به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سهیلا افکار

  • پیام پزشکپور*، سهیلا افکار

    عدس یکی از مهمترین حبوبات است که با داشتن میزان بالای پروتئین و ویتامین های A و B ، فیبر، پتاسیم و آهن بوده یک غذای ارزان قیمت برای افراد کم درآمد می باشد. این مطالعه با هدف تعیین تنوع، وراثت پذیری، همبستگی بین عملکرد و اجزاء عملکرد در 14 ژنوتیپ عدس در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تعداد شاخه ثانویه در بوته و درجه باردهی بالاترین ضریب تغییرات ژنوتیپی و فنوتیپی نشان دادند اما کمترین ضریب تغییرات ژنوتیپی و فنوتیپی برای تعداد غلاف و تعداد بوته یافت شد. بیشترین وراثت پذیری به ترتیب برای وزن صد دانه، تعداد غلاف دو‏بذری، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه، درجه باردهی و ارتفاع بوته برآورد شد. پیشرفت ژنتیکی به همراه وراثت پذیری بالا برای تعداد غلاف دو بذری و عملکرد بیولوژیکی مشاهده گردید. همبستگی فنوتیپی مشخص کرد که بهره وری از بارش، عملکرد بیولوژیکی و ارتفاع بوته بالاترین همبستگی مثبت معنی دار با عملکرد دانه داشتند. انجام تجزیه علیت بر اساس رگرسیون گام به گام مشخص کرد که صفت بهره وری از بارش بیشترین اثر مستقیم روی عملکرد دانه داشت در حالیکه تعداد شاخه ثانویه اثر غیر مستقیم منفی از طریق بهره وری از بارش بر عملکرد دانه داشت. بدین معنا افزایش تعداد شاخه ثانویه با کاهش بهره وری بارش باعث کاهش عملکرد دانه می شود. بطورکلی می توان نتیجه گرفت صفات بهره وری از بارش و عملکرد بیولوژیکی شاخص های انتخاب مناسبی برای بهبود عملکرد دانه در گیاه عدس هستند.

    کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, تجزیه علیت, عدس, وراثت پذیری, همبستگی
    Payam Pezeshkpour *, Soheila Afkar

    Lentils are one of the most important legumes, which have a high amount of protein and vitamins A and B, fiber, potassium and iron, and are an inexpensive food for low-income people. The objective of this study was the determination of variability, heritability, correlations between yield and yield components in 14 Lentil (Lens culinaris L.) genotypes using a randomized complete block design with three replications. The results showed that secondary stem per plant and productivity degree had the highest GCV and PCV but the lowest GCV and PVC was found for a number of pod/ m2 and number of the plant. Maximum heritability was estimated for 100-seed weight, number two-seed pod, biological yield, grain yield, productivity degree and plant height respectively. The high genetic advance and heritability were observed for the number of the two-seed pod and biological yield. The phenotypic correlation revealed that rainwater productivity, biological yield and plant height had the greatest, positive and significant association with seed yield. By performing path analysis based on stepwise regression, rainwater productivity had the most direct effect on seed yield, while the number of secondary stems per plant through rainwater productivity had the most indirect and negative effect on seed yield. That means with increasing number of the secondary stem, rainwater productivity is decreased which results in reduced grain yield. As a result, it was concluded that rainwater productivity and biological yield can be good selection criteria for improving seed yield per plant in Lens culinaris.

    Keywords: Correlation, Genetic variability, Heritability, Lens culinaris, Path analysis
  • سهیلا افکار*
    توانایی جوانه زنی بذر مرحله مهمی برای استقرار مناسب می باشد. پرایمینگ بذر شامل روش های بسیار ساده ای است که می تواند در بهبود جوانه زنی بذر و استقرار گیاهچه موثر باشد مرزه گیاه معطری است که در صنایع غذایی و داروسازی استفاده می شود. برای ارزیابی تاثیر پرایمینگ بر جوانه زنی سه اکوتیپ خوزستانی، اصفهانی و اردستانی مرزه (Satureja hortensis L.) آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. فاکتورها شامل 4 غلظت نیترات پتاسیم (ppm 200, 100, 50,  0) و 3 زمان پرایمینگ (0، 24 و 48 ساعت) بود. نتایج نشان داد که در دو اکوتیپ اردستانی و خوزستانی مرزه اکثر پارامتر های جوانه زنی در غلظت ppm 200 نیترات پتاسیم و زمان 48 ساعت کاهش یافتند در حالیکه 24 ساعت پس از تیمار با غلظت ppm 100 نیترات پتاسیم اغلب پارامترهای جوانه زنی اکوتیپ اصفهانی کاهش نشان دادند. بر اساس نتایج مشاهده شده بهترین و موثرترین تیمار نیترات پتاسیم در تحریک جوانه زنی هر اکوتیپ متفاوت بود. بطورکلی بر اساس نتایج این آزمایش، غلظت پایین نیترات پتاسیم پارامتر های جوانه زنی و استقرار گیاهچه را بهبود بخشید اما غلظت بالا صفات مورد مطالعه را کاهش داد.
    کلید واژگان: پارامترهای جوانه زنی, پیش تیمار, مرزه (.Satureja hortensis L), نیترات پتاسیم
    Soheila Afkar *
    Seed germination ability is an essential step for optimum stand establishment. Seed priming includes very simple methods that could improve seed germination and establishment of the seedling. Satureja hortenssis L. is an aromatic plant used in the food and pharmaceutical industry. To evaluate the effect of priming on germination of Khuzestan, Isfahan, and Ardestan ecotypes of Satureja hortensis L, a factorial experiment on the base of a completely randomized design was conducted with three replications. Factors are four concentration levels (0, 50, 100, and 200 ppm) of KNO3 and three priming time levels (0, 24, 48 hours). Results showed that germination parameters reduced at 200 ppm of KNO3 and 48 h in the Khuzestan and Ardestan ecotypes, but for the Isfahan ecotype, 24h after treatment with 100 ppm KNO3 most germination parameters were reduced. According to the observed results, the best and most effective treatment for stimulation of germination is different for each ecotype. In conclusion, these results showed that the low concentration of KNO3 increased germination and seedling parameters, but the high concentration decreased studied traits.
    Keywords: Germination parameters, pretreatment, savory (Satureja hortensis L.), nitrate potassium
  • سهیلا افکار*، فرانک هادی، علی اشرف جعفری

    فستوکا یکی از بزرگترین جنس ها از خانواده گراس ها است که بیش از 600 گونه با سطح پلوییدی متفاوت دارد. این مطالعه با هدف بررسی تنوع ژنتیکی 22 ژنوتیپ از سه گونه فستوکا (Festuca arundinacea، F.ovina و F.rubra) با استفاده از الگوی الکتروفورز پروتیین های ذخیره ای بذر انجام شد. این گونه ها تنوع قابل توجهی در تعداد باند های پروتیینی از 13-5 نشان دادند. بیشترین تعداد باند در G17 (F.rubra) و کمترین تعداد باند پروتیینی در G5 (F.ovina) مشخص شد. باند شماره 14 کمیاب بود و فقط در G3 در گونه F.ovina مشاهده شد که می تواند به عنوان یک باند اختصاصی برای شناسایی این ژنوتیپ در نظر گرفته شود. با توجه به نتایج تجزیه AMOVA سطح بالایی از تنوع ژنتیکی درون گونه ها نسبت به بین گونه ها وجود داشت که می تواند ناشی از ماهیت دگرگشنی در این جنس باشد. با توجه به اختلاف مشاهده شده در شاخص های تنوع بین سه گونه مورد مطالعه، مشخص شد که گونه ها دارای ساختار ژنتیکی متفاوتی هستند. نتایج تجزیه خوشه ای بر اساس الگوی پروتیین ذخیره ای بذر در ژنوتیپ های ارزیابی شده با استفاده از ماتریس فاصله اقلیدسی و روش UPGMA، ژنوتیپ های مورد مطالعه را در چهار گروه قرار داد. کمترین ضریب تشابه بین G14 و G15 (F.arundinacea) با G6 (F.ovina) وجود داشت، لذا می توان نتیجه گرفت گونه ها از روند تکاملی متفاوت تری تکامل یافته اند و بنابراین توصیه می شود به عنوان والد در تولید ارقام ترکیبی استفاده شوند. تنوع مشاهده شده در الگوی پروتیینی بذر گونه های فستوکا می تواند به علت هتروزیگوتی ناشی از دگرگشنی، تفاوت گونه ها یا جمع آوری جمعیت ها از مناطق متفاوت باشد.

    کلید واژگان: تجزیه خوشه ای, تنوع ژنتیکی, گونه های فستوکا, نشانگر پروتئین, SDS-PAGE
    Soheila Afkar*, Faranak Hadi, Ali Ashraf Jafari

    Festuca is one of the largest genera of the grass family, which has more than 600 species with different ploidy levels. The aim of this study was to estimate the genetic diversity within 22 populations of three species of Festuca (Festuca arundinacea, F.rubra and F.ovina) using a seed storage protein electrophoresis pattern. These species showed a significant variation in the number of protein bands from 5-13. The highest number of bands was found in G17 (F.rubra) and the lowest number of protein bands was in G5 (F.ovina). Band number 14 was only observed in G3. It is suggested that this band can be considered as a specific band for the identification of this genotype. According to the results of AMOVA analysis, there is a high level of genetic diversity within the species rather than between species that can be due to the out-crossing nature of this genus. According to observed differences for variation parameters among the three studied species, it is concluded that they have dissimilar genetic structures. The results of cluster analysis based on seed storage protein profiles in evaluated genotypes using Euclidean distance matrix and UPGMA method showed four groups. The lowest similarity coefficient was between G14 and G15 (F.arundinacea) with G6 (F.ovina). Hence, it is suggested that they evolved from a different evolutionary process and it is suggested to use them as the parents of new synthetic varieties. The observed diversity in the seed protein pattern in the three species of Festuca, can be explained by allogamy-induced-heterozygosity, species difference or population collection from various regions.

    Keywords: Cluster analysis, Festuca species, Genetic variation, Protein marker, SDS-PAGE
  • سهیلا افکار*

    به منظور بررسی تنوع صفات مورفولوژیکی پونه (Mentha longifolia) و تعیین فعالیت ضدباکتریایی آن علیه سه سویه باکتریKlebsiella pneumonia ،monocytogenes Listeria  و  Streptococcus agalactiaسه اکوتیپ پونه از سه رویشگاه استان لرستان شامل خرم آباد، الشتر و دلفان جمع آوری و برای صفات ارتفاع بوته، طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ، تعداد انشعابات، تعداد گل آذین، طول گل آذین و درصد اسانس مورد تجزیه واریانس یک طرفه قرار گرقتند. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین اکوتیپ های مورد مطالعه از نظر طول و عرض برگ، ارتفاع گیاه و درصد اسانس وجود داشت. اکوتیپ خرم آباد دارای بالاترین ارتفاع گیاه، طول گل آذین و درصد اسانس بود. همبستگی مثبت و معنی داری بین صفات ارتفاع بوته و عرض برگ با درصد اسانس مشاهده شد. نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام و تجزیه علیت نشان داد که ارتفاع گیاه می تواند مهمترین شاخص برای انتخاب لاین های والدینی در برنامه های اصلاحی باشد. با توجه به شاخص های حداقل غلظت مهارکنندگی باکتری (MIC) و حداقل غلظت باکتری کشی (MBC) نتیجه گیری شد که حداقل غلظت بازدارندگی و کشندگی اسانس پونه بین 2-03/0 میلی گرم در میلی لیتر بود. فعالیت ضدمیکروبی حکایت از این داشت که باکتری های L. monocytogenes و S.agalactiae توسط اسانس اکوتیپ دلفان و باکتری K. pneumonia توسط اسانس اکوتیپ الشتر مهار شدند و سه باکتری مورد مطالعه کمترین حساسیت را به اسانس پونه اکوتیپ خرم آباد داشتند.

    کلید واژگان: استان لرستان, اثرات ضد میکروبی, پونه, درصد اسانس, صفات مورفولوژیکی
    Soheila Afkar *

    In order to evaluation the diversity of morphological traits and determine antibacterial activity against three bacterial strains including Klebsiella pneumonia, Listeria monocytogenes, and Streptococcus agalactia, three ecotypes of Mentha longifolia were collected from three habitats in Khorramabad, Aleshtar, and Delfan in Lorestan province, Iran. The measured traits were plant height, leaf length and width, number of leaves, branches, and inflorescences, length of inflorescences, and percentage of essential oil. Data were analyzed using one-way ANOVA with five replications. The result showed that there was a significant difference among the ecotypes in terms of leaf length and width, plant height, and essential oil percentage. Khorramabad ecotype had the highest plant height, inflorescence length, and essential oil percentage. A positive and significant correlation was observed between both plant height and leaf width with essential oil percentage. According to stepwise regression and path analysis results, it was concluded that plant height could be considered as the most important index for the selection of parental lines in the breeding programs. Based on the Minimum Inhibitory (MIC) and Minimum Bactericidal Concentration (MBC) indices, it was concluded that the minimum inhibitory and bactericidal concentrations of M. longifolia essential oil ranged from 0.03 to 0.2 mg/mL.The antimicrobial activity showed that L. monocytogenes and S.agalactiae were inhibited by Delfan ecotype essential oil and K. pneumonia was inhibited by the essential oil from the Aleshtar ecotype. In contrast, the three studied bacteria had the lowst susceptibility to the essential oil from Khorramabad ecotype.

    Keywords: Lorestan province, Antimicrobial effects, Wild mint, essential oil, morphological traits
  • سهیلا افکار*، مژگان آزادپور، بتول مهدوی، مرضیه رشیدی پور
    تحقیق حاضر با هدف بررسی ترکیبات شیمیایی اسانس استخراج شده از پونه جمع آوری شده از مناطق مختلف شامل خرم آباد، الشتر و دلفان در استان لرستان و تعیین فعالیت ضد باکتریایی آنها علیه سه سویه باکتری Escherichia coli، Staphylococcus aureus و Pseudomonas aeruginosa انجام شد. آنالیز GC-MS نشان داد ترکیبات اصلی اسانس پونه منطقه خرم آباد شامل پولگان (41/54 درصد) و 8،1- سینیول (05/22 درصد) بود، درحالی که پونه منطقه الشتر غنی از پیپریتنون (29/29 درصد)، پولگان (53/17 درصد)، پیپریتنون اکساید (35/14 درصد) و 8،1- سینیول (34/14 درصد) و ترکیبات اصلی پونه منطقه دلفان سیترونلیل استات (93/59 درصد) و آروماندرن (1/5 درصد) بودند. همبستگی معنی داری بین تمام ویژگی های جغرافیایی و خاک، به جز فسفر و هدایت الکتریکی، با ترکیبات اسانس مشاهده شد. با توجه به  نتایج به دست آمده از MIC و MBC نشان داد حداقل غلظت بازدارندگی اسانس پونه مناطق مورد مطالعه بین mg/mL 2-03/0 بود. فعالیت ضدمیکروبی حاکی از این بود که موثرترین اسانس در مهارکنندگی باکتری های E. coliو  S. aureus به ترتیب اسانس پونه منطقه الشتر و دلفان بودند و دو باکتری P. aeruginosa و S. aureus کمترین حساسیت به اسانس پونه منطقه خرم آباد داشتند. اسانس پونه جمع آوری شده از مناطق مختلف استان لرستان دارای قدرت بازدارندگی علیه باکتری های گرم مثبت و منفی مورد مطالعه از کم تا عالی بودندکه بستگی به منطقه جمع آوری گیاهان و سویه های مورد مطالعه باکتری داشت. در این تحقیق سه ترکیب سیترونلال، سیترونلیل استات و آرومادرن برای اولین بار برای اسانس پونه گزارش شد.
    کلید واژگان: اسانس, پونه, ترکیبات شیمیایی, فعالیت ضد باکتریایی, لرستان‏
    Soheila Afkar *, Mozhgan Azadpour, Batool Mahdavi, Marzieh Rashidipour
    The aim of this study was to investigate of the chemical composition of the essential oil extracted from Mentha longifolia collected from different regions of Lorestan province (Khorramabad, Aleshtar, Delfan) and to determine the antibacterial activities against three certain bacterial strains (Pseudomonas aeruginosa, Staphylococcus aureus, Escherichia coli). The chemical profiling of the essential oil was performed using gas chromatography-mass spectrometry (GC-MS) analysis. GC-MS analysis revealed that essential oil of M. longifolia from Khorramabad region was constituted by pulegone (54.41%) and 1, 8-cineole (22.05%) as a major component. M. longifolia from Aleshtarwas rich in piperitenone (29.29%), pulegone (17.53%), piperitenone oxide (14.35%), 1, 8-cineole (14.34%) and the main component of M. longifolia from Delfanwas citronelyll acetate (59.93%), aromadrene (5.1%), respectively. A significant correlation between geographical and soil characteristics, except phosphorus and electrical conductivity, with the essential oils components was detected. The results obtained using MIC and MBC showed that the minimum inhibitory concentration of the essential oil of M. longifolia from studied regionwas in the range of 0.03-2 mg/mL. The most effective essential oil in bacterial inhibition for E. coli and S. aureus bacteria was the essential oil from Aleshtar and Delfan, respectively. Two bacteria P. aeruginosa and S. aureus were least susceptible to M. longifolia essential oil from Khorramabad region. The essential oil of M. longifolia from different regions of Lorestan provinc exhibited low to high inhibitory activity against gram-positive and negative bacteria,.which depended to the region of collected plants and studied bacterial strains. In this research, three components citronellyl acetat, citronellal and aromandrene was detected in M. longifolia essential oil for the first time
    Keywords: Antibacterial activity, Chemical composition, Essential oil, Lorestan, Mentha longifolia‎
  • جعفر مهنی، بتول مهدوی*، آرمان آذری، سهیلا افکار، سیده الهه هاشمی
    به منظور بررسی نسبت های مختلف کشت مخلوط سیاهدانه و شنبلیله بر عملکرد، اجزای عملکرد و درصد روغن در شرایط کنترل و عدم کنترل علف هرز، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار، در دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان در سال زراعی 1394 اجرا شد. تیمارها شامل ترکیب نسبت های کشت مخلوط (کشت خالص سیاهدانه، کشت خالص شنبلیله، 25% سیاهدانه + 75% شنبلیله، 50% سیاهدانه + 50% شنبلیله و 75% سیاهدانه + 25% شنبلیله) و مدیریت علف های هرز (کنترل و عدم کنترل) بودند. نتایج نشان داد که در کشت خالص، هر دو گیاه عملکرد بهتری داشتند، درحالی که ارتفاع بوته، وزن هزار دانه و درصد روغن در الگوهای کشت مخلوط بیشتر بودند. الگوهای کشت مخلوط نسبت به کشت خالص، دارای مزیت نسبی بودند و در همه نسبت های کشت مخلوط، مجموع عملکرد نسبی بیشتر از یک بود. کشت مخلوط 25% سیاهدانه + 75% شنبلیله در شرایط کنترل علف های هرز بیشترین مجموع عملکرد نسبی (55/1) را داشت. کنترل علف های هرز در الگوهای کشت مخلوط بهتر بود، به طوری که تعداد و وزن خشک علف های هرز در کشت مخلوط به طور معنی داری کمتر بود. درصد کاهش عملکرد شنبلیله در اثر حضور علف های هرز در کشت خالص، 2/87 درصد و در الگوهای کشت 25 درصد سیاهدانه + 75 درصد شنبلیله، 75 درصد سیاهدانه + 25 درصد شنبلیله و 50 درصد سیاهدانه +50 درصد شنبلیله، به ترتیب برابر با 8/34، 1/27 و 25 درصد بود. به طورکلی نتایج این پژوهش نشان داد که کشت مخلوط در الگوی 25% سیاهدانه + 75% شنبلیله، ضمن افزایش مجموع عملکرد نسبی، سبب بهبود کنترل علف هرز شد.
    کلید واژگان: شاخص رقابت, شاخص غالبت, ضریب ازدحام, عملکرد نسبی, کشت خالص
    Jafar Mehni, Batool Mahdavi *, Arman Azari, Soheila Afkar, Seyedeh Elahe Hashemi
    To study the effects of different intercropping ratios of black cumin and fenugreek on yield, yield components and oil percentage under weedy and weed-free conditions, a factorial experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications at Vali-e-Asr Rafsanjan University in 2015. The treatments included five intercropping ratios (black cumin sole cropping, fenugreek sole cropping, 25% black cumin + 75% fenugreek, 50% black cumin + 50% fenugreek and 75% black cumin + 25% fenugreek) and weed management (with and without weed control). Results showed that yield of both plants were greater in sole cropping treatments, whereas the highest plant height, 1000- seed weight and seed oil were obtained from intercroppings. Intercropping systems had a relative advantage than sole cropping and total relative yield (TRY) was more than 1 in all intercropping ratios. The highest TRY was achieved in 25% black cumin +75% fenugreek (1.55) treatment under weed control conditions. Intercropping caused better weeds control, so that the number and dry weight of weeds was reduced in intercropping treatments. The yield loss due to weeds was 87.2% in sole crop and in 25% black cumin +75% fenugreek, 75% black cumin +25% fenugreek and 50% black cumin +50% fenugreek treatments were 34.8%, 27.1% and 25%, respectively. Overall, the result of this research revealed that while 25% black cumin +75% fenugreek intercropping increased TRY, it also improved weeds control.
    Keywords: Aggressivity coefficient, Competition index, crowding coefficient, Relative yield, sole crop
  • سهیلا افکار*، قاسم کریم زاده، علی اشرف جعفری
    سابقه و هدف

    گونه های فستوکا در ایران رشد می کنند و پلی پلوییدی بودن نقش مهمی در تکامل این گروه دارد. گیاه Festuca arundinacea متعلق به خانواده گراس ها بوده و شامل گونه های متفاوتی است که بعنوان علوفه، چمن و همچنین برای محافظت از خاک استفاده می شوند. هدف از این تحقیق مطالعه تغییر در مقدار نسبی DNA هسته و صفات فنولوژیکی-مورفولوژیکی در ژنوتیپ-های مختلف F.arundinacea جمع آوری شده از مناطق متفاوت می باشد.

    مواد و روش ها

    این آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. پارامتر های ژنتیکی برای همه صفات شامل زمان ظهور خوشه، زمان گلدهی، ارتفاع گیاه، سرعت جوانه زنی، قدرت جوانه زنی، پایداری، عملکرد علوفه، تعداد شاخه در بوته، طول سنبله، وزن هزاردانه، درصد جوانه زنی، وزن بذر در بوته، شاخص برداشت، تعداد بذر در بوته محاسبه گردید. برای انداز گیری مقدار نسبی DNA از گیاهچه های با طول عمر سه هفته، فلوروکروم DAPI و گیاه جو (Hordeum vulgare) رقم سلطان بعنوان استاندارد داخلی استفاده شد.

    یافته ها

    ارزیابی پارامترهای ژنتیکی نشان داد تفاوت بین ضریب تغییرات ژنتیکی و فنوتیپی برای تعداد روز تا خوشه دهی، تاریخ گلدهی، تعداد ساقه در بوته، سرعت و قدرت جوانه زنی، قوه نامیه، تعداد بذر در بوته، وزن هزار دانه و ارتفاع گیاه ناچیز بوده که می-توان گفت نقش واریانس ژنتیکی بیشتر از واریانس محیطی است. از طرف دیگر مقدار وراثت پذیری صفات بین 95-66% بود. وراثت-پذیری بالا برای همه صفات بجزء طول خوشه مشاهده شد که نشان می دهد روش های مبتنی بر گزینش برای این صفات از کارایی بالایی برخوردار است. به علت تفاوت ناچیز PCV و GCV، وراثت پذیری بالا به همراه پیشرفت ژنتیکی بالا برای صفات تعداد روز تا خوشه دهی، تاریخ گلدهی و قدرت جوانه زنی می توان نتیجه گرفت این صفات توسط ژن های افزایشی کنترل می شوند و می توان آنها را در برنامه های اصلاحی از طریق گزینش بهبود داد. مشخص شد که تفاوت معنی داری بین ژنوتیپ های مورد مطالعه برای مقدار نسبی DNA هسته وجود دارد که نشان دهنده تنوع درون گونه ای بالا بین ژنوتیپ های متفاوت از مناطق مختلف است. نتایج مقایسه میانگین نشان داد ژنوتیپ ها در 7 گروه قرار می گیرند که بالاترین و کمترین مقدار نسبی DNA هسته به ترتیب در ژنوتیپ های G13, G20, G21 وG22, G16 بود. با توجه به مطالعات گذشته، تغییر در مقدار نسبی DNA هسته را در این ژنوتیپ ها را می توان به وجود کروموزوم B و تغییر در طول کروموزوم نسبت داد.

    نتیجه گیری

    پیشنهاد می شود از صفات زمان ظهور سنبله، زمان گلدهی و قدرت جوانه زنی برای برنامه های اصلاحی استفاده شود. همچنین تغییر در مقدار نسبی DNA و صفات مورفولوژیکی-فنولوژیکی می توانند فاکتورهای مهمی در تکامل و سازگاری این گونه به شرایط محیطی مختلف باشند.

    کلید واژگان: پارامترهای ژنتیکی, پیشرفت ژنتیکی, مقدار نسبی DNA هسته, وراثت پذیری, Festuca arundinacea
    Soheila Afkar *, Ghasem Karimzadeh, Ali Ashraf Jafari
    Introduction

    Festuca species grow in Iran and widespread occurrence of polyploidy has an important role in the evolution of this group. Festuca arundinacea belong to the grass family and include different species that used as forage, turf grass and for soil conservation. The aim of this work was the study of changing in DNA content morphological and phenological traits in different genotypes of F. arundinacea which collected from different regions.

    Material and Methods

    This experiment was conducted using a complete block design with 3 replications. Genetic parameters were estimated for all traits including Day to head emergence, Flowering date, Plant height, Number of. stem per plant, Spike length, 1000-seed weight, Germination percentage, Germination rate, Germination vigor, Stability, Forage yield, Seed yield, Seed weight per stem, Harvest Index, Number of seed per plant. Three-week-old plants, fluorochrome DAPI and Hordeum vulgare L. cv. Sultan (2C= 11.12 pg) as an internal standard for DNA content measurement were used.

    Results

    Evaluation of genetic parameters indicated that the difference between PCV and GCV was low for days to head emergence, flowering date, number of stem per plant, germination percentage, number of seed per plant, 1000-seed weight, germination rate, germination vigor and plant height, which clearly indicated the role of genetic variance was higher than the environmental variance. On the other hand, heritability was ranged between 66-95%. High broad-sense heritability was also observed for all the characters except spike length which indicate selection-based methods have high efficiency for these traits. Due to the low difference between PCV and GCV, high heritability and high genetic advance for days to head emergence, flowering date and germination vigor, it can be concluded that these traits are controlled by additive genetic action and can be improved through selective breeding programs. ANOVA results for relative nuclear DNA amount showed a significant difference between studied genotypes which suggest there is a high intraspecies variation for various genotypes in the different regions. The results of the mean comparison showed that the genotypes can be categorized into 7 separate groups. The highest and lowest relative amount of nuclear DNA was in (G13, G20, G21) and (G22, G16) genotypes respectively. According to previous studies, the change in the relative amount of nuclear DNA can be attributed to the presence of chromosome B and change the length of the chromosome.

    Conclusion

    It is suggested that day to head emergence, flowering date and germination vigor traits to be used for plant breeding programs. Moreover, the change in relative DNA content and morphological-phenological traits can be considered factors in the evolution of F.arundinacea and adaptation to varying environmental condition.

    Keywords: Festuca arundinacea, Genetic advance, Genetic parameters, Heritability, Relative Nuclear DNA amount
  • سهیلا افکار*، رضا زند

    نعناعیان گیاهان علفی چندساله با برگهای معطر هستند که برای اسانسشان کشت میشوند. اسانس نعناع در داروسازی, عطرسازی و لوازم آرایشی بکار میرود. هدف از این مطالعه تجزیه روابط بر اساس الگوی پروتئین ذخیرهای بذر با استفاده از روش PAGE-SDS بین ن ه ژنوتیپ مختلف spicata. M و piperita. M است که از مناطق مختلف ایران جمعآوری شده اند. الکتروفوگرام 31 باند پروتئینی با وزن مولکولی KDa 103-12 را نشان داد. ژنوتیپهای G5, G1 و G9 بیشترین تعداد باند (26 (را نشان دادند در حالیکه کمترین تعداد باند (9 (در ژنوتیپ G7 وجود داشت. تجزیه کلاستر بر اساس الگوی پروتئین ذخیرهای بذر با استفاده از ماتریس فاصله اقلیدسی و روش UPGMA ژنوتیپهای مورد ارزیابی را در 3 کلاستر گروهبندی کرد. پنج ژنوتیپ (G8, G5, G4, G1 و G9) در گروه یک قرار گرفتند و گروه دو شامل ژنوتیپ G3 بود و بقیه ژنوتیپها (G6, G2 وG7) در گروه سه قرار گرفتند. تجزیه کلاستر نشان داد برخی ژنوتیپهای دو گونه متفاوت spicata. M و piperita. M ارتباط نزدیکی با هم دارند و در یک گروه قرار گرفتند. با توجه به اینکه piperita. M یک هیبرید طبیعی بین spicata. M و aquatica. M میباشد این نتایج مورد انتظار است. آنالیز تغییرپذیری پروتئین بطور واضح نشان داد که تنوع در میان و بین ژنوتیپهای مورد مطالعه وجود دارد. نتیجهگیری میشود که این مطالعه برای برنامه اصلاح و نگهداری آینده ژنوتیپهای نعناع مفید می- باشد.

    کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, نعناع, تغییرپذیری پروتئین, گیاه دارویی, مارکر بیوشیمیایی
    Soheila Afkar *, Reza Zand

    Mints are herbaceous perennial plants with aromatic leaves that are cultivated for their essential oils. The essential oil of Mint used in pharmaceutical, perfumery and cosmetics applications. The aim of this study was to analyze the relationship between nine different genotypes of Mentha spicata and M. piperita collected from different regions of Iran according to the seed storage protein profile using the SDS-PAGE method. The electropherogram showed a total of 31 bands of proteins with the molecular weight ranging from 12 kDa to 103 kDa. Among the genotypes G1, G5 and G9 showed the maximum number (26) of protein bands while the minimum number (9) of bands was present in genotype G7. Cluster analysis based on the seed storage protein profile, using the Euclidean distance matrix and the UPGMA method, grouped the evaluated genotypes into three clusters. Five genotypes (G1, G4, G5, G8, and G9) were in group 1, group two contained genotype G3 and the rest of the genotypes were in the third group (G2, G6, G7). Cluster analysis showed that some of the genotypes of two different species of M. piperita and M. spicata were closely related to each other and were in the same group. With regard to M. piperita is a natural hybrid of M. spicata and M.aquatica, this result is expected. The protein variability analysis clearly showed that there was divergence among and within the studied genotypes. It was concluded that this study will be useful for the future breeding and conservation program of Mentha genotypes.

    Keywords: Genetic diversity, Mentha sp, Protein variability, Medicinal plant, Biochemical Marker
  • سهیلا افکار*، پیام پزشکپور

    نخود (Cicer arietinum) خود گرده افشان می باشد با تعداد کروموزم (16x=2n=2) که به عنوان مهمترین منبع پروتئین گیاهی در جهان شناخته شده است. پانزده ژنوتیپ نخود برای پارامترهای مختلف عملکرد در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط مزرعه ارزیابی شدند. در این تحقیق صفاتی مانند ارتفاع بوته، تعداد شاخه اولیه، تعداد شاخه ثانویه، تعداد کل غلاف در بوته، تعداد گره در ساقه، تعداد غلاف تک بذر، تعداد غلاف دو بذر، تعداد غلاف پوک، وزن دانه با پوسته غلاف، وزن دانه تک بوته، وزن صد دانه، وزن کل دانه با کاه، تعداد غلاف بارور، تعداد دانه در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن خشک ساقه تک بوته، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد کاه، شاخص برداشت و تلاش زاد آوری ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس تغییرات بسیار معنی داری بین ژنوتیپ ها برای صفات وزن دانه در هر بوته، وزن صد دانه و تعداد غلاف در هر بوته نشان دادند. بر اساس نتایج مقایسه میانگین مشخص شد که ژنوتیپ های 8 G،9G،1G و6G به ترتیب دارای بالاترین عملکرد دانه هستند. نتایج همبستگی ساده، رگرسیون گام به گام و تجزیه علیت نشان داد که وزن صد دانه، وزن غلاف (دانه + پوسته) و تعداد غلاف تک بذر بیشترین تاثیر را روی عملکرد بذر دارند. می توان نتیجه گیری کرد که ژنوتیپ های 8 Gو9G از نظر عملکرد دانه و بیولوژیکی بهترین هستند. همچنین وزن غلاف (بذر + پوسته) ، وزن صد دانه و تعداد غلاف تک بذر شاخص های مناسبی برای عملکرد دانه بهتر در نخود می باشند.

    کلید واژگان: تجزی علیت, تنوع ژنتیکی, صفات مورفولوژیکی, عملکرد دان, نخود
    Afkar * S_& Pezeshkpour P
    Introduction

    Chickpea (Cicer arietinum L.) is a winter crop and mostly self-pollinated with chromosome number 2n=2x=16 that it is known as an important source of vegetable protein in the world. It is found that 70% of the total world’s Chickpea production belong to the Asian region. India, Turkey, Pakistan, and Iran are the major countries in Asia that produce chickpea. Iran is important center of chickpea diversity but the productivity of chickpea in Iran is variable and low, which may be related to limiting climatic factors, water availability, genotype and little breeding work in Iranian chickpea cultivars. Presence of genetic diversity among genotypes indicate the genotypes are a valuable resource to increase product quality and productivity. Analysis of genetic diversity can provide practical information for selection of parental material in plant breeding programs and gene-bank management. The objectives of this study were to evaluate genetic variation among chickpea genotypes and to determine the relationships among agronomic traits with seed yield using analysis of variance, comparison of means, correlation coefficient, step-wise regression and path analysis.

    Materials and Methods

    The experiment was conducted in the city of Khorramabad 2014-2015, in latitude 33 degrees 36 minutes north and longitude 47 degrees and 40 minutes east of the Greenwich meridian is located. Its height from sea level is 1200 meters. Fifteen chickpea genotypes were supplied from Dry land Agricultural Research Institute, Iran and studied for various yield parameters under field conditions in a randomized complete block design with three replications. in present study 21 morphological characteristics such as plant height, number of primary branches, number of secondary branches, number of total pod per plant, number of node per stem, number of one-seed pod, number of two-seed pod, number of empty pod per plant, pod weight (seed+shell), seed weight per plant, 100- seed weight, number of filled pod, seed yield, number of seed per pod, number of seed per plant, biological yield, straw yield, harvest index, total seed weight (seed+straw), dry weight of stem and productivity effort were evaluated.

    Results

    The analysis of variance showed highly significant variations

    Keywords: Cicer arietinum, Genetic variation, Morphological characterization, Path analysis, Seed yield
  • پیام پزشک پور، سهیلا افکار*

    عدس به خاطر توانایی اش در تثبیت نیتروژن، نگهداری رطوبت خاک و محدود کردن فرسایش خاک می تواند به افزایش حاصلخیزی خاک کمک کند. به منظور مقایسه و طبقه بندی 14 ژنوتیپ عدس، آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار  با بررسی 21 صفت، در طول سال زراعی 91-90 انجام شد. تجزیه واریانس تنوع قابل توجهی در میان ژنوتیپ های مورد مطالعه نشان داد و تفاوت معنی داری برای عملکرد بذر، عملکرد بیولوژیکی، وزن صد دانه، تعداد غلاف دو بذر و بهره وری از بارش بدست آمد. همچنین مقایسه میانگین نشان داد که ژنوتیپ10G بهترین ژنوتیپ برای عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، تعداد غلاف دو بذر و بهره وری از بارش بوده، بنابراین برای کشت توسط کشاورز قابل توصیه است. در نتیجه تجزیه مولفه های اصلی، 5 مولفه اول 83% تغییرات را بیان می کنند که مولفه اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم به ترتیب 41%، 14%، 12%، 8% و 6% کل تغییرات را توجیه کردند. تجزیه کلاستر بر اساس صفات مطالعه شده با استفاده از فاصله اقلیدسی و روش وارد، ژنوتیپ ها را در سه گروه قرار داد و بیشترین فاصله بین گروه 1 و 3 بود. بنابراین ژنوتیپ هایی از گروه هایی که از نظر ژنتیکی از هم دور هستند می توانند به عنوان والدین در برنامه دورگ گیری برای بدست آوردن ژنوتیپ های مطلوب استفاده شوند. می توان نتیجه گیری کرد که تنوع ژنتیکی قابل توجهی بین ژنوتیپ های عدس مورد مطالعه وجود دارد که می تواند برای غربال کردن ژنوتیپ ها و والدین مناسب جهت برنامه های اصلاحی عدس بکار برده شوند.

    کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, گروه بندی, مولفه های اصلی, صفات زراعی, عدس
    Payam Pezeshkpour, Soheila Afkar*

    Lentil (Lens culinaris), with its ability for nitrogen fixation, maintaining soil moisture and limiting soil erosion helps in increasing soil fertility. In order to compare and classify of 14 lentil genotypes, an experiment was carried out in the randomized complete block design with three replications during the cropping year of 2011-2012. Analysis of variance indicated remarkable diversities among genotypes under study and significant differences were obtained for seed yield, biological yield, 100-grain weight, number of the pod with couple seed and rain efficiency. Mean comparisons also showed the genotype G10 was the best genotypes for seed yield, biological yield, the pod with couple seed and rain efficiency, so this genotype is advisable for culture by farmers. As the per principal component analysis, first five principal components expressed 83% of total variation in which PC I, PC II, PC III, PC IV & PC V accounted for 41%, 14%, 12%, 8% and 6% of total variation, respectively. Cluster analysis, based on the traits studied, using Euclidean distance following Ward’s method with Euclidean distance divided the genotypes into three groups and the maximum distance was between cluster I and III. Thus the genetically diverged genotypes of the clusters could be used as the parent in hybridization program to get desirable genotypes. It can be concluded that there is remarkable genetic variability among studied lentil genotypes, which could be utilized in the screening of desirable parents and genotypes for lentil breeding programs.

    Keywords: Agronomic Traits, Clustering, Genetic Diversity, Lentil, Principle Component
  • فاطمه میرزایی، احمد اسماعیلی*، فواد فاتحی، اردشیر قادری، سهیلا افکار
    این آزمایش با هدف بررسی بیان ژن های دخیل در مسیر بیوسنتز مونوترپن ها و برخی صفات مورفولوژی (شامل وزن تر ریشه و اندام هوایی، ارتفاع بوته، طول ریشه و تعداد ساقه جانبی) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تیمار شامل شرایط 100 درصد (T1، شاهد)، 70درصد (T2، تنش ملایم)، 40 درصد (T3، تنش متوسط) و 20 درصد (T4، تنش شدید) ظرفیت مزرعه ای در گلخانه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی کرج در سال 1394 اجرا گردید. نتایج حاصل از صفات مورفولوژی نشان داد که با افزایش تنش کم آبی وزن تر ریشه، وزن تر اندام هوایی، ارتفاع بوته، طول ریشه و تعداد ساقه های جانبی کاهش یافت. نتایج بررسی بیان ژن ها نشان داد که بیشترین میزان بیان ژن های TPS2 و HMGR و بیشترین میزان تیمول و کارواکرول در تیمار T2 حاصل شد. روند تغییرات بیان ژن های TPS2 و HMGR با روند تغییرات میزان مونوترپن تیمول و کارواکرول در همه تیمارها مشابه بود؛ به طوری که بیشترین میزان مونوترپن ها و بیان ژن های TPS2 و HMGR در تیمار T2 و سپس در تیمار T1 مشاهده شد و کمترین نیز در تیمارهای T3 و T4 حاصل شد. در مجموع با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، تنش ملایم بر افزایش بیان ژن های TPS2 و HMGRموثر بود و منجر به تولید بیشتر مونوترپن ها گردید.
    کلید واژگان: تیمول, صفات مورفولوژی, کارواکرول
    Fatemeh Mirzaei, Ahmad Ismaili *, Foad Fatehi, Ardeshir Ghaderi, Soheila Afkar
    Background and Objectives
    Drought is a major abiotic stress that limits agricultural crop production. Thyme (Thymus vulgaris L.) is an aromatic and medicinal plant which is very important for the herbal industry. This study was aimed to investigate the variation some of the secondary metabolites and morphological traits as well as changes in expression of genes involved in the biosynthesis of thymol (including HMGR and TPS2) by real-time PCR. One of the main goals of the present study was to find out the relationship between the transcript of these genes and related metabolites in thyme.
    Materials and Methods
    This study was conducted in the greenhouse of Iranian Institute of Medicinal Plants of Jahad Daneshgahi (Karaj, Iran) in 2016. The experimental design was a randomized complete block design with 5 replication and 4 water deficit stress treatments, including 100% (T1, control), 70% (T2, mild stress), 40% (T3, moderate stress), and 20% (T4, severe stress) of field capacity (FC). Total RNA was extracted from leaves using TRIzol reagent following the manufacturer’s instructions. First strand synthesis of cDNA was performed immediately using 1 µg of total RNA with simultaneous use of oligo-dT (50 µM) primers and random hexamer and reverse transcriptase enzyme following the manufacturer protocol. In order to examine gene expression by real-time PCR, the method of fluorescence dye SYBR green (Fermentase, USA) was used. The amount of thymol and carvacrol were measured by HPLC.
    Results
    Results of morphological traits showed that increasing the water deficit stress caused a decrease in root biomass, shoot fresh weight, plant height, root length, and the number of side branches. Results of gene expression profiling showed that the highest expression of TPS2 and HMGR genes and the highest amount of thymol and carvacrol was obtained in treatment T2 (70% FC).
    Discussion
    TPS2 and HMGR gene expression changes were similar to the changes of monoterpenes thymol and carvacrol in all treatments and the highest number of monoterpenes and gene expression were obtained in mild water deficit stress treatment in comparison with control, moderate, and severe stresses. Altogether, according to the results of this study, mild stress had a significant effect on increasing the expression of HMGR and TPS2 and led to a higher production of monoterpenes.
    Keywords: Carvacrol, Morphological traits, Thymol
  • علی اشرف جعفری*، میثم فرجی، شهرام نخجوان، سهیلا افکار
    با توجه به بالا بودن عملکرد و کیفیت علوفه در گونه Agropyron pectiniforme از این گونه برای احیاء مراتع و تولید علوفه استفاده می شود. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی جمعیت های این گونه، بذر 16 جمعیت از مناطق مختلف کشور جمع آوری شد و در ایستگاه تحقیقاتی البرز کرج در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال های 84-1383 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین جمعیت ها برای کلیه صفات در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود. جمعیت های زنجان 487، تبریز 707 و گرگان 7565 با عملکرد علوفه 96 لغایت 119 گرم در بوته و عملکرد دانه 25 تا 33 گرم در بوته از لحاظ هر دو صفت پرمحصول بودند که در بین آنها جمعیت های زنجان و گرگان زودرس بودند و جمعیت تبریز وزن هزار دانه بیشتری داشت. همبستگی بین عملکرد علوفه و بذر مثبت و معنی دار بود و هر دو صفت با ارتفاع بوته، تعداد ساقه و طول سنبله همبستگی مثبت و معنی دار داشتند. با استفاده از تجزیه خوشه ایبه روش Ward جمعیت ها به سه گروه تقسیم شدند که جمعیت های خوشه1 دیررس با عملکرد متوسط، جمعیت های خوشه 2 پرمحصول، متوسط رس و جمعیت های خوشه3 کم محصول و زودرس بودند. صحت گروه بندی جمعیت ها با استفاده پراکنش جمعیت ها بر اساس دو مولفه اصلی اول و دوم در تجزیه به مولفه های اصلی و همچنین فاصله ماهالانوبیس بین خوشه ها تایید شد. نتایج نشان داد که بیشترین فاصله ژنتیکی بین خوشه های 2 و 3 به دست آمد و به همین دلیل جمعیت های این دو خوشه به عنوان والدین هیبرید در تولید واریته های ترکیبی پیشنهاد شدند. جمعیت زنجان 487 با داشتن عملکرد بذر و علوفه بیشتر به عنوان جمعیت مطلوب معرفی شد. ضریب همبستگی منتل بین ماتریس فاصله های ژنتیکی جمعیت ها با فاصله جغرافیایی محل جمع آوری آنها معنی دار نبود. به طور کلی نتیجه گیری شد که صفات مورفولوژیکی حاوی اطلاعات مهمی برای حفاظت و بهره برداری از ذخائر ژنتیکی می باشند و می توان از آنها در برنامه های به نژادی گیاهی گونه A. pectiniformeدر آینده استفاده کرد.
    کلید واژگان: Agropyron pectiniforme, تنوع ژنتیکی, تجزیه خوشه ای, صفات مورفولوژیکی
    A.A. Jafari *, M. Jafari, S. Nakhjavan, S. Afkar
    Agropyron pectiniforme having moderate to high yield and quality traits is cultivated for pasture regeneration and forage production in rangelands of Iran. In order to study genetic variability in Agropyron pectiniforme based on morphological traits, 16 populations were examined in the field trial using a complete block design with three replications during 20042005 in Karaj, Iran. Data were collected on heading date, plant height, tiller number, spike length, forage yield, seed yield and thousand grain weights. Results showed significant differences between the populations for all of the recorded traits (P≤0.01). Populations Zangan487, Tabriz-707 and Gorgan-7565 with averaged values of 96 to 119 g/plant and 25 to 33 g/plant had higher forage and seed production, respectively. Among them, Zangan-487 had early maturity date and Tabriz-707 had higher seed thousand grain weights. Phenotypic correlation between forage and seed yield was positively significant (P
    Keywords: Agropyron pectiniforme, cluster analysis, Genetic variation, morphological traits
  • پیام پزشکپور، سهیلا افکار *
    نخود به عنوان سومین حبوبات مهم جهان نه تنها منبع مهمی برای تغذیه محسوب می گردد بلکه با افزودن نیتروژن باعث افزایش حاصل خیزی خاک می شود. این مطالعه با هدف بررسی تنوع از طریق تخمین ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنوتیپی، وراثت پذیری و پیشرفت ژنتیکی مورد انتظار صفات کمی در نخود انجام شد. ژنوتیپ ها در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار کاشته شدند. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که 4 مولفه اول تقریبا 80% تنوع ژنوتیپ ها را برای صفات بررسی شده توجیه کردند. در تجزیه کلاستر با روش ward، ژنوتیپ ها در 3 گروه قرار گرفتند و بالاترین فاصله ژنتیکی بین کلاستر 2 و 3 مشاهده شد. مشخص شد که صفت تعداد بذر در غلاف بالاترین ضریب تغییرات ژنوتیپی و فنوتیپی دارد. بالاترین وراثت پذیری برای تعداد غلاف بارور (86/0)، عملکرد بذر (84/0) و وزن صد دانه (84/0) مشاهده شد در حالی که بالاترین مقدار وراثت پذیری به همراه بیشترین مقدار پیشرفت ژنتیکی برای صفت عملکرد بیولوژیکی مشاهده شد لذا عملکرد بیولوژیکی می تواند مهم ترین معیار برای انتخاب لاین های والدینی در برنامه های اصلاحی محسوب گردد. همچنین با توجه به بالاترین فاصله ژنتیکی بین کلاستر 2 و 3 می توان از ژنوتیپ های این دو کلاستر برای دورگ گیری در جهت تولید واریته های اصلاح شده استفاده کرد.
    کلید واژگان: تجزیه به مولفه های اصلی, تجزیه کلاستر, تنوع ژنتیکی, نخود, وراثت پذیری
    Payam Pezeshkpour, Soheila Afkar *
    Chickpea (Cicer arietnum) as the third most important grain legume in the world is not only an important source of feed but it also improve soil fertility by adding nitrogen. This work was aimed to study the variability of morphological trait, to estimate PCV, GCV, heritability, and expected genetic advance of quantitative traits of Chickpea. The genotypes were planted in a randomized complete block design with three replications. PCA analysis showed first four factors Justify almost near to 80 percent variance among studied characters. Cluster analysis with Ward method classified all genotypes in three groups and the highest genetic distance was observed between cluster 2 and cluster 3. It is shown that the number of seed per pod trait has the highest PCV and GCV. The highest heritability was found for number of fertile pod (0.86), seed yield (0.84) and 100-seed weight (0.84) whereas high heritability coupled with high genetic advance was found for biological yield. So biological yield can be the most important criteria for selection parental lines in breeding programs. Also in regard to the highest genetic distance between cluster 2 and cluster 3, genotypes of two clusters could be used for intercrossing to develop improved cultivars.
    Keywords: Chickpea, Cluster analysis, Genetic variation, Heritability, Principal Component Analysis
  • سهیلا افکار*، قاسم کریم زاده، مختار جلالی جواران
    نعناع فلفلی (Mentha piperita) یکی از مهم ترین گیاهان دارویی و معطر است. منتول ترکیب اصلی و ویژه اسانس نعناع فلفلی است که در صنایع داروسازی، آرایشی و غذایی استفاده می شود. این کار با هدف مطالعه بیان ژن های پولگان ردوکتاز (Pr)، منتوفوران سینتاز (Mfs) و لیمونن سینتاز (Ls) مسیر بیوسنتز منتول در اندام های مختلف (گل، برگ و ساقه) در زمان شروع گلدهی انجام شد. برای انجام این پژوهش، گیاهان نعناع فلفلی از پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی تهیه و به گلدان ها در گلخانه منتقل شدند. با توجه به نتایج تجزیه واریانس داده ها مشخص شد که بین اندام های برگ، ساقه و گل از نظر میزان رونوشت ژن های مورد مطالعه تفاوت بسیار معنی داری وجود دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که بیان ژن های مورد مطالعه در اندام های مختلف متفاوت بوده و ارتباط مستقیمی بین مقدار منتون و منتوفوران با بیان ژن های Pr و Mfs در گل و برگ وجود دارد. بنابراین، می توان استنباط کرد که احتمالا بیان ژن های Mfs و Pr در این اندام ها در سطح نسخه برداری کنترل می شود.
    کلید واژگان: پولگان ردوکتاز, لیمونن سینتاز, منتوفوران سینتاز, منتول, نعناع فلفلی (Mentha piperita)
    Soheila Afkar*, Ghasem Karimzadeh, Mokhtar Jalali Javaran
    Peppermint (Mentha piperita L., Lamiaceae) is one of the most important medicinal and aromatic plants. Menthol is the major monoterpene constituent of peppermint’s essential oil, which is used for pharmaceuticals, cosmetics and food industries. This work was aimed to study the expression pattern of important genes (Pr, Mfs, Ls) in menthol biosynthesis pathway in different plant’s organs (leaf, flower and stem) at the beginning of flowering stage. The peppermint plants were supplied from Iranian Institute of Medicinal Plants and were transferred into a greenhouse in pots. Analysis of variance showed that there is a significant difference between leaf, flower and stem, with respect to mRNA transcript level. The results of this study indicated that the level of gene expression of Pr, Mfs and Ls were altered in the different organs. There are direct relationship between the content of menthone and menthofuran and level of gene expressions of Pr and Mfs genes in flower and leaf respectively. It can be concluded that probably the expression of Mfs and Pr genes in these organs may be regulated at transcriptional level.
    Keywords: Pulegone reductase, Limonene synthase, Menthofuran synthase, menthol, Mentha piperita
  • سهیلا افکار، قاسم کریم زاده*، مختار جلالی جواران، مظفر شریفی، مهرداد بهمنش
    نعناع فلفلی (L. Mentha piperita) یک گیاه علفی و چند ساله است که عمدتا برای دارو و غذا تولید می شود. گیاهان نعناع فلفلی از ریزوم های به طول 10 سانتی متر در گلدان ها به وجود آمدند. گیاهان 48 ساعت تیمار داده شده با غلظت های 0، 1/ 0 و 5/ 0 میلی مولار متیل جاسمونات (MJ) برای بررسی پروتئین های محلول، مالون دی آلدهید، کلروفیل های a، b و کل، آنتوسیانین، کربوهیدرات های کل، کاروتنوئید، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان پراکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد تجزیه واریانس واقع شدند و مقایسه میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن انجام پذیرفت. تیمار متیل جاسمونات باعث تغییرات معنی داری در پروتئین های محلول، کلروفیل ها (a، b و کل)، مالون دی آلدهید، کربوهیدرات ها و آنزیم های آنتی اکسیدان (POD و SOD) شد اما تاثیری بر آنتوسیانین و کاروتنوئید نداشت. این نتایج نشان می دهد که متیل جاسمونات به طور موثری سیستم دفاعی و ظرفیت آنتی اکسیدانی نعناع فلفلی را بهبود می بخشد.
    کلید واژگان: آنتوسیانین, آنزیم های آنتی اکسیدان, کلروفیل, مالون دی آلدهید, متیل جاسمونات, نعناع فلفلی
    Soheila Afkar, Ghasem Karimzadeh*, Mokhtar Jalali Javaran, Mozafar Sharifi, Mehrdad Behmanesh
    Peppermint (Mentha piperita L.), a herbaceous and perennial species whichis produced mainly for the medicine and food. The peppermint plants were initiated from 10 cm-long rhizome cuttings followed by transferring into pots. The 48 h-treated plants with methyl jasmonate (MJ) concentrations (0, 0.1, 0.5 mM) were assessed for their total soluble proteins, malondialdehyde (MDA), chlorophylls a, b and total, anthocyanin, total carbohydrates, carotenoid, activity of antioxidant guaiacol peroxidase (POD) and superoxide dismutase (SOD) enzymes. The data were analyzed using completely randomized design (CRD) with three replications. Mean comparisons were carried out, using Duncan''s multiple range test. MJ treatment caused significant changes in soluble proteins, chlorophylls (a, b and total), MDA, carbohydrates and antioxidant enzymes (SOD and POD) but had no effect on antocyanin and carotenoid. These results indicate that MJ can effectively improve the defense system and antioxidant capacity of peppermint.
    Keywords: Anthocyanin, Antioxidant enzymes, Chlorophyll, Malondialdehyde, Methyl jasmonate, Peppermint
  • سهیلا افکار، قاسم کریم زاده، علی اشرف جعفری
    فستوکا (Festuca arundinacea) یکی از مهم ترین علف های گندمی در مناطق معتدل جهان است که اطلاعات کمی در مورد تنوع ژنتیکی آن وجود دارد. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی عملکرد علوفه و بذر در این گونه تعداد 24 ژنوتیپ داخلی و خارجی موجود در بانک ژن مرکز تحقیقات جنگل و مراتع در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار، در مرکز تحقیقات البرز کرج مورد ارزیابی قرار گرفتند. تعداد 15 صفت شامل ارتفاع ساقه، تعداد ساقه در بوته، درصد قوه نامیه، زمان گرده افشانی، تاریخ خوشه دهی، عملکرد علوفه، عملکرد بذر در بوته، وزن بذر در ساقه، تعداد بذر در ساقه، طول خوشه، وزن هزاردانه، سرعت جوانه-زنی، شاخص بنیه بذر، پایداری و شاخص برداشت مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های مربوط به تمامی صفات اصلی و نرمال شده مورد تجزیه واریانس قرار گرفتند و مقایسه میانگین ها با استفاده از روش دانکن انجام شد. برای تعیین فاصله مورفولوژیکی و گروه بندی ژنوتیپ ها از تجزیه به مؤلفه های اصلی و تجزیه خوشه ایاستفاده شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین ژنوتیپ ها برای تمام صفات مورد مطالعه بسیار معنی دار بود. ژنوتیپ های G1، G2، G4، G6 و G8 از نظر تولید بذر و علوفه نسبت به سایر ژنوتیپ ها برتری داشتند. با استفاده از تجزیه به مؤلفه های اصلی مهم ترین متغیر های مؤثر در تولید بذر شناسایی شدند. چهار مؤلفه اول 7/87 درصد از کل واریانس متغیرها را توجیه کردند. در مؤلفه اول صفات عملکرد بذر و علوفه خشک، ارتفاع ساقه و تعداد ساقه در بوته مهم ترین صفات برای گروه بندی ژنوتیپ ها بودند، در حالی که در مؤلفه دوم درصد قوه نامیه و قدرت جوانه زنی از صفات مهم بودند. در تجزیه خوشه ای، ژنوتیپ ها در 4 گروه متفاوت قرار گرفتند: ژنوتیپ های موجود در گرو ه های 1 و 2 از لحاظ عملکرد بذر و علوفه با بقیه تفاوت معنی داری داشتند.
    کلید واژگان: گراس, ا, تجزیه چندمتغیره, ب, فستوکا(Festuca arundinacea L, ), تنوع مورفولوژیک
    To study the genetic variation among 24 genotypes of tall fescue (F. arundinacea), a randomized complete block design of three replications was conducted under spaced plant conditions in Karaj Research Institute of Alburz, Iran. Analysis of Variance showed high and significant differences (P<0.001) for between genotypes all the 15 morphological characteristics of: heading date, stem height, fertile tiller number, seed yield, panicle length, panicle seed yield, seed number in panicle, thousand grain weight, harvest index, stand of plant, flowering date, forage dry matter, viability percentage, speed of germination, and germination vigor. Genotypes G1, G2, G4, G6 and G8 appeared to be the most suitable genotypes for both seed and forage production. Principal component analysis, the most effective variable among seed yield characters was identified. Four independent components accounted for 87.7% of total variations. The first principal component indicates that stem height, fertile tiller number, seed yield, forage dry matter yield were important characters for classification. Viability percentage and germination vigor were the important characters of the second component. Based on Ward’s cluster analysis, the 24 entries were divided into 4 groups. Genotypes in clusters 1 and 2 averaged higher than the overall means for seed and forage dry matter yields.
سامانه نویسندگان
  • سهیلا افکار
    سهیلا افکار

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال