به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سیمین موعودی

  • سیمین موعودی، علی اکبر مقدم نیا، امیرمحمد رضایی مجد، مرجان فلاح، محمدحسین اصغری*
    سابقه و هدف

    فارماکولوژی یکی از دوره های ضروری کوریکولوم آموزشی علوم پزشکی است و آموزش آن در طی دوره ی مقدماتی علوم پزشکی موجب توانمندسازی دانشجویان در به کارگیری داروها در طی دوره بالینی خواهد شد. از آن جایی که تدریس و یادگیری آن از جمله مباحث چالش برانگیز در برنامه ریزی آموزشی است، این مطالعه با هدف معرفی ایده ای جدید جهت شناسایی دانشجویان استعدادهای برتر در حیطه فارماکولوژی پزشکی، تحرک علمی و انگیزش دانشجویان علوم پزشکی و یادگیری بهتر مفاهیم داروشناسی، انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    جمعیت هدف، دانشجویان رشته های علوم پزشکی (برای دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی و داروسازی قبل از ورود به مقطع بالینی و برای سایر رشته های علوم پزشکی، شرکت فراگیران در هر مقطعی بعد از گذراندن درس فارماکولوژی) تعیین شدند. به منظور شرکت دانشجویان در این مسابقه، از آبان ماه سال 1401 به مدت 4 ماه، از طرق مختلف، به گروه های مختلف دانشجویان رشته های علوم پزشکی، در خصوص تاریخ و نحوه ی برگزاری مسابقه اطلاع رسانی گردید. فاز نخست برنامه در سطح دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام گرفت و جهت تعمیم و گسترش آن در سطح ملی، این دوره از مسابقات در سه سطح دانشگاهی، منطقه ای و کشوری پیشنهاد گردید.

    یافته ها

    همان گونه که در حال حاضر المپیادهای کشوری دانشجویان علوم پزشکی، از جمله راهکارهای شناسایی استعدادهای برتر در حیطه های مختلف علوم پزشکی است، برگزاری مسابقات کشوری فارماکولوژی پزشکی نیز می تواند از جمله گزینه های سیاستی جهت ترغیب و انگیزش دانشجویان به یادگیری این درس مطرح شود.

    استنتاج

    از توصیه های سیاستی و استراتژی های پیاده سازی می توان به سیاست گذاری ملی و تعیین دانشگاه مجری جهت مدیریت، سازماندهی و برگزاری مسابقه کشوری، پیش بینی میزان اعتبار مورد نیاز و تعیین ردیف بودجه ای مرتبط، تعیین اعضای کمیته علمی و اجرایی در دانشگاه مجری، طراحی سوالات، اجرای مسابقه و ارزشیابی اجرای برنامه، اشاره کرد.

    کلید واژگان: فارماکولوژی, بازی سازی, سیاستگذاری
    Simin Mouodi, Aliakbar Moghadamnia, Amirmohamad Rezaei Majd, Marjan Fallah, Mohammadhossein Asghari*
    Background and purpose

    Pharmacology is one of the core courses in the curriculum of medical sciences, and its instruction during the early stages of medical education equips students with the knowledge to use drugs effectively in clinical practice. Given that teaching and learning pharmacology are among the more challenging aspects of educational planning, this study aimed to introduce a novel idea to identify top talent in the field of medical pharmacology, stimulate scientific activity and motivation among medical students, and enhance their understanding of pharmacological concepts.

    Materials and methods

    The study population consisted of medical sciences students (including medical, dental, and pharmacy students before entering the clinical stage, and for other fields of medical sciences, participants at any educational stage after completing the pharmacology course). The date and method for holding the competition were announced to various student groups through multiple channels, over a four-month period, starting in October 2022. The first phase of the program was implemented at Babol University of Medical Sciences, and in order to generalize and expand it as a nationwide competition, it was proposed at three levels: university, regional, and national.

    Results

    Similar to the current National Olympiads for medical sciences students, which serve as effective tools for identifying top talent in various medical fields, the implementation of national competitions in medical pharmacology can be considered one of the policy options to encourage and motivate students to better engage with this important field of medicine.

    Conclusion

    Policy Recommendations and Implementation Strategies: 1. National policy-making and selecting a university of medical sciences to manage, organize and execute the national competition, 2. Estimating the required budget and allocating the necessary funds accordingly, 3. Appointing scientific and executive committee members at the executing university, 4. Designing competition questions, 5. Executing the competition, 6. Evaluating the program's implementation.

    Keywords: Pharmacology, Gamification, Policy Development
  • سحر حسین خان زاده، علی بیژنی، سید رضا حسینی، سیمین موعودی*
    سابقه و هدف

    با افزایش سن، خطر بیماری پرفشاری خون افزایش می یابد. باتوجه به اهمیت و شیوع بالای پرفشاری خون و اضافه وزن و چاقی در سالمندان ایرانی و محدود بودن مطالعاتی که به همراهی پرفشاری خون با چربی احشایی در جمعیت سالمندی پرداخته باشند، این پژوهش با هدف تعیین وضعیت چربی احشایی بدن در سالمندان و همراهی آن با فشارخون انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مورد- شاهدی با استفاده از داده های سال 1400- 1395 بانک اطلاعاتی فاز 2 مطالعه کوهورت سالمندان امیرکلا (AHAP)، در شمال ایران بر روی جمعیت 60 سال و بالاتر انجام گرفته است. دو گروه مورد (دارای پرفشاری خون) و شاهد (بدون پرفشاری خون) از لحاظ سن و جنس همسان سازی شدند. میزان فعالیت سالمندان با استفاده از پرسشنامه Physical Activity Scale for Elderly و وضعیت چربی احشایی با استفاده از دستگاه دانسیتومتر ارزیابی گردید.

    یافته ها

    از مجموع 700 سالمند مورد بررسی، نیمی از آن ها پرفشاری خون داشتند و نیم دیگر بدون پرفشاری خون بودند. دراین دو گروه، میانگین سنی افراد (0/684=(P، شاخص قالب بدن (0/691=P) و میزان فعالیت فیزیکی (0/308=P) تفاوت معنی داری نداشتند، اما میانگین دورکمر (0/001>P)، نمایه توده بدنی (0/001>P)، نسبت دورکمر به قد (0/001>P) و چربی احشایی (0/001>P)، در دو گروه متفاوت بوده است. ارتباط مستقیم و معنی داری میان فشارخون با چربی احشایی، نمایه توده بدنی، دورکمر و نسبت دورکمر به قد در سالمندان مذکر و مونث وجود داشته است. هم چنین در سالمندان مذکر نمایه توده بدنی (0/001>P و0/710=AUC) و در سالمندان مونث مقدار چربی احشایی (0/001>P و 0/626=AUC) بیش ترین ارتباط را با فشارخون داشته است.

    استنتاج

    ارتباط مستقیم و معنی داری میان فشارخون با چربی احشایی، نمایه توده بدنی، دورکمر و نسبت دورکمر به قد در سالمندان مرد و زن وجود دارد که در سالمندان مذکر نمایه توده بدنی و در سالمندان مونث مقدار چربی احشایی بیش ترین ارتباط را با فشارخون داشته است.

    کلید واژگان: پرفشاری خون, سالمند, چربی احشایی, نمایه توده بدنی
    Sahar Hosseinkhanzadeh, Ali Bijani, Seyed Reza Hosseini, Simin Mouodi*
    Background and purpose

    The risk of hypertension is increased as people get older. Hypertension and overweight/ obesity are highly prevalent in Iranian older adults and there are limited studies on the association between high blood pressure and visceral fat in this population. This research was conducted to evaluate the correlation between hypertension and visceral fat in older adults.

    Materials and methods

    This case-control study was carried out using the records of people aged ≥ 60 years who enrolled at Phase II of the Amirkola Health and Ageing Project (AHAP). People with hypertension (case group) and those without hypertension (control group) were matched for age and gender. Physical activity was measured using the Physical Activity Scale for Elderly. Visceral fat level was measured by a density meter device.

    Results

    Out of 700 senior adults, half were found with hypertension. No significant difference was observed between the two groups in age (P=0.684), body shape index (P=0.691), and physical activity (P=0.308). But, a significant difference was observed in mean waist circumference (P<0.001), body mass index (P<0.001), waist circumference to weight ratio (P<0.001), and visceral fat (P<0.001) between the two groups. There was a significant positive correlation between blood pressure and the levels of visceral fat, body mass index, waist circumference, and waist to height ratio in older males and females. Body mass index in male (P<0.001, AUC=0.710) and visceral fat level in female participants (P<0.001, AUC=0.626) were considerably correlated with hypertension.

    Conclusion

    This study revealed a significant direct correlation between blood pressure and visceral fat level, body mass index, waist circumference, and waist to height ratio in older male and female population. Body mass index in male and visceral fat level in female older adults were strongly associated with hypertension.

    Keywords: hypertension, aged, intra-abdominal fat, body mass index
  • سیمین موعودی، شقایق خندان، سید رضا حسینی، رضا قدیمی، علی بیژنی*
    سابقه و هدف

    جمع آوری داده های تن سنجی جهت ارزیابی سلامت بالغین نقش مهمی دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی تغییرات پنج ساله شاخص های تن سنجی سالمندان و همراهی آن با ویژگی های جمعیت شناختی، قدرت عضلانی و بیماری های همراه انجام شد.

    مواد و روش ها

     این مطالعه طولی، بخشی از مطالعه کوهورت سالمندان امیرکلا (AHAP)، در شمال ایران در مقطع زمانی سال 95-1390 است.سالمندانی که داده های تن سنجی ایشان در بانک اطلاعاتی کوهورت AHAP موجود بود، به طریق سرشماری وارد مطالعه شدند. علاوه بر متغیرهای جمعیت شناختی و بیماری های همراه، شاخص های تن سنجی (شامل قد، وزن، نمایه توده بدنی، دور گردن، دور کمر، دور باسن، نسبت دور کمر به باسن (WHR) و نسبت دورکمر به قد (WHtR)) نیز اندازه گیری شد و مقدار تغییر پنج ساله آن ها محاسبه شد.

    یافته ها

     از مجموع 897 سالمند، قد، دور گردن، دورکمر، دور باسن، WHtR (0/001>P) و WHR (0/031=P) کاهش معنی دار داشت. کاهش وزن معنی دار نبود (0/152=P). نمایه توده بدنی افزایش داشت (0/001>P) و کاهش مقدار قد، دور گردن، دورکمر، دور باسن و WHtR در بین دو جنس تفاوت معنی دار آماری داشت(0/001>P). تغییرات پنج ساله قد و دور باسن با تعداد بیماری های همزمان در سالمندان همبستگی معنی دار مستقیم داشت، قدرت عضلانی بازو و چهار سر ران با تعداد بیماری های همراه همبستگی معنی دار معکوس نشان داد.

    استنتاج

    با این مطالعه الگویی از کاهش معنی دار قد، دور گردن، دور کمر، دور باسن، نسبت دور کمر به باسن و نسبت دور کمر به قد و افزایش نمایه توده بدنی سالمندان در طول پنج سال معرفی شد. ضمن این که همراهی معنی دار تغییرات قد و دور باسن و همراهی قدرت عضلانی با بیماری های همراه نشان داده شد.

    کلید واژگان: تن سنجی, سالمندی, عوامل جمعیت شناختی, قدرت عضلانی
    Simin Mouodi, Shaghayegh Khandan, Seyed Reza Hosseini, Reza Ghadimi, Ali Bijani*
    Background and purpose

    Anthropometric measures are of great importance in evaluating older adult health. This study was carried out to examine five-year changes in anthropometric indices of older adults and its association with demographic characteristics, muscle strength, and comorbid disorders.

    Materials and methods

    This cohort study was conducted during 2011-2016 in people aged 60 years and over participating in the Amirkola Health and Ageing Project (AHAP). The elderly whose anthropometric characteristics were complete in the data bank of AHAP were included in the research by census. Demographic characteristics, comorbidities, and anthropometric measures, including height, weight, body mass index, neck, waist and hip circumferences, waist-to-hip ratio (WHR) and waist-to-height ratio (WHtR) were assessed, and five-year changes were calculated.

    Results

    Among 897 people, significant reductions were seen in height, neck, waist, and hip circumferences, WHtR (P<0.001), and WHR (P=0.031). Change in weight loss was not statistically significant (P=0.152) and body mass index increased (P<0.001). Reductions in height, neck, waist and hip circumferences, and decrease in WHtR were found to be significantly different between women and men (P<0.001). There was a significant positive correlation between the number of comorbidities and five-year changes of height (r=0.104, P=0.002) and hip circumference (r=0.095, P=0.005), and a negative correlation between strength of the arm (r=-0.341, P<0.001) and quadriceps (r=-0.324, P<0.001) muscles and comorbidities.

    Conclusion

    This study represented a pattern of significant reduction in height, neck, waist, and hip circumference, waist-to-hip ratio and waist-to-height ratio, and increase in body mass index in older adults, over five years. Furthermore, significant correlations between comorbid disorders and changes in height and hip circumference, and muscle strength were shown.

    Keywords: anthropometry, aging, demographic factors, muscle strength
  • شهرام سیفی، پرویز امری*، بهمن حسن نسب، رحمت الله جوکار، نورالدین تقوی، سیمین موعودی

    هدف:

     بی حسی وریدی منطقه ای یک روش بی حسی ساده و مطمین جهت انجام جراحی اندام تحتانی است. این مطالعه با هدف مقایسه اثر بی حسی وریدی منطقه ای و بی حسی نخاعی در جراحی های پا انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 60 بیمار کاندید اعمال جراحی پا در دو گروه مساوی انجام شد. در گروه مداخله بی حسی وریدی منطقه ای با 40 میلی لیتر لیدوکایین نیم درصد و در گروه شاهد بی حسی نخاعی با 12 میلی گرم مارکایین نیم درصد انجام گرفت. در هر دو گروه مدت زمان بی دردی، مدت زمان بی دردی بعد از باز کردن تورنیکه، مدت ریکاوری، شدت درد بعد از عمل بر اساس مقیاس دیداری (Visual analog scale, VAS)، فشار خون، ضربان قلب حین عمل و  ریکاوری و عوارض دیگر مثل تهوع، استفراغ و سردرد بررسی گردید.

    یافته ها

    دو گروه از نظر سن و جنس اختلافی نداشتند. میانگین مدت زمان بی دردی در گروه نخاعی 30/17±13/121  دقیقه و در گروه بی حسی وریدی 14/5±50/49 دقیقه بود (001/0<p). میانگین مدت زمان بی دردی بعد از باز کردن تورنیکه در گروه شاهد 29/15±17/72 دقیقه و در گروه  مداخله 22/6±17/11 دقیقه بود (001/0<p). میانگین مدت زمان ریکاوری در گروه شاهد 82/4±83/26 و در گروه  مداخله 20/3±10/13 دقیقه بود (001/0<p). نمره درد یک ساعت بعد از عمل در گروه شاهد 31/0±3/2 و در گروه مداخله 20/0±1/7  بود (001/0<p). کاهش فشارخون، برادیکاردی، تهوع و استفراغ، سرگیجه و سردرد در گروه نخاعی بیش تر از گروه بی حسی داخل وریدی بود (001/0<p).

    نتیجه گیری

    در جراحی کوتاه مدت اندام تحتانی، بی حسی وریدی منطقه ای مناسب تر از بی حسی داخل نخاعی است.

    کلید واژگان: بی حسی هدایتی, بی حسی نخاعی, جراحی, پا
    Shahram Seifi, Parviz Amri*, Bahman Hasannasab, Rahmatollah Jokar, Noraddin Taghavi, Simin Mouodi
    Introduction

    Intravenous regional anesthesia is a simple and reliable method for surgeries of the lower extremities.  The purpose of this study was to compare the effect of regional intravenous anesthesia with spinal anesthesia on foot surgeries.

    Materials and Methods

    This study was conducted as a randomized clinical trial on 60 patients undergoing foot surgery in two similar groups. In this account, the intervention group received intravenous regional anesthesia with 40 mililitre of lidocaine (0.5%) and the control group underwent spinal anesthesia with marcaine (0.5%). Duration of analgesia, duration of postoperative analgesia after opening the tourniquet, recovery time, postoperative pain intensity based on Visual Analogue Scale (VAS), blood pressure, heart rate during the surgery and recovery period, and other complications such as nausea, vomiting and headache were assessed in both groups.

    Results

    The two groups did not differ in age and sex. The mean duration of analgesia in the spinal group was 121.13±17.30 minutes and in the intravenous anesthesia group was 49.50±5.14 minutes (P<0.001). The mean duration of analgesia after opening the tourniquet was 72.17± 15.29 minutes in the control group and 11.17± 6.22 minutes in the intervention group (P<0.001). The mean recovery time in the control group was 26.83± 4.82 and in the intervention group was 13.10±3.20 min (P<0.001). One hour postoperative pain score was 2.3 ± 0.31 in the control group and 7.1± 0.20 in the intervention group (P<0.001).  Hypotension, bradycardia, nausea and vomiting, dizziness, and headache were more incidental in the spinal group than in the intravenous anesthesia group (P<0.001).

    Conclusion

    In short-term foot surgeries, intravenous regional anesthesia is more appropriate than intra-spinal

    Keywords: Conduction Anesthesia, Spinal Anesthesia, Foot, surgery
  • نوین نیک بخش، سید فرزاد جلالی، یدالله زاهد پاشا، یوسف یحیی پور، پرویز امری مله، مرتضی رهبر طارمسری، سید یعقوب جعفری، لیلا شجاعی، علی بیژنی، سمیه اولادی، سیمین موعودی*
    سابقه و هدف

    دستیاران تخصصی از جمله فراگیرانی هستند که توانمندی آنها در خصوص اخلاق و تعهد حرفه ای، در عملکرد آتی ایشان متعاقب فارغ التحصیلی تاثیر گذار است تا بتوانند به عنوان یک پزشک عالی، مراقبت بیماران را با اطمینان و مهارت های مطلوب پزشکی همراه نمایند. نظر به اینکه تاکنون ارزیابی جامعی از چگونگی اجرای راهنمای کشوری پای بندی دستیاران پزشکی به اصول اخلاق حرفه ای انتشار نیافته، این مطالعه با هدف ارزشیابی اقدام دانشگاه ها به اجرایی نمودن این برنامه انجام گرفته است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی جهت ارزیابی اقدامات سال های 97- 1394 دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک که دارای دستیار تخصصی پزشکی بودند، انجام شد. اطلاعات مشتمل بر تشکیل کمیته های مرتبط با ارزیابی دستیاران، آموزش مبانی اخلاق حرفه ای و نحوه بازخورد به دستیاران با پرسشگری از مدیران سطوح مختلف دانشگاه در دبیرخانه شورای اخلاق پزشکی، معاونت آموزشی، دانشکده پزشکی، مدیران گروه های آموزشی و همچنین ریاست یا معاونت آموزشی مراکز آموزشی درمانی دارای دستیار، جمع آوری و مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    چهار دانشگاه علوم پزشکی (80% جامعه هدف) با 4 دانشکده، 8 بیمارستان آموزشی و 8 گروه آموزشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تشکیل و فعالیت کمیته های رسیدگی به اخلاق حرفه ای دستیاران در گروه های آموزشی و بیمارستان های دانشگاه های مختلف، عینا مطابق دستورالعمل کشوری نبوده است. تنها در یک دانشگاه منطقه، کمیته بیمارستانی و کمیته دانشکده پزشکی مطابق دستورالعمل کشوری تشکیل شده بود. هیچ یک از دانشگاه های منطقه کمیته سطح چهارم دانشگاهی را نداشتند.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان دهنده استقرار برنامه کشوری پای بندی دستیاران تخصصی پزشکی به اصول اخلاق حرفه ای در اکثریت دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک و توجه سطوح مختلف دانشگاه ها اعم از مدیران ارشد، دانشکده ها، مراکز آموزشی درمانی و گروه های آموزشی بالینی به ابعاد مختلف این برنامه به ویژه آموزش پای بندی دستیاران به اصول حرفه ای در این دانشگاه ها می باشد.

    کلید واژگان: اخلاق, اخلاق پزشکی, دستیاری
    N. Nikbakhsh, SF. Jalali, Y. Zahed Pasha, Y. Yahyapour, P. Amri Maleh, M. Rahbar Taramsari, SY. Jafari, L .Shojae, A. Bijani, S. Oladi, S. Mouodi*
    BACKGROUND AND OBJECTIVE

    Professional assistants are among the learners whose ability in terms of professional ethics and commitment influences their future performance after graduation so that, as an excellent physician, they can combine patient care with confidence and desirable medical skills. Considering that no comprehensive assessment of the national guideline on regarding of establishment of medical residents to the professional ethics has been published, so far this study aimed to evaluate the activities of medical universities to conduct this program.

    METHODS

    This cross-sectional study was conducted to assess the activities of the major medical universities in region one, where had medical residents, during 2015-2018. Information on the formation of committees related to the evaluation of feedback, teaching the basics of professional ethics and how to respond to residents by asking managers of different levels of the university in the Medical Ethics Council, the Vice Chancellor for Education, medical School, department heads and departments Educational and medical centers with assistants.

    FINDINGS

    Four universities of medical sciences (80% of the target population) with 4 faculties, 8 educational hospitals and 8 educational departments were evaluated. The implementation and activities of committees to investigate the professional ethics of assistants in the educational departments and hospitals of different universities has not been exactly in accordance with national guidelines. The hospital committee and the medical school committee have been established in accordance with the national guideline only at one university. None of the universities in the region had a fourth-level university committee.

    CONCLUSION

    This study shows the establishment of a national program of commitment of medical assistants to the principles of professional ethics in the majority of macro medical universities in region one and the attention of different levels of universities, including senior administrators, faculties, educational centers and clinical departments in different dimensions of this program especially training for assistants to commitment to professional principles in these universities.

    Keywords: Ethics, Medical Ethics, Residency
  • محمدحسین اصغری، سیمین موعودی*

    تدوین فیلم های TED (Technology, Entertainment and Design) در راستای تلفیق تکنولوژی، سرگرمی و طراحی از سال 1984 در قالب یک کنفرانس آغاز گردید (1). TED بیانگر کنفرانس های ساختارمند و در زمان بندی مشخص است که در شاخه های مختلف علم، از زبان افراد مجرب در هر رشته تخصصی بیان می گردد و در قالب ویدیو های کوتاه از بیان تجارب، نظرات و پیشنهادات دانشمندان هر رشته، به شیوه های مختلف در دسترس علاقمندان در سراسر جهان قرار می گیرد (3, 2). در حیطه های بالینی نیز از آنجایی که روش های تشخیصی، پیشگیری و درمان ممکن است با گذشت زمان و با انجام پژوهش های بیشتر نقض گردند و غیر نافع یا مضر شناخته شوند (4)، در دسترس بودن منابع آموزشی جدید و با تکنولوژی روز دنیا در افزایش میل و رغبت مدرسین و فراگیران علوم پزشکی به مطالعه ی منابع روزآمد، تاثیرگذار است (5). امروزه یکی از جذاب ترین و موثرترین روش های آموزش از طریق TED می باشد که در بسیاری از کشورها و به زبان های مختلف در حال افزایش است. بیش از سه دهه از معرفی فیلم های TED در دنیا می گذرد و گفتمان های TED متعددی از تجارب پزشکان حوزه های مختلف تخصصی در سطح دنیا انتشار یافته و در جریان است (6). با گذر از عصر دیجیتال و ورود به عصر سایبر در دنیای تکنولوژی، متخصصین علوم پزشکی برای تامین نیازهای اطلاعاتی و ارتباطی خود ناگزیر به استفاده از سیستم های مفهومی متفاوتی شده اند. هر کدام از مفاهیم علمی نوظهور دارای بار معنایی خاصی هستند که باید در زمینه خود باز تعریف شوند، تا بتوان در سیستم های مفهومی علوم تخصصی از جمله آموزش، پژوهش، مدیریت و ارائه خدمات سلامت از آنها بهره برد (7)؛ از جمله این مفاهیم نوظهور، گفتمان های TED است. در سال های اخیر در خصوص فواید و محدودیت های استفاده از گفتمان های TED در علوم پزشکی مطالعاتی در خارج کشور انجام گرفته است (3, 8). در کشور ایران نیز تیم های سلامت جهت پاسخ به سوالات بالینی خود، منابع متعدد الکترونیک (9) و غیر الکترونیک در اختیار دارند. در مواردی نیاز است که تیم سلامت از مرور شواهد موجود، جهت اتخاذ تصمیم بالینی اقدام نمایند و از سوی دیگر شواهد علمی پژوهشی در خصوص فیلم های تکنولوژی و سرگرمی TED در علوم پزشکی ایران در دسترس نمی باشد. بهره گیری از تکنولوژی و استفاده از منابع اطلاعاتی الکترونیکی در تصمیم سازی های بالینی تیم های سلامت، در پژوهش های مختلفی در ایران مورد ارزیابی قرار گرفته (14-10،7). لیکن در خصوص معرفی مفهوم TED و کاربرد آن در حوزه های مختلف علوم پزشکی از جمله علوم بالینی و پزشکی مبتنی بر شواهد در ایران، مستندی یافت نشد. از آنجایی که به روز بودن تیم های سلامت و معرفی پروتکل های جدید پیشگیری، تشخیص، درمان و توانبخشی به شیوه های بدیع، جذاب و با صرف زمان های کوتاه در دست یابی به پوشش گسترده تر بهره برداری تیم های سلامت تاثیرگذار است (15, 11)، در دسترس قرار دادن فیلم های TED در حوزه های علوم پزشکی ایران، در این امر کمک کننده خواهد بود.

    کلید واژگان: تکنولوژی, آموزش پزشکی, پزشکی مبتنی بر شواهد, دانشگاه
  • یوسف یحیی پور، جمیله آقاتبار رودباری *، نوین نیک بخش، سیمین موعودی
    مقدمه
    کسب مرجعیت علمی، از جمله تاکیدات مقام معظم رهبری در سیاست های ابلاغی نظام سلامت می باشد. شناسایی بهره مندی از توانمندی دانشگاه ها فرصتی برای توسعه ی کشور محسوب می گردد. لذا، ضرورت دارد برجسته ترین توانمندی هر دانشگاه به مجامع علمی معرفی گردد. دانشگاه بابل به عنوان یکی از واحدهای آموزش عالی سلامت، در راستای برنامه تحول و نوآوری در آموزش پزشکی، اقدام به شناسایی توانمندی های برجسته خود در کلان منطقه یک آمایشی نموده است.
    روش ها
    این پژوهش توصیفی - اکتشافی با بررسی اسناد و شواهد مربوط به گروه های آموزشی، ارزیابی گزارش عملکرد، مشاهده و گزارش بازدید مدیران آموزشی و نشست خبرگان در معاونت آموزشی انجام شد.
    یافته ها
    برخی حیطه های قابلیت مرجعیت در دانشگاه علوم پزشکی بابل شامل توسعه دانش سرطان، پزشک خانواده، مراقبت های نوزادان، تشخیص ژنتیک، جراحی قلب و مداخلات قلب اطفال، پیوند کلیه و مغز استخوان می باشند.
    نتیجه گیری
    ضمن تبیین حیطه هایی که در آن قابلیت مرجعیت علمی وجود دارد، این دانشگاه باید علاوه بر تدوین برنامه های راهبردی و عملیاتی، منابع و امکانات لازم را در این راستا بسیج نماید.
    کلید واژگان: مرجعیت علمی, سرآمدی, تحول و نوآوری, آموزش پزشکی
    Y. Yahyapour, J. Aghatabar-Roudbari *, N. Nikbakhsh, S. Mouodi S
    Introduction
    Acquisition of scientific authority is a subject that has been emphasized in the health policies of the Supreme Leader. Identification and take benefits from the capabilities of medical universities are opportunities for developing of the country, therefore, it is a necessity to identify and present the most important capabilities of each medical university. Babol University of Medical Sciences as one of the health master, in the program of evolution and innovation in medical education, identified his outstanding capabilities in the first region of Logistic Health Education Plan.
    Methods
    This is a cross-sectional descriptive-explanatory study which has been conducted by reviewing the evidences and documents related to the courses and departments, evaluating performance report, observing and reporting educational directors and experts panels in the vice chancellor for education of the university.
    Results
    Babol University of Medical Sciences has the capability of scientific authority, including the development in cancer information, implementation of family medicine, infant care, genetic diagnosis, cardiac surgery and pediatric cardiac interventions, organ transplant (kidney and bone marrow).
    Conclusion
    Scientific authority aspects should be explained as well as university develops strategic and operational plans and mobilizes resources and facilities.
    Keywords: Scientific authority, Excellence, Evolution, innovation, Medical education
  • سیدمظفر ربیعی، نوین نیک بخش، سیمین موعودی *
    در برنامه ی تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی، که به عنوان بخشی از طرح تحول نظام سلامت، از سال 1394 به دانشگاه های علوم پزشکی کشور ابلاغ شد، بر اعتلای اخلاق حرفه ای بسیار تاکید شده است. این مطالعه با هدف ارزیابی فعالیت های اعتلای اخلاق حرفه ای در دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام گرفته است. در این مطالعه ی توصیفی، تمامی اقداماتی که برای تحقق اهداف برنامه ی اعتلای اخلاق حرفه ای، در طول سال های 1394 و 1395 در دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام گرفته است به تفکیک عنوان، گروه هدف، حجم فعالیت و برون دادهای فرایند در فرم جمع آوری داده ها وارد شده و با داده های قبل از سال 1394 مقایسه شده اند. در مجموع، در طی دو سال اخیر، نوزده محور فعالیت در جهت اعتلای اخلاق حرفه ای ثبت شده که شانزده فعالیت (2/84%)، متعاقب ابلاغ برنامه ی تحول و نوآوری در آموزش در دانشگاه شکل گرفته است. حجم فعالیت های انجام گرفته، 10088 نفر- ساعت و بیشتر محورهای فعالیتی انجام گرفته (دوازده فعالیت، 2/63%) در جهت تحقق هدف «تدوین الزامات ساختاری و برنامه ای و استقرار نظام نیازسنجی، آسیب شناسی و ارتقای ارزش ها و اخلاق حرفه ای» بوده است. به دنبال استقرار برنامه ی تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی، در دانشگاه علوم پزشکی بابل نیز اقدامات متعدد جدیدی برای اعتلای اخلاق حرفه ای انجام گرفته است.
    کلید واژگان: اخلاق حرفه ای, تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی, دانشگاه علوم پزشکی
    Seyed Mozaffar Rabiee, Novin Nikbakhsh, Simin Mouodi *
    In evolution and innovation program of medical education which has been announced to the medical universities of the country since 2015, as a part of the health sector reform in IRAN, promoting professionalism is one of the emphasized subjects. This study aimed to evaluate activities conducted in this university to promote professionalism. In this descriptive research, all activities performed in Babol University of Medical Sciences in the years 2015 and 2016 in order to achieve the objectives of professionalism were recorded in a data collection form. The subject, target group, the extent of each activity, and outcomes were recorded and compared with data related to years before 2015. Totally, 19 major activities have been recorded to promote professionalism in this university in these two years. Sixteen activities (84.2%) have been implemented after medical education reform of IRAN. The extent of activities was calculated as 10088 person-hour and most of these major activities (12 activities, 63.2%) was attributed to achieve the objective of "implementation structural and program requirements, an organized system for need assessment, pathology and improvement of the values of ethics and professionalism". After implementation of medical education reform in IRAN, Babol University of Medical Sciences has adopted multiple new activities to promote professionalism in this university.
    Keywords: The evolution, innovation program in medical education, Professionalism, Medical University
  • فرزان خیرخواه، سید رضاحسینی *، ساناز آزادفروز، هادی پارسیان، هادی رضایی، سیمین موعودی، علی بیژنی
    سابقه و هدف: مس از جمله عناصر فلزی است که نقش آن در آسیب شناسی اختلالات مختلف عصبی از جمله اختلالات شناختی، ارزیابی شده است. مطالعات قبلی، ارتباط متفاوتی را بین سطح سرمی مس و بروز اختلالات شناختی نشان داده اند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین سطح سرمی مس و اختلالات شناختی در سالمندان شهر امیرکلا انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی،قسمتی از طرح بررسی وضعیت سلامت سالمندان شهر امیرکلا (Amirkola Health and Ageing Project) می باشد که بر روی کلیه جمعیت 60 سال و بالاتر در حال انجام می باشد. با توجه به نمرهMini-Mental State Examination (MMSE)، افراد به دو گروه با اختلال وضعیت شناختی(347N=) و نرمال (657N=) تقسیم گردیدند. افراد با اختلال شناختی نیز در زیرگروه های خفیف، متوسط وشدید دسته بندی شدند. در این آزمون امتیاز بیشتر یا مساوی 25 (30-25) به عنوان طبیعی و امتیاز کمتر از 25 به عنوان فرد دارای اختلال شناختی در نظر گرفته شد. سطح مس سرم با آزمایش نمونه خون وریدی اندازه گیری و در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه از 1616 نفر سالمند، 1004 نفر در گروه سنی 99-60 سال مورد بررسی قرار گرفتند. 518 نفر مرد و 486 نفر زن بودند که بین دو جنس اختلاف معنی داری از لحاظ سطح سرمی مس وجود داشته است (0/0001>p). میانگین سطح سرمی مس در افراد بدون اختلال شناختی (54/83±129/43) با میانگین سطح سرمی مس در گروه با اختلال شناختی (57/38±135/06) متفاوت بود اما از لحاظ آماری معنی دار نبوده است. ولی اختلاف معنی داری در سطح سرمی مس در زیرگروه های MMSE وجود داشته است (0/009=p).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که اختلالات شناختی با سطح سرمی مس ارتباط دارد.
    کلید واژگان: اختلالات شناختی, سالمندان, سطح سرمی مس
    Kheirkhah, Sr Hosseini *, S. Azadforuz, H. Parsian, H. Rezaei, S. Moaudi, A. Bijani
    Background And Objective
    Copper is a metal element which plays a pivotal role in the pathology of various neurological disorders including cognitive disorders. Previous studies have shown different relationships between serum levels of copper and cognitive impairment. This study aimed to investigate the relationship between serum levels of copper and cognitive disorders in the elderly in Amirkola.
    Methods
    This cross-sectional study is a part of Amirkola Health and Ageing Project performed on all the population is 60 years and older. According to the Mini-Mental State Examination (MMSE), people were divided into two groups with impaired cognitive status (N=347) and normal (N=657). People with cognitive impairment were classified in mild, moderate, severe subgroups. In this test, point more than or equal to 25 (30-25) was considered as natural and score less than 25 as a person with cognitive impairment. Serum copper level was measured in venous blood samples and was compared between two groups.
    FINDINGS: In this study, of 1616 elderly people, 1004 people in the age group 60-90 years were examined. 518 men and 486 women were existed with a significant difference in serum level of copper between the sexes (p
    Conclusion
    The results showed that cognitive impairment is associated with serum levels of copper
    Keywords: Cognitive Disorders, Elderly, Serum Level of Copper
  • سید حسن موسی کاظمی، حسن اشرفیان امیری، سیمین موعودی، رحمت حبیب زاده کاشی، محسن کرمی*
    سابقه و هدف
    در حال حاضر بیماری مالاریا از مهمترین مسائل بهداشتی در بسیاری از کشورها به شمار می رود. هدف از اجرای این مطالعه، بررسی اپیدمیولوژی بیماری مالاریا در شهرستان بابل استان مازندران بوده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی از اردیبهشت 1389 لغایت آبان 1389 انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز بیماری و مشخصات دموگرافیک بیماران از معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی بابل گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و رسم نمودارها و جداول، از نرم افزار های SPSS v16 و Excel استفاده گردید.
    یافته ها
    در مجموع 262 بیمار مالاریا طی سال های 1365 تا 1388 گزارش شدند که 79/4% آنان مرد و 20/6% زن بودند. بیشترین میزان بروز بیماری در افراد بالای 15 سال (88/5%) و بیشترین تعداد موارد در سال 1365 (18/3%)، با یک پیک در تیر ماه مشاهده شد. شاخص های ABER (درصد لام های تهیه شده)، SPR (درصد لام های مثبت) و API(بروز انگلی سالیانه) در طی این سال ها روند کاهشی داشته اند. بین میزان بروز بیماری مالاریا و حداقل دمای هوا قوی ترین همبستگی مثبت مشاهده شد (0/001>p، 0/991+=r). در مقابل، میزان بروز این بیماری قوی ترین همبستگی منفی را با رطوبت نسبی هوای ظهر داشت (0/001>p، 0/863-=r).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاکی از روند کاهشی میزان بروز مالاریا در بابل می باشد. در راستای برنامه حذف مالاریای کشور در افق 1404، اجرای مطالعات مشابه در سایر نقاط کشور و نیز حفظ سطح حساسیت سیستم بهداشتی نسبت به خطر بازپدیدی این بیماری در مناطق پاک پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, مالاریا, ناقل, رطوبت
    Seyed Hassan Moosa, Kazemi, Hassan Ashrafian Amiri, Simin Mouodi, Rahmat Habib Zade Kashi, Mohsen Karami*
    Background and Objective
    At present, malaria is considered as one of the most important health problem in many countries. The present study aimed to evaluate the epidemiology of malaria in Babol, Mazandaran.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted from May to November 2010. The required information of disease and demographic characteristics of patients were collected from The Vice-Chancellery
    for Health of Babol University of Medical Sciences. SPSS v16 software were used to analyze data and create tables and graphs.
    Findings
    A total of 262 malaria cases were reported during 1986 to 2009, that 79.4% of them were male and others were female. The highest incidence rate of the disease was observed in cases more than 15 years old (88.5%), in 1986 (18.3%), with a peak in July. ABER (Annual Blood Examination Rate), API (Annual Parasite Incidence) and SPR (Slide Positivity Rate) indicators have declined over the years. The strongest positive correlation was observed between malaria incidence and minimum air temperature (r=+991, p<0.05). In contrast, the incidence of malaria had the strongest negative correlation with the relative humidity at noon (r=863, p< 0.05).
    Conclusion
    The findings show a downward trend in the malaria incidence rate in Babol. Regarding the malaria eradication program in Iran until 2025, similar studies are recommended in the other parts of the country, particularly in endemic areas of the South and South-Eastern areas.
    Keywords: Epidemiology, Malaria, Vector, Humidity
  • نوین نیک بخش، سیمین موعودی *
    زمینه و هدف

    بررسی دیدگاه های فراگیران، یکی از راه های ارزیابی اثربخشی روش های ارزشیابی در آموزش پزشکی است. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی نگرش دانشجویان پزشکی مقطع کارآموزی دانشگاه علوم پزشکی بابل در خصوص آزمون بالینی ساختارمند عینی (OSCE یا Objective structured clinical examination) بخش جراحی در طول چهار سال 92-1389 بود.

    روش کار

    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، پس از برگزاری آزمون های OSCE پایان دوره جراحی، پرسش نامه پژوهشگر ساخته ای در میان شرکت کنندگان توزیع و دیدگاه ایشان در خصوص جنبه های مختلف مرتبط با آزمون در قالب مقیاس درجه بندی لیکرت جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار Stata SE نسخه 8 با در نظر گرفتن 0/050 > P انجام گرفت.

    یافته ها

    در میان 164 دانشجوی پزشکی، فراوانی نسبی نگرش مطلوب در خصوص جنبه های مرتبط با آزمون به شرح زیر بوده است: مناسب بودن مکان انتخاب شده در 46 درصد، مناسب بودن نحوه سوالات مطرح شده در ایستگاه های مختلف در 35/8 درصد، عادلانه و منطقی بودن سوالات در 39/7 درصد، کافی بودن میزان زمان اختصاص داده شده به ایستگاه ها در 29/4 درصد، مناسب بودن بیمارنما در 35/4 درصد، نقش افراد ارزیاب در 47/8 درصد، تاثیر اضطراب در 62/3 درصد و رضایت کلی از آزمون در 35/3 درصد موارد در سطح خوب و بسیار خوب گزارش شده است. رضایت کلی دانشجویان، با اضطراب، مکان برگزاری، نحوه سوالات مطرح شده، عادلانه و منطقی بودن سوالات، مدت زمان اختصاص داده شده به ایستگاه ها، شرایط بیمارنما و افراد ارزیاب آزمون، رابطه معنی دار داشت (0/050 > P).

    نتیجه گیری

    نگرش دانشجویان پزشکی در خصوص جنبه های مختلف مرتبط با آزمون در مجموع مثبت بود. با توجه به اهمیت کسب مهارت های ضروری بخش جراحی و نقش آزمون هایی چون OSCE به منظور ارزشیابی صحیح و دقیق توانمندی های بالینی این بخش، ارتقای کیفیت برگزاری آزمون های پیش گفته و نیز استمرار برگزاری دوره های آموزشی در خلال بخش پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: آزمون بالینی ساختارمند عینی, دانشجوی پزشکی, نگرش
    Novin Nikbakhsh, Simin Mouodi
    Background and Objective

    Assessment of perceptions of the students undertaking different examinations is useful in the determination of the efficacy of evaluation methods in medical education. The aim of this study is to assess the attitude of medical interns of Babol University of Medical Sciences, Iran, about objective structured clinical examination (OSCE) in surgery during the years 2009-2013.

    Methods

    This was a descriptive-analytic study. A researcher-made questionnaire was distributed among the students immediately after the final OSCE of the surgery course and their perception about the different aspects of this examination was assessed in the form of 5-point Likert scales. Data analysis was performed by Stata SE software. All values of P were considered significance if P < 0.05.

    Results

    In 164 medical students who filled out the questionnaires, the frequency of satisfaction of students were: 46% with the examination location; 35.8% with the type of questions at each station; 39.7% with fairness and rationality of questions; and 29.4% with suitability of time allocated to stations; 35.4% with standardized patients (SP); 47.8% with supervisors; 62.3% anxiety effect; and 35.3% overall satisfaction with the examination was reported at high or very high level. Overall satisfaction of students had a significant relationship with anxiety, examination location, type and fairness of the questions, time allocated to stations, functions of SPs and supervisors (P < 0.05).

    Conclusion

    Overall, these students perceived the OSCE as a suitable method to assess their clinical skills. Surgery is an important and critical course in the training of medical students and accurate evaluation of clinical competences of trainees in this course should be performed with appropriate examinations like OSCE. Therefore, continuous quality improvement of these exams, effective feedback to the students, and implementation of educational workshops for them during the course can be useful.

    Keywords: Objective structured clinical examination (OSCE), Medical student, Perception
  • علی شبستانی منفرد*، ایمان جهانیان، مصطفی جوانیان، علی بیژنی، سیمین موعودی، مریم قائمی امیری، مریم کیانیان، بهاره اسبکیان
    سابقه و هدف
    ارزشیابی فرآیند آموزشی گامی مهم در راستای تعیین میزان موفقیت نظام آموزشی در انجام وظایف آموزشی است تا مشخص شود که برنامه آموزشی تا چه حد مطلوب و مطابق با اهداف و استانداردهای آموزشی بوده است. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نتایج 10 ساله آزمونهای جامع علوم پایه و پره اینترنی می باشد.
    مواد و روش ها
    پس از اخذ نتایج آزمونهای جامع علوم پایه و پره اینترنی دانشگاه در 10 سال گذشته منتهی به سال 1389 منتشره از معاونت آموزشی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، اطلاعات در نرم افزار Excel وارد شده و برای هر درس میانگین رتبه دوره و میانگین تعداد دانشگاه های شرکت کننده بدست آمده و درصد رتبه نسبی برای هر درس تعیین شد. سپس میانگین درصد رتبه های نسبی تراز شده برای هر درس بدست آمده و برای دروس مربوط به هر دوره مقایسه شد.
    یافته ها
    در دروس علوم پایه پزشکی، پیش کارورزی و علوم پایه دندانپزشکی به ترتیب دروس ژنتیک، رادیولوژی و مجددا ژنتیک بیشترین و دروس انگل شناسی، ارتوپدی و فیزیولوژی کمترین میانگین درصد رتبه های نسبی تراز شده 10 ساله را به خود اختصاص داده اند.
    نتیجه گیری
    به نظر میرسد نتایج بدست آمده مبنای مناسبی برای اتخاذ سیاستهای آموزشی دانشگاه در رابطه با تقویت نقاط مثبت و مداخله در نقاط قابل بهبود در دانشگاه باشد.
    کلید واژگان: تحلیل, نتایج 10 ساله, آزمونهای جامع, علوم پایه, پیش کارورزی
    A. Shabestani Monfared*, I. Jahanian, M. Javanian, A. Bijani, S. Mouodi, M.Ghaemi Amiri, M. Kianian, B.Esbakian
    Background And Objective
    Evaluation of educational processes is an important step to determine the success rate of educational system in performing its responsibilities and to detect that educational programs are desirable and matched to educational goals or not. The objective of this study was to evaluate the results of 10 years national comprehensive exams of medical clerkship، pre-internship and dental continuing exams in Babol University of Medical Sciences.
    Methods
    The results of 10 years national comprehensive exams of medical clerkship، pre-internship and dental continuing exams related to Babol University of Medical Sciences which had been published by Ministry of Health and Medical Education Department up to year 2010، were entered to excel software sheets and for each lesson، the mean rank of the university among the participant medical universities was notified، aligned rate was calculated and compared.
    Findings
    In the lessons related to medical clerkship، pre-internship and dental continuing exams، the lessons of genetics، radiology and genetics had the highest aligned rate، respectively. Parasitology، orthopedics and physiology had the lowest aligned rate in these 10 years.
    Conclusion
    It seems that the results of these national comprehensive exams، can be a proper baseline for implementation of suitable educational policies in the universities for reinforcement of strength points and intervention in weak points of each university.
    Keywords: Medical clerkship exam, Pre, internship exam, Dental continuing exam
  • محمداسماعیل مطلق، سید داود نصرالله پور شیروانی، حسن اشرفیان امیری، محمد جواد کبیر، علی شبستانی منفرد، سیمین موعودی، آذین نحوی جوی
    پیش زمینه و هدف
    کارشناسان، کاردانان و بهورزان شاغل در مراکز بهداشتی درمانی اعضای تیم سلامت هستند که پزشک خانواده را جهت تامین، حفظ و ارتقای تندرستی جمعیت تحت پوشش همراهی می نمایند. رضایت اعضای تیم سلامت می تواند در بهره وری منابع و کمیت و کیفیت خدمات موثر باشد. این مطالعه به منظور بررسی سطح رضایت اعضای تیم سلامت از کارکرد پزشکان خانواده انجام گرفته است.
    مواد و روش کار
    این مطالعه به صورت مقطعی در نیمسال دوم 1387 انجام گرفت. برای نمونه گیری ابتدا 20 درصد مراکز مجری طرح پزشک خانواده دانشگاه های علوم پزشکی گلستان، مازندران، بابل و گیلان به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند و بعد در هر مرکز کلیه اعضای تیم سلامت در دسترس به صورت سرشماری با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته مورد مصاحبه و پرسشگری قرار گرفتند. داده ها در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از 959 نفر اعضای تیم سلامت مطالعه شده 398 نفر دندان پزشک،کارشناس یا کاردان های بهداشتی شاغل در مراکز و 561 نفر بهورزان شاغل در خانه های بهداشت بودند. سطح رضایت اعضای تیم سلامت از کارکردهای پزشکان خانواده در زمینه ارائه خدمات بهداشتی درمانی بالا و از بعضی از کارکردهای مدیریتی پزشکان خانواده کمی پایین بوده است. سطح رضایت هر دو گروه از اعضای تیم سلامت در دانشگاه های مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود داشت (P<0/05).
    بحث و نتیجه گیری
    سطح رضایت اعضای تیم سلامت از بعضی از کارکردهای مدیریتی پزشکان خانواده کمی پایین بوده که ضرورت دارد برای اصلاح و تقویت عوامل مدیریتی آموزش هایی به پزشکان خانواده داده شود.
    کلید واژگان: رضایت, تیم سلامت, پزشک خانواده, مرکز بهداشتی درمانی
    Motlagh Me, Nasrollahpour Shirvani Sd, Ashrafian Amiri H., Kabir Mj, Shabestani Mounfared A., Mohoudi S., Nahvijoy
    Background and Aims
    Health teams are experts and health workers in health care centers who work with family physicians to promote and ensure a healthy life. Satisfaction of health teams affects the efficacy, quantity and quality of health services. This survey was performed to evaluate the level of satisfaction in health teams about the function of family physicians in medical universities of the Northern provinces of Iran.
    Materials and Methods
    This cross-sectional study was performed in autumn of 2008. For sampling 20% of health care centers in the universities of Golestan, Mazandaran, Bobol and Gilan were selected randomly then experts and health workers were interviewed using a questioner. The data were analyzed in SPSS.
    Results
    From 959 samples, 398 were dentists, experts, and health workers in health care centers and 561 were health workers in health homes. Satisfaction level of the health teams of the functions of family physicians was high and some managerial functions of family physicians were slightly lower. Satisfaction level in both groups of health team members was studied and there was a significant difference. (P <0.05)
    Conclusion
    Since the level of satisfaction in health teams about management of family physicians was low, it is necessary to improve and promote the managerial functions of family physicians in health care centers.
  • محمد اسماعیل مطلق، سیدداود نصرالله پور شیروانی، حسن اشرفیان امیری، محمد جواد کبیر، علی شبستانی منفرد، آذین نحوی جوی، سیمین موعودی
    زمینه و هدف
    طرح ملی بیمه روستایی و پزشک خانواده بر اساس ماده 91 قانون برنامه چهارم توسعه از ابتدای سال 84 در مناطق روستایی و شهرهای کمتر از 20000 نفر جمعیت اجرا شده است. این مطالعه به منظور بررسی سطح آشنایی بیمه شدگان بیمه روستایی از تسهیلات، ضوابط و شرایط بهره مندی از دفترچه بیمه روستایی در طرح پزشک خانواده دانشگاه های علوم پزشکی استان های شمالی ایران انجام گرفته است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی – تحلیلی به صورت مقطعی در نیمسال دوم 1387 انجام گرفت. محیط پژوهش مناطق روستایی و شهرهای کمتر از 20000 نفر تحت پوشش دانشگاه های علوم پزشکی گلستان، مازندران، بابل و گیلان بوده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه خود ساخته و به روش مصاحبه جمع آوری و با آزمون های kendallو chi-square در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از بین 1081 نفر بیمه شدگان بیمه روستایی مورد مطالعه، 33 نفر (3%) دارای سطح آشنایی خوب، 416 نفر (5/38%) دارای سطح آشنایی متوسط و 632 نفر (5/58%) دارای سطح آشنایی ضعیف بودند. بین جنس، سن و سطح تحصیلات با سطح آشنایی رابطه معنی دار وجود داشت. بین تاهل، محل سکونت، شغل و دانشگاه علوم پزشکی مورد مطالعه با سطح آشنایی رابطه معنی دار آماری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    بطور کلی شناخت بیمه شدگان بیمه روستایی از تسهیلات، ضوابط و شرایط بهره مندی از دفترچه بیمه روستایی در طرح پزشک خانواده پایین بوده و نیاز مبرم به اجرای برنامه های آموزشی وجود دارد.
    کلید واژگان: بیمه روستایی, پزشک خانواده, مرکز بهداشتی درمانی
    Background and Objective
    National program of family physician (FP) and rural assurance was started in rural and urban area with populations less than 20,000 people in 2005 according to 91st act of 4th development program. This survey was performed to evaluate knowledge of people having rural assurance about facilities they can take benefit, principles, and conditions of this assurance in FP program in northern provinces of Iran.
    Methods
    This cross-sectional (descriptive - analytic) study was performed in autumn 2008 in rural and urban areas with populations less than 20,000 people at the universities of Golestan, Mazandaran, Babol and Guilan (43 districts). Data were collected by questionnaire and analyzed by Chi-square and Kendall's Test using SPSS.
    Results
    In this study, among 1081 person involved in rural assurance, the level of knowledge for 33 person (3%) with rural assurance was high, for 416 person (38.5%) was medium and for 632 (58.5%) was low. There was a significant relationship between sex, age and education level and level of knowledge. There was no significant relationship between marital status, inhabitancy, job and the provinces (universities in this study) and level of knowledge.
    Conclusion
    In general, the knowledge of people engaged in rural assurance about principles, facilities, and conditions was low. Therefore it is necessary to perform educational programs.
  • بیژن ملک زاده، عبدالعطوف امین الرعایا، سیمین موعودی، خدیجه کیانی، ملیحه سالک حقیقت پور
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال