به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سیداحمد محمودیان

  • نوشین خنده رو*، سیداحمد محمودیان، پرستو گلشیری
    مقدمه

    درمان شناختی- رفتاری در مورد اختلالات روان پزشکی و چندین وضعیت طبی از جمله اختلالات خواب کاربرد دارد. هدف مطالعه، یافتن ارتباط معنی دار بین بهبود کیفیت خواب و شدت سردرد میگرن با استفاده از درمان شناختی- رفتاری بوده است.

    روش ها

    مطالعه ی حاضر از نوع کار آزمایی بالینی است که بر روی 80 بیمار مبتلابه میگرن، مراجعه کننده به مراکز سلامت ابن سینا و بیمارستان امین شهر اصفهان طی سال 1398 انجام شده است. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه 40 نفره مداخله و شاهد تخصیص یافتند و گروه مداخله 5 جلسه آموزش درمان شناختی- رفتاری به شیوه سخنرانی و بحث و گفتگو و با هدف شناخت مکانسیم خواب و بهبود و ارتقاء آن دریافت نمودند. قبل و سه ماه پس از اتمام مداخله ی مقیاس درد (Visual Analog Scale) VAS، تعداد روزهای سردرد طی سه ماه گذشته، تعداد حملات در سه ماه گذشته، پرسش نامه های استاندارد کیفیت خواب پیتزبورگ و میداس توسط بیماران تکمیل شد.

    یافته ها

    پس از انجام مداخلات، نمره ی کلی کیفیت خواب، بهبود معنی داری در گروه مداخله نشان داد (همگی 0/001 > P). همچنین مولفه های میزان بازدهی، کیفیت ذهنی خواب، تاخیر در بخواب رفتن و اختلالات خواب به طور معنی داری در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد بهبود یافته بود (0/001 > P). همچنین در تعداد روزهای سردرد و تعداد حمله در یک ماه گذشته در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داده شد (هر دو 0/02 = P).

    نتیجه گیری

    یافته های پژوهش حاضر، اثربخش بودن آموزش بهداشت خواب به شیوه ی درمان شناختی- رفتاری بر کیفیت خواب و شدت سردرد بیماران میگرن را نشان داد.

    کلید واژگان: بهداشت خواب, درمان شناختی- رفتاری, کیفیت خواب, سردرد میگرن, مقیاس آنالوگ دیداری
    Noushin Khandehroo *, Seyed Ahmad Mahmoudian, Parastoo Golshiri
    Background

    Cognitive behavioral therapy is used for psychiatric disorders and several medical conditions, including sleep disorders. The aim of the study was to find a significant relationship between improving sleep quality and the severity of migraine headaches using cognitive behavioral therapy.

    Methods

    This is a clinical trial studythat has performed on 80 paitents whom were suffering from in Migrainein 2 Healthy Centerin Esfahan. We divided patients to two groups of Control and Intervention. Every group had 45patients.The patients of Intervention groups received 5 academic meetingson the subject of Cognitive Behavioral Treatment. The methods of academic meetings were including: lecturediscussion and conversation. The aims of meetings were: recognition of sleep mechanism, sleep promotion and well-being. Standard questionnaires of sleep quality of Pittsburgh and Midas were completed by patients before and 3 months after finishing of intervention.

    Findings

    The education of Cognitive Behavioral Therapy on Sleep Quality and Headache Intensity in Migraine Patientshad a positive virtually effect on all sleep quality components(P < 0.001), Except using of sleeping drugs user, and had a negative virtually effect on  number of headache days during 3 months ago and number of attacks during last month (P = 0.02).

    Conclusion

    These study findings have emphasis on effectiveness of:education ofCognitive Behavioral Therapy on Sleep Quality and Headache Intensity in Migraine Patients, and offer this strategy for dealing with pain, number of attacks and sleep well-beinga.

    Keywords: Sleep Hygiene, Cognitive Behavior Therapy, Sleep Quality, Migraine Disorder, Visual Analog Scale (VAS)
  • سید احمد محمودیان، پرستو گلشیری، سیده مینو جوان مرد*، ناهید گرامیان، شهره اخوان طاهری
    مقدمه
    خشونت خانگی علیه زنان، از جمله مشکلات شایع در جهان به شمار می رود. در ایران، مداخله ی آموزشی برای کنترل خشم، گام اصلی کاهش عواقب این رفتار در سطوح ارایه ی خدمات سلامت می باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش اثربخشی آموزش مدیریت خشم و استرس طبق برنامه ی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر مهارت کنترل خشم زنان انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه از نوع نیمه تجربی شاهددار تصادفی بود و بر روی 44 زن متاهل در معرض خشونت خانگی که در سال 1397 به یکی از مراکز جامع سلامت شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. نمره ی مهارت کنترل خشم و فراوانی برخورد با خشونت، پس از چهار جلسه آموزش مهارت های کنترل خشم با گروه مشابه بدون دریافت آموزش (44 نفر) مقایسه گردید. پرسش نامه ی مهارت کنترل خشم و چک لیست ایرانی غربالگری خشونت قبل و سه ماه پس از پایان آموزش تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون های 2χ، Independent t و Paired t در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    دو گروه از نظر خشونت و میانگین سنی مشابه بودند (530/0 = P). نمرات کنترل خشم گروه های مداخله و شاهد قبل از آموزش به ترتیب 92/9 ± 75/24 و 47/9 ± 25/23 بود (470/0 = P). پس از آموزش، نمره ی گروه مداخله 48/6 ± 30/31 و نمره ی گروه شاهد 72/8 ± 34/23 گزارش گردید (001/0 > P). تغییری در فراوانی برخورد با خشونت در دو گروه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    ارایه ی آموزش طبق محتوای برنامه ی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مهارت کنترل خشم زنان را افزایش می دهد. تحقیقات خارجی نیز شیوه های مختلف آموزش را بر مهارت کنترل خشم موثر دانسته اند. در مطالعات طولانی مدت، مواجهه با خشونت نیز کاهش می یابد
    کلید واژگان: خشونت خانگی, مهارت کنترل خشم, زنان, ایران
    Seyed Ahmad Mahmoudian, Parastoo Golshiri, Sayedeh Minoo Javanmard*, Nahid Geramian, Shohreh Akhavan, Taheri
    Background
    Domestic violence against the women is a common problem in the world. Providing health services in Iran contain anger management training intervention as a major step for reducing domestic violence and consequences. In this study, we evaluated the effect of stress and anger management training program, which belonged to the Iranian Ministry of Health, Treatment, and Medical Education.
    Methods
    This randomized quasi-experimental study, with pre/posttests, was performed in 2018, in one of the health centers in Isfahan City, Iran. The score of anger management skills, as well as the prevalence exposure to violence were compared between two equal groups of 44 married woman with exposure to violence, without any interventions (control group), and with 4 sessions of training anger management skills (interventional group). Before and 3 month after training, anger management skills questionnaire and Iranian violence screening checklist were completed for both groups. Data were analyzed using analytical tests such as chi-square, t, and paired t, via SPSS software.
    Findings
    Both groups were similar in age and exposure to violence (P = 0.530). The score of anger management skills before the training was 24.75 ± 9.92 and 23.25 ± 9.47 in interventional and control groups, respectively (P = 0.470). After training, the score became 31.30 ± 6.48 and 23.34 ± 8.72 in interventional and control groups, respectively (P < 0.001). The exposure to violence did not change in both groups after the intervention.
    Conclusion
    The training program belonged to the Iranian Ministry of Health, Treatment, and Medical Education increased anger management skills in women. Many studies showed that other training methods are effective on anger management skills. Moreover, long-term studies even showed that exposure to domestic violence had been decreased.
    Keywords: Domestic violence, Anger management therapy, Women, Iran
  • احمد عباسی دره بیدی*، سید احمد محمودیان
    اوقات فراغت، بستر مناسبی برای رشد شخصیت و اعتلای وجود و زمینه ی همواری برای هدایت زندگی و تامین سلامتی است. این اوقات از ارکان مهم زندگی است که در قرآن نیز به آن توجه شده است و در تعالیم اسلامی، تفریح سالم و گردش در طبیعت در رابطه با آن ذکر شده است. ارزش و اهمیت این اوقات در زندگی و به خصوص سلامت انسان بسیار بالا و مهم است، به همین خاطر هدف از انجام این پژوهش که با روش اسنادی و با توجه به منابع مروری و کتابخانه ای انجام گرفته است، ارائه دانش کاربردی درباره گذران اوقات فراغت از نظر قرآن و دستورات ائمه معصومین (علیهم السلام) است که راهکارهای مختلفی چون بهره بردن مادی و معنوی از این اوقات، پرداختن به اموری چون ورزش، گشت و گذار، سیر و سیاحت در طبیعت و انجام امور مذهبی مانند بازدید از اماکن مذهبی و صله رحم و... را ارائه کرده اند. این راهکارها علاوه بر پر کردن مناسب این اوقات، می توانند موجب حفظ و ارتقای سلامتی افراد و جامعه گردند و برنامه ریزی صحیح اوقات فراغت مبتنی بر دین و علم، روشی موثر در هدایت این اوقات، جهت رسیدن به شادابی، معنویت و سلامتی جامعه و خانواده ها است.
    کلید واژگان: اوقات فراغت, گردش, قرآن سلامتی
  • سید احمد محمودیان
    مقدمه
    درمان جانبازان اعصاب مبتلا به افسردگی، با چالش جدی روبه رو است. طب مکمل، به ویژه هومیوپاتی، برای افزایش پاسخ درمانی افسردگی مطرح است. داروی فوق رقیق تهیه شده از نمک طعام، به این منظور مورد آزمون قرار گرفت. در راستای تهیه ی پروتکل درمانی هومیوپاتی ویژه ی جانبازان مبتلا به افسردگی، دینامیسم های هومیوپاتی آنان پس از این درمان کلاسیک، بررسی شد.
    روش ها
    بیماران، به فاصله ی 3-2 هفته، دارو را دریافت کردند و علایم آنان پس از هر بار مصرف Natruium muriaticum (Nat. M.) بررسی شد. دینامیسم های شکایات ذهنی و جسمی آنان توسط پزشک هومیوپات و با کمک نرم افزار هومیوپاتی، به دست آمد. علایم مربوط به Proving دارو، با صبر کردن حذف شد. پس از اتمام طرح، پرونده ی آنان بررسی و دینامیسم ها و علایم تشدید یافته استخراج گردید. علایم قبلی تشدید یافته و علایم جدید آزارنده، به عنوان تشدید احتمالی ناشی از درمان هومیوپاتی، در نظر گرفته شدند.
    یافته ها
    در 28 بیمار، اطلاعات برای یافتن دینامیسم هومیوپاتی و موارد تشدید علایم کافی بود و در 7 نفر، بررسی امکان پذیر نبود. شایع ترین دینامیسم های مشابه مربوط به سولفور با پوشش پرخاش گری و اگزما و سپس بلادونا با پوشش سردرد و عصبانیت بود. سایر دینامیسم ها به ترتیب عبارت از فسفر، اکونیت و کالکاریا بودند. 25 درصد بیماران تشدید خفیف تا متوسط علایم را گزارش دادند که شایع ترین آن ها، به ترتیب عبارت از سردرد، پوسته ریزی از ضایعات، عصبانیت، اضطراب و لجاجت با خانواده بود.
    نتیجه گیری
    روند تغییرات بالینی جانبازان با استفاده از یک نوع داروی فوق رقیق، علایم و دینامسیم هایی را نشان داد که امکان تهیه ی یک برنامه ی درمانی هومیوپاتی با سرعت بیشتر درمان و ادغام یافته با طب رایج ویژه ی جانبازان اعصاب را برای تحقیقی دیگر فراهم می کند.
    کلید واژگان: افسردگی, هومیوپاتی, داروی فوق رقیق, جانباز
    Ahmad Mahmoudian
    Background
    There are serious challenges for treatment of depression in the war veterans. Complementary therapies; such as homeopathy، are proposed to incease successful of their treatment. In one study، ultrahigh-dilution of NaCl (Natrium muriaticum) was used in depressed war veterans for this aim and in this study، their homeopathic dynamisms were evaluated for preparing the special treatment protocols.
    Methods
    The patients got the remedies every 2-3 weaks and changing of their symptoms after using natruium muriaticum were evaluated. One homeopath diagnosed their homeopathic dynamisms via discussing about their mental and somatic symptoms with the help of software. Aggravations were defined as both، increasing of previous or appearing new trouble symptoms. Accessory symptoms related to remedy proving were omitted by waiting. At the end of study، data were extracted from the patients’ files and classified.
    Findings
    Files of 28 depressed war veterans had adequate information and in 7 of them، had not. The most common homeopathic dynamisms were similar to Sulphurous، with rage and eczema as main symptoms، and Belladaonna، with headache and anger. The other dynamisms were Phosphorous، Aconitum، and Calcarea، respectively. 25 percent of patients reported mild to moderate aggravation. They were headache، desquamation of skin eruptions، anxiety and obstinacy with their families.
    Conclusion
    Trend of clinical course of depressed war veterans، after getting a homeopathic remedy، indicated some dynamisms. This is an opportunity to prepare a special protocol with speedy use of remedies for treatment of them in another research.
    Keywords: Depression, Homeopathy, Ultrahigh, diluted drugs, War veterans
  • سید احمد محمودیان *، غلامرضا خیرابادی، محمدرضا مراثی
    اهداف
    بسیاری از روان پزشکان در درمان مبتلایان به افسردگی مزمن، علاوه بر درمان های مرسوم دارویی و روان شناختی به استفاده از درمان های مکمل از جمله هومیوپاتی روی آورده اند. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی افزودن درمان هومیوپاتی به درمان های رایج افسردگی بر شدت افسردگی و کیفیت زندگی جانبازان مبتلا به افسردگی بود.
    مواد و روش ها
    این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور در سال های 92-1391 روی 65 نفر از جانبازان مبتلا به افسردگی با علایم مشابه دینامیسم داروی ناتروم موریاتیکوم (نات.ام) بستری در بیمارستان شهید رجایی اصفهان انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه هومیوپاتی (35 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. برای گروه هومیوپاتی علاوه بر درمان رایج، داروی هومیوپاتی و برای گروه کنترل، پلاسبو تجویز شد. افراد قبل و بعد از مداخله، پرسش نامه افسردگی بک و فرم کوتاه پرسش نامه کیفیت زندگی را تکمیل کردند. اطلاعات در نرم افزار SPSS 20 و با آزمون های من- ویتنی و کوواریانس تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین نمرات شدت افسردگی (0/577=p) و کیفیت زندگی (0/524=p) بعد از مداخله درمانی (با کنترل نمره شدت افسردگی و کیفیت زندگی قبل از مداخله) بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت، اما در حیطه های جسمانی و روانی از کیفیت زندگی بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود داشت (0.05>p).
    نتیجه گیری
    درمان هومیوپاتی به مدت 6 ماه بر شدت افسردگی جانبازان مبتلا به افسردگی مزمن موثر نیست، ولی بر محورهای روانی و جسمی کیفیت زندگی آنان موثر است.
    کلید واژگان: افسردگی, هومیوپاتی, کیفیت زندگی, طب مکمل
    Sayed Ahmad Mahmoudian *, Gholamreza Kheirabadi, Mohamdreza Merasy
    Aims
    Reaserchers consider variety of methods of complementary medicine such as homeopathy in addition to classical treatment of depression to improve response of the patients. This trial designed to evaluate the efficacy of homeopathy for 6 months in the treatment of depression in war survivor diagnosed with PTSD warfare patients.
    Methods
    A randomized double blind clinical trial enrolled patients with depression conform with Natrium muriaticum dynamism in Shahid rajai Hospital of Isfahan. They randomly allocated to two groups of intervention (homeopathy drugs) and control(placebo). The severity of depression and Quality of life were evaluated based on the Beck Depression Scale and WHO Quality of life Scale pre- and post-treatment respectively. Data were analysed by mann-whitney and Covariance in the Spss20 software.
    Results
    65 subjects completed 6 months treatment with homeopathy or placebo. The average age was 48.6±6.9 and the average years Of their depression was 20±10.2 years. Two groups were similar in beginning of the study. By co variance analysis, there wasn’t any significant differences for depression severity after intervention with controlling score of quality of life and depression severity between groups (P>0.05). Total score of quality of life after intervention with controlling score of quality of life and depression severity between groups wasn’t significant but the Physical and psychological domains were statistically significant (P<0.05).
    Conclusion
    6 months Homeopathic treatment wasn’t effective on depresion severity of chronic janbaz patients but it changed psychologic and somatic fraction of their quality of life. We suggest long duration treatment on early disease by some homaeopathic remedies to evaluate homeopathy effectiveness on depressive patient in future trials.
    Keywords: Depression, Homeopathy, Quality of life, Alternative therapies
  • سید احمد محمودیان، مهتاب ابراهیم بابایی، محمد جعفری
    مقدمه
    طب سوزنی یکی از شاخه های کهن طب مکمل و جایگزین با مبانی بیوانرژیک کلاسیک می باشد. فقدان عارضه ی جدی و تهدید کننده ی حیات برای بیماران از مزایای مهم درمان با طب سوزنی است. این روش در کشور ما روند رو به رشد دارد. با توجه به عدم وجود اطلاعات واقعی درباره ی علل و انگیزه ی مراجعه و میزان رضایتمندی مردم کشورمان از این روش درمانی بر آن شدیم تا این شاخص ها را در شهر اصفهان ارزیابی کنیم.
    روش ها
    این تحقیق یک مطالعه ی توصیفی و تحلیلی بود که در سال 1389 و در شهر اصفهان اجرا شد. جامعه ی مورد پژوهش، 227 نفر از افرادی بودند که در این شهر به پزشکان طب سوزنی مراجعه کردند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بود. معیار ورود به مطالعه استفاده از حداقل 10 جلسه طب سوزنی و عدم شروع روش درمانی جدید همزمان با طب سوزنی بود. اطلاعات دموگرافیک، علل و انگیزه ی افراد مراجعه کننده، رضایت از طب سوزنی (رضایت از روش و مهارت) و میزان تغییر علایم پس از استفاده از طب سوزنی توسط پرسش نامه تکمیل شد. در پایان داده ها توسط نرم افزار SPSS با آزمون های آماری 2χ و Student-t تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه بیماران تحت درمان با طب سوزنی ارزیابی شدند. بیشتر مراجعه کنندگان (77 درصد) را زنان تشکیل دادند. میانگین سنی آنان 99/11 ± 4/38 سال و بیشترین سطح تحصیلات بیماران، تحصیلات دانشگاهی (2/41 درصد) بود. علل اصلی مراجعه به ترتیب شیوع عبارت از چاقی، کمردرد، درد مفاصل، اضطراب، سردرد، میگرن، درد گردن، فشار خون، مشکلات پوستی و تهوع بود. میانگین نمره ی رضایت از روش طب سوزنی در بیماران مراجعه کننده (6/3 ± 72/27، رضایت از مهارت پزشک (45/5 ± 71/28 و نمره ی کل رضایت از درمان با طب سوزنی (52/4 ± 21/28 بود. در رابطه با بهبودی سردرد 61 درصد، درد اسکلتی- عضلانی 56 درصد، چاقی 58 درصد، اضطراب 51 درصد، و بیماری پوستی 20 درصد افراد اظهار داشتند که پس از درمان با طب سوزنی بیماری آن ها بهتر شده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به رضایت خوب از طب سوزنی و کاربردهای آن پیش بینی می شود که گرایش به آن در کشور بیشتر خواهد شد و پیشرفت علمی و تجربی در این روش راه های بهتری برای درمان برخی بیماری ها در کنار طب رایج باز می کند. نتایج نشان داد که مراجعین از بهبودی سردرد، دردهای عضلانی- اسکلتی، چاقی و تهوع نیز رضایت قابل قبولی دارند. بنابراین تحقیقات بیشتر در این زمینه اهمیت بسزایی دارد.
    کلید واژگان: طب سوزنی, درد, طب مکمل و جایگزین, چاقی, رضایتمندی
    Ahmad Mahmoudian, Mahtab Ebrahim Babaei, Mohammad Jafari
    Background
    Acupuncture with classical anatomical bioenergetic base is one of ancient complementary medical methods in the world. The correct application of acupuncture is an advantageous method since it does not cause any serious and life threatening side effects. Although acupuncture has not been long practiced in Iran, its use is constantly growing. However, there is not any accurate statistics about the reasons it is used and the level of satisfaction from the treatment. Therefore, we decided to evaluate these parameters in Isfahan.
    Methods
    This was a descriptive analytical study conducted in Isfahan,Iran, during spring 2011. The target group included people who referred to acupuncture clinics in this city. According to the formula, the sample size was estimated as about 227 patients who were randomly selected. Subjects were included if they participated at least 10 sessions of acupuncture treatment and did not begin any new treatment method. The only exclusion criterion was refusing to fill the questionnaire. Data was collected through questionnaires and was analyzed by SPSS.
    Findings
    In this study, we evaluated patients who were treated with acupuncture. Most of them were women (77%). Their mean age was 38.4 ± 11.99 years. The majority of the patients had university education. The commonest complaints among the patients were obesity, backache, joint pain, anxiety, headache, neck pain, hypertension, dermatological disorders and nausea. Most patients tried acupuncture since conventional medicine has been unsuccessfulness to treat their problems. The average scores of satisfaction from the acupuncture method and specialist were 27.72 ± 3.6 and 28.71 ± 5.45 (out of 35), respectively. Patients reported acupuncture to be able to reduce their issues including headache (61%), obesity (58%), musculoskeletal pain (56%), anxiety (51%), and dermatological disorders (20%).
    Conclusion
    According to the satisfaction rates from acupuncture, Iranians may be more willing to use acupuncture in the future. Chronic pain and obesity are important problems in modern societies that lead to disabling situations either as part of a disease progression or side effects of drugs used for their treatment. Therefore, considering the fewer side effects of acupuncture in comparison with conventional medicine, it is necessary to perform more research about different aspects of this therapy.
  • زهرا دانا سیادت، سیامک رحمانی، سید احمد محمودیان، سید رضا اسحاقی
    مقدمه و هدف
    استئوپروز یکی از فاکتورهای موثر در شکستگی های پاتولوژیک در سنین بالا می باشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین شیوع ریسک فاکتورهای استئوپروز و نیاز به سنجش تراکم استخوان (Bone Mineral Density Testing (BMDT)) در بیماران مبتلا به شکستگی های پاتولوژیک می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که در سال 1389 در مرکز آموزشی درمانی آیت الله کاشانی، اصفهان، ایران به انجام رسید..دویست و چهل بیمار با شکستگی پاتولوژیک در این مطالعه شرکت کردند. مواردی چون سن، جنس، قد، وزن، BMI، سابقه شکستگی و پوکی استخوان در فامیل درجه یک بیمار، محل شکستگی، سابقه ومحل شکستگی قبلی، میزان مصرف لبنیات، مکمل کلسیم و ویتامین D، میزان و وسعت تماس با نور آفتاب، مصرف سیگار، دارو وسابقه بیماری های زمینه ای توسط پرسشنامه از بیماران سنجیده شد. نیاز به سنجش تراکم استخوان توسط معیارهای National Osteoporotic Foundation (NOF) سنجیده شد.
    یافته ها و
    نتایج
    دریافت ویتامین D ناکافی، دریافت کلسیم ناکافی، از شایع ترین ریسک فاکتورهای استئوپروز در بیماران تحت مطالعه بوده و شیوع آنها بیش از 75% بود.سیگار، مصرف کورتون و ابتلا به بیماری زمینه ای در مقایسه با دیگر ریسک فاکتورها از شیوع کمتری بر خوردار بودند. 22.1% از بیماران مورد مطالعه تنها دارای یک معیار بوده، 55% دارای دو معیار، 8.3% دارای سه معیار برای BMDT بودند. نهایتا اینکه طبق نتایج این مطالعه 198 نفر (82.5%) از بیماران دارای اندیکاسیون BMDT بودند.
    نتیجه گیری
    طبق نتایج این مطالعه استئوپروز در بیماران با شکستگی های پاتولوژیک در شهر اصفهان بسیار شایع است و در نتیجه لازم است تمهیدات لازم در خصوص بر طرف کردن فاکتورهای خطر بویژه تامین کلسیم و ویتامین D مورد نیاز گروه های سنی بالاتر از 50 سال اندیشیده شده و در صورت امکان نسبت به تامین و جایگزینی آنها از طریق برنامه های ملی اقدام گردد.
    کلید واژگان: استئوپروز, تست سنجش تراکم استخوانی, شکستگی
    Zahra Danasiadat, Siamak Rahmani, Seyed Ahmad Mahmoudian, Sayed Reza Eshaghi
    Introduction
    Pathologic fracture is a very serious complication of osteoporosis,we don’t have any effective treatment for osteoporosis so determination of risk factors for osteoporosis and pathologic fracture and subsequently prevention of the disease is attended. The goal of this study was to access the frequency of osteoporosis risk factors and need for bone mineral density testing in patients with pathologic fractures.
    Methods
    240 patients with pathologic fractures were conducted to this description study in year of 2010 and some risk factors related to pathologic fractures were collected by questionare from all patients and the need for bone mineral density testing was assessed on basis of national osteoporotic foundation criterias(NOF).
    Results
    The most frequent risk factors among of them for pathologic fracture was belonged to inadequate calcium and vitamine D intake(75%). Smoking,use of glucocorticoid drugs and underlying diseases had less frequency among our risk factors. Patients with one,two and three criterias for necessarity of bone mineral density testing were respectively 22.1%,55% and 8.3%.
    Conclusions
    In attention to inadequate calcium and vitamine D intake, as the most important risk factor in osteoporotic patients in esfahan we can conclude that national program for provide these supplementation is necessary.
  • سید احمد محمودیان، مریم یاوری
    زمینه و هدف
    طبق مطالعات انجام شده، 50-25% افرادی که به پزشکان عمومی مراجعه می کنند، دارای علائمی هستند که از لحاظ ارگانیک قابل توضیح نمی باشد، و اغلب پزشکان عمومی در اداره این بیماران با مشکل رو به رو می شوند. هومیوپاتی، یکی از روش های طب جایگزین است که در آن با توجه به این علائم، با انتخاب دارو سعی در درمان آن می شود. در این مطالعه به منظور توصیف وضعیت موجود، فراوانی تعدادی از این علائم در افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی بررسی گردید.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت توصیفی- مقطعی در سال 1387 بر روی مراجعه کنندگان به تعدادی از درمانگاه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت. پس از تهیه چک لیست از منابع هومیوپاتی با نظر کارشناسی، 240 نفر به روش نمونه گیری آسان انتخاب و چک لیست مربوطه تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون مربع کای تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    در این مطالعه، 4/65% افراد زن و 6/34% آنها مرد بودند. 4/75% از افراد در گروه سنی بین 40-20 سال قرار داشتند. 7/1% از افراد بدون علامت، 3/31%؛ 5-1 علامت، 8/40%؛ 10-6 علامت داشتند. فراوانی علائم در زنان بیشتر از مردان گزارش شد (001/0p
    کلید واژگان: هومیوپاتی, علائم طبی غیرقابل توجیه, تشخیص, اصفهان, ایران
    A. Mahmoudian, M. Yavari
    Background And Objectives
    25-50 percent of all patients who are visited by GPs, have complains that are not medically explained. Their management is a challenge for GPs. In homeopathy (a method of alternative medicine) these symptoms are important for selection of remedies and in an effort to treat them. This study aimed at describing this existing situation by investigating the frequency of such complaints in the patients under study.
    Methods
    This study is a cross-sectional study conducted in Isfahan in 2008 on 240 Patients who were visited in some of the clinics affiliated to Isfahan university of medical sciences. The patients were selected by convenient method. Data were gathered by the questionnaire and analyzed via SPSS 13.5 software using Chi-Square test.
    Results
    Out of 240 patients, 150 were women (%65.4) and 90 were men(34.6%). 75.4 percent were 20-40 years old. 1.7 percent had no symptoms, 31.3 had 1-5 symptoms and 40.8 percent had 6-10 symptoms. The females had more symptoms than males. Symptoms of mind, GI, sleep and miscellaneous ones were 81.3, 80.4, 72.1 and 87.1 percent, respectively. The most frequent symptoms in each group were intrusive thought, salivation in sleep, waking frequently and dyspnea wearing tight collared clothes. Only 10.97 percent of patient referred to the physicians for these symptoms.
    Conclusion
    The symptoms registered in homeopathy references have notable prevalence in the society but most of people with such symptoms will not go to a doctor for examination and treatment Therefore, it is very important to carry out more research regarding these symptoms. General population should receive more information and physicians, in turn, should use appropriate methods of therapy for treating these patients.
  • سید رضا اسحاقی، سید احمد محمودیان، رامین عسگریان*، آیت الله سهرابی
    مقدمه

    به منظور تقویت انگیزه و بهبود نگرش افراد سالمند در زمینه فعالیت بدنی منظم و مستمر، کاربرد روش ها و الگوهای مختلف آموزش اثربخش، اجتناب ناپذیراست. آموزه های معنوی، قادر به ارتقای انگیزه سالمندان برای تحرک بیشتراست. این پژوهش باهدف بررسی تاثیر آموزش مبتنی برآموزه های دینی بر فعالیت بدنی سالمندان و مقایسه آن با آموزش معمول (بدون محتوای دینی) انجام گرفت.

    روش

    پژوهش نیمه تجربی از انواع کارازمایی میدانی در دو گروه مداخله (45 نفر) و شاهد (53 نفر) از سالمندان عضو کانون بازنشستگی کشوری اصفهان در سال 1389 انجام شد. محتوای آموزشی برانگیزنده فعالیت بدنی مشتمل بر دو نوع مبتنی بر آموزه های دینی و نوع معمول تهیه و در دوگروه استفاده گردید. با استفاده از پرسشنامه طراحی شده مشتق از پرسشنامه معتبر معیار فعالیت بدنی سالمندان (PASE)، فعالیت بدنی سالمندان در دو گروه،قبل و بعد از مداخله آموزشی ارزیابی شد.

    نتایج

    قبل از مداخله آموزشی، نمره فعالیت بدنی گروه مداخله 98/197±15/873 و گروه شاهد 85/269±15/864 بود که تفاوت آماری معناداری نداشت. پس از مداخله آموزشی، نمره فعالیت بدنی گروه مداخله 88/262±09/944 و گروه شاهد 03/259±60/930 شدکه تفاوت آماری معنادار نسبت به قبل داشت، (043/0P= گروه مداخله و 045/0=P گروه شاهد) ولی نسبت به یکدیگر با وجود تفاوت ناچیز، از نظر آماری معنادار نبود.

    نتیجه گیری

    پس از هر دو نوع آموزش سطح فعالیت بدنی سالمندان ارتقا یافت و آموزش مبتنی برآموزه های دینی در مقایسه با آموزش معمول تفاوت واضحی در پیامد نداشت.

    کلید واژگان: سا لمند, فعالیت بدنی, آموزش, آموزه های دینی
    Reza Ishaghi, Sayed Ahmad Mahmoudian, Ramin Asgarian, Ayatollah Sohrabi
    Introduction

    In order to improve the motivation and attitude of the elderly for regular and continuous physical activity, it is inevitable to use methods and models of effective education. Spiritual doctrine can improve the elderly's motivation for activity increase. This study was performed to assess the effect of faith-based education on physical activity and compare that with routine education (non faith- based) on the elderly in 2011.

    Methods

    A quasi-experimental field trial study was done on a number of the elderly of Isfahan pensioners in two random groups: control) 53 sample) and experiment (45 sample). The educational content was prepared in two kinds of faith- based and routine education. The researcher-made questionnaire whicht was derived from a valid questionnaire _ physical activity scale for elderly (PASE) _ was used to estimate the elderly's physical activity before and after the educational intervention in the two groups.

    Results

    Before the educational intervention, the physical activity score for the experiment group was 873.15±197.98 and for the control group, it was 864.15±269.85, which were not statistically significant (P=0.853). After the intervention, the score for the experiment group was 944.09± 262.88 and for the control group, it was 930.60±259.03.This showed a statistically significant differences. (P =0.043 in the experiment group and P=0.045 in the control group), but despite a little difference, there was statistically no significant differences between the groups.

    Conclusion

    The level of elderlies physical activity improved after two kinds of education and faith based teaching hadnt obvious differences in outcome than routine education.

  • سید احمد محمودیان، امیر فروغی*، سید رضا اسحاقی
    مقدمه

    خودکشی سبب عوارض جسمی، روانی و اجتماعی متعددی از جمله نقص عضو و از هم پاشیدن کانون خانواده می گردد. رها ماندن فردی که خودکشی کرده است، علاوه بر افزایش احتمال عود خودکشی، به معنی تداوم ناهنجاری فرد و خانواده خواهد بود. به نظر می آید نظام سلامت بستر مناسبی برای پیش گیری از عود خودکشی باشد ولی آیا با توجه به شرایط موجود، اجرای یک دستورالعمل برای پیش گیری از عود خودکشی موفق خواهد بود؟ در این مطالعه تاثیر ادغام مراقبت پس از خودکشی در سطح اول خدمات بهداشتی درمانی بر کاهش شدت افکار و عود خودکشی بررسی شد.

    روش ها

    در این مطالعه ی مداخله ای، افراد اقدام کننده به خودکشی بستری شده در دو بیمارستان اصفهان وارد مطالعه شدند. از بین آنان افرادی که ساکن روستاها یا حاشیه شهر بودند شناسایی شده، به طور تصادفی به دو گروه (46 نفر مداخله و 38 نفر شاهد) تقسیم شدند. راهنمای مراقبت سازمان بهداشت جهانی، ترجمه و متناسب با شرایط ایران اصلاح گردید (ارزیابی، حمایت، پی گیری) و فلوچارت ساده ای برای مداخله ی بهورز تهیه شد. پس از آموزش کارشناسان بهداشت روان و با هماهنگی شبکه های بهداشت و درمان شهرستان، بهورزان یا کاردان های مسوول، افراد خودکشی کننده را با ارتباط تلفنی و حضوری و بر اساس اصول PHC و با کمک راهنما مراقبت نمودند. شدت افکار خودکشی با پرسش نامه ی استاندارد افکار خودکشی Beck، قبل و 3 ماه بعد از مداخله ی ارزیابی و تغییرات آن در دو گروه مقایسه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 16SPSS و آزمون های 2χ، Independent-t، Mann Whitney و Ancova استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین نمره ی شدت افکار خودکشی در گروه آزمون قبل از مداخله 8/19 و پس از آن 5/10 بود (001/0 > P). در گروه شاهد نیز میانگین نمره از نظر آماری معنی دار بود (از 6/19 به 14 رسید). در این مدت هیچ گونه خودکشی رخ نداد.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های تحقیق، ادغام طرح پیش گیری از خود کشی در نظام ارایه ی خدمات سلامت باعث کاهش شدت افکار خودکشی در افراد اقدام کننده گردید. تفاوت در شدت افکار خودکشی در گروه شاهد می تواند علاوه بر حمایت خانواده ناشی از استفاده از منابعی مثل بخش خصوصی باشد. معرفی و جلب حمایت منابعی مثل خانواده، روحانیون و سازمان ها توسط پرسنل بهداشتی نقش بسزایی در بهبود سلامت روان، از جمله کاهش شدت افکار خودکشی، دارد و فرصتی برای مدیران محسوب می شود.

    کلید واژگان: خودکشی, مداخلات پس از خودکشی, مراقبت های اولیه ی سلامت, حمایت اجتماعی
    Seyed Ahmad Mahmoudian, Amir Foroughi, Seyed Reza Eshagi
    Background

    Suicide is an important problem of communities. This indecent behavior can cause organic, psychological, and social morbidities such as organ defects, family derangement, and rejection from family and community. Suicide repetition rate is high with only limited research been put to its prevention. With considering the situation of health care system of Iran, are uses of resource and guideline in this system useful for this care?

    Methods

    This research was a randomized controlled trial. Attempted hospitalized suicide persons were entered into the study. Persons from villages or marginal area of Isfahan city in the supervision of health centers were divided to two groups randomly. WHO guideline was translated and revised according to situation of Iran. Then simple follow chart was designed. We integrated this protocol as a mental health pilot program to the health network of Isfahan province. The Behvarz (Primary health personnel) were educated several sessions about support and follow up of the patient. Intervention was done with telephone and verbally. Researcher visited the health house randomly. Intervention lasting 3 months; a control group was established prospectively without intervention. The outcome was measured by severity of suicidal ideation and repetition of suicide attempt.

    Finding

    Mean score of suicidal ideation in intervention group before and after was19.8 and 10.5, that difference was statistically significant (P <0.001). In control group also this score was significant, let down 19.6 to 14. In run of this period no suicide was occurred.

    Conclusion

    According to Beck score, integration of the model can decrease suicidal ideation so health system of Iran is appropriate site for care to these persons. In control group people also improved their mental status in many ways. Attraction of supportive resources such as family, friend, and spirituals do a significant role to improve mental health status and is an opportunity for managers.

  • سیداحمد محمودیان، رضا روزبهانی، مریم خیرمند
    مقدمه
    وضعیت تغذیه ای مادر یکی از مهمترین فاکتورهای موثر بر رشد جنین می باشد. ریزمغذی ها مانند روی تاثیرات بیولوژیک متفاوتی بر مادر و جنین می گذارند. هدف از انجام این تعیین اثر تجویز مکمل روی در دوران بارداری بر شاخص های وزن، قد و دور سر نوزادان بود.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی دو سویه کور، مادران باردار سه شهرستان اصفهان، نجف آباد و برخوار در دو گروه 229 و 146 نفری از هفته 18-14 حاملگی وارد مطالعه شدند و تا پایان بارداری روزانه به ترتیب یک عدد قرص 50 میلی گرمی سولفات روی یا دارونما دریافت نمودند. هر مادر باردار ماهیانه مراقبت شده و دارو دریافت می نمود. داده ها با آزمون های t،، من ویتنی و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    دو گروه نوزادان از لحاظ متغیرهای مروبط به مادر مشابه بودند. میانگین وزن، قد و دور سر به ترتیب در نوزادان گروه سولفات روی 11/3 کیلوگرم و 82/49 و 17/34 سانتی متر و در گروه دارونما 09/3 کیلوگرم و 48/49 و 48/34 سانتی متر بود. هیچ گونه تفاوت قابل ملاحظه آماری بین شاخص های رشدی نوزادان دو گروه شاهد نگردید. 8/6 نوزادان گروه سولفات روی و 4/7 درصد نوزادان گروه دارونما وزن کمتر از 2500 گرم داشتند که از این نظر نیز تفاوت قابل ملاحظه ای مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    علی رغم کمبود روی و سوءتغذیه، تجویز روی تاثیری بر وزن و قد نوزادان این گروه از مادران نداشت. متاآنالیز تحقیقات مشابه نتیجه یکسانی را نیز نشان داده است، ولی در بعضی از تحقیقات، تجویز روی به مادران باردار اثربخش بوده است.
    کلید واژگان: مکمل روی, زنان باردار, آنتروپومتریک
    S.A. Mahmoudian, R. Rozbahani, M. Kheirmand
    Background
    Nutritional status of pregnant mothers is one of the key factors in fetal growth. Micronutrients including Zinc lead to various biological consequences on mother and fetus. We therefore investigated the effect of supplemental zinc sulfate during pregnancy on the newborns weight, height and head circumference.
    Methods
    Using a double-blinded controlled clinical trial, 465 pregnant women from Isfahan province with gestational age of 14-18wks were recruited. 229 as cases received 50 mg Zinc sulfate daily and 149 as controls obtained placebo throughout the pregnancy. The subjects regularly were checked up. Statistical analyses were performed using Chi-Square tests.
    Results
    Both groups showed similar maternal characteristics. The mean weight, height and head circumferences of newborn cases were 3.11 kg, 49.82 and 34.17 cm; whereas of controls were 3.09 kg, 49.48 cm and 34.48 cm, respectively. No significant difference was observed between the indices of growth in both newborn groups. There was not any significant difference between frequency of low birth weight (less than 2500 gr) among cases and controls.
    Conclusion
    No beneficial effect of Zinc supplementation on fetal growth was observed in our study. The majority of Meta-analysis studies showed similar results but some not.
    Keywords: zinc supplementation, anthropometric indices, pregnancy
  • جاوید دهقان حقیقی، سید احمد محمودیان، احمد جمشیدی، مریم هرمزی، هدایت الله عسگری
    زمینه و هدف
    شیوه مراقبت از بیماران نقش اساسی در کیفیت خدمت رسانی به آنها دارد و مدیریت بیماران در جهت دستیابی به بهترین عملکرد مراقبتی از آنها، به عنوان یکی از وظایف اصلی پزشکان مطرح می باشد. با این وجود در حال حاضر در کشور ایران، برای این امر مهم برنامه ای جامع وجود ندارد و آموزش پزشکان و دانشجویان پزشکی بر محور بیماری است، در حالی که می بایست محور اصلی بیماران باشند. این تحقیق در راستای ارائه راهکار عملی آموزش مدیریت بیماران اجرا شده است.
    مواد و روش کار
    این کارآزمایی در عرصه در سال 85-1384 بر روی 60 پزشک عمومی شاغل در مراکز بهداشتی – درمانی شهری اصفهان انجام شد. 30 پزشک از مرکز بهداشت شماره یک و 30 پزشک از مرکز بهداشت شماره 2 اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. در اجرای طرح از 4 نفر پزشک عمومی که توسط مجریان طرح آموزش های لازم را دریافت کرده بودند، به عنوان مربی استفاده شد. در شروع مطالعه، گروه مداخله در جلسات آموزش تئوری مدیریت جامع بیماران که توسط مجریان طرح ارائه شد شرکت کردند و در پایان این جلسه بسته آموزشی مدیریت جامع بیماران به آنها داده شد، سپس مجریان طرح با همکاری مربیان طرح، مدیریت بیماران را به صورت عملی و هنگام ویزیت بیماران به این گروه آموزش دادند. در گروه شاهد هیچگونه مداخله ای صورت نگرفت و در طول مطالعه هر دو گروه مداخله و شاهد، تحت آموزش های معمول مراکز بهداشت 1و 2 شهرستان اصفهان بودند. در ابتدای وانتهای مطالعه عملکرد پزشکان توسط چک لیست ارزیابی شد و اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های t زوجی و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 05/0P< از نظر آماری معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    میانگین نمره انواع عملکرد پزشکان گروه مداخله و شاهد در ابتدای مطالعه یکسان بود ولی تغییرات میانگین نمره انواع عملکرد پزشکان گروه مداخله پس از آموزش مدیریت جامع بیماران به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود. در پایان مطالعه، میانگین نمره عملکرد بالینی در گروه مداخله 9/48 و در گروه شاهد 1/42 بود (05/0 < P)، میانگین نمره عملکرد مدیریتی در گروه مداخله 6/38 و در گروه شاهد 32 بود (05/0>P)، میانگین نمره عملکرد آموزشی در گروه مداخله 4/26 و در گروه شاهد 1/22 بود (05/0>P).
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد که آموزش مدیریت جامع بیماران، می تواند در بهبود عملکرد پزشکان در سه حیطه عملکرد آموزشی، مدیریتی و بالینی موثر باشد.
    کلید واژگان: مدیریت جامع بیماران, عملکرد پزشکان, عملکرد بالینی, عملکرد مدیریتی, عملکرد آموزشی
    Dehghan Haghighi J., Mahmoodiyan Sa, Jamshidi A. Hormozi M., Asgari Ha
    Background
    How to care for the patients has a principle role in the quality of the services provided, so patient's management is one of the major duties of doctors. However, in Iran there is not a comprehensive program to achieve this goal and medical training is based on diseases while it should be patient based. This study tries to provide a practical approach in training how to manage patients.
    Materials And Methods
    In this research 60 general practitioners working in urban health centers in Isfahan were randomly selected and studied. 30 physicians from health center number 1 were put in case group and the other 30 from health center number 2 were placed in control group. In conducting the project 4 physicians who had received necessary training worked as instructors. In the beginning of the study, the case group attended in theory classes about integrated patient management, and at the end of this class a package of integrated patient management was given to them. Then the plan was performed practically in the field. Throughout the study both case and control group received the usual training of health centers. The performance of the physicians were evaluated through check list both in the beginning and end of the study.
    Results
    Before the study the mean scores of physician's performance in both groups was the same; however, after the intervention the mean score of the case group was significantly higher than that of the control group. In the end of the study the mean score of clinical performance in case group was 48.9 and in control group was 42.1 (P< 0. 05), mean score of management performance in case group was 38.6 and in control group 32 (P< 0.05), and mean score of training performance in case group was 26.4 and in control group 22.1 (P< 0.05).
    Conclusion
    Results indicated that integrated management training can enhance educational, clinical and management performances of physicians.
    Keywords: The holistic patient's management, physician's function, clinical function, management function, education function
  • سیداحمد محمودیان، آرش پویا
    عفونت های تنفسی فوقانی شایع ترین بیماری انسان و شایع ترین بیماری طول سفر حج می باشد. علی رغم این که بیماری خود محدود شونده است می تواند بار زیادی را به دنبال داشته باشد. سرماخوردگی یک عفونت ویروسی خود محدود مجاری تنفسی فوقانی است که علائم بارز آن آبریزش بینی و گرفتگی بینی است و علائم عمومی مثل درد عضلانی و تب ممکن است خفیف باشد یا موجود نباشد. علائم مهم دیگر این بیماری عبارت است از عطسه، احساس ناراحتی در گلو، خشونت صدا، سر درد، ضعف و سرفه. سرماخوردگی شایع ترین علت غیبت از محل کار و تحصیل محسوب شده و در امریکا سالانه باعث 21 میلیون «روز از دست رفته» برای کار و 25 میلیون «روز از دست رفته» برای تحصیل می گردد و حدود 7% از مراجعین به متخصصین اطفال و پزشکان خانواده را تشکیل می دهد. نقش تغییرات درجه حرارت به درستی مشخص نیست. درجه حرارت پائین می تواند موجب تجمع افراد در محیط های سربسته شده و بدین ترتیب تماس بیشتری را برای انتقال ویروس بین افراد فراهم کند. >>>
  • آموزش درمانگاهی و تنگناهای آن
    سید احمد محمودیان
  • فراوانی نسبی احساس خستگی در دانش آموزان 15 - 12 ساله اصفهان
    سید احمد محمودیان، زیبا فرج زادگان، الهه نور محمدی، سوسن میرالهی
    مقدمه
    کودکان و نوجوانان قشر مهم و آسیب پذیر جامعه را تشکیل می دهند، از این رو توجه به رشد و سلامتی آنها نقش بسیار مهمی در پیشرفت کشور دارد. احساس خستگی (Fatigue) یکی از شکایات شایع مردم است که اثرات زیانباری بر عملکرد شغلی و اجتماعی دارد و همچنین می تواند ناشی از بیماری های مهم ناشناخته ای باشد که به راحتی قابل درمان و یا پیشگیری است، از این رو در این مطالعه به بررسی شیوع خستگی در دانش آموزان 12 تا 15 سال پرداخته ایم.
    روش ها
    نوع مطالعه توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات به وسیله پرسشنامه استاندارد جمع آوری شده است. 1000 نفر دانش آموز دختر و پسر راهنمایی شهر اصفهان در سال 1382 به صورت خوشه اینمونه گیری شدند، اطلاعات براساس نمره بندی سوالات مربوط به ارزیابی خستگی و با استفاده از نرم افزار SPSS آنالیز گردید.
    نتایج
    56 نفر از 1000 نمونه مورد مطالعه دارای خستگی خفیف بودند (5.6 درصد). خستگی متوسط و شدید وجود نداشت. شیوع خستگی در دختران 10.2 درصد و در پسرها 1.2 درصد بود (P<0.001).
    بیشترین فراوانی خستگی در دانش آموزانی بود که شغل مادر آنها کارمند (14%)، تحصیلات مادر فوق دپیلم (10.8%) و تعداد فرزندان خانواده آنها 4 نفر (7.8%) می باشد. ولی ارتباط معنی داری بین خستگی و متغیرهای فوق وجود نداشت. بین کیفیت خواب و خستگی ارتباط معنی داری وجود دارد (P<0.001).
    بحث: وجود خستگی در این گروه سنی به خصوص در جنس دختر از اهمیت خاصی برخوردار است. گرچه خستگی در جوامع مختلف شیوع بالایی دارد (احساس خستگی بعد از کلاس در 44 درصد دانش آموزان Bytom، 37.5 درصد شیوع خستگی در دانشجویان پزشکی اسپانیا، 18.2 درصد در مردم انگلیس و 9.9 درصد در تگزاس)، عواملی چون سبک زندگی و شرایط خواب، کم تحرکی، سو تغذیه، رقابت درسی و بیماری ها در ایجاد خستگی دخالت دارند که برخی از اینها دراین سنین کمتر است. این یافته ها به خصوص درجنس دختر لزوم تامین سلامتی این قشر که آینده کشور را می سازند را تاکید می کند.
    کلید واژگان: خستگی, دانش آموز, خواب, ورزش
  • سیداحمد محمودیان، رؤیا کلیشادی، مهین هاشمی پور، پدرام معینی
    زمینه و هدف
    تغذیه سالم در دوران کودکی و رشد قد و وزن آنها از شاخصهای مهم بهداشتی به شمار می رود و یکی از مهمترین مشکلات کودکان، بی اشتهایی و امتناع از خوردن غذا است. با توجه به نگرش جامع هومیوپاتی و ماهیت داروهای آن، در این مطالعه تاثیر استفاده از روش هومیوپاتی برای اصلاح رفتار غذایی کودکان مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی دو سویه کور، ابتدا کودکان 1 تا 6 ساله دارای مشکل غیر عضوی در رفتار غذایی (به صورت امتناع از خوردن غذا و یا بیزاری از گوشت) از طرف متخصصان کودکان ارجاع شدند. پس از تکمیل پرسشنامه و تعیین داروهای فوق رقیق مناسب هر کودک به وسیله شرح حال هومیاپاتی، کودکان به طور تصادفی یک در میان دارو (مورد) و یا دارونما (شاهد) دریافت نمودند. پس از 4 تا 6 نوبت مصرف دارو، وضعیت رفتار غذایی کودکان مجددا ارزیابی شد و نتیجه درمان در دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری t و ANOVA مورد مقایسه و تحللیل قرار گرفت. P<0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    از 121 کودک مورد بررسی، 62 دختر و 59 پسر با میانگین سن3.68±1.28 سال بودند. دو گروه از نظر سن، جنس، اشتغال مادر، شدت و مدت اختلال رفتار غذایی با هم تفاوتی نداشتند (P>0.05).میانگین کل امتیاز رفتار غذایی کودکان در هر دو گروه افزایش معنی داری نشان داد (P<0.05). تغییر کل امتیاز در گروه هومیوپاتی 6.85 ± 27.27 و در گروه شاهد13.73 18.55± بود (P<0.05).میانگین تغییر امتیاز میل و مصرف غذا در کودکان گروه مورد و شاهد به ترتیب12.50 ± 14.42 و11.70 ±7.9 بود (P=0.001).با وجود افزایش معنی دار امتیاز میل به گوشت در طی درمان، این تغییر در بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت0.05) (P>.
    نتیجه گیری
    این مطالعه، روش هومیوپاتی را برای کودکانی که بدون مشکل عضوی از خوردن غذا امتناع می کنند، پیشنهاد می نماید. لازم است پزشکان، محققان و سایر دست اندرکاران بهداشتی، درمانی با این روش از طب مکمل، آشنایی بیشتری پیدا کند
    کلید واژگان: رفتار غذایی, بی اشتهایی, بیزاری از غذا, هومیوپاتی, داروهای فوق رقیق
  • سید احمد محمودیان، فروزان گنجی، آبتین حیدرزاده
    زمینه
    مراقبت از تعداد روزافزون سالمندان، از جنبه های مهم مراقبت های بهداشتی-درمانی است و مددکار اجتماعی می تواند در رفع نیازهای سالمندان نقش ایفا کند.
    هدف
    این مطالعه به منظور ارزیابی تاثیر به کارگیری مددکاران اجتماعی در رفع نیازهای سالمندان انجام شد.
    مواد و روش ها
    این کارآزمایی در عرصه بر روی 75 سالمند بالای 60 سال شهر اصفهان انجام شد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. با همکاری مددکاران داوطلب و ارائه خدمات مددکاری به مدت 6 ماه، نیازهای سالمندان توسط پرسش نامه، قبل و پس از ارائه خدمات مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری t زوجی و ANOVA تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نمره نیازهای عاطفی-روانی و بهداشتی-درمانی سالمندان پس از ارائه خدمات مددکاری کاهش معنی داری نسبت به شروع مطالعه داشت (P<0.0001). در بررسی ارتباط عوامل جنس، سن، وضعیت تاهل و تحصیلات با میانگین کاهش این نیازها مشخص شد که سن و جنس ارتباط معنی داری با کاهش نیازها نداشتند، ولی ارتباط بین تاهل و تحصیلات با کاهش این نیازها از نظر آماری معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد که خدمات مددکاری با اجرای فرآیندی کم هزینه و به کارگیری امکانات موجود می تواند نیازهای سالمندان را برآورده سازد و مشکلات آنها را کاهش دهد.
    کلید واژگان: سالمندان, مددکار اجتماعی, نیازهای بهداشتی, , , درمانی, نیازهای عاطفی, , , روانی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال