به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سیما کدخدایان

  • فاطمه همایی شاندیز، سیما کدخدایان، فائزه جعفریان، ایستک رضایی*
    مقدمه
    سرطان پستان، از دیرباز یکی از معضلات بالینی و شایع در بین زنان بوده است. با توجه به شایع بودن کمبود مزمن ویتامین D در اکثر زنان ایرانی، مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط میزان سرمی ویتامین D با بقای دو ساله بدون پیشامدهایی چون متاستاز و مرگ در مبتلایان به سرطان پستان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی گذشته نگر طی سال های 96-1391 بر روی 360 بیمار مبتلا به سرطان پستان غیرمتاستاتیک انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها چک لیست بود. سطوح سرمی ویتامین D در بدو تشخیص سرطان پستان، قبل از شروع درمان غیر جراحی (رادیوانکولوژی) اندازه گیری شد و تاثیر میزان ویتامین D روی بقای دو ساله بدون پیشامد در افراد با کمبود یا میزان نرمال ویتامین D مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های کاپلان مایر و لگ رتبه ای و کای اسکوئر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در مطالعه حاضر بقای دو ساله بدون پیشامد 3/91% بود. در بقای دو ساله بدون پیشامد بین افراد دارای سطوح سرمی طبیعی ویتامین D و افراد دارای کمبود ویتامین D تفاوت معنی داری مشاهده نشد (313/0=p)، هر چند مدت بقای افراد با سطوح سرمی طبیعی ویتامین D بالاتر بود، ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود (05/0<p).
    نتیجه گیری
    هرچند نتایج پژوهش حاکی از ارتباط معنادار در تاثیر میزان ویتامین D روی بقای عاری از پیشامد نبود، ولی تعداد موارد پروگنوز خوب در بیماران با سطوح سرمی طبیعی بیشتر از موارد با سطوح پایین بود که ارزش بالینی خود را دارا است.
    کلید واژگان: بقای بدون پیشامد, سرطان پستان, ویتامین D
    Fatemeh Homaee Shandiz, Sima Kadkhodayan, Faezeh Jafarian, Istak Rezaee *
    Introduction
    From past time, breast cancer has been one of clinical and common problems among women. Given that chronic vitamin D deficiency is prevalent among most Iranian women, this study was performed with aim to examine the relationship between vitamin D serum level and 2 year survival without incidents such as metastasis and death among patients with breast cancer. 
    Methods
    This cross-sectional retrospective study was performed on 360 patients with non-metastatic breast cancer in 2012-2017. Data collection tool was checklist. Serum levels of vitD were measured in early of breast cancer diagnosis before the start of non-surgical therapy (radio-oncology). The effects of vitD level on two year disease free survival was compared among patients with vitD deficiency and those with normal level of VitD. Data was analyzed by SPSS software (version 16) and Copplan and logRank tests and Chi-square test.
    Results
    2year disease free survival was 91.3%. No significant difference was observed in 2year disease free survival between patients with vitD deficiency and those with normal level of VitD (p=0.313). However, survival time was higher in people with normal vitD serum levels, but this difference was not statistically significant (p>0.05).
    Conclusion
    Although the results of current study did not show significant relationship between the effect of vitD level and disease free survival, but the number of good prognosis was more in patients with normal serum levels than those with low levels that indicates the clinical value.
    Keywords: Breast Cancer, Disease free survival, Vitamin
  • سیما کدخدایان، آسیه ملکی *، ملیحه حسن زاده، زهره یوسفی
    زمینه و هدف
    در بین سرطان های رحم آدنوکارسینوم اندومتر شیوع بیشتری دارد و استروژن به عنوان عامل اصلی مطرح است. در بیماران با تحریک طولانی استروژن بدون پروژسترون بر روی اندومتر بررسی از نظر کانسر اندومتر بایست با دقت بیشتری صورت گیرد. هدف از این مطالعه به دست آوردن شیوع کانسر اندومتر در افراد دارای سن کمتر از 40 سال بود.
    روش بررسی
    در یک مطالعه مقطعی پرونده های 119 بیمار مبتلا به سرطان اندومتر مراجعه کننده به مرکز پژوهشی درمانی بیمارستان قائم دانشگاه علوم پزشکی مشهد از فروردین 1390 تا اسفند 1394 بررسی شد و داده های تمام بیماران با سن کمتر از 40 سال گردآوری و وارد مطالعه شد.
    یافته ها
    19 بیمار (15/9%) دارای سن کمتر از 40 سال بودند که 16 مورد (84/2%) مبتلا به آدنوکارسینوم اندومتر و سه مورد (15/7%) مبتلا به استرومال سارکوم رحم بودند. جوان ترین بیمار 27 سال و مسن ترین 39 ساله بود. سابقه نازایی در 7 بیمار (36/8%) وجود داشت و در سه مورد به علت عدم ازدواج از نازایی اطلاعاتی در دست نبود. 12 بیمار (63%) افزایش وزن شدید (شاخص توده بدنی > kg/m2 35) داشتند. همراهی با سندرم تخمدان پلی کیستیک در شش بیمار (31/5%) وجود داشت. در دو بیمار همراهی کانسر تخمدان و اندومتر وجود داشت که هر دو اندومترویید آدنوکارسینوم تخمدان همراه با اندومترویید آدنوکارسینوم رحم بودند و هر دو بیمار دارای شاخص توده بدنی بالا بودند.
    نتیجه گیری
    شیوع بالای کانسر اندومتر در زنان جوان و سنین زیر 40 سال در کشور ایران، توجه به عوامل مساعدکننده و فاکتورهای خطر و غربالگری به موقع را ضروری می سازد.
    کلید واژگان: تشخیص زودرس, کانسر اندومتر, بیماران جوان
    Sima Kadkhodayan, Asieh Maleki *, Malihe Hasanzadeh, Zohreh Yousefi
    Background
    Cancer of the endometrium is the most common gynecologic malignancy in western and industrial countries, and is the second most common in developing countries, therefore it is of special importance. Adenocarcinoma of the endometrium is the most common type of uterine cancer. The prevalence of endometrial cancer in young women under the age of 40 in western country is very low and about 5 percent. The aim of this study was to determine the prevalence of endometrial cancer at age ≤40 years in our center during 4 years.
    Methods
    In a cross-sectional study, all medical records of patients with endometrial cancer in Ghaem University Hospital, Mashhad, Iran was reviewed to identify women
    Results
    A total of 119 patients with endometrial cancer that was admitted in our genecology oncology center were evaluated. 19 patients (15.9%) were younger than 40 years old. 16 cases (84.2%) with endometrial adenocarcinoma and 3 (15.7%) had endometrial stromal sarcoma. The youngest patient was 27 years old and the oldest was 39 years. Seven patients (8/36%) had infertility and we don’t know about fertility condition in 3, because they were single. 12 cases (63%) were overweight (BMI≥35) and 6 cases (5/31%) had polycystic ovarian disease (PCOD). In 2 patients, there was concomitant ovarian and endometrial cancer. Histology report of both ovaries was endometrioid and both patients were overweight. Obesity, poly cystic ovary syndrome (PCOD) and Infertility were the most important risk factors for endometrial cancer in young patients.
    Conclusion
    The prevalence of endometrial cancer in young women under the age of 40 in our country is so higher than the statistics provided in industrial countries.
    Keywords: early diagnosis, endometrial cancer, young adult
  • میلاد هاشمزهی، امیر آوان، ملیحه حسن زاده، سودابه شهید ثالث، زهره یوسفی، سیما کدخدایان، مرجانه فرازستانیان، مونا جودی مشهد، مجید خزاعی *، سید مهدی حسنیان
    مقدمه
    سرطان پستان، شایع ترین بیماری بدخیم در بین زنان و دومین علت مرگ و میر ناشی از سرطان، پس از سرطان ریه در زنان می باشد. کورکومین، یک ترکیب گیاهی است که اثرات ضد سرطانی آن در مطالعات پیش بالینی و بالینی نشان داده شده است. اثرات ضد سرطانی کورکومین شامل مهار شکل گیری سلول سرطانی، مهار آنژیوژنز و مهار رشد تومور می باشد. به دلیل جذب پایین کورکومین در روده، حلالیت پایین در آب و متابولیسم سریع و دفع زیاد، فراهمی زیستی کورکومین پایین می باشد، بنابراین استفاده از کورکومین فرموله می تواند باعث افزایش فراهمی کورکومین گردد. مقاله مروری حاضر با هدف بررسی اثرات کورکومین و ترکیبات نانو فرموله آن در پیشگیری و درمان سرطان پستان انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه مروری مقالات انگلیسی و فارسی مناسب و مرتبط از پایگاه های الکترونیکی Pubmed، Scopus ،Google Scholar و Magiran تا پایان سال 2016 با استفاده از کلید واژه های Curcumin، Cancer، Breast و Nanoform Clinical Study و در مقالات فارسی با کلمات سرطان، پستان، زردچوبه، مطالعات بالینی و اشکال نانو بررسی و در مجموع 45 مقاله گردآوری و بررسی شدند.
    یافته ها
    نتایج مطالعات مختلف نشان داد که استفاده از کورکومین فرموله شده از یک سو باعث افزایش جذب و فراهمی زیستی آن شده و از سوی دیگر باعث افزایش اثربخشی آن بر سلول های سرطانی از جمله سرطان پستان می شود که این نتایج می تواند نشان دهنده اثرات مفید ترکیبات نانوفرموله کورکومین در پیشگیری و درمان سرطان پستان باشد.
    نتیجه گیری
    به دلیل فراهمی زیستی بالاتر ترکیبات فرموله شده کورکومین در مقایسه با فرم آزاد کورکومین و با توجه به سمیت پایین این داروی گیاهی، می توان از آن در کنار سایر داروهای ضد سرطان در درمان سرطان پستان استفاده کرد.
    کلید واژگان: درمان, سرطان پستان, کورکومین, مطالعات بالینی
    Milad Hashemzehi, Amir Avan, Maliheh Hasanzadeh, Soodabeh Shahid Sales, Zohreh Yousefi, Sima Kadkhodayan, Marjaneh Farazestanian, Mona Joudi Mashhad, Majid Khazaei *, Seyed Mahdi Hassanian
    Introduction
    Breast cancer is the most common malignancy and the second leading cause of death due to cancer in women following lung cancer. Ample evidence has shown the antitumor activities of curcumin in breast cancer in preclinical and clinical trials. The anticancer effects of curcumin include the inhibition of cancer cell formation, angiogenesis, and tumor growth. Due to the low absorption of curcumin in the gastrointestinal tract, as well as its low water solubility, rapid metabolism, and high excretion, curcumin has low bioavailability. Therefore, using formulated curcumin could increase its bioavailability. The present study aimed to evaluate the effects of curcumin and its nano-formulated compositions in the prevention and treatment of breast cancer.
    Methods
    In this review, data were collected via searching in databases such as PubMed, Scopus, Google Scholar, and Magiran to identify the related English and Persian articles published until 2016 using keywords such as nano-forms, clinical study, cancer, breast, and curcumin. In total, 40 studies were identified and reviewed.
    Results
    Using formulated curcumin could increase its absorption and bioavailability, while it also enhances its effects on cancer cells, including breast cancer cells. Therefore, nano-formulated curcumin was observed to be effective in the prevention and treatment of breast cancer.
    Conclusion
    Considering the higher bioavailability of the formulated compounds of curcumin compared to its free form and the low toxicity of this herbal medicine, curcumin could be used in combination with other anticancer medications in the treatment of breast cancer.
    Keywords: Treatment, Breast cancer, Curcumin, Clinical Studies
  • زهره یوسفی، سیما کدخدایان، ملیحه حسن زاده مفرد، بهروز دواچی، منصوره متقی *، الهام حسینی، منور افضل اقایی، آسیه ملکی
    زمینه و هدف
    درمان استاندارد بیماران با سرطان تخمدان مرحله بندی جراحی که لنفادنکتومی لگنی و پاراآئورتیک جزو اصلی درمان است. هدف از انجام مطالعه بررسی جراحی مرحله بندی و نقش لنفادنکتومی پاراآئورتیک در مرحله بندی جراحی در بیماران مبتلا به سرطان تخمدان در مرحله یک بیماری بود.
    روش بررسی
    مطالعه توصیفی از نوع آینده نگر کوهورت هم گروهی تحلیلی از آذر 1392 تا اسفند 1394 در بخش ژنیکولوژی انکولوژی بیمارستان قائم دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. تمام بیماران با تشخیص سرطان تخمدان مراجعه کننده به این مرکز که تحت عمل جراحی مرحله بندی سرطان تخمدان و لنفادنکتومی سیستماتیک لگنی و لنفادنکتومی پاراآئورتیک قرار گرفته بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. تمام اعمال جراحی توسط ژنیکولوژیست انکولوژیست انجام می شد. نقش لنفادنکتومی پاراآئورتیک در مرحله بندی جراحی سرطان تخمدان در مرحله یک بیماری مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه از مجموع 57 بیمار مبتلا به سرطان تخمدان واجد شرایط، 27 مورد در مرحله یک سرطان بودند و تحت عمل جراحی مرحله بندی سرطان تخمدان و سیستماتیک لنفادنکتومی لگنی و پاراآئورتیک قرار گرفتند، فقط یک بیمار غده لنفاوی مثبت در پاراآئورتیک داشت. متوسط غده های لنفاوی برداشته شده در لگن 9 عدد و در پاراآئورتیک هفت عدد بود. متوسط افزایش مدت زمان عمل جراحی 20 دقیقه و میزان ازدیاد خونریزی cm3 60 تخمین زده شد.
    نتیجه گیری
    جراحی سرطان تخمدان در مرحله یک بیماری بهتر است در مراکز ژنیکولوژی انکولوژی انجام شود و سیستماتیک لنفادنکتومی لگنی و پاراآئورتیک همراه جراحی مرحله بندی سرطان انجام شود.
    کلید واژگان: سرطان تخمدان, لنفادنکتومی, جراحی, مطالعه هم گروهی تحلیلی
    Zohreh Yousefi, Sima Kadkhodayan, Maliheh Hasanzadeh Mofrad, Behroz Davachi, Mansoureh Mottaghi *, Elham Hoseini, Monavar Afzalaghaee, Asieh Maleki
    Background
    Surgical staging is the standard treatment of ovarian cancer. Pelvic and para-aortic lymphadenectomy is the important part of the surgery. The aim of this study was to evaluate the effect of para aortic lymph node dissection in early stage of patients with ovarian cancer.
    Methods
    This descriptive cross-sectional cohort study was performed on all stage I of ovarian cancer patients admitted in department of gynecology oncology of Ghaem Hospital, Mashhad University of Medical Sciences in November 2012 to March 2014. Every patient with clinical early stage of ovarian cancer candidate to surgical treatment selected. All cases underwent surgical staging surgery with concurrent systematic pelvic and para-aortic lymphadenectomy. In laparotomy after identification of left and right iliac artery, all lymph nodes have been properly exposed and dissected as a part of a staging laparotomy. The dissection was continued up to the nodal tissues surrounding the aorta, and inferior vena cava, until inferior mesenteric artery lymphadenectomy level. The procedure performed only by gynecologist oncologist. In addition, we assessed other parameters such as operation time, estimated blood loss, associated mortality and morbidity and vascular injuries. Finally, the effect of para aortic lymph node dissection in early stage of ovarian cancer evaluated.
    Results
    Among a total of 57 ovarian cancer patients, 27 of them apparent stage I disease cases were selected. Surgical staging surgery with concurrent systematic pelvic and para-aortic lymphadenectomy was carried for all of them. Positive para-aortic lymph node was found only in one case. The average number removed para-aortic lymph nodes in the pelvis was 9 and in para aortic was 7, respectively. In addition, 20 minutes increase in total length of operation time was observed duo to para-aortic lymphadenectomy. Also the rate increase in intra-abdominal hemorrhage rate was estimated 60 ml.
    Conclusion
    Lymph node dissection will produce a significant benefit in accurate and complete surgical staging. Staging surgery in addition to systematic pelvic and para aortic lymph adenoctomy in early stage ovarian cancer is preferred in gynecologic oncology centers.
    Keywords: cross, sectional studies, lymphadenectomy, ovarian cancer, surgery
  • زهره یوسفی، سیما کدخدایان، شهره سعید*، امیرحسین جعفریان، فاطمه میرزامرجانی
    زمینه
    سندرم سوییر (Swyer syndrome) فرمی از دیس ژنزی گنادی خالص است که درآن موتاسیون در کروموزوم Y منجر به ایجاد فنوتیپ زنانه در فردی با محتوی کروموزومی XY می شود. در این افراد گنادها به فرم رشته ای بوده و در معرض خطر ابتلا به تومورهای دسته ژرم سل تخمدان می باشند، بنابراین نیازمند گنادکتومی دوطرفه پروفیلاکتیک است.
    معرفی بیمار: دختر 18 ساله با آمنوره اولیه، فرمول کروموزومی XY عدم تکمیل علایم ثانویه جنسی به علت درد، توده لگنی و شکمی در سال 1394 در بخش ژنیکولوژی-انکولوژی بیمارستان قائم (عج) دانشگاه علوم پزشکی مشهد ارجاع شده و تحت عمل جراحی قرار گرفت. توده های لگنی و لوله و تخمدان تومورال دو طرف برداشته شد و گزارش آسیب شناسی حاکی از ابتلا همزمان دیس ژرمینوم تخمدان چپ با متاستاز وسیع شکمی و گنادوبلاستومای تخمدان راست بود. در حال حاضر پس از شیمی درمانی چند دارویی تحت پیگیری است.
    نتیجه گیری
    لزوم بررسی به موقع آمنوره اولیه و انجام گنادکتومی پیشگیرانه در بیماران مبتلا به دیس ژنزی گنادی اولیه جهت جلوگیری از ایجاد تومورهای ژرم سل تاکید می شود.
    کلید واژگان: دیس ژنزی گنادی, سندرم سوییر, گنادوبلاستوما, دیس ژرمینوم
    Zohreh Yousefi, Sima Kadkhodayan, Shohre Saeed *, Amirhossein Jafarian, Fatemeh Mirzamarjani
    Background
    Swyer syndrome is a type of hypogonadism with 46,XY karyotype. This syndrome was named by Gerald Swyer, an endocrinologist. It leads to a female with normal internal genitalia (uterus, fallopian tubes, cervix, vagina), but instead of ovaries, they have non functional ovary (streak gonads). Also, they have absence of puberty because of gonadal digenesis. The current practice is to proceed gonadectomy once the diagnosis is made due to the fact that the risk of malignant transformation is high in dysgenetic gonad. In addition, hormonal replacement therapy after surgery is acceptable.
    Case Presentation
    We present a case of gonadoblastom in right ovary in a Swyer syndrome who referred to the department of Gynecology Oncology at Ghaem Hospital, Mashhad University, Iran in 2015 for evaluation of abdomino-pelvic distention. She was a 18-year-old female with 46, XY karyotype and poor secondary sexual character and normal external genitalia. She suffered of abdominal pain. In palpation of the abdomen, an irregular mobile mass was detected in left lower quadrant. The ultrasound revealed uterine size approximate dimensions 3×2 cm (infantile) and a 19 cm pelvic mass heterogeneous and multi-loculated in left side of the pelvic cavity with possible origin of the left ovary. In addition, in right pelvic fossa, a mass about 6 cm was detected. CT-Scan showed a pelvic mass with overall dimensions of 10 cm with vicinity to the left iliac vessels, modest amounts of ascities along with evidence of peritoneal dissemination (seeding). In laparotomy we observed massive ascities and a 20 cm solid mass in left ovary and a small mass in right ovary and involvement para aortic lymph node. Pathological report indicated as stage III of dysgerminoma in left ovary and gonadoblastom in right ovary.
    Conclusion
    This case is presented because it could have excellent prognosis if not missed opportunities of early recognizing and furthermore adequate treatment with gonadectomy.
    Keywords: dysgerminoma, gonadal dysgenesis, gonadoblastoma, swyer syndrome
  • زهره یوسفی، سیما کدخدایان، ملیحه حسن زاده مفرد، الهام حسینی*، منصوره متقی، شادی مولوقی، عاطفه علامتیان
    مقدمه

    توده های آدنکس در حاملگی اکثرا خوش خیم هستند. مسئله مهم این است که بتوان بین تومورهای خوش خیم تخمدان از بدخیم افتراق داد. با توجه به حساسیت دوران بارداری به ویژه بدخیمی توده آدنکس در بارداری و عدم اطلاع صحیح از شیوع این بدخیمی، مطالعه حاضر با هدف شیوع بدخیمی توده های آدنکس در بارداری انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه کوهورت از سال 1393-1389 در بخش ژنیکولوژی انکولوژی بیمارستان قائم دانشگاه علوم پزشکی مشهد بر روی 53 زن باردار دارای توده آدنکس که نیاز به عمل جراحی داشتند انجام شد. متغیرهای مورد مطالعه شامل سن بیماران، سن بارداری، مشخصات سونوگرافی تومور، علائم بالینی بیمار، نوع عمل جراحی، وضعیت آسیب شناسی تومور، نوع شیمی درمانی انجام شده و عاقبت مادر و نوزاد بودند. روش و ابزار گردآوری داده ها استفاده از فرم پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های من ویتنی تست و کروسکال والیس انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    شیوع بدخیمی در این بیماران (11 نفر) 21% بود. بیش ترین نوع بدخیمی در توده های آدنکس و حاملگی از دسته رژم سل تومور بود، 55% این تومورها در مرحله 3 و 4 بیماری قرار داشتند. تومورهای بینابینی 18% از تومورهای بدخیم را شامل می شدند. در این مطالعه 6/5% مرگ مادر و 8/3% مرگ جنین گزارش شد.

    نتیجه گیری

    توده های آدنکس را باید در زنان باردار با دقت و حساسیت بیشتر ارزیابی کرد و در موارد مشکوک یا تومورهای پایدار بهتر است جراحی در مراکز ژنیکولوژی انکولوژی انجام شود.

    کلید واژگان: بدخیمی, توده آدنکس, حاملگی, شیوع
    Zohreh Yousefi, Sima Kadkhodayan, Maliheh Hasanzadeh Mofrad, Elham Hoseini, Mansoureh Mottaghi, Shadi Moloughi, Atefeh Alamatian
    Introduction

    The majority of adnexal tumors in pregnancy are benign. It is important to distinguish between benign and malignant ovarian tumors. Due to the sensitivity of pregnancy، especially malignant adnexal masses in pregnancy and the lack of accurate information from the prevalence of this malignancy، this study was performed with aim to evaluate the prevalence of adnexal masses in pregnancy.

    Method

    This cohort study was performed on 53 pregnant women with adnexal mass who needed to surgery referred to gynecology oncology department of Mashhad Ghaem Hospital during 2010-2014. Evaluating variables included maternal age، gestational age، sonographic characteristics of tumor، clinical symptoms of patient، type of surgery، pathology status of tumor، performed chemotherapy and prognosis of mother and fetus. Data collection tool was a questionnaire. Data was analyzed by SPSS statistical software (version 16)، and Mann-Whitney and Kruskal-Wallis tests.

    Results

    the prevalence of malignancy was 21% (11patients). The most frequent malignancy in adnexal masses and pregnancy was germ cell tumors. 55% of these tumors were in stage 3 and 4. Borderline tumors included 18% of malignant tumors. In this study، maternal mortality rate of 5. 6% and maternal mortality rate of 3. 8% was reported.

    Conclusion

    Adnexal masses in pregnancy should be evaluated with more care and sensitivity and in cases of suspected or stable tumors، it is better to perform surgery in gynecologic oncology centers.

    Keywords: Adnexal Masses, Malignancy, Pregnancy, Prevalence
  • سیما کدخدایان، نفیسه ثقفی *، کامران غفارزادگان، فاطمه همایی، حبیب الله اسماعیلی، شیرین ترابی
    مقدمه

    P53 در بیش از 50% تومورهای توپر جهش یافته است و در سرطان آندومتر که شایع ترین بدخیمی دستگاه تناسلی زنان می باشد، در 40-30% موارد تغییر کرده است و تغییر مزبور با نوع سلول سروز پاپیلری و مرحله بالا و پیش آگهی بد همراه است. همچنین میزان آنژیوژنز تومور و بروز بیش از حد BCL2 در پیش آگهی بیماری دارای اهمیت می باشد، بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی بروز پروتئین P53 و BCL2 و میزان آنژیوژنز در سرطان آندومتر و ارتباط آن با شاخص های کلینیکو پاتولوژیک و عوامل موثر بر پیش آگهی بیماری انجام شد.

    روش کار

    در این مطالعه طولی گذشته نگر طی سال های 93-1384، پرونده های 30 مورد از بیماران مبتلا به سرطان آندومتر در سه بیمارستان امام رضا (ع)، قائم (عج) و امید جمع آوری شد. نمونه های آسیب شناسی از نظر مارکرهای P53 و Bcl2 و آنژیوژنز مورد رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی قرار گرفتند و ارتباط این مارکرها با عوامل موثر بر پیش آگهی بیماری و عود بیماری مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تست، کای اسکوئر و Log rank انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    بروز P53 در 9 مورد از 10 بیمار (90%) با سرطان غیر آندومتریوئید مثبت بود و تمام بیماران از نظر Bcl2 منفی بودند و 8 مورد از 10 بیمار (80%) با نوع غیر آندومتریوئید و 6 مورد از 20 بیمار با انواع آندومتریوئید (30%) از نظر آنژویوژنز شدید بودند. بین نوع بافت شناسی تومور و درجه و مرحله تومور و نیز بقاء بیماری ارتباط معنی داری وجود داشت (002/0=p).

    نتیجه گیری

    با توجه به ارتباط بین مارکرهای ژنتیکی با مرحله و درجه بیماری و نیز بقاء بیماران، بهتر است هنگام تشخیص پاتولوژی سرطان آندومتر، بلوک مربوط از نظر این مارکرها بررسی شود.

    کلید واژگان: آنژیوژنز, ایمنوهیستوشیمی, سرطان آندومتر
    Sima Kadkhodayan, Nafiseh Saghafi, Kamran Ghaffarzadegan, Fatemeh Homaee, Habibollah Esmaeily, Shirin Torabi
    Introduction

    P53 is mutated in more than 50% of solid tumors and has been changed in 30-40% of endometrial cancer which is the most common malignancy of the genital tract of women and this change is associated with papillary serous cell type and advanced stage and poor prognosis. In addition، the overexpression of BCL2 and tumor angiogenesis is important in the prognosis of patient. Therefore، this study was performed with aim to evaluate the expression of BCL2 and P53 and angiogenesis in endometrial cancer and its relationship with clinicopathological characteristics and the factors affecting the prognosis of disease.

    Methods

    In this retrospective longitudinal study which was performed during 2005-2014، 30 files of patients with endometrial cancer in three different hospitals (Imam Reza، Ghaem، Omid) were collected. The pathology samples were immunohistochemical staining in terms of Bcl2 and P53 markers and angiogenesis and the association of these markers with factors affecting the prognosis and recurrence of disease were investigated. Log rank، t-test and Chi-square tests were used to analyze the data and P.

    Results

    P53 expression was positive in 9 cases of 10 patients (90%) with non-endometrial cancer and all patients (100%) were negative in terms of Bcl2 and angiogenesis was severe in 8 cases of 10 patients (80%) with non-endometrial cancer and in 6 cases of 20 patients (30%) with endometrial cancer. There was significant relation between tumor histology and tumor grade and stage of the disease and survival (P = 0. 002).

    Conclusion

    Since there is relationship between genetic markers with stage and grade of disease and also survival of the patients، it is better that the related block be evaluated in terms of these markers at the time of pathological diagnosis of endometrial cancer.

    Keywords: Angiogenesis, Endometrial cancer, Immunohistochemistry
  • سیما کدخدایان، ملیحه حسن زاده مفرد *، نفیسه ثقفی، نغمه مخبر، محبوبه رفعتی
    مقدمه

    سرطان های ژنیکولوژیک می توانند اثرات عمیقی بر عملکرد زندگی زنان داشته باشند. در زنان مبتلا به سرطان تخمدان، درمان باعث تغییراتی در آناتومی کارکرد واژن می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی اختلالات عملکرد جنسی در زنان مبتلا به سرطان تخمدان انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه مقطعی طی سال های 1388 تا 1392 بر روی 210 نفر از زنان مبتلا به سرطان تخمدان مراجعه کننده به بیمارستان های قائم و امید مشهد و 130 نفر از افراد سالم که از نظر سنی با گروه بیماران همخوانی داشتند انجام شد. افراد فرم پرسشنامه عملکرد جنسی را از طریق پرسشگری مستقل تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 5/16) انجام شد. 05/0>p معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    9/31% بیماران در دهه 5 عمر بوده و میانگین سنی 48/15 سال داشتند. بر اساس نتایج آزمون پیرسون، شیوع اختلال عملکرد جنسی در افراد مبتلا به سرطان تخمدان 7/85% و در افراد سالم 9/52% بود که این اختلاف معنادار بود (001/0>p).

    نتیجه گیری

    اختلالات جنسی در مبتلایان به سرطان در مقایسه با گروه سالم شیوع بالایی دارد.اختلال در موارد تهییج و میل جنسی، رطوبت مهبلی، ارگاسم و درد هنگام مقاربت شیوع بیشتری داشت.

    کلید واژگان: اختلال جنسی, درمان, سرطان
    Sima Kadkhodayan, Maliheh Hasanzade Mofrad, Nafiseh Saghafi, Naghmeh Mokhber, Mahboubeh Rafaati
    Introduction

    Gynecologic cancers can have profound effects on function of women''s life. In women with ovarian cancer، treatment leads to changes in the anatomy and function of the vagina. This study was performed with aim to evaluate sexual dysfunction in women with ovarian cancer.

    Methods

    This cross-sectional study was performed on 210 women with ovarian cancer admitted to Mashhad Ghaem and Omid hospitals and 130 healthy women who were matched with our patients in terms of age from 2009 to 2013. The subjects completed the form of sexual function questionnaire (FSFI) through an independent inquiry. Data was analyzed by SPSS software (version 16. 5).

    Results

    31. 9% of patients were within 5 decades of life and had mean age of 48. 15 years. According to Pearson test، the prevalence of sexual dysfunction was 85. 7% in patients with ovarian cancer and 52. 9% in healthy women that the difference was significant (P< 0. 001).

    Conclusion

    Sexual dysfunction is more prevalent in patients with cancer compared to healthy subjects. Disorders were highly prevalent in the excitement and libido، vaginal moisture، orgasm and pain during intercourse.

    Keywords: Ovarian cancer, Sexual dysfunction, Treatment
  • سیما کدخدایان، گلرخ شرافتی*
    زمینه و هدف
    سرویکس محل نادر و خطرناکی برای حاملگی نابجاست. وقتی محل چسبندگی جفت پایین تر از سوراخ داخل سرویکس باشد، حاملگی سرویکال باید تلقی کرد. از درمان های محافظه کارانه استفاده از متوترکسات و کلریدپتاسیم، گلوکز هیپراسمولار و پروستاگلاندین است. همچنین درمان های جراحی با حفظ باروری مطرح شده است. هدف از این مطالعه گزارش دو بیمار با حاملگی سرویکال و درمان محافظه کارانه با حفظ باروری بود.
    معرفی بیمار: بیمار اول با حاملگی شش هفته سرویکال و جنین دارای ضربان قلب معرفی می شود که پس از تجویز دو دوز متوترکسات حاملگی به طور کامل از بین رفته است. بیمار دوم با حاملگی هشت هفته سرویکال دارای ضربان قلب به ما مراجعه نمود. سه روز پس از تجویز دو دوز متوترکسات، کورتاژ ناحیه اندوسرویکس انجام و حاملگی ختم شد.
    نتیجه گیری
    از روش های محافظه کارانه برای درمان حاملگی سرویکال در بیمارانی که تمایل به حفظ قدرت باروری دارند می توان استفاده کرد که با موفقیت بالایی همراه است.
    کلید واژگان: حاملگی سرویکال, درمان محافظه کارانه, متوترکسات در حاملگی خارج از رحم
    Sima Kadkhodayan, Golrokh Sherafati *
    Background
    Cervix is a rare and dangerous site for ectopic pregnancy. When the placenta is implanted lower than internal cervical os, it is called “cervical pregnancy”. Known risk factors for cervical pregnancy are previous cesarean section, cigarette smoking, premature transfer of fertilized ovum before having suitable endometrium and pelvic inflammatory disease. In the past, hysterectomy was the usual treatment. Nowadays, with the newer diagnostic and therapeutic managements, cases of cervical pregnancy treated by fertility sparing methods have been reported. Conservative treatments include using methotrexate and KCl, hyperosmolar glucose, and prostaglandins. Also, surgical methods with fertility sparing have been reported. The purpose of this study is introducing two cases of cervical pregnancies treated by fertility sparing.
    Case Presentation
    The first patient had six weeks pregnancy with live fetus and detectable fetal heart beat. There was six weeks menstrual retard and βhCG titer was 10.000 UI/ml. Two doses of methotrexate were prescribed and pregnancy terminated successfully. The other patient had eight weeks pregnancy with fetal heart beat. There was eight weeks retardation and βhCG titer was 70379 UI/ml with no gestational sac in sonography in both patients. After prescribing two doses of methotrexate and doing curettage three days after the last dose of methotrexate, pregnancy terminated. The known risk factors for our patients were history of endometrial curettage in one and history of cesarean section in both of them.
    Conclusion
    Conservative method may be considered for the treatment of cervical pregnancy in patients who desire to preserve their fertility. The treatment is associated with high success rates. Methotrexate (MTX) is the most common medicine for resolving ectopic cervical pregnancy, other medications such as KCl, hyperosmolar glucose, RU486 and prostaglandins have also been used with different success rate. Methotrexate may be administered systemic (intramuscular or intravenous) or local (intra-amniotic transfusion or intrauterine).
    Keywords: cervical pregnancy, conservative treatments, methotrexate in EP
  • سیما کدخدایان، ملیحه محمودی نیا *
    مقدمه

    سندرم تحریک بیش از حد تخمدان اغلب ایاتروژنیک و عارضه ای از درمان های ناباروری است، اما گاهی این سندرم می تواند به دنبال بارداری چند قلویی، بارداری مولار، کم کاری تیروئید و به ندرت به دنبال هیدروپس جنین ایجاد شود. در این گزارش، یک مورد سندرم تحریک بیش از حد تخمدان توضیح داده می شود که به دنبال بارداری با جنین هیدروپس ایجاد شد.
    معرفی بیمار: بیمار، خانم 35 ساله ای با سابقه زایمان طبیعی و هیدروپس جنین است که به علت ناسازگاری RH با شکایت درد شکم، تهوع و بی اشتهایی به بیمارستان مراجعه کرد و با تشخیص احتمالی سندرم تحریک بیش از حد تخمدان، بستری شد. بیمار در طی بستری دچار علائم بالینی و آزمایشگاهی سندرم تحریک بیش از حد تخمدان شد و پس از دو هفته اقدامات درمانی و حمایتی، با حال عمومی خوب ترخیص شد.

    نتیجه گیری

    سندرم تحریک بیش از حد تخمدان به دنبال هیدروپس جنین بسیار نادر است، اما در برخورد با این عارضه، باید سایر علل درد و بزرگی شکم در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: آسیت, اولیگوری, سندرم تحریک بیش از حد تخمدان, هیدروپس جنین, هیدروتوراکس
    Sima Kadkhodayan, Malihe Mahmoodiniya
    Introduction

    The ovarian hyperstimulation syndrome is usually iatrogenic and occurs as a complication of ovulation induction. It may be associated with multiple pregnancy، molar pregnancy، hypothyroidism and rarely following hydrops fetalis. We report a case of ovarian hyperstimulation syndrome following hydrops fetalis. Case Report: The patient was a 35 years old woman with history of vaginal delivery with immune hydrops fetalis. She had abdominal pain، nausea، decrease of appetite. She was hospitalized with diagnosis of hyperstimulation syndrome. Clinical and laboratory signs of ovarian hyperstimulation syndrome appeared during hospitalization. The patient was discharged with good condition after two weeks of treatment.

    Conclusion

    The ovarian hyperstimulation syndrome following hydrops fetalis is a very rare complication. Other causes of abdominal pain and distention should be study.

    Keywords: Ascites, Hydrothorax, Hydrops fetalis, Oliguria, Ovarian hyperstimulation syndrome
  • سیما کدخدایان، ویدا تقی پور بازرگانی *

    تغییرات فیبروسیستیک پستان و تومور فیلودس هر دو از تومورهای فیبرواپی تلیال پستان بوده که از اجزای اپی تلیال و استرومال تشکیل می شوند. اگرچه تغییرات فیبروسیستیک شایع ترین توده خوش خیم پستان می باشد که با علائم درد، احساس سنگینی و توده و ترشح از سینه با اوج شیوع در دهه سوم زندگی زنان مشخص می شود؛ اما گاهی تظاهرات بالینی، ماموگرافیک و هیستوپاتولوژیک مشابهی با تومور فیلدوس دارد که تشخیص آنها را از یکدیگر بسیار مشکل می نماید. با توجه به ماهیت متفاوت این دو توده تشخیص قطعی این توده ها و درمان مناسب آن از نظر کاهش اضطراب بیمار و اتخاذ تصمیم مناسب درمانی و پرهیز از جراحی های مکرر دارای اهمیت است. در این مقاله یک مورد تغییرات فیبروسیستیک در یک زن 24 ساله که علایم و نشانه های بالینی و ماموگرافیک تومور فیلدوس را نشان می داد؛ معرفی شده است.

    کلید واژگان: تومور فیلدوس, تغییرات فیبروسیستیک, پستان, ماموگرافی
    Kadkhodayan S., Taghipoor Bazargani V

    Both fibrocystic change and phyllodes tumor are classified as fibroepithelial tumors of breast which are composed of epithelial and stromal components. Although as the most common benign breast lump fibrocystic lesions are known by symptom such as pain، nipple discharge، heaviness، usually in women’s third decade of life، mammographic and sonographic features often render them almost indistinguishable from phyllodes tumor. In view of the essential differences in terms of therapeutic planning which exist between these two tumors، their early and precise distinction is crucial to avoid problem such as patients’ anxiety and unwarranted tumors operation. In this article a case of fibrocystic change in a 24 year old woman is reviewed in which clinical signs and symptoms and mammographic changes are indication of phyllodes tumor.

    Keywords: Phyllodes tumor, Fibrocystic changes, Breast, Mammography
  • سیما کدخدایان*، فاطمه همایی، سید حسین فتاحی معصوم، لیلا پور علی، علی تقی زاده

    ملانوم ولو تومور بسیار بدخیم و نادری با شیوع 19/0-1/0 در صدهزار نفر بوده و اغلب بعد از منوپوز اتفاق می افتد. در این مقاله بیماری 43 ساله معرفی شده است که با شکایت پیدایش ضایعه کوچک خارش دار از 2 ماه قبل در ناحیه ولو مراجعه نمود. ضایعه مذکور به قطر 5 میلی متر قهوه ای تیره در روی لابیالیس مینور چپ به فاصله بیش از 2 سانتی متر از خط وسط وجود داشت. بیوپسی ملانوم بدخیم با عمق 5/3 میلی متر طبق تقسیم بندی berslow نوع حد وسط گزارش گردید. حذف جراحی با حاشیه بیش از 2 سانتی متر و لنفادنکتومی اینگونیال و فمورال در طرف ضایعه انجام شد و تا 4 ماه بعد از عمل جراحی علائمی از عود تومور دیده نشد.

    کلید واژگان: تومور ولو, ملانوم, لنفادنکتومی
    Kadkhodayan S., Homaei F., Fattahi Masoom Sh, Poorali L., Taghizadeh A

    Vulvar melanoma is a very rare tumor with the rate of 0.1-0.19/100000. It mostly occurs during post menopausal period. In this case report, our patient was a 43 years old woman, her symptom was a small pruritic lesion noticed two months earlier when she was referred to the clinic. This lesion was a 5mm diameter dark brown and flat on her left labialis minor. Malignant melanoma with 3-5mm thickness was diagnosted following biopsy. Wide local excision with more than 2cm free margin and inguino femoral lymphadenectomy at the site of the lesion was done. The recurrence of tumor was not abserved during four months follow-up.

  • صدیقه آیتی، سیما کدخدایان، فاطمه وحیدرودسری، محمدتقی شاکری
    سابقه و هدف
    با توجه به افزایش امید به زندگی در زنان، سپری کردن 3/1 عمرپس ازیائسگی و وجود عوارض و مشکلات زیاد این دوران، برای بهبود کیفیت زندگی نیاز به توجه بیشتری می باشد. هدف ازاین مطالعه بررسی ارتباط عوامل زمینه ای، محیطی و اجتماعی برروی علائم بالینی یائسگی می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت مقطعی از دیماه 1383 تا مرداد 1384 برروی 150 زن یائسه مراجعه کننده به کلینیک یائسگی بیمارستان قائم (عج) دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ای مشتمل بر عوامل زمینه ای و محیطی و علائم بالینی یائسگی با توجه به متغیرهای مورد بررسی شامل سابقه فعالیت بدنی، گرگرفتگی، علائم ادراری وتناسلی، مصرف دخانیات و سابقه هورمون درمانی صورت گرفت.
    یافته ها
    طبق بررسی انجام شده میزان تحصیلات، مصرف دخانیات، میزان فعالیت بدنی و سابقه مصرف هورمون جایگزینی برروی علائم یائسگی تاثیرگذار است. با افزایش میزان تحصیلات از شدت علائم یائسگی به ویژه گرگرفتگی کاسته می شد (014/0=p). با افزایش فعالیت بدنی گرگرفتگی و علائم ادراری و تناسلی کمتر می شد (به ترتیب 000/0=p و 03/0=p). با مصرف دخانیات میزان گرگرفتگی بیشتر می شد (05/0=p). سابقه قبلی مصرف هورمون جایگزینی باعث افزایش مقاربت دردناک می گشت. ولی با گرگرفتگی و علائم ادراری ارتباطی نداشت. شاخص توده بدنی، وضعیت تاهل، شغل، بیماری های طبی، سابقه مصرف قرصهای ضدبارداری خوراکی، تعداد زایمان ها و سن شروع یائسگی بر روی علائم بالینی آن تاثیری نداشت.
    نتیجه گیری
    با اصلاح شیوه زندگی و ایجاد وضعیت سلامتی مناسب در سنین قبل و بعد از یائسگی در زنان می توان علائم بالینی یائسگی را کاهش داد و شرایط و کیفیت بهتری در زندگی بعد از یائسگی ایجاد نماید.
    کلید واژگان: یائسگی, گرگرفتگی, مقاربت دردناک, مصرف سیگار, سوزش ادرار, میزان تحصیلات, فعالیت فیزیکی, هورمون درمانی جایگزین
  • سیما کدخدایان، صدیقه آیتی *، مهرانگیز راوریان
    مقدمه

    پیش گیری از ایمونیزاسیون Rh، در زنان باردار Rh منفی، برای جلوگیری از اریتروبلاستوز جنینی اهمیت زیادی دارد. هدف از این مطالعه بررسی میزان خونریزی جنینی- مادری (FHR) در ارتباط با روش زایمان بود.

    روش ها

    مطالعه ی حاضر یک مطالعه ی مورد-شاهدی است که طی آن 170 زن حامله (85 مورد زایمان طبیعی و 85 مورد سزارین) در بیمارستان قائم (عج) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 84 مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات از طریق پرسش نامه جمع آوری و ثبت گردید. آزمون کلی هاور-بتکه برای تمام بیماران انجام شد و حجم خونریزی جنینی-مادری محاسبه گردید.
    ارتباط بین عوامل مورد ارزیابی و میزان خونریزی جنینی-مادری مورد بررسی قرار گرفت؛ داده های حاصل از مطالعه با نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون های آماری t-test و U Man-Whitney تحلیل شد.

    یافته ها

    فشار خون حاملگی، زایمان دو قلو، مرده زایی، وجود کندگی زودرس جفت، وجود جفت سرراهی، سن بارداری و جنس نوزاد با میزان خونریزی جنینی-مادری ارتباط معنی دار داشت ولی بین روش انجام زایمان، گروه خونی و Rh مادر، سن مادر، مرتبه ی حاملگی و میزان FMH ارتباط معنی داری پیدا نشد.

    نتیجه گیری

    در مطالعه ی حاضر، میزان خونریزی جنینی-مادری با روش زایمان ارتباطی نداشت و بین دوز روگام به کار برده شده در دو روش تفاوت معنی داری به دست نیامد.

    کلید واژگان: خونریزی جنینی, مادری, آزمون کلیهاور, بتکه, زایمان واژینال, سزارین, ایزوایمونزاسیون Rh, روگام
    Sima Kadkhodayan, Sedigheh Ayati, Mehrangiz Ravarian, Mohammad Khajedaluey
    Background

    Prophylaxis of Rh immunization has a critical role in the Rh negative pregnant women for prevention of fetal erythroblastosis. The aim of this study was to evaluate the fetomaternal hemorrhage (FMH) in relation to the delivery mode.

    Methods

    In this case- control study. 170 pregnant women (85 terminated by normal vaginal delivery and equal number by cesarean section) were studied in 2005 in Ghaem hospital affiliated to Mashhad university of medical sciences.The data was collected by a questionnaire, Klei hauver and Betke test was done, and the correlation between measured variables and FMH was studied. The results were analyzed by SPSS software (SPSS, Inc. Chicago, IL) version 11.5 by using The Students’t and Man-Whitney U tests.

    Findings

    The extent of fetomaternal hemorrhage was significantly different according to the gestational hypertension, twin pregnancy, still birth, abruptio placenta, placenta previa, gestational age and sex of the fetus; but there was no significant difference according to the mode of delivery, maternal blood group and Rh, maternal age, gravidity and the extent of fetomaternal hemorrhage.

    Conclusion

    In this study, there was no difference in the extent of FMH according to the mode of delivery and so the needed doses of anti-D.

  • بررسی میزان خون ریزی جنینی مادری پس از کورتاژ در مادران با حاملگی منجر به سقط
    سیما کدخدایان، مهتاب دلاوری، حسین شهر آبادی
    مقدمه و هدف
    بیماری های همولیتیک جنینی و نوزاد از دیرباز شناخته شده است و آسیب شناسی زمینه ای و علل آن نیز تا حدود زیادی مشخص گردیده است. پایه و اساس این بیماری ها ایجاد آنتی بادی در خون مادر علیه سلول های انتقال یافته خون جنینی به سیستم گردش خونی مادر می باشد، که نتیجه آن اختلالات و بیماری های تاثیرگذار بر روی همان حاملگی و حاملگی های آینده مادر خواهد بود. شناخت عوامل خطر، درمان و پیش گیری مناسب و به موقع آن ها و تجویز دوزاژ مناسب آنتی بادی در پیش گیری و درمان این اختلالات کمک زیادی می نماید. بر آن شدیم تا میزان رخداد خون ریزی جنینی - مادری و دوزاژ مناسب روگام جهت پیش گیری را در خانم های مبتلا به سقط که تحت کورتاژ قرار گرفته اند را تعیین نموده تا راهنمایی برای جلوگیری از تحریک سیستم ایمنی مادر علیه آنتی ژن Rh باشد.
    روش کار
    یک صد بیمار مراجعه کننده به علت سقط که تحت کورتاژ قرار گرفته بودند را به صورت مقطعی به مدت 6 ماه از اوایل سال 82 لغایت مهرماه، همان سال در مرکز بیمارستان قائم (عج) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد وارد مطالعه کردیم. سن مادر، سن حاملگی، گروه خونی، Rh، تعداد حاملگی، شدت خون ریزی مادر، میزان هماتوکریت بعد از سقط و فشار خون سیستولیک را به عنوان متغیر در نظر گرفتیم. برای تمام بیماران آزمون کلی هاور بتکه انجام و حجم خون ریزی جنینی - مادری را با فرمول استاندارد محاسبه و دوز روگام محاسبه گردید.
    نتایج
    در %35 بیماران، آزمون کلی هاور بتکه مثبت بود. سن حاملگی، هماتوکریت، درد، شدت خون ریزی مادر تنها عواملی بودند که با احتمال مثبت شدن آزمون رابطه آماری معناداری داشتند (P.value<0.05). در 17 بیمار، میزان خون ریزی جنینی - مادری بین 0.1 تا 5 سی سی و در 18 بیمار کمتر از این مقدار بود. دوز روگام برای هیچ بیماری از حد 50 میکروگرم تجاوز نکرد.
    نتیجه گیری
    سقط در هفته های اول مقدار خون ریزی را کاهش و افزایش خون ریزی مادر، مقدار مثبت شدن تست را افزایش می دهد. دوز تجویزی معمول روگام برای پیش گیری کافی به نظر می رسد.
    کلید واژگان: روگام, پیش گیری, خون ریزی جنینی, مادری
  • سیما کدخدایان، فاطمه وحید رودسری
    زمینه و هدف
    پروژسترون مترشحه از تخمدان تا هفته هفتم حاملگی برای حفظ بارداری لازم است. در سیکل های با روش های کمک باروری تجویز آگونیست های GnRH و همچنین برداشت اووست و سلول های گرانولوزای همراه آن باعث نارسایی جسم زرد می شود و پروژسترون مترشحه از تخمدان کافی برای حفاظت حاملگی نخواهد بود. امروزه بهترین راه حمایت فازلوتئال تجویز پروژسترون است. این مطالعه به منظور ررسی و مقایسه اثرات فرم تزریقی و شیاف پروژسترون برای حفاظت حاملگی انجام شد.
    روش بررسی
    مطالعه مقطعی آینده نگر روی 192 بیمار که در بیمارستان منتصریه مشهد تحت درمان (Invitro fertilization) IVF و یا(Intra Cyoplasmic Sperm Injection) ICSI قرار گرفته اند، صورت گرفته است. به 138 بیمار برای حمایت جسم زرد و حاملگی آمپول پروژسترون و به 54 نفر شیاف پروژسترون تجویز شده است. پس از جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری کای اسکوئر و تی استودنت این دو گروه از نظر درصد مثبت شدن تست حاملگی، سقط با تولد نوزاد زنده مقایسه شدند.
    یافته ها
    دو گروه از نظر متغیرهای سن، عامل نازایی، تعداد آمپول HMG تجویز شده، میزان FSH، تعداد اووسیت، گرید و تعداد آمبریوی ترانسفر شده همگن بودند. به طور اتفاقی بعد از تجویز HCG تا پایان هفته هفتم حاملگی به 138 نفر آمپول پروژسترون 50 میلی گرم دوبار در روز به 54 نفر شیاف پروژسترون 400 میلی گرم دو بار در روز تجویز شد. میزان مثبت شدن تست حاملگی، حاملگی منجر به سقط، حاملگی منجر به تولد جنین زنده در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج درمان با پروژسترون تزریقی و یا شیاف واژینال پروژسترون به منظور کمک به حفظ و ادامه موفقیت آمیز حاملگی در سیکل های به دنبال IVF و یا ICSI یکسان است و می توان نوع برآورده را برحسب مورد انتخاب کرد. از نظر اقتصادی آمپول پروژسترون توصیه می شود.
    کلید واژگان: حمایت جسم زرد, IVF, ICSI, پروژسترون تزریقی, شیاف پروژسترون
    S.Kadkhodayan, F.Vahid-Roodsary
    Background and Objective
    Up to seventh week of gestation, progesterone secreted from the ovary is necessary to preserve the pregnancy. In the ART cycles GnRH-a is prescribed and oocytes and granulosa cells or retrieved, both causes corpus luteum insufficiency, so corpus luteum should be supported the best way is progesterone prescription. In this research we compare intramuscular and intravaginal suppositoar forms of progesterone for preserve the pregnancy.
    Materials and Methods
    A prospective cross sectional evaluation on 193 patients was designed. All of them were on IVF or ICSI cycles. The patients were randomly divided into two groups. Intramuscular progesterone was prescribed in 138 and intravaginal progesterone (supp cyclogest) in 54 patients. The outcome of pregnancy was analyzed using statistical trials including t-test and chi-squre.
    Results
    The two groups were similar duo to age – the ethiology causes of infertility – the doses of proscribed HMG ampule – FSH titrago – the number and grade of transferred embryos. The day after HCG presciption until the end the seventh week in the first group (138 patients) intramuscular progestrone (50 mg /bid) and in the secound group (54 Patients) supp of cyclogest (400 mg / bid) was prescnbed. The rate of positive pregnancy test, abortion, successful poegnancy in this two groups were similar.
    Conclusion
    Intramuscular or intravaginal progesterone for supporting corpus luteum in IVF or ICSI cycles has the same effect but the intramuscular route is cheaper.
    Keywords: Corpus Luteum Support, IVF, ICSI, Intramuscular Progesterone, Intravaginal Progesterone
  • سیما کدخدایان
    هدف
    پارگی زودرس پرده ها که در 10-5% حاملگی ها اتفاق می افتد اثرات سوء مختلف در حاملگی نارس و رسیده دارد که یکی از مهمترین آنها کندگی زودرس جفت با شیوع 7-4% است. در این صورت عوارض به مراتب بیشتر می شود. هدف از این تحقیق بررسی همراهی این دو عارضه در 518 بیمار مبتلا به پارگی کیسه آب مراجعه کننده در طی یک سال به زایشگاه بیمارستان قائم (عج) است.
    روش کار
    بررسی آینده نگر جهت مطالعه همراهی بین پارگی زودرس پرده ها و کندگی زودرس جفت در بیماران مراجعه کننده در طی یک سال 518) نفر) و سن حاملگی 42-20 هفته صورت گرفت.
    بیماران مذکور از نظر عواملی مانند: افزایش درجه حرارت، فاصله بین پارگی پرده ها و ایجاد کندگی جفت میزان فشار خون، تعداد زایمان، درصد کندگی جفت و روش ختم حاملگی مورد ارزیابی قرار گرفتند که نتایج گزارش شده است.
    نتایج
    در 518 بیمار با پارگی کیسه آب، 25 مورد کندگی جفت اتفاق افتاد (4.8%)، درصد بیشتر حاملگی ها نارس بود (84%)، زمان پارگی کیسه آب و کندگی جفت با شیوع بیشتر در 48-24 ساعت اول بود (48% موارد)، بیشترین درصد کندگی جفت 10% بود (60% موارد) و فقط در 8% موارد بیش از 50% جفت جدا شد. 32% بیماران افزایش متوسط فشار خون داشتند. در 48% موارد حاملگی به روش سزارین ختم شد و در 565 موارد زجر جنینی وجود داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به بدتر شدن عوارض مادر و جنین در صورت همراه شدن PROM و کندگی زودرس جفت با هم، توجه دقیق جهت تشخیص زودرس کندگی جفت در بیماران مبتلا به پارگی پرده ها خصوصا در موارد پارگی های طول کشیده و یا پارگی های ناگهانی و ایجاد تصمیم صحیح و به موقع برای بیماران بسیار سودمند خواهد بود.
    کلید واژگان: پارگی زود رس پرده ها, کندگی جفت, همراهی پارگی پرده ها و کندگی جفت با هم
  • علیرضا توسلی، سیما کدخدایان، مسعود نقیب زاده، احسان خدیوی نیا
    تاخیر در ترمیم و بازشدگی زخمهای جراحی یک مشکل بالینی آشکار می باشد گزارشهای متعددی راجع به این که فنی توئین موضعی ممکن است ترمیم زخم را تسریع بخشد وجود دارد.
    مواد و روش ها
    بر پشت 10 موش نر rat 4 انسزیون پوستی ایجاد شد و بلافاصله بخیه زده شد. در روزهای فاز پرولیفراتیو و اوایل فاز maturation این انسزیونها با فنی توئین و با N/S (به عنوان کنترل) به طور زیرجلدی تزریق شدند. پوست ناحیه 18 روز بعد برداشته شد و زخمها با دستگاه تنسیومتر تحت کشش و نیز تحت بررسی میکروسکوپی قرار گرفتند. اطلاعات به صورت میانگین (انحراف معیار) بر حسب نیوتن بیان گردیده و با آزمون t دانشجو آنالیز گردیده است.
    نتایج
    استفاده از فنی توئین در فازهای پرولیفراتیو و maturation باعث افزایش قابل توجه در قدرت کششی زخم {N(5.15)34.16 و N (7.43) 32.18 در زخمهای درمان شده در برابر N (85.04)28.5 و N (4.93)26.7 در زخمهای کنترل 20= P<0.01n} شد. افزودن فنی توئین در این دو فاز فرقی با یکدیگر ندارد. افزایش در قدرت زخم همراه با افزایش رسوب کلاژن در زخم بود.
    کلید واژگان: فنی توئین, قدرت کششی زخم, ترمیم زخم, رسوب کلاژن
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال