سیده زهرا ساداتی
-
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام بر تاب آوری، جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی زنان مطلقه انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مطلقه شهر ساری در شش ماه نخست سال 1401 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در یک گروه آزمایشی معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام مبتنی بر کتاب معنویت درمانی و رویکرد روانشناسی مثبت (صفاری نیا، میرمهدی و شریفی، 1396) و مداخلات معنوی ریچاردز و برگین (2005) (با رویکرد اسلامی (عرب بافرانی، کجباف و عابدی، 1391) را دریافت کردند و گروه گواه در لیست انتظار جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (1950)، پرسشنامه مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و مقیاس رضایت از زندگی داینر، امونز، لارسن و گریفین (1985) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزارSPSS-26 به اجرا درآمد.یافته هانتایج نشان داد که معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام بر تاب آوری (83/10=F، 001/0>P)، رضایت از زندگی (06/32=F، 001/0>P)، جهت گیری مذهبی درونی (06/56=F، 001/0>P)، و بیرونی (26/35=F، 001/0>P) زنان مطلقه موثر بود.نتیجه گیریبنابراین می توان نتیجه گرفت که معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام می تواند به عنوان روش مداخله ای موثری برای بهبود تاب آوری، جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی زنان مطلقه باشد.کلید واژگان: معنویت درمانی, تاب آوری, جهت گیری مذهبی, رضایت از زندگی, زنان مطلقهAimThe present study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of spiritual therapy, emphasizing the teachings of Islam on resilience, religious orientation, and life satisfaction of divorced women.MethodsThe current research was of the type of practical and quasi-experimental designs of pre-test-post-test and follow-up with a control group. The statistical population of this research included all divorced women of Sari city in the first six months of 2022. The sample of this research includes 30 people from the aforementioned community who were selected using available sampling method and were randomly included in an experimental group of spiritual therapy with an emphasis on the teachings of the religion of Islam based on the book of spiritual therapy and positive psychology approach (Safari- Nia, Mirmehdi and Sharifi, 2016) and Richards and Bergin (2005) spiritual interventions (with an Islamic approach (Arab Baferani, Kajbaf, and Abedi, 2012) and the control group was placed on the waiting list. The data using It was obtained from the religious orientation questionnaire of Allport and Ross (1950), the resilience scale questionnaire of Connor and Davidson (2003) and the life satisfaction scale of Diener, Emmons, Larsen and Griffin (1985). Variance was implemented with repeated measurement and SPSS-26 software.ResultsThe results showed that spiritual therapy with an emphasis on the religious teachings of Islam on resilience (F=10.83, P<0.001), life satisfaction (F=32.06, P<0.001), internal religious orientation (F=56.06, P<0.001), and external (F=35.26, P<0.001) divorced women was effective.ConclusionTherefore, it can be concluded that spiritual therapy with vine Focusing on the teachings of Islam can be an effective intervention method to improve resilience, religious orientation and life satisfaction of divorced womenKeywords: spiritual therapy, Resilience, Religious orientation, life satisfaction, divorced women
-
هدف
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی و باورهای اختلال خوردن دختران هجده تا سی و پنج سال انجام شد.
روش پژوهش:
روش پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران هجده تا سی و پنج ساله دارای اضافه وزن ساکن شهر ساری بودند که تعداد 30 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (15=n) و گروه گواه (15=n) گماشته شدند. داده ها با استفاده از باورهای اختلال خوردن (EDBQ)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن (BICI) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش مانکوا و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد و تحلیل های آماری فوق با بهره گیری از نرم افزار SPSS.22 به اجرا درآمد.
یافته هانتایج نشان داد که گروه درمان پذیرش و تعهد بر بهبود تصویر بدنی (26/18=F، 001/0>P) و باورهای اختلال خوردن (10/35=F، 001/0>P) دختران هجده تا سی و پنج سال تاثیر معناداری داشت.
نتیجه گیریبنابراین می توان نتیجه گرفت که با توجه به تاثیر مثبت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود تصویر بدنی و باورهای اختلال خوردن دختران هجده تا سی و پنج سال استفاده از این روش ها در برنامه ریزی اقدامات بهداشت روانی به خصوص برای دختران هجده تا سی و پنج ساله دارای اضافه وزن توصیه می شود
کلید واژگان: درمان پذیرش و تعهد, تصویر بدنی, باورهای اختلال خوردن, دخترانAimThe present study was conducted with the aim of determining the effectiveness of treatment based on acceptance and commitment on body image and eating disorder beliefs in girls between the ages of eighteen and thirty-five.
MethodsThe current research method was applied and quasi-experimental designs of pre-test-post-test type with control group. The statistical population of this research included all overweight girls aged 18 to 35 living in Sari, 30 of whom were randomly selected using the available sampling method in two treatment groups based on acceptance and commitment. n=15) and the control group (n=15) were assigned. Data were obtained using Eating Disorder Beliefs (EDBQ), Body Image Concern Questionnaire (BICI). The data were analyzed using repeated measure analysis of variance, and the above statistical analyzes were performed using the SPSS.22 software.
ResultsThe results showed that the acceptance and commitment treatment group improved body image (F=18.26, P<0.001) and eating disorder beliefs (F=35.10, P<0.001) of girls aged eighteen to Thirty-five years had a significant impact.
ConclusionTherefore, it can be concluded that due to the positive effect of treatment based on acceptance and commitment on improving the body image and eating disorder beliefs of eighteen to thirty-five year old girls, the use of these methods in planning mental health measures, especially It is recommended for overweight girls aged eighteen to thirty-five.
Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, body image, eating disorder beliefs, girls -
مجله روانشناسی نظامی، پیاپی 54 (تابستان 1402)، صص 101 -118هدف
شارکوت ماری توث، بیماری ارثی است که در آن اعصاب محیطی آسیب دیده و همچنین به عنوان نوروپاتی حسی و حرکتی ارثی شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی جانبازان مبتلا به بیماری شارکو ماری توث انجام شد.
روشطرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه جانبازان دارای بیماری شارکو ماری توث شهر تهران می باشد و پس از هماهنگی های لازم با جانبازان مبتلا به شارکو ماری توث که شرایط لازم برای شرکت داشتند 30 نفر در گروه های آزمایش (هر گروه 15 نفر) و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین و انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل سوالات و فرضیات پژوهش از از تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) جهت بررسی فرضیهها و همچنین از آزمون های آماری t مستقل و MANOVA برای مقایسه گروه ها در متغیرهای پژوهش استفاده شد.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد هر دو رویکرد درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی جانبازان مبتلا به شارکو ماری توث تاثیر دارد. (05/0< P) .
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده می تواند برای گروه بیماران خاص از درمان های وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهره برد و در کاهش دردهای روانی این بیماران گام موثری برداشت.
کلید واژگان: درمان اگزیستانسیالیسم, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری, اضطراب وجودی, بیماران, شارکو ماری توثObjectiveCharcot-Marie-Tooth is a hereditary disease in which peripheral nerves are damaged, also known as hereditary sensory and motor neuropathy. The present study was conducted with the aim of comparing the effect of existentialism therapy and therapy based on acceptance and commitment on the resilience and existential anxiety of veterans with Charcot-Marie-Tooth disease.
MethodThe design of the current research was semi-experimental with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of this research is all the veterans with Charcot-Marie-Tooth disease in Tehran, and after the necessary coordination with the veterans with Charcot-Marie-Tooth who had the necessary conditions to participate, 30 people were in the experimental groups (15 people in each group) and 15 people in the experimental group. The control group was replaced and selected randomly. To analyze the questions and hypotheses of the research, univariate covariance analysis (ANCOA) was used to examine the hypotheses, as well as independent t-tests and MANOVA to compare the groups in the research variables.
FindingsThe findings of the research showed that both the existentialism treatment approach and the treatment based on acceptance and commitment have an effect on resilience and existential anxiety of Charcot-Marie-Tooth veterans. (P < 0.05
ConclusionAccording to the obtained results, it is possible to benefit from existential treatments and treatment based on acceptance and commitment for a specific group of patients and take an effective step in reducing the mental pain of these patients.
Keywords: Existentialism therapy, therapy based on acceptance, commitment to resilience, Existential Anxiety, Veterans, Charcot-Marie Toth -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 125 (امرداد 1402)، صص 1001 -1016زمینه
شارکوت ماری توث (CMT) نوعی بیماری ژنتیکی است که در آن اعصاب محیطی آسیب دیده و همچنین به عنوان نوروپاتی وراثتی حسی و حرکتی نیز شناخته می شود. با وجود تاثیر این بیماری بر تمام ابعاد زندگی مبتلایان، پژوهش های اندکی به بررسی اثربخشی درمان های روانشناختی بر اضطراب مرگ، تجربه های اوج و سلامت روان بیماران مبتلا به شارکوت ماری توث پرداخته اند.
هدفپژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر درمان وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ، تجربه های اوج و سلامت روان بیماران مبتلا به بیماری شارکوت ماری توث انجام شد.
روشطرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به بیماری شارکوت ماری توث شهر تهران در سال 1399 و روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس بود. پس از اخذ مجوزهای لازم و هماهنگی با بیماران مبتلا به شارکوت ماری توث که معیارهای ورودی لازم برای حضور در مطالعه حاضر را داشتند، 30 نفر در گروه های آزمایش (هر گروه 15 نفر) و 15 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی جایدهی شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970)، پرسشنامه تجربه اوج ویلسون و مونتا (2015) و پرسشنامه سلامت روان کیز (2002) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل واریانس چندمتغیری متغیره برای مقایسه گروه ها در متغیرهای پژوهش استفاده شد. همچنین به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS22 استفاده شد.
یافته هایافته های پژوهش حاضر نشان داد هر دو رویکرد درمان وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ، تجربه های اوج و سلامت روان بیماران شارکوت ماری توث تاثیر معنادار دارند (0/05 <p).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت درمان وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند جهت تعدیل اضطراب مرگ، تقویت تجربه های اوج و سلامت روان بیماران مبتلا به شارکوت ماری توث مورد استفاده پزشکان، روان پزشکان و سایر حرفه ه ای بهداشت روان قرار گیرد.
کلید واژگان: درمان وجودی, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, اضطراب مرگ, تجربه های اوج, شارکوت ماری توثBackgroundCharcot Marie Tooth (CMT) is a genetic disease in which peripheral nerves are damaged, also known as hereditary sensory and motor neuropathy. Despite the impact of this disease on all aspects of the sufferers' lives, few studies have investigated the effectiveness of psychological treatments on death anxiety, peak experiences, and mental health of Charcot MarieTooth patients.
AimsThe present study was conducted with the aim of comparing the effect of existential therapy and therapy based on acceptance and commitment on death anxiety, peak experiences and mental health of patients with Charcot-Marie-Tooth disease.
MethodThe design of the current research was a quasi-experiment with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of this research included all patients with Charcot-Marie-Tooth disease in Tehran in 2019 and the purposeful sampling method was available. After obtaining the necessary permits and coordinating with the patients with Charcot-Marie-Tooth who met the necessary entry criteria to participate in the present study, 30 people were randomly assigned to the experimental groups (15 people in each group) and 15 people to the control group. In order to collect data, Templer's Death Anxiety Scale (1970), Wilson and Monta's Peak Experience Questionnaire (2015) and Keyes' Mental Health Questionnaire (2002) were used. For data analysis, multivariate covariance analysis was used to compare groups in research variables. SPSS22 software was also used to analyze the data.
ResultsThe findings of the present study showed that both existential therapy approaches and acceptance and commitment-based therapy have a significant effect on death anxiety, peak experiences, and mental health of Charcot-Marie-Toth patients (P<0.05).
ConclusionAccording to the obtained results, it can be concluded that existential therapy and therapy based on acceptance and commitment can be used by doctors, psychiatrists and other mental health professionals in order to moderate death anxiety, strengthen peak experiences and mental health of patients with Charcot-Marie-Tooth.
Keywords: existentialism therapy, Acceptance, Commitment Therapy, death anxiety, peak experiences, Charcot Marie Tooth -
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر گرایش ازدواج زود هنگام دانش آموزان دختر متوسطه اول و دوم شهرستان بابل پرداخته است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول و دوم شهرستان بابل تعداد14458 نفر در سال 99-1398 می باشند. در این پژوهش 102 نفر از دانش آموزان به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. روش آماری در این پژوهش شامل همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده است. به منظور گردآوری اطلاعات از ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه استاندارد 24 سوالی رغبت سنج ازدواج زودهنگام و پرسشنامه 21 سوالی عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر ازدواج زود هنگام استفاده شد. که از برآوردهای نرم افزار SPSS.22 استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان از این داشت که عوامل فرهنگی و اجتماعی بر گرایش ازدواج زود هنگام دانش آموزان دختر متوسطه اول و دوم شهرستان بابل با سطح معناداری (001/0) تاثیرگذار است. همچنین استفاده از رسانه های جمعی با سطح معناداری (043/0) ، محل زندگی خانواده با سطح معناداری (016/0)، احساس امنیت زنان با سطح معناداری (000/0)، تحصیلات والدین با سطح معناداری (000/0) و سهل گیری انتخاب همسر بر گرایش ازدواج زود هنگام دانش آموزان دختر متوسطه اول و دوم شهرستان بابل با سطح معناداری (000/0) تاثیرگذار هستند. اما پایگاه اقتصادی- اجتماعی با سطح معناداری (102/0)، بی اعتمادی نسبت به زنان با سطح معناداری (537/0) و سنتی بودن آداب و رفتارها با سطح معناداری (130/0) بر گرایش ازدواج زود هنگام دانش آموزان دختر متوسطه اول و دوم شهرستان بابل تاثیرگذار شناخته نشدند.کلید واژگان: عوامل فرهنگی و اجتماعی, ازدواج زود هنگام, دانش آموزان, شهرستان بابلThe present study investigates the effect of cultural and social factors on the tendency of early marriage of first and second grade female students in Babol. The statistical population includes all first and second grade high schools(14458) girls in Babol in 2019-2020. In this study, 102 students were selected by available random sampling. The statistical method in this study includes Pearson correlation and simple linear regression. In order to collect information, research tools including two standard questionnaires of 24 questions measuring the desire for early marriage and a questionnaire of 21 questions of cultural and social factors affecting early marriage were used. The results of testing the research hypotheses showed that cultural and social factors affect the tendency of early marriage The first and second female high school students of Babol city are effective with a significant level (0.001)Also, the use of mass media with a significant level (0.043), family residence with a significant level (0.016),Feeling of security of women with a significant level (0.000), parents' education with a level Significance (0.000) and ease of choosing a spouse on the tendency of early marriage of first and second grade female students in the city Babol are effective with a significant level (0.000). But socio-economic base with a significant level (0.102), relative distrust To women with a significant level (0.537) and traditional etiquette and behaviors with a significant level (0.130) on the tendency of early marriageThe first and second year high school girls in Babol were not recognized as influential.Keywords: cultural, social factors, early marriage, Students, Babol County
-
زمینه و هدف
اختلال اضطراب اجتماعی از بیماری های رایجتر روان شناختی و سومین اختلال روانی از نظر شیوع در میان جمعیت عمومی است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر کاهش ترس از ارزیابی منفی و پریشانی روان شناختی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود.
روش بررسیروش پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مراکز خصوصی و دانشگاهی شهر تهران در سال 1397 تشکیل دادند. از بین آن ها شانزده زن داوطلب واجد شرایط به شیوه نمونه گیری دردسترس وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه هشت نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی ده جلسه نوددقیقه ای به صورت هفتگی درمان متمرکز بر هیجان را دریافت کرد. داده ها با استفاده از مصاحبه بالینی ساختاریافته برای تشخیص اختلالات محور یک (فرست و همکاران، 1997)، پرسش نامه اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000)، مقیاس ترس از ارزیابی منفی (واتسون و فرند، 1969) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لاویبوند و لاویبوند، 1995) جمع آوری شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیره در نرم افزار SPSS نسخه 22 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0٫05 در نظر گرفته شد.
یافته هانتایج نشان داد، درمان متمرکز بر هیجان در کاهش ارزیابی منفی (0٫001>p) و پریشانی روان شناختی و مولفه های آن شامل افسردگی و استرس و اضطراب (0٫001>p) موثر بود.
نتیجه گیریبراساس نتایج پژوهش، آموزش درمان متمرکز بر هیجان در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی موجب کاهش ترس از ارزیابی منفی و پریشانی روان شناختی می شود و زمینه را برای بهبود علایم اختلال اضطراب اجتماعی فراهم می کند.
کلید واژگان: درمان متمرکز بر هیجان, پریشانی روان شناختی, ترس از ارزیابی منفی, اختلال اضطراب اجتماعیBackground & ObjectivesAnxiety disorders are among the most common mental disorders in both primary care and clinical medicine. The existence of psychological distress in many people with social anxiety disorder has been confirmed. Symptoms of psychological distress include decreased concentration, restlessness, impaired intelligence, sleep disorders, isolation and loneliness, lethargy and weakness. Evidence has shown that people with social anxiety disorder have higher levels of mental disorders, such as depression, stress, and anxiety, than others. In addition, psychological distress is a strong predictor, stimulus, and motivator for exacerbating social anxiety disorder. Social anxiety disorder is one of the most common psychological disorders and the third most common mental disorder among the general population. This study aimed to evaluate the effectiveness of emotion–focused therapy in reducing the fear of negative evaluation and psychological distress in people with social anxiety disorder.
MethodsThe study method was quasi–experimental, using a pretest–posttest design with a control group. The statistical population comprised all female clients with social anxiety disorder referring to private counseling centers and university counseling centers in Tehran City, Iran, in 2018. The samples were selected using convenience sampling. To conduct the research a call was made to conduct research in private and public counseling centers. Then, the Social Phobia Inventory (Connor et al., 2000) was completed by the clients of counseling centers in Tehran. Among the respondents, 16 volunteered women with a higher score than the cut–off point of this questionnaire were included in the study. In addition, the Structural Clinical Interview for Axis I Disorders (SCID–I) (First et al., 1997) was performed on all individuals. Finally, based on the questionnaire and interview results, 16 women entered the intervention process after fulfilling the research conditions and meeting inclusion and exclusion criteria. They were randomly assigned into the experimental and control groups (emotion–focused therapy) and control group. The inclusion criteria were a score of 19 or higher on the Social Phobia Inventory, a diagnosis of social anxiety based on Structural Clinical Interview for Axis I Disorders (SCID–I), an age range of 18–40 years, and not using any psychiatric medication. The experimental group participated in ten 90–minute sessions (one session per week) in emotion–focused therapy training sessions. During this, the control group did not receive any intervention and resumed their regular daily routine. The research instruments included the Negative Evaluation Fear Scale (Watson & Friend, 1969) and the Depression Anxiety and Stress Scale (Lovibond & Lovibond, 1995). Data analysis was done using descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (univariate covariance analysis) in SPSS version 22. The significance level of the tests was set at 0.05.
ResultsThe findings showed that emotion–focused therapy was effective in reducing negative evaluation (p<0.001) and psychological distress (p<0.001) and its components: depression (p<0.001), stress (p<0.001), and anxiety (p<0.001).
ConclusionBased on these results, emotion–focused therapy training in people with social anxiety disorder reduces fear of negative evaluation and psychological distress and provides a basis for improving the symptoms of social anxiety disorder.
Keywords: Emotion–Focused therapy, Psychological distress, Fear of negative evaluation, Social anxiety disorder -
زمینه و هدفارتباط موثر و نحوه برقراری یک الگوی ارتباطی خوب بین زن و شوهر نقش برجسته ای در رضایت زناشویی دارد و می تواند نقش مهمی در ایجاد احساس امنیت و شادکامی زوجین داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر آموزش مهارت-های اساسی زندگی بر احساس رضایت زناشویی و شادکامی در دانشجویان متاهل بود.
روش وموادروش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان زن متاهل رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائم شهر سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 180 نفر بود. از این میان تعداد 60 نفر (30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه) به روش نمونه گیری غیر تصادفی (داوطلبانه) در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. مداخله آموزش مهارت های اساسی زندگی برای گروه آزمایش انجام شد و
پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. به منظور جمع آوری اطلاعات، از مقیاس رضایت زناشویی و پرسشنامه شادکامی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه و با کمک نرم افزار SPSS-22 انجام شد.یافته هامیانگین (انحراف معیار) سن شرکت کنندگان در گروه آزمایش (8/6) 7/32 و در گروه گواه (7) 6/33 بود. میانگین (انحراف معیار) رضایت زناشویی دانشجویان متاهل بعد از آموزش مهارت های زندگی (1/41) 9/155، بیشتر از قبل از آموزش مهارت های زندگی (47) 1/120 است (001/0>P). میانگین (انحراف معیار) شادکامی دانشجویان متاهل بعد از آموزش دوره مهارت های زندگی (6/11) 8/49، بیشتر از قبل از آموزش مهارت های زندگی (9/13) 4/38 است (001/0>P). تفاوتی در نمره نمره پیش آزمون و پس آزمون گروه گواه مشاهده نشد.نتیجه گیریمطالعه نشان داد آموزش مهارت های اساسی زندگی رضایت زناشویی و شادکامی دانشجویان زن متاهل را افزایش داد.کلید واژگان: مهارت های اساسی زندگی, رضایت زناشویی, شادکامیBackground And ObjectiveEffective communication and the establishment of a good communication pattern between husband and wife have a prominent role in marital satisfaction and can play a crucial role in creating a sense of security and happiness for couples. The purpose of this study was to investigate the effect of training basic life skills on marital satisfaction and happiness in married students.Materials And MethodsThe research method was semi experimental with pretest-posttest design with control group. The statistical population of this study included all the 180 female married students of Islamic Azad University, Qaemshahr branch, in the academic year of 2017-2018. Among them, 60 students (30 in the experimental group and 30 in the control group) were randomly assigned (voluntarily) to two groups of experimental and control groups. The intervention, training basic life skills, was performed for the experimental group and pre-test and post-test were performed for both groups. Date were collected vie Marital Satisfaction Scale and Happiness Questionnaire. Data were analyzed by one-way analysis of covariance with SPSS-22 software.ResultsThe mean (SD) age of the participants in the experimental group was 32.7 (6.8) and in the control group 33.6 (7). The mean (SD) marital satisfaction score was higher after training basic life skills compared with before the training: 155.9 (41.1) vs. 120.1 (47), PConclusionTraining basic life skills increased marital satisfaction and happiness among married female students.Keywords: Life skills, Marital satisfaction, Happiness -
سال 1388 از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال اصلاح الگوی مصرف نام گذاری شده بود . اصلاح الگوی مصرف فرایند بهبود مداوم رفتارها و روش های موجود مصرف کنندگان در استفاده از کالاها و منابع گوناگون از طریق ارتقاء دانش ، بینش و نگرش افراد و در نتیجه نهادینه کردن الگوی درست و پایدار مصرف در جامعه به صورت آموزش اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی است .هدف از انجام پژوهش بررسی عوامل روانی ، اجتماعی و اقتصادی موثر براصلاح الگوی مصرف دانشجویان دوره ی کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قایم شهر در سال 90-1389 است. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- پیمایشی بود . جامعه ی آماری این پژوهش را 7524 نفر دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد قایم شهر تشکیل می دهند و نمونه این تحقیق شامل 200 دانشجوی زن و 144 دانشجوی مرد بوده که حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان برآورد شده است . در انتخاب نمونه ی مورد مطالعه از طرح نمونه گیری تصادفی - طبقه ای استفاده شده است .اطلاعات لازم جهت سنجش متغیرها از ابزار پرسش نامه ی محقق ساخت بدست آمده است . برای سنجش عوامل روانی موثر بر الگوی مصرف از 17 سوال ؛ سنجش عوامل اجتماعی از 9 سوال و سنجش عوامل اقتصادی از 4 سوال در دامنه 1 الی 5 نمره ای در مقیاس لیکرت استفاده شده است که پایایی ابزار 81% به دست آمده است . تجزیه و تحلیل آماری با نرم افزار spss انجام شده است که در سطح اسنباطی از آزمون های T یک گروهی برای بررسی میزان قابل قبول بودن هریک از متغیرها ، آزمون فریدمن برای رتبه بندی هر یک از متغیرها و آزمون کولموگروف- اسمیرنوف (K-S) به منظور تعیین نرمال بودن داده هااستفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون های آماری نشان داد که در سطح خطای 5 درصد عوامل روانی ، اجتماعی و اقتصادی در الگوی مصرف دانشجویان تاثیر گذار است . از دیگر نتایج این تحقیق به این نکته اشاره می شود که از جهت رتبه بندی بین مولفه های عوامل روانی ، اجتماعی و اقتصادی تفاوت وجود دارد . به عبارتی بالاترین اثر در عوامل روانی ، سپس اجتماعی و بعد از آن اقتصادی بوده است. بنابراین تصریح می شودکه در پژوهش حاضر مولفه های عوامل روانی تاثیر بسیار بالایی در الگوی مصرف دانشجویان دارد و عوامل اجتماعی و اقتصادی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند .
کلید واژگان: اصلاح الگوی مصرف, روانی, اجتماعی, اقتصادی, دانشجویانThe year of 1388 was named as the year of consumption model reforms by Iran supreme leader, Ayatollah Seyyed Ali Khameneie. Consumption model reforms is the process of an abiding reform of behavior and the available consumers’ methods in usage of various goods and resources via the promotion of people’s knowledge, insight, and attitude. Therefore, it is the stabilization of correct and abiding consumption model in the form of social and cultural training.The purpose of this study is the investigation of the effective psychological, social and economical factors upon the consumption reforms of the BA students of the Islamic Azad University of Ghaemshahr in the educational year of 1389-1390.The present study is a descriptive-metrical study. The statistical universe of this study includes 7524 (seven thousands and five hundreds twenty five) male and female students of Islamic Azad University of Ghaemshahr. The sample of this study includes200 female and 144 male students that the number of sample was estimated by Cerjce and Morgan table model. The random – classified sampling plan was used in the selection of this sample studying. The needed data for the measurement of variables has been taken out ofa researcher made questioner. The researcher has used 17 questions for the measurement of effective psychological factors upon the consumption model, 9 questions for the measurement of effective social factors and 4 questions for the measurement of effective economical factors in the range of one to five (1-5) at the scale of Likert which its reliability has been equal to 81%.The Statistical analysis was done by SPSS Software and at the inferential level T was used to evaluate the degree of acceptability of each variable. For grading each variable the Frouyd – test was used. The Komologrov –Esmirnof (K-S) test was also used to determine the degree of normality of the data.The obtained results from the statistical tests shows that at the level of 5% error, the psychological, social and economical factors were influential in students’ consumption model. It also indicates that according to grading, there is a difference among the components of the psychological, social and economical factors. In other words, the psychological factors has the most effects, while the social and economical factors would stand in the next ranks in order.
Keywords: Consumption Model Reforms, Psychological, Social, Economical, Students -
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دوره ی متوسطه استان مازندران انجام شد. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی - مقطعی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان متوسطه که تعداد 152170نفر (75610 دختر و 76560 پسر) در سال تحصیلی 90-1389 مشغول به تحصیل بودند تعداد800 نفر (399دختر و401 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری ترکیبی (طبقه ای -خوشه ای چند مرحله ای) به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت سنجش و جمع آوری اطلاعات از آزمون R) SCL-90-) و پرسشنامه مشخصات فردی - تحصیلی استفاده شد. به منظور بررسی رابطه بین نمرات سلامت روانی دانش آموزان با متغیرهای جنسیت و پایه تحصیلی از شاخص های آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی شفه استفاده گردید. یافته های این بررسی نشان داد 6/29 درصد نمونه ها دارای اختلال سلامت روان بودند ، یافته های پژوهش حاضر موید این امر است که میانگین توزیع اختلال دختران در 9 مقیاس آزمون بیشتر از دانش آموزان پسر است. بین اختلال روانی و مولفه های وسواس ، حساسیت بین فردی ، افسردگی و ترس مرضی در پایه های مختلف تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت . در مولفه های روان پریشی ، پرخاشگری ، اضطراب ، شکایات جسمانی و تصورات پارانوییدی تفاوت معناداری مشاهده نگردید . در تحلیل واریانس چند عاملی در مولفه تصورات پارانوییدی بین سه پایه تحصیلی تفاوت معناداری وجود نداشت ولی در آزمون تعقیبی شفه بین میزان تصورات پارانوییدی در پایه اول و سوم تفاوت معناداری مشاهده شد .
کلید واژگان: سلامت روانی, اختلالات روانی, دانش آموزان دوره متوسطهThe present study investigated Factors affecting cognitive failure including, Age, Sex, occupation, type of degree, Terms of conditional and also Cognitive failure associated with Academic failure. The study is descriptive and correlation. Statistical Society Includes all students of Azad University , Yadegar-e-Emam Khomeini (RH) SHahreray Branch(N=22904). Students were studying in 93-92 first term. Relative cluster random sampling method was used. 384 samples were selected as the main studied participants. . Cognitive Failure Questionnaire (CFQ) and Personal profile were the data collection instruments. Cronbach's alpha for the Cognitive Failures Questionnaire ./79 Obtained. In order to investigate the relationship between variables and comparing them appropriate statistical procedure, Pearson correlation coefficient, Path Analysis, T-Test and one – way ANOVA were used. There was not significant discrepancy between cognitive failure and academic failure. Also the relationship between cognitive failure and Sex, occupation, type of degree, Terms of conditional was not significant. The relationship between Age and cognitive failure was Positive. Although cognitive failure predicted Occupational accidents and traffic , but cognitive failure could not be a predictor of Academic failure. Could be due to the anxiety of test conditions. Because it increases the level of consciousness and cognitive control students.
Keywords: cognitive failure, academic failure, Influencing Factors, Students -
مقدمهپژوهش حاضر با هدف مقایسه باورهای فراشناختی در 3 گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، اختلال افسردگی و افراد بهنجار انجام گرفت.روشپژوهش حاضر یک مطالعه علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 90 آزمودنی (30 نفر مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، 30 نفر اختلال افسردگی و 30 نفر گروه بهنجار از هر گروه 15 مرد و 15 زن) تشکیل دادند. دو گروه بیماران شرکت کننده در این پژوهش از بین بیماران بستری در مرکز روان پزشکی «روزبه تهران» و «زارع ساری» در سال 1388، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آنها توسط یک روان پزشک و دو دستیار و یک روان شناس بالینی مصاحبه و تشخیص داده شده بودند. همچنین افراد بهنجار به روش تصادفی انتخاب شدند. پس از تشخیص روان پزشک، هر سه گروه با استفاده از پرسشنامه فراشناخت فرم بلند ارزیابی شدند و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی استفاده گردید.یافته هانتایج حاصل نشان داد که بین میانگین نمرات باورهای فراشناختی در بیماران اسکیزوفرنی، بیماران مبتلا به اختلال افسردگی و گروه بهنجار تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین نمرات باورهای فراشناختی و مولفه های آن به غیر از خودآگاهی شناختی در بین بیماران اسکیزوفرنیا نسبت به بیماران افسرده و آزمودنی های بهنجار بیشتر می باشد. همچنین نمرات باورهای فراشناختی بیماران دارای اختلال افسردگی نسبت به گروه بهنجار به طور معناداری بیشتر به دست آمده است.نتیجه گیریافراد مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی در پرسشنامه فراشناخت در مقایسه با گروه بهنجار میانگین نمرات بیشتری را کسب کردند. بیماران اسکیزوفرنی نسبت به سایر گروه ها، از باورهای فرا شناختی مختل بیشتری برخوردار بودند.
کلید واژگان: باورهای فراشناختی, اسکیزوفرنی, افسردگیIntroductionThis study attempts to compare the metacognitive beliefs of three groups, namely, schizophrenic patients, depressed patients and normal individuals.MethodThis Research is a causative-comparative study in which 90 individuals (30 schizophrenic patients, 30 depressed patients and 30 normal individuals; each containing an equal number of males and females) were participated. They were selected from the volunteered patients of two psychiatric centers – Roozbeh Tehran and Zare Sari – in 2009. The normal individuals were randomly selected. Based on the psychiatrist's diagnosis, each group was evaluated by metacognitive questionnaire long form. ANOVA is used to analyze the data.ResultsThe findings of the study show that there are significant differences among the scores of schizophrenic, depressed and normal groups. The mean scores of metacognitive beliefs and its elements, except cognitive self-consciousness are higher than those of depressed and normal individuals. Moreover, the metacognitive beliefs scores of depressed group is significantly higher than those of normal group.ConclusionIn comparison with the normal group, the schizophrenic and depressed groups gained higher mean scores. Schizophrenic patients in comparison with other groups have disordered beliefs.Keywords: Metacognitive Belief, Schizophrenic, Depression -
هدف از انجام این پژوهش مقایسه ی مهارت های معلمان آموزش دیده و آموزش ندیده دوره ی اقدام پژوهی در سه زمینه ی بینش پژوهشی، حل مساله و فرایند تدریس می باشد. روش تحقیق توصیفی، از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری این پژوهش را 33368 نفر معلمان آموزش دیده و 12000نفر معلمان آموزش ندیده دوره ی اقدام پژوهی تشکیل می دهند که در سال تحصیلی 88-87 در مدارس شهرستان ها و مناطق آموزش و پرورش استان مازندران مشغول به کار بودند. در انتخاب نمونه ی مورد مطالعه از طرح نمونه گیری خوشه ای - تصادفی استفاده شد که با استفاده از فرمول کوکران ، تعداد نمونه ی معلمان آموزش دیده برابر با 232 نفر و معلمان آموزش ندیده 196 نفر بوده است. برای سنجش بینش پژوهشی، نمونه مورد مطالعه، از پرسشنامه ی نگرش سنج 63 سوالی در مقیاس لیکرت و برای سنجش مهارت های حل مساله و فرایند تدریس، نمونه ی مورد مطالعه ،از چک لیست رفتار سنجی هر کدام حاوی 20سوال در دامنه ی یک الی 5 نمره ای در مقیاس لیکرت استفاده شده است. پایایی ابزار نگرش سنجی بینش پژوهشی 81 صدم، چک لیست رفتار سنجی مهارت حل مساله 86 صدم و چک لیست رفتار سنجی مهارت فرایند تدریس76 صدم به دست آمده است. تجزیه و تحلیل آماری در سطح استنباطی از آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف به منظور تعیین نرمال بودن داده ها، همچنین آزمون t مستقل و آنوا استفاده گردیده است. نتایج حاصل از آزمون های آماری نشان می دهد که بین مهارت های بینش پژوهشی و فرآیند تدریس دو گروه از معلمان آموزش دیده و آموزش ندیده ی دوره ی اقدام پژوهی تفاوت معنادار وجود ندارد، اما در سطح خطای 5 درصد بین دو گروه یاد شده نسبت به مهارت حل مساله تفاوت معنادار وجود دارد. از نتایج دیگر این تحقیق می توان گفت در مهارت بینش پژوهی معلمان آموزش دیده دوره های مختلف تحصیلی تفاوت معنادار وجود داشته است. اما مهارت بینش پژوهشی معلمان آموزش دیده با سوابق خدمت مختلف، تفاوت معنادار وجود ندارد. همچنین در مقایسه ی مهارت حل مساله و فرآیند تدریس بین معلمان آموزش دیده با سوابق خدمت متفاوت و با سابقه ی تدریس در دوره های مختلف آنها تفاوت معناداری مشاهده نشده است.کلید واژگان: اقدام پژوهی, بینش پژوهشی, فرایند تدریس, حل مسالهThe aim of conducting the current descriptive research was the comparison of trained and untrained teachers’ skills in the course of action research in three fields of research insight, problem solving and teaching process. The subjects of this study included 33,368 trained teachers and 12,000 untrained ones from a scholarship initiative course who were working in the township and regional schools of Mazandaran Education Department during the educational years of 1387–1388. The cluster sampling design was used to select the subjects of the study which included two groups of trained and untrained teachers of scholarship initiative course whom were selected based on the Cochran formula. The number of trained teachers was 232 and the number of trained ones was 196.The required data for measuring the variables were obtained from the questionnaire and the researcher-made behavioral–examining checklist. To measure the inquisitive attitude of the studied sample an attitude-examining questioner including 63 questions on Likert scale was used, and for measuring the problem solving scales and teaching process of the studied sample, the behavioral examining checklist was used each contained 20 items in the range of 1 to 5 in Likert scale. The reliability of attitude examining tool of requisites teaching attitude (in research field) was 0.81, and the checklist of behavioral examining of teaching process was 0.76. The statistical analysis of the data was done by SPSS software. At the inferential level, the Kolmogorov-Smirnov was used to determine the normality of data and the T-test of the two independent groups and one-way analysis of variance were used as well. The obtained results of descriptive and inferential spastics are as follows: The obtained results of the statistical test indicated that there was no significant difference between the inquisitive attitude and skills and teaching process of the two groups of trained and untrained teachers from scholarship course, but there were significant differences in the level of 5% error among the two mentioned groups. Other results of this study show that there have been significant differences in the skill of inquisitive attitudes of trained teachers at different educational periods, but there have been no significant differences in the skills of inquisitive attitudes of trained teachers with various service records. Also, comparatively speaking, there have been no significant differences in terms of the ‘problem solving skill’ and the ‘teaching processes between trained teachers with different services records and teachers with the experience of teaching at different courses.Keywords: Action Research, Inquisitive Attitude, Teaching Process, problem solving
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.