به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سودا فلاح جوکندان

  • مجتبی یگانه بادی، علی اسرافیلی، حسن پاسالاری، سودا فلاح جوکندان، مهدی فرزادکیا*
    سابقه و هدف

    حضور پساب های حاوی ترکیبات آنتی بیوتیکی مانند پساب صنعت داروسازی یکی از مشکلات در رابطه با آلودگی محیط زیست می باشد. برخی از ترکیبات دارویی مورد استفاده در درمان انسان ها به طور کامل در تصفیه خانه های فاضلاب شهری حذف نمی شوند. بنابراین به عنوان آلاینده به آب های پذیرنده تخلیه شده و موجب بروز مشکلات زیست محیطی می گردند. هدف از این مطالعه استفاده از TiO2 به عنوان کاتالیست در فرایند ازن زنی کاتالیزوری غیرهمگن در یک راکتور Semi batch جهت حذف آنتی بیوتیک سفتازید از فاضلاب سنتتیک می باشد.

    مواد و روش ها:

     این مطالعه از نوع بنیادی - کاربردی می باشد که در مقیاس پایلوت انجام گردید. روش سل ژل به منظور سنتز نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم مغناطیسی شده مورد استفاده قرار گرفت و از آنالیز های SEM،XRD  و  EDXجهت بررسی خصوصیات کاتالیست استفاده گردید. اثر متغیرها شاملpH، دوز کاتالیست، زمان واکنش، غلظت آلاینده بر عملکرد فرایند مورد بررسی قرار گرفت. غلظت باقیمانده سفتازید توسط دستگاه HPLC تعیین گردید.

    یافته ها: 

    یافته ها نشان می دهد که بیشترین کارایی حذف سفتازید در شرایط قلیایی رخ می دهد و رابطه مستقیمی بین راندمان حذف و pH برقرار است، دوز کاتالیست 2گرم بر لیتر به عنوان شرایط بهینه به دست آمد و با افزایش زمان تماس و کاهش غلظت سفتازید راندمان حذف افزایش یافت. نتایج نشان داد که حذف سفتازید به وسیله این فرآیند از مدل درجه اول تبعیت می نماید.

    نتیجه گیری: 

    نتایج نشان داد که فرآیند ازن زنی کاتالیزوری با نانوذرات دی اکسید تیتانیوم مغناطیسی شده برای حذف سفتازید از محیط های آبی، بازده بالایی دارد. فرایند ازن زنی کاتالیزوری را می توان به عنوان روشی موثر در حذف سفتازید در نظر گرفت.

    کلید واژگان: سفتازید, ازن زنی, نانوذرات دی اکسید تیتانیوم مغناطیسی
    Mojtaba Yegane Badi, Ali Esrafili, Hasan Pasalari, Sevda Fallah Jokandan, Mahdi Farzadkia*
    Background & aim

    The discharge of pharmaceutical effluent containing antibiotics into water resources is a great of concern associated with environmental pollution. In addition, conventional treatment systems are not capable of eliminating these antibiotics which commonly used in dealing with treatment of humans. Furthermore, over-consuming of antibiotics over the past few decades has forced researchers to find new techniques in order to deal with this environmental issues of great concern. In the present work, TiO2 was employed as a catalyst in the non-homogenous catalytic ozonation process for removal of Ceftazide antibiotics from synthetic sewage.

    Materials and Methods

    This fundamental-practical study was conducted in a pilot scale. The magnetic TiO2 nano-sized particles were synthesized through a sol-gel method. The properties of magnetized titanium dioxide nanoparticles as catalyst were characterized using SEM, XRD and EDX. The effects of variables: pH, catalyst dose, reaction time, pollutant concentration on the performance of catalytic process were investigated. The residual concentration of Ceftazide was analyzed by a high performance liquid chromatography (HPLC).

    Results

    The findings of present study indicated that the high removal efficiency of Ceftazide occurs in alkaline conditions and a direct relation was observed between removal efficiency and pH. The catalyst dose of 2 g/l was determined as optimum dosage and the Ceftazide removal efficiency was improved by decreasing the initial concentration as time proceeded. The results showed that the removal of Ceftazide by this catalytic process are fitted with the first-order model.

    Conclusion

    The results show that the catalytic ozonation process with magnetized titanium dioxide nanoparticles has high efficiency for removal of Ceftazide from aqueous media. The catalytic ozonation process can be considered as an effective way to remove Ceftazide antibiotics from aqueous environment.

    Keywords: Ceftazide, Ozonation, Magnetic Titanium dioxide Nanoparticles
  • مجید کرمانی، مهدی فرزادکیا، علی اسرافیلی، یوسف دادبان شهامت، سودا فلاح جوکندان*
    زمینه و هدف
    کاتکول یکی از ترکیبات معمول در فاضلاب صنایعی مانند صنایع نفت و پتروشیمی، تولید آفت‫کش‫ها و غیره است. تخلیه فاضلاب این صنایع منجر به بروز مسمومیت ارگانیسم‫های آبزی و اثرات نامطلوب بر محیط زیست می‫شود. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین اثرات تغییرات سمیت کاتکول قبل و بعد از فرایند ازن‫زنی کاتالیزوری، با روش آزمون زیستی توسط دافنیا مگنا انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه از نوع کاربردی می‫باشد که طی آن، سمیت کاتکول و محصولات حاصل از تجزیه آن طی فرایند ازن زنی کاتالیزوری با استفاده از روش آزمون زیستی تعیین شد. ابتدا محلول استوک با غلظت mg/l 250 تهیه شد و پس از آن 10 نمونه که به ترتیب حاوی 0 (شاهد)، 5/0، 1، 3، 6، 12، 25، 50، 75 و 100 درصد حجمی از محلول اولیه بودند، تهیه گردید. سپس نمونه های اولیه، از محلول خروجی راکتور در درصد های حجمی مشابه تهیه شد. بر اساس روش استاندارد تعداد 10 عدد نوزاد دافنیامگنا به نمونه های تهیه شده اضافه گردید و مشاهده نمونه ها بعد از 24، 48، 72 و 96 ساعت انجام شد. در نهایت LC50 و واحد سمیت (TU) با استفاده از آنالیز پروبیت محاسبه گردید.
    یافته ها
    بر اساس نتایج مشخص گردید که LC50 (24 ساعته) پساب خام با غلظت اولیه mg/L 250 کاتکول، پس از 60 دقیقه تصفیه ازml/100 ml 30/13 به ml/100 ml 9/33 رسید و به تبع آن واحد سمیت نیز از 51/7 واحد (TU) به 9/0 واحد کاهش یافت؛ به طوری که سمیت 88 درصد تنزل پیدا کرد. در نهایت میزان سمیت پساب تصفیه شده در فرایند ازن‫زنی کاتالیزوری جهت تجزیه کاتکول کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    آزمون زیستی جهت ارزیابی پتانسیل سمیت کاتکول جهت تخلیه آن به آب های سطحی روشی ساده و موثر می‫باشد. بر اساس آزمون زیستی توسط دافنیامگنا، فرایند ازن زنی کاتالیزوری قادر است که سمیت کاتکول را از طریق تجزیه این ترکیب و شکستن آن به محصولات دیگری کاهش دهد.
    کلید واژگان: کاتکول, سمیت, فرایند ازن زنی کاتالیزوری, آزمون زیستی, دافنیامگنا
    M Kermani, M Farzadkia, A Esrafili, Y Dadban Shahamat, S Fallah Jokandan*
    Background & objective
    Catechol is one of the most common compounds in the industrial wastewater including oil and petrochemical, pesticides industries. The drainage of these industries leads to aquatic organisms poisoning and adverse effects on the environment. Therefore, this study aimed to evaluate the effects of catechol toxicity changes before and after the catalytic ozonation process by Daphnia Magna bioassay.
    Methods
    This study is an applied research in which the toxicity of catechol and its products from degradation was evaluated by bioassay method during the Catalytic ozonation process. First stock solution was prepared at concentration of 250 mg/l followed by preparation of 10 samples that each contained 0 (control), 0.5, 1, 3, 6, 12, 25, 50, 75 and 100% of volume of primary solution. Initial samples were prepared from reactor effluent in the same volume. Based on the standard method, 10 Daphnia infants were added to prepared samples. Samples were evaluated after 24, 48, 72 and 96 hours. Finally, lethal concentration (LC50) and toxic units (TU) were calculated using probit analysis.
    Results
    According to the results, LC50 (24 hours) of raw effluent with an initial concentration of 250 mg / L of catechol increased from 13.30 ml/100 ml to 33.9 ml/100 ml after 60 minutes treatment. Consequently, the toxicity unit decreased from 7.51 TU to 0.9 TU which means that the toxicity dropped by 88%. Finally, the toxicity of treated effluent decreased during catalytic ozonation process to degradation of catechol.
    Conclusion
    Bioassay is a simple and effective way to evaluate the toxicity potential of Catechol to discharge it to surface water. Based on the bioassay by Daphnia Magna, Catalytic ozonation process is able to reduce the toxicity of catechol by degradation this compound and breaking into other products.
    Keywords: Catechol, Toxicity, Catalytic Ozonation Process, Bioassay, Daphnia Magna
  • مجتبی یگانه بادی، سودا فلاح جوکندان، علی اسرافیلی، سمیرا یوسف زاده، سلیمه رضایی نیا، میترا غلامی *
    سابقه و هدف
    فتالیک اسید دارای سمیت بالا و قابلیت تجزیه پذیری کم می باشد که تصفیه فاضلاب حاوی این ماده را به منظور جلوگیری از مخاطرات بهداشتی و زیست محیطی، در اولویت قرار داده است. این مطالعه به منظور بهینه سازی فرآیندUV/Na2S2O8/Fe2+ برای حذف فتالیک اسید از محلول های آبی توسط روش سطح پاسخ انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی در مقیاس آزمایشگاهی و بطور سنتتیک در راکتوری استوانه ای شکل حاوی یک عدد لامپ UV-C با قدرت 16 وات انجام شد. تاثیر متغیرهای pH محلول (11-3)، زمان واکنش (60-0 دقیقه)، غلظت پرسولفات (0/5-0/1 میلی مول در لیتر)، غلظت آهن (0/2-0/1 میلی مول در لیتر) و غلظت اولیه فتالیک اسید (50-5 میلی گرم در لیتر) بر کارایی فرآیند با روش سطح پاسخ (روش باکس بانکن) مورد ارزیابی قرار گرفت. غلظت باقیمانده فتالیک اسید توسط دستگاه HPLC در طول موج 254 نانومتر تعیین شد.
    یافته ها
    راندمان حذف فتالیک اسید با افزایش pH و زمان واکنش افزایش یافت. بالاترین راندمان حذف فتالیک اسید در 11pH=، زمان تماس 60 دقیقه، پرسولفات 0/3 Mmol/l و غلظت آهن 0/15 Mmol/l و غلظت فتالیک اسید mg/l 5، معادل 98 درصد حاصل شد. فرآیند حذف فتالیک اسید از سنتیک درجه اول (0/9766R2=) تبعیت می کند. تاثیر تمامی پارامترهای مورد مطالعه بر روی راندمان حذف فتالیک اسید معنی دار بدست آمدند.
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده نشان داد که فرآیند UV/Na2S2O8/Fe2+ برای حذف فتالیک اسید از محیط های آبی، بازده بالایی دارد. این موضوع موید کارایی قابل قبول روش مذکور در حذف فتالیک اسید می باشد.
    کلید واژگان: فتالیک اسید, فرابنفش, آهن (ll)
    M. Yegane Badi, S. Fallah Jokandan, A. Esrafili, S. Yousefzadeh, E. Ahmadi, A. Azari, Sa Mokhtari, S. Rezaeinia, M. Gholami *
    Background And Objective
    Phthalic acid has high toxicity and low degradability which has put treatment of wastewater containing this compound prior to prevent its health and environmental hazards. Present study was conducted to Optimization of (UV/Na2S2O8/Fe2) process for phthalic acid removal from aqueous solutions with response surface methodology.
    Methods
    This is an experimental study which was conducted at laboratory scale and synthetically in the cylindrical reactor containing UV-C lamp with 16 Watt power. Effects of variables including pH of solution (3-11), reaction time (0-60 min), concentration of persulfate (0.1-0.5 mmol/L), concentration of Fe2 (0.1-0.2 mmol/L) and initial phthalaic acid (5-50 mg/L) on efficacy of process were investigated by response surface method (box Behnken method). The residual concentration of phthalic acid was measured by HPLC at a wavelength of 254 nm
    FINDINGS: The removal efficiency of phthalic acid increased by increasing pH level and reaction time. The maximum removal efficiency of phthalic acid attained as 98 percent at pH of 11, reaction time of 60 min, 0.15 mmol/L of Fe2 concentration, persulfate concentration of 0.3 mmol/L and 5 mg of phthalic acid. The process of removing phthalic acid followed from first-order kinetic (R2=0.9766). The effects of all studied independent variables with p
    Conclusion
    Obtained results indicated that the UV/Na2S2O8/Fe2 process for removing phthalic acid from the aquatic environments has high efficiency. This issue confirms the acceptable efficiency of mentioned method for the removal of phthalic acid.
    Keywords: Keywords: Phthalic Acid, Ultraviolet, Fe (II)
  • مجید کرمانی، روشنک رضایی کلانتری، حسین صالحی برزکی، سودا فلاح جوکندان*
    زمینه و هدف
    یکی از مهم ترین آلاینده های زیست محیطی، ترکیبات رنگی هستند که به طور کلی در صنایع نساجی، کاغذسازی، لوازم آرایشی، غذا و چرم به کار می روند و تخلیه آنها به فاضلاب، اثرات زیان باری را به محیط زیست وارد می کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین کارایی خاکستر و پودر پسماند های گلاب گیری در حذف رنگ راکتیو آبی 29 از محلول های آبی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی، بعد از تهیه جاذب پودر و خاکستر پسماند گلاب گیری، اثر پارامترهای مختلف بهره برداری از قبیل (pH (10-3، غلظت اولیه رنگ (25، 50، 100 و mg/L 300)، زمان تماس (180-5 دقیقه) و دوز جاذب (g/L6 -0/5) مورد مطالعه قرار گرفت. در نهایت نتایج توسط مدل های سینتیک و ایزوترم تحلیل گردید.
    یافته ها
    در این پژوهش زمان تعادل پودر و خاکستر پسماند گلاب گیری به ترتیب 60 و min 45به دست آمد. حداکثر کارایی جاذب پودر و خاکستر به ترتیب معادل 74 و 91 درصد، در pH معادل 3، زمان تماس تعادلی و دوز جاذب g/L 4 حاصل شد. مطالعات ایزوترم برای هر دو جاذب با مدل فروندلیخ مطابق بودند. معادلات سینتیکی نیز از مدل شبه درجه دوم بهتر پیروی می کردند.
    نتیجه گیری
    پودر و خاکستر پسماندهای گلاب گیری می توانند به عنوان یک جاذب موثر، در دسترس و ارزان قیمت در حذف آلاینده های رنگی از محیط های آبی مورد استفاده قرار گیرند.
    کلید واژگان: ایزوترم, پسماند گلاب گیری, جذب سطحی, رنگ راکتیو آبی 29, سینتیک
    Majid Kermani, Roshanak Rezaei, Hossein Salehi, Sevda Fallah Jokandan*
    Background
    One of the most important environmental pollutants is color Compounds that are generally used in the textile, paper, cosmetics, food and leather industries, and their discharge into wastewater has harmful effects on the environment. The aim of this study is determination of efficiency of ash and powder Rosa Damascena Wastes in removal of Reactive Blue from aqueous solutions.
    Methods
    In this experimental study, after the preparing of powder and ash Rosa Damascena Wastes absorbent, the effect of various parameters of operation such as pH (3-10), the initial concentration of dye (25, 50, 100 and 300 mg/L), contact time (5-180 minutes) and absorbent dose (0.5- 6 g/L) were studied. Finally the results were analyzed by kinetics and isotherm modeling.
    Results
    In this study, equilibrium time of powder and ash Rosa Damascena Wastes Obtained 60 and 45 minutes respectively. The Maximum efficiency of absorbent powder and ash was obtained 74 and 91 percent, respectively, at pH 3, contact time of equilibrium and absorbent dosage 4 g/L. isotherm studies matched with Freundlich isotherm models for both absorbents. Kinetic equations followed the pseudo-second of the model better.
    Conclusion
    The results showed that Powder and ash of Rosa Damascena Wastes can be used as an effective, available and affordable absorbent for removal of color pollutants from aqueous solutions.
    Keywords: Adsorption, Rosa Damascena Waste, Reactive Blue 29, kinetics, isotherms
  • مجید کرمانی، مهدی فرزادکیا، علی اسرافیلی، یوسف دادبان شهامت، سودا فلاح جوکندان *
    زمینه و هدف
    تخلیه فاضلاب صنایع حاوی کاتکول اثرات نامطلوبی بر سلامت انسان و محیط زیست می گذارد. هدف از این مطالعه تعیین اثرات سمیت کاتکول قبل و بعد از فرایند اکسیداسیون پیشرفته (ازن زنی)، به وسیله آزمایشات آزمون زیستی توسط دافنیامگنا بود.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع کاربردی است که با روش آزمون زیستی دافنیامگنا، سمیت کاتکول در فرایند ازن زنی تعیین شد. ابتدا محلول استوک با غلظت mg/L 250 و پس از آن 10 نمونه که به ترتیب حاوی 0 (شاهد)، 0/5، 1، 3، 6، 12، 25، 50، 75 و 100 درصد حجمی از محلول اولیه بودند، تهیه گردید. سپس نمونه های اولیه از محلول خروجی راکتور، در درصد های حجمی مشابه تهیه شد. براساس روش استاندارد تعداد 10 عدد نوزاد دافنیامگنا در نمونه ها اضافه و مشاهده نمونه ها بعد از 24، 48، 72 و h 96 انجام شد. در نهایت LC50 و واحد سمیت (TU) با استفاده از آنالیز پروبیت (Probit Analysis) محاسبه گردید.
    یافته ها
    با توجه به نتایج، دافنیامگنا متاثر از سمیت کاتکول است LC50 (24 ساعته) پساب خام، ازmL/100 mL 13/30 پس از min 60 تصفیه بهmL/100 mL 30/4 رسید و به تبع آن واحد سمیت نیز از 7/51 واحد (TU) به 3/29 واحد کاهش یافت و سمیت 56 درصد تنزل پیدا کرد. درنهایت میزان سمیت پساب تصفیه شده در فرایند ازن زنی کاتکول کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    براساس آزمون زیستی، به نظر می رسد فرایند ازن زنی قادر است سمیت کاتکول را کاهش دهد. بنابراین می توان از این فرایند به عنوان یک گزینه برای تصفیه فاضلاب های حاوی کاتکول استفاده کرد.
    کلید واژگان: کاتکول, سمیت, فرایند ازن زنی, آزمون زیستی, دافنیامگنا
    M. Kermani, M. Farzadkia, A. Esrafili, Y. Dadban Shahamat, S. Fallah Jokandan*
    Background And Objective
    Discharge of industrial wastewater containing Catechol has adverse effects on human and environmental health. Purpose of this study was to determine the effects of catechol toxicity before and after advanced oxidation process (ozonation process) by bioassay test with Daphnia Magna.
    Materials And Methods
    This study is an applied research in which the toxicity of catechol was determined by Daphnia Magna bioassay test during the ozonation process. First, Catechol stock solution was prepared at a concentration of 250 mg/L. Then, 10 samples were prepared that each contained 0 (control), 0.5, 1, 3, 6, 12, 25, 50, 75 and 100% of volume of primary solution. Initial samples were prepared from reactor effluent in the same volume as those of the samples. According to standard method, 10 Daphnia infants were added to each sample. The samples were observed after 24, 48, 72 and 96 hours. Finally, lethal concentration (LC50) and toxicity unit (TU) were calculated using Probit analysis.
    Results
    According to the results, Daphnia magna was affected by the toxicity of catechol. LC50 (24-hour) for raw effluent was increased from 13.30 mL/100 mL to 30.4 mL/100 mL after 60 minutes Treatment. The toxicity unit was decreased from 7.51 TU to 3.29 TU accordingly, showing reduction of 56% in toxicity. The toxicity of the treated effluent decreased during ozonation process of catechol.
    Conclusion
    Based on the bioassay test, ozonation process was able to reduce the toxicity of catechol. Therefore, this process can be used as an option to treat wastewater that contains catechol.
    Keywords: Catechol, Toxicity, Ozonation process, Bioassay, Daphnia magna
  • مجید کرمانی، محسن دولتی*، سودا فلاح جوکندان، مینا آقایی، فرشاد بهرامی اصل، سیما کریم زاده
    زمینه و هدف
    کیفیت پایین هوا خسارت های فراوانی بر محیط زیست و انسان وارد می کند. آگاهی از وضعیت کیفیت هوا اثرات بهداشتی آلودگی هوا را کاهش می دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای شاخص بهداشت کیفیت هوا(AQHI) و کاربردهای آن در هفت کلان شهر اصلی ایران در سال 90 انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. ابتدا اطلاعات ساعتی مربوط به چهار آلاینده معیار از سازمان حفاظت محیط زیست هفت کلان شهر ایران جمع آوری گردید .سپس به وسیله معیار های سازمان جهانی بهداشت اعتبار سنجی گردیده و با توجه به دستورالعمل ها، شاخص بهداشت کیفیت هوا محاسبه شد و بر مبنای جداول استاندارد کیفیت بهداشتی هوا در گروه های خطر کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه بندی گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بر اساس شاخص بهداشت کیفیت هوا میزان آلودگی هوا در هفت کلان شهر کشور در وضعیت نا مناسبی قرار دارد و بر این اساس کیفیت هوا در شهرهای اهواز، اراک، تهران، اصفهان، شیراز، تبریز و مشهد به ترتیب در 85، 73، 70، 60، 47، 43 و 29 درصد از روز ها از حد استاندارد تجاوز کرده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به کیفیت نامطلوب هوا و پیامدهای بهداشتی ناشی از آن، اهمیت شاخص بهداشت کیفیت هوا در جهت برنامه ریزی کنترل آلودگی هوا و آگاهی شهروندان از وضعیت روزانه کیفیت هوا و اثرات بهداشتی آن آشکار می گردد.
    کلید واژگان: آلودگی هوا, شاخص بهداشت کیفیت هوا, اثرات بهداشتی
    Majid Kermani, Mohsen Dowlati *, Sevda Fallah Jokandan, Mina Aghaei, Farshad Bahrami Asl, Sima Karimzadeh
    Background
    Poor air quality has a lot of damage on the environment and humans. Awareness of the air quality situation reduces health effects of air pollution. This study was performed with the aim of the comparative investigation of Air Quality Health Index (AQHI) and its application in seven major cities of Iran in 2011.
    Materials And Methods
    This study was a descriptive–analytic one. First, the required data of four criteria pollutants were taken from Department of Environment in seven major cities of Iran. The data were validated by the World Health Organization criteria. The air quality health index was measured based on the instructions and classified into low, medium, high and very high degrees according to the air quality standard tables.
    Results
    The results demonstrate that according to air quality health index, the level of air pollution in seven major cities of Iran has been undesirable and air quality has exceeded the standard level in Ahvaz 85%, Arak73%, Tehran70%, Esfahan60%, Shiraz 47%, Tabriz 43% and, Mashhad 29% of days.
    Conclusion
    Due to poor air quality and health consequences resulting from it, importance of Air Quality Health Index is explored in planning to control and reduce air pollution and awareness of peoples from daily status of air quality and its health effects.
    Keywords: Air pollution, Air Quality Health Index, Health effects
  • مجید کرمانی، مهدی فرزادکیا، علی اسرافیلی، سودا فلاح جوکندان، مجتبی یگانه بادی
    سابقه و هدف
    کاتکول ترکیب آلی حلقوی با سمیت بالا است که در صنایع پتروشیمی، داروسازی و تولید آفت کش کاربرد دارد و در صورت تخلیه به محیط زیست، اثرات نامطلوبی بر سلامت انسان و محیط زیست می گذارد. هدف از این مطالعه حذف کاتکول توسط روش ازناسیون کاتالیزوری با نانوذرات مغناطیسی اکسید آهن دوپ شده با سیلیس و تیتانیوم دی اکسید از محیط های آبی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه بنیادی-کاربردی، ابتدا نانوذرات مغناطیسی Fe3O4@SiO2@TiO2 با روش سل ژل سنتز شد. جهت تعیین مشخصات نانوذرات از آزمایش XRD، SEM و EDX استفاده گردید. سپس تاثیر پارامترهایی چون تاثیر pH محلول (10-2)، زمان واکنش (60-0 دقیقه)، دوز کاتالیست (3-2/0 گرم در لیتر)، غلظت اولیه کاتکول (1000-50 میلی گرم در لیتر)، آزمایش بازیافتی (7 مرتبه)، تعیین میزان معدنی سازی و تاثیر بدام انداز رادیکال بر کارایی حذف مورد بررسی قرار گرفت. غلظت باقیمانده کاتکول با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا در طول موج 275 نانومتر اندازه گیری شد.
    یافته ها
    pH بهینه برای فرایند ازن زنی کاتالیزوری برابر با 8 تعیین گردید. حداکثر کارایی فرآیند در شرایط بهینه (غلظت کاتکول 1000 میلی گرم در لیتر، 8=pH، دوز کاتالیست 3 گرم در لیتر و دوز ازن 38/0 گرم بر ساعت) پس از زمان تماس 60 دقیقه، برابر با 100 درصد تعیین گردید. سینتیک تجزیه کاتکول از مدل درجه یک پیروی کرد. میزان معدنی سازی پس از پایان زمان واکنش 5/91درصد تعیین گردید. قابلیت استفاده مجدد کاتالیست تا 7 مرتبه با کاهش راندمان حدود 4 درصد را داراست و بدام انداز رادیکال (1 گرم بر لیتر ترت بوتانول) راندمان حذف کاتکول را 16/4 درصد کاهش می دهد.
    استنتاج: فرایند ازن زنی کاتالیزوری با استفاده از نانوذرات مغناطیسی اکسید آهن دوپ شده با سیلیس و تیتانیوم دی اکسید در pH قلیایی به طور موثری، غلطت های بالای کاتکول را حذف می نماید.
    کلید واژگان: ازن زنی کاتالیزوری, نانوذرات مغناطیسی اکسید آهن دوپ شده با سیلیس و تیتانیوم دی اکسید, کاتکول
    Majid Kermani, Mehdi Farzadkia, Ali Esrafili, Sevda Fallah Jokandan, Mojtaba Yeganeh Badi
    Background and
    Purpose
    Catechol is a ring form organic compound with high toxicity that is used in petrochemical, pharmaceutical and manufacturing of pesticide. It has adverse effects on human and environmental health if discharged into the environment. The purpose of this study was removal of catechol using catalytic ozonation using core-shell magnetic nanoparticles of iron oxide doped with silica and titanium dioxide from aqueous solution.
    Materials And Methods
    We conducted a basic-applied study in which magnetic nanoparticle Fe3O4@SiO2@TiO2 was synthesized using sol-gel method. To determine the characteristics of nanoparticle, XRD, SEM and EDX tests were used. Then effect of different parameters on removal efficiency were investigated. These included solution pH (2-10), reaction time (0-60 min), dose of catalyst (0.2-3 gr/L), initial concentration of catechol (50-1000 mg/L), recycled test (7 times), and determining the mineralization and scavenger effect. The residual concentration of catechol was measured using high-performance liquid chromatography at 275 nm.
    Results
    The optimal pH for the catalytic ozonation process was 8. The maximum efficiency of the process in optimal conditions (catechol concentration 1000 mg/l, pH=8, catalyst dosage 3 gr/L and dose of ozone 0.38 gr/hr) was 100% after 60 minutes of contact time. Kinetics of degradation of catechol followed first degree model. After reaction time the amount of mineralization was 91.5%. Reusability of catalyst was done 7 times and its efficiency decreased by about 4%. Scavenger (1 gr/l tert-butanol) decreased removal of catechol by 4.16%.
    Conclusion
    The catalytic ozonation process using Fe3O4@SiO2@TiO2 nanoparticles in an alkaline pH was found to be capable of eliminating high concentrations of catechol effectively.
    Keywords: catalytic ozonation, Fe3O4@SiO2@TiO2, catechol
  • مجید کرمانی، مینا آقایی*، میترا غلامی، فرشاد بهرامی اصل، سیما کریم زاده، سودا فلاح جوکندان، محسن دولتی
    زمینه و هدف
    طبق برآوردهای WHO سالانه 7/3 میلیون مرگ منتسب به آلودگی هوای آزاد رخ می دهد که نشان می دهد آلاینده ها با میزان بالایی از مرگ و میر مرتبط هستند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف کمی سازی و برآورد اثرات بهداشتی منتسب به دو آلاینده 5/2PM و CO در هشت شهرصنعتی ایران در سال1390 با استفاده ازمدلAirQ انجام شد.
    روش بررسی
    ابتدا داده های موردنیاز از سازمان محیط زیست شهرهای مورد مطالعه اخذ گردید. آنالیزها و محاسبه شاخص های آماری جهت کمی سازی، با برنامه نویسی در اکسل انجام گرفت و اطلاعات به مدل AirQ وارد شد. نتایج کلی بصورت موارد کل مرگ و مرگ ناشی از بیماری های قلبی-عروقی در قالب جداول و گراف ارائه شد.
    یافته ها
    طبق نتایج، به ازای هر&mug/m3 10 افزایش غلظت 5/2PM و mg/m31 افزایش CO، میزان خطر مرگ بترتیب 5/1% و 7/0% افزایش می یابد. تجمعی کل مرگ منتسب به 5/2 PMدر اصفهان و شیراز بترتیب حدود 585 و 454 مورد برآورد گردید که حدود 42/5% مرگ ها را بخود اختصاص میدهد. تجمعی موارد مرگ قلبی عروقی منتسب به CO نیز برای اصفهان، تهران و شیراز به ترتیب 14 مورد (15/2%)، 24 (86/0%) و 3 مورد (69/0%)برآورد گردید.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر، تاکیدی براین موضوع است که 5/2PM و CO نیز همانند سایر آلاینده ها تاثیر نامطلوبی بر سلامت انسان دارند. در بین هشت شهر مورد بررسی اهواز کمترین مقادیر مرگ منتسب به CO و بیشترین موارد مرگ منتسب به 5/2PM را داشته است که این می تواند به دلیل تداوم روزهای با غلظت بالاتر ذرات یا میانگین بالاتر این آلاینده در شهر اهواز باشد.
    کلید واژگان: کمی سازی, ذرات معلق کوچکتر از 5, 2 میکرون, آلاینده CO, کلانشهر, مدل AirQ
    M. Kermani, M. Aghaei*, M. Gholami, F. Bahrami Asl, S. Karimzade, S. Falah, M. Dolati
    Background And Aims
    according to World Health Organization estimations¡ 3.7 million deaths were attributable to ambient air pollution annually¡ that shows pollutants associated with high rate of mortality and morbidity. So¡ present study with aim of quantifying and estimating health impacts attributable to two pollutant of PM2.5 and CO in 8 industrial cities of Iran during 2011 by AirQ model were performed.
    Methods
    At first¡ required data were taken from Department of Environment in understudy cities. With coding in excel¡ analysis and calculation of statistical parameters was performed for quantifying¡ and information imported to AirQ model. Finally results of total mortality and mortality due to cardiovascular disease presented in tables and graphs format.
    Results
    According to results¡ with increasing each 10&mug/m3 concentration of PM2.5 and 1mg/m3 increasing in CO¡ risk of mortality increased 1.5% and 0.7% respectively. Cumulative of total mortality attributable to PM2.5 in Isfahan and Shiraz was estimated 585 and 454 cases that this rate is allocated of 5.42% of all deaths in these cities. Sum of cumulative cases of mortality for CO in Isfahan¡ Tehran and Shiraz estimated 14 (2.15%)¡ 24 (0.86 %) and 3 cases (0.69%) respectively.
    Conclusion
    The study emphasized that PM2.5 and CO as well as other pollutants have adverse affect on human health. Among 8 under study cities¡ Ahwaz had lowest mortality attributable to CO and highest mortality attributable to PM2.5¡ which it can be due to either continuing of days with higher concentration of particulate or higher average of this pollutant in Ahwaz city.
    Keywords: Quantifying, particulate matter less than 2.5 µm, CO pollutant, AirQ Model
  • مجید کرمانی، سودا فلاح جوکندان*، مینا آقایی، محسن دولتی
    زمینه و هدف
    یکی از مهم ترین خطرات ناشی از گسترش روزافزون و بی رویه شهرها، توسعه اقتصادی و مصرف انرژی در قرن اخیر، آلودگی هوا می باشد که با روند افزایشی در شهرهای بزرگ، به طور جدی سلامت ساکنین را تهدید می کند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات بهداشتی و برآورد تعداد موارد مرگ و بیماری ناشی از بیماری های قلبی عروقی، سکته قلبی و بیماری انسداد مزمن ریوی منتسب به آلاینده های PM10، PM2.5 و SO2 در کلان شهر تهران در سال 1392 با استفاده از مدل AirQ انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی، داده های مورد نیاز از سازمان محیط زیست و شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران اخذ گردید. این داده ها توسط نرم افزار Excel پردازش گردید و بدین ترتیب اطلاعات پردازش شده به مدل AirQ وارد شد. سپس خطر نسبی، بروز پایه و جزء منتسب برآورد شده و در نهایت نتایج کلی به صورت موارد مرگ و بیماری در قالب جداول و نمودار ارائه شد.
    یافته ها
    بر اساس نتایج مطالعه، متوسط غلظت سالیانه آلاینده های PM10، PM2.5 و SO2 به ترتیب برابر با 73، 43 و 41 میکروگرم در متر مکعب بود که به ترتیب تقریبا 3/65، 4/3 و 2/05 برابر استاندارد ملی هوای پاک ایران و رهنمود سازمان جهانی بهداشت می باشد. موارد کل مرگ منتسب به آلاینده های PM10، PM2.5و SO2 به ترتیب حدود 2187، 2842 و721 مورد بود که این میزان به ترتیب 3/65، 4/75 و 1/20 درصد از کل مرگ های این شهر (به غیر از تصادفات) را به خود اختصاص داده است.
    نتیجه گیری
    نتایج نشانگر اثرات بهداشتی منتسب به آلاینده های ذرات معلق و دی اکسید گوگرد شامل کل مرگ، مرگ های قلبی- عروقی، تنفسی، بستری در بیمارستان به دلیل بیماری انسداد مزمن ریوی و سکته قلبی در کلان شهر تهران بود که حاکی از افزایش آلاینده های مذکور و آلودگی هوای ناشی از آن ها در هوای شهر تهران است که نیازمند توجه هر چه بیشتر مسئولین و متخصصین امر جهت کنترل آلودگی هوا می باشد.
    کلید واژگان: آلودگی هوا, اثرات بهداشتی, دی اکسید گوگرد, ذرات معلق, مدل AirQ
    Majid Kermani, Sevda Fallah Jokandan*, Mina Aghaei, Mohsen Dowlati
    Background and Objective
    Air pollution is considered as one of the the most important risks of uncontrolled growth of cities, economic development and energy consumption in the last century. In large cities, such an increasing trend seriously threatens the health of residents.
    This study aims to evaluate the health effects of PM10, PM2.5 and SO2, and estimate the mortality and morbidity rate of cardiovascular, respiratory and Chronic obstructive pulmonary, attributed to the aforementioned pollutants, using AirQ model in metropolis of Tehran in 1392.
    Materials and Methods
    In this cross-sectional study, Data required were collected from environmental protection organization and air quality control center of Tehran. These data were analyzed by Excel, and the processed data entered AirQ model. Then relative risk, basis risk and attributable fraction were estimated. Finally, the gained results, being mortality and morbidity rate, were presented in tables and graphs.
    Results
    The results showed that the average annual concentration of PM10, PM2.5 and SO2, were 73, 43 and 41 μg/m3, respectively, being 3.65, 4.3 and 2.05 times higher than the national standard of Iran and WHO guidelines, correspondingly. Total number of mortalities attributed to the PM10, PM2.5 and SO2, were about 2187, 2842 and 721, respectively, being 3.65%, 4.75% and 1.20% of total deaths of Tehran city (except accidents), correspondingly.
    Conclusion
    The results showed the health effects of particulate matter and sulfur dioxide pollutants, including total mortality, cardiovascular mortality, respiratory, hospitalizations due to chronic obstructive pulmonary disease and myocardial infarction in Tehran. So, it’s obviously clear that the proportion of mentioned pollutants are being increased in Tehran’s atmosphere that requires more attention of officials and experts to control air pollution.
    Keywords: air pollution, Health Effects, Particulate Matter, Sulfur dioxide, AirQ model
  • مجتبی یگانه بادی، سودا فلاح جوکندان، سلیمه رضایی نیا، علی اسرافیلی، مهدی فرزادکیا، میترا غلامی
    زمینه و هدف
    پارابن ها خانواده ای از استرهای آلکیل پاراهیدروکسی بنزوئیک اسید هستند که به طور گسترده به عنوان مواد نگهدارنده در محصولات آرایشی و بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرند. پارابن ها با مقادیر مختلف در فاضلاب، رودخانه ها، خاک و ذرات معلق وجود دارند. بنابراین، این مطالعه با هدف پایش حضور پارابن ها در تصفیه خانه های فاضلاب شهرک قدس و جنوب تهران و ارزیابی عملکرد روش های مختلف تصفیه در حذف این ترکیبات انجام گرفته است.
    روش بررسی
    در این مطالعه نمونه برداری از فاضلاب خام و پساب خروجی تصفیه خانه فاضلاب شهرک غرب و جنوب تهران به صورت فصلی و در هر فصل سه نمونه انجام شد. سپس غلظت استرهای پاراهیدروکسی بنزوییک اسید با استفاده از کروماتوگروفی با کارایی بالا (HPLC، CECIL، 4100)در طول موج 242 نانومتر تعیین گردید.
    یافته ها
    پس از نمونه برداری در فصول مختلف از دو تصفیه خانه شهرک غرب و جنوب، غلظت دو آلاینده انتخابی از گروه پارابن ها(متیل پارابن و اتیل پارابن ) مورد سنجش قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان دهنده میانگین غلظت متیل پارابن و اتیل پارابن در پساب ورودی تصفیه خانه شهرک غرب به ترتیب 740.7 و 277.7 نانوگرم بر لیتر، و در پساب خروجی از این تصفیه خانه برابر 179.3 و 45.8 نانوگرم بر لیتر، و همچنین میانگین غلظت متیل پارابن و اتیل پارابن در پساب ورودی تصفیه خانه جنوب به ترتیب 835.3 و 295.3 نانوگرم بر لیتر، و در پساب خروجی 132.8 و 29.7 نانوگرم بر لیتر اندازه گیری شدند. در مرحله بعد ارزیابی میزان خطرات ناشی از تخلیه پساب خروجی از تصفیه خانه های هدف با مقایسه با مطالعات انجام شده در این زمینه انجام گرفت. با توجه به غلظت پارابن در پساب خروجی از هر دو تصفیه خانه، می توان چنین بیان کرد که تخلیه پساب خروجی از تصفیه خانه های مورد نظر، از نقطه نظر وجود آلاینده های انتخابی، ثرات بیولوژیکی ناچیزی بر روی اکوسیستم دارد.
    نتیجه گیری
    میزان کارایی تصفیه خانه شهرک غرب در حذف پارابن ها در مقایسه با جنوب کمتر بود، اما کیفیت پساب خروجی هر دو تصفیه خانه کمتر از استاندارد تخلیه می باشد؛ بنابراین می توان گفت هر دو تصفیه خانه کارایی مناسبی در حذف آلاینده های مورد نظر داشته اند.
    کلید واژگان: پارابن ها, تصفیه خانه های فاضلاب
    Mojtaba Yegane Badi, Sevda Fallah Jokandan, Salimeh Rezaei Nia, Ali Esrafili, Mehdi Farzad Kia, Mitra Gholami
    Background and
    Purpose
    Parabens are a group of Para-hydroxy Benzoic acid alkyl esters which extensively used as preservative in personal care products. Parabens have been recently found in wastewater¡ rivers¡ soil and dust. Therefore¡ the purpose of this study aimed to Monitor the occurrence of parabens from selected wastewater treatment plants (Shahrak Ghods and south of Tehran) and evaluate the performance of different treatment methods for removing these compounds.
    Methods
    In this study¡ the samples from influent and effluent were collected from Shahrak Ghods and South of Tehran wastewater treatment plant as Seasonal and Three samples per season. Concentration of Para-hydroxy Benzoic acid esters was determined by HPLC¡ CECIL¡ 4100 at 242 nm.
    Result
    After sampling in the different seasons from the west and south treatment plants¡ two selective paraben concentrations (Methyl paraben and Ethyl paraben) were measured. The results showed that average concentration of Methyl paraben (MeP) and Ethyl paraben) EtP( respectively were 740.7 and 277.7 ng/L in the Influent and 179.3 and 45.8 ng/L in the effluent of Shahrak Ghods treatment plant. Also¡ the average concentration of MeP and EtP respectively were 835.3 and 295.3 ng/L in Influent and 132.8 and 29.7 ng/L in the effluent of South of Tehran treatment plant. In the next step¡ Risk assessment of effluent treatment plants discharging to environment with comparing the studies was done. According to the paraben concentration in the effluent of both treatment plants¡ discharge of effluent treatment plants whit selective contaminants¡ have little biological effects on ecosystems.
    Conclusions
    The removal efficiency of Shahrak Ghods treatment plant in removing parabens¡ was lower than the South of Tehran. But the effluent quality of both treatment plant was less than the Effluent discharge standard. So both of treatment plant have appropriate performance to removal contaminants.
    Keywords: Parabens, Wastewater Treatment Plants
  • مجید کرمانی، مینا آقایی، فرشاد بهرامی اصل، میترا غلامی، سودا فلاح جوکندان، محسن دولتی، سیما کریم زاده*
    زمینه و هدف
    آلودگی هوا به عنوان یکی از مضرات توسعه ناپایدار بدون ملاحظات زیست محیطی، علاوه بر تخریب محیط زیست، سبب اثرات بهداشتی کوتاه و بلند مدت زیادی می گردد؛ بنابراین تحقیق حاضر با هدف کمی سازی و برآورد پیامدهای بهداشتی منتسب به آلاینده SO2 در شش شهر (تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، تبریز و ارومیه) در سال 1390 با استفاده از مدل AirQ انجام گرفت.
    روش کار
    ابتدا داده های خام مربوط به آلاینده SO2 از سازمان های محیط زیست شهرهای تحت بررسی اخذ گردید. سپس طبق معیارهای WHO و برنامه نویسی در نرم افزار Excel، شاخص های مورد نیاز در نرم افزار AirQ محاسبه گردید، در نهایت نتایج به صورت موارد مرگ و میر در قالب جداول و گراف ارائه گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد متوسط غلظت سالیانه SO2 در شهرهای تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز و ارومیه به ترتیب 49، 31، 11، 12، 21 و 76 μg/m3 می باشد. بیشترین و کمترین تعداد تجمعی مرگ قلبی عروقی منتسب به آلاینده SO2 مربوط به شهر ارومیه و تبریز به ترتیب 89 نفر با جزء منتسب 64/5 و 32 نفر با جزء منتسب 91/0 است.
    نتیجه گیری
    میزان آلودگی در کلان شهرهای ایران روز به روز افزایش یافته و شدیدتر می شود، بنابراین نیازمند توجه هرچه بیشترمسئولین و متخصصین امر جهت کنترل آلودگی هوا می باشد.
    کلید واژگان: خطر نسبی, جزء منتسب, دی اکسید گوگرد, کلانشهر, مدل AirQ
    Majid Kermani, Mina Aghaei, Farshad Bahramiasl, Mitra Gholami, Sevda Fallah Jokandan, Mohsen Dolati, Sima Karimzadeh*
    Background
    Air pollution is one of the disadvantages of unsustainable development cause to short and long term sanitary effects without consideration of environment in addition to destruction of environment. Therefore, the present research was conducted with the purpose of quantifying and estimating of health endpoints related to SO2 pollutants in six cities (Tehran, Mashhad, Isfahan, Shiraz and Tabriz) by using AirQ model during 1390.
    Methods
    At first, the raw data related to SO2 pollutant was received from environmental organizations of the under review cities. Then, according to WHO criterion and programming in Excel software, required parameter in AirQ tool was calculated and finally results are presented in tables for death.
    Results
    the results showed that, annual average concentration of SO2 in Tehran, Mashhad, Shiraz, Isfahan, Tabriz and Urmia are 49, 31, 11, 12, 21 and 76 mg/m3 respectively. The maximum and minimum of accumulative cases of cardiovascular mortality attributed to SO2 is related to Urmia and Tabriz cities that were 89 cases with 5.64 attributable proportion and 32 cases with 0.91 attributable proportions respectively.
    Conclusion
    The rate of air pollution in large cities of Iran is increased and become more intense day to day. Thus, this issue needs to pay more attention of officials and specialists for air pollution control.
    Keywords: Relative risk, Attributable proportion, Sulfur dioxide, Metropolis, AirQ Model
  • سودا فلاح جوکندان *، مجید کرمانی، مینا آقایی، محسن دولتی
    مقدمه و هدف

    امروزه یکی از مهم ترین مشکلات زیست محیطی در بسیاری از شهرهای بزرگ، وضعیت نامطلوب کیفیت هوا میباشد که سلامت ساکنین را به طور جدی به خطر می اندازد و موجب ایجاد طیف وسیعی از اثرات بهداشتی حاد و مزمن میشود. از این رو مطالعه حاضر، با هدف کمی سازی و برآورد اثرات بهداشتی منتسب به آلاینده دی اکسید نیتروژن و ازن در کلانشهر تهران در سال 1392 با استفاده از مدل AirQ انجام شد.

    روش کار

    در این مطالعه توصیفی-مقطعی، دا ده های مورد نیاز از سازمان محیط زیست و شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران اخذ گر دید. این دا ده‌ها توسط نر‌م‌افزار  Excel پر‌دازش و به مدل AirQ وارد شد.سپس خطرنسبی، بروز پایه و جزء منتسب برآورد شده و در نهایت نتایج کلی به صورت موارد مرگ و میر در قالب جداول و نمودار ارایه شد.

    یافته‌ها:

    متوسط غلظت سالیانه دی اکسید نیتروژن و ازن در شهر تهران، به ترتیب 130 و 64 میکروگرم بر متر مکعب مشاهده شد. طبق نتایج با در نظر گرفتن بروز پایه 543/5 در هر 100000 نفر، تعداد تجمعی موارد کل مرگ منتسب به آلاینده های دی اکسید نیتروژن و ازن به ترتیب 1593 و 946 برآورد گر دید  که حدود2/66 درصد و 1/58 درصد از کل مر گهای شهر تهران به غیر از تصادفات را به خود اختصاص داده بود.

    نتیجه‌گیری:

    نتایج نشانگر اثرات بهداشتی منتسب به آلاینده‌ دی‌اکسید‌نیتروژن و ازن شامل کل مرگ و میر، مر گهای قلبی-عروقی و تنفسی و بستری در بیمارستان به علت بیماری انسداد مزمن ریوی در کلانشهر تهران بود که حاکی از افزایش آلایند‌ه‌های مذکور و آلو‌دگی هوای ناشی از آنها در هوای شهر تهران است که نیازمند توجه هر چه بیشتر مسیولین و متخصصین امر جهت کنترل آلو دگی هوا میباشد.

    کلید واژگان: آلودگی هوا, ازن, بهداشت هوا, دی اکسید نیتروژن, مدل AirQ
    Majid Kermani, Sevda Fallah Jokandan*, Mina Aghaei, Mohsen Dolati

    Introduction and Purpose:

    Nowadays, the air quality in many major cities is one of the most important environmental problems that seriously compromises the health of residents and causes a range of acute and chronic health effects. Therefore, this study was aimed to quantify and estimate the health effects related to the pollutants NO2 and O3 in metropolis of Tehran in 2014 was done by AirQ model.

    Methods

    Data acquired were collected from the environmental organization and the center of air quality control in Tehran. This data were analyzed by Microsoft Excel software, and the processed data was entered AirQ model. The relative risk, baseline incidence and the attributed proportion was estimated and the overall results in case of mortality and morbidity were presented in tables and graphs.

    Results

    The results showed that the average annual concentration of NO2 and O3 in Tehran, was respectively 130 and 64 μg/m3. According to the results with baseline incidence of 543.5 per 100,000, the total cumulative number of mortalities attributed to nitrogen dioxide and ozone, were estimated respectively to be 1593 and 946, that included about 2.66% and 1.58% of total mortalities except traffic accidents in Tehran.

    Conclusion

    Our results showed that the level of air pollution has increased in Tehran, which requires more attention of authorities and policy makers to control the air pollution.

    Keywords: Air pollution, air quality, AirQ, Cardiovascular, respiratory diseases, Mortality, Nitrogen dioxide, Ozone
  • مهدی فرزادکیا، سودا فلاح جوکندان، مجتبی یگانه بادی
    زمینه و هدف
    بنا به گزارش سازمان خواروبار جهانی، بین 33 تا 60 درصد افزایش تولیدات کشاورزی در جهان مرهون مصرف کود های شیمیایی بوده است. اثرات منفی کود های شیمیایی بر محیط زیست و سلامت موجودات زنده به ویژه انسان، کشور را با چالش هایی نظیر افزایش آمار سرطان مواجه کرده است. بنابراین جایگزینی کود های شیمیایی با کمپوست ضروری می باشد. کمپوست باعث افزایش بازدهی محصول و کنترل فرسایش خاک می گردد.
    مواد و روش ها
    به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، مطالعات کتابخانه ای انجام شد و جهت بررسی وضعیت کود های شیمیایی و کمپوست در ایران و کشور های پیشرفته جهان، مطالبی از طریق پایگاه های معتبر داخلی و خارجی جمع آوری گردید.
    یافته ها
    پیش بینی می شود مصرف کود های شیمیایی در اروپا تا سال 2030 تا 16 میلیون تن کاهش یابد. درحالی که طبق پیش بینی ها در ایران تا سال 2020 به 6700 هزار تن افزایش می یابد. کل عرضه کمپوست در کشور در سال 88، 164 هزار تن و تا سال 95 به 590 هزار تن و کل تقاضا در کشور در سال 88، 472 هزار تن و تا سال 95،661 هزار تن خواهد بود. این امر نشان می دهد که 71 هزار تن کمبود در عرضه کمپوست تا سال 95 وجود دارد.
    نتیجه گیری
    استفاده بیشتر کمپوست در کشور منوط به مدیریت چند وجهی این موضوع دارد که باید وزارت خانه ها، شهرداری ها و سازمان بازیافت با هم همکاری لازم را داشته باشند. با دادن آگاهی های لازم در رابطه با اثرات سوء مصرف بی رویه کود های شیمیایی و همچنین ترویج مصرف کود کمپوست علاوه بر کاهش مصرف کود شیمیایی، موجب تقاضای بیشتر برای مصرف کود کمپوست خواهد شد.
    کلید واژگان: کمپوست, کود شیمیایی, مدیریت پسماند, ایران
    Mahdi Farzadkia, Sevda Fallah Jokandan, Mojtaba Yegane Badi
    Background
    According to report of the World Food and Agriculture Organization (FAO), between 33 to 60 percent increase in agricultural production in the world due to the use of chemical fertilizers. Negative effects of fertilizers on the environment and health of living organisms, especially humans, has encountered the country whit challenges such as increasing the number of cancer. Therefore, it is necessary to replace chemical fertilizers whit biofertilizers such as compost. Compost Causes increases in productivity and controls soil erosion.
    Methods
    In order to achieve the objectives of the research, literature review was conducted and to investigate the status of chemical fertilizers and compost in Iran and developed countries through internal and external databases, documents were collected.
    Results
    Use of fertilizers in Europe forecasted to decline 16 million tons in 2030, while in the Iran, rate of fertilizer forecast increases to 6700 thousand tons in 2020. Total supply of compost in the country is 164 thousand tons in 2009 and will be to 590 thousand tons in 2016. The total demand is 472 thousand tons in 2009 and will be to 661 thousand tons in 2016. This indicates that there is 71 thousand tons deficiency in the supply until 2016.
    Conclusion
    Use more of compost in the country, need to a multi-faceted management issue that Ministries, municipalities and recycle of organizations must be working together. Therefore necessary awareness aboute the adverse effects of indiscriminate use of fertilizers and also promote the use compost, in addition to reducing the use of chemical fertilizers, will be cause more demand for consumption of compost.
    Keywords: Compost, Fertilizer, Waste Management, Iran
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال