به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سیداحمد پارسا

  • طناز تیموری، سید احمد پارسا*، یادگار کریمی

    تحلیل انتقادی گفتمان، به مثابه یک نظریه و به صورت یک روش، در به دست دادن فهمی عمیق و چندجانبه، ابزار سودمندی برای درک جهان بینی های نویسندگان رمان و چگونگی استفاده آن ها از زبان است و از میان روش های متعدد آن در این پژوهش از رویکرد نورمن فرکلاف (2000) برای تحلیل رمان اهل غرق نوشته منیرو روانی پور استفاده شده است. یافته ها حاکی از این است که بسامد بالای واژگان، دسته واژه ها، پاره گفتارها، دشواژه ها، رنگ واژه ها، ضمایر و مجهول سازی، تقابل های دوگانه، وجه های جمله در سطح توصیف، مبتنی بر تهی شدن سنت های بومی از معنا و فروپاشی قراردادهای اجتماعی مبتنی بر آداب و رسوم بومی است که با استفاده از ارتباطی که از نظر بینامتنی و بافت تاریخی با گفتمان «بازگشت به خویشتن» دارای بیشترین نسبت مفهومی و مصداقی می باشد، تفسیر شده است. در سطح تبیین، بنای نویسنده بر نشان دادن وجوه ویرانگر مدرنیته در جوامع بومی و معنا زدایی از ساحت آنان است و با بازنمایی فقدان قدرت مقابله با این سلطه، تلاش معناداری را برای نادرست نشان دادن مدرنیته در پیش گرفته است. همچنین نویسنده با تبیین سلطه در ابعاد متنوع گفتمان، نگاهی نقادانه روا داشته است. در نتیجه در سطح تبیین می توان هژمونیک شدن مدرنیته به قیمت از بین رفتن سنت ها را شاهد بود.

    کلید واژگان: تحلیل انتقادی گفتمان, نورمن فرکلاف, منیرو روانی پور, اهل غرق, سنت, مدرنیته
    Tanaz Teymoury, Seyed Ahmad Parsa *, Yadgar Karimi

    As a theoretical and methodological tool, Critical Discourse Analysis (CDA) provides insight into the authors' worldviews and how they utilize language to convey a deep, multifaceted understanding of their world. This research employs the CDA approach as advocated by Fairclough (2000) to analyze the novel Ahle Ghargh by MoniroRavanipour, out of various CDA methods. At the level of description, the high frequency of words, collocations, sentence fragments, swear words, color words, pronouns and passivization, binary oppositions, and sentential moods, have been interpretated in terms of the depletion of native traditions of their meaning and the collapse of social conventions based on native customs, which have the highest conceptual and empirical affinity with the discourse of "returning to oneself", in the intertextuality and historical context. At the level of explanation, the author has invested considerable effort to portray modernity as inappropriate by showing the ravages of modernity that have drained the native societies of meaning as well as the lack of power to oppose this dominance. Moreover, the author has taken a valid critical position by explaining hegemony in various aspects of the discourse. As a result, at the level of explanation, one can witness the hegemony of modernity at the expense of tradition.

    Keywords: Scritical Analysis Of Discourse, Norman Fairclough, Muniro Ravanipour, Ahle Ghargh, Tradition, Modernity
  • سید احمد پارسا*، علی الارناوطی

    روایت داستان را می توان از جنبه های مختلف بررسی کرد. یکی از این جنبه ها، گونه شناسی روایی ژب لینت ولت نظریه پرداز فرانسوی است که آن را بر مبنای تقابل کارکردی بین راوی و کنشگر طرح ریزی کرده است و در آن، به بررسی و تحلیل راوی و عمل روایت، کنشگران و مخاطب می پردازد. این شیوه بر مبحث زاویه دید تمرکز دارد و به رابطه وجوه خیالی راوی، کنشگران و مخاطب می پردازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس نظریه ژپ لینت ولت  به بررسی گونه شناسی عمل روایت و رابطه راوی و مخاطب در ارتباط با روایت، داستان و کنشگران در مجموعه صهیل الجواد الابیض زکریا تامر می پردازد. نتیجه نشان می دهد تامر در هفت داستان از مجموع یازده داستان این کتاب از روایت دنیای همسان استفاده کرده که در آن راوی دو کارکرد کنش و بازنمایی را بر عهده دارد. تامر در این داستان ها با خلق فضای مناسب و بیان جملات و عبارات خاص می کوشد با استفاده از ویژگی های سوررئالیستی چون خیال، مرگ اندیشی، عصیان و مواردی از این دست به شرح دقیق شرایط حاکم در زمان کنش روایی بپردازد تا مخاطب را با خود همراه کند و کنشگری خود را در داستان برای او قابل درک سازد. تامر با به کارگیری شیوه ناهمسان متنگرا در برخی از داستان ها توانسته مشکلات جوانان هم عصر خود را مانند فقر، بیکاری و مواردی از این دست، بخوبی بنمایاند. همچنین نتایج بیانگر این است که تامر در پیوند شگردها و تکنیک های روایی- گفتمانی با متن داستان ها بسیار موفق عمل کرده است.

    کلید واژگان: گونه شناسی روایی, ژپ لینت ولت, دنیای همسان, دنیای ناهمسان, زکریا تامر, صهیل الجواد الابیض
    Sayyed Ahmad Parsa*, Ali Al-Arnavati

    The narration of a story can be viewed from different perspectives, and one of these aspects is the narrative typology proposed by the French theorist Jaap LintVelt. He formulated this theory based on the functional interaction between narrator and actor, delving into the analysis of the role and narrative act of the narrator, the characters, and the audience. This theory focuses on the concept of focus and examines the relationship of imaginary elements between the narrator, characters, and audience, including abstract elements, tangible aspects, actors, narrator, and audience. This framework makes analyzing different characters, audiences, and narrative modes easier. The present research uses a descriptive-analytical method based on Jaap LintVelt theory to examine the narrative typology and the narratoraudience relationship related to the narrative, story, and characters in the “Sahil alJawad al-Abyad” collection investigated by Zakaria Tamer. The results suggested that Tamer uses the homogeneous narrative in seven stories of the book's eleven stories, where the narrator performs the dual function of plot and exposition. Tamer strives to engage the audience and makes his character understandable by creating an appropriate atmosphere and articulating specific sentences and expressions. In these stories, he uses surrealistic elements such as imagination, contemplation of death, disobedience, and similar elements to provide a detailed depiction of the prevailing conditions during the act of narration, to engage the audience and make his characters relatable. In some stories, Tamer successfully addresses the current problems of young people such as poverty and unemployment using an asynchronous narrative technique. Furthermore, the results suggested that Tamer effectively integrated narrative-discursive strategies and techniques into the story content.

    Keywords: Narrative Typology, Jaap Lintvelt, Homogenous World’ Heterogenousworld, Zakaria Tamer, Sahail Al-Jawad Al-Abeid
  • منصور رحیمی، سید احمد پارسا*

    فرایند بازنمایی شخصیت در روایت، دارای نمودهای گوناگونی از صورت بندی های مبتنی بر گفتمان است. پژوهش حاضر، برای توصیف عاملان و کنشگران گفتمان، آرای ون لیوون (Van Leeuwen, 1996) در باب گفتمان و کنشگران را در شعر حماسی آرش کمانگیر سروده سیاوش کسرایی به کار گرفته است. کنشگران اجتماعی در شعر آرش کمانگیر مشتمل اند بر آرش، ایرانیان و تورانیان (لشکر دشمن). راوی، در بازنمایی کنشگران اجتماعی -که سه دسته از شخصیت های شعر (آرش، ایرانیان و تورانیان) هستند- رویکرد دوگانه غیرانسان نمایی و انسان نمایی و فروعات این دو رویکرد را به کار گرفته است تا نسبت هایی از قبول و طرد را مبتنی بر مشروعیت و عدم مشروعیت طرح کند. در این میان، قبول و مشروعیت آرش و لشکر ایرانیان، به عنوان فرهنگ «خود» و با دو روش غیرانسان نمایی و انسان نمایی و فروعات این دو انتخاب، اعم از مشخص سازی، تمایزگذاری، نام دهی، مقوله بندی، ارزش گذاری مثبت و طبقه بندی، بازنمایی شده است. در مقابل، طرد و عدم مشروعیت لشکر دشمن به عنوان فرهنگ «غیر و بیگانه» با رویکرد طبقه بندی و ارزش گذاری منفی بازنمایی شده است.

    کلید واژگان: ون لیوون, کنشگران اجتماعی, آرش کمانگیر, طرد و قبول
    Mansour Rahimi, Sayyes Ahmad Parsa *

    The process of actor representation in narrative involves various aspects of discourse-based formulations. The narrator refers to the actors as subjects to either accept or reject them, encompassing different stances, including acceptance and rejection with their sub-categories. Siavash Kasraei's stance as a subject-narrator towards a character as a subject-situator requires the selection of a specific approach and the rejection of other procedures. The mention or omission of actors in Arash Kamangir's poetry is directly related to the poet's thinking and his evaluation and interpretation of that character. The poet describes and depicts the situation of the character through his own interpretations.

    Keywords: Van Leeuwen, Social Actors, Arash Kamangir, Rejection, Acceptance
  • سید احمد پارسا*، زهرا آسیابی

    موضوع پژوهش حاضر «شگردهای مشروعیت ‏سازی در امثال و مثل‏ نماهای زبان فارسی و نقش آن ‏ها در تحلیل گفتمان» است. پژوهش براساس نظریه مشروعیت ‏بخشی ون لیوون صورت گرفته تا نشان دهد که امثال و مثل ‏نماها چگونه می ‏توانند به گفتمان مشروعیت بدهند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و براساس مولفه‏ های ون لیوون مانند اقتدارسازی، ارزیابی اخلاقی، عقلانی ‏سازی و اسطوره‏ سازی استوار است.
    جامعه آماری دوازده هزار مثل فارسی و سی هزار معادل آن ‏ها اثر ابراهیم شکورزاده بلوری است. حجم نمونه سه هزار مثل فارسی است که براساس شیوه نمونه ‏گیری تصادفی نظام ‏مند (systematic random sampling) از این کتاب انتخاب شده است.
    نتیجه نشان می ‏دهد از میان فرایندهای مشروعیت ‏سازی، مولفه ارزیابی و سنجش با مجموع 380 مثل و مثل‏ نما بیشترین بسامد را دارد. به نظر می ‏رسد این امر به دلیل اهمیت ارزیابی از یک سو و تمایل انسان ‏ها به سنجش و ارزیابی از سوی دیگر است. همچنین نتیجه بیانگر این است که امثال و مثل‏ نماها در گفتمان با اهداف گوناگونی چون اقناع مخاطب، مشروعیت ‏بخشی به کلام و سلب مشروعیت از دیگری صورت می ‏گیرد که به گونه‏ ای در تقابل خود و دیگری نمود می ‏یابد.

    کلید واژگان: مثل, گفتمان, ون لیوون, مشروعیت, اقتدار, اقناع
    Sayyed Ahmad Parsa*, Zahra Asyabi

    This study is based on Van Leeuwen’s theory of legitimacy to show how proverbs can legitimize or derive legitimacy from a discourse. The research method is descriptive-analytical and is based on Leeuwen’s components such as authorization, moral evaluation, rationalization, and mythmaking. The statistical population is Twelve Thousand Persian Proverbs and Thirty Thousand Equivalents written by Ebrahim Shakurzadeh Bolouri. The sample size is three thousand Persian proverbs that have been selected from this book based on the systematic random sampling method. The results show that among the legitimation processes, the evaluation components have the highest range with a total of 380 proverbs. This seems to be due to the importance of evaluation as well as the human tendency to evaluate. The results also indicate that proverbs in discourse are used for various purposes such as persuading the audience and legitimizing or deriving legitimacy from a discourse.

    Keywords: Proverb, discourse, Van Leeuwen, legitimacy, authority, persuasion
  • منصور رحیمی، سید احمد پارسا*

    تعامل و تناظر مجموعه ای از عناصر زبانی، ادبی، روایی و گفتمانی شبکه ای از روابط را با ضرایب تاثیر متفاوت در پیوند با متن شکل می دهد. ترکیب و تلفیق آرای نظریه پردازان حوزه های زبان، گفتمان و روایت پژوهشگر را از یک سونگری باز می دارد و زمینه دست یافتن به نتایج مطلوب تر را فراهم می سازد. در پژوهش حاضر، با رویکردی تلفیقی برخی از مهم ترین عناصر زبانی، گفتمانی و روایی به منزله عوامل موثر در شکل گیری معنا برشمرده شده و با توصیف جایگاه و نقش هریک از این عناصر در متن، تلاش شده است سویه های درون متنی و برون متنی درک شود. به این منظور، تحقیق حاضر در حوزه زبان شناسی نظریه سه سطحی هلیدی و حسن (زمینه، عاملان و شیوه گفتمان) را اساس تحلیل قرار داده است. همچنین، جهت توصیف زمینه گفتمان به آرای ریفاتر درباب شعرشناسی رجوع شده است. در حوزه روایت شناسی نیز به برخی روایت شناسان ساختارگرا استناد شده و درنهایت، جهت توصیف عاملان گفتمان آرای ون لیوون (2008) درباب گفتمان و کنشگران به کار گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اولا، بن مایه و زمینه گفتمان در شعر آرش کمانگیر بازتولید کیش انتظار و امید به رهایی ازطریق ظهور قهرمان و منجی است. ثانیا، عاملان (کارگزاران) گفتمان به دو دسته اصلی عامل فاعلی و پذیرنده عمل تقسیم شده اند. آرش، در نقش قهرمان قربانی، عامل فاعلی روایت است و مردم شهر که منفعل و منتظرند در نقش پذیرنده عمل بازنمایی شده اند. ثالثا، کسرایی با توجه به میدان گفتمانی و اعتقادی خاصی که به آن تعلق دارد، شخصیت پادشاه را از روایت حذف کرده است.

    کلید واژگان: هلیدی و حسن, بافت موقعیت, آرش کمانگیر, ون لیوون
    Mansour Rahimi, Sayyed Ahmad Parsa*

    The interaction and correspondence of a set of linguistic, literary, narrative, and discourse elements form a network of relationships with varying degrees of influence in connection with the text. The combination and integration of the views of theorists in linguistic, discourse, and narrative fields prevent the researcher from giving a one-sided account and pave the way for achieving more desirable results. In this study, using an integrative approach, we have attempted to present some of the most important linguistic, discourse, and narrative elements as effective factors in meaning formation, and to describe the position and the role of each of these elements in the text to understand the intra- and extra-textual aspects. To this end, the present research based its analysis on Halliday and Hasan's three-tiered theory of linguistics (context, agents, and mode of discourse). It also referred to Riffaterre's views for the description of the discourse context in poetics. Regarding the narratology, reference has been made to some statements of structuralist narratologists, and finally, for the description of discourse agents, Van Leeuwen's (2008) views on discourse and actors have been utilized. The results of the research show that firstly, the foundational theme and discourse context in Arash the Archer's poetry is the reproduction of the anticipation and hope for liberation through the emergence of a hero and savior. Secondly, the agents (actors) of discourse are divided into two main categories: the agent of action and the recipient of action. Arash, in the role of the sacrificed hero, is the agent of action in the narrative, and the people of the city, who are passive and waiting, are represented as the recipients of action. Thirdly, due to the specific discursive and ideological field to which Kasrai belonged, he omitted the ‘king’ character in the narrative.

    Keywords: Halliday, Hasan, “Arash the Archer”, Van Leeuwen
  • طناز تیموری، سید احمد پارسا*، یادگار کریمی

    زندگی ساختگی (تخیلی) در یک رمان از واقعیت های اجتماعی روزمره، روابط قدرت و ایدیولوژی های مختلف جدایی ناپذیر است و نویسنده بر مبنای اعتقادات خود از زبان به شیوه های گوناگونی برای بازنمایی آن ها بهره می گیرد. درک چگونگی و چرایی گرایش های فکری و باورهای این نویسندگان، به خلق جذابیت های بسیاری در میان پژوهشگران و منتقدان ادبی دامن زده است، تا ضرورت کاربست روش تحلیل متن برجسته شود. در این میان، تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان روشی کارآمد چنین ضرورتی را پوشش داده است. پژوهش حاضر برای فهم کارکردهای گفتمانی رمان «سال بلوا» نوشته عباس معروفی (Maroofi, 1990)،که بخشی از واقعیت های تاریخ معاصر ایران را روایت می کند، رویکرد فرکلاف (Fairclough, 2000) را برگزیده است. یافته ها نشان می دهد در سطح توصیف؛ کاربست واژه ها و عبارت ها، بازنمایی کننده استبداد، خشونت علیه زنان، خفقان سیاسی- اجتماعی با استفاده از هم معنایی، واژه های غیر رسمی، باهم آیی، وجهیت، دشواژه و تقابل های دوگانه از فراوانی بالایی برخوردار بوده است؛ در سطح تفسیر و از نظر بافت موقعیتی و بینامتنیت، این رمان، تحت تاثیر اندیشه های ملی- مذهبی پیش و پس از اسلام، دفاع از حقوق زنان و اندیشه های مبارزه با استثمار و استبداد است و در سطح تبیین نیز می توان تقابل گفتمان های ایرانی- غیرایرانی، اقتدار مردانه- انقیاد زنانه و تقابل مردم- حکومت را دریافت کرد.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, رمان سال بلوا, حقوق زنان, هویت ملی, ایدئولوژی ضداستعماری
    Tannaz Teymouri, Sayyed Ahmad Parsa *, Yadgar Karimi

    In novels, fictional life is intertwined with social realities, power dynamics, and ideologies, which authors represent through language. Understanding the intellectual and ideological tendencies of these writers has led to a growing interest among researchers and literary critics, necessitating the use of text analysis methods. Critical discourse analysis, as an efficient method, has addressed this necessity. This study employs Fairclough's approach to examine the discursive functions in Abbas Maroufi's novel "The Year of Turmoil," which explores aspects of Iran's contemporary history.There is a wealth of literature on critical discourse analysis of novels using Norman Fairclough's approach. For example, Bahrami & Arian (2020) conducted a critical discourse analysis of "The Fish Sleep at Night" by Sudabah Ashrafi, highlighting the novel's critique of patriarchy and the suppression of women. Another study by Zaree et al. (2020) applied Fairclough's theory to analyze the Arabic novel "Al-Harb Fi Barr-I Misr" by Yusuf al-Qaid, emphasizing the author's use of contrasts and oppositions in meaning. These studies demonstrate the widespread recognition of critical discourse analysis as an interdisciplinary approach to analyzing texts from a social and political perspective.

    Keywords: Anti-Colonial Ideology, critical discourse analysis, National identity, Novel of Year of Turmoil (Novel Sale-E Balva), Women's Rights
  • سید احمد پارسا، شهربانو حسین پناهی*

    لالایی‏ ها گونه‏ ای از نغمه ‏های مادرانه است که در خواباندن کودکان به کار می ‏رود، اما گونه ‏ای از ادب رسمی هم در دوران مشروطه با تاسی از همین لالایی ‏ها برای عموم مردم و با هدف آگاهی‏ بخشی و بیداری آنان از سوی برخی از شاعران آن دوره سروده شده است. پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی لالایی ‏های بیداری میرزا علی ‏اکبر صابر (12411290ش)، ابوالقاسم لاهوتی (12661335ش) و سید اشرف ‏الدین گیلانی (12491313ش) می‏ پردازد. شناساندن این‏گونه لالایی ‏ها، دلایل سرایش آن ها، تحلیل ساختار و محتوای آن ‏ها و تفاوت ‏های این‏گونه لالایی ‏ها با لالایی ‏های مرسوم از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. داده ‏ها به شیوه کتابخانه ‏ای و سندکاوی گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می‏ دهد این لالایی ‏ها تحت تاثیر شرایط اجتماعی، سیاسی و فکری حاکم بر آن دوران شکل گرفته است. سادگی زبان، استفاده از سنت ادب عامه، طبیعی بودن شگردهای ادبی و دوری از تعقید راز موفقیت این‏گونه شعر در پیوند با مخاطبان در تفهیم مسایل سیاسی، بیدارسازی و آگاهی ‏بخشی بوده است. همچنین نتایج بیانگر دو گفتمان متفاوت از سرایندگان این شعرهاست که دلایل آن به تفصیل در متن مقاله ارایه شده است.

    کلید واژگان: ادب رسمی, ادب عامه, دوره مشروطه, لالایی, لالایی های بیداری
    Seyed Ahmad Parsa, Shahrbanou Hosseinpanahi*

    Lullaby is a kind of motherly song which is used to put infants into sleep, but one type of formal literature in the constitutional period inspired by these lullabies targeted the awareness and awakening of common people. The current research explores Mirza Ali Akbar Saber (1279-1329), Abulghasem Lahuti (1264-1336), and Sayed Ashrafaldin Gilani’s (1352-1287) lullabies. The goal of this study is to introduce these types of lullabies, the reasons of their songs, the analysis of their structures and contents, and the differences of such types of lullabies with the conventional ones. The methodology of this research is descriptive-analytical. The data was gathered by library and document analysis. The results indicated that the lullabies were formed under social, political, and psychological circumstances of that period. The secret of success of this type of poem in communicating with its addressees in transacting political issues and making the people aware lies in its simple language, traditional literature, the naturalness of literary methods, and the avoidance of intricacy. Finally, the results illustrated two different discourses by the poets of these poems which are investigated in this study.

    Keywords: Formal literature, conventional literature, constitutional period, lullaby, awakening lullabies
  • کیهان سعیدی، سید احمد پارسا*
    شازده حمام، زندگی نامه خودنوشت محمدحسین پاپلی یزدی (متولد 1327) است که تاکنون پنج جلد از آن منتشر گردیده و با استقبال گسترده ای روبه رو شده است. موضوع پژوهش حاضر، تحلیل منطق گفتمانی فرامتن های پیوسته مولف-راوی در شازده حمام پاپلی یزدی، بر اساس فرامتنیت ژرار ژنت (2018-1930) است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر اساس فرامتنیت ژنت و تحلیل گفتمان ون لیوون صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، کتاب پنج جلدی شازده حمام و حجم نمونه، جلد اول این کتاب است که تاکنون 34 بار تجدید چاپ شده است. دلیل انتخاب جلد اول، فاصله نگارش و وقوع رخدادها در آن است که وجود فرامتن ها و منطق گفتمانی آن ها را بهتر ترسیم می کند. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش، بر اساس تحلیل محتوا صورت گرفته است. نتیجه نشان می دهد در این کتاب، شاهد فرامتن های پیوسته مولف- راوی هستیم که موجب شده از آن ها در تعلیل، تفسیر، روشنگری، نقد وضعیت موجود، ارایه راهکار و نمونه هایی از این دست استفاده کند که در متن پژوهش به تفصیل به آن ها پرداخته شده است.
    کلید واژگان: فرامتنیت, منطق گفتمانی, شازده حمام, زندگی نامه خودنوشت, پاپلی یزدی
    Kayhan Saeedi, Sayyed Ahmad Parsa *
    The subject of the present study is to analyze of the discursive logic of the author-narratorʼs continuous metatexts in the Shazdeh Hamam by Papoli Yazdi(1327- ) based on the metatextuality of the Genette(1930-2018). Shazdeh Hamam is the autobiography of Mohammad Hossein Papoli Yazdi, five volumes of which have been published so far and the first volume has been reprinted 34 times up to now, which shows the good popularity of this book. Part of this popularity in addition to the author-narratorʼs style prose, honesty, and frankness in revealing the facts, is related to its continuous metatexts; because the author, once in the role of narrator, recounts the events of his life and another time, in the role of a researcher, analyzes them. This issue turns the author-narrator an impartial narrator to an intervening narrator. The present study intends to analyze the discursive logic of continuous metatexts in the first volume of the book Shazdeh Hamam using descriptive–analytical method and the theory of Genette metatextuality. The reason to choose the first volume is the distance between the writing and the occurrence of events in which the existence of metatexts and their discursive logic are illustrated vividly. Also, the model of Theo Van Leeuwenʼs legitimation which offers four strategies for accreditation, moral evaluation, rationalization, and myth-making, has been used in this article. The result shows that achieving the desired situation forms the core of the author-narrator discourse; a discourse that is based on the critique of the current situation. This criticism which is the product of the author’s knowledge, practical experience, his expertise, education and teaching in prestigious European universities, has made him to use metatexts in explaining the cause, interpretation, enlightenment, solution presentation, and the cases like this.
    Keywords: metatextuality, the discursive logic, Shazdeh Hamam, autobiography, Papoli Yazdi
  • ناهید اشرفی*، ابراهیم رنجبر، سید احمد پارسا
    رمان نفرین زمین از آثار در خور توجه از لحاظ مطالعات اجتماعی (تحلیل گفتمان) مربوط به دهه 40 است. پژوهش حاضر این رمان را از دیدگاه گفتمان انتقادی براساس مولفه حذف در الگوی «ون لیوون» بررسی کرده است. هدف این پژوهش نمایاندن پیوند میان دیدگاه های اجتماعی و فکری با ساخت های گفتمان مدار در متون داستانی است تا اهمیت ساختارهای زبانی در ایجاد گفتمان های اجتماعی و رابطه آن با قدرت و سلطه نشان داده شود. در این گفتار با به کارگیری روش توصیف و تحلیل، براساس مولفه های «جامعه شناختی- معنایی» در الگوی بازنمایی کنش گران اجتماعی لیوون نحوه استفاده نویسنده از شیوه های حذف و دلایل آن را در مجموع 3600 عبارت گفتمان مدار نفرین زمین بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش بیانگر آن است که نویسنده در این داستان با انتخاب ساختارهای خاص زبانی از جمله: جملات کوتاه همراه با  انواع حذف، ترجیح ساخت های مجهول بر معلوم، استفاده از ساخت های مصدری و صفت سازی در عبارات گفتمانی سعی در پنهان سازی نقش کنشگران اجتماعی داشته و این، مستقیم با نهادهای اجتماعی و جامعه نویسنده علی الخصوص «نهاد قدرت و سیاست» مرتبط است. در نفرین زمین تاثیر مسایل سیاسی بر نهادهای اجتماعی، اقتصادی و مردمی آن دوره مشهود  است و آل احمد با گزینش های زبانی و سبک خاص خود مظاهر  تجدد و تحولات اجتماعی و برهم خوردن توازن قدرت را در جامعه تبیین کرده است.
    کلید واژگان: حذف, گفتمان انتقادی, نفرین زمین, ون لیوون
    Nahid Ashrafi *, Ebrahim Ranjbar, Seyed Ahmad Parsa
    "Nefrin-e Zamin" (The Cursing of the Land) is one of the important works of the social sciences in the1960s. The present study examines this book from the perspective of critical discourse analysis (CDA) based on the exclusion components in Van Leeuwen's model. The purpose of this study is to show how social and intellectual views are linked to discourse-based structures in fictional texts in order to highlight the importance of linguistic structures in creating social discourses and their relationship with power and domination. This survey has been studied using a descriptive-analytical method, based on socio-semantic categories in the representation of social actors and how to use different types of exclusion and its reasons in a total of 3600 expressive discourse phrases. The results show that in this story, the author has tried to suppress the role of social actors with the use of special linguistic structures, including short sentences with different types of exclusion, the preferences for passive structures over active structures, and using infinitive structures and the use of adjectives, and this has a direct connection with the social institutions and the author's community especially “institution of power and politics”. In the Nefrin-e Zamin, the impact of political issues on the social, economic, and public institutions of that period is obvious and the author with his language choices and his style has explained the manifestations of modernity, social transitions, and the imbalance of power in society.
    Keywords: Critical Discourse, exclusion, Nefrin-e Zamin, Van Leeuwen
  • کیهان سعیدی، سید احمد پارسا*

    موضوع پژوهش حاضر بررسی و تحلیل گفتمان آرمان شهری پاپلی یزدی در کتاب شازده حمام برمبنای نظریه گفتمانی لاکلاو و موفه است. جامعه آماری پژوهش کتاب پنج جلدی شازده حمام و حجم نمونه سه جلد اول این کتاب است که جلد اول و دوم آن تاکنون 34 بار و جلد سوم 14 بار تجدید چاپ شده است. دلیل انتخاب این موضوع، گفتمان های فرامتنی این اثر است که آن را از آثار مشابه متمایز ساخته است. همچنین، علت انتخاب نظریه یادشده، کارآمدبودن تحلیل گفتمان برای تحلیل اثر نویسنده مذکور است. روش پژوهش توصیفی -تحلیلی است. داده ها براساس تحلیل محتوا و با استفاده از نظریه گفتمانی لاکلاو و موفه تحلیل شده است. پژوهش حاضر برمبنای این نظریه به دنبال یافتن پاسخ این سوال است: مفصل بندی مفاهیم و فرآیند هویت یابی گفتمان آرمان گرایانه نویسنده و نسبت آن با گفتمان حاکم چگونه است؟ نتایج نشان می دهد که براساس این نظریه، گفتمان نوگرای نویسنده در تضاد با گفتمان سنت گرای حاکم شکل می گیرد و «تجدد و پیشرفت» را به مثابه دال خالی در جایگاه دال مرکزی قرار می دهد. همچنین، دال های فرهنگ و حقوق زنان را پیرامون دال مرکزی مفصل بندی می کند و به هر کدام هویت و معنایی تازه می بخشد. در پایان، نویسنده انسان ها را به عنوان عامل و کارگزار ترغیب می کند تا برای تحقق جامعه آرمانی خود فعالیت کنند.

    کلید واژگان: شازده حمام, پاپلی یزدی, سنت و مدرنیته, گفتمان, لاکلاو و موفه
    Keihan Saeedi, Sayyed Ahmad Pars*

    The present research is an analysis of Papoli Yazdi’s utopian discourse in “Shazdeh Hamam” based on the discursive theory of Laclau and Mouffe. The sample of the study consists of the first three volumes of Papoli Yazdi’s five-volume book, Shazdeh Hamam, the first and second volumes of which have been reprinted 34 times and the third volume 14 times so far. The reason for choosing this topic is the metatextual discourses of this work, which makes it distinct from similar works. Additionally, the reason for choosing Laclau and Mouffe’s theory is its effectiveness for analyzing Papoli Yazdi’s discourse. The research method is descriptive-analytical. The data was analyzed based on content analysis and using Laclau and Mouffeʼs discourse theory. Based on this theory, the present study aims to answer the following question: How is the articulation of concepts and the process of identifying the authorʼs idealistic discourse and its relationship with the dominant discourse? The results indicate that according to this theory, the authorʼs modernist discourse is formed in contrast to the dominant traditionalist discourse, and places “modernity and progress” as an empty point in place of the nodal point. It also articulates the points of culture and women’s rights around the nodal point and gives each one a new identity and meaning. In the end, the author encourages human beings as agents to act for the realization of their ideal society.

    Keywords: Shazdeh Hamam, Papoli Yazdi, Tradition, Modernity, Discourse, Laclau, Mouffe
  • سید احمد پارسا

    موضوع پژوهش حاضر "تحلیل و بررسی چیستان در زبان کردی (گویش سورانی)" است.فراهم کردن زمینه آشنایی بیشتر نسل جوان با فرهنگ عامه، جلوگیری از ایجاد گسست بیشتر نسل جدید با فرهنگ بومی خود، بازشناخت جلوه های ادب شفاهی به ویژه چیستان و نقش آن در مطالعات علمی امروز از اهداف عام و بازشناخت چیستان های زبان کردی و تحلیل ساختار و محتوای آن از اهداف خاص این پژوهش محسوب می شوند. روش تحقیق توصیفی  تحلیلی است. داده ها به شیوه کتابخانهای گردآوری شده و به روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. جامعه آماری پژوهش  377 چیستان کردی است که به شیوه استقرای تام بررسی شده است. منبع مورد استفاده کتاب هه ته له ی کوردی (چیستان کردی) اثر عبیدالله ایوبیان مرکزی است. دلیل انتخاب این اثر، دانشگاهی بودن مولف، داشتن نگاه علمی در گردآوری چیستان، دقت نظر ایشان و تسلط بر فرهنگ عامه کردی است. نتایج بیانگر این است که چیستان های گویش کردی سورانی در سه گروه چیستان، شبه چیستان و معما قابل طبقه بندی هستند که گروه اول بیشترین بسامد را دارند. چیستان های زبان کردی بیشتر محصول دوران  کشاورزی است، اما با رواج مدرنیته تعدادی از امثال مربوط به تکنولوژی نیز دیده می شود. همچنین نتیجه بیانگر اشتراک برخی از چیستانها با چیستان های زبان فارسی است، اما برخی از ویژگی ها نیز ویژه زبان کردی است که شناخت آنها به درک بهتری از این چیستان ها می انجامد.

    کلید واژگان: ادب عامه, زبان کردی, گویش سورانی, چیستان
    Sayyed Ahmad Parsa *

    The subject of the present study is to analyze the riddle in Sorani Kurdish. The objectives of the study are to provide the young generation with a better understanding of the popular culture, prevent the new generation from becoming more disconnected from their native culture, recognize the effects of oral literature, especially riddle and its role in today's scientific studies and understand Kurdish riddle and its structure and content. The data were collected by library method and analyzed by content analysis method. The statistical population of the study is 377 Kurdish enigmas which have been investigated by total inductive method. The source used is the book (Kurdish enigma) by Obaidullah Ayubian Markazi. The reason for choosing this work is that the author is an academic figure, has a scientific view in compiling the content, his point of view, and the dominant Kurdish popular culture. The results indicate that Kurdish enigma have certain features, some of which are common to Persian enigma, but some features are also specific to the Kurdish language, which leads to a better understanding of these enigma.

    Keywords: Folklore, Kurdish language, Sorani dialect, riddle
  • سید احمد پارسا*، نگین رستمی

    پژوهشگران ادب پارسی تنها با رویکرد بلاغی به بررسی بهره گیری شاعران از آیات قرآنی در سروده های خود پرداخته اند و از اهداف آنان در به کارگیری این آیات غافل بوده اند. پژوهش حاضر به بررسی این مسیله در قصاید انوری می پردازد و می کوشد با استفاده از جری و تطبیق، آیات قرآنی را از منظر کارکردهای آنها تحلیل کند. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه ی آماری 207 قصیده دیوان انوری، تصحیح مدرس رضوی و حجم نمونه مطابق فرمول کوکران 132 قصیده است که با استفاده از شیوه ی تصادفی ساده (simple random sampling) انتخاب شده است. نتیجه نشان می دهد که انوری با بهره گیری از قاعده ی جری و تطبیق آیات، مفاهیم و مضامین قرآنی را بر موضوعات مورد نظر خویش تطبیق داده است؛ به گونه ای که مضمون نهایی شعر وی دور از شان نزول حقیقی آیات است. به عبارت دیگر وی مفاهیم قرآنی را با کارکردهایی چون اقناع مخاطب، بزرگنمایی، استدلال، بیان گفتمان خود و مواردی از این دست، به صورت جری و تطبیق در قصاید خود به کاربرده است که در متن مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, قرآن کریم, جری و تطبیق, انوری ابیوردی, قصاید
    Sayyed Ahmad Parsa *, Negin Rostami

    Researchers of Persian literature have studied the use of Quranic verses by poets in their poems only with a rhetorical approach and have been unaware of their goals in using these verses. The present study examines this issue in Anwari's poems and tries to analyze Qur'anic verses from the perspective of their functions by using Researchers of Persian literature have studied the use of Quranic verses by poets in their poems only with a rhetorical approach and have been unaware of their goals in using these verses. The present study examines this issue in Anwari's poems and tries to analyze Qur'anic verses from the perspective of their functions by usingJari and Matching. The research method is descriptive-analytical. The statistical population is 207 poems of Divan Anvari, Modarres Razavi correction and sample size according to Cochran's formula 132 poems that have been selected using simple random sampling method. The result shows that Anwari has adapted the Qur'anic concepts and themes to his desired subjects by using the Jerry rule and applying the verses; In such a way that the final theme of his poem is far from the dignity of the true revelation of verses. In other words, he has used Qur'anic concepts with functions such as persuading the audience, magnifying, reasoning, expressing his discourse, and the like, in a concise and adaptive manner in his poems, which are discussed in detail in the text of the article.

    Keywords: discourse analysis, Holy Quran, Jerry, matching, Anwari Abivardi, Qasaid
  • ناهید اشرفی*، ابراهیم رنجبر، سید احمد پارسا

    الگوی بازنمایی کنشگران اجتماعی ون لیوون در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی، با بررسی کارکردهای تقابلی در گزینش های زبانی، لایه های پنهان معناسازی را نشان می دهد. در این پژوهش با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی، ساختار گفتمانی رمان «سووشون» سیمین دانشور (1300- 1390) را بر مبنای چگونگی گزینش نام ها و شیوه طبقه بندی کنشگران در الگوی ون لیوون بررسی کرده ایم. هدف این پژوهش نشان دادن اهمیت کاربردهای زبانی در تحلیل گفتمان اثر و میزان تاثیرپذیری نویسنده از عناصر گفتمانی چون قدرت، ایدیولوژی و سیاست در بازنمایی کنشگران اجتماعی است. دانشور در سووشون مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر خود را با زبانی نمادین بازگو کرده است. وی همچنین با انتخاب نام های نمادین و استفاده از جلوه های مختلف آن، تحولات فردی و اجتماعی را به ویژه در زنان به تصویر کشیده است. یافته ها نشان می دهند که نام دهی و طبقه بندی و زیرمجموعه های آن‏ها به ویژه نام دهی غیررسمی، در سووشون کاربرد بیشتری دارد و نحوه استفاده از نام ها و طبقات اجتماعی منطبق با دیدگاه و اهداف نویسنده و متاثر از مولفه های قدرت، ایدیولوژی و سیاست است. نویسنده از سویی با انتخاب نام های نمادین ایرانی و اسلامی، پیوند میان اندیشه های ایرانی و اسلامی را ناگسستنی جلوه می‏دهد و از سوی دیگر، کشمکش های مربوط به گذر ایران از سنت به مدرنیته و تحول معیارهای اجتماعی و فردی را به نمایش می‏گذارد. علاوه بر این، با استفاده از مولفه های گفتمانی، نقش اجتماعی جدیدی را برای زنان ایرانی طرح می کند تا اهمیت نقش آنان را در تحولات اجتماعی تبیین کند.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, سووشون, کنشگران اجتماعی, نام دهی, طبقه بندی
    Nahid Ashrafi *, Ibrahim Ranjbar, Seyed Ahmad Parsa

    Within the framework of critical discourse analysis, Theo Van Leeu wen's social network representation model shows the hidden layers of meaning by examining the contrasting functions in linguistic choices. This paper focuses on a descriptive analytical study of the discourse structure in Suvshun based on nomination and social actors categorisation in Van Leeuwen's model. The purpose of this study is to show the importance of linguistic usage in discourse analysis of the text and the level of influence of discourse elements such as power, ideology and politics on the author in the representation of social actors. Comprehending a story depends as much on "socio-semantic" features as on the appearance of the language. In Suvshun, Daneshvar expresses the political, social and cultural issues of her time in symbolic language. She also portrays individual and social changes, especially in women, by making full use of symbolic names. The results of the study suggests that nomination and categorisation and their subsets, especially informalization, are used more frequently. Moreover, the implication of names and social classes is consistent with the author's viewpoint and perspective and influenced by power, ideology and politic. While the author uses symbolic Iranian and Islamic names to show the inseparable connection between Iranian and Islamic thoughts, she depicts the tension related to Iran cultural transition from tradition to modernity and the evolution of social and individual criteria. Furthermore, she uses discursive features to sketch a new social role for Iranian women so as to explain their role in the social transition.

    Keywords: Critical Discourse Analysis, Suvashun, Social actors, Nomination, Categorisation
  • سید احمد پارسا، منصور رحیمی*

    زندان سروده های احمد شاملو ازنظر ساختاری، کارکردی، مضمونی و گفتمانی تفاوت های معناداری با شکل کلاسیک حبسیه دارد. در پژوهش حاضر، با رویکردی تلفیقی و از راه به کارگیری ابزار گفتمانی و نشانه شناختی، زندان سروده های احمد شاملو بررسی شده است. در پژوهش حاضر، به منظور تفسیر کارکرد زندان به مثابه ابزاری تنبیهی، از آرای فوکو درباب مراقبت و تنبیه استفاده شده و در جهت تبیین مناسبات قدرت و پیوندش با فضای انضباطی و مجازات زندان، گریزی به مبحث سلطه و اقتدار زده شده و از آثار جامعه شناسان و فیلسوفانی چون ماکس وبر و توماس هابز بهره گرفته شده است. در تفسیر فضای زندان نیز آرای لوفور در خصوص فضا و منظر به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که شاملو اتهامش را نمی پذیرد و مجازات را نامشروع می داند و به این وسیله کارکرد تنبیهی و انضباطی زندان را بی اعتبار می کند؛ نیز، فضای زندان در زندان سروده های شاملو فضایی گفتمانی است که شاعر کوشیده است با گریزهای پیاپی به فضای بیرونی، از ظرفیت دیالکتیکی فضا بهره بگیرد و زندان را از هویت کالبدی و متعین خود به مثابه مکانی بسته و محصور تهی کند و آن را همچون تجربه زیستی بایسته ای در جهت نیل به مقصود به تصویر بکشد.

    کلید واژگان: احمد شاملو, زندان سروده, فضا, مراقبت و تنبیه, فوکو, لوفور
    Sayyed Ahmad Parsa, Mansour Rahimi*

    The prison poems of Ahmad Shamlou are significantly different from the classical form of prison literature in terms of structure, function, content, and discourse. In the present research, we have tried to study Ahmad Shamlou’s prison poems with an integrated approach using discoursal and semiotic tools. In order to interpret the function of prison as a punitive tool, we have taken Foucault’s views and to explain the relationship between power and disciplinary space and prison punishment, the issue of authority and domination has been briefly discussed based on the ideas of some sociologists and philosophers such as Max Weber and Thomas Hobbes. Lefebvre’s views on space have been used in the interpretation of prison environment. The results indicate that unlike the classical prison poets, Shamlou first discredits the punitive and disciplinary function of the prison by not admitting the charge and considering the punishment illegitimate. Second, the prison environment in Shamlou’s prison poems is a discoursal space in which the poet has tried to use the dialectical capacity of the space by successively escaping to the outside world, emptying the prison of its physical and defined identity as an enclosed space, and portraying it as a required developmental experience in the path to achieve the goal.

    Keywords: Ahmad Shamlou, prison poem, space, surveillance, punishment, Foucault, Lefebvre
  • سید احمد پارسا*

    پژوهشگران علوم بلاغی از آغاز تاکنون تمام توجه خود را به ادب رسمی معطوف کرده اند. نگاهی به شاهد مثال های کتب بلاغی به خوبی موید این نظر است. این مسئله در تدریس مباحث بلاغی در مراکز آموزشی چون دانشگاه ها نیز کاملا صدق می کند، غافل از اینکه ادب عامه ساختار و زیبایی شناسی خاص خود را دارد که غفلت از آن، نادیده گرفتن بخش بزرگی از ظرفیت بلاغی زبان است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از معیارهای بلاغی به زیبایی‏شناسی چیستان به عنوان نوعی از کنایه در ادب عامه پرداخته است. نتایج نشان می دهد در پژوهش‏های انجام شده تنها به بلاغت قسمت اول (توصیف) توجه شده و از بلاغت موصوف غافل مانده اند؛ درحالی که پنهان سازی و تعلیق معنا با توجه به وصف های موجود، بیانگر این است که چیستان درواقع کنایه از موصوف است. نکته‏ای که تاکنون به گونه بایسته به آن پرداخته نشده و عدم توجه به این مسیله، موجب شده در کتب بلاغی به اشتباه در مبحث بدیع جای بگیرد. تفاوت این گونه کنایه با کنایات مرسوم کتب بلاغی و تبیبن و تشریح زیبایی های آن، در مقایسه با نمونه های ادب رسمی از مباحثی است که در متن مقاله به تفصیل به آن پرداخته شده است

    کلید واژگان: ادب عامه, چیستان, کنایه, مکنی عنه, تعلیق معنا
    Sayyed Ahmad Parsa*

    Rhetorical scholars have, from the beginning to the present, turned their full attention to formal literature. A review of the rhetorical books confirms this as well. This is especially true in the teaching of rhetorical topics in educational institutions such as universities, unaware that folk literature has its own structure and aesthetics, the neglect of which ignores a large part of the rhetorical capacity of the language. The present study borrows a descriptive-analytical method and uses the rhetorical criteria on the aesthetics enigma as one type of irony in folklore.
    The results show that in the studies, only the rhetoric of the first part (description) has been considered and the other part has been neglected, while concealing and suspending the meaning according to the existing descriptions indicates that enigma is in fact an allusion to the subject. A point that has not been properly addressed so far has caused rhetorical books to be mistaken for a novel topic. The article discusses the difference between this kind of irony and the usual allusions of rhetorical, the explanatory books and the description of its beauties, in comparison with the examples of formal literature.

    Keywords: folklore, enigma, Makni Anh, suspension of meaning, irony
  • یدالله محمدی، سید احمد پارسا*

    شرفنامه یکی از متون تاریخی - ادبی نثر فارسی است و یکی از ویژگی های بارز آن همراه ساختن تاریخ با شواهد شعری است. بدلیسی در شرفنامه 5/554 بیت شعر آورده؛ ولی تنها به نام سراینده 148 بیت (69/26 درصد) اشاره کرده است؛ بنابراین سراینده 5/406 بیت (3/73 درصد) از اشعار شرفنامه معلوم نیست. هدف پژوهش حاضر تعیین مآخذ این ابیات و ارایه مستندات لازم است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی با استفاده از روش تحلیل محتوا بررسی و از لحاظ آماری با تاریخ بیهقی و نفثه المصدور مقایسه شده اند. یکی از یافته های پژوهش حاضر، دستیابی نگارندگان به ماخذ 187 بیت دیگر (72/33 درصد) از اشعار شرفنامه و معرفی منابع آن هاست. بدین ترتیب شمار ابیات شرفنامه که منبع آن ها برای خوانندگان شناخته شده تلقی می گردد، به 335 بیت (41/60 درصد) می رسد؛ از این رو معرفی سراینده 72/33 درصد از سروده های بی ماخذ شرفنامه را می توان نوآوری این مقاله دانست. نتیجه همچنین نشان می دهد شرف خان برای یافتن این 335 بیت، دست کم از دیوان ها و اشعار 44 شاعر بهره گرفته است. بنابراین پژوهش حاضر، علاوه بر معرفی منابع و مآخذ اشعار شرف نامه، وسعت دامنه مطالعات و کثرت اطلاع و پرمایگی شرف خان را نیز نشان می دهد.

    کلید واژگان: شرفنامه بدلیسی, امیر شرف خان, اشعار, شاعران, مآخذ
    Yadullah Mohamadi, Sayyed Ahmad Parsa *

    Sharafnameh is a historical, literary Persian prose text, and one of its prominent features is combining history with poetry. Bidlisi has used 554.5 lines of poetry in Sharafnameh while mentioning the poets of only 148 (26.69 %) lines. Thus, the poets of 406.5 (73.3%) lines of the Persian poems of Sharafnameh are unknown. This study aimed to identify the sources of these seventy-three percent and present the necessary documentation. The applied research method was descriptive-analytical. The data was collected using library and documentary research, analyzed using the content analysis method, and compared analytically with Bayhaqi's History and Nafsat al-Masdoor. One of the present study results is identifying and introducing the sources of 187 (33.72%) other lines of the Persian poems in Sharafnameh. Therefore, the number of lines of poetry with recognized sources reaches 335 (60.41%). Accordingly, the present study could introduce the unknown sources of 33.72% lines of poetry in Sharafnameh. The results also indicated that Sharaf Khan relied on divans and works of at least 44 poets to find these 355 lines. Therefore, the present study also pointed out the broadness of his readings and the richness of his resources.

    Keywords: Bidlisi’s Sharafnameh, Amir Sharaf Khan, Persian poetry, Poets, Sources
  • سید علی مرادی *، سید احمد پارسا
    زمینه و هدف

    سنایی غزنوی علاوه بر جایگاه سترگی که در ادبیات عرفانی دارد، در حوزه های اخلاق و همچنین اندیشه های اسلامی از صاحبنظران و اندیشمندان بزرگ است، که بویژه در شعر عرفانی از شاعران صاحب سبک و جریان ساز در این حوزه است. از سوی دیگر مهمترین شخصیتی که مبانی نظری آمیختگی دین و عرفان را بنیان نهاد، ابوحامد محمد غزالی است و با توجه به جایگاه مهم و اثرگذار غزالی در روزگار خود و دوره های بعد، و بویژه معاصر بودن سنایی و غزالی، تاثیر فکری غزالی بر سنایی، مسئله ای است که نیاز به تحقیق و بررسی در این حوزه دارد. این مقاله با تکیه بر اشتراکات فکری میان غزالی و سنایی، و همچنین وجود آبشخورهای فکری مشابه، به بررسی بازتاب اندیشه های غزالی در حدیقه الحقیقه سنایی میپر‌دازد.

    روش مطالعه

    روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و داده ها به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است.

    یافته ها

    اندیشه زهد و عرفان از مهمترین محورهای موضوعی در حدیقه الحقیقه بشمار میآید. در دوره ای که سنایی مطرح شد، اختلافات فکری و کلامی و مذهبی در اوج بود. سنایی نیز همچون غزالی، مضامین دینی را همراه با پوششی عرفانی به نمایش میگذارد. منابع فکری و تاملات غزالی و سنایی «قرآن، سنت پیامبر، و کتب دینی» بوده است.

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق بیانگر تاثیرات قابل توجه غزالی بر اندیشه سنایی است، چنانکه در حوزه های کلامی و عرفانی سرچشمه های فکری غزالی را در شعر و اندیشه سنایی میتوان مشاهده کرد، بطوریکه غزالی در تکامل فکری سنایی تاثیر شگفت انگیزی داشته است. همچنین سنایی در ترتیب و تنظیم ابواب کتاب حدیقه، به شیوه عارفان و شارحان تصوف در مسئله کلام خدا و اهمیت قرایت آن توجه نکرده است و در این مورد کاملا به شیوه غزالی سخنوری میکند.

    کلید واژگان: سنایی, غزالی, فلسفه, عرفان, حدیقه الحقیقه
    Seyyed Ali Moradi *, Seyyed Ahmad Parsa
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Sanai Ghaznavi, in addition to his stellar position in mystical literature, is one of the great scholars and thinkers in the field of ethics as well as Islamic thought, especially in mystical poetry of poets with style and current in this field. Is. On the other hand, the most important figure who founded the theoretical foundations of the fusion of religion and mysticism is Abu Hamed Mohammad Ghazali, and considering the important and influential position of Ghazali in his time and later periods, and especially the contemporaneity of Sanai and Ghazali, Ghazali"s intellectual influence Sanai is an issue that needs to be researched in this area. Relying on the intellectual commonalities between Ghazali and Sanai, as well as the existence of similar intellectual sources, this article examines the reflection of Ghazali"s ideas in Sanai"s Hadiqah al-Haqiqa.

    METHODOLOGY

    The research method is descriptive-analytical and the data are collected by library method.

    FINDINGS

    The idea of ​​asceticism and mysticism is one of the most important thematic axes in Hadith al-Haqiqah. In the period when Sanai was introduced, intellectual, theological and religious differences were at their peak. Like al-Ghazali, Sanai displays religious themes with a mystical cover. The intellectual sources and reflections of Ghazali and Sanai have been "Quran, Sunnah of the Prophet, religious books".

    CONCLUSION

    The results of the study indicate the significant effects of Ghazali on Sanai"s thought, as in theological and mystical fields Ghazali"s intellectual sources can be seen in Sanai"s poetry and thought, so that Ghazali has a surprising effect on Sanai"s intellectual development. had. Also, in arranging the chapters of the book of Hadith, Sanai has not paid attention to the method of mystics and commentators of Sufism in the matter of the word of God and the importance of its recitation, and in this regard he speaks completely in the manner of Ghazali.

    Keywords: Sanai, Ghazali, Philosophy, Mysticism, Hadiqah al-Haqiqah
  • سید احمد پارسا، بهنام بسطامی*
    شعر دهه شصت به دلیل شرایط سیاسی- اجتماعی، به ویژه جنگ، از ویژگی های خاصی برخوردار است. این شعر از یک سو انعکاس ددمنشی های دشمن بعثی و از سوی دیگر، آیینه ازخودگذشتگی و پایداری فرزندان این سرزمین در نبردی نابرابر است. تکیه فراوان پژوهشگران بر شعر پایداری در این دوره، گاه موجب به حاشیه رانده شدن نوآوری ها و آفرینش های ادبی این سروده ها شده است.پژوهش حاضر با درک این مفهوم، به بررسی گونه ای کمتر شناخته شده از تشبیه با نام «تشبیه ناهمساز» در سروده های سید حسن حسینی و قیصر امین پور می پردازد و آن را به عنوان یک ویژگی سبکی مورد بررسی قرار می دهد. تشبیه ناهمساز از آمیزش دو تصویر تشبیه و پارادوکس از دو حوزه بیان و بدیع پدید می آید و ازحیث ساختار و چگونگی کاربرد، سه دسته است: دسته اول که در آن، مشبه و مشبه به دو پدیده اساسا متناقض اند، دسته دوم که در وجه شبه دچار تناقض و ناهمسازی اند، در دسته سوم مشبه به خود امری پارادوکسی است و این ناهمسازی، کل تشبیه را تحت تاثیر قرار می دهد. نوآوری در تصویر با ساخت شکنی در بافت تشبیه، غافلگیری مخاطب و واداشتن او به کشف زیبایی های نهفته در آن و به چالش کشیدن مرزهای سنتی بلاغت، از ویژگی های این گونه تشبیه به شمار می رود. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و داده ها با استفاده از شیوه تحلیل محتوا بررسی شده اند. نتیجه نشان می دهد گرایش این شاعران به سبک هندی، تناقضات موجود در جامعه، درگیری های ذهنی این شاعران و مواردی از این دست، از عوامل اصلی آفرینش این تشبیهات به شمار می روند.
    کلید واژگان: شعر پایداری, ویژگی سبکی, تشبیه ناهمساز, سید حسن حسینی, قیصر امین پور
    Sayyed Ahmad Parsa, Behnam Bastami *
    The poetry in sixties has some certain features because of the socio-political environment, and especially the war. On one hand, poetry was a reflection of the atrocities of the Ba'athist enemy and on the other hand, it’s the reflection of self-sacrifice and resistance of the people of this country in an unequal battle. The researchers’ too much emphasis on the resistance poetry during this period has led to the marginalization of literary creativity and innovation in these poems. Considering this issue, the present study, investigates a less known type of simile in the poems of Seyyed Hasan Hosseini and Qeysar Aminpour and analyzes it as a stylistic feature. The paradoxical simile, is created through the combination of two concepts of simile and paradox, from two fields of rhetoric and prosody and in terms of structure and usage, there are three categories: The first category, in which tenor and vehicle are two fundamentally contradictory phenomena. The second category is paradoxical in the similarity. In the third category, the vehicle is a paradoxical item by itself and this paradox affects the totality of the simile. Innovation in the imagination by means of reconstruction in the simile format, surprising the audience and forcing him/her to discover the hidden beauty in the simile‚ and challenging the traditional rhetorical boundaries are considered as the characteristics of this sort of simile. The method in this study is descriptive-analytical and the data have been analyzed by using the content analysis method. The results show that the tendency of the poets to the Indian style‚ the conflicts in the society‚ the mental engagement of the poets and other things as so‚ are the main reasons for the creation of these similes.
    Keywords: Resistance poem‚ Stylistic feature‚ Paradoxical simile‚ Seyyed Hasan Hosseini‚ Qeysar Aminpour
  • منصور رحیمی*، سید احمد پارسا

    پیوند دانش های متعدد علوم انسانی با یکدیگر، رویکردهای تلفیقی کارآمدی را در حوزه ی بینامتنیت طرح کرده است. مبحث هویت یکی از مقوله های مهمی است که پیوند اساسی با جامعه شناسی، نشانه شناسی فرهنگی، تحلیل گفتمان، انسان شناسی و حتی نقد ادبی دارد. پژوهش حاضر کوشیده است تا با رویکردی بینامتنی، عناصر مشترک نشانه شناسی، گفتمانی و انسان شناسی را در پیوند با عنصر هویت به کار گیرد تا به بازنمایی هویت «عقاب» در شعر عقاب خانلری بپردازد. دراین میان، نظریه ی آلوده انگاری ژولیا کریستوا و مبحث «خود» و «دیگری» در حوزه ی نشانه شناسی فرهنگی، به عنوان ابزار و پشتوانه های اصلی تفسیر، گزینش شده اند تا به بازنمایی فرایند شکل گیری هویت عقاب، در تعامل و تضاد با فرهنگ بیگانه و رانه های آلوده بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مرگ درابتدای روایت به عنوان رانه ای آلوده، سوژه را به چاره جویی وامی دارد؛ اما پس از تعامل با بیش فرهنگ (فرهنگ زاغ) و مشاهده ی رانه های آلوده، ازجمله از محیط زندگی و خوراک زاغ، به هویت اجتماعی خود بازمی گردد و با تلقی مرگ به عنوان امر مطلوب، به طرد رانه های آلوده و ترک سرزمین بیگانه دست می زند.

    کلید واژگان: شعر عقاب, خانلری, هویت, نشانه شناسی فرهنگی, بینامتنیت
    Mansour Rahimi *, Ahmad Parsa
     Introduction and Background

    The interconnectedness of multiple sciences in humanities has led to effective integrated approaches in the field of intertextuality. The issue of identity is one of the important topics that is fundamentally related to sociology, cultural semiotics, discourse analysis, anthropology and even literary criticism. The present study has made an attempt to use the common elements of semiotics, discourse and anthropology in connection with the element of identity with an intertextual approach in order to represent the identity in Khanlari’s poem, the Eagle. Julia Kristeva’s theory of abjection and the concepts of “self” and “other” in the field of cultural semiotics have been selected as the main interpretive tools to represent the process of eagle’s identity formation in interaction with foreign culture and abjection drives. The results showed that, at the beginning of the narrative, death, as the abjection drive, forces the subject to find a solution, but after interacting with the subculture (culture of magpie) and observing the abjection drives, including the living environment and magpie feed, returns to its social identity and, while considering death as desirable, rejects abjection drives and leaves the foreign land.

    Research method, objective and background 

    The present study aims to answer the main question of what specific cultural, discursive and social elements have played a role in determining the eagle’s identity by using the above tools in an intertextual approach. The present study is an intertextual study with a discursive approach that has used cultural semiotics, discourse analysis, anthropology, and a little narratology. It seeks to take an intertextual approach to the process of representing the identity of the seeker hero in the Eagle, translated and rewritten by Parviz Natel-Khanlari. This poem is originally in Russian and there are many translations with different alterations and extensions.McAfee (2006) has elaborated on Kristeva’s views, including the concept of abjection, in a book entitled Julia Kristeva.Khosravian (2009) has given an overview of the aesthetic and pictorial aspects of Khanlari’s the Eagle.Following the theories of Bermon and Greimas, Aghakhani et al. (2011) have studied the two narrative poems of the Eagle and the Serivili House.Pour-Ali et al. (2014) have interpreted the novel “The Rule of the Game” using Kristeva concept of abjection.Salimi Kouchi and Sokout Jahromi (2015) have studied the characters in Anārbānu and Her Sons from the perspective of Kristeva’s abject body and have discussed the concept of abject body in the Introduction.Alami and Babashahi (2017) have interpreted Siavash’s story based on Kristeva’s theory of abjection.

    Discussion

    Death is represented in the beginning of the poem as the abjection drive, and the eagle tries to find a way to avert it. Since conversation is the beginning of culture, formation of any of the cultures, supercultures and non-cultures requires the existence of dialogue and conversation. In the Eagle, the dialogue between the magpie and the eagle is the beginning of the formation of cultures and the demarcation between superculture, non-culture and culture. The cultural atmosphere of the magpie appears in the beginning as a superculture with which the eagle enters into conversation in order to have a long life. In order to draw the attention of the eagle and impose cultural elements related to its culture, the magpie claims that the winds that blow in the heights are the cause of death and short life of the eagle. Later in the conversation between the magpie and the eagle, by highlighting its culture, the magpie criticizes the culture of the eagle and tries to take the eagle with him and invite him to a life full of filth. The description of abject drives through the magpie’s habitat and food symbolically represents the cultural and social system of the “other”, which is in conflict with its own culture. The eagle enters the land of the magpie to find out the secret of the magpie’s long life. The eagle is reminded of its abjection struggle by being in a foreign land, which is the residence of the magpie and the place of filth and humiliation. Conflict with the abject element occurs in two stages through recall and return to the eagle’s social identity. In terms of social identity, the eagle and magpie have a group conflict. After interacting with the magpie, the eagle recognizes this group conflict again. In this cognitive process, the eagle’s perceptions and evaluations of its social group and its opposing social group lead to the representation of its social identity. This is where the eagle realizes that being an eagle requires accepting a set of signs and necessities belonging to the social identity of the eagle group, and what he thought about longevity was only a crude dream that is incompatible with his social identity and that he must give it up. In addition, a set of signs and values ​​of the magpie social group are in conflict with the social identity of the eagle and must be rejected. After communicating and evaluating the eagle from within the magpie culture, the cognitive process of the eagle, as a cognitive subject, is formed and interaction with abject drives within another culture leads to cultural transformation.

    Conclusion

    The eagle, as a cognitive agent, interacts with its opposing social group in order to find its identity. In the process of finding the eagle’s identity, the element of death first appears as an abject and inconsistent drive, but after the subject interacts with the alien world and the culture of the “other”, it rejects the abject drives and, during a cultural metamorphosis, the superculture becomes non-culture and the narration ends by considering death as a desirable, normal and harmonious thing. In this way, the identity of the eagle, which is living with dignity at the peaks with a short life and rejecting another culture (magpie), is revealed. Although death is considered one of the abject drives in the first part of the Eagle, in the end, the drive of death protects the eagle’s definite identity and prevents the eagle from mixing with the filth and degrading life of the magpie.

    Keywords: The Eagle, Khanlari, Identity, Cultural Semiotics, intertextuality
  • یدالله محمدی*، سید احمد پارسا

    تاریخ بیهقی یکی از متون منثور فارسی است که در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی تدریس می شود. تاکنون شش تصحیح از تاریخ بیهقی انجام شده که تصحیح فیاض و تصحیح یاحقی-سیدی بیشتر مورد اقبال پژوهشگران قرارگرفته است. از آنجاکه وجود یک تصحیح منقح، کار تعلیم و تعلم این اثر را آسان تر می سازد، پژوهش حاضر به نقد و بررسی وزن سروده های فارسی تاریخ بیهقی در تصحیح یاحقی-سیدی و مقایسه آن با تصحیح فیاض می پردازد و می کوشد با بررسی اوزان این سروده ها، میزان صحت ضبط و دقت مصححان را بسنجد. برای این کار، کوشش شده علاوه بر بهره گیری از قواعد عروضی زبان فارسی، از نسخه بدل ها، توجه به صورخیال، انسجام بافت متن، تصحیح های معتبر دیوان های شاعران مورد استفاده و موارد دیگر این چنینی استفاده شود. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و داده ها به شیوه کتاب خانه ای و سندکاوی با استفاده از روش تحلیل محتوا بررسی شده اند. نتیجه نشان می دهد دریافت درست معنی ابیات، پیوند آن ها با گزاره های تاریخی متن و فهم درست این گزاره ها در گرو وزن صحیح ابیات است که متاسفانه در تصحیح یاحقی-سیدی به وزن برخی از ابیات، توجه کافی نشده است و این تصحیح به رغم در اختیار داشتن نسخ خطی بیشتر، در این زمینه دقت نظر کمتری دارد.

    کلید واژگان: تاریخ بیهقی, سروده های فارسی, وزن, چاپ یاحقی - سیدی, چاپ فیاض
    Yadullah Mohammadi *, Seyed Ahmad Parsa

    “Tarikh –e- Baihaqi” is one of the Persian proses taught in two undergraduate and postgraduate courses in Persian language and literature. Having a good correction makes it easier to teach. So far, six corrections have been made in “Tarikh –e- Baihaqi”. Two recent corrections have been favored by researchers. The present study compares the recording of the Persian poems of “Tarikh –e- Baihaqi” in two versions of the Tarikh –e- Baihaqi of Yahaghi-Sayyedi and Fayyaz and tries to assess the accuracy of the recordings and the accuracy of the copy editors by examining the harmony of these poems with the content. For this purpose, in addition to using the prosodic rules of the Persian language, attempted have been made to use transcripts, attention to the imagination, textual consistency, authentic corrections of the poets’ divans, transcripts. The research method is descriptive-analytical. Data were analyzed by the library and document analysis using the content analysis method. The result shows that understanding the true meaning of the verses, linking them to the historical statements of the text and understanding them correctly depends on the correct meter of the verses, which unfortunately has not been adequately addressed in the correction of some of the verses. Metrical studies indicate that the correction of Yahaghi-Sayyedi despite more manuscripts is less accurate at his disposal.

    Keywords: Tarikh –e- Baihaqi, Persian Poems, meter, Yahaghi-sayyedi Printing, Fayyaz Printing
  • محمد سعیدی مقدم*، سید احمد پارسا
    زمینه و هدف

    یکی از جلوه های ادب غنایی در اشعار مجیرالدین بیلقانی هجویات اوست که در کنار هجویات استادش، خاقانی، از نظر مغفول مانده و چنانکه باید به آن پرداخته نشده است. ازاینرو پژوهش حاضر میکوشد ضمن حذف مضامین متناقض با مسایل اخلاقی، به معرفی هجو و ذکر دلایل مختلف وجود آن در دیوان مجیرالدین بیلقانی پرداخته و شگرد هنری و بلاغی او را در این زمینه بررسی نماید.

    روش مطالعه

    روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. محدوده و جامعه موردمطالعه، ابیات هجوآمیز دیوان مجیرالدین بیلقانی است که با تصحیح و تعلیق محمد آبادی توسط انتشارات موسسه تاریخ و فرهنگ ایران منتشر شده است.

    یافته ها

    بررسیها نشان میدهد زبان مجیر در هجویات، زبانی عفیف و غالبا به دور از پرده دریهای مرسوم با الفاظ تابو است. هجویات او بیشتر متوجه رقیبان شعری و حاسدان است و در این میان، تشبیه مهمترین عنصر خیال آفرین و شاعرانه مجیر محسوب میشود. ذهن تصویرساز مجیر برای هجو دیگران، به آوردن یک تصویر اکتفا نکرده و تشبیهات او آمیخته به تصاویر دیگر و دربرگیرنده تناسبهای لفظی و معنوی گوناگون است. این آمیختگی بر ارزش ادبی هجویات وی افزوده و جنبه تخیلی آن را تقویت کرده است. همچنین، این امر از زشتی و کراهیتی که مختص سخن هجوگونه است، کاسته و بر ویژگی بلاغی سخن افزوده است. مجیر با تمثیلها و اسلوب معادله هایی که بر پایه منطق عقلی و هنری ساخته، کوشیده است با بیانی مستدل، ضمن برکشیدن مقام خود، دیگران را در جایگاهی فروتر نشاند.

    نتیجه گیری

    مجیر در تشبیهات هجوآمیز خود بین عناصر به ظاهر بی ارتباط و دور از هم، پیوندی شاعرانه برقرار نموده و ذهن مخاطب را برای کشف ارتباط دو سوی تشبیه، به تکاپو انداخته است. از نظر معنایی نیز هجویات او بازنمود اوضاع اجتماعی مردم و اخلاق حاکم بر جامعه است. بنابراین هجویات مجیرالدین بیلقانی علاوه بر وجاهت هنری، از نظر معنایی درخور توجه است.

    کلید واژگان: مجیرالدین بیلقانی, قرن ششم, هجو, بلاغت, تشبیه
    M. Saeedi Moghadam*, S.A. Parsa
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    One of the lyrical literary manifestations in Mojir al-Din Bilqani's poems is his satires. These satires, along with Khaghani's satires, have been forgotten and not studied. For this reason, the present study tries to eliminate immoral satires, introduce satire and mention the reasons for its existence in Mujir al-Din's poems, and identify his rhetorical technique.

    METHODOLOGY

    The method of this research is descriptive-analytical and the data have been collected using library resources. The study area and society is a collection of poems by the divan of Mojir al-Din Bilqani, which has been published by the Institute of History and Culture of Iran with the correction and suspension of Mohammad Abadi.

    FINDINGS

    The results of the research show that the language of Mujir's satires is chaste and often away from insults with taboo words. Her satires are mostly related to opponents and rivals and in this case, simile is the most important imaginative image and poetic element of Mujir. The mind of the illustrator Mujir al-Din is not content to bring one image and his similes are mixed with other images. Also, he has tried to show his superiority with allegorical expressions based on similes. This has reduced the ugliness of his satires and increased their rhetorical aspect.

    CONCLUSION

    In his satirical similes, the poet has established a poetic connection between unrelated elements and has forced the audience's mind to try. Therefore, his satires have an artistic aspect. In terms of meaning, his satires reflect the social situation and morality that govern society. Therefore, the satires of Mujir al-Din Bilqani, in addition to their artistic aspect, are significant in terms of meaning.

    Keywords: Mujir al-Din Bilqani, Sixth century AH, Satir, Rhetoric, Simile
  • مریوان حسین فرحان*، سید احمد پارسا
    زمینه و هدف

    ادبیات پایداری آینه انعکاس واکنشهای ملتهای تحت ستم و نارضایتی آنان از وضع موجود است؛ از همین رو ادب پایداری علیرغم تفاوتهای زبانی، زمانی، فرهنگی، دینی، جغرافیایی و مواردی از این دست، رسالت واحدی را دنبال میکند و آن بیداری توده‌های مردم و تهییج آنان دربرابر اشغالگران سرزمینشان یا حاکمان ستمگر آن بوده است. موضوع پژوهش حاضر تحلیل مولفه‌های سبکی در سروده‌های پایداری میرزاده عشقی و محمدتقی بهار است.

    روش مطالعه

    روش پژوهش توصیفی تحلیلی است؛ داده‌ها به شکل کتابخانه‌ای گردآوری و به شیوه تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده‌اند.

    یافته ها

    موتیفهای شعری دوران مشروطه در شعر شاعران آن عصر تقریبا مشترک است اما رویکرد هریک از آنان با دیگری متفاوت و حاکی از جهان‌بینی خاص او است. این قضیه در موتیف پایداری نیز صدق میکند.

    نتیجه گیری

    بهره‌گیری فراوان میرزاده عشقی از مظاهر فولکلور در بیان مفاهیم و موضوعات پایداری باعث شده فولکلور نقش برجسته‌ای بعنوان یک شاخصه سبکی در اینگونه از اشعار وی ایفا کند. بازتاب باورهای عامیانه و استفاده از اصطلاحات، کنایات، تشبیهات و مثلهای عامیانه، مهمترین جلوه‌های فولکلور در شعرهای پایداری میرزاده عشقی بشمار میرود. در مقابل، بهار در شعرهای پایداری چندان از جلوه‌های فولکلور بهره نبرده و بیشتر با زبانی سخته و ادبی مفاهیم پایداری را بیان کرده است. از نظر فکری عشقی رادیکالتر از بهار است. گفتمان بهار در آغاز، صرف‌نظر از پختگی زبانی او، همانند عشقی دارای زبانی توفنده است و گفتمانی تسلیم‌ناپذیر و سراسر اعتراض را در دوره احمد شاه تا آغاز دوره رضاشاه نمایندگی میکند. اما خیلی زود و بعد از زندانی کردنش، این گفتمان تغییر میکند و انتقاد جای خود را به ستایش از رضاشاه میدهد. به عبارت دیگر پایداری در شعر بهار جای خود را به تسلیم و سکوت میدهد.

    کلید واژگان: ادب پایداری, سبک شناسی, فولکلور, میرزاده عشقی, ملک الشعرای بهار
    M. Hossein Farhan *, S.A. Parsa
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Sustainability literature is a reflection of the reactions of oppressed nations and their dissatisfaction with the current situation; Therefore, the literature of stability, in spite of linguistic, temporal, cultural, religious, geographical and similar differences, pursues a single mission, and that has been the awakening of the masses of the people and their incitement against the occupiers of their land or its oppressive rulers. The subject of the present study is the analysis of stylistic components in the poems of Mirzadeh Eshghi and Mohammad Taghi Bahar.

    METHODOLOGY

    The research method is descriptive-analytical; The data were collected in the form of libraries and analyzed by content analysis.

    FINDINGS

    The poetic motifs of the constitutional era are almost common in the poetry of the poets of that era, but the approach of each of them is different from the other and indicates his own worldview. This is also true of the sustainability motif.

    CONCLUSION

    Mirzadeh Eshghi's extensive use of the manifestations of folklore in expressing the concepts and issues of sustainability has caused folklore to play a prominent role as a stylistic feature in such poems. The reflection of folk beliefs and the use of idioms, allusions, similes and proverbs are the most important manifestations of folklore in the poems of Mirzadeh Eshghi. In contrast, Bahar has not used much of the effects of folklore in his poems on sustainability and has expressed the concepts of sustainability more in harsh and literary language. Intellectually, love is more radical than spring. In the beginning, Bahar's discourse, regardless of his linguistic maturity, is like a love with a cracking language, and it represents an unyielding discourse and all the protests in Ahmad Shah's period until the beginning of Reza Shah's period. But very soon after his imprisonment, this discourse changed and criticism gave way to praise of Reza Shah. In other words, stability in spring poetry gives way to submission and silence.

    Keywords: Sustainability Literature, Stylistics, Folklore, Mirzadeh Eshghi, Mohammad Taghi Bahar
  • نرجس قابلی*، سید احمد پارسا، عرفان رجبی

    یکی از شیوه های تحلیل متون ادبی بررسی ساختارگرایانه است. از شاخه های مورد توجه ساختارگرایان روایت شناسی است. گرماس، نشانه شناس لیتوانیایی، با توجه به تقابل های دوگانه و الگوی کنشی، به تبیین ساختار روایت و شخصیت های داستان پرداخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار حکایتی از مرزبان نامه با عنوان «ایراجسته و خسرو» و حکایتی از هفت پیکر با عنوان «فتنه و بهرام» با رویکرد ساختارگرایانه است که در ضمن پژوهش شخصیت ها و کنشگران حکایت ها و نیز تفاوت ها و شباهت های دو حکایت و نوع کنش ارزیابی می شود. نتیجه نشان می دهد دو حکایت از لحاظ روساخت همگون نیستند، ولی ژرف ساخت مشترکی دارند. کنشگر فاعل در حکایت «ایراجسته و خسرو» نقش مهمی در پیرنگ حکایت به عهده دارد، ولی در حکایت «فتنه و بهرام» مفعول (هدف) در جایگاه کنشگری فعال، فاعل یا قهرمان را به کنش ترغیب می کند.

    کلید واژگان: ساختارگرایی, گرماس, کنشگر, شخصیت, مرزبان نامه, هفت پیکر
    Narjes Ghabeli*, Sayyed Ahmad Parsa, Erfan Rajabi

    Structural analysis is one of the methods for analyzing literary texts. A branch of interest to structuralists is narratology. Greimas, the Lithuanian semiotician, explains the structure of the narrative and the characters of the story using the dual contrasts and the actantial model. The aim of the current study is to investigate the structures of a story from Marzbān-nāma entitled “Irajasteh and Khosrow” and another story from Haft Peykar entitled “Fitnah and Bahram” using a structuralist approach. The characters and actors in the stories and the similarities and differences of the two stories and the type of actions are evaluated. The result shows that while the two stories have a common deep structure, they are not homogeneous in terms of their surface structure. The subject actor in the story of “Irajasteh and Khosrow” plays an important role in the plot of the story, while in the story of “Fitnah and Bahram” as an active actor, encourages the subject or the hero to act.

    Keywords: Structuralism, Greimas, Actor, Character, Marzbān-nāma, Haft Peykar
  • مینو محمدی*، سید احمد پارسا، قهرمان شیری

    وقتی سخن از اعتراض به میان می آید بلافاصله ذهن متوجه شاعرانی چون: اخوان ثالث، شاملو، کسرایی، مصدق، شفیعی کدکنی و شاعرانی از این دست می شود و شاید پذیرش اندیشه اعتراض سهراب سپهری (1307-1359 هجری شمسی) به نظام اجتماعی- سیاسی جامعه عصرخود برای بسیاری به سختی قابل پذیرش باشد؛ زیرا وی با هنجارگریزی در این زمینه، شیوه ای متفاوت از دیگران را برگزیده است. رویکرد متفاوت او به این مقوله، دریافت جنبه اعتراض او را برای بسیاری با دشواری مواجه کرده است. پژوهش حاضر به بررسی دو سروده او با عنوان «آب» و «پشت دریاها» می پردازد و می کوشد با نمایاندن شیوه های اعتراض سپهری به شناخت بعدی از شخصیت و جهان بینی وی بپردازد که تاکنون مغفول مانده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و نتایج با استفاده از شیوه تحلیل محتوا تجزیه وتحلیل می شود. نتایج نشان می دهد که سپهری با ترسیم جامعه مطلوب و آرمانی خود می کوشد با تقابل وضع موجود در مقابل وضع مطلوب، اعتراض خود را به وضع موجود نشان دهد.

    کلید واژگان: سهراب سپهری, اعتراض, آرمان شهر, مسائل سیاسی-اجتماعی
    Minoo Mohammadi *, Sayed Ahmad Parsa, Ghahreman Shiri

    when we speak about protest, Immediately the mind becomes attention of the poets such as Akhavan-Sales, Shamlou, Kasrai, Mosadegh, Shafiei Kadkani, and poets like them. perhaps the idea of protest by Sohrab Sepehri (1928-1980 AD) to the sociopolitical system of the community of his own age, for many It is difficult to accept, because he has chosen a different way from others in this context called deviation. Because of a different approach he had to this category, he has faced difficulty getting many of his objections. The present study seeks out two of his poems, "Ab" and "Poshte daryaha", and he tried recognizing his personality and globalization by presenting Sohrab Sepehri's protesting methods, which has been neglected so far. The research method is descriptive-analytic and the results are analyzed using a content analysis method. The results show that Sepehri tries to show his protest against the status quo by drawing his utopia and by opposing the status quo to the ideal one (utopia).

    Keywords: Sohrab Sepehri, Protest, Utopia, Sociopolitical Issues
  • سید احمد پارسا، مهین کریمی*

    مهستی گنجوی (490-577ق) بانوی رباعی سرا، بسیار پیشروتر از زمان خود زیسته است؛ زیرا جهان بینی و وضعیت زندگی او موجب سرودن اشعاری شده که با توجه به شعر زنان شاعر کلاسیک در تاریخ ادبیات فارسی کم سابقه است. مهستی در گذشته با قضاوت های نادرست، مورد بی مهری قرارگرفته است و در زمان معاصر نیز این اجحاف در برخی پژوهش ها درباره ی او هویداست. نشان دادن ویژگی های زنانه ی مهستی در رباعیاتش از اهداف پژوهش حاضر است. پژوهش، به شیوه ی توصیفی و داده ها به روش سندکاوی و کتابخانه ای گردآوری و با استفاده از تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهستی بی هیچ پرده پوشی آنچه احساس و تجربه ی زنانه اش اقتضا می کند، در شعر نمایان می سازد. از خصوصیات زنانه ی او می توان به ابراز عشق و علاقه به جنس مخالف، اشاره به جنسیت خود، تصاویر و ویژگی های زنانه، اعتراض خاموش فمنیستی، محافظه کاری، زبان اروتیک زنانه اشاره کرد که در متن مقاله با ذکر نمونه به تفصیل بیان شده است.

    کلید واژگان: اروتیک زنانه, زبان زنانه, معشوق مرد, مهستی گنجوی, نگرش جنسیتی
    Ahmad Parsa, Mahin Karimi *

    Mahasti Ganjavi (577-490 AH), renown for her quatrains, was a pioneering poet; her worldview and life condition led her to compose poems that were unprecedented in the poetry of classic female poets in Persian literature. In the past, Mahasti was not welcomed owing to some unsound judgments about her character; in modern time, too, some published studies have done her an injustice. The present study aims at uncovering the feminine features of Mahasti in her quatrains. The research is descriptive and the data are collected by document and library research process, followed by content analysis. The results of the research show that Mahasti's poems express her feminine feeling and experience freely. Her feminine traits include expressing love and affection for the opposite sex, referring to her gender, feminine images and features, silent feminist protest, conservatism, and feminine erotic language, explained in detail in the article.

    Keywords: feminine erotic, feminine language, beloved man, Mahasti Ganjavi, sexist attitude
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال