به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سهراب دژندیان

  • شهرام بهمنش*، باقر امیری مجازی، عبدالمجید حاجی مرادلو، محمود بهمنی، فریدون چکمه دوز قاسمی، سهراب دژندیان

    خصوصیات بافتی تخمدان ماهی اسبله (glanis linnaeus,1758  Silurus) در تالاب بین المللی انزلی طی یک دوره یک ساله بررسی شد. تعداد 154 ماهی ماده به وسیله تله صید و تخمدان آنها جداسازی شد. سپس، در محلول بوین تثبیت شده و در آزمایشگاه فیزیولوژی پژوهشکده آبزی پروری آب های داخلی انزلی مراحل بافت شناسی شامل آبگیری، شفاف سازی، قالب گیری، پارافینه و رنگ آمیزی ایوزین هماتوکسیلین انجام و پس از تهیه مقاطع 5 میکرونی به وسیله میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفتند. شش مرحله جنسی شامل: نا بالغ (Immature)، در حال توسعه اولیه (Early Developing)، در حال توسعه پایانی (Late Developing)، تخمدان رسیده (Ripe Ovary)، تخمدان رسیده سیال (Running Ripe Ovary)، تخمدان تخم ریزی کرده (Spent) مشاهده شد. قطر تخمک برای 123 عدد ماهی اسبله در مراحل 2 تا 5 رسیدگی جنسی اندازه گیری گردید. میانگین اندازه قطر تخمک در مرحله دوم رسیدگی جنسی 4/1 میلی متر بود که بتدریج در مراحل بعدی تکامل، افزایش یافته و در مرحله پنجم رسیدگی جنسی به میانگین قطر 36/2 میلی متر رسید. در مرحله ششم رسیدگی جنسی مجددا اندازه قطر تخمک کاهش یافت. روند افزایش اندازه قطر تعدادی از تخمک ها در مراحل 2 تا 5 بیشتر از بقیه بود و در مراحل 4 و 5، این تفاوت مشخص تر شد. تعدادی تخمک نیز در اندازه های کوچک تر دیده شد که در حال رسیدگی بودند ولی تخمک نابالغ دیده نشد. هیچ همپوشانی بین مراحل بالا و پایین رسیدگی جنسی مشاهده نشد. این امر نشان دهنده تخم ریزی در یک مدت طولانی تر بود؛ که از این نظرتخمدان این ماهیان را می توان جزء تخمدان های دسته ای (Group Synchronous) در نظر گرفت.

    کلید واژگان: تالاب انزلی, تخمدان, بافت شناسی, ماهی اسبله, Silurus glanis
    Shahram Behmanesh *, Bagher Amiri Mojazi, Abdolmajid Haji Moradlo, Mahmoud Bahmani, Fereidoon Chakmehdouz Ghasemi, Sohrab Dejandian

    The ovarian histological characterization of European Catfish on Anzaly lagoon was investigated. 154 female’s specimen in different size were caught by trap, ovarian were fixed in bouin׳s liquid. Samples were fixed, dehydrated, clarified, embedded and stained by H&E method. The tissues were supplied on 0.5µ size and analyzed by light microscope. The ovaries had six maturity stages which were as follow: Immature, Early Developing, Late Developing, Ripe Ovary, Running Ripe Ovary and Spent. Oocyte diameter was measured for 123 female’s specimen in the 2 to 5 maturity stages. In this study, the mean egg diameter, in stage II of gonad maturation was 1/4 mm and gradually increased in the later stages of development, in the fifth stage of the maturation process the average diameter reached to 2/36 mm and again in the sixth stage decreased the oocyte diameter. Also according the present study the type of gonad in this species under the climatic condition of Guilan Province was found on Group Synchronous and spawning in longer period.

    Keywords: Anzaly Lagoon, European Catfish, Gonad maturation, histology, Ovary, Silurus glanis
  • محمد صیاد بورانی*، آرزو وهاب نژاد، علیرضا میرزاجانی، سهراب دژندیان، عادل حسین جانی
    مطالعه تحقیقاتی در زمینه پراکنش جمعیتی و شاخص های زیست سنجی صدف آنودونت (Anodonta cygnea) طی سال 1395 در تالاب انزلی انجام گردید. برای این منظور 14 ایستگاه در نواحی مختلف تالاب انزلی تعیین شد. شاخص های زیست سنجی شامل طول، عرض و ارتفاع صدف های صید شده توسط کولیس با دقت 0/01 میلی متر اندازه گیری و سن صدف ها نیز با مشاهده حلقه های رشد سالیانه  روی کفه ها تعیین گردید. بیش ترین و کم ترین درصد فراوانی صدف ها، به ترتیب متعلق به ایستگاه های بهمبر با 33 درصد و شیجان با 8 درصد بود. هم چنین بیش ترین پراکنش متعلق به ایستگاه ورودی ماهروزه به بهمبر بود. نتایج نشان داد پراکنش این صدف ها بیش تر در نقاط مرکزی و غرب تالاب انزلی بود. ترکیب سنی صدف ها بین 2 الی 9 سال بوده که غالبیت با سنین 5 الی 7 سال می باشد. بیش ترین و کم ترین ترکیب میانگین وزنی و طولی به ترتیب برای ایستگاه های هندخاله (49/27±203/43 گرم و 7/27±13/45 سانتی متر) و بهمبر (34/60±78/83 گرم و 1/88±8/63 سانتی متر) محاسبه شد. با استفاده از نرم افزار Fisat ll و بر اساس روش شیفرد طول بی نهایت 13/65 سانتی متر و میزان ضریب رشد سالانه  0/48 محاسبه گردید.  میزان مرگ و میر طبیعی 1/154 برآورد شد. بیش ترین ذخایر جوان در شهریور و اوایل مهرماه مشاهده شد. این موضوع نشان دهنده وجود ذخایر جوان از دوره تولیدمثل و  اضافه شدن نسل جدید به جمعیت می باشد.  از ذخایر ترکیب سنی  ماهروزه به بهمبر که محل زیست صدف های جوان تر بود، می توان جهت برنامه های تکثیر و پرورش این گونه و حفظ ذخایر آن ستفاده نمود.
    کلید واژگان: تالاب انزلی, صدف آنودونت, زیست سنجی, شاخص های رشد
    Mohammad Sayyad Bourani *, Arezoo Vahabnejad, Alireza Mirzajani, Sohrab Dejandian, Adel Hosseinjani
    Research on the Swan Mussel (Anodonta cygnea) population distribution and biometrics were conducted during 2015. Individuals sampling were carried out monthly from 14 stations. Length, width and height of shells was measured with using of a slide caliper to an accuracy and 0.01 mm and age of swan mussels were examined by counting annual growth on the shell surface. The highest and lowest frequency belonged to Bahambar station with 33% and Sheijan station with 8% respectively. The distribution of these shellfish is Central area and western parts of Anzali wetland. The age of shells was from 2 to 9 classes and 5 to 7 years old individuals dominated. The highest and lowest average of weight and length were calculated for Hendekhaleh station (W= 203.34 gr and L= 13.45 cm) and Bahambar station (W= 78.83 gr and L= 8.63 cm) respectively. Using Fisat ll program and based on Schiffre's method, L∞ = 13.65 cm and the growth coefficient factor 0.48 was calculated. The natural mortality coefficient was 1.154. Most recruitment (smaller in size) are observed in the months of September and early October. This indicates the existence of young reserves of reproduction and the addition of a new generation to the population. The existing reserves in Mahrooz to Bahmbar, which was the habitat of younger oysters, can be used for breeding programs of this species and preserving its stock.
    Keywords: Anzali lagoon, Anodonta cygnea, population distribution, Biometrics, Growth Factors
  • محدثه احمدنژاد*، همایون حسین زاده صحافی، محمد صیاد بورانی، سهراب دژندیان، حسین خارا
    صدف Anodonta cygnea از جمله دو کفه ای های آب شیرین ساکن اکوسیستم با اهمیت تالاب انزلی است که جمعیت آن به دلیل آلودگی و تخریب زیستگاه توسط دستکاری های انسانی، در معرض خطر نابودی قرار گرفته است. بنابراین مطالعه ویژگی های تولیدمثل این گونه جهت افزایش دانش پایه زیست شناختی برای برنامه ریزی های اقدامات مدیریتی حفاظت و احیای ذخایر گونه آنودونت در اکوسیستم تالاب، ضروری است. در مطالعه حاضر،  برخی از ویژگی های تولیدمثلی این گونه طی یک سال با استفاده از مطالعات میکروسکوپی و زیست سنجی مورد بررسی قرار گرفت. میانگین طول 1/0±6/10 سانتی متر، میانگین عرض 04/0±6 سانتی متر، میانگین ارتفاع 04/0±4 سانتی متر، میانگین وزن کل 3±132 گرم و میانگین سن 1/0±6 سال تعیین شد. در تمام صدف ها، دو جنس نر و ماده از هم مجزا بودند. دوشکلی جنسی ظاهری در آن ها وجود نداشت. فراوانی جنس ماده 5/1 برابر جنس نر بود. میانگین قطر بزرگ تخمک و اسپرم به ترتیب 1/8±95/139 و 26/0±5/4 میکرومتر و میانگین مساحت آن ها به ترتیب 4/1834±58/15255 و 16/1±1/9 میکرومتر مربع به دست آمد. میانگین هماوری مطلق 9/20621±6/107844 تعیین شد. گناد نر و ماده در فصل بهار (اردیبهشت و خرداد) و تابستان (تیر و مرداد) در مرحله توسعه قرار داشت. مرحله تخم ریزی در پاییز، مرحله پس از تخم ریزی در زمستان، تکامل نهایی لاروهای گلوشیدیا در دی ماه و رهاسازی آن ها از آبشش بین دی و اسفند اتفاق افتاد.
    کلید واژگان: آنودونت, تالاب انزلی, دوکفه ای, گناد, رسیدگی جنسی
    Mohaddeseh Ahmadnezhad *, Homayoun Hosseinzadeh Sahafi, Mohammad Sayad Bourani, Sohrab Dejandiyan, Hossein Khara
    Swan mussel, Anodonta cygnea, is a freshwater bivalve inhabitant of Anzali wetland, which population is in danger due to pollution and habitat destruction by human manipulation. In the present study, some reproductive traits of this species were evaluated for one year period using microscopic and biometric studies. The mean length was 10.6±0.1cm, the mean width was 6±0.04cm, the mean height was 4±0.04cm, the mean weight was 132±3g and the mean age was 6±0.1 years old. In all shells, two sexes were separated. There was no external feature for sex determination. The frequency of female was 1.5 times that of male. The mean diameter of mature oocyte and sperm were 139.95±8.1 and 4.5±0.26μm, respectively, and the mean area of ​​them was 15255.58±1834.4 and 9.1±1.16μm2, respectively. The mean fecundity was 107844.6±20621.9. Both of male and female gonads were in developing phase in spring (May and June) and in summer (July and August). The spawning stage occurred in the fall and the post-spawning stage in the winter. The development of glochidia were completed in January and the release of them from the gill were occurred between January and March.
    Keywords: anodonta, Anzali Wetland, Bivalve, Gonad, Maturation
  • یعقوب جادی، علیرضا صفاهیه، علی حلاجیان، سهراب دژندیان، عبدالعلی موحدی نیا*

    در طی این تحقیق سمیت حاد دیازینون بر بچه ماهی سیم دریای خزر مطالعه گردید. آزمایش سمیت حاد به صورت ساکن و بر اساس روش استاندارد O. E. C. D به مدت 4 شبانه روز انجام و پارامترهای موثر فیزیکوشیمیایی آب شامل pH، اکسیژن محلول و درجه حرارت کنترل گردید. آزمایشات ابتدایی به منظور یافتن محدوده کشندگی با رهاسازی 3 عدد بچه ماهی به داخل آکواریوم هایی که به حجم 10 لیتر آبگیری شده بودند انجام شد و بعد از به دست آوردن محدوده کشندگی، تیمارهای نهایی با 5 تیمار و 3 تکرار برای تعیین غلظت کشنده (LC50 96h) انجام پذیرفت. داده های حاصل با استفاده از روش آماری Probit در سطح اطمینان 95 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. غلظت های کشندگی حاد 24 ساعت (LC50 24h) ، 48 ساعت (LC50 48h) ، 72 ساعت (LC50 72h) و 96 ساعت (LC50 96h) دیازینون بر بچه ماهی سیم به ترتیب 974/10، 391/10، 134/9 و 316/7 میلی گرم بر لیتر به دست آمد. حداکثر غلظت مجاز سمیت (MATC) دیازینون بر بچه ماهی سیم، 73/0 میلی گرم بر لیتر و حداقل غلظت موثر (LOEC) این سم که به 96h LC10 اطلاق می گردد، 63/2 میلی گرم بر لیتر بدست آمد. مقاومت ماهی سیم در برابر دیازینون نسبت به سایر گونه ها زیاد می باشد و محدوده کشندگی دیازینون بر ماهی سیم در یک طیف محدود می باشد.

    کلید واژگان: سمیت حاد, دیازینون, غلظت کشنده, ماهی سیم
    yaqub jaddi, alireza safahieh, abdol ali movahedinia, ali hallajian, sohrab dajandian

    The actue toxicity test was performed instatic renewal system based on the standared method Proposed by OECD during 96 h, in which physicochemical parameters of test water including pH, dissolved oxygen and Temprature were daily monitored. to determine the lethal range of diazinon of fish a range finding test was carried out in aquariums coutaing 10 L of test solution. The acute toxicity test was then preformed in 5 treatment in triplicats. The obtained data were analyzed using probit analysis with %5 confidence limit. acording to the results, 24 h LC50, 48 h LC50, 72 h LC50 and 96 h LC50 of diazinon on common seabream was 10/974, 10/391, 9/134 and 7/316 respectively. The Maxium Acceptable Toxicant Concentration (MATC) of diazinon on common seabream was 0/073 mg/l and the Lowest observed effect concentration wich is equal to 96 h LC50 was 2.63 mg/l. The results indicated that compared to other fishes is more resistant against diazinon . in addition diazinon lethal toxicity takes place in a waide range of toxicant concentration.

    Keywords: actue toxicity, Diazinon, lethal concentration, Abramis brama
  • سهراب دژندیان*، رضوان الله کاظمی، علی حلاجیان، سپیده ملکی شمالی

    در این تحقیق گناد 50 قطعه از فیلماهیان  3  و 4 ساله پرورش یافته در استخرهای بتونی مراکز تکثیر و پرورش  شهید رجایی ساری (25 قطعه) با میانگین وزن 54/2± 106/18 کیلوگرم و میانگین طول کل 098/6±53/139 سانتیمتر و شهید مرجانی آق قلا (25 قطعه) با میانگین وزن و طول کل بترتیب 60/1 ± 76/9 کیلوگرم و 57/6 ± 46/ 117 سانتیمتر از طریق  بیوپسی مورد بررسی قرار گرفت. ماهی ها با استفاده از پودر گل میخک با غلظت  ppm300 - 200  به مدت 15 - 10 دقیقه بیهوش شدند. پس از تثبیت نمونه‏ها در محلول بوین، مراحل آبگیری، شفاف‏سازی، پارافینه و قالب گیری، انجام گردید (بهمنی و کاظمی، 1377). بافت ها با استفاده از میکروتوم دوار به ضخامت 7 میکرون برش و با استفاده از هماتوکسیلن- ایوزین رنگ‏آمیزی شدند. پس از مونته شدن لام های حاوی بافت گناد با چسب کانادا بالزام، نسبت به مطالعه بافت ها با میکروسکوپ نوری  اقدام گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که 54 درصد ماهیان ماده (27 قطعه) و 46 درصد (23 قطعه) نر بودند. این مطالعه نشان داد که از 25  فیلماهی پرورشی مرکز شهید رجایی، 56درصد ماده،  44 درصد نر  بودند.  از لحاظ رسیدگی جنسی، ماهیان ماده و نر بترتیب در  3  و 5 مرحله جنسیII-I (57/28 درصد)،  II (50 درصد)، III II  (42/21 درصد) و I-II  (88/9 درصد)، II (8/18 درصد)، IIIII  (8/18درصد)،   III-IV(27.3 درصد) و IV (27.3 درصد) قرار داشتند. فیلماهیان پرورشی مرکز شهید مرجانی 52 درصد ماده و 48  درصد نر بودند.  از لحاظ  رسیدگی جنسی ماهیان ماده و نر بترتیب در 4 و 3 مرحله جنسی I (8/15 درصد)،) I-II 76/30درصد)،) II 44/38 درصد)، II-III، (38/15 درصد) و II (3/58 درصد(، II-III (25 درصد)،IV  (66/16 درصد(قابل تشخیص بودند. نتایج نشان داد که مرحله رسیدگی جنسی ماهیان خاویاری هم سن، در شرایط محیطی و زیستی مختلف می تواند متفاوت باشد.

    کلید واژگان: فیلماهی پرورشی, Huso huso, غدد جنسی, مراحل رسیدگی جنسی, بافت شناسی
    Sohrab Dejandian *, Rezvan Kazemi, Ali Hallajian, Sepideh Maleki Shomali

    In this research,were evaluated 50 gonad pieces at age 3 and 4 year old , farmed huso huso in concrete pools of Shahid Rajaee Reproduction and Rearing Sari were 25 pieces (14 females and 11 males) by biopsy in the winter 2003. Anesthetizing fish was used with clove powder. Microscopic slides were prepared by microtome 5-7µ and then the histological slides were stained with Hematoxylene & Eosin. Microscopic studies showed that 54% of the fish (27 pieces), 46% (23 pieces) male and were detectable of sexual maturity in terms. Also, in this study, 25 pieces of the Shahid Rajaee, 56% of the were males, 44% females, and including 3 stages I- II (28.57%), stage II (50%) and stage II- III ( 21.42%) and in males 5 sex stages included stage I- II (9.88%), stage II (18.8%), stage II- III (18.8%) and stage III-IV (27.3%) and stage IV (27.3%) observation Became Of the 25 pieces of the Gorgan Shahid Marjani, 52% were female and 48% were male. Sexual maturity of the four sexual stages in the females including stage I (15.8%), stage I- II (30.76%) stage II (38.44%) and stage II-III (15.38%) and in males three sexual stages Including stage II (58.3%), stage II-III (25%) and stage IV (16.66%) were detectable. Our studies showed that according to age, environmental conditions and maintenance, these fishes were in the proper position and desirable sexual maturity in term.

    Keywords: Farmed, Huso huso, Gonad, Sexual maturity stages, Histology
  • محدثه احمدنژاد *، محمد صیاد بورانی، سهراب دژندیان، عباس متین فر، حسین خارا
    با توجه به پیشرفت فن آوری های الکترونیکی و تاثیر به کارگیری آن ها بر محیط زیست به ویژه اکوسیستم های آبی، لازم است تا به جنبه های گوناگون آن به ویژه در زمینه امواج الکترومغناطیسی و اثرات آن ها بر ماهیان به عنوان مهمترین جانوران محیط زیست آبی با جنبه های اقتصادی توجه شود. در مطالعه حاضر تاثیر امواج الکترومغناطیسی تلفن همراه (900 مگاهرتز) بر میزان برخی از شاخص های خونی و تولیدمثلی ماهیان کوی نر و ماده بالغ طی مدت ده روز و در 3 گروه آزمایشی بررسی شد: گروه شاهد (بدون دریافت امواج)، تیمار1 و تیمار 2 (هر یک، روزانه 4 بار و هر بار 30 دقیقه در مجاورت تلفن همراه، به ترتیب در حالت روشن بدون مکالمه و در حالت برقراری تماس). در انتهای آزمایش از سیاهرگ دمی ماهیان خون گیری به عمل آمد و مقادیر شاخص های RBC، WBC، Hb، Hct، MCV، MCH و MCHC با روش های متداول خون شناسی و میزان هورمون GTH II با روش رادیو ایمونواسی (RIA) تعیین شد. مقادیر شاخص های GSI و HSI نیز به ترتیب با اندازه گیری وزن گناد و کبد و محاسبه نسبت آن ها با وزن بدن به دست آمد. موفقیت تولیدمثلی در مولدین نر و ماده شاهد بیشتر از دو تیمار دیگر بود. در هر دو جنس، شاخص HSI تیمار 2 به طور معنی داری افزایش داشت. در مولدین ماده کمترین میانگین RBC، Hb و Hct و در مولدین نر بیشترین میزان WBC و نوتروفیل و کمترین میزان لنفوسیت، به تیمار2 تعلق داشت. نتایج نشان داد امواج الکترومغناطیسی ناشی از تلفن همراه اثرات سوء زیستی متعددی بر ماهی کوی نر و ماده ایجاد کرد.
    کلید واژگان: امواج الکترومغناطیسی, تولیدمثل, شاخص های خونی, ماهی کوی
    Mohaddeseh Ahmadnezhad *, Mohammad Sayad Bourani, Sohrab Dejandiyan, Abbas Matinfar, Hossein Khara
    Nowadays, it is necessary to be considering the effects of electromagnetic waves caused by modern technology on fish. The effect of mobile electromagnetic waves (900MHz) was studied on some of hematological and reproductive parameters of koi fish female and male brooders in 10 days and in 3 experimental groups: control (without receiving waves), treatment 1 and treatment 2 (4 times a day and each time for 30 minutes in faced with mobile phones, in a “stand by” position and in a “calling mode” respectively). At the end of the experiment, blood samples were collected from the caudal vein and the blood parameters (RBC, WBC, Hb, Hct, MCV, MCH and MCHC) were determined with the current hematological methods. The level of GTH II was measured by radio immunoassay (RIA). The GSI and HSI indices were also calculated by measuring gonad and liver weight, respectively, and their ratio with body weight. The reproductive success in the males and females of control group was more than the other two treatments. In both sexes, the HSI of treatment 2 significantly increased. The lowest mean of RBC, Hb and Hct was in the females of treatment 2, and, the highest levels of WBC and neutrophil and the lowest percent of lymphocyte belonged to the males of treatment 2. The results showed that mobile-induced electromagnetic waves produced numerous negative biological effects on female and male of koi fish.
    Keywords: Electromagnetic Waves, Reproduction, Hematological Indices, Koi Fish
  • محدثه احمدنژاد *، محمد صیادبورانی، سهراب دژندیان، همایون حسین زاده صحافی، علی اصغر خانی پور، علیرضا ولی پور، عادل حسینجانی، حسین خارا
    پیشرفت تکنولوژی مدرن و استفاده متعدد از آن در محیط زیست به خصوص اکوسیستم های آبی سبب گشته تا علاوه بر انسان سایرجانداران به ویژه ماهی ها همواره متاثر از حاشیه های ناشی از آن ازجمله اثرات امواج الکترومغناطیس منتشره از آن ها باشند. لذا توجه به تاثیرات این امواج بر ماهی ها به عنوان مهم ترین ساکنین محیط های آبی با جنبه های اقتصادی ضروری می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر امواج الکترومغناطیسی تلفن همراه (900 مگاهرتز) بر شاخص های وزنی گناد و کبد، میزان هورمون GTH IIو ساختار بافت تخمدان مولدین ماده آنجل، طی مدت ده روز و در 3 گروهآزمایشی شامل: 1- شاهد (بدون دریافت امواج) ، 2- روزانه 4 بار و هر بار 30 دقیقه در مجاورت تلفن همراه در حالت روشن و بدون مکالمه و 3- روزانه 4 بار و هر بار 30 دقیقه، در مجاورت تلفن همراه در حالت برقراری تماس، انجام پذیرفت. در انتهای آزمایش، پس از خونگیری از ساقه دمی، سانتریفیوژ خون و جداسازی سرم، سنجش هورمون GTH II با روش رادیو ایمونواسی (RIA) انجام شد. سپس مولدین مورد زیست سنجی و تشریح قرار گرفتند. از تخمدان ها به روش بافت شناسی کلاسیک با رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، اسلاید بافتی تهیه و از نظرکمی و کیفی با میکروسکوپ بررسی شدند. میانگین شاخص وزنی گناد و کبد و نیز میانگین میزان هورمون GTH II در مولدین تیمار 2 به طور معنی داری بیش تر از گروه شاهد و تیمار 1 بود. هیچ یک از مولدین تیمار2 موفق به تخم ریزی نشدند و میزان آترزیا در بافت تخمدان مولدین تیمار 2 نسبت به سایر گروه ها بیش تر بود. نتایج نشان داد امواج الکترومغناطیسی ناشی از تلفن همراه تغییرات محسوسی را در شاخص های تولیدمثلی ماهی آنجل ماده به وجود آوردند. هرچند که در این زمینه مطالعات گسترده تری در آینده مورد نیاز می باشد.
    کلید واژگان: امواج الکترومغناطیسی, تلفن همراه, هورمون GTH II, آترزیا, ماهی آنجل (Pterophyllum scalare)
    Mohaddeseh Ahmadnezhad *, Mohammad Sayyad Bourani, Sohrab Dejandiyan, Homayoun Hosseinzadeh Sahafi, Ali Asghar Khanipour, Ali Reza Valipour, Adel Hosseinjani, Hossein Khara
    The advancement of modern technology and its many uses in the environment, especially the aquatic ecosystem, has caused, in addition to humans, other organisms, especially fish, to be affected by its margins, including the effects of electromagnetic waves emitted by them. Therefore, attention to the effects of these waves on fish as the most important inhabitants of aquatic environments is necessary with economic aspects. The aim of this study was to investigate the effect of mobile electromagnetic waves (900 MHz) on gonadal and liver weights, GTH II and ovarian tissue structure of angel fish female brooders during 10 days and in 3 experimental groups including: 1) control (without receiving Waves), 2) 4 times a day and each time for 30 minutes in faced with mobile phones in a standby position, and 3) 4 times a day and each time for 30 minutes in faced with mobile phones in a calling mode. At the end of the test after blood sampling, centrifugation and serum separation, GTH II was measured by radio immunoassay (RIA). The broods were then biometrically analyzed and scattered. The histological section of ovaries were prepared by the classical method of histology with hematoxylin-eosin staining, and microscopically evaluated for quantitative and qualitative examination. The gonadosomatic and hepatosomatic index as well as the mean level of GTH II in treatment group 2 was significantly higher than control group and treatment 1. No brooders of treatment 2 spawned. The number of atresia in treatment 2 was higher than that of other groups. The results showed that mobile-induced electromagnetic waves produced significant changes in the reproductive indices of female angel fish. However, more extensive studies are needed in the future.
    Keywords: electromagnetic waves, Mobile Phone, GTH II hormone, Atresia, angel fish (Pterophyllum scalare)
  • علی حلاجیان*، رضواناللهکاظمی، سهراب دژندیان، ایوب یوسفی جوردهی
    آبشش ماهی به طور مستقیم در معرض آلودگی های محیط آبی قرار دارد و یکی از اندام های مهم در رابطه با بررسی اثرات آلودگی های زیست محیطی است. این تحقیق با هدف بررسی آسیب شناسی بافتی آبشش بچه تاسماهیان ایرانی وحشی در شرایط زیست طبیعی به انجام رسید. در این پژوهش بافت آبشش50 عدد تاسماهی ایرانی که با ترال طی سال های 1388 الی 1391 از آبهای ایرانی حوضه جنوبی دریای خزر از آستارا تا بندر ترکمن صید شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. پس از زیست سنجی ماهیان صید شده، تکه کوچکی از بافت آبشش در محلول بوئن تثبیت و سپس به آزمایشگاه بافت شناسی انتقال یافت. تهیه اسلاید از نمونه بافت ها در آزمایشگاه طبق روش های مرسوم بافت شناسی آب گیری، شفاف سازی، قالب گیری و رنگ آمیزی (به روش هماتوکسیلین – ائوزین) انجام و نمونه ها با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد علاوه بر بافت های سالم، در برخی از بافت ها عوارضی چون تغییرات برگشت پذیر، تغییرات پیش رونده گشاد شدن مویرگ ها، چماقی شدن، نکروز سلولی، چسبندگی تیغه های آبششی ثانویه، پرخونی و هیپرپلازی مشاهده می شود. براساس نتایج به دست آمده، ورود هر گونه آلودگی به دریای خزر، شرایط زیست طبیعی آبزیان از جمله تاسماهیان را به خطر انداخته و می تواند منجر به بروز ناهنجاری های مورفولوژیک در آبشش ماهیان شود که در نهایت، مرگ و میر ماهیان را به همراه خواهد داشت.
    کلید واژگان: دریای خزر, تاسماهی ایرانی, آبشش, بافت شناسی
    Rezvan Allah Kazemi, Sohrab Dejandian, Aiub Yousefi Jourdehi, Ali Hallajian*
    Fish gill is directly exposed to aqueous environmental pollutions and is one of the most important organs for studying the effects of contaminations. Therefore, this research was conducted to evaluate the histopathology of gill tissue in wild Persian sturgeon Acipenser persicus at natural conditions. A total number of 50 wild Persian sturgeonwere captured and sampled by trawling in the south areas of the Caspian Sea in Iranian waters from Astara port to Bandar Turkmen during 2009-2013. After biometry of fish, gill tissue sampling was done, fixed with Bouin's solution and transferred to histology lab. Tissue samples were dehydrated, clarified, mounted and colored based on the hematoxylin–eosin method. Microscopic studies showed some disasters such as regressive changes, progressive changes, circulation anomalies, clubbing, necrosis, lamellar fusion, hyperemia and hyperplasia in some gill tissues. Based on the obtained results, entering any pollution into the Caspian Sea water will change environmental states of sturgeons' habitat and lead to morphological disasters in gill and mortality in fishes.
    Keywords: Caspian Sea, Persian sturgeon, Gill, Histology
  • یعقوب جادی، عبدالعلی موحدی نیا، علیرضا صفاهیه، سهراب دژندیان، علی حلاجیان
    بسیاری از آفت کش ها پس از استفاده در کشاورزی به اکوسیستم های آبی راه پیدا می کنند و از آن به بعد، به عنوان آلاینده های زیست محیطی ایفای نقش می کنند. پارامتر های بیوشیمیایی خون ماهی از متداول ترین عواملی هستند که در صورت بروز آلودکی تحت تاثیر قرار میگیرند. در این تحقیق ماهی سیم به مدت 14 روز در معرض غلظت های 04/0، 36/0، 73/0 و 46/1 میلی گرم بر لیتر آفت کش دیازینون قرار داده شد و تاثیر آن بر میزان پروتئین، اسمولاریته و گلوکزخون مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی های بیوشیمیایی نشان داد که پس از 7 و 14 روز در معرض قرار گیری ماهی سیم با آفت کش دیازینون مقادیر پروتئین کل و اسمولاریته خون ماهی بطور معنی داری کاهش می یابند، حال آنکه در میزان گلوکز خون افزایش معنی داری حاصل می شود (05/0> P). با توجه به تاثیر دیازینون بر پارامترهای بیوشیمیایی خون ، غلظت این سم در آب های شمال کشور و همچنین محل زیست ماهیان در محدوده دریای خزر به نظر می رسد مصرف این آفت کش و راهیابی متعاقب آن به آبهای جاری شمال کشور قادر باشد بقای ماهی سیم را تحت تاثیر قرار دهد.
    کلید واژگان: سمیت, دیازینون, ماهی سیم
    Yaqub Jaddi, Abdolali Movahedinia, Alireza Safahieh, Sohrab Dajandian, Ali Hallajian
    Many pesticides may appear as environmental contaminants once they enter aquatic ecosystem after being used in agriculture. Fish biochemichal parameters are the most common factors which are influenced when aquatic pollution happens. In the present investigation the common caspian bream fish were exposed to sublethal concentrations of diazinon (0.04, 0.36, 0.73 and 1.46 mg/l) in 14 days and its effects on total protein, serum osmolarity and glucose concentration in the blood serum were studied. Results showed that after 7 and 14 days exposure of the fish to sublethal concentrations of diazinon the total serum protein and the serum osmolarity decreased significantly, while the concentration of glucose in fish serum significantly increased (P
    Keywords: Toxicity, Diazinon, Abramis brama
  • یعقوب جادی *، علیرضا صفاهیه، عبدالعلی موحدی نیا، سهراب دژندیان، علی حلاجیان، راحین سادات هاشمی
    زمینه مطالعه
    دیازینون یک آفت کش ارگانوفسفره است که علیرغم منع مصرف در بسیاری از کشور های جهان همچنان به طور گسترده در مزارع برنج شمال ایران مورد استفاده قرار می گیرد.
    هدف
    در این مطالعه سمیت تحت کشنده دیازینون بر پارامترهای خونی ماهی سیم مورد مطالعه قرار گرفت.
    روش کار
    در تست سمیت تحت کشنده ماهیان به مدت 14 روز در معرض غلظت های mg/l 04/0، 36/0، 73/0 و 46/1 قرار داده شدند و پارامترهای خونی آنها شامل شمارش گلبول سفید، شمارش افتراقی گلبول های سفید، شمارش گلبول های قرمز، اندازه گیری درصد هماتوکریت، میزان هموگلوبین، شاخص های MCV، MCH و MCHC خون مطالعه شد.
    نتایج
    نتایج حاصل از تست سمیت تحت کشنده نشان داد که با افزایش غلظت سم کاهش معنی داری در شاخص های گلبول های سفید، گلبول های قرمز، هماتوکریت، هموگلوبین و شاخص MCH بعد از 7 و 14 روز در معرض دیازینون ایجاد می شود (05/0>p). پس از 7 روز کاهش معنی داری در تعداد لنفوسیت ها مشاهده شد که این کاهش در روز 14 به 81 ٪ رسید این در حالی است که تعداد نوتروفیل ها در همین مدت به میزان 15٪ افزایش یافته بود.
    نتیجه گیری نهایی: با توجه به اثرات متعدد دیازینون بر پارامترهای خونی و غلظت این سم در آبهای کشور و همچنین محل زیست ماهیان در آبهای منتهی به دریای خزر به نظر می رسد سم دیازینون قادر است بقای ماهی مورد مطالعه را تحت تاثیر قرار دهد.
    کلید واژگان: Abramis brama, ماهی سیم, دیازینون, پارامترهای فیزیولوزیک, سم شناسی
    Yaqub Jaddi*, Alireza Safahieh, Abdolali Movahedinia, Sohrab Dajandian, Ali Hallajian, Rahin Hashemi
    Background
    Diazinon is an organophosphate pesticide which is widely used in paddy fields located in northern parts of Iran, though it is prohibited to be used in many countries.
    Objectives
    The purpose of the present study was to investigate sublethal effects of diazinon on blood parameters of common bream Abramis brama.
    Methods
    In sublethal toxicity test, fish were exposed to diazinon concentrations of 0.04, 0.36, 0.73 and 1.46 mg/l for 14 days and their hematological parameters including WBCs, white cell differential count, RBCs, Hct, Hb, MCV, MCH and MCHC were studied.
    Results
    The results of sublethal toxicity indicated that by increase of toxicant concentration a significant decrease was appeared in WBCs, RBCs, Hct, Hb and MCH both after 7 and 14 days (p
    Conclusions
    Regarding the toxicity of diazinon on various hematological parameters and the diazinon concentration in Iranian waters and considering the fish habitat in the waters which are connected to the Caspian Sea it suggests that the pesticide diazinon affect the fish survival.
    Keywords: Abramis brama, common bream, diazinon, hematological parameters, toxicology
  • علی حلاجیان، رضوان الله کاظمی، ایوب یوسفی جوردهی، سهراب دژندیان
    آزمایش خون به دلیل در دسترس بودن و حساسیت، مبنایی برای ارزیابی طبیعی از وضعیت یک موجود زنده در سنین مختلف به شمار می آید. بر همین اساس مطالعاتی در خصوص خون تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) جوان که در دریای خزر زیست می کند، صورت گرفت. این تحقیق با هدف مطالعه گلبول های سفید و برخی از پارامترهای بیوشیمیایی (کلسترول، منیزیوم، پروتئین کل، آلبومین و کلسیم) سرم خون30 قطعه از بچه تاسماهی ایرانی اعماق 2 تا 20 متری از سواحل استان مازندران که به روش ترال در فصل پاییز سال های 88 الی 90 صید شده بودند، صورت گرفت. ابتدا از ماهیان زیست سنجی به عمل آمد. سپس خون آنها با سرنگ 2 میلی لیتری گرفته شد و گسترش خونی برای شمارش افتراقی و سرم برای آزمون فاکتورهای بیوشیمیایی کلسیم، منیزیوم، کلسترول، آلبومین و توتال پروتئین به کمک اسپکتروفتومتر مورد سنجش قرار گرفتند. ماهیان به 3 گروه وزنی 24-15، 34-25 و 45-35 گرم تقسیم شدند. شمارش افتراقی نشان داد که لنفوسیت بیشترین درصد فراوانی و مونوسیت کمترین درصد فراوانی در هر سه گروه وزنی بود. نتایج آماری گلبول های سفید اختلاف معنی داری بین سه گروه نشان نداد (05/0P>). آزمایش فاکتورهای بیوشیمیایی سرم خون نشان داد که با افزایش وزن این ماهیان مقدار کلسترول، پروتئین کل و آلبومین آنها کاهش ولی مقدار کلسیم و منیزیم افزایش یافته است. نتایج آماری فاکتورهای بیوشیمیایی نشان داد که کلسیم و آلبومین در بین گروه های وزنی فاقد اختلاف معنی دار (05/0P>) ولی کلسترول، منیزیم و پروتئین کل در بین گروه های وزنی دارای اختلاف معنی داری بودند (05/0P<). همچنین بر اساس آزمون همبستگی اسپرمن بین گروه های سنی با تعداد گلبول های سفید و فاکتورهای بیوشیمیایی همبستگی مشاهده گردید (05/0P<). نتایج این بررسی ها می تواند برای ارزیابی وضعیت سلامت این گروه از ماهیان در شرایط طبیعی با توجه به اندازه ماهی، محل و زمان نمونه برداری به کار گرفته شود. این نتایج می تواند به عنوان شاخص بیوشیمیایی مرجع در ارزیابی شرایط طبیعی تاسماهی ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: دریای خزر, تاسماهی ایرانی, گروه های وزنی, لکوسیت, سرم خون
    Ali Hallajian, Rezvanollah Kazemi, Ayoub Yousefi Jourdehi, Sohrab Dejhandian
    Hematological studies are an available and sensitive method for assessing natural condition in an organism at different ages. The present study was carried out with the aim of studying leukocytes differential count and some blood biochemical indices in 30 Acipenser persicus juveniles captured using trawl at depth of 2 to 20 meters in Mazandran coasts from autumn 1999 through 2001. Blood samples were obtained using syringe 2 mL from caudal vein. Biochemical parameters (calcium, magnesium, cholesterol, albumin and total protein) were measured using spectrophotometeric method. Fish were divided into three weight classes including 15–24, 25–34 and 35–45 g. Differential count results showed that the maximum and minimum percentage of leukocytes belonged to lymphocytes and monocytes, respectively with no significant difference in studied groups (P>0.05). Calcium and albumin levels showed no significant difference between different weight groups (P>0.05), but significant different was observed for cholesterol, magnesium and total protein levels (P0.05). The results of the present study can be used for assessing health condition based on size, time and sampling locality and also as a reference for biochemical indices and normal physiological status in Acipenser persicus.
    Keywords: Caspian Sea, Persian Sturgeon, Weight groups, Leukocyte, Blood serum
  • علی حلاجیان، محمود بهمنی، رضوان الله کاظمی، سهراب دژندیان، ایوب یوسفی جوردهی، الهام خزایی
    A. Hallajian, M. Bahmani, R. Kazemi, S. Dejhandian, A. Yousefi Jourdehi, E. Khazaie
    In this study, a total of 60 juvenile Acipenser persicus (mean weight 410±267.6, mean length 39.6±19.6 cm and 1 - 2 year old) were captured by trawling method at depths of 20 to 100 meters in the Mazandran province via 7 times surveys during 2009 – 2012, and studied immunologically. Results showed that the mean of red blood cells (RBC) and white blood cells (WBC) were 585000 ± 151000 and 30300 ± 3200 per mm3 of blood, respectively. Mean percentage of lymphocyte, monocyte, neutrophile and eozynophile were 83.1 ± 12, 2.9 ± 2, 8.3 ± 6.6 and 5.6 ± 3.2 %, respectively. Mean concentration of Immunoglobin M (IgM) in blood serum was 25.6 ± 8.7 mg/dl. Samples showed no significant difference in length (P>0/05). These results showed that the fish by less than the length classes were more sensitive to environmental changes. For this reason, their immune indices improved. Therefore, any change in fish blood immunological factors can lead to the secondary response.
    Keywords: Caspian Sea, Acipenser persicus, RBC, WBC, IgM
  • علی خوال*، سهراب دژندیان، فرشاد ماهی صفت، افشین امیری سندسی، منصور شریفیان
    بررسی حاضر به منظور دستیابی به تعیین دوز مناسب تزریق هورمون اواپریم (ovaprim) جهت القاء تخمریزی و افزایش راندمان تکثیر مصنوعی اردک ماهی انجام گرفت.آزمایش در 4 تیمار و3 تکرار انجام گرفت ودر هرتکرار 3 عدد مولد ماده و6 عدد مولد نر مورد تزریق قرارگرفتند. تیمار اول تا سوم بترتیب تزریق هورمون اواپریم (ovaprim) با دوزهای10،20 و30 میکروگرم وگروه شاهد تزریق عصاره غده هیپوفیزبه میزان 4 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن ماهی بود. میانگین وزن مولدین ماده در تیمار اول7/ 520 ±1361، تیمار دوم 6/954 ± 3/ 1376، تیمارسوم 9/ 159 ± 1009 و شاهد 2/ 422 ± 2/ 1100گرم بود. درصد جوابدهی مولدین ماده در تیمار اول تا سوم بترتیب 24/ 19± 8/ 77، 24/ 19± 9/ 88، 91/ 50 ± 5/ 55 وشاهد24/ 19± 5/ 55 بود. درصد جوابدهی مولدین نر در تیمار اول تا سوم بترتیب 58/ 9±4/ 94، 26/ 19±9/ 88، 86/ 28±3/ 83 و شاهد26/ 19± 9/ 88 بود. بر اساس آزمون کای دو انجام گرفته، بین دو متغیر درصد جوابدهی مولدین و دوزهای مختلف هورمون، اختلاف معنی دارآماری وجود نداشت. میزان لقاح تخمها بطور متوسط درتیمار اول10±1/ 87، تیمار دوم 7/7±04/ 88، تیمارسوم2/ 5±9/ 83 وشاهد 7/ 19±4/ 72 درصد بود. با توجه به آزمون واریانس یکطرفه درسطح اطمینان95%، اختلاف معنی داری بین میانگین درصد لقاح در تیمارها دیده نشد.درصد چشم زدگی تخمها درتیمار اول 9/ 15 ± 6/ 66، تیمار دوم 3/ 22 ± 2/ 61، تیمارسوم 7/ 10±3/ 58 و شاهد 04/ 15± 1/ 56 بود. باتوجه به آزمون کروسکال - والیس، بین تیمارها ازلحاظ درصد چشم زدگی، اختلاف معنی دار آماری مشاهده نگردید. میانگین درصد تفریخ درتیمار اول 8/ 19±41/ 27،تیمار دوم 9/ 26± 53/ 39، تیمارسوم 6/ 5 ± 18/ 95 و شاهد 4/ 12± 78/ 26 بود. طبق آزمون مقایسه میانگین چند دامنه دانکن(Duncan) اختلاف معنی داری بین تیمارها از لحاظ درصد تخم گشایی ملاحظه شد. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، مناسبترین دوز تزریقی10و20 میکروگرم هورمون اواپریم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن تعیین گردید.
    کلید واژگان: اردک ماهی, تکثیر, تخمریزی, هورمون اواپریم, لقاح, چشم زدگی تخم
    A. Khaval, S. Dezhandiyan, F. Mahisefat, A. Amiri, M. Sharifian
    This project was conducted to explore the effect of optimum dosage of Ovaprim injection on artificial spawning of Esox lucius. The research implemented by 4 treatments with 3 replicates for each ones. Three female and six male brooders were injected in each replicate. The animals in 1, 2 and 3 treatments were injected by 10, 20 and 30 μg/kg BW, respectively, and 4th treatment was considered as the control being injected with 4 mg/kg BW pituitary gland extract. Average (±SE) weights were 1361±521, 1376±954, 1009±160 and 1100 ±422 g in 1, 2, 3 and 4 treatments in females, respectively. In addition, positive response percent to hormone injection were measured as 77.8 ±19.24, 88.9 ± 19.24, 55.5 ±50.91 and 55.5 ± 19.24 % in 1, 2, 3 and 4 treatments in female and 94.4 ± 9.58, 88.9 ±19.26, 83.3±28.86 and 88.9 ± 19.26 % in male brooders, respectively. However, there was no significant different between all treatments. Fertilization content (±SE) in one to four treatments measured as 87.1±10, 88.04±7.7, 83.9±5.2 and 72.4±19.7 %, respectively. No significant differences were found among pairwise treatments. Average (±SE) percentage of eyed eggs were 66.6±15.9 for treatment one, 61.2±22.3 in treatment two, 58.3±10.7 in treatment three, and 56.1±15.04 in treatment four, with no significant pairwise differences. The average (±SE) hatching eggs were measured as 27.41±19.8 in treatment one, 39.53±26.9 in treatment two, 95.18±5.6 in treatment three and 26.78±12.4 in treatment four, with no significane pairwise differences. Also, the best dosage injection of ovaprim hormone was 10 and 20 μg/kgBW.
    Keywords: Esox Lucius, Reproduction, Spawning, Ovaprim hormon, Fecundations, Eyed eggs
  • محمد صیادبورانی، محدثه احمدنژاد، حسن مقصودیه کهن، سهراب دژندیان، منصور شریفیان
    این تحقیق به منظور بررسی توسعه سلول های کلراید در بافت آبشش گروه های مختلف وزنی بچه ماهی سفید (Rutilus frisii) در ایستگاه تحقیقاتی تغذیه و غذای زنده آبزیان واقع در غازیان بندرانزلی انجام شد. بچه ماهیان با میانگین وزنی 5/0، 1 و 5/2 گرمی به صورت تصادفی انتخاب شدند و در 3 گروه آب دریای خزر با شوری 11 در هزار، آب 7 در هزار (شرایط مصبی) و آب شیرین (با سه تکرار در هر گروه) در مدت 10 روز، قرار گرفتند. جهت بررسی ساختار میکروسکوپی بافت آبشش در تیمارهای مختلف، از نمونه های بافتی به‏وسیله روش بافت شناسی کلاسیک و رنگ آمیزی هماتوکسیلین - ائوزین لام تهیه شد. بررسی فراوانی و محل آنزیم Na+-K+- ATPase و تعیین موقعیت سلول های کلراید با روش ایمونوهیستوشیمی به انجام رسید. در تصاویر بافت شناسی، سلول های کلراید در ناحیه پایه تیغه های ثانویه، روی تیغه ها و بین آن ها به وضوح دیده شدند. نتایج شمارش سلول های کلراید در آبشش بچه ماهیان سفید نشان داد که در هر میلی‏متر مربع از سطح بافت آبششی ماهیان 5 /0، 1 و 5/2 گرمی به ترتیب 9000 ، 10000- 9000 و 12060- 10070 سلول کلراید وجود دارد. در نتیجه مطابق با تحقیق حاضر، به نظر می رسد بچه ماهیان 5/0 گرمی دارای قابلیت سازگاری با آب نواحی مصبی و آب دریای خزر را نداشته و کاملا سازگاری به آب شیرین دارد. بر اساس مطالعات، به نظر می رسد بچه ماهیان 1 تا 3 گرمی قابلیت تحمل و سازگاری با نواحی مصبی و نواحی از دریا با شوری 7 تا 8 در هزار دارند که افزایش وزن تاثیر بمراتب بهتری را خواهد داشت یعنی ترجیحا وزن 5 /2 تا 3 گرم جهت این کار مناسب تر می باشد.
    کلید واژگان: ماهی سفید, Rutilus frisii, تنظیم اسمزی, شوری, دریای خزر
  • علی حلاجیان*، رضوان الله کاظمی، محمود بهمنی، سهراب دژندیان، ایوب یوسفی جوردهی، محمود توکلی
    این پژوهش به بررسی جنسیت و مراحل رسیدگی جنسی، گناد تاس ماهیانی که به روش ترال طی سال های1383 و1384 از آبهای ایرانی حوضه جنوبی دریای خزر صید شده بودند پرداخته است. پس از زیست سنجی ماهیان، قطعه کوچکی از گناد آنها در محلول بوئن تثبیت شد و سپس به آزمایشگاه بافت شناسی انتقال یافت، بافت ها براساس روش های معمول بافت شناسی عمل آوری و اسلایدهای بافتی تهیه و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. از 253 عدد تاسماهی نمونه برداری شده بترتیب 164 عدد تاسماهی ایرانی با متوسط وزن 1210 گرم که 104 عدد (63/4 درصد) ماده و 60 عدد (36/6 درصد) نر بودند. 77 عدد ازون برون با متوسط وزن 1303/3 گرم که 41 عدد (53/2 درصد) ماده و 36 عدد (46/8 درصد) نر بودند. 3 عدد تاس ماهی شیپ از آنها با متوسط وزن 139گرم که 1 عدد (33/3 درصد) ماده و 2 عدد (66/7 درصد) نر بودند، 3 عدد تاس ماهی روسی با متوسط وزن 126 گرم که همگی ماده بودند و 6 عدد فیلماهی با متوسط وزن 4116/6 گرم که 4 عدد (66/7 درصد) ماده و 2 عدد (33/3 درصد) نر بودند. کل تاس ماهیان از لحاظ جنسیت 153 عدد (60/5درصد) از آنها ماده و100 عدد (39/5 درصد) از آنها نر بودند. که از لحاظ مراحل رسیدگی جنسی 114 عدد (45/1 درصد) در مرحله I، 45 عدد (17/8درصد) در مرحلهI-II، 77 عدد (30/4 درصد) در مرحله II، 11 عدد (4/3 درصد) در مرحله II-III و 6 عدد (2/4 درصد) در مرحله III رسیدگی جنسی قرار داشتند. مطالعات حاصل از بررسی بافت شناسی غدد جنسی نشان داد که تاس ماهیان جوان بوده، در مراحل پایین (بیشتر در مرحله I و II) رسیدگی جنسی قرار داشتند.
    کلید واژگان: دریای خزر, تاس ماهیان, بافت شناسی, مراحل رسیدگی جنسی
    Hallajian A.*, Kazemi R., Bahmani M., Dejandian S., Yousefi Jourdehi A., Tavakoli M
    In this research، sex and sexual maturation stages of gonads in 253 sturgeon including 164 Acipenser persicus with mean weight 1210gr، 77 Acipenser stellatus with mean weight 1303. 3gr، 3 Acipenser nudiventris with mean weight 139gr، 3 Acipenser gueldenstaedtii with mean weight 126gr and 6 Huso huso with mean weight 4116. 6 gr that captured by using trawl from the south area of the Iranian coastal part of the Caspian Sea (from the Astara port in the Guilan province to the Turkman port in the Golestan province) during 2004- 2005 were studied. After biometry of fish، gonad samples were taken by biopsy and fixed in Buin،s solution. Gonads were studied histologically based on common methods and studied by using light microscope. Sexually، the results showed in Acipenser persicus، 104 (63. 4 %) were females and 60 (36. 6%) were males، in Acipenser stellatus 41 (53. 2 %) were females and 36 (46. 8%) were males، in Huso huso 66. 7 % female and 33. 3 % male، in Acipenser nudiventris 1 (33. 3%) was female and 2 (66. 7 %) were males، each 3 Acipenser gueldenestaedtii were females and in Huso huso 4 (66. 7%) were females and 2 (33. 3 %) were males. Totally، 153 (60. 5 %) was female and 100 (39. 5 %) was males. Also، 114 (45. 1 %) were at stage I، 45 (17. 8 %) were at stage I- II، 77 (30. 4 %) were at stage II، 11 (4. 3 %) were at II – III and 6 (2. 4 %) were at stage III of sexual maturity. Histological study of gonads showed that sturgeon populations at the south area of the Caspian Sea are juvenile، because they were at lower stages (I and II) of their sexual maturation.
    Keywords: Caspian sea, Sturgeon, Histology, sexual maturation stages
  • رضوان الله کاظمی، محمد پوردهقانی، ایوب یوسفی جوردهی، محمود بهمنی، سهراب دژندیان، علی حلاجیان، مهتاب یارمحمدی، محمد علی یزدانی ساداتی، بابک تیزکار
    این تحقیق با 24 قطعه فیل ماهی پرورشی (8 نر و 16 ماده)، که در استخرهای موسسه تحقیقات بین المللی تاسماهیان دریای خزر پرورش یافته بودند، به مدت 3 سال انجام شد. نمونه برداری و سنجش پارامترهای خونی در 12 تکرار و در مراحل مختلف رسیدگی جنسی انجام شد. نتایج نشان داد که درصد هماتوکریت (PVC)، غلظت هموگلوبین (Hb) و تعداد کل یاخته های قرمز (RBC) خون فیل ماهی نر بیش از ماده بود و در هر دو جنس با افزایش رسیدگی جنسی، به ویژه در مرحله چهارم، افزایش یافتند. میانگین حجم یاخته قرمز (MCV) و میانگین هموگلوبین یاخته قرمز (MCH) خون فیل ماهی نر فاقد اختلاف معنادار با ماهی ماده بود، ولی میانگین درصد غلظت هموگلوبین یاخته قرمز (MCHC) در دو جنس با یکدیگر اختلاف معنادار داشت. تعداد کل یاخته های سفید (WBC) خون فیل ماهی نر به طور معناداری کمتر از ماهی ماده بود. این شاخص در مراحل مختلف رسیدگی جنسی ماهیان نر و ماده اختلاف معناداری نداشت. در هر دو جنس نر و ماده، بیشترین میانگین درصد یاخته های سفید خون را به ترتیب یاخته های لنفوسیت، نوتروفیل، ائوزینوفیل و مونوسیت تشکیل می دادند. در این پژوهش هیچ یاخته بازوفیلی مشاهده نشد. نتایج نشان داد که دامنه پروفایل فاکتورهای خونی فیل ماهی پرورشی در محدوده سایر تاسماهیان بود و بیشتر پارامترهای خونی فاکتورهای وابسته به جنسیت (نر یا ماده) بودند و کمتر تحت تاثیر مراحل رسیدگی جنسی قرار داشتند.
    کلید واژگان: پروفایل سیتولوژی, جنسیت, شاخص های خونی, فیل ماهی پرورشی, مرحله جنسی
    Rezvan Kazemi, Mohammad Pourdehghani, Ayoub Yousefi Jourdehi, Mahmoud Bahmani, Sohrab Dejandian, Ali Hallajian, Mahtab Yarmohammadi, Mohammadali Yazdanisadati, Babak Tizkar
    This study was carried out on 24 farmed Huso huso (8 males and 16 females) in the international Sturgeon Research Institute during 3 years. Samples were collected based on different sexual maturation stages. Results showed that hematocrit (PVC)، hemoglobin (Hb) and red blood cells (RBC) was more in males than females and increased in both them related to sexual development especially at stage IV. Mean corpuscular volume (MCV) and Mean corpuscular hemoglobin (MCH) showed no significant difference between males and females، but Mean corpuscular hemoglobin concentration (MCH) showed significant increase in males and females related to sex development. White blood cells (WBC) were lower significantly in males than females and showed no significant difference at different sexual stages. The most percentage of leucocytes belongs to lymphocyte، neutrophile، eozynophile and monocytes and increase with sexual development without significant difference. There was no basophile. Results of this study showed that blood indices profile in Huso huso was similar to others sturgeon species and some parameters were dependent on sex and sexual maturation stages.
    Keywords: blood indices, cytological profile, farmed Huso huso, sex, sexual stages
  • محمود بهمنی، ایوب یوسفی جوردهی، رضوان الله کاظمی، محمد پوردهقانی، علی حلاجیان، سهراب دژندیان، جلیل جلیل پور
    به منظور دستیابی به بیوتکنیک تکثیر مصنوعی و تعیین برخی شاخص های فیزیولوژی تولید مثل، 11 عدد تاسماهی شیپ پرورشی شامل تعداد 7 نر و 4 ماده از طریق روش های بیوپسی و لاپراسکوپی انتخاب و با جیره غذایی خاص مولدین (شامل: جیره بدون سویا برای ماهیان نر و جیره دارای سویا برای ماهیان ماده) به همراه مکمل های ویتامینی C و E به مدت 3 سال تغذیه شدند. برای تکثیر مصنوعی مولدین شیپ پرورشی از پروتکل تزریق ترکیب تلفیقی GnRH بصورت دو مرحله ای در ماده ها (با مقدار 10 میکروگرم بر کیلوگرم و فاصله زمانی 12-6 ساعت و نسبت 80:20) و بصورت یک مرحله ای در نرها (با مقدار 20 میکروگرم بر کیلوگرم) استفاده گردید بطوریکه استحصال تخمک اووله شده از مولدین ماده به روش ریز برش مجرای تخم بر و بدون کشتن آنها انجام شد. میانگین ±انحراف معیار) میزان هورمون تستوسترون در مولدین شیپ نر اسپرم گیری شده 07/8±6/60 و در ماهیان فاقد اسپرم 87/4±42/24 نانوگرم بر میلی لیتر بود که اختلاف معنی دار نشان داد. میانگین (± انحراف معیار) میزان هورمون 17 آلفا– هیدروکسی پروژسترون در مولدین شیپ ماده تکثیر شده 019/0±106/0 و در ماهیان نابالغ 006/0±031/0 نانوگرم بر میلی لیتر بود که اختلاف معنی دار نشان داد. میانگین (انحراف معیار) میزان هورمون 17 بتا- استرادیول در مولدین شیپ ماده تکثیر شده 73/9±50/47 و در ماهیان نابالغ 62/3±60/21 نانوگرم بر میلی لیتر بود که اختلاف معنی دار نشان داد. میانگین میزان هورمون های 17 آلفا – هیدروکسی پروژسترون و 17 بتا – استرادیول در شیپ نر و تستوسترون در شیپ ماده فاقد اختلاف معنی دار بود. میانگین(انحراف معیار) میزان آلبومین در مولدین شیپ ماده تکثیر شده 05/0±54/1 و در ماهیان نابالغ 07/0±35/1 میلی گرم بر دسی لیتر بود که اختلاف معنی دار نشان داد. نتایج حاصل از بررسی سایر فاکتورهای هورمونی و بیوشیمیایی از قبیل سطوح کورتیزول، گلوکز، کلسترول و تری گلیسرید اختلاف معنی داری را در ماهیان نر و ماده شیپ پرورشی نشان نداد. شاخص های زیست سنجی (طول کل و وزن کل) و برخی عوامل هماتولوژیک (شامل: RBC، WBC، هموگلوبین، هماتوکریت، MCH، MCHC و MCV در تاسماهی شیپ نر و ماده اختلاف معنی دار نشان نداد. نتایج حاصل، مبین موفقیت در امر مولد سازی، استحصال تخمک مناسب و تولید خاویار پرورشی، استحصال مواد تناسلی زایا، تکثیر مصنوعی مولدین شیپ پرورشی با روش نوین ریزبرش مجرای تخم بر از طریق زنده نگهداشتن مولدین (برای تخم گیری و اسپرم گیری دوباره) و نیز تولید بچه ماهیان شیپ پرورشی است. همچنین هورمونهای تستوسترون و 17 آلفا– هیدروکسی پروژسترون در مولدین شیپ نر و ماده تکثیری، بعنوان شاخص بلوغ جنسی انتخاب شدند. ±±)
    کلید واژگان: هورمون جنسی, فیزیولوژی تولید مثل, تکثیر و پروش ماهیان خاویاری
    M. Bahmani, A. Yousefi Jourdehi, R. Kazemi, M. Pourdehghani, A. Hallajian, S. Dejhandian, J. Jalilpour
    This study was conducted on farmed Acipenser nudiventris at the International Sturgeon Research Institute from the winter of 2007 till summer 2010. A total of 11 farmed A. nudiventris specimens (7 male and 4 female) were stocked in groups of 4 fish in eight fiberglass tanks (4 tons capacity) on the basis of their sex. Males were fed with a diet with no soybean but containing vitamins. Females were fed with a diet containing soybean and vitamins with 38-40% protein, 13-15% fat, 19.5-20Mj/kg energy, respectively. GnRH was used for artificial propagation of Acipenser nudiventris brood stocks twice for females (dose 10μg/kg with 80:20 ration) and during one occasion for males with a dose of 20 μg/kg. The results of the study indicated that food composition (soybean and vitamins C and E) played a significant and positive role in the reproduction system for females. No significant effect of treatment was observed in Testosterone levels between mature (Mean ±SD: 60.6±8.07ng/ml) and immature (24.42±4.87ng/ml) males, Likewise, no significant differences were found in17α-Hydroxy Progestrone for female (Mean ±SD: 0.106±0.019ng/ml) and for immature fishes (0.031±0.006ng/ml) significant differences was detected in the concentration of Albomine (1.54±0.05mg/dl for females and 1.35±0.07mg/dl for immature females), but there were no significant differences in other biochemical parameters including Glocose, Cortisol, Chlosterole and Triglisride in males and females. There were no significant differences in total weight and length, WBC, RBC, Hb, Hct, MCH, MCHC and MCV parameters in males and females. This study is a step forward towards the development of artificial breeding and rearing sturgeon fish in the country.
    Keywords: Sexual hormones, Reproductive physiology, Sturgeon fish breeding
  • بررسی میکروسکوپی گناد فیلماهی پرورشی در سنین 3 و 4 سالگی
    رضوان الله کاظمی، سهراب دژندیان، علی حلاجیان
  • علی حلاجیان، رضوان الله کاظمی، محمود محسنی، سهراب دژندیان، ایوب یوسفی جوردهی، محسن بهمنی، محمد پوردهقانی، محمدعلی یزدانی، هوشنگ یگانه
    سلول های جنسی در ماهیان نر کوچک و میکروسکوپی است، در حالی که تخمک های رسیده ماهیان ماده را می توان با چشم غیر مسلح مشاهده کرد. با توجه به این که ماهیان خاویاری در سنین نسبتا بالایی به بلوغ جنسی می رسند، بنابراین یکی از راه های مهم و قابل اطمینان جهت تشخیص و جداسازی نر و ماده از همدیگردر سنین پایین، تکه برداری از بافت گناد و عملیات بافت شناسی روی گناد فیکس شده می باشد. بدین منظور جهت تشخیص و تعیین مراحل رسیدگی جنسی، گناد 81 عدد از تاسماهیان ایرانی پرورشی 4 ساله پرورش یافته در وان های فایبرگلاس از طریق تکه برداری مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه های فیکس شده بعد از عملیات بافت شناسی براساس روش های مرسوم، به کمک میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. در این بررسی بر اساس یافته های بافت شناسی، 30 عدد از تاسماهی ایرانی نر (37درصد) و 51 عدد از آنها ماده (63 درصد) بودند. این ماهیان از لحاظ مراحل رسیدگی جنسی، 16 درصد در مرحله I، 5/23 درصد درIII-، 3/59 درصد در مرحله II و 2/1 درصد در مرحله III رسیدگی جنسی بودند. در این بررسی با توجه به سن و شرایط پرورش یکسان، ماهیان ماده از لحاظ تعداد نسبت به ماهیان نر بیشتر بودند و از نظر رسیدگی جنسی در مرحله پایین تری قرار داشتند
    کلید واژگان: مراحل رسیدگی جنسی, _ تکه برداری, تاسماهی ایرانی پرورشی
    Ali Hallajian, Rezvanollah Kazemi, Mahmoud Mohseni, Sohrab Dejandian, Ayob Yousefi Jourdehi, Mohsen Bahmani, Mohammad Pourdehghani, Mohammad Ali Yazdani, Houshang Yeganeh
    Sexual cells in male fishes are microscopic and smaller than eggs in females. Due to the late maturation age in sturgeons, the biopsy of gonads and histological studies are one of the most important and reliable ways to detect and separate males and females from each other at early ages. The aim of the present study was to determine and divide the sexes in farmed Acipenser persicus reared under artificial conditions. In order to detect and determine sexual maturation stages, gonads of 81 farmed A. persicus were sampled by biopsy. Samples were fixed and studied by light microscope. Results showed that males and females were 30 (37%) and 51 (63%) individuals, respectively. The determination of sexual maturation stages in A. persicus showed that 16% were at stage I, 23.5% at stage I - II, 59.3% at stage II and 1.2% at stage III. The number of females was higher than that of males, but sexually mature females were at lower maturation stages than males in the same age and rearing conditions
  • آرزو چرمی، محمود بهمنی، میرمسعود سجادی، رضوان الله کاظمی، علی حلاجیان، سهراب دژندیان، ایوب یوسفی، محمد پوردهقان

    به منظور تعیین الگوی مورفوسیتولوژی شامل: ساختار، اندازه و نحوه پراکنش سلولهای نفرونی در کلیه تاسماهی ایرانی یک ساله و دوساله، نمونه برداری از بخش فوقانی، میانی و خلفی کلیه آن انجام گردید و پس از طی مراحل بافت شناسی، با استفاده از میکروسکوپ نوری مجهز به نرم افزار Biocom Visolab، مساحت، قطر بزرگ و قطر کوچک سلولهای مختلف نفرونی براساس میکرومتر اندازه گیری شد. با استفاده از آنالیز آماری داده ها وجود یا عدم وجود تفاوت معنی دار در سلولهای مختلف نفرونی در دو گروه سنی مورد مطالعه قرار گرفت. براساس مشاهدات میکروسکوپی، واحدهای نفرونی کلیه تاسماهی ایرانی از کپسول بومن، شبکه گلومرولی، مجاری خمیده نزدیک، مجاری خمیده دور و مجاری جمع کننده ادرار تشکیل می گردد. براساس نتایج حاصل میانگین (SE±) مساحت در سلولهای پروکسیمال در ماهیان یک ساله و دوساله بترتیب: 63/2486±28/4004 و 69/1261±64/4614 میکرومترمربع، در سلولهای دیستال 51/1015 ±75/2529 و 03/1676±33/4747 میکرومترمربع، در سلولهای جمع کننده ادرار 87/1668±98/2220 و 25/1747± 48/3253 میکرومترمربع، در گلومرول ها 79/1739±37/4692 و 92/2073±37/9355 میکرومترمربع و در کپسول بومن 54/1640±23/6768 و 76/1775±07/12921 میکرومترمربع می باشد. همچنین میانگین(SE±) قطر بزرگ سلولهای پروکسیمال در ماهیان یک ساله و دوساله بترتیب: 99/24±75/84؛ 03/14±52/53 میکرومتر و میانگین قطر کوچک 46/7±76/82؛ 37/7±00/66 میکرومتر، میانگین (SE±) قطر بزرگ در سلولهای دیستال ماهیان یک ساله و دو ساله 28/16± 98/72؛ 00/15±10/51 و میانگین (SE±) قطر کوچک 43/9±95/77؛ 34/8±57/64 میکرومتر، میانگین قطر بزرگ سلولهای جمع کننده ادرار در ماهیان یک ساله و دوساله 69/13±52/60؛ 60/12±02/49 و میانگین قطر کوچک 21/12±40/66؛20/14±40/57 میکرومتر، میانگین (SE±) قطر بزرگ سلولهای گلومرول در ماهیان یک ساله و دو ساله 97/16 ±70/94؛ 75/12±78/72 و میانگین (SE±) قطر کوچک 59/23±04/129؛ 88/18±60/96 میکرومتر و میانگین (SE±) قطر بزرگ کپسول بومن در ماهیان یک ساله و دو ساله 86/14±99/120؛ 78/9±77/80 میکرومتر و میانگین (SE±) قطر کوچک 12/21± 76/144؛ 53/21±56/107 میکرومتر می باشد. نتایج حاصل از آنالیز آماری نشان داد که هیچگونه تفاوت معنی داری در مساحت، قطرکوچک و قطر بزرگ سلولهای مختلف نفرونی در دوگروه سنی وجود نداشت (05/0>P). نتایج نشان داد که تعیین الگوی ساختاری کلیه بشکل Y بوده و میزان پراکنش سلولهای مختلف در همه بخش های کلیه یکسان نمی باشد.

    کلید واژگان: نفرون, واحد ادراری, تاسماهی ایرانی, مورفولوژی, مدلینگ
  • محمد صیاد بورانی، بهروز ابطحی، محمود بهمنی، لودمیلا کرایوشکینا، ایوب یوسفی، سهراب دژندیان
    این تحقیق به منظور شناخت فعالیت غده تیروئید و تاثیر آن بر قابلیت تحمل محیط دریا در بچه ماهی آزاد دریای خزر (Salmo trutta caspius Kessler،1877) درگروه های وزنی 5، 10، 15 و 20 گرمی در سه تیمار با شوری آب دریا (5/11-11 قسمت در هزار)، منطقه مصبی با شوری ppt 7 (7 قسمت در هزار) و آب شیرین و با 3 تکرار انجام شد. اسمولاریته پلاسما با استفاده از اسمومتر اندازه گیری شد. مطالعات بافتی تیروئید با استفاده از روش بافت شناسی کلاسیک و رنگ آمیزی هماتوکسیلین - ائوزین و ریخت سنجی سلولی با استفاده از نرم افزار بیو کام انجام گرفت. شاخصهای تیروئید بچه آزاد ماهیان دریای خزر در محیط آب دریا و آب 7 در هزار نشان داد که پس از انتقال بچه ماهیان 10، 15 و 20 گرمی به محیط شورتر در همان ساعتهای اولیه (6 ساعت پس از انتقال) فعالیت غده تیروئید بیشتر شده و پس از 10 روز مجددا به حدود سطح اولیه (حالت غیر فعال) برمی گردد. چنین فعالیتی از غده تیروئید در بچه ماهیان 5 گرمی دیده نشد. ضخامت اپی تلیوم فولیکول تیروئید در بچه ماهیان 5، 10، 15 و 20 گرمی پس از 6 ساعت قرار گیری در آب دریای خزر به ترتیب 2/1±99/3، 3±3/11، 1/4±7/19 و 7/3±6/12 میکرومتر به دست آمده که این تغییرات به استثناء گروه های 5 و 10 گرمی، در سایر گروه ها نسبت به زمان صفر معنی دار بود. در گروه 10 گرمی به دلیل بالا بودن این شاخص در زمان صفر (حالت گذار از مرحله پار به اسمولت) تفاوت معنی دار در 6 ساعت دیده نشد. براساس نتایج تغییرات فشار اسمزی، می توان قابلیت تنظیم اسمزی گروه های وزنی 20، 15 و 10 گرمی را در شوری دریای خزر و عدم این توانایی را در گروه 5 گرمی تایید نمود و این موضوع ارتباط فعالیت غده تیروئید با تنظیم الکترولیتها را در بچه ماهیان تایید می نماید.
    کلید واژگان: Salmo trutta caspius, غده تیروئید, تنظیم اسمزی
    Bourani, Abtahi B., Bahmani M., Krayushkina L., Yousefi A., Degandian S
    This study was carried out to determine thyroid gland activity during salinity changes in Caspian trout (Salmo trutta caspius Kessler, 1877) juveniles. Specimens were exposed in 4 weight groups of 5, 10, 15 and 20 g, in 3 salinity trials: Caspian water (11- 11.5 ppt), inshore water (7 ppt) and fresh water (control). Each trial was done in 3 replicates. Plasma osmolarity was measured by osmometer. The tissue fixations carried out from juveniles of control group (in fresh water) and different hours after exposure of fish in salinities. Histological indicators including thyroid gland morphometric parameters were assessed using classic preparation and optic microscope with digital camera. Histology of thyroid gland of juveniles acclimated to 7 ppt salinity and Caspian water showed that after the transfer of 10, 15 and 20 g weight groups to saline water, the gland became more active at early hours and gradually returned to initial condition after 10 days. The same activity was not observed for 5 g juveniles. Based on the results of osmoregulation variation, it can be confirmed that weight groups 10, 15 and 20 gr can do hypoosmoregulation of the salinity of the Caspian Sea, but the weight group of 5 gr do not have such a ability.
  • محمود بهمنی، ایوب یوسفی جوردهی، رضوان الله کاظمی، محمد پوردهقانی، علی حلاجیان، سهراب دژندیان، جلیل جلیل پور
    در این پژوهش شاخص های فیزیولوژی تولید مثل تعداد 24 عدد از ماهیان ازون برون پرورشی 6 و 7 ساله (شامل 14 عدد ماده و 10 عدد نر) بصورت فصلی و طی مدت یکسال مورد مطالعه قرار گرفت.
    سطوح هورمون تستوسترون در مولدین نر پرورشی در مرحله IV رسیدگی جنسی، نوسان معنی داری (05/0P<) داشت بطوریکه در زمستان به حداقل (7/5 ± 21/9 نانوگرم بر میلی لیتر) و در بهار به حداکثر (45 ± 3/556 نانوگرم بر میلی لیتر) مقدار رسید. میزان هورمون 17- آلفا هیدروکسی پروژسترون در نرها نوسانات نامنظمی را طی فصول مختلف نشان داد.
    سطوح هورمون 17- بتا استرادیول در مولدین نر پرورشی در مرحلهIV نیز در فصول مختلف اختلاف معنی داری
    (05/0P<) نشان داد، بطوریکه در بهار به حداقل (3/1± 36/1 نانوگرم بر میلی لیتر) و در فصل تابستان (ابتدای مرحله IV) به حداکثر (2/1± 4/4 نانوگرم بر میلی لیتر) مقدار رسید.
    در ماهیان ازون برون ماده و نر پرورشی، بترتیب در مراحل II، III و IV-III رسیدگی جنسی، هورمون های فوق اختلاف معنی داری را در فصول مختلف نشان ندادند (05/0P>).
    یافته ها نشان داد که سطوح هورمون تستوسترون در مولدین ماده پرورشی مرحله IV رسیدگی جنسی نوسانات معنی داری (05/0P<) داشته، بطوریکه همزمان با پیشرفت تکامل جنسی، افزایش یافته و در فصل بهار به حداکثر (9/162± 78/171 نانوگرم بر میلی لیتر) رسید. بر عکس، حداقل سطوح هورمون 17- آلفا هیدروکسی پروژسترون در مولدین ماده مرحله IV در فصل بهار (007/0± 014/0 نانوگرم بر میلی لیتر) و حداکثر آن در فصل تابستان (031/0± 081/0 نانوگرم بر میلی لیتر) مشاهده گردید. میانگین سطوح هورمون 17- بتا استرادیول در مولدین ماده 2/13± 67/17 نانوگرم بر میلی لیتر و در مولدین نر3/1± 8/2 نانوگرم بر میلی لیتر بود که در فصول مختلف اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0P<) ، بطوریکه در مولدین ماده حداقل مقدار آن در فصل بهار (84/1± 65/2 نانوگرم بر میلی لیتر) و حداکثر میزان آن در فصل پاییز (6/8± 5/31 نانوگرم بر میلی لیتر) بود.
    مقایسه یافته های حاصل از بررسی هورمونهای تستوسترون و17- آلفا هیدروکسی پروژسترون در مولدین نر و ماده نشان داد که میزان تستوسترون بطور قابل ملاحظه ای بیشتر از 17- آلفا هیدروکسی پروژسترون می باشد. نتایج حاصل مبین آن است که هورمونهای تستوسترون، 17- آلفا هیدروکسی پروژسترون و 17- بتا استرادیول از شاخصهای مهم رسیدگی جنسی بوده، بطوریکه از طریق اندازه گیری مقادیر آنها، زمان رسیدگی جنسی مولدین ازون برون پرورشی امکانپذیر خواهد بود.
    کلید واژگان: هورمون, فیزیولوژی, ازون برون پرورشی, نوسانات فصلی
    M. Bahmani, A. Yosefi, R. Kazemi, M. Pordehghani, A. Halajian, S. Dazhandian, J. Jalilpor
    Samples were collected from 24 farmed Acipenser stellatus (7 years old) including 14 females and 10 males during summer 2005 to spring 2006 in the International Sturgeon Research Institute (Rasht, Iran). Testosterone levels showed significant different in males at the stage IV (P<0.05). Minimum rate of Testosterone was 9.21±5.7ng/ml in winter and its maximum was 556.3±45 ng/mlin spring, and 17a-hydroxy progesterone levels in males showed chaotic fluctuations in different seasons. 17b-estradiollevels in males and females at the stage IV showed significance difference in various seasons (P<0.05) and in males it was at its minimum (1.36±1.3ng/ml) in spring and its maximum (4.4±1.2ng/ml) and in females it was minimum (2.65±84ng/ml) in spring and maximum (31.5±8.6ng/ml) in autumn. We found no significant differences in male and female hormones levels at the stages II, III and III-IV in different seasons. Comparison of Testosterone and 17a-hydroxy progesterone in males and females showed that Testosterone level was more than progesterone at similar conditions. Based on the results, sex steroid hormones, Testosterone, 17a-hydroxy progesterone and 17b-estradiol hormones are the three most important indices of sexual maturation that could be used for sex identification of the sturgeons at rearing conditions.
    Keywords: HOURMONS, Physiology, ACIPENSER STELLATUS, SEASONAL FLUCTUATIONS
  • علی حلاجیانرضوان الله کاظمی_محمود بهمنی_سهراب د ژند یان_ایوب یوسفی جورد هی_محمد پورد هقانی_محمود توکلی

    جهت بررسی و تشخیص مراحل رسید گی جنسی از گناد ماهیان خاویاری که به روش ترال در پاییز 1382 صید شده بودند، نمونه برد اری صورت گرفت. نمونه ها پس از فیکس شدن در محلول تثبیت کننده بوئن، در آزمایشگاه بر اساس روش های مرسوم بافت شناسی(آبگیری، شفاف سازی، قالب گیری و رنگ آمیزی به روش H&E) انجام پذیرفت. در مجموع از 52 عد د ماهیان خاویاری نمونه برد اری شده که 28 عد د از آنها تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) و 24 عد د ازون برون (Acipenser stellatus) بودند. از لحاظ جنسیت در تاسماهیان نمونه برد اری شده 14 عد د از آنها ماد ه، 17 عد د نر و 21 عد د از آنها غیر قابل تشخیص بودند. تاسماهی ایرانی درد امنه وزنی 20 الی 3000 گرمی و درد امنه طولی22 الی 82 سانتی متر قرار د اشتند. از لحاظ جنسیت در تاسماهی ایرانی، 11 قطعه غیرقابل تشخیص، 9 قطعه نر و 8 قطعه از آنها ماده بودند. ماده های این گونه از لحاظ مراحل رسید گی جنسی 4 عد د در مرحله I، و3 عد د در مرحله I-II و یک عد د در مرحله II رسید گی جنسی قرار د اشتند. نرهای آن نیز از لحاظ مراحل رسید گی جنسی 5 عد د در مرحله I، و2 عد د در مرحله I-II و 2 عد د در مرحله II رسید گی جنسی قرار د اشتند. ازون برون ها درد امنه وزنی 45 تا 10500 گرمی و درد امنه طولی 5 / 28 تا 146 سانتی متر قرار د اشتند. از لحاظ جنسیت در ازون برون ها، 10 عد د غیرقابل تشخیص، 8 عد د نر و 6 عد د ماده بودند. ماده های این گونه از لحاظ مراحل رسید گی جنسی 2 عد د در مرحله I، یک عد د در مرحله I-II، و2 عد د در مرحله II و یک عد د در مرحله IV رسید گی جنسی قرار د اشتند. نرهای آن نیز از لحاظ مراحل رسید گی جنسی 4 عد د در مرحله I، و3 عد د در مرحله II و یک عد د در مرحله III رسید گی جنسی قرار د اشتند.

    کلید واژگان: د ریای خزر, تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus), ازون برون (Acipenser stellatus), گناد, بافت شناسی, مراحل رسید گی جنسی
  • محمد صیاد بورانی، بهروز ابطحی، محمود بهمنی، رضوان الله کاظمی، سهراب دژندیان، جواد دقیق روحی، افشین امیری
    این تحقیق با هدف تعیین وزن مناسب رهاسازی و افزایش ضریب بازگشت شیلاتی ماهی آزاد دریای خزرSalmo trutta caspius Kessler, 1877 انجام گرفت. طی زمستان و بهار 1383-1382 در ایستگاه تحقیقاتی تکثیر و پرورش ماهیان دریایی (واقع در ساحل غازیان بندر انزلی) آزمایشها انجام شد. تیمارها شامل بچه ماهیان حاصل از یک نسل در اوزان 5، 10، 15 و 20 گرمی بودند که بصورت تصادفی برداشت شده و در 3 تکرار در آبهایی با سطوح شوری 7 قسمت در هزار، آب دریا و آب شیرین جهت مطالعه تنظیم اسمزی قرار گرفتند. خونگیری در فواصل زمانی 0، 3، 6، 12، 24، 72، 168 و 240 ساعت بوسیله لوله های موئینه هپارینه انجام و پس از سانتریفوژ و جداسازی پلاسمای خون، فشار اسمزی پلاسما بوسیله دستگاه اسمومتر اندازه گیری گردید. طبق نتایج بدست آمده، تغییرات فشار اسمزی در محدوده زمانی 10 روزه و تجزیه واریانس یک طرفه، می توان قابلیت تنظیم اسمزی همه گروه های وزنی مورد آزمایش را در شوری 7 قسمت در هزار و قابلیت تنظیم گروه های وزنی 20، 15 و 10 گرمی را در شوری دریای خزر تایید نمود.
    کلید واژگان: ماهی آزاد دریای خزر, Salmo trutta caspius, تنظیم اسمزی, دریای خزر
    M. Sayad borani, B. Abtahi, M. Bahmani, R. Kazemi, S. Dazhandian, J. Daghigh rohi, A. Amiri
    Salmo trutta caspius is a commercial migratory fish species in the Caspian Sea. Over fishing and deterioration of natural spawning grounds of the species are two major causes depressing stocks of the fish in the Sea. Thus, artificial breeding and release of salmon juveniles into the Caspian Sea is now considered an urgent need towards the rehabilitation of the stocks of the fish.
    This study was conducted in early 2004 to determine the ideal weight for the release of salmon fry in order to increase fishery return coefficients in the species. For this research, we used facilities of the Marine Fisheries Breeding and Research Center in Ghazian, along the coastal areas of the Bandar Anzali. Salmon juveniles used in this study belonged to the same generation. Fishes belonging to different weight classes (5, 10, 15 and 20g) were selected in a random design and stocked in two groups of sea water at 7% salinity and freshwater. Osmosis was studied using blood samples collected at 0, 3, 6, 12, 24, 72, 168 and 240 hours. Heparin tubes were used for sampling blood which was centrifuged to separate blood plasma. Osmotic pressure was determined using osmometer.
    Statistical analysis of the results on variations in osmotic pressure showed that after 10 days of stocking fish in seawater (7%), fishes in all weight classes were capable of osmoregulation. Also fishes in weight classes 10, 15 and 20g were capable of osmore-gulation in the Caspian Sea water.
    Keywords: SALMO TRUTTA CASPIUS, Osmoregulation, ARTIFICIAL BREEDING, Caspian Sea
  • محمود بهمنی، رضوان الله کاظمی، محمد پوردهقانی، علی حلاجیان، یعقوب وهابی، محمود محسنی، رضا ملکزاد، سهراب دژندیان، حسین محمدی پرشکوهی
    به منظور شناسایی شاخص ‏های مناسب فیزیولوژی تکثیر و رفع معضلات موجود در تکثیر مصنوعی ماهیان ازون ‏برون، بکارگیری فرمولاسیون جدید از GnRH و ترکیب تلفیقی آنتی ‏دوپامین دامپریدون از طریق روشی نوین و برای اولین ‏بار در کشور به انجام رسید. 60 عدد مولد ازون‏ برون صید شده از صیدگاه های رودخانه سفیدرود در استان گیلان شامل 40 عدد مولد ماده و 20 عدد مولد نر از طریق تزریق یک مرحله ‏ای در مولدین نر و دو مرحله ای در مولدین ماده (بصورت کنترل بیوفیزیولوژیک) مورد مطالعه قرار گرفتند.
    جهت افزایش ویسکوزیته محلول تزریقی در فرآیند جذب، پس از تزریق عضلانی در دومین پلاک پشتی از پروپیلن گلایکل (PG) استفاده شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل مقادیر 10، 15، 20 و 30 میکروگرم به کیلوگرم وزن بدن از GnRH همراه با مقادیر 1 و 2 میکروگرم به کیلوگرم وزن بدن دامپریدون برحسب درجه رسیدگی مولدین بود.
    شاخص قطبیت (PI) رسیدگی جنسی در مولدین ماده با استفاده از تعیین موقعیت هسته زایشی (GV) و در مولدین نر براساس کیفیت گناد (testis) و اسپرماتوزوئیدها انجام پذیرفت. شاخص رسیدگی جنسی (GV) در مولدین ماده مورد بررسی در محدوده 3. 64 الی 14. 3 بود.
    نتایج حاصل مبین آن است که کاهش سطوح استرس در مراحل صید، حمل و نقل، نگهداری و دستکاری و انتخاب مولدین با مورفولوژی مطلوب، امکان افزایش توان تولید مثلی در مولدین را موجب خواهد شد.
    تحلیل یافته ‏ها حاکی از آن است که مولدین نر در مقادیر 20 و 30 میکروگرم به کیلوگرم وزن بدن از GnRH بترتیب همراه با مقادیر 1 و 2 میکروگرم به کیلوگرم وزن بدن دامپریدون و مولدین ماده در مقادیر 10، 15 و 20 میکروگرم به کیلوگرم وزن بدن از GnRH بهمراه مقدار 2 میلی گرم بر کیلوگرم دامپریدون در صورت دارا بودن شرایط مناسب فیزیولوژیک از جمله شاخص زیستی کنترل مهاجرت هسته زایشی تا بروز پدیده GVBD مناسبترین شرایط جهت اوولاسیون، اسپرم دهی و در نتیجه تکثیر مصنوعی را برحسب وضعیت مطلوب درجه حرارت آب دارا می‏باشند.
    با توجه به یافته‏ های حاصل در صورت دارا بودن کیفیت مورفولوژیک و فیزیولوژیک مناسب در مولدین، امکان جایگزینی فرمولاسیون جدید GnRH با ماده تلفیقی دامپریدون که طی مطالعات حاضر بدست آمده است براساس دستورالعملی جدید با راندمان بالا و بعنوان جایگزین علمی بسیار مناسب برای عصاره هیپوفیز و سایر آنالوگهای گنادوتروپینی جهت انجام تکثیر مصنوعی در ماهیان مولد ازون ‏برون در مراکز تکثیر و پرورش تاسماهیان، توصیه می‏ گردد.
    کلید واژگان: بیوتکنیک تکثیر مصنوعی, ازون برون, Acipenser stellatus, آنتاگونیست دوپامین, دامپریدون
    M. Bahmani, R. Kazemi, M. Pordehghani, A. Halajian, Y. Vahhabi, M. Mohseni, R. Malakzad, S. Dazhandian, H. Mohmmadi parshokohi
    A new formulation of GnRH and synthetic compound of anti-dopamine domperidone was used for the first time in Iran to determine suitable physiological indexes for reproduction and to resolve the present problems of artificial reproduction in stellate sturgeon Acipenser stellatus. The study was conducted on 60 breeder Acipensers including 40 female and 20 male specimens. The fish were caught at stations in the vicinity of the SefidRud River in Guilan Province. Male spawners were treated using single injection method while females received dual injection (Bio-physiological control).
    Propylene glycol (PG) was administered after the muscular injection near the second dorsal scute to increase the viscosity of the solution during absorption. Depending on the stage of sexual maturity in the fish, GnRH at doses of 5, 10, 15, 20, 30 µg/kg BW was used in combination with a dose of I or 2 mg kg of domperidone.
    The position of G V was used as an index to determine sexual maturity in females while in males sexual maturity was determined on the basis of testis and sperm quality. The female fish showed GV in a range of 3.64 to 14.30. The results indicated that reduction of stress during catch, transportation, maintenance and handling and selection of breeders with suitable morphology will result in increased reproduction success.
    It was also found that male breeders given a dose of 20 and 30 µg/kg BW GnRH along with 1 and 2 mg kg of domperidone respectively were the most successful in spermiation. For female breeders, those received a dose of 10, 15 and 20 µg/kg BW GnRH along with 2 mg/kg of domperidone exhibited the most suitable conditions in ovulation. These females responded well to artificial breeding provided they possessed G V in the range of 3.64 to 14.30 depending on the water temperature until the germinal vesicle broke down (in vivo).
    Alleviating stress during capture, handling, transport and confinement, selecting breeders with suitable morphology and identifying correct stage of sexual maturity are the factors that help achieve higher production by substituting GnRH with a combination of GnRH and domperidone. Therefore, this compound is recommended as a suitable substitute for pituitary extract and other gonadotrophic analogues in the artificial breeding of Acipenser stellatus.
    Keywords: Artificial breeding. Acipenser stellatus, Domperidone
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال