index, were used. Based on the results the highest and lowest decline percentage of Amygdalus lycioides were observed in Gaykan and Dadabad regions respectively. The results showed a random positioning for the trees in the studied types before the decline, while after the decline spatial distribution of trees tends toward a cluster pattern, Rimaleh forest has relatively moderate mixing and Amygdalus lycioides being dominant than their neighbors before and after the decline. In general, decline negatively impacts the structural characteristics of Amygdalus lycioides stands, leading to reduced structural complexity. If escalating factors are managed; such findings can be used as a prerequisite for better ecosystem management and conservation activities.

    Keywords: Spatial Distribution Pattern, Species Diversity, Dimensional Diversity, Dieback, Zagros
  • سمیه دهقانی نژاد، سیدجلیل علوی*، سیدمحسن حسینی
    توان تولیدی رویشگاه، معیاری مهم برای مدیران جنگل در خصوص پیش بینی مقدار تولید، بهره برداری مجاز سالانه، رویش و انتخاب مناسب ترین گونه های درختی برای یک رویشگاه است. در مطالعه حاضر قابلیت پیش بینی مدل های آماری با به کارگیری روش های مختلف گزینش متغیر برای ارتفاع غالب گونه راش به عنوان شاخصی از توان تولید رویشگاه نسبت به متغیرهای خاک و فیزیوگرافی بررسی شده است. به این منظور، 127 قطعه نمونه دایره ای به مساحت 1000 متر مربع در جنگل دانشگاه تربیت مدرس پیاده و در هر یک از آنها ارتفاع غالب گونه راش اندازه گیری شد. عملکرد پنج روش گزینش متغیر در رگرسیون خطی چندگانه (انتخاب گام به گام متغیر با آزمون F و معیارهای اطلاعاتی آکائیک و بیزین، بهترین زیرمجموعه ها با استفاده از معیارهای اطلاعاتی آکائیک و بیزین) و روش رگرسیون درختی بررسی شد. به منظور مقایسه کارایی روش های یادشده، اعتبارسنجی متقابل با 2500 تکرار استفاده شد. نتایج نشان داد که در بین پنج روش مبتنی بر رگرسیون خطی چندگانه، اختلاف اندکی در قابلیت پیش بینی وجود دارد. عملکرد روش های گام به گام مشابه الگوریتم های بهترین زیرمجموعه است و انتخاب معیارهای مقایسه مدل ها (شامل معیار اطلاعاتی آکائیک، معیار اطلاعاتی بیزین یا آماره F) تاثیر اندکی بر قابلیت پیش بینی دارد. در تحقیق حاضر، روش مبتنی بر درخت رگرسیون، قابلیت پیش بینی کمتری داشت. استدلال این است که بهترین روش انتخاب متغیر وجود ندارد و هر یک از روش های مبتنی بر رگرسیون که در این تحقیق استفاده شده، می تواند مدل های پیش بینی مفید را ایجاد کند..
    کلید واژگان: بهترین زیرمجموعه, توان تولید رویشگاه, روش گام به گام, گزینش متغیر, معیار اطلاعاتی آکائیک, معیار اطلاعاتی بیزین
    S. Dehghaninejad, S.J. Alavi *, S.M. Hosseini
    Forest site productivity is an important criterion for forest managers. In this study, the predictability of statistical models was studied by applying various methods of variable selection for beech dominant height as an indicator of forest site quality in relation to edaphic and physiographic factors. For this purpose, 127 0.1 ha circular sample plots were established in the forests of Tarbiat Modares University and within each plot, the dominant height of beech trees was calculated. The performance of five variable selection methods was evaluated in multiple linear regression, and regression trees. In order to compare the performance of the above methods, Cross-validation, involving repeated splits of the dataset into training and validation subsets (2500 times) was used to obtain honest estimates of predictive ability. The results showed that there is little differences in the predictive ability of five methods based on multiple linear regression. Stepwise methods performed similarly to exhaustive algorithms for subset selection, and the choice of criterion for comparing models (Akaike’s information criterion, Schwarz’s Bayesian information criterion or F statistics) had little effect on predictive ability. In this study method based on regression trees yielded with substantially lower predictive ability. It is concluded that there is no best method of variable selection and that any of the regression-based approaches discussed here is capable of yielding useful predictive models.
    Keywords: Subset selection, Site quality, Stepwise method, Variable selection, Akaike's information criterion (AIC), Schwarz's Bayesian information criterion (BIC)
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال