به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سید حسین سجادی فر

  • سید حسین سجادی فر*، امیر شاملویی

    در سال های اخیر گرمایش کره زمین جدی تر از سال های قبل شده و مباحث مربوط به تغییر اقلیم اهمیت بیشتری پیدا کرده است. پیامدهای این گرمایش در کنار رشد جمعیت، باعث شده است تا راهکارهای متفاوتی برای توسعه انرژی های تجدیدپذیر و دست یافتن به توسعه پایدار مطرح شود. در همین راستا، نیروگاه های تلمبه ذخیره ای نیز معرفی شده اند. این نیروگاه ها می توانند انرژی را در زمان پایین بودن تقاضا ذخیره کنند و هنگام افزایش تقاضا، آن را آزاد کنند. در سال های اخیر، این نیروگاه ها توسعه زیادی پیدا کرده اند و روند سرمایه گذاری برای ساخت آنها در سال های آینده نیز صعودی است. با توجه به اهداف اقلیمی مطرح شده در آخرین کنفرانس های تغییرات آب و هوایی و تلاش برای پایین آوردن میزان انتشار گازهای گلخانه ای، توسعه این نوع نیروگاه ها که برق را با انتشار کربن کم تولید می کنند، اهمیت زیادی دارد.

    کلید واژگان: نیروگاه تلمبه ذخیره ای, سرمایه گذاری, برق آبی, PHS
    Seyed Hossein Sajadifar*, Amir Shamlouei

    In recent years, global warming has intensified, and climate change issues have gained great importance. The consequences of this warming trend, along with the growth in population, have caused various proposals to be put forward to develop renewable energy sources to achieve sustainable development. Introduction of pumped storage hydropower (PSH) is a sign of this trend. These plants can store excess energy when demand is low and release it when demand is at its peak. In recent years, the development of these power plants has been followed seriously, and it is expected that investment in such plants will be increasingly high in the future. Due to the importance of meeting climate goals and reducing greenhouse gas emissions, the development of these power plants that produce electricity with minimal carbon emissions is crucial.

    Keywords: Pumped Storage Hydropower, Investment, Hydropower, PHS
  • سحر صفرپور، مجید مداح*، سید حسین سجادی فر

    این مقاله معیارهای موثر بر فقر آب شامل نیروهای محرک، فشار، وضعیت و اثر را مورد بررسی قرارداده و عوامل موثر بر این معیارها را با استفاده از روش (PLS-SEM) در مقاطع زمانی 1390، 1394 و 1398 شناسایی می‎نماید. یافته‎ های حاصل از برآورد مدل نشان می‎دهند که فقر آبی در استان‎های کشور متاثر از نیروهای محرک مانند نرخ بیکاری، نرخ مرگ و میر کودکان کمتر از یک‎سال است. هم‎چنین وضعیت فقر آبی متاثر از سازه فشار با متغیرهایی نظیر میانگین سالانه ارتفاع بارندگی، مصرف کود شیمیایی در هر هکتار سطح زیر کشت است. علاوه ‎بر آن سازه وضعیت که نشان‎دهنده تغییرات ‎محیط ‎زیستی است اثر منفی و معناداری بر روی اثرات فقر آبی دارد. در خصوص عوامل اثرگذار بر فقر آب در سال‎های مورد بررسی می‎توان گفت که بیشترین عامل اثرگذار بر سازه‎ها درصد افراد تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی با ضریب 796/0، درصد اراضی زیر کشت آبی از کل زمین‎های زیر کشت با ضریب 893/0، مصرف آب شرب کل با ضریب 888/0 و پدیده ‎های بیابانی با ضریب 1 هستند.

    کلید واژگان: فقر آبی, حداقل مربعات جزیی, معادلات ساختاری, ایران
    Sahar Safarpour, Majid Maddah *, Seyedhosein Sajadifar

    This article examines the criteria affecting water poverty, including driving forces, pressure, state and impact, and to identifies the factors affecting these criteria using the PLS-SEM method in 2011, 2015 and 2019. The findings from estimation of the model show that water poverty in the provinces of the country is affected by driving forces such as the unemployment rate, and the death rate of children under one years old. The state of water poverty is also affected by the pressure structure with variables such as the average annual height of rainfall, the consumption of chemical fertilizers per hectare of cultivated area. In addition, the structure of the state, which indicates environmental changes, has a negative and significant effect on the impacts of water poverty. Regarding the factors influencing water poverty in the years under review, it can be said that the most influencing factor on structures is the percentage of people covered by the social security organization with a coefficient of 0.796, the percentage of irrigated lands out of the total cultivated lands. with a coefficient of 0.893, total drinking water consumption with a coefficient of 0.888 and desert phenomena with a coefficient of 1.

    Keywords: Water Poverty, Partial Least Squares, Structural Equation, Iran
  • محمدرضا فعال نصیری، رامین خوچیانی*، حمید آسایش، سید حسین سجادی فر

    هدف مطالعه حاضر بررسی سازوکار اثرگذاری عوامل اقتصادی بر حجم سپرده بانکی در نظام‏ بانکی ایران است. برای این منظور ابتدا آزمون درون زایی در مقابل برون زایی پول با بررسی دو دیدگاه تطابق گرایان و ساختارگرایان مورد آزمون قرار گرفت و در ادامه اثرگذاری عوامل اقتصادی بر حجم سپرده بانکی در نظام‏ بانکی ایران با رویکرد آستانه ای (STAR) و براساس داده های فصلی سال های 1379− 1397 برآورد گردید. نتایج مدل گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی نشان از تایید دو دیدگاه تطابق گرایان و ساختارگرایان برای اقتصاد ایران هست، اما درجه درون زایی پول در ایران کامل نیست، بنابراین نقش بانک مرکزی هم از طریق پایه پولی و هم ضریب فزاینده بر عرضه پول مهم است. همچنین برآورد نتایج مدل (STAR) نشان میدهد؛ متغیرهای نوسانات نرخ ارز و نرخ تورم، بحران های مالی جهانی تاثیر منفی و متغیرهای قیمت نفت، نقدینگی، نرخ سود سپرده بانکی و تسهیلات بانکی تاثیر مثبت بر حجم کل سپرده های بانکی دارند. با توجه به نتایج؛ یکی از چالش هایی که در شبکه بانکی ایران وجود دارد، مدیریت دولتی بانک ها هست، لذا سیاست های پولی به عنوان منبع تامین مالی و منشا رانت است، بنابراین پیشنهاد می شود در جهت افزایش ایجاد نقدینگی بانک ها و هدایت آن به بخش حقیقی اقتصاد، قوانینی در جهت کاهش دخالت دولت در بانک های خصوصی و دولتی، برای بهبود فضای رقابتی و بانکی کشور تدوین گردد.

    کلید واژگان: عوامل اقتصادی, حجم سپرده بانکی, نظام‏ بانکی ایران, مدل گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی, مدل رویکرد آستانه ای
    MohammadReza Falenasiri, Ramin Khochiani *, Hamid Esaish, Seyed Hossein Sajjadi Far

    The purpose of the present study is to investigate the mechanism of the effect of economic factors on the volume of bank deposits in the banking system of Iran. For this purpose, firstly, the test of endogeneity versus exogenity of money was tested by examining the two views of conformists and structuralists, and then the effect of economic factors on the volume of bank deposits in the banking system of Iran with the threshold approach (STAR) and based on the quarterly data of 1379- 1397 was estimated. The results of the system generalized torques model show the confirmation of the conformist and structuralist views for Iran's economy, but the degree of money endogeneity in Iran is not complete, so the role of the central bank is important both through the monetary base and the increasing coefficient on the money supply. Also, the estimation of the results of the model (STAR) shows; The variables of exchange rate fluctuations and inflation rate, global financial crises have a negative effect and the variables of oil price, liquidity, bank deposit interest rate and bank facilities have a positive effect on the total volume of bank deposits. According to the results; One of the challenges that exists in the banking network of Iran is the government management of banks, therefore, monetary policies are a source of financing and a source of rent, so it is suggested to increase the liquidity of banks and direct it to the real sector of the economy, laws to reduce interference Government in private and public banks, to improve the competitive and banking atmosphere of the country.

    Keywords: economic factors, volume of bank deposits, Iranian banking system, generalized systemic moment’s model, threshold approach model
  • الهام حسینی، یونس نادمی*، حمید آسایش، سید حسین سجادی فر

    نیل به رشد اقتصادی و ثبات قیمت ها از طریق سیاست های پولی، مالی و ارزی نیازمند هماهنگی است. هدف این مقاله بررسی رابطه متقابل بی ثباتی این سیاست ها در ایران در دوره 1396-1357 با استفاده از روش VAR می باشد. بدین منظور بی ثباتی متغیرهای درآمدهای مالیاتی و مخارج دولت، حجم نقدینگی، نرخ بهره و نرخ ارز حقیقی با استفاده از مدل EGARCH برآورد شد. سپس با استفاده از آزمون پاسخ به شوک ها، اثرات متغیرها بر یکدیگر ارزیابی شد. نتایج آزمون پاسخ به شوک ها نشان داد که در بلندمدت بی ثباتی سیاست پولی (حجم نقدینگی) تاثیر مستقیم بر بی ثباتی سیاست مالی دارد. همچنین بی ثباتی سیاست مالی تاثیر منفی بر بی ثباتی سیاست پولی (حجم نقدینگی) دارد ولی بر بی ثباتی نرخ بهره تاثیرگذار نبوده است. بر اساس نتایج بی ثباتی سیاست مالی (مخارج دولت) منجر به افزایش بی ثباتی نرخ ارز حقیقی و بی ثباتی سیاست پولی (حجم نقدینگی) نیز تاثیر منفی بر بی ثباتی نرخ ارز حقیقی دارد. بنابراین ملاحظه می شود سیاست های مالی ناشی از مخارج دولت و سیاست های پولی ناشی از حجم نقدینگی روی هم اثرگذار بوده و در بلندمدت نیز بر بی ثباتی نرخ ارز حقیقی اثرات معناداری دارند.

    کلید واژگان: بی ثباتی سیاست پولی, بی ثباتی سیاست مالی, بی ثباتی نرخ ارز حقیقی, EGARCH
    Elham Hosseini, Younes Nademi *, Hamid Asayesh, Seyed Hossein Sajadifar

    Achieving economic growth and price stability through monetary, fiscal and exchange rate policies requires coordination. The purpose of this paper was to investigate the relationship between the volatility of these policies in Iran over1357-1396 periods. So that VAR approaches was used. Using the EGARCH method, the volatility of tax revenue, government expenditure, liquidity, interest rate and real exchange rate were estimated. The results of the impulse response test showed that in the long run, monetary policy volatility (liquidity) has a direct impact on financial policy volatility. Also, the volatility of fiscal policy has a negative effect on the volatility of monetary policy (liquidity), but it has not affected the volatility of interest rates. According to the results, financial policy volatility (government expenditures) leading to an increase in real exchange rate volatility and monetary policy volatility (liquidity) also has a negative impact on real exchange rate volatility. Thus, it can be seen that the fiscal policies resulting from government spending and the monetary policies resulting from the volume of liquidity affect each other. They also have significant long-term effects on real exchange rate volatility.

    Keywords: Volatility of Monetary Policy, Volatility of Financial Policy, Volatility of Real Exchange Rate policy, EGARCH
  • الهام حسینی*، یونس نادمی، حمید آسایش، سید حسین سجادی فر

    هماهنگی سیاست های پولی و مالی، با توجه به بحران های مالی که در دهه ی اخیر رخ داده است، بیش ازپیش افزایش یافته و باعث شده است که کشورهای برای مقابله با آثار نامطلوب این بحران ها سیاست های اقتصادی هماهنگ را مدنظر قرار دهند. اجرای هر سیاست اقتصادی با بی ثباتی هایی همراه هست که می تواند بر همدیگر اثراتی داشته باشند. بر این اساس، در مقالهی حاضر به بررسی اثرات متقابل بی ثباتی های سیاست های پولی و مالی در اقتصاد ایران پرداخته شد. بدین منظور با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری مارکف-سوییچینگ (MSVAR)  در طول دوره ی 1357-1396 اثرات متقابل سیاست های پولی و مالی موردبررسی قرار گرفت. بی ثباتی متغیرهای درآمدهای مالیاتی، مخارج دولت، نرخ بهره و حجم نقدینگی با استفاده از فیلتر هادریک-پرسکات برآورد شد. نتایج نشان داد که بی ثباتی اندازه ی دولت در رژیم های صفر و یک تاثیر منفی بر بی ثباتی نرخ بهره دارد. بی ثباتی نرخ بهره در رژیم های یک و دو تاثیر معنادار بر بی ثباتی اندازه ی دولت دارد. هم چنین بی ثباتی اندازه ی دولت تاثیر معناداری بر بی ثباتی حجم نقدینگی نداشت، اما بی ثباتی حجم نقدینگی در رژیم دو تاثیر مستقیم بر بی ثباتی اندازه ی دولت داشت. بی ثباتی درآمدهای مالیاتی در رژیم دو تاثیر مستقیم و معنادار بر بی ثباتی نرخ بهره داشت، درحالی که بی ثباتی نرخ بهره تاثیر معناداری بر بی ثباتی درآمدهای مالیاتی نداشت. هم چنین، بی ثباتی درآمدهای مالیاتی در رژیم های صفر و یک تاثیر مستقیم و معنادار بر بی ثباتی حجم نقدینگی داشت و بی ثباتی حجم نقدینگی در رژیم دو تاثیر مستقیم و معنادار بر بی ثباتی درآمدهای مالیاتی داشت. بر این اساس، در اقتصاد ایران بی ثباتی سیاست های پولی و مالی تحت شرایط رژیمی بر همدیگر اثرگذار می باشند.

    کلید واژگان: بی ثباتی سیاست پولی, بی ثباتی سیاست مالی, خود رگرسیون برداری مارکف-سوئیچینگ
    Elham Hosseini *, Younes Nademi, Hamid Asayesh, Seyed Hossein Sajadifar

    The coordination of monetary and fiscal policies, given the financial crises that have occurred in the last decade, has increased more than ever and has led countries considers coordinating economic policies to deal with the adverse effects of these crises. The implementation of any economic policy is accompanied by instabilities that can affect each other. Accordingly, the present article examines the interaction effects of monetary and fiscal policy instabilities in the Iranian economy. For this purpose, using the Markov-Switching Vector Auto Regression Model (MSVAR) during the period 1978-2017, the interaction effects of monetary and fiscal policies were investigated. The instability of the variables of tax revenues, government expenditures, interest rates and broad money was estimated using the Hadrick-Prescott filter. The results showed that government size instability in regimes of zero and one has a negative effect on interest rate instability. Interest rate volatility in regimes one and two has a significant effect on government-size instability. Also, the size instability of the government did not have a significant effect on the instability of the volume of broad money, but the instability of the broad money in the regime two had direct effects on the instability of the size of the government. The instability of tax revenues in the regime two had direct and significant effects on the instability of interest rates, while the instability of interest rates did not have a significant effect on the instability of tax revenues. Also, the instability of tax revenues in regimes of zero and one had a direct and significant effect on the instability of broad money and the instability of the broad money in the regimes two had direct and significant effects on the instability of tax revenues. Accordingly, in the Iranian economy, the instability of monetary and fiscal policies affects each other under regime conditions.

    Keywords: Monetary policy instability, financial policy instability, Markov Switching Vector Auto-Regressive (MSVAR)
  • سید حسین سجادی فر*، مسعود خشائی، محمد داودآبادی، عبدالمجید راه پیما، غلامرضا ابراهیم آبادی

    صنعت آب و فاضلاب با توجه به شرایط محیطی حاکم بر آن، انتظارات ذی نفعان و رسالت سازمانی که برعهده دارد و در راستای تامین و توزیع آب و دفع بهداشتی فاضلاب، نیازمند رشد و توسعه متوازن با تغییرات شرایط محیطی است. از این‎رو شناسایی وضعیت توسعه ای صنعت آب و فاضلاب یک الزام در راستای هدف گذاری برنامه ها و راهبردها محسوب می شود. این پژوهش در راستای شناسایی میزان توسعه ‏یافتگی شرکت های آب و فاضلاب شهری (35 شرکت) از منظر مولفه های گوناگون خاص صنعت آب و فاضلاب در راستای تبیین برنامه ریزی های اقتصادی برای ارتقا و بهبود فعالیت های عملیاتی انجام شده است. در این پژوهش پس از استخراج 18 شاخص، با شیوه تحلیل عاملی اکتشافی شاخص ها به 5 عامل معنی دار تقلیل یافت. در ادامه، شاخص ترکیبی با توجه به بار عامل ها محاسبه و رتبه بندی مجموعه صنعت انجام شد. در ادامه با رویکرد شیوه خوشه بندی سلسله مراتبی سطح توسعه ‏یافتگی شرکت های آب فاضلاب بر پایه 5 عامل در 3 گروه همگن از منظر سطح توسعه‏ یافتگی گروه ‎بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد، میزان توسعه ‏یافتگی صنعت متعادل و همگن نبوده، به‎ طوری‎ که برخی شرکت ها از توسعه ‏یافتگی مطلوبی برخوردار نیستند، به توجه بیش تری نیاز دارند و برنامه ریزی برای بهبود وضعیت توسعه ای آن ها ضروری است.

    کلید واژگان: برنامه ریزی اقتصادی, توسعه‏یافتگی, تحلیل عاملی اکتشافی, خوشه بندی, صنعت آب و فاضلاب
    Seyedhosein Sajadifar *, Masoud Masoud Khashaeie, Mohammad Davoodabadi, Abdolmajid Abdolmajid, Gholamreza Ebrahimabadi

    Given the environmental conditions governing it, its stakeholders' expectations and its organizational mission and in the context of supplying and distribution of water and safe disposal of wastewater, the water and wastewater sector needs to grow and develop in parallel to the changes in environmental conditions. For this reason identifying the development condition of the water and wastewater sector is a necessity in the context of targeting plans and strategies from the aspect of sectorial management and senior management. This research was undertaken to identify the level of development of the water and wastewater companies (35 companies) from the aspect of the different indicators specific to the water and wastewater industry in the context of clarifying the economic plans and to enhance and improve operational activities. In the course of the study, after identifying 18 indicators, the exploratory factor analysis was undertaken and the number of indicators was reduced to 5 significant factors. Then the combined indicator was calculated according to the weight of factors and the entire sector was classified. In continuation and by applying the hierarchal clustering method the development levels of water and wastewater companies were categorized on the basis of 5 factors in three homogenized groups of development. The study's results indicate an unbalanced and non-homogenous level of development in the sector, with some companies failing to achieve the desirable level of development and needing greater attention and planning to improve the developmental conditions.

    Keywords: Clustering, Development, Economic Planning, exploratory factor analysis, water, wastewater sector
  • هدیه علیشیری*، عاطفه تکلیف، حمید آماده، حمیدرضا ارباب، عسگر خادم وطنی، سید حسین سجادی فر

    انتشار دی‏اکسیدکربن به عنوان یکی از عوامل مهم در ایجاد آلودگی های زیست محیطی و ایجاد تغییرات آب و هوایی شناخته شده است به همین محققان زیادی این موضوع را در مطالعات خود مورد بررسی قرار داده اند. در این مطالعه تجربی نیز با استفاده مباحث نظری و اطلاعات کشورهای عضو اوپک در حاشیه خلیج فارس، سعی شده تا با شناسایی عوامل موثر هزینه نهایی کاهش انتشار دی‏اکسیدکربن به طور دقیق تخمین زده شود و کاربری و اثر بخشی سیاست ها بهبود یابد. با شناخت صحیح تفاوت های منطقه‏ای از نقطه نظر عرضه و تقاضای خدمات زیست محیطی می‏توان اینگونه نتیجه گرفت که برای رسیدن به اهداف کاهش انتشار در سطح جهان، دستیابی به حالت برد- برد بین ملاحظات زیست محیطی و منافع اقتصادی و حضور موثرتر کشورها در بازار‏های جهانی، استفاده از چنین طرح های منطقه ای کارآمد خواهد بود. نتایج بیانگر آن است که کشور ایران دارای بیشترین قیمت سایه معادل 025/3 میلیون دلار به ازای هر تن دی‏اکسیدکربن و کشور کویت کمترین قیمت سایه معادل 011/0 میلیون دلار به ازای هر تن دی‏اکسیدکربن را به خود اختصاص داده‏اند، کشورهای عربستان، قطر و امارات نیز قیمت سایه یکسانی معادل 14/1 میلیون دلار به ازای هر تن دی‏اکسیدکربن دارند.

    کلید واژگان: قیمت سایه, انتشار دی اکسیدکربن, تابع مسافت جهت دار
    Hadieh Alishiri *, Atefeh Taklif, Hamid Amadeh, Hamidreza Arbab, Asgar Khademvatani, Seyedhossein Sajadifar

    Carbon dioxide emissions are known to be one of the major contributors to environmental pollution and climate change, so many researchers have investigated this issue in their studies. In this empirical study, using theoretical discussions and information from OPEC members in the Gulf States, it is attempted to accurately estimate the marginal abatement cost of carbon dioxide emissions and improve the effectiveness of policies by identifying the effective factors. By correctly recognizing the regional differences in terms of supply and demand for environmental services, it can be concluded that to achieve the long-term goals of reducing global emissions, achieving a win-win state between environmental considerations and economic benefits and more effective presence of these countries in world markets, the more efficient the use of such regional plans will be. The results show that Iran has the highest shadow price of $ 3.025 million per ton of carbon dioxide and Kuwait has the lowest shadow price of $ 0.011 million per ton of carbon dioxide Also, Saudi Arabia, Qatar and the UAE have the same shadow price of $ 1.14 million per ton of carbon dioxide.

    Keywords: “Shadow price”, “CO2 Emission”, “Directional Distance Function”
  • سید حسین سجادی فر، مسعود خشایی، غلام رضا ابراهیم آبادی، محمد داودآبادی*
    سرمایه گذاری کلان و صرف هزینه های فراوان عملیاتی از مشخصه های صنعت آب و فاضلاب در راستای انجام رسالت سازمانی آن است. برنامه ریزی تولید و بهبود بهره وری عامل های تولید در بستر مدل های کمی از شیوه های متداول در مدیریت سرمایه گذاری، هزینه و تامین منابع مالی است. این پژوهش با هدف شناسایی سهم و کشش های عامل های تولید آب شهری و بهره وری کل عامل های تولید در راستای برنامه ریزی تولید انجام شد. داده های مورد استفاده از نوع ترکیبی منطبق بر عامل های تولید (نیروی کار، موجودی سرمایه و انرژی) و حجم تولید طی بازه زمانی 1395-1385 و در محدوده 34 شرکت آب و فاضلاب شهری (374 مشاهده) بود و از روش اقتصادسنجی اثرات ثابت برای برآورد تابع تولید کاب- داگلاس استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در صنعت آب و فاضلاب، کشش عامل نیروی کار 32/0 ، موجودی سرمایه 42/0 و انرژی 21/0 است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بهره وری سرمایه، انرژی و کل عامل های تولید در سال های 1394 و 1395 کاهش یافته و بهره وری نیروی کار تقریبا ثابت مانده است. نتایج پژوهش می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند با ضریب اطمینان زیاد در راستای برنامه ریزی راهبردی تولید مورد استفاده مدیریت ارشد صنعت قرار بگیرد.
    کلید واژگان: تابع تولید کاب-داگلاس, کشش عامل های تولید, بهره وری جزئی, بهره وری کل عامل های تولید
    Seyedhosein Sajadifar, Mashoud Khashaei, Gholamreza Ebrahimabadi, Mohammad Davoodabadi*
    Major investments and high operational expenditure are the special characteristics of the water and wastewater industry in the context of organizational mission. Planning the production and improving the efficiency of production factors by quantitative models are among the conventional methods in the management of investments, costs and financial resources. This research aimed to identify the share and elasticity of the urban water production factors and partial and total productivity in the context of production planning. The data used are panel data according to size of production and production factors (labor, capital stock and energy). The data on 34 urban waters and wastewater companies in the period of 2006-2016 (374 samples) were used and the fixed effect econometric method was applied to estimate the Cobb – Douglas production function. The results indicated that in the water and wastewater industry the elasticity of the labor, the capital and the energy was 0.32, 0.42, and 0.21, respectively. The research findings showed that the productivity of capital and energy as well as the total factor productivity declined in the years 2015 and 2016 while the efficiency of labor remained constant. The findings can be used by the top management of the industry as a strong tool for strategic planning of production of a high level of reliability.
    Keywords: Cobb – Douglas production function_Elasticity of factor of production_Partial_total factor productivity
  • هدیه علیشیری، عاطفه تکلیف *، حمید آماده، حمیدرضا ارباب، عسگر خادم وطنی، سید حسین سجادی فر
    اهمیت روزافزون کاهش انتشار گازهای گلخانه‏ ای و ارتباط تنگاتنگ توازن توسعه اقتصادی و انتشار این گازها، نه تنها مستلزم همکاری همه کشورهاست، بلکه منصفانه بودن روش تخصیص مجوزهای انتشار بر عملکرد این سیستم نیز بسیار تاثیرگذار خواهد بود. در این مطالعه، برای تعیین میزان تخصیص بهینه انتشار و ایجاد شرایط همکاری برای دستیابی به حداکثر کارایی در بین کشورهای منتخب عضو اوپک، از مدل غیرخطی مجموع سود صفر در تحلیل پوششی داده ها (ZSG-DEA) با فرض میزان ثابت انتشار دی اکسیدکربن (CO2) استفاده شده ‏است. نتایج بیانگر متفاوت بودن میزان بهینه انتشار در کشورها نسبت به وضعیت فعلی آنهاست. در کشورهای منتخب عضو اوپک و با در نظر گرفتن شاخص ‏های مصرف انرژی، تشکیل سرمایه، جمعیت، تولید ناخالص داخلی و انتشار CO2، با استفاده از مدل‏‏ ZSG-DEA میزان بهینه انتشار در کشور ما بالاتر از میزان فعلی می ‏باشد حال آنکه کشورهای عربستان، عراق، کویت، قطر و امارات باید میزان انتشار CO2 خود را کاهش دهند.
    کلید واژگان: تحلیل پوششی داده ها, مدل ZSG, DEA, انتشار CO2, تخصیص مجوز انتشار
    Hadieh Alishiri, Atefeh Taklif *, Hamid Amadeh, Hamidreza Arbab, Asgar Khademvatani, Seyed Hossein Sajadifar
    As the result of increasing importance of global CO2 emissions and balance between economic development and these gases emission, cooperation between all countries is necessary. The equity in allocation of emission allowances have a significant impact on efficiency of this system. Based on Zero sum gains data envelopment analysis (ZSG-DEA) allocation model and given the premise of fixed CO2 emissions, this paper attempts to determine optimal emissions allocation and creating conditions for cooperation among selected OPEC members. The results show that after initial emission rights were allocated in accordance with the ZSG-DEA model, optimal distribution in these selected countries differs from their current state. Also, Consider to the energy consumption indices, capital formation, population, gross domestic production and CO2 emissions, the optimal emissions in our country is higher than the current level. While Saudi Arabia, Iraq, Kuwait, Qatar and the UAE should reduce their CO2 emissions.
    Keywords: Data Envelopment Analysis, ZSG, DEA model, CO2 emissions, Allocation of emission permit
  • محمد داودآبادی، سید حسین سجادی فر، علی اصغر قانع، شعله شالپوش
    امروزه نظر به افزایش بازارهای رقابتی، تنوع محصولات، تغییرات شرایط سیاسی و اقتصادی، تغییرات آب و هوایی، کاهش و آلودگی برخی از منابع طبیعی و... دانش اقتصاد مرزهای خود را از اقتصاد خطی (تولید-توزیع-مصرف) فراتر گذاشته و به سمت اقتصاد چرخشی (تولید-مصرف-بازیافت) در حال حرکت است. در اقتصاد چرخشی علاوه بر هدف اصلی اقتصاد خطی، کاهش، بازیافت یا استفاده‏ی مجدد از ضایعات در فرآیند تولید، هدف آرمانی است. موضوع اقتصاد چرخشی در صنعت آب و فاضلاب از یک سو نظر به مشخصه‏ های خاص آن (مصرف آب و تولید فاضلاب همزمان)، تاثیر مخرب فاضلاب بر محیط ‏زیست، مشکلات کمبود آب به دلیل افزایش جمعیت، شدت رقابت مصرف‏کنندگان آب، کاهش سرانه منابع آبی کشور، خشکسالی‏ های مستمر و استفاده‏ مجدد فاضلاب در مسیر توسعه‏ پایدار، قابل ملاحظه است. این پژوهش سعی دارد، ضمن تشریح مبانی نظری اقتصاد چرخشی، توسعه پایدار و استفاده‏ مجدد از فاضلاب، ارتباط متقابل این سه مولفه و الزامات و فرصت‏ های اقتصاد چرخشی در استفاده‏ی مجدد از فاضلاب در مسیر توسعه پایدار را مورد نقد و بررسی قرار دهد. همچنین در این پژوهش، با استفاده از ارزش اقتصادی آب در بخش‏های مختلف اقتصادی کشور و پساب تخصیص داده شده به این بخش ‏ها، سهم پساب فاضلاب در ایجاد ارزش افزوده اقتصادی کشور در سال 1394 محاسبه شده است. نتایج نشان می ‏دهد، اقتصاد چرخشی پساب فاضلاب سبب ایجاد ارزش افزوده اقتصادی به میزان 2،251 میلیارد ریال (0/02 درصد از کل ارزش افزوده‏ ی اقتصاد کشور) شده و برنامه‏ ریزی صحیح برای استفاده‏ بهینه از پساب فاضلاب می‏ تواند نقش پررنگی در رشد اقتصادی کشور، مدیریت منابع آب و توسعه پایدار داشته باشد.
    کلید واژگان: اقتصاد چرخشی, پساب فاضلاب, توسعه پایدار, صنعت آب و فاضلاب
    Mohammad Davoodabadi, S.H. Sajadifar, A.A. Ghane, Sh. Shalpoush
    Today in the light of the competitive markets, diversity of products, political and economic evolutions, climate changes, depletion and pollution of a number of natural resources etc., the science of economy has extended its limits beyond the linear economy (production – distribution – consumption) and is moving towards a circular economy (production – consumption – recycle). In addition to the main objective, the reduction and recycling, or reusing of the waste from production processes, is the main ideal of circular economy. The topic of circular economy in the water and wastewater industry can be considered from the aspect of its specific features (simultaneous consumption of water and the generation of wastewater), negative impacts of wastewater on the environment, water scarcity caused by growing population, the intense competition among water consumers (agriculture, industry, and domestic), reduction of the per-capita water resources, consecutive droughts, and the reuse of wastewater in the course of sustainable development. While explaining the fundamentals of a circular economy, sustainable development, and reuse of wastewater, this paper tries to analyze and review the interaction of these components and the requirements and opportunities of the circular economy in the reuse of wastewater in the course of sustainable development. Also, in this study, using the economic value of water in different economic sectors of the country and the wastewater allocated to these sectors, the share of wastewater in creating the economic value added to the country in 1394 is calculated. The results show that the circular economy of wastewater will create IRR 2251 billion (0.02% of the total national value added) and that the correct management and planning for efficient reuse of wastewater can play an important role in the national economic value, water resources management, and sustainable development.
    Keywords: Circular economy, Wastewater effluent, Sustainable development, Water, wastewater industry
  • بهرام فتحی، مهدی خداپرست مشهدی *، مسعود همایونی فر، سید حسین سجادی فر
    با توجه به بررسی ابعاد اقتصادی تغییرات آب و هوایی و آثار زیست محیطی آن، به ویژه در شرایط کنونی که حجم گازهای گلخانه ای با روند صعودی در حال افزایش است، اهمیت فراوانی دارد، لذا این مطالعه یک روش جدید برای ارزیابی کشورهای در حال توسعه را معرفی می کند. در این مطالعه با در نظر گرفتن ستانده های مطلوب و نامطلوب به صورت نامتقارن با بهره گیری از مدل ترکیبی بازی همکارانه و تحلیل پوششی داده ها با ملاحظات زیست محیطی اندازه گیری عملکرد کارایی کشورها بررسی می شود. در حقیقت در مطالعه موردی نیاز است چگونگی اندازه گیری در یک ساختار یکپارچه بررسی شود. در تحلیل پوششی داده ها ی متعارف ممکن است در میان کشورهای شکست ایجاد گردد و نتایج امتیازات کارایی بی معنی باشد، به خصوص زمانی که کشورها ناکافی باشند. در این مقاله یک نگرش جدید بر پایه تحلیل پوششی داده ها و تئوری بازی برای ارزیابی کشورها بوسیله یک مقیاس بزرگ اندازه گیری ارائه شده است. برای این پیشنهاد بازی چانه زنی مانند یک بازی همکارانه و مدل تحلیل پوششی داده های مرسوم ترکیب می شوند. روش پیشنهادی صرف نظر از نا کامی تعدادی از کشورها در بیشتر کشورها کارآمد است.
    کلید واژگان: کارایی زیست محیطی
  • بهرام فتحی *، مهدی خداپرست مشهدی، مسعود همایونی فر، سید حسین سجادی فر
    این مقاله یک روش جدید برای ارزیابی کشورهای در حال توسعه را معرفی می کند. در این مطالعه دو دسته از خروجی ( ستانده مطلوب و ستانده نامطلوب) برای اندازه گیری عملکرد از کشورها را بررسی می کند. در حقیقت در مطالعه موردی نیاز است چگونگی اندازه گیری در یک ساختار یکپارچه بررسی شود. در تحلیل پوششی داده ها ی متعارف ممکن است درمیان کشورهای منتخب شکست ایجاد گردد و نتایج امتیازات کارایی بی معنی باشد، به خصوص زمانی که کشورها ناکافی باشند. در این مقاله یک نگرش جدید بر پایه تحلیل پوششی داده ها و تئوری بازی برای ارزیابی کشورها بوسیله یک مقیاس بزرگ اندازه گیری ارائه شده است. برای این پیشنهاد چانه زنی در یک بازی همکارانه با مدل تحلیل پوششی داده های مرسوم ترکیب می شوند. روش پیشنهادی صرف نظر از ناکامی تعدادی از کشورها در بیشتر کشورها کارآمد است.
    کلید واژگان: کارایی انرژی, ستاده مطلوب, ستانده نامطلوب تحلیل پوششی داده ها, بازی چانه زنی
    Bahram Fathi*, Mahdi Khodaparast Mashhadi, Masuod Homayounifar, Seyedhossein Sajadifar
    This paper introduces a new approach to evaluating selected developing countries. In this study, we define two categories of outputs (desirable and undesirable) to measure the performance of the selected countries. Indeed, it is necessary to explore how to combine two separated efficiency measures in a unified structure. The conventional data envelopment analysis (DEA) may fail to identify decision-making units (DMUs) and as a result efficiency scores may not be meaningful, especially when the number of DMUs is insufficient. In this paper, a new approach is presented based on DEA and game theory to evaluate large-scale DMUs. For this purpose, the bargaining games as a cooperative game model are combined with the conventional DEA models. Moreover, DMUs do be are divided by different categories of measures in the competitive environment. The results show that China and Poland have conditions of maximum energy efficiency with using the integrated assessment model. Other countries have been qualified by a bargaining game, but they have not been a favorable outcome like as China and Poland.
    Keywords: Energy Efficiency, Desirable Output, Undesirable Output, Data Envelopment Analysis, Bargaining Game
  • سید حسین سجادی فر*، شاهین پاکروح، علی اصغر قانع، بهرام فتحی
    یکی از مشکلات اصلی صنعت آب و فاضلاب در کشور نوع قیمت گذاری آب شرب است. در ایران تصمیمات راجع به قیمت گذاری خدمات آبی بیشتر بر مبنای ملاک های اجتماعی، قانونی، اداری و مالی بوده و ملاحظات اقتصادی کمترین نقش را دارند. قیمتی که مصرف کننده برای آب می پردازد، بر اساس درصدی از هزینه های حسابداری تولید و توزیع آب است و مدل های کارآمد اقتصادی برای قیمت گذاری مورد استفاده قرار نگرفته است. عدم توجه به الزامات اقتصادی در قیمت گذاری بخش آب موجب شده است که آب به عنوان یک کالای رایگان یا بسیار ارزان عرضه شود. به طور یقین، وضعیت کنونی کمیابی منابع آبی و مشکلات متعدد محیط زیستی، پیامد این نوع نگرش اشتباه بوده است. برای کاهش اثرات منفی بحران و اجرای سیاست های راهبردی بهینه در حوزه آب باید بیش از پیش ابزارها و راهکارهای اقتصادی را مورد توجه قرار داد. در این مطالعه، سیاست های قیمت گذاری بهینه در امور آب و فاضلاب شهر اراک به عنوان یک بنگاه دو محصولی که خدمات آب خانگی و غیر خانگی را عرضه می کند، بررسی شده است. تابع هزینه دارای فرم ترانسلوگ بوده و روش برآورد سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط است. نتایج نشان می دهد که قیمت فروش آب خانگی فقط 33 درصد هزینه نهایی را پوشش داده و امور آب و فاضلاب شهر اراک در تولید آب خانگی و غیر خانگی دارای اقتصاد مقیاس است. با توجه به این که قیمت گذاری هزینه نهایی در شرایط وجود اقتصاد مقیاس منجر به زیان امور آب و فاضلاب اراک می شود، مناسب است که قیمت های بهینه دوم به روش پیشنهادی رمزی محاسبه شود. با تلفیق هزینه نهایی با کشش های قیمتی تقاضای آب خانگی فصل های مختلف سال، قیمت های بهینه دوم رمزی برای فصل ها پیشنهاد شده است. نتایج قیمت گذاری بهینه دوم رمزی بیان می کند که برای دستیابی به حداکثر رفاه اجتماعی لازم است که قیمت های آب خانگی در فصل های تابستان و بهار از هزینه نهایی بیشتر و در فصل های پاییز و زمستان از هزینه نهایی کمتر باشد.
    کلید واژگان: هزینه نهایی, قیمت گذاری بهینه دوم رمزی, تقاضای فصلی آب خانگی, آب و فاضلاب اراک
    Seyyedhosein Sajjadifar *, Shahin Pakrouh, Aliasghar Ghane, Bahram Fathi
    Drinking water pricing is a major challenge facing the water and wastewater industry in Iran where decisions of water pricing are essentially based on social, legal, administrative, and financial criteria with only a slight heed, if any, paid to economic considerations. Generally speaking, the price of water in Iran reflects a percentage fraction of the costs of water production and distribution while an economterically efficient model of water pricing is absent. This failure to account for economic considerations in water pricing has turned water into a commodity supplied either at a very low price or free of charge in cases. The current situation of water scarcity which is complicated by a multitude of environmental problems can only be ascribed to the present water pricing policies. It is, therefore, essential for the water sector to employ economic tools, adopt relevant approaches, and execute optimized strategic policies in an attempt to reduce the negative impacts of the imminent water crisis. Based on the above considerations, the present study was designed to investigate and review optimal water pricing policies at Arak Water and Wastewater Authority which functions as a business offering both domestic and non-domestic water services. The cost function considered is a translog one and the seemingly unrelated regressions are used for estimation. Results show that the domestic water price levied from customers covers only 33% of the total production and delivery costs such that Arak Water & Wastewater Authority practices the economy of scale in producing both domestic and non-domestic water. Considering the fact that pricing based on the marginal cost under the conditions of economy of scale leads to financial losses for Arak W&W Authority, it seems appropriate to calculate the second best price as suggested by Frank Ramsey. Thus, the marginal cost was combined with the price elasticity for the domestic water demand in the different seasons of the year to obtain the second best prices proposed for the different seasons. Results indicate that water prices during the high demand months of spring and summer should be higher than the marginal cost while it must be below this level during the low demand months of fall and winter.
    Keywords: Marginal Cost, Second Best Pricing, Seasonal Domestic Water Demand, Arak Water, Wastewater Authority
  • هدیه علیشیری*، سید حسین سجادی فر، اعظم محمدباقری
    در میان آلودگی های ‎محیط زیستی، آلودگی آب از اهمیت ویژه‎ای برخوردار است، زیرا مقدار این منبع حیاتی در جهان تقریبا ثابت است و آلودگی آن به شدت بر سلامت انسان اثر می‎گذارد. از این رو ارتباط تولید و آلودگی آب به عنوان شاخصی از تخریب محیط زیست قابل اثبات است به‏گونه‎ای که می‎توان فرایند آن را در قالب فرضیات محیط زیستی کوزنتس تحلیل نمود. بر این اساس می‎توان گفت مراحل اولیه رشد اقتصادی با آلودگی آب همراه است و در سطوح بالاتر درآمد سرانه این روال معکوس می‎شود. روش بررسی این مطالعه شیوه داده تابلویی است. در مقاله حاضر فرضیات محیط زیستی کوزنتس در دو حالت و برای دو گروه کشور مورد بررسی قرار گرفت: گروه اول: تولید ناخالص داخلی سرانه و گروه دوم: سهم ارزش افزوده صنعت از تولید ناخالص داخلی به عنوان شاخص رشد اقتصادی، برای گروه منتخبی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه. مطابق نتایج حاصل از مدل فرضیه کوزنتس در هر دو حالت، شاخص بودن تولید ناخالص سرانه و سهم ارزش افزوده صنعت، به عنوان معیار رشد اقتصادی برای کشورهای در حال توسعه، مورد تایید قرار می گیرد و برای کشورهای توسعه یافته رد می شود.
    کلید واژگان: رشد اقتصادی, منحنی کوزنتس محیط زیستی, آلودگی آب, کشورهای در حال توسعه, کشورهای توسعه یافته
    Hediyeh Alishiri *, Seyed Hossein Sajadifar, Azam Mohammadbagheri
    Among the different environmental pollutions, water pollution is of especial importance due to the rather unchanging supply of this vital resource on a global scale and because of the dire consequences of its pollution for human health. The relationship between water production and its pollution can thus established and used as a measure of environmental degradation. This relationship can then be captured and analyzed in terms of environmental Kuznets hypotheses. It may be claimed that the early stages of economic growth is associated with lower per capita income and water pollution but the trend is reversed with increasing per capita income and improved economic growth. The present study was conducted using the panel data technique and the Kuznets environmental hypotheses were examined for the two groups of developed and developing countries under the two scenarios of using either per capita GDP or the share of industry to the added value in GDP as an indicator of economic growth. Results indicate that under both scenarios, Kuznets hypotheses are confirmed when studying the situation in developing countries but refuted in the case of developed countries.
    Keywords: Economic Growth, Environmental Kuznets Curve, Water Pollution, Developed countries, developing countries
  • کوروش جوادی پاشاکی، سید حسین سجادی فر، محمود احمدپور برازجانی، عبدالعظیم نجیبی فینی
    آب منبع حیاتی برای هر پدیده زیستی و اقتصادی است. آب به عنوان یک نهاده برای تولید به شمار می‏ آید. تولید برای هیچ بخشی از اقتصاد، بدون آب میسر نیست. محیط زیست شامل هوا، خاک، جانداران و گیاهان نیز از آب در فرآیندهای زیستی خود استفاده می‏ کنند، بنابراین مقدار تقاضا برای آب به تقاضای نهایی و واسطه ای در بخش ‏های اقتصادی خلاصه نمی‏ شود. در این مقاله اثر فعالیت ‏های اقتصادی و ردپای بوم ‏شناسی آب، زمین و انسان با استفاده از رویکرد جدول داده–ستانده به روش RAS در سطح کلان کشور برای سال 1391 مورد سنجش قرارگرفته است. داده های آماری این پژوهش از حساب های ملی و سالنامه آماری آب می‏‏ باشد. ابتدا ضرایب فزاینده تولید پیوند بخش ‏ها محاسبه شده و سپس ضرایب فزاینده آب، زمین و انسان محاسبه گردیده است. ضرایب فزاینده محاسبه شده در واقع ارتباط بین تقاضای نهایی و مقدار فیزیکی آب، زمین و انسان در اقتصاد ایران را بیان می‏ کند. نتایج نشان می‏ دهد که یک واحد تقاضا یا سرمایه گذاری (برحسب یک میلیارد ریال) در بخش کشاورزی 65722 مترمکعب آب نیاز دارد. همچنین این میزان در بخش های صنعت، معدن، ساختمان و خدمات به ترتیب 13922، 1227، 3260 و 1005 مترمکعب می ‏باشد. همچنین نتایج محاسبه ضریب فزاینده زمین نشان می‏ دهد که یک واحد تقاضا (یک میلیارد ریال) و یا سرمایه ‏گذاری در بخش کشاورزی 137552 مترمربع زمین و در بخش ‏های صنعت 27888 مترمربع، معدن 2576 مترمربع، ساختمان 6419 متر مربع و در بخش خدمات 1832 مترمربع برحسب زمین زیر بنا مورد استفاده قرار می‏ گیرد. همچنین نتایج محاسبات ضریب فزاینده انسان در بخش‏ های اقتصادی نشان می‏ دهد برای یک واحد تقاضا (یک میلیارد ریال)، در بخش کشاورزی به طور تقریبی 4 نفر بطور مستقیم و غیرمستقیم بکار گرفته می‏ شود. بخش معدن نیز به ازای یک واحد تقاضا حدودا به 1 نفر نیاز دارد. بخش‏ های صنعت، ساختمان و خدمات نیز به ترتیب حدودا 3 نفر، 5 نفر و 2 نفر بطور مستقیم و غیرمستقیم در فرایند تولید خود بکار می‏گیرند.
    کلید واژگان: ضریب فزاینده, بوم شناسی آب, زمین, انسان, جدول داده- ستانده, روش RAS
    K. Javadi, Seyedhossein Sajadifar, M. Ahmadpour Borazjani, A. Najibi Fini
    Assess the ecological effects of economic activity on the water, earth and man in the Iranian economy approach using input - output tableWater is a vital resource for each biological and economic phenomenon. Water is considered as a production input. Production is not possible without water in all economic sectors. Also, the environment including air, soil, fauna and plants utilize water in their bioprocess, therefore the quantity of water demand is not limited only to final and intermediate demand in economic sectors. In this paper effect of economic activities and ecological water footprint, land and human has been investigated using an input- output table with method RAS in 2012. Data of this study derived from national accounts and water statistical yearbook data. First, production multiplier coefficient of sectors links and then water, land, and human multiplier coefficient, are calculated. In fact, the calculated multiplier coefficient expresses the relationship between final demand and water, land, and human in physical quantity terms in Iran’s economy. Results show that one unit of demand or investment in agricultural sector requires 65722 m3 of water. Also, this quantity in industry, mining, building and service sectors are 13922, 1227, 3260 and 1005 m3 respectively. Also, the results of land multiplier coefficient show that one unit demand or investment(in terms of billion Rials) in agricultural, industry, mining, building and service sectors requires 137552, 27888, 6419, 1832 m2 land respectively. Also, the results of human multiplier coefficient show that for one unit demand in the agricultural sector, 4 people employed directly and indirectly. Mining sector per one unit demand or investment requires one people. The mining, building and service sectors require 3, 5 and 2 people (directly and indirectly) respectively.
    Keywords: multiplier coefficient, water ecology, land, human, input, output table, RAS method
  • سید حسین سجادی فر *، مهدی عسلی، بهرام فتحی، اعظم محمدباقری
    بر مبنای سند چشم‎انداز 1404، یکی از راه های اساسی موفقیت کشور، افزایش توان رقابت با سایرکشورهای منطقه با لحاظ نوآوری، بهبود کارایی و بهره‎وری تولید داخلی است که رشد و توسعه اقتصادی کشور را با ملاحظات فنی، اقتصادی و زیست محیطی ترکیب می‎کند. به همین منظور، در این مطالعه با درنظرگرفتن همزمان فعالیت های اقتصادی، انتشار دی اکسید کربن و مصرف انرژی در فرآیند تولید و با استفاده از روش تحلیل پوششی داده های دارای خروجی نامطلوب کارایی انرژی در ایران و کشورهای همجوار در دوره 2012-2007 اندازه گیری و میزان تحقق اهداف سند چشم انداز در زمینه کارایی انرژی بررسی شد. نتایج نشان می دهد که روند تغییرات کارایی هم برای ایران و هم برای متوسط کشورهای مورد بررسی دارای روند نزولی بوده و جایگاه ایران از نظر کارایی انرژی در مقایسه با سایر کشورها مطلوب نیست. از این رو ایران باید برای بهبود کارایی انرژی برنامه هایی را پیگیری کند تا ضمن حفظ منابع موجود و بدون آسیب رساندن به محیط زیست و سلامت انسان ها توانایی خود را برای توسعه اقتصادی افزایش دهد.
    کلید واژگان: تحلیل پوششی داده ها, خروجی مطلوب و نامطلوب, انتشار دی‎اکسید کربن, مصرف انرژی, کارایی انرژی, سند چشم انداز
    Seyed Hossein Sajadifar *, Mehdi Asali, Bahram Fathi, Azam Mohamadbagheri
    Iran’s vision statement 1404, maintains that the nation needs to uphold its productivity and innovative spirit in order to enhance the economy’s competitiveness. Having considered the implications of the vision statement 1404 for the country’s sustainable development, in this paper, an attempt is made to measure Iran’s energy efficiency compared to the neighboring countries and some other nations, in the time period 2007-i2012. Using the well-known Data-Envelope Analysis methodology (DEA), we investigate whether the country has succeeded in closing the gap pertaining to the energy efficiency goals determined at the Vision Statement 1404. The study shows, however, in the time period under consideration, energy efficiency in Iran and some neighboring countries, have in fact deteriorated, due to some policy deficiency, particularly universal energy subsidies. The result clearly implies the need for a set of consistent and pro-efficiency energy policies in Iran, endured in the medium and long-run, in order to establish a reasonable path to energy efficiency level envisaged in vision statement 1404.
    Keywords: Data Envelopment Analysis, Desirable, Undesirable Factors, CO2 Diffusion, Energy Consumption, Energy Efficiency, Iran's Vision 1404
  • رضا شهرجردی، مرجان رئوفی نیا، سید حسین سجادی فر، عبدالرضا خلیلی
    یکی از مهم ترین راهبردهای دولت ها برای افزایش کارآمدی بخش های مختلف اقتصادی، از جمله خدمات بخش عمومی مانند آب و فاضلاب، حمایت از ورود بخش خصوصی و گام برداشتن در مسیر خصوصی سازی است. استفاده از روش های BOT وBOO رویکردهای بسیار معمول و پرطرفدار در جذب مشارکت و سرمایه های بخش خصوصی محسوب می شوند. در این زمینه، فراهم سازی بسترهای مناسب در راستای انتخاب پروژه های سرمایه گذاری با استفاده از ابزاری قدرتمند برای بهبود کیفیت محصول و ایجاد سامانه ی کیفیتی مشتری مدار (توسعه ی عملکرد کیفیت) بسیار حایز اهمیت بوده و در این راستا استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره مانند شباهت به گزینه های ایده آل به منظور انتخاب گزینه ی ایده آل سرمایه گذاری ضروری است. هدف این پژوهش، پیشنهاد روشی جدید برای رفع مشکل انتخاب پروژه های سرمایه گذاری با رویکرد مدل شباهت به گزینه های ایده آل و توسعه ی عملکرد کیفیت فازی با در نظر گرفتن فاکتورهای ریسک و تاثیر آن ها بر چهار فاکتور پروژه ها (زمان، هزینه، محدوده و کیفیت) می باشد. وزن نسبی هر یک از فاکتورهای ریسک با استفاده از توسعه ی عملکرد کیفیت فازی محاسبه و در نهایت با رویکرد مدل شباهت به گزینه های ایده آل فازی، پروژه های BOTبر اساس توسعه ی زیر ساخت ها و دارایی ها رتبه بندی شده است. با ارایه ی یک مطالعه ی موردی عملیاتی شده، مراحل این روش پیشنهادی تصریح شده است.
    کلید واژگان: BOT, مدیریت ریسک پروژه, مدل شباهت به گزینه های ایده آل فازی, توسعه ی عملکرد کیفیت فازی
    Reza Shahrjerdi, Maryam Raoufinia, Seyedhossein Sajadifar, Abdorreza Khalili
    One of the most important strategies for governments to increase the efficiency of different economic sectors, including public services such as water, is to protect and strengthen the private sector. BOT and BOO contracts are among the most common and popular procedures of development of participation and investment from private sector. In this context, providing a good basis for the selection of investment projects using a powerful tool in order to improve the product quality and creating a qualitative customer-driven system (Quality Function Development) is very important. Therefore, the use of multi-criteria decision-making techniques, such as the similarity of the ideal options is necessary to choose the ideal investment. In this paper, a new method proposed to solve the problem of selection of investment projects by employing a powerful tool to improve product quality (Fuzzy Quality Function Deployment (F(QFD)) and Fuzzy multi-criteria decision making techniques (FTOPSIS) and then by considering the factors of risk and their impact on four important factors of the projects including: time, cost, scope and quality. Consequently, FQFD was used to calculate the weight of each risk factor, and then they were ranked by FTOPSIS algorithm based on the development of infrastructure projects and assets. Subsequently, we show through a case study of the proposed method.
    Keywords: Build, Operate, Transfer, project risk management, similarity to the fuzzy ideal option model, fuzzy quality function development
  • سید حسین سجادی فر، ناصر خیابانی
    در این مقاله، تابع تقاضای آب خانگی از تابع مطلوبیت استون-گری استخراج و با به کارگیری مدل تعدیل جزیی و استفاده از روش اقتصادسنجی مدل عوامل تصادفی، تقاضای بلند مدت و کوتاه مدت آب شهر اراک در فصلهای مختلف و همچنین کل سال برآورد شد. داده ها ترکیبی و مربوط به 152 خانوار شهر اراک در سالهای 1382-1377 بود. پس از برآورد قیمت نهایی آب و انتخاب متغیرهای درآمد سرانه مصرف کننده، شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی، متوسط درجه حرارت و متوسط میزان بارندگی به عنوان متغیرهای توضیحی، تابع تقاضای آب خانگی تخمین زده شد. درمجموع، کم کشش بودن تقاضای آب خانگی نسبت به درآمد و قیمت و همچنین مکمل بودن آب با سایر کالاها تایید شد. نتایج نشان داد که کشش قیمتی و درآمدی فصل تابستان (جانشین مصارف بیرونی) تقریبا دو برابر کشش قیمتی و درآمدی فصل زمستان (جانشین مصارف داخلی) بوده و کشش تقاضای بلند مدت از کوتاه مدت بیشتر است.
    کلید واژگان: مدل عوامل تصادفی, مدل تعدیل جزئی, تابع مطلوبیت استون گری, تابع تقاضای آب خانگی
    Seyed Hossein Sajadifar, Nasser Khiabani
    The present study tries to apply the “Partial Adjustment Model” and “Random Effect Model” techniques to the Stone-Greay’s linear expenditure system, in order to estimate the "Residential Seasonal Demand" for water in Arak city. Per capita water consumption of family residences is regressed on marginal price, per capita income, price of other goods, average temperature and average rainfall. Panel data approaches based on a sample of 152 observations from Arak city referred to 1993-2003. From the estimation of the Elasticity-price of the residential water demand, we want to know how a policy of responsive pricing can lead to more efficient household water consumption in Arak city. Results also indicated that summer price elasticity was twice the winter and price and income elasticity was less than 1 in all cases.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال