به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سولماز حیدری

  • حنانه قدیریان، سولماز حیدری، سوگل صابری، مهدیه فروغی*
    سابقه و هدف

    دمینرالیزاسیون مینا در اطراف براکت های ارتودنسی مشکل مهمی است. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی تاثیر وارنیش حاوی CPP-ACP در مقایسه با وارنیش فلوراید در جلوگیری از دمینرالیزاسیون مینای اطراف و زیر براکت های ارتودنسی انجام شد.

    مواد و روش ها

     براکت ها به سطح باکال 20 دندان پرمولر، توسط کامپوزیت باند و سپس به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در هر دو گروه، متعاقب چسباندن براکت ها، اندازه گیری مقادیر عددی فلورسنس انعکاس یافته از مینای سطح مزیال و دیستال براکت با دستگاه دیاگنودنت (Diagnodent pen) انجام شد (T0). درگروه اول مینای نیمه ی دیستالی، با MI Varnish (CPP-ACP) آغشته و در گروه دوم ماده Fluoro Dose varnish روی نیمه دیستالی دندان ها به کار رفت. در هر دو گروه نیمه ی مزیالی به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. تمامی دندان ها در دو سیکل دمینرالیزاسیون 4 روزه قرار گرفته و متعاقب هر سیکل مقادیر دمینرالیزاسیون مینا در دیستال و مزیال براکت ها بررسی شد T1)،(T2. سپس براکت ها دباند شده و زیر براکت ها در دو سمت اندازه گیری و ثبت شد(T3). داده ها با آزمون آنالیز واریانس مقادیر تکراری و t زوجی آنالیز شدند.

    یافته ها

     در هر دو گروه تفاوت های معنی داری از نظر درجات دمینرالیزاسیون در نواحی دیستال و مزیال بعد از دو سیکل غوطه وری (T2) دیده شد (0/001P<). ولی نوع ماده، تاثیری در درجات دمینرالیزاسیون نداشت.

    استنتاج

    Fluoro Dose varnish و MI varnish هر دو در افزایش مقاومت مینا به دمینرالیزاسیون موثر بوده ولی نسبت به یکدیگر برتری نداشتند.

    کلید واژگان: دمینرالیزاسیون, وارنیش فلوراید, براکت های ارتودنسی, CPP-ACP
    Hannaneh Ghadirian, Soolmaz Heidari, Sogol Saberi, Mahdiyeh Foroughi*
    Background and purpose

    Enamel demineralization around orthodontic brackets is a significant problem. This study aimed to compare the efficacy of Casein phosphopeptide amorphous calcium phosphate (CPP-ACP) varnish and fluoride varnish in preventing enamel demineralization around and beneath orthodontic brackets.

    Materials and methods

    Twenty extracted premolars were randomly divided into two groups and orthodontic brackets were bonded to their buccal surface by composite. The amount of fluorescent light reflected back from the enamel at the mesial and distal of the bracket was measured using a DIAGNOdent™ pen. MI varnish (CPP-ACP) was applied on the exposed enamel of the distal half of the teeth in group I while FluoroDose varnish was applied on the same area in group II. The mesial half of the teeth served as the control group. All teeth underwent two demineralization cycles and after each cycle, enamel demineralization was quantified at mesial and distal areas (T1, T2). The brackets were then debonded, and area under the brackets was also measured by DIAGNOdent™ pen (T3). Data were analyzed using repeated measures ANOVA and paired t-test.

    Results

    In both groups, significant difference was noted between the mesial and distal areas in degree of demineralization at T2 (P<0.001), but both of the varnishes had no effect on the degree of demineralization.

    Conclusion

    FluoroDose varnish and MI varnish were equally effective for enhancement of enamel resistance to demineralization with no superiority over each other.

    Keywords: demineralization, fluoride varnish, orthodontic brackets, CPP-ACP
  • سولماز حیدری، حامد مضطرزاده*، حمیدرضا عظمتی، ملیحه تقی پور

    پیشینه و اهداف:

     از آنجایی که تمرکز ذهنی دانش آموزان یکی از اصلی ترین شروط یادگیری و موفقیت تحصیلی آنان می باشد، بررسی عواملی که به بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان کمک نماید بسیار قابل توجه به شمار می آید. در این راستا به نظر می رسد علاوه بر عوامل فردی، جسمی و روحی دانش آموزان و همچنین عوامل مرتبط با امور آموزشی، کیفیت تدریس و... متغیرهای فیزیکی و کالبدی موجود در کلاس درس می توانند بر این مهم تاثیرگذار باشند. به نظر می رسد ایجاد نفوذپذیری بصری و ارتباط دیداری مطلوب کلاس های درس با منظره بیرون از طریق پنجره موجود در کلاس درس به عنوان یکی از متغیرهای فیزیکی کلاس درس می تواند از طریق ایجاد فرصتی دیداری هرچند کوتاه به منظره ای خارج از محیط کلاس، به بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان و رفع خستگی ذهنی آنان کمک شایانی نماید. این مقاله بر آن است تا از طریق بررسی برخی از متغیر های کالبدی پنجره کلاس درس که شامل طول و ارتفاع پنجره می باشد ؛ به حالتی بهینه در جهت بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان دست یافته تا بدین طریق گامی موثر در کاهش خستگی های ذهنی و ترمیم تمرکز ذهنی دانش آموزان مقطع متوسطه که در شرایط سنی خاصی قرار داشته و هدف تحصیلی والاتری نسبت به دانش آموزان دیگر مقاطع آموزشی دارند، برداشته شود. از آنجا که منظره حاصل از دید به پنجره تاثیر زیادی در روند این امر دارد، لازم به ذکر می باشد که پنجره موردنظر در این تحقیق به عناصر طبیعی و فضای سبز محوطه حیاط مدرسه مشرف بوده است.

    روش ها

    جامعه آماری پژوهش، تمامی دانش آموزان دختر و پسر محصل در سال تحصیلی 98-97 در مقطع متوسطه دوم شهر شیراز با گروه سنی 16 تا 18 سال می باشد که با استفاده از روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. آزمودنی ها ابتدا به وسیله آزمون روانشناسی که زیر نظر متخصصین حوزه روانشناسی تایید شده بود ؛ مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس به منظور عمومیت بخشیدن به موضوع، پرسش نامه محقق ساخته را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه ANOVA به منظور یافتن ارتباط میان متغیرهای کالبدی طول و ارتفاع پنجره و بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان می دهد که ایجاد تغییرات در ابعاد پنجره کلاس درس، می تواند بر بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان تاثیر بگذارد. بر اساس تحقیقات انجام شده در تحقیق حاضر کاهش طول پنجره از 5/3 به 5/2 و 5/1 تمرکز ذهنی دانش آموزان را از 149 به 9/148 و 1/148 کاهش و تغییر ارتفاع پنجره از 2 متر به 5/1 و 1 متر تمرکز ذهنی دانش آموزان را از149 به 8/148 و 3/147 تغییر می دهد.

    نتیجه گیری

    میزان تمرکز ذهنی دانش آموزان صرفا" به شرایط دانش آموزان، امور تحصیلی و کیفیت و روش تدریس معلمین بستگی ندارد و محیط فیزیکی مدارس و طراحی داخلی کلاس های درس، می تواند در این مهم تاثیر بسزایی داشته باشد. وجود پنجره کلاس نیز به عنوان یکی از متغیرهای فیزیکی کلاس درس، نه تنها منجر به حواس پرتی دانش آموزان نمی گردد ؛ بلکه به و سیله ایجاد چشم انداز به عناصر طبیعی بیرون، جانمایی آگاهانه و ابعاد مناسب می تواند عامل مهمی در بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان باشد.

    کلید واژگان: نفوذپذیری بصری, بازسازی تمرکز ذهنی, پنجره, فضاهای آموزشی
    S. Heidari, H. Moztarzadeh *, H. Azemati, M. Taghipour
    Background and Objectives

    Since students’ mental focus is one of the main conditions for learning and academic achievement, investigation of the factors that can help restoring this factor in students, is very important. In the meantime, it seems that in addition to the student’s individual and the inner factors, the factors related to teaching and learning quality, physical variables in the classroom can affect this critical feature too. It seems that creating visual permeability and the optimal visual connection of classrooms with the view of outside through the classroom window as one of the physical variables of the classroom, by creating a visual opportunity, albeit short, to a view outside the classroom can be reconstructed student’s mental activity and help them to relieve their mental fatigue. The current research seeks to achieve an optimal state with restoration of mental focus of students via investigating some physical variables of the classroom window such as the window length and height variables. It can take a critical step in line with reducing the mental fatigue and restoration of mental focus of high school students who are in specific age range and have superior learning opportunities compared to other educational levels. From that point, the view from the window has a great impact on this process. It should be noted that the window in this study overlooks the natural elements and green space of the school yard.

    Methods

    The statistical population of this research is all male and female students who were studying during the educational year of 2018-2019 in the high schools of Shiraz city in the age range of 16-18, who were selected as the sample pf the current study via cluster random sampling. The subjects were first assessed by a psychological test approved by psychologists and then completed a researcher-made questionnaire to make that subject more generalizable. To analyze research data and to find a relationship between physical variable of window length and height and student’s mental focus restoration, one-way analysis of variance (ANOVA) was used.

    Findings

    The results show that changes in the physical state and the size of classroom window can affect the restoration of students’ mental focus. Accordingly, to the present research, decreasing the window length from 3.5 to 2.5 and 1.5 reduces the level of students’ mental focus from 149 to 148.9 and ultimately 148.1. As well, changing window height from 2 meters to 1.5 and 1 m, the students’ mental focus changes from 149 to 148.8 and 147.3.

    Conclusions

    The level of students’ mental focus does not depend solely on the students' conditions, academic performance, the quality and teaching methods of teachers; but also, the physical environment of schools and the interior design of classrooms can have a significant impact on this importance. The presence of classroom window as one of the classroom physical variables, not only does not lead to the student's distraction, but also, via creating views toward outside natural elements, conscious placement, suitable dimensions can be a really important factor in restoration of the students’ mental focus.

    Keywords: Visual permeability, Mental focus restoration, Window, Educational spaces
  • سولماز حیدری، حامد مضطرزاده*، حمیدرضا عظمتی، ملیحه تقی پور

     تمرکز ذهنی بعنوان یکی از اصلی ترین شروط یادگیری و موفقیت تحصیلی است که می تواند توسط نفوذپذیری بصری و ارتباط دیداری مطلوب کلاس های درس با منظره بیرون، بازسازی گردد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر انواع نفوذپذیری بصری بر اساس محتوای منظر بر بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان محصل در سال تحصیلی 98-97 در مقطع متوسطه دوم شهر شیراز با گروه سنی 16 تا 18 سال است که با استفاده از روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای بعنوان نمونه در سه گروه آزمایش(هرگروه 15 نفر) انتخاب شدند. آزمودنی ها بوسیله پرسشنامه و آزمون روانشناسی در دو مرحله قبل و بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند و مجموع داده ها بر اساس آزمون تی زوجی به منظور یافتن ارتباط معنادار میان نفوذپذیری بصری و بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تمرکز ذهنی دانش آموزان پس از انجام فعالیت های درسی، می تواند به میزان زیادی از طریق دسترسی بصری به مناظر طبیعی محیط بیرون بازسازی گردد. این در حالی است که عدم وجود پنجره و منظر در کلاس و مشرفیت به مناظر کالبدی به ترتیب کمترین تاثیرات را بر بازسازی تمرکز ذهنی آنان دارد.

    کلید واژگان: نفوذپذیری بصری, بازسازی تمرکز ذهنی, منظر, فضاهای آموزشی
    Soulmaz Heidari, Hamed Moztarzadeh *, Hamidreza Azemati, Maliheh Taghipour

    Mental focus is one of the main conditions for learning and academic achievement, which can be reconstructed by visual permeability and the ideal visual communication of classrooms with the outlook. Accordingly, the present study aimed to investigate the effect of visual permeability types on the basis of out landscape content on rehabilitation of mental concentration of students. The statistical population of this study was all students in the second section of high schools in Shiraz, aged 16 to 18 years, who were randomly selected as multistage cluster sampling (in each group of 15) ) were chosen. Subjects were evaluated by a questionnaire and psychological test in two stages before and after the intervention, and the totality of data was analyzed based on the paired t-test to find a meaningful relationship between visual permeability and cognitive mental restoration of students. The results of this research show that students' mental focus after conducting their activities can be greatly improved through visual access to the natural landscape of the outside environment. However, windowlessness in the classroom and the periphery of the physical elements have the least effect on restoring their mental concentration, respectively.

    Keywords: Visual permeability, Cognitive concentration restoring, landscape, educational spaces
  • آرش فربود، سولماز حیدری *
    مقدمه
    درد از مهم ترین عوارض پس از زایمان است که شکایت خانم های بار دار را به همراه دارد. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه ی تاثیر استا مینوفن وریدی با ترکیب شیاف دیکلو فناک و بوپیو اکایین داخل زخم بر کنترل درد پس از جراحی سزارین بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع کار آزمایی بالینی سه سو کور بود. تعداد 100 بیمار کاندید سزارین به صورت تصادفی به دو گروه A (استا مینوفن وریدی) و B (شیاف دیکلو فناک+ بوپیو اکائین داخل زخم) تقسیم شدند. درد خانم های بار دار در حالت های سکون و حرکت و میزان رضایت مندی آن ها بر اساس معیار NRS و هم چنین میزان آرام بخشی بر اساس معیار ویلسون و در زمان های 6، 12، 18 و 24 پس از جراحی، ثبت و مقایسه گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته های پژوهش: میانگین سن و میانگین وزن دو گروه تفاوت معنا داری با هم نداشت (p value به ترتیب 15/0 و 41/0). شدت درد (p<0.001) و میزان مورفین مصرفی (p<0.001) در گروه B کم تر از گروه A بود و شروع درد در گروه B نسبت به گروه A دیر تر بود(p<0.001).
    بحث و نتیجه گیری
    تجویز شیاف دیکلو فناک در ترکیب با بوپیو اکایین موضعی در پایان عمل سزارین باعث درد کم تر و میزان مصرف مورفین کم تر نسبت به استامینوفن وریدی می شود.
    کلید واژگان: بوپیو اکایین داخل زخم, درد بعد از عمل, سزارین
    Arash Farbood, Solmaz Heidari *
    Introduction
    The aim of this study was to compare the effect of intravenous acetaminophen with combination of suppository diclofenac and incisional bupivacaine on post cesarean section pain.
    Materials and Methods
    This was a double blinded randomized clinical trial study. Patients were randomly allocated to the intravenous acetaminophen group (A) and combination of incisional bupivacaine and diclofenac (B) group. Secondary outcomes included: assessment of the time of first request for analgesic, 24 hr morphine consumption, patient's sleep, sedation score (by Wilson criteria), drug side effects (nausea and vomiting and pruritus) and pain intensity during ambulation and global satisfaction of the patients. Data analysis was done by SPSS software.
    Findings: There were no significant difference between the mean age and mean weight of groups (p value was 0.15 and 0.41 respectively). During this study, pain score (pDiscussion &
    Conclusions
    We noted that combination of suppository diclofenac and intraincisional bupivacaine could relieve pain better than intravenous acetaminophen and can be used for post cesarean delivery analgesia with more efficacy than intravenous acetaminophen for an opioid-sparing effect.
    Keywords: Intraincisional bupivacaine, Post-operative pain, Cesarean section
  • فریبا متوسلیان، اسماعیل یاسینی، منصوره میرزایی*، محمد جواد خرازی فرد، سولماز حیدری، منا شفیعی
    زمینه و هدف
    یکی از معایب ترمیم های کامپوزیت، ریزنشت است و این امر در دیواره ‏های عاجی حفرات قابل توجه ‏تر است. با وجود پیشرفت های صورت گرفته بر روی عوامل اتصال دهنده عاج، هنوز هیچ ادهزیوی کاملا این ریزنشت را از بین نبرده است. هدف از این مطالعه، مقایسه ریزنشت سه نوع باندینگ رزینی، سیستم باند یونیورسال، سیستم سلف اچ دو مرحل ه‏ای و یک سیستم توتال اچ دو مرحله‏ای است.
    روش بررسی
    این مطالعه تجربی آزمایشگاهی بر روی 68 دندان مولر انسانی انجام شد. در سطح باکال یا لینگوال دندان ها حفره‏ های Cl V با لبه اکلوزالی در مینا و لبه جینجیوالی در عاج تهیه شدند. سپس دندان ها به طور تصادفی به چهار گروه 17تایی تقسیم شدند. گروه A: Adper Single Bond2، گروه B : Clear fill SE Bond، گروه C:etch)-self)Scotch Bond Universal Adhesive ، گروه D : (etch-total)Scotch Bond Universal Adhesive . دندان ها با استفاده از سیستم‏ های باندینگ مورد مطالعه و کامپوزیت میکروهیبرید ترمیم شدند. سپس نمونه ها، تحت هزار چرخه حرارتی در دمای 55-5 درجه سانتی‏گراد قرار گرفتند. در ادامه سطوح ترمیم ها به استثنای یک میلی‏متری اطراف ترمیم با لاک ناخن پوشیده شدند. دندان ها بعد از قرار گرفتن در متیلن بلو 2% به مدت 24 ساعت از سطح اکلوزال موازی محور طولی دندان برش داده شد و میزان ریزنشت با استفاده از استریومیکروسکوپ ثبت گردید. میزان ریزنشت به دست آمده در سه نوع باند با روش آماری Kruskal-Wallis مورد مقایسه قرار گرفت. (05/0> p)
    یافته ها
    با توجه به آنالیزKruskal Wallis اختلاف معنی‏ داری بین گروه های مختلف ادهزیو در مارژین مینایی و عاجی وجود نداشت. ولی به طور معنی‏ داری مارژین مینایی نسبت به مارژین عاجی ریزنشت کمتری نشان داد.
    نتیجه گیری
    سیستم‏ های ادهزیو مختلف میزان ریزنشت مشابه در مارژین مینایی و عاجی به طور جداگانه نشان دادند.
    کلید واژگان: عامل باند دندانی, کامپوزیتهای رزینی, ریزنشت دندانی
    F. Motevaselian, E. Yassine, M. Mirzaee, Mj. Kharazifard, S. Heydari, M. Shafiee
    Background And Aim
    Microleakage is a drawback of composite restorations and it is more noticeable in dentinal walls. Despite advances in dentin bonding agents, no adhesive can completely eliminate microleakage and provide a hermetic seal. This study aimed to compare microleakage of three resin bonding agents namely a universal adhesive, two-step self-etch system and two-step total-etch system.
    Materials And Methods
    This in vitro, experimental study was conducted on 68 human molars. Class V cavities were prepared in the buccal or lingual surfaces of the teeth with occlusal margins in the enamel and gingival margins in dentin. The teeth were then randomly divided into four groups of 17. Group A: Adper Single Bond 2, group B: Clearfil SE Bond, group C: Scotchbond Universal adhesive (self-etch) and group D: Scotchbond Universal adhesive (total-etch). The teeth were then restored using different bonding agents and a microhybrid composite resin. The specimens were then subjected to 1000 thermal cycles between 5-55°C. The entire restoration surface except for 1mm around the margins was coated with nail varnish. The teeth were immersed in 2% methylene blue for 24 hours and sectioned longitudinally in a buccolingual direction and observed under a stereomicroscope to determine microleakage. Microleakage in use of the three bonding agents was compared using the Kruskal Wallis test (P
    Results
    Based on the Kruskal Wallis test, no significant difference was noted in enamel and dentin margins among different adhesives but the enamel margin showed less microleakage than the dentin margin.
    Conclusion
    Different adhesive systems tested in this study showed similar microleakage at the enamel and dentinal margins.
    Keywords: Dentin-Bonding Agents, Composite Resins, Dental Leakage
  • رضا مسائلی *، طاهره سادات جعفرزاده کاشی، رسول دیناروند، محمدرضا تحریری، حسین شاهون، مجید راز، کیمیا خوشرو، سولماز حیدری
    زمینه و هدف
    هدف از این تحقیق بررسی عملکرد یک سیمان کلسیم فسفاتی با جایگزینی 3 درصد وزنی استرانسیم در شرایط آزمایشگاهی و برای افزایش تشکیل بافت استخوانی بود.
    روش بررسی
    ترکیب فازی، آنالیز حرارتی، ریز ساختار و زمان گیرش سیمان کلسیم فسفاتی آماده شده مورد بررسی قرار گرفت. همچنین جهت ارزیابی های برون تنی از روش بررسی سمیت سلولی MTT و فعالیت آلکالین فسفاتاز استفاده شد و در نهایت مطالعات رادیولوژیکی و هیستوپاتولوژیکی بر روی نمونه های سیمانی ساخته شده انجام پذیرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های T-test و One-way ANOVAاستفاده شد.
    یافته ها
    آنالیز پراش اشعه ایکس نشان داد که با افزایش نسبت پودر/ مایع، بلورینگی سیمان های ساخته شده افزایش یافته است و جایگزینی استرانسیم به جای کلسیم در سیمان های کلسیم فسفاتی می تواند سبب تغییر ساختار بلوری گردد. اما در سیمان های کلسیم فسفاتی بدون حضور استرانسیم هیدروکسی آپاتیت تغییر قابل ملاحظه ای در میزان بلورینگی مشاهده نشد. مشاهدات میکروسکوپ الکترونی نیز نشان داد که با افزایش نسبت پودر به مایع تشکیل بلورهای هیدروکسی آپاتیتی که درنتیجه بر هم کنش فاز جامد و مایع تشکیل می شوند، کاهش پیدا کرده است. همچنین جایگزینی استرانسیم در بین مکان های اتم کلسیم سبب افزایش بلورینگی هیدروکسی آپاتیت شد. همچنین مطالعات برون تنی بر روی سیمان های ساخته شده حاکی از افزایش زیست سازگاری و فعالیت آلکالین فسفاتاز نمونه ها با افزودن 3 درصد وزنی استرانسیم هیدروکسی آپاتیت به سیمان ها بوده که احتمالا به سبب حضور یون های استرانسیم در ساختار می باشد. درنهایت مطالعات هیستولوژیکی نیز نشان داد که پس از گذشت 4 هفته از کاشت سیمان های حاوی 3 درصد وزنی استرانسیم هیدروکسی آپاتیت، ریمودل شدن بافت در مقایسه با سایر نمونه ها بهتر صورت گرفت.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان داد که سیمان های کلسیم فسفاتی می تواند به عنوان یک حامل مناسب به همراه ترکیبات استرانسیم در بازسازی بافت استخوانی عمل کند.
    کلید واژگان: سیمان کلسیم فسفاتی, استرانسیم, مشخصه یابی
    Reza Masaeli, Tahereh Sadat Jafarzadeh Kashi, Rasoul Dinarvand, Mohammadreza Tahriri, Hossein Shahoon, Majid Raz, Kimya Khoshroo, Soolmaz Heidari
    Background And Aims
    The aim of this study was to evaluate the invitro and invivo performance of a 3 wt% of strontium additive hydroxyapatite calcium phosphate cements (CPC).
    Materials And Methods
    The prepared calcium phosphate cement was characterized with XRD, FTIR, setting time, STA and in vitro and in vivo biological analyses. The MTT assay ALP activities as in vitro study and radiological and histological examinations as in vivo study between the three groups of 3 wt% Sr-HA/CPC, CPC and control were performed and compared. Data were analyzed using T-test and One-way ANOVA.
    Results
    XRD analysis demonstrated that by increasing the ratio of Powder/Liquid (P/L), the crystallinity of the prepared cement increased. The substitution of strontium instead of calcium in CPC could also alter the crystal structure, including some structural disorder. However, in the CPC with no strontium hydroxyapatite (Sr-HA), no significant increase in the crystallinity was observed. SEM observations revealed CPC with increasing P/L ratio, the formation of hydroxyapatite crystals arising from the interaction of solid and liquid phase of cement was decreased. Also, the addition of Sr within Ca site culminated in a dramatic increase in crystallinity of hydroxyapatite. In vitro biological properties ascertained that addition of 3 wt. % Sr-HA into CPC enhanced MTT assay and ALP activity, which could be due to the presence of strontium ions. The histological study showed that greater remodeling was seen at 4 weeks after implantation when the 3 wt% Sr-HA/CPC was used.
    Conclusion
    The obtained results cleared that CPC can be a potential candidate as a carrier with strontium additives for bone remodeling and regeneration.
    Keywords: Calcium phosphate cement, Strontium, Characterization
  • محمود کتابی*، یدالله دهقان، سولماز حیدری
    روابط سیاسی واقتصادی کردستان عراق وترکیه در سال های اخیر روند رو به رشدی داشته است و ترکیه بر خلاف مواضع تند سال های نه چندان دور خود در قبال کردستان عراق در تلاش است تا به هر طریق ممکن نفوذ خود را در زمینه های مختلف در این منطقه افزایش دهد و البته این کشش و تمایل از سمت کردستان عراق به سمت ترکیه نیز به دلایل مختلف در سال های اخیر تقویت شده است. وجود مولفه های گوناگونی از قبیل داشتن مرزهای مشترک،مسائل مربوط به کردها،مسائل مذهبی،موضوع انرژی،مسائل اقتصادی وحمل ونقل می توانند از مهمترین عوامل دربرقراری روابط حسنه بین ایران وترکیه و کردستان عراق باشند و از طرف دیگر موضوعهای مربوط به سوریه،فعالیت احزاب وگروه هایی مانند پ.ک.ک،ارتباط و نزدیکی ترکیه و کردستان عراق با امریکا، نفوذاسرائیل در ترکیه،تلاش برای کسب استقلال کامل توسط کردهای عراق و...نیز از عوامل ومولفه ها منفی تاثیر گذار بر روابط ایران باترکیه و کردستان عراق است. روش مورد استفاده در این پژوهش، کیفی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده که بر اساس مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق دو روش موضوعی و تحلیل محتوا از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و سایر منابع و تحقیقات مرتبط با آن، گردآوری وجمع بندی شده است. سوال اصلی مقاله عبارت است از اینکه گسترش روابط سیاسی واقتصادی کردستان عراق با ترکیه در سال های اخیر چه تاثیری بر منافع وسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه داشته است؟ فرضیه مقاله نیزاین است که با توجه به مواضع و سیاست های ترکیه در منطقه وهمچنین رویکردهای کردستان عراق در سال های اخیر به نظر می رسدافزایش روابط سیاسی و اقتصادی کردستان عراق با ترکیه باعث دوری این منطقه از ایران در زمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی ودر نتیجه به خطر افتادن مناقع ایران در منطقه خواهد شد.
    یافته های این مقاله نشان می دهد که ترکیه در سال های اخیر درزمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی نفوذ گسترده ای در منطقه کردستان عراق داشته است و امروزه ترکیه بزرگترین سرمایه گذاری های اقتصادی را در کردستان عراق انجام داده و در زمینه سیاسی نیز توانسته نفوذ گسترده ای را در این منطقه کسب کند و این موضوع باعث نزدیکی بیش از پیش کردستان عراق به ترکیه و ایجاد فاصله ای هرچند اندک در روابط این منطقه با ایران وبه خطر افتادن منافع ایران در کردستان عراق شده است.
    کلید واژگان: متحد منطقه ای, دیپلماسی فعال, تنش زدایی, حسن همجواری, روابط استراتژیک
    Mahmood Ketabi*, Yadollah Dehghan, Solmaz Haydari
    The political and economic relations of Iraqi Kurdistan and Turkey have an increasing trend in recent years. Turkey unlike her hard stand on Iraqi Kurdistan in the past is now trying to expand her influence in the region in every possible way. Of course this attraction and tendency of Iraqi Kurdistan towards Turkey have been strengthened and in recent years due to several determinants like having common borders, the question of Kurds, religious questions, the issue of energy, economic and transit issues are among the most important factors in establishing close ties among Iran, Turkey and Iraqi Kurdistan. On the other hand the question of unrest in Syria, the activities of parties and groups like PKK and close relations of Turkey with Iraqi Kurdistan and the United States, the spread of influence of Israel in Turkey, attempts by the Kurds to gain total independence etc. are among the negative factors affecting the relations of Iran with Turkey and Iraqi Kurdistan. The methodology used by the paper is qualitative based on descriptive-analytical approach. Based on library material, the required information and data are gathered and analyzed by two methods, thematic method and content analysis of library and internet sources. The main question raised by the paper is what has been the impact of expansion of political and economic relations of Iraqi Kurdistan with Turkey on foreign policy and interests of Islamic Republic of Iran in the region? The underlying hypothesis is that taking into consideration the positions of Turkey in the region and also Iraqi Kurdistan approach in recent years, the expansion of relations of the two leads to distancing of Iran from the region in political and economic fields and as a result the interests of Iran is jeopardized. The finding of the study shows that Turkey in recent years has extensively influenced in Iraqi Kurdistan. Today Turkey is the biggest economic investor in Iraqi Kurdistan. In political field also Turkey has greatly influenced in the region and this has led to closer ties with Iraq Kurdistan and Iran is lagging behind in this regard which cause a threat to Iran’s interests in Iraqi Kurdistan.
    Keywords: regional ally, active diplomacy, détente, good neighbouring policy, strategic relations
  • سولماز حیدری، نرگس واسعی، سعید زارعی
    مقدمه
    لترال اینترنال اسفنگتروتومی روش انتخابی در درمان فیشرآنال می باشد که میزان بهبودی بالایی دارد. البته عوارضی چون بی اختیاری نیز در این افراد دیده می شود. تزریق سم بوتولینوم در اسفنگتر داخلی آنال روش جدیدی است که به نظر می رسد نتایج درمانی موثری همانند جراحی و بدون عوارض جانبی دارد. هدف کلی در این مطالعه بررسی میزان عوارض تزریق دیسپورت و لترال اینترنال اسفنگتروتومی باز در مبتلایان به فیشرآنال می باشد.
    روش بررسی
    افراد مبتلا به فیشر آنال که طی سال 1382 تحت جراحی لترال اینترنال اسفنگروتومی باز در بیمارستان بعثت نهاجا و تزریق دیسپورت در یک مرکز خصوصی قرار گرفتند، جمعیت مورد مطالعه بودند که 2 هفته پس از درمان از جهت بهبودی ارزیابی و سپس از طریق تماس تلفنی از نظر عوارض بررسی شدند.
    یافته ها
    از 50 بیمار که تحت جراحی بودند، 42 نفر (84%) 2 هفته پس از جراحی بهبود یافتند. 8 بیمار (16%) علایمشان بهبود نیافت که تحت درمان کنزرواتیو قرار گرفتند که میزان بهبودی به 47 نفر (96%) در ماه اول افزایش یافت. بی اختیاری دفع گاز در 8 نفر (16%) دیده شد که در پایان سال اول به 8% کاهش و soiling در 3 نفر (6%) دیده شد که به 2% کاهش یافت. فیستول در 3 نفر (6%) و خارش مقعد در 6 نفر(12%) دیده شد. عود در 8 نفر (17%) دیده شد. درگروه دیسپورت از 50 بیمار که تحت تزریق قرار گرفته بودند، 38 نفر (76%) 2 هفته پس از درمان بهبود یافتند. 12 نفر (24%) که بهبود نیافتند دوباره تحت تزریق قرار گرفتند که در ماه اول 45 نفر علایمشان بهبود یافت و میزان بهبودی به 90% افزایش یافت. عارضه جانبی در این گروه دیده نشد. 2 مورد پرولاپس هموروئید (4%) گزارش شد.عود در 11 نفر (24%) دیده شد.
    بحث و نتیجه گیری
    تزریق موضعی سم بوتولینوم یک روش درمانی جدید است. اگر چه اغلب به 2 بار تزریق جهت درمان موثر نیازاست. عارضه جانبی در این روش دیده نمی شود. درصورت ایجاد گذار و خفیت است و میزان بهبودی نزدیک جراحی دارد. از این روش می توان به عنوان خط اول درمانی قبل از جراحی استفاده کرد و جراحی را درمورد عود یا عدم پاسخ به تزریق به کار برد. هر چند نیاز به مطالعات دیگر با تعداد بیشتر بیماران وجود دارد.
    کلید واژگان: تزریق دیسپورت, لترال اینترنال اسفنگتروتومی باز, فیشرآنال
    S. Heidari, N. Vaseiy, S. Zareiy
    Introduction
    Although lateral internal sphincterotomy is the procedure of choice for chronic anal fissures it is associated with significant complications. Injection of Botulinum toxin in the internal sphincter is a new treatment option with fewer side effects. This paper tries to compare these two approaches in terms of complications.
    Materials And Methods
    In this cross sectional study، 50 patients with anal fissure who underwent lateral internal sphincterotomy in 1382 and 50 patients who were treated with Botulinum toxin، were evaluated. 20mg IV of Dysport was injected into the internal anal sphinter. Injection was repeated two weeks later if complete healing was not accomplished. Then the patients’ complications were evaluated within 12 months.
    Results
    In the sphincterotomy group the success rate was 84 percent (42/50) at 2 weeks and 94 percent (47/50) at the first month. Incontinence to flatus occurred in 16 percent and mild soiling was reported in 2 percent. Fistula occurred in 6 percent، and recurrence occurred in 8 patients. In the Botulinum Toxin group، single injection resulted in complete healing in 38 patients (76%). 12 patients were treated with a second injection، which resulted in an overall 90 percent Of healing. There were no complications and recurrence occurred in 11 patients.
    Conclusion
    Injection of botulinum toxin is safe and effective in the treatment of anal fissure. No adverse effect resulted from injections of the toxin. We suggest two injections of Botulinum toxin as the first step in treatment of anal fissure. The patients who were not treated by injection of Botulinum toxin or had recurrence، underwent lateral Internal sphincterotomy.
    Keywords: Dysport injection, Lateral internal Sphincterotomy, Anal fissure
سامانه نویسندگان
  • سولماز حیدری
    سولماز حیدری

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال