به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سید محمدعلی حسینی زاده

  • سید محمدعلی حسینی زاده*، حسین کیوانفر

    مساله دولت مدرن ذهن و ضمیر بسیاری از اندیشمندان ایرانی معاصر از جمله نواندیشان حوزوی را به خود مشغول داشته است. در این میان داود فیرحی به دلیل گستره وسیع و تنوع آثار و نفوذ کلام مشهورترین نواندیش حوزوی است که در این زمینه به تامل پرداخته و آثاری معتبر و درخور توجه به وجود آورده است. با نگاهی اجمالی به آثار فیرحی می توان دریافت که دولت مدرن و چالشهای آن در ایران از دغدغه های اصلی او در سراسر عمر پژوهشی اش به شمار آمده و به نوعی تمامی آثار آن مرحوم در این راستا به نگارش در آمده اند. مساله اصلی این مقاله این است که فیرحی چه تصوری از دولت مدرن داشته و چه مدلی از آن را برای ایران قابل تحقق می دانسته است. در پاسخ به این سوال مقاله به این نتیجه می رسد که به رغم تاملات جدی در مفهوم دولت مدرن و بررسی چالشهای آن در ایران، فیرحی فاقد یک تیوری منسجم و مستقل در این مورد بوده و توضیح دقیقی از مدل مورد نظر خود در ایران ارایه نمی دهد.

    کلید واژگان: دولت مدرن, اسلام سیاسی, دانش سیاسی, فقه سیاسی, ایران
    Seyyed Mohammadali Hosseinizadeh *, Hossein Keivanfar

    The problem of the modern state has occupied the mind and conscience of many contemporary Iranian thinkers, including the seminary neo-thinkers. Meanwhile, due to the wide range and diversity of his works and the wide influence of his words, Davood Feirahi is the most famous seminarian thinker who has pondered in this field and has created valid and worthy works. With a glance at Feirahi's works, it can be seen that the modern state and its challenges in Iran are among his main concerns throughout his research life, and in a way, all the works of him were written in this direction. The main issue of this article is what kind of idea Feirahi had of the modern state and what model of it he considered feasible for Iran. In response to this question, the article comes to the conclusion that despite serious reflections on the concept of the modern state and the examination of its challenges in Iran, Feirahi lacked a coherent and independent theory in this matter and did not provide a detailed explanation of his desired model in Iran.

    Keywords: modern state, political Islam, Political Knowledge, Political Jurisprudence, Iran
  • رضا شفیعی اردستانی، سید جواد امام جمعه زاده، حمید نساج*، سید محمدعلی حسینی زاده

    بررسی تاریخی و جامعه شناختی دوران حاکمیت صفویان به دلیل قرابت موضوعات سیاسی و اجتماعی واقع شده در آن دوران با موضوعات امروزی اهمیت ویژه ای دارد. دلیل عمده این قرابت و اهمیت، ذیل سایه گسترده مذهب و فقه ترویجی آن دوران است، لذا بررسی رویکردهای مذهبی آن دوران به ویژه، مکتوبات، آثار و نگرش های علامه مجلسی به عنوان یکی از بزرگترین روحانیون آن عصر حایز اهمیت است. بدین صورت در برابر سوالاتی همچون دلیل گسترش خرافه در جامعه ی مذهبی عصر صفوی نیز تاثیر نظام معرفتی رایج و متاثر از دین و فقه مهم است. باور این پژوهش چنان است که رویکرد روحانیون دوران صفوی به دین چونان دایره المعارفی جامع بود که امکان پاسخگویی صریح و مستقیم را دارا می باشد. این رویکرد جامع که تمرکز خود را بر نقل قرار می داد به تدریج سبب زوال نظام های معرفتی مبتنی بر عقل گردید و شرایط گسترش خرافه را ایجاد کرد. پژوهش حاضر به دلیل اهمیت بررسی این موضوعات در پرتو زمان و تاریخ حادث شده ی آن تلاش دارد در چارچوب نظری جامعه شناسی تاریخی تشریح کننده این روند باشد.

    کلید واژگان: صفویه, خرافات, علامه مجلسی, رویکرد دایره المعارفی, دین
    Reza Shafiee Ardestani, Seyed Javad Emamjomehzadeh, Hamid Nassaj *, Seyed Mohammad Ali Hosseinizadeh

    The historical and sociological study of the Safavid period is of special importance due to the closeness of the political and social with today's issues. The main reason for this closeness and importance is the widespread shadow of the religion and propagation jurisprudence of that time. Therefore, it is important to study the religious approaches of that time, especially the writings, works and attitudes of Allameh Majlisi as one of the greatest clerics of that time. Thus, in the face of questions such as the reason for the spread of superstition in the religious community of the Safavid era, the social influence of the current epistemological system that has been influenced by religion and jurisprudence is also important. The belief of this research is that the approach of the clerics of the Safavid period to religion was like a comprehensive encyclopedia that has the possibility of explicit and direct answers to everything. This comprehensive approach, which focused on narratives, gradually led to the decline of rational-based epistemological systems and created the conditions for the spread of superstition.Due to the importance of studying these issues under historical attitude, the present study tries to explain this process in the theoretical framework of historical sociology.

    Keywords: Safavid, Superstitions, Allameh Majlisi, Encyclopedia Approach, religion
  • سید محمدعلی حسینی زاده*، مجید سروند

    در این مقاله بر آنیم تا آثار شماری از روشنفکران برجسته ایرانی را با نگرشی نوگرایانه به «امر سیاسی» بررسی نماییم تا انتخاب «شیوه زندگی» همچون موضعی سیاسی در جریان روشنفکری پس از انقلاب اسلامی، بهتر درک شود. در این پژوهش، برگرفته از الگوی هایدگر، امر سیاسی در سطحی وجودی یا هستی شناختی (انتولوژیک)، ورای ساحت موجود، عینی، تجربی و نهادینه (انتیک) «علم سیاست» در نظر گرفته شده است. این دیدگاه افق و موضع تازه ای است مربوط به «شیوه زندگی» فرد که در آن، موضوع و اهداف سیاسی دربرگیرنده تلاش های همیشگی فرد در دگرگونی «خود» و فرایندهای خودتحقق بخشی است؛ در وضعیتی که نهادهای رسمی و مراجع سنتی، دیگر نقش مطلقی در ارایه معیارها و ارزش های زندگی روزمره ندارند. از اهداف مهم این پژوهش پاسخگویی به این پرسش اصلی است که چگونه حق انتخاب «شیوه زندگی» را می توان همچون موضعی سیاسی در جریان روشنفکری پس از انقلاب اسلامی تلقی کرد؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که مواضع فرهنگی روشنفکران ما، در به چالش کشیدن گفتمان حاکم و ارایه شیوه دیگری از بودن-در-هستی و فهم متفاوتی از خود و جهان را که در غیریت با آن گفتمان هژمونیک قرار می گیرد، می توان در چارچوب فرایندهای گفتمانی و سیاسی ارزیابی کرد؛ یعنی گفتمان هایی که جامعه را می سازند و به فهم ما از جهان نظم می بخشند، در ذات خود سازه هایی سیاسی اند. با روش تحلیل مفهومی کیفی آثار چندین اندیشمند ایرانی و بررسی مقایسه ای دیدگاه های آنان به این نتیجه رسیدیم که رویکرد فرهنگ گرایانه روشنفکران ما در ترویج و به رسمیت شناختن حق انتخاب «شیوه زندگی»— از آنجا که در دشمنی با الگوها و ارزش های مسلط در جامعه که گفتمان حاکم گسترنده و پشتیبان آنهاست، قرار می گیرد— می تواند همانند امری سیاسی در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: امر سیاسی, روشنفکران ایرانی, سروش, شایگان, شیوه زندگی, هایدگر
    Seyed Mohammad Ali Hosseinizadeh *, Majid Sarvand

    The right to choose a lifestyle, which at the outset seems to be unrelated to political issues  and outside the institutional and formal structure of the state, may be regarded as a matter in the realm of politics. Hence, the possibility of the advancement of humankind is opened up— despite all the limitations and restrictions that have overshadowed his/her life— in order to devise other types of lifestyle.  The authors’ main objective is to examine the works of the post-revolution Iranian intellectuals with a modernist approach to "the political,” in which the choice of "lifestyle" is understood from a political perspective. This point of view as influenced by Heidegger's model considers the political at an existential or ontological level, and beyond the existing, objective, experimental, and institutional (ontic) ‘science of politics’.  This is a different theoretical framework and a new horizon related to an individual's lifestyle in which his/her political goals are constantly attempting to transform ‘self’ and self-realization processes— in a situation where official institutions and traditional authorities have no absolute role in providing standards and values of daily life. The authors intend to answer the following research question: How can the right to choose lifestyle be considered as the political stance in Iran’s intellectual current after the 1979 Islamic revolution? In the research hypothesis, it is argued that the cultural views of Iranian intellectuals can be used in challenging the dominant discourse in order to present another way of existence and a different understanding of oneself and the world that differs from the hegemonic discourse. We can evaluate this issue in the framework of discursive and political processes, because the discourses that make society and regulate our understanding of the world are in essence political  structures. Using the method of qualitative conceptual analysis of the principal works of several influential Iranian thinkers, we examine their viewpoints on this topic. Therefore, in this article, after presenting a theoretical basis for the relationship between the concept of the political and the choice of lifestyle, the views of Mojtahed Shabestari, Soroush, Malekian, Shaygan, and Doostdar are studied. Their viewpoints respectively, represent religious, spiritual, identity-minded, and secular intellectual discourses on the issue of choosing a way of life. Each of them tried to critique the dominance of the ruling discourse using their own different perspectives (e.g., leftist, Westernist, modernist, nationalist, indigenous, and religious standpoints). Religion has generally been an essential element in articulating and shaping the semantic system of intellectual discourses in Iran in the years before and after the Islamic Revolution. In line with the function of intellectual emancipation, some intellectuals consider religion as a factor in returning to self and liberation from tyranny, exploitation, and colonization. In contrast, others consider religion itself as a tool in the service of the rejection of thought, monopoly, violence, and subjugation of humankind. 
    These Iranian intellectuals introduced and explained the meanings of various concepts and issues such as religiosity, religious reading, religious reconstruction and reform, religious pluralism, traditional values ​​and patterns, individualism, self-realization, self-transformation, regeneration, the spiritual humankind, the original life, the transcultural state, the multiplicity of levels of consciousness, the experience of multiple modes of existence, the networked and rhizome-like existence, the mobile migratory subject, everyday life, selfishness, self-normality, and so on. We concluded that the culturalist approach of Iranian intellectuals in promoting and recognizing the right to choose lifestyle can be considered as a political issue (a political antithesis) in the post-revolutionary intellectual movement, since it contradicts the dominant models and values which are expanded and supported by the predominant discourse in society.

    Keywords: Heidegger, Iranian Intellectuals, Soroush, Shayganat, the political, way of life
  • سمیه پسندیده، امیرمحمد حاجی یوسفی*، سید محمدعلی حسینی زاده، حمیدرضا عزیزی

    بازنگری در روش های مدیریت در جوامع کثرت گرا به ویژه در میان لیبرال دموکراسی های عمدتا مهاجر پذیر منجر به ظهور سیاست-گذاری جدیدی تحت عنوان چند فرهنگ گرایی شد. اگرچه کاربست الگوی چند فرهنگ گرایی در این نظام ها بستر مناسبی را برای مدیریت در جوامع چندقومی و چند فرهنگی ایجاد نموده، اما انتقاداتی از جمله کاهش انسجام ملی و هویت مشترک و برآمدن گروه های ملی گرای افراطی بر آن وارد شده و در کنار این انتقادات، نقد دیگری مطرح شده مبنی بر اینکه کاربست مفهوم چند فرهنگ گرایی در نظام های غیر دموکراتیک مانند روسیه که از ساختاری چند فرهنگی و چند قومی برخوردارند، چگونه خواهد بود. هدف اصلی این مقاله ارایه یک چارچوب مفهومی است که در آن کاربست نظریه چند فرهنگ گرایی را در کشورهایی با ساخت سیاسی اقتدارگرایی هیبریدی به تصویر می-کشد. در این مقاله با بررسی مورد روسیه و با استفاده از مفهوم اقتدارگرایی هیبریدی به ارایه رویکردی تلفیقی با عنوان «چند فرهنگ گرایی ابزاری» پرداخته شد. مطابق یافته های این پژوهش کاربست این مفهوم در کشورهای اقتدارگرا یا کشورهایی با رژیم اقتدارگرای هیبریدی مانند روسیه نیز امکان پذیر است. در نتیجه، چندفرهنگ گرایی بیشتر جنبه ابزاری دارد و عناصر دموکراتیک و اقتدارگرا هر دو مشاهده می گردد. برای این کار از روش پژوهش قیاسی بهره برده و تلاش می شود با توضیح مفهوم چند فرهنگ گرایی و اقتدارگرایی هیبریدی به کاربست آن ها در مورد روسیه پرداخته شود، سپس با استفاده ازمفاهیم ذکر شده و مطالعه موردی به تکمیل این مفاهیم پرداخته و یک مدل تحلیلی جدید با عنوان «چند فرهنگ گرایی ابزاری در رژیم های اقتدارگرای هیبریدی» ارایه می شود.

    کلید واژگان: چند فرهنگ گرایی, اقتدارگرایی هیبریدی, چند فرهنگ گرایی ابزاری, روسیه, هیبریداسیون
    Somayeh Pasandideh, AmirMohammad Haji-Yousefi *, Seyed MohammadAli Hosseinizadeh, Hamidreza Azizi

    Review of management practices in pluralistic societies especially among predominantly immigrant liberal democracies, has led to the emergence of a new policy called multiculturalism. Although the use of multiculturalism in these systems has provided a good platform for management in multiethnic and multicultural societies, but criticisms such as the decline of national cohesion and common identity and the emergence of extremist nationalist groups have been included in it. The main purpose of this paper is to provide a conceptual framework in which the application of the theory of multiculturalism in countries with a political structure of hybrid authoritarianism is illustrated. In this article, by examining the case of Russia and using the concept of hybrid authoritarianism, a combined approach called "instrumental multiculturalism" is presented. According to the findings of this study, it is possible to apply this concept in authoritarian countries or countries with hybrid authoritarian regimes such as Russia. As a result, multiculturalism is more instrumental and both democratic and authoritarian elements are observed. In this research, a deductive method is used and an attempt is made to explain the concept of multiculturalism and hybrid authoritarianism and apply them to Russia, then using the mentioned concepts and a case study to complete these concepts and a new analytical model. It is entitled "Instrumental Multiculturalism in Hybrid Authoritarian Regimes."

    Keywords: Multiculturalism, hybrid authoritarianism, instrumental multiculturalism, Russia, Hybridization
  • رضا شفیعی اردستانی، سید جواد امام جمعه زاده*، حمید نساج، سید محمدعلی حسینی زاده

    خرافه دستاورد جامعه ایست که از عقلانیت روی گردانده است. اینکه چرا جامعه ای دینی چون ایران قاجاری به ویژه در دوران پیشا مشروطه در دام خرافه افتاده، پرسشی است که مقاله حاضر در پی آن است. پاسخ ارایه شده متاثر از ادغام ناخوشایند دو جریان فکری متفاوت است: جریان فقه حدیث گرا و جریان تصوف. به صورت کلی نمی توان هیچیک از این دو را مستقلا و اجبارا عامل رواج خرافه دانست، اما حسب شرایط اجتماعی ایران و همچنین به دلیل نزدیکی مبانی معرفتی این دو جریان، تخفیف جایگاه عقلانیت، این امتزاج صورت و با ارایه گونه ای از روش تفکر و زیست اجتماعی، فقه حدیث محور صوفیانه، فضا را برای فقه پویا، اصولی و عقل محور به تنگنا می برد. فقه حدیث محور صوفیانه دارای سرریز خرافه در جامعه است؛ چون علم در این جریان تقلیل می یابد، لذا دین توانایی اصلاحی خود را از دست داده و در نبود پاسخهای عقلانی به مشکلات جدید، خرافه تنها پناه جامعه می گردد. پژوهش پیش رو در چارچوب جامعه شناسی تاریخی و با بهره مندی از روش تحلیل اسنادی، مرور اثار و اسناد مختلف جریانهای فکری عهد قاجار، در پی تشریح این موضوع است.

    کلید واژگان: خرافه, عقلانیت, فقه حدیث گرا, تصوف, مشروطه
    Reza Shafiee, Seyyed Javad Emamjomeh Zadeh *, Hamid Nassaj, Seyyed Mohammad Ali Hosseinizadeh

    Superstition is the achievement of a society that has turned away from rationality. Why religious society such as Qajar, especially in the pre-constitutional era, fell into the trap of superstition, is the question that this article seeks.The answer given is due to the unpleasant merging of two different Streams of thought: the stream of jurisprudence-hadith based and the stream of Sufism. In general, neither of these two can be considered independently and necessarily the cause of the spread of superstition, but according to the social conditions of Iran and due to the proximity of the epistemological foundations of these two Streams of thought, reducing the position of rationality, Sufism hadith-based jurisprudence limits the space for dynamic and rational jurisprudence. Sufism hadith-based jurisprudence has overflows of superstition in society; because science is declining in this viewpoint. Therefore, religion loses its ability for correcting and reforming, in the absence of rationality, to answers to new problems; so superstition becomes the only haven of society.The present research is done in the framework of historical sociology and using the method of documentary analysis, by reviewing the works and documents of various intellectual streams of the Qajar era.

    Keywords: Superstition, Rationality, jurisprudence-hadith based, Sufism, Constitutionalism
  • سید محمدعلی حسینی زاده*، رسول زارع زاده ابرقویی

    برجسته سازی و به حاشیه رانی یکی از فرایندهای اثرگذار در منازعات گفتمانی در انتخابات است. در واقع، یکی از ویژگی های گفتمان پیروز آن است که توانایی برجسته سازی نقاط قوت خود و نقاط ضعف حریف و به حاشیه رانی نقاط قوت رقیب و نقاط ضعف خود را داشته باشد.  مقاله حاضر درصدد است در چارچوب نظریه تحلیل گفتمان لاکلاو و با مورد پژوهی انتخابات سال 96 به پاسخ به این پرسش بپردازد که راهبردهای گفتمان پیروز در برجسته سازی و به حاشیه رانی چه بود؟ یافته های تحقیق با تمرکز بر سخنرانی های انتخاباتی، مستند تبلیغاتی و مناظرات انتخاباتی حسن روحانی مبنی بر آن است که روحانی با استفاده از غیریت سازی با دولت قبل و تسری بار منفی آن به نامزدهای اصولگرا و توجه به بعد اسطوره ای گفتمان خود و رقیب به برجسته سازی نقاط مثبت خود و نقاط ضعف رقیب پرداخته است. وی همچنین با توسل به دال تهی و قابلیت اعتبار به برجسته سازی نقاط ضعف رقیب و به حاشیه رانی برخی نقاط قوت آن روی آورده است. و در نهایت، وی برای خنثی نمودن تبلیغات رقیب، دال امنیت را در منظومه گفتمانی خود جای داده است.

    کلید واژگان: برجسته سازی و به حاشیه رانی, گفتمان انتخاباتی, انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم, غیریت سازی, قابلیت اعتبار
    Mohamad Ali Hosainizadah *, Rasool Zareazadeh

    Foregrounding and exclusion are of effective processes in discourse debates in elections. In fact, one of the characteristics of a victorious discourse is that it has the ability to foreground its strong points and its opponent's weak points and to exclude its opponent's strong points and its own weak points. Having regard to the Laclau‎ discourse analysis and case study of 2017 election, the present research seeks to find an answer to the question "what were the victorious discourse strategies in foregrounding and exclusion?" Findings of the research which focus on Rouhani's election speeches, campaign documentaries, and elections debates are based on this proposition that he used otherness against former administration and spread its negative impacts on conservative candidates. He also sought to foregrounf his own strong points and his opponent's weak points with the use of mythical characteristic of his discourse. Also, with respect to the empty signifier and credibility, he used agenda setting of opponent's weak points and exclusion of its strong points. Consequently, in order to neutralize opponent's propaganda, Rouhani used security signifier in his discourse.

    Keywords: : foregrounding, exclusion, election discourse, 12th presidential election, otherness, mythical characteristic, empty signifier, credibility
  • سید محمد علی حسینی زاده، رسول زارع زاده*
    چکیده پژوهش حاضر سعی داشته با استمداد از رهیافت گفتمانی به تبیین رفتار رای دهی مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری بپردازد. لذا سوال اصلی پژوهش «چرایی پیروزی یک گفتمان انتخاباتی» یا پرسش از الزامات و ویژگی های گفتمان برتر انتخاباتی بوده است. پاسخ به این پرسش به کمک چارچوب تحلیلی برگرفته از نظریه گفتمان لاکلاو و نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و با الهاماتی از نظریات رفتار رای دهی انجام گرفته است. سپس سعی شده با استمداد از این چارچوب تحلیلی و در قالب مورد پژوهی به تبیین چرایی پیروزی گفتمان گفتمان اعتدال در انتخابات سال 96پرداخته شود. به زعم نگارنده روحانی توانست پیروز انتخابات 96 گردد به این دلیل که اولا سازه زبانی و گفتمانی بهتری را برساخته بود. بویژه آنکه گفتمان روحانی نسبت به رقبا، وجه استعاری و بعد ابتکاری قوی تری داشته، زنجیره هم ارزی وسیع تری را تشکیل داده و توان برجسته سازی و به حاشیه رانی قوی تری داشت. ثانیا به بهترین وجه از بافت جهت تقویت گفتمان خود استفاده نمود و ثالثا از عوامل غیرگفتمانی از جمله کنش ورزی سیاسی مناسب، اختیارات دولتی و ظرفیت شبکه های اجتماعی مجازی در جهت پیروزی خود استفاده نمود.
    کلید واژگان: گفتمان انتخاباتی, انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم, عوامل درون گفتمانی, بافت, عوامل غیرگفتمانی
    Mohammadali Hosainizadah, Rasool Zarezadeh *
    The requirements and characteristics of a superior electional discourse: (case study: 2017 presidential election)Voting behavior and the reason why a candidate win an election has always been a notable subject in social studies, particularly political sociology. Thus, with respect to discourse analysis and case study of 2017 presidential election, present research seeks to explain this important issue in Iran. In this research, first we have discussed the theoretical frameworks and then based on this framework, the reason for the victory of Rouhani's discourse –moderation discourse- have been explained. I believe that the reason for the Rouhani's victory is that first he created a more proper discourse. Secondly, he made the best use of context in order to reinforce his discourse. And thirdly, he used non-discourse factors such as a proper political activism, public authorities and social networks. Key words: election discours, 12th presidential election, Inter-discourse factors, context, non-discourse factors
    Keywords: election discours, 12th presidential election, Inter-discourse factors, context, non-discourse factors
  • سید محمدحسین اکرمیان*، سید محمدعلی حسینی زاده
    هدف

    اندیشه های اسلامی در سطوح مذهبی، اجتماعی و سیاسی تحت تاثیر جریان های متفاوت و به اشکال گوناگون ترویج می شوند. یکی از جریان های اصلی اسلام گرا که به صورت پوشیده و گسترده فعالیت های دعوت خود را در سطح جهانی انجام و جمعیت های میلیون نفری را اجتماع بخشیده، جماعت تبلیغی نام دارد. شناخت سطوح متفاوت عملکردی و گفتمانی این جماعت بر حسب الگویی آکادمیک است .

    روش

    با استفاده از نظریه گفتمان انتقادیفرکلاف (2001) و با تحلیل منبع تبلیغی (کتاب تبلیغ آسان می شود) بوده است.

    یافته های پژوهش

    حاکی از آن است که ارزش های گرامری-متنی و گفتمانی این جماعت بر عملکرد آنان در حوزه اجتماعی و ایدیولوژیک تاثیر گذار بوده است.

    نتیجه گیری

    نیز نشان می دهد که ارزش های گرامری-متنی و گفتمانی جماعت تبلیغ، منجر به کناره گیری آنان از سیاست و میل گروه به دعوت، سفر و تبلیغ اصول عقیدتی از طریق شیوه های مردم گرایانه و غیررسمی بوده است. گردآوری داده های این نگاشته نیز بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است.

    کلید واژگان: نورمن فرکلاف, جماعت تبلیغ, دعوت, امر سیاسی, گفتمان, ایدئولوژی
    Seyed Mohamad Hosein Akramiyan *, Seyed Mohammad Ali Hosseinizadeh
    Objective

    Islamic ideas are promoted at different religious, social and political levels under the influence of different currents. One of the main Islamist currents that has carried out its covert and widespread activities around the world and has gathered populations of millions is called the Tablighi Jamaat. Recognition of different levels of performance and discourse of the Tablighi Jamaat is based on an academic model.

    Method

    The study uses the theory of critical discourse by Fairclough (2001) and source analysis of Tablighi Jamaat as its methodology. The data collection of this article is based on library studies and descriptive-analytical method.

    Results

     It indicates that the grammatical-textual and discourse values of this group have influenced their performance in the social and ideological spheres.

    Conclusion

     It also shows that the grammatical-textual and discourse values of the Tablighi Jamaat have led to their withdrawal from politics and the group's desire to invite, travel and propagate ideological principles through populist and informal methods.

    Keywords: Critical Discourse, Tablighi Jamaat, Invitation, politics, Lexical Value, Discourse Value, Ideological Value
  • سید محمدحسین اکرمیان*، سید محمدعلی حسینی زاده

    تروریسم یکی از اصلی ترین متغیرهای تاثیرگذار بر امنیت کشورهای جهان و به خصوص خاورمیانه است. جمهوری اسلامی ایران و به ویژه جنوب شرق کشور نیز از این قاعده مستثنی نیست و امنیت این منطقه تحت تاثیر مفهوم تروریسم است. گروه های تروریستی در این مناطق، گفتمان و عملکرد خاص خود را پیگیری نموده و بر حسب آن گفتمان، یارگیری و بسیج منابع را عملی ساخته اند. یکی از این گروه های تروریستی که روندی گفتمانی را در کنار عملکرد نظامی و مستقیم پیگیری می کند، جیش العدل نام دارد.. این نگاشته بنا بر ضرورت تبیین علمی و دقیق ناامنی های شکل گرفته در مناطق شرقی جمهوری اسلامی ایران، تبیین گفتمان و عملکرد گروهک تروریستی جیش العدل، با استفاده از الگوی فرکلاف (2001) را در دستور کار دارد و مطالعه منابع تولید شده و در اختیار گروهک را انجام خواهد داد. عملیات های ناامن ساز و تروریستی این گروهک علاوه بر بسترهای عملیاتی، منشعب از گفتمان آن است و ترسیم الگوی مطلوب امنیت پایدار در این مناطق، مرحله بعد از شناسایی دقیق گفتمان ضد امنیتی این گروهک است. شیوه گردآوری داده ها در این نگاشته بر مبنای داده های دسته اول گروهک و منابع کتابخانه ای است و روش تحقیق نیز بر مبنای الگوی گفتمان انتقادی فرکلاف است. نگاشته بر این فرض مبتنی است که امر اجتماعی و ایدیولوژیک گروهک جیش العدل در سطح ملی و محلی، تحت تاثیر ارزش های واژگانی گرامری و ارزش گفتمانی آن است و عملکرد ضد امنیتی این گروهک منشعب از عناصر و ارزش های خاص گفتمانی آن است که در ادامه شاخص های آن معرفی می شود. .این گروهک تروریستی در جامعه جهانی و امت اسلامی به دلیل مجموعه اقدامات ضد انسانی و دینی، تحت عنوان «جیش الظلم» شناخته می شود.

    کلید واژگان: تروریسم تکفیری در ایران, امنیت جنوب شرق ایران, جیش العدل, گفتمان انتقادی, ارزش متنی, ارزش گفتمانی, ارزش امر سیاسی
    Seyed Mohamad Hosein Akramiyan *, Seyed Mohamad Ali Hoseinizade

    Terrorism is one of the main variables affecting the security of the countries of the world, especially the Middle East. The Islamic Republic of Iran, and especially the south-east of the country, is no exception, and its security is affected by the concept of terrorism. Terrorist groups in these areas have been pursuing their own discourse and practice, and in doing so, have made discourse, assistance and mobilization of resources possible. One of these terrorist groups that pursues a discourse alongside military and direct action is Jaish al-Adl. Based on the necessity of a scientific and accurate explanation of the insecurities formed in the eastern regions of the Islamic Republic of Iran, this article aims at explaining the discourse and practice of the terrorist group Jaish al-Adl, using the model of Norman Fairclough (2001) and studying the sources produced and Will exercise the authority of the group. The method of data collection in this map is based on first class data and library resources and the research method is based on the critique discipline discipline. It is based on the assumption that the social and ideological affairs of the Jaish al-Adl group at the national and local levels are influenced by its lexical-grammatical values ​​and discursive value, and that its anti-security function is divided by its particular disciplinary elements and values ​​that The continuation of its indicators is introduced.

    Keywords: Terrorism in Iran, Jaish al-Adl, Critical Discourse, Discourse Value, Political Value
  • سید محمدحسین اکرمیان*، سید محمدعلی حسینی زاده
    هدف

    اندیشه های اسلامی در سطوح مذهبی، اجتماعی و سیاسی تحت تاثیر جریان های متفاوت و به اشکال گوناگون ترویج می شوند. یکی از جریان های اصلی اسلام گرا که به صورت پوشیده و گسترده فعالیت های دعوت خود را در سطح جهانی انجام و جمعیت های میلیون نفری را اجتماع بخشیده، جماعت تبلیغی نام دارد. شناخت سطوح متفاوت عملکردی و گفتمانی این جماعت بر حسب الگویی آکادمیک است .

    روش

    با استفاده از نظریه گفتمان انتقادیفرکلاف (2001) و با تحلیل منبع تبلیغی (کتاب تبلیغ آسان می شود) بوده است.

    یافته های پژوهش: 

    حاکی از آن است که ارزش های گرامری-متنی و گفتمانی این جماعت بر عملکرد آنان در حوزه اجتماعی و ایدیولوژیک تاثیر گذار بوده است.

    نتیجه گیری

    نیز نشان می دهد که ارزش های گرامری-متنی و گفتمانی جماعت تبلیغ، منجر به کناره گیری آنان از سیاست و میل گروه به دعوت، سفر و تبلیغ اصول عقیدتی از طریق شیوه های مردم گرایانه و غیررسمی بوده است. گردآوری داده های این نگاشته نیز بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است.

    کلید واژگان: نورمن فرکلاف, جماعت تبلیغ, دعوت, امر سیاسی, گفتمان, ایدئولوژی
    Seyed MohamadHosein Akramiyan *, Seyed MohammadAli Hosseinizadeh
    Objective

    Islamic ideas are promoted at different religious, social and political levels under the influence of different currents. One of the main Islamist currents that has carried out its covert and widespread activities around the world and has gathered populations of millions is called the Tablighi Jamaat. Recognition of different levels of performance and discourse of the Tablighi Jamaat is based on an academic model.

    Method

    The study uses the theory of critical discourse by Fairclough (2001) and source analysis of Tablighi Jamaat as its methodology. The data collection of this article is based on library studies and descriptive-analytical method.

    Results

     It indicates that the grammatical-textual and discourse values of this group have influenced their performance in the social and ideological spheres.

    Conclusion

     It also shows that the grammatical-textual and discourse values of the Tablighi Jamaat have led to their withdrawal from politics and the group's desire to invite, travel and propagate ideological principles through populist and informal methods.

    Keywords: Critical Discourse, Tablighi Jamaat, Invitation, politics, Lexical Value, Discourse Value, Ideological Value
  • سید محمدعلی حسینی زاده

    فقه دانش برتر تمدن اسلامی است و فقه سیاسی که حاصل تاملات فقی هانه است، از شاخه های آن به شمار می رود. این مقاله کوشیده است تا بین گزاره ها و نظریه های فقه سیاسی شیعه با زمانه و قدرت پیوند برقرار کرده و نسبت آن ها را دریابد. در این راستا روحانیت شیعه به مثابه یک نهاد در مواجهه تاریخی با زمانه و ساختار قدرت در نظر گرفته می شود که اندیشه ها متناسب با این ظرف زمانی و سیاسی ارائه شده و رابطه عالمان با سیاست در پرتو آن شکل گرفته است. دامنه زمانی مورد بررسی این مقاله از آغاز عصر غیبت کبری تا انقلاب اسلامی را در بر می گیرد تا تنوع و نسبت نظریه ها و قدرت بیشتر به چشم آید. حاصل این نگرش پیوند فقه و تاریخ است که می تواند وجوهی جدید از دانش فقه سیاسی را آشکار سازد.

    کلید واژگان: فقه سیاسی, اندیشه سیاسی علمای شیعه, اقتدار نهادی روحانیت, مشروعیت سیاسی
    Seyyed Mohammad Ali Hosseinizadeh

    Religious jurisprudence is superior knowledge of Islamic civilization and political jurisprudence resulted from jurisprudential reflections is considered as one of its branches. In the paper, effort has been made for link to be created between propositions and theories of Shiite political jurisprudence and time and power so that their relationship would be found. In this respect, Shiite clergymen are considered as an institution in historical confrontation with time and power structure, in the light of which the relationship between scholars and politics has been shaped, and thoughts have been presented proportionate to this time and political form. Time domain under study in the paper includes beginning of Ghaybat al-Kubra or Major Occultation till Islamic Revolution so that varieties and relationship of theories and power would become more apparent. This attitude is resulted in connection of religious jurisprudence and history that could reveal new aspects of political jurisprudence as knowledge.

    Keywords: Political Jurisprudence, Shiite Scholars' Political Thought, institutional authority of the Clergy, Political Legitimacy
  • سید محمدعلی حسینی زاده، محسن شفیعی، سید محمد امیر*

    موفقیت پوپولیست های جناح راست در اروپا و آمریکا، پوپولیست های جناح چپ در آمریکای لاتین و رهبران پوپولیست احزاب و جنبش های مختلف در نقاط مختلف جهان، نشانه ی آن است که پوپولیسم بار دیگر به هسته ی سیاست معاصر بازگشته است. ایده اصلی آن بر ادعای نمایندگی و یا عمل به نام مردم چونان مردم عادی یا توده و مخالفت با نخبگان، تشکیلات مستقر و یا بلوک قدرت استوار است. گفتمان سیاسی پوپولیستی بر اساس دوگانگی بین «ما» و «آن ها» ساخته می شود. در این جا، پوپولیسم ایدئولوژی نیست، بلکه منطق سیاسی است؛ یعنی طرز تفکری درباره ی سیاست. به طور ویژه، زمینه های شکل گیری پوپولیسم جدید- از جمله پوپولیسم جناح راست در اروپا و آمریکای شمالی- با پدیده ی گسترده ی جهانی شدن لیبرال پیوند خورده است، پدیده ای که دارای مشخصه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خاص و گسترده ای است. بررسی علمی این پدیده و توجه به پیشینه و خاستگاه آن به عنوان گام نخست در فهم پوپولیسم در این کشورها ضروری ست. مقاله ی حاضر، ضمن بازخوانی مفاهیم نظری در خصوص پوپولیسم، به پوپولیسم راست معاصر در اروپا و ایالات متحده آمریکا پرداخته و ویژگی های آن را بیان کرده و می کوشد زمینه های شکل گیری آن را در این کشورها تااندازه ای روشن کند.

    کلید واژگان: پوپولیسم, جهانی شدن, ایدئولوژی, سبک گفتمانی, استراتژی سیاسی
    Seyed Mohamad Ali Hosainizadeh, Seyed Mohamad Amir *, Mohsen Shafie’i

    The success of the right wing populists in Europe and the USA, the left wing populists in Latin America and the populist leaders of parties and different movements in all over the world indicates that populism has once again returned in the spotlight of the contemporary politics. Its main idea is based on the claim of the representation of people or operating in the name of people as the ordinary people or the mass and the contrast with elites, the deep-seated organization or the power block. The political discourse of populism is made by the dualism of “us” and “them”. Here, populism is not an ideology, but a political logic that is a kind of thinking about politics. Specially, the ground of the formation of the new populism- such as the right wing populists in Europe and Northern America- has a connection with the widespread phenomenon of liberal globalization that has special and wide economic, social and cultural features. The scientific scrutiny of this phenomenon and paying attention to its roots is necessary as the first step for the understanding of populism in these countries. The current research, alongside the reading of the theoretical concepts of populism, studies the populism in Europe and the U.S.A and its features, and tries partly to show the background of its formation in these countries.

    Keywords: Populism, Globalisation, Ideology, Discoursive Style, Political Strategy
  • سید محمدعلی حسینی زاده*
    کتاب زمینه های اجتماعی انقلاب ایران نوشته حسین بشیریه و ترجمه علی اردستانی را انتشارات نگاه معاصر در سال 1393 منتشر کرده است. در این کتاب مولف با استفاده از مجموعه ای از نظریه ها و عمدتا با گرایش مارکسیستی به بررسی علل، فرایند و پیامدهای انقلاب ایران پرداخته است. از ویژگی های قابل تامل این کتاب طبقاتی دیدن منازعات سیاسی در ایران و پیوند ایدئولوژی ها با طبقات و منافع طبقاتی است. این مقاله کتاب فوق را از منظر روش، مبنای نظری و داده های تاریخی نقد و بررسی کرده و در مجموع به این نتیجه می رسد که علیرغم کاربرد روش های متنوع و استفاده از داده ها و مستندات گسترده این کتاب نتوانسته است تبیین دقیق و جدیدی از پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش اسلام سیاسی و ماهیت دولت در جمهوری اسلامی ایران ارائه کند. این مقاله علت این ناکامی را در دلبستگی مولف به نظریه های مارکسیستی و تعمیم غیرنقادانه مفاهیم و نظریه های مدرن به جامعه ایران جستجو می کند.
    کلید واژگان: انقلاب اسلامی, بشیریه, زمینه های اجتماعی انقلاب ایران, جامعه شناسی سیاسی ایران
    Mohammad Ali Hosseini zadeh *
    Understanding reality or the application of theories: a book review of Social backgrounds of the Iranian Revolution The social backgrounds of Iranian revolution written by Dr. Bashiriyeh and translated by Ali Ardestani has been published by Negahe Moaaser in 1393. The author applied different theories and concepts generally with Marxist bios to examine the causes, processes and consequences of Iran's revolution. The reduction of political struggle to class struggle and linking ideologies to classes and objective interests is the interesting but controversial feature of this book. This paper review the book in terms of method, theory and historical data and finally concludes that Despite applying various methods and extensive use of data and documentation, no Exquisite and detailed explanations of the Islamic Revolution and the emergence of political Islam and also the nature of the state in the Islamic Republic of Iran have been offered. This article searches the causes of this failure in the author’s interest and attachment to the Marxist theories and uncritical applying of modern concepts and theories in Iranian society.
    Keywords: Islamic Revolution, Bashiriyeh, social backgrounds of the Iranian revolution, political sociology of Iran
  • سید محمدعلی حسینی زاده *
    مشروعیت چیست و بر چه بنیادهایی استوار می شود. این پرسشی است که مقاله حاضر در جست وجوی پاسخ به آن برآمده است. در این زمینه ابتدا به مهم ترین نظریه ها و رهیافت های مطرح در این حوزه اشاره شده و در نهایت نظریه ای جامع در این خصوص ارائه می شود. براساس یافته های این مقاله مشروعیت امری نسبی، پیچیده و چندسطحی است که در شکل تام و کامل خود بر پایه ها و اجزای مختلفی چون رضایت، قانون، هنجارها و کارامدی استوار می شود، ولی از آنجا که تحقق مشروعیت تام امری آرمانی به نظر می رسد، باید میزان مشروعیت هر نظام را بسته به هماهنگی و تحقق این اجزای متنوع ارزیابی کرد. بدین ترتیب در عرصه سیاست واقعی همواره با درجاتی از مشروعیت ناقص روبه رو خواهیم بود.
    کلید واژگان: مشروعیت, مشروعیت توصیفی, مشروعیت هنجاری, مشروعیت مبتنی بر رضایت, مشروعیت کارکردی, مشروعیت قانونی
    Said Mohammad Ali Hosseinizadeh *
    Reflection on the foundations of legitimacy of the political systems
    What is legitimacy and which foundations it is based on? This paper seeks to answer this question. In this regard it refers to some main theories and approaches in the field and finally it suggests a comprehensive approach. It argues that legitimacy is a complex, relative and multilayer phenomena which in its complete form based on consent, law and Universal norms and functionality. But because total legitimacy is something like an Ideal never to be achieved, the relative legitimacy of any system should be evaluated according to coordination whit and implementation of these various components. So we actually have a degree of legitimacy in the political arena and political systems always have some legitimacy deficit.
    Keywords: legitimacy, descriptive legitimacy, legal legitimacy, normative legitimacy, affirmative legitimacy, complete legitimacy
  • امیر محمد حاجی یوسفی*، سید محمد علی حسینی زاده، احسانه محمدی
    رابطه اغلب پرتنش میان ج.ا.ایران و عربستان سعودی در مرکز تغییرات مهم سیاسی در منطقه خاورمیانه است. عواملی را که سبب اختلاف و منازعه طولانی در روابط این دو کشور گردیده است، می توان به دو سطح عوامل ساختاری و رفتاری تقسیم کرد. اغلب پژوهش های انجام گرفته در مطالعه روابط ایران و عربستان به یکی از سه عامل هویت، قدرت و امنیت اشاره کرده اند اما این سوال ها وجود دارد که در زمان ها و شرایط مختلف کدام یک از این سه عامل در روابط دو کشور تعیین کننده تر بوده است؟ آیا سیاست خارجی ج.ا.ایران در قبال عربستان سعودی بیشتر تحت تاثیر عوامل ایدئولوژیک قرار داشته یا روابط آن با عربستان متاثر از ملاحظات ژئواستراتژیک (قدرت و امنیت) بوده است؟ یا رویکردی که هر سه عامل را در بر می گیرد؟برای پاسخ به این پرسش ها با استفاده از مدل نظری مقاله، میزان تاثیرگذاری، ترتیب اولویت و نحوه ارتباط سه عامل تعیین کننده هویت، قدرت و امنیت در سیاست خارجی ج.ا.ایران نسبت به عربستان سعودی در زمان ها و شرایط مختلف با توجه به دو عامل تعیین کننده: موقعیت بین المللی کشور و انتخاب تصمیم گیرندگان توضیح داده می شود.
    کلید واژگان: جمهوری اسلامی ایران, عربستان سعودی, هویت, قدرت, امنیت
    Amir Mohammad Haji Yousefi *, Seyed Mohammad Ali Hosainizadah, Ehsaneh Mohammadi
    The factors that cause long-standing controversy in relations between the two countries can be divided into two levels of structural and behavioral factors. Most studies in the study of relations between Iran and Saudi Arabia have pointed to one of three factors of identity, power and security, but there are still questions that, at different times and conditions, is Iran's foreign policy towards Saudi Arabia more influenced by ideological factors, or has its relations with Saudi Arabia been influenced by geostrategic considerations (power and security)? Or an approach that includes all three factors? In this case, how did the nature and relationship of these three factors in shaping Iran's foreign policy toward Saudi Arabia over time and in different situations has continued and continued? To answer these questions, using the theoretical model of the article, the degree of influence, the order of priority and the relationship between the three factors determining identity, power and security in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran toward Saudi Arabia at different times and conditions with respect to two Decisive factor: The international position of the country and choice of decision makers are explained.
    Keywords: Islamic Republic of Iran, Saudi Arabia, identity, power, security
  • سید محمد علی حسینی زاده، رضا شفیعی اردستانی
    درصورت یکه گفتمان را منظوم های معنایی تصور کنیم که حول یک دال مرکزی ساما نیافته و تحت تاثیر زمان و مکان قرار دارد؛ تحلیل این گفتمان در بازه های زمانی مختلف اهمیت م ییابد؛ چراکه اصولا گفتما نها ابدی و آرمانی نیستند و از ابتدا تاریخی و زمانمند هستند. لذا تمیز بهتر باز ه های زمانی و گسس تهای احتمالی، کمک شایانی در تحلیل گفتمان انقلاب می کند. این تمایزات زمانی، ضمن بیان تفاوت های گفتمانی، سبب اثبات وجود سوژ ه های متفاوتی نیز م یشوند؛ که متعاقب آن چیستی فضای سیاسی و عملکرد رهبران را تشریح م یکنند. هدف از این پژوهش شرح جایگاه امام به عنوان رهبر دائمی انقلاب در تمام باز ه های زمانی، بر اساس مفهوم سوژه است.
    در این پژوهش نویسندگان ضمن تمیز سه بازه زمانی مختلف )از سا لهای بعد 56 تا پیش از ارائه پی شنویس قانون اساسی، زمان نگارش و تصویب قانون اساسی، و دوران بعد از تصویب نهایی قانون( معتقدند که جایگاه امام بر اساس میزان نوآوری و خلاقیت در ارائه گفتمان که لازمه سوژه خلاق و بنیانگذار است و همچنین اسارت سوژه کارگزار در جبر ساختا رهای پیشین، ب هطور متناوب از سوژه کارگزار به بنیانگذار و مجددا به سوژه کارگزار تغییر می کند. این نگرش ضمن تشریح فرآیند انقلاب، بر مسیر دموکراتیک انقلاب ایران و عملکرد امام بر اساس اصول دموکراسی تاکید می کند.
    کلید واژگان: امام خمینی, انقلاب اسلامی, گفتمان, دموکراسی, سوژه کارگزار, سوژه بنیانگذار
    Seyed Mohammad Ali Hosseinizadeh, Reza Shafii Ardestani
    If we take discourse as a semantic system that is organized around a signifier and under the influence of time and place, the analysis of this discourse in various periods of time becomes highly significant. This is because discourses are not ideal and eternal. Instead, they are historical and time-bound from the beginning. Therefore, better differentiation of the intervals and probable breaks will greatly help discourse analysis of the Islamic Revolution. While expressing discourse differences, these interval differentiations bring about proving the existence of various other subjects, consequently facilitating the nature of political atmosphere and the performance of leaders. This research paper intends to expound on the position of Imam Khomeini as the permanent leader of Islamic revolution in all intervals based on the concept of subject.
    In this paper, the authors have differentiated three different intervals (1977 until before presentation of the draft Constitutional Law, compiling and ratifying the Constitutional Law, and the time after ratification of the Constitutional Law). They are of the opinion that the position of Imam Khomeini has changed in intervals from agent subject to founding subject and then to agent subject based on the degree of innovation and creativity in discourse presentation – that is a must for a creator and founding subject – as well as the involvement of agent subject in the determinism of previous structures. While explaining the revolutionary process, this study places emphasis on democratic path of the Islamic Revolution in Iran and Imam Khomeini's performance based on the principles of democracy.
    Keywords: Imam Khomeini, Islamic Revolution, discourse, Democracy, agent subject, founding subject
  • علی تقی زاده داوری، سیدمحمدعلی حسینی زاده
    طی سه دهه اخیر، در میان ملت‏های منطقه به ویژه شیعیان عرب خاورمیانه، شاهد تقویت خودآگاهی و ظهور جنبش های سیاسی اجتماعی، با پیامدهای شگرف داخلی و خارجی بوده ایم که خیزش شیعیان یمن در قالب جنبش الحوثی در ابتدای قرن کنونی یکی از آن ها به شمار می رود. در طول دو دهه گذشته، هم حکومت یمن و هم حکومت آل سعود، از تمامی ابزارها و شیوه ها از جمله توسل به حمله نظامی، برای ریشه کنی و نابودی مبارزان زیدی استفاده کرده اند، اما نه تنها به این هدف دست نیافته اند، بلکه این جنبش با اتخاذ تدابیر و تاکتیک های مناسب، بر رشد و بالندگی خود افزوده، به طوری که هم اینک به بازی گری اصلی و تاثیرگذار در صحنه داخلی یمن و بازی گری نوپا و نوظهور در صحنه منطقه ای بدل گردیده است. سوال اصلی این نوشتار آن است که علل خیزش شیعیان یمن و ظهور جنبش الحوثی چیست؟ با استفاده از نظریه جنبش های ادواری هرایر دکمجیان، می توان علل شش گانه این خیزش را به خوبی توصیف و تبیین کرد.
    کلید واژگان: یمن, جنبش های ادواری, دکمجیان, شیعه, زیدیه, الحوثی
    Ali Taqi, zade Dawari, Dr. Sayyid Muhammad Ali Husseini, zade
    During the last three decades, we have witnessed a reinforcement of self-awareness and an emergence of political-social movements among the nations of the region, especially the Arab Shiites of the Middle East, with dramatic domestic and foreign consequences. One of them is the movement of the Shiites of Yemen in the form of al-Hawthi movement in the early part of the current century. During the last two decades, both the Yemeni government and the Saudi government have used all means, including military invasion, to eradicate the Zaidi combatants. However, they have not achieved their goal. In contrast, the movement has increased its growth by taking proper tactics and policies, in a way that it has turned into the major and influential player in the internal scene of Yemen and an emergent player in the regional scene. The main question of the present article is as follows: “what are the causes for the movement of the Yemeni Shiites and al-Hawthi movement?” Using Hrair Dekmejian’s theory of periodic movements, we may well explain the six causes for that movement.
    Keywords: Yemen, periodic movements, Dekmejian, Shiite, Zaidiyya, al-Hawthi
  • سید محمدعلی حسینی زاده*، زینب فرهادی، مهرشاد غفاری زاده
    هرچند یمن در دسته بندی دولت ها جزء «ریزقدرت ها» به شمار می‏آید، این کشور با داشتن موقعیتی استراتژیک، مهره‏ای کلیدی در روند امنیتی و بازی های سیاسی منطقه خاورمیانه و جهان تعریف می شود. حمله ائتلاف عربی به یمن با رهبری عربستان و حمایت ضمنی قدرت های بزرگ فرامنطقه ای، به پیامدهای سیاسی و امنیتی در یمن به‏عنوان قربانی اصلی این بحران و دیگر بازیگران منطقه ای و بین المللی انجامیده است. در کنار ظهور حوثی های شیعه به‏عنوان یک قدرت سیاسی نظامی موثر با پشتوانه وسیع مردمی، به‏ویژه در شمال این کشور، القاعده شبه جزیره نیز به‏ عنوان یکی از بازیگران عرصه سیاسی یمن به‏تبع این جنگ تغییرات شگرفی را در قدرت و ماهیت تجربه کرده است. این مقاله به بررسی تحولات یمن پس از تجاوز عربستان می‏پردازد و عمدتا بر رشد القاعده شبه‏جزیره تاکید می‏کند.
    کلید واژگان: القاعده شبه جزیره, یمن, عربستان, ائتلاف عربی
    Seyed Mohammad Ali Hosseinzadeh, Mehrshad Qaffarizadeh, Mehrshad Qaffarizadeh
    Although Yemen is considered as sub powers within the classification of governments, this country with strategic position is defined as a key element concerning the security as well as the political actions in the Middle East area and the world. The attack of Arabic coalition to Yemen directed by Saudi Arabia and the implicit support of over regional super powers has led to the political and security consequences in Yemen as the main victim of this crisis and the other regional and international actors. In addition to Shiite Houthis as a political-military power being effective with the great support of people especially in the North of this country , Al-Qaeda in Arabian Peninsula as one of the actors in the political arena of Yemen has also experienced wonderful changes in terms of identity and power due to this war.
    This article investigates the changes in Yemen following the invasion of Saudi Arabia and mainly it emphasizes on the advancement of al-Qaeda in Arabian Peninsula.
    Keywords: Al-Qaeda in Arabian Peninsula, Yemen, Saudi Arabia, Arabic coalition
  • سید محمد علی حسینی زاده، رضا شفیعی اردستانی*
    نهضت های اجتماعی در تاریخ معاصر ایران، تا پیش از انقلاب اسلامی، عموما شکست خورده و تداوم نداشته اند. نهضت ملی شدن نفت یکی از این جنبش های ناکام به شمار می رود. در حالی که در 30 تیر سال 1331 بسیج گسترده ای از نیروهای اجتماعی روی داد؛ حدود یکسال بعد، در جریان کودتای 28 مرداد چنین بسیجی امکان پذیر نشد و نهضت نفت بدون مقاومت جدی مردمی سقوط کرد. این پژوهش با تکیه بر مفهوم سازمان در نظریه بسیج منابع چارلز تیلی به تبیین چرایی این فرایند می پردازد. در این راستا، ابتدا با تکیه بر منابع تاریخی به فقدان سازمان در نهضت ملی اشاره می شود و سپس علل آن بررسی می گردد. بر اساس یافته های این مقاله، فقدان اخلاق و فرهنگ سیاسی مطلوب و معطوف به همکاری جمعی از عوامل اصلی این مشکل به شمار می روند. در واقع، چرخه «استبداد، بی اعتمادی و فردگرایی» به ظهور فرهنگی می انجامد که کار سازمانی را سخت و گاه ناممکن می سازد. بنابراین در فقدان فرهنگ سیاسی مطلوب، از جنبش های اجتماعی در ایران انتظار موفقیت نمی رود و جنبش هایی چون نهضت نفت حتی در صورت نبود فشار خارجی، محکوم به شکست بوده اند.
    کلید واژگان: نهضت نفت, نظریه بسیج منابع, فرهنگ سیاسی, چارلز تیلی
    Seyyed Mohammad Ali Hosseinzadeh, Reza Shafiee Ardestani *
    Social movements in the Iranian contemporary history were generally doomed to failure prior to the Islamic revolution. Oil nationalization is one of these futile movements. While on Tir 30th , 1331 a large mass of social forces were mobilized, one year later, on Mordad 28th coup d’ etat, such a mobilization did not take place and it was how the oil movement declined without any serious public resistance. In this article, relying on the concept of organization in the theory of mobilization of resources proposed by Charles Tilly , we try to explain the reasons why such a procedure took place. In the same vein, first, while referring to historical resources, it is explicated that this national movement suffered from disorganization; the causes of which will then be surveyed. According to the findings of this study, one of the main discovered reasons was loss of proper ethics and political culture and lack of collective cooperation. In fact, the cycle of ‘’autocracy, distrust, and individualism’’ results in a culture which makes organizational acts inoperative or even impossible in turn. Consequently, by the time favorable political culture is missing, the success of social movements could not be attained and movements like oil movement were doomed even when foreign pressures were ineffective.
    Keywords: oil movement, theory of mobilization of resources, political culture, Charles Tilly
  • سید محمد علی حسینی زاده
    مشروعیت چیست و آیا می توان برداشتی جامع و فراگیر از آن ارائه کرد؟ نظریه های رایج در پاسخ به مساله مشروعیت اغلب آن را امری ساده و تک علتی دانسته، عموما معطوف به شخص حاکم در نظر می گیرند؛ در حالی که برای توجیه مشروعیت هر حکومت، توجه به محتوای سیاست ها، رویه ها و جنبه های هنجاری حکم و اطاعت نیز ضروری است. این مقاله، ضمن توضیح نظریه های مشروعیت، می کوشد تا با استناد به متون دینی، برداشتی عدالت بنیاد از این مفهوم ارائه کند. اهمیت عدالت در قرآن و روایات و به خصوص در سنت شیعی، ما را به این برداشت رهنمون می شود. بر اساس یافته های این مقاله، عدالت می تواند به مثابه معیاری فراگیر از مشروعیت در نظر گرفته شود. مشروعیت مبتنی بر عدالت، توجه ما را از فرم به محتوا معطوف می کند و روزنی برای عبور از مشروعیت صوری و رویه ای و فردی به مشروعیت محتوایی می گشاید. هم چنین مشروط کردن مشروعیت به عدالت، جنبه های اخلاقی سیاست را برجسته ساخته، منطق حکم و اطاعت را تعالی می بخشد.
    کلید واژگان: مشروعیت, عدالت, اندیشه سیاسی, شیعه
    Dr. Sayyid Muhammad Ali Husseini Zade
    What is legitimacy? Can one present a comprehensive and widespread reading of legitimacy? The common views on legitimacy have often regarded it as a simple and mono-causal phenomenon, considering it generally in relation to the ruler, while it is necessary to consider the contents of the policies, practices, and normative aspects of the order and obedience to justify legitimacy of any government. The present article, while explaining the views on legitimacy, attempts to adduce religious texts to present a justice-based reading of the concept of legitimacy. The importance of justice in the Quran and traditions, especially in the Shiite tradition, leads us to that reading. Based on the findings of this study, justice can be considered as a far-reaching criterion for legitimacy. Justice-based legitimacy makes our attention shift from form to content, opening an interstice for passing from formal individual legitimacy to content legitimacy. Besides, making legitimacy contingent upon justice highlights moral aspects of politics and elevates the logic of order and obedience.
    Keywords: Political Thought, Legitimacy, Justice, Shiite
  • سید محمد علی حسینی زاده
    مشروعیت چیست و در اندیشه شیعی بر چه بنیادهایی استوار می شود. در پاسخ به این پرسش نظریه های رایج، اغلب مشروعیت را امری ساده و تک علتی دانسته و عموما آن را به شخص حاکم معطوف می کنند. این مقاله ضمن توضیح پایه ها و ابعاد مختلف مشروعیت در ادبیات جدید علوم سیاسی مستندات آنها را در نصوص دینی جستجو خواهد کرد. بر اساس یافته های این مقاله مشروعیت امری نسبی، چند لایه و چند سطحی است که در شکل کامل خود بر پایه ها و اجزای مختلفی چون رضایت، قانون، صلاحیتهای شخصی، هنجارها، عدالت و کارامدی استوار می شود. از آنجا که مشروعیت تام به وضعیتی آرمانی می ماند که دست یافتنی نیست باید مشروعیت نسبی هر نظام سیاسی را بر حسب هماهنگی و وجود این معیارهای متعدد ارزیابی کرد. بنابراین ما در واقعیت درجاتی از مشروعیت خواهیم داشت و نظام های سیاسی همواره میزانی از کسری مشروعیت را با خود دارند.بدین ترتیب مقاله حاضر با رهیافتی مقایسه ای به دنبال ارائه برداشتی جدید از مشروعیت حکومت در عصر غیبت برآمده است.
    کلید واژگان: مشروعیت, عدالت, مشروعیت تام, مشروعیت ناقص
    Mohammadali Hosseinizadeh
    What is legitimacy and on what bases is it built in the Shiite political thought? According to contemporary theories, legitimacy is a simple and single cause conception which is normally restricted to the ruler. This paper describes different aspects and bases of legitimacy in new literature of political science and examines them in the light of Shiite tradition and finally it suggests a comprehensive approach. It argues that legitimacy is a complex, relative and multilayer phenomenon which in its complete form relies on consent, law, personal aptitudes, universal norms, functionality and justice. But because total legitimacy is something like an ideal never to be achieved, the relative legitimacy of any system should be evaluated according to coordination with and implementation of these various components. As we actually have a spectrum of legitimacy in politics therefore all political systems have some degree of legitimacy deficit. So this article wants to provide a new conception of legitimacy in Shiite political thought.
    Keywords: legitimacy, complete, incomplete legitimacy, Shiite political thought
  • سید محمد علی حسینی زاده، رضا شفیعی اردستانی
    این مقاله در پی پاسخ به این سوال است که چرا روحانیت علی رغم همراهی با جنبش های مردمی، به ویژه مشروطه، از پذیرش جمهوری و همراهی با آن سرباز می زده و با آن ابراز مخالفت می کرده است؟ در پاسخ به این پرسش، این مقاله با رهیافتی تاریخی خواهان رسیدن به این نتیجه است که جامعه ایران، از جمله روحانیون، با توجه به تجربه های حاصله از جمهوری انقلابی فرانسه، جمهوری آتاتورک و نهایتا جمهوری مورد نظر مارکسیست ها و توده ای ها، تصوری سکولار و ضد دین از جمهوری داشت و آن را در تقابل با دین و مشروعیت دینی می دید. بنا بر همین تصور، جامعه ایران برای حفظ تشیع، سلطنتی که مشروعیت خود را وابسته به اسلام می دید، را بر جمهوری سکولار و ضد دین ترجیح می داد. این نگرانی تا زمان طرح مفهوم جمهوری اسلامی توسط حضرت امام خمینی، که محصول بازسازی مفهوم جمهوری غربی بر اساس مبانی اسلام شیعی بود، ادامه داشته است.
    کلید واژگان: جمهوری, سکولاریسم, روحانیت, مشروطیت, سلطنت
    Seyed Mohammad Ali Hosseinizadeh, Reza Shafiee Ardestani
    This article is to answer the question related to the disagreement of cleric with the acceptance of republic in spite of tremendous cooperation concerning the movements of people. Following to answer this question and through a historical approach, this article is going to accomplish this outcome that considering the experiences achieved through the revolutionary republic of France, Ataturk’s republic and finally a republic being Marxists’ favorite, Iran’s society including clerics was of secular and anti-religion imagination towards the republic being considered against religion and legitimacy. Thanks to this mentality and in order to preserve Shiism, Iran’s society preferred monarchy, which regarded its lawfulness relying on Islam, to the secular and anti religion republic.
    This concern has been constantly ongoing until planning the concept of Islamic republic owing to the reconstruction of western republic on the basis of the principles of Shiite Islam by Imam Khomeini.
    Keywords: republic, secularism, cleric, constitutionalism, monarchy
  • سید ابوالفضل حسینی زاده*، سید محمدعلی حسینی زاده
    موضوع مقاله حاضر پاسخ به سوالات ذیل است: دو گفتمان سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب چه تفسیری از آزادی ارائه میدهند و تفاوت این دو دیدگاه در کجاست و به چه جهت است که محدوده آزادی در هر کدام از این دو دیدگاه متفاوت جلوه میکند؟ آزادی درگفتمان سیاسی امام خمینی (ره) چه جایگاهی دارد؟
    در ایران پس از انقلاب، این گفتمان سیاسی فقاهتی بود که توانست تفسیر خود از آزادی را بر کرسی بنشاند و مورد قبول توده مردم واقع شود و پس از تقسیم به دو گفتمان سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب، دو تفسیر متفاوت نیز از مسئله آزادی را به نمایش گذارد. فرضیه و پاسخ اولیه مقاله حاضر آن است که این اختلاف نظر بسته به نگاهی است که هر کدام از این دو دیدگاه ممکن جمهوری » است از مفهوم جمهوریت داشته باشند. دیدگاهی که در واژه اسلامیت و مشروعیت الهی آن را پررنگتر ببیند طبیعی است که به ،« اسلامی ولایت انتصابی فقیه حاکم توجه بیشتری نشان میدهد و به گونهای در این دیدگاه دین به عنوان زیر بنا و آزادی، برآمده از آن قلمداد می شود و مسئله آزادی را نیز در چارچوب شریعت تفسیر مینمایند، برخلاف آن دیدگاهی که خواهان برجسته کردن جمهوریت آن هستند که بالطبع معنا ومفهوم آزادی را بیشتر در کانون توجه خود قرار میدهند و آزادی را به عنوان زیر بنایی تصور میکنند که حتی مقبولیت شریعت را بر اساس آن تبیین میکند.
    کلید واژگان: آزادی, جمهوری اسلامی, امام خمینی, اصولگرا و اصلاح طلب
    Sayyed Abolfazl Hosseini?Zade *, Sayyed Mohammad Ali Hosseini?Zade
    The present paper answers the following questions: What readings do the political discourses of Principlism and Reformism present about freedom, how do they differ and why does the scope of freedom in either one of the two perspectives seem different? What is the position of freedom in Imam Khomeini’s political discourse?
    In the post‐revolutionary Iran, it was the jurisprudential political discourse that could gain the upper hand in presenting its own interpretation of freedom and was accepted by the majority of people, and after its division into the two political discourses of principlism and reformism, it demonstrated two different readings of the issue of freedom.
    The first hypothesis and answer by the present paper is that the division depends on the perspective that each of the camps may have on the concept of republic. The perspective, which gives more color to Islamism and Divine legitimacy in the phrase Islamic Republic, naturally pays more attention to the authority of an appointed ruling jurist; in some way, that perspective considers religion as the cornerstone and freedom as resulting from it, and interprets freedom within the framework of Islamic canon law. Contrarily, the other perspective, which seeks to highlight the republic in the phrase, naturally focuses more on the meaning and concept of freedom and deems freedom fundamental and even it explicates the popularity of the canon law on the basis of freedom.
    Keywords: freedom, Islamic Republic, Imam Khomeini, principlist, reformist
  • سید محمدعلی حسینی زاده، ابوالقاسم مجتهدی زنجیراباد

    مقاله حاضر سیر تحول و دگرگونی رویکردها و چشم اندازهای علم گرایی است از تجربه گرایی خام سده های اولیه دوره مدرنیته تا نگرش های پست مدرن مورد بحث قرار می دهد. جریان علم گرا  از چگونگی تحول در تجربه گرایی خام و گذار آن به اثبات گرایی و اثبات گرایی منطقی، سپس چگونگی گذار از اثبات گرایی منطقی به ابطال گرایی و همچنین به وجود آمدن تحول و دگرگونی در نگرش های پوزیتیویستی و ابطال گرایانه و تغییر  آن به نگرشهای کلان و ساختار های کلی در فلسفه مدرنیته و عبور به دوره پست مدرن تحلیل و تبیین گریده است. سیر حرکتی چشم اندازهایی که در جریان فلسفی(علم گرایی) شکل گرفته است هدف اصلی این پژوهش می باشد.

    کلید واژگان: تجربه گرایی, اثبات گرایی, اثبات گرایی منطقی, ابطال گرایی, برنامه پژوهشی, پارادایم, سنجش ناپذیری

    This paper aims to study the route of transformation in approaches and landscapes of scientism from mere empiricism in early modern period to the attitudes of post-modern. In this regard, the way of transformation in mere empiricism and its transition to positivism as well as transition of logic empiricism to falsificationism and its transition to macro attitudes and general structures in philosophy of modernity and its transition to post modern era have been discussed.Tha main purpose of this paper is to peruse the motional trajectory of landscapes that has been formed in philosophical trend of skepticism

    Keywords: Empiricism, Positivism, Logical Positivism, Research Plan, Paradigm, incommensurable
  • Seyyed Mohammad Ali Hosseinizade
    Institutionalism would be the ancient strategies of sociology and politics. In this strategy, it is emphasized on the significance of institutes and constructions in the development of behaviors and policies. Accordingly, the study of institutions in this policy is prior to the study of individual actions so the behavior and identity of person is supposed to be analyzed within the framework of institutions surrounding him.The theories of institutionalism in politics are of objective ad practical aspects and the researchers involve this science with the issues like planning institutions and their impacts whereas they are generally disable to explain the role of thoughts and revolutions.According to this article, the reconstruction of institutionalism under the shadow of discourse theories can help the politics be more practical and diminish the abstract and intellectual aspects along with the evolution of institutionalism theory.
    Keywords: Institutionalism, Discourse, Politics, Methodology, Sociology
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر سید محمدعلی حسینی زاده
    دکتر سید محمدعلی حسینی زاده
    استادیار
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال